اندیکاتور کاماریلا پیووت


خطوط کاماریلا

در ابتدا ببینیم که خطوط کاماریلا در فارکس چیست؟ خطوط کاماریلا در فارکس از دسته خطوط محاسباتی است که قادر به ایجاد حمایت و مقاومت می باشند، که در طول روز می توانیم از آنها استفاده کنیم. نقاط محوری Camarilla، ابتدا در سال 1989 به وسیله شخصی به نام نیک اسکات، که اندیکاتور کاماریلا پیووت یک معامله گر موفق اوراق قرضه بود کشف شد.

اندیکاتور خطوط کاماریلا( Camarilla) را می توان یک شاخص همه کاره دانست که به تریدرها این اجازه را می دهد تا سطوح کلیدی قیمت، نقاط ورود و خروج و مدیریت ریسک مناسب و بجا را پیدا کنند. لذا آشنایی با اندیکاتور خطوط کاماریلا و همینطور آموزش خطوط کاماریلا برای تریدرها، در دنیای معامله گری می تواند کارایی زیادی داشته باشد.

در خصوص خطوط پیوت و کاماریلا، Pivot از روش High و Low پیوت محاسبه می گردد، مقاومتها (R1-R2-R3) که تعداد آنها کمتر از کاماریلا است و از نظر جایگاه قرارگیری در بالای خط پیوت قرار می گیرند و همینطور دو ح مایت که پایین خطوط پیوت قرار می گیرند. در تفاوت خطوط پیوت و کاماریلا اینگونه بگوییم که در روش کاماریلا ما دارای 4 خط مقاومت و 4 خط حمایت هستیم. در بین مقاومتها و حمایتهایی که در کاماریلا به دست می آید H3 ,H4 و همینطور L3 , L4 دارای اهمیت بالایی می باشند. بر مبنای این خطوط، تکنیکی وجود دارد که ما در طول روز می توانیم از آن استفاده کرده و بسته به اینکه قیمت حال حاضر ما نسبت به خطوط کجا قرار دارد اقدام به خرید یا فروش نماییم.

سطوح کاماریلا چگونه محاسبه می شود؟

ببینیم که محاسبه خطوط کاماریلا به چه صورتی انجام می شود؟ برای محاسبه خطوط کاماریلا به نقاطی نیاز داریم که برای روز قبل می باشد. این نقاط عبارتند از:

کمترین بازه زمانی که باید به آن نگاه کنیم و اطلاعاتمان را از آنجا استخراج نماییم، کندلهای روزانه می باشد. با استفاده از اطلاعاتی که کندلهای روزانه بعلاوه فرمولهای ریاضی، در نهایت 8 خط محاسباتی ایجاد می گردد.

از این 8 خط 4 خط مقاومت می باشد و چهارتای دیگرحمایت (Support) می باشند. خطوط مقاومت به ترتیب H3،H2،H1 وH4 نمایش داده می شوند و فرمول محاسباتی(طبق نمونه، البته مقادیر متفاوت خواهد بود) ، مقادیر آنها به دست می آید.

H1= (H-L) X1.1/12+ Close

حمایتها نیز بر اساس فرمول محاسباتی( طبق نمونه، البته مقادیر متفاوت خواهد بود) با L4، L3،L2،L1 به نمایش درمی آیند.

L1= Close- (H-L) X 1.1 / 12

لازم به ذکر است که این فرمولها، تنها فرمول محاسبه کاماریلا نیست، بالطبع چون فرمولها متفاوت می باشند در نتیجه نقاطی هم که به دست می آید متفاوت خواهند بود.

نکته ای که لازم است در خصوص دانلود خطوط کاماریلا ذکر شود این است که نرم افزارهایی که توسط کارگزاریها ارائه می گردد دارای قابلیت نصب این خطوط برای تریدر را دارند. اگر هم این قابلیت را نداشتند با یک سرچ ساده می توانید دانلود خطوط کاماریلا را انجام دهید.

برد در معادله کاماریلا چیست؟

تریدرهای حرفه‌ای همواره در جستجوی سطوح کلیدی هستند که به وسیله آنها، یا قیمت را دفع کنند یا بعد از ترید از آن طریق، اقدام قیمت(price action) را در سمت و سوی پیش بینی تسریع نمایند. استراتژی معاملاتی کاماریلا در واقع تکنیکی می باشد که هر دوی این

جنبه ها را پوشش داده و دارای دقت بالا و عملکردی قابل اطمینان، به ویژه برای تریدرهای روزانه می باشد.

بهترین استراتژی Camarilla کاملا به شرایط بازار در یک بازه زمانی مشخص بستگی دارد. در حقیقت، این شرایط حاکم بر بازار است که مناسب ترین استراتژی Camarilla را به جهت استفاده دیکته می نماید. نقطه محوری Camarilla، استراتژی های گوناگونی را برای تجارت در هر بازار مالی ارائه می نماید.

این استراتژی بسیار مناسب برای معامله گران محدوده(Range traders) می باشد، چرا که این اندیکاتور هر روزه، محدوده جدیدی را برای اینگونه معامله گران ارائه می دهد. آنچه که دارای اهمیت است در خصوص این خطوط، در روزهایی رند می باشد وبازار تمایلی برای تشکیل روند ندارد فواصل بین L3 وL4(بیشترین حمایت) و همچنین H3 وH4(بیشترین مقاومت) را از خود نشان می دهند، که می توان بر اساس آنها سیگنال خرید یا فروش ایجاد نمود.

تفاوت فیبوناچی کلاسیک و کاماریلا چیست؟

اصلاح فیبوناچی و یا به عبارتی اکستنشن ها به محدوده ای که بین بالا و پایین در یک بازه است اطلاق می گردد در صورتی که کاماریلا بر مبنای نقاط بالا (high)، پایین (low) و بسته شدن (close) شمع بسته شدن روز قبل می باشد.

تفاوت اساسی سیستم نقطه محوری Camarilla این می باشد که تکنیک های آن بر اساس سیستمی بنا شده که سر جمع از 9 سطح قیمت استفاده می کند.

اما تکنیک‌های استراتژی نقاط محوری فیبوناچی در واقع شامل استفاده از مطالعات فیبوناچی (پیش‌بینی، توسعه و اصلاحات) جهت تعیین کردن جهت روند و همچنین گرفتن موضع مناسب، جهت انجام معاملات می باشد.

در نرم افزارهای معاملاتی، تریدرها به راحتی قادر خواهند بود ابزارهایی را بیابند که اجازه دسترسی به پلتفرم‌های معاملاتی محبوبی چون فیبوناچی متاتریدر5 را می‌دهند.اندیکاتور کاماریلا پیووت

با استفاده از این برنامه ها، دستیابی به مطالعات شاخص اقتصادی که در ارتباط با اصلاحات فیبوناچی می باشد، پیش‌بینی‌ها را برای سرمایه‌گذاران سهل تر می نماید.

آیا معامله گران حرفه ای از نقاط محوری استفاده می کنند؟

نقاط محوری عموما توسط معامله گران در مبادلات سهام و همینطور کالا مورد استفاده قرار می گیرد.

آنها معمولا بر اساس قیمت های بالا (high)، پایین (low) و پایانی (close) جلسات معاملاتی گذشته محاسبه می گردند و همچنین جهت پیش بینی سطوح حمایت و مقاومت در جلسه فعلی یا همینطور آتی مورد استفاده قرار می گیرند.

این سطوح می تواند توسط تریدرها جهت مشخص نمودن نقاط ورود و خروج و هم برای توقف ضرر و یا گرفتن سود استفاده شود.

نقاط محوری را می توان یک شاخص تحلیل تکنیکال دانست که جهت مشخص نمودن روند کلی بازار در تایم فریمهای متفاوت مورد استفاده قرار می گیرد. لذا نقاط محوری مورد نیاز تمامی معامله گران می باشد. واقعیتی که وجود دارد این است که اندیکاتورها و سایر ابزارها لازمه کار معامله گری است و تریدرها فارغ از آنکه حرفه ای باشند یا تازه کار به این ابزار نیاز دارند.

سخن پایانی

خطوط کاماریلا را با هم در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار دادیم. خطوط کاماریلا و پیوت روشهای محاسباتی می باشند که دارای چندین فرمول و راههای متفاوت جهت محاسبه می باشند، به دلیل آنکه بین آنها جامعیت واحدی بین آنها وجود ندارد، نقاط به دست آمده هم متفاوت خواهند بود. نکته دیگر آنکه به دلیل پیوستگی در بازار فارکس، بعضی نقاط شروع و خاتمه روز را 00:00 GMT(ساعت 12 نیمه شب)، برخی آن را 5 بعدازظهر نیویورک تا 5 بعد از ظهر روز بعد، می تواند شروع و پایان یک روز کاری در بازار فارکس باشد. به دلیل این تناقضات، اهمیت این تکنیک، پیدا کردن مینیمم ها، رسم ترند لاین، از اهمیت پایین تری برخوردار می باشد. اگر بازار ترند هم داشته باشد حساسیت بازار به این خطوط کمتر هم می شود. به همین دلیل اندیکاتور کاماریلا پیووت پیشنهاد ما این است که آموزش خطوط کاماریلا به خوبی یاد بگیرید و آن را بارها و بارها آن را تمرین کنید.

با امید به آنکه مقاله ای که تقدیم حضورتون گردید مورد توجه شما قرار گرفته باشد. بروکر نیکس، جهت ارائه مشاوره رایگان در خصوص بازار فارکس و ارز دیجیتال آماده ارائه مشاوره رایگان به شما عزیزان می باشد.

پیوت پوینت چیست؟ اندیکاتوری برای تشخیص نقاط برگشت بازار

پیوت پوینت

در تحلیل تکنیکال ما به پیش بینی آینده با استفاده از رفتار قیمت در گذشته بازار می‌پردازیم. در این میان ابزارهایی وجود دارند که به ما در انجام این کار کمک خواهند کرد. پیوت پوینت ها یکی از این ابزارهای کاربردی هستند که معامله گران جهت مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت، شناسایی سنتیمیت بازار و به حداقل رساندن میزان ریسک از آن‌ها استفاده می‌کنند. در این مطلب قصد داریم به این بپردازیم که پیوت پوینت چیست، چه کاربردهایی دارد و نحوه محاسبه آن‌ چگونه است تا انتها با ما همراه باشید.

پیوت پوینت چیست؟

این نقاط به معامله گران در تعیین حرکات قیمتی در بازارهای مالی کمک می‌کنند. به بیان ساده Pivot point ها نقاطی هستند که توسط تریدرهای حرفه‌ای به منظور ارزیابی صعودی و نزولی بودن بازار استفاده می‌شود. محاسبه میانگین بالاترین، پایین ترین و قیمت‌ بسته شدن یک کندل در سشن معاملاتی این نقاط را به ما می‌دهد. پیوت پوینت یک نوع اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال به منظور تشخیص روند بازار است. برخلاف اکثر شاخص‌های فنی پیوت ها برای شناسایی نقاط عطف بازار در نظر گرفته شده‌اند. آن‌ها به کمک ریاضیات ساده و قیمت‌های موجود در سشن معاملاتی مورد نظر محاسبه می‌شوند.

کاربردهای پیوت پوینت‌ها

2 روش برای استفاده از Pivot Point ها وجود دارد که عبارتند از:

  • به منظور به دست آوردن سطوح حمایت و مقاوت استاتیک

به طور کلی می‌توان گفت پایه و اساس تمامی تحلیل‌های تکنیکال سطوح حمایت و مقاومت است. این سطوح به عنوان میدان اصلی نبرد بین خرس ها و گاوها در نظر گرفته می‌شوند. با رسیدن قیمت به این نقاط برخی انتظار رشد و برخ انتظار ریزش دارند بنابراین برآیند نظرات این افراد است که جهت گیری قیمت را در این سطوح مشخص می‌کند. با توجه به اهمیت این موضوع شاید سوال پیش بیاید که برای مشخص کردن دقیق این سطوح از چه روش می‌توان استفاده نمود؟ برای این کار روش‌های زیادی وجود دارد که یکی از این روش ها به کارگیری پیوت‌ها است.

  • استفاده از خطوط Pivot به منظور شناسایی سنتیمیت بازار

هنگامی که قیمت‌ها پایین‌تر از پیوت میانی باشد یعنی بازار خرسی است و هنگامی که بالاتر حرکت می‌کند یعنی شرایط حاکم در بازار صعودی است. بسیاری از روزها هیچ جو روانی خاصی در بازار وجود ندارد و اندیکاتور کاماریلا پیووت به اصطلاح قیمت در یک بازه مشخص در حال رنج زدن است. در چنین مارکتی هیچ کدام از خریداران و فروشندگان بازار را کنترل نمی‌کنند.

در پایان دقت داشته باشید که استفاده از Pivot Point ها به تنهایی نمی‌تواند مبنای خرید و فروش قرار بگیرد و شما نیاز به بررسی بیشتر اندیکاتورهای دیگر، پترن های چارت و … دارید.

نحوه محاسبه پیوت پوینت‌ها

نرم افزارهای مختلفی هست که شما می‌توانید با استفاده از آن‌ها این سطوح را ترسیم کنید. این خطوط بر اساس سابقه قیمت در تایم فریمی که قصد معامله در آن داریم به دست می‌آیند.

این خطوط به 4 روش قابل محاسبه هستند که عبارتند از:

پیوت پوینت (P) = (بالاترین قیمت + پایین ترین قیمت + قیمت بسته شدن کندل)/ 3

D = H – L
بالاترین قیمت=H
پایین‌ترین قیمت=L
قیمت بسته شدن کندل= C

محاسبه به روش کلاسیک

اولین حمایت (S₁) = 2*P-H
دومین حمایت (S₂) = P-D
اولین مقاومت (R₁) = 2P-L
دومین مقاومت (R₂) = P + D

محاسبه به روش فیبوناتچی

S₁ = P – 0.382D
S₂ = P – 0.618D
S₃ = P – D
R₁ = P + 0.382D
R₂ = P +0.618D
R₃ = P + D

محاسبه به روش وودی

S₁ = P – )H-P)
S₂ = P – (H-L)
R₁ = P + (P-L)
R₂ = P +(H-L)

محاسبه به روش کاماریلا

قوانین معامله با Pivot Point

نحوه برخورد با این نقاط مانند نقاط حمایت و مقاومت در فیبوناتچی است. اگر قیمت بالاتر از P باشد یعنی در روند صعودی قرار داریم و هنگامی که پایین تر از آن باشد در روند نزولی قرار داریم. S₁ و R₁ اولین نقاط برای تارگت گذاری هستند و هنگامی که این سطوح شکسته شد گام بعدی S₂ و R₂ خواهد بود.

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

یکی از اصلی‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معامله‌گری خواهد بود؛ اما بر اساس پژوهش‌های انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق اندیکاتور کاماریلا پیووت نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمان‌بندی بازار، تاکنون بی‌فایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت می‌باشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده می‌شود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل می‌شوند.

انواع پیوت ها

پیوت‌ها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل می‌گیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بی‌شماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دسته‌بندی‌های فوق جای می‌گیرند.

۱- پیوت قیمتی

مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوت‌ها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روش‌های پرایس اکشنی مطرح می‌شود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس اندیکاتور کاماریلا پیووت از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوت‌ها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمی‌طلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

۲- پیوت محاسباتی

این نوع از پیوت‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی محاسبه می‌شوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آن‌ها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد می‌باشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده می‌شوند. این پیوت‌ها بر اساس دوره زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح به‌روزرسانی می‌شوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته برای معامله‌گران میان‌مدتی کاربرد ندارند. پیوت‌های محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهم‌ترین آن‌ها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آن‌ها خواهیم پرداخت.

بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش می‌نماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار می‌باشند.

  • Camarilla Lines
    • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
    • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
    • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
    • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
    • L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
    • L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
    • L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
    • L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))

    در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، می‌توان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیق‌تری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشان‌دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبه‌گر نقاط پیوت در اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن می‌توانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگین‌های متحرک و… به کار برده می‌شوند.

    ۳- پیوت ماژور

    حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده‌اند، کاملاً محسوس می‌باشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته می‌شود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیل‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوت‌ها استفاده کنند.

    ۴- پیوت مینور

    در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی می‌شوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور قابل مشاهده‌اند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند. به دلیل این‌که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آن‌ها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معامله‌گران باید به دوره‌های زمانی مناسب رجوع کنند.

    نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور

    حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به این‌که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت می‌باشند، تشخیص آن‌ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معامله‌گران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور رو‌به‌رو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:

    • تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
    • اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی

    جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.

    پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. هم‌چنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص می‌شود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر می‌رسد، گواه‌های معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.

    کلام پایانی

    به طور کلی، پیوت‌ها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معامله‌گری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز می‌باشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژی‌های معاملاتی دقیق و روش‌های نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.

    نقاط پیوت – چند منظوره

    این اندیکاتور، اندیکاتوری رایگان بوده که احتمالا یکی از بهترین اندیکاتورهای پیوت برای برنامه ی MT4 می باشد.

    استفاده از نقاط پیوت

    ماهیتِ اصلیِ معامله با نقاط پیوت، بر اساسِ این ایده است که قیمت اغلب تمایل دارد تا به قیمت روز قبلی نزدیک شود به جایِ اینکه بخواهد از آن حرکتِ قیمت (دامنه ی روز)، فراتر رود . به این دلیل است که متداولترین دوره ی زمانیِ محاسبه برای نقاط پیوت ، روزانه می باشد.

    در این زمینه، همه ی سطح های پیوت ، نقشِ سطحِ حمایت و مقاومت را ایفا می کنند.

    با تحلیلِ نمودار، ما می توانیم تاثیر متقابل چندگانه ی قیمت را با این سطح ها مشاهده کنیم.

    علاوه براین، به خاطر اندیکاتور پیوت، محبوبیت آن را نیز نشان می دهد چون بیشتر معامله گران اندیکاتور کاماریلا پیووت از همین ابزار استفاده می کنند ، و بدین معناست که احتمالِ تاثیر متقابلِ قیمت با آن، بیشتر می باشد.

    فرمولها و روش های رسم

    برای محاسبه ی سطح ها ، از داده های سقف (HIGH) یا (H)، کف (LOW) یا (L) و قیمت پایانی (CLOSE) یا (C) دوره ی قبل استفاده می شود که معمولا یک روز، هفته ، ماه یا ساعت می باشد.

    برای محاسبه ی پیوت ها ،از مفهوم دامنه (RANGE) یا (R) نیز استفاده می شود. مقدار آن توسط این فرمول به دست می اید :H-L(سقف- کف).

    S1-S4- سطح های حمایت

    R1-R4-سطح های مقاومت

    همچنین شما باید تفاوت های بین بازار فارکس و بازار سهام را در نظر بگیرید.

    ابتدا، سطح های پیوت در بازار سهام استفاده می شدند ، که در آنجا قیمت های پایانی روز قبلی ، خیلی مهم بودند و به طور قابل ملاحظه ای بر روانشناسیِ رفتارمعامله گران در روز بعد، تاثیر می گذاشتند. فارکس بر اساس ساعت کار می کند، بنابراین پایانِ یک روز معاملاتی، مصادف است با آغاز روز معاملاتیِ بعدی.

    کلاسیک (بورس)

    متداولترین روش ایجادِ نقاط پیوت می باشد. خط اصلی (آبی) در اینجا نقش یک سطحِ کلیدیِ حمایت / یا مقاومت را ایفا می کند.

    PP = (H + L + C) / 3 (نقطه پیوت =(سقف+کف+ قیمت پایانی)/۳ )

    R1 = (2 * PP) – L(مقاومت ۱ = (۲* نقطه پیوت ) –کف)

    R2 = PP + RANGE(مقاومت ۲= نقطه پیوت + دامنه )

    R3 = PP + RANGE * 2(مقاومت ۳= نقطه پیوت + دامنه*۲ )

    R4 = PP + RANGE * 3(مقاومت ۴= نقطه پیوت + دامنه*۳ )

    S1 = (2 * PP) – H(حمایت ۱ = (۲* نقطه پیوت ) – سقف )

    S2 = PP – RANGE(حمایت ۲= نقطه پیوت – دامنه )

    S3 = PP – RANGE * 2(حمایت ۳= نقطه پیوت – دامنه*۲ )

    S4 = PP – RANGE * 3(حمایت ۴= نقطه پیوت – دامنه*۳ )

    مقاله امتیاز اندیکاتور کاماریلا پیووت پیوتروسکی

    امتیاز پیوتروسکی ، امتیازی گسسته بین ۹-۰ است که ۹ معیار به کار گرفته شده در تعیین قدرت موقعیت مالی یک بنگاه مالی را نشان می دهد. از این شاخص برای تعیین بهترین ارزش سهام استفاده می شود که ۹ به منزله بهترین، و ۰ به منزله بدترین میزان ارزش سهام است.

    برای مطالعه مقاله امتیاز پیوتروسکی، مربوط به ارزش سهام اینجا کلیک کنید.

    کاماریلا

    سطوح کاماریلا خیلی به قیمت فعلی نزدیکتر می باشند ، بنابراین ، تاثیر متقابل با آنها بیشتر روی می دهد. این تکنیک برای کسانی مناسب است که معاملاتِ کوتاه مدت انجام می دهند .

    PP = (S1 + R1) / 2(نقطه پیوت = (حمایت ۱+ مقاومت ۱)/ ۲)

    این تکنیک مانند تکنیک کلاسیک است ، اما به قیمت پایانیِ دوره هنگامی که خط پایه ی نقطه ی پیوت ایجاد می شود ، بیشتر توجه شده است

    PP = (H + L + (C * 2)) / 4 (نقطه پیوت =(سقف+کف+( قیمت پایانی* ۲))/۴ )

    R1 = (2 * PP) – L(مقاومت ۱ = (۲* نقطه پیوت ) –کف)

    R2 = PP + RANGE(مقاومت ۲= نقطه پیوت + دامنه )

    R3 = R1 + RANGE) (مقاومت ۳= مقاومت ۱+ دامنه )

    R4 = R3 + RANGE(مقاومت ۴ = مقاومت ۳ + دامنه )

    S1 = (2 * PP) – H( حمایت ۱ = (۲* نقطه پیوت ) – سقف )

    S2 = PP – RANGE(حمایت ۲= نقطه پیوت – دامنه )

    S3 = S1 – RANGE(حمایت ۳= حمایت ۱ – دامنه )

    S4 = S3 – RANGE(حمایت ۴= حمایت ۳ – دامنه )

    فیبوناچی

    تئوری اعداد فیبوناچی به طور متداول در بازار اندیکاتور کاماریلا پیووت فارکس استفاده می شود. نقاط پیوت استثنا می باشند. بر اساسِ این روش، سطح های مقاومت و حمایت با ضرب کردن دامنه (R) در اعداد فیبوناچی مربوطه، به دست می ایند.

    PP = (H + L + C) / 3 (نقطه پیوت =(سقف+کف+ قیمت پایانی)/۳ )

    R1 = PP + (R x 0.382) (مقامت ۱= نقطه پیوت + (دامنه X ۰.۳۸۲))

    R2 = PP + (R x 0.618) (مقامت ۲= نقطه پیوت + (دامنه X ۰.۶۱۸))

    R3 = PP + (R x 1.000) (مقامت ۳= نقطه پیوت + (دامنه X ۱.۰۰۰))

    R4 = PP + (R x 1.618) (مقامت ۴= نقطه پیوت + (دامنه X ۱.۶۱۸))

    S1 = PP – (R x 0.382) (حمایت ۱= نقطه پیوت – (دامنه X ۰.۳۸۲))

    S2 = PP – (R x 0.618) (حمایت ۲= نقطه پیوت – (دامنه X ۰.۶۱۸))

    S3 = PP – (R x 1.000) (حمایت ۳= نقطه پیوت – (دامنه X ۱.۰۰۰))

    آیا از نسبت های فیبوناچی در معاملات خود استفاده می‌کنید؟ مانند بسیاری از ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال دیگر، نسبت‌های فیبوناچی می‌توانند اندیکاتورهای معاملاتی قدرتمندی باشند که به عنوان پیشگویی‌های خود عمل کننده به خاطر محبوبیت شان عمل می‌کنند.

    در این کتابک، نویسنده می‌خواهد برخی از اصول بازگشت و توسعه فیبوناچی را به شما نشان دهد، همچنین این که چگونه ممکن است از بازگشتها و توسعه ها در معامله گری خود استفاده کنید.

    برای اطلاعات بیشتر و خرید این کتاب، اینجا کلیک کنید.

    کدامیک از این روشهای محاسبه ی نقاط پیوت ، بهترین روش می باشد ؟ بهترین روش یا بدترین روش وجود ندارد. در حقیقت ، هر یک از آنها می توانند عمل کنند و موثر باشند، و شما باید بیشتر بر اساس عقاید و باورهای خود در معامله گری، آنها را انتخاب کنید.

    تنظیماتِ اندیکاتور

    اندیکاتور با فرمت “All In One”(چند منظوره) طراحی شده است. بدین معنا که شما می توانید آن را بر اساسِ خواسته های خود تنظیم کنید ، چون ما مطمئن هستیم که بیشترِ عملکردهای متداول و مشهور در این اندیکاتور MT4 در نظر گرفته شده اند.

    متغیرمقدار
    تنظیمات محاسبات
    روش محاسبهکلاسیک
    مدت زمان محاسبهروزانه
    طرح اولیه ی تنظیمات
    فقط دوره ی زمانی اخیر نشان داده شودخیر (رسم همه ی دوره های زمانی)
    عمقِ سطح ها (نشان داده شدن)سطح حمایت ۴ /مقاومت ۴
    تعداد دوره های زمانی که باید نشان داده شوند۱۰
    تغییر به راستنادرست
    تنظیمات خط
    عرض خط۱
    برچسب های نام خطصحیح
    تنظیمات رنگ
    رنگ برنامهاتوماتیک

    روش محاسبه (Calculation Method) – روش محاسبه ی نقاط پیوت را انتخاب کنید : کلاسیک، کاماریلا، وودی، فیبوناچی. فرمولهای هر روش ، در توضیح داده شده است.

    مدت زمان محاسبه (Calculation Period) – این گزینه ، مدت زمانی که مقادیر سقف، کف و قیمت پایانی در نظر گرفته خواهند شد را تعیین می کند.

    مدت زمان های موجود :

    تعداد دوره های زمانی که باید نشان داده شوند (Number of Periods to show) – تعداد دوره های قبلی که بر روی نمودار نشان داده شده اند ، را مشخص می کند. اگر گزینه ی “فقط دوره ی زمانی اخیر نشان داده شود (Show Only Recent Period) ” تنظیم شده باشد ، این پارامتر دیگر در نظر گرفته نمی شود.

    فقط دوره های اخیر نشان داده شود (Show Only Recent Period) ، یک یا چند دوره ی زمانی محاسباتی را نشان می دهد.

    عمقِ سطح ها (Depth of Levels) – تعداد خط های حمایت و مقاومت نشان داده شده بر روی نمودار را محدود می سازد.

    تغییر به راست (Right Shift) – خط را به اندازه ی طولِ کامل تورفتگیِ سمت راست بر روی نمودار، ادامه می دهد .

    رنگ برنامه (Color Scheme) – تشخیص اتوماتیک رنگِ برنامه برای اندیکاتور. همچنین امکان تعیینِ رنگِ پس زمینه به صورت دستی وجود دارد.

    پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

    پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    یکی از اصلی‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح اندیکاتور کاماریلا پیووت از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معامله‌گری خواهد بود؛ اما بر اساس پژوهش‌های انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمان‌بندی بازار، تاکنون بی‌فایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت می‌باشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده می‌شود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل می‌شوند.

    انواع پیوت ها

    پیوت‌ها یا اندیکاتور کاماریلا پیووت نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل می‌گیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بی‌شماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دسته‌بندی‌های فوق جای می‌گیرند.

    ۱- پیوت قیمتی

    مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوت‌ها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روش‌های پرایس اکشنی مطرح می‌شود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوت‌ها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمی‌طلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

    پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    ۲- پیوت محاسباتی

    این نوع از پیوت‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی محاسبه می‌شوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آن‌ها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد می‌باشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده می‌شوند. این پیوت‌ها بر اساس دوره زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح به‌روزرسانی می‌شوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته برای معامله‌گران میان‌مدتی کاربرد ندارند. پیوت‌های محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهم‌ترین آن‌ها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آن‌ها خواهیم پرداخت.

    بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش می‌نماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار می‌باشند.

    • Camarilla Lines
      • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
      • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
      • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
      • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
      • L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
      • L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
      • L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
      • L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))

      در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، می‌توان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیق‌تری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشان‌دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبه‌گر نقاط پیوت در اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن می‌توانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگین‌های متحرک و… به کار برده می‌شوند.

      ۳- پیوت ماژور

      حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده‌اند، کاملاً محسوس می‌باشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته می‌شود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیل‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوت‌ها استفاده کنند.

      ۴- پیوت مینور

      در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی می‌شوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور قابل مشاهده‌اند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند. به دلیل این‌که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آن‌ها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معامله‌گران باید به دوره‌های زمانی مناسب رجوع کنند.

      نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور

      حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به این‌که سطوح پیوتی اندیکاتور کاماریلا پیووت کاملاً مبتنی بر قیمت می‌باشند، تشخیص آن‌ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معامله‌گران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور رو‌به‌رو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:

      • تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
      • اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی

      جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.

      پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

      در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. هم‌چنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص می‌شود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر می‌رسد، گواه‌های معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.

      کلام پایانی

      به طور کلی، پیوت‌ها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معامله‌گری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز می‌باشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژی‌های معاملاتی دقیق و روش‌های نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.