میانگین متحرک چیست؟ آشنایی با یک مفهوم تخصصی بازار ارزها
ابزارهای تحلیل تکنیکال به سرمایه گذاران کمک میکنند تا دید بهتری نسبت به روند یک ارزدیجیتال یا سهام به دست آورند و بتوانند وضعیت قیمت را در آینده پیش بینی کنند. یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، میانگین متحرک یا Moving average است. این اندیکاتور ارزشمند میتواند به شما کمک کند تا با حذف نوسانات قیمت از چارت، دید بهتری از متوسط قیمت و روند قیمتی به دست آورید. به همین دلیل در این مقاله از وبلاگ نوبیتکس قصد داریم به اینکه میانگین متحرک چیست، چه انواعی دارد و چگونه باید از آن در معاملات خود استفاده کنیم، بپردازیم.
میانگین متحرک چیست؟ یکی از پراستفادهترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
استفاده از کندل استیکها (شمعهای قیمتی) برای تعیین حرکت قیمت یا بررسی آنچه در یک بازه زمانی محدود رخ میدهد بسیار مناسب است. با این حال، میزان جزئیاتی که از کندل استیکها به دست میآورید بسیار اندک است. از طرفی صعودها و نزولهای قیمتی ممکن است شما را در تشخیص روند کلی یک سهام یا ارزدیجیتال دچار مشکل کنند. اینجاست که میانگینهای متحرک به عنوان یک اندیکاتور و شاخص قابل اطمینان و با کاربری ساده وارد عمل میشوند.
میانگین متحرک به شما کمک میکند تا روند قیمتی یک ارز دیجیتال یا سهام را بدون در نظر گرفتن نوسانات قیمت آن مشاهده کنید. این میانگین با یک خط ساده نشان داده میشوند و به شما کمک میکند در هنگام وارونه شدن روند، نشانههای آن را دریافت کنید و خود را برای خرید یا یا فروش ارز دیجیتال آماده نمایید. دلیل استفاده از نام متحرک نیز این است که با تغییرات یا حرکت قیمت، دادههای جدید در محاسبه میانگین متحرک استفاده میشوند و میانگین دائماً درحال حرکت و تغییر است.
چرا باید از میانگین متحرک استفاده کنیم؟
با استفاده از میانگین متحرک (MA) شما میتوانید به سرعت، روند حرکت قیمت در بازار را بررسی کنید. MA تنها یک خط ساده است که اگر رو به بالا حرکت کند نشانه صعودی بودن و اگر رو به پایین حرکت کند نشانه نزولی بودن بازار است. بنابراین لازم نیست مدت زمان زیادی برای بررسی وضعیت کندل استیکها یا سایر فرمهای نمایش تغییرات قیمت، وقت بگذارید.
از طرفی یکی از کاربردهای میانگین متحرک عمل به عنوان خط حمایت و مقاومت است. در حرکتهای صعودی و نزولی، میانگین ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ تایی میتوانند نقش خط حمایت که مانع از افت قیمت، یا مقاومت که مانع از افزایش قیمت میشوند را بازی کنند. به همین دلیل در تحلیلهای تکنیکال معمولاً در بازههای میان مدت و بلند مدت از میانگین متحرک استفاده میکنند. البته MA تنها یک خط حمایت و مقاومت فرضی است بنابراین در موارد زیادی دقیق عمل نمیکند و ممکن است روند قیمتها قبل از رسیدن به میانگین متحرک ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ تایی تغییر کند.
انواع میانگین متحرک؛ میانگین متحرک ساده و نمایی چه تفاوتی دارند؟
MA انواع مختلفی دارد که میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) مهمترین و رایجترین آنها هستند. تفاوت اصلی این دو میانگین متحرک در نحوه محاسبه آنها است. هر کدام از این میانگینهای متحرک دارای کاربردهای خاص خود هستند. هرچقدر نوسانات قیمتی در یک ارز دیجیتال یا سهام بیشتر باشد، نقش میانگینهای متحرک پررنگتر میشود بنابراین باید به استفاده از هردو نوع ساده و نمایی آشنایی کامل داشته باشید. البته با خرید تتر یا ارزهای دیجیتال باثبات دیگر نیاز چندانی به Moving Average نخواهید داشت.
میانگین متحرک ساده یا Simple Moving Average؛ راحتترین راه تشخیص روند
میانگین متحرک ساده، همانطور که از نام آن پیداست، سادهترین روش محاسبه میانگین متحرک است. در این روش ابتدا تعداد روزها را مشخص میکنند. میانگین ۲۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه رایجترین SMA ها هستند. در این روش قیمت پایانی روزها را با هم جمع میکنند و با تقسیم بر تعداد روزها میانگین متحرک ساده را به دست میآورند.
محاسبه میانگین متحرک ساده؛ یک معادله ساده
برای محاسبه میانگین متحرک ساده ۱۰۰ روزه، قیمتهای پایانی یک دوره ۱۰۰تایی را با هم جمع کرده و عدد به دست آمده را تقسیم بر ۱۰۰ میکنند. در موارد خاصی ممکن است به جای قیمت پایانی، قیمت شروع یا حداکثر و حداقل قیمت روزانه را مد نظر بگیرند با اینحال در فرمول تفاوتی ایجاد نمیشود.
این معادله بعد از پایان معاملات هر روز، آپدیت میشود. با اضافه شدن روز جدید به معادله، قیمت پایانی روز آخر برای مثال روز ۱۰۰ از معادله جدید خارج میشود. به این ترتیب همیشه میانگین به دست آمده مربوط به ۱۰۰ روز اخیر باقی میماند.
در اینجا میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه بیت کوین را مشاهده میکنید. براساس این نمودار میانگین قیمت پایانی بیت کوین در ۵۰ روزه گذشته ۱۲۹۷۵ دلار بوده است و با توجه به شیب آن بازار در مسیر صعودی قرار دارد.
درحالی که قیمت لحظه ای ارز دیجیتال میتواند برای نوسان گیری ارزش زیادی داشته باشد اما میانگین متحرک به جای ارائه اطلاعات لحظهای، تصویری از شرایط کلی و وضعیت ارز دیجیتال برای سرمایه گذاری کوتاه، میان یا بلند مدت ارائه میکند.
میانگین متحرک نمایی یا Exponential Moving Average؛ تمرکز روی قیمتهای اخیر
همانند میانگین متحرک ساده، از EMA نیز برای تشخیص روند یک سهام یا ارز دیجیتال استفاده میکنند. با این حال میانگین متحرک نمایی دارای فرمول محاسبهای پیچیدهتری است و به قیمتهای اخیر توجه بیشتری دارد. به این ترتیب میتوانید وضعیت قیمتها را در بازههای کوتاهتر و به شکل دقیقتری بررسی کنید.
محاسبه میانگین متحرک نمایی؛ فرمول پیچیدهتر برای محاسبه دقیقتر میانگین متحرک
برای محاسبه میانگین متحرک نمایی ابتدا باید میانگین EMA دوره قبلی را در نظر بگیریم. سپس آن را با حاصل ضرب تفاضل قیمت فعلی و EMA قبلی در ضریب فزاینده جمع کنیم. اگر بخواهیم به صورت خطی این معادله را بنویسیم به صورت زیر خواهد بود:
EMA سابق + (ضریب فزاینده × EMA سابق – قیمت امروز)) = میانگین متحرک نمایی فعلی
در فرمول محاسبه EMA، ضریب فزاینده از طریق معادله ۲/(N+1) محاسبه میشود. در این معادله N نشان دهنده تعداد روزهای یک دوره است. برای مثال در دوره ۵۰ روزه، N برابر با ۵۰ خواهد بود در نتیجه:
ضریب فزاینده در واقع ارزش روز آخر (قیمت پایانی امروز) را مشخص میکند. در یک دوره ۵۰ روزه، قیمت پایانی آخرین روز، ارزش ۳.۹ درصدی در محاسبات میانگین را به خود اختصاص میدهد. هرچقدر تعداد روزهای دوره افزایش پیدا کند، ارزش روز آخر نیز کمتر میشود. این اعمال شدن وزن بیشتر بر آخرین قیمت پایانی، حساسیت میانگین متحرک نمایی به تغییرات قیمت را نسبت به میانگین متحرک ساده افزایش میدهد. در اینجا میتوانید میانگین متحرک نمایی بیت کوین در دوره ۵۰ روزه را مشاهده کنید.
همانطور که مشاهده میکنید. این میانگین به قیمت پایانی نزدیکتر است و عدد بیشتری را نسب به میانگین متحرک ساده در چارت قبلی نشان میدهد.
میانگین متحرک ساده یا نمایی؟ کدام یک اهمیت بیشتری دارد؟
هر دو میانگین متحرک ساده و نمایی پر استفاده و مهم هستند. حساسیت بیشتر میانگین متحرک نمایی به تغییرات قیمت میتواند به شما کمک کند تا سریعتر تغییرات در روند قیمتی را درک کنید. با این حال، همواره احتمال خطا وجود دارد. در صورتی که بیش از حد به EMA متکی باشید، ممکن است با یک تغییر کوچک در قیمتهای دو سه روز اخیر، به اشتباه فکر کنید که روند در حال تغییر است و دست به فروش یا خرید بزنید.
در حالی که SMA به دلیل کندتر بودن میتواند فرصت کافی برای تصمیم گیری درست را در اختیار شما قرار دهد. هرچند این کندی میتواند باعث عدم شناسایی نقاط طلایی تغییر روند شوند. بنابراین استفاده از هر کدام از این میانگینها بیش از هر چیزی به استراتژی شما بستگی دارد. در کوتاه مدت میانگین متحرک نمایی و در بلند مدت میانگین متحرک ساده میتوانند گزینههای بهتری برای شما باشند.
چگونه از میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟
برای استفاده از میانگین متحرک (MA) ابتدا باید دوره مد نظر خود را انتخاب کنید. برای سرمایه گذاری بلند مدت دورههای طولانی و برای نوسانگیری و سرمایه گذاری کوتاه مدت دورههای کوتاه انتخابهای بهتری هستند.
به طور کلی، هر زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک قرار داشته باشد نشان دهنده صعودی بودن روند قیمتی است. اگر نمودار قیمت همچنان در حال فاصله گرفتن از میانگین متحرک باشد میتوان پیش بینی کرد که روند آن در آینده نیز صعودی خواهد بود. نزدیک شدن قیمتهای روز به خط میانگین متحرک نشان دهنده تغییر روند در بازار است. در نهایت اگر قیمت پایینتر از خط MA قرار داشته باشد با یک بازار خرسی و نزولی رو به رو هستیم.
استفاده از میانگین متحرک برای تحلیل تکنیکال در یک مثال
برای مثال ما در تصویر زیر نمودار قیمت بیت کوین در سه ماه اخیر را مشاهده میکنیم. در این نمودار، خط سبز نشان دهنده میانگین متحرک ساده و خط قرمز نشان دهنده میانگین متحرک نمایی است. در اوایل اکتبر (اوایل مهر ۹۹)، نمودار قیمت از زیر خط میانگینهای متحرک به سمت بالا شروع به حرکت کرده است و تا به امروز نیز همچنان در حال فاصله نحوه ترید تقاطع طلایی گرفتن از خطوط میانگین متحرک است. به این ترتیب شاهد یک روند صعودی و بازار گاوی برای بیت کوین هستیم.
علاوه براین همانطور که مشاهده میکنید، خط قرمز یا همان خط میانگین متحرک نمایی تمایل بیشتر به نزدیک شدن به قیمت فعلی دارد و سریعتر به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد. با این حال در طولانی مدت عامل مهمتری برای تعیین روند محسوب میشود. زیرا معمولاً زمانی که قیمت از این خط عبور میکند یک روند واقعی شکل میگیرد و برای مدتی این خط شکسته نخواهد شد. در حالی که بارها بدون تغییر قابل توجه در روند، خط میانگین متحرک نمایی شکسته شده است.
تقاطع طلایی و تقاطع مرگ در تحلیل میانگین متحرک
سیگنالهای زیادی از میانگین متحرک وجود دارد که مورد توجه تحلیلگران قرار میگیرد. دو سیگنال معروف میانگین متحرک، تقاطع طلایی و تقاطع مرگ هستند که با مقایسه میانگین متحرک ۵۰ روزه و ۱۰۰ روزه آنها را تشخیص میدهند.
تقاطع طلایی (Golden Cross): زمانی که خط میانگین متحرک ۵۰ روزه به بالاتر از خط میانگین متحرک ۱۰۰ روزه میرسد و این خط را قطع میکند، اصطلاحاً تقاطع طلایی رخ داده است. وجود این سیگنال در تحلیل تکنیکال نشان دهنده افزایش قیمت و صعودی شدن بازار است.
تقاطع مرک (Death Cross): این حالت در واقع عکس تقاطع طلایی است و زمانی رخ میدهد که خط میانگین متحرک ۵۰ روزه به زیر میانگین متحرک ۱۰۰ روزه حرکت کرده و آن را قطع کند. این اتفاق یک سیگنال منفی و نشان دهنده کاهش قیمتها است.
خرید و فروش حرفهای ارزهای دیجیتال در نوبیتکس
در این مقاله با اینکه میانگین متحرک چیست، چه انواعی دارد و چگونه در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد آشنا شدیم. امیدواریم اطلاعات ارائه شده به شما کمک کرده باشد. اگر به دنبال سایت رسمی خرید بیت کوین هستید و میخواهید با تحلیلهای حرفه، معاملات پرسودی داشته باشید، میتوانید با مراجعه به صفحه اصلی سایت نوبیتکس وارد معتبرترین بازار خرید و فروش بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال در ایران شوید.
نحوه استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج یکی از سادهترین و در عین حال محبوبترین اندیکاتورها برای شناسایی روند بازار و موقعیت ورود و خروج محسوب میشود. اما همین اندیکاتور ساده نکات فراوانی را در خود جای داده است و در مواقعی نیز میتواند گمراهکننده و نامعتبر باشد. در این مقاله میکوشیم که نحوۀ استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک را برایتان بازگو کنیم.
اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) یا به اختصار MA ابزاری ساده برای تحلیل تکنیکال است که با بهروزرسانی پیوستۀ میانگین قیمت، دادههای قیمت را هموار میسازد. شاخص میانگین متحرک در یک دورۀ زمانی خاص 10 روزه، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازۀ زمانی که تریدر انتخاب کند، به دست میآید. استفاده از میانگین متحرک و همچنین امکان استفاده از انواع مختلف آن در معامله، مزایا و فوایدی دارد. استراتژیهای مربوط به میانگین متحرک محبوباند و میتوانند بر حسب تایمفریم، برای سرمایهگذاران بلندمدت و هم برای تریدرهای کوتاهمدت مناسب باشند.
چرا از اندیکاتور میانگین متحرک استفاده میشود؟
شاخص میانگین متحرک به کاهش میزان نویز (Noise) در نمودار قیمت کمک میکند.
اگر میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته باشد، قیمت در حال حرکت به پایین و اگر به سمت پایین زاویه پیدا کند، قیمت، روی هم رفته، در حال حرکت به پایین است. در صورتی که میانگین متحرک از پهلو و کنار در حال حرکت باشد، به این معنا است که قیمت احتمالاً در محدودهای در حال نوسان است.
حمایت و مقاومت میانگین متحرک
شاخص میانگین متحرک همچنین میتواند به عنوان سطوح مقاومت یا حمایت عمل کند. همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، میانگین متحرک 50 روزه، 100 روزه یا 200 روزه در یک خط روند صعودی، میتواند به عنوان یک سطح حمایت عمل کند. زیرا در این حالت، میانگین همچون یک کف حمایتی رفتار میکند؛ در نتیجه قیمت به آن برخورد کرده و به بالا میرود. ممکن است یک میانگین قیمت در خط روند نزولی، به عنوان یک سطح مقاومت عمل کند؛ همانند یک سقف که قیمت به سطح آن برخورد کرده و مجدداً به سمت پایین حرکت میکند.
باید توجه داشت که قیمت همیشه میانگین متحرک یا مووینگ اوریج را مد نظر قرار نخواهد داد بلکه ممکن است که کمی از آن عبور کند یا پیش از رسیدن به آن توقف کرده و خلاف جهت قبل خود حرکت کند.
به عنوان یک قاعدۀ کلی، اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی و اگر پایینتر از میانگین متحرک قرار بگیرد، روند نزولی است. از آنجایی که میانگین متحرک میتواند مدت متفاوتی داشته باشد، در نتیجه یک میانگین متحرک ممکن است نمایانگر روندی صعودی و میانگین متحرک دیگری نشاندهندۀ روندی نزولی باشد.
ساختار و انواع میانگین متحرک
شاخص میانگین متحرک به روشهای مختلفی محاسبه میشود. یک میانگین متحرک سادۀ 5 روزه، قیمت بسته شدۀ 5 روز اخیر را جمع کرده و با تقسیم حاصل آن بر عدد 5، برای هر روز میانگینی جدید ایجاد میکند.
میانگین متحرک نمایی (Exponential moving averages) از دیگر انواع رایج شاخص میانگین متحرک است. محاسبۀ آن پیچیدهتر است؛ زیرا برای قیمتهای اخیر وزن بیشتری در نظر میگیرد. اگر یک میانگین متحرک ساده 50 روزه و یک میانگین متحرک نمایی 50 روزه را در یک نمودار رسم کنید، متوجه خواهید شد که میانگین متحرک نمایی در مقایسه با میانگین متحرک ساده، واکنش سریعتری نسبت به تغییرات قیمت نشان میدهد؛ زیرا در آن وزن دادههای قیمتی اخیر بیشتر است.
نرمافزارهای نموداری و پلتفرمهای معاملاتی، خودشان محاسبات مربوط به میانگین متحرک را انجام میدهند و برای استفاده از آن نیازی به محاسبات دستی ریاضی نیست.
هیچ کدام از انواع میانگین متحرک نسبت به نوع دیگر برتری ندارد. ممکن است زمانی میانگین متحرک نمایی برای یک سهم یا بازار مالی مناسب باشد اما زمانی دیگر میانگین متحرک ساده مناسبتر باشد. تایم فریم انتخابی نقشی اساسی در مؤثر بودن میانگین متحرک (صرفنظر از نوع آن) ایفا میکند.
سیگنال خرید و فروش اندیکاتور میانگین متحرک یا مووینگ اوریج
تقاطع (Crossover)، یکی از استراتژیهای اصلی میانگین متحرک است. اولین نوع آن تقاطع قیمت با میانگین متحرک است که سیگنالی برای تغییر بالقوۀ روند (trend) محسوب میشود.
استراتژی دیگر، افزودن دو میانگین متحرک به یک نمودار است: یکی کوتاهمدتتر و دیگری بلندمدتتر. هنگامی که میانگین سبکتر میانگین دیگر را رو به بالا قطع میکند، به منزلۀ یک سیگنال خرید است؛ زیرا حاکی از آن است که روند در حال تغییر به سمت بالا است. این حالت «تقاطع طلایی» نامیده میشود.
هنگامی که میانگین کوتاهتر میانگین بلند را از بالا به پایین قطع کند، به معنی سیگنال فروش است که نشان میدهد روند در حال نزول است. این حالت «تقاطع مرگ» نامیده میشود.
نکات قابل توجه اندیکاتور میانگین متحرک
مدتزمان میانگین متحرک
مدتزمانهای رایج برای میانگین متحرک، 10، 20، 50، 100 و 200 روز هستند. این مدتهای متفاوت میتواند بسته به افق زمانی معاملهگر به تایم فریم نمودار افزوده شود (به صورت دقیقهای، روزانه، هفتگی و غیره).
میانگین متحرکی با تایمفریم کوتاه، نسبت به میانگینی با تایمفریم بلندتر، واکنش سریعتری به تغییرات قیمت نشان میدهد. در نمودار زیر نشان داده شده که میانگین متحرک 20 روزه بیشتر از میانگین 100 روزه قیمت را تعقیب کرده است.
میانگین 20 روزه برای تحلیل تکنیکال مفیدتر است؛ زیرا قیمت را دقیقتر دنبال میکند و در نتیجه نسبت به میانگین بلندمدتتر وقفۀ کمتری ایجاد میشود. میانگین متحرک 100 روزه بیشتر برای معاملهگران بلندمدت مفید است.
وقفه، مدتزمانی است که طول میکشد تا یک میانگین متحرک برای یک حرکت معکوس بالقوه (Riversal) سیگنال صادر کند. به عنوان قاعدهای کلی به یاد داشته باشید زمانی که قیمت بالای میانگین متحرک است، روند، صعودی تلقی میشود. در نتیجه اگر قیمت از میانگین متحرک پایینتر بیاید، به این معنی است که سیگنال حرکت معکوس بالقوه بر اساس آن میانگین متحرک صادر شده است. یک میانگین متحرک 20 روزه سیگنال بازگشتی بیشتری نسبت به میانگین متحرک 100 روزه صادر میکند.
میانگین متحرک میتواند مدتهای مختلفی داشته باشد. تنظیم میانگین متحرک باعث میشود که سیگنالهای دقیقتری روی دادههای تاریخی صادر شود و ممکن است که به ایجاد سیگنالهایی بهتر در آینده کمک کند.
معایب میانگین متحرک یا مووینگ اوریج
میانگین متحرک بر اساس دادههای تاریخی محاسبه میشود و در محاسبه، ماهیتاً چیزی قابل پیشبینی نیست. بنابراین نتایج مورد استفاده میانگین متحرک میتواند تصادفی باشد. در بعضی مواقع به نظر میرسد که بازار به میانگین متحرک، سطوح حمایت-مقاومت و سیگنالهای معاملاتی توجه دارد و زمانی دیگر به این اندیکاتورها توجهی ندارد.
مشکل اصلی در اینجا است که اگر عملکرد قیمت پیوسته تغییر کند، ممکن است در این حالت قیمت به عقب و جلو حرکت کند و چندین حرکت بازگشتی روند یا سیگنالهای معاملاتی صادر نماید.
وقتی چنین حالتی رخ میدهد، بهتر است میانگین متحرک را کنار بگذارید یا از اندیکاتور دیگری برای تشخیص روند استفاده کنید. چیز دیگری که میتواند در مورد تقاطع میانگینهای متحرک رخ دهد هنگامی است که میانگینها برای مدتی در هم فرو رفته و با هم قاطی میشوند که به زیانهای معاملاتی متعددی میانجامد.
میانگین متحرک در شرایط روندیِ قوی کاملاً خوب کار میکند اما در شرایط متلاطم یا نوسانی ضعیف است. تنظیم تایمفریم میتواند به صورت موقت مشکل را حل کند، اگرچه در برخی موارد این مشکلات، صرف نظر از تایمفریم انتخابیِ میانگین متحرک رخ میدهد.
سخن پایانی
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج با هموار کردن دادههای قیمتی و ایجاد یک خط جاری، کار را برای ما آسان میکند. در واقع میانگین قیمت باعث میشود که روند کلی حاکم بر بازار را راحتتر ببینیم. از آنجایی که قیمت روزهای اخیر در میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری دارد، لذا سریعتر از میانگین ساده به قیمت واکنش نشان میدهد. این امر در بعضی مواقع میتواند مفید و در مواردی دیگر میتواند گمراهکننده باشد و به سیگنالهای غیرواقعی منجر شود. یک میانگین سبکتر، واکنش بیشتری نسبت به تغییرات قیمت از خود نشان میدهد. تقاطع میانگین متحرک، استراتژی رایجی برای ورود و خروج به حساب میآید. میانگین متحرک همچنین میتواند مناطقی را که مستعد سطوح مقاومت و حمایت هستند مشخص کند. میانگین متحرک همیشه بر اساس دادههای تاریخی ساخته میشود و میتواند به سادگی میانگین قیمت را در کل یک بازۀ زمانی نشان دهد.
استراتژی مووینگ اوریج برای ورود به معاملات
به احتمال زیاد تا به حال در مورد میانگین متحرک و ساز و کار آن اطلاعات خوبی کسب کرده اید، در این مقاله میخواهیم به استراتژی مووینگ اوریج برای ورود به ترید بپردازیم و اینکه چطور می توان با آن به معامله گری پرداخت.
پیش از آن لازم است یادآوری کنیم که مووینگ اوریج ها می توانند هم روند بازار را به شما نشان دهند و هم اینکه چه زمانی روند قصد برگشت و تغییر حرکت دارد. تنها کاری که باید انجام داد اضافه کردن چند مووینگ اوریج با تنظیمات مختلف به چارت معاملاتی خود و انتظار برای کراس آن هاست. کراس مووینگ اوریج وقتی اتفاق می افتد که یکی از روی دیگری گذر کند و آن را قطع نماید.
میانگین متحرک (MA) یک ابزار تجزیه و تحلیل فنی ساده است که داده های قیمت را با ایجاد یک قیمت متوسط به طور مداوم به روز میکند. میانگین در یک دوره زمانی خاص گرفته میشود، مانند 10 روز، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازه زمانی که معاملهگر انتخاب میکند. استفاده از میانگین متحرک در معاملات شما مزایایی دارد و همچنین گزینههایی برای استفاده از نوع میانگین متحرک وجود دارد. استراتژی های میانگین متحرک نیز محبوب هستند و میتوانند متناسب با هر بازه زمانی، مناسب سرمایهگذاران بلند مدت و معاملهگران کوتاه مدت باشند.
چرا بايد از استراتژي ميانگين متحرك قيمت استفاده كنيم؟
میانگین متحرک به کاهش میزان شلوغي و هرج و مرج اضافي در نمودارهاي قیمتي کمک میکند. همچنين هنگامي كه شما مووينگ اوريج را بررسی ميکنید ميتوانید ایده اولیهای را در خصوص حركت قیمت، بدست آورید.
میانگین متحرک همچنین میتواند به عنوان حمایت یا مقاومت عمل کند. در روند صعودی، میانگین متحرک 50 روزه، 100 روزه یا 200 روزه ممکن است به عنوان سطح پشتیبانی عمل کند، همانطور که در شکل روبرو نشان داده شده است مووينگ اوريج به عنوان يك سطح مقاومت براي حركت صعودي قيمت نشان داده شده است.
استراتژی مووینگ اوریج به زبان ساده
زمانی که یک مووینگ آن یکی را قطع می کند، سیگنال نحوه ترید تقاطع طلایی احتمالی خوبی برای تغییر روند در بازار خواهیم داشت، بنابراین این حالت به شما کمک می کند تا در زمان خوبی با یک ترید خوب وارد بازار شوید. با یک ورود خوب، احتمال کسب سودهای بزرگتر و بیشتر با ریسک کمتر نیز نصیب شما خواهد شد.
اجازه دهید یک نگاه به چارت دلار ین USDJPY زیر بیاندازیم تا به کمک آن استراتژی معامله با مووینگ اوریج را بتوانیم بهتر توضیح دهیم.
در نمودار بالا می بینیم که این زوج ارز از ماه آوریل تا ماه جولای در یک روند صعودی بسیار زیبا در حال حرکت بوده و تا حوالی قیمت 124.00 بالا رفت است. اما پس از آن به آرامی به سمت پایین آمده و در اواسط ماه جولای مشاهده می کنیم که مووینگ اوریج 10 به زیر 20 آمده و به عبارتی یک کراس یا تقاطع روی داده است. پس از آن چه شده؟
بله درست حدس زدید، یک روند نزولی خیلی خوب! اگر شما در آن موقع با استراتژی مووینگ اوریج یک پوزیشن معاملاتی فروش باز کرده بودید می توانستید هزاران پیپ از بازار سود بگیرید.
البته شاید تمامی سیگنالهایی که توسط این استراتژی بوجود می آید منجر به هزاران پیپ سود نگردد و حتی ممکن است پوزیشن های ضررده را نیز تجربه کنیم. اما اگر به خوبی حد ضرر خود را مشخص کنید و در جای مناسب حد سود قرار دهید، می توانید سودهای بسیار خوبی توسط این روش معاملاتی از بازار بگیرید.
استراتژی های معاملاتي Crossovers
کراس اور یکی از اصلی ترین استراتژی های میانگین متحرک است. نوع اول آن بر اساس یک تقاطع قیمتي است، زمانی که قیمت از میانگین متحرک بالاتر یا پایینتر میرود تا نشان دهنده تغییرات احتمالی در روند باشد.
استراتژی دیگر این است که دو میانگین متحرک را روی نمودار اعمال کنید: یکی با تايم فريم بلندتر و دیگری در محدوده زماني كوتاهتر. وقتی ميانگين متحرك در دوره زماني كوتاهتر از ميانگين متحرك بلند مدت عبور کند، ما با يك سیگنال خرید روبروييم، زیرا نشان میدهد روند در حال تغییر است. این روش به اصطلاح صلیب طلایی شناخته میشود.
در همین حال، هنگامی که ميانگين متحرك کوتاه مدت از مووينگ اوريج بلند مدت به سمت پايين نزول كند، سیگنال فروش داده است، زیرا نشان میدهد روند قيمتي در حال تغییر است. این اتفاق به عنوان صلیب مرگ شناخته می شود.
استراتژي میانگین متحرک Guppy Multiple
میانگین متحرک Guppy Multiple گوپی، از دو مجموعه جداگانه از میانگین متحرک نمایی (EMA) تشکیل شده است. مجموعه اول برای سه، پنج، هشت، ده، دوازده و پونزده روز معاملاتی گذشته است. داریل گوپی، معاملهگر استرالیایی و مخترع GMMA، معتقد بود که این مجموعه اول نحوه ترید تقاطع طلایی احساسات و جهت معاملهگران کوتاه مدت را برجسته میکند. مجموعه دوم از EMA ها برای سي، چهل، پنجاه و شصت روز قبل تشکیل شده است.
در صورتي كه برای تغيير ماهیت حركت قيمتي یک جفت ارز خاص باید تعدیلاتی انجام شود، این میانگین متحرک نمایی بلندمدت است که تغییر میکند. این مجموعه دوم قرار است فعالیت سرمایهگذاران بلند مدت را نشان دهد.
اگر به نظر نمی رسد که یک روند کوتاه مدت از میانگین های بلند مدت حمایت میکند، ممکن است نشانه خسته شدن روند بلند مدت باشد. برای تصویر بصري، با استفاده از سیستم گوپی، میتوانید میانگین متحرک کوتاه مدت را یک رنگ و همه میانگین متحرکهاي بلند مدت را یک رنگ دیگر قرار دهید.
معایب Moving averages چيست؟
میانگین متحرک بر اساس دادههای زماني قيمت به ما اطلاعات ميدهد، و هیچ مبناي خاص ديگري در مورد محاسبه و پیشبینی قيمت ندارد. بنابراین، نتایج با استفاده از میانگین متحرک میتواند تصادفی باشد. گاهی اوقات، به نظر میرسد که بازار به حمایت/مقاومت مووينگ اوريج و سیگنالهای معاملاتي آن احترام میگذارد و در مواقعی دیگر، این شاخصها هیچ همپوشاني خاصي را نشان نمیدهد.
یک مشکل عمده ديگر نيز این مسئله است که در صورت تغییرات خاص قیمت، نمودار ممکن است به بالا و يا پايين بچرخد و چندین روند معکوس یا علائم متفاوت معاملاتي را ایجاد کند. هنگامی که این اتفاق میافتد، بهتر است استفاده از ميانگين متحرك را تا مدتي كنار بگذارید یا از شاخصهاي دیگری برای روشن شدن روند پيش رو در بازار استفاده کنید. وقتی مووينگ اوريجها برای مدتی در هم پیچیده میشوند، همین امر می تواند چندین معامله باخت و سيگنال هاي نادرست را براي شما ایجاد کند.
میانگین متحرک در شرایط روندی قوی بسیار خوب عمل میکند اما در شرایط نامنظم یا متغیر قيمتي چندان دقيق عمل نمیکند. تعدیل بازه زمانی میتواند به طور موقت این مشکل را برطرف کند، اگرچه در برخی مقاطع، این مسائل بدون توجه به بازه زمانی انتخاب شده برای میانگین متحرک (ها) رخ می دهد.
تریدهای موفق چطور معامله می کنند؟
کاری که اغلب تریدرهای موفق انجام می دهند این است که با هر بار کراس کردن اندیکاتورها، پوزیشن قبلی خود را چه در سود و چه در ضرر می بندند و پوزیشن جدیدی باز می کنند.
برای مثال در سایت بیبی پیپز یک تریدری که اسم استراتژی خود را که از همین مقاله گرفته HLHB نام گذاری کرده، به محض کراس جدید پوزیشن را می بندد و حد ضرر خود را نیز در فاصله 150 پیپی نقطه ورود قرار می دهد.
دلیل این موضوع این است که شما نمی دانید کراس بعدی اندیکاتور چه زمانی اتفاق می افتد و ممکن است با باز گذاشتن بیش از حد معامله، ضرر جبران ناپذیری به خود بزنید.
نکته مهم در مورد استراتژی مووینگ اوریج
نکته ای که می بایست قبل از تست کردن این روش به آن توجه کنید این است که این روش در بازارهایی با روندهای بزرگ عملکرد فوق العاده ای از خود نشان می دهد اما در بازارهای رنج و نوسانی نمی تواند به خوبی نتیجه دهد. در بازارهای رنج شما پشت سر هم سیگنالهای خرید و فروش اشتباه دریافت خواهید کرد که نتیجه ای جز ضرر ندارند.
اما اگر بتوانید به توصیه همیشگی عمل کنید و روند را دوست خود بدانید و در مواقع صحیح از آن بهره بجویید، قطعا جزو موفق ترین تریدرهایی خواهید شد که بازار به خود دیده است!
نتيجه گيري پاياني در خصوص ميانگين متحرك
میانگین متحرک داده های قیمت را با هموارسازی و ایجاد یک خط جاری براي معاملهگران ساده میکند. این امر مشاهده روند قيمتي را آسانتر میکند. میانگینهای متحرک نمایی سریعتر نسبت به میانگین متحرک ساده به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهند. در برخی موارد، این مسئله ممکن است خوب و به سود معاملهگران باشد، و در برخی دیگر، ممکن است سیگنالهای کاذب ایجاد کند. میانگین متحرک با دوره زماني کوتاهتر (به عنوان مثال 20 روز) سریعتر از تغییرات میانگین با یک دوره زماني طولانیتر (مثلا 200 روز) به تغییرات قیمت واكنش نشان میدهد.
کراس اوورهای متحرک متوسط یک استراتژی محبوب برای ورود و خروج در بازار فاركس است. مووينگ اوريج ها همچنین میتوانند مناطق حمایت یا مقاومت بالقوه را براي شما برجسته کنند.
میانگین متحرک همیشه بر اساس داده های تاریخی عمل ميكند و به سادگی میانگین قیمت را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد.
در نهايت براي شما عزيزان استفاده از بهترين بروكر هاي فاركس را پيشنهاد ميكنيم تا با آسودگي خاطر بيشتر به معاملات خود بپردازيد.
صفر تا صد تحلیل تکنیکال با مووینگ اوریج
در مفهوم تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، اندیکاتورها همواره از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاند و در این میان اندیکاتور مووینگ اوریج یا میانگین متحرک را میتوان پایهایترین اندیکاتورها بهحساب آورد. اساساً اندیکاتورها در ۳ دستهبندی اندیکاتورهای Trend (روند نماها یا تعقیب کننده قیمت)، Oscillator (نوساننماها) و اندیکاتورهای Volumes (حجمی) قرار میگیرند و دراینبین مووینگ اوریج در حقیقت میانگینی از قیمتها یا دادهها در یک بازه زمانی بخصوص است که بهعنوان یک اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی استفادهشده و از آن در تشخیص روندهای قیمتی بهکار گرفته میشوند.
از طرفی مووینگ اوریج به عنوان مادر اندیکاتورها شناخته میشود و بهنوعی بسیاری از اندیکاتورها، نشئت گرفته از این اندیکاتور هستند و درنتیجه میتوان بیان داشت که این اندیکاتور از اهمیت فوقالعاده زیادی در تحلیل تکنیکال برخوردار است. ازاینرو در این مطلب قصد داریم تا مفصلاً به مفهوم کلی این اندیکاتور، انواع آن و کاربردهایی که در تحلیل تکنیکال دارد بپردازیم.
فهرست عناوین مقاله
مووینگ اوریج (Moving Average) چیست؟
مووینگ اوریج یا میانگین متحرک به اندیکاتورهایی گفته میشود که نوسانات قیمتی را فیلتر کرده و بهصورت هموار در جهت روند بازار حرکت میکند. این اندیکاتور جهت آینده قیمت را پیشبینی نکرده و جهت فعلی آن را تعیین میکنند. ازاینرو به علت اتکای این اندیکاتور به گذشته قیمت، بهنوعی کند و تأخیری بهحساب میآید. از طرفی مووینگ اوریج در فیلتر کردن نوسانات شدید قیمتی و هموار کردن روندها، کاربرد زیادی دارد. علاوه بر این، این اندیکاتور اساس ساخت بسیاری از اندیکاتورهای دیگر مثل باندهای بولینگر، اندیکاتور مکدی (MACD) و اسیلاتور مک کلان (McClellan) بهحساب میآید.
مووینگ اوریج که با نماد اختصاری MA نمایش داده میشود، در دسته اندیکاتورهای تعقیبکننده قرار دارد و نوسانات بازار را به خطی صاف و ملایم بدل میکند و بهنوعی یک اندیکاتور پیرو روندها بهحساب میآید. دقت کنید که این اندیکاتور تأخیر دارد و این بدین معنی است که در توصیف وضعیت فعلی بازار نیز باکمی تأخیر عمل میکند و در حقیقت علت این تأخیر نیز بهدست آمدن آن از محاسبه قیمتهای پیشین است.
اساساً از مووینگ اوریجها در راستای شناسایی جهت روند یا تعیین سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده میشود. در تصویر زیر میتوانید نمودار قیمتی با ۲ اندیکاتور SMA و EMA را مشاهده کنید.
حال احتمالاً برای شما سؤال پیشآمده که SMA و EMA به چه معنا هستند. جهت دریافت پاسخ خود، در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی انواع اندیکاتور مووینگ اوریج بپردازیم.
انواع اندیکاتور مووینگ اوریج
بهطور کلی مووینگ اوریج دارای انواع مختلفی است که ۲ نوع از آن به نسبت دیگر انواع آن دارای کاربرد بیشتری در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است و این دو عبارتاند از میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) که در ادامه به معرفی و بررسی هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
مووینگ اوریج ساده (SMA)
این اندیکاتور که اختصاراً با نماد SMA نمایش داده میشود، سادهترین حالت محاسبه میانگین است و در آن قیمتها در بازههای زمانی مشخصی باهم جمع شده و حاصل آنها، بر تعداد این بازههای زمانی تقسیم میشود. در این اندیکاتور، شما قادر هستید تا نوع قیمت را انتخاب کرده و بر اساس راهبُرد معاملاتی خود، از انواع قیمتها مثل قیمتهای باز (Open)، قیمتهای بسته (Close) قیمتهای پایانی، بالاترین و پایینترین قیمت و … نیز استفاده کنید.
از طرفی اندیکاتور SMA، پرکاربردترین و درعینحال موردانتقادترین روش محاسبه میانگین بهحساب میآید. مثلاً ازجمله معایبی که به مووینگ اوریج ساده وارد است میتوان به این اشاره کرد که این اندیکاتور میان قیمتهای گذشته و اخیر تمایز قائل نشده و خروجی سیگنال کندی نیز دارد. بهطور مثال اگر میانگین ساده پنجاه روز اخیر را برای یک سهم یا دارایی حساب کنیم، میان قیمت روز نخست و پنجاهم، هیچ تفاوتی وجود نخواهد داشت. برای درک بهتر فرض کنید که قیمت در روز اول دو هزار دلار است و در روز پنجاهم چهار هزار دلار و در طی این مدت، دو هزار دلار افزایش قیمت داشتهایم. حال تصور کنید که قیمت در روز نخست چهار هزار دلار و در روز پنجاهم دو هزار دلار است و در طی این مدت دو هزار دلار کاهش داشتهایم. بااینکه این ۲ شرایط کاملاً عکس یکدیگر هستند، ولی نتیجه حاصله از SMA در هر ۲ حالت یکسان است.
در ادامه میتوانید فرمول محاسبه این اندیکاتور را مشاهده کنید:
SMA=P1+P2+..+Pn/n
درواقع این ایراد باعث شده تا تحلیلگران از نوع دیگری از مووینگ اوریج بنام مووینگ اوریج نمایی جهت محاسبه میانگین قیمت استفاده کنند که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت.
مووینگ اوریج نمایی (EMA)
این اندیکاتور که اختصاراً با EMA نمایش داده میشود جهت برطرف کردن مشکل SMA طراحیشده و در حقیقت بیشتر تمرکز آن بر روی قیمتهای اخیر است و نسبت به تغییرات قیمتی اخیر واکنش سریعتری از خود نشان میدهد. به بیانی دیگر، این اندیکاتور، به دلیل افزایش تأثیر قیمتهای اخیر در محاسبات آن، از محبوبیت بسیار بالاتری در میان تحلیلگران برخوردار است و علت این محبوبیت نیز خروجی سیگنال سریعتری است که دارد.
در ادامه میتوانید فرمول محاسبه این اندیکاتور را مشاهده کنید:
EMA(t)=(Price(t)*k)+[EMA(y)*(1-k)]
فرمول محاسبه ضریب وزنی
K=2/(n+1)
پیشنهاد میکنیم مقاله نکات مهم درباره خط روند در بورس را مطالعه کنید.
کاربرد مووینگ اوریج
میانگین متحرک یا ma به طور گستردهای در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و در واقع یک ابزار تحلیل در بازار بورس است. از مووینگ اوریج برای سرمایه گذاری و سود بردن از الگوهای تغییر قیمت اوراق بهادار استفاده میشود. به طور کلی، تحلیلگران بازار بورس از میانگین متحرک برای تشخیص اینکه آیا در حرکت یک اوراق بهادار تغییر رخ میدهد یا خیر، مانند تشخیص یک حرکت نزولی ناگهانی در قیمت اوراق بهادار استفاده میکنند.
در مواقع دیگر، تحلیلگران از میانگین متحرک برای تأیید سوء ظن خود مبنی بر اینکه ممکن است تغییری در حال رخ دادن باشد، استفاده میکنند. به عنوان مثال، اگر قیمت سهام یک شرکت بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه خود باشد، ممکن است به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته شود.
انواع مووینگ اوریج
Moving average را میتوان به روشهای مختلفی محاسبه کرد. میانگین متحرک ساده پنج روزه یا SMA پنج قیمت اخیر بسته شدن روزانه را با هم جمع میکند و این رقم را بر پنج تقسیم مینماید تا میانگین جدیدی روزانه به دست بیاید. هر میانگین به بعدی متصل میشود و خط جریان منفرد را ایجاد مینماید.
یکی دیگر از انواع محبوب میانگین متحرک، میانگین متحرک نمایی یا EMA است. محاسبه آن پیچیدهتر است، زیرا وزن بیشتری را برای قیمتهای اخیر اعمال میکند. اگر یک SMA ۵۰ روزه و یک EMA ۵۰ روزه را روی یک نمودار ترسیم نحوه ترید تقاطع طلایی کنید، متوجه خواهید شد که EMA سریعتر از SMA به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد و علت آن وزن اضافی در دادههای قیمت اخیر است.
نرم افزار رسم نمودار و پلتفرمهای معاملاتی محاسبات را انجام میدهند و برای استفاده از مووینگ اوریج نیازی به محاسبه دستی نیست. MA ها نسبت به یکدیگر برتری ندارند و هر کدام در جایگاه خود کاربرد دارند.
یک EMA ممکن است برای مدتی در یک بازار سهام یا مالی به کار برود، و در زمانهای دیگر یک SMA ممکن است نحوه ترید تقاطع طلایی بهتر عمل کند. بازه زمانی انتخاب شده برای میانگین متحرک نیز نقش مهمی در میزان موثر بودن آن (صرف نظر از نوع اندیکاتور) دارد. Moving average به سه دسته ساده، نمایی و وزن دار تقسیم میشود.
نحوه محاسبه انواع مووینگ اوریج
برای محاسبه میانگین متحرک ۵ روزه ساده، در واقع میانگین قیمت سهام در ۵ روز گذشته محاسبه میگردد. فرمول میانگین متحرک بسیار ساده است و در هر نقطه از زمان میتوان آن را محاسبه کرد. در فرمول، میتوان با محاسبه میانگین تعداد معینی از دورههای مربوط به آن زمان را به دست آورد. فرمول میانگین متحرک ساده، یک فرمول میانگین معمولی در دوره زمانی مشخصی است.
برای محاسبه میانگین متحرک وزنی، از فرمول میانگین وزنی استفاده میکنیم. یعنی قیمت در روزهای گدشته ضرب در وزن آن میشود و این اعداد با هم جمع میشوند و میانگین گرفته میشود. دادههای اخیر در این محاسبه، وزن بیشتری دارند. قیمتهای دورههای مختلف در وزن خود ضرب شده و با هم جمع میشوند.
وزن در نقاطی که مربوط به قیمتهای گذشته هستند کمتر است و در نتیجه این قیمتها تأثیر کمتری در مقدار نهایی میانگین وزندار دارند. قیمتهای اخیر در محاسبه میانگین وزن دار اثر بیشتری دارند. محاسبه مووینگ اوریج بستگی به این دارد که چه نوعی از این اندیکاتور را میخواهید محاسبه کنید.
در میانگین متحرک نمایی یک عامل ضرب داریم که وزن بیشتری را به قیمتهای اخیر اختصاص میدهد. این عامل ضرب حاصل تفریق مقدار نقطه داده فعلی و میانگین متحرک نمایی در دوره قبل است. به یاد داشته باشید که نیازی به محاسبه دستی این مقادیر نیست و همه آنها توسط برنامهها محاسبه میشوند.
بهترین اعداد (اعداد طلایی مووینگ اوریج)
معروفترین و کاربردیترین اعداد به کار رفته در میانگین متحرک، اعداد ۲۰۰، ۱۰۰، ۵۰، ۲۰ و ۱۰ هستند. این اعداد را میتوان به شکل ترکیبی یا تکی استفاده کرد. به این مجموعه اعداد، اعداد طلایی Moving average میگویند. علاوه بر اعداد ذکر شده، میتوان از اعداد فیبوناچی نیز استفاده کرد زیرا در MA کاربرد زیادی دارند.
روش ترسیم میانگین متحرک
از MA در بازارهای روند دار استفاده میشود زیرا این اندیکاتور در بازارهای رنج خطای زیادی را نشان میدهد. در شکل زیر، خط قرمز در واقع MA است که برای یک روند نزولی رسم شدهاست. در این روند نزولی، اندیکاتور بالای روند قرار گرفتهاست و دقیقا مثل یک خط روند متحرک عمل نموده است.
وقتی ما یک خط روند داریم و میانگین متحرک زیر قیمت است، زمانهایی که قیمت شروع به فاصله گرفتن از مووینگ اوریج میکند، یعنی شاهد یک حرکت جنبشی هستیم. این یک نشانه خوب است و به ما نشان میدهد که روند خوبی در حال سپری شدن است. برعکس، هنگامی که نمودار قیمت و میانگین متحرک به هم نزدیک میشوند، نشان میدهد که باید حرکات بعدی خود را حساب شده انجام دهیم زیرا روند در حال تغییر است.
بهترین تنظیمات اندیکاتور مووینگ اوریج
بعد از انتخاب مووینگ اوریج مورد نظرتان، باید تعیین کنید که در معاملات روزانه شرکت می کنید یا معاملات معمولی و به دنبال آن نیز باید هدف و دلیل استفاده از مووینگ اوریج را مشخص نمایید. به دلیل اینکه بسیاری از معاملهگران از مووینگ اوریج استفاده میکنند، بنابراین قابل مشاهده است که قیمت گذاریها نیز براساس آنها صورت می پذیرد.
این موضوع یک نکته بسیار مهم را هنگام معامله با اندیکاتورها مطرح میکند و آن این است که برای رسیدن به بهترین نتایج باید متداول ترین مووینگ اوریج ها را در نظر داشته باشید.
بهترین دورههای مووینگ اوریج مناسب برای معاملات روزانه آن دسته هستند که علاوه بر سریع بودن، با تغییرات قیمت نیز واکنش نشان ندهد. به همین دلیل معمولا برای معاملهگران روزانه بهتر است در وهله اول از EMA استفاده کنند.
در نحوه ترید تقاطع طلایی بهترین دورهها برای معاملات نوسانی هر یک از معاملهگران سوئینگ رویکرد بسیار متفاوتی دارند. به همین دلیل در بازه های زمانی بالاتر که ۴ ساعت در روز است، معامله میکنند و با اینکار معاملات را برای مدت زمان طولانیتری نگه میدارند.
بنابراین، معاملهگران نوسان ابتدا باید یک SMA را انتخاب کرده و از مووینگ اوریجهای دوره بالاتر برای جلوگیری از نویز و سیگنال های سریع استفاده کنند.
به گفته مارتی شوارتز مووینگ اوریج ۱۰ روزه (EMA) شاخصی عالی برای تعیین روند اصلی است. وجود این شاخص در معاملات ضروری است و معاملهگران اگر در سمت صحیح میانگین متحرک باقی بمانند، بهترین احتمال موفقیت را به دست میآورند.
زمانی که معاملهگران بالای ۱۰ روز معامله میکنند بازار در حالت مثبت است و باید به فکر خرید باشند. برعکس آن، معاملات زیر میانگین قرار دارند که بازار را در حالت منفی قرار میدهند و معاملهگران در این زمانها باید به فروش فکر کنند.
همچنین به عنوان معاملهگران نوسانی میتوانید از مووینگ اوریج ها به عنوان فیلترهای جهتدار استفاده کنید. صلیب طلایی و صلیب مرگ سیگنالی است که زمانی اتفاق میافتد که مووینگ اوریج دوره های ۲۰۰ و ۵۰ روزه به طور عمده در نمودارهای روزانه استفاده شود. با این روش شما میتوانید ببینید که مووینگ اوریج های متقاطع میتوانند در تحلیل و انتخاب یک بازار مناسب به شما کمک کنند.
سومین چیزی که مووینگ اوریجها میتوانند در آن به شما کمک کنند، معاملات حمایتی و مقاومتی و همچنین توقف جایگاه سازی است. به دلیل پیشگویی خودشکوفایی اغلب مووینگ اوریج محبوب به عنوان سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای مالی کار میکنند. در کنار آنها روند کار در مقابل دامنهها قرار میگیرد که نشان میدهند مووینگ اوریج در بازارهای متغیر کار نمیکند.
وقتی قیمت بین حمایت و مقاومت در نوسان است، معمولاً مووینگ اوریج جایی در وسط آن محدوده می شود و قیمت توجه چندانی به آن ندارد. این بدان معناست که در طول محدوده، میانگینهای متحرک کاملا اعتبار خود را از دست میدهند، اما به محض اینکه قیمت شروع به رشد و نوسان کرد، مجددا با عنوان حمایت و مقاومت، دوباره عمل می کنند.
باندهای بولینگر راهی دیگر برای تنظیم و استفاده از مووینگ اوریج ها هستند که یک شاخص فنی بر اساس آنها به شمار می روند. مووینگ اوریج ۲۰ دوره و باندهای بیرونی نوسان قیمت در وسط باندهای بولینگر اندازه گیری می شوند. معمولا در طول بازه ها، قیمت در اطراف مووینگ اوریج نوسان می کند، اما باندهای بیرونی همچنان بسیار مهم هستند زیرا شرایط پیش بینی را با مشاهده قیمت باند های بیرونی را در طول یک محدوده نشان میدهد.
بنابراین، حتی اگر مووینگ نحوه ترید تقاطع طلایی اوریجها اعتبار خود را در طول بازهها از دست بدهید، باندهای بولینگر ابزاری فوق العاده هستند که همچنان به شما این امکان را می دهند تا بتوانید قیمت را به طور موثر تجزیه و تحلیل کنید. باندهای بولینگر به شما کمک میکنند تا در معاملات باقی بمانید. در طول یک دوره قوی، قیمت معمولاً از مووینگ اوریج خود فاصله میگیرد اما همچنان نزدیک به باند بیرونی حرکت میکند.
زمانی که قیمت مووینگ اوریج را از دوره خارج کند این کار میتواند نشان دهنده تغییر جهت روند آن باشد. به علاوه هر زمان که در طول یک روند نقض باند بیرونی مشاهده شود اغلب پیشبینیکننده مورد نظر از نوع بازگشتی است با این حال، تا زمانی که مووینگ اوریج شکسته نشود، معنای بازگشتی ندارد.
افزودن اندیکاتور مووینگ اوریج به نرمافزار متاتریدر
جهت افزودن اندیکاتور مووینگ اوریج به نمودارهای متاتریدر خود میتوانید از مسیر تعیینشده در زیر اقدام کنید:
چگونه از میانگینهای متحرک برای خرید سهام استفاده کنیم؟
چگونه از میانگینهای متحرک برای خرید سهام استفاده کنیم؟
میانگین متحرک (Moving average – MA)، یک ابزار تکنیکالی ساده میباشد که اطلاعات قیمتی را با ساخت یک قیمت میانگین بهروزرسانی شده (updated average price)، تعدیل (Smooth) میکند. این میانگین میتواند شامل یک دورهٔ زمانی مشخص، مانند 10 روزه، 20 دقیقهای، 30 هفتهای و – یا هر تایم فریمی که معاملهگر انتخاب کند – باشد. فواید زیادی در استفاده از میانگینهای متحرک حین معامله وجود دارد، که از آنها میتوان به گزینههای موجود برای استفاده از میانگینهای متحرک، اشاره کرد. استراتژیهای میانگین متحرک بین معاملهگران محبوب بوده و میتوانند با هر تایم فریمی، متناسبسازی شود. در این حالت، این استراتژی هم برای سرمایهگذاران بلندمدت و هم برای معاملهگران کوتاهمدت، مناسب خواهد بود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- میانگین متحرک (Moving Average)، یک اندیکاتور تکنیکالی است که بهصورت گسترده استفاده میشود، استفاده از این اندیکاتور نویز حرکات قیمتی را گرفته و نوسانات قیمت را تعدیل میکند.
- میانگینهای متحرک را میتوان با استفاده از چندین روش ساخت. و میتوان نحوه ترید تقاطع طلایی آنها را با تعداد روزهای متفاوت، تنظیم کرد.
- مشهورترین مورد استفاده از میانگینهای متحرک، یافتن جهت حرکت روند در بازار و پیدا کردن سطوح حمایتی و مقاومتی در نمودار میباشد.
- زمانی که قیمت یک دارایی به بالای میانگین متحرک حرکت میکند، یک سیگنال معاملاتی برای معاملهگران تکنیکال میسازد. علاوه بر استفاده از میانگینهای متحرک بهصورت منفرد، از آنها در ساخت دیگر اندیکاتورهای تکنیکال مانند اندیکاتور مکدی (Moving average Convergence Divergence – MACD) استفاده شده است.
چرا باید از میانگینهای متحرک استفاده کنیم؟
استفاده از میانگینهای نحوه ترید تقاطع طلایی متحرک، باعث کاهش میزان نویز (noise) در نمودار میشود. کافی است به جهت حرکت میانگین متحرک نگاه کرده تا بتوانید جهت روند در بازار را بیابید. اگر حرکت میانگین متحرک به سمت بالا بود، قیمتها بهطور کلی، حرکت صعودی دارند. اگر جهت حرکت میانگینهای متحرک به سمت پایین بود، حرکات کلی قیمتها، نزولی میباشد. در یک روند نزولی، میانگین متحرک ممکن است بهعنوان یک مقاومت عمل کند. در روند صعودی، میانگین متحرک میتواند نقش یک حمایت و یا کف (floor) را ایفا کند. در روندهای نزولی، میانگین متحرک میتواند مانند سقفی باشد که قیمت به آن برخورد کرده و دوباره به حرکت خود به سمت پایین ادامه میدهد.
شایان ذکر است که قیمتها همواره این چنین به وجود میانگین متحرک، توجه نمیکنند. قیمتها ممکن است از این خطوط گذر کرده و یا پس از رسیدن به آنها توقفی داشته و سپس حرکتی در جهت عکس انجام دهند.
بهعنوان یک راهنمایی کلی، اگر قیمتها در بالای میانگین متحرک قرار داشتند، روند صعودی است. اگر قیمتها در محدودهٔ زیرین میانگینهای متحرک قرار داشته باشند، روند نزولی است. هرچند، میانگینهای متحرک میتوانند از طول متفاوتی برخوردار باشند (که در ادامه به این مبحث میرسیم). بنابراین یک میانگین متحرک ممکن است نشاندهندهٔ یک روند صعودی بوده در حالی که میانگین متحرکی با تنظیمات متفاوت، یک روند نزولی را به نمایش بگذارد.
انواع میانگینهای متحرک
میانگینهای متحرک میتوانند به روشهای مختلفی محاسبه شوند. یک میانگین متحرک سادهٔ 5 روزه (Simple Moving Average – SMA)، قیمت بسته شدن 5 روز اخیر در نمودار را جمع کرده و آنها را بر عدد 5 تقسیم میکند و یک میانگین متحرک تازه برای هر روز میسازد. هر یک از این میانگینها به میانگین بعدی متصل میشوند که در کنار یکدیگر یک خط شناور را میسازند.
یکی دیگر از انواع محبوب میانگینهای متحرک، میانگینهای متحرک نمایی (Exponential Moving Averages – EMA) است. محاسبات در این میانگینها، پیچیدهتر میباشند. زیرا در این میانگینها، اطلاعات قیمتی اخیر دارای وزن بیشتری میباشند. اگر شما یک میانگین متحرک ساده 50 روزه و یک میانگین متحرک نمایی 50 روزه در نموداری یکسان اعمال کنید، متوجه خواهید نحوه ترید تقاطع طلایی شد که میانگین متحرک نمایی واکنش سریعتری در برابر تغییرات قیمتی، نسبت به میانگین متحرک ساده خواهد داشت. زیرا میانگینهای متحرک نمایی، وزن بیشتری را به دیتاهای قیمتی اخیر میدهند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک نمایی میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نرمافزارهای نموداری و پلتفرمهای معاملاتی بهصورت خودکار محاسبات لازم را انجام میدهند. بنابراین هیچگونه نیازی به انجام محاسبات دستی برای بهدست آوردن میانگینهای متحرک، وجود نخواهد داشت.
لازم بهذکر است که هیچیک از میانگینهای متحرک برتر از دیگری نیستند. ممکن است یک میانگین متحرک نمایی در بازار سهام و یا بازارهای مالی، برای مدتزمانی عملکرد بهتر داشته باشد، و در زمانی دیگر، یک میانگین متحرک ساده بیشتر به کار ما بیاید. تایم فریم انتخاب شده (بدون توجه به نوع آن میانگین متحرک) نیز نقشی اساسی در میزان تأثیرگذاری این ابزار، خواهد داشت.
طول میانگین متحرک
میانگینهای متحرک معمول دارای طول 10، 20، 50، 100 و 200 میباشند. میتوان این اعداد را به هر تایم فریم نموداری (یک دقیقهای، روزانه، هفتگی و غیره) اعمال کنیم. این مورد بسته به افق زمانی معاملهگر (traders time horizon) خواهد داشت. (اُفق زمانی یا (investment time horizon)، به مدت زمانی گفته میشود که یک سرمایهگذار، انتظار دارد تا سرمایهگذاریاش را نگهداری کند.)
تایم فریم یا طولی که شما برای میانگین متحرک انتخاب میکنید که از آن تحت عنوان (look back period) نیز یاد میشود، میتوانند نقشی بزرگ در میزان کارایی میانگین متحرک داشته باشد.
یک میانگین متحرک با بازهٔ زمانی کوتاه، واکنشی بسیار سریعتر در مقابل تغییرات قیمتی، در مقایسه با میانگین متحرکی که دارای بازهٔ زمانی بلندمدت است، خواهد داشت. در نمودار زیر، یک میانگین متحرک 20 روزه را میبیند که حرکات قیمتی را نزدیکتر از یک میانگین متحرک 100 روزه دنبال میکند.
میانگین متحرک 20 روزه در نمودار فوق، میتواند برای معاملهگران کوتاهمدت از اثر بیشتری برخوردار باشد. زیرا این میانگین متحرک، حرکات قیمتی را نزدیکتر دنبال کرده و در نتیجه، تأخیر (lag) کمتری نسبت به میانگین متحرک بلندمدت ایجاد خواهد کرد. استفاده از میانگین متحرک 100 روزه، برای معاملهگران بلندمدت سودمندتر خواهد بود.
تأخیر، زمان لازم برای یک میانگین متحرک، برای صادر کردن سیگنال بازگشت قیمتی احتمالی میباشد. راهنمای کلی که پیشتر گفته شد را بهخاطر آورید، زمانی که قیمت در بالای میانگین متحرک باشد، روند بهصورت کلی صعودی میباشد. بنابراین زمانی که قیمت به محدودهٔ زیرین میانگینهای متحرک حرکت کند، سیگنال یک بازگشت قیمتی احتمالی را میدهد. یک میانگین متحرک 20 روزه، سیگنالهای بازگشتی بیشتری نسبت به میانگین متحرک 100 روزه، صادر خواهد کرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
میانگینهای متحرک میتوانند از هر بازهٔ زمانی برخوردار باشند: 15،28، 89 و غیره. تنظیم میانگین متحرک بهگونهای که سیگنالهایی دقیقتر، با توجه به تاریخچهٔ اطلاعات قیمت صادر کند، میتواند در یافتن سیگنالهای آینده به معاملهگر کمک شایانی کند.
یک استراتژی دیگر که میتوان از آن استفاده کرد، استفادهٔ همزمان از دو میانگین متحرک در یک نمودار میباشد: یک میانگین متحرک با بازهٔ زمانی بلندمدت و دیگری با بازهٔ زمانی کوتاهمدت. زمانی که میانگین متحرک با بازهٔ نحوه ترید تقاطع طلایی زمانی کوتاهمدت، میانگین متحرک با بازهٔ زمانی بلندتر را به سمت بالا قطع کند، یک سیگنال خرید صادر شده است و نشان میدهد که روند حرکت خود به سمت بالا را آغاز کرده است. که از آن تحت عنوان تقاطع طلایی (Golden Cross) نام برده میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی تقاطع طلایی میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی تقاطع طلایی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
در همین حین، اگر میانگین متحرک با بازهٔ زمانی کوتاهمدت، میانگین متحرک با بازهٔ زمانی بلندمدت را نحوه ترید تقاطع طلایی به سمت پایین قطع کند، یک سیگنال فروش را میسازد. و نشان میدهد که روند نزولی شده است. از این تقاطع تحت عنوان تقاطع مرگ (Death/Dead Cross) نامبرده میشود.
معایب استفاده از میانگینهای متحرک
میانگینهای متحرک براساس دیتاهای تاریخی قیمت محاسبه میشوند، و این محاسبات هیچگونه قدرت پیشبینی بهصورت ذاتی ندارند. از این رو، نتایج تولیدشده توسط این میانگینهای متحرک، میتواند تصادفی و غیردقیق باشد. در برخی اوقات، بازار به محدودههای حمایت و مقاومت ساخته شده توسط میانگینهای متحرک توجه میکند، و سیگنالهای معاملاتی صادرشده درست میباشند. در برخی اوقات نیز، بازار به این اندیکاتور، توجهی نشان نمیدهد.
یک مشکل اساسی، زمانی رخ میدهد که حرکات قیمتی (Price Action) متلاطم شود (Choppy) – و قیمت دائماً به سمت بالا و پایین حرکت میکند – که باعث ساخته شدنِ چندین سیگنال بازگشت قیمتی اشتباه خواهد شد. زمانی که این اتفاق رخ میدهد، بهترین کار کنار گذاشتن این اندیکاتور، و استفاده از اندیکاتورهای دیگر برای تشخیص هرچه بهتر روند میباشد. اتفاق مشابه میتواند زمانی رخ دهد که تقاطعهای میانگینهای متحرک، برای مدتزمانی درهم پیچیده شود که میتواند سیگنالهای معاملاتی اشتباهی را صادر کنند.
میانگینهای متحرک، زمانی که بازار از روند قدرتمند برخوردار است بهخوبی عمل میکنند، اما در حالات رِنج (range) و یا حرکات افقی بازار (sideways)، عملکردی ضعیف از خود نشان میدهند. دستکاری تنظیماتِ بازههای زمانی، میتواند برای مدتی کوتاه چارهٔ کار باشد، با این وجود در برخی نقاط، مشکلات ذکرشده بدون توجه تایم فریم انتخاب شده، پیش خواهد آمد.
جمعبندی
میانگینهای متحرک، حرکات قیمتی را با ایجاد یک خط شناور، تعدیل میکنند. استفاده از این میانگینهای متحرک باعث تسهیل تشخیص جهت روند میشود. میانگینهای متحرک نمایی، واکنش سریعتری در برابر تغییرات قیمت، نسبت به میانگینهای متحرک ساده خواهند داشت. در برخی از موارد، این موضوع سودمند بوده و در برخی دیگر باعث ایجاد سیگنالهای اشتباه میشود. میانگینهای متحرک با دورهٔ زمانی کوتاهتر (برای مثال 20 روزه)، نسبت به میانگینهای متحرکی که دارای دورهٔ زمانی بلندمدتتر هستند (مانند 200 روزه)، واکنشی سریعتر نسبت به حرکات قیمتی نشان میدهند.
تقاطعهای ایجادشده توسط میانگینهای متحرک، یک استراتژی معاملاتی محبوب برای ورود و خروج از بازار بهشمار میآیند. میانگینهای متحرک میتوانند مناطق احتمالی حمایت و مقاومت را نیز نشان دهند. با این وجود که بهنظر میرسد میانگینهای متحرک توانایی پیشبینی بازار را دارند، آنها همواره براساس دیتاهای تاریخی قیمت محاسبه میشوند و تنها نشاندهندهٔ میانگینی از قیمت، در بازهٔ زمانی تعیینشده میباشند.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما