الگوی های برتر نمودار که هر تریدری باید بداند
الگوهای نمودار، جنبه جدایی ناپذیر تحلیل تکنیکال هستند، اما قبل از آن که بتوان به طور موثر از آنها استفاده کرد، باید به آنها عادت کنید. برای اینکه بتوانید با آنها کنار بیایید، اینجا 10 الگوی نموداری که هر معامله گری باید بداند، آورده شده است.
الگوی نمودار، شکلی در نمودار قیمت است که بر اساس حرکاتی که قیمت در گذشته داشته است، پیشنهاد میدهد که حرکت قیمت در آینده چگونه خواهد بود. الگوهای نمودار اساس تحلیل تکنیکال هستند و یک معامله گر را ملزم میکنند که دقیقا بداند به چه چیزی نگاه میکند و به دنبال چه چیزی است.
بهترین الگوهای نمودار
- سر و شانه (Head and shoulders)
- دو سقف (Double top)
- دو کف (Double bottom)
- روندینگ باتم (Rounding bottom)
- فنجان و دسته (Cup and handle)
- ویجها (Wedges)
- پرچم (Pennant or flags)
- مثلث صعودی (Ascending triangle)
- مثلث نزولی (Descending triangle)
- مثلث متقارن (Symmetrical triangle)
هیچ الگوی نموداری که “بهترین” باشد وجود ندارد، زیرا از همه الگوها برای برجسته کردن روندهای مختلف در بازارهای مختلف استفاده میشود. از الگوهای نمودار در معاملات کندلی استفاده میشود که تشخیص نقاط open و closeهای قبلی بازار را کمی آسانتر میکنند.
برخی از الگوها بیشتر برای بازارهای پرنوسان مناسب هستند، در حالیکه برخی دیگر کمتر مناسب این نوع بازار هستند. برخی از الگوها برای بازارهای صعودی بیشتری کاربرد را دارند، اما برخی دیگر برای بازارهای نزولی.
همان طور که گفته شد، مهم است که “بهترین” الگوی نمودار را برای بازار خاص خود پیدا کنید، زیرا استفاده از الگوی نادرست یا ندانستن استفاده از کدام الگو، ممکن است باعث شود فرصت کسب سود را از دست بدهید.
قبل از پرداختن به پیچیدگیهای الگوهای نمودارهای مختلف، باید به طور مختصر سطوح حمایت و مقاومت را توضیح دهیم. حمایت به سطحی گفته میشود که در آن، ریزش قیمت متوقف میشود و دوباره به بالا برمیگردد. مقاومت جایی است که افزایش قیمت متوقف شده و به پایین برمیگردد.
دلیل ظاهر شدن سطوح حمایت و مقاومت، تعادل بین خریداران و فروشندگان _ یا عرضه و تقاضا است. وقتی در یک بازار، فشار خریداران بیشتر از فروشندگان باشد (تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت تمایل به افزایش دارد. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد (عرضه بیشتر از تقاضا)، قیمت معمولا کاهش مییابد.
به عنوان مثال، قیمت یک دارایی ممکن است در حال افزایش باشد زیرا تقاضا بیشتر از عرضه است. با این حال، قیمت در نهایت به حداکثری میرسد که خریداران حاضر به پرداخت آن هستند و تقاضا در آن سطح قیمت کاهش مییابد. در این مرحله، خریداران ممکن است تصمیم بگیرند که پوزیشن خود را ببندند.
این مقامت ایجاد میکند و قیمت شروع به کاهش به سطح حمایت میکند، زیرا عرضه شروع به پیشی گرفتن از تقاضا میکند، زیرا خریداران بیشتر و بیشتر پوزیشنهای خود را بستهاند. هنگامی که قیمت یک دارایی به اندازه کافی کاهش یابد، خریداران ممکن است دوباره به بازار برگردند زیرا قیمت در حال حاضر قابل قبولتر است – ایجاد سطحی از حمایت که در آن عرضه و تقاضا شروع به یکسان شدن میکنند.
اگر افزایش خرید ادامه یابد، شروع افزایش تقاضا نسبت به عرضه، قیمت را تا سطح مقاومت بالا میبرد. زمانی که قیمت از سطح مقاومت عبور کند، آن سطح میتواند به حمایت تبدیل شود.
انواع الگوهای نمودار
الگوهای نمودار به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند: الگوهای ادامه دهنده، الگوهای بازگشتی و الگوهای دوطرفه.
- الگوی ادامه دهنده نشان دهنده ادامه دار بودن روند است.
- الگوهای بازگشتی، نشان میدهند که یک روند ممکن است در حال تغییر جهت باشد.
- الگوهای دوطرفه، نشان دهنده این هستند که قیمت میتواند به هر طرف حرکت کند – به این معنی که بازار بسیار پرنوسان است.
مهم ترین چیزی که هنگام استفاده از الگوها به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال خود باید به خاطر بسپارید، این است که آنها تضمینی برای حرکت بازار در جهت پیشبینی شده نیستند – بلکه صرفا نشانهای از اتفاقاتی هستند که ممکن است برای قیمت رخ دهند.
الگوی سر و شانه
سر و شانه، الگویی است که در آن یک قله بزرگ، یک قله کمی کوچکتر در هر طرفش دارد. معامله گران از الگوی سر و شانه، انتظار بازگشت صعودی به نزولی را دارند.
معمولا، قلههای اول و سوم از قله دوم کوچکتر هستند، اما همه آنها به همان سطح حمایت ، که به عنوان گردن یا neckline شناخته میشود، برمیگردند. هنگامی که قله سوم به سطح حمایتی (خط گردن) برخورد کرد، این احتمال وجود دارد که به یک روند نزولی تبدیل شود.
الگوی دو سقف
الگوی دو سقف نیز از آن دسته الگوهایی است که معامله گران برای برجسته کردن احتمال بازگشت قیمت از آن استفاده میکنند. به طور معمول، قیمت قبل از بازگشت به سطح حمایتی، یک اوج (peak) را تجربه میکند. سپس قبل از این که به طور کامل در برابر روند غالب برگردد، یک بار دیگر بالا میرود.
الگوی دو کف
الگوی دو کف نشان دهنده دوره فروش است که باعث میشود قیمت به زیر سطح حمایت کاهش یابد. سپس قبل از ریزش مجدد، تا سطح مقاومت بالا میرود. در نهایت، روند معکوس خواهد شد و با صعودیتر شدن بازار، یک حرکت صعودی آغاز خواهد شد.
دو کف، یک الگوی بازگشتی صعودی است، زیرا نشان دهنده پایان یک روند نزولی و تغییر به روند صعودی است.
الگوی کف گرد
این الگو، میتواند یک الگوی ادامه دهنده یا بازگشتی باشد. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی، قیمت ممکن است قبل از افزایش مجدد، اندکی کاهش یابد، که در این صورت، ادامه دهنده صعودی خواهد بود.
یک مثال از Rounding bottom بازگشتی صعودی – که در زیر نشان داده شده است – این است که قیمت در روند نزولی باشد و یک Rounding bottom، قبل از معکوس شدن روند و ورود به روند صعودی، شکل بگیرد.
معامله گران به دنبال سرمایه گذاری با این الگو با خرید در نقطه پایینی، نیمه اطراف bottom (ته)؛ و سرمایه گذاری بر ادامه آن، پس از شکست آن بالای سطح مقاومت هستند.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که برای نشان دادن دورهای از سنیتمنت (احساسات) نزولی بازار، قبل از این که روند کلی در نهایت در یک حرکت صعودی ادامه یابد، استفاده میشود. فنجان شبیه به الگوی Rounding bottom و “دسته” شبیه به الگوی ویج است – که در بخش بعدی توضیح داده شده است.
بعد از Rounding bottom، قیمت احتمالا وارد یک اصلاح موقت میشود که به عنوان “دسته” شناخته میشود، زیرا اصلاح به دو خط موازی در نمودار قیمت محدود میشود. قیمت در نهایت از “دسته” خارج میشود و به روند کلی صعودی ادامه میدهد.
الگوی کنج ( ویج )
زمانی که قیمت بین دو خط روند شیبدار (هر دو خط شیب هم جهت دارند) حرکت میکند، ویجها شکل میگیرند. دو نوع ویج وجود دارد: افزایشی و کاهشی.
یک ویج افزایشی با یک خط روند نشان داده میشود که بین دو خط حمایت و مقاومت متمایل به بالا قرار دارد. در این حالت، خط حمایت از خط مقاومت، تندتر است. این الگو به طور کلی نشان میدهد که قیمت در نهایت کاهش مییابد – که زمانی که از خط حمایت عبور کند مشخص میشود.
ویج کاهشی بین دو سطح شیبدار به سمت پایین رخ میدهد. در این حالت، خط مقاومت از خط حمایت تندتر است. ویج کاهشی معمولا نشان دهنده این است که قیمت افزایش مییابد و از سطح مقاومت عبور میکند، همان طور که در مثال زیر نشان داده شده است.
هر دوی ویجهای افزایشی و کاهشی، الگوهای بازگشتی هستند، به طوری که ویج افزایشی نشان دهنده احتمال کاهش قیمت و ویج کاهشی نشان دهنده احتمال افزایش قیمت است.
الگوی مثلث صعودی
مثلث صعودی، یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که نشان دهنده ادامه روند صعودی است. مثلثهای صعودی را میتوان با قرار دادن یک خط افقی در امتداد سویینگ هایها – مقاومت – و سپس رسم یک خط روند صعودی در امتداد سویینگ لوها – حمایت – روی نمودار ترسیم کرد.
مثلثهای صعودی اغلب دارای دو یا چن قله یکسان هستند که امکان ترسیم خط افقی را فراهم میکند. خط روند، نشان دهنده روند صعودی کلی الگو است، در حالی که خط افقی، نشان دهنده سطح مقاومت تاریخی برای آن دارایی خاص است.
الگوی مثلث نزولی
در مقابل، مثلث نزولی نشان دهنده ادامه روند نزولی است. به طور معمول، یک معامله گر در طول یک مثلث نزولی – احتمالا با CFDها – در تلاش برای سود بردن از یک بازار نزولی، وارد پوزیشن شورت میشود.
مثلثهای نزولی معمولا به سمت پایینتر حرکت میکنند و از حمایت عبور میکنند، زیرا این الگو نشان دهنده بازاری است که فروشندگان در آن تسلط دارند، به این معنی که سقفهای پایینتر متوالی، احتمالا رایح هستند و بعید است که قیمت معکوس شود.
مثلثهای نزولی را میتوان از یک خط حمایت افقی و یک خط مقاومت با شیب رو به پایین شناسایی کرد. در نهایت، روند از حمایت عبور خواهد کرد و روند نزولی ادامه خواهد یافت.
الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن، بسته به بازار میتواند صعودی یا نزولی باشد. در هر صورت، معمولا یک الگوی ادامه دهنده است، به این معنی که پس از تشکیل الگو، بازار معمولا در همان جهت روند کلی به حرکت خود ادامه میدهد.
مثلثهای متقارن زمانی تشکیل میشوند که مجموعهای از سقفهای پایینتر و کفهای بالاتر، همگرا شوند (تشکیل شوند). در مثال زیر، روند کلی نزولی است، اما مثلث متقارن به ما نشان میدهد که دوره کوتاهی از بازگشتهای صعودی وجود داشته است.
با این حال، اگر قبل از شکلگیری الگوی مثلث، روند مشخصی وجود نداشته باشد، بازار میتواند درهر دو جهت حرکت کند. این باعث میشود مثلثهای متقارن به یک الگوی دوطرفه تبدیل شوند – به این معنی که در بازارهای بیثبات که هیچ نشانه روشنی از جهت حرکت قیمت وجود ندارد، بسیار استفاده میشوند. نمونهای از مثلث متقارن دوطرفه را میتوانید در زیر مشاهده کنید.
خلاصهای از الگوهای نمودار
تمام الگوهایی که در این مقاله توضیح داده شدهاند، شاخصهای تکنیکالی مفیدی هستند که میتوانند به درک چگونگی یا چرایی حرکت قیمت یک دارایی به سمت خاص – و احتمال حرکت قیمت در آینده به سمت خاص – کمک کنند. این به این دلیل است که الگوهای نمودار میتوانند مناطق حمایت و مقاومت را برجسته کنند، که میتواند به معامله گر کمک کند تصمیم بگیرد پوزیشن لانگ یا شورت باز کند؛ یا در صورت تغییر احتمالی روند، پوزیشنهای باز خود را ببندد.
نظریه امواج الیوت : 3 قانون اصلی نظریه موج الیوت
نظریه امواج الیوت : سطوح فراکتال (امواج الیوت در داخل یک موج الیوت)
نظریه امواج الیوت : امواج اصلاحی
نظریه امواج الیوت : امواج Impulse الیوت (محرک، پیشرو)
نظریه امواج الیوت : معرفی و مقدمه
معرفی و آشنایی با الگوی بامپ اند ران ( Bump and Run )
الگوی کندلی چکش (Hammer) چیست ؟ چگونه به کمک آن تغییر روند را تشخیص دهیم؟
ستاپ معاملاتی پرایس اکشنی کوازیمودو (QM)
آزمون خرید یا فروش ( شماره سه )
معرفی و آشنایی با الگوی مثلث
شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) در فارکس
کتاب معامله گر منضبط – مارک داگلاس
ایران اف ایکس تریدر یک پایگاه جامع برای تریدر های ایرانی در زمینه بازارهای مالی ( فارکس ، کریپتو و . ) می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند
فعالیت در بازارهای مالی ( فارکس ) از ریسک بالایی بر خوردار است و به هیچ شخصی پیشنهاد ورود به این بازار داده نمیشود . با توجه به ریسک بالای فعالیت در بازارهای مالی از تمامی جهات دقت داشته باشید که شخص شما مسئول سود یا ضرر حاصله خواهید بود نه این سایت و این مجموعه. توجه کنید : معرفی یا بنر هیچ بروکری در این سایت دال بر ضمانت آن بروکر نیست پس با مسئولیت خودتان بروکر مورد نظر را انتخاب کنید.
الگوهای پوشای نزولی و صعودی
الگوی پوشاننده صعودی خود را در یک روند نزولی نشان می دهد و نشان دهنده کف سازی در روند است. شمع اول در این الگو توپر و شمع دوم نیز تو خالی و بزرگتر از شمع اول بوده و همچنین شمع دوم کاملا بدنه شمع اول را فراگرفته است. در این الگو بالاتر بودن حجم معاملات در شمع دوم نسبت به شمع اول یک امتیاز محسوب می شود.
همواره در کف ها به دنبال پوشای صعودی باشید و مشابه پوشای نزولی ، این الگو نیز 2 کندلی بوده ولی می توانید تا چند کندل را نیز در نظر بگیرید و اگر شمع دوم در این الگو تعداد شمع قبل بیشتری را فراگرفت نشان دهنده قدرت الگو است .
الگوی پوشاننده نزولی
در روند صعودی و هنگامی که روند می خواهد بازگشت زند، خود را نشان می دهد. شمع اول در این الگو دارای بدنه خالی و کوتاه و شمع دوم دارای بدنه توپر و بزرگتر است.
به این نکته توجه داشته باشید که بهتر است حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد. بدنه کندل دوم باید کاملا بدنه کندل اول را بپوشاند و در آن رنگ کندل ها کاملا اهیمت دارد. این الگو با دو شمع نیز می تواند شکل گیرد ولی اگر شمع دوم چند شمع قبل از خود را فرا گرفت، نشان از اهمیت بالاتر الگو دارد .
گروه بی نظیر
مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه تحلیلگر بازار مالی فارکس تحلیلگر ارشد سایت یار سرمایه برگزاری بیش از صد دوره آموزشی تحلیل بورس و فارکس عضو تیم icf_market تنها ارائه دهنده سبک ولوم تریدینگ به زبان فارسی در دنیا
معرفی ۵ الگوی شمعی صعودی که هر معاملهگر ارز دیجیتال باید با آنها آشنایی داشته باشد!
کندل استیک (Candlestick)، به معنای شمعدان، نوعی نمودار قیمت است که قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شده یک اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد. به دلیل شکل این نمودارها که شبیه شمع است، به آن کندل استیک یا شمعدان میگویند. این نوع نمودار اولین بار توسط فروشندگان برنج در ژاپن استفاده میشد تا بتوانند قیمتهای بازار و شتاب قیمتی روزانه را صدها سال قبلتر از بکارگیری این نمودارها در بازارهای مالی جهان رصد کنند. بخش میانی شمع با نام بدنه (real body) شناخته میشود و نشاندهنده این است که آیا قیمت بستهشدن بالاتر از قیمت باز شدن بوده است یا پایینتر از آن.
نمودارهای شمعی به دلیل جذابیت بصری و ساده بودن درک آنها مورد توجه بسیاری از معامله گران ارزهای دیجیتال قرار گرفته اند. این نمودارها همچنین علائمی از عملکرد قیمت و رفتار بازار نسبت به یک دارایی را نشان می دهند. در هر لحظه شمع های مختلف، الگوهای متفاوتی را نشان می دهند که به معامله گران سیگنال هایی می دهد تا بتوانند صعودی یا نزولی بودن بازار را تشخیص داده و تصمیم های معاملاتی بگیرند.
وقتی قیمت بستهشدن آن دارایی پایینتر از قیمت بازشدن باشد، بدنه شمع به زنگ تیره یا قرمز و وقتی که قیمت بستهشدن دارایی بالاتر از قیمت بازشدن آن باشد، بدنه شمع به رنگ سبز یا سفید نمایش داده میشود. این رنگها بستگی به تنظیمات نرمافزاری که این نمودار را رسم میکند دارد و میتواند به رنگهای متفاوت دیگری نیز نمایش داده شود.
سایههای شمعها نیز بالاترین و پایینترین قیمت روز را نشان میدهند. یک کندل استیک میتواند متناسب با قیمتهای بازشدن، بستهشدن، قیمت بالا و پایین دارای انواع مختلفی باشد.کندل استیکها احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل نمودارهای شمعی تشخیص دهند. این نمودارهای شمعی که در حدود سال ۱۷۰۰ میلادی برای پیگیری قیمت برنج استفاده میشده اکنون یک تکنیک بسیار مناسب برای داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند. بدنه سفید یا سبز شمع، نشاندهنده فشار قوی خرید در دوره زمانی مربوطه و معمولا نشاندهنده صعودی بودن قیمت است. با این حال صرفا نباید براساس این نشانهها تصمیمات خرید و فروش را گرفت و به سایر فاکتورهای تحلیل باید توجه شود.
در اینجا به پنج الگوی نمودار شمعی اشاره می شود که نشان دهنده حرکت صعودی بازار است و همه معامله گران ارزهای دیجیتال باید در مورد آن آگاهی داشته باشند.
الگوی شمع پوششی صعودی (Bullish Engulfing)
شمع پوششی صعودی (Bullish Engulfing) در انتهای یک روند نزولی و کاهشی مشاهده می شود و نشان دهنده یک افزایش فشار خرید است.
این الگو غالبا به صورت روند معکوس برانگیخته ظاهر می شود و نشان می دهد که خریداران وارد بازار شده اند و احتمالا باعث افزایش بیشتر قیمت ها می شوند. این الگو شامل دو شمع است که شمع صعودی دوم کاملا بدنه شمع قرمز قبلی را پوشش می دهد.
این الگو زمانی رخ می دهد که قیمت در شمع دوم پایین تر از قیمت شمع اول باز می شود، اما قیمت ارز در تمام طول مدت شمع افزایش می یابد و بالاتر از قیمت شمع اول بسته می شود. روش ایده آل در مبادلات با استفاده از این الگو(و هر الگوی دیگر) این است که منتظر شمع تاییدیه بعدی باشید که در آن قیمت افزایش می یابد. معامله گران محافظه کار تا زمانی که شمع بعدی بالاتر از شمع دوم الگو بسته نشود، وارد تبادل نمی شوند.
شکاف ها به ندرت در بازارهای ارزهای دیجیتال دیده می شوند، شکاف و یا باز شدن قیمت بالاتر یا پایین تر، با فاصله ای قابل توجه نسبت به شمع قبلی به ندرت در بازار رمزنگاری دیده می شود زیرا فاصله زمانی در مبادلات این ارزها وجود ندارد. بنابراین، یک سطح مساوی (نشان داده شده در بالا) به عنوان یک شمع پوششی صعودی واجد شرایط است.
توجه داشته باشید که شرایط و محل قرارگیری هر الگو بسیار مهم است. این الگو در روندهای صعودی اعتبار ندارد و در واقع در شرایط نزولی صادق است. فقط زمانی که در سطح کف حرکتی ظاهر می شود، قابل تجارت است..
الگوی چکش صعودی (Bullish Hammer)
الگوی چکش صعودی (Bullish Hammer) نیز نشانگر احتمال به کف رسیدن روند می باشد. این شمع با یک فتیله یا خط وسط بلند در پایین و بدنه ای کوتاه مشخص می شود. این الگو نشان می دهد که فشار فروش، قیمت را در بازه زمانی تحت فشار قرار می دهد، اما فشار خرید، قیمت را در بالاتر می بندد و شمع بعدی در قیمت بالاتر باز می شود.
بسیاری از معامله گران تا زمانی که یک شمع دارای بدنه ای کوچک و فتیله ای بلند در پایین آن باشد، این شمع را یک شمع چکشی صعودی می دانند. این یک الگوی دارای شمع واحد است، اما معامله گران هوشمند منتظر تایید تغییر جهت در شمع های بعدی صعودی و افزایش حجم خرید می مانند.
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) با سه شمع رخ می دهد. این الگو مرکب از شمع های سبز طولانی و پیوسته است که دارای فتیله های کوتاهی هستند و هر یک نسبت به شمع قبلی بالاتر باز و بسته می شود. این یک سیگنال قوی است که پس از یک روند نزولی اتفاق می افتد و افزایش پایدار فشار خرید را نشان می دهد.
به طور کلی، هنگامی که یک شمع با فتیله های بسیار کوتاه و یا بدون فتیله بسته می شود، نشان می دهد که گاوها موفق شده اند تا قیمت را در بالاترین مقدار ممکن در آن بازه زمانی نگه دارند. این سه شمع یا سه سرباز، وقتی ظاهر می شوند که خریداران بتوانند در تمام آن مدت بر بازار غلبه کنند و بتواند سه شمع سبز افزایشی را به طور پیاپی ثبت کند.
الگوی سه واحد صعودی (Rising Three Methods)
الگوی سه واحد صعودی (Rising Three Methods) نیز نشان دهنده یک روند افزایشی مناسب است که از سه شمع کوتاه نزولی یا قرمز تشکیل شده که بین دو شمع افزایشی یا سبز قرار گرفته اند.
