ریسک و بازده چه می‌گوید؟


شیوه مناسب سرمایه گذاری با آشنایی با ویژگی های فردی

امروز خوشبختانه در بورس برای همه افراد، با سطوح مختلف ریسک‌پذیری، امکان سرمایه‌گذاری وجود دارد، یعنی حتی افراد بسیار ریسک‌گریز، افراد بسیار ریسک‌پذیر و افرادی‌که در بین این طیف سطوح ریسک‌پذیری متفاوتی دارند، همگی می‌توانند با انتخاب شیوه مطلوب خود، اقدام به سرمایه‌گذاری در بورس نمایند؛ نوعی سرمایه‌گذاری که بطور کامل منطبق بر ویژگی‌های فردی آنها باشد.

پیشتر، مفهوم ریسک و بازده را توضیح دادیم و با بیان یک مثال ساده، گفتیم که بین ریسک و بازده، رابطه مستقیمی وجود دارد، به این معنا که پذیرش ریسک بیشتر از سوی یک سرمایه‌گذار، به معنای انتظار وی برای کسب بازدهی بالاتر است و در مقابل، پذیرش ریسک کمتر از سوی سرمایه‌گذار، به معنای آن است که وی، به کسب بازدهی پایین‌تر نیـز رضایت دارد .

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازار سرمایه (سنا)، همه تصمیمات سرمایه‌گذاری بر اساس روابط میان ریسک و بازده صورت می‌گیرد؛ زیرا از یک‌سو سرمایه‌گذاران به‌دنبـال حداکثـر ‌کردن بازده خود از سرمایه‌گذاری هستند و از سوی دیگر، به ‌علت شرایط عدم اطمینـان که بر بخش عمده‌ای از فضای سرمایه‌گذاری حاکم است، با ریسک مواجه‌اند .

با این اوصاف، آنچه که بسیار اهمیت دارد، این است که سرمایه‌گذار براساس میزان ریسک‌پذیری خود، گزینه‌های مناسب برای سرمایه‌گذاری را انتخاب کند. افرادی که تحمل پذیرش ریسک را دارند، می‌توانند مستقیما اقدام به خرید سهام کنند ولی به کسانی که تحمل پذیرش ریسک ندارد، توصیـه نمی‌شود که مستقیما سهام بخرد، چون قیمت سهام همواره در حال نوسان است و سود تضمین شده‌ای به آن تعلق نمی‌گیرد.

برای چنین افرادی سرمایه‌گذاری بدون ریسک مناسب است که نمونه آن می‌تواند خرید اوراق مشارکت باشد. سود اوراق مشارکت به فرد پرداخت می‌شود و هیچ‌گونه ریسکی نسبت به کاهش سود یا از دست رفتن اصل سرمایه وجود ندارد .

بنابراین شاید بتـوان گفت اولین و مهمترین گام برای سرمایه‌گذاری در بورس، شناخت کافی از ویژگی‌های فردی و تصمیم‌گیری براساس این ویژگـی‌ها است. نمودار زیر رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار یک سرمایه‌گذار را نشان می‌دهد :

دایره سبـز، بیانگر زمانی است که این سرمایه‌گذار، تمایل به پذیرش هیچ میزان ریسکی ندارد. این نمودار نشان می‌دهد که فرد مذکور در شرایط عدم پذیرش ریسک، انتظار دارد حداقل 20 درصد بازدهی به دست آورد. فرد در این حالت ممکن است به خرید اوراق مشارکت روی بیـاورد .

دایره نارنجی، شرایطی را نشان می‌دهد که فرد مذکور، حاضر به پذیرش مقداری ریسک شده‌ است، در این حالت، وی انتظار خواهد داشت که حداقل 40 درصد بازدهی، بدست آورد، یعنی 20 درصد بازدهی بیشتر از حالتی که هیچگونه ریسکی متحمل نشده بـود .

اما دایره قرمز، بیانگر شرایطی است که فرد مذکور حاضر شده است ریسک بسیار بیشتری را بپذیرد، در چنین شرایطی، وی انتظار دارد پاداش مناسبی در ازای پذیرش این میزان ریسک دریافت کند، بنابراین حداقل بازدهی مورد انتظار وی، عددی مثل 60 درصد خواهد بود .

این نمودار به خوبی نشان می‌دهد که چگونه افراد پس از درک کامل و واقع‌بینانه نسبت به ویژگی‌های فردی و میزان ریسک‌پذیری خود، می‌توانند شیوه مناسب برای سرمایه‌گذاری را انتخاب کنند .

نکته‌ای که باید به آن اشاره شـود، این است که امروز خوشبختانه در بورس برای همه افراد، با سطوح مختلف ریسک‌پذیری، امکان سرمایه‌گذاری وجود دارد، یعنی حتی افراد بسیار ریسک‌گریز، افراد بسیار ریسک‌پذیر و افرادی‌که در بین این طیف سطوح ریسک‌پذیری متفاوتی دارند، همگی می‌توانند با انتخاب شیوه مطلوب خود، اقدام به سرمایه‌گذاری در بورس کنند؛ نوعی سرمایه‌گذاری که بطور کامل منطبق بر ویژگی‌های فردی آنها باشد .

البته باید توجه داشت که راه‌های بسیار زیادی نیز برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری در بورس وجود دارد که در آینـده، به آنها اشاره خواهیم کرد .

مدیریت ریسک سرمایه گذاری

مدیریت ریسک سرمایه گذاری

در بازار سهام، رابطه قوی بین ریسک و بازده وجود دارد. در واقع هرچقدر که ریسک بیشتر باشد، بازده نیز افزایش خواهد یافت. اما چیزی که اهمیت دارد این است که چگونه می توان این ریسک را مدیریت کرد. در اصطلاحات مالی، مدیریت ریسک، فرآیند شناسایی و ارزیابی ریسک و سپس تدوین استراتژی هایی برای مدیریت و به حداقل رساندن آن، در حالیکه بازده را به حداکثر می رساند، می باشد. ریسک و نوسانات قیمتی همواره در بازارهای مالی وجود دارند و افرادی در این زمینه موفق هستند که بتوانند فرآیند مدیریت ریسک را به خوبی انجام دهند. در این مقاله قصد داریم که شما را با مفهوم مدیریت ریسک و استراتژی های آن آشنا کنیم.

مدیریت ریسک به چه معناست؟

مدیریت ریسک چیست

سرمایه گذاری در هر بازار مالی از جمله بورس، مقداری از ریسک را می طلبد و برای اینکه یک سرمایه گذار این ریسک را بپذیرد، باید به طور مناسبی ریسک قابل جبران باشد. این غرامت به صورت موضوعی به نام حق بیمه ریسک می باشد. بنابراین ریسک برای سرمایه گذاری در بورس مهم است؛ زیرا بدون ریسک هیچگونه سودی حاصل نمی شود. سرمایه گذاران موفق از استراتژی های مدیریت ریسک بازار سهام برای به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن سود استفاده می کنند. در بازارهای مالی از جمله بورس ایران، به طور کلی دو نوع ریسک وجود دارد:

ریسک بازار

ریسک بازار از احتمال افزایش یا کاهش قیمت ها در بازارهای مالی حاصل می شود. در واقع نوسانات قیمتی موجود در بورس و فرابورس می تواند نمونه ای از ریسک بازار باشد.

ریسک تورم

ریسک دیگر یعنی تورم، در واقع کاهش قدرت خرید ناشی از افزایش قیمت کالاها و خدمات در طول زمان است. ریسک تورم در سرمایه گذاری های طولانی مدت مورد توجه قرار می گیرد؛ چراکه در کوتاه مدت ریسک بازار از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین این ریسک بازار است که می تواند تا حدی کنترل شود؛ اما ریسک تورم قابل کنترل نیست.

استراتژی های مدیریت ریسک

استراتژی های مدیریت ریسک

استراتژی های خاصی وجود دارند که می توانند برای کاهش و مدیریت ریسک در بازار سهام استفاده شوند که در ادامه به معرفی تعدادی از آن ها می پردازیم.

روند بازار را دنبال کنید

این موضوع یکی از روش های اثبات شده برای به حداقل رساندن خطرات در بازار سهام است. مسئله این است که، تشخیص روند در بازار دشوار است و روندها ممکن است خیلی سریع تغییر کنند. روند بازار ممکن است یک ماه یا یک سال و یا حتی بیشتر نیز ادامه داشته ریسک و بازده چه می‌گوید؟ باشد. همچنین روندهای کوتاه مدت نیز در دل روندهای بلند مدت وجود دارند.

متنوع سازی پرتفوی

یکی دیگر از استراتژی های مفید مدیریت ریسک در بازار سهام، متنوع سازی ریسک خود با سرمایه گذاری در یک پرتفوی یا سبد مناسب است. در پرتفوی، سرمایه گذاری خود را به چندین شرکت، بخش و کلاس دارایی متنوع می کنید. این احتمال وجود دارد که در حالیکه ارزش یک سرمایه گذاری خاص کاهش می یابد، ممکن است ارزش سرمایه گذاری دیگر افزایش یابد. صندوق های سرمایه گذاری یک روش دیگر برای متنوع سازی تأثیرات است. بنابراین، برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری خود می توانید از این استراتژی استفاده کنید.

حد ضرر

تاثیر حد ضرر در مدیریت ریسک

حد ضرر وسیله دیگری است که با رعایت آن، در صورت سقوط قیمت سهام، بیشتر ضرر نمی کنید. در این استراتژی، سرمایه گذار این گزینه را دارد که در صورت سقوط قیمت سهام به زیر یک حد معین، سهام خود را برای جلوگیری از ضرر بیشتر بفروشد.

وارن بافت در توصیه ای جالب به تمام سرمایه گذاران می گوید: "ضرر نکنید!" اما بازار سهام با ریسک ضرر آمیخته شده است ولی خوشبختانه استراتژی های کافی برای یک سرمایه گذار عاقل برای محافظت از پول خود و اطمینان از سود وجود دارد. استفاده دقیق و به موقع از این گزینه ها به شما کمک می کند تا مدیریت ریسک خوبی داشته باشید.

مدیریت ریسک در همه حوزه های مالی وجود دارد. کارگزاران سهام از ابزارهای مالی و معاملات آتی استفاده می کنند و مدیران مالی از استراتژی هایی مانند متنوع سازی سبد سهام، تخصیص دارایی و اندازه گیری موقعیت، برای کاهش یا مدیریت موثر ریسک استفاده می کنند. به هر حال روش هایی که در این قسمت گفته شد، همگی با مدیریت صحیح امکان پذیر می باشد.

عواقب عدم مدیریت ریسک

مدیریت ناکافی ریسک می تواند عواقب شدیدی را برای شرکت ها، افراد و اقتصاد به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال، حباب مسکن در سال 2007 در ایالات متحده که به ایجاد رکودی بزرگ انجامید، ناشی از تصمیمات و مدیریت نادرست بود. در آن دوره وام دهندگانی بودند که وام های رهنی را به افرادی با اعتبار ضعیف ارائه می دادند که این موضوع باعث ریسک های جبران ناپذیری شد و در نهایت، رکود اقتصادی نتیجه این مدیریت بد شد.

نحوه مدیریت ریسک

ما تمایل داریم به "ریسک" با دید عمدتا منفی نگاه کنیم. با این حال، در دنیای سرمایه گذاری، ریسک ضروری است و از عملکرد مطلوب جدا نیست.

تعریف رایج از ریسک سرمایه گذاری، انحراف از نتیجه مورد انتظار است. ما می توانیم این انحراف را به صورت مطلق یا نسبت به چیز دیگری، مانند یک معیار بازار بیان کنیم.

اگرچه ممکن است این انحراف مثبت یا منفی باشد، اما متخصصان سرمایه گذاری معمولاً این ایده را قبول می کنند که چنین انحرافی، مقداری از نتیجه در نظر گرفته شده برای سرمایه گذاری های شما را نشان می دهد. بنابراین برای دستیابی به بازده بالاتر انتظار می رود که خطر بیشتری را بپذیریم.

همچنین یک ریسک دیگر نیز وجود دارد که باعث افزایش نوسانات می شود و متخصصان سرمایه گذاری به طور مداوم به دنبال راه هایی برای کاهش چنین بی ثباتی هستند و در مورد چگونگی انجام این کار توافق روشنی بین آن ها وجود ندارد.

نکته: اینکه یک سرمایه گذار چقدر نوسان را بپذیرد، کاملا به تحمل سرمایه گذار در برابر ریسک بستگی دارد.

در مورد یک متخصص سرمایه گذاری، باید بدانیم تحمل آن ها برای رسیدن به اهداف سرمایه گذاریشان چقدر ریسک و بازده چه می‌گوید؟ است. یکی از معیارهای مخاطره پذیری متداول، که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، اندازه گیری آماری و استفاده از انحراف معیار است. شما به متوسط بازده سرمایه گذاری نگاه می کنید و سپس میانگین انحراف معیار آن را در همان بازه زمانی می یابید. این به سرمایه گذاران کمک می کند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند. اگر آن ریسک و بازده چه می‌گوید؟ ها معتقد باشند که از نظر مالی و عاطفی می توانند ریسک را تحمل کنند، اقدام به سرمایه گذاری می کنند.

جمع بندی

مدیریت ریسک در بازار سهام

برای اینکه بهترین سرمایه گذاری را در بورس و سایر بازارهای مالی داشته باشید و به نتیجه مطلوب خود برسید، کافی است ریسک های خود را به بهترین نحو مدیریت کنید و تجربه ها نشان داده است افرادی که مدیریت ریسک را در سرمایه گذاری های خود در نظر گرفته اند، عملکرد بهتری را خلق کرده اند.

مدل CAPM یا قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای چیست؟

مقدمه‌ای بر مدل capm یا قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه

ریسک جزء جدایی‌ناپذیر سرمایه‌گذاری است؛ بازار بورس و اوراق بهادار نیز از این قاعده مستثنی نیست و ممکن است گاهی در این بازار متحمل ریسک بالایی شویم. در حقیقت هرچه میزان بازده مورد انتظار ما بیشتر باشد، مجبور به تحمل ریسک بالاتری خواهیم بود. طبیعتاً هیچ سرمایه‌گذاری علاقه‌مند نیست که ریسک بالایی را بپذیرد و متحمل ضرر و زیان شود به همین دلیل مدل‌های متفاوتی برای کشف رابطه‌ی بین ریسک و بازده مورد انتظار ایجاد شده است که یکی از آن‌ها مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه یا به‌ اختصار CAPM است. در این مقاله قصد داریم به توضیح این مدل بپردازیم و نکات آن را مورد بررسی قرار دهیم.

تعریف مدل capm

مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای که در زبان انگلیسی به آن Capital Asset Pricing Model یا به‌اختصار CAPM گفته می‌شود، رابطه‌ی بین ریسک سیستماتیک (بتا β) و نرخ بازده مورد انتظار دارایی سرمایه‌ای را توصیف می‌کند. این مدل اغلب برای قیمت‌گذاری اوراق بهاداری که ریسک بالایی دارند مورداستفاده قرار می‌گیرد. هدف از فرمول CAPM این است که ارزیابی کند آیا یک سهم زمانی که ریسک و ارزش زمانی پول با بازده مورد انتظار آن مقایسه می‌شود، منصفانه ارزش‌گذاری می‌شود یا خیر. در ادامه به فرمول کلی این مدل و تعریف اجزای آن می‌پردازیم.

فرمول مدل CAPM

برای سرمایه‌گذاری در یک سهام، باید بازده‌ای را که سهم ایجاد می‌کند متناسب با ریسک باشد تا سرمایه‌گذار ترغیب شود سرمایه‌گذاری کند. مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای capm می‌گوید بازده مورد انتظار از مجموع نرخ بازده بدون ریسک و صرف ریسک ضرب در بتا، به دست می‌آید. به عبارتی:

تشریح متغیرهای مدل CAPM

متغیرها یا پارامترهایی را که در فرمول capm در بالا آورده شد، در این بخش توضیح داده‌ایم.

بازده مورد انتظار دارایی سرمایه‌ای:

بازدهی که انتظار داریم از سرمایه‌گذاری در یک دارایی یا سهم، به دست آوریم.

نرخ بازده بدون ریسک:

نرخ بازده بدون ریسک نشان‌دهنده‌ی بازدهی بدون تقبل هیچ‌گونه ریسک اضافی است. در حقیقت با گذشت زمان ارزش پول تغییر می‌کند و با توجه‌ به اینکه ارزش پول در آینده کاهش پیدا خواهد کرد و ذات سرمایه‌گذاری ریسک را در بردارد، نرخی محاسبه می‌شود که این موارد را پوشش دهد. این نرخ صرفاً بر اساس ارزش زمانی پول و ریسک ناشی از سرمایه‌گذاری محاسبه می‌شود و به دیگر ریسک‌های احتمالی توجه نمی‌شود.

اگر مایل به سرمایه‌گذاری پرریسک و کسب سودی بالاتر از میانگین بازار هستید، پیشنهاد می‌کنیم با صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه ، به طور کامل آشنا شوید.

بازده بازار:

نرخ بازده بازاری که در آن سرمایه‌گذاری می‌کنیم. در واقع این بازده مقدار قطعی و ثابتی ندارد و با توجه‌ به پیش‌بینی‌ها تعیین می‌شود.

صرف ریسک بازار:

صرف ریسک میزان بازده مازاد بر بازده بدون ریسک است. در واقع تفاضل بازده بازار و نرخ بازده بدون ریسک، صرف ریسک بازار نامیده می‌شود. مثلاً اگر کل شاخص بازار، یک سهم در نظر گرفته شود، این سهم مقداری ریسک دارد که به طور مثال گفته می‌شود 15 درصد بالای آن به ما بازده داده می‌شود. در نتیجه ما ۱۵ درصد بالاتر از نرخ بدون ریسک سود خواهیم کرد. به این مقدار صرف ریسک بازار گفته می‌شود.

بتای سرمایه‌گذاری:

ضریب بتا نشان می‌دهد یک سرمایه‌گذاری در مقایسه با کل بازار چه میزان بی‌ثبات و نوسان پذیراست. به بتا شاخص ریسک سیستماتیک نیز گفته می‌شود. در واقع بتا معیاری است که نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری چقدر ریسک به پرتفویی که شبیه بازار است، اضافه می‌کند. به‌عنوان‌مثال:

به طور مثال اگر بتا برابر ۲ باشد به این معنا است که دوبرابر بازار ریسک کرده‌ایم. اگر از منظر فرمولی به این قضیه نگاه کنیم، این‌طور است که بتا ضرب در صرف ریسک بازار می‌شود تا نسبتی که بتای سهام دارد در صرف ریسک بازار ضرب شود و مقدار صرف ریسک سهام محاسبه می‌شود. در ادامه با جمع‌کردن این مقدار با نرخ بازده بدون ریسک، مقدار بازده مورد انتظار دارایی محاسبه می‌شود.

بتا از منظر فرمولی برابر است با:

مثالی از نحوه‌ی محاسبه در فرمول capm یا مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای:

بازده موردنظر سهام شرکت الف را با استفاده از مقادیر زیر محاسبه کنید.

نمایش تصویری مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای capm

برای نمایش تصویری فرمول مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای CAPM از security market line(sml) استفاده کنیم. خط sml روی نموداری رسم می‌شود که محور افقی آن بتا و محور عمودی آن بازده مورد انتظار از سهام است. در واقع این رابطه نشان می‌دهد که بازده سهام موردنظر فقط به یک عامل بستگی دارد که به آن شاخص ریسک سیستماتیک یا بتا می‌گوییم. در واقع مدل capm بیان می‌کند که بازده سهام موردنظر به این که نوسانات سهام موردنظر ما چه ارتباطی با نوسانات بازار دارد، مربوط است.

نمایش تصویری مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای

محدودیت‌های محاسبه‌ی نرخ بازده بدون ریسک در مدل CAPM

نرخ بازده بدون ریسک در مدل مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای CAPM معمولاً برابر با نرخ اوراق‌قرضه‌ی دولتی است. چرا که سرمایه‌گذاری در این اوراق کم‌ریسک‌ترین سرمایه‌گذاری ممکن است. به همین دلیل نرخ این اوراق به‌عنوان معیاری برای نرخ بازده بدون ریسک قرار می‌گیرد. البته محاسبه‌ی این نرخ دارای پیچیدگی‌های خاص خودش است که محاسبه‌ی دقیق مقدار این پارامتر را مشکل می‌کند. اینکه این نرخ را برابر با نرخ اوراق‌قرضه‌ی دولتی قرار دهیم، ساده‌ترین شکل محاسبه‌ی آن است که مقدار دقیقی را نیز به ما نمی‌دهد و باید یک ضریب خطا برای آن در نظر بگیریم. علاوه بر این موارد دیگری که در محاسبه‌ی نرخ بازده بدون ریسک باید در نظر بگیریم عبارت‌اند از:

  • ریسک نکول نداشته باشد: سرمایه‌گذاری بدون ریسک سرمایه‌گذاری است که ریسک نکول نداشته باشد. عدم وجود ریسک نکول به این معنی است که عرضه‌کننده اوراق بتواند پولی که باید به ما پرداخت کند را در زمان مقرر، تسویه کند. درصورتی‌که پرداخت پول حتی یک روز هم به تعویق بیفتد، عرضه‌کننده‌ی موردنظر دچار نکول شده است.
  • ریسک سرمایه‌گذاری مجدد نداشته باشد: باتوجه‌به افق سرمایه‌گذاری، اوراق را انتخاب کنیم تا نرخ بازده بدون ریسک آن متناسب با سرمایه‌گذاری ما باشد. به‌عنوان‌مثال اگر انتخاب ما سرمایه‌گذاری ۵ ساله است، از نرخ بدون ریسک اوراق ۵ ساله استفاده کنیم. اگر افق دید ما ۵ ساله باشد اما از نرخ بازده بدون ریسک اوراق یک‌ساله استفاده کنیم، ممکن است هرسال نرخ بازده بدون ریسک متفاوتی داشته باشیم و محاسبات ما دچار خطا گردد.

محدودیت‌های مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای capm :

مدل capm محدودیت‌هایی دارد که در ادامه مهم‌ترین موارد آن را بیان می‌کنیم:

  • مفروضات غیرواقعی دارد: مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه یک سری مفروضاتی دارد که در دنیای واقعی امکان‌پذیر نیستند. این مدل بر دو فرض استوار است که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم.
  • بازار سرمایه بسیار رقابتی و کارا است، یعنی اطلاعات به‌سرعت پخش می‌شود و قیمت سهم نیز از این اطلاعات تأثیر می‌پذیرد و تغییر می‌کند.
  • فرضیه‌ی دوم بیان می‌کند که بازار سرمایه تحت تسلط سرمایه‌گذاران منطقی و ریسک‌گریز است که انتظارات یکسانی دارند. این دو فرضیه اگرچه ایده‌آل به نظر می‌رسند اما امکان وقوع آن‌ها در دنیای واقعی دور از انتظار است.
  • امکان محاسبه‌ی دقیق پارامترهای مدل وجود ندارد. همان‌طور که قبلاً به این موضوع اشاره کردیم، امکان محاسبه‌ی دقیق نرخ بازده بدون ریسک و صرف ریسک بازار وجود ندارد.
  • این مدل عملکرد خوبی برای توصیف داده‌های گذشته نداشته است. طبق این مدل باید بازده یک سهم را صرفاً بر اساس بتا بتوانیم توصیف کنیم. در عمل این امر غیرممکن است چرا که رابطه قوی و مستقیمی بین بازده و بتا وجود ندارد. برای این که بتوانیم تغییرات بازده را محاسبه کنیم به پارامترهای دیگری نیز نیاز داریم. مانند نسبت‌های p/e ، p/b و اندازه شرکت و موارد دیگر بستگی دارد.

به دلیل محدودیت‌هایی که مدل capm دارد، بعدها مدل‌های دیگری نیز ارائه شد. در این مدل‌ها پارامترهای دیگری نیز به مدل capm افزوده شد تا بتواند تغییرات بازده را بهتر توصیف کند. البته همه‌ی مدل‌های جایگزین نیز محدودیت‌هایی دارند؛ به همین دلیل مدل CAPM به دلیل سهولت استفاده و دید خوبی که از ارزش سهام و اوراق بهادار به سرمایه‌گذاران می‌دهد، به طور گسترده‌ای مورداستفاده قرار می‌گیرد.

ریسک سیستماتیک و ریسک سیستمی در مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای

در بخش های ابتدایی این مقاله از ریسک سیستماتیک یاد شد. در ادامه و در راستای افزایش دانش سرمایه‌گذاری به توضیح ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک پرداخته‌ایم.

ریسک سیستماتیک: این ریسک مربوط به ریسک ذاتی کل بازار است و نمی‌توان آن را پیش‌بینی کرد یا از آن اجتناب کرد. این ریسک همواره در بازار سهام وجود دارد و مربوط به یک صنعت یا شرکت خاص نیست. همان‌طور که قبلاً اشاره کردیم، با استفاده از بتا می‌توان ریسک یک سرمایه‌گذاری را نسبت به ریسک کل بازار مقایسه کرد. اگر بتا بالاتر از یک باشد، ریسک سیستماتیک سهام زیاد است و اگر پایین‌تر از یک باشد، ریسک سیستماتیک کمتری را متحمل می‌شویم. این ریسک اغلب از اخبار کلان کشور یا جهان ناشی می‌شود. به‌عنوان‌مثال تحریم، جنگ، تورم، نوسانات ارز و عواملی ازاین‌قبیل، باعث شکل‌گیری ریسک سیستماتیک شده‌اند.

ریسک غیرسیستماتیک (سیستمی): به ریسکی که مختص به یک صنعت یا شرکت خاص است ریسک سیستمی گفته می‌شود. این ریسک ناشی از عملکرد و سیاست‌گذاری‌های یک شرکت است؛ به همین دلیل با استفاده از تغییر رویه‌های مدیریتی و استراتژی‌های موجود، قابل‌کنترل و مدیریت است. یکی از راه‌های کاهش ریسک سیستمی، ایجاد تنوع در پرتفوی است. به این صورت که اگر یکی از شرکت‌هایی که سهامش را خریداری کرده‌ایم، متضرر شود، درصد کمی از پرتفوی ما را تشکیل دهد و متحمل ضرر و زیان بالایی نشویم.

جمع‌بندی

برای اینکه بتوانیم بازده مورد انتظار سهام موردنظر خود را محاسبه کنیم از مدل‌هایی استفاده می‌کنیم که یکی از مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای مدل capm است. در این مدل رابطه‌ی خطی بین بازده‌ی موردنیاز در یک سرمایه‌گذاری و ریسک سیستماتیک مربوط به آن را مشاهده می‌کنیم. مدل capm با وجود محدودیت‌ها و کاستی‌هایی که دارد، به دلیل سهولت استفاده، همچنان به طور گسترده‌ای مورداستفاده قرار می‌گیرد.

پاداش انتظاری در بورس‏ تهران/ متهمان صرف ریسک بالای سهام در ایران معرفی شدند

پاداش انتظاری در بورس‏ تهران/ متهمان صرف ریسک بالای سهام در ایران معرفی شدند

جدیدترین داده‌ها از صرف ریسک سهام تا حدودی نشان می‌دهد که چرا خریدار چندانی در بورس تهران مشاهده نمی‌شود. آماری که حکایت از رتبه ۱۳۹ایران در میان ۱۹۰کشور مورد بررسی دارد. بازار سهام ایران از صرف ریسک ۶۷/ ۱۰درصدی برخوردار است که می‌گوید: در کنار نابازارسازهای بورس تهران، افزایش ریسک‌های سیستماتیک و انتظارات تورمی، بازده مورد انتظار برای سرمایه‌گذاران ریسک و بازده چه می‌گوید؟ بورسی را افزایش داده است و حالا سرمایه‌گذاران تنها در ازای دریافت پاداش بیش از ۳۱درصدی حاضرند وارد بورس تهران شوند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ در بازار دارایی‌ها به ندرت می‌توان سرمایه‌گذاری را یافت که ریسکی بپذیرد و طلب پاداش نکند. هر چند در بازارهای گاوی یا صعودی، برآورد ذهنی از ریسک کاهش یافته و به اصطلاح سرمایه‌گذار وارد فاز جنون شده و بازار را عاری از ریسک تصور می‌کند اما در روزهای رکودی بازارها، شرایط به‌گونه‌ای متفاوت رقم می‌خورد. جدیدترین آمارها از صرف ریسک سهام تا حدودی نشان می‌دهد که چرا خریدار چندانی در بورس تهران مشاهده نمی‌شود و بازار توانی برای رشد ندارد.

آماری که حکایت از رتبه ۱۳۹ ایران در میان ۱۹۰ کشور مورد بررسی دارد. بر اساس آمار و ارقام منتشر شده، بورس تهران از صرف ریسک ۶۷/ ۱۰‌درصدی برخوردار است که نشان می‌دهد در کنار نواقص بازار سرمایه ایران، فزونی یافتن ریسک‌های سیستماتیک طی سال‌های اخیر، نرخ بازده مورد انتظار برای سرمایه‌گذاری در بورسی که با رکودی فرسایشی دست و پنجه نرم می‌کند را افزایش داده است و حالا سرمایه‌گذاران تنها در ازای دریافت پاداش بیش از ۳۱درصدی حاضرند وارد بازار سهام شوند. البته کارشناسان معتقدند منفی بودن نرخ بهره واقعی در ایران و دستوری تعیین شدن آن، عاملی است که محاسبه صرف ریسک سهام را با انحرافاتی مواجه کرده است، با این حال بدون آمار و ارقام نیز می‌توان دریافت که زیان‌های وارده به سرمایه‌گذاران در کنار رکود فرسایشی ۱۷ ماهه در بازاری که تقریبا هیچ یک از معیارهای یک بازار آزاد را در اختیار ندارد، چه میزان سطح ریسک بازار را افزایش داده که حتی پتانسیل‌های بنیادی نیز نمی‌توانند به محرکی برای ورود پول‌ها تبدیل شوند؛ دقیقا همان عاملی که در ماه‌های نخست سال ۹۹، بورس تهران را در ذهن سرمایه‌گذاران به بازاری بدون ریسک تبدیل کرده بود.

صرف ریسک چیست؟

ریسک یکی از کلیدی‌ترین مشخصه‌های شکل‌گیری تصمیم در حوزه سرمایه‌گذاری، امور مربوط به بازارهای مالی و انواع فعالیت‌های اقتصادی است. آگاهی از ریسک شرکت‌ها و شناخت عوامل موثر بر آن از مباحث مهم بازار سرمایه است که می‌تواند نقش‌به‌سزایی در تصمیم‌گیری‌ها ایفا کند؛ زیرا بازده سهام شرکت‌ها تابعی از ریسک است و سرمایه‌گذاران به فرآیند پیش‌بینی یا شکل‌گیری ریسک، توجه خاصی دارند. صرف ریسک (Risk Premium) در اصل میزان بازده اضافی بر بازده بدون ریسک است. به بیانی دیگر، زمانی که در بازار سهام، سرمایه‌گذاری انجام می‌شود بنا به نوع سهم انتخاب شده و ریسک مرتبط با آن، سرمایه‌گذار بازدهی بیشتر را بر اساس ریسک متحمل شده طلب می‌کند. این بازده مورد تقاضا صرف ریسک است. پس به مقدار بازده اضافه شده به بازده بدون ریسک در یک سرمایه‌گذاری (خرید سهم) صرف ریسک گفته می‌شود.

صرف ریسک در حالت ساده، پاداش مطالبه شده از سوی سرمایه‌گذار برای انتقال ثروت از دارایی بدون ریسک به دارایی ریسکی مانند سهام است. اگر نرخ بدون ریسک در ایران را حدود ۲۰‌درصد در نظر بگیریم (که با توجه به تعریف دستوری این نرخ، محاسبات کمی با انحراف مواجه می‌شود)، صرف ریسک ۶۷/ ۱۰درصدی بازار سهام ایران نشان می‌دهد که نرخ بازده مورد انتظار سرمایه‌گذار و آن نرخی که قرار است مبنای ارزشیابی سهام باشد، بیش از ۳۱‌درصد خواهد بود.

انحرافات تعیین ریسک سرمایه‌گذاری در بورس

همان‌طور که اشاره شد، نرخ بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاران برای پذیرش ریسک اضافی، توسط دو متغیر نرخ بازده بدون ریسک (Risk-free Rate) و صرف ریسک سهام (Equity Risk Premium)، به‌عنوان اجزای تشکیل‌دهنده نرخ تنزیل برآورد می‌شود. در کشورهایی که از یک بازار اوراق قرضه فعال برخوردارند، نرخ بازده بدون ریسک با انجام تعدیلاتی برابر نرخ اوراق خزانه بلندمدت (معمولا ۱۰ سال) در نظر گرفته شده و ارزشیابی توسط کارشناسان با استفاده از همین نرخ‌ها انجام می‌شود. اما چالش اصلی در ایران، نبود اوراق قرضه فعال است. از این رو کارشناسان مجبورند ریسک و بازده چه می‌گوید؟ نرخ بازده بدون ریسک را برابر نرخ مصوب سپرده‌ بانکی یا نرخ اوراق خزانه در نظر بگیرند که در واقعیت بدون ریسک نیستند و از آنجا که دستوری تعیین می‌شود، قابل اتکا نیز نیستند. در چنین شرایطی کارشناسان توصیه می‌کنند برای محاسبه نرخ بازده بدون ریسک باید به نرخ تورم انتظاری و نرخ رشد مورد انتظار رجوع شود و به این طریق نرخ بازده بدون ریسک را برای ارزشیابی سهام شرکت برآورد کرد. البته باید توجه داشت در نهایت آنچه محاسبه می‌شود بازده بدون ریسک نیست بلکه جایگزین بازده بدون ریسک است.

آمارها چه می‌گوید؟

جدیدترین آمارها از صرف ریسک سرمایه‌گذاری در کشورهای مختلف در قاره‌های پنج‌گانه نشان می‌دهد ایران با صرف ریسک سهام ۶۷/ ۱۰درصدی، رتبه ۱۳۹اُم را در میان ۱۹۰ کشور مورد بررسی در اختیار گرفته است. مناسب‌ترین صرف ریسک سهام در میان کشورها ۲۴/ ۴درصد بود که ۱۴ کشور در این سطح قرار داشتند. در این خصوص می‌توان استرالیا، کانادا، دانمارک، آلمان، جرزی، لیختن‌اشتاین، لوکزامبورگ، هلند، نیوزیلند، نروژ، سنگاپور، سوئد، سوئیس و آمریکا را نام برد که در زمره برترین بازارهای سرمایه از منظر صرف ریسک سهام قرار داشتند. ۱۸ کشور اما هم‌ردیف ایران بودند و با صرف ریسک ۶۷/ ۱۰ درصدی در زمره بورس‌های پرریسک قرار گرفتند. الجزایر، آنگولا، بلاروس، بوسنی و هرزگوین، کیپ ورد، غنا، گینه بیسائو، ماداگاسکار، مولداوی، مغولستان، نیکاراگوئه، نیجر، پاکستان، سنت وینسنت و گرنادین‌ها، اسواتینی، تاجیکستان، توگو و اوکراین ۱۸ کشوری هستند که در این خصوص با بازار سهام ایران نقطه اشتراک دارند و ۴۰ کشور در رده‌های پایین‌تر قرار می‌گیرند. بدترین میزان صرف ریسک سهام اما از آن ۴ کشور لبنان، سودان، سوریه و ونزوئلا با ریسک ۵۸/ ۲۴درصدی است.

متهم ردیف اول: ریسک‌های سیستماتیک

ریسک از نظر شرایط وقوع به دو نوع ریسک نظام‌مند (سیستماتیک) و ریسک ویژه (غیرسیستماتیک) تفکیک می‌شود. ریسک سیستماتیک به شرایط عمومی بازار مربوط است و تعدادی از دارایی‌ها را متاثر می‌کند. تغییر در نرخ برابری پول ملی در برابر ارزهای خارجی، نرخ تورم، سیاست‌های پولی و مالی، شرایط سیاسی، جنگ یا احتمال وقوع آن، تحریم و حتی برخی اظهارات سیاستمداران از منابع ریسک سیستماتیک هستند، بر ارزش سهام شرکت‌های حاضر در بورس تاثیر می‌گذارند و سهامداران یا شرکت‌های بازار نقشی در کنترل یا حذف آنها ندارند. در این ریسک، تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی کل بازار را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد؛ اما ریسک ویژه که از آن به عنوان غیرسیستماتیک یاد می‌شود، منحصر به یک دارایی خاص است. این میزان از ریسک مختص یک شرکت یا صنعت است و ناشی از عوامل و پدیده‌هایی مانند اعتصاب کارگری، عملکرد مدیران، رقابت، تغییر سلیقه مصرف‌کنندگان و اعتباردهندگان است.

اما عامل اثرگذار در افزایش صرف ریسک سهام، ریسک‌های سیستماتیک است. در ایران نیز تقریبا تمامی مولفه‌های افزاینده ریسک‌های سیستماتیک مشاهده می‌شود. تورم بالا، نوسان نرخ ارز، تحریم‌ها، نااطمینانی‌های سیاسی و اقتصادی، اظهارنظرهای شوک‌دهنده سیاستگذاران، تصمیمات سیاستی ناگهانی و یک شبه، تهدیدها و تنش‌های سیاسی و مواردی از این دست همگی یاری‌دهنده افزایش صرف ریسک در بازار سهام هستند. عواملی که قدرت پیش‌بینی را از فعالان بورسی سلب کرده و آنها را به تحمل ریسک بالاتری وادار ریسک و بازده چه می‌گوید؟ می‌کنند که در نتیجه پاداش این تحمل ریسک را نیز افزایش می‌دهد.

متهمان ردیف دوم: انتظارات تورمی و نابازار

صرف ریسک بالا در یک بازار را می‌توان حاصل افزایش ریسک‌های سیستماتیک و غیرقابل حذف دانست. با این حال دو عامل رشد اقتصادی بالا و تورم فزاینده (نسبت به سود بدون ریسک‌عرف) می‌تواند سبب افزایش صرف ریسک شود. در ایران عامل دوم یعنی تورم بالا سبب شده تا GDP اسمی بیش از سود بانکی رشد کند و از آنجا که بازار سهام معمولا از روند GDP اسمی پیروی می‌کند، نرخ بازدهی بالاتر داشته و در نتیجه صرف ریسک بالاتری را در محاسبات نشان ‌دهد.

ضمن آنکه انتظارات تورمی بالا مانعی در برابر کاهش نرخ سود خواهد بود. کارشناسان معتقدند برخی نواقص بازار سرمایه از جمله بازار رقابت ناقص، اقتصاد دستوری و ناقرینگی اطلاعاتی سبب شده تا در کنار ریسک‌های بالای سیستماتیک، ایران از این منظر در رتبه‌های پایینی قرار گیرد چراکه تمامی این مولفه‌ها سبب شده نااطمینانی‌ها افزایش یابد و قدرت پیش‌بینی آینده از سرمایه‌گذاران سلب شود. یعنی اگر ریسک را مطابق تعاریف ادبیات مالی عبارت از نوسان حول میانگین یا انحراف معیار از میانگین در نظر بگیریم، سیاست‌های محدودکننده معاملاتی یا همان نابازارسازها (به عنوان نمونه دامنه نوسان، دخالت‌های دولتی، قیمت‌گذاری دستوری و مواردی از این دست) موجب تشدید غیرضروری نوسانات مثبت و منفی در طول زمان حول میانگین بازدهی شده و از این منظر باعث افزایش ریسک بازار می‌شود. ضمن اینکه خود این محدودیت‌ها عامل نوسان‌ساز است که نه‌تنها باعث بیش پرتابی قیمت‌ها در سیکل‌های صعودی و نزولی می‌شود، بلکه در معاملات روزانه هم این سقف ۵‌درصدی موجب اثرگذاری بر رفتار خرید و فروش معامله‌گران شده و عملا خود یک عامل نوسان‌زا (تولید ریسک) است. به عبارت ساده می‌توان گفت این نابازارسازها از آنجا که ریسک نقدشوندگی برای سرمایه‌گذار در شرایط پرتلاطم اقتصادی ایجاد می‌کند، عملا به عنوان فاکتور اضافه ریسک عمل کرده و باعث رشد نرخ تنزیل یا طلب اضافه پاداش در برابر این ریسک نقدشوندگی می‌شود.

در عین حال یکی از فروض بازار رقابت کامل، شفافیت و برابری توزیع اطلاعات است؛ اما عامل اصلی اطلاعات نامتقارن، غیرواقعی بودن فرض‌های بازار رقابت است. نحوه رفتار سرمایه‌گذاران در بازارهای سرمایه از عوامل مختلفی تاثیر می‌پذیرد که یکی از این عوامل موضوع عدم‌اطمینان و عدم‌شفافیت اطلاعات مالی است. در رابطه با اطلاعات مالی ریسک و بازده چه می‌گوید؟ دو ویژگی معین قابل‌توجه است؛ یکی کیفیت اطلاعات و دیگری توزیع اطلاعات. ازاین‌رو، ریسک اطلاعات حسابداری را می‌توان در محیط بازار سرمایه به دو جزء تفکیک کرد؛ یکی مربوط به ابهام درباره دقت اطلاعات و دیگری مربوط به توزیع اطلاعات.

اطلاعات مبهم، رابطه ارقام حسابداری و واقعیات اقتصادی را تضعیف کرده و سبب افزایش عدم‌تقارن اطلاعاتی می‌شود. بنابراین وجود محیط اطلاعاتی مطلوب، سبب افزایش توان گزارش‌های مالی در انتقال اطلاعات شرکت و از طرفی موجب توزیع متقارن اطلاعات میان فعالان بازار می‌شود. اگر انتقال اطلاعات به‌صورت نامتقارن بین افراد صورت گیرد، می‌تواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوع واحد سبب شود. در مجموع اما عدم‌تقارن اطلاعاتی پیامدهای نامطلوب مختلفی از قبیل افزایش ریسک، افزایش هزینه سرمایه، افزایش هزینه‌های معاملاتی، ضعف بازار، کاهش کارآیی بازار، کاهش نقدشوندگی و کاهش سود حاصل از معاملات در بازار سرمایه را در پی دارد.

وبلاگ

بررسی ریسک و بازده در سرمایه گذاری های جایگزین طلا، ارز و سهام

اصل ثابتی در فرهنگ سرمایه­گذاری وجود دارد مبنی بر این که سرمایه از ریسک و خطرگریزان است و به سوی بازده و سود تمایل دارد. به همین خاطر­است که سرمایه­گذاران ریسک­گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایه­شان هست، امتناع می­کنند. اما آیا می­توان جایی را پیدا کرد که سرمایه­گذاری در آن ریسک نداشته باشد؟ ریسک و خطر از دست دادن اصل و فرع سرمایه در همه جا هست، بعضی سرمایه­گذاری­ها پرخطرند و برخی کم خطر. سرمایه­گذار با توجه به میزان خطر و ریسک سرمایه­گذاری، انتظار سود و بازده متناسب را دارا می­باشد. معمولاً سرمایه گذاران به وسیله تجزیه و تحلیل های مالی خود به دنبال بازده متناسب با توجه ریسک مربوط می‌باشند .

در یک بازار متعارف که در آن عوامل بازار واجد اطلاعات می‌باشند، بازده بالا همواره ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت.این موضوع موجب می­شود که همواره تصمیم­گیری جهت سرمایه­گذاری بر اساس روابط میان ریسک و بازده صورت گیرد و یک سرمایه­گذار همواره دو فاکتور ریسک و بازده را در تجزیه و تحلیل و مدیریت سبد سرمایه­گذاری های خود مدنظرقرار دهد. به عبارت دیگر، سرمایه­گذاری به عنوان یک تصمیم مالی همواره دارای دو مؤلفه ریسک و بازدهی بوده که مبادله این دو ترکیبهای گوناگون سرمایه­گذاری را عرضه می کند.از یک طرف،سرمایه­گذاران به دنبال بیشینه کردن عایدی خود از سرمایه­گذاری هستند و از طرف دیگر، باشرایط عدم اطمینان حاکم بر بازارهای مالی مواجه می باشند که عامل اخیر دستیابی به عواید سرمایه­گذاری را با عدم اطمینان مواجه می­سازد معمولاًدر اقتصاد و بخصوص در سرمایه­گذاری فرض براین است که ­سرمایه­گذاران منطقی عمل می­کنند. سرمایه­گذاران منطقی، اطمینان را به عدم اطمینان ترجیح می­دهند و طبیعی است که دراین حالت میجتوان گفت سرمایه­گذاران نسبت به ریسک علاقه­ای ندارند،به عبارت دقیقجتر سرمایه­گذاران ریسکجگریز هستند. یک سرمایه­گذار ریسک­گریز، کسی است که در ازای قبول ریسک،انتظار دریافت بازده مناسبی دارد.باید توجه داشت که در این حالت پذیرفتن ریسک یک کار غیر منطقی نیست،اگر چه میزان ریسک خیلی زیاد باشد،چون در این حالت انتظار بازده بالایی نیز وجود دارد.در واقع، سرمایه­گذاران به طور منطقی نمی توانند انتظار داشته باشندکه بدون قبول ریسک بالا، بازده بالایی کسب کنند. از طرف دیگر تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که افراد در تصمیم­گیری های خود تحت شرایط ریسک به هیچ وجه به صورت منطقی و عقلایی عمل نمی­کنند.

عکس مرتبط با اقتصاد

1-3-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

امروزه مبحث سرمایه­گذاری به یکی از مهم­ترین مسائل زندگی انسان­ها تبدیل شده است. افراد برای اینکه رفاه و آسایش فعلی و آتی خود را بهبود بخشند اقدام به سرمایه­گذاری می­کنند. وجوهی که سرمایه­گذاری می­شوند می توانند ناشی ازدارایی­های موجود فرد، مبالغ وام گرفته شده یا پس­انداز فرد باشد. سرمایه­گذاران تلاش می­کنند ثروت خود را به بهترین نحو سرمایه­گذاری کنند تا هم از عواملی مانند تورم مصون بمانند و هم ثروت خود را افزایش دهند.

سرمایه­گذاری به مفهوم ساده و فراگیر عبارت است از به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به مصرف بیشتردرآینده(جهانخانی و پارساییان،1376).اغلب اندیشمندان اقتصادی درتحقیقاتشان به این نتیجه دست یافتند که یکی از عوامل موثر بر رشد و توسعه پایدار سرمایه­گذاری موثر درکشور است. سرمایه­گذاران را می­توان یکی از ارکان اساسی اقتصاد کشورها دانست.تردیدی نیست که افزایش تولید که یکی از نخستین گام­های فرایند توسعه محسوب می­گردد مستلزم افزایش سرمایه­گذاری خواهد بود و به همین دلیل نظریه­هایی در علم اقتصاد مطرح است که علت توسعه نیافتگی برخی کشورها را کمبود سرمایه و سرمایه­گذاری پنداشته و دور باطل کمبود تولید را ناشی از نبود سرمایه­گذاری می­داند(نخجوانی،1382و بید گلی و بیگدلو،1385(.

همواره فرصت­های مختلفی برای سرمایه­گذاری وجود دارد اما افراد به دنبال بهترین فرصت برای سرمایه­گذاری اند،اما کدام یک از این فرصت­ها بهترینند؟آیا لزوما گزینه­ای که بیشترین بازدهی را فراهم می سازد مطلوب­ترین گزینه است یا عوامل دیگری نیز در این زمینه دخیل هستند؟

برای پاسخ به این پرسش ابتدا می­بایست مشخص گردد عملکرد یک سرمایه­گذاری براساس چه معیارهایی تعیین می­شود ارزیابی عملکرد سرمایه­گذاری­ها بر مبنای ریسک و بازده صورت می­گیرد و این دو عامل(ریسک و بازده)از هم جدا نیستند. مقصود از بازده پاداشی است که سرمایه­گذار از سرمایه­گذاری خود به دست می­آورد.

تاکنون تحقیقات فراوانی دراکثرحوزه­های مرتبط با بازار سرمایه در ایران صورت گرفته،اما آنچه در این بین کمتر مورد توجه قرار گرفته،پرداختن به تحقیقات جدی در خصوص بررسی نگرش­های روانی برتشخیص تعصبات رفتاری و اثرات آن در بورس اوراق بهادار تهران میجباشد.در اکثر کشورها،شناخت فرآیند تصمیم­گیری مشارکت کنندگان دربورس،همواره موضوعی مهم برای مشارکت­کنندگان و سرمایه‌گذاران دربازار بوده است.در اکثر این کشورها،محققان تلاش­های قابل توجهی جهت مطالعه و درک رفتار سرمایه­گذاری مشارکت­کنندگان بازار و به دنبال آن تاثیر این عوامل برقیمت اوراق بهادار داشته­اند، چرا که رفتارهایی که بر تصمیمات سرمایه­گذاری مشارکت­کنندگان در بازار تاثیر می گذارند از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.

رابطه بین متغیرهای جمعیت شناختی مختلف،عوامل رفتاری و رفتار فردی سرمایه­گذاران یکی از بحث­های کشف شده درمسائل اقتصادی مالی و محققان امور مالی کار­بردی در سراسر جهان است.در الگوی مالی سنتی در بازار کارآمد که بر اساس فرضیه بازار کارآمد است بر این فرض می باشد که تصمیم­گیرندگان به طور کاملا عقلایی رفتار می­کنند و همیشه به دنبال بیشینه­کردن مطلوبیت مورد انتظار خود هستند. به عبارت دیگر دو پایه اصلی در پارادایم سنتی مالی، عقلانیت کامل عوامل و نتیجه­گیری تصمیم­گیری های مبتنی بر بیشینه­سازی مطلوبیت مورد انتظار است. تا بعد از سال1980برخی از محققان رفتاری فهمیدند بطورکامل پدیده فوق­العاده­ای از بازار را توضیح دهد هرچند که تصمیم­های سرمایه­گذار به طورکامل عقلانی بودند(تیورسکی و کاهنمن، 1979). درحالی که در مالی رفتاری عنوان می­شود که برخی پدیده­های مالی را می­توان بابه کارگیری مدل­هایی توصیف کرد که در آنها عامل اقتصادی کاملا در نظر گرفته نمی­شود. در برخی از مدل­های مالی رفتاری، عوامل رفتاری دارند که بطور کامل عقلایی نیستند.

در برخی مدل ها نیز، عوامل اعتقادات درستی دارند ولی­انتخاب‌هایی انجام می دهند که با بیشینه­ سازی مطلوبیت مورد انتظار سازگار نیست(راعی و فلاح پور،1383،80).

هنگامی که سرمایه­گذاران باشرایط نامطمئن روبرو می­شوند،به احتمال زیاد درجهت منافع خودبه تصمیم­گیرهای مختلف می­پردازند،یا ممکن است به دنبال توصیه­های سرمایه­گذاران حرفه‌ای یاجمع­آوری اطلاعات مربوط به سود حاصل از تصمیم­گیری سرمایه­گذاری بهینه باشند (تیورسکی و کاهنمن، 1979).گرچه سرمایه­گذاران حرفه‌ای اطلاعات بیشتری کسب خواهند نمود، اما به دلیل وجود تعصبات سرمایه­گذاری بیشتر تصمیمات خود کاملا منطقی نیست،در نتیجه این تعصبات منجر به کاهش بازگشت سرمایه­گذاری می­گردد (کایداک، 1987) .

هنگامی که مالی رفتاری بین فعالان بازار توسعه یابد،سرمایه­گذاران مزایای آن راخواهند دید وآنگاه انتظار می­رود که درک نحوه تاثیر ابعاد روانشناختی سرمایه­گذار بر پیامدهای سرمایه­گذاری،بینش‌های جدیدی فراهم سازد. نتیجه مورد انتظار از برقراری ارتباط مناسب با مالی رفتاری برای مدیران و مشاوران،پرتفویی است که یک مشاور می­تواند متناسب با اهداف و تمایلات هر سرمایه­گذار ایجاد کند.از دیگر فواید این پژوهش،نزدیک کردن مشاوران و سرمایه­گذاران به کاربردهای«مالی رفتاری»در مدیریت دارایی است.برای کسانی که نقش روانشناسی در دانش مالی را به عنوان یک عامل اثر گذار بر بازارها یا اوراق بهادار و تصمیمات سرمایه­گذاران بدیهی می دانند، قبول وجود تردید در مورد اعتبار « مالی رفتاری» دشوار است. در عین حال هنوز بسیاری از دانشگاهیان‌و‌حرفه­ای­های طرفدار مکتب «مالی کلاسیک » بررسی جنبه های رفتاری انسان و تاثیر آن در تصمیمات مالی را به عنوان یک شاخه مستقل مطالعاتی باور ندارند. در طرف مقابل، طرفداران دانش« مالی رفتاری»اعتقاد راسخی دارند که آگاهی از”تمایلات روانشناختی “در عرصه سرمایه­گذاری،کاملاً ضروری و نیازمند توسعه جدی دامنه مطالعاتی است (پمپین،1383؛ ترجمه بدری). بنابراین ما در این تحقیق می­توانیم به درک سابقه و تاثیر آنچه که باعث تعصبات سرمایه­گذاری شده است بپردازیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.