اهرم یا لوریج چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟
یکی از چالشهای معاملهگران در بازارهای مالی کمبود نقدینگی است. شما ممکن است بارها بهدلیل نبود نقدینگی فرصت مناسب را برای نوسانگیری از دست داده باشید؛ از اینرو ابزارهای مالی ایجاد شدهاند تا به سهولت معاملات کمک کنند. یکی از این ابزارها اهرم یا لوریج است که در معاملات فیوچرز، آپشن و مارجین کاربرد دارد.
معرفی اهرم یا لوریج (Leverage)
این ابزار با هدف افزایش بازدهی در سرمایهگذاری استفاده میشود. زمانی که شما از اهرم استفاده میکنید، نیازی نیست کل سرمایه خود را وارد بازار کنید؛ برای مثال اگر میخواهید 1000 دلار روی دارایی خاصی سرمایهگذاری کنید، اما این مبلغ را ندارید، میتوانید معامله را با استفاده از اهرم و به میزانی که سرمایه دارید شروع کنید، مابقی سرمایه از طریق صرافی تأمین میشود. درواقع شما با استفاده از این ابزار پول قرض میگیرید. اگر جمع سرمایهگذاری شما بیشتر از بازپرداخت شما باشد، سود کردید. این ابزار درصد نرخ بازگشت سرمایه را تغییر نمیدهد. میزان آن نیز به میزان دارایی شما و قوانین بستگی دارد؛ مثلاً برای استفاده از این ابزار در صرافیها باید به قوانین آنها توجه کنید. البته باید توجه داشته باشید که استفاده از اهرم پرریسک است و درصورت خطا، زیان بسیاری را متحمل میشوید.
کاربرد لوریج
از این ابزار میتوان برای خرید خانه یا سرمایهگذاری در بازارهای مالی بهره برد. لوریج در کسبوکار، مالی شخصی و سرمایهگذاری حرفهای استفاده میشود. اگر بنگاهی بخواهد فعالیت خود را توسعه دهد، میتواند علاوه بر سرمایه خود به منبع دیگری متوسل شود. استفاده از سرمایه و داراییها، منبع محدودی در دسترس کسبوکار قرار میدهد. اگر این بنگاه به دریافت وام یا تسهیلات اقدام کند، میتواند علاوه بر حفظ منابع خود سرمایه بیشتری بهدست آورد. البته باید میزان عایدی پروژهای که برای آن وام دریافت میکند، از میزان نرخ بهره وام بیشتر باشد. دقت داشته باشید که اهرم زمانی معنا دارد که بخواهید وضع موجود را ارتقا دهید و به سود بیشتر یا امکانات یا دارایی بیشتر (مسکن، کسبوکار بهتر و…) برسید.
همانطور که اشاره شد، کاربرد این ابزار در حوزه مالی بسیار گسترده است و افراد یا کسبوکارهای بسیاری از آن استفاده میکنند. اهمیت این ابزار از آن حیث است که به توانایی شرکتها در انجام تعهدات کاربرد اهرم مالی مالی و بازپرداخت بدهیهایشان اشاره میکند. آگاهی از این موضوع، به سهامداران و سرمایهگذاران کمک میکند؛ زیرا میدانیم که در بیشتر موارد، تأمین مالی پروژهها از محل حقوق صاحبان سهام و بدهی انجام میشود. تقسیم تمام بدهیها به حقوق صاحبان سهام، یکی از انواع رایج نسبت لوریج یا اهرم مالی است. هرچه عدد بهدستآمده کمتر باشد، شرکت موردنظر گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری خواهد بود. اگر عدد این از دو بیشتر باشد، پروژه پرخطری به شمار میآید.
تفاوت لوریج و مارجین
در هر دو حالت پولی قرض گرفته میشود. در معاملات لوریجدار در مارجین، معاملهگر از سرمایهای که قرض گرفته استفاده میکند، اما در معاملات فیوچرز، قرضی در کار نیست و تنها قراردادی میان شخص و صرافی بسته میشود، اما در کاربرد اهرم مالی مارجین پول قرض داده میشود و شخص سفارش خود را ثبت میکند. در حسابهای مارجین، اهرم را با نسبتهایی مانند ۱: ۵۰ (یک به پنجاه)، ۱: ۱۰۰ (یک به صد) و… نشان میدهند؛ یعنی قدرت پول شما ۵۰ یا ۱۰۰ برابر خواهد شد. اگر افراد در حالت مارجین وارد محدوده حد ضرر شوند، به آن کال مارجین میگویند. در این حالت کارگزار موقعیت شما را میبیند و شما باید نقدینگی حساب خود را افزایش دهید. نکته مدنظر درباره این ابزار این است که صرافی دارایی خاصی را به شما قرض میدهد و شما باید همان دارایی را پس بدهید؛ مثلاً اگر صرافی روی جفت ارز بیت کوین به تتر به شما لوریج دهد، نمیتوانید رمز ارز دیگری بخرید و تنها باید بیت کوین بخرید، اما در این ابزار چنین شرطی وجود ندارد. این نکته تفاوت اصلی میان معاملات مارجین و معاملات لوریجدار در بازار فیوچرز است.
مزایای لوریج
ابزارهای مالی برای سهولت معامله و کسب سود بیشتر معاملهگران پدید آمدهاند. اگر شما راهبرد مناسبی داشته باشید، میتوانید حتی با مبالغ کم وارد بازار شوید و از لوریج بهره ببرید. یکی از بهترین بازارها برای استفاده از این ابزار، بازار ارزهای دیجیتال است. در ادامه به بررسی مزایای این ابزار میپردازیم:
آزادی عمل
شما با استفاده از لوریج، آزادی عمل بیشتری برای سرمایهگذاری دارید. همچنین با این ابزار میتوانید تنوع زیادی در سبد سرمایهگذاری خود داشته باشید و بهکمک این ابزار سرمایه خود را چندین برابر کنید. درواقع با سرمایه کم و البته استفاده از لوریج میتوان ارزش کل سرمایه را بالاتر برد و سبد سرمایهگذاری مناسبی ایجاد کرد.
افزایش سود
زمانی که شما از این اهرم استفاده میکنید، قرض میکنید تا بتوانید با سرمایه بیشتری وارد بازار شوید. در ازای این قرض نیز بهره ثابتی میپردازید. اگر به سود برسید و این سود بیش از بهره پرداختی باشد، شما معامله موفقی داشتید؛ برای مثل اگر فردی برای خرید بیت کوین از لوریج ۱۰ استفاده کند، هر 1 درصد رشد قیمت بیت کوین، برای این ترید معادل ۱۰ درصد رشد اعمال خواهد شد (لوریج او ۱۰ است و درنتیجه سود او نیز ۱۰ برابر خواهد شد)؛س پس هرچه تعداد معاملات موفق شما از ناموفقها بیشتر باشد، سرمایه شما با سرعت بیشتری افزایش مییابد.
معایب لوریج
هر ابزاری در کنار فواید خود معایبی نیز دارد که بهتر است از آن آگاه باشیم. استفاده از اهرمها نیازمند تجربه و دانش است. شما باید بدانید از ابزاری استفاده میکنید که مبتنی بر قرض و بدهی است. راهبرد شما برای معامله باید معین و شفاف باشد و احتیاط لازم را داشته باشید. در ادامه با معایب این روش نیز آشنا میشویم.
نابودی سرمایه
به همان اندازه که امکان سودآوری شما با اهرم افزایش مییابد، ممکن است ضرر کنید و سرمایهتان نابود شود. اگر شما از این ابزار استفاده نکنید، در بدترین حالت قیمت صفر میشود، اما کال مارجین شدن، صفرشدن سرمایه و شرایطی بهمراتب بدتر از افت قیمتی بدون حالت اهرم است. شاید بهتر باشد پیش از استفاده از اهرم، به اهمیت سرمایه موجود، احتمال کال مارجین شدن و میزان مهارت خود در معامله توجه کنید.
صرفاً نوسان
اگر شما یک معاملهگر بلندمدت و هولدر هستید، لوریج را فراموش کنید! شما بهکمک این ابزار میتوانید از نوسانات کوتاهمدت بازار بهره ببرید، اما با نگهداشتن دارایی در حال ریزش، تنها به خود ضربه میزنید. زمانی که قیمت دارایی افت میکند و شما هولدر هستید، به این فکر میکنید که در آینده قیمت مجدد رشد خواهد کرد و زیان شما جبران میشود، اما اگر اهرم استفاده کنید و دارایی در حال سقوط را نگه دارید، با ادامه ریزش قیمت دارایی شما صفر و سرمایه شما نابود میشود؛ پس اگر سرمایهگذار بلندمدتی هستید، دنبال راه مطمئنتری باشید و اهرم را فراموش کنید.
پرداخت کارمزد
اگر میخواهید از لوریج استفاده کنید، باید به صرافی کارمزد بدهید. این کارمزد در معاملات بلندمدت بهصرفه نیست و بهحدی است که ممکن است بخشی از سود شما را از بین ببرد. پس دقت داشته باشید در زمان استفاده از معاملات لوریج حتماً باید به کارمزد معامله که روزبهروز به مقدار آن اضافه میشود نیز توجه کنید.
اصل سرمایه حفظ نمیشود!
مورد دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که در معامله با اصل سرمایه و بدون لوریج، اصل پول ما حفظ خواهد شد، اما در معاملاتی که لوریج دارند، اینگونه نیست؛ برای مثال اگر با 500 دلار بیت کوین خریداری کردید و قیمت آن دچار افت شد، شما میتوانید آنقدر صبر کنید تا کاهش قیمت جبران شود و اصل سرمایه برگردد، اما با وجود اهرم نگهداشتن دارایی در حال ریزش اشتباه محض است؛ زیرا نهتنها اصل سرمایه بازنمیگردد، بلکه همه نقدینگی شما از بین میرود.
نتیجهگیری
استفاده از هر ابزاری، چالشهای خاص خود را دارد. لوریج ابزاری مطلوب در بازارهای مالی است، اما بدانید پیش از استفاده دانش و مهارت استفاده از آن را بیاموزید و راهبرد معاملاتی شفافی برای خود تعریف کنید. همچنین به میزان ریسکپذیری خود واقف باشید و به کارمزد معاملات و نوسانات روزمره توجه کنید. در پایان بدانید نوسان ذات هر بازاری است و ضرر اتفاق اجتنابناپذیر است؛ پس ابزار مناسب خود را بیابید و با آن سود کنید.
کاربرد اهرم مالی در بورس و استفاده از آن در شرکتهای بورسی
رشتستان– سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از مردم تبدیل شده و به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
اهرم مالی یا Leverage به معنی استفاده از ابزارهای مالی یا بدهی برای افزایش سود سرمایه گذاری است. یک شرکت یا سرمایه گذار میتواند به غیر از داراییها و سرمایهاش، بدون اینکه سرمایه گذار جدیدی اضافه شود، از طریق قرض گرفتن (ایجاد بدهی) سرمایه و فعالیتهای مالی خود را افزایش دهد.
نمونه ایجاد اهرم مالی:
فرض کنید ۱۰ سکه دارید و با آن معاملهای میکنید که یک سکه سود خالص برای شما به ارمغان میآورد. سپس به یک کارگزار رجوع کرده و ۹۰ سکه از او قرض میگیرید. اینبار معامله مشابهی انجام میدهید اما اینبار ۱۰۰ سکه وارد معامله میکنید و از این طریق ۱۱۰ سکه بهدست میآورید. سپس ۹۰ سکهای که قرض کرده بودید را به کارگزار پس میدهید، ۱۰ سکه اولیهتان را هم به جیب بازگردانده و ۱۰ سکه سود خالص در دست خواهید داشت. با این روش برای خود یک اهرم مالی ایجاد کردهاید.
روشهای معمول کسب اهرم، قرض گرفتن پول، خریدن دارایی ثابت و استفاده از ابزار مشتقه است. مثالهای مهم عبارتند از:
یک شرکت دولتی با قرض گرفتن پول، برای موجودی اش اهرم میسازد. هرچه پول بیشتری قرض بگیرد به سرمایه کمتری نیاز دارد، بنابرین هر سود یا ضرری روی پایه کوچکتری بدست آمده و نتیجتاً نسبت بزرگتری میسازد.
یک موسسه تجاری با خریدن دارایی ثابت، میتواند برای عایدی اش اهرم ایجاد کند. این کار نسبت دارایی ثابت را در ترکیب سرمایه شرکت در مقابل متغیرها و هزینهها زیاد خواهد کرد؛ به این معنی که تغییری کوچک در عایدی، تغییر بزرگی در سود عملیاتی به وجود میآورد.
شرکتهای پوشش سرمایه اغلب برای دارایی هایشان با استفاده از ابزارهای مشتقه اهرم به وجود میآورند، برای مثال یک چنین شرکتی میتواند با صرف ۱ میلیون دلار حاشیه سرمایه، به معامله نفت خام به ارزش ۲۰ میلیون دلار بپردازد و از این طریق سود و زیان عایدش شود.
یکی از مزیتهای استفاده از اهرم مالی نسبت به انتشار سهام جدید و دعوت سرمایه گذاران، در این است که سودهای افزایش یافته از محل سرمایهگذاریهای جدید، بین تعداد زیادی از سهامداران توزیع نمیشوند. البته باید در نظر بگیریم که اگر برنامههای توسعهای شرکت طبق پیشبینیها و سودی که مدنظر بوده محقق نشود، ممکن است بدهی بسیار زیادی از محل اهرم مالی برای شرکت ایجاد شود که شرکت را ناگزیر سازد تا از محل سود سهامداران این بدهیها را تسویه کند.
استفاده از اهرم مالی در حالی که سبب میشود افراد یا شرکتها بازدهیهای بالاتری را کسب کنند، سبب بالا رفتن ریسک سرمایهگذاری آنها نیز میشود. هر چه استفاده از اهرم مالی بیشتر باشد، افراد ریسک بیشتری را نیز باید بپذیرند؛ لذا زمانی که از اهرم برای سرمایه گذاری استفاده میشود و سرمایه گذاری مطابق با پیشبینیها پیش نرود، زیان احتمالی بسیار بزرگتر از زمانی میشود که از اهرم استفاده نشده است.
اهرم سود و زیان بالقوه را بسیار بیشتر میکند؛ بنابراین توجه به اهرم مالی شرکتها برای بررسی تحلیلی آنها بسیار مهم است؛ زیرا اهرم مالی نشان میدهد که چه میزان از رشد شرکت به وسیله طرحهای توسعهای و فعالیتهای شرکتی بوده است یا توسط منابع مالی قرض گرفته، ایجاد شده است. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام میتواند این موضوع را به خوبی نشان دهد.
با توجه به ناپایدار بودن این منابع و ریسک بالایی که این قسمت از بازار به خریداران تحمیل میکند، معاملات انجام شده با ضررهای بسیار زیادی پایان مییابند. بهعنوان مثال استفاده از اهرم مالی در سال ۹۲ باعث شد تا بسیاری از سهامداران حقیقی و حقوقی بیش از میزان سرمایه خود، سود کسب کنند و به تبع آن، شاخص کل بورس نیز بیش از حد معمول بالا رفت. در ادامه سال ۹۳ وضعیتی مشابه اما در مسیر نزولی مشاهده شد.
در این سال سهامدارانی که از این اهرمهای مالی در زمان نامناسب و نزول بازار استفاده کردند، زیانهای سنگینی را متحمل شدند؛ به عبارت دیگر در زمانهایی که بازار سرمایه با هیجان و رشد زیادی همراه است، همراهی یک اهرم مالی همانند خرید اعتباری بر میزان هیجانات افزوده و نگرانی بابت اضافه جهش (overshoot) در بازار به وجود میآید.
لذا این تجارب تلخ باعث شکلگیری تصور اشتباه درباره مناسب نبودن بازار سرمایه برای سرمایه گذاری میشود. در این راستا سازمان بورس بهعنوان نهاد ناظر در سالهای اخیر تلاش فوقالعادهای در جهت قانونمند کردن اعطای اعتبارات در شبکه کارگزاریها به ویژه رعایت نسبتهای کفایت سرمایه و اخذ وثایق کافی از مشتریان کرده است اما هنوز هم ضرورت مدیریت حجم منابع اعتباری در کل شبکه کارگزاری احساس میشود.
کاربرد اهرم مالی
در مطالب قبل نحوۀ محاسبۀ اهرم عملیاتی و مالی به عنوان معیار سنجش استفاده از هزینههای ثابت عملیاتی و مالی در ساختار هزینۀ شرکت توضیح داده شد. در این مطلب اهرم مرکب به عنوان یکی دیگر از معیارهای ارزیابی سود، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
این اهرم نشان دهندۀ میزان استفاد از کل هزینههای ثابت (اعم از هزینههای ثابت مالی و عملیاتی) در ساختار هزینههای شرکت است و به شکل ذیل محاسبه میشود:
در این رابطه Q نشاندهندۀ تعداد محصول فروخته شده (میزان فروش)، P قیمت هر واحد محصول، V هزینۀ متغیر هر واحد محصول، F برابر هزینۀ ثابت عملیاتی و C معادل هزینۀ مالی ثابت است. فرض کنید که DTL برابر 2 شود، این امر بدین معناست که به ازای هر 1% افزایش در تعداد محصول فروخته شده، سود خالص 2% افزایش مییابد؛ چرا که اهرم مرکب یا DTL نشان میدهد که به ازای هر درصد تغییر در تعداد محصول فروخته شده، سود خالص چند درصد تغییر میکند، همانطور که در فرمول زیر مشاهده میشود اهرم مرکب ( DTL ) حساسیت سود هر سهم به تغییرات درآمد را نشان میدهد:
این فرمول تغییرات سود خالص (بر حسب درصد) را به تغییرات درآمد (بر حسب درصد) تقسیم میکند. درجه اهرم مرکب در سطوح مختلف تولید، مقادیر متفاوتی به خود میگیرد. این مطلب در شکل زیر (نمودار درجۀ اهرم مرکب بر حسب تعداد تولید) نشان داده شده است:
کاربرد اهرم مالی
اهرم مالی دارای کاربردهای زیر است:
۱- توجیه کنندۀ تغییرات شدید سود هر سهم
۲- توجیه کنندۀ اشتباهات در پیشبینی سود هر سهم
۳- اهرم مرکب شاخص ریسک کل شرکت است.
ریسک کل شرکت
ریسک کل شرکت که همان ریسک ورشکستگی است شامل ریسک تجاری و ریسک مالی است. ریسک تجاری ناشی از درجۀ اهرم عملیاتی و ریسک مالی نیز ناشی از درجۀ اهرم مالی است. تغییر هزینۀ ثابت عملیاتی و مالی منجر به افزایش نقطۀ سربهسر شرکت گردد، ریسک کل شرکت نیز افزایش خواهد یافت.
سنجش آنلاین سواد مالی
موسسۀ حسابداران رسمی آمریکا سواد مالی را توانایی ارزیابی و مدیریت مؤثر امور مالی شخصی به منظور تصمیمگیریهای عاقلانه در جهت رسیدن به اهداف زندگی و دستیابی به وضعیت مالی خوب تعریف کرده است. آکادمی مالی امید با طراحی آزمونهای تعیین سطح، امکان سنجش دانستههای مالی کاربران را در سه سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته فراهم آورده است. متقاضیان با شرکت در این آزمون، طبق نمرۀ اخذ شده، گواهینامه دریافت میکنند.
اهرم مالی
تعریف اهرم مالی چیست؟
یک. اهرم مالی عبارت است از استفاده از انواع ابزارهای مالی یا بدهی برای افزایش نرخ بازده بالقوه سرمایه گذاری.
دو. میزان بدهی که برای تأمین مالی دارایی های یک شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. شرکتی که برای تأمین مالی دارایی های خود بیشتر از بدهی استفاده کرده باشد، شرکت اهرمی گفته میشود.
اهرم مالی بیشترین استفاده را در معاملات املاک و مستغلات از طریق استفاده از وام و خرید خانه دارد.
توضیحات مدیر مالی در مورد اهرم مالی
اهرم مالی میتواند از طریق اختیار معاملات، قراردادهای آتی، ودیعه و دیگر ابزارهای مالی ایجاد شود. برای مثال، فرض کنیم شما یک میلیون تومان پول برای سرمایه گذاری دارید. با این مقدار پول شما میتوانید یک سکه بهار آزادی بخرید، اما برای افزایش اهرم مالی، شما میتوانید این یک میلیون تومان را بهعنوان ودیعه برای خرید قرارداد آتی سکه به کار بگیرید. در آن صورت بهجای یک سکه، شما ۱۰ سکه را کنترل خواهید کرد.
بیشتر شرکت ها برای تأمین مالی از بدهی استفاده میکنند. با این کار، شرکت اهرم مالی اش را افزایش میدهد و بدون نیاز به اینکه مالکان جدیدی به شرکت اضافه شوند، وجه موردنیاز برای توسعه عملیات تجاری شرکت تأمین میشود. برای مثال، اگر شرکتی که با سرمایه گذاری ۵ میلیاردی سرمایه گذاران و سهامداران اولیه شکل گرفته و خالص موجودی شرکت هم ۵ میلیارد است، این پولی است که شرکت برای شروع به کار خود از آن استفاده میکند. اگر شرکت برای تأمین بودجه موردنیاز خود از بدهی و اخذ وامی ۲۰ میلیاردی بهره گیرد، حالا شرکت ۲۵ میلیارد موجودی برای سرمایه گذاری در عملیات تجاری خود خواهد داشت و فرصت بیشتری برای افزایش ارزش سهامداران به دست میآورد.
اهرم های مالی هم به سرمایه گذاران و هم به شرکت برای سرمایه گذاری یا اجرای فعالیتهای عملیاتی کمک میکند؛ اما با ریسک بزرگتری همراه است.
اگر فردی از اهرم برای سرمایه گذاری استفاده کند و سرمایه گذاری انجامشده برخلاف میل و پیشبینی او باشد، زیان احتمالی او بسیار بزرگتر از زمانی میشود که فرد از اهرم استفاده نمیکرد. اهرم سود و زیان بالقوه را بسیار بیشتر میکند. در دنیای کسب و کار شرکت ها میتوانند از اهرم برای تولید ثروت برای سهام دارانشان استفاده کنند، اما اگر در انجام این کار با شکست مواجه شوند، هزینه بهره وام دریافتی و ریسک اعتباری ناشی از آن، ارزش سهام شرکت و درنتیجه ثروت سهامداران را نابود خواهد کرد.
معادل انگلیسی اهرم مالی عبارت است از:
Leverage
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
اهرم مالی در بازار آتی چیست و چه کاربردی دارد؟
در ادبیات مالی، اهرم اصطلاحی است که به روش تکثیر کردن سود یا زیان اشاره میکند. درواقع خاصیت اصلی اهرم بدینصورت است که با وارد آوردن نیرویی کوچک عملکردی چندین برابری به دست میآوریم. باوجود اهرم مالی، سرمایه گذاران میتوانند با مبلغ مشخصی سرمایه، در بازارهای مالی، چندین برابر سود یا زیان کسب کنند.
این ویدیو را حتما ببینید!
اهرم مالی در بازار آتی
در بازار آتی کالا، سرمایه گذاران از اهرم مالی برخوردار هستند. در این بازار، قراردادهای هر دارایی در بدو راهاندازی اهرم ۱۰ دارند؛ اما با توجه به شرایط بازار و تغییر وجوه تضمین، این میزان دستخوش نوسان میشود.
برای درک بهتر موضوع به مثال زیر توجه نمایید.
در یک روز کاری قیمت هر واحد (گرم) گواهی سپرده زعفران پوشال در بازار بورس (اوراق) برابر با ۸۰۰۰ تومان است. فرض کنید آقای احمدی میخواهد ۱ کیلو زعفران از بورس خریداری نماید. مبلغ لازم برای خرید یک کیلو گواهی سپرده زعفران به شرح ذیل است:
قیمت خرید: ۸۰۰۰ تومان
مقدار خرید: ۱۰۰۰ گرم (هر واحد گواهی سپرده زعفران ۱ گرم است)
مبلغ لازم برای خرید گواهی سپرده زعفران= قیمت گواهی سپرده زعفران × مقدار گواهی سپرده زعفران
آقای احمدی برای خرید یک کیلو زعفران از بورس میبایست ۸ میلیون وجه نقد در اختیار داشته باشد. (از کارمزد معاملات صرفنظر شده است)
اگر آقای احمدی بخواهد همین مقدار زعفران را از بازار قراردادهای آتی زعفران تهیه نماید چه میزان وجه نقد لازم خواهد بود؟
با توجه به اینکه اندازه قرارداد آتی زعفران ۱۰۰ گرم است آقای احمدی میبایست ۱۰ قرارداد آتی زعفران خریداری نماید. برای اخذ ۱۰ قرارداد آتی زعفران باید بهاندازه ۱۰ برابر وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی زعفران، وجه نقد بهحساب عملیاتی واریز نماید. با فرض اینکه وجه تضمین قراردادهای آتی زعفران برابر با ۱۸۰ هزار تومان باشد میزان وجه لازم برای اخذ ۱۰ موقعیت خرید در بازار آتی به شرح ذیل خواهد بود:
وجه لازم= تعداد قرارداد × وجه تضمین اولیه
آقای احمدی برای خرید ۱ کیلو زعفران از بازار آتی زعفران میبایست ۱.۸۰۰.۰۰۰ تومان پرداخت نماید. درواقع آقای احمدی توانست در بازار آتی زعفران با میزان سرمایهای کمتر از بازار بورس ۱ کیلو زعفران خریداری نماید. به این خاصیت بازار آتی خاصیت اهرمی میگویند.
بنابراین آقای احمدی بهجای پرداخت ۸ میلیون تومان تنها با پرداخت ۱.۸۰۰.۰۰۰ میتواند ۱ کیلو زعفران را خریداری نماید.
نکته: اهرم مالی با اندازه قرارداد متفاوت است. اندازه قرارداد مقداری ثابت دارد که در مشخصات قرارداد تعیین میشود؛ اما اهرم مالی متغیر است.
چگونه اهرم بازار آتی را محاسبه نماییم؟
برای محاسبه اهرم بازار آتی، کافی است ارزش قرارداد را تقسیمبر وجه تضمین اولیه قراردادها نماییم.
در مثال فوق اهرم بازار آتی زعفران برابر با:
با توجه به مثال بالا آقای احمدی میتواند تنها با ۱.۸۰۰.۰۰۰ تومان بهاندازه ۸.۰۰۰.۰۰۰ تومان سرمایه گذاری نماید؛ یعنی سود و زیان وی نسبت به مبلغ ۱.۸۰۰.۰۰۰ تومان ۴.۴۴ برابر خواهد بود.
نکته
۱. با توجه به اینکه وجه تضمین و ارزش قرارداد متغیر هستند، لذا اهرم مالی میزان ثابتی ندارد و هر لحظه ممکن است تغییر نماید.
۲. مقدار اهرم مالی در هیچ جا (سامانه آنلاین یا مشخصات قرارداد) کاربرد اهرم مالی ثبت نمیشود و معامله گران باید بر اساس فرمول فوق آن را محاسبه نمایند.
یک تصور اشتباه درباره اهرم مالی
برخی از معامله گران تصورشان از اهرم مالی این است که وقتی در بازار آتی از اختلاف قیمت خرید و فروش سود میکنند، آن میزان سود ضرب در اهرم مالی میشود، در حالیکه این تصور صحیح نیست. درواقع اهرم بازده مبلغ سرمایه گذاری به ازای هر درصد تغییر قیمت را نشان میدهد.
برای شفاف شدن موضوع به مثال زیر توجه نمایید:
آقای احمدی اقدام به اخذ یک موقعیت خرید پسته با قیمت ۱۰۰ هزار تومان میکند. سپس با اخذ موقعیت فروش با قیمت ۱۰۵ هزار تومان، موقعیت خود را آفست میکند. سود وی از این معامله به شرح ذیل است:
سود = (قیمت فروش – قیمت خرید) × اندازه قرارداد
سود آقای احمدی برابر با ۵۰۰ هزار تومان میشود.
برخی از معامله گران تصور میکنند که این ۵۰۰ هزار تومان میبایست در اهرم مالی ضرب شود؛ اما اهرم در مبلغ سرمایهگذاری و سود حاصل نهفته است.
با فرض اینکه وجه تضمین برابر با ۱ میلیون تومان باشد. آقای احمدی با ۱ میلیون تومان سرمایه، سودی برابر با ۵۰۰ هزار تومان کسب نمود؛ یعنی با ۵ درصد افزایش در قیمت، آقای احمدی نسبت به سرمایه گذاری ۱ میلیونی، ۵۰ درصد سود نمود. درواقع به ازای هر درصد افزایش قیمت، ۱۰ برابر سود نصیب سرمایهگذار میشود. در این مثال اهرم مالی برابر با ۱۰ است.
اهرم در بازارهای مالی خوب است یا بد؟
با توجه به اینکه باوجود اهرم در ازای مبلغ مشخصی سرمایه گذاری، سود یا زیان چندین برابر میشود، لذا در شرایطی که معاملهگر در سود باشد اهرم برای وی بسیار مفید خواهد بود. در شرایطی که معامله گر در زیان است، اهرم معکوس عمل میکند و زیان وی را افزایش میدهد. درواقع اهرم همانند شمشیر دو لبه است. لازم به ذکر است که سرمایه گذاران به امید سود وارد هر بازاری میشوند و اقدام به معامله مینمایند. درنتیجه به گمان آنها معاملاتشان به سود خواهد رسید. بهاینترتیب اهرم بالا در بازار آتی، جذابیت آن را برای سرمایه گذاران بیشتر میکند.
سخن آخر
اگرچه وجود اهرم بالاتر، بر جذابیت بازار آتی میافزاید؛ بااینحال، با توجه به ریسک معاملات آتی، معامله گران تازهکار برای شروع میتوانند در قراردادهایی با اهرم پایینتر فعالیت نمایند و ریسک خود را کاهش دهند.
ثبت نام و دریافت کد آتی کالا
برای دریافت کد آتی کالا و شروع سرمایهگذاری در این بازار روی دکمه زیر کلیک کنید:
دیدگاه شما