این الگو به معامله گران نشان می دهد که علیرغم وجود فشار فروش، خریداران کنترل بازار را در دست می گیرند. برای معامله گران، الگوی سه واحد افزایشی اغلب به عنوان سیگنال افزایشی یا شکل گیری یک گوه نزولی است، که در واقع صعود به دنبال یک حرکت نزولی است. در واقع این الگو در ادامه روند صعودی است و نشان دهنده کاهش یا واژگونی حرکت نیست.
الگوی پوشش شکاف (Piercing Line)
الگوی پوشش شکاف (Piercing Line) از دو شمع تشکیل شده که یک شمع صعودی به دنبال یک شمع نزولی بلند ایجاد می شود. نشانگر اصلی این الگو، اختلاف قابل توجه بین قیمت بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع سبز است. در آغاز معاملات، شمع دوم به دلیل افت قابل توجه قیمت در ساعات خارج از کار، اغلب نزولی به نظر می رسد.
با این حال، فشار خرید در سراسر بازه زمانی شمع دوم افزایش می یابد و در بالاتر از نیمه بدنه شمع اول بسته می شود. این مسئله نشان می دهد که گاوها کنترل بازار را به دست گرفته اند و علاقه مند به خرید با قیمت فعلی هستند.
صدها الگوی دیگر وجود دارند که می توانند به معامله گران، در صورت تسلط داشتن به این نوع نمودارها کمک کنند. اینها اما اینها تنها چند نمونه ساده بودند که می توانند به هر معامله گری در هر بازاری کمک کنند.
( مثلث ها )یه الگو رو خوب یاد بگیر
درود دوستان عزیز 💚 من علی ربیعی کرهرودی هستم تکنیکال کار و فاندا تریدر ، در باره الگو های مثلث ریزه کاری های زیادی وجود دارد که رعایت کردنشان موجب سود شما میشود. ولی در این پست فقط به یک تعریف از الگو ها اشاره کردم . اگر علاقه دارید کامنت بنویسید من نکات خیلی خیلی ریز و مهم رو در یک پست مجزا با عکس براتون توصیح بدم . موفق باشید
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال دارای مدل های مختلفی است، که هر کدام از آنها می توانند به نوبه خود در تعیین زمان مناسب برای خرید و فروش سهم، به سهامداران اطلاعات لازم را ارائه کنند. از میان این الگوها باید به الگوی مثلث اشاره کنیم، که خود به نمونه های مختلفی تقسیم می شود. انواع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال بسیار کاربرد دارند و می توان از هر کدام از آنها برای تحلیل بازار استفاده کرد
انواع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال
• الگوی مثلث افزایشی یا الگوی مثلث صعودی
• الگوی مثلث کاهشی یا الگوی مثلث نزولی
• الگوی مثلث پهن شونده یا انبساطی
• الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث (متقارن) چیست ؟
مثلث متقارن یک الگوی نمودار است که با دو خط روند همگرا مشخص می شود که یک سری قله ها و فرورفتگی های متوالی را به هم متصل می کند. این خطوط روند باید در یک شیب تقریباً یکسان جمع شوند. خطوط ترندی که در شیب های نابرابر همگرا هستند ، به عنوان یک گوه در حال افزایش ، گوه سقوط ، مثلث صعودی یا مثلث نزولی نامیده می شوند.
الگو های مثلث را باید از جمله الگوهای ادامه دهنده به شمار آوریم، که می توانند در برخی مواقع نیز عملکردی همچون الگوهای برگشتی در تحلیل تکنیکال داشته باشند. زمانی که این الگو در تحلیل تکنیکال دیده می شود، که فعالیت های قیمت یک سهام، در روند های خنثی، تنها یک توقف مقطعی داشته باشد. پس از آن روند قیمت در همان جهت قبلی خود اقدام به حرکت نماید.
هر یک از الگوهای مثلثی که بر روی نمودار تحلیل تکنیکال مشاهده می کنید، بیانگر یک حالت خاص از قیمت سهام در بازار بورس است. مثلث ها اصولا نشان دهنده کاهش نوسان هستند، اما در نهایت این الگوها می توانند مجددا روند افزایشی خود را در پیش بگیرند. افرادی که درگیر یافتن زمان مناسب برای خرید و فروش سهام در بازارهای مالی از جمله بازار بورس هستند، معمولا به تحلیل بازار با الگوها می پردازند.
بهتر است پیش از آنکه با عملکرد الگوهای مثلث آشنا شویم، بدانیم انواع الگوی مثلث کدامند و هر یک چه کاربردی در بازار سرمایه دارند.
الگوی مثلث افزایشی یا صعودی
الگوی مثلث یا افزایشی(صعودی) چیست ؟
این نمونه که به الگوی مثلث صعودی نیز شهرت دارد، زمانی بر روی نمودار تشکیل می شود که یک خط مقاومت، در بالا و خط حمایت در پایین نمودار به صورت افقی شکل گیرد. در اصل باید بگوییم این الگو زمانی بر روی نمودار ایجاد می شود، که خریداران دیگر قدرت کافی ندارند که از سطح مقاومت بازار عبور کنند.
از سوی دیگر خریداران دیگر قادر نیستند که از سطح مشخصی، اقدام به سفارش گذاری نموده و به همین دلیل قیمت به سمت بالا صعود می کند. اگر بر روی نمودارهای تحلیل تکنیکال انواع الگوی مثلث افزایشی را مورد بررسی قرار دهید، متوجه می شوید که خریداران قادر نیستند از خط مقاومت عبور الگویهای صعودی و نزولی کنند. اما با این حال کف های ایجاد شده بر روی این الگو نیز، کوتاه تر از کف های قبلی خواهند بود.
در نهایت خریداران موفق خواهند شد که خط مقاومت را درهم شکسته، و مجددا مسیر حرکت صعودی قبلی را در پیش گیرند.
الگوی مثلث کاهشی یا نزولی
الگوی مثلث یا کاهشی (نزولی) چیست ؟
یکی دیگر از انواع الگوی مثلث که می توانید در نمودارهای تحلیل تکنیکال با ان مواجه شوید، الگوهای کاهشی یا نزولی هستند. در این دسته از الگوها، خط افقی حمایت در پایین و خط مقاومت در بالا قرار می گیرد. اگر بر روی نمودار شاهد الگوهای نزولی باشید، متوجه این نکته می شوید که قیمت سهام در بازار به آهستگی حالت نزولی خود را در پیش گرفته است.
در چنین حالتی بیشتر فروشندگان قدرت بازار را در دست می گیرند، و در بیشتر مواقع با شکستن خط حمایت، منجر می شوند که بازار حالت نزولی در پیش گیرد. البته بهتر است این نکته را که این الگوها نیز همچون دیگر الگوها و اندیکاتورهای بازار بورس، 100 درصدی نیستند. از این رو ممکن است در برخی مواقع خط مقاومت آنها به قدری قوی شود که قیمت با اصابت به آن روند الگویهای صعودی و نزولی بازگشتی را در پیش گیرد و منجر به آغاز روند صعودی شود.
کاهشی
الگوی مثلث متقارن:
این نمونه زمانی اتفاق می افتد، که حرکت های نزولی و صعودی قیمت دارایی، در طول زمان به ناحیه ای کوچک تبدیل شود. معمولا در الگوهای متقارن حرکت به سمت پایین و بالا نسبت به قبل محدود تر بوده، و نسبت به آخرین حرکت، چندان روبه بالا یا پایین نیست. در واقع باید بگوییم بر روی الگوهای مثلث متقارن، نوسانات در نقطه ای پایین تر رو به بالا شکل می گیرند.
در حالی که در نقطه های پایین، این نوسانات در نقطه ای بالاتر شکل خواهند گرفت. بر روی انواع الگوی متقارن می توان دو ضلع با شیب برعکس اما متقارن را مشاهده کنید. پس باید بگوییم که این الگوها در اصل دارای ضلع افقی نیستند. الگوهای مثلث متقارن را نیز باید جزو الگوهای ادامه دهنده به شمار آوریم.
اما باید به این نکته اشاره نماییم، که در این الگوها نیز همچون الگوهای کاهشی یا افزایشی، انتظار می رود که ضلع در مسیری حرکت خود را ادامه دهد،
الگوی مثلث انبساطی یا پهن شونده:
از دیگر نمونه های الگوی مثلث باید به الگوی انبساطی اشاره کنیم. این الگو در اصل یکی از انواع الگو های کمیاب و غیر معمول در مثلث ها به شمار می رود. می توانید بر روی نمودار با الگویی روبه رو شوید که به شکل یک مثلث واژگون یا عکس یک الگوی مثلث است. به طور کلی که انواع الگوی مثلث به آنها اشاره کردیم، همگی از دو خط همگرا یا به هم نزدیک شونده برخوردار بودند.
اما الگوی پهن شونده یا انبساطی، کاملا روندی مغایر با الگوهای دیگر دارد. در این الگوها معمولا خطوط روند از هم دور شده و شبیه به مثلثی می شوند که در حالت انبساط باشد. از الگوی پهن شده با نام الگوی بلندگوی دستی نیز یاد می شود.
الگوی مثلث کنج
الگوی مثلث کنج چیست ؟
این الگو در اصل خود به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می شود، و از آن برای تحلیل تکنیکال بازار بورس استفاده می شود. الگوهای کنج را باید جزو الگوهای ادامه دهنده به شمار آوریم، اما از سوی دیگر نیز می توان آنها را جزو الگوهای بازگشتی نیز یاد کرد.
از این رو قاعده کلی ای برای این نوع الگوهای مثلثی وجود ندارد. برای یافتن آنها در نمودار نیز باید همچون دیگر الگوها، به دنبال دو خط روند صعودی هکرا باشید. زاویه حرکتی خطوط انواع الگوی مثلث کنج به گونه ای است، که اگر آنها را بر روی نمودار ادامه دهید، در نهایت بر روی یک نقطه یکدیگر را قطع می کنند.
خب دوستان این مقاله هم به پایان رسید امیدوارم کار امد بوده باشه ❤
سه عکس رو نتونستم آپلود کنم که فکر میکنم ایراد از سرور های ویرگول باشه حجم رفته بالا هنگ میکنه اپلیکیشن ، درضمن در چند دستگاه تست شد .ممنون ویرگول برسی کن
شناخت ۵ تا از مهمترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
بیشتر تریدرهایی که در بازارهای مالی مانند بورس فعالیت دارند، برای خرید دارایی در این بازارها و کسب سود، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. چراکه تحلیل تکنیکال یک روش کاربردی و سریع برای بدست آوردن نتایج تحلیلی است. مهمترین بخشهای این نوع از تحلیل، بحث الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک است که در ادامه به معرفی ۵ مدل از مهمترین و کاربردیترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال میپردازیم. همچنین این مفاهیم جزو پایه و اساس یادگیری تحلیل تکنیکال هستند که حتی تریدرهای حرفهای هم آموزشهای خود را از آن آغاز کردهاند. پس اگر شما نیز برای فعالیت در بازارهای مالی مختلف آماده هستید و میخواهید با تسلط به تحلیل تکنیکال و الگوهای قیمتی به سرعت مسیر موفقیت در این بازارها را طی کنید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
چرا الگوهای قیمتی اساس تحلیل تکنیکال هستند؟
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک نقش بهسزایی دارند، چراکه این الگوها بهصورت مکرر در نمودارهای قیمتی تکرار میشوند. اگر شما نمودارهای قیمتی چند سال گذشتهی یک دارایی مالی را بررسی کنید، انواع الگوهای قیمتی را در آن مشاهده خواهید کرد. اما چرا الگوهای قیمتی در نمودارها تکرار میشوند؟ از این قضیه چه نتیجهای میتوان گرفت؟!
بهصورت کلی، دانش تحلیل تکنیکال که یک تحلیل فنی است، براساس این فلسفه شکل گرفته که: «تاریخ در بازارهای مالی تکرار میشود!» اگرچه نمودارها و الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دقیقاً شبیه به هم نیستند، اما با شباهت بسیار این الگوها در مسیر روند قیمتها شکل میگیرند و تحلیلگران از روی این الگوها به تحلیلهای موردنظر خود دست مییابند. الگوها در واقع اشکالی هستند که روی نمودارهای قیمتی شکل میگیرند و مسیر روند، مقاومتها، حمایتها و …. را برای ما مشخص میکنند. در ادامه ضمن معرفی انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، ۵ مورد از مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای قیمتی چگونه شکل میگیرند؟
اگر نمودارهای تحلیلی را بررسی کنیم، میبینیم که در آنها منحنیها و خطوط مختلفی وجود دارند که در کنار هم قرار گرفتهاند. الگوها زمانی شکل میگیرند که این خطوط را به هم متصل کرده و یک شکل هندسی یا غیر هندسی ایجاد کنیم. وقتی خطوط را به هم وصل میکنیم، مفهومی به نام «خط روند» ایجاد میشود. در واقع، خط روند از اتصال سقفهای قیمت (بالاترین خطوط موجود در نمودارها که به آنها مقاومت هم میگویند) یا کفهای قیمتی (پایینترین خطوط موجود در نمودارها که به آنها حمایت هم گفته میشود) ایجاد میشوند. بر همین اساس، خط روندی که شیب رو به بالا داشته باشد، یک خط روند صعودی است و زمانی چنین روندهایی شکل میگیرند که سقفها بالاتر از قیمت قبلی خود قرار میگیرند و با اتصال آنها یک شیب صعودی ایجاد میشود.
حالا اگر قیمتها هر بار کف پایینتری را تجربه کنند، خط روند شیبی رو به پایین خواهد داشت که اصطلاحاً به آن خط روند نزولی گفته میشود. با توجه به این که الگوها از خطوط روند ساخته میشوند، حالا به سراغ انواع الگوها میرویم.
چند نوع الگوی قیمتی داریم؟
بهصورت کلی دو نوع الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که الگوهای قیمتی دیگر جزء زیرمجموعههای این دو نوع الگو هستند. دو نوع الگوی قیمتی اصلی را میتوان به صورت زیر بررسی کرد:
وقتی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، تغییر روند کنونی را نشان دهند، با عنوان الگوهای بازگشتی شناخته میشوند. این الگوها نشان میدهند که قدرت خرید سهامداران کاهش پیدا کرده است. برای مثال، وقتی یک روند صعودی شکل میگیرد که در آن برخیها مشتاقانه مشغول خرید هستند، با یک حرکت ناگهانی متوقف میشود که نشان دهندهی هجوم فروشندگان و به توازن رسیدن تعداد فروشندگان و خریداران در بازار است. حالا اگر برعکس حالت قبلی، فروشندگان با اشتیاق بیشتر بفروشند و از خریداران پیشی بگیرند، خط روند دچار نزول میشود و الگوهای بازگشتی ایجاد میشوند. این الگوهای وقتی ایجاد میشوند، خط روند خلاف حرکت قبلی خود در جهت مخالف شدت میگیرد.
از جمله الگوهای بازگشتی میتوان «الگوی سر و شانه»، «الگوی سقف و کف دوقلو» و «الگوی سقف و کف سهقلو» را نام برد.
الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک به الگوهایی گفته میشود که یک وقفهی موقت در روند کلی قیمت ایجاد میکنند. بهصورت کلی، گاهی الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک حالتی را ایجاد میکنند که در آنها برای یک مدت محدود، قیمت دچار نوسان در جهت عکس روند میشود و سپس این حالت محو شده و روند به مسیر قبلی خود ادامه میدهد. نکته قابل توجه در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال این است که معمولاً در ابتدای شکلگیری این الگوها نمیتوان تشخیص داد که بازگشتی هستند یا ادامه دهنده، تا وقتی که الگو کامل شود!
از جمله الگوهای ادامه دهنده میتوان «الگوی پرچم»، «الگوی پرچم سه گوش»، «الگوی کنج»، «الگوی مستطیل» و «الگوی مثلث» را نام برد.
نکته:
در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال توصیه میشود که روند را همیشه ادامه دهنده در نظر بگیریم، مگر این که بازگشتی بودن آن روند تأیید و ثابت شود. پس باید ابتدا هر روندی را ادامه دهنده تصور کنیم و براساس آن تحلیل خود را انجام دهیم، تا زمانی که الگو کامل شود و روند آن نیز مشخص گردد!
۵ مورد از مهمترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
اگرچه الگوهای قیمت بازگشتی و ادامه دهنده انواع مختلفی دارند، اما در ادامه برخی از مهمترین و قویترین الگوهای قیمتی را بررسی میکنیم که تحلیلگران در تحلیلهای خود بیشترین برخورد را با این نوع از الگوها خواهند داشت. ۵ مورد از قویترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک به قرار زیر هستند:
الگوی سر و شانه را میتوان محبوبترین الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال در نظر گرفت که کارایی آن در طول زمان ثابت شده است. این نوع الگو از اتصال سه قله متوالی تشکیل میشود که دومین قلهی آن به نسبت قلههای کناری ارتفاع بلندتری دارد؛ به همین خاطر به آن قله سر و به قلههای کوتاهتر کناریاش، شانه میگویند و در الگویهای صعودی و نزولی نهایت الگویی به شکل سر و شانه بر روی نمودار قیمتی شکل میگیرد. حالا اگر همین شکل به واسطهی اتصال سه دره شکل بگیرد، به آن «الگوی سر و شانه معکوس» گفته میشود. از روی شکل این نمودار میتوان به رفتار خریداران و فروشندگان در بازهی زمانی شکلگیری الگو پی برد. در ابتدا با نفوذ خریداران، قلهی اول شانه شکل میگیرد، سپس با هجوم فروشندگان، روند دچار نزول شده، سپس خریداران به میدان برمیگردند و با شکستن مقاومت شانه، بیشتر از پیش صعود کرده و قلهی سر را در الگو شکل میدهند.
این رقابت بین فروشندگان و خریداران ادامه پیدا میکند تا این که قله شانه دوم هم شکل میگیرد و الگو تکمیل میشود. حالا تحلیلگران تکنیکال از روی این اتفاقات میتوانند روند پس از الگوی سر و شانه را به صورت بازگشتی پیش بینی کنند!
الگوی کف یا سقف دوقلو، همانطور که از نام آن هم پیداست، به دو قله یا دو دره همسان اشاره دارد که تقریباً به یک اندازه در روند پیش رفتهاند. این الگو در اغلب اوقات در سقفهای دوقلو به شکل حرف «M» و در کفهای دوقلو، به شکل حرف «W» در نمودار دیده میشود و یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی به حساب میآید. این الگو نشان دهندهی دو تلاش ناموفق برای ادامه حرکت صعودی در نمودار برای عبور از خطوط مقاومت است که در حالت کف دوقلو، نشان دهندهی تلاش برای عبور از حمایتها و کاهش قیمت است. در نهایت، معمولاً پس از شکلگیری این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت یا حمایت، بهصورت نزولی یا صعودی تغییر جهت میدهد.
الگوی کف و سقف سهقلو زمانی ایجاد میشود که کشمکش بین خریداران و فروشندگان در الگوی کف و قیمت دوقلو همچنان ادامه پیدا کرده و منجر به تشکیل یک قله یا دره دیگر در نمودار قیمتی شود. در این صورت، بهجای مشاهده دو دره یا قله، شاهد تشکیل سه قله یا سه دره متوالی در نمودار قیمتی خواهیم بود که نشانهی بالقوهای برای تغییر روند به حساب میآید. این الگو به نسبت الگوهای قبلی، کاربرد کمتری دارد اما باز هم در گروه قویترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک قرار میگیرد. این الگو همچنین نشان میدهد که خریداران یا فروشندگان سه بار برای تغییر روند قبلی تلاش کردهاند و موفق نبودهاند. بنابراین وقتی خریداران و فروشندگان تلاش بیشتری برای تغییر روند انجام دهند، کف و سقفهای دوقلو به کف و سقفهای سهقلو تبدیل میشوند که مدت زمان بیشتری طول میکشد و میتواند برای تحلیلگران نتایج قدرتمندتری در پی داشته باشد.
الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهندهی معروف است که به صورت یک پرچم بر روی نمودار قیمتی دیده میشود. این الگو دارای دو بخش «پرچم» و «میله پرچم» است. میله پرچم به حالتی گفته میشود که روند قیمت برای مدتی به صورتی نزولی یا صعودی ادامه داشته باشد و پس از آن خود پرچم به صورت حرکات اصلاحی متوالی در یک شیب آرام صعودی یا نزولی (برعکس یا مماس با میله) ادامه پیدا کند. آنگاه میتواند خط صعود یا نزول قبلی را به اصلاحی متصل کرد و به شکل یک پرچم درآورد. پرچمها گاهی شیب نزولی، گاهی شیب صعودی و گاهی نیز بدون شیب هستند و در حال افقی شکل میگیرند. از این الگو زمانی استفاده میشود که با یک روند مشخص و قابل اطمینان روبهرو باشیم، در غیر اینصورت، استفاده از آن در بازارهای بدون روند و خنثی توصیه نمیشود.
این الگو نشان دهندهی یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که در یک وقفهی کوچک به وسیلهی کانالهای مورب یا افقی دچار اصلاح میشود و سپس به روند قبلی خود ادامه میدهد.
الگوی مستطیل، یکی دیگر از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است که شباهت بسیاری به الگوی پرچم دارد اما با آن فرق دارد. همچنین الگوی پرچم از لحاظی به الگوهای کف و سقف دوقلو و سهقلو هم شباهت دارد که از روی جهت و شرایط روند و تغییرات قیمت میتوان آنها را از هم تمیز دارد. بهرحال الگوی مستطیل کارایی خاص خود را دارد و یک الگوی کاملاً مستقل به حساب میآید که میتواند نتایج متفاوتی را در اختیار تحلیلگران قرار دهد. این الگو همانطور که از عنوان آن هم پیداست، به شکل یک مستطیل روی نمودار ترسیم میشود. البته در داخل این مستطیل، یک حرکت اصلاحیه قرار دارد که در آن سقف و کف قیمتها بهصورت مکرر تکرار شدهاند و با کشیدن یک خط روی خطوط اصلاحی میتوان یک مستطیل ایجاد کرد.
محدودهی نوسانی این الگو نشان دهندهی محل تقابل فروشندگان و خریداران در بازار است که در نتیجهی آن میتوان روند آیندهی بازار را پیشبینی کرد!
سخن نهایی
گفتیم که برای فعالیت صحیح و حرفهای در بازارهای مالی باید به دانش تحلیل تکنیکال مجهز باشید و این تحلیل دارای ابزارها، استراتژیها و الگوهای متنوعی است که باید برای یادگیری آنها تحت آموزش قرار بگیرید. شاید با خواندن مقالات بتوان تا حدی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را تشخیص داد، اما استفاده و نتیجهگیری درست از این الگوها به تجربه نیاز دارد. به همین خاطر به شما توصیه میکنیم برای یادگیری اصولی تحلیل تکنیکال و همچنین برای فعالیت سودمند در بازارهای مالی، حتماً در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال «دلفین وست» شرکت نمایید.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
دیدگاه شما