نگاه اشتباه به بازار
هر چقدر هم صنعت و تکنولوژی پیشرفت داشته باشد، هنوز هم کشاورزی و دامداری جزء مهمترین فعالیتهای بشری محسوب میشوند. وظیفه تامین و امنیت غذایی جامعه برعهده کشاورزی است. علاوهبر اینکه غذای بشر توسط کشاورزان و دامداران تولید میشود، مواد اولیه برخی از صنایع از قبیل نساجی و پوشاک نیز وابسته به آنها هستند. همچنین تعداد بسیاری بهطور مستقیم و غیرمستقیم مشغول ارائه خدمات به کشاورزان و کشاورزی هستند. سهم شاغلان بخش کشاورزی از کل شاغلان در سال 96 به 17.4 درصد رسیده که البته نسبت به سالهای قبل از آن با کاهش مواجه شده است. با همه اهمیتی که کشاورزی دارد، با مشکلات زیادی روبه رو است و همواره بیمهری از جانب دولتمردان شامل حالش شده است؛ به این جهت به سراغ غلامعباس اکبری، استاد کشاورزی دانشگاه تهران رفته او برخی از مشکلات بخش کشاورزی و راهکارهای آنها را بررسی کردهایم.
دولت نرخ خرید تضمیمی محصولات کشاورزی را با چندین ماه تاخیر و بدون افزایش اعلام کرد. اگر دولت مخالف این قانون است، چرا اقدام به لغو آن نمیکند؟ اگر هم موافق است، چرا اینقدر بد اجرا میکند؟
به نظر من بهعنوان یک کارشناس کشاورزی قانون خرید تضمینی گندم و سایر محصولات کشاورزی یکی از واجباتی است که دولتها باید آن را اجرا کرده تا اینکه بتوانند رزق مردم را تامین کنند. اگر این قانون نباشد طبیعتا مردم به سمت کشتهای دیگر میروند. این ایده بسیار مثبت است به شرطی که دولت بتواند بهموقع طلب کشاورزان را بپردازد. اما کمبود نقدینگی در کشور باعث نگاه اشتباه به بازار شده است که دولت نتواند به تعهداتش عمل کند. سال گذشته دولت مجبور شد حدود پنج هزار میلیارد تومان اوراق خزانه اسلامی را بفروشد تا وزارت جهاد کشاورزی بتواند طلب گندمکاران را پرداخت کند. دولت اگر پول داشت که نمیرفت اوراق منتشر کند و مجبور شود سود آنها را نیز بپردازد. در کل ایده خوبی است و اصلا هم موافق لغوش نیستم ولی باید شرایط دولت را هم در نظر گرفت.
برخی اذعان میکنند که قیمت گندم وارداتی ارزانتر از داخلی است و نتیجه میگیرند که بهتر است خرید تضمینی لغو و نیاز کشور از خارج تامین شود. با توجه به شرایط داخلی شما این حرف را صحیح میدانید؟
بله، درست است نرخ جهانی گندم ارزانتر از نوع داخلی آن است؛ برای اینکه میزان تولید ما در واحد سطح کم است، یعنی نسبت به هزینهای که در یک هکتار میکنیم، محصول بسیار کمی به دست میآید.
در همین هفته با کشاورز گندمکاری برخورد کردم که در هر هکتار 13200 کیلوگرم گندم برداشت کرده و بهعنوان کشاورز نمونه انتخاب شده بود. این کشاورز خوب کار کرده و در مزرعهاش دانش مدیریت را به کار گرفته بود. اگر مزارع را خوب مدیریت کنیم حالا 13 تن نه، ولی 6 تن که میتوانیم برداشت کنیم؛ نه اینکه امروزه متوسط تولید گندم بین سه تا چهار تن در هکتار باشد. کشاورزان ما آموزشپذیر نیستند و حوصله اینکه توصیههای ترویجی را قبول کنند، ندارند. اصلا نیاز نیست کار خیلی خاصی را صورت دهند، اما همین که توصیههای ترویجی را قبول کنند، برایشان سخت است. اگر دانش مدیریت به مزارع تزریق شود، بهخوبی میتوانند چند تن اضافهبرداشت داشته باشند. بنده خود کشاورزی کردهام و میدانم جایی که وقت بیشتری گذاشتهام، عملکرد نیز بهتر بوده است.
اینکه کشاورز به سمت آموزش نمیرود به ضعف نقدینگی و کثرت مشکلات برنمیگردد که رغبت نمیکند بهدنبال روشهای جدید برود؟
نه، اصلا این گونه نیست و به نقدینگی مربوط نیست. وقتی کشاورزی به دفاتر ترویج کشاورزی مراجعه و راهنمایی جهت کاشت صحیح طلب کند، کارشناسان آن مراکز استقبال میکنند. من دیدهام کشاورزی که برای کشت ذرت مراجعه میکرد و راهنماییهای لازم را میگرفت، بعد از برداشت تشکر میکرد ولی برخی کشاورزان بدون هیچ توصیهای اقدام به کشت میکردند و نتیجه لازم را نمیگرفتند. اگر کشاورزان توصیهپذیر باشند، این همه کارشناس باتجربه داریم که میتوانند از آنها استفاده کنند. آن کشاورزی که توانسته در هر هکتار 13200 کیلو گندم برداشت کند، در زمین دیم در هر هکتار 6700 کیلو تولید داشته است در حالی که میانگین گندم دیم در کشور کمتر از 1000 کیلو در هکتار است. این کشاورز هیچ تکنولوژی جدیدی به کار نبرده و فقط توصیههای مروجان را به کار بسته است. میشود و میتوانیم به شرطی که کشاورز نیز رغبت داشته باشد و به راهنمایی مروجان عمل کند. در این مورد نه دانش آنچنانی نیاز است و نه تکنولوژی که بخواهیم پول بدهیم و بعد قیمت محصول گران تمام شود.
چگونه میتوانیم کشاورز را به سمت استفاده از کارشناسان کشاورزی سوق دهیم؟ روشهای تنبیهی و تشویقی خاصی مدنظر شماست؟
بالای 90 درصد کشاورزی مربوط به بخش خصوصی است و نمیشود کسی را تنبیه کرد که چرا کم برداشت کردهای. جایزه محصول بیشتر در خودش مستتر است، نیازی به جایزه و تشویق نیست. البته با جوایز تشویقی مخالف نیستم ولی سود محصول بیشتر، سریعا به خود کشاورز برمیگردد.
ازجمله مهمترین مشکلات بخش کشاورزی مصرف آب و است. این گفته که 90 درصد آب کشور را بخش کشاورزی مصرف میکند، چقدر صحیح است؟
این آمار اشتباه محض است. همه محاسبات علمی نشان میدهد آب در اختیار کشاورزی حدود 70 درصد است. وقتی آب از پشت سد رها میشود تا به سر مزارع برسد، بهدلیل اینکه در کشور ما تبخیر آب بسیار بالاست، بخشی از آن هدر میرود. همچنین کانالهای انتقال آب خوبی نداریم و بخشی از آب نیز به زمین نفوذ میکند. آنهایی که میگویند کشاورزی 90 درصد آب کشور را مصرف میکند، این هدررفت را هم به حساب میآورند. بعد از اینکه آن 70 درصد به دست کشاورز برسد تازه مشکل شروع میشود؛ چون سیستمهای آبیاری ما ضعیف است. بهترین سیستمها آبیاری تحت فشار، قطرهای، بارانی و. است؛ اما در بسیاری از مزارع این سیستمها به کار نرفتهاند. در بخش زیادی از کشور ما آبیاری بهصورت جوی و پشته و امثالهم صورت میگیرد یا در باغات آب را در جویهای عریضی رها میکنند و هدر میرود. دولت هرساله برای ترویج آبیاری تحت فشار و. برنامه دارد ولی هنوز نتوانسته این برنامه را به سرانجام برساند. اگر اصولی کار شود به ازای هر مترمکعب آب میتوان حداقل یک کیلو محصول تولید کرد ولی آمار فعلی 3/0 کیلو به ازای این مقدار آب است. باید سیستمهای آبیاری را ترمیم کنیم. امروزه هم دولت و هم مردم بهخوبی درک کردهاند که آب مشکل دارد و مردم نیز تمایل دارند به سمت سیستمهای نوین آبیاری بروند تا از آب بهتر استفاده کنند.
سالهاست این شعار را میدهیم که باید به سمت آبیاری تحت فشار برویم ولی سرعت عملیاتیشدن این شعار بسیار پایین است. چرا؟
قبول دارم سرعت بسیار پایین است. از اول انقلاب این شعار بوده و همه دولتها بهدنبال این کار بودهاند، ولی بستگی به منابع مالی دولتها دارد. اساسا باید دید آیا کشاورزی اولویت کشور ماست یا خیر. وقتی کشاورزی را بهعنوان یک صنعت نگاه نمیکنیم، سرعت تحولات آن نیز پایین است. در بخش صنعت جا و امکانات را مهیا میکنند، وام و تسهیلات میدهند، مسائل زیستمحیطی را حل میکنند و. درنهایت شهرکهای صنعتی را شکل میدهند. تولیدکنندگان از این شهرکها بهرهبرداری میکنند و محصول به دست میآورند. وقتی در سیاستهای کلی نظام به کشاورزی نیز چنین نگاهی وجود داشته باشد، مشکلات آن نیز حل خواهد شد. نگاه جامعه به کشاورزی خوب نیست. اگر کسی بگوید میخواهد کشاورزی کند، فکر میکنند میخواهد بیل بزند، نگاه بیرونی به کشاورزی خوب نیست. بسیاری از دولتمردان و سیاستمردان ما نگاهشان به کشاورزی همینگونه است. تا نگاه به کشاورزی نگاه اشتباه به بازار مدرن نشود این اتفاقات مثبت در آن نمیافتد.
مشکل حادی که کشاورزان ما دارند این است که چندین ماه زحمت میکشند تا محصول به بار بیاید ولی درنهایت سود آن به جیب دلالها و واسطهها میرود. چگونه باید این مشکل را حل کرد؟
این مشکل مربوط به امروز نیست، از سالیان گذشته همینگونه بوده و در سایر صنایع نیز همینگونه است. صنعت واقعی کشور ما صنعت واسطهگری است. بین دلاری که از بانک مرکزی بیرون میآید تا آن دلاری که به دست مردم میرسد، همیشه فاصله قابل توجهی وجود داشته است. قطعهسازان و تولیدکنندگان محصولات غیرکشاورزی محصولشان را با چه قیمتی تولید میکنند و با چه قیمتی به دست مصرفکننده میرسد؟ داستان آنها خیلی فرقی با محصولات کشاورزی ندارد، فقط تولیدات صنعتی هزینه دورریز ندارند و محصولشان خراب نمیشود. الان هندوانه در بازار کیلویی 1500 تومان به فروش میرسد، ولی سر زمین آن را 100 تومان از کشاورز میخرند. چند روز دیگر گیلاس به بازار میآید، کیلویی 60 هزار تومان، مگر آن را چند از کشاورز میخرند؟ صنعت واسطهگری موفقترین صنعت کشور است. تا دلالان و واسطهها را محدود نکنند نمیتوان این مشکلات را حل کرد.
برخی اقتصاددانان با حمایت دولت از هر صنعتی مخالفند؛ مخصوصا در کشاورزی اذعان دارند که نگاه اشتباه به بازار نباید از کشاورزی حمایت شود و نباید به آن یارانه تخصیص داد، در حالی که بسیاری از کشورها حمایتهای زیادی از کشاورزی صورت می کنند. نظر شما چیست و بقیه دنیا چگونه از کشاورزی خود حمایت میکنند؟
این نگاه به این خاطر است که در بخش کشاورزی نگاه صنعتی حاکم نیست. آنهایی که موافق حمایت از کشاورز نیستند و میگویند کشاورز خودش باید تولید کند و بعد نیز برای محصولاتش بازار پیدا کند، باید سایر مولفههای جامعه را نیز نگاه کند. مثلا رفاه اجتماعی در کشورهای پیشرفته چگونه است؟ در این کشورها کشاورز وقتی بیمه شد دیگر دغدغه درمان ندارد. در ایران کشاورز اگر هم بیمه شود، یک بیمه کماثر است که رفاهی در اختیارش نمیگذارد. اولین حمایتهایی که در دنیا از کشاورزان و تولیدکنندگان میشود این است که دغدغه رفاهی نداشته باشند. در خیلی از کشورها وقتی زمین در حال تخریب است، برای اینکه زمین جان بگیرد و حاصلخیز شود، نمیگذارند یکسال در آن کشت شود. در این مدت درآمد کشاورز را به او میپردازند. در آنجا کشاورز دغدغه ندارد و مثل ایران نیست که با هزار گرفتاری کار کند.
چند سالی است که مدیریت بازار محصولات کشاورزی به وزارت جهاد کشاورزی سپرده شده است و این وزارتخانه با همه فشارها توانسته تا حدودی واردات مواد غذایی را سامان دهد؛ اما شاهدیم وزارت صنعت فشار میآورد که دوباره مدیریت واردات را دست بگیرد. شما کدام وزارتخانه را برای مدیریت بازار مناسبتر میدانید؟
تجربه نشان داده در چند سال گذشته که مدیریت بازار با وزارت جهاد کشاورزی بوده، آرامش بیشتری در محصولات کشاورزی حاکم بوده است. سال 81 به بازدید مجتمع تولید نیشکری رفته بودیم، ملاحظه شد حجم بسیار وسیعی نیشکر روی زمین است و در حال تولیدند، بعد همان موقع قرار بود دو میلیون تن شکر وارد کشور شود در حالی که حجم زیادی سرمایهگذاری شده و 80 هزار هکتار نگاه اشتباه به بازار نیشکر کشت شده بود. اگر مدیریت در دست وزارت جهاد کشاورزی باشد طبیعتا در تولید و نیاز داخل اطلاعات بهتری دارد و میتواند با واردات بهاندازه، بازار را بهتر تنظیم کند.
دو چالش پیش روی بازار سهام / فرصتی طلایی برای بهره مندی از سرمایه های خارجی حاصل از اجرای برجام فرا رسیده است
مجید سلیمی بروجنی: دولت یازدهم در 4 سال گذشته تلاش بسیاری را صرف ترمیم آسیب های متاثر از عملکرد دولت قبل کرد، اما واقعیت این است که مردم و کارشناسان و فعالان بازار سرمایه انتظارات بیشتری از دولت و تیم اقتصادی اش دارند.
ورود اقتصاد به دایره رونق، اولین انتظار سهامداران بازار بورس تهران است و به نظر می رسد که دستیابی به آن منوط به اعمال سیاست های انبساطی در کنار سیاست گذاری های پولی و مالی جدید و متناسب با حال و روز اقتصاد کشور است.
بازار سهام به استراتژی های جذاب و مدیریت شده نگاه اشتباه به بازار ای نیاز دارد تا بتواند اعتماد سهامداران را جلب کند. همواره در بورس های بزرگ جهانی نهادهای سیاست گذار در پی ارائه ابزارها و مکانیزم هایی هستند تا بتوانند عمق و وسعت بازار را افزایش دهند. فعالان این حوزه برای بهبود اوضاع در آینده از دولت انتظار دارند که فارغ از اعداد شاخص به محورهای توسعه بازار توجه کند.
توجهی که سرمایه گذاران از مسوولان انتظار دارند، منوط به این واقعیت است که سازمان بورس اوراق بهادار به عنوان متولی بازار سرمابه بتواند برنامه ای مدون، جامع و استراتژیک را تدوین کرده و در عین حال، دولت نیز این برنامه را به صورت سیاست های ساختاری در توسعه سرمایه گذاری بپذیرد.
در این مسیر لازم است تمامی نهادهای تصمیم گیری و اثرگذاری در اقتصاد ایران تابع سیاست های کالان و ساختاری سرمایه گذاری باشند. بر همین اساس، انتظار سرمایه گذاران از دولت این است که در وهله اول نقشی در خور توجه برای بازار سرمایه در نظر بگیرد و در وهله دوم، مسیر اقتصاد کشور را برای توسعه از طریق بازار سرمایه هموار کند؛ مسیری که پیش زمینه توسعه اقتصادی است.
به هر سوی، شاخص های توسعه اقتصادی و ارتباط آن با بازار سرمایه کاملا مشخص است؛ شاخص های که نگاه اشتباه به بازار نگاه اشتباه به بازار توسط کشورهای توسعه یافته تجربه شده و دیگر نیاز نیست که ما نیز آیتم های جدید برای آن اختراع کنیم و به دنبال راه های تجربه نشده باشیم. راهی که کشورهای توسعه یافته برای دستیابی برای دستیابی به توسعه مالی پیموده اند، می تواند تجربه مفیدی برای استفاده توسط دیگر کشورها باشد.
با توجه به این که بیش از نیمی از ارزش بازار بورس اوراق بهادار تهران به طور مستقیم و غیرمستقیم مربوط به شرکت های تولیکننده موادخام مانند محصولات پتروشیمی، فولاد، سنگ آهنگ و. است، نوسانات قیمت های جهانی و نوسانات نرخ ارز بر سودآوری این شرکت ها اثرگذار خواهد بود و به تبع، ارزش بازار را نیز دست خوش تغییر خواهد کرد. با توجه به این که در این حوزه چندان تغییراتی نداشتیم، افت شاخص و ارزش معاملات با این ابعاد را ناشی از متغیرهای جهانی نمی بینیم.
مهم ترین چالش پیش روی فعلی بازار دو متغیر کلان داخلی نرخ بهره و نرخ ارز است که بر دوش بازار سرمایه و به تبع آن، اقتصاد سنگینی می کند. بالا بودن هزینه پول، دیگر رغبتی برای سرمایه گذاران و شرکت ها برای سرمایه گذاری و توسعه نگذاشته است و افت حجم بازار نیز بکی از نشانه های گران بودن هزینه پول است.
با اصلاحات بانک مرکزی مبنی بر شفاف سازی صورت های مالی بانک ها، الزام بر عدم شناسایی سودهای موهومی مبنی بر وجه التزام دریافتی، کوچک سازی دارایی های ثابت بانک ها و اجرای مرحله اول برنامه اصلاح نظام بانکی و مالی کشور که با توافق تیم اقتصادی دولت و بانک مرکزی باید به زودی اجرا شود و مطمئنا به دنبال آن، مشکل نرخ بهره حل خواهد شد، ولی باید این را در نظر داشت که فرصت برای اجرای این کار در حال از دست رفتن است و دیر شدن اجرای آن برای بانک ها و شرکت های حقوقی تسهیلات گیرنده خطرناک خواهد بود.
موضوع بعدی، پایین نگه داشتن نرخ ارز در جهت جلوگیری از تورم است. به نظر می رسد که بانک مرکزی باید کمی شجاعت به خرج دهد و به نسبت تورم، تغییراتی در این نرخ ایجاد کند؛ چراکه با افزایش مناسب و آهسته نرخ ارز، تولیدات داخلی قابلیت صادرات پیدا خواهند کرد و در بازارهای جهانی رقابت پذیر می شوند و به تبع آن، بسیاری از صنایع بورسی رشد خواهند کرد.
بدون تردید در شرایط موجود، فرصتی طلایی برای بهره مندی از سرمایه های خارجی حاصل از اجرای برجام فرا رسیده و ورود این سرمایه ها، ظرفیت های تازه ای را پیش روی بازار بورس قرار خواهد داد. با قوت گرفتن برجام و تقویت تاثیر آن در اقتصاد کشور طی سال های آینده، اگر عزم جدی تری برای جذب سرمایه ها وجود داشته باشد، علاوه بر سرمایه گذاران داخلی، سرمایه گذاران خارجی نیز بازار ایران را انتخاب خواهند کرد. در این شرایط است که سرمایه گذاران به عنوان یک بازار برتر و نوظهور به بازار سرمایه ایران ورود خواهند کرد.
۶ اشتباه رایج سرمایه گذاری از نگاه هومن مقراضی (قسمت دوم)
به گزارش خبرگزاری بورس اوراق بهادار تهران ، آقای هومن مقراضی، اشتباهات رایج سرمایه گذاری (قسمت اول) را در مقاله قبلی اشاره کردند و در این مقاله به ۳ اشتباه بعدی که عموم معامله گران مرتکب میشوند اشاره دارند.
۴) این معامله حتما به روند صعودی برمیگرده!
از نگاه هومن مقراضی، تصور نادرست چهارم این است که قیمت یک دارایی یا یک سهم بالاخره زمانی به روند صعودی باز میگردد. معامله کردن با چنین دیدگاهی میتواند زیانهای جبران ناپذیری را برای سرمایه گذاران به دنبال داشته باشد. این دیدگاه مخصوصا در بازارهایی که در آنها اهرم (leverage) وجود دارد، عواقب دردناکتر و زیانهای سنگین تری را به سرمایه گذران تحمیل خواهد کرد. