استراتژی تعیین حجم معامله
تعیین حجم معامله در فارکس به چه مفهوم است؟ همانطور که گفتیم یک ترید خوب بایستی نقشه راه داشته باشد و این نقشه شامل استراتژی تعیین حجم معامله در فارکس و تکنیک های مدیریت سرمایه است. اگر می خواهید در بازار فارکس با علم و دانش فعالیت کنید باید هر دو عامل را در کنار هم داشته باشید و تکیه بر یک عامل تضمین کننده موفقیت شما در انجام معامله در فارکس نمی باشد. علاوه بر تحلیل های( تکنیکال – فاندامنتال و سنتیمنتال)، حتما مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک را نیز در کنارش لازم دارید تا بتوانید ریسک معامله ها را مدیریت کنید و بدانیم که تعیین حجم در بازار فارکس را چگونه انجام می دهیم.
نحوه محاسبه حجم معاملات در فارکس
نوع استراتژی تعیین حجم معامله ها در معامله گران مختلف بر مبنای استراتژی آنها متفاوت می باشد و راهها و روشهای مختلفی استفاده می کنند که در این بخش آنها را بررسی می کنیم.
1.حجم ثابت : این استراتژی جهت تعیین حجم دارای محبوبیت بالایی است. در این نوع استراتژی تعیین حجم معامله چنانچه از نام آن برمی آید یک عدد تعیین شده و ثابت وجود دارد که تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد.
2.درصد ثابت برای تعیین حجم : نوع دیگری از استراتژی تعیین حجم معامله، که برای محاسبه حجم در فارکس مورد استفاده قرار می گیرد. این روش به صورت درصدی از تمام موجودی حساب در نظر گرفته می شود. اما این میزان ریسک به صورت درصدی در حساب معاملاتی بطور ثابت باقی می ماند. چنانچه میزان استراتژی ریسک معاملات سرمایه کم شود می توان تعداد حجم را کم کرد و بالعکس اگر رو به رشد باشد می توان تعداد آن را زیاد کرد. از جمله مزیت های این شیوه این است که با بزرگ شدن حساب، سایز معامله نیز به نسبت بزرگی حساب رشد تصاعدی خواهد کرد. و اگر به ضرر بخورد بصورت خودکار حجم معامله کاهش می یابد.
3.نسبت ثابت برای تعیین حجم : یکی دیگر از انواع استراتژی تعیین حجم معامله است. این شیوه رابطه بین رشد و ریسک است. تریدر ابزار دقیقی در اختیار خواهد داشت که به او کمک خواهد کرد که بداند چه زمانی باید حجم معامله را کم و زیاد کند. این شیوه بسیار مناسب برای حسابهای کوچک می باشد. اگر تعداد معاملات موفق داشته باشد، با افزایش میزان ریسک می تواند حجم را افزایش دهد ودرحالت عکس این موضوع می تواند حجم را کاهش دهد. نکته قابل توجه در این روش این است که افت حساب نباید بیش از مقداری شود که از قبل تعیین شده است.
4.تعیین حجم با ریسک تعیین شده ثابت : نوعی استراتژی جهت مشخص کردن حجم معامله که بر اساس ریسک موجود در معامله مشخص می شود . عوامل تعیین کننده ای از جمله نوسانات موجود در بازار می باشد که در صورت افزایش یافتن آن میزان حجم کاهش می یابد و بالعکس. در واقع در این روش نوع شرایطی که بر بازار حاکم است حجم معامله را کاهش یا افزایش می دهد.
چرا حجم معاملات در بازار فارکس اهمیت دارد؟
میزان حجم معاملات فارکس در روز در سطح بالاتری نسبت به سایر بازارهای مالی قرار دارد. اما این دلیل نمی شود که در تعیین حجم بی احتیاط بود و بدون برنامه حجم بالا را انتخاب کرد!
انتخاب استراتژی تعیین حجم معامله در فارکس بسیار اهمیت دارد و نباید بدون فکر و بر اساس احساسات اقدام به تعیین حجم در بازار فارکس کرد چرا که اگر در بازار گاها دچار استاپ اوت شدیم، سود معاملات قبلی از بین نرود. نباید صرفا تریدر تنها بر اساس این که احساس می کند یک معامله می تواند سود بالایی به او بدهد حجم بالایی هم انتخاب کند این امر یک اشتباه بزرگ است و معامله و سرمایه او را در خطر بزرگ قرار می دهد.
اصول تعیین حجم معاملات
قبلا گفته شد که برای انجام معامله باید استراتژی ترید داشت و باید بر طبق اصولی حجم معاملات را تعیین کرد و این نقشه و پلان شامل فاکتورهایی است از جمله استراتژی تعیین حجم معامله و تکنیک های مدیریت سرمایه تلفیق این دو با یکدیگر اصول تعیین حجم معاملات را تشکیل می دهند. حجم معامله باید سیستماتیک و علمی انتخاب شود.
حجم مناسب برای معاملات روزانه چیست؟
حتما می دانید که حجم معاملات دو طرفه در بازار فارکس در روز بیش از 6 تریلیون دلار است و همین امر آن را تبدیل به بزرگترین بازار مالی دنیا کرده است. همواره به یاد داشته باشید که اصل سرمایه باید حفظ شود. اصلا مهم نیست که با چه استراتژی وارد می شوید. پرایس اکشن ، مووینگ اوریج (moving average)و… هر استراتژی که استفاده می کنید، باید به ما پارامترهایی را بدهد از جمله: نقطه ورود – حد ضرر و حد سود.
بر اساس آن استراتژی معاملاتی حجم معاملاتی را مشخص می کنیم. بنابراین آموزش تعیین حجم معامله در فارکس امر مهم و ضروری در تضمین موفقیت در استراتژی ریسک معاملات استراتژی تعیین حجم معامله و همینطور موفقیت در انجام معاملات می باشد.
حجم بیشتر باعث سود بیشتر می شود؟
لزوما حجم بیشتر باعث سود بیشتر نمی شود این حرف روی دیگری هم دارد که در ضرر، معاملات بزرگتر باعث ضرر بزرگتر نیز می شوند مگر آنکه تعیین حجم منطقی باشد و حد ضرر در آن مشخص شده باشد. چنانچه استراتژی تعیین حجم معامله به درستی انجام گیرد و در نتیجه انتخاب لاتیج (حجم معامله) به صورت منطقی صورت گیرد، حتی در صورت استاپ اوت شدن هم دل نگرانی و استرس نخواهیم داشت چرا که حد ضرر مشخص کرده ایم و همه سرمایه از دست نخواهد رفت.
سخن پایانی
استراتژی تعیین حجم معامله عامل مهمی در تعیین بجا و درست حجم در معاملات فارکس است.
برای آنکه بتوانیم به درستی استراتژی تعیین حجم معامله را پیدا کنیم، آموزش تعیین حجم معامله در فارکس بسیار دارای اهمیت می باشد. چرا که اگر بدون تجربه و تنها بر اساس احساسات اقدام به انتخاب حجم در معاملات نمایید قطعا در محاسبه آن دچار اشتباه می شوید. از انجام معاملات شانسی دوری کنید. در غیر اینصورت اگر زمانی دچار استاپ اوت شوید، امکان از دست رفتن سرمایه تان وجود دارد.
مشاوران مجرب بروکر نیکس بصورت رایگان آماده مشاوره و اطلاع رسانی هستند تا بتوانند بر مبنای شناخت استراتژی ترید شما فرمول تعیین حجم درست و منطقی را اعلام کنند تا بتوانید به بیشترین بازدهی و معاملات خود برسید.
در مقاله استراتژی تعیین حجم معامله سعی بر آن بوده که شما را با مفاهیم مرتبط در زمینه تعیین حجم آشنا کنیم. امید است مطالب عنوان شده مورد پسند شما خواننده گرامی قرار گرفته باشد و موثر بوده باشد. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را برای ما ارسال کنید
استراتژی لشکر در بورس
استراتژی لشکر برای افرادی که بهدنبال آرامش و کسب سود هستند، بسیار کاربردی است. گاهی ما اهداف خود را از حضور در بازارهای مالی گم میکنیم یا معاملات زیادی را اجرا میکنیم که موجب افزایش استرس و هیجانات میشوند؛ اما با طراحی یک استراتژی که در بلندمدت سودآوری دارد، میتوانیم سود بیشتری را با ریسک و هیجانات کمتر بهدست بیاوریم. در این مقاله به معرفی یکی از پرکاربردترین این استراتژیها یعنی استراتژی لشکر پرداخته شده است.
استراتژی چیست؟
استراتژی را میتوان مجموعهای از قوانین، رفتارها و کنش و واکنشها دانست که برای رسیدن به یک هدف مشخص بهکار گرفته میشود. در سرمایهگذاری، این اهداف میتواند کسب سود بیشتر، تحمل کمترین ریسک در سرمایهگذاری، بازگشت سریعتر سرمایه و دهها هدف دیگر باشد که هر فرد باتوجه به شرایط مالی و درجه ریسکپذیری خود، باید تنظیم کند.
اگر یک روش سرمایهگذاری بهعنوان بهترین استراتژی، برای تمامی افراد مطرح شود، کاملا نادرست است؛ چراکه برای تمام افراد نمیتوان نسخه واحد پیچید. قطعا جوانی که سودای پولداری و ثروتمند شدن در سر میپرواند با بازنشستهای که بهدنبال گذران بدون دغدغه زندگی است و تجربههای سرمایهگذاری را قبلا کسب کرده، کاملا متفاوت است. جوان به ریسک بیشتر فکر میکند در حالی که فرد مسن ممکن است از ریسک گریزان باشد.
مزایای پایبندی به استراتژی
برای موفقیت در بازار جذاب و درعینحال پرتلاطم بورس، داشتن استراتژی کمک میکند که خود را با شرایط مختلف بازار تطبیق دهید و از بروز واکنشهای احساسی و لحظهای خودداری کنید؛ زیرا شما نقشه راهی را در دست دارید که همه این شرایط را در نظر گرفته است.
البته استراتژی باید پویا باشد، به این معنی که ممکن است ابزارهای رسیدن به هدف تغییر کند. بنابراین، گاهی پایبند بودن به استراتژی، به امید اینکه دوباره شرایط مطابق استراتژی شما شود، ممکن است تصمیم درستی نباشد. بهعنوان مثال، زمانی که در مسیر مسافرت به جادهای برخورد کنید که بهعلت یک حادثه ناگهانی در حال تعمیر باشد و تابلوها مسیر جایگزین را پیشنهاد کنند، تصمیم شما چیست؟
منتظر میمانید تا جاده تعمیر شود تا حرکت کنید یا دور میزنید و مسیر خود را تغییر میدهید. در سرمایهگذاری نیز باید به خوبی بازارها و ابزارهای آن را بشناسید تا در شرایط مختلف، استراتژی خود را بهروز کنید. البته تغییرات زیاد استراتژی نیز، به سردرگمی شما ختم میشود.
استراتژی لشکر چیست؟
اگر بازدهی دلاری شاخص کل ۲۰ سال گذشته را مشاهده کنیم؛ بهطور متوسط سالی ۱۴ درصد بازدهی دلاری داریم. بهعبارتدیگر، در مقایسه با خرید دلار استراتژی ریسک معاملات اگر فقط در بازار سرمایه سرمایهگذاری کنیم و از تمام سهمها به نسبت تاثیرگذاری در شاخص خریداری کنیم، سالی ۲۴ درصد بیشتر از دلار سودآوری دارد. اگر فرض کنیم دلار با تورم رابطه مستقیم دارد؛ در این صورت ما از تورم نیز بیشتر سود میکنیم.
همچنین، اگر سهمهای باارزشی را بیابیم و از آنها بهصورت ترکیبی خریداری کنیم؛ ممکن است بازدهی بیش از ۱۴ درصد داشته باشیم. درنتیجه، ما بهدنبال حفظ ارزش داراییمان در برابر تورم هستیم که میتوانیم با انتخاب بین ۵ تا ۱۰ سهم و ایجاد یک لشکر با ارزش به هدف خود دست پیدا کنیم.
یکی از استراتژیهای بازار منفی، استراتژی لشکر است. در این استراتژی، تمرکز بر تعداد سهام پرتفوی بهتر از متمرکز بودن بر ارزش آن است. در واقع، باید لشکری ساخت که پولساز باشد.
استراتژی لشکر یک استراتژی معاملاتی است که بر مبنای تحلیل بنیادی، سهمی انتخاب میشود که در مجامع سالیانه سود نقدی تقسیم میکند. بهعنوان مثال، هر سهم وغدیر را یک سرباز (۱۰۰۰ تومان) در نظر میگیریم؛ سربازی که در طول سال برای کسب درآمد ما تلاش میکند. اگر شرکت در مجمع ۲۰۰ تومان سود تقسیم کند. در انتهای سال هر سرباز، ۲۰۰ تومان برای ما درآمد ایجاد کرده است.
مهمترین هدف استراتژی لشکر، تشکیل لشکری مجهز به نیروهای مختلفی مانند سربازان و سوارهنظامها است. در مرحله اول افزایش یا کاهش قیمت سربازها اهمیتی ندارد، زیرا تمرکز بر افزایش تعداد لشکریان است. بهعنوان مثال، مهم نیست قیمت سهام فولاد چقدر است ما تمایل داریم تعداد سهام فولاد را در پرتفوی خود افزایش دهیم.
نقش تحلیل تکنیکال، جایی پررنگ میشود که بهمنظور افزایش نیروها، سهام در قیمت بالا فروخته و در قیمت پایینتر خریداری میشود.استراتژی ریسک معاملات
مزایای استراتژی لشکر
مزیتهای این استراتژی عبارت است از:
- امکان افزایش قیمت سربازها یا سهمها
- مولد بودن
- افزایش سود نسبت به سپرده بانکی
- کمک به کنترل ریسک پرتفوی
سخن پایانی
لزوم داشتن استراتژی و پایبند بودن به آن کاملا امری واضح و روشن است. برای انتخاب آن تحقیق کنید، روحیات و شرایط مالی خود را بررسی و بهترین آن را، انتخاب کنید.
همچنین، باتوجه به مزایا و سودآوری این استراتژی، پیشنهاد میکنیم در بازار منفی، همیشه بخشی از سبد سهام خود را به استراتژی لشکر اختصاص دهید.
استراتژی ریسک معاملات
واژه استراتژی از کلمهی یونانی (strategos) به معنای لشکر سرچشمه گرفته است. اما این واژه در دنیای امروز از معنی قدیمی خود که بعد نظامی گونه داشته، فاصله گرفته است.
در بازارهای مالی این واژه به معنای بهکارگیری فن، علم و قدرت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای تأمین حداکثر پشتیبانی از سیاستهای مالی، در جهت کسب نتایج مطلوب است.
منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟
هر معامله تحت شرایطی به موفقیت منجر میشود. شرایطی که بخشی از آنها را باید معاملهگر نسبت به شخصیت و خواسته و موقعیتش تعیین کند. به مجموعه قواعد و شرایطی که به شخصیت معاملهگر نزدیک باشد و شرایط سودآوری را برای معاملات او به وجود آورند استراتژی معاملاتی گفته میشود.
استراتژی معاملاتی راهبرد، طرح و برنامه انجام معامله است و از ملزومات معاملهگری به حساب میآید.
در این مطلب به معرفی و شرح برخی استراتژیهای معاملاتی میپردازیم. این استراتژیها در مجموع 5 دسته مختلف هستند که به شرح زیرند.
انواع استراتژیهای معاملاتی
- Position trading: این استراتژی نوعی معاملهگری بلندمدت و متکی بر تشخیص روند توسط تحلیل بنیادی است. از مزایای این استراتژی، میتوان استفاده از زمان کم به دلیل بلندمدت بودن معاملات را نام برد. همچنین نوسانات کوچک در این روش نادیده گرفته میشوند.
- استراتژی فرعی نیز مانند همین استراتژی است، با این تفاوت که از تحلیل تکنیکال برای معاملات استفاده میشود. از معایب این نوع استراتژی میتوان به کسب نکردن سود سالانه و داشتن حساب بزرگ برای جبران ضررها نام برد.
- نوسان گیری (swing trading): این نوع استراتژی مربوط به معاملات کوتاه تا میانمدت است. در این روش از نوسانات در روندها استفاده میشود و معمولا طی چند روز تا چند هفته یک موقعیت معاملاتی نگهداری میشود. برای این نوع استراتژی، تسلط به الگوهای تکنیکال و تابلو خوانی و روانشناسی بازار نیاز است و همچنین تمرکز بالایی روی معاملات باید داشت.
- معاملهگری روزانه (Day Trading): در این استراتژی هدف نوسان گیری روزانه از سهام است و برای کوتاهمدت استفاده میشود. این استراتژی نیاز به تحلیل بنیادی ندارد و کاملاً طبق اصول تابلو خوانی و روانشناسی بازار و همچنین قواعد تکنیکال صورت میگیرد. از مزایای این روش درآمد روزانه است اما معایبی همچون صرف زمان زیاد برای معاملات و ریسک بالا نیز با خود به همراه دارد.
- Scalping: این استراتژی برای معاملات بسیار است و باید با ابزارهایی نظیر نرمافزارهای تعیینکننده حجم و تعداد سفارشها سروکار داشت.در این استراتژی فرصت معامله در روز زیاد است اما تمام مدت باید در معاملات متمرکز بود و از این نظر دشواری زیادی دارد.استراتژی ریسک معاملات
- Transition trading: استراتژیای است که ابداعکننده آن «راینرتئو» بوده است. این استراتژی به این شکل است که فرد در تایم فریم پایین وارد معامله میشود و با چک کردن تایم فریم بالاتر به دنبال نشانهای برای مقاومت میگردد. اگر بازار چنین نشانهای نداشت و سمت و سوی موردنظر را دنبال کرد، معامله را دنبال کرده و حد ضرر را ارتقا میدهد. در غیر این صورت موقعیت معاملاتی را میبندد. این استراتژی ریسک را کاهش میدهد.
استراتژیهای متداول در بازارهای سرمایه
همانطور که پیشتر اشاره شد استراتژیهای متفاوتی زیرمجموعه 5 دسته فوق قرار میگیرند. در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
- روند (Momentum): سرمایهگذاران میتوانند از این استراتژی به عنوان یک تکنیک معامله استفاده کنند. هنگامی که یک معاملهگر در این تکنیک، شتابی را در قیمت یک سهم مشاهده کند، عموما به امید این که در موقعیت صعودی یا نزولی باقی میماند، در موضع خرید یا فروش قرار میگیرد. این استراتژی به جای قیمت بنیادی بر تحرکات کوتاهمدت قیمت سهام متکی است. هنگامی که این استراتژی مورد استفاده قرار میگیرد، سرمایهگذار میتواند بر اساس قدرت روندها در قیمت دارایی خرید یا فروش انجام دهد.
- رجوع به میانگین: سرمایهگذاران در این نوع استراتژی بر این باورند که قیمت سهام در طول زمان به قیمت متوسط بلندمدت خود برمیگردد. اگر سهام آنها به گونهی قابلتوجهی بالاتر از میانگین متحرکش معامله شد آنها میفروشند و اگر این روند در پایین متحرک باشد سهام را خریداری میکنند.
- سرمایهگذاری بر اساس احساسات: در این استراتژی برای معامله کردن، از تجزیه و تحلیل احساسات و روانشناسی جمعیت استفاده میشود. سرمایهگذار عمدتاً در جستوجوی یافتن تغییرات کوتاهمدت قیمت و به دست آوردن سود سریع است.
- سرمایهگذاری تکنیکال: سرمایهگذار در این استراتژی فعالیت گذشته بازار را برای تغییراتقیمت و حجم سهام بررسی میکند چون معتقد است که عملکرد تاریخی، نشاندهنده نتایج آینده میباشد. این استراتژی ارزش ذاتی سهام را تحلیل نمیکند، بلکه حرکتهای آینده سهام را بررسی میکند.
- معامله در کانال: منظور از این استراتژی انجام معاملات در کانال تولیدشده میان سطح مقاومت یا حمایت یک سهم است. این راهبرد برای انجام معاملاتی بهکار میرود که روندهای آنها خنثی است و در روندهای صعودی یا نزولی، کاربردی ندارد.
- استراتژی معاملات بهینه: این روش متمرکز بر این مسئله است که چگونه میتوان یک سفارش بزرگ را به سفارشهای کوچک شکست، بهطوری که هزینه اثرات قیمتی کم شود.
- استراتژی ثبت سفارش: این استراتژی بیان دارد که چگونه باید نوع سفارش و میزان تهاجمی بودن آن را انتخاب کنیم. سفارشهای بازار و سفارشهای محدود را میتوان از لحاظ مقدار و قیمت به حالتهای تهاجمی دسته بندی کرد. البته تعیین تهاجمی بودن سفارش موضوعی است که سرمایهگذار باید هنگام سفارش گذاری آن در نظر بگیرد.
سفارشهای بازار و سفارشهای محدود را میتوان از لحاظ مقدار و قیمت به حالتهای تهاجمی دستهبندی کرد. البته تعیین تهاجمی بودن سفارش موضوعی مهم است که سرمایهگذار باید هنگام سفارش گذاری آن در نظر بگیرد. این تصمیم تأثیر مستقیم بر کیفیت معامله دارد و بهطور غیرمستقیم تأثیرگذاری آن بر روی بازده نهایی سرمایهگذاری نمایان است.
معاملات الگوریتمی
استفاده از استراتژیهای مختلف گاهی به علت احتیاج به رعایت موارد زیاد دشوار به نظر میرسد و برخی افراد تمایلی به اجرای دقیق آنها نشان نمیدهند. با گسترش استفاده از سیستمهای کامپیوتری در بازارهای مالی، امکان استفاده از الگوریتم معاملاتی نیز فراهم گردیده است بهطوری که اکنون بیش از 80 درصد از معاملات بورس آمریکا از این طریق انجام میشوند.
این نوع معاملات عبارتاند از استفاده از الگوریتمهای رایانهای به منظور مدیریت فرآیندهای معاملاتی در سرعت بالا. در این معاملات، رایانهها به صورت مستقیم با سامانههای معاملاتی به منظور ارائه سفارش بدون مداخله انسان، ارتباط برقرار میکند و آنها را بعد از ثبت مدیریت میکنند.
سرعت و کیفیت دسترسی به بازارها، استفاده از این نوع معاملات را تشویق میکند. بسیاری از سرمایهگذاران بازار امروزه معاملات الگوریتمی را به کار میبرند. این استراتژی ریسک معاملات معاملات دارای دورههای نگهداری چند دقیقه، چند روزه و یا چند هفتهای هستند.
هر الگوریتم باید پارامتری بهعنوان ورودی بپذیرد و حداقل یک کمیت بهعنوان خروجی تولید کند. دستورهای الگوریتم باید به زبانی دقیق و بی ابهام بیان شوند و دارای شروع و پایان مشخصی باشند. زمان لازم برای خاتمه الگوریتم باید کوتاه و معقول باشد. از این جهت اجرای یک الگوریتم ساده، به اجرای استراتژی کمک شایانی میکند.
به طور قطع اولین گام در توسعه این ابزار و شیوه معاملاتی، انجام تحقیقاتی از این دست است که میتواند راه را برای پیادهسازی بیشتر آن در بازار هموار کند.
این شیوههای معاملاتی همراه با استراتژی، به افزایش نقدینگی بازار و کارایی آن کمک میکند.
این شیوه معاملهگری در تمام سطوح بازار، کاربرد چشمگیری میتواند داشته باشد، چه در سطح مدیران مالی که به عنوان ابزاری است مشاورههای که بازار را در ثانیه رصد میکند و موقعیتها و اطلاعات موردنظر مدیر را در اختیارش میگذارد، حتی میتواند با طراحی از لحاظ موقعیتها و مختصات مدنظر مدیر مالی به خرید و فروش اقدام کند.
جمعبندی
امروزه در تمام بازارهای مالی موجود در دنیا شاهد ظهور و گسترش روزانهی شیوهها و استراتژیهای معاملاتی هستیم. این استراتژیها کمک میکنند تا افراد انتظارات خود را از معاملاتشان معین کنند و با تسلط بیشتری به معامله بپردازند. انتخاب استراتژی همچون انتخاب نحوه بازی در فوتبال به موارد زیادی بستگی دارد. عواملی همچون بازار مورد نظر، میزان دانش و تجربه فرد، شرایط زمانی و مواردی از این دست، همگی بر انتخاب استراتژی اثر میگذارند. با این حال انتخاب استراتژی مناسب و پایبندی به آن از ضرورتهای معاملهگری به شمار میرود و باید آن را جدی گرفت.
استراتژی در قرارداد اختیار معامله به چه معناست؟
استراتژی عبارت است از خرید یا فروش همزمان چند قرارداد اختیار معامله با هم یا بههمراه سهم پایه موضوع قرارداد، جهت پوشش ریسک، سودآوری بیشتر یا متنوع کردن سبد سرمایهگذاری. از انواع مختلف استراتژیها در معاملات قرارداد اختیار معامله، میتوان به استراتژیهای ترکیبی متقارن اشاره کرد که شامل ترکیبهای مختلف هر دو قرارداد اختیار خرید و قرارداد اختیار فروش صادره بر یک سهام خاص است.
استراتژی استرادل (straddle strategy)
از متداولترین استراتژیهای ترکیبی متقارن، «استرادل» است. این استراتژی، بر دو نوع است: «استرادل خرید» و «استرادل استراتژی ریسک معاملات فروش». استرادل خرید، خرید قرارداد اختیار خرید و قرارداد اختیار فروش یک دارایی را با قیمت توافقی و تاریخ انقضای یکسان در برمیگیرد. بهطورکلی استراتژی استرادل، طبیعیترین و مناسبترین استراتژی به هنگام پیشبینی نوسان شدید در قیمتها است.
اگر قیمت دارایی در تاریخ انقضاء به قیمت توافقی قراردادها نزدیک باشد، استراتژی متقارن به زیان منجر میشود. اگر قیمت دارایی، نوسان شدیدی در اطراف قیمت توافقی (کاهش یا افزایش) داشته باشد، سرمایهگذار سود قابلتوجهی به دست میآورد.
استراتژی استرادل چه زمانی مناسب است؟
استراتژی استرادل زمانی مناسب است که سرمایهگذار انتظار دارد قیمت دارایی نوسان زیادی داشته باشد، اما جهت نوسان(کاهش یا افزایش) را نمیداند. سرمایهگذاری را در نظر بگیرید که پیشبینی میکند قیمت یک دارایی که در حال حاضر ۶۹ ریال است، در سه ماه بعد با نوسان زیادی مواجه خواهد شد. سرمایهگذار با خرید یک قرارداد اختیار خرید و یک قرارداد اختیار فروش با قیمت توافقی ۷۰ ریال و با تاریخ انقضای سه ماه بعد، از استراتژی استرادل استفاده میکند.
فرض کنید هزینه قرارداد اختیار خرید چهار ریال و هزینه قرارداد اختیار فروش سه ریال باشد؛ بنابراین سرمایهگذاری اولیه مورد نیاز هفت ریال است. اگر در تاریخ انقضا، قیمت دارایی در ۶۹ ریال ثابت مانده است، هزینه این استراتژی ۶ ریال است، چون قرارداد اختیار خرید بیارزش است، ولی قرارداد اختیار فروش یک ریال ارزش دارد و اینیک ریال از هزینه اولیه کم میشود.
اگر قیمت دارایی به ۷۰ ریال افزایش یابد، زیان استراتژی هفت ریال است، این حداکثر زیانی است که متوجه سرمایهگذار است. اگر قیمت به ۹۰ ریال افزایش یابد، سود سرمایهگذار ۱۳ ریال و اگر قیمت به ۵۵ ریال کاهش یابد، سود او هشت ریال است.
استراتژی استرادل فروش، از طریق فروش اختیار خرید و اختیار فروش با قیمت توافقی و تاریخ پایان مهلت یکسان صورت میگیرد. البته این استراتژی دارای ریسک بالایی است. چنانچه قیمت سهام در تاریخ انقضاء، نزدیک قیمت توافقی باشد، منجر به سودآوری قابلتوجهی میشود. اما چنانچه این دو قیمت باهم تفاوت زیادی داشته باشند، مقدار زیان نامحدود خواهد بود.
مدیریت ریسک در بازار ارزهای دیجیتال چگونه است؟
وقتی صحبت از معامله و خریدوفروش ارزهای دیجیتال به میان میآید، میتوان با انجام چند اقدام اساسی از ضرر و خسارت جلوگیری کرد. وبسایت «کویندسک» مقالهای در این رابطه منتشر کرده است، که در آن سعی شده به صورت خلاصه و در چند گام به معاملهگران یادآور شود که چگونه از خود و داراییهای خود در برابر نوسانات غیرمتعارف بازار ارزهای دیجیتال محافظت کنند.
همیشه این امکان وجود دارد که با استفاده از تحلیلهای فاندامنتال و تکنیکال بازار، ارزش واقعی یک شرکت یا دارایی را تعیین کرد و بدین وسیله علاوه بر کاهش ریسک، شانس موفقیت خود را در این سرمایهگذاری خاص افزایش داد.
اما برای انجام چنین کاری باید از قبل برنامهریزی کرد.
تسلط بر احساسات
تهیه یک برنامه موفق مدیریت ریسک برای به حداقل رساندن پیامدهای غیرمنتظره و کاهش کلی خسارات مالی، از اهمیت زیادی برخوردار است.
یک برنامه موفق مدیریت ریسک برای جلوگیری از عادات معاملاتی مخرب شما و همچنین توجیه انتظارات اساسی شما از بازار، باید همزمان و به موازات سوابق معاملاتی شما اجرا شود.
بعضی اوقات وسوسهها باعث میشوند که شما انتخابهای بدی داشته باشید، انتخابهایی که بیشتر از همه جا در بازارهایی که تحت تاثیر ترس و طمع هستند، قابل مشاهده هستند.
هرکسی میتواند با به حداقل رساندن عادات معاملاتی منفی و مخرب خود، بدون صرف هزینههای زیاد، سود بیشتری کسب کند.
مدیریت ریسک یکی از مهمترین فاکتورهایی است که باید در سرمایهگذاری در نظر گرفته شود
یکی از مؤلفههای مهم یک برنامه مدیریت ریسک موفق این است که بدانید چه نوع معاملهگری هستید و مهارتهای شما چیست و در چه حدی است. برای نمونه به این معاملهگران فرضی و شخصیت آنها توجه کنید:
«من معمولاً سود و زیانم سربهسر میشود». این پاسخ نشانه آن است که مدیریت ریسک شما مؤثر بوده است اما ریسک گریزی شما باعث میشود که نتوانید از هیچ فرصت خوبی استفاده کنید و حتی از پس پرداخت کارمزدهای معاملات نیز برنمیآیید.
«من سود کمی به دست میآورم». این اتفاق نشانه مؤثر بودن برنامه مدیریت ریسک شماست و البته نشاندهنده این هم است که شما اجازه نمیدهید معاملات شما بهطور کامل روند خود را طی کنند. این شرایط معمولاً به دلیل تصمیماتی که شما بهطور احساسی و با عجله گرفتهاید اتفاق میافتد. به عنوان مثال موقعیتی را زودتر از موعد میبندید، چرا که به دلیل استفاده از روشهای سرمایهگذاری سنتی، قابل پیشبینی است.
«من معمولاً سود استراتژی ریسک معاملات زیادی به دست میآورم». این جمله نشانه این است که استراتژی مدیریت ریسک شما به خوبی کار میکند و قدرت ریسک گریزی شما با انتخاب ریسک مناسب با توجه به حجم معاملات، به اوج خود رسیده است. این معاملهگران معمولاً موقعیتهای خود را روی قیمتهای از پیش تعیینشده میبندند و اجازه میدهند که بقیه کارها روند عادی خود را طی کنند.
«من معمولاً متضرر میشوم». چنین پاسخی به این معناست که شما فهم ناقصی از چرخههای بازار دارید و باید بررسی بیشتری روی گروه دارایی که قصد استراتژی ریسک معاملات سرمایهگذاری در آن دارید، انجام دهید. این همچنین نشانه این است که شما تمایل بیشتری به انتخاب توکنها، پروژهها و کوینهای غیرنقدشونده یا با نقدینگی پایین دارید.
شما با مشاهده این شخصیتهای فرضی میتوانید تا حدودی ذهنیت و طرز فکر معاملاتی خود را حدس بزنید. هدف ما از این کار این است که مشخص کنیم چه عادتهایی به شما ضرر میزنند و چه عادتهایی شما را به سمت کسب سود بیشتر، راهنمایی میکنند.
همیشه سعی کنید خونسرد و منطقی باشید. احساسات خود را از وجه روانشناسانه معامله حذف کنید و تنها استراتژی ریسک معاملات روی اطلاعاتی تکیه کنید که در مقابل چشمان شماست. اطلاعاتی مثل قیمت، حجم، اخبار و روند بازار.
همه تخممرغها در یک سبد قرار ندهید
هرگز تمام تخممرغهایتان را در یک سبد قرار ندهید.
مهم نیست که فرصت انجام یک معامله خاص چقدر وسوسهکننده یا مثبت به نظر بیاید، شما هیچوقت نباید تمام ارزش و سرمایه خود را در یک پروژه متمرکز کنید.
به طور معمول انتخاب ترکیبی از یک گروه دارایی (حتی ترکیبی از گروههای دارایی متفاوت در سبد سرمایهگذاری شما) برای سرمایهگذاری، تدبیر خوبی برای کاهش خسارات ناشی از نوسانهای ناگهانی قیمت در یک صنعت یا بازار خاص است.
نوسان بازار ارزهای دیجیتال میتواند حتی مطمئنترین معاملات را خراب کند و ضرر هنگفتی به شما برساند. به همین دلیل ما به شما پیشنهاد میکنیم که در ۵ کوین یا بیشتر، به طور همزمان، سرمایهگذاری کنید.
این را هم به یاد داشته باشید که شما باید از مزایای وجود حد ضرر (Stop loss) یا سفارشهای OCO در صرافیها برای زمانهایی که شما حضور فیزیکی ندارید، مثل زمان استراحت یا کار، استفاده کنید.
معاملهگران تازهوارد بسیاری از اوقات از عهده اعمال یک سیاست خروج (Exit Strategy) مناسب برنمیآیند و پس از اینکه بعد از مدتی به سراغ کامیپوتر رفتند، متوجه میشوند که سبد ارزهای دیجیتال موردعلاقه آنها ۲۰ درصد ریزش داشته و روند جدید هم وارد سیر نزولی شده است. اعمال یک سیاست خروج مناسب نه تنها ریسک معاملات را کاهش میدهد، بلکه باعث خواهد شد که شما کنترل بهتری روی ضررهای خود داشته باشید.
سخن آخر هم اینکه شاید استفاده از یک استراتژی خرید و نگهداشتن (Buy and Hold) برای یک دوره بلندمدت و نفروختن آن، هنگام سرمایهگذاری روی یک کوین جدید وسوسه کننده باشد؛ اما واقعیت این است که این روش منفعلانه که برای معاملهگران تازهوارد به دلیل سادگی آن بسیار وسوسه کننده است، به غلط با کاهش ریسک پیوند خورده است.
در واقعیت، احتمال اینکه شما با استفاده از این روش فوق محتاطانه بتوانید سود زیادی به دست آورید بسیار پایین است. پس بهتر است خود را با انتخاب یک حد ریسک مناسب و یک برنامهریزی مشخص مسلح کرده و وارد میدان شوید. معامله در بازار ارزهای دیجیتال نیز در صورت اجرای صحیح آن، میتواند تجربه مطبوع و پرسودی برای شما باشد.
دیدگاه شما