سیگنال های تریگر چیست؟


مدار اشمیت تریگر با آی سی ۵۵۵ — راهنمای کاربردی ساخت

اسیلوسکوپ (oscilloscope) – راهنمای قدم به قدم استفاده

اصولا کلمه oscilloscope به معنی نوسان نما یا نوسان سنج است. عموما اسیلوسکوپ ها برای نمایش دوبعدی سیگنال‌ های متغیر با زمان استفاده می‌شوند. در مدل‌‌های اولیه محور افقی X برای نمایش زمان و محور عمودی Y برای نمایش اختلاف ولتاژ بین دو نقطه از مدار است.

اسیلوسکوپ ها علاوه بر نمایش شکل امواج برای اندازه گیری ولتاژ، دوره تناوب (T)، اختلاف فاز (θ) و غیره استفاده می‌شود. از این تجهیز می‌توان برای نمایش منحنی مشخصه (ولت-آمپر) قطعات نیمه هادی نظیر ديود، ترانزيستور، ترایاک، دیاک، دیود زنر و ال ای دی و غیره استفاده کرد. اسيلوسکوپ را می‌توان يک ولتمتر دقيق در نظر گرفت. اسيلوسکوپ ها بر خلاف مولتی متر‌ها، در فرکانسهای بالا به خوبی کار می‌کند. عموما انواع اسکوپ را بر اساس رنج (بازه اندازه گیری) فرکانس دسته بندی می‌کنند. به عنوان مثال اسيلوسکوپ 40MHz می‌تواند مقادیر نوسان امواج را تا 40 مگا هرتر نمايش دهد و در هنگام خرید با این ویژگی و قیمت های متفاوت به خریدار عرضه می‌شود.

باید توجه داشته باشید که اسکوپ ها توانايی اندازه گيری جريان را به طور مستقيم ندارد. برای اندازه گيری جريان بايد از روش‌‌های غير مستقيم مانند قانون اهم استفاده کرد.

یک اسکوپ می‌تواند مشخصه‌ های مبتنی بر زمان و نیز بر اساس ولتاژ را اندازه گیری کند

  • ویژگی های وابسته به زمان یک موج عبارتند از

– فرکانس و دوره تناوب : فرکانس به تعداد دفعاتی که یک شکل موج در ثانیه تکرار می‌شود گفته می‌شود. دوره تناوب مفهوم مقابل آن است و به تعداد ثانیه‌‌هایی که هر شکل موج تکراری طول میکشد گفته می شود.

حداکثر فرکانسی که یک اسیلوسکوپ می تواند با توجه به سطح تکنولوژی خود اندازه گیری کند متفاوت است
– چرخه کاری (duty cycle) : درصدی از یک دوره تناوب است که یک موج مثبت یا منفی می‌شود. نسبت دوره کاری duty cycle به شما می‌گوید در هر دوره چه مدت یک سیگنال “on” است در مقابل چه مدت “off” می‌شود.

نحوه محاسبه چرخه وظیفه duty cycle در مدار و موج

D=T on /T on +T off *100

– مدت زمان صعود و نزول موج و سیگنال : مدت زمان حرکت امواج از نقطه پایین مثلا صفر به نقطه بالا 5 ولت را مدت زمان صعود و عکس آن را نزول می‌گویند. این ویژگی‌ها هنگام در نظر گرفتن سرعت واکنش مدار به سیگنال‌ها مهم هستند.

رایس تایم و فال تایم موج در اسیلوسکوپ ها

ویژگی‌های وابسته به ولتاژ در یک موج شامل

– دامنه Amplitude : مقدار دامنه بزرگی یک سیگنالرا نشان می‌دهد. انواع مختلفی از تعاریف اندازه گیری دامنه وجود دارد، از جمله دامنه پیک به اوج که تفاوت مطلق بین یک نقطه ولتاژ بالا و پایین سیگنال را اندازه گیری می‌کند. (دامنه پیک فقط میزان بالا یا پایین بودن سیگنال از 0 ولت را اندازه می‌گیرد.)

– حداکثر و حداقل ولتاژ : دامنه می‌تواند دقیقاً به شما بگوید که ولتاژ سیگنال شما چقدر بالا و پایین می‌شود.

– ولتاژ میانگین : اسیلوسکوپ ها می‌توانند میانگین یا میانگین سیگنال شما را محاسبه کنند و همچنین می‌توانند میانگین حداقل و حداکثر ولتاژ سیگنال را به شما بگویند.

مشخصات امواج

آموزش کار با اسیلوسکوپ دیجیتال و آنالوگ

آموزش کار با اسیلوسکوپ دیجیتال

اگر چه کلید‌‌های کنترلی اسکوپ‌ های مختلف کمی با هم فرق می‌کنند ولی در مجموع در انواع اسیلوسکوپ‌ های آنالوگ و دیجیتال یک سری کلید‌‌های اصلی وجود دارد که ما در این تحقیق سعی داریم با توجه به عکس‌های زیر عملکرد این کلید ها را تشریح کنیم. دو شکل زیر یکی از انواع اسیلوسکوپ دیجیتال و نمای گرافیکی یک اسیلوسکوپ آنالوگ ساده را نشان می‌دهند. این اشکال به قسمت‌‌های مختلف تقسیم شده اند که در ادامه توضیح آنها را خواهید دید .

اجزای پنل تنظیمات اسیلوسکوپ

صفحه نمایش اسیلوسکوپ آنالوگ سیانکو

صفحه نمایشگر در اسیلوسکوپ‌های آنالوگ و دیجیتال اصلی ترین نقطه تمایز این دو دستگاه می‌باشد. صفحه نمایش اسیلوسکوپ‌ های انالوگ یک لامپ صفحه کاتدی فلورسنت است و در مدل‌های دیجیتال نمایشگر ال سی دی یا احتمالا ال ای دی. تفاوت بین این دو بسیار است و هرکدام تکنولوژی خود را دارند اما مزیت اصلی صفحات دیجیتال وزن سبک انهاست. اما مدل‌های آنالوگ جزییات بهتری از موج را مشخص می‌کنند که برای این کیفیت در مدل‌های دیجیتال باید از مدل‌‌های معروف به فلورسنت LCD اسیلوسکوپ استفاده کرد.

محور مختصات دکارتی: به دلیل نمایش دوبعدی شکل موج در اکثر اسیلوسکوپ ها انالوگ و دیجیتال امواج در نمایشگر برروی محور X, Y نمایش داده می‌شود. که اصطلاحا به آن دستگاه مختصات دکارتی ( کارتزین ) و یا متعامد گفته می‌شود.

خطوط جدول، محور های کمکیX و خطوط راهنما: خطوط مختلف موازی با محور‌های دکارتی نظیر جدول بندی و … در اسیلوسکوپ ها جهت کمک بصری به کاربر برای شناخت بهتر تغییرات موج طراحی شده اند.

آشنایی با صفحه نمایش اسیلوسکوپ

پنل تنظیمات اسیلوسکوپ

دکمه روشن خاموش کردن اسیلوسکوپ و نشانگر پاور دستگاه: برای روشن کردن دستگاه باید دکمه پاور آن را فشار دهید و صب کنید تا سیستم آن راه اندازی شود.

پیچ چرخش (شماره 3): این پیچ برای چرخش Rotation محور افقی در هنگام کالبیراسیون دستگاه به کمک موج داخلی اسیلوسکوپ طراحی شده است کاربر می‌تواند به کمک پیچ گوشتی محور افقی اسیلوسکوپ را کاملا کالیبره کند.

ولوم‌ های فوکوس (5) و تنظیم روشنایی سیکنال (4) برروی صفحه نمایش: پتانسیومتر intensity برای تنظیم شدت نور سیگنال و پیچ focus برای تنظیم ضخامت موج درون یابی شده استفاده می‌شود.

درگاه موج کالیبراسیون اسیلوسکوپ: این زائده برای خروجی موج دو ولت یک کیلو هرتز داخلی اسیلوسکوپ جهت کالبیراسیون دستگاه طراحی شده است.

بخش تنظیم پارامتر های عمودی (بخش کلید‌های Vertical)

با توجه به این که بخواهید از کدام یک از ورودی‌‌های اسیلوسکوپ استفاده کنید می‌توانید کلیدMODE (26) را تنظیم کنید، به ترتیب از بالا به پایین شما می‌توانید شکل موج‌های ورودی به کانال یک، کانال دو، نمایش همزمان هر دو کانال و جمع ریاضی دو موج را انتخاب کنید.

دکمه‌های (8) AC و DC و GND به ترتیب برای فیلتر کردن مقادیر DC یا آفست در هنگام فعال بودن کلید و GND برای نمایش ولتاژ صفر یا خط مبنای عمودی استفاده میشود.

توجه: در برخی از اسیلوسکوپ ها موارد AC و DC و GND به عنوان یک کلید سه حالته در زیر ولوم Volt/Div قرار می‌گیرد این کلید همانند حالت قبل به شما این امکان را می‌دهد تا نوع خروجی خود را انتخاب کنید به طوریکه که اگر کلید را در وضعیت AC قرار دهید تنها مولفه ی AC سیگنال نمایش داده خواهد شد و مقدار DC یا آفست امواج ما حذف خواهد شد. وضعیت GND شبیه به حالت قبل و وضعیت DC موج را بدون تغییر به شما نشان می‌دهد که این موج شامل مقادیر DC و AC خواهد بود.

نکته1: استفاده از وضعیت AC اگر چه می‌تواند باعث مسدود کردن مقدار DC شود اما در فرکانس‌های پایین می‌تواند باعث اعوجاج و به هم ریختگی شکل موج شود و دلیل این مسئله استفاده از خازن‌های ظرفیت بالایی است که برای حذف مقدار DC موج در اسیلوسکوپ تعبیه شده اند.

نکته2: اگر چه استفاده از وضعیت AC، ممکن است مشکل مطرح شده در قسمت قبل را پدید آورد، اما استفاده ی مفید آن می‌تواند برای اندازه گیری ریپل‌ های بسیار کوچک موجود بر روی ولتاژ‌های DC مفید باشد.

دکمه INV برای معکوس کردن شکل سیگنال در هر کانال استفاده می‌شود.

کلید Volt/Div (بخوانید ولت دیویژن 28 ) برای تغییر مقیاس عمودی بر اساس ضریب‌‌های موجود بر روی ولوم استفاده می‌شود. هر ضریب بیانگر مقیاس هر خانه از جدول در راستای محور عمودی بر اساس ولت یا میلی ولت می‌باشد. با فرض اینکه Volt/Div بر روی عدد 1 باشد و قله تا قله ی (P-P) موج ما 4 خانه را اشغال کرده باشد با ضریب یک، اسیلوسکوپ مقدار 4 ولت را نشان می‌دهد. و این تنظیمات برای هر کانال ورودی باید به طور جداگانه انجام شود و هر موج در هر کانال باید بر اساس مقیاس خودش خوانده شود.

نکته ی مهم: در برخی اسکوپ ها پیچ شماره 7 (var-cal) روی دستگیره‌های Time/Div و Volt/Div به صورت ولومی کوچکتر وجود داره که مانند همان ولوم قبلی برای کالیبره کردن مقادیر اسیلوسکوپ استفاده می‌شود. همیشه باید قبل از تنظیم ولوم تایم یا ولت دیوویژن این پیچ را تا انتها در جهت عقربه‌های ساعت بچرخانیم در غیر اینصورت اندازه گیری ها صحیح نخواهد بود.

بخش تنظیم پارامتر‌های افقی و زمان (بخش کلید‌های Horizonal)

همان طور که در می‌دانید صفحه نمایش اسکوپ ها با واحد‌هایی مدرج شده اند. بخش افقی آن عموما با پارامتر زمان درجه بندی شده است، این کار برای پیدا کردن فرکانس امواج استفاده می‌شود.

بخش تنظیم تریگر ها در اسیلوسکوپ (کلید های Trigger)

تریگر و تحریک‌ های امواج در اوسیلوسکوپ ها سبب مشخص کردن سیگنال و وضوح آن می‌شود. کنترل‌های تریگر به کاربر این امکان را می‌دهد تا شکل موج‌های تکراری را تثبیت کند و شکل موج‌های تک شات بر روی صفحه نمایش ظاهر شود.

تریگر‌ها با نمایش مکرر یک بخش از سیگنال ورودی، شکل موجهای تکراری را بر روی صفحه نمایش اسیلوسکوپ ثابت نشان می‌دهند.

کانکتور BNC برای اتصال تریگر خارجی به دستگاه و اعمال آن به شکل موج‌ها ورودی استفاده می‌شود (13)

دکمه 14 (SLOPE) برای تریگر شیب مثبت و منفی و مشخص کردن نیم سیکل اول موج ب اساس پلاریته + یا – استفاده می‌شود

دکمه TRIG ALT برای نمایش و اعمال همزمان تریگر ها به موج استفاده می‎شود

سوییچ‌های 16 و 17 برای نمایش هر یک از حالات درج شده بر روی پنل استفاده میشود.

همانطور که در فیلم زیر نشان داده شده است، تریگر ها کمک می‌کنند تا امواج در هم ریخته بر روی نمایشگر به صورت ثابت و واضح نمایش داده شوند.

راهنمای قدم به قدم آموزش استفاده از اسیلوسکوپ

قدم اول: روشن کردن اسیلوسکوپ!

قدم دوم: اطمینان از کالیبره بودن اسکوپ
کلید های Gain Variable Control (7) را تا انتها در جهت عقربه‌های ساعت بچرخانید.

قدم سوم: تنظیم زمین اسیلوسکوپ
کلید حالت GND را برای هر دو کانال فعال کنید و به کمک ولوم Position محور عمودی را روی صفر تنظیم کنید. بوسیله ی کلید‌های Intensity و Focus به ترتیب شدت نور و قطر موج را تنظیم کنید.

قدم چهارم: اتصال مدار به اسیلوسکوپ
برای اتصال مدار خود به اسیلوسکوپ پروب BNC را به درگاه کانال مورد نظر متصل کنید و سر دیگر پراب را به دو سر المان یا قسمتی از مدار که می‌خواهید تغییرات ولتاژ ان را بررسی کنید، وصل نمایید

قدم پنجم: انتخاب سورس موج
کانال مورد نظر خود را برای نمایش روی نمایشگر به وسیله ی کلید چند حالته ی Vertical Mode انتخاب کنید. اگر هر دو کانال را هم زمان نیاز دارید یا مجموع دو موج مورد نظر یا تنها یک کانال حالت مورد نظر را انتخاب کنید.

قدم ششم: پایدار کردن موج سیگنال های تریگر چیست؟
اگر موج نشان داده شده بر روی صفحه نمایش سریع حرکت می کند، ولوم (20) Trigger Level را در حالت وسط قرار دهید و کمی پیچ Time/Div را هم تغییر دهید تا شکل موج واضح تر شود اگر سیگنال ثابت شد به قدم بعد بروید.

قدم هفتم: اندازه گیری مشخصات موج در اسیلوسکوپ
مدل های دیجیتال مقادیر را به طور خودکار برای شما اندازه گیری می‌کنند اما در مدل‌های انالوگ نیازمند محاسبات ریاضی هستید. تعداد خانه‌های افقی را که در امتداد یک دوره ی تناوب قرار گرفته اند در واحد Time/Div ضرب کنید و عدد به دست آمده را معکوس کنید تا فرکانس امواج بدست آید. برای بدست آوردن دامنه ی سیگنال، تعداد خانه‌های افقی را از قله تا پایین ترین نقطه ی موج بشمارید و در مقدار Volt/Div آن کانال ضرب کنید. مقدار به دست آمده اندازه ی دامنه ی P-P خواهد بود. سایر مقادیر را می‌توانید به وسیله فرمول‌های ریاضی و موج نمایش داده شده بدست آورید.

برای خرید و مشاهده انواع تجهیزات آزمایشگاه برق و الکترونیک نظیر اسیلوسکوپ و فانکشن ژنراتور ، مولتی متر و غیره بر روی لینک زیر کلیک کنید.

جزئیات خبر

تریگر چیست و درتحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟

یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که در تحلیل تکنیکال می‌توان از آن استفاده کرد، تریگر – Trigger است. واژه تریگر به معنای ماشه است و از آن برای موقعیتی استفاده می‌شود که معامله‌گر تمامی گام‌ها را برداشته و تنها منتظر فرصتی مناسب است تا به سهم موردنظر ورود پیدا کند. در این مقاله قصد داریم شمارا به‌طور مفصل با تریگر و مسائل مربوط به آن آشنا کنیم.

برخی موضوعات، علی‌رغم اهمیت زیادی که در زمینه آموزش بورس دارند، همچنان مغفول مانده‌اند. به‌خصوص در زمینه تحلیل تکنیکال که یکی از پرطرفدارترین تحلیل‌های موجود در زمینه آموزش سرمایه‌گذاری در بورس است، نکات بسیاری از چشم تحلیلگران و مدرسین، پنهان می‌ماند.

یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که در زمینه تحلیل تکنیکال سهام ، کمتر به آن پرداخته‌ایم، تریگر است. واژه تریگر به معنای ماشه است و از آن برای موقعیتی استفاده می‌شود که معامله گر تمامی گام‌ها را برداشته سیگنال های تریگر چیست؟ و تنها منتظر فرصتی مناسب است تا به سهام موردنظر، ورود پیدا کند. در این مقاله قصد داریم شمارا به‌طور مفصل با تریگر و مسائل مربوط به آن در زمینه تحلیل تکنیکال، آشنا کنیم.

همان‌طور که می‌دانیم برخی از معامله گران با استفاده از سیستم‌های در کف، سهام مختلف را معامله می‌کنند. در این سیستم‌ها، معامله گران می‌بایست برخلاف جهت روند اصلی، وارد سهم شوند و معامله کنند. اگر در نقطه موردنظر، معامله گر بخواهد خرید مطمئن‌تری به لحاظ تحلیل تکنیکال داشته باشد، تریگر می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه شود این است که تریگر یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال نیست و نمی‌توان از آن به‌عنوان معیاری اصلی برای تصمیم‌گیری استفاده کرد. موقعیت کاربرد تریگر در مرحله آخر تحلیل تکنیکال و در آستانه ورود به سهام موردنظر است که معامله‌گر در جستجوی نشانه‌ای مبنی بر اطمینان بیشتر سهام در رابطه با شروع حرکت افزایشی خواهد بود.

از مفهوم تریگر می‌توان در زمینه ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال بهره برد. برخی از مهم‌ترین کاربردهای تریگر را :

  • شکست خط روند
  • شکست خط گردن در الگوی سر و شانه
  • شکست خط گردن در الگوی کف و سقف دو قلو
  • شکست خط روند اندیکاتور RSI
  • کراس نمودار قیمتی
  • میانگین متحرک و کراس دو میانگین متحرک با دوره‌های زمانی مختلف

یکی از مهم‌ترین و ساده‌ترین موقعیت‌های ایجاد تریگر در تحلیل تکنیکال ، شکست یک مقاومت کوتاه‌مدت پس از برگشت نمودار قیمت سهام از کف قیمتی است. در ادامه به مثالی در رابطه با این موضوع می‌پردازیم.

Trigger - تریگر در تحلیل تکنیکال

همان‌طور که در شکل فوق ملاحظه می‌‌فرمایید، نمودار کندل استیک سهم کسعدی نمایش داده‌شده است. به لحاظ تحلیل تکنیکال این سهم در یک‌روند نزولی، نوسان داشته است تا زمانی که موفق می‌شود مقاومت قرمزرنگ را با یک کندل چکش، بشکند و روند خود را از نزولی به صعودی تغییر دهد.

مقاومت قرمزرنگ، مقاومت کوتاه‌مدت سهم تلقی می‌شود و شکست آن بدین معناست که سهم، پتانسیل رشد خود را پیداکرده است و می‌تواند یک روند صعودی را تجربه کند. به این لحاظ، شکست مقاومت کوتاه‌مدت یک نوع تریگر محسوب می‌شود و به ما کمک می‌کند خرید مطمئن‌تری را در بازار بورس تجربه کنیم.

یکی دیگر از موقعیت‌های دریافت سیگنال تریگر، شکست خط روند نزولی است. زمانی که روند نمودار قیمتی سهم در دوره اخیر به‌صورت نزولی باشد و قیمت سهم در اثر غلبه تقاضا بر عرضه، افزایش پیدا کند و موفق به شکست خط روند نزولی شود، می‌توان سیگنال تریگر را در سهام سیگنال های تریگر چیست؟ شاهد باشیم.

همان‌طور که در شکل زیر ملاحظه می‌کنید، سهم خموتور از جهت تحلیل تکنیکال در یک روند نزولی قرار داشته و می‌توانستیم یک خط روند نزولی برای آن متصور باشیم. این سهم در محل دایره زردرنگ توانسته است خط روند نزولی خود را بشکند و پس‌ازآن روند صعودی خود را آغاز کند. البته شروع روند صعودی ممکن است بلافاصله پس از شکست خط روند نزولی سیگنال های تریگر چیست؟ صورت نگیرد و پس از شکست، یک پولبک در سهام اتفاق بیفتد.

بنابراین شکست خط روند نزولی نیز می‌تواند به ما نشان دهد که سهام، آمادگی لازم را برای رشد، کسب کرده و بدین‌جهت، یک تریگر به‌حساب می‌آید و می‌تواند اطمینان بیشتری به خریدار بدهد.

Trigger - تریگر در تحلیل تکنیکال

یکی دیگر از موقعیت‌هایی که می‌تواند تریگر را به‌خوبی به ما نشان دهد، موقعیت شکست یکی از الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال است. به‌عنوان‌مثال در سهم کسعدی موقعیتی که به وجود آمده است، یک دو قلوی کف محسوب می‌گردد و شکست خط گردن می‌تواند یک تریگر باشد. بنابراین با شکست خط گردن می‌توان فهمید که سهام، عزم بیشتری برای تغییر روند و شروع روند صعودی پیداکرده است و یا اطمینان بیشتری می‌توان به سهم، ورود پیدا کرد.

Trigger - تریگر در تحلیل تکنیکال

همان‌طور که در شکل فوق مشاهده می‌کنید، الگوی دو قلوی کف برای سهم کسعدی نمایش داده‌شده است و شکست خط گردن، حاکی از ایجاد یک تریگر در این سهم است. موقعیت ایجادشده در این نقطه، تحلیل تکنیکال سهم، دارای دو جنبه است. جنبه اول شکست مقاومت کوتاه‌مدت سهم است که می‌توانست یک تریگر باشد و جنبه دوم، شکست خط گردن الگوی دو قلوی کف است که دقیقا بر مقاومت کوتاه‌مدت، منطبق شده است و می‌تواند اعتبار تریگر را افزایش دهد. بنابراین حتماً می‌بایست به این موقعیت توجه لازم را داشته باشید.

در این مقاله به‌طور مفصل به شرح موضوع تریگر و موارد مربوط به آن پرداختیم و مواردی از موقعیت‌های مختلف ایجاد تریگر را در این مقاله موردبررسی قراردادیم. به‌طور خلاصه، تریگر موقعیتی است که باعث افزایش اطمینان ما نسبت به تغییر روند سهم از نزولی به صعودی می‌شود و می‌تواند به ما کمک کند که با آرامش بیشتری، سهم موردنظر را خریداری کنیم.

بنابراین تریگر یک نوع تحلیل به‌حساب نمی‌آید و معامله‌گر باید در مراحل نهایی تصمیم‌گیری خود از آن استفاده کند و به این موضوع برسد که چه زمانی می‌تواند خرید مطمئن‌تری را تجربه کند.

پرایس اکشن چیست؟ آشنایی با روش معامله بر اساس پرایس اکشن

پرایس اکشن چیست؟ آشنایی با روش معامله بر اساس پرایس اکشن

ترید کردن بر اساس پرایس اکشن روشی برای خرید و فروش در بازارهای مالی است که شامل تحلیل حرکات پایه قیمت در گذر زمان است. بسیاری از تریدرهای شخصی و سازمانی و همچنین مدیران صندوق‌های پوششی از پرایس اکشن برای پیش بینی مسیر آینده قیمت یک سهام یا یک بازار مالی استفاده می‌کنند.

به زبان ساده، پرایس اکشن نشان دهنده تغییرات قیمت یا به عبارتی اقدامات (action) قیمت است. پرایس اکشن در بازارهایی با نوسان و نقدینگی سیگنال های تریگر چیست؟ زیاد راحت تر مشاهده می‌شود اما هر چیزی که در یک بازار آزاد خرید و فروش شود، یک پرایس اکشن خواهد داشت.

معاملات مبتنی بر پرایس اکشن عوامل بنیادی تأثیرگذار بر حرکات بازار را نادیده می‌گیرند و بیشتر متمرکز بر تاریخچه قیمت بازار هستند یعنی حرکات قیمت در یک بازه زمانی. بنابراین پرایس اکشن یک نوع تحلیل تکنیکال است اما با بیشتر انواع تحلیل تکنیکال تفاوت دارد سیگنال های تریگر چیست؟ از این جهت که تمرکز اصلی آن رابطه قیمت جاری در بازار با قیمت‌های گذشته یا اخیر است و نه مقادیر دست دومی که از این تاریخچه قیمت استخراج می‌شوند.

به عبارت دیگر، معاملات پرایس اکشن یک نوع خالص از تحلیل تکنیکال هستند چون شامل هیچ نوع اندیکاتور مبتنی بر قیمت دست دوم نیستند. تریدرهای پرایس اکشن فقط به داده‌های دست اولی که یک بازار درباره خودش تولید می‌کند یعنی حرکات قیمت آن طی زمان توجه دارند.

  • تحلیل پرایس اکشن به تریدرها امکان می‌دهد از تغییرات قیمت نتیجه گیری کنند و توضیحاتی در اختیار آنها قرار می‌دهد که تریدرها می‌توانند با استفاده از آنها یک سناریوی ذهنی برای توصیف وضعیت جاری بازار بسازند. تریدرهای مجرب پرایس اکشن اغلب درک ذهنی منحصربفرد و حس ششم خودشان نسبت به بازار را به عنوان عامل اصلی انجام معاملات سودآور ذکر می‌کنند.

تریدرهای پرایس اکشن از تاریخچه گذشته حرکات قیمت یک بازار استفاده می‌کنند و بیشتر متمرکز بر پرایس اکشن 3 تا 6 ماه اخیر بوده و تأکید کمتری بر تاریخچه قیمت قدیمی تر دارند. تاریخچه قیمت شامل swing high و swing low در یک بازار و همچنین سطوح مقاومت و پشتیبانی هستند.

تریدر می‌تواند از پرایس اکشن بازار برای ارزیابی و سیگنال های تریگر چیست؟ توصیف تأثیر افکار انسان‌ها بر حرکات بازار استفاده کنند. هر یک از فعالان بازار، با اجرای یک معامله در آن بازار یک سرنخ روی نمودار قیمت بازار ایجاد می‌کند که می‌توان این سرنخ‌ها را تفسیر کرده و از آنها برای امتحان کردن و پیش بینی حرکت بعدی بازار استفاده کرد.

معامله بر اساس پرایس اکشن

معمولاً تریدرهای پرایس اکشن از اصطلاح Keep It Simple (ساده نگهش دار!) استفاده می‌کنند تا نشان دهند که خیلی از افراد با پر کردن نمودارها از اندیکاتورهای تکنیکال و تحلیل بیش از حد بازار، بی دلیل شرایط را پیچیده می‌کنند.

  • به معامله بر اساس پرایس اکشن، معامله بر اساس نمودار تمیز، معاملات برهنه یا معامله طبیعی یا خام هم گفته می‌شود که نشان دهنده سادگی این سیستم است.

رویکرد ساده معاملات مبتنی بر پرایس اکشن باعث شده که در این روش از هیچ اندیکاتوری روی نمودارها استفاده نشود و رویدادهای اقتصادی و اخبار تأثیری بر تصمیم گیری‌های تریدر نداشته باشند. تمرکز اصلی در این روش پرایس اکشن بازار است و باور رایج بین تریدرهای پرایس اکشن این است که خود قیمت منعکس کننده همه متغیرهایی (مثل رویدادهای خبری، داده‌های مربوط و غیره) است که بر بازار تأثیرگذار بوده و باعث حرکت آن می‌شوند. بنابراین، تحلیل بازار و اجرای معامله بر اساس پرایس اکشن آن به جای تلاش برای تفسیر و مرتب سازی متغیرهای مختلف تأثیرگذار بر بازار در هر روز، بسیار ساده تر است.

استراتژی‌های (الگو) معامله بر اساس پرایس اکشن

الگوهای پرایس اکشن که به آنها تریگر، ستاپ یا سیگنال پرایس اکشن هم گفته می‌شود، مهم ترین جنبه از معاملات پرایس اکشن هستند چون همین الگوها هستند که سرنخ‌هایی قوی درباره حرکات بعدی قیمت در اختیار تریدرها قرار می‌دهند.

نمودارهای زیر نمونه‌هایی از استراتژی‌های معاملاتی ساده بر اساس پرایس اکشن را نشان می‌دهند که می‌توانید از آنها برای ترید کردن استفاده کنید.

  • الگوی اینساید بار (Inside bar)

الگوی اینساید بار یک الگوی دو میله‌ای است که شامل یک میله داخلی (inside) و یک میله قبلی است که معمولاً به آن میله مادر گفته می‌شود. اینساید بار به طور کامل در محدوده حداقل و حداکثر میله مادر قرار دارد. معمولاً از این استراتژی پرایس اکشنی به عنوان یک الگوی بریک اوت در بازارهایی استفاده می‌شود که بر اساس خط روند حرکت می‌کنند اما اگر در یک سطح کلیدی از نمودار تشکیل شوند، می‌توان از آنها به عنوان یک سیگنال معکوس شدگی هم استفاده کرد.

الگوی پین بار متشکل از یک کندل استیک است و نشان دهنده رد کردن قیمت و معکوس شدن بازار است. سیگنال پین بار برای بازاری که بر اساس روند حرکت می‌کند و بازارهایی با محدوده روند محدود مناسب است و می‌توان با استفاده از آن بر اساس سطوح پشتیبانی یا مقاومت کلیدی هم بر خلاف روند معامله کرد. پین بار نشان می‌دهد که ممکن است قیمت بر خلاف جهتی که دنباله (tail) به آن اشاره دارد، شروع به حرکت کند چون همین دنباله است که رد شدن قیمت و معکوس شدن روند را مشخص می‌کند.

الگوی جعلی متشکل از بریک اوت کاذب یک الگوی اینساید بار است. به عبارت دیگر اگر الگوی اینساید بار یک شکستگی مختصر داشته باشد و بعد دوباره در محدوده میله مادر یا اینساید بار بسته شود، یک الگوی جعلی شکل گرفته است. به این دلیل به چنین الگویی جعلی گفته می‌شود که به نوعی تریدرها را فریب می‌دهند چون به نظر می‌رسد که بازار شروع به حرکت به یک سمت کرده اما بعد دوباره شروع به حرکت بر خلاف آن جهت می‌کند. استفاده از الگوی جعلی برای معامله بر اساس روند، بر خلاف جهت بر مبنای سطوح کلیدی و همچنین معامله در بازاری با حرکت افقی بسیار مناسب است.

معامله با الگوهای پرایس اکشن

در ادامه نگاهی به چند نمونه از معاملات واقعی بر اساس الگوهای پرایس اکشن داریم.

نمودار اول یک الگوی سیگنال فروش جعلی خرسی را نشان می‌دهد. در این مثال، روند کلی از قبل رو به پایین بوده چون این حرکت رو به پایین از گوشه سمت چپ بالای نمودار شروع شده است. بنابراین، این سیگنال فروش جعلی همسو با روند نزولی نمودار کلی روزانه بوده که وضعیت خوبی است. معامله بر اساس روند کلی بازار معمولاً شرایطی را در پرایس اکشن ایجاد می‌کند که احتمال موفقیت در صورت معامله بر اساس آنها بیشتر است.

نمودار زیر مثالی از یک پین بار جعلی گاوی در یک بازار رو به صعود را نشان می‌دهد. معمولاً وقتی بازاری یک حرکت صعودی یا نزولی قوی کوتاه مدت دارد، یعنی اخیراً به شدت به یک سمت خاص حرکت کرده، تریدر پرایس اکشن سعی می‌کند بر اساس مومنتوم کوتاه مدت بازار عمل کند.

در این مثال، نگاهی به الگوی معاملاتی اینساید بار داریم. این نمودار یک سیگنال اینساید بار معمولی و همچنین اینساید پین بار کمبو دارد. اینساید پین بار کمبو، یک اینساید بار است که برای میله اینساید آن یک پین بار شکل گرفته است. این وضعیت در بازارهای دارای روند مثل آنچه در ادامه مشاهده می‌شود، خیلی خوب کار می‌کند.

آخرین نموداری که قرار است بررسی کنیم، نمونه‌ای از الگوی پین بار است. به حرکات بزرگ رو به بالایی که پس از هر دوی این سیگنال‌های خرید پین بار شکل گرفته توجه کنید. همچنین به دنباله طولانی هر دوی این پین بارها در مقایسه با بعضی دیگر از میله‌های این نمودار دقت کنید که ممکن است آنها را به عنوان پین بار تشخیص داده باشید. پین بارهایی مثل این دو که دنباله‌های طولانی داشته و از پرایس اکشن اطرافشان به شدت بیرون زده اند، اغلب شرایط خیلی خوبی برای معامله ایجاد می‌کنند.

اجرای معامله بر اساس پرایس اکشن با تلاقی

معامله بر اساس سیگنال‌های پرایس اکشن فقط مربوط به خود سیگنال نیستند بلکه محل شکل گیری سیگنال روی نمودار هم مهم است. همه پین بارها، اینساید بارها و غیره با هم برابر نیستند. بسته به محل شکل گیری یک سیگنال پرایس اکشن خاص در یک بازار، ممکن است تصمیم بگیرید بر اساس آن معامله نکنید یا اینکه بدون لحظه‌ای درنگ از آن برای اجرای معامله استفاده کنید.

بهترین سیگنال‌های پرایس اکشن آنهایی هستند که در نقاط تلاقی در بازار شکل می‌گیرند. Confluence یا تلاقی در لغت به معنای برخورد افراد یا اشیاء است. در معامله بر اساس پرایس اکشن ما به دنبال ناحیه‌ای هستیم که در آن حداقل چند عنصر مختلف با سیگنال ورود پرایس اکشن همخوانی دارند. زمانی که چنین اتفاقی رخ می‌دهد می‌توانیم بگوییم که سیگنال پرایس اکشن تلاقی دارد.

در نمودار زیر یک مثال خوب از تلاقی الگوی پین بار مشاهده می‌کنیم. تلاقی در اینجا از این نظر ایجاد شده که پین بار در جهت روند صعودی بازار شکل گرفته و در یک سطح پشتیبانی از این روند صعودی ایجاد شده است. بنابراین، ما تلاقی روند و سطح پشتیبانی را داریم که وجود آنها با هم باعث افزایش اهمیت سیگنال خرید می‌شود. هر چقدر یک سیگنال پرایس اکشن با فاکتورهای بیشتری تلاقی داشته باشد، احتمال درستی و قدرت آن بیشتر خواهد بود.

نتیجه گیری

امیدواریم که این راهنما برای شما مفید بوده باشد و حالا درک خوبی از پرایس اکشن و روش‌های ترید کردن بر اساس آن کسب کرده باشید.

توصیه می‌شود که سعی کنید اطلاعات بیشتری نسبت به پرایس اکشن و شیوه‌های معامله بر اساس آن کسب کنید چون این مفهوم بسیار وسیع تر از چیزیست که در این مطلب توضیح دادیم.

مدار اشمیت تریگر با آی سی ۵۵۵ — راهنمای کاربردی ساخت

مدار اشمیت تریگر با آی سی ۵۵۵ — راهنمای کاربردی ساخت

مدار اشمیت تریگر با آی سی ۵۵۵ — راهنمای کاربردی ساخت

در این آموزش، مدار اشمیت تریگر با آی سی 555 را معرفی می‌کنیم.

اشمیت تریگر چیست؟

انتقال سیگنال‌های High و Low در ورودی اکثر ادوات CMOS باید از طریق لبه‌های سریعی باشد. اگر لبه‌ها از سرعت کافی برخوردار نباشند، منجر به کشیدن جریان بیشتری می‌شوند و این ممکن است به دستگاه آسیب برساند. سیگنال‌های آنالوگ به طور کلی کامل نیستند و ممکن است همیشه لبه‌های تمیز و قابل قبولی نداشته باشند. اشمیت تریگر نوعی مقایسه‌کننده است که برای جلوگیری از چنین سیگنال‌هایی به کار می‌رود.

جزوه اخلاق اسلامی

تحقیق در مورد آتش نشانی

مقایسه‌کننده دستگاهی است که دو ولتاژ را با هم مقایسه می‌کند و نشان می‌دهد که یک ولتاژ از ولتاژ دیگر بزرگ‌تر است یا خیر. اشمیت تریگر که به آن «مقایسه‌کننده بازتولیدی» (Regenerative Comparator) سیگنال های تریگر چیست؟ نیز گفته می‌شود، ولتاژ ورودی را با دو ولتاژ مرجع مقایسه و یک خروجی معادل تولید می‌کند. خروجی اشمیت تریگر بدون توجه به شکل ورودی، همیشه یک موج مربعی یا مستطیلی است. در مواردی که نیاز به انجام موارد زیر است، اغلب از اشمیت تریگر استفاده می‌شود:

  • تبدیل موج سینوسی به موج مربعی
  • حذف سیگنال‌های دارای نویز
  • تبدیل لبه‌های کند (مانند موج مثلثی) به لبه‌های تند (مانند موج مربعی)

اشمیت تریگر را می‌توان از یک آی سی 555 یا همان تایمر 555 ساخت. یکی دیگر از کاربردهای آی سی 555، علاوه بر تایمر، استفاده از دو مقایسه‌کننده داخلی به عنوان واحدهای مستقل برای تشکیل یک اشمیت تریگر است. عملکرد کلی اشمیت تریگر با آی سی 555 معکوس‌کنندگی است.

اشمیت تریگر با آی سی 555

مدار زیر ساختار یک تایمر 555 را نشان می‌دهد که به عنوان اشمیت تریگر مورد استفاده قرار گرفته است.

اشمیت تریگر با آی سی ۵۵۵

پایه‌های 4 و 8 به منبع تغذیه (Vcc) متصل می‌شوند. پایه‌های 2 و 6 به هم متصل شده و ورودی از طریق خازن به این نقطه وصل می‌شود. این نقطه مشترک با ولتاژ بایاس خارجی Vcc/ 2 با کمک مدار تقسیم ولتاژ متشکل از مقاومت‌های R 1 و R 2 تغذیه می‌شود.

آی سی 555

مشخصه مهم اشمیت تریگر هیسترزیس است. اگر ولتاژ ورودی از مقدار آستانه بالا بیشتر باشد، خروجی اشمیت تریگر High و اگر ولتاژ ورودی از مقدار آستانه پایین کمتر باشد، خروجی اشمیت تریگر Low است.

وقتی ورودی بین دو مقدار آستانه باشد، خروجی مقدار خود را حفظ می‌کند. استفاده از دو مقدار آستانه، «هیسترزیس» (Hysteresis) نامیده می‌شود و اشمیت تریگر به عنوان یک عنصر حافظه (یک مولتی‌ویبراتور بای‌استابل یا یک فلیپ‌فلاپ) سیگنال های تریگر چیست؟ عمل می‌کند.

مقادیر آستانه در این حالت 2 / 3 Vcc و 1 / 3 Vcc است؛ یعنی مقایسه‌کننده بالا در 2 / 3 Vcc و مقایسه‌کننده پایین در 1 / 3 Vcc تریپ می‌شود. ولتاژ ورودی توسط مقایسه‌کننده‌های جدا با این مقادیر آستانه مقایسه می‌شود و بر این اساس فلیپ‌فلاپ SET یا RESET می‌شود. بر این اساس، خروجی High یا Low می‌شود.

وقتی یک ورودی سینوسی با دامنه بزرگ‌تر از Vcc/ 6 به ورودی اعمال می‌شود، فلیپ‌فلاپ SET شده و به طور متناوب برای چرخه مثبت و چرخه منفی SET و RESET می‌شود و خروجی یک موج مربعی خواهد بود. شکل موج سینوسی ورودی و موج مربعی خروجی در شکل زیر نشان داده شده است.

شکل موج اشمیت تریگر

اشمیت تریگر در وضعیت معکوس

ماهیت عملکرد نرمال مدار اشمیت تریگر با آی سی 555 معکوس است. وقتی ورودی تریگر، که همان ورودی خارجی است، به زیر مقدار آستانه 1 / 3 Vcc برسد، خروجی مقایسه کننده پایین High، فلیپ فلاپ SET و خروجی در پایه سه High می‌شود.

به همین ترتیب، وقتی ورودی آستانه، که همان ورودی خارجی است، از مقدار آستانه 2 / 3 Vcc افزایش یابد، خروجی مقایسه کننده بالایی High شده و فلیپ فلاپ RESET و خروجی در پایه سه Low می‌شود.

شکل موج اشمیت تریگر در وضعیت معکوس در شکل زیر نشان داده شده است.

اشمیت تریگر معکوس کننده

پیاده‌سازی عملی اشمیت تریگر با آی سی 555

در این بخش می‌خواهیم روش پیاده‌سازی یک مدار ساده اشمیتر تریگر با آی سی 555 را بررسی کنیم. ابزار و وسایل لازم برای پیاده‌سازی اشمیت تریگر با آی سی 555 به شرح زیر است:

نمودار شماتیکی مدار به صورت زیر است.

اشمیت تریگر با آی سی ۵۵۵

اشمیت تریگر سیگنال های تریگر چیست؟ را با نماد زیر نشان می‌دهیم.

بنابراین، نمودار شماتیکی بالا به صورت زیر در می‌آید.

اشمیت تریگر با آی سی ۵۵۵

پیاده‌سازی مدار روی بردبورد به شکل زیر است.

اشمیت تریگر با آی سی ۵۵۵

تایمر 555 احتمالاً یکی از متنوع‌ترین تراشه‌های «جعبه سیاه» است. سه مقاومت مقسم ولتاژ، دو مقایسه‌کننده و فلیپ فلاپSET-RESET داخلی آن سیم‌کشی شده‌اند تا در این طراحی یک اشمیت تریگر ایجاد شود. جالب است بدانید که این پیکربندی به پیکربندی اشمیت تریگر با آپ امپ نزدیک نیست، اما نتیجه نهایی یکسان است.

برای بررسی مدار، پتانسیومتر را تنظیم کنید تا چراغ‌ها حالت چشمک‌زن پیدا کنند، سپس ولتاژ را اندازه بگیرید. این ولتاژ را با ولتاژ منبع تغذیه مقایسه کنید. پتانسیومتر را دوباره تنظیم کنید تا LED دوباره روشن شود و ولتاژ را اندازه بگیرید. چقدر به اندازه‌های 1 / 3 و 2 / 3 نزدیک شده‌اید؟ سعی کنید باتری 9 ولتی را با یک باتری 6 ولتی یا دو باتری 6 ولتی جایگزین کنید و ببینید که آستانه‌ها چقدر به اندازه‌های 1 / 3 و 2 / 3 نزدیک هستند.

اشمیت تریگر یک مدار پایه است که چندین کاربرد دارد. یکی از این کاربردها پردازش سیگنال است که اشمیت تریگرها می‌توانند داده‌های دیجیتال را از برخی از محیط‌های دارای نویز جدا کنند.

مشخصه تعریف هر اشمیت تریگر هیسترزیس آن است. در این حالت، 1 / 3 و 2 / 3 ولتاژ منبع تغذیه است که توسط مقسم ولتاژ مقاومت داخلی 555 تعریف می‌شود. مقایسه‌کننده‌های داخلی C 1 و C 2 ولتاژ ورودی را با مراجع فراهم شده توسط مقسم ولتاژ مقایسه می‌کنند و از مقایسه برای استفاده از فلیپ فلاپ داخلی استفاده می‌کنند که داریور خروجی را هدایت می‌کند. این یکی دیگر از سیگنال های تریگر چیست؟ ویژگی‌های خوب آی سی 555 است.

آی سی 555 می‌تواند تا 200 میلی‌متر از هر دو طرف ریل منبع تغذیه درایو کند. درایور خروجی یک مسیر با هدایت بسیار کم به هر دو طرف اتصالات منبع تغذیه ایجاد می‌کند. مدار هر طرف مدار LED را «اتصال کوتاه» و سمت دیگر را روشن می‌کند.

آی سی 555

مقاومت‌های ۵ کیلواهمی خیلی دقیق نیستند. جالب است بدانید که به دلیل ساخت IC، به طور کلی مقاومت‌ها دقیق نیستند، اما در مقایسه با یکدیگر از نظر مقدار بسیار نزدیک هستند که برای عملکرد مدار بسیار مهم است.

آشنایی با تریگر و نقشی که در معاملات دارد

تدوین یک استراتژی معاملاتی بدون وجود تریگرهای دقیق ورود و خروج بی معنی بوده و در این شرایط اساساً استراتژی معاملاتی وجود ندارد.

آشنایی با تریگر و نقشی که در معاملات دارد؟

در بازار سرمایه و بورس، مفاهیم زیادی مورد استفاده قرار می‌گیرد . هرکدام از این مفاهیم، کاربرد خاصی در معاملات روزمره دارند و باتوجه‌به آنها می‌توان ترید مطمئن و منطقی‌تری انجام بدهیم. به طور معمول معامله‌گران برای خرید و فروش سهم در بازار سرمایه از تحلیل‌های مختلفی استفاده می‌کنند. یکی از مفاهیم مهم در بورس تریگر می‌باشد.

به عبارت دیگر تدوین یک استراتژی معاملاتی بدون وجود تریگرهای دقیق ورود و خروج بی معنی بوده و در این شرایط اساساً استراتژی معاملاتی وجود ندارد. بنابراین اگر شما به مرحله ساخت یک استراتژی معاملاتی شخصی رسیده‌اید، به ناخودآگاه با مفهوم تریگر سروکار دارید.

تریگر چیست

تریگر در واژه، به معنی ماشه است اما تریگر در معامله به لحظه‌ای اطلاق می‌شود که شما باید تصمیم به ورود یا خروج سهم را بگیرید. این لحظه همواره در تحلیل تکنیکال توسط معامله‌گران بورس، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در معاملات بورس، نقطه ورود و خروج سهم از نکات اساسی به شمار می‌رود.

در واقع معامله‌گری خرید و فروش حرفه‌ای‌تری انجام می‌دهد که بتواند نسبت به ورود و یا خروج از سهم، تحلیل مناسب و منطقی داشته باشد.

به‌واقع تریگر، در تعیین نقطه خرید یا فروش سهم با استفاده از تحلیل تکنیکال ، نقش پررنگ و ویژه‌ای دارد.

.اگر بخواهیم خیلی ساده مفهوم تریگر را به شما منتقل کنیم باید بگوییم که تریگر در واقع شرط (یا شرایط) ورود به یک معامله یا خروج از آن می‌باشد. با استفاده از تریگر شما قادر خواهید بود استراتژی و منطقه خرید یا فروش را مشخص کنید.

بنابراین هم برای ورود به معامله تریگر داریم و هم برای خروج از آن.

انواع تریگرهای ورود عبارتند از:

تریگرهای کندلی

در این نوع تریگر، با استفاده از کندل های قیمتی، تصمیم به خرید یا فروش گرفته می‌شود. در تحلیل تکنیکال معمولاً نقاط مقاومتی و حمایتی سهم از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. در این تریگر در لحظه‌ای که سهم به مقاومت قیمتی می‌رسد که احتمالاً روند نزولی در پیش است اما می‌توان برای اینکه ببینیم آیا این روند نزولی شکل می‌گیرد یا نه، کمی صبر کنیم

به عنوان مثال فرض کنید قیمت به یک سطح مقاومتی رسیده است. حال ما این احتمال را می‌دهیم که قیمت می‌خواهد یک حرکت نزولی انجام دهد. اما صبر می‌کنیم تا یک الگوی کندلی نزولی نیز در همان محدوده شکل بگیرد.

آشنایی با تریگر و نقشی که در معاملات دارد؟

تریگرهای شکستی

شکست خط روند نزولی، یکی از مهم‌ترین نقاط ورود در تحلیل تکنیکال است. برای این امر، معمولاً تحلیلگران در تایم فریم پایین، منتظر رسیدن سهم به پایان خط نزولی هستند و در لحظه‌ای که این خط روند به سمت بالا یعنی صعودی شدن، می‌شکند، برای ورود به سهم فرصت مناسبی پیدا می‌کنند. در واقع در لحظه تریگر شکست قرار می‌گیرند که نشان از شکسته شدن روند نزولی سهم است. ، تریگر پوینت در لحظه‌ای شکل می‌گیرد که سهم از خط نزولی خود خارج شده و به سمت بالا تغییر روند می‌دهد.

یکی از روش‌های ساده گرفتن تریگر ورود این است که منتظر رسیدن قیمت به ناحیه مدنظر شده و سپس به تایم فریم‌های پایین‌تر برویم و در آنجا منتظر شکست شدن خط روند جهت ورود به بازار باشیم.

روش دیگری که می‌توان با استفاده از آن تریگر ورود گرفت، شکست‌های معکوس می‌باشند. به عنوان مثال زمان‌هایی که قیمت به یک ناحیه مقاومتی مهم می‌رسد، در اثر مقاومت فروشندگان معمولا یک رنج قیمتی بوجود می‌آید. ما می‌توانیم از همین رنج‌ها و شکست معکوسی که در آنها بوجود می‌آید جهت ورود به بازار استفاده کنیم.

تریگرهای مبتنی بر الگوها

در تحلیل تکنیکال برخی الگوها رایج است که در تعیین نقطه تریگر کاربرد دارند. از این نقاط می‌توان برای ورود به سهم استفاده بهینه‌ای کرد. الگوهای قیمتی مثل الگوی پرچم و یا الگوی مثلث در تریگر پوینت بسیار مورد توجه است.

یکی از رایج‌ترین تریگرها، زمانی است که الگوی مثلثی در سهم شکل گرفته و بعد از مدت‌ها می‌خواهد از مثلث خود خارج شود. در این لحظه یک نوع تریگر تعیین می‌شود. به‌عنوان نمونه در نمودار سهم زیر، الگویی تشکیل شده که شکست آن می‌تواند به‌عنوان یک تریگر برای ورود مشخص شود.

تریگر پولبکی

پولبک، به نظر بسیاری از معامله‌گران بورس، یکی از جذاب‌ترین نقاط ورود در تحلیل سیگنال های تریگر چیست؟ تکنیکال است. نسبت ریسک به بازدهی در این نوع تریگر اهمیت ویژه‌ای دارد. نقطه‌ای که شما ریسک کمی را قبول می‌کنید و در ازای آن منتظر سوددهی بالایی هستید.

پولبک معمولاً در کف قیمتی و یا در مقاومت قیمتی رخ می‌دهد. اما برای معامله موفق‌تر، بهتر است تا روند مشخص سهم صبر کنیم. وقتی سهمی مقاومت قیمتی خود را رد می‌کند و در معاملات بعدی دوباره به همان سطح برمی‌گردد اصطلاحاً پولبک رخ داده که در این مورد، تحلیلگران، انتظار دارند، سهم وارد فاز صعودی شود و نقطه‌ای را برای ورود به سهم تعیین می‌کنند.

در واقع خود پولبک می‌تواند یک تریگر برای ورود باشد. اما همیشه بیم آن وجود دارد که قیمت به جای انجام پولبک‌، یک شکست جعلی یا همان Fake Breakout ایجاد کند. بنابراین برای تریگر گرفتن از خود پولبک نیز راه‌هایی وجود دارد. یکی از این روش‌ها شکست سقف یا کف ناحیه پولبک می‌باشد.

آشنایی با تریگر و نقشی که در معاملات دارد؟

شکست سقف یا کف پولبک

زمانی که قیمت یک سطح مقاومتی را شکسته و سپس به سمت آن برگشت کرده است در اینجا برای اینکه تایید این پولبک را بگیریم، می‌توانیم منتظر بمانیم تا سقف پولبک توسط قیمت شکسته شود و سپس وارد بازار شویم.

در حالت معکوس نیز می‌توانید همین روش را برای پولبک‌هایی که به سطوح حمایتی انجام می‌شوند به کار ببرید. در روش بالا باید به یک نکته مهم توجه داشته باشید آن نکته مهم این است که روش مذکور برای زمان‌هایی کاربرد دارد که قیمت پولبک بزرگی ایجاد نکرده باشد. در واقع پولبک‌های سریع‌تر (که احتمال نامعتبر شدن بیشتری نیز دارند) برای اعمال این روش مناسب‌تر هستند. چرا که اگر پولبک بزرگی ایجاد شده باشد، نقطه ورود بر اساس این روش چه از نظر حاشیه ریسک و چه از نظر حاشیه سود دیگر مناسب نخواهد بود.

چرا از تریگر استفاده می کنیم؟

کاهش ریسک در معاملات

تریگر لحظه‌ای است که به ما قدرت تصمیم‌گیری به‌موقع برای ورود یا خروج سهم می‌دهد بنابراین در تریگر پوینت، ما ریسک خود را به حداقل می‌رسانیم و به‌اصطلاح، معامله ما می‌تواند ریسک به بازدهی مناسبی داشته باشد.

سوددهی بالا

نقطه تریگر، نقطه امنی برای خرید و فروش سهام به شمار می‌رود بنابراین انتظار سوددهی در آن افزایش میابد.

مشخص کردن خط روند سهام

با استفاده از ابزار تکنیکال، تریگر می‌تواند در تعیین شکست خط روند نقش داشته باشد تا نسبت به آن تصمیم بهتری برای خرید، نگهداری و یا فروش سهم بگیریم.

برای استفاده از تریگر باید توجه کنیم که:

۱- تریگر، همواره به طور دقیق، نقطه ورود را تعیین نمی‌کند. ممکن است نقطه تریگر ورود در تحلیل شما، نقطه تریگر خروج در تحلیل دیگر باشد. این یکی از مهم‌ترین چالش‌های استفاده از تریگر محسوب می‌شود. برای کسب نتیجه مطلوب در استفاده از تریگر، بهتر است از چندین تایم فریم و در چند اندیکاتور، تحلیل کرد.

۲- خط تریگر، باتوجه‌به شکست روند نزولی، می‌تواند نقطه ورود را به ما نشان دهد اما گاهی اوقات در بازارهای اصلاحی، ممکن است این نقطه ما را به اشتباه بیندازد و در مدت کوتاهی دوباره فاز نزولی سهم اتفاق بیفتد. به‌واقع احتمال دارد الگوی دیگری در حال شکل‌گیری است و ما آن را در نظر نگرفته‌ایم. پس برای سیگنال گیری دقیق‌تر از خط تریگر، منطقی است که تحلیل‌های مختلفی را با استفاده از ابزارهای تکنیکالی مورد بررسی قرار بدهیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.