بهترین تریدرهای فارکس چه کسانی هستند و رمز موفقیت آنها چیست؟
چه یک معاملهگر مبتدی باشید و چه یک تریدر حرفهای، به احتمال زیاد شما نیز دنبال کسب سود هستید. تا اینجای کار هیچ مشکلی وجود ندارد، ولی متاسفانه اکثر افرادی که وارد بازارهای مالی به خصوص مارکت فارکس میشوند، سودای یک شبه پولدار شدن و ره صد ساله پیمودن دارند.
اگر شما هم جزو این دسته از افراد هستید، باید همین ابتدای کار به شما بگوییم که بازار فارکس جای مناسبی برای شما نیست. ضرب المثل بسیار قشنگی در فرهنگ ما ایرانیان وجود دارد که میگوید: نابرده رنج گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.
موفق شدن در هر کاری، نیازمند آموزش و آگاهی، تمرین، پشتکار و شهامت است. شاید اکثریت تریدرهای جهان همگی با هم یک آرزوی بزرگ داشته باشند و آن هم این است که، چطور میشود تبدیل به یک تریدر موفق و پولساز شد.
در یکی دیگر از سری مقالات فارکس وبسایت دنیای ترید، این بار میخواهیم شما را با بهترین تریدرهای موفق جهان آشنا کنیم و رمز موفقیتشان را با شما به اشتراک بگذاریم.
نکاتی که قرار است با هم در این مقاله یاد بگیریم، به شرح زیر است:
چه تعداد از معاملهگران فارکس موفق هستند، مهارتهای معاملهگری، بهترین تریدرهای فارکس در دنیا و رمز موفقیت آنها، آیا برای موفق شدن در فارکس باید نابغه بود و نتیجه گیری.
چه تعداد از معاملهگران فارکس موفق هستند؟
به نظر شما معاملهگران بزرگ دنیا چه چیزی دارند که آنها را از دیگر تریدرها، متمایز میکند؟ یک آمار بسیار معتبر نشان میدهد که حدود 90 درصد از تریدرهای جهان، موفق نمیشوند! حتی برخی رسانهها این آمار را 95 درصد اعلام میکنند.
شاید با خواندن این آمار شوکه شده باشید! یا شاید هم با خودتان میگویید که احتمالا این شغل مناسب شما نیست، صبر کنید. دلیل این آمار به نحوه نگرش آنها، عملکرد ضعیف، آموزش ندیدن، تمرین نکردن در فضای دمو، نداشتن انضباط و استراتژی شخصی و بسیاری چیزهای دیگر برمیگردد.
پس، چه چیزی آن 5 تا 10 درصد دیگر را از دیگر معاملهگران، جدا میکند؟
احتمالا با خودتان فکر میکنید که اگر تنها 5 تا 10 درصد تریدرهای فارکس موفق هستند، حتما این معاملهگران باید نوابغ بینظیری باشند و یا خداوند به آنها ویژگیهای بینظیری را عطا کرده باشد. عجله نکنید! در ادامه این مقاله به نکاتی طلایی درباره دلیل موفقیت این گروه اقلیت در فارکس، خواهیم پرداخت.
مهارتهای معاملهگری
قبل از اینکه کمی جلوتر برویم، میخواهم مراحل تکامل یک معامله گر تا شما هم با تعریف موفقیت در بازارهای مالی و فارکس، آشنا شوید. به محض اینکه صحبت از موفقیت می شود احتمالا ذهن شما نیز معطوف تریدرهایی میشود که فقط قادرند خوب پول دربیاورند!
ولی باید به شما بگوییم که منظور ما از موفقیت، اصلا پول نیست. چیزهای خیلی زیادی وجود دارد که یک تریدر را موفق میکند.
تریدرهای موفق کسانی هستند که عاشق کارشان هستند و با شور و شوق زیادی روزشان را آغاز میکنند. در حقیقت آنها عاداتی را درون خودشان پرورش دادهاند که باعث موفقیت و وجه تمایزشان با دیگر معامله گران میشود.
در ادامه این مقاله، ما برخی مهارتهای معاملهگران موفق را به شما یاد خواهیم داد.
تریدرهای موفق همیشه استراتژی خاص شخصی خودشان را دارند و به آن استراتژی، پایبند هستند. از آنجایی که فارکس یک شغل بدون مدیر است، امکان اینکه شما خیلی از اصول بازار را زیر پا بگذارید، بسیار زیاد است.
یکی از مهارتهای بزرگ معاملهگری، صبر کردن است. چه بسیارند معاملهگرانی که به شدت عجول هستند و هنوز معاملهشان به ثمر نرسیده، از پوزیشنی که در سود است، خارج میشوند. این دسته از معاملهگران که بسیار هم زیاد هستند، همان افرادی هستند که اگر گیاهی بکارند، هر روز خاک اطراف آن گیاه را زیر و رو میکنند و با تعجب از عدم رشد گیاه، در آخر از انجام آن کار منصرف میشوند.
یکی دیگر از مهارتهای بزرگ تریدرهای موفق، احساساتی عمل نکردن است. بازارهای مالی به خصوص مارکت فارکس، جای تریدرهای احساساتی نیست. اگر شما به عنوان یک معاملهگر حرفهای استراتژی خودتان را داشته باشید، هرگز با نوسانات بازار به هم نمیریزید.
معاملهگران بزرگ همیشه حد ضرر میگذارند و قبل از ورود به هر معاملهای، ریسکشان را مدیریت میکنند. آنها نحوه استفاده از اهرم یا لورجها را خوب میدانند و هرگز تمام سرمایهشان را به خطر نمیاندازند.
فراموش نکنید که بازار فارکس جای قمار کردن نیست!
یکی از بزرگترین مهارتهایی که تریدرهای موفق یاد گرفتهاند این است که آنها به خوبی میدانند، ضرر کردن بخش بزرگی از بازار فارکس است. ولی تفاوت آنها با آماتورها در این است که حرفهایها یاد گرفتهاند چطور ضررهایشان را کم و سودهایشان را زیاد کنند.
معاملهگران موفق، هرگز به صرف اینکه فقط معاملهای کرده باشند، وارد بازار نمیشوند. اگر فرصت معاملاتی مطابق با استراتژیشان پیدا کنند، ترید میکنند در غیر این صورت، هرگز وارد مارکت نمیشوند.
یکی از بزرگترین تفاوتهای معاملهگران موفق و ماهر، بالا بردن دانش و آگاهی، از طریق یادگیری تحلیل تحلیل تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و روانشناسی بازار فارکس است.
یادتان باشد تریدرهای موفق، از شکم مادرشان موفق زاییده نمیشوند بلکه آنها شروع به آموزش مهارتهایی میکنند که دیگران حاضر نیستند بهای یادگیری آنها را بپردازند.
بازار فارکس هم مثل دیگر بازارهای جهان، از عدهای افراد حرفهای و به نام تشکیل شده است. به عنوان مثال هر وقت سخن از بهترین سرمایهگذاران حال حاضر جهان میشود، همه به یاد فرانکلین گراهام و وارن بافت میافتند.
هر زمان کسی درباره شطرنج سخنی به میان می آورد، کسی نیست که به یاد، گری کاسپاروف روسی نیفتد. این مساله در بازار فارکس نیز صادق است. در این قسمت مقاله، قصد داریم تا شما را با برخی از نوابغ دنیای ترید آشنا کنیم.
1- جورج سوروس (George Soros)
بهترین معاملهگر بازار ارزهای بین المللی فارکس، جورج سوروس است. وی متولد 1931 و اهل مجارستان است. هیچ تریدر حرفهای نیست که درباره ترید جادویی سوروس در سال 1992، زمانی که از فروش پوند انگلستان میلیاردها دلار به جیب زد، نداند. از جورج سوروس به عنوان کسی که بانک مرکزی انگلستان را ورشکست کرد، یاد میکنند.
2- جیمز سایمونز (James Simmons)
نفر بعدی، جیمز سیمونز (James Simmons) است. وی یکی از موفقترین روسای موسسات مالی و سرمایهگذاری حال حاضر جهان است. در واقع ایشان را به عنوان موفقترین مدیر حال حاضر موسسات سرمایهگذاری میشناسند.
در زمان رکود و بحران مالی سال 2008 که تقریبا همه معاملهگران مینالیدند و در ضرر بودند، جیمز موفق شد تا 80% بازگشت سرمایه و سودآوری داشته باشد.
3- استانلی دراکن میلر (Stanley Druckenmiller)
سومین تریدری که در لیست ما قرار دارد، استانلی دراکن میلر (Stanley Druckenmiller) امریکایی است. وی مدیریت یکی از شرکتهای سبدگردان را بر عهده دارد و در حال حاضر یکی از بهترین تریدرهای فارکس در جهان است. پیش از اینکه وی مستقلا شرکت سرمایهگذاری خود را راه اندازی کند، بهترین معاملهگر جورج سوروس بوده است.
استانلی نیز در معامله بسیار بزرگ سال 1992 و فروش پوند انگلستان سهیم بود. ایشان یکی از بزرگترین سخنرانان در رویدادهای بزرگ بینالمللی مثل نشستهای جهانی اقتصاد و کنفرانسهای بزرگ است. وقتی دراکن میلر صحبت میکند، تمام سرمایهگذاران سرا پا و با جان دل به سخنان وی، گوش میسپارند.
4- بیل لیپشوتس (Bill Lipschutz)
تریدر حرفهای بعدی لیست ما، بیل لیپشوتس (Bill Lipschutz) است. بیل به این مشهور است که موفق میشود 12.000 دلار امریکا را به 250.000 دلار تبدیل کند و سپس تمام سرمایه خود را از دست میدهد. جالب است بدانید که وی تمام پولش را تنها در یک ترید، از دست داد.
بیل بعد از این شکست تلخ، درس بسیار گرانبهایی درباره مدیریت ریسک میآموزد و سپس به دانشگاه میرود تا در دوره MBA تحصیل کند. پس از گذراندن این دوره، به برادران سلیمان میپیوندد و شرکتی در راستای معاملات ارزی تاسیس میکند. بعد از آن بیل به تنهایی و برای خودش، شرکت مدیریت سرمایه گذاری Hathersage را راه اندازی کرد.
ایشان در حال حاضر سالانه 300 میلیون دلار درآمد دارد.
5- بروس کاونر (Bruce Kovner)
آخرین نابغه لیست ما، بروس کاونر (Bruce Kovner) است. بروس در سال 1945 دیده به جهان گشود و در حال حاضر یکی از موفقترین مدیران موسسات و صندوقهای مالی بینالمللی است. وقتی که کاونر 32 ساله بود، شرکت Caxton را تاسیس کرد.
وی سرمایه اولیه خود را توسط اعتباری که روی کارت بانکیاش بود جور کرد؛ به زبانی ساده، با کارت اعتباری یا همان Credit Card خود توانست این مبلغ ناچیز اولیه را، فراهم کند.
بروس در یک معامله قرارداد آتی، مقداری لوبیا خرید و سپس 20.000 دلار امریکا به جیب زد. امروزه صندوق Caxton با بیش از 14 میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت، یکی از موفقترین صندوقهای سرمایهگذاری در جهان است.
فراموش نکنید که معاملهگران بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارند که موفق شدهاند قلههای وال استریت را فتح کنند. نکتهای که برای ما و شما مهم است این است که، وجه تمایز این تریدرهای بزرگ را با بقیه معاملهگران بدانیم.
رمز موفقیت تریدرهای بزرگ
یادتان باشد هیچ قرص، آمپول یا دوای جادویی وجود ندارد که این نوابغ بزرگ دنیای ترید و معاملهگری استفاده کنند و شما از آن بی خبر باشید. یادتان باشد که مارکت درست مثل یک اقیانوس است و تریدرها، موج سوار. این موج سواری نیاز به کمی استعداد، تعادل، صبر، استفاده از ابزار مناسب، روانشناسی و غیره دارد.
حال، سوال اینجاست که کدام انسان عاقل است که درون یک دریای طوفانی و پر از کوسههای خطرناک، موج سواری کند؟!
اولین رمز مشترک بین تمام تریدرهای حرفهای و موفق بازار، کسب دانش و آگاهی و شروع به یادگیری است. در واقع دانش، کلید موفقیت در هر زمینه و درست نقطه مقابل جهل و نادانی است. منظور کلی ما از یادگیری و آموزش دیدن، تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و روانشناسی مارکت است.
در ادامه به توضیح نکات طلایی میپردازیم که چکیده تجربه اکثر تریدرهای حرفهای و موفق بازار است.
بعد از یادگیری گام اول، زمان به کارگیری و استفاده از علم و دانشی است که کسب کردهاید. شما باید یک حساب مجازی و غیر واقعی با یک بروکر خوب و قابل اعتماد که تمام مجوزهای لازم را در اختیار دارد، باز کنید.
سپس اگر گام اول را خوب آموخته باشید، میدانید که باید یک استراتژی مناسب شخص خودتان داشته باشید. استراتژی شما باید تمام این موارد را پوشش دهد: چه نوع شخصیتی دارید؛ آیا اهل ریسک هستید یا خیر؟ پاسخ این سوال شما را به مرحله بعد یعنی انتخاب نوع مارکت و دارایی مورد نظرتان، منتقل میکند.
دوست دارید معاملهگر ارزها باشید یا کامودیتی؟ آیا مایلید در بازار سهام سرمایهگذاری کنید یا بازار اوراق قرضه آمریکا؟ پس از انتخاب نوع دارایی، باید شروع به ترید کردن در فضای دمو کرده تا بتوانید خودتان و آموختههایتان را محک بزنید.
بعد از مشاهده نتایج آزمون و خطاها در فضای غیر واقعی، نوبت داشتن نظم و انضباط در معاملههایتان است. اینکه دید شما به بازار فارکس چیست، در نحوه تریدهای شما بسیار اهمیت دارد. آیا فارکس را مثل قمار کردن میبینید و یا واقعا قصد دارید یک تریدر حرفهای باشید؟
تمام معاملهگران حرفهای یک دستورالعمل بسیار ساده دارند که خودشان را ملزم به اجرای آن میکنند. آنها تمام ریسکهایشان را مدیریت میکنند، برای تمام معاملاتشان حد ضرر میگذارند و هرگز با بیشتر از 2 تا 3 درصد سرمایهشان وارد معاملهای نمیشوند.
اگر تجربه سومین تریدر حرفهای ما؛ استانلی را به یاد داشته باشید، میدانید که ایشان تمام سرمایه خود را به خاطر نگذاشتن حد ضرر، از دست داد.
معاملهگران موفق هرگز مخالف روند بازار ترید نمیکنند. آنها جمله مشهوری دارند که میگوید: روند دوست شما است. پس فراموش نکنید که هیچ وقت با مارکت لجبازی نکنید.
حرفهایهای بازار واقعبین و مسئولیتپذیر هستند و اکثر آنها یک ژورنال معاملاتی برای ثبت تمام تریدهایشان دارند تا بتوانند الگوهای مخربشان را کشف کرده و از انجام اشتباهات تکراری، خودداری کنند.
تریدرهای حرفه ای یک سیستم معاملاتی مناسب با شخصیتشان دارند. به عنوان مثال اینکه چه نوع تریدری میخواهید باشید: اسکالپر و کوتاه مدت، میان مدت و یا معاملهگر بلند مدت.
برخی از تریدرها تمایل به خریدن سهامهای خوب بنیادی مثل اپل و نگه داشتن آنها دارند و برخی دیگر چون وقت کافی برای رصد کردن تریدهایشان ندارند، در کمتر از چند ساعت شیرجهای درون بازار میزنند و برای خوشان صیدی دست و پا میکنند.
چقدر بازده در سال نیاز شما را برآورده میکند؟ آیا معاملهگر صبوری هستید یا تحمل اضطرابهای ناشی از تریدهای روزانه را ندارید؟ آیا شخص فعالی هستید و یا در تصمیمگیریهایتان زیاد تعلل میکنید؟ چقدر میتوانید برای تریدهایتان زمان بگذارید؛ تمام وقت، پاره وقت و یا چیزی بین این دو؟
پاسخ به این سوالات و سوالاتی از این دست، به شما کمک بزرگی میکند تا بتوانید یک سیستم معاملاتی خوب و مناسب با خصوصیات فردی و شخصیتان بسازید.
فراموش نکنید اینها برخی از رموز موفقیت تریدرهای حرفهای و به نام بازار فارکس است که ماحصل ساعتها آزمون و خطا، دانش و آگاهی و بسیاری چیزهای دیگر است.
جمله معروفی است که میگوید: اگر فردی در گوشهای از جهان موفق به کسب پیروزی چشمگیری شده است، چنانچه شما نیز همان گامها را بردارید، موفق و سربلند خواهید شد.
اگر تا اینجای این مقاله را با دقت مطالعه کرده باشید، پاسخ این سوال را پیشاپیش می دانید. در هیچ کجای تجارب این افراد، ما حرفی از اینکه فلان تریدر از ابتدای به دنیا آمدنش یک نابغه بوده، نزدیم.
برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق و حرفهای، هیچ نیازی به اینکه یک نابغه باشید، نیست. موفقیت مراحل تکامل یک معامله گر در بازار فارکس در عین اینکه بسیاری افراد فکر میکنند دشوار و مشکل است، اصلا این طور نیست.
فرمول نهایی موفقیت در بازار فارکس بدین گونه است:
کسب دانش و آگاهی + انتخاب دارایی مورد نظر + تمرین در فضای دمو + داشتن یک سیستم معاملاتی مناسب با شخصیت شما + رعایت حد ضرر، انتخاب نسبت ریسک به ریوارد مناسب و مدیریت ریسک صحیح + ثبت تریدها در یک ژورنال معاملاتی + مقداری صبر و شکیبایی و پرهیز از تریدهای وسواسی.
نتیجه گیری
اگر قصد دارید در بازار فارکس بمانید و فارکس را به چشم یک ماشین قمار و پولسازی که قرار است شما را یک شبه ثروتمند کند نگاه نمیکنید، پیام واضح و شفاف این مقاله را که حاصل ساعتها تلاش تیم کارشناسان دنیای ترید و سالها تجربه معاملهگران حرفهای جهان است، به خوبی دریافت کردهاید.
حال که با برخی از بهترین تریدرهای حرفهای حال حاضر جهان در بازار فارکس و قسمت مهمی از رموز موفقیت آنها آشنا شدید، زمان آن است که بروید و این تجارب ارزنده را امتحان کنید.
مطمئن باشید که با بکارگیری اصول سادهای که در این مقاله بسیار ارزشمند مطالعه کردید، زندگی مالی شما عوض خواهد شد. فراموش نکنید که اکثر افراد نابغه، از شکم مادرشان نابغه زاییده نشدهاند بلکه با تمرین و تکرار خودشان را تبدیل به افرادی حرفهای کردهاند.
تفاوت تحلیلگر و معاملهگر چیست؟ | تحلیلگر باشیم یا معاملهگر؟
اگر تصمیم دارید که مشغول به فعالیت در بازار سرمایه شوید و به موفقیت برسید، باید اطلاعات لازم درباره این بازار را به دست آورید و با اصطلاحات مربوط به آن آشنا شوید. از جمله اصطلاحاتی که شما در این بازار با آنها روبهرو میشوید، تحلیلگر و معاملهگر است. دقت داشته باشید یک تحلیلگر لزوما معاملهگر خوبی نیست یا یک معاملهگر، تحلیلگر خوبی نخواهد بود.
برای مثال میتوان به این موضوع اشاره کرد که یک فرد تازهوارد به بازار سرمایه، در ابتدای کار تحلیل تکنیکال را در کنار تحلیل بنیادی بهطور کامل آموزش میبیند و با کسب تجربه در زمینه تحلیل به مهارت کافی میرسد، اما همین فرد زمانی که پای میز معامله مینشیند، عملکردی خلاف تحلیلها و بررسیها خواهد داشت. پس همانطور که گفته شد، یک تحلیلگر حرفهای، لزوما معاملهگر خبرهای نیست.
به چه کسی تحلیلگر بازار سرمایه گفته میشود؟
تحلیلگر بازار سرمایه چیست و چه کارهایی انجام میدهد؟ توجه داشته باشید که مهمترین نقش در روند رشد و پیشرفت کسبوکارها بر عهده تحلیلگر بازار سهام است، چراکه این فرد میتواند با تحلیل و بررسی عملکردهایی که در گذشته بازار وجود داشته، آینده بازار را به سمت منافع خود پیش ببرد. البته تحلیلگری بازار سرمایه کار چندان سادهای نیست و فرد باید از دانش و مهارت کافی برخوردار باشد تا به بهترین تحلیلگر بازار سرمایه تبدیل شود.
به تعبیری دیگر میتوان گفت تحلیلگر بازار فردی است که نیازهای مشتری و بازار را مورد بررسی قرار میدهد و این نیازها را تعیین میکند تا بتواند از این طریق مشکلات بازار را برطرف کند و راهکارهایی را نیز در این جهت ارائه دهد. همچنین فرد تحلیلگر برای آن که بتواند شرایط کنونی شرکت سازمان خود را به درستی بررسی کند، آن را با شرایط دیگر رقبا مقایسه خواهد کرد و مواردی چون میزان سود، زیان، هزینه و غیره را ثبت میکند تا متوجه رشد مثبت یا منفی آنها شود و در ادامه راهکارهایی را برای بهبود آنها ارائه دهد.
پروسه کاری تحلیلگران بازار سرمایه به چه شکل است؟
تحلیلگران بازار سرمایه برای این که متوجه شوند محصولات مراحل تکامل یک معامله گر و خدمات خود را چگونه به بازار ارائه دهند، باید بررسی و تحلیل کاملی در رابطه با خواستهها، نیازها، عادات خرید مشتریان، سلیقه افراد، جمعیت و غیره را به دست آورند تا با بررسی آنها تصمیمات درستی در این باره بگیرند. تحلیلگران بازار باید دادهها و اطلاعاتی که به دست آوردهاند را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهند که این کار با استفاده از نرمافزارهای مخصوص انجام میشود و نتیجهها بر اساس نمودارها و جداول پیشبینی میشود و راهکارهایی در ادامه برای بهبود وضعیت ارائه خواهد شد.
وظایف و مسئولیتهای تحلیلگران بازار
- به دست آوردن اطلاعات درباره مشتریها و نیازهای آنها
- ارزیابی میزان رضایت مشتریان و کارکنان از محصولات و خدمات
- ارائه گزارشهای مکتوب تحلیل دادهها
- تجزیه و تحلیل دادهها برای پیشبینی بازار
- استفاده از روش، تکنیک و ابزارهای تجزیه و تحلیل
به چه کسی معاملهگر بازار سرمایه گفته میشود؟
معامله گر یا تریدر (Trader) در حقیقت به فردی گفته میشود که خرید و فروشهای مربوط به بازارهای مالی را انجام میدهد. بهطورمعمول تریدرها یا معاملهگران انفرادی و برای خودشان کار میکنند. بنابراین در چنین موقعیتی یک معاملهگر باید بررسیهای لازم درباره شرایط و روند تغییرات را انجام دهد تا متوجه شود چه زمانی برای ورود و چه زمانی برای خروج از بازارهای مالی مناسب است.
یک معاملهگر بازار سرمایه باید چه مهارتهایی داشته باشد؟
طبق تحقیقاتی که صورت گرفته است، معاملهگران موفق قدرت تحلیل بسیار خوبی دارند، چراکه باید در طول روز حجم بالایی از اطلاعات را مورد بررسی قرار دهند؛ بنابراین یک تریدر دائما با اعداد و ارقام، الگوهای معاملاتی، چارتهای مختلف، اندیکاتورهای متفاوت و غیره سروکار دارد، از همین رو باید مهارت تحلیل بسیار خوبی داشته باشد. همچنین یک معامله گر بازار بورس و سرمایه باید تشنه تحقیق و بررسی باشد تا بتواند اخبار مربوط به بازار را با دقت از سایتهای خبری و مجازی مطالعه کند.
از دیگر مهارتهایی که یک معامله گر باید داشته باشد، میتوان به تمرکز بالا اشاره کرد. در حقیقت تمرکز یکی از فاکتورهای کلیدی برای موفقیت یک معامله گر است، از همین رو بسیاری از معاملهگران تمرینهای مخصوصی را در جهت افزایش تمرکز خود انجام میدهند تا بتوانند حجم بالای اطلاعات را مورد بررسی قرار دهند و نتیجه درستی از آنها بگیرند. البته عدهای از معاملهگران تمرکز خود را تنها روی یک سهم قرار میدهند و اطلاعات خود را در رابطه با آن سهم افزایش میدهند تا بتوانند در ادامه از این اطلاعات خود به بهترین شکل استفاده کنند.
کنترل احساسات مهارت و ویژگی دیگری است که باید در وجود یک معامله گر تقویت شود، از همین رو بهتر است که فرد قبل از ورود به یک معامله استراتژی و برنامه مشخصی را در نظر بگیرد تا بتواند بر اساس آن فعالیت خود را پیش ببرد. دقت داشته باشید که بدون برنامه و بدون فکر عمل کردن، میتواند ضررهای قابلتوجهی را برای شما به ارمغان بیاورد؛ از همین رو بسیاری از کارشناسان و معامله گران حرفهای عکسهای مربوط به تحلیل و نتیجههای نهایی معاملات را نگه میدارند تا بتوانند در ادامه بررسیهای بیشتری را روی آنها انجام دهند و از اشتباهات و خطاهایی که در گذشته مرتکب شدهاند مطلع شوند و از انجام دوباره آنها خودداری کنند.
یک معاملهگر موفق چه ویژگیهایی دارد؟
یک تریدر یا معاملهگر موفق باید ویژگی، روحیات و اخلاق منحصربهفردی داشته باشد تا بتواند عملکرد خوبی از خود در این حرفه نشان دهد. در ادامه لیستی از این ویژگیها را ذکر میکنیم تا از آنها مطلع شوید.
- واقعبین: یک معاملهگر حرفهای باید بداند که هیچ کنترلی بر روند بازار ندارد و ممکن است که در این مسیر ضرر و زیانی را نیز تجربه کند.
- صبر: صبر یکی دیگر از ویژگیهای تریدر موفق است. در حقیقت معاملهگری موفق میشود که بداند بازار سرمایه جایی برای عجله نیست و باید زمانی مشخص را به این کار اختصاص دهد تا در پایان نتیجه مورد نظر را مشاهده کند.
- قابل اعتماد و مسئولیتپذیر: معاملهگری که اشتباهات و نقصهای کار خود را گردن میگیرد و مسئولیتپذیر است، میتواند در گذر زمان به موفقیت برسد.
- تفکر خلاقانه: یکی از ویژگیهای اصلی معاملهگر موفق تفکر خلاقانه است، در حقیقت فرد باید شرایط و جرات پیادهسازی ایدههای خلاقانه خود را داشته باشد؛ چراکه این دست از تفکرات میتوانند سود قابلتوجهی را به وجود آورند.
- روحیه سازگاری قوی: در بازارهای مالی اتفاقات غیرمنتظره بسیاری رخ خواهد داد، بنابراین معاملهگر باید بتواند روحیه خود را به گونهای آماده سازد که هر اتفاق غیر قابل پیشبینی را بپذیرد و بتوانند نسبت به حل آنها اقدامات لازم را انجام دهد.
- خودآگاه: اگر معاملهگر نقاط قوت و ضعف خودش را بشناسد، میتوانند راهکارهایی را برای تقویت نقاط قوت و از بین بردن نقاط ضعف پیدا کند. بنابراین در زمینه سرمایهگذاری و بازارهای مالی نیز میتواند عملکرد مخصوص به خود را داشته باشد و رفتار بهتری از خود نشان دهد.
- متمرکز و متعهد به کار: معاملهگری یک حرفه و مراحل تکامل یک معامله گر زمینه بسیار پیچیده است، بهطوری که اگر فرد ذهن آشفتهای داشته باشد، ممکن است بخش بزرگی از سرمایه خود را در این مسیر از دست بدهد. پس باید فضایی آرام و ساکت برای فعالیت تریدر انتخاب شود تا فرد روی فعالیت خود تمرکز بالایی داشته باشد.
- خویشتندار: حفظ آرامش در هر شرایطی از دیگر ویژگیهای مهم ضروری معاملهگر موفق است، زیرا در غیر این صورت هر احساسی میتواند موجب سود یا ضرر فرد در بازار شود.
- علاقهمند به یادگیری موضوعات جدید: مطالعه روزانه و کسب اطلاعات جدید یکی از موضوعاتی است که باید در برنامه معاملهگر قرار گیرد تا بتواند در زمان انجام معامله عملکرد درستی داشته باشد.
مقایسه هدف تحلیلگر و معاملهگر
از اصلیترین دلایلی که گفته میشود معاملهگر و تحلیلگر با یکدیگر تفاوت دارند، این است که این دو گروه هدفی متفاوت نسبت به یکدیگر دارند و هر کدام مسیر جداگانهای را دنبال میکنند. در حقیقت میتوان اینگونه گفت که یک معاملهگر دنیای مراحل تکامل یک معامله گر مربوط به سرمایه را تنها در جهت کسب سود بیشتر دنبال میکند و مفاهیم بازار را نیز بر اساس سود و ضرر خود میچیند، در حالی که هدف تحلیلگر متفاوت است و به دنبال یافتن روند بازار، استراتژیهای سرمایهگذاران و پیاده کردن سناریوهای مختلف است و در راستای این موارد به ضرر و زیان فکر نمیکند. به بیان سادهتر معاملهگر به چیزی جز سود و ضرر فکر نمیکند، در حالی که تحلیلگر به سود و ضرر کاری ندارد.
تفاوت تحلیلگر و معاملهگر چیست؟
به غیر از هدف که از تفاوتهای اساسی میان تحلیلگر و معاملهگر است، میتوان موارد دیگری را نیز بهعنوان تفاوت در نظر گرفت، برای مثال میتوان به نوع نگاه و گستره بررسی بازارهای سرمایه اشاره کرد. یک معاملهگر به بازار طوری نگاه میکند که بتواند استراتژی معاملاتی خود را پیش ببرد، در حقیقت بررسی آن محدود به فعالیت خودش است، در حالی که تحلیلگر تمام جنبهها و جهتهای مختلف بازار را مورد بررسی قرار میدهد تا از تمام شرایط مطلع شود.
دیگر تفاوت بین معاملهگر بازار های مالی و تحلیلگر در نوع برداشتهایی است که از بازار سرمایه دارند. بهطورکلی یک تحلیلگر با توجه به بررسیهایی که انجام میدهد، تحلیل دقیقی دارد و احتمال خطا برای او بسیار کم است، در حالی که معاملهگر همیشه درصدی را به خطاهای معاملاتی اختصاص میدهد.
آکادمیک بودن دیگر تفاوت بین معاملهگر و تحلیلگر بازار سرمایه است. به زبان سادهتر میتوان گفت تحلیلگر توسط یک فضای آکادمیک مانند دانشگاه زاده میشود؛ در حالی که برای معامله گر شرایط اینچنین نیست و اکثرا خود بازار چنین فردی را میسازد.
ریسکی که یک معامله گر تجربه میکند با ریسک یک تحلیل گر بسیار تفاوت دارد. در واقع به سبب این که یک معامله گر با مفهوم سود و ضرر در ارتباط است، قطعا ریسک بیشتری را نیز تجربه خواهد کرد؛ اما از طرف دیگر تحلیلگر است که بهصورت نظری با بازار ارتباط دارد و سود و زیانی را تجربه نخواهد کرد. در نتیجه ریسکی که در طول فعالیتش حس میکند نیز کمتر خواهد بود.
تحلیلگر باشیم یا معاملهگر؟
اگر تصمیم به فعالیت در بازار سرمایه دارید، باید بدانید که تحلیلگری و معاملهگری هردو برای موفقیت لازم هستند. از همین رو بسیاری از افراد که تازه فعالیت خود در این بازار را شروع کردهاند، ابتدا به دنبال کسب اطلاعات در رابطه با تحلیلگری هستند و سپس تصمیم دارند که به انجام معامله بپردازند. البته توجه داشته باشید که استعداد هر فرد در این دو حوزه با یکدیگر متفاوت خواهد بود و شما باید با توجه به شناختی که از خود دارید تصمیم بگیرید که در زمینه تحلیل گری فعالیت داشته باشید یا معاملهگری!
جمعبندی
همانطور که مطالعه کردید در این مقاله از دلفین وست با دو مفهوم مهم در بازار سرمایه یعنی تحلیلگر و معاملهگر آشنا شدیم هر آنچه باید در رابطه با این دو بدانید را در اختیارتان قرار دادیم. اکنون شما میتوانید با توجه به شناختی که از خود دارید متوجه شوید که برای فعالیت در کدام یک از حوزهها مناسب هستید تا با انتخاب یکی از آنها به موفقیت برسید.
مراحل تکامل یک معامله گر
آموزش استراتژی معاملاتی بخش مهمی از آموزش دوره بورس بورس می باشد و همین استراتژی ها هستند که خریداران و فروشندگان هنگام معاملات از آن ها استفاده می کنند .
راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی برای معامله اشاره کرد .
استراتژی معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد .
برنامهریزی برای معامله شامل توسعه شیوههایی میشود که مواردی چون خریدوفروش سهام، اوراق قرضه ، صندوقهای قابل معامله در بورس یا سرمایهگذاریهای دیگر را در بر میگیرند و حتی ممکن است به برنامهریزی برای معاملات پیچیدهتر مانند معاملات آپشن یا معاملات آتی نیز تعمیم یابند .
یک معامله گر موفق بودن هدف همه سرمایه گذاران در بازار سرمایه است
یک استراتژی معاملاتی را میتوان به یک طرح معاملاتی تشبیه کرد که عوامل و مصارف مختلف را برای یک سرمایهگذار در نظر میگیرد .
این برنامه شامل سه مرحله است: برنامهریزی، جایگذاری معاملات و اجرای معاملات. در هر مرحله از فرآیند، معیارهای مربوط به استراتژی بر اساس تغییر در بازارها اندازهگیری شده و تغییر میکنند .
انواع مختلفی از استراتژیهای معاملاتی وجود دارد، اما اکثر آنها یا بر وجوه تکنیکی متمرکز میشوند یا بر وجوه بنیادین. وجه مشترک آنها این است که هر دو بر اطلاعات کمی، که بتوان با استفاده از شبیهسازی دقت آنها را سنجید، اتکا میکنند.
- استراتژی معاملاتیِ تکنیکال، برای تولید سیگنالهای معاملاتی بر اندیکاتورهای تکنیکی تکیه میکنند.
معاملهگران تکنیکال اعتقاد دارند تمام اطلاعات مربوط به یک سهم یا اوراق بهادار مشخص، در قیمت و حرکت آن در روندهاست.
به عنوان مثال، یک استراتژی معاملاتی ساده ممکن است مبتنی بر یک تقاطع میانگین متحرک باشد که به موجب آن، یک میانگین متحرکِ کوتاهمدت، یک میانگین متحرک بلندمدت را در بالا یا پایین آن قطع میکند
از استراتژیهای معاملاتی به منظور پیشگیری از سوگیریهای موجود در دانش مالی رفتاری و اطمینان از نتایج ثابت استفاده میشود.
- استراتژی معاملاتی بنیادی فاکتورهای بنیادین را مورد بررسی قرار میدهد. به عنوان مثال، ممکن است یک سرمایهگذار، به منظور تولید فهرستی از فرصتها، مجموعهای از معیارها را در نظر داشته باشد. این معیارها توسط فاکتورهای تحلیلی، مانند رشد درآمد یا سودآوری شرکت، توسعه داده میشوند.
- نوع سومی از استراتژی معاملاتی نیز با نام Quantitative trading اخیرا برجسته شده است.
در تحلیل کمی (Quantitative Analysis) تحلیلگر به دنبال درک رفتار قیمت با استفاده از ریاضیات، مدلسازی آمارری، سنجش و تحقیق است.
استراتژی معاملاتی کمی از این نظر به معاملهگری تکنیکال شباهت دارد که برای تصمیم گیری درمورد خرید یا فروش، از اطلاعات مربوط به سهام استفاده میکند.
با این حال، ماتریکس فاکتورهایی که در تحلیل کمی برای تصمیمگیری درباره خرید یا فروش یک سهم استفاده میشود، به نسبت بزرگتر از تحلیل تکنیکال است.
یک معاملهگر کمی، از داده های زیادی (همچون تحلیل رگرسیون نسبتهای معاملاتی، دادههای تکنیکال، قیمت) برای استخراج ناکارآمدیهای موجود در بازار و انجام معاملات سریع با استفاده از تکنولوژی استفاده میکند.
هر آنچه که نیاز دارین در مورد استراتژی معاملاتی ACD و سایر موارد آن بدانید:
علاقه مارک فیشر به معامله گری از همان سنین ابتدایی شروع شد.اولین شغل وی در سن 12 سالگی معامله گری در بورس کالا نیویورک بود. مادامی که مارک فیشر مشغول تحصیل در دانشکده معامله گری وارتون دانشگاه پنسیلوانیا بود، به صورت مستقل نیز در بورس آتی کالا نیویورک فعالیت می کرد. در سن بیست و یک سالگی، او جوانترین فردی بود که در معاملات آتی نقره معامله گری می کرد.
مارک هنگام تحصیل در کالج، در خصوص راه های بهبود معاملات خود تحقیق می کرد. مارک فیشر با تلفیق ایده های حاصل از تحقیقات دانشگاهی و تجربه های معاملات خود اصول اصلی استراتژی ACD را توسعه داد.
علاقه مارک فیشر به معامله گری از همان سنین ابتدایی شروع شد.اولین شغل وی در سن 12 سالگی معامله گری در بورس کالا نیویورک بود.
مادامی که مارک فیشر مشغول تحصیل در دانشکده معامله گری وارتون دانشگاه پنسیلوانیا بود، به صورت مستقل نیز در بورس آتی کالا نیویورک فعالیت می کرد. در سن بیست و یک سالگی، او جوانترین فردی بود که در معاملات آتی نقره معامله گری می کرد.
مارک هنگام تحصیل در کالج، در خصوص راه های بهبود معاملات خود تحقیق مراحل تکامل یک معامله گر مراحل تکامل یک معامله گر می کرد. مارک فیشر با تلفیق ایده های حاصل از تحقیقات دانشگاهی و تجربه های معاملات خود اصول اصلی استراتژی ACD را توسعه داد.
اصول این استراتژی معاملاتی، ترسیم نقاط قیمتی خاص در رابطه با بازه ابتدایی (opening range) است. این استراتژی نشانگر نقاط مرجع در معاملات می باشد به این معنا که نقاط A و C برای ورود، و نقاط B و D به عنوان توقف (خروج) استفاده می شود. در این روش قیمت های بالایی را که جهت سرمایه گذاری طولانی مدت باشد و همین طور قیمت های پایینی که شما خواستار برای سرمایه گذاری کوتاه مدت نیز محاسبه می شود.
تا زمانی که نوسانات و نقدینگی در بازار به میزان کافی وجود داشته باشد، می توانید از ماهیت معاملات ACD برای به حداکثر رساندن پوزیشن ها با حداقل میزان ریسک استفاده کنید.
اصول پایه ای این استراتژی معاملاتی برای انجام معاملات به ویژ در زمانی که بازار با عدم توازن مواجه است، مورد استفاده قرار می گیرد. با توجه به این روش شما می خواهید از نوسانات بازار سود ببرید یعنی شما متناسب با روند بازار حرکت کنید و تا حد امکان در بازار صعودی خریدار باشید و از طرفی هم در بازار نزولی فروشنده. به هر حال این یک روند استراتژیک در معاملات است.
بازارهای دوطرفه (آتی)
قرارداد آتی (future contract یا futures یا آتی) توافقنامهای مبتنی بر خرید یا فروش دارایی در زمان معین در آینده و با قیمت مشخص است. قراردادهای آتی را معمولا به دو گروه اصلی طبقه بندی مینمایند: قراردادهای آتی کالا و قراردادهای آتی مالی. دارایی پایه موضوع قرارداد در قراردادهای آتی کالا شامل محصولات کشاورزی، فلزات و مواد نفتی است. قراردادهای آتی مالی ابزارهایی نظیر سهام، اوراق قرضه و ارز را در بر میگیرد. قراردادهای آتی برای نخستین بار بر پایه محصولات کشاورزی و بعدها بر پایه منابع طبیعی مانند نفت معامله میشدند.
کالای تحویلی قرارداد آتی باید دارای استاندارد کیفیت و کمیت باشد و زمان تحویل و محل تحویل آن نیز مشخص باشد. تنها متغیر در معاملات آتی “ قیمت ” است که در مرحله معامله کشف میشود .
بازارهای دوطرفه یا بازار آتی بازاری است تحت نظارت سازمان بورس که مردم در آن به معاملهگری یک کالا (مثل زعفران و…) میپردازند. اما قیمت مورد نظر را برای آینده انتخاب میکنند. معاملات به صورت آنلاین یا تلفنی انجام میشود و میتوان بدون رد و بدل کردن کالای فیزیکی و از خانه یا هرجای دیگر با داشتن اینترنت در این بازار سود یا زیان کرد. در بازار آتی میتوان از نزولهای قیمتی هم سود برد به شرطی که شما در ابتدا نزول قیمت را تحلیل کرده باشید. جالب است بدانید شما در این بازار میتوانید بدون داشتن کالای مورد نظر، فروشنده باشید و در صورتی که قیمت نزولی باشد از نزول سود ببرید و اگر خریدار باشید از صعود قیمت سود خواهید برد.
چگونه در بازارهای دوطرفه ۴ برابر سرمایهی خود سود/ زیان میکنیم؟
این بازار مشابه بازار جهانی فارکس، قابلیت استفاده از اهرم را دارد. اهرم یعنی مثلا سود و زیان شما ۴ برابر حساب میشود. و شما با چند برابر دارایی خود معامله انجام میدهید. (مثلا اگر شما خریدار باشید و به اندازه ۸ میلیون تومان قرارداد خرید یک کالا را اخذ کرده باشید، وقتی آن کالا ۱۰ درصد رشد کند، دارایی شما ۴۰٪ رشد میکند یعنی بیش از ۳ میلیون تومان سود کردهاید که البته هنگام زیان هم ریسک بالاتری را پذیرفتهاید و ضررهایتان ۴ برابر حساب میشود)
در دوره آموزشی بازار آتی، کارکرد این بازار را یاد میگیریم، با عوامل موثر در قیمت سکه آشنا میشویم و روشهای معاملهگری در این بازار را خواهیم آموخت.
روانشناسی معامله گری چیست؟ + ویدیو آموزشی از مارک داگلاس با دوبله فارسی
روانشناسی معاملهگری اصطلاحی گسترده است که شامل تمام عواطف و احساساتی میشود که یک معاملهگر معمولی هنگام معامله با آن روبرو میگردد. برخی از این احساسات مفید هستند و باید آنها را پذیرفت درحالی که برخی دیگر مانند ترس، حرص، اضطراب، عصبانیت و غیره باید مهار شوند. روانشناسی معاملهگری بحثی پیچیده است و برای تسلط کامل بر آن باید زمان زیادی گذاشت.
در واقع، بسیاری از معاملهگران بیش از جنبههای مثبت، تاثیرات منفی روانشناسی معاملهگری را تجربه میکنند. تاثیرات منفی روانشناسی میتواند به صورت بستن زودتر از موعد معاملات سودده یا باز نگه داشتن بیش از حد معامله زیانده خود را نشان دهد.
یکی از خیانتآمیزترین احساسات در بازارهای مالی، ترس از دست دادن یا سندروم FOMO است. این سندروم معاملهگران را مجاب میکند برای جا نماندن از روند اوجگیری بازار وارد آن شوند و وقتی جهت حرکت بازار معکوس میشود، استرس بالایی به معاملهگران وارد میکند.
معاملهگران موفقی که از جنبههای مثبت روانشناسی بهره میگیرند و جنبههای بد آن را مدیریت میکنند، بهتر میتوانند از پس نوسانات بازارهای مالی برآیند و یک معاملهگر حرفهای شوند.
مبانی روانشناسی معاملهگری
مدیریت احساسات
ترس، حرص و طمع، هیجان، اعتماد به نفس بیش از حد و عصبانیت، همه و همه احساسات معمولی است که معاملهگران در برهههای زمانی مختلف آنها را تجربه میکنند. مدیریت احساسات در معاملات میتواند حد واصل میان رشد حساب معاملاتی فرد یا ورشکستشدن اوست.
درک FOMO
معاملهگران باید به محض بروز سندروم FOMO آن را شناسایی و سرکوب کنند. اگرچه این کار، کار آسانی نیست اما باید به یاد داشته باشید که همیشه معامله دیگری وجود دارد.
اجتناب از اشتباهات معاملهگری
تمام معاملهگران، فارغ از میزان تجربهشان دچار اشتباه میشوند اما درک منطق این اشتباهات میتواند اثر گلوله برفی در معاملات را محدود کند. (اثر گلوله برفی به فرآیندی گفته میشود که در آن وقایع کوچک در نهایت منجر به تاثیرات بزرگ میشوند) برخی از اشتباهات رایج معاملاتی عبارتند از: معامله در بازارهای متعدد، حجم معاملات نامناسب و استفاده از لوریج بزرگ.
غلبه بر حرص و طمع
حرص و طمع یکی از رایجترین احساسات در بین معاملهگران است و باید توجه ویژهای به آن داشت. وقتی طمع بر منطق غلبه میکند، معاملهگران برای جبران ضررهای پیشین، از اهرم بیش از حد استفاده میکنند. هرچند حرف زدن در این مورد بسیار راحتتر از انجام دادن آن است اما معاملهگران باید درک کنند که چگونه حرص و طمع را هنگام معامله کنترل کنند.
اهمیت ثبات در معاملات
معاملهگران تازهکار همواره به دنبال فرصت در بازارهای مختلف هستند؛ اما باید توجه داشت که این بازارها تفاوتهای ذاتا زیادی با یکدیگر دارند. بدون داشتن یک استراتژی خوب که بر روی تعداد محدودی بازار متمرکز شده باشد، معاملهگران نتایج ضد و نقیضی مشاهده میکنند. معاملهگران باید در معاملات خود ثبات داشته باشند و معاملات خود را در چند بازار محدود متمرکز کنند.
نادیده گرفتن افسانههای معاملهگری
ما اغلب تحت تاثیر آنچه میشنویم قرار میگیریم. در معاملهگری نیز همین اتفاق رخ میدهد. شایعات زیادی پیرامون معاملهگری وجود دارد. به عنوان مثال اینکه: «معاملهگران برای موفقیت باید حساب بزرگی داشته باشند» یا اینکه «برای سودآوری، معاملهگران باید در بیشتر معاملات خود موفق باشند». این افسانههای معاملهگری میتوانند به یک مانع ذهنی تبدیل شوند و از معاملات جلوگیری کنند.
اجرای مدیریت ریسک
هرچقدر در مورد اهمیت مدیریت ریسک صحبت کنیم، باز هم کم است. مزایای روانشناختی مدیریت ریسک بیپایان است. قرار دادن حد ضرر و حد سود و انتخاب حجم درست برای معاملات، به معاملهگران اجازه میدهد تا نفس راحتی بکشند چرا که میدانند برای رسیدن به هدف، چه مقدار از سرمایه خود را به خطر انداختهاند. جنبه دیگر مدیریت ریسک کاهش تاثیر معاملات بر احساسات معاملهگران است.
چگونه میتوان مانند یک معاملهگر موفق عمل کرد؟
اگرچه نکات ظریف بسیاری وجود دارد که به موفقیت معاملهگران حرفهای کمک میکند اما چند راهکار مشترک وجود داد که معاملهگران از هر سطحی میتوانند در استراتژی معاملاتی خاص خود لحاظ کنند.
۱- هرروز نگرشی مثبت نسبت به بازارها داشته باشید. این موضوع ممکن است بدیهی به نظر برسد اما حفظ این نگرش مثبت خصوصا زمانی که در چند معامله متوالی ضرر کردهایم، سخت است. نگرش مثبت ذهن شما را از افکار منفی که ممکن است مانع انجام معاملات جدید شود، پاک میکند.
۲- نفسانیت را کنار بگذارید. بپذیرید که ممکن است معاملات اشتباهی داشته باشید و چه بسا این امکان وجود دارد که بیشتر از اینکه سود کنید، ضرر کنید. قبول اشتباه میتواند برای بسیاری از افراد سخت باشد اما توجه کنید اگر با اعمال مدیریت ریسک و اتخاذ رویکردی روشمند بتوانید سود متوسط بیشتری نسبت به زیانهای متوسط خود داشته باشید، در نهایت به سودآوری خواهید رسید.
۳- تنها بهخاطر اینکه معاملهای کرده باشید، معامله نکنید. شما فقط میتوانید بر روی فرصتهایی که بازار به شما داده است معامله کنید. ممکن است بعضی روزها پانزده معامله انجام دهید و سپس تا چند هفته فرصتی برای معامله پیدا نکنید. تمام اینها به وضعیت بازار وابسته است پس تنها برای معامله کردن، معامله نکنید.
۴- دلسرد نشوید. این توصیه کمی شبیه توصیه اول است؛ اما تفاوتهای ظریفی با هم دارند. بسیاری از مردم معاملهگری را بهعنوان یک طرح سریع برای ثروتمند شدن میبینند؛ در حالی که معاملهگری در واقع یک سفر بلند مدت است. توقع سود فوری باعث سرخوردگی و بیحوصلگی میشود. به یاد داشته باشید که منظم باشید و مسیر خود را ادامه دهید. معاملهگری یک سفر است.
معرفی مارک داگلاس :
مارک داگلاس از قدیمی های این بازار است و خیلی ها او را پدر علم روانشناسی معامله گری می دانند. او سال های زیادی را به آموزش و تدریس مباحث روانسناسی در بازارهای مالی پرداخته است.
این مجموعه بی نظیر به زبان انگلیسی می باشد که نام اصلی آن “How مراحل تکامل یک معامله گر To Think Like a Professional Trader” یعنی چگونه مانند یک معامله گر حرفه ای فکر کنیم.
دو کتاب بسیار با ارزش از این نویسنده مطرح در ایران به چاپ رسیده: یکی کتاب The Disciplined Trader (معامله گر منظم) و دیگری Trading in the Zone (معاملات ذهنی) می باشد.
موفقیت در معامله گری ۸۰ درصد ارتباط مستقمی دارد با جنبه های روانی معامله و تنها ۲۰ درصد به روش های معامله گری اعم از تکنیکال و فاندامنتال بستگی دارد. او می گوید شما می توانید با یک دانش متوسط در تحلیلگری در صورتی که کنترل روحی و روانی خود را از دست ندهید در بازار سود کنید و برعکس حتی اگر بهترین و بزرگ ترین سیستم معاملات را داشته باشید اما کنترل روحی و روانی نداشته باشید، در بازار ضرر می کنید.
معامله گر روزانه در بازارهای مالی به چه کسی گفته می شود؟
معامله گر روزانه در بازارهای مالی به چه کسی گفته می شود؟
یک معاملهگر روزانه به شخصی گفته میشود که معاملات خریدوفروش با حجمهای بالا را جهت سرمایهگذاری انجام میدهد. این دسته از معاملهگران معاملات خود را براساس حرکات قیمتی روزانه انجام میدهند. این حرکات قیمتی ناشی از نوسانات ایجاد شده در مقدار عرضه و تقاضا ناشی میشوند. این نوسانات خود از خریدوفروش دارایی مدنظر حاصل میشوند.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد بازارهای مالی ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «بازارهای مالی چیست؟» را مطالعه نمایید.
نکات مراحل تکامل یک معامله گر مهم:
- یک معاملهگر روزانه کسی است که معاملاتش را براساس استراتژیهای روزانه انجام میدهد تا بتواند از تغییرات سهم دارایی مدنظر خود سود کسب کند.
- معاملهگران روزانه از تکنیکهای متعددی جهت سرمایهگذاری حین نوسانات بازار استفاده میکنند.
- معاملهگری روزانه میتواند یک دید سودآور برای معاملهگران باشد، اما در عین حال ریسک بالاتر و عدم قطعیت بیشتری را نیز دربرمیگیرد.
مبانی یک معاملهگر روزانه
هیچ تأییدیهٔ خاصی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر روزانه مورد نیاز نمیباشد. بلکه این دسته از معاملهگران با توجه به تناوب معاملات خود در این دسته قرار میگیرند. سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (Financial Industry Regulatory Authority – FINRA، سازمانی غیردولتی است که قوانینی در زمینهٔ شرکتهای کارگزار و کارگزاریهای ثبتشده در ایالات متحده آمریکا تدوین و تصویب میکند.) و بورس نیویورک (NYSE – New York Stock Exchange که بزرگترین مجموعهٔ بورسی در سراسر جهان میباشد.) معاملهگران روزمره را کسانی میدانند که در طی بازهٔ زمانی 5 روزه تعداد 4 معامله یا بیشتر انجام دهند. فعالیت معاملهگران روزانه در طی این مدت 5 روزه حدود 6% از کل فعالیتها در طی این بازه زمانی را تشکیل میدهد که باعث میشود شرکت کارگزاری این معاملهگر را در دستهٔ معاملهگران روزانه قرار دهد. معاملهگران روزانه نیازمند به مدیریت سرمایه و مارجین خود میباشند. (مارجین یا حاشیه به مقداری پول گفته میشود که کارگزار تا زمان بسته شدن و یا انجام شدن یک معامله نزد خود نگهداری میکند.)
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مارجین میتوانید از مطلب آموزشی «خرید با مارجین چیست؟» دیدن نمایید.
یک معاملهگر روزانه همهٔ معاملات خود را تا پیش از پایان یافتن روز معاملاتی خود میبندد و هیچ معاملهای را طی شب باز نگه نمیدارد. اثربخشی فعالیتهای یک معاملهگر روزمره میتواند وابسته به تفاوت نرخ خرید و فروش، کمیسیونهای دریافتی، هزینههای اخبار لحظهای و برنامههای تحلیلگر بازار باشد. یک معاملهگر روزانه (مرجع) موفق نیازمند دانشی گسترده و تجربه بالا میباشد. یک معاملهگر روزانه از روشهای متعددی برای گرفتن تصمیمات معاملاتی بهره میبرد. برخی از معاملهگران روزانه نیز از برنامههای معاملهگری کامپیوتری جهت محاسبه حالتهای مختلف ممکن در بازار و بررسی تکنیکال بازار استفاده میکنند. در حالی که دستهای دیگر از این معاملهگران با اعتماد به دانش و غریزه خود معامله میکنند.
