جولان نقدینگی سرگردان در بازار سکه و ارز
روحانی ثبات اقتصادی را از جمله دستاوردها و توفیقات اقتصادی خود میداند ولی همانطور که اشاره شد در دو ماه اخیر، ثبات بازارهای سکه و ارز دستخوش تلاطم امواج گرانیهای کمسابقهای شده است.
به گزارش مشرق ، با کاهش نرخ سود بانکی و خروج بخشی از سرمایه مردم از بانکها، به دلیل نبود ساختارهای مناسب اقتصادی برای جذب این سرمایههای سرگردان، بخشی از این سرمایه به سمت بازارهای ارز و سکه رفته است.
پس از الزام همه بانکها به رعایت کاهش سود بانکی (به ۱۵ درصد) که از ۱۱ شهریور ماه امسال اجرایی شد، بخشی از سرمایههایی که در بانکها قرار داشت از بانکها خارج شد. از سوی دیگر با شروع فصل پاییز، قیمت دلار رو به افزایش گذاشت و قیمت سکه هم با حباب کمسابقهای در قیمت خود مواجه شد.
قیمت ارز در بازار طی دو ماه و نیم اخیر رشد قابل ملاحظهای داشت و با ۲۵۰ تومان افزایش قیمت روبرو شد و ضمن اینکه در همین بازه زمانی، نرخ ارز رسمی هم حدود ۱۷۰ تومان افزایش را تجربه کرد.
نرخ ارز که در نیمه دوم مهر ماه با رقم سه هزار تومان خداحافظی کرد و وارد کانال چهار هزار تومان شد، تا حدود یک ماه و نیم در همین سطح باقی ماند اما طی ۱۰ روز اخیر حدود ۸۰ تومان به قیمتش اضافه شد.
به عبارت دیگر، با شروع آذر ماه رشد قیمت ارز شدت گرفت و در همین چند روز که با حباب قیمتی سکه مواجه بودیم، باز هم به رشد خود ادامه داد تا قیمت دلار در روز گذشته نسبت به پنجشنبه هفته قبل حدود ۵۰ تومان افزایش داشته باشد.
شرایط بازار ارز که در این مدت بیانگر بهمریختگی روزافزون این بازار بود، طی دو هفته اخیر به دلیل حواشی نوسانات قیمت سکه، چندان برجسته نشد اما با رسیدن نرخ ارز به چهار هزار و ۱۸۰ تومان در روز گذشته، این بهمریختگی به شکل آشکاری خودش را نشان داد.
با این حال، ولی الله سیف، به عنوان رئیس بانک مرکزی در یادداشت تلگرامی خود که در خبرگزاریها هم انتشار یافت، مدعی وجود آرامش در بازار ارز کشور شد!
بنابراین یادداشت؛ وی اعلام کرد «سیاست ارزی بانک مرکزی ایجاد ثبات در بازار ارز است. آرامش در این بازار از یک طرف کارایی نظام قیمتگذاری را برای صادرکنندگان و واردکنندگان بهبود بخشیده و از طرف دیگر اعتبار بینالمللی اقتصاد ایران را با هدف جذب سرمایهگذاریهای خارجی ارتقا میبخشد.»
مشخص نیست زمانی که قیمت ارز در مدار صعودی قرار گرفته و احتمالا در ادامه هم این افزایش قیمتها ادامه خواهد داشت، چگونه رئیس بانک مرکزی به این نتیجه رسیده که در این بازار آرامش پابرجاست!
تمامی این موارد که حاکی از افزایش نرخ ارز طی دو ماه اخیر، خصوصا آذر ماه، و بیشتر از آن همین چند روز اخیر میباشد، نشان میدهد این بازار باز هم به سمت ملتهب شدن و افزایش قیمت میرود. افزایش قیمتی که دقیقا در زمان ارائه لایحه بودجه سال آینده اتفاق افتاده است.
قرین شدن این دو اتفاق (ارائه بودجه و افزایش قیمت ارز) به این گمانه دامن میزده که دولت برای رفع کسری بودجه خود تلاش میکند قیمت ارز افزایش یابد تا زمینه برای افزایش رسمی نرخ ارز برای بودجه سال آینده (که باعث افزایش درآمدهایش میشود) مهیا گردد؛ هرچند این موضوع با تبعات منفی اقتصادیای مانند تورم همراه خواهد بود.
به عنوان نمونه، عبدالخالق سجادی، مدیر سابق بانک مرکزی در خصوص دلایل نوسانات نرخ ارز به رادیو گفت: «در حال حاضر ساختار بودجه ما تقریبا بیحساب و کتاب است هرگاه دولتها دچار کسری بودجه میشوند به سراغ افزایش نرخ ارز میروند.»
سکه همچنان بالا میرود
قیمت سکه نیز در تجربه افزایش قیمتهای قابل ملاحظه، دست کمی از قیمت ارز نداشت؛ چه اینکه قیمت سکه که در ابتدای پاییز یک میلیون و ۲۰۵ هزار تومان بود که روز گذشته با رسیدن به رقم یک میلیون و ۴۰۸ هزار تومان، افزایش بیش از ۲۰۰ هزار تومانی را ثبت کرده است.
روز گذشته نیز گروه اقتصادی کیهان با اشاره به حوادث اخیر بازار سکه نوشت: با گذشت بیش از یک هفته از اجرای طرح «حراج سکه» که برای از بین بردن قیمت کاذب سکه شکل گرفته بود؛ قیمت سکه طی دو روز گذشته، از ابتدای اجرای این طرح هم بالاتر رفت تا در مجموع، سیاست بانک مرکزی تاثیر معکوس بر بازار سکه داشته باشد!
روز گذشته نیز قیمت سکه به یک میلیون و ۴۱۰ هزار تومان رسید تا روند افزایشی آن همچنان ادامه داشته و به بیثباتی بیشتر این این بازار بیفزاید.
لازم به ذکر است، با کاهش نرخ سود بانکی که در شهریور ماه صورت گرفت، قیمت ارز در بازار حدود ۲۵۰ تومان و قیمت سکه هم بیش از ۲۰۰ هزار تومان افزایش داشته است، این موضوع نشان میدهد با توجه جذاب نبودن بازارهای سالم در کشور یا جذاب نبودن بخش تولید از نظر سوددهی، پولهای سرگردانی که از بانکها خارج شده، احتمالا بخشی از آن به سمت این بازارهای کاذب رفته است.
ضمن اینکه در این مدت تدابیری که دولت در نظر گرفته بود، کارساز نبوده و بهبودی در کاهش قیمت ارز و سکه به وجود نیامده و از ابتدای فصل پاییز تاکنون بازارهای ارز و سکه کشور با بیثباتی زیادی مواجه شدند، مواجههای که تاکنون هم ادامه داشته و باید دید تا کی این موضوع ادامه خواهد یافت.
حسن روحانی در شهریورماه سال قبل در دیدار اعضای هیئت دولت با رهبر معظم انقلاب گفته بود: «ایجاد ثبات و آرامش اقتصادی، بزرگترین دستاورد دولت در سه سال گذشته است.» وی همچنین در سال جاری هم در مراسم تحلیف خود که کمتر از چهار ماه از آن میگذرد، بیان کرد: «امروز ارتباط ما با کشورهای جهان، در سطح مطلوبتر و بهتری قرار دارد و زمینه برای رشد و فعالیت اقتصادی مردم آمادهتر شده و شاهد یک ثبات اقتصادی در کشور بودیم.»
چنان که مشاهده میشود روحانی ثبات اقتصادی را از جمله دستاوردها و توفیقات اقتصادی خود میداند ولی همانطور که اشاره شد در دو ماه اخیر، ثبات بازارهای سکه و ارز دستخوش تلاطم امواج گرانیهای کمسابقهای شده که عملا دستاوردی که مقامات دولتی مدعی آن بودند را به باد داده است.
بازار نیازمند نقدینگی است
وزیر صمت خبر داد:
اقدام در ۱۰ بازار برای کنترل نقدینگی و نرخ ارز
عصر اعتبار- وزیر صنعت، معدن و تجارت گفت:برای کنترل نقدینگی و نرخ ارز اقدام به فعالیت بر روی ۱۰ نوع بازار کردهایم که تا این لحظه اقدامات ما بر روی سه بازار عملیاتی شده و باقی بازارها هم در دست اقدام است.
به گزارش پایگاه خبری «عصر اعتبار» به نقل از ایبِنا، سید رضا فاطمی امین در استودیو نگاه یک شبکه اول سیما تورم را بیماری سالهای سال ایران عنوان کرد و افزود: نقدینگی، رشد نقدینگی، افزایش نرخ کالاهای وارداتی، تغییر نرخ ارز و کاهش تولید سبب افزایش تورم میشوند.
او ادامه داد: برای کنترل تورم نیازمند مدیریت نقدینگی هستیم پس باید به نرخ ارز ثبات ببخشیم و تولید را افزایش دهیم البته اصلاح ساختار بازارها هم از نکاتی است که بسیاری بر روی آن چشم میپوشند.
آقای فاطمی امین تصریح کرد: اگر نقدینگی اصلاح شود تقاضا کاهش مییابد و با افزایش تولید، عرضه و تقاضا برابر میشود و تورم پدید نمیآید.
وزیر صمت گفت: برای کنترل نقدینگی، نرخ ارز و بازارها اقدام به فعالیت بر روی 10 نوع بازار کردهایم، که تا این لحظه اقدامات ما بر روی سه بازار عملیاتی شده و باقی بازارها هم در دست اقدام است.
وی افزود: یکی از این بازارها، بازار کالاهای واسطهای یا نهایی است، عموماً کالاهای مصرفی ما مانند یخچال، تلویزیون و سایر اقلام مصرفی خانوار است.
او درج قیمت بر روی کالاها را در دیگر کشورها، یک نوع تخلف عنوان کرد و افزود: درج قیمت مصرف کننده بر روی کالا تخلف است و قاعده این است که قیمت مصرف کننده باید در فروشگاه و بر روی قفسه درج شود، زیرا درج قیمت بر روی کالا، ناگواریهایی را پیش میآورد که سبب تخلف میشود.
فاطمی امین به عنوان مثال تصریح کرد: مشاهده میشود که تولید کنندهای بر روی کالای خود (تخم مرغ) مثلا قیمت 75 هزار تومان درج میکند و توجیه او این است که کالا را در بسته بندی شکیلی عرضه میکنم پس میتوانم کمی گرانتر بفروشم، اما تخلف وقتی شکل میگیرد که این تولید کننده به مغازه و یا محل عرضه عمومی محصول میگوید، اگر فقط محصول تولیدی من را در مغازه بفروشید به شما 40 درصد تخفیف میدهم این تخفیفهای اغواکننده تخلف محسوب میشود.
وزیر صمت افزود: گاهی مشاهده میشود که نظام توزیع کالا به تولیدکننده میگوید بر روی کالا و محصول، فلان قیمت را درج کند اگر از فلان قیمت کمتر باشد محصول را نمیخرد این هم نوعی دیگر از تخلف است حال قصد ما این است که کالاها با نرخ تولید کننده عرضه شود البته این پروژه 7 الی 8 ماه طول خواهد کشید و ما در حال حاضر سه ماه از اجرای این پروژه را پشت سر گذاشتهایم و 34 گروه محصول را طی 4 مرحله به این چرخه وارد کرده ایم طبق محاسبات ما تا آخر تیر 1401 تمامی محصولات وارد این چرخه میشوند.
بازار مالی چیست؟
بازارهای مالی به طور گسترده به هر بازاری اطلاق میشود که در آن معاملات اوراق بهادار انجام میشود؛ از جمله بازار سهام، بازار اوراق قرضه و بازار مشتقات و غیره. بازارهای مالی برای عملکرد روان اقتصادهای سرمایه داری حیاتی هستند.
درک بازار مالی
بازارهای مالی با تخصیص منابع و ایجاد نقدینگی برای کسب و کارها و کارآفرینان، نقشی حیاتی در تسهیل عملکرد روان اقتصاد های سرمایه داری ایفا می کنند. بازارها نقل و انتقال دارایی های مالی را برای خریداران و فروشندگان آسان می کنند. بازارهای مالی محصولات اوراق بهاداری را ایجاد می کنند که برای کسانی که وجوه اضافی دارند (سرمایه گذاران / وام دهندگان) بازدهی ایجاد می کند و این وجوه را در اختیار کسانی قرار می دهد که به پول اضافی (قرض گیرندگان) نیاز دارند.
بازار سهام تنها یکی از انواع بازارهای مالی است. بازارهای مالی با خرید و فروش انواع مختلفی از ابزارهای مالی از جمله سهام، اوراق قرضه، ارزها و مشتقات ساخته می شوند. بازار مالی به شدت به شفافیت اطلاعاتی متکی است تا اطمینان حاصل کند که بازارها قیمت هایی را که کارآمد و مناسب هستند، تعیین می کنند. قیمت بازار اوراق بهادار ممکن است به دلیل نیروهای اقتصاد کلان مانند مالیات، نشان دهنده ارزش ذاتی آنها نباشد.
برخی از بازارهای مالی کوچک با فعالیت اندک هستند و برخی دیگر مانند بورس نیویورک (NYSE) روزانه تریلیون ها دلار اوراق بهادار معامله می کنند. بازار سهام یک بازار مالی است که سرمایه گذاران را قادر می سازد تا سهام شرکت های سهامی عام را خرید و فروش کنند. بازار سهام اولیه جایی است که انتشارات جدید سهام، به نام عرضههای اولیه عمومی (IPO) به فروش میرسند. هر گونه معامله بعدی سهام در بازار ثانویه اتفاق می افتد؛ جایی که سرمایه گذاران اوراق بهاداری را که قبلاً توسط شرکت عرضه اولیه شده اند، خرید و فروش می کنند.
انواع بازارهای مالی
بازار سهام
شاید فراگیرترین بازار مالی، بازار سهام باشد که شرکتها سهام خود را در آن فهرست میکنند و سهام آنها توسط معاملهگران و سرمایهگذاران خرید و فروش بازار نیازمند نقدینگی است میشوند. بازارهای سهام، توسط شرکتها برای تامین سرمایه از طریق عرضه اولیه عمومی (IPO) استفاده میشوند و سهام متعاقباً بین خریداران و فروشندگان مختلف در بازاری که به عنوان بازار ثانویه شناخته میشود، معامله میشود.
سهام ممکن است در بورس های فهرست شده، مانند بورس نیویورک (NYSE) یا نزدک، یا خارج از بورس (OTC) معامله شود. بیشتر معاملات سهام از طریق بروکرها یا کارگزاری های مورد تایید قانون انجام می شود و اینها نقش مهمی در اقتصاد به عنوان معیاری برای سنجش سلامت کلی در اقتصاد و همچنین تأمین بازده سرمایه گذاری و سود تقسیمی برای سرمایه گذاران ایفا می کنند. شرکتکنندگان معمولی در بازار سهام شامل سرمایهگذاران و معاملهگران (هم خردهفروشی و هم نهادی) و همچنین بازارسازها (MM) و متخصصانی هستند که نقدینگی را حفظ میکنند و بازارهای دوطرفه را ارائه میکنند. کارگزاران نیز اشخاص ثالثی هستند که معاملات بین خریداران و فروشندگان را تسهیل میکنند.
بازارهای خارج از بورس
بازار خارج از بورس (OTC) یک بازار غیرمتمرکز است - به این معنی که مکان های فیزیکی ندارد و معاملات به صورت الکترونیکی انجام می شود - که در آن فعالان بازار، اوراق بهادار را مستقیماً بین دو طرف بدون کارگزار معامله می کنند. در حالی که بازارهای خارج از بورس ممکن است معاملات سهام خاصی را انجام دهند (به عنوان مثال، شرکت های کوچکتر یا پرریسک تر که معیارهای فهرست بندی بورس ها را ندارند)، بیشتر معاملات سهام از طریق بورس انجام می شود. با این حال، برخی از بازارهای مشتقه منحصراً خارج از بورس هستند و بنابراین بخش مهمی از بازارهای مالی را تشکیل می دهند. به طور کلی، بازارهای خارج از بورس و معاملاتی که در آنها رخ می دهد، بسیار کمتر تنظیم و قانونگذاری شده و دارای نقدشوندگی و شفافیت کمتر هستند.
بازارهای اوراق قرضه
اوراق قرضه، اوراق بهاداری است که در آن سرمایه گذار پول را برای مدت معینی با نرخ بهره از پیش تعیین شده وام می دهد. ممکن است یک اوراق قرضه را به عنوان توافقی بین وام دهنده و وام گیرنده در نظر بگیرید که شامل جزئیات وام و پرداخت های آن است. اوراق قرضه توسط شرکت ها و همچنین توسط شهرداری ها، ایالت ها و دولت های مستقل برای تامین مالی پروژه ها و سایر موارد منتشر می شود. به عنوان مثال، بازار اوراق قرضه، اوراق بهاداری مانند اسناد صادر شده توسط خزانه داری ایالات متحده را می فروشد. بازار اوراق قرضه، بازار بدهی، اعتباری یا با درآمد ثابت نامیده می شود.
بازار پول
معمولاً بازارهای پول محصولاتی با سررسید کوتاه مدت بسیار نقدشونده (کمتر از یک سال) را معامله میکنند و با درجه بالایی از ایمنی و بازده نسبتاً کم مشخص میشوند. در سطح عمده فروشی، بازارهای پول شامل معاملات با حجم بالا بین مؤسسات و معامله گران است. در سطح خرده فروشی، آنها شامل صندوق های متقابل بازار پول هستند که توسط سرمایه گذاران فردی خریداری می شوند و حساب های بازار پول که توسط مشتریان بانک افتتاح می شوند. افراد همچنین ممکن است با خرید گواهی سپرده کوتاه مدت (CD) یا اسناد خزانه داری ایالات متحده، در میان نمونه های دیگر، در بازار پول سرمایه گذاری کنند.
بازارهای مشتقات
مشتقه قراردادی است بین دو یا چند طرف که ارزش آن بر اساس یک دارایی مالی اساسی مورد توافق (مانند اوراق بهادار) یا مجموعه ای از دارایی ها (مانند یک شاخص) است. اوراق مشتقه، اوراق بهادار ثانویه ای هستند که ارزش آنها صرفاً از ارزش اوراق بهادار اساسی که به آن مرتبط هستند، ناشی می شود. یک مشتقه به خودی خود بی ارزش است. به جای معامله مستقیم سهام، در یک بازار مشتقه قراردادهای آتی و اختیار معامله و سایر محصولات مالی پیشرفته معامله می شود که ارزش خود را از ابزارهای اساسی مانند اوراق قرضه، کالا ها، ارزها، نرخ های بهره، شاخص های بازار و سهام به دست می آورند.
بازارهای آتی جایی هستند که قراردادهای آتی فهرست شده و مورد معامله قرار می گیرند. بازارهای آتی از مشخصات قراردادهای استاندارد شده استفاده میکنند، به خوبی تنظیم میشوند و از اتاقهای پایاپای برای تسویه و تایید معاملات استفاده میکنند. بازارهای اختیار معامله، به طور مشابه قراردادهای اختیار معامله را فهرست و تنظیم می کنند. هر دو بازار آتی و اختیار معامله ممکن است قراردادهایی را در طبقات مختلف دارایی، مانند سهام، اوراق بهادار با درآمد ثابت، کالاها و غیره فهرست کنند.
بازارهای کالا
بازارهای کالا مکان هایی هستند که تولیدکنندگان و مصرف کنندگان برای تبادل کالاهای فیزیکی مانند محصولات کشاورزی (مانند ذرت، دام، سویا)، محصولات انرژی (نفت و گاز)، فلزات گرانبها (طلا، نقره، پلاتین)، یا کالاهای دیگر (مانند پنبه، قهوه و شکر) با یکدیگر رو به رو می شوند. اینها به عنوان بازارهای کالای اسپات شناخته می شوند، جایی که کالاهای فیزیکی با پول مبادله می شوند.
با این حال، عمده معاملات در این کالاها در بازارهای مشتقه انجام می شود که از کالاها به عنوان دارایی های اساسی استفاده می کنند. معاملات آتی و اختیار خرید کالاها هم در خارج از بورس و هم در بورس های فهرست شده در سراسر جهان مانند بورس کالای شیکاگو (CME) و بورس بین قاره ای (ICE) مبادله می شوند.
بازار ارزهای دیجیتال
در چند سال گذشته شاهد معرفی و ظهور ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم، دارایی های دیجیتال غیرمتمرکز مبتنی بر فناوری بلاک چین، بوده ایم. امروزه، صدها توکن ارزهای دیجیتال در دسترس هستند و در سراسر جهان در مجموعه ای از صرافی های ارز دیجیتال مستقل آنلاین معامله می شوند. این صرافی ها میزبان کیف پول های دیجیتالی هستند تا معامله گران بتوانند یک ارز دیجیتال را با ارز دیگر یا پول های فیات مانند دلار یا یورو مبادله کنند.
از آنجایی که اکثر صرافی های رمزنگاری پلتفرم های متمرکز هستند، کاربران در معرض هک یا کلاهبرداری هستند. صرافی های غیرمتمرکز نیز در دسترس هستند که بدون هیچ مرجع مرکزی کار می کنند. این صرافی ها امکان تجارت مستقیم همتا به همتای (P2P) ارزهای دیجیتال را بدون نیاز به یک مرجع واقعی مبادله برای تسهیل تراکنش ها فراهم می کنند. معاملات آتی و اختیار معامله در برخی از ارزهای دیجیتال نیز موجود است.
مثالهایی از بازارهای مالی
مطالب فوق روشن می کند که بازارهای مالی از نظر دامنه و مقیاس گسترده هستند. برای ارائه دو مثال عینی دیگر، نقش بازارهای سهام را در آوردن یک شرکت به عرضه اولیه عمومی سهام و نقش بازار مشتقه خارج از بورس در بحران مالی 09-2008 را در نظر خواهیم گرفت.
بازارهای سهام و عرضه اولیه های عمومی
هنگامی که یک شرکت تأسیس می شود نیاز به دسترسی به سرمایه ی سرمایه گذاران دارد. همانطور که شرکت رشد می کند، اغلب خود را نیازمند دسترسی به مقادیر بسیار بیشتری از سرمایه ای می بیند که می تواند از عملیات جاری یا وام بانکی سنتی به دست آورد. شرکت ها می توانند این حجم از سرمایه را با فروش سهام به مردم از طریق عرضه اولیه عمومی (IPO) تامین کنند. این وضعیت شرکت را از یک شرکت "خصوصی" که سهام آن در اختیار چند سهامدار است به یک شرکت بازار نیازمند نقدینگی است سهامی عام تغییر می دهد که سهام آن متعاقباً در اختیار افراد زیادی از عموم مردم خواهد بود.
IPO همچنین به سرمایه گذاران اولیه در شرکت فرصتی را ارائه می دهد تا بخشی از سهام خود را نقد کنند و اغلب در این فرآیند پاداش های بسیار خوبی را دریافت می کنند. در ابتدا، قیمت IPO معمولاً توسط پذیره نویسان از طریق فرآیند قبل از بازاریابی تعیین می شود.
هنگامی که سهام شرکت در بورس عرضه می شود و معاملات در آن آغاز می شود، قیمت این سهام با ارزیابی مجدد ارزش ذاتی و عرضه و تقاضای آن سهام در هر لحظه از زمان توسط سرمایه گذاران و معامله گران، تغییر می کند.
بازارهای مشتقه خارج از بورس و بحران مالی 09-2008
در حالی که بحران مالی 09-2008 در ایالات متحده توسط چندین عامل ایجاد و بدتر شد، یکی از عواملی که به طور گسترده شناسایی شده است، بازار اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن (MBS) است. اینها نوعی مشتقات خارج از بورس هستند که در آن جریانهای نقدی ناشی از وامهای مسکن فردی دستهبندی میشوند و به سرمایهگذاران فروخته میشوند. این بحران نتیجه توالی وقایع بود که هر کدام محرک خاص خود را داشت و با فروپاشی تقریبی نظام بانکی به اوج خود رسید. استدلال شده است که بذرهای این بحران در دهه 1970 با قانون توسعه جامعه کاشته شد که بانک ها را ملزم می کرد اعتبارات مورد نیاز خود را برای مصرف کنندگان کم درآمد کاهش دهند و بازاری برای وام های مسکن ویژه ایجاد کنند.
مقدار بدهی وام مسکن ویژه که توسط Freddie Mac و Fannie Mae تضمین شده بود، تا اوایل دهه 2000، زمانی که هیئت مدیره فدرال رزرو شروع به کاهش شدید نرخ بهره برای جلوگیری از رکود کرد، ادامه یافت. ترکیبی از الزامات اعتباری سست و بی پایه و پول ارزان باعث رونق مسکن شد که باعث افزایش سفته بازی، افزایش قیمت مسکن و ایجاد حباب در املاک شد. در این میان، بانکهای سرمایهگذاری که به دنبال سود های آسان در پی رکود سال 2001 بودند، نوعی MBS به نام تعهدات بدهی وثیقهشده (CDOs) از وامهای خرید شده در بازار ثانویه ایجاد کردند.
از آنجایی که وامهای مسکن ویژه با وامهای اصلی همراه بودند، هیچ راهی برای سرمایهگذاران وجود نداشت که ریسک های مرتبط با محصول را درک کنند. زمانی که بازار CDO ها شروع به گرم شدن کرد، حباب مسکن که چندین سال ایجاد شده بود، سرانجام ترکید. با کاهش قیمت مسکن، وام گیرندگان با قیمت پایین شروع به کوتاهی در پرداخت وام هایی کردند که ارزش آن ها بیشتر از خانه هایشان بود و کاهش قیمت ها را تسریع کرد.
زمانی که سرمایه گذاران متوجه شدند که MBS و CDO به دلیل بدهی مسمومی که نمایندگی می کنند، بی ارزش هستند، سعی کردند تعهدات را تخلیه کنند. با این حال، بازاری برای CDO ها وجود نداشت. آبشار بعدی ورشکستگی وامدهندگان وام های ویژه، سرایت نقدینگی ایجاد کرد که به سطوح بالای سیستم بانکی رسید. دو بانک بزرگ سرمایهگذاری، Lehman Brothers و Bear Stearns، تحت فشارِ قرار گرفتن در معرض بدهیهای وام های ویژه سقوط کردند و بیش از 450 بانک طی پنج سال آینده شکست خوردند. چندین بانک بزرگ در آستانه شکست بودند و با کمک مالی مالیات دهندگان نجات پیدا کردند.
سوالات پرتکرار در مورد بازارهای مالی
انواع مختلف بازارهای مالی چیست؟
برخی از نمونههای بازارهای مالی و نقشهای آنها شامل بازار سهام، بازار اوراق قرضه، کالاها و بازار املاک و مستغلات و چندین مورد دیگر است. این بازارها را می توان به بازار سرمایه در مقابل بازار پول، بازارهای اولیه در مقابل ثانویه و بازارهای فهرست شده در مقابل بازارهای خارج از بورس تقسیم کرد.
بازارهای مالی چگونه کار می کنند؟
علیرغم پوشش بسیاری از طبقات دارایی های مختلف و داشتن ساختارها و مقررات مختلف، همه بازارهای مالی اساساً با گرد هم آوردن خریداران و فروشندگان در یک دارایی یا قرارداد و اجازه دادن به آنها برای تجارت با یکدیگر کار می کنند. این اغلب از طریق یک مزایده یا مکانیزم کشف قیمت انجام می شود.
کارکردهای اصلی بازارهای مالی چیست؟
بازارهای مالی به دلایل مختلفی وجود دارند، اما اساسی ترین کارکرد این است که امکان تخصیص کارآمد سرمایه و دارایی ها در یک اقتصاد مالی را فراهم کنند. بازارهای مالی با اجازه دادن به یک بازار بازار نیازمند نقدینگی است آزاد برای جریان سرمایه، تعهدات مالی و پول، اقتصاد جهانی را روانتر میکنند و در عین حال به سرمایهگذاران اجازه میدهند تا با هدف رشد سرمایه خود در طول زمان مشارکت کنند.
چرا بازارهای مالی مهم هستند؟
بدون بازارهای مالی، سرمایه نمی تواند به طور کارآمد تخصیص یابد و فعالیت های اقتصادی مانند بازرگانی و تجارت، سرمایه گذاری و فرصت های رشد به شدت کاهش می یابد.
شرکت کنندگان اصلی در بازارهای مالی چه کسانی هستند؟
شرکت ها از بازارهای سهام و اوراق قرضه برای جذب سرمایه از سرمایه گذاران استفاده می کنند. سفته بازان به طبقات مختلف دارایی نگاه می کنند تا روی قیمت های آینده شرط بندی کنند. پوششدهندهها از بازارهای مشتقه برای کاهش ریسکهای مختلف استفاده میکنند و آربیتراژورها به دنبال سود بردن از قیمتگذاری نادرست یا ناهنجاریهای مشاهده شده در بازارهای مختلف هستند. کارگزاران اغلب به عنوان واسطه ای عمل می کنند که خریداران و فروشندگان را با هم جمع می کنند و برای خدمات خود کارمزد یا هزینه ای را دریافت می کنند.
جمع بندی
در این مطلب به طور کامل با بازارهای مالی، کارکردهای آنها، نقش مهم آنها در اقتصاد و انواع آنها آشنا شدیم. بازارهای مالی را به روش های مختلف می توان دسته بندی کرد؛ مثلا بازار مالی را می توان به دو دسته ی بازار پول و بازار سرمایه تقسیم کرد. دسته بندی بر اساس دیگر موارد نیز وجود دارد. همچنین بعضی از این بازارها مانند بازار بورس به طور کامل قانونگذاری و تنظیم می شوند. برخی دیگر مانند بازار های خارج از بورس ویا ارزهای دیجیتال از قانونگذاری کمتری برخوردار هستند. در هر صورت فعالیت در هر کدام از آنها نیازمند دانش کافی و مهارت های لازم می باشد.
سوئیچ نقدینگی به سمت بودجه
آخرین گامها برای اجرای کامل سیاست عملیات بازار باز برداشته شده است و همانگونه که رئیس کل بانک مرکزی، وعده داده بود قرار است از ابتدای مهر ماه این عملیات وارد فاز اجرا شود. دراین عملیات بانک مرکزی، بانکها و حتی شرکتهای بزرگ با خرید و فروش اوراق متنوع دولتی ضمن تأمین مالی طرحهای دولتی، زمینه کاهش نرخ سود بانکی را فراهم میکنند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، این درحالی است که کاهش فروش نفت در بودجه امسال بهدلیل تشدید تحریمها باعث شد دولت برای تأمین کسری بودجه راه انتشار اوراق را درپیش گیرد که عملیات بازار باز بهترین بستر برای اجرایی شدن کامل این روش تأمین مالی است. همچنین کنترل نرخ تورم و مدیریت نقدینگی از جمله اهداف راهاندازی این بازار است، اما راهاندازی این بازار نیازمند بسترهای قانونی و مقرراتی است.
درهمین راستا، روز گذشته بانک مرکزی دستورالعمل اصلاحی سرمایهگذاری در اوراق بهادار را ابلاغ کرد که بر اساس آن سرمایهگذاری در اوراق بهادار منتشره یا تضمین شده توسط دولت یا بانـک مرکزی از شمول حدود دستورالعمل قبلی مستثنی شد. یعنی بانکها میتوانند بدون سقف اقدام به خرید و فروش اوراق دولتی کنند، به این ترتیب دولت با راهاندازی عملیات بازار باز میتواند بخشی از کسری بودجه سالانه را تأمین کند. به استناد مقررات یاد شده، اوراق موضوع عملیات بازار باز شامل انواع اوراق بهادار منتشره توسط خزانهداری کل کشـور میباشد و بانکها در اجرای عملیات بازار باز اقدام به خرید و فروش اوراق بهادار مذکور خواهد نموند.
از آنجایی که بانکها در اجرای عملیات بازار باز باید تمامی انواع اوراق بهادار دولتی (و نه فقط اوراق مشارکت) را در سبد داراییهای خود داشته باشند، این کار تسهیل میشود. در همین حال، روزگذشته با تعیین اعضای کمیته اجرایی عملیات بازار باز در بانک مرکزی، در عمل فعالیت این کمیته آغاز شده است.
رئیس کل بانک مرکزی طی حکمی محمد نادعلی، محمود نادری کزج، احمد گودرزی، رضا بوستانی و هومن کرمی خرمآبادی را بهعنوان اعضای کمیته اجرایی عملیات بازار باز در بانک مرکزی منصوب کرد.
بر اساس این حکم، تدوین و پیگیری سیاست پولی، رصد و پایش انتقال پولی، تدوین و پیگیری برنامههای اعلام موضع، برنامهریزی و نظارت بر بازار بین بانکی، برنامهریزی، نظارت و اجرای عملیات بازار باز و پیشنهاد مقررات سیاست پولی و الگوی نظارت آن از جمله مهمترین وظایف کمیته اجرایی عملیات بازار باز محسوب میشود.
حال با توجه به آغاز اجرای عملیات بازار باز و لغو محدودیت خرید اوراق توسط بانکها با دو کارشناس اقتصادی آثار این سیاست را مورد بررسی قرار دادهایم.
4 اثر عملیات باز
هادی حیدری
کارشناس اقتصادی
لغو محدودیت خرید اوراق بهادار دولتی توسط بانکها و مؤسسات اعتباری چهار اثر بر شبکه بانکی و اقتصادی کشور خواهد داشت. زمانی که شبکه بانکی اقدام به خرید اوراق دولتی در بازار سرمایه میکند باعث افزایش تقاضا برای این اوراق و در نتیجه قیمت و نرخ سود آن هم افزایش مییابد. رشد تقاضا برای این اوراق در مرحله بعد به کاهش نرخ سود بانکی میانجامد. با توجه به اینکه نرخ بهره متغیر بسیار مهمی در اقتصاد است، کاهش آن کاهش هزینههای تولید را بهدنبال دارد.
هماکنون سودی که تولیدکنندگان بابت تسهیلات بانکی میپردازند، سهم بزرگی در هزینههای بخش تولید دارد و مشروط به اینکه تسهیلاتی که برای بنگاهها استمهال میشود با نرخ سود کمتری در قرارداد جدید منعقد شود، موجب کاهش هزینههای تولیدکنندگان خواهد شد.
از سوی دیگر خرید اوراق توسط بانکها تأثیر مثبتی روی ترازنامه بانکها دارد. در واقع با این اقدام و همانگونه که توضیح داده شد، خرید این اوراق به کاهش نرخ بهره بانکی منجر میشود و این کاهش نرخ در مجموع هزینههای تأمین مالی بانکها را کمتر میکند و سود کمتری به سپردهها میپردازند. بنابراین روی خالص درآمدهای مشاع شبکه بانکی اثر مثبتی خواهد داشت.
البته این فرآیند یعنی عملیات بازار باز توسط بانکها تأثیر متفاوتی برای تسهیلات گیرندگان و سپردهگذاران بانکها دارد. از یک سو به نفع تسهیلات گیرندگانی میشود که با نرخ سود کمتری وام دریافت میکنند، اما برای سپردهگذاران که نرخ سود کمتری باید دریافت کنند، آثار متفاوتی دارد.
این درحالی است که این عملیات به کاهش نرخ رشد نقدینگی کل نیز کمک میکند.
اقتصاد ایران با کشورهای پیشرفته یک تفاوت بزرگ دارد و آن این است که در کشور ما مهمترین جزء پایه پولی بدهی بانکها به بانک مرکزی است، درحالی که در سایر کشورها بدهی دولت به بانک مرکزی وجود دارد و برهمین اساس راحتتر میتوانند عملیات بازار باز یا «OMO» را اجرا کنند. اما با خرید و فروش اوراق توسط بانکها به جای بدهی بانکها به بانک مرکزی بتدریج بدهی دولت به بانک مرکزی افزایش مییابد.
در پایان باید گفت اینکه دولت منابع مالی بهدست آمده از طریق فروش اوراق را صرف چه اموری میکند، نیز اهمیت بالایی دارد. بهطوری که هرچه این منابع به سمت پروژههای با بازدهی بالا هدایت شود به طور قطع آثار مثبتتری به همراه خواهد داشت. البته حتی درصورت صرف این منابع درهزینههای جاری دولت نیز باید گفت که این روش تأمین مالی آثار منفی کمتری نسبت به سایر روشها دارد.
ایجاد رابطه بازار پول و سرمایه
کمیل طیبی
کارشناس اقتصادی
از دهههای گذشته بحث اصلاح نظام بانکی مطرح بوده و در سالهای اخیر نیز بر ضرورت آن تأکید شده است. دراین راستا مهمترین اقدام برای اصلاح نظام بانکی بازگرداندن بانکها به وظیفه اصلی خود که همان واسطهگری مالی است، خواهد بود. این درحالی است که عملیات بازار باز و مشارکت بانکها در خرید اوراق دولتی به نوعی به بانکها کمک میکند تا نقش اصلی خود را ایفا کنند، نقشی که بهصورت کامل نیز شفاف و قابل بررسی و رصد است.
بنابراین مهمترین اثر این سیاست را میتوان در راستای اصلاح نظام بانکی ارزیابی کرد. از سوی دیگر بانک مرکزی با اقدام اجرای سیاست مبتنی بر تأمین منابع دولت را بسترسازی میکند.
علاوه براین در شرایطی که نقدینگی با رشد بالایی همراه است این اوراق میتواند به صاحبان دارایی این اطمینان را بدهد که داراییهای خود را با نرخ سود معقول تبدیل کنند. در ماههای اخیر با فروکش کردن نوسان بازار ارز و طلا نقدینگی نیازمند یافتن راهی جدید است.
درمجموع عملیات بازار بازار نیازمند نقدینگی است باز نقدینگی را سامان میدهد و آن را هدایت میکند. نکته دیگری که باید درخصوص این ابزار جدید اشاره کرد، کاهش نرخ سود و تورم در کشور است که تحت تأثیر فروش اوراق با حجم بالا رقم میخورد.
عملیات بازار باز همچنین میتواند روابط بین بازار پول و سرمایه را نیز شکل بدهد. این درحالی است که در سالهای اخیر این دو بازار ارتباط تنگاتنگ و معناداری با هم نداشتند، اما با عملیات بازار باز بازارهای پول و سرمایه در راستای یکدیگر یک سیاست کلی را دنبال میکنند.
راهی برای حفظ نقدینگی در بازار هست؟/ ضرورت شروع فرهنگسازی از حقوقیها
فرهنگ سرمایهگذاری در بورس، اتفاقی نیست که در کوتاه مدت ایجاد شود؛ ورود و ماندگاری نقدینگی در بازارسرمایه در گرو ثبات اقتصادی و آرامش بازارهای مالی و شکوفایی تولید است.
به گزارش بورسنیوز ارزش معاملات بورس در حالی این هفته به ۱۹۶۰ میلیارد تومان رسید که ارزش معاملات بورس و فرابورس در هفته دوم اردیبهشت ماه ۹۷ حدود ۱۲۷۳ میلیارد تومان بود. شواهد حاکی از ورود نقدینگی جدید به بازار سرمایه است. ولی آنچه باید مدنظر قرار بگیرد این است که تجربه نشان داده بازار سرمایه موفقیت چندانی در حفظ نقدینگی تازه وارد ندارد و در دوره های قبل، بخش اعظم نقدینگی تازه نفس بعد از یک موج صعودی از بازار خارج شده و ریزش های شدیدی بر جای گذاشته است. کما اینکه مشابه این اتفاق را در سال ۹۷ هم شاهد بودیم. بنابراین آنچه این روزها از روند صعودی بازار مهم تر به نظر می رسد، تدابیری برای حفظ پول بازار نیازمند نقدینگی است در بازار است.
خبرنگار بورسنیوز به منظور بررسی راهکارهای حفظ نقدینگی در بازار سرمایه و جلوگیری از خروج پول، گفتوگویی با میثم رادپور و حسین خسرونژاد؛ کارشناسان بازارهای مالی انجام داده که چکیده ای از آن را میخوانید.
لازم به ذکر است علی صحرایی مدیرعامل شرکت بورس تهران در گفتوگویی که چند روز قبل با بورسنیوز داشت بیان کرده بود: «بازارسرمایه سال ۹۸ بازار نیازمند نقدینگی است را با روند مثبت آغاز کرد و چنانچه کشور در حوزه بینالملل دچار محدودیتهای جدی نشود و همین شرایط تداوم یابد، به رشد بازار سرمایه خوشبین هستم.
بخشی از اژدهای نقدینگی در کشور، به واسطه ویژگیهای بازار سرمایه از جمله شفافیت، نقدشوندگی بالا و امکان دسترسی تمامی اقشار جامعه با هر میزان نقدینگی می تواند جذب بازار سرمایه شود و از این رو به رشد بازار اطمینان وجود دارد البته امیدوارم شرایط بینالمللی به گونهای باشد که محدودیت جدیدی ایجاد نشود و در سال رونق تولید، گرههای صنایع تولیدی گشوده شود؛ تولید بیشتر، سودآوری بیشتر و بهتبع آن رشد نماگرهای بازار سرمایه را به همراه خواهد داشت.
بازارسرمایه، مناسبترین بازار برای سرمایهگذاری است و رشد این بازار، آثار تورمی به دنبال نخواهد داشت.
یکی از حوزه های نیازمند فرهنگسازی، ورود بدون مشورت و غیرتخصصی در بازار سرمایه بوده و چاشنی این موضوع هم، رفتار تودهوار سهامداران است. در حوزه فرهنگسازی تلاشهای فراوانی صورت گرفته؛ اما هنوز فرهنگسازی و ارتقای سواد مالی در کشور نیازمند اقدامات بیشتری است.
جهت ارتقای فرهنگ سرمایهگذاری در بورس، لازم است دستگاههای اجرایی و رسانهها، خصوصا رسانه ملی، وارد عمل شوند. مردم باید در نظر بازار نیازمند نقدینگی است داشته باشند که بورس، بازاری است که سرمایهگذاری در آن نیازمند دانش مالی است و اگر از دانش مالی کافی برخوردار نیستند، حتما با مراجعه به متخصصان یا از طریق درگاههای تخصصی مانند صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، ریسکهای احتمالی را پوشش دهند.»
رادپور : افق سرمایه گذاری در کشور بستگی به شرایط اقتصادی کشور، سیاست های دولت و هزینه فرصت و میزان ریسک پذیری سرمایه گذاران دارد و نمی توان سرمایه گذاران را ملزم به ورود یا تداوم حضور در بازار سرمایه کرد.
بخشی از آنچه به عنوان نقدینگی تازه وارد از آن یاد می شود، در حقیقت سرمایه نوسان گیرانی است که از بازاری به بازار دیگر حرکت می کنند و اگر امروز جذب بازار سرمایه شده اند، به دلیل جذابیت مقطعی بازار سرمایه نسبت به بازارهای موازی بوده است. با توجه به افزایش نرخ ارز و جاماندن بازار سرمایه از رشدی متناسب با رشد نرخ ارز، رشد اخیر بازار سرمایه منطقی است. اما ورود نقدینگی به بازار سرمایه یا رشد شاخص ناشی از اتفاق خاصی در بازار سرمایه نبوده است. فراموش نکنید که دولت بارها جهت جذب نقدینگی و جلوگیری از ورود پول به بازار ارز و سکه، اقداماتی از جمله انتشار اوراق بدهی و پیش فروش سکه طلا و. انجام داده و این اقدامات نتیجه ای در بر نداشته است.
حسین خسرونژاد : قبل از پاسخ به این سوال باید مفهوم رشد بازار سرمایه مشخص شود. اگر منظور از رشد بازار، رشد شاخص کل است؛ با رشد بازار سرمایه موافق نیستم. چرا که شاخص کل معیار صحیحی برای ارزیابی وضعیت بورس نیست.
در مورد ورود نقدینگی جدید هم نمی توان بدون مدارک و مستندات اظهار نظر کرد. افزایش حجم معاملات، مهر تاییدی بر ورود نقدینگی جدید نیست. به هر حال شرایط بازارهای موازی بازار سرمایه (بازار مسکن و ارز و طلا) در مقاطع زمانی مختلف بر روند بازار سرمایه هم اثرگذار است. به طور معمول سرمایه گذاران خرد که از نوسان بازارهای مختلف، بازدهی کسب می کنند در صورت بروز رکود در بازار ارز و سکه، جذب بازار سرمایه می شوند. این نقدینگی در بازار سرمایه ماندگار نیست.
در حالی که اقتصاد کشور اوضاع بسامانی ندارد و پیش بینی ها حاکی از رشد اقتصادی منفی و رکود صنایع تولیدی است، نمی توان انتظار بازاری کارا داشت.
خسرونژاد : اگرچه این اتفاق ندرتا در بعضی بورس ها رخ داده و مثلا بورس ژاپن در دهه های گذشته، با هدف ترویج فرهنگ سهامداری و کمک به اقتصاد مولد، قواعدی وضع شده بود که سهامداران پس از خرید سهم، تا مدتی اجازه فروش آن را نداشتند. ولی الزام به نگهداری سهم طبق استانداردهای بورس های جهان نیست.
حفظ نقدینگی در بازار سرمایه، در گرو بهبود اوضاع بازار سرمایه است. بازار سرمایه دچار مشکلاتی است که معاملات بازار سرمایه را به سمت سفته بازی سوق می دهد و سهامدار ناگزیر پس از شناسایی سود تمایل به خروج از سهم ها دارد. برای مثال با چه منطقی یکبار سهم شرکت های هلدینگ سرمایه گذاری در بازار عرضه می شود و یکبار شرکت های زیرمجموعه هلدینگ، و در واقع از طریق عرضه شرکت های تودرتو و کاغذی، اقدام به جذب نقدینگی بازار می شود؟
در حالی که شناور بسیاری از شرکت های حاضر در بورس و فرابورس اندک است، چطور می توان از سفته بازی ممانعت کرد؟ چرا نباید شرکت های زیان دهی که اوضاع تولید و فروش نامناسبی دارند، لغو پذیرش شوند و به جای سفته بازی روی چنین سهم هایی، سهامداران را به سمت شرکت های بنیادین سوق داد؟
رادپور : وظیفه سازمان بورس فراهم کردن محیطی شفاف برای معاملات است و نمی توان سازمان بورس را متولی آموزش معرفی کرد.
فرهنگ سرمایه گذاری در بورس، اتفاقی نیست که در کوتاه مدت ایجاد شود. ورود و ماندگاری نقدینگی در بازار بازار سرمایه در گرو ثبات اقتصادی و آرامش بازارهای مالی و شکوفایی تولید است.
خسرونژاد : سازمان بورس به عنوان متولی بازار سرمایه نباید توصیه به خرید و فروش بازار نیازمند نقدینگی است سهم کند. اما سازمان بورس می تواند جهت آموزش سرمایه گذاران و فرهنگ سازی اقدام کند.
اقدام سازمان بورس جهت فرهنگ سازی می تواند از ضرورت آموزش حرفه ای مدیران شرکت های سرمایه گذاری و صندوق ها و اصحاب رسانه و. آغاز شود. واقعیت این است که ضعف دانش تحلیلی در بسیاری از بخش ها ملموس است و مادامی که حقوقی ها و مدیران شرکت ها و. از دانش کافی برخوردار نباشند، صحبت از آموزش سهامداران خرد و تازه وارد مفهومی ندارد.
علاوه بر این به نظر می رسد جای آموزش فرهنگ سرمایه گذاری از سن نوجوانی و در مدارس و دانشگاه ها و حتی صداوسیما خالی است.
سوال: آیا ایجاد ابزارهای جدید یا ورود استارت آپ ها به بازار سرمایه، می تواند به توسعه بازار و جذب نقدینگی کمک کند؟
گاه ابزارها یا سیاست هایی در پیش گرفته می شود که در اقتصاد بحران زده کشور ما، کارایی نخواهد داشت. یکی از این برنامه ها، عملیات بازار باز ارزی است که ممکن است نه تنها مزیتی به همراه نداشته باشد، بلکه حتی سبب تشویش بیشتر بازار ارز شود.
خسرونژاد : ورود استارت آپ ها و کسب و کارهای اینترنتی به بازار سرمایه، با یک چالش جدی مواجه است. ورود استارت آپ ها به بازار سرمایه به خودی خود اتفاق مثبتی است؛ ولی مشروط بر آنکه شرکت ها به درستی ارزش گذاری شوند و ماندگاری شرکت یا صنعت به درستی بررسی گردد. بنابراین ورود این گونه شرکت ها به بازار سرمایه نباید در مرحله ای انجام شود که استارت آپ در حال افول است.
دیدگاه شما