مدیریت سرمایه در معاملهگری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک
مدیریت سرمایه در معاملهگری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک
هرگز این نکته کلیدی را فراموش نکنید که کلید موفقیت در معامله، مدیریت سرمایه و ریسک است. در این مقاله میخواهیم نکات کلیدی مرتبط با مدیریت سود و ریسک در تراکنشهای معاملاتی را تقدیمتان کنیم.
اگر با روشهای مدیریت سرمایه آشنا باشید ولی دانش خود را هنگام انجام معاملات واقعی به کار نگیرید، شانس شما برای کسب درآمد، بسیار اندک خواهد بود.
نکته مهم این است که اگر دقیقاً ندانید که چه طور باید در معاملات خود سود کنید، موفقیت شما فقط به شانس بستگی دارد. به علاوه، کنترلی روی خطرات پیش رو نخواهید داشت. این یعنی، اگر اشتباه کنید یا ترس و طمع بر شما غلبه کند، ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهید. اگر فاقد یک استراتژی مدیریت ریسک مؤثر باشید، در واقع معامله خود را به یک قمار تبدیل کردهاید.
امروز میخواهیم نحوه محاسبه عوامل زیر را به شما آموزش دهیم:
- محاسبه نسبت ریوارد به ریسک (نسبت سود به زیان)
- سایز پوزیشن
- نرخ ریسک در هر معامله
پیشنهاد مقاله: کسب درآمد از رمزارزها: چه طور در بازار رمزارزها کسب سود کنیم؟
محاسبه ریسک و ریوارد (خطر و سود)
بسیار مهم است که بدانید، محاسبه سطوح سود و ضرر بالقوه (احتمالی) بسیار حائز اهمیت است. ریسک (خطر ضرر) را به وسیله اوردر استاپ- لاس مشخص میکنند، در واقع، تفاوت قیمت بین نقطه ورود به معامله و اوردر استاپ- لاس، میزان ریسک شما را مشخص میکند.
حد سود نیز در صورت حرکت قیمت در جهت مورد انتظار برای تعیین نقطه خروج مشخص میشود.
سود بالقوه معامله، تفاوت قیمت بین نقطه هدف (حد سود) و نقطه ورود به معامله است.
به عنوان مثال، اگر سهمی به قیمت 25 دلار را خریداری کرده باشید و حدضرر (استاپ لاس) خود را روی 20 دلار و حد سود (تارگت) خود را روی 30 دلار قرار داده باشید، در آن صورت سود بالقوه شما در این معامله، برابر است با:
در ادامه، میزان ریسک با میزان سود، مقایسه شده و نرخ ریسک به ریوارد را مشخص میکند:
در این نسبت، A همان ضرریست که با اوردر Stop-loss (SL) مشخص کردهاید، B میزان سودیست که با اوردر Take-profit (TP) مشخص کردهاید و C، نسبت ریسک به ریوراد (ضرر به سود) است.
اگر C ، عددی کوچکتر از 1 باشد، در آن صورت، پتانسیل یا احتمال ضرر یا ریسک، بزرگتر از احتمال سود است.
اما اگر این نرخ، بزرگتر از عدد 1 باشد، این یعنی میزان سود معامله بیشتر از خطر یا ضرر احتمالی آن است.
پیشنهاد میکنیم در استراتژیهای معاملاتی خود نقاط ورودی را انتخاب کنید که نرخ زیان به سود آنها بین عدد 2 تا 3 باشد. این یعنی پتانسیل سود شما باید چندین برابر ضرر احتمالی باشد.
بعضی معاملهگرها استاپ لاس تعیین نمیکنند تا از کاهش سرمایه خود جلوگیری کنند. اما متأسفانه، این استراتژی باعث پیچیده شدن فرایند مدیریت ریسک شده و ممکن است کاهش سرمایه را عمیقتر کند. علاوه بر این، نباید از این استراتژی در معاملات اهرمی استفاده کنید. تمام افراد تازه کار باید در معاملات اهرمی از دستور توقف ضرر استفاده کنند.
جدول زیر، درصد سود موردنیاز برای جبران یک ضرر را نشان میدهد:
همانطور که ملاحظه میکنید، این جدول، میزان جبران سرمایه مورد نیاز برای پوشش سرمایه از دست رفته را نشان میدهد.
به عنوان مثال، فرض کنید معاملهگری 1000 دلار سرمایه دارد. در نتیجه ضرر در یک معامله، اگر تنها 100 دلار برای او باقی مانده باشد، باید 900 درصد در معاملات بعدی خود سود کند تا بتواند ضرر وارده را جبران نماید.
دانش و فناوری بامداد ارائه میدهد: بوتکمپ معاملهگری در بازار رمزارزها
محاسبه اندازه پوزیشن
دو انتخاب به این منظور پیش روی شماست:
اولی، قانون دو درصد
الکساندر الدر، معاملهگر و استاد برجسته اقتصاد از این الگوریتم استفاده میکند:
بنابر استراتژی مدیریت سرمایه مبتنی بر قانون دو درصد، سرمایهگذار، در هر معامله خود بیش از دو درصد از سرمایه خود را وارد نمیکند.
این استراتژی شما را از خطر “خورده شدن توسط کوسهها” محفوظ نگه میدارد. یعنی خطر از بین رفتن کل سرمایه شما در اثر چند ضرر بزرگ را از شما دور میکند.
دومی، شرط کِلی (Kelly) نام دارد
این استراتژی برای به حداکثر رساندن موجودی سرمایه از یک شرط استفاده میکند. شرط کلی از این قرار است:
x ارزش معامله است
K سرمایه موجود است
فرمول کِلی، حد مقدار f را به طریق زیر، تعیین میکند:
A، سود حاصل از اوردر Take-Profit (TP) است.
B، ضرر حاصل از اوردر Stop-Loss (SL) است.
g، اهرم معامله است (اگر از اهرم استفاده نکنیم، این مقدار برابر 1 درنظر گرفته میشود).
اما p را فراموش نکنیم
p، احتمال موفقیت است.
توجه داشته باشید که لزوما نباید از f max استفاده کنید.
برای پایین آوردن ریسک، کافیست محدوده زیر را مورد استفاده قرار دهید:
حال زمان آن است که ریسک اتخاذ تصمیم اشتباه را مدنظر قرار دهیم.
چگونه میتوان این احتمال را محاسبه کرد؟
اگر بخواهید احتمال موفقیت خود را تخمین بزنید (p در فرمول قبل)، همه چیز به منبع اطلاعات شما بستگی دارد:
- منابع خارج. بعضی معاملهگرها از متوسط سیگنالهای موفق استفاده میکنند. بسیار مهم است که بدانید گروهها، کانالها و صفحات اجتماعی ممکن است آمارها و اطلاعات گمراهکننده منتشر کنند.
- استراتژی معاملاتی خودتان. اگر آمارهای معاملاتی را جمع آوری کرده و دادههای خود را محاسبه و تحلیل کرده و برای آزمایش استراتژی خود آماده باشید، باید به فرمول زیر توجه کنید.
p : احتمال موفقیت معامله یا نرخ تبدیل تراکنشهای مثبت است.
M : تعداد تراکنشهای منتهی به سود است.
N : کل تعداد معاملات انجام شده تحت یک استراتژی مشخص است.
خلاصه
- تراکنشهای مالی، پرخطر هستند و بسیار مهم است که محدودیتهای ریسک خود را شناسایی کنید.
- باید پیشاپیش، سود و زیان را محاسبه کنید.
- نرخ ریوارد به ریسک (سود به ضرر) میزان سود مشخص شده توسط اوردر TP به ضرر مشخص شده توسط اوردر SL است و باید عددی بین 2 و 3 باشد.
- SL یا Stop-Loss بسیار مهم است. اگر معاملات شما با ضررهای بزرگ همراه باشند، بازیابی کل سرمایه اولیه امری بسیار دشوار خواهد شد.
- از قانون دو درصد برای محاسبه اندازه پوزیشن خود استفاده کنید: اندازه تراکنشهای شما نباید بیش از 2 درصد کل سرمایه شما باشد. اگر به قاعده جدیدی علاقه دارید، میتوانید از شرط Kelly استفاده کنید.
- باید جمعآوری آمارهای معاملاتی را شروع کنید. اما فراموش نکنید که این دادهها همیشه با انحراف و خطا همراه هستند.
- یک سیستم معاملاتی، فراتر از رعایت یک قانون یا مجموعهای از قواعد است. باید بتوانید تمام پوزیشنهای خود را محاسبه و تجزیه و تحلیل کنید.
- تقلید از روش دیگران را خجالت آور نپندارید ولی همزمان سعی کنید استراتژی خودتان را آزمایش کنید.
- باید یادتان باشد که اگر با معاملهگری مثل یک تجارت رفتار کنید، در مقایسه با کسانی که مثل یک قمار با آن رفتار میکنند، سود بیشتری کسب میکنید.
در پایان، ضمن آرزوی معاملاتی پرسود برای شما عزیزان خواننده، از شما میخواهیم ما را از نظرات و کامنتهای مشوقانه خود محروم ننمایید. زیر همین پست، پاسخگوی سؤالات شما خواننده عزیز خواهیم بود.
شیوه تعیین حد ضرر در بورس – حد ضرر یا همان استاپ لاس در سرمایه گذاری
بسیاری از سرمایه گذاران بورسی و حتی سرمایه گذاران بازارهای مالی دیگر، در هنگام شروع سرمایه گذاری در بورس و سایر بازارها، حد ضرر و حد سود را برای معامله تعیین نمی کنند! این به زبان ساده یعنی نمی دانند که ار خرید و یا فروش آن دارایی چه انتظاراتی دارند و در واقع می خواهند به چه چیزی برسند! به همین خاطر باید قبل از خرید دارایی و به خصوص سهام در بازار بورس، حد ضرر و حد سود را برای خودمان مشخص کنیم و نسبت به آن تصمیم بگیریم. حال این که حد ضرر در بورس چیست و شیوه تعیین حد ضرر در بورس چگونه است و برای تعیین حد ضرر در بورس چه مواردی را باید در نظر داشت، در ادامه این مطلب راهنمای بورسی قصد داریم به آن پاسخ دهیم. به حد ضرر، استاپ لاس هم گفته می شود و اگر این مفهوم ساده را یاد بگیرید، دیگر برای تمامی سرمایه گذاری های خود می توانید از آن استفاده کنید. اگر دوست دارید شیوه تعیین حد ضرر در بورس رو یاد بگیرید، در ادامه با ما همراه باشید.
شیوه تعیین حد ضرر در بورس
در مقاله های پیشین سعی در جا انداختن مفهوم حد سود و حد ضرر داشتیم و در این مطلب قصد داریم تا به صورت تخصصی به این موضوع مهم بپردازیم که شیوه تعیین حد ضرر در معاملات بورس به چه صورتی است. در ابتدا باید گفت که روش های بسیاری برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. بعضی از این روش ها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و بعضی به وسیله اندیکاتورهای پرکاربرد بورس و ابزار تحلیل تکنیکال مشخص خواهند شد.
سرمایه گذاران و فعالان بازارهای مالی به ویژه افراد تازه وارد به بازار بورس، حتما تجربه متحمل شدن ضرر در معاملات مختلفی را دارند، به همین خاطر همیشه امکان دارد ما سهمی را بخریم و پس از آن سهم گارد نزولی به خود بگیرد و متحمل ضرر شویم.
حال سوالی که تقریبا تمام سرمایه گذاران آن را در ذهن خود دارند، شیوه تعیین حد ضرر در بورس است. یعنی تا چه زمانی و چه قیمتی سهم مورد نظر را نگه داری کنیم و یا برای فروش آن اقدام کنیم. چنانچه ما سهمی را خریدیم و قیمت آن کم شد، تا چه زمانی سهامداری کنیم (سهم را نگهداریم) و چه حد ضرری برای آن در نظر داشته باشیم؟ اگر این سوال برای شما نیز وجود دارد، این مقاله از سایت کد بورسی می تونه شما رو راهنمایی کنه.
در ابتدا در نظر داشته باشید که پرکاربردترین روش محاسبه و تعیین حد ضرر در بورس؛ تعیین حد ضرر ثابت ، حد ضرر مکانیکال و حدضرر تکنیکال و ترسیمی است که در ادامه به توضیح هر یک خواهیم پرداخت، ولی در ابتدا یک نگاهی به مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری می اندازیم.
مفهوم حد ضرر در بورس چیست؟
چنانچه قصد داشته باشیم برای حد ضرر یا حد توقف زیان تعریف ساده ای خدمت شما عرض کنیم باید بگوییم : وقتی قیمت سهام به حد ضرر تعیین شده رسید، سهام مورد نظر را باید به فروش رساند تا از ضرر بیشتر جلوگیری گردد.
در بازار بورس و به صورت کلی در سرمایه گذاری ، باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه ای و صبر کردن تا زمانی که ارزش سهام به قیمت مورد نظر ما برسد، ریسک بسیار زیادی را به همراه خواهد داشت، به خاطر این که همین کار می تواند به از دست رفتن قسمت بزرگی از سرمایه ما منجر شود!
یک سرمایه گذار حرفه ای و موفق در بورس با بررسی کامل سهمی را می خرد و با احتیاط به تعیین حد ضرر و سود می پردازد و تحت شرایطی که سهام مد نظر به سود تعیین شده، رسید یا سهم به مقاومت خود برخورد کرد و از آن عبور کرد، آن سهم را نگه می دارد، اما چنانچه سهام بجای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله باید از سهم خارج شد.
افرادی که در بازار بورس با مطالعه و شناخت در زمینه مد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه گذاری را در دستور کار خود قرار می دهند مطمئنا برای خود، اهداف قیمتی تعیین کرده اند و در واقع این اهداف می توانند شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان مورد انتظار باشد.
در نهایت می توان گفت که برای سرمایه گذاری در بورس بایستی ابتدا انتظارات خود را خرید و فروش یک سهم تعریف کنیم و به سوالاتی مانند زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم و ظرفیت آن را داریم، جواب دهیم.
این در واقع یعنی این که تعیین حد ضرر ابزاری است که به سرمایه گذاران کمک خواهد کرد به موقع، محقق نشدن سود مد نظر را تشخیص داده و از ضرر بیشتر و یا ار بین رفتن سرمایه خود جلوگیری نمایند.
نکات طلایی در تعیین حد ضرر در بورس
- کاهش سود هم نوعی ضرر به حساب می آید، پس وقتی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد، ولی باید یک رکن ار ارکان جابجایی حد ضرر حداقل وجود داشته باشد.
- حد ضرر یا حد توقف زیان به این معنی است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنیم.
- حد ضرر نباید بیش تر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید ضرر کنید.
- حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید تعیین کنید.
- چنانچه روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون این که سهم را به فروش برسانیم، فقط حد را تعریف می کنیم، اما چنانچه روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به صورت کامل از سهم خارج شویم یا این که قسمتی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی، حد ضرر شناور تعیین کنیم.
- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار اهمیت بسیاری دارد، به عنوان مثال تعیین حد برای معامله های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله های بلند مدت فرق می کند.
- یکی از مرسوم ترین اشتباه ها تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. به این صورت که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله گر به تغییر یا حذف آن اقدام خواهد کرد و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان خواهد ماند. با این وجود که امکان دارد در مواردی این حرکت باعث جبران یا کمتر شدن زیان گردد، ولی در بلندمدت نتیجه ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه گذاری ندارد.
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل می کند، قرار دهید.
- در خریدهای میان مدت و بلندمدتی، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر قرار دهید.
- در معاملات کوتاه مدتی، حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی تعیین کنید.
۱) تعیین حد ضرر ثابت
در روش نخست که تعیین حد ضرر ثابت است، معامله گر مقدار مشخصی را به عنوان حد ضرر در نظر می گیرد و وقتی که قیمت به آن نقطه رسید، برای فروش اقدام می نماید. در این روش به دو صورت حد ضرر را می توان محاسبه کرد.
الف ) تعیین مقدار ثابت عددی : در روش مقدار ثابت عددی، معامله گر عدد ثابتی را به عنوان حد ضرر مشخص می کند. برای مثال حد ضرر ۲۰ تومانی را برای خرید خود تعیین می کند و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ تومان نسبت به قیمت خرید کم شد، برای فروش آن اقدام می کند.
ب ) تعیین مقدار ثابت درصدی : در این روش معامله گر درصد ثابتی از قیمت خرید را برای محاسبه حد ضرر استفاده می کند و وقتی که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده کم تر شد، برای فروش اقدام خواهد کرد. برای مثال چنانچه سهمی را ۵۰۰ تومان بخریم و حد ضرر را ۱۰ درصد تعیین کرده باشیم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید آن را به فروش برسانیم.
- جالب است بدانید که از رایج ترین محدوده هایی که برای تعیین حد ضرر تعیین می شود، محدوده ۵ تا ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته این نکته را هم در نظر داشته باشید که محدوده کاملا یکسانی برای همه سرمایه گذاران وجود ندارد، ولی معمولا بازه در نظر گرفته شده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید می باشد.
- قانون ۸ درصدی ؛ بعضی از افراد بر این باورند اغلب سهامی که به خوبی و طبق تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده باشد و در زمان و قیمت مناسب خریداری شده باشد، به ندرت با کاهش درحد ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه خواهد شد، پس هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید برای فروش آن اقدام کنید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه در نظر گرفته شده است.
- در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. اگر سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند، این می تواند یک هشدار به حساب آید، پس اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی وقتی که ۸ درصد از قیمت خرید شما پایین تر نیامده باشد، به خاطر این که داشتن چنین سهمی برای شما هزینه فرصت به همراه دارد.
۲) تعیین حد ضرر مکانیکال
در شیوه های تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر، اندیکاتورها را مورد استفاده قرار می دهیم. در اینجا نگاهی مختصر به شیوه های مورد استفاده در این شیوه خواهیم داشت.
- میانگین متحرک (Moving Average) : در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نمایان می سازد، استفاده می گردد.
- روش پارابولیک سار (Parabolic SAR) : در این روش ترسیم نمودار را برای محاسبه و تعیین حد ضرر مورد استفاده قرار می دهند.
۳) حد ضرر تکنیکال و ترسیمی
به منظور تعیین حد ضرر به این روش از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال در دسترس است، استفاده می گردد. برای مطالعه کامل تر این روش قادرید به کتب و منابع موجود در تحلیل تکنیکال مراجعه نمایید. کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی در این زمینه میتواند بهترین منبع باشد.
مبنای حد ضرر
از آن جا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است، اغلب برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار می دهند. البته بعضی اوقات سرمایه گذارانی که با هدف نوسان گیری وارد معامله می شوند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله می گذارند.
شیوه اعمال حد ضرر
جهت تعیین حد ضرر در یک معامله دو فاکتور حائز اهمیت را باید در نظر داشت؛ یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام محسوب می شود. اگر حجم معامله به مقدار تعیین شده برسد و قیمت از یک حد تعیین شده ای کم تر شود، حد ضرر فعال خواهد شد، پس به عنوان مثل فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید به شکل هم زمان برقرار شود.
جابجایی حد ضرر به چه معناست؟
تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایین تر، به معنی تعیین حد ضرر شناور یا متغیر است. برای مثال وقتی که یک سهم را روی قیمت ۳۰۰ تومان خریداری می کنیم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۸۰ تومان قرار می دهیم و اگر قیمت سهم افزایش پیدا کرد و به نقطه ۳۸۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری و به عنوان مثال روی قیمت ۳۵۰ تومان قرار می دهیم.
به این فرآیند تغییر حد ضرر باتوجه به روند قیمت سهام می گویند. ولی به صورت کلی سعی کنید اگر به دنبال اهداف کوتاه مدت در سهم هستید، به حد ضرر و حد سود تعیین کرده پایبند باشید و هیچ زمان طمع نکنید تا حد سود را نادیده بگیرید و از سهم خارج نشوید و حد ضرر را هم بالاتر بیاورید ولی روند سهم به یک باره نزولی شود! پس حواستان به این نکته باشد.
عوامل موثر در حد ضرر معاملات بازار بورس
- تغییرات انتظارات از سهم
- وضعیت کلی بازار بورس
- تاریخچه نوسانات آن سهم
- خصوصیات فردی و روحی سرمایه گذار سهام
- خطوط مقاومت و حمایت قیمتی سهم
- مقدار ریسک و میزان سرمایه
- تغییر اهداف زمانی سرمایه گذاری (کوتاه مدت، میان مدت یا بلند مدت)
نتیجه گیری نهایی و کلام آخر
در این مطلب آموزشی رایگان سعی داشتیم تا نکاتی را درباره مفهوم و اهمیت تعیین حد ضرر و شیوه های محاسبه آن و همین طور نکاتی که در تعیین حد ضرر باید مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد، عنوان کنیم.
همان طور که پیش تر هم بیان شد، تعیین حد ضرر در بازار بورس با توجه به روند بازار، نوع سهام، رفتار سرمایه گذار و ریسک پذیری او فرق دارد و هیچ قانون و اصول کلی در این خصوص وجود ندارد، ولی نکاتی وجود دارد که به سرمایه گذار برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفه ای کمک می کند که به برخی از این موارد اشاره داشتیم.
تعیین حد ضرر از سوی سرمایه گذار بعضی وقت ها حتی از خود معاملات هم مهم تر است و عدم تعیین حد ضرر به معنی نداشتن برنامه و عدم مدیریت سرمایه به حساب می آید.
وقتی که برای معامله ای حد ضرر تعیین کردید و فعال شد، در صورتی که قیمت سهام افزایش یافت، از قرار دادن حد ضرر پشیمان نشوید، ولی اگر تعداد زیادی از حد ضررهای شما فعال می شود و قیمت سهام رو به افزایش می رود، به این معنی است که باید در سیستم معاملاتی و استراتژی خود بازبینی داشته باشید و حد ضرر خودتان را در نقطه قیمتی بهتری قرار دهید.
نکته مهم این است که باید همیشه به حدضرر تعیین شده پایبند باشید.
در یک معامله حد ضرر نباید بیشتر از ۲ درصد کل سرمایه شما باشد.
دلایل جابجایی حد ضرر در بورس را هم برای شما گفتیم ولی حد ضرر را با نزدیک شدن قیمت سهم به آن به هیچ عنوان جابجا نکنید.
همیشه سعی کنید حد ضرر را زیر یک حمایت مهم قیمتی قرار دهید.
برای هر معامله نسبت حد سود به حد ضرر باید بیش از ۲ باشد، یعنی این که اگر حد ضرر سهمی ۳ درصد است باید حد سود آن بیش از ۶ درصد یا برابر ۶ درصد در نظر گرفته شده باشد.
زمانی که در معامله ای حد ضرر در نظر گرفتید و فعال شد، هرگز از روش معاملاتی خود نا امید نشوید. نکته حائز اهمیتی که در این خصوص باید در نظر داشته باشید این است که اگر تعداد حد ضررهایی که قرار می دهید و فعال می شود زیاد است، باید یک بازبینی کلی در روش معاملاتی و استراتژی قیمتی خود صورت دهید.
امیدواریم که نهایت استفاده رو برده باشید. هر گونه سوال و یا ابهام در خصوص شیوه تعیین حد ضرر در بورس داشتید، از بخش ارسال نظرات از من و همکارانم بپرسید.
تعیین اندازه پوزیشن در معاملات فارکس با استفاده از لات
قبلا آموختید که باید وقتی معاملهای انجام میدهید، هم نقطه ورود و هم محل توقف ضرر خود را در نظر بگیرید. شما باید استاپ لاس خود را تا حد ممکن نزدیک به نقطه ورود خود انتخاب کنید؛ اما نه آنقدر نزدیک که معامله قبل از حرکتی که انتظار دارید متوقف شود. در این مقاله محاسبه مقدار پیپ بر اساس اندازه لات را بررسی خواهیم کرد. با مطلب تعیین اندازه پوزیشن در معاملات فارکس با استفاده از لات همراه ما باشید.
ارزش پیپ را برای یک معامله درک کنید
اگر با یک جفت ارز معامله میکنید که در آن دلار آمریکا دومین ارز است؛ دلار آمریکا را ارز مظنه مینامند و حساب معاملاتی شما با دلار تأمین میشود، مقادیر پیپ برای اندازههای مختلف لاتها ثابت هستند. به یاد داشته باشید که برای یک لات میکرو، ارزش پیپ 0.10 دلار است و برای یک لات کوچک، 1 دلار است. برای یک لات استاندارد نیز، 10 دلار است.
مقادیر پیپ در یک جفت ارز
اگر حساب معاملاتی شما با دلار تامین میشود و ارز مظنه در جفتی که معامله میکنید، دلار آمریکا نیست. در این حالت شما باید مقادیر پیپ را در نرخ مبادله دلار در برابر ارز مظنه ضرب کنید. فرض کنید جفت ارز یورو / پوند انگلیس (EUR / GBP) را معامله میکنید، و جفت USD / GBP با قیمت 1.2219 دلار معامله میشود.
- در میکرو لات، یورو / پوند، ارزش پیپ 0.12 دلار (0.10 دلار × 1.2219 دلار) خواهد بود.
- در مینی لات، این مقدار 1.22 دلار (1 دلار × 1.2219 دلار) خواهد بود.
- در لات استاندارد، این مقدار 12.22 دلار (10 دلار × 1.2219 دلار) خواهد بود.
اکنون تنها چیزی که برای محاسبه باقی مانده است اندازه پوزیشن است.
اندازه پوزیشن را برای یک معامله تعیین کنید
اندازه پوزیشن ایده آل را می توان با استفاده از فرمول محاسبه کرد:
پیپهای در معرض ریسک × ارزش پیپ × لاتهای معامله شده = مقدار در معرض ریسک
در فرمول بالا، اندازه پوزیشن تعداد لاتهای معامله شده است.
بررسی یک مثال
بیایید فرض کنیم که شما یک حساب 10,000 دلاری دارید و در هر معامله بر روی 1 درصد از حساب خود ریسک میکنید. بنابراین حداکثر میزان ریسک شما 100 دلار در هر معامله است. شما جفت EUR / USD را معامله میکنید و تصمیم میگیرید که میخواهید با قیمت 1.3051 دلار بخرید و استاپ لاس را در 1.3041 دلار قرار دهید. این بدان معناست که شما 10 پیپ را در معرض ریسک قرار میدهید:
1.3051 – 1.3041 دلار = 0.001 دلار
از آنجایی که شما در مینی لات معامله میکنید، هر حرکت پیپ دارای ارزش 1 دلار است. اگر آن اعداد را در فرمول قرار دهید:
10 × 1 دلار × لاتهای معامله شده = 100 دلار
اگر هر دو طرف معادله را بر 10 دلار تقسیم کنید، به این نتیجه میرسید:
لاتهای معامله شده = 10
از آنجایی که 10 مینی لات برابر با یک لات استاندارد است، میتوانید 10 مینی لات یا یک استاندارد خریداری کنید.
مدیریت سرمایه در معاملهگری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک
مدیریت سرمایه در معاملهگری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک
هرگز این نکته کلیدی را فراموش نکنید که کلید موفقیت در معامله، مدیریت سرمایه و ریسک است. در این مقاله میخواهیم نکات کلیدی مرتبط با مدیریت سود و ریسک در تراکنشهای معاملاتی را تقدیمتان کنیم.
اگر با روشهای مدیریت سرمایه آشنا باشید ولی دانش خود را هنگام انجام معاملات واقعی به کار نگیرید، شانس شما برای کسب درآمد، بسیار اندک خواهد بود.
نکته مهم این است که اگر دقیقاً ندانید که چه طور باید در معاملات خود سود کنید، موفقیت شما فقط به شانس بستگی دارد. به علاوه، کنترلی روی خطرات پیش رو نخواهید داشت. این یعنی، اگر اشتباه کنید یا ترس و طمع بر شما غلبه کند، ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهید. اگر فاقد یک استراتژی مدیریت ریسک مؤثر باشید، در واقع معامله خود را به یک قمار تبدیل کردهاید.
امروز میخواهیم نحوه محاسبه عوامل زیر را به شما آموزش دهیم:
- محاسبه نسبت ریوارد به ریسک (نسبت سود به زیان)
- سایز پوزیشن
- نرخ ریسک در هر معامله
پیشنهاد مقاله: کسب درآمد از رمزارزها: چه طور در بازار رمزارزها کسب سود کنیم؟
محاسبه ریسک و ریوارد (خطر و سود)
بسیار مهم است که بدانید، محاسبه سطوح سود و ضرر بالقوه (احتمالی) بسیار حائز اهمیت است. ریسک (خطر ضرر) را به وسیله اوردر استاپ- لاس مشخص میکنند، در واقع، تفاوت قیمت بین نقطه ورود به معامله و اوردر استاپ- لاس، میزان ریسک شما را مشخص میکند.
حد سود نیز در صورت حرکت قیمت در جهت مورد انتظار برای تعیین نقطه خروج مشخص میشود.
سود بالقوه معامله، تفاوت قیمت بین نقطه هدف (حد سود) و نقطه ورود به معامله است.
به عنوان مثال، اگر سهمی به قیمت 25 دلار را خریداری کرده باشید و حدضرر (استاپ لاس) خود را روی 20 دلار و حد سود (تارگت) خود را روی 30 دلار قرار داده باشید، در آن صورت سود بالقوه شما در این معامله، برابر است با:
در ادامه، میزان ریسک با میزان سود، مقایسه شده و نرخ ریسک به ریوارد را مشخص میکند:
در این نسبت، A همان ضرریست که با اوردر Stop-loss (SL) مشخص کردهاید، B میزان سودیست که با اوردر Take-profit (TP) مشخص کردهاید و C، نسبت ریسک به ریوراد (ضرر به سود) است.
اگر C ، عددی کوچکتر از 1 باشد، در آن صورت، پتانسیل یا احتمال ضرر یا ریسک، بزرگتر از احتمال سود است.
اما اگر این نرخ، بزرگتر از عدد 1 باشد، این یعنی میزان سود معامله بیشتر از خطر یا ضرر احتمالی آن است.
پیشنهاد میکنیم در استراتژیهای معاملاتی خود نقاط ورودی را انتخاب کنید که نرخ زیان به سود آنها بین عدد 2 تا 3 باشد. این یعنی پتانسیل سود شما باید چندین برابر ضرر احتمالی باشد.
بعضی معاملهگرها استاپ لاس تعیین نمیکنند تا از کاهش سرمایه خود جلوگیری کنند. اما متأسفانه، این استراتژی باعث پیچیده شدن فرایند مدیریت ریسک شده و ممکن است کاهش سرمایه را عمیقتر کند. علاوه بر این، نباید از این استراتژی در معاملات اهرمی استفاده کنید. تمام افراد تازه کار باید در معاملات اهرمی از دستور توقف ضرر استفاده کنند.
جدول زیر، درصد سود موردنیاز برای جبران یک ضرر را نشان میدهد:
همانطور که ملاحظه میکنید، این جدول، میزان جبران سرمایه مورد نیاز برای پوشش سرمایه از فرمول توقف ضرر؟ دست رفته را نشان میدهد.
به عنوان مثال، فرض کنید معاملهگری 1000 دلار سرمایه دارد. در نتیجه ضرر در یک معامله، اگر تنها 100 دلار برای او باقی مانده باشد، باید 900 درصد در معاملات بعدی خود سود کند تا بتواند ضرر وارده را جبران نماید.
دانش و فناوری بامداد ارائه میدهد: بوتکمپ معاملهگری در بازار رمزارزها
محاسبه اندازه پوزیشن
دو انتخاب به این منظور پیش روی شماست:
اولی، قانون دو درصد
الکساندر الدر، معاملهگر و استاد برجسته اقتصاد از این الگوریتم استفاده میکند:
بنابر استراتژی مدیریت سرمایه مبتنی بر قانون دو درصد، سرمایهگذار، در هر معامله خود بیش از دو درصد از سرمایه خود را وارد نمیکند.
این استراتژی شما را از خطر “خورده شدن توسط کوسهها” محفوظ نگه میدارد. یعنی خطر از بین رفتن کل سرمایه شما در اثر چند ضرر بزرگ را از شما دور میکند.
دومی، شرط کِلی (Kelly) نام دارد
این استراتژی برای به حداکثر رساندن موجودی سرمایه از یک شرط استفاده میکند. شرط کلی از این قرار است:
x ارزش معامله است
K سرمایه موجود است
فرمول کِلی، حد مقدار f را به طریق زیر، تعیین میکند:
A، سود حاصل از اوردر Take-Profit (TP) است.
B، ضرر حاصل از اوردر Stop-Loss (SL) است.
g، اهرم معامله است (اگر از اهرم استفاده نکنیم، این مقدار برابر 1 درنظر گرفته میشود).
اما p را فراموش نکنیم
p، احتمال موفقیت است.
توجه داشته باشید که لزوما نباید از f max استفاده کنید.
برای پایین آوردن ریسک، کافیست محدوده زیر را مورد استفاده قرار دهید:
حال زمان آن است که ریسک اتخاذ تصمیم اشتباه را مدنظر قرار دهیم.
چگونه میتوان این احتمال را محاسبه کرد؟
اگر بخواهید احتمال موفقیت خود را تخمین بزنید (p در فرمول قبل)، همه چیز به منبع اطلاعات شما بستگی دارد:
- منابع خارج. بعضی معاملهگرها از متوسط سیگنالهای موفق استفاده میکنند. بسیار مهم است که بدانید گروهها، کانالها و صفحات اجتماعی ممکن است آمارها و اطلاعات گمراهکننده منتشر کنند.
- استراتژی معاملاتی خودتان. اگر آمارهای معاملاتی را جمع آوری کرده و دادههای خود را محاسبه و تحلیل کرده و برای آزمایش استراتژی خود آماده باشید، باید به فرمول زیر توجه کنید.
p : احتمال موفقیت معامله یا نرخ تبدیل تراکنشهای مثبت است.
M : تعداد تراکنشهای منتهی به سود است.
N : کل تعداد معاملات انجام شده تحت یک استراتژی مشخص است.
خلاصه
- تراکنشهای مالی، پرخطر هستند و بسیار مهم است که محدودیتهای ریسک خود را شناسایی کنید.
- باید پیشاپیش، سود و زیان را محاسبه کنید.
- نرخ ریوارد به ریسک (سود به ضرر) میزان سود مشخص شده توسط اوردر TP به ضرر مشخص شده توسط اوردر SL است و باید عددی بین 2 و 3 باشد.
- SL یا Stop-Loss بسیار مهم است. اگر معاملات شما با ضررهای بزرگ همراه باشند، بازیابی کل سرمایه اولیه امری بسیار دشوار خواهد شد.
- از قانون دو درصد برای محاسبه اندازه پوزیشن خود استفاده کنید: اندازه تراکنشهای شما نباید بیش از 2 درصد کل سرمایه شما باشد. اگر به قاعده جدیدی علاقه دارید، میتوانید از شرط Kelly استفاده کنید.
- باید جمعآوری آمارهای معاملاتی را شروع کنید. اما فراموش نکنید که این دادهها همیشه با انحراف و خطا همراه هستند.
- یک سیستم معاملاتی، فراتر از رعایت یک قانون یا مجموعهای از قواعد است. باید بتوانید تمام پوزیشنهای خود را محاسبه و تجزیه و تحلیل کنید.
- تقلید از روش دیگران را خجالت آور نپندارید ولی همزمان سعی کنید استراتژی خودتان را آزمایش کنید.
- باید یادتان باشد که اگر با معاملهگری مثل یک تجارت رفتار کنید، در مقایسه با کسانی که مثل یک قمار با آن رفتار میکنند، سود بیشتری کسب میکنید.
در پایان، ضمن آرزوی معاملاتی پرسود برای شما عزیزان خواننده، از شما میخواهیم ما را از نظرات و کامنتهای مشوقانه خود محروم ننمایید. زیر همین پست، پاسخگوی سؤالات شما خواننده عزیز خواهیم بود.
لیکویید شدن چیست و چگونه از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟
نوسان شدید در بازار های ارز دیجیتال باعث شده تا لیکویید شدن به یک اتفاق رایج بدل شود. در این مقاله اختصاصی از دنیای ترید با مفهوم لیکویید شدن آشنا خواهید شد و تدابیری برای جلوگیری از آن به شما پیشنهاد خواهیم داد. پس تا پایان این یادداشت با ما همراه باشید.
بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات شدید قیمتی به عنوان سرمایه گذاری های با ریسک بالا شناخته می شوند. در همین حال که نواسانات شدید، این بازار را به یکی از نگرانی های قانون گذاران تبدیل کرده است، این فرصت را نیز برای معامله گران ایجاد کرده تا سود ها قابل توجهی به دست آورند؛ به ویژه در مقایسه با دارایی های سنتی مانند سهام و کالا ها.
در سال 2020، در بحبوحه شیوع ویروس کرونا، بیت کوین سال را با 160 درصد افزایش به پایان رساند، در طرف مقابل S&P 500 و طلا با به ترتیب 14 و 22 درصد سال را به انتها رساندند.
چیزی که به این نوسانات شدید دامن می زند و به دنبال آن اقبال بیشتری هم به دست آورده، امکان افزایش حجم معاملات ارز دیجیتال از طریق سرویس های معاملاتی مشتقه، مانند معاملات مارجین، معاملات همیشگی (Perpetual) و قراردادهای آتی (Futures) است.
معاملات مشتقه قرارداد هایی هستند که بر اساس قیمت یک دارایی زیربنایی تنظیم می شوند و به افراد اجازه می دهند تا روی قیمت آینده آن دارایی شرط بندی کنند.
امکان معامله مشتقات ارز های دیجیتال برای اولین بار در سال 2011 به وجود آمد و در سال های اخیر شتاب عظیمی گرفت، به ویژه در میان سرمایه گذاران کوچک و هیجان زده ای که به دنبال کسب درآمد بیشتر از استراتژی های معاملاتی خود هستند.
در معاملات مارجین، معامله گران می توانند با استفاده از وجوه قرض گرفته شده از صرافی های ارزهای دیجیتال، درآمد خود را از معامله ای مشخص افزایش دهند. Binance ،Huobi و Bitmex برخی از نمونه های برجسته صرافی های متمرکز هستند که به مشتریان خود امکان انجام معاملات مارجین را ارائه می دهدند.
اما نکته مهمی وجود دارد فرمول توقف ضرر؟ که باید در اینجا به آن توجه کنید. در حالی که استقراض وام از صرافی برای افزایش حجم معامله شما می تواند هرگونه سود بالقوه را افزایش دهد، در عین حال می تواند سرمایه اصلی شما را نیز به سادگی از بین ببرد. همین مسئله این نوع از معامله گری را به شمشیری دو لبه تبدیل کرده است.
معامله مارجین و لیکوئید شدن
معامله به صورت مارجین یا حاشیه ای، به معنی افزایش مقدار پولی که با آن وارد معامله می شوید است، آن هم با استقراض از صرافی مورد استفاده شما. این نوع معامله را مثل وام گرفتن از یک غریبه برای خرید بیت کوین یا ارز دیجیتالی دیگر در نظر بگیرید.
اما در این مورد، شما از یک صرافی ارز دیجیتال قرض می گیرید. این کار به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا حجم موقعیت های معاملاتی خود را افزایش دهند، فرایند افزایشی ای که با عنوان "اهرم" نیز شناخته می شود.
طبیعتا، یک فرد غریبه به شما قرض نمی دهد تا به صورت رایگان معامله کنید. به همین دلیل، در معاملات حاشیه ای یا مارجین نیز، صرافی از شما می خواهد که مقداری ارز دیجیتال یا پول فیات را به عنوان وثیقه (که به عنوان "حاشیه یا مارجین اولیه" شناخته می شود) برای باز کردن یک موقعیت معاملاتی قرار دهید.
این حاشیه اولیه، در صورتی که معامله بر خلاف میل معامله گر پیش برود، دارایی های صرافی را بیمه می کتد.
همچنین لازم به ذکر است که میزان پولی که از یک صرافی نسبت به مارجین اولیه خود وام می گیرید با استفاده از اهرم تعیین می شود. به عنوان مثال، اگر از یک اهرم 5 برابری، با مارجین اولیه ای 100 دلاری استفاده کنید، 400 دلار وام می گیرید تا حجم موقعیت معاملاتی خود را از 100 دلار به 500 دلار افزایش دهید.
هر معامله بسته به اندازه اهرم، می تواند پول بیشتری را یا سود بدهد یا از دست بدهید. به عنوان مثال، با استفاده از اهرم 5 برابری که در بالا مثال زدیم، اگر قیمت یک دارایی 10 درصد افزایش یابد، به اندازه 50 دلار از موقعیت معاملاتی 500 دلاری خود سود خواهید برد، که نشان دهنده سود 50 درصد نسبت به مارجین اولیه 100 دلاری شما است.
هنگام خروج از معامله نیز می توانید وام 400 دلاری که گرفته اید را بازپرداخت کنید و 150 دلار را برای خود نگه دارید (50 دلار سود + 100 دلار مارجین یا حاشیه اولیه).
در همین حال، اگر ارزش ارز دیجیتال مورد معامله شما 10 درصد کاهش یابد، 50 دلار از مارجین اولیه خود (50 درصد ضرر) را از دست میدهید.
از کجا چه زمانی و در چه شرایطی لیکویید خواهم شد؟
یک فرمول ساده برای محاسبه سود و زیان احتمالی شما هنگام استفاده از اهرم وجود دارد.
سود یا ضرر = (مارجین اولیه) x (درصد حرکت قیمت) x (اهرم)
طبیعتا باید از عملگر مثبت برای حرکتهای مثبت قیمت و منفی برای حرکتهای منفی قیمت استفاده کنید. به طور کلی، به یاد داشته باشید که اهرم، میزان سود شما نسبت به مارجین اولیه را مشخص می کند. اطمینان حاصل کنید که ضررهای احتمالی خود را در حدی قابل کنترل نگه می دارید.
چه زمانی لیکویید می شویم؟
در بازار ارز های دیجیتال، لیکویید شدن هنگامی رخ می دهد که یک صرافی، به دلیل از دست رفتن تمام یا جزئی از مارجین اولیه معامله گر، "پوزیشن اهرمی" تریدر را می بندد. این اتفاق زمانی میافتد که یک معامله گر نتوانسته باشد مقدار ضروری ای از حاشیه (مارجین) را برای پوزیشن اهرمی خود تأمین کند (از بودجه کافی برای باز نگه داشتن معامله خود برخوردار نبوده باشد).
لیکویید شدن در هر دو نوع از معاملات حاشیه ای (مارجین) و آتی (فیوچرز) رخ می دهد.
معامله با اهرم یک استراتژی پر خطر به شمار می رود و این به این معنی است که اگر بازار به اندازه ای خاص بر خلاف جهت پوزیشن شما حرکت کند، ممکن است تمام وثیقه یا مارجین اولیه خود را از دست بدهید.
جهت آشنایی با صرافی مناسب ایرانیان مقاله بهترین صرافی خارجی برای ایرانیان را مطالعه کنید.
در واقع این نوع از معامله آن قدر پر ریسک به شمار می رود، که برخی از کشورها مانند انگلستان، صرافی های ارز دیجیتال را از ارائه خدمات مربوط به معاملات اهرمی به مشتریان با سرمایه های محدود، منع کرده اند. آن ها این ممنوعیت را در راستای جلوگیری از بین رفتن سرمایه معامله گران تازه کار اتخاذ کرده اند.
فرمول زیر درصدی به شما می دهد، که اگر بازار به آن اندازه بر خلاف جهت پیش بینی شما حرکت کند موجب لیکویید شدن شما و دارایی تان خواهد شد:
درصدی که در آن لیکویید می شوید = اهرم انتخابی شما / 100
به عنوان مثال، هنگامی که از اهرم 5 برابری استفاده می کنید، اگر قیمت دارایی مورد معامله 20 درصد در خلاف جهت پوزیشن شما حرکت کند، پوزیشن شما لیکویید می شود (5/100 = 20).
چگونه از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟
هنگام استفاده از اهرم، تدابیری وجود دارند که با استفاده از آن ها می توانید احتمال لیکویید شدن خود را کاهش دهید یا به صفر برسانید. یکی از این راه ها به عنوان "حد ضرر" شناخته می شود.
حد ضرر، که به نام های سفارش توقف (stop order) یا توقف با قیمت بازار (stop-market order) نیز شناخته می شود، یک نوع سفارش (Order) معاملاتی پیشرفته است که یک معامله گر در صرافی ارز دیجیتال قرار می دهد (Set) و به صرافی دستور می دهد که دارایی (Asset) را پس از رسیدن به نقطه قیمتی ای خاص بفروشد.
حد ضرر چیست؟ چگونه می توانم از حد ضرر استفاده کنم؟
هنگامی که قصد دارید یک سفارش حد ضرر ثبت کنید، باید موارد زیر را به پنل صرافی خود ارائه دهید:
قیمت توقف (Stop Price): قیمتی است که در آن دستور توقف ضرر بیشتر اجرا می شود و صرافی شما را از پوزیشن معاملاتی خارج می کند.
قیمت فروش (Sell Price): قیمتی است که در آن قصد فروش یک دارایی دیجیتال خاص را دارید.
اندازه (Size): مقداری از دارایی را که قصد دارید در مورد آن حد ضرر رعایت شود را وارد کنید.
اگر قیمت بازار به قیمت توقف (Stop Price) شما برسد، سفارش توقف ضرر (Stop Order) به طور خودکار اجرایی می شود و دارایی را به هر قیمت و مبلغی که ذکر شده (Sell Price) به فروش می رساند. اگر معامله گر احساس کند که بازار با سرعت بالایی در حال حرکت بر خلاف پیش بینی اش است، ممکن است قیمت فروش (Sell Price) را پایین تر از قیمت سفارش توقف (Stop Price) تعیین کند تا احتمال پر شدن آن (توسط معامله گران دیگر) بیشتر شود.
هدف اصلی حد ضرر (Stop Loss) کاهش دادن ضررهای احتمالی شما است. برای این که تعاریف بالا بهتر برای شما تداعی شود بیایید تا دو سناریو را با هم بررسی کنیم:
سناریو اول: یک معامله گر 5000 دلار در حساب صرافی خود دارد اما تصمیم می گیرد از یک مارجین اولیه به مقدار 100 دلار و اهرمی 10 برابری برای ایجاد پوزیشنی 1000 دلاری استفاده کند. او حد ضرر را در فاصله 2.5 درصدی از نقطه ورودی (Entry Price) خود قرار می دهد. در این سناریو، معامله گر ممکن است به طور بالقوه 25 دلار در این معامله از دست بدهد، که تنها 0.5 درصد از کل دارایی او به حساب می رود.
حالا اگر این معامله گر از حد ضرر (Stop Loss) استفاده نکند، با حرکت 10 درصدی قیمت آن دارایی بر خلاف جهت پیش بینی اش، پوزیشن او (100$) لیکویید می شود. فرمول درصد لیکویید شدن را که بالا تر توضیح دادیم به خاطر بیاورید.
سناریو دوم: یک معامله گر دیگر 5000 دلار در حساب تجاری خود دارد اما از مارجین یا حاشیه اولیه 2500 دلاری و یک اهرم سه برابری، برای ایجاد پوزیشنی 7500 دلاری استفاده می کند. با قرار دادن حد ضرر در فاصله 2.5 درصدی از نقطه ورود (Entry Price) خود، معامله گر ممکن است 187.5 دلار در این معامله از دست بدهد، که 3.75 درصد ضرر روی کل دارایی او به حساب می آید.
نکته مهم در دو سناریویی که مرور کردیم این است که معمولا فقط استفاده از اهرم بالا بسیار خطرناک تلقی می شود، در صورتی که همانطور که در سناریوی دوم مشاهده شد، حجم موقعیت (Position) شما نیز اهمیت دارد و نباید نسبت به کل دارایی شما بسیار زیاد باشد. به عنوان یک قاعده کلی، سعی کنید حد ضرر خود را در هر معامله کمتر از 1.5 درصد کل دارایی تان در نظر بگیرید.
چطور حد ضرر (Stop Loss) رو مشخص کنیم؟
وقتی صحبت از معاملات مارجین (حاشیه ای) می شود، مدیریت ریسک مسلماً مهمترین درسی است که باید فرا گرفته شود. هدف اصلی شما باید این باشد که ضررها را در حداقلی ترین سطح نگه دارید حتی قبل از اینکه به کسب سود فکر کنید.
هیچ مدل معاملاتی شکست ناپذیری در جهان وجود ندارد. بنابراین، شما باید مکانیزم هایی به کار ببندید، تا زمانی که بازار بر خلاف پیش بینی شما حرکت می کند به داد شما برسند.
تنظیم کردن صحیح یک سفارش (Order) فرمول توقف ضرر؟ حد ضرر (Stop Loss) از اهمیتی حیاتی برخوردار است. در حالی که هیچ قانون طلایی برای تعیین دقیق نقطه حد ضرر یا خروج وجود ندارد، اما مقداری 2 تا 5 درصدی از کل حجم موقعیت (Position) شما می تواند توصیه مناسبی باشد.
روش دیگر که برخی معامله گران ترجیح می دهند این است که، حد ضرر را دقیقاً در پایین ترین میزان نوسان اخیر قرار دهند (البته به شرطی که آنقدر پایین نباشد که قبل از لمس آن سطح لیکویید شوید).
در مرحله بعدی، شما باید اندازه و حجم معامله خود و ریسک مربوطه را مدیریت کنید. هرچه اهرم شما بیشتر باشد، احتمال لیکویید شدن شما نیز بیشتر است. استفاده از اهرم بیش از حد، در اصل به معنی قرار دادن کل سرمایه تان در خطر می باشد.
علاوه بر این، برخی از صرافی ها فرایند لیکویید کردن را به شکلی بسیار تهاجمی انجام می دهند. برای مثال، بیتمکس (BitMEX) برای مارجین اولیه فقط بیت کوین را به رسمیت می شناسد. این بدان معناست که در صورت کاهش قیمت بیت کوین، ممکن است لیکویید شدن شما سریع تر اتفاق بیافتد.
با توجه به ریسک مربوط به معامله با اهرم، برخی از صرافی ها سطح دسترسی به اهرم را محدود کرده اند. هر دو صرافی Binance و FTX به تازگی سقف اهرم را برای کاربران تازه کار، از 100 به 20 کاهش داده اند.
دیدگاه شما