یک معاملهگر روزانه علاقهمند به بررسی حرکات قیمتی و الگو ها در نمودار میباشد. این برخلاف معاملهگرانی است که صرفاً از تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) برای بررسی پتانسیل رشد سهم در طولانی مدت استفاده میکنند تا در مورد خرید، فروش یا نگه داشتن سهم مدنظر تصمیم بگیرند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل فاندامنتال میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟» دیدن نمایید.
نوسانات قیمت و متوسط محدودهٔ معاملاتی روزانه (Average Daily Range) برای یک معاملهگر روزانه بسیار مهم هستند. یک سهم باید حرکت قیمتی قابل توجهی داشته باشد تا معاملهگر روزانه بتواند به سود دست پیدا کند. حجم معاملاتی و نقدینگی نیز دو عامل کلیدی دیگر محسوب میشوند زیرا محاسبه صحیح نقاط ورود و خروج برای یک معاملهگر روزانه به جهت بهدست آوردن سودهای کوچک بهازای هر معامله ضروری هستند. سهمهایی با محدودهٔ معاملاتی روزانه کوچک و یا حجمهای معاملاتی پایین گزینهٔ جذابی برای یک معاملهگر روزانه محسوب نمیشوند.
تکنیکهای معاملهگری روزانه
معاملهگران روزانه از رخدادهایی که میتوانند باعث ایجاد حرکات کوتاهمدت در بازار شوند آگاهی دارند و بازار را بدین منظور رصد میکنند. معامله کردن براساس اخبار یک روش محبوب محسوب میشود. اعلانهای زمانبندی شدهای مانند وضعیتهای اقتصادی، درآمد شخصیتهای حقوقی و یا نرخ بهره مواردی هستند که بر روی انتظارات بازار و روانشناسی بازار تأثیر مستقیم دارند. بازارها بهخصوص زمانی که این انتظارات برآورده نشدهاند و یا بیش از حد برآورده شدهاند، واکنشهای قویای را بهشکل حرکات ناگهانی و قابلتوجه قیمت نشان میدهد که معاملهگران روزانه میتوانند سود مناسبی از این حرکات قیمتی ببرند.
یک تکنیک معاملاتی دیگر را محو کردن شکاف قیمتی بازار نام دارد. زمانی که بازار با یک شکاف قیمتی یا گَپ (Gap) نسبت به قیمت روز قبل باز میشود، معاملهگران میتوانند سفارشی را در خلاف جهت گپ صورت گرفته انجام دهند. به این روش تکنیک محو شکاف قیمتی میگویند. در طی روزهایی که هیچ اخبار یا شکاف قیمتی وجود ندارد، معاملهگر روزانه به بررسی روند کلی بازار میپردازد. اگر او انتظار حرکت رو به بالا قیمتها را داشته باشد، اقدام به خرید سهمهایی میکند که نشانههای رشد خوبی دارند در انتهای حرکتهای اصلاحی میکند.
اگر روند کلی بازار رو به پایین و نزولی باشد، این معامهگران اقدام به فروش سهامی میکنند که با نوسانات قیمتی ضعف خود را نشان میدهند. بیشتر معاملهگران روزانه مستفل ساعات کاری روزمرهای در حدود 2 تا 5 ساعت دارند. معمولاً آنها طی ماهها پیش از ورود به بازار با معاملات شبیهسازی شده تمرین میکنند. آنها بردها و شکستهایشان در بازار را تحت نظر میگیرند و تلاش میکنند تا تجربه کسب کرده و هر چه بیشتر بیاموزند.
مزایا و معایب معاملهگری روزانه
مهمترین مزیت معاملهگری روزانه این است که بازار در این حالت کمتر تحت تأثیر اخبار ناگهانی قرار میگیرد و پتانسیل تغییرات ناگهانی در بازار کمتر از حالات دیگر میباشد. این اخبار ناگهانی شامل گزارشات درآمدی و اقتصادی اساسی، بهروزرسانیهای کارگزاریها و البته اتفاقاتی که پیش از بسته شدن یا باز شدن بازار رخ میدهند میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل مالی میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل مالی چیست؟» دیدن نمایید.
معاملهگری روزانه تعدادی مزیت دیگر نیز به ما پیشنهاد میدهد. یک مزیت نیز استفاده از دستورهای حد ضرر نزدیک به قیمتهای بازار میباشد. در این حالت میتوان حد ضرر را جابهجا کرد تا معاملهٔ خرید ما وارد ضرر نشود. مزایای دیگر شامل دسترسی به مارجین بیشتر و بنابراین لورِیجهای بالاتر میباشد. (ضریب اهرمی – Leverage – در بسیاری از کارگزاریهای معتبر جهانی بهخصوص در بازار فارکس وجود دارد و معاملهگر میتواند با انتخاب ضریب اهرمی مدنظر خود حین باز کردن حساب، از امکانات این ضریب اهرمی حین معامله استفاده کند. اگر شخصی حسابی با لوریج 1:100 (یک به صد) باز کند، میتواند به ازای هر یک دلار سرمایهٔ واقعیای که دارد 100 دلار معامله در بازار انجام دهد. این موضوع خود میتواند موجب سودهای زیاد و البته، ضررهای سنگین نیز شود. لوریجها در انواع 1:10، 1:50، 1:100 و حتی 1:500 نیز موجود است که مرسومترین نوع این ضریب اهرمی، همان نسبت 1:100 میباشد.) همچنین معاملات روانه، فرصتهای یادگیری بیشتری برای معاملهگران فراهم میکند.
با این وجود، در کنار مزایای ذکر شده، معایبی نیز در این روش معاملهگری وجود دارد. در حالی که معاملهگری روزانه میتوان بسیار سودده باشد، باز هم شامل ریسکهای بسیاری است. از نکات منفی این روش میتوان به زمان طولانی برای کسب سود اشاره کرد، در بعضی مواقع نیز ممکن است به معاملهگر هیچ سودی تعلق نگیرد. زیرا بازار بهصورتی متفاوت با پیشبینیهای او جلو رفته است. همچنین، قیمت کمیسیون دریافتی نیز در این روش افزایش مییابد و این خود میتواند باعث کاهش سود مورد انتظار معاملهگر شود.
نکات مثبت معاملهگری روزانه:
- معاملات معمولاً در پایان هر روز بسته میشوند، و کمتر تحت تأثیر اخبار ناگهانی شب هنگام قرار میگیرند.
- حد ضررهای قابل جابهجایی معاملات را از آسیب حرکات شدید قیمتی محفوظ میدارند.
- معاملهگران عادی دسترسی بهسطوح اهرمی بالا و نرخهای کمیسیونی کمتر دارند.
- تعداد متعدد معاملات به معاملهگر امکان یادگیری و کسب تجربهٔ بیشتری میدهد.
نکات منفی معاملهگری روزانه:
- معاملات پشت سر هم باعث افزایش هزینههای کمیسیونی میشود.
- انجام این نوع معاملهگری در برخی داراییها مانند صندوقهای متقابل (Mutual Funds) ممکن نمیباشد. (صندوقهای متقابل به صندوقهایی اطلاق میگردد که تعدادی سهامدار و معاملهگر گرد هم آمده و سهمهای آنها بهصورت حرفهای مدیریت میشود)
- ممکن است زمان کافی برای فهم سودده بودن یک معامله باز وجود نداشته باشد و در نتیجه معاملهگر این معامله را میبندد و از آن خارج میشود.
- ضررها میتوانند بهسرعت زیاد شوند. بهخصوص اگر از مارجین بالا استفاده شود. مارجین کال یک ریسک اساسی در این روش میباشد.
(مارجین کال – Margin Call؛ زمانی رخ میدهد که قیمت یک ارز، آنقدر افت کند که عملاً میزان ضرر از موجودی حساب شما بیشتر شود. در این حالت حساب شما بسته شده و شما به اصطلاح بازار “کال” میشوید. این اتفاق برای کسانی که از دستورات حد ضرر استفاده نمیکنند بسیار شایع است.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما