نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
مدیریت سرمایه یکی از مباحث مهم و گسترده بازارهای مالی است که زیرشاخههای بسیاری دارد. از مهمترین زیرشاخههای آن بحث نسبت ریسک به ریوارد است.
در این مقاله به بررسی جامع مبحث نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس ایران خواهیم پرداخت.
البته باید توجه داشت که اصول کلی نسبت ریسک به ریوارد در همه بازارهای مالی چون بورس، فارکس، ارز دیجیتال و. یکسان است. این نسبت با توجه به نمودار تکنیکال سهم مشخص میشود؛ نمودار تکنیکال در همه بازارهای مالی اصول مشخص و یکسانی دارد و وجود بازه قیمتی و یکطرفه بودن بازار بورس خللی در روند نمودار ایجاد نمیکند.
قبل از آموزش نسبت ریسک به ریوارد، ابتدا به تشریح دقیق دو کلمه ریسک و ریوارد خواهیم پرداخت.
تعریف ریسک
در ادبیات مالی ریسک (Risk) این چنین تعریف میشود؛ رویدادهای غیرمنتظره که معمولاً باعث تغییر در ارزش داراییها یا بدهیها میشود.
ریسکها به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
- ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk) که همان ریسکهای فیزیکی هستند که آدمی از ابتدای تولد تا زمان مرگ با آن مواجه است؛ مثل بیماری، تصادف و. . از ویژگیهای عمده این نوع از ریسک عدم کنترلپذیری و حتمی بودن خسارت است.
- ریسک سوداگرانه یا مفهوم کلی معامله ریسک فری پویا
این نوع ریسک برخلاف ریسک واقعی فقط در موقعیتهای اقتصادی قابل سنجش است. نتیجه این نوع ریسک میتواند سود یا زیان باشد و قابل کنترل است.
تعریف ریوارد
به سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایهگذاری بازده یا همان ریوارد (Reward) میگویند.
تعریف نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس
سرمایهگذاری در بازارهای مالی به مانند شمشیر دو لبه است که هم میتواند سودآوری بالایی داشته باشد و هم باعث زیان و از دست دادن کل سرمایه شود.
میزان ریسکپذیری و آستانه تحمل زیان افراد متفاوت بوده و هر کس باید با توجه به روحیات و شرایط مالی خود استراتژی مناسب را طراحی کند.
نسبت ریسک به ریوارد شاخصی است که توسط سرمایهگذاران حرفهای برای مقایسه نسبت ریسکهای یک دارایی به سود مورد انتظار، استفاده میشود.
به زبان ساده مفهوم نسبت ریسک به ریوارد نشاندهنده احتمالی است که یک سرمایهگذار میتواند به ازای هر ریال ریسکی که سرمایهگذاری میکند، سود کسب کند.
نسبت ریسک به ریوارد چگونه به دست میآید؟
نسبت سود به زیان از طریق مشخص کردن حد سود و حد ضرر به دست میآید.
حد سود نقطهای است که معاملهگر برای تعیین نقطه خروج با حفظ سود تعیین میکند؛ این نقطه به کمک تحلیل تکنیکال به دست میآید و معمولا در مقاومتهای مهم نمودار مشخص میشود.
حد ضرر نیز عکس حد سود بوده و نشاندهنده مقدار زیانی است که معاملهگر میتواند در یک معامله بپذیرد.
با یادگیری حد سود و حد ضرر میتوان نسبت ریسک به ریوارد را این چنین تعریف کرد؛ ریسک به معنای تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر آن بوده و در مقابل ریوارد به معنای تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
برای مشخص کردن ریوارد بر روی نمودار تکنیکال، ابتدا باید اهداف صعودی سهم را مشخص کنید، اهداف صعودی در نقاط مقاومت سهم مشخص میشوند.
برای مثال در این شکل سهم اخابر در قیمت A معامله میشود؛ حد سودهای احتمالی این سهم در نقاط B و C تعریف شده است. اگر نمودار با قدرت خرید بالا توانست از نقطه B عبور کند، میتوان امید داشت که به نقطه C برسد. در تمام این مراحل باید مراقب قدرت خریدار به فروشنده بود و با توجه به تکنیک تابلوخوانی جلو رفت.
نقاط ریسک نیز بر اساس نقاط حمایتی سهم مشخص میشود؛ در سهم اخابر نقطه D نقطه حمایتی (ریسک) این معامله قرار دارد. هنگامی که سهم در نزدیکی این نقطه قرار گرفت، معاملهگر باید اقدام به فروش سهام کرده تا از زیانهای بعدی جلوگیری کند. با فعال شدن حد ضرر ماندن در معامله درست نیست؛ بالاخص اگر در این نقطه قدرت فروشنده بالاتر از خریدار باشد نباید لحظهای در فروش سهم تعلل کرد.
تا به اینجای کار فقط ریسک و ریوارد سهم را مشخص کردیم؛ برای تعیین نسبت ریسک به ریوارد باید تناسب بین فاصله A تا C به فاصله نقطه A به D را نیز مشخص کرد.
معامله ای که ریسکی ندارد، قطعا سود می دهد
وقتی وارد معامله میشوید چه اتفاقی میافتد؟ اگر تا به حال معامله کرده باشید حتماً به این نتیجه رسیدهاید که معامله با یکی از سه سناریوی ساده و بدیهی پیش میرود. یا معامله در جهت مطلوب شما حرکت میکند و وارد محدوده سود میشود. یا حد ضرر فعال میشود و یا اینکه در همان محدوده ورود به معامله نوسان میکند. نکتهای که وجود دارد و بسیاری از معامله گران به آن توجه ندارند، این است که معامله را میتوان ریسک فری (Risk Free) کرد. یعنی معامله که وارد سود شد، سریعاً حد ضرر را به محدودهای انتقال دهید که معامله دیگر ریسکی نداشته باشد.
ریسک معامله را از بین ببرید
اگر وارد معامله خرید شدهاید و قیمت افزایش یافته، سریعاً حد ضرر را به بالای محل ورود به معامله انتقال دهید. با این کار شاید معامله با فعال شدن حد ضرر بسته شود. اما این حد ضرر به معنی زیان و ضرر نیست و به طور قطع با سود اندکی از بازار خارج خواهید شد. شاید تصور کنید که با این کار به معامله فرصت کافی ندادهاید تا به سمت حد سود حرکت کند. این تصور شما کاملاً درست است. اگر شما معاملات را برای چند روز باز نگه میدارید، میتوانید از تغییر حد ضرر خودداری کنید. اما اگر روزانه چندین فرصت برای معامله کردن پیدا میکنید، این کار باعث میشود تا برآیند معاملات شما مثبت باشد و یا اگر ضرری در کار بود، با حداقل ضرر کار را به پایان برسانید.
فرض کنید هر هفته پنج معامله میزنید. هر پنج سیگنال در دوره ای از بازار وارد سود میشوند. اگر حد ضرر را تغییر ندهید و معامله را اصطلاحاً ریسک فری نکنید، در واقع به معاملات اجازه دادهاید که در ضرر بسته شوند. مسلماً تمام معاملات شما به حد سود نخواهند رسید، اما همین ریسک فری کردن باعث میشود تا اکثر معاملات شما به جای بسته شدن در ضرر، با سود اندکی بسته شوند. از پنج معاملهای که انجام دادهاید تنها کافی است یکی به حد سود برسد. آنگاه متوجه خواهید شد که ریسک فری کردن معامله چقدر به شما کمک کرده است.
چه زمانی باید حد ضرر را به محدوده سوددهی انتقال داد؟
در معاملات فروش تنها زمانی میتوانید حد ضرر را به محدوده سوددهی انتقال دهید که قیمت کاهشیافته، اما هنوز حد سود را فعال نکرده است. در این وضعیت شما باید هر چه سریعتر حد ضرر را به زیر نقطه ورود به معامله انتقال دهید. اگر بازار در جهت مخالف معامله شما حرکت کرد، معامله سریعاً با سود اندکی بسته خواهد شد. دیگر استرسی در کار نخواهد بود. خیلی ساده میتوانید منتظر بمانید تا فرصت بهتری برای ورود به معامله پیدا کنید.
در معاملات خرید هم تنها زمانی میتوانید حد ضرر را به محدوده سوددهی انتقال دهید که قیمت افزایشیافته اما به حد سود نرسیده است. معامله سود اندکی را نشان میدهد و با سود انتظاری شما فاصله دارد. خیلی سریع ریسک فری کنید. اگر معامله شما درست بوده باشد، به سمت حد سود حرکت خواهد کرد. اما اگر خیلی زود وارد معامله شدهاید، با ریسک فری کردن خودتان را از نوسانات غیر ضروری در امان نگه میدارید. شاید بازار مدتی در ضرر نوسان کند و وارد محدوده سوددهی شود و دوباره تغییر مسیر دهد و زیان را نشان دهد. ریسک فری کردن باعث میشود تا معامله برای همیشه ریسکی نداشته باشد و اثرات مخرب روحی و روانی نوسان معامله در سود و زیان هم از بین برود.
ریسک فری کردن معامله به شما اجازه میدهد تا به معامله بعدی فکر کنید
وقتی معاملهای که باز کردهاید ریسکی ندارد، با خیال آسوده میتوانید به فکر انجام معامله جدید باشید. چونکه حساب شما دیگر تحت فشار نخواهد بود. اگر معاملهای که دارید هنوز ریسک دارد و شاید در زیان بسته شود، ورود به معامله بعدی میتواند ریسک کلی را افزایش دهد و سرمایه شما را در معرض خطر قرار دهد. اما معاملهای که دیگر ریسکی ندارد، انگار وجود ندارد و در هر سطحی هم که بسته شود، سود ده خواهد بود. فقط به خاطر داشته باشید که اگر معاملات را ریسک فری کردید، نباید حسرت نوسانات بعدی بازار بخورید. هر معاملهای سرنوشت جداگانهای دارد و ربطی به معامله بعدی ندارد.
ریسک فری چیست؟
سیو، نگه داری و حفظ سود در مسیر سرمایه گذاری معنا پیدا می کن. پیش از آن که به معنی کردن دقیق و عملیاتی این واژه بپردازیم. لازم به ذکر است که سرمایه گذاری یک فرآیند و مسیر میان مدت یا بلندمدت و مبتنی بر استراتژی است. سیو سود نیز یکی از این استراتژی هاست. استراتژی نیز به معنی چگونگی حرکت در این مسیر است.
سیو سود
فرض کنید شما یک نقشه سرمایه گذاری برای خود فرض می کنید و برای یک سهم اهداف قیمتی تعیین می کنید، برای مثال سهام شرکتی که شما در قیمت ۳۰۰۰ تومان آن را خریداری کرده اید و اهداف قیمتی ۵۰۰۰ و ۸۰۰۰ تومان را برای آینده آن متصور هستید، درواقع بررسی های بنیادی و تکنیکال شما این مسیر را مشخص کرده است.
استراتژی سیو سود به شما کمک می کند، در عین این که ریسک کمتری می کنید. ضرر کم تری متحمل می شوید و هزینه فرصت کمتری میدهید، بازدهی بیشتری کسب کنید. فرض کنید شما پیش بینی می کنید نماد در قیمت ۵۰۰۰ تومان مقاومتی دارد که تحت شرایط می تواند از آن عبور کند . سپس به سمت اهداف قیمتی بعدی قدم بردارد، این استراتژی می گوید. بخشی از سرمایه خود (که این موضوع را دقیق تر توضیح خواهیم داد) در این سرمایه گذاری را خارج کنید . مجددا اگر مفروضات شما برای ادامه مسیر تایید شد وارد شوید.
در این حالت شما ریسک کاهش قیمت و عدم تایید مفروضات خود برای ادامه مسیر را کاهش داده اید. ضمن این که ممکن است در این بین بتوانید از سرمایه خود در فرصت سرمایه دیگری کسب بازدهی نیز داشته باشید.
اما، بخشی از سرمایه دقیقا چقدر است؟
سه حالت کلی (تعداد بسیاری حالت جزئی) می توان برای این موضوع متصور شد:
- کل سرمایه تان را خارج کنید.
- بخشی که سود کردید را خارج کنید و اصل پول را نگه دارید. (درصدهای مختلفی را با توجه به شرایط پرتفوی و استراتژی معاملاتی و سرمایه گذاری شما می توان تعریف کرد)
- اصل پول را خارج کنید و سود خود را در سهام نگه دارید.
نکته مهم دیگر بعد زمان است، در واقع فارغ از این که چه میزان از پول را خارج و چه میزان را در سهام نگهداری می کنید، نکته مهم دیگر آن است که در چه بازه زمانی اقدام به سیو سود می کنید، لازم به ذکر است که ابزار تحلیل تکنیکال ابزار موثری در هردو بخش است. اگر بازه زمانی کوتاه مدت را مد نظر دارید ساده ترین ابزار حمایت ها و مقاومت ها هستند که راهنمای خوبی برای آن هستند که دقیقا رو چه نقاطی می توانید سیو سود داشته باشید. افرادی که به صورت کوتاه مدتی سرمایه گذاری می کنند مدام در نقاط حمایت و مقاومت اقدام به خرید و فروش می کنند. ضمنا، این که میزان ریسک پذیری شما (ریسک گریزی شما) چقدر است نیز در اتخاذ این استراتژی اثر دارد، برای مثال افراد ریسک گریز بیشتر ترجیح می دهند اصل سرمایه را حفظ کنند و با سود سهامداری را ادامه دهند.
به طور کلی نمی توان استراتژی معاملاتی هیچ دو نفری را در بازار سهام شبیه هم دانست، چراکه هیچ دو نفری تمایلات سرمایه گذاری یکسانی ندارند، اما مهم این است که استراتژی سیو سود را به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای “چگونه قدم برداشتن در فرآیند سرمایه گذاری” در نظر داشته باشید.
برنامه معاملاتی چیست؟
هنگامی که به حوزه ای مانند تجارت در بازارهای مالی نزدیک می شوید که در آن تصمیمات شخصی به سود یا زیان تبدیل می شود، داشتن یک برنامه معاملاتی (یا تریدینگ پلن) کاملاً مشخص و قابل پیگیری می تواند بین موفقیت و شکست تفاوت ایجاد کند. داشتن برنامه معاملاتی برای موفقیت در هر زمینه ای بسیار توصیه می شود، اما معامله در بازار فارکس، بورس یا هر بازار مالی دیگر بدون برنامه مطمئنا به شکست می انجامد. داشتن اهداف از قبل تعیین شده و دانستن زمان خروج از یک معامله، بخش مهمی از معاملات موفق را تشکیل می دهد. تقریباً هر معامله گر موفق در بازار به نوعی برنامه معاملاتی یا دستورالعمل برای موفقیت خود وابسته است. در اینجا به اصول اولیه یک طرح معاملاتی، بررسی اهمیت وجود تریدینگ پلن و ساختار استاندارد آن می پردازیم.
برنامه معاملاتی چیست؟
تریدینگ پلن (trading-plan) یا برنامه معاملاتی روشی سیستماتیک برای شناسایی و داد و ستد اوراق بهادار یا هر دارایی است که تعدادی متغیر از جمله زمان، ریسک و اهداف سرمایه گذار را در نظر می گیرد. یک طرح معاملاتی (trading plan) چگونگی یافتن و اجرای معاملات را مشخص میکند، از جمله اینکه تحت چه شرایطی سهام، اوراق بهادار یا ارز دیجیتال را میخرد و میفروشد، چقدر موقعیت را به دست میآورد، چگونه موقعیتها را مدیریت میکند، چه اوراق بهاداری را میتوان معامله کرد و موارد دیگر. ( از جمله قوانینی برای زمان معامله و زمان عدم انجام.)
بررسی اهمیت وجود تریدینگ پلن
اکثر کارشناسان معاملات توصیه می کنند که تا زمانی که یک برنامه معاملاتی تهیه نشده باشد، هر سرمایه ای در معرض خطر است. برنامه معاملاتی یک سند تحقیق شده و مکتوب است که تصمیمات معامله گر را راهنمایی می کند.
به طور کلی، یک طرح معاملاتی خوب به شما کمک خواهد کرد.
- اهداف خود را مشخص کنید.
- تحقیقات بازار و فعالیت های تجاری خود را سازماندهی کنید.
- تصمیم بگیرید که چه زمانی و در چه جهتی موضع بگیرید.
- پس از ورود به یک موقعیت، احساسات و ریسک معاملاتی خود را مدیریت کنید.
برنامه های معاملاتی را می توان به روش های مختلف ساخت. سرمایه گذاران معمولاً تریدینگ پلن خود را بر اساس اهداف شخصی خود سفارشی می کنند. برنامه های معاملاتی بسیار طولانی و مفصل هستند، به خصوص برای معامله گران فعال روزانه.
طرح معاملاتی نه تنها به تشریح اقداماتی که برای رسیدن به موقعیتها باید انجام داد، اشاره میکند، بلکه زمان خروج را نیز بیان میکند.
برنامه معاملاتی همچنین مشخص می کند که چه میزان سرمایه در هر معامله در معرض خطر است و چگونه اندازه موقعیت تعیین می شود.
قوانین اضافی نیز ممکن است اضافه شود که مشخص می کند چه زمانی برای معامله قابل قبول است و چه زمانی قابل قبول نیست. به عنوان مثال، یک معامله گر روزانه ممکن است قانونی داشته باشد که در صورتی که نوسانات زیر یک سطح مشخص باشد، معامله نمی کند، زیرا ممکن است حرکت یا فرصت کافی وجود نداشته باشد.
ساختن طرح معاملاتی استاندارد
هیچ دو طرح معاملاتی مشابه نیستند، زیرا هیچ دو معاملهگری دقیقاً شبیه هم نیستند. هر رویکرد منعکس کننده عوامل مهمی مانند سبک معاملاتی و همچنین تحمل ریسک است. در اینجا مراحل ساختار استاندارد یک برنامه معاملاتی آورده شده است:
1. ارزیابی مهارت
آیا آماده ترید هستید؟ آیا سیستم خود را با معاملات کاغذی(Paper Trading) آزمایش کرده اید و آیا اطمینان دارید که در یک محیط معاملاتی زنده کار می کند؟ آیا می توانید سیگنال های خود را بدون تردید دنبال کنید؟ داد و ستد در بازارها، نبرد دادن و گرفتن است. حرفهایهای واقعی آماده میشوند و از بقیه افراد سود میبرند که بدون برنامه، عموماً پس از اشتباهات پرهزینه پول میدهند.
2. آمادگی ذهنی
چه احساسی دارید؟ به اندازه کافی خوابیده اید؟ آیا به چالش پیش رو فکر می کنید؟ اگر از نظر عاطفی و روانی آماده نبرد در بازار نیستید، باقی روز را به خود مرخصی بدهید.
3. سطح ریسک را تنظیم کنید
چه مقدار از پرتفوی خود را باید در یک معامله ریسک کنید؟ این به سبک معاملاتی و تحمل ریسک شما بستگی دارد. میزان ریسک می تواند متفاوت باشد، اما احتمالاً باید مفهوم کلی معامله ریسک فری از حدود 1٪ تا 5٪ از پرتفوی شما در یک روز معاملاتی معین متغیر باشد. یعنی اگر در هر نقطه از روز آن مقدار را از دست بدهید، از بازار خارج می شوید و بیرون می مانید. اگر اوضاع بر وفق مراد شما نیست، بهتر است کمی استراحت کنید و یک روز دیگر شروع کنید.
4. هدف گذاری کنید
قبل از ورود به معامله، اهداف سود واقعی و نسبت ریسک/پاداش را تعیین کنید. حداقل ریسک / پاداشی که می پذیرید چقدر است؟ بسیاری از معامله گران معامله ای را انجام نمی دهند، مگر اینکه سود بالقوه حداقل سه برابر بیشتر از ریسک باشد. به عنوان مثال، اگر حد ضرر شما 1 دلار در هر سهم است، هدف شما باید 3 دلار سود برای هر سهم باشد. اهداف سود هفتگی، ماهانه و سالانه را به دلار یا به عنوان درصدی از سبد خود تعیین کنید و مرتباً آنها را ارزیابی کنید.
5. تکالیف خود را انجام دهید
قبل از باز شدن بازار، آیا بررسی می کنید که در سراسر جهان چه می گذرد؟ آیا بازارهای خارج از کشور افزایش یا کاهش دارند؟ آیا معاملات آتی شاخص S&P 500 در پیش از بازار افزایش یا کاهش دارد؟ داده های اقتصادی یا درآمدی که قرار است منتشر شوند چیست و چه زمانی هستند؟ لیستی را روی دیوار مقابل خود قرار دهید و تصمیم بگیرید که می خواهید قبل از یک گزارش مهم معامله کنید یا خیر. حرفه ای ها بر اساس احتمالات معامله می کنند، آنها قمار نمی کنند. معامله پیش از یک گزارش مهم اغلب یک قمار است، زیرا غیرممکن است که بدانیم بازارها چگونه واکنش نشان خواهند داد.
6. آماده سازی تجارت
از هر سیستم و برنامه معاملاتی که استفاده می کنید، سطوح حمایت و مقاومت اصلی و جزئی را روی نمودارها مشخص کنید، هشدارهایی را برای سیگنال های ورود و خروج تنظیم کنید و مطمئن شوید که همه سیگنال ها به راحتی با یک سیگنال دیداری یا شنیداری واضح قابل مشاهده یا شناسایی هستند.
7. قوانین خروج را تنظیم کنید
اکثر معاملهگران این اشتباه را مرتکب میشوند که بیشتر تلاش خود را بر روی جستجوی سیگنالهای خرید متمرکز میکنند، اما توجه بسیار کمی به زمان و مکان خروج دارند. بسیاری از معامله گران در صورت کاهش قیمت نمی توانند بفروشند، زیرا نمی خواهند ضرر کنند اما شما از پس آن برآیید، یاد بگیرید که زیان را بپذیرید وگرنه یک معامله گر موفق نخواهید شد. اگر استاپ شما ضربه خورد، به این معنی است که اشتباه کرده اید، آن را احساسی نکنید. معاملهگران حرفهای بیش از آنکه برنده شوند، بسیاری از معاملات را از دست داده اند اما با مدیریت پول و محدود کردن ضرر، همچنان سود میبرند.
قبل از اینکه وارد یک معامله شوید، باید خروجی های خود را بدانید. حداقل دو نقطه خروج ممکن برای هر معامله وجود دارد. اول، اگر معامله علیه شما شود، حد ضرر شما چیست؟ این مورد باید نوشته شود. (توقف های ذهنی به حساب نمی آیند). دوم، هر معامله باید یک هدف سود داشته باشد. هنگامی که به آنجا رسیدید، بخشی از پوزیشن خود را بفروشید و در صورت تمایل می توانید حد ضرر خود را در بقیه موقعیت خود به نقطه سربه سر منتقل کنید.
8. قوانین ورود را تنظیم کنید
خروج ها بسیار مهم تر از ورودی ها هستند. سیستم شما باید به اندازه کافی پیچیده باشد تا موثر باشد، اما به اندازه کافی ساده باشد تا تصمیمات فوری را تسهیل کند. اگر 20 شرط دارید که باید رعایت شوند و بسیاری از آنها ذهنی هستند، انجام معاملات واقعاً (اگر نه غیرممکن) برای شما دشوار است.
9. سوابق عالی نگه دارید
بسیاری از معامله گران با تجربه و موفق نیز در نگهداری سوابق عالی هستند. اگر در یک معامله برنده شوند، مفهوم کلی معامله ریسک فری می خواهند دقیقا بدانند چرا و چگونه؟ مهمتر از آن، آنها می خواهند وقتی می بازند همین را بدانند تا اشتباهات غیر ضروری را تکرار نکنند. جزئیاتی مانند اهداف، ورود و خروج هر معامله، زمان، سطوح حمایت و مقاومت، محدوده بازگشایی روزانه، باز و بسته شدن بازار برای آن روز را یادداشت کنید و نظرات خود را در مورد دلیل انجام معامله و همچنین درس های آموخته شده ثبت کنید.
همچنین باید سوابق معاملاتی خود را ذخیره کنید تا بتوانید به عقب برگردید و سود یا زیان یک سیستم خاص، افت سرمایه، میانگین زمان در هر معامله را تجزیه و تحلیل کنید. همچنین، این عوامل را با استراتژی خرید و نگهداری مقایسه کنید. شما می خواهید کسب و کار شما تا حد امکان موفق و سودآور باشد.
10. عملکرد را تجزیه و تحلیل کنید
پس از هر روز معاملاتی، جمع کردن سود یا زیان برای دانستن چرایی و چگونگی آن امری ثانویه است. نتیجه گیری خود را در دفتر معاملاتی خود بنویسید تا بتوانید بعداً به آنها مراجعه کنید. به یاد داشته باشید، همیشه معاملاتی همراه با ضرر وجود خواهد داشت. آنچه شما می خواهید یک طرح معاملاتی است که در بلندمدت برنده شود.
تکنیک ریسک فری کردن
ریسک فری نوعی تکنیک در معامله می باشد که در واقع به معنای معامله بدون ریسک است. داشتن یک معامله بدون ریسک از آرزو های همه معامله گران می باشد که تقریبا می توان گفت از آرزو های دست نیافتنی می باشد. در این جا می خواهیم هر آن چه در رابطه با ریسک فری در فارکس دارای اهمیت می باشد را برای شما بیان کنیم. در ادامه می توانید با مطالعه این پست از اطلاعات ارزشمندی در رابطه با ریسک فری بهره مند شوید.
ریسک مفهوم کلی معامله ریسک فری مفهوم کلی معامله ریسک فری فری در فارکس به چه معناست؟
همان طور که پیش تر نیز عنوان کردیم، ریسک فری در فارکس به معنای یک معامله بدون ریسک می باشد. بسیاری از افراد این گونه گمان می کنند که رسیدن به معاملات بدون ریسک، بسیار دست نیافتنی می باشد، اما اگر اصول ریسک فری در فارکس را بلد باشید، دیگر این آرزو محال و دست نیافتنی نیست. هیچ معامله ای بدون ریسک 100 درصدی نمی تواند باشد اما وقتی از تکنیک ریسک فری در فارکس استفاده می کنید، ریسک معاملات را تا حدود زیادی کاهش می دهید. این اصطلاح در واقع نوعی استراتژی محاسباتی در رمز ارز های محسوب می شود.
آموزش ریسک فری در فارکس
افراد زیادی هستند که به دانستن درباره نحوه آموزش ریسک فری در فارکس علاقه زیادی دارند. برای دیدن اطلاعات و آموزش های بیشتر در رابطه با نحوه ریسک فری در فارکس شما می توانید به سایت های مختلف اینترنتی مانند آپارات مراجعه کرده و آموزش های لازم را ببینید. البته در برنامه هایی مانند یوتیوب نیز می توان همه آموزش های مخصوص ریسک فری در فارکس را مشاهده نمایید.
مدیریت ریسک در بورس جهانی
به طور معمول در تعریف مدیریت ریسک باید بگوییم که دقیقا مانند آمار باید با انحراف معیار پیش برویم. این به آن معنا است که ریسک یک احتمال و کاملا شانسی می باشد که تفاوت میان انتظارات واقعی و بازدهی که فرد دارد را برای شما بیان می کند. اگر سرمایه گذار بخواهد سرمایه بیشتری را در حوزه ارز های دیجیتالی داشته باشد، طبیعتا باید ریسک بیشتری را بپذیرد. مدیریت ریسک در هر شرکت به دو بخش کلی تقسیم بندی می شود. بخشی از ریسک به عوامل درونی و عملیات یک شرکت می باشد و بخش دیگر آن به عوامل خارج از شرکت مربوط شده و بر بازدهی شرکت و نوسانات آن تاثیر می گذارد.
ریسک فری در ارز دیجیتال با فارکس متفاوت است؟
در ابتدا می خواهیم ماهیت ریسک پذیری در ارز دیجیتال و بازار فارکس را برای شما بررسی کنیم و سپس توضیحاتی را در رابطه با تفاوت آن ها به شما بدهیم. در بازار ارز های دیجیتالی فقط ارز هایی مانند بیت کوین و اتریوم خرید و فروش می شود، اما در فارکس موارد دیگری مانند نفت و طلا و نقره نیز به فروش می رسد. از دیگر تفاوت های بزرگی که ارز دیجیتالی با فارکس دارد و کاربران را به سمت خرید ارز های دیجیتالی سوق می دهد، این است که در بازار ارز دیجیتال، شما بدون هیچ واسطه ای خرید و فروش را انجام می دهید، اما در بازار فارکس واسطه های بسیاری برای این کار وجود دارد. پس می توانیم به این نتیجه برسیم که ریسک فری در ارز دیجیتال با فارکس کاملا متفاوت می باشد.
اشکالات معامله ریسک فری با آپشن ها چیست؟
در معاملات ریسک فری با آپشن ها ممکن است ایرادات و اشکالاتی مانند این که قیمت ها بر خلاف انتظار عمل کنند وجود داشته باشد. در این زمان باید دقت داشته باشید که با فعال کردن گزینه put از این اتفاق جلوگیری نمایید. در این معامله امکان دارد که اشکالات تعهد زمانی نیز به وجود آید. یکی از بزرگ ترین و مهم ترین اشکالات در معاملات بدون خطر آپشن ها، پیگیری مداوم از تاریخ انقضاء معامله ها می باشد. در این زمان باید تمام حواس خود را جمع کنید تا متوجه اشتباهی نشوید. چرا که باید تا پیش از تاریخ انقضاء آپشن ها را به صورت دقیق و درست به فروش برسانید.
دیدگاه شما