مدیریت ریسک در سرمایهگذاری
ریسک جزء جداییناپذیر هر سرمایهگذاری است و مدیریت آن از ارکان مهمی است که هر سرمایهگذار باید به آن توجه کند. در غیر این صورت، زیان زیاد و حتی نابودی سرمایه در انتظار سرمایهاش خواهد بود. در سیوپنجمین دورهمی مجازی کافه پول که یکشنبه ۱۰ اسفندماه ۱۳۹۹ برگزار شد، تلاش کردیم به این سؤال پاسخ دهیم که چگونه با مدیریت صحیح ریسک، سرمایههای خود را به باد ندهیم؟!
- خانهای خریدید، اما ماههاست نمیتوانید آن را بفروشید؟
- آیا در آستانه مهاجرت، ناگهان قیمت دلار چند برابر شد و تمام برنامههایتان بههمریخته است؟
- کل یا بخش قابلتوجهی از سرمایهتان را در بازارهای مالی از دست دادهاید؟
- فروش شرکت را افزایش میدهید، اما نمیتوانید بهخوبی کسبوکارتان را رشد دهید؟
- آیا تاکنون با افزایش درآمد، بازدهی مالیتان کاهش پیدا کرده است؟!
- تمام استراتژیهای مالیتان را بهدرستی اجرا میکنید، اما هنوز چرخ زندگی و کسبوکارتان نمیچرخد؟
اگر تاکنون با هریک از شرایط بالا یا مشابه آن روبرو شدهاید، ممکن است در محاسبات و تحلیلهایتان از یک مقوله مهم در سرمایهگذاری و برنامهریزی مالی غافل ماندهاید: «محاسبه ریسک و مدیریت آن»
در کافه پول 35 دقیقاً روی یکی از حلقههای مفقوده بسیاری از سرمایهگذاریها دست گذاشتهایم. فرقی ندارد شما در بازار مسکن و خودرو سرمایهگذاری میکنید یا طلا و دلار و حتی روی یک کسبوکار. در هر شرایط باید درک عمیقی از ریسکهایی که سرمایهتان را تهدید میکند به دست بیاورید و سپس آن را «مدیریت» کنید.
ریسک از چه اجزایی تشکیل شده است؟
وقتی یک ریسک را ارزیابی میکنیم، میبینیم که هر ریسک از دو جز مهم تشکیل شده است: احتمال وقوع آن ریسک و شدت وقوع آن ریسک!
در حقیقت برای ارزیابی یک ریسک باید دو مؤلفه را به صورت کمی بررسی کنیم. شدت پیامدِ رخداد و احتمالِ روی دادن آن رخداد.
احتمال وقوع ریسک یعنی: چند درصد احتمال دارد اتفاق ناخوشایند و غیردلخواه شما به وقوع بپیوندد. مثلاً وقتی می گوییم ریسک فلان سرمایهگذاری ۵۰ درصد است، یعنی به احتمال ۵۰ درصد، این سرمایهگذاری، دلخواه شما نیست و برای شما ناخوشایند است.
شدت وقوع ریسک یعنی: در صورتی که آن ریسک به وقوع بپیوندد، چقدر خسارت وو پیامد بر جای میگذارد. مثلاً اگر شما با ریسک ۵۰ درصد یک سرمایهگذاری کنید، در صورت شکست خوردن، با چه پیامدهای کمی و عددی مواجه خواهید شد.
انواع ریسک در کسب وکار و سرمایهگذاری
در اواسط مباحث مربوط به کافه پول شماره ۳۵، در مورد انواع ریسک صحبت کردیم. اگرچه ریسکها انواع گستردهای دارند، اما به چند مورد از آنها به صورت مختصر اشاره کردم که در اینجا خلاصهای از آن را میخوانید:
ریسک سیستماتیک
ریسکهایی که کنترل آن در اختیار سرمایهگذار نیست را ریسک سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب مینامند ریسکهایی مثل نرخ تورم، بهره بانکی، سیاستهای اقتصادی و سیاسی، نرخ ارز و هرچیزی که در اختیار شما نباشد را میتوانیم ریسک سیستماتیک بنامیم. در کشوری مثل ایران، ریسک سیستماتیک اغلب توسط دولت و با اهداف خاص ایجاد میشود!
ریسک غیرسیستماتیک
ریسک غیر سیستماتیک دستهای از ریسکهاست که میتوانیم با استفاده از برخی روشها از آنها اجتناب کنیم. مثلاً در بورس، این ریسکها معمولاً به عوامل کلان اقتصادی وابسته نبوده و ناشی از خصوصیات خاص شرکتها هستند. برای مثال، اگر شرکتی که سهامش را خریدهاید مدیریت ضعیفی داشته باشد یا توان رقابت با سایر شرکتها را نداشته باشد، ریسکهای به وجود آمده، ریسک غیر سیستماتیک است. این ریسکها اغلب منشأ درونی دارند و علت بروز آن، به داخل شرکتها یا کسب و کارها مربوط است.
ریسک تورم
فرض کنید تورم سالیانه کشور حدود ۲۰ درصد است و شما در سرمایهگذاری خود ۶۰ درصد بازدهی کسب میکنید. در این صورت بازدهی شما مطلوب است چون ۴۰ درصد بیشتر از تورم به دست آوردهاید و در واقع قدرت خرید شما به اندازه ۴۰ درصد بیشتر شده است.
حال اگر تورم به ۵۰ درصد افزایش پیدا کند و بازدهی شما همان عدد ۶۰ درصد باشد، چه اتفاقی میافتد؟! آیا باز هم این سرمایهگذاری جذاب خواهد بود؟! به این نوع ریسک که ناشی از افزایش تورم کشور است ریسک تورم میگویند.
ریسک نرخ سود
فرض کنید که میخواهید بین سپردهگذاری در بانک با نرخ سود ثابت ۱۸ درصد و خرید سهام با بازده مورد انتظار ۴۰ درصد یکی را انتخاب کنید. اگر تمایل به پذیرش ریسک داشته باشید به دلیل اختلاف ۲۲ درصدی که خودتان پیشبینی کردهاید، سهام را انتخاب میکنید. حالا اگر بانک مرکزی تصمیم بگیرد نرخ سود سپردهگذاری را از ۱۸ درصد به ۲۴ درصد افزایش دهد، چه اتفاقی میافتد؟ احتمالاً این سؤال را از خودتان میپرسید که: «آیا ۱۶ درصد سود بیشتر، ارزش ریسک کردن را دارد؟»
ریسک مالی
اگر در بازار سرمایه سهام شرکتی را خریدید که مبلغ زیادی وام از بانک دریافت کرده، طبیعتاً شرکت مذکور باید اصل و سود وام دریافتی را در یک دوره مشخص پرداخت کند، بنابراین با تعهدات زیادی در آینده روبروست. این هزینهها قطعاً بر سود دهی شرکت نیز اثرگذار است. هر چقدر که این تعهدات و به طور کلی تعهدات مالی یک شرکت بیشتر باشد، ریسک مالی نیز بیشتر خواهد بود.
ریسک نقد شوندگی
همانطور که احتمالاً میدانید، یکی از ویژگیهای مهم یک دارایی خوب، این است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. مثلاً از ویژگیهای بازار مسکن نقد شوندگی کمتر آن نسبت به بازارهایی مثل سهام یا سکه است. بعد از سرمایهگذاری اگر بخواهید به هر دلیلی دارایی خود را به پول نقد تبدیل کنید، اما خریدار مناسبی برای دارایی شما وجود نداشته باشد، سرمایهگذاری شما با ریسک نقد شوندگی همراه است.
ریسک تجاری
فرض کنید سهام یک شرکت خودروسازی داخلی را خریداری کردهاید و پس از مدتی دولت تعرفه واردات خودروهای خارجی را کاهش دهد. در این صورت رقابت برای خودروسازان داخلی سختتر شده و احتمالاً کاهش فروش محصولات آنها باعث کاهش سودآوری این شرکتها نیز خواهد شد. به این نوع ریسک که در واقع متوجه صنعت خاصی است و برای هر صنعت میتواند متفاوت باشد، ریسک تجاری میگویند.
ریسک نرخ ارز
یکی از چیزهایی که به صورت مستقیم بر وضعیت و سودآوری سرمایهگذاری شما تأثیر میگذارد، نرخ ارز است. مثلاً با افزایش قیمت ارز قیمت سکه در بازار داخلی نیز افزایش مییابد. همچنین در بورس اوراق بهادار نیز سودآوری شرکتهایی که درآمدهای صادراتی و ارزی دارند افزایش یافته و در نتیجه قیمت سهام آنها نیز بسیار بیشتر میشود؛ اما نکته این جا است که همه شرکتها صادراتی نیستند، همیشه هم تغییرات ارز اثر مثبتی بر سرمایهگذاری ما نخواهند داشت! بنابراین، نوسانات نرخ ارز به عنوان یکی از ریسکهای سرمایهگذاری، همواره مورد توجه سرمایهگذاران است.
ریسک سیاسی
هر اندازه بیثباتی سیاسی و اقتصادی در یک کشور افزایش یابد، عملکرد بنگاههای اقتصادی بیشتر با مشکل روبرو میشود، به طوری که این عدم ثبات به طور مستقیم بر عملکرد بنگاههای اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر میگذارد. به این ریسک، ریسک سیاسی میگویند.
چطور ریسک را مدیریت کنیم؟
بسیاری از افراد تصور میکنند مدیریت ریسک یعنی تعیین حد زیان و پایبندی به آن در هر سرمایهگذاری؛ اما این همه ماجرا نیست. «ریسک» مفهوم گستردهای است که اگر هر سرمایهگذار بهدرستی با آن آشنا نباشد و نتواند آن را در سرمایهگذاریهایش مدیریت کند، از دست رفتن سرمایه، خوشبینانهترین بلایی است که بر سر سرمایهاش میآید.
در کافه پول 35، درباره ابعاد مختلف مدیریت ریسک در سرمایهگذاری صحبت کردیم و تلاش کردیم به دوستان شرکتکننده تفهیم کنیم که چطور میتوانند با یک دید بازتر در اقتصاد پرالتهاب سال 1400، سرمایهگذاریهای مطمئنتری انجام دهند.
حد ضرر چیست و چرا باید حد ضرر تعیین کنیم؟
شاید از جمله افرادی باشید که اصلاً ندانید حد ضرر چیست. همه کسانی که وارد بازارهای مالی شدهاند، مشکلی در زمان خرید سهم ندارند؛ اما تشخیص قیمت و زمان فروش، همواره مسئله چالشیتری برای معاملهگران بوده است.
اگر قیمت سهم بعد از خرید، بر خلاف انتظار ما شروع به کاهش کرد، یعنی اینکه ما در تحلیل و محاسبات خود دچار خطا یا اشتباه شدهایم.
در این وضعیت اگر مقدار حرکت خلاف جهت معامله ما بیش از حد انتظار باشد، میگوییم که به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر، باید از معامله با حد ضرر خارج شویم. این تعریفی عمومی و جامع از حد ضرر است.
همانطور که گفتیم، برای اینکه یک سرمایهگذار یا کارآفرین از ضررهای بیشتر جلوگیری کند، باید همیشه حد ضرر مناسب را با فرمولهای مختلفی که برای تعیین آن وجود دارد، مشخص کند.
برای تعیین حد ضرر، روشهای متنوعی وجود دارد که در کافه پول شماره ۳۵، برخی از آنها را که در زیر میبینید، موشکافانه توضیح دادم:
حد ضرر تک میله و سه میله
ترس؛ مشکل اصلی در حد ضرر
روانشناسی ضرر و زیان با مدیریت ریسک مالی چیست؟ جنبه احساسی سرمایهگذاری سر و کار دارد. بهطور کلی اثرهای روانی تجربه کردن یک زیان و حتی احتمال رو به رو شدن با یک ضرر میتواند منجر به بروز رفتارهایی شود که میتوانند زیان احتمالی ما را بیشتر کنند. یکی از بزرگترین این احساسات، ترس است. ترس زیاد و بیش از حد سرمایهگذاران از ضرر باعث میشود که آنها رفتارهای عجیبی از خود بروز دهند مثل نگه داشتن یک سهم برای مدت زمان طولانی و یا خیلی کوتاه که هر دوی این روشها میتواند میزان ضرر را افزایش دهد.
سرمایهگذاران میتوانند با اتخاذ استراتژیهای تخصیص دارایی مناسب، تفکر عقلانی، تحقیق و بررسی درست سهمها، از افتادن در تلههای روانی جلوگیری کنند و مانع از غلبه احساسات بر رفتارشان شوند.
ممنون از اینکه با خلاصه مطالب کافه پول ۳۵ همراه من بودید. بسیار خوشحال میشوم درباره مباحث ارائهشده در گزارش، سؤالاتتان را در بخش نظرات بپرسید تا در نخستین فرصت به آنها پاسخ دهم و اگر تجربهای دارید، خوشحال میشوم بازگو کنید.
الگوی جامع مدیریت ریسک اعتباری در نظام بانکداری ایران
در فرآیند هدایت وجوه از پس اندازکنندگان به متقاضیان وجوه، ممکن است در خصوص تعهدات پرداخت اصل و فرع تسهیلات نکول رخ دهد. این ریسک که از آن به ریسک اعتباری یاد می شود، قدیمیترین، بزرگترین و در عین حال مهمترین ریسک بانکی محسوب می شود. در واقع به دلیل عدم تطبیق زمان، سررسید و مبلغ جریانات نقدی و نیز تعداد سپردهگذار با زمان، سررسید، مبلغ و تعداد تسهیلات- نهاد مالی بانک جزو ریسکیترین واسطههای مالی محسوب میشود. ضمن آنکه ضرورت حفظ اعتماد آحاد جامعه جهت جلوگیری از پیامدهای ریسک سیستماتیک (سرایت بحران و امکان وقوع پدیده شکست بازار) ایجاب میکند دولت به عنوان تامین کننده نهایی نقدینگی و اعتبار برای اقتصاد یا آخرین سپر حفاظتی وجوه بانکها عمل نماید. بنابراین مدیریت یکپارچه ریسک اعتباری در تمامی مراحل قبل از اعطای تسهیلات، حین و بعد از اعطای تسهیلات امری حیاتی برای بانک هاست. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگویی منسجم در حوزۀ مدیریت ریسک اعتبار است. برای این منظور با استفاده از راهبرد پژوهشی نظریه پردازی زمینه بنیاد، با پشت سر گذاشتن مراحل مختلف کدگذاری به چارچوب سه بخشی الگوی جامع مدیریت ریسک اعتباری شامل خط مشی، متدلوژی و زیرساخت دست پیدا شد.
در نظامهای مالی بانکمحور، بانکها نقش پیشرو در تجهیز پساندازها، تخصیص سرمایه، نظارت بر تصمیمات سرمایهگذاری مدیران بنگاههای اقتصادی و فراهم ساختن ابزارهای مدیریت ریسک ایفا میکنند. از آنجا که نظام مالی ایران بیشتر بانک-محور است تا بازار-محور؛ بنابراین در ایران نیز بانکها نقش ممتاز و پیشگامی در تامین مالی، تجهیز منابع، مدیریت ریسک و بطور کلی واسطهگری وجوه بخشهای مختلف اقتصادی برعهده دارند. از طرف دیگر به دلیل عدم تطبیق زمان، سررسید و مبلغ جریانات نقدی و نیز تعداد سپردهگذار با زمان، سررسید، مبلغ و تعداد تسهیلات- نهاد مالی بانک جزو ریسکیترین واسطههای مالی محسوب میشود. ضمن آنکه ضرورت حفظ اعتماد آحاد جامعه جهت جلوگیری از پیامدهای ریسک سیستمیک (سرایت بحران و امکان وقوع پدیده شکست بازار) ایجاب میکند دولت به عنوان تامینکننده نهایی نقدینگی و اعتبار برای اقتصاد یا آخرین سپر حفاظتی وجوه بانکها عمل نماید.
ریسک مالی (Financial Risk)
رقابت در محیط تجاری مستلزم بهرهگیری از ظرفیتهایی چون مشتری، نیروی انسانی منابع مالی است. با وجود تمام برنامهریزیها و دقت نظرهایی که توسط کارشناسان و مدیران که در این زمینه صورت میگیرد، هنوز برخی عوامل خارج از کنترل وجود دارد که با درجات مختلفی از احتمال، امکان دست نیافتن شرکتها به اهداف را افزایش میدهد.
به همین علت احتمال عدم دسترسی به اهداف از پیش تعیین شده، تحت عنوان ریسک مطرح میشود. به عبارتی میتوان گفت: ریسک عبارت است از هرچیزی که حال یا آینده دارایی یا توان کسب درآمد شرکت، موسسه یا سازمانی را تهدید میکند. تعریف مدرن میگوید ریسک یک دارایی، عبارت است از تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن. نیکلز معتقد است واژه ریسک به احتمال ضرر، درجه احتمال ضرر و میزان احتمال ضرر اشاره دارد.
ریسک مالی (Financial Risk)
به طور کلی ریسک مالی (Financial Risk) را میتوان به صورت رویدادهای غیرمنتظره که معمولاً به صورت تغییر در ارزش داراییها یا بدهیها میباشد، تعریف کرد. بنگاهها در معرض انواع مختلف ریسک قرار دارند که به طور کلی میتوان به دو دسته ‘ریسکهای تجاری’ و ‘ریسکهای غیرتجاری’ تقسیم کرد.
ریسک تجاری و غیرتجاری
ریسکهای تجاری آنهایی هستند که از دید بنگاه ایجاد مزیت رقابتی و ارزش افزوده برای سهامداران میکنند. ریسک تجاری به بازار محصولی که یک بنگاه در آن فعالیت میکند مربوط میشود. این بازار شامل نوآوریهای تکنولوژیک، طراحی محصول و بازاریابی میشود. نسبت عملیاتی (نسبت هزینههای ثابت به هزینههای متغیر) هم یک متغیر مهم محسوب میشود. پذیرش منطقی ریسک تجاری، یک مزیت رقابتی در هر کسب و کاری محسوب میشود. فعالیتهای تجاری همچنین با ریسکهای اقتصاد کلان سروکار دارند که ناشی از چرخههای اقتصادی و نوسان درآمد و سیاستهای پولی است.
سایر ریسکهایی که بنگاه بر آنها کنترلی ندارد، دسته ریسکهای غیرتجاری را تشکیل میدهند. این دسته شامل ریسکهای استراتژیک میشوند که نتیجه تغییرات بنیادی در محیط سیاسی و اقتصادی هستند. یک مثال، ازبین رفتن سریع تهدید اتحاد جماهیر شوروی در اواخر دهه 80 میلادی است که باعث کاهش تدریجی بودجه دفاعی شد و مستقیماً روی صنایع دفاعی تأثیر گذاشت. سلب مالکیت و ملی شدن هم جزو ریسکهای استراتژیک محسوب میشوند. پرهیز از این ریسکها مشکل است، مگر با توسعه در کسب و کارهای گوناگون یا کشورهای متعدد.
در پایان ریسکهای مالی که بخشی از ریسکهای تجاری هستند میتوانند به ریسکهایی تعبیر شوند که مربوط به سقوط در بازارهای مالی هستند، مانند ضررهای ناشی از تغییر نرخ بهره و یا تغییر قیمت سهام. میزان پذیرش ریسک مالی میتواند به دقت بهینه شود به طوری که بنگاه بتواند بر روی فعالیت اصلی خودش تمرکز کند.
سیستماتیک (Systematic Risk) و غیرسیستماتیک
کل ریسک بازار را میتوان به دو دسته کلی سیستماتیک (Systematic Risk) و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم نمود. ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصسات خاص شرکت از جمله نوع محصول ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید.طبق نظریههای پرتفولیو با مدیریت ریسک مالی چیست؟ پرگونهسازی سبد سهام میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند. شاخص بتا شاخصی برای اندازهگیری همنوایی حرکت یک شرکت با حرکت کل بازار و یا شاخصی برای اندازهگیری ریسک سیتماتیک است.
تولیدکنندگان سرب و مس بخشی از تولیدات خود را در اختیار صنعت دفاعی کشور قرار میدهند. در صورتی که این صنعت بودجه کمی برای خرید سرب داشته باشد؛ در حالی که بودجه خرید مس خود را افزایش داده باشد؛ این کار میتواند فرصتی برای شرکتهای مس و ریسکی برای شرکتهای تولید سرب به همراه داشته باشد. به این نوع ریسک که درون یک صنعت اتفاق میافتد؛ ریسک درونی گفته میشود. این ریسک میتواند بر شرکتها تأثیر بگذارد نه تمام صنعت. به همین دلیل به این ریسکها ریسکهای غیر سیستماتیک گفته میشود. در صورتی که ریسک روی تمام شرکتهای آن صنعت تأثیر بگذارد؛ شاهد ریسک سیستماتیک خواهیم بود.
تصور کنید نرخ بهره یا تسهیلات مالی افزایش یابد. این مدیریت ریسک مالی چیست؟ افزایش بر یک شرکت خاص تحمیل نمیشود. بلکه بر تمام فعالیتهای اقتصادی صنعت تأثیر میگذارد. البته درست است که برخی شرکتها حساسیت بیشتری نسبت به تغییر نرخ بهره یا تغییر نرخ تسهیلات مالی دارند. طبیعی است که سود و ضرر آنها وابستگی بیشتری به این نرخ داشته باشد. به این نوع ریسکها سیستماتیک گفته میشود. ریسکهای سیستماتیک در برسی مدلهای ریسک از اهمیت بالایی برخوردارند.
زمانی که سرمایهگذاران در مجموعهای از اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنند با ریسکهای تنوعپذیر و تنوع ناپذیر روبهرو میشوند. تجربه نشان داده است ریسک سبد سهام را میتوان با تنوعپذیری کاهش داد. این کار تا زمانی خاص میتوان ادامه داد. این نوع از ریسک تمام فعالیتهای بازار را تحت تأثیر قرار میدهد. ریسک تنوع ناپذیر گفته میشود. این مفهوم قابلیت مقایسه با مفهوم معیار کنترل را نیز دارا است. تا زمانی که سرمایهگذاران با تنوع در سهام بتوانند ریسک را کنترل کنند؛ شاهد ریسک قابلکنترل هستیم.
روشهای اندازهگیری ریسک
ریسک عبارت است از احتمال نوسانات آتی نرخ بازدهی. شاخصهای مختلفی برای تبیین نوسانات مورد استفاده قرار میگیرد که بعضی از مهمترین آنها بدین صورت هستند:
- دامنه تغییرات
- متوسط انحراف خطی (متوسط قدر مطلق انحرافات)
- واریانس (متوسط مجذور انحرافات)
- انحراف معیار
- نیم واریانس
- نیم انحراف معیار
- شاخص بتا
- دارایی درخطر (VaR)
تعاریف:
ریسک اعتباری (Credit risk)
ریسک اعتباری (Credit risk) ریسکی است که از نکول/ قصور طرف قرارداد، یا در حالتی کلیتر ریسکی است که از «اتفاقی اعتباری» به وجود میآید. به طور تاریخی این ریسک معمولاً در مورد اوراق قرضه واقع میشد، بدین صورت که قرضدهندهها از بازپرداخت وامی که به قرضگیرنده داده بودند، نگران بودند. به همین خاطر گاهی اوقات ریسک اعتباری را ‘ریسک نکول’ هم گویند.
ریسک اعتباری از این واقعیت ریشه میگیرد که طرف قرارداد، نتواند یا نخواهد تعهدات قرارداد را انجام دهد. تأثیر این ریسک با هزینه جایگزینی وجه نقد ناشی از نُکول طرف قرارداد سنجیده میشود.
ضررهای ناشی از ریسک اعتباری ممکن است قبل از وقوع نکول واقعی طرف قرارداد رخ دهند. به طور کلیتر ریسک اعتباری را میتوان به عنوان ضرر محتمل که در اثر یک رخداد اعتباری اتفاق میافتد، بیان کرد. رخداد اعتباری زمانی واقعی شود که توانایی طرف قرارداد در تکمیل تعهداتش تغییر کند. ریسک اعتباری یکی از مهمترین عوامل تولید ریسک در بانکها و شرکتهای مالی است. این ریسک از این جهت ناشی میشود که دریافتکنندگان تسهیلات توانایی بازپرداخت اقساط بدهی خود را به بانک نداشته باشند.
در اندازهگیری ریسک اعتباری
ریسک مشخصهای را باید اندازه گرفت که تعبیرهای مختلفی از آن میشود کرد: ریسک نکول، ریسک کاهش رتبه، ریسک نرخ بهره، ریسک تفاوت نرخ بهره.
برای اندازهگیری ریسک اعتباری باید به این موارد توجه کرد:
- احتمال نُکول: احتمال این است که طرف قرارداد در مدت تعیینشده در قرارداد، به تمام یا بخشی از تعهداتاش، خواسته یا ناخواسته عمل نکند.
- میزان تعهد اعتباری: نشان میدهد که در زمان نکول، چه مقدار از تعهدات متأثر از نکول قرار میگیرد.
- نرخ بازیافت: در صورت نکول، چه سهمی از تعهدات ممکن است از راههای مختلف مثل وثیقه و… بازگردد.
نکته مهم دیگری که در اندازهگیری ریسک اعتباری مطرح میشود، رتبهبندی اعتباری شرکتهاست.
ریسک عملیاتی (Operational Risk)
ریسک عملیاتی (Operational Risk) عموماً ناشی از اشتباهات انسانی یا اتفاقات و خطای تکنیکی تعریف میشود. این ریسک شامل تقلب (موقعیتی که معاملهگرها اطلاعات غلط میدهند)، اشتباهات مدیریتی و کاستی کنترل میشود. خطای تکنیکی ممکن است ناشی از نقص در اطلاعات، پردازش معاملات، سیستمهای جابهجایی یا به طور کلی هر مشکل دیگری در سطح سازمان روی میدهد، باشد.
در نظر داشته باشید که ریسکهای عملیاتی ممکن است منجر به ریسکهای اعتباری و بازار شوند. به عنوان مثال یک اشتباه عملیاتی در معامله تجاری مانند عدم انجام جابهجایی ممکن است ریسک بازار یا ریسک اعتباری ایجاد کند، زیرا هزینه آن به تغییرات قیمت بازار وابسته است.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار (Market Risk) در اثر نوسانات قیمت داراییها در بازار ایجاد میشود. اشخاص حقیقی و حقوقی داراییهای خود را به صورتهای مختلف مانند پول نقد، سهام، اوراق قرضه، مسکن، طلا و سایر داراییهای با ارزش نگهداری میکنند. تمام این داراییها در معرض تغییرات قیمت قرار دارند، و این نوسانات قیمتی مداوم، عامل اصلی ایجاد ریسک بازار هستند. ریسک بازار که یکی از عوامل اصلی ایجادکننده ریسک میباشد، به همراه ریسک اعتباری نقش اصلی را در اکثر ورشکستگیها ایفا میکنند. بحرانهای پیاپی و پیوسته مالی ناشی از ریسک مالی که در دو دهه اخیر در مقاطع مختلف در سطح جهان روی دادهاند، لزوم مدیریت یکپارچه و کمی ریسک مالی با تمرکز بر ریسک بازار و ریسک اعتباری را بیش از پیش مطرح ساختهاند.
ریسک نرخ ارز
ریسک نرخ ارز یکی از ریسکهای زیر مجموعه ریسک بازار است که به دلیل تغییرات نرخ ارز روی میدهد. اهمیت این ریسک هنگامی افزایش مییابد که بخش قابل توجهی از پرتفوی شرکت متشکل از یک ارز و یا ارزهای گوناگون بر اساس وضعیت بازار (سبد ارزی) باشد. حالت دیگری که باعث ایجاد ریسک نرخ ارز میشود هنگامی روی میدهد که بانک مبادلات ارزی قابل توجهی داشته باشد و یا اینکه در مورد بانکها، سپردههای ارزی دریافت نموده و همچنین تسهیلات ارزی پرداخت نماید.
ریسک قانونی
ریسک قانونی زمانی مطرح میشود که یک معامله از نظر قانونی قابل انجام نباشد. ریسک قانونی در کل با ریسک اعتباری مرتبط است زیرا طرفین معامله در صورت زیان در یک معامله به دنبال بستر قانونی برای زیر سؤال بردن اعتبار معامله میگردند.
این ریسک میتواند به صورت شکایت سهامداران علیه شرکتی که ضررده باشد ظاهر شود. ریسکهای قانونی از طریق سیاستهایی که قسمت حقوقی مؤسسه با مشاوره مدیر ریسک و مدیریت سطح بالا اعمال میکند کنترل میشود. مؤسسات باید مطمئن باشند قراردادها با طرفین قابلیت اجرا دارد. با این حال وقتی پای زیانهای بزرگ در میان باشد کشمکشهای هزینهبر به وجود میآید زیرا منافع زیادی درگیر است.
ریسک قانونی که ‘ریسک حقوقی’ نیز نامیده میشود، یکی از ریسکهای اثرگذار بر فعالیت شرکتها است. دو عامل مهم در میزان ریسک حقوقی تأثیرگذار هستند. عامل اول ایجادکننده ریسک حقوقی، نوع و ساختار قوانین، روند قانونگذاری و همچنین تغییرات قوانین میباشد. عامل دوم ایجادکننده ریسک حقوقی، روابط حقوقی بین بانک و اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با بانک میباشد.
ریسک مدیریت ریسک مالی چیست؟ نقدینگی
ریسک نقدینگی دارای دو گونه «ریسک نقدینگی دارایی» و «ریسک نقدینگی تأمین مالی» میباشد.
ریسک نقدینگی دارایی
ریسک نقدینگی دارایی، که با نام ‘ریسک نقدینگی بازارـمحصول’ هم شناخته میشود، زمانی ظاهر میشود که معامله با قیمت پیشبینیشده قابل انجام نباشد (به دلیل تغییر وضعیت نسبت به زمان معامله عادی) این ریسک در بین گونههای داراییها و در زمان وابسته به شرایط بازار تغییر میکند. بعضی داراییها مانند ارزهای اصلی یا اوراق قرضه، بازارهای عمیقی دارند و در اغلب مواقع به راحتی با نوسان کمی در قیمت، نقد میشوند اما این امر در مورد همه داراییها صادق نیست.
در مورد بانکها، ریسک نقدینگی به دلیل کمبود و عدم اطمینان در میزان نقدینگی بانک ایجاد میشود. حالت دیگری که باعث افزایش ریسک نقدینگی میشود این است که بازارهایی که منابع بانک در آنها قرار دارد دچار کمبود نقدینگی شوند. ریسک نقدینگی با سایر ریسکهای مالی مختلط است و به همین دلیل سنجش و کنترل آن با دشواری روبرو است.
ریسک نقدینگی تأمین مالی
ریسک نقدینگی تأمین مالی، که ریسک جریان وجه نقد هم نامیده میشود، به عدم توانایی در پرداخت تعهدات برمیگردد. این موضوع مخصوصاً برای پرتفوهایی که متوازن شدهاند و متعهد به پرداخت حاشیه سود به طلبکاران هستنند معضل مهمی است. در واقع اگر ذخیره وجه نقد کافی نباشد، ممکن است در شرایط سقوط ارزش بازار نیاز به پرداخت وجه نقد وجود داشته باشد که منجر به نقد کردن اجباری پرتفو در قیمت پایین میشود. این چرخه ضررها که با حاشیه سود تعهدشده شدیدتر میشود، گاهی به مارپیچ مرگ تعبیر میشود.
ریسک تأمین مالی با برنامهریزی مناسب جریان وجه نقد کنترل میشود. محدود کردن شکاف جریان وجه نقد، متنوع کردن و در نظر گرفتن منابع مالی جدیدی برای پر کردن کسری نقدینگی نقش مهمی در کنترل ریسک نقدینگی دارند.
مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. دلیل اصلی این چالش این است که بیشتر منابع بانکها از محل سپردههای کوتاهمدت تامین مالی میشود. علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.
وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات کوتاهمدت مالی و سرمایهگذاریهای بلند مدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی قرار میدهد. نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی، نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سوددهی بانک به سپردههای مردم و در نتیجه از دست دادن بازار میشود.
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی در سطوح مختلفی صورت میگیرد. اولین نوع مدیریت نقدینگی به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی پیشبینی میشود. دومین نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر شش ماهه تا دو ساله پیشبینی میکند. سومین نوع مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی میپردازد.
رتبهبندی اعتباری
برای سنجش ریسک اعتباری معمولاً شرکتها را بر اساس ریسکی که در قرارداد متوجه بانک میکنند مرتب کرده و اصطلاحا رتبهبندی میکنند. برای اندازهگیری ریسک اعتباری، به هر رتبه احتمال نکولی نسبت میدهند.
روشهای رتبهبندی اعتباری
برای رتبهبندی اعتباری از مدلهای مختلفی استفاده میشود. مدلهای لوجیت و پروبیت، تحلیل تفکیک خطی، روش نزدیکترین همسایهها، مدلهای ساختاری (مثل مدل کیاموی) و نهایتا مدلهای شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک.
دراصطلاح به معنای عدم قبول یا رد است زبان مالیچیها اگر طرف قرارداد نتواند در قبال قراردادی که بسته است به تمام یا بخشی از تعهداتاش، خواسته یا ناخواسته، عمل کند، اصطلاحا گویند که “نکول” انجام داده است. از بابت نکول، معمولاً ریسکی به وجود میآید که به ریسک اعتباری معروف است.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله ارزیابی ریسک را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
Warning: ltrim() expects parameter 1 to be string, object given in /home/mbainfin/public_html/wp-includes/formatting.php on line 4369
Warning: ltrim() expects parameter 1 to be string, object given in /home/mbainfin/public_html/wp-includes/formatting.php on line 4369
ریسک سرمایه گذاری در بورس | مفهوم ریسک در بازارهای مالی
ریسک سرمایه گذاری در بورس چقدر است و چه مواردی را شامل میشود؟ افرادی که در بورس و بازارهای مالی دیگر سرمایه گذاری انجام می دهند، همواره به دنبال شناسایی ریسک های مختلف بازارهای مالی هستند تا بتوانند با دید مناسبی برای سرمایه گذاری اقدام کنند و بتوانند نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه نمایند. در این مقاله مفهوم ریسک در بازارهای مالی را بررسی خواهیم کرد و در ادامه ریسک سرمایه گذاری در بورس ایران را به بحث خواهیم گذاشت. همچنین انواع ریسک در سرمایه گذاری را خواهیم گفت و مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را به شما یاد خواهیم داد، پس اگر می خواهید ریسک سرمایه گذاری در بورس را بشناسید و سرمایه گذاری با ریسک پایین را برای خود انتخاب کنید، این مطلب برای شماست.
ریسک سرمایه گذاری در بورس
عمدتا وقتی که صحبت از انواع ریسک به میان است، کلمه خطر برجسته می شود، ولی باید در نظر داشته باشید که ریسک تنها دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست. ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان می دهد. امکان دارد ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصت های مثبت مواجه شویم. این فرصت های مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند، لذا ریسک از دو بعد مثبت و منفی برخوردار است.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید، آموزش های رایگان بورسی و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
معمولا مفهوم ریسک در مالی و سرمایه گذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو می خواهیم به توضیح انواع ریسک بپردازیم. به عبارت دیگر ریسک یعنی تفاوت بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که به وقوع می پیوندد. منظور از ریسک دارایی، طرح یا پروژه تفاوت بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار آن دارایی طرح یا پروژه است.
ریسک سرمایه گذاری چیست؟
در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک می گویند. این انحراف بازده می تواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه گذاری بیشتر باشد، در اصطلاح این طور می گویند که ریسک سرمایه گذاری بیشتر خواهد بود. اصل ثابتی در سرمایه گذاری وجود دارد مبنی بر اینکه سرمایه گذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد؛ به همین خاطر است که سرمایه گذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایه شان هست، امتناع می کنند. ریسک گریزی را می توان این طور بیان کرد که سرمایه گذاران طرح های مخاطره آمیز را قبول نمی کنند، مگر آنکه بازده مورد انتظار طرح خیلی زیاد باشد.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش ریسک
سرمایه گذاران را از منظر پذیرش ریسک می توان به سه گروه مختلف تقسیم بندی کرد :
- افراد ریسک پذیر : این افراد استراتژی جسورانه دارند و شخص در این حالت خواهان پذیرش ریسک است و تمایل دارد شانس خود را بیازماید.
- افراد خنثی نسبت به ریسک : سومین گروه افرادی هستند که اصطلاحا آن ها را ریسک خنثی می نامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن می دانند.
- افراد ریسک گریز : این افراد استراتژی محافظه کارانه دارند. یک شخص ریسک گریز ترجیح می دهد که بازده مطمئن به دست آورد و در حالتی که درصد احتمال بالای موفقیت مطرح باشد شرکت می کند.
ارتباط ریسک و بازده
در کنار مفهوم ریسک، مفهوم دیگری نیز همیشه در ادبیات سرمایه گذاری استفاده می شود، مفهومی به نام بازده است. منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمایه گذاری است. این طور فرض کنید که اگر شما بتوانید با سرمایه گذاری در بورس، سرمایه خود را از ۱۰۰ ملیون تومان به ۱۶۰ میلیون تومان افزایش دهید، یعنی توانستید ۶۰ درصد بازدهی را طی یک سال به دست آورید.
حالا ببینیم اگر شما به جای سرمایه گذاری در بورس، به اندازه پول خود اوراق مشارکت از بانک خریداری کرده بودید چه اتفاقی رخ می داد؟ احتمالا با نرخ سود سالانه اوراق مشارکت که حدود ۲۰ درصد تعیین شده است، سرمایه شما پس از یک سال به حدود ۱۲۰ ملیون تومان می رسید، یعنی ۲۰ درصد بازدهی در یک سال! در حقیقت در اوراق مشارکت، بر خلاف سهام، ارزش اوراق ثابت است و سرمایه گذار تنها سود ثابتی را در فواصل زمانی تعریف شده و مشخصی دریافت خواهد کرد.
چرا ریسک سرمایه گذاری مهم است؟
درک این موضوع که سرمایه گذاری ریسک های خودش را دارد و همچنین شناخت پاداش های احتمالی که از سرمایه گذاری کسب می کنید، برای اتخاذ استراتژی های سرمایه گذاری ضروری است. دانستن ریسک های احتمالی پیش روی یک کلاس دارایی یا یک سرمایه گذاری خاص به شما اجازه می دهد که عکس العمل های احساسی را که سرمایه گذاری با خود به همراه دارد بهتر کنترل کنید. در ضمن آگاهی از ریسک بیشتر بعضی سرمایه گذاری ها به شما در تخصیص دارایی های خود و انتخاب دارایی هایی با ریسکی متناسب با موقعیت شما کمک خواهد کرد تا بهتر بتوانید ریسک سرمایه گذاری های خود را مدیریت فرمایید.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
ریسک سرمایه گذاری معمولا شامل ریسک اعتباری، ریسک تجاری، ریسک نقدینگی، ریسک مالی، ریسک ورشکستگی، ریسک تورم، ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نوسان قیمت سهام، ریسک سیاسی و اقتصادی و حاکمیت دولتی ریسک نرخ تبدیل ارز است. در زمان مقایسه سرمایه گذاری های مختلف هر چقدر خطرات و ریسک سرمایه گذاری افزایش یابد، انتظار بازدهی مورد انتظار بیشتر است و یا به عبارتی نرخ بازدهی رابطه مستقیم با میزان خطرات ذاتی سرمایه گذاری انجام شده دارد. برای درک انواع ریسک های سرمایه گذاری در بورس ، این نوع خطرات را از منظر مدیریت مورد ارزیابی قرار می دهیم. در ادامه سعی داریم تمامی انواع ریسک در سرمایه گذاری را عنوان کنیم :
ریسک نرخ بهره : ریسکی که سرمایه گذار در زمان خرید اوراق قرضه قبول می کند و تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش می آید و موجب افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت می شود ریسک نوسان نرخ بهره گفته می شود. اگر نرخ بهره تغییر کند قیمت هم تغییر می کند و تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
ریسک نرخ ارز : نرخ ارز، ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور است. ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییرات در بازده اوراق بهادار که در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی می تواند ایجاد شود. به این دلیل که نرخ ارز مدام در حال نوسان است روی مقدار تولید، فروش، هزینهها و سود شرکت هایی که صادرات و واردات دارند، تاثیرگذار خواهد بود. زمانی که نرخ ارز زیاد شود، شرکت هایی که در زمینه واردات فعالت دارند، مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه می کنند. لذا حاشیه سود آن ها کم خواهد شد، ولی شرکت هایی که صادرات انجام می دهند، در این موقعیت کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری می فروشند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش می دهند.
ریسک بازار : ریسک ناشی از تغییرات ساختاری در اقتصاد مثل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان موجب تغییر بازده می شود که به آن ریسک بازار گفته می شود. همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، ولی سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است.
ریسک تورم : ریسک قدرت خرید با کاهش قدرت خرید مردم در ارتباط است.، در واقع کاهش قدرت خرید به معنای افزایش نرخ تورم خواهد بود. ریسک تورم تمامی اوراق بهادار از جمله سهام ها را تحت تاثیر قرار می دهد. در جامعه ای تورمی قدرت خرید مردم کاهش پیدا می کند، بنابراین تقاضا در بازار کمتر شده و موجب کاهش ارزش سهام های موجود می شود و ریسک تورم نیز از کنترل مدیران شرکت ها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است. ریسک تورم بر اساس قانون فیشر با ریسک بهره مرتبط است. در واقع یعنی نرخ بهره می تواند در اثر تورم افزایش پیدا کند.
ریسک نقدینگی : به ریسکی که در نتیجه عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقد در یک دارایی ایجاد می شود، ریسک نقدینگی گفته می شود. هرچه احتمال نسبت به نقد شدن یک دارایی بیشتر مدیریت ریسک مالی چیست؟ باشد، ریسک نقدینگی کمتر است. وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش پیدا می کند، خریدار در بازار کاهش خواهد یافت، این موضوع باعث ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکت ها می شود. بنابراین قدرت تقاضا کاهش و ریسک سرمایه گذاری افزایش پیدا می کند. ریسک نقدینگی می تواند از رشد بازار جلوگیری کرده و موجب ریزش بازار شود.
ریسک مالی : یکی از منابع تامین مالی شرکت ها، دریافت وام از بانک ها و موسسات مالی است. در حقیقت شرکت با دریافت وام، بدهی های خود را در افزایش خواهد داد. ریسک مالی در واقع ریسک ناشی از بکارکیری بدهی در شرکت است. هرچه بدهی در شرکت بیشتر باشد ریسک مالی افزایش خواهد یافت.
ریسک کشور : ریسک کشور یا ریسک سیاسی به ثبات یک کشور از نظر سیاسی و اقتصادی مربوط است. سرمایه گذارانی که در کشورهای دیگری سرمایه گذاری می کنند باید به اثبات آن کشور از نظر سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند. کشورهایی که از لحاظ سیاسی اقتصادی ثبات بالایی دارند ریسک سیاسی در آنها کمتر است.
ریسک تجاری : تغییر در قیمت ناشی از انجام تجارت های گوناگون در یک صنعت خاص را ریسک تجاری می گویند. با کسب اطلاعات کافی درباره صنعت خاصی که قصد سرمایه گذاری در آن را دارید، می توانید تا مقداری از این ریسک جلوگیری کنید.
مدل های ریسک در اقتصاد
مدل های ریسک مدلهایی هستند که به منظور کاهش خطر ریسک سرمایه در اقتصاد ایجاد شدهاند. به منظور ارزشیابی شرکتها نیازمند نرخی برای تنزیل جریانهای ورودی و خروجی هستیم. در نرخ تنزیل نیز ریسکهای متفاوتی نهفته است. در این مقاله قصد داریم شما را با این مدلها آشنا کنیم. البته این مدلها را در صورتی به طور کامل درک خواهید کرد که مقاله ارزشیابی سهام قسمت اول و دوم را به خوبی مطالعه کرده باشید. همچنین باید آشنایی نسبی با اقتصاد داشته باشید. بنابراین پیشنهاد ما این است که مقالات آموزش اقتصاد از پایه را نیز برسی نمایید.
ماهیت و مدل های ریسک
ریسک همان احتمال است. بسیاری از افراد فکر میکنند ریسک احتمال یا شانس برنده شدن در یک بازی است. باید بگویم اشتباه میکنند! زمانی که در حال رانندگی هستید و کودکی به ناگاه به وسط خیابان میآید و شما سریع ترمز میکنید؛ ممکن است فکر کنید شانس آوردهاید. در حالی که این واکنش شما بود که جان آن کودک را نجات داده است.
در فرهنگ عام مردم ریسک به عنوان بخش بدشانس یا موقعیت همراه با خطر تعریف شده است. در اکثر تعاریفی که برای ریسک ارائه شده است شاهد یک نوع منفی بودن هستیم. در مدیریت مالی اما تعاریف ریسک متفاوت میباشند. البته در بسیاری از این تعاریف تناقضهای بسیاری وجود دارد. از تعاریف متداول ریسک در مدیریت مالی میتوان به اطلاق احتمالی که بازده مورد انتظار سرمایهگذاری با بازده ای که در واقع دریافت میشود تفاوت داشته باشد اشاره کرد. بر اساس این تعریف در صورتی که بازده دریافتی کمتر و یا بیشتر باشد؛ میتوان گفت ریسک شده است. هر کدام پیامدهای مطلوب یا نامطلوب خود را دارد.
انواع ریسک و مدل های ریسک
یک سرمایهگذار با ریسکهای متفاوتی دستوپنجه نرم میکند. بسیاری از این ریسکها میتوانند بر داراییهای خاص همان شرکت تأثیر بگذارند. به این نوع ریسک، ریسک ویژه شرکت گفته میشود.
محصولات
گروه دیگری از انواع ریسک وجود دارد که میتواند شامل محصولات آن شرکت باشد. این گروه دارای طیف گستردهای از انواع ریسکها میباشد. زمانی که مشتری درک درستی از تقاضای محصول ندارد یا محصول تقاضای مناسبی نداشته باشد؛ فعالیتهای تولیدی تحت تأثیر قرار میگیرند. به این طیف گسترده از انواع ریسک، ریسک پروژه شرکت گفته میشود.
رقابت
ریسک رقابتی یکی از انواع ریسک در بازار سرمایهگذاری است. در واقع یکی از مدل های ریسک در بازار به شمار میرود. قوت و ضعف رقبا میتواند بر تجارت شما تأثیر گذار باشد. صنایع بسیاری را میتوان مثال زد که جنگ قیمتها آنها را به زمین زده است. ریسک رقابتی شامل ریسکی است که رقبا برای شما ایجاد میکند.
ریسک بعدی مربوط به عوامل داخلی صنعت است. ریسک صنعت به دلیل محدودیتهای خاص آن صنعت ایجاد میشود.
شرکتها و صنایعی که از شرایط اقتصادی تبعیت میکنند؛ تأثیر پذیری بیشتری از نرخ بهره دارند. همین تأثیر میتواند ریسک آفرین باشد. به این نوع ریسک، ریسک بازار گفته میشود. البته توجه داشته باشید که در ایران دولت کنترل شدیدی بر روی نرخ ارز دارد. البته این کنترلها نمیتواند دائمی باشد. کنترل ارز میتواند بر تمام فعالیتهای کشور مؤثر باشد. در صورت کاهش نرخ ارز پول داخلی ارزش بیشتری پیدا میکند. در نتیجه صادرات موفق میشود. در صورتی که چند شرکت از تفاوت نرخ بهره استفاده کنند؛ این کار ریسک بازار تلقی نمیشود. این کار زمانی ریسک بازار تلقی میشود که بر تمام شرکتهای عرصه بینالملل مؤثر باشد.
انواع مدل های ریسک در بازار مالی
به طور کلی میتوان ریسکهای موجود در بازار مالی را به دو بخش سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم کرد. البته فعالان این صنعت ممکن است این مدلها را با نامهای متفاوتی به یاد داشته باشند اما مفاهیم آنها کم و بیش شبیه یکدیگر است. برایتان مثالی میزنیم تا انواع مدل های ریسک را به خوبی درک کنید.
تولیدکنندگان سرب و مس بخشی از تولیدات خود را در اختیار صنعت دفاعی کشور قرار میدهند. در صورتی که این صنعت بودجه کمی برای خرید سرب داشته باشد؛ در حالی که بودجه خرید مس خود را افزایش داده باشد؛ این کار میتواند فرصتی برای شرکتهای مس و ریسکی برای شرکتهای تولید سرب به همراه داشته باشد. به این نوع ریسک که درون یک صنعت اتفاق میافتد؛ ریسک درونی گفته میشود. این ریسک میتواند بر شرکتها تأثیر بگذارد نه تمام صنعت. به همین دلیل به این ریسکها ریسکهای غیر سیستماتیک گفته میشود. در صورتی که ریسک روی تمام شرکتهای آن صنعت تأثیر بگذارد؛ شاهد ریسک سیستماتیک خواهیم بود.
تصور کنید نرخ بهره یا تسهیلات مالی افزایش یابد. این افزایش بر یک شرکت خاص تحمیل نمیشود. بلکه بر تمام فعالیتهای اقتصادی صنعت تأثیر میگذارد. البته درست است که برخی شرکتها حساسیت بیشتری نسبت به تغییر نرخ بهره یا تغییر نرخ تسهیلات مالی دارند. طبیعی است که سود و ضرر آنها وابستگی بیشتری به این نرخ داشته باشد. به این نوع ریسکها سیستماتیک گفته میشود. ریسک های سیستماتیک در برسی مدل های ریسک از اهمیت بالایی برخوردارند.
زمانی که سرمایهگذاران در مجموعهای از اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنند با ریسکهای تنوعپذیر و تنوع ناپذیر روبهرو میشوند. تجربه نشان داده است ریسک سبد سهام را میتوان با تنوعپذیری کاهش داد. این کار تا زمانی خاص میتوان ادامه داد. این نوع از ریسک تمام فعالیتهای بازار را تحت تأثیر قرار میدهد. ریسک تنوع ناپذیر گفته میشود. این مفهوم قابلیت مقایسه با مفهوم معیار کنترل را نیز دارا است. تا زمانی که سرمایهگذاران با تنوع در سهام بتوانند ریسک را کنترل کنند؛ شاهد ریسک قابلکنترل هستیم.
متنوع سازی و کاهش مدل های ریسک
این تأثیر را میتوان بر افزایش تعداد سهام در سبد سهام نمایش داد. زمانی که تعداد سهام درون سبد سهام را افزایش میدهیم؛ ریسک سرمایهگذاری کاهش پیدا میکند. به مثال زیر توجه کنید.
کوریانس و مدل های ریسک
متنوع سازی سبد سرمایهگذاری تابعی از ضریب همبستگی است. این ضریب به تغییرات A به تناسب B بستگی دارد. با افزایش ضریب همبستگی میان دو دارایی؛ امکان استفاده از متنوع سازی کاهش مییابد. در صورتی که دو دارایی تناسب کامل با هم داشته باشند؛ ریسک آنها نیز به هم نزدیک خواهد بود.
اندازهگیری مدل های ریسک در بازار
بیشتر این مدلهای اندازهگیری از فرآیندی دو مرحلهای ایجاد میشوند.
- توزیع بازده مورد انتظار در مقایسه با بازده تحققیافته
- تفاوت بازده مورد انتظار از بازده تحققیافته
در انتهای این دو مرحله ریسک سرمایهگذاری اندازهگیری میشود. این ریسک به دو گروه تنوعپذیر و تنوع ناپذیر تقسیم کردهایم.
مدل اولیه ریسک و بازده توسط هری مارکویتز در سال 1952 ارائه شد. او گفت ریسک هر دارایی از انحراف استاندارد و میانگین بازده به دست آمده و با افزایش تعداد داراییها گسترش مدل ریسک و بازده پیچیدهتری دارد.
مدل CAMP
ویلیام شارپ از عامل بتا که همان شیبخط گریسون است استفاده کرد تا مدل ریسک و با زده را کاربردی نماید. مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای نام دیگر این مدل است. بر اساس مفروضات این مدل هزینه معاملات و مالیات صفر است. فرض است همه سرمایهگذاران قادرند تا داراییهای مورد نظر خود را معامله کنند. همچنین تمام سرمایهگذاران تمام اطلاعات داراییهای مالی را در دسترس دارند. با این فرضها سرمایهگذاران میتوانند بدون هزینه اضافی سبد متنوعی از داراییها داشته باشند. مدل CAMP یکی از مدل های ریسک مهم در بازار سرمایه است.
مدل CAMP از مدل های ریسک
نرخ بازده بدون ریسک
این نرخ را بر اساس دادههای بانک مرکزی به دست میآورند. حداقل بازدهی که بدون ریسک دریافت میشود را نرخ بازده بدون ریسک میگویند. در حقیقت این نرخ به دلیل کمبود اوراق بهادار منتشر شده با هم تفاوتی ندارند. از نظر تئوری این میزان سود برای تمام سرمایهگذاران قابل دریافت است.
مدل قیمتگذاری آربیتراژ
این مدل اولین بار توسط استیون رأس در سال 1976 ارائه شد. در مدل CAMP مفروض است میان ریسک و بازده دارایی رابطه خطی موجود است و همه سرمایهگذاران از این قاعده پیروی میکنند. در مدل آربیتراژ یا همان APM اما فرض میشود میتوان از فرصتهای سودجویی بهره برد. یعنی دارایی بازده پایینتر و ریسک برابر را فروخت و دارایی با بازده بالاتر خریداری کرد. به این شرایط سرمایهگذاری آربیتراژ میگویند.
استیون رأس مدل CAMP را با دستهبندی متفاوتی ارائه کرد. در مدل او دو دستهبندی اصلی به نامهای ریسک شرکت و ریسک بازار موجود است. در مدل APM ریسک شرکت تابعی از شرایط اثرگذار بر فعالیتهای تجاری، مالی و استراتژیک است. ریسک بازار در مدل ریسک آربیتراژ مجموعهای از متغیرهای اقتصادی که شامل تولید ناخالص ملی، تورم و نرخ بهره میباشد میشود. معادله زیر حاصل مدل قیمتگذاری آربیتراژ است.
مدل قیمت گذاری آربیتراژمدل قیمت گذاری آربیتراژ
در این معادله R بازده تحققیافته، E(R) بازده مورد انتظار، M مجموع عوامل غیرقابل پیشبینی اما مؤثر در بازار و E اجزای ریسک شرکت است. بازده مورد انتظار در این معادله به دلیل ریسکهای موجود در بازار و ریسکهای شرکت با بازده تحققیافته متفاوت است.
سخن پایانی
مدل های ریسک در بازار سرمایهگذاری از موهای سرتان بیشتر نباشد کمتر نیست. این مدلها با تفاوتهای چندانی دستوپنجه نرم نمیکنند. به همین دلیل طبیعی است که بسیاری از آنها را باهم اشتباه بگیرید. دقت داشته باشید که میتوانید در ادامه مقالات الف بورس با ما همراه باشید تا شما را بیشتر با این مفهوم مهم آشنا کنیم. همچنین با سر زدن به دیگر مقالات سایت ما همچون قسمت اول و دوم فعالیت در بازارهای مالی، تفاوت میان سهام عادی و ممتاز، اوراق قرضه و رهنی و به طور کلی مقالات آموزش بورس و اقتصاد میتوانید در امتحانات بزرگ این رشته و به شکل کلیتر در امتحانات اقتصادی زندگی موفقتر عمل کنید.
- اشتراک در توییتر
- اشتراک در فیسبوک
- اشتراک در تلگرام
- اشتراک در پینترست
مطالب زیر را حتما بخوانید:
بررسی رابطه تحلیل تکنیکال در بورس و سرمایه گذاری در بورس
تحلیل تکنیکال در بورس: تحلیل تکنیکال در بورس یا فنی با استفاده از" مطالعه رفتار و حرکات قیمت و حجم سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده" صورت.
آشنایی با سود عملیاتی و سود غیر عملیاتی
آموزش تحلیل بنیادی جهت تعریف سود عملیاتی و سود غیر عملیاتی برای آشنایی با سود عملیاتی و سود غیر عملیاتی در فرآیند آموزش تحلیل بنیادی به شکل کامل این موارد توضیح.
گام های اساسی در مسیر آموزش بورس
گام های اساسی در مسیر آموزش بورس : اولین نکته و اساسی ترین موضوع در آموزش بورس این است که باید به یاد داشته باشید شما باید با مازاد سرمایه.
بورس چیست؟ قسمت سوم
دکتر ترحمی از بزرگان بورس و بازار های مالی توضیح میدهد: قسمت اول قسمت دوم ( قسمت قبلی) اگر قسمت این بوده که شغل مناسبی نداشتید، یک مدت تحملش.
همه چیز درباره حق تقدم سهام
حق تقدم سهام در بورس یکی از المانهای مهم برای افرادی است که میخواهند در بازار بورس به مالومنالی برسند و سود ببرند. در این مقاله به برسی همهچیز در.
هيات مديره شركت کيست؟
آموزش معاملات آتی سکه و سهام
معاملات آتی سکه و سهام از جمله معاملاتی است که میتوان با سرمایه کم نیز انجام داد. شما میتوانید با سرمایه کمی وارد شوید اما حتی بیشتر از پنج برابر.
اطلاعات زدگی مانع موفقیت
باربارا شیفمن در مقالهی «اطلاعات زدگی مانع موفقیت» راجع به اطلاعات زدگی، دور شدن از فضای پیرامون خود و عدم تعادل صحبت میکند. با یکدیگر به سراغ مقالهی او میرویم.
تحلیل بنیادی و درک صورت های مالی شرکت های بورسی
مزایای درک صورت های مالی شرکت های بورسی: تجزیه و تحلیل و درک صورت های مالی شرکت های بورسی ، صاحبان سرمایه و سرمایه گذاران را نسبت به عملکرد شرکت های.
ارزش ذاتی سهام چگونه محاسبه می شود؟
ارزش ذاتی سهام از اصطلاحات آموزش بورس به شمار می آید که بر اساس آموزش تحلیل بنیادی، تحلیل گر با محاسبه نمودن ارزش ذاتی سهام در قیاس با ارزش بازار.
شرکت ها و انواع آن
شرکت ها و انواع آن از زمانهاي گذشته بازرگانان براي دسترسي به وجوه بيشتر و همچنين پوشش ريسك كسب و كار خود در پي يافتن شراكت با افراد ديگر بودند.
افزایش سرمایه و راه های آن
افزایش سرمایه یکی از کارهایی است که همه می خواهند آن را انجام دهند. این عبارت در تخصص های مختلف معانی متفاوتی نیز می دهد. در برخی صنف ها حتی.
دیدگاه شما