توجه کنید روش و رویکرد معرفی شده در این مقاله کاملا شخصی شده است و ممکن است با آنچه که در منابع خارجی وجود دارد کمی متفاوت باشد. سهم شناس
تحلیل اقتصادی چیست؟ چگونه تحلیلگری کنیم؟
تحلیل اقتصادی چیست؟ تحلیل اقتصادی چه کمکی به ما در درک بهتر شرایط می کند؟ آیا فقط اقتصاددان ها، تحلیل گر اقتصادی خوب هستند؟ آیا برای تحلیل اقتصادی، بایستی اقتصاد خرد و کلان دانست؟ آیا روانشناسی و جامعه شناسی هم در تحلیل اقتصادی نقش دارد؟ تفاوت تحلیل اقتصادی در بازار های موازی چیست؟ چگونه می توان یک تحلیل گر اقتصادی خوب در بازار ایران باشیم؟ چه کتاب هایی برای آشنایی با اصول و مبانی تحلیل اقتصادی و مالی نیاز داریم؟
تلاش این گفتار، پاسخ به سوالات بالا و معرفی ده ها کتاب ارزنده ای است که شما را با اصول و مبانی حرفه ای و علمی تحلیل اقتصادی بازار های مسکن، خودرو، سکه، طلا، بورس و آینده اقتصاد ایران و جهان، آشنا می کند. اگر شما هم درباره تحلیل اقتصادی خوب، نظر و دیدگاهی دارید، از طریق بخش کامنت با ما در ارتباط باشید.
اقتصاددان ها دروغ می گویند؟
پروفسور جیم استنفورد، استاد اقتصاد کانادا، در کتاب اقتصاد به زبان خودمان که در سال ۹۳ توسط نشر آمه، با ترجمه آرش حسینیان روانه بازار شد، به زبان خودمانی، وضعیت اقتصاد جهان را تشریح می کند. این استاد اقتصاد، معتقد است که نباید به حرف اقتصاددان ها گوش کرد! بله! درست متوجه شدید. پروفسور استنفورد در این کتاب، مستندات و استدلال هایی می آورد درباره وضعیت کنونی اقتصاد جهان، محیط زیست و ثروت و فقر جوامع و این طور نتیجه می گیرد که: اقتصاد مهم تر از آن است که به اقتصاددان ها سپرده شود. مردم عادی، دانش اقتصادی ارزشمندی دارند که متخصصان، غالبا نادیده می گیرند.
پروفسور استنفورد یکی از دلایلی که در این کتاب به آن، به عنوان مصداق بارز این ادعا که نباید به حرف اقتصاددان ها گوش کرد، اشاره می کند، بحث تحلیل سود و زیان شرکت ها در ترازنامه ها و بیان موضوعات اقتصادی با کلمات قلمبه و سلمبه مثل ضریب جینی و رشد ناخالص ملی و امثالهم است.
او می گوید، آن چه در تحلیل های اقتصادی امروز جهان، وجود خارجی ندارد، و سالهاست که مرده است، محیط زیست، زندگی شرافتمندانه و کره زیست پذیر است. او موضوع مسئولیت اجتماعی شرکت ها (CSR) را مقوله ای فراموش شده در جهان مالی می داند و از این که ترازنامه ها، مشخص نمی کند، این سود، به چه بهایی تهیه شده و چقدر محیط زیست آلوده شده و زندگی انسان و حیوان به خطر اقتاده است، ابزار تاسف می کند.
آری! اقتصاد امروز جهان، فقط به فکر سود بیش تر است. به ترازنامه سود و زیان (SINGLE BOTTOM LINE) نگاه می کند و بس. هیچ کس نمی پرسد این سود، به چه قیمتی حاصل شده است. اقتصاد امروز، جامعه، محیط زیست و ذینفعان (STAKEHOLDERS) را فدای سهامداران (SHAREHOLDERS) کرده است. شاید به همین خاطر است که هر روز شاهد توسعه فست فودی ها و تولید روش های تحلیل بازار چیست؟ کنندگان نوشابه های گازدار که تهدید جدی سلامت انسان در قرن بیست و یکم هستند، بوده و سرطان و دیابت، بخش جدایی ناپذیر از سبک زندگی ما شده است. گول آمار ها را نخوریم!
نکته طلایی: همه مردم، تحلیل گر اقتصادی هستند و اقتصاد را می فهمند. کف آگاهی عمومی از اقتصاد در قرن ۲۱، ده ها برابر فهم مردم قرن بیستم و ماقبل است.
بگذار آشغال بخورند!
وقتی اقتصاد جهان و آنالیز های اقتصادی، بهره وری را صرفا در سود و زیان و حداکثر اثربخشی و بازدهی ، برای کسب منفعت بیش تر بنگاه ها و استثمار کارگران می داند، دنیایی خلق می شود که می بینیم. کتاب بگذار آشغال بخورند، چگونه سرمایه داری، گرسنگی و چاقی می آفریند، نوشته رابرت آلبریتون از نشر اختران، در واقع، روایتی است از دنیایی که پروفسور استنفورد در کتاب اقتصاد به زبان خودمان، برای ما به زبان ساده شرح داده است.
وقتی اقتصاد و تحلیل اقتصادی، در دست ثروتمندان و بنگاه های تولیدی و خدماتی باشد و مردم را غیر تحلیل گر و بی اطلاع از فرمول ها و اصطلاحات قلمبه و سلمبه اقتصادی و صورت های مالی پیچیده فرض کنیم، فلاکت را پشت پرده صورت های مالی خوش بر و رو، پنهان می کنیم تا کسی سر در نیاورد!
از اقتصاددان ها دروغ می گویند و بگذار آشغال بخورند و هزاران کتاب مثل این ها، این نتیجه ساده را می توان گرفت که نباید گول تحلیل های اقتصادی اقتصاددان ها و تحلیلگران و ستون نویس های ژورنال ها و رسانه های دیداری و شنیداری و دیجیتالی را خورد. جهانی که آن ها تحلیل می کنند، معمولا از اخلاق و صداقت و شرافت و محیط زیست سالم، خالی است .. .
به چه تحلیل اقتصادی نیاز داریم؟
قرن بیست و یکم، به ترازنامه ها، صورت های مالی، ارزیابی های مسئولانه اقتصادی و تفسیرگرهای مالی و پولی نیاز دارد که هم به ما، واقعیت روش های تحلیل بازار چیست؟ اقتصاد را بگوید و هم بگوید: به چه قیمتی؟! به چه قیمتی، سود فلان شرکت تولید کننده لبنیات، امسال چند برابر شده است؟ به چه قیمتی سود فلان شرکت خودرو ساز یا تولید کننده سیمان و فولاد، ایکس درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش یافته است؟ محیط زیست چقدر آسیب دید؟ جسم کارگران چقدر آسیب دید؟ کالای ارزان، به قیمت بدبخت شدن چه افرادی در کدام کشور ها صورت گرفت؟ (پوشاک ارزان تولید کارگران تایلندی!)
(اعتراض جهانی به دستمزد پایین در فست فود فروشی ها و شرکت های مد و لباس برای تولید محصولاتی ارزان و پر فروش که نقض حقوق کارگران است)
اگر این مطالبه گری وجود داشته باشد، ما شاهد شرکت های سبز، کسب و کار های سبز (GREEN BUSINESS) و شهروند شرکت ها (CORPORATE CITIZENS) خواهیم بود که قرنی شکوفا و پاک را برای نسل های بعد از خود به یادگار گذاشته ایم. اگر آرمان شما، زندگی سالم برای خود و دیگران است و کسب سود به هر قیمتی برای شما ملاک نیست، شما یک ارزیاب اقتصادی مسئول خواهید بود که بسیار به آن نیاز داریم.
نکته طلایی: قرن ۲۱، قرن شرکت هایی است که محصولاتی گران اما با الزامات زیست محیطی تولید می کنند. آنالیز گرانی برای ارزیابی روش ها و سیستم ها و تراز نامه های چنین مجموعه هایی نیاز است.
تحلیل اقتصادی چیست؟
تحلیل اقتصادی (ECONOMIC ANALYSIS) یا ارزیابی اقتصادی (ECONOMIC EVALUATION) در واقع، فهم پارامترها و راهکارهای گوناگون انجام یک فعالیت یا برنامه مبتنی بر هزینه (COST) و فایده (BENEFIT) است. هر چیزی را که شما بر اساس هزینه و فایده (سود و زیان) ارزیابی و بررسی کنید، در واقع یک تحلیل اقتصادی انجام داده اید. خواه، سهام شرکت ها در بازار بورس ایران یا نزدک باشد، خواه خرید یک واحد مسکونی در فلان نقطه شهر یا حتی خرید یک بسته شکلات از فلان برند. ارزیابی اقتصادی، به شما اطلاعات می دهد. اطلاعات، به شما شناخت می شود و شناخت، اشراف اطلاعاتی و آگاهی شما را افزایش می دهد.
پس ارزیابی اقتصادی خوب، می تواند زندگی بهتری را برای ما رقم بزند. چرا که استفاده بهینه و اثربخش از منابع مالی و غیر مالی (مثل سرمایه نیروی انسانی و تجهیزات) را به ارمغان می آورد. علت اهمیت ارزیابی اقتصادی و توجه مردم به این موضوع در سبک زندگی آن است که این بررسی، ابزاری به منظور تعیین وضعیت مناسب همه منابع در موقع تصمیم گیری است. هدف از این تشخیص، برآوردی از هزینه و فایده طرح و پروژه و خرید و فروش کالا و خدمات در هر حوزه ای است. در بازار سهام، ارزیابی، تکنیکی و بنیادی است و ابزار زیادی دارد. مثل روانشناسی و تابلو خوانی!
انواع روش های تحلیل اقتصادی
تحلیل اقتصادی، روش های مختلف دارد. این ۴ تحلیل در واقع در همه بازارها از زمین و مسکن و طلا و سهام گرفته تا ارز و نفت و فلزات، جواب می دهد:
- تحلیل هزینه که تکنیکی ساختارمند جهت تشخیص هزینه های یک برنامه با جزییات دقیق بر اساس واحد پولی است که CA نام دارد.
- تحلیل هزینه-فایده که CEA نام دارد و تکنیکی برای فهم میزان موفقیت یک نظام در رسیدن به اهداف از نقطه نظر هزینه است.
- تحلیل مطلوبیت هزینه یا CUA در واقع، اهتمامی برای سنجش میزان موفقیت یک نظام اقتصادی در رسیدن به چشم انداز (VISION) بر اساس رفتار سازمانی است.
- تحلیل سودمندی-هزینه که CBA COST نام دارد، کلیه هزینه و نتایج و ریسک و خسارات، مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل اقتصادی هزینه-فایده، ابزاری کارآمد است که در دستور کار کارشناسان اقتصادی قرار دارد.
چگونه تحلیل گر بازار باشیم؟
تحلیل گری بازار، آن طور که در ابتدای گفتار ارائه شد، الزاما، مدرک دانشگاهی نیاز ندارد. به سواد و شم اقتصادی نیاز دارد که نمی توان آن را در تنها در مدرسه های اقتصادی و کلاس های درس دانشگاهی بدست آورد. برای ارزیابی هر چیزی، باید درک درستی از بازار آن داشت. پس برای ارزیابی اقتصادی خوب، شما باید، ممیز خوب همان بازار باشید و اصطلاحا MARKET ANALYSIS خوبی باشید. هر بررسی، نیاز به استراتژی دارد. شما باید تکلیف خودتان را مشخص کنید که هدف شما از این ارزیابی چیست:
- آیا آنالیز اقتصادی شما روی صورت های مالی یک شرکت در بورس، برای فهم صنعتی است که آن شرکت در واقع شده است یا صرفا نگاه کوتاه مدت به تغییرات قیمت دارید؟
- آیا تحلیل اقتصادی شما از تغییرات قیمت فلزات در یک بازه زمانی، پیش بینی نرخ روند کوتاه مدت است، یا استراترژی شما برای خرید محصولاتی است که شاهد کاهش میزان تولید آن در جهان هستیم؟ (مثل فلز روی)
- آیا بررسی اقتصادی شما از وضعیت روز مسکن در ایران، به منظور خرید آپارتمانی کوچک در فلان نقطه فلان استان کشور است یا قصد اخذ وام کم بهره برای انبوه سازی در فلان منطقه دارید؟
- آیا آنالیز چارتی شما از رفتار سینوسی نرخ ارز در ایران، پیش بینی نرخ روند در بلند مدت به منظور خرید دلار در سال ۹۸ و به بعد است یا اینکه تسعیر نرخ ارز در سودآوری شرکت های سهامی عام را مد نظر دارید؟
همان طور که در پرسش های بالا مشاهده می کنید، تحلیل گر اقتصادی، اول باید تکلیف خود را از علت و دلایل تحلیل مشخص کند. اصطلاحا، باید استراتژی مشخص داشته باشد. استراتژی داشتن برای تحلیل هر بازاری، فوق العاده مهم است. استراتژیست ها، نگاه صفر و یک به تحلیل هیچ بازاری ندارند. برای آن ها، رفتارهای کوتاه مدت و سینوسی موقتی، اهمیت ندارد. استراتژیست های اقتصادی، هم اقتصاد را می فهمند، هم جامعه را و هم روانشناسی رفتارهای اقتصادی مردم را. این موضوعی است که برترین بورس بازهای جهان نیز به آن اشاره دارند (مثل وران بافت).
برای این که تحلیل گر خوب یک بازار باشید، استراتژی های کسب و کار (BUSINESS STRATEGY) را باید بفهمید تا ساختار بازار رقبا را تشخیص دهید. برای این که تحقیقات بازار کنید، باید استراتژی های بازاریابی (MARKETING STRATEGY) را فهمیده و آنالیز درستی از رفتار مشتریان و رقبا را در دستور کارقرار دهید.
آنالیز درست بازاری که قصد تحلیل مولفه های آن را دارید (مثل بازار ارز، بازار خودرو، بازار طلا، بازار سهام و غیره)، به شما داده های ارزشمند میدهد که تفسیر واقع بینانه و غیر متعصبانه آن، فرصت آفرین است.
پالایشگاه نفت تهران با نماد شتران را خیلی از بورس بازها، به عنوان یک مثال تاریخی برای تحلیل درست اقتصادی در قالب فهم یک صنعت و بازار در بورس معرفی می کنند. شتران در سال ۱۳۹۱ با قیمت ۷۵۰۰ تومان در فرابورس ایران، کشف قیمت شد. خیلی ها فکر می کردند که این قیمت، در مقایسه با سهام دیگر شرکت های پالایشی، خیلی گران است و احتمال افت قیمت زیاد است.
(سهم شتران پس از بارها افزایش سرمایه (۲۴ میلیارد سهم) قیمتش به ۵۰۰ تومان رسید. یعنی سود رویایی برای کسانی که درست خریدند و زمان درست فروختند یا سهامداری کردند)
خیلی ها روی این قیمت فروشنده شدند. اما، ورق برگشت، ظرف کم تر از ۱۲ ماه، قیمت هر سهم از ۷۵۰۰ تومان به ۱۲۴ هزار تومان رسید. یعنی ۱۶۰۰ درصد سود ظرف ۱۲ ماه! سودی معادل ۸۰ سال سود سپرده در نظام بانکی کشور (سالی ۲۰ درصد). یا نماد انرژی ۳ در بورس سال ۹۷ که ظرف ۸ ماه از ۱ هزار تومان به بیش از ۸ هزار تومان رسید. ۷۰۰ درصد سود ظرف ۸ ماه!
چه کسی برنده این سودهای رویایی در اقتصاد امروز ایران است؟ کسی که تحلیل اقتصادی او، صرفا مبتی بر رفتار سینوسی قیمت ها، تحلیل دم دستی صورت های مالی نباشد و کل اقتصاد و بازاری که در آن قرار دارد را به خوب بفهمد و در کنار شم اقتصادی، شم روانشناسی و شم جامعه شناسی هم داشته باشد. چگونه حاصل می شود؟ با صبوری، پشتکار و مطالعه و نگاه فازی.
نکته طلایی: اگر می خواهید تحلیل گر خوبی در اقتصاد آینده ایران و جهان باشید، تحلیل گری فازی را در دستور کار خود قرار دهید.
منطق فازی و ارزیابی سلسله مراتبی را یاد بگیرید تا همه چیز را به صورت خوب یا بد، زشت و زیبا، مناسب یا غیر مناسب، صفر یا یک نبینید. منطق فازی، امروزه در تحلیل ها موثر است. از ترمودینامیک و مکانیک سیالات گرفته تا هوش مصنوعی و ساخت ربات های خرید و فروش سهام و تحلیل صورت های مالی و غیره.
تحلیل سنتیمنتال (Sentimental) چیست؟
روشهای تحلیلی انواع مختلفی دارند. از تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و اخیرا تابلوخوانی به عنوان معروفترین روشهای تحلیلی برای بازارهای مالی از جمله بازار بورس سهام نام برده میشود. اما روشهای تحلیلی روز به روز در حال پیشرفت هستند و یکی از جدیدترین روشها تحلیل سنیمنتال است. این روش بر پایه علم نوین اقتصاد و روانشناسی بازار (مالی رفتاری) استوار است و روشهای اقتصاد کلاسیک را منسوخ شده قلمداد میکند. با ما در این مقاله همراه باشید تا با معرفی روش تحلیلی سنتیمنتال (Sentiment analysis) بیشتر آشنا شوید. نکته مهمی که در مورد این روش وجود دارد این است که سنتیمنتال در واقع روش تحلیل نیست بلکه یک روش معاملهگری است.
توجه کنید روش و رویکرد معرفی شده در این مقاله کاملا شخصی شده است و ممکن است با آنچه که در منابع خارجی وجود دارد کمی متفاوت باشد.
سهم شناس
مقدمهای بر روش تحلیل سنتیمنتال (Sentiment)
در این مقاله میخواهیم در مورد روش تحلیل سنتیمنتال با شما صحبت کنیم و ببینیم این روش برگرفته از چه چیزی است و اصل و هویتش از کجا آمده است. دلیل این امر آن است که وقتی شما بدانید اصالت یک موضوع و پایه و اساس علمی و معتبر آن موضوع بر چه اساسی است خیلی بهتر میتوانید متوجه مسائل مرتبط با آن شوید.
روش سنتیمنتال چه در دورههای رونق و رشد بازار و چه در دوره رکود بازار میتواند به شما کمک کند و شما را یک گام از بازار و معامله گران بازار جلوتر نگه دارد چرا که شما در این روش حرکات معاملهگران بزرگ و حرفهای بازار را شناسایی خواهید کرد. این روش بر این موضوع تاکید دارد که یک معامله گر باید زبان قیمت و حرکات قیمت یک سهم را بفهمد و عمیقا دلیل آن را متوجه شود.
دانش اقتصاد نوین در تحلیل سنتیمنتال
یکی از کلید واژه های تحلیل سنتیمنتال دانش اقتصاد نوین است. منظور از دانش اقتصاد نوین چیست؟ بعد از سال 2000 و با رشد بازارهای مالی و نقدینگی و عمق معاملات فوق العاده بالای بازارهای مختلف، سیاستها و ترفندهای جدید و راهکارهای جدیدی در دانش اقتصاد بوجود آمد که منجر به این شده است که تعاریف قدیمی اقتصاد تغییر زیادی کند. مثلاً در علم اقتصاد سنتی همه معتقد به این بودند که وقتی عرضه در بازار زیاد شود موجب کاهش و ارزانتر شدن قیمت آن دارایی خواهد شد و هرگاه تقاضا زیاد شود قیمت هم بالا خواهد رفت اما در دانش اقتصاد نوین هر نوع عرضهای باعث ارزان تر شدن قیمت نخواهد شد و هر تقاضایی منجر به بالا رفتن قیمت نیست.
در عمل اقتصاد نوین، ما سه نوع رویکرد اقتصادی داریم:
- اقتصاد کلاسیک
- اقتصاد رفتاری
- اقتصاد عصبی
در اقتصاد کلاسیک معاملهگران در یک بازار سعی میکنند بر اساس گذشته و تاریخچه الگوها و تکنیکهایی که بر رفتار قیمت در گذشته تاثیر گذار بوده است، رفتارهای تکراری را در حال حاضر شناسایی کنند و بر اساس آن، رفتار آینده قیمت را پیش بینی نمایند. در واقع تحلیلگران سعی میکنند بر اساس گذشته، روش و قوانینی را استخراج کنند و بر اساس روش های تحلیل بازار چیست؟ آن ضوابطی را مکتوب کنند که اگر در آینده قیمت دوباره بر اساس این قوانین حرکات و رفتار تکراری از خود نشان داد، بتوانند رفتار بعدی قیمت را پیش بینی کنند.
اساس و پایه این رویکرد جمله “تاریخ تکرار میشود” است. برای مثال افراد در گذشته مشاهده کردهاند که از 1000 باری که فلان الگو در قیمت شکل گرفته است، 700 بار پس از آن قیمت رفتار مشابه داشته است. بنابراین اگر دوباره آن الگو در قیمت تکرار شوند میتوانیم با احتمال 70 درصد رفتار بعدی قیمت را درست پیش بینی کنیم.
این در حالی است که در اقتصاد رفتاری هر گونه عرضه و تقاضا باعث کاهش یا افزایش قیمت نخواهد شد. همچنین اقتصاد عصبی به تصمیم گیریهای سازمانی برای یک رفتار مالی اشاره دارد.
مزیت معاملهگری به روش سنتیمنتال
بنا بر ادعای افرادی که در این حوزه کار میکنند (و البته ادعای ما 🙂 )، معامله گری سنتیمنتال روشی است که می تواند شما را از شر همه روشهای تحلیل تکنیکال و تکنیکها و شاخههای مختلف آن نظیر الگوهای هارمونیک، الگوهای کلاسیک، امواج الیوت، روش گن، اندیکاتورها، الگوهای کندل استیک استیو نیسون، روش چنگال اندرو، ستاره شناسی و حتی تحلیل بنیادی و هر چیز دیگری که شما میشناسید و در این لیست نیامده است، راحت کند و چنان آرامش و قدرتی را در معاملات شما ایجاد کند که تصور کردنش برایتان سخت باشد!
در معامله گری به روش سنتیمنتال هیچ اثری از هیچ ابزاری نیست و شما یاد می گیرید که خیلی ساده و تنها با نگاه کردن به وضعیت فعلی چارت قیمت در کمتر از 5 ثانیه، متوجه مسائل زیر شوید:
- بهترین زمان برای ورود به معامله چه زمانی است؟
- بهترین زمان خروج چه زمانی است؟
- چطور بیشتر سود ممکن را کسب کنید و تا انتهای روند در معامله باشیم؟
- چطور کمترین خواب سرمایه را تجربه کنید؟
- چطور رد پای پولهای بزرگ را در بازار تجربه کنید؟
- چطور روند را قبل از تشکیل آن تشخیص و معامله کنید؟
- چطور بدون قرار گرفتن در صف خرید و صف فروش معامله کنید؟
- و ده ها مورد دیگر …
شگفتی معامله گری به روش سنتیمنتال در نتایج و سادگی آن است که میتوانید بعد از یادگیری و دست یافتن به مهارت کافی در آن، در کمتر از 6 ماه حداقل به 70 درصد معاملات موفق در هر بازاری برسید.
در این روش تنها چیزی که مورد توجه قرار میگیرد چارت خالی قیمت است و تحلیلگر تمامی مطالب بالا را میتواند تنها با نگاه کردن بر نمودار قیمت (در کمتر از 5 ثانیه) متوجه شود و این مهارت را بدست آورد که همراه با پولهای بزرگ در روندهای جاری وارد معامله شد.
تفاوت پرایس اکشن و تحلیل سنتیمنتال
همان طور که احتمالا میدانید در پرایس اکشن نیز ما تنها با چارت قیمت سر و کار داریم ولی به سطوحی مثل مقاومت و حمایت داینامیکی (خطوط مورب روی چارت) و الگوهای کندل استیک توجه زیادی داریم در حالی که این موارد نیز در تحلیل سنتیمنتال وجود ندارد.
سنتیمنتال در واقع ترکیبی از پرایس اکشن (با بسیاری از حذفیات) و روانشناسی معاملهگران حاضر در بازار است و به دنبال کشف حرکت معامله گران موثر است. همچنین در سنتیمنتال توجه به اخبار و شم معامله گر میتواند تاثیر گذار باشد که در این خصوص بعدا بیشتر صحبت میکنیم.
از طرفی یک فردی که به روش پرایس اکشن کار میکند بعد از اینکه با تمامی ابزارهای تحلیل تکنیکال کار کرده است به تجربه دریافته است که هر چقدر چارت خالی تر باشد و تمرکز خود را بر روی حرکات خود قیمت بگذارد نتیجه بهتری میگیرد، ولی در سنتیمنتال اصولا از ابتدا آموزشها و تکنیکها همگی با چارت خالی انجام میشود.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
زبان قیمت
بزرگترین تفاوت پرایس اکشن و سنتیمنتال در این است که سنتیمنتال بر اساس زبان قیمت (جریان سفارشات معامله گران موثر در بازار) پایه ریزی شده است. برای اینکه منظور ما از زبان قیمت را به خوبی متوجه شوید ویدئوی زیر را که در پیج اینستاگرام سهم شناس بارگذاری شده است را مشاهده کنید. در این ویدئو این موضوع را روشن کردهایم.
فلسفهی تحلیل سنتیمنتال و نحوهی نگرش یک سنتیمنتالیست
در اینجا خیلی کوتاه قصد داریم به فلسفه و نحوه نگرش یک سنتیمنتالیست بپردازیم. در تحلیل سنتیمنتال معاملهگر به دنبال چهار موضوع زیر است:
- چه کسانی در بازار حضور دارند (فروشندهها یا خریداران خرد، سازمانی یا حرفهای)
- با چه میزان سرمایه در بازار هستند
- در کدام جهت هستند
- تا کی در بازار باقی میمانند
معاملهگر سنتیمنتال تنها با دیدن چارت میتواند 4 مطلب بالا را متوجه شود و در جهت روند با بازیگران اصلی وارد معامله شود.
در این روش چیزی به نام حد سود و نسبت ریسک به ریوارد وجود ندارد و معاملهگر تا نشانههای ضعف را در خریداران مشاهده نکند در معامله خواهد ماند.
نکته بسیار مهم در بحث سنتیمنتال این است که در این روش معامله گر هیچ پیش بینی خاصی از بازار نمیکند و تنها به همان لحظه و جهت جریان سفارشات توجه دارد. در واقع سنتیمنتال یک روش معامله گری است نه یک روش تحلیل گری!
برای این منظور مقاله زیر را مشاده کنید:
تفاوت سرمایه گذاری، تحلیلگری و معاملهگری
آموزش کامل تحلیل سنتیمنتال
برای آموزش کامل این روش میتوانید در کانال vip تلگرامی سهم شناس عضو شوید. با عضویت در این کانال آموزشی، به مجموعه آموزش صفر تا صد معاملهگری به روش سنتیمنتال دسترسی خواهید داشت و همچنین در یک گروه اختصاصی در مورد موقعیتهای بازار بر اساس این روش تبادل نظر میکنید و در کنار مربی و دیگر دانشجویان در کمتر از 6 ماه به مهارت لازم در این زمینه خواهید رسید. قطعا تجربه بسیار متفاوتی برای شما خواهد بود و بعد از یادگیری این روش تمام دانستههای قبلی خود را کنار خواهید گذاشت.
نمونهای از آموزشهای معاملهگری به روش سنتیمنتال (ویدئویی)
ویدئوی بالا تنها نمونهای از سری آموزش های معامله گری به روش سنتیمنتال است که در اینجا برای شما بار گذاری شده است. این روش جزئیات زیادی دارد که در کل شامل سه بخش است:
- استراتژی ورود
- مدیریت معامله
- استراتژی خروج
سنتیمنتال در بورس ایران
این روش مخصوص هیچ بازاری نیست و در همه بازارهای مالی میتوان از آن استفاده کرد.
ویدئوی بالا در زمان اوج ریزش بازار بورس ایران در تاریخ 12 خرداد 1400 ضبط شده که تقریبا در هرجایی صدای نارضایتی افراد از بورس به گوش میرسید. ولی میبینید که برای یک معاملهگر حرفهای بهانهای وجود ندارد. یک معاملهگر پیروز هیچ گاه از وضعیت بازار گله ندارد و همیشه به دنبال فرصتهای معاملاتی مناسب حتی در بدترین شرایط است.
در این ویدئو مشاهده کردید که چگونه بدون هیچ ابزاری شروع روند صعودی بورس در خرداد 1400 شناسایی شد.
برای آموزش کامل تحلیل سنتیمنتال میتوانید در کانال vip تلگرامی سهم شناس عضو شوید و از پشتیبانی کامل تیم سهم شناس تا کسب مهارت لازم در این روش بهره مند شوید.
بنده مصطفی دهقان با سابقه 15 سال فعالیت در بازارهای مالی و البته تمامی همکارانم در مجموعه سهم شناس، معاملات شخصی خود را بر اساس این روش انجام میدهیم. اگر قصد دارید به صورت جدی حرفهی معامله گری را ادامه دهید توصیه میکنم حتما در کانال ما عضو شوید، قطعا دیدتان نسبت به معاملهگری به طور کامل تغییر خواهد کرد.
واتساپ و تلگرام
09229322075
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
تحلیل داده در برنامه ریزی فروش چیست؟
شنبه 00/2/04 ، اصفهان , (اخبار رسمی): تحلیل داده در برنامه ریزی فروش (تجزیه و تحلیل داده های فروش) یک روش حیاتی برای سازمان ها برای به حداکثر رساندن ظرفیت فروش خود و تأمین نیازهای مشتری در دنیایی است که به طور فزاینده، بسیار رقابتی است.
در حقیقت، کمبود داده به هیچ وجه نباید دلیل بر شکست استراتژی تجزیه و تحلیل داده ها برای شما باشد، اگر چنین است، لازم دارید که در برنامه ریزی فروش و استراتژی ها و آنالیز داده ها، تجدید نظر کنید. در این مطلب درباره همین موضوعات صحبت می کنیم.
هر چه تعداد بیشتری از شرکت ها توانایی تصمیم گیری دقیق تر و مدیریت بهتر داده ها بر مبنای مدیریت فروش را پیدا می کنند، حاشیه خطا نیز کمتر و کمتر می شود. اتکا به حدس و گمان، شما را در معرض اشتباهات بیشتری قرار می دهد؛ و این در حالی است که رقبای شما باهوش تر هستند و در حال استفاده از تکنیک های تحلیل داده در برنامه ریزی فروش می باشند.
شرکت های نوپا و کوچک، صرف نظر از اینکه در کدام صنعت فعالیت می کنند به بهترین تکنیک های آنالیز داده ها برای ارتقای برنامه ریزی فروش نیاز دارند. خوشبختانه، یک برنامه تحلیل داده در برنامه ریزی فروش که به خوبی طراحی شده است می تواند افزایش چشمگیر درآمد و حاشیه سود را فراهم کند و کمک می کند تا سازمان یا شرکت، بهتر تصمیم گیری نماید.
در این قسمت، روش های برتر معرفی شده اند که در تحلیل داده در برنامه ریزی فروش را به ابزاری تبدیل می کنند که موجب درآمد بیشتر و جلو افتادن از رقبا می شود.
بهینه کردن ارزش و امتیازات پیشنهادی
با استفاده از یک تحلیل داده در برنامه ریزی فروش، می توانید اطمینان حاصل کنید که همیشه حرف درست را به مشتری مناسب، در زمان مناسب می گویید. اکثر شرکت ها با گزارش ها سعی می کنند مشتریان را متقاعد کنند تا فرآیند فروش به نتیجه مثبت ختم شود. این مسئله بسیار چالش برانگیز است. در حالی که اکثر شرکت ها رویکردی متناسب با سایر مجموعه ها را انتخاب می کنند، شرکت های داده محور قادرند ارزش های مختلف پیشنهادی را بر روی جنبه های مختلف مشتری آزمایش کنند تا موثرترین آنها را شناسایی نمایند.
در تحلیل داده در برنامه ریزی فروش، با جمع آوری و ارجاع متقابل داده ها می توان گزاره های ارزشمند را متناسب با نیازهای خاص در جوانب مختلف مشتری ایجاد کرد.
چالش دیگر، تعیین قیمت محصولات و خدمات جدید برای اطمینان از حداکثر فروش و درآمد است. با استفاده از داده های بازار و موتورهای جستجوگر قیمت ها، شرکت ها می توانند نقاط مختلف قیمت را بررسی کرده و تعیین کنند که قیمت مناسب برای هر محصول یا خدمات چیست.
اخبار رسمی هویت منتشر کننده را تایید میکند ولی مسئولیت صحت مطلب منتشر شده بر عهده ناشر است.
بهترین روش برای تحلیل سهام چیست؟ آشنایی با ۱ روش برای تحلیل سهام
وقتی از بهترین روش برای تحلیل سهام صحبت میکنیم، احتمالاً اینگونه انتظار میرود که میخواهیم اندیکاتور یا شاخصهای خاصی را در کنار یکدیگر قرار دهیم و یک فرمول طلایی برای شما پیدا کنیم؛ اما واقعیت این است که اگر شما توانستید تمام انسانها را بر اساس یک فرمول بشناسید میتوانید تمام سهمها را هم بر اساس یک یا چند روش تحلیل کنید.
بنابراین عملاً برای تحلیل سهام قرار نیست برابر با بهترین فرمول یا بهترین مجموعهای از اندیکاتورها آیا استراتژیهای مختلف باشد. بهترین روش برای تحلیل سهام به این معنی است که شما بتوانید به این درک برسید که چگونه میتوانید یک سهم را بشناسید و بر اساس این شناخت دست به تحلیل آن بزنید. مسلماً بهترین روش برای تحلیل سهام به شما این امکان را میدهد که به شناخت دقیقتر از یک سهم برسید و این شناخت دقیق به شما این قدرت را خواهد داد که تصمیمهای درستتری درباره این سهم بگیرید.
بنابراین بهطورکلی اگر بخواهیم بگوییم عملاً برای تحلیل سهام یک روش کلی برای شناخت هر سهم محسوب میشود. آیا دلتان میخواهد بهجای ماهی، ماهیگیری یاد بگیرید؟ پس با ما در بهترین روش برای تحلیل سهام همراه باشید.
بهترین روش برای تحلیل سهام را از کجا شروع کنیم؟
اولین و مهمترین قدم برای تحلیل سهام این است که بدانیم دقیقاً از کجا باید شروع کنیم؟ درواقع تحلیل تکنیکال دارای صدها اندیکاتور، شاخص و اسیلاتور مختلف است و انتخاب اینکه در یک تحلیل از کدامیک از این موارد استفاده کنیم میتواند سخت و حتی سردرگم کننده باشد.
مهمترین قدم برای داشتن بهترین روش برای تحلیل سهام این است که بدانیم چه شاخص و ابزاری به کار ما میآید. درواقع شما میتوانید برای باز کردن یک پیچ از ده ها ابزار استفاده کنید اما همچنان مهم باز کردن پیچ است و نه اینکه چه ابزاری استفاده میکنید. این حرف کاملاً بدیهی است که بعضاً فراموش میشود. در کلام سادهتر معامله گران و تحلیلگران گاهی چنان خودشان را در دل فرمولها اعداد و ارقام خشک غرق میکنند که عملاً بسیاری از واقعیتها را نادیده میگیرند. (اگر میخواهید با تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه و حق تقدم سهام بیشتر آشنا شوید این مقاله را بخوانید.)
بیایید ازاینجا بهترین روش برای تحلیل سهام را شروع کنیم که هر سهم را زنده بدانیم؛ زیرا هر سهم بر اساس سرمایهگذارانی که دارد حرکت میکند و این سرمایهگذاران موجودات زنده به نام انسان هستند. پس برعکس چیزی که فکر میکنید ما قرار است در بهترین روش برای تحلیل سهام بهجای اینکه به قیمت و فرمول و … نگاه کنیم به رفتار و شخصیت شناسی سهم که بهنوعی نشاندهنده رفتار و شخصیت جمعی سرمایهگذاران است دقت کنیم. در این تحلیل قرار است ببینیم که سرمایهگذاران این سهم در موقعیتهای مختلف چه رفتارهایی از خودشان نشان دادهاند. ازاینرو بهترین روش برای تحلیل سهام درواقع یک تحلیل رفتار است.
درست مانند اینکه شما دوست خود را برای ده سال میشناسید. مسلماً این شناخت به شما کمک میکند که بدانید او در موقعیتهای مختلف چهکارهایی میکند. پس میتوانید رفتار او در این موقعیتها را پیشبینی کنید. این رمز موفقیت شما در سرمایهگذاری خواهد بود. درواقع شما اگر بتوانید رفتار یک سهم در موقعیتهای مختلف را درست حدس بزنید برنده بازی خواهید بود. این چیزی است که بهترین روش برای تحلیل سهام به ما میدهد.
شروع سخت در بهترین روش برای تحلیل سهام
باید واقعیت را قبول کرد. شروع بهترین تحلیل سهام کمی سخت و وقتگیر است و نیاز به کمی حوصله دارد. ازاینرو تا جایی که ممکن است سعی کنید سهمها را دستچین کنید و تعداد معدود و مشخصی از سهم که مطمئن هستید میتواند آینده خوبی داشته باشد یا حدس میزنید که بتواند روند نسبتاً مناسبی داشته باشد را برای بهترین روش برای تحلیل سهام انتخاب کنید. بعدها کمکم میتوانید بهترین روش برای تحلیل سهام را برای سایر سهمها استفاده کنید.
نکته مهم این است که تقریباً شما نیاز ندارید هیچ اندیکاتور یا اسیلاتور یا شاخص خاصی را بشناسید! تنها چیزی که شما در قدم اول احتیاج دارید، چند خط است!
درواقع شما در ابتدا برای داشتن تحلیل سهام باید خطوط مقاومت و حمایتی سهم را رسم کنید و سعی کنید روندهای مختلف آن را در بازههای طولانیتر موردبررسی قرار دهید؛ یعنی اگر در تایم فریم روزانه سهم را تحلیل میکنید، بهتر است به این تایم فریم از دید بزرگتر نگاه کنید و تعداد کندل های بیشتری را زیر نظر بگیرید.
اینگونه تحلیل شما برای آینده مطمئنتر خواهد بود.بنابراین تا اینجای کار، برای بهترین روش برای تحلیل سهام به چیزی بیشتر از چند خط حمایتی و کشف تمام روندهای سهم نداریم.
گام دوم بهترین روش برای تحلیل سهام
در گام دوم شما باید دست به یک اکتشاف بسیار بزرگ بزنید. درواقع برخی از تحلیلگران و معامله گران، مخصوصاً تازهکارها، انتظار دارند که تمام اندیکاتورها و اسیلاتورها برای همه سهمها پاسخگو باشد؛ اما واقعیت اینگونه نیست. این همبستگی میان تمام اندیکاتورها با سهمها وجود ندارد. شاید تنها یک یا چند شاخص و اسیلاتور برای یک سهم خاص مناسب باشد. پس شما باید این اسیلاتور را پیدا کنید.
حال در گام دوم بهترین روش برای تحلیل سهام شما باید اسیلاتور به نمودار اضافه کنید. بعد از اضافه کردن اسیلاتور نوبت این است که ببینید این اسیلاتور در نقاط مشخص قلهها و درهها و در موارد حمایتی و مقاومتی و در نقاطی که روند شکسته شده است و تغییر روند اتفاق افتاده است چگونه واکنش نشان میدهد؛ و روند این اسیلاتور برای نشان دادن این واکنش چگونه بوده است.
شما باید بتوانید یک نوع روند و یک الگو و رابطه میان اسیلاتور و نمودار پیدا کنید. این الگو زمانی معتبر خواهد بود که شبیه همان حالت نیز حداقل یکبار دیگر در سهم رخداده باشد. ازاینروست که میگوییم برای تحلیل سهام را با تعداد کندل های بیشتر بررسی کنید تا احتمال پیدا کردن این نقاط مشترک و شبیه به هم بیشتر باشد.
در گامهای بعدی بهترین روش برای تحلیل سهام باید سراغ اسیلاتورهای دیگر بروید. هر اسیلاتوری که الگوی دقیقتر و منطقیتری به شما بدهد عملاً کلید تحلیل این سهم محسوب میشود. از آن به بعد شما میتوانید برای تحلیل دوست جدید خود از کلیدش که همان اسیلاتور تازه کشفشده است استفاده کنید. این کلید میتواند روند سهم را برای شما بازگو کند و این چیزی است که میتوانید بر اساس آن موفقیت در معاملهگری را لمس کنید.
اگر میخواهید بدانید سهام بنیادی چه سهامی هستند حتما این مقاله را مطالعه نمایید.
چند نکته در مورد تحلیل سهام
شاید تصور کنید که استفاده از بهترین روش برای تحلیل سهام نیاز شمارا به آموزش کمرنگ میکند و یا بهطورکلی دیگر نیازی به آموزش را از بین میبرد؛ اما این تصور اصلاً درست نیست. ما در اینجا روشی را به شما گفتیم که میتواند بسیار کارآمد باشد اما این دلیل بر این نمیشود که شما آموزش را کنار بگذارید. شما تصور کنید که در کنار بهترین روش برای تحلیل سهام بتوانید از اندیکاتورهای مختلف هم استفاده کنید اینگونه تحلیل شما تا چه اندازه دقیقتر خواهد شد؟!
درواقع اگر با استفاده از همین روش برای تحلیل سهام اگر قرار بود کار تمام شود، آنوقت احتمالاً همه ثروتمند بودند؛ اما همانطور که در ابتدا گفتیم سهمها بر اساس رفتار سرمایهگذاران حرکت میکنند و این رفتار هیچگاه بهطور دقیق قابل پیشبینی نیست. پس تا جایی که ممکن است باید آموزشهای مختلفی را دید و البته از تجربه کردن نترسید.
تا زمانی که شما تجربه نکنید یا تجربه کمی داشته باشید، عملاً نمیتوانید انتظار داشته باشید که موفق خواهید شد. این اصل داستان است. تجربه به شما حسی را از سهم منتقل میکند که هیچ اسیلاتور و اندیکاتوری نمیتواند آن را به شما نشان دهد؛ بنابراین حتی اگر دست به معامله هم نمیزنید سعی کنید همیشه بازار را زیر نظر داشته باشید.
این همراهی شما با بازار باعث میشود که عملاً این بازار را بشناسید و در موقعیتهای مختلف رفتارش را به خاطر بسپارید. بهترین روش برای تحلیل سهام این است که با بازار و سهمها مانند یک دوست و انسان زنده رفتار کنید. این بارزترین کلیدی است که میتوانید از آن در جهت موفقیت استفاده کنید.
تفاوت تجزیه و تحلیل و تحقیقات بازار در چیست؟
در این مقاله ی کوتاه سعی داریم به طور خلاصه اصلی ترین تفاوت تجزیه و تحلیل و تحقیقات بازار را نشان دهیم.
هر یک از مفاهیم فوق به صورت زیر تعریف می شوند:
تجزیه و تحلیل بازار: بررسی یک صنعت، بازار و یا شاخه ی بازار است.
تحقیقات بازار: بررسی بازارهای هدف و مشتریان است.
تفاوت تجزیه و تحلیل و تحقیقات بازار
تجزیه و تحلیل بازار در سطح استراتژیک رخ می دهد. تا تصمیماتی مانند ورود به بازارها، خروج از بازار و سرمایه گذاری اتخاذ شود. تجزیه و تحلیل بازار روی ساختار یک صنعت، زیر صنعت، بخش، بازار یا شاخه ی بازار متمرکز است. تجزیه و تحلیل بازار به طور معمول در برگیرنده ی عواملی مانند اندازه بازار، نرخ رشد، سودآوری، ساختار هزینه، جریانات، کانال های توزیع و محیط رقابتی است.
مزایای تجزیه و تحلیل بازار
عبارتند از: شناخت فرصت ها، طراحی راهبردها و ساز و کارهای مناسب برای ادامه فعالیت،برنامه ریزی سطح تولید ، قیمت مناسب و توزیع کارآمد.
اصطلاح تحقیقات بازار به شدت با استراتژی های بازاریابی در زمینه هایی مانند توسعه محصول، ترویج، قیمت گذاری و توزیع در ارتباط است. تحقیقات بازار نه تنها می تواند شامل تحلیل بازار شود، بلکه نگاهی عمیق تر به مشتری دارد. برای مثال، یک شرکت مد که قصد دارد خط تولید کفش راه اندازی کند می تواند تحقیق بازار را انجام دهد تا بداند که چرا برخی کفش ها به خوبی فروش می روند. و برخی دیگر اُفت فروش دارند و با شکست مواجه می شوند. آنها می توانند فاکتورهایی نظیر نیازهای مشتری، جریان مد، رقابت و تأثیرگذاران در بازار را در نظر بگیرند. تا تعیین کنند که چگونه برند شان می تواند جای خود را در بازار تثبیت کند.
مزایای تحقیقات بازار
عبارتند از: بهره برداری از فرصت ها، تشویق به برقرار ارتباطات بیشتر، به حداقل رساندن خطرپذیری، برقراری جریان و سهم بازار، کشف مشکلات احتمالی.
با دانستن تفاوت تجزیه و تحلیل و تحقیقات بازار می توان در برنامه ریزی استراژیک برای کسب وکار موفق تر عمل کرد.
دیدگاه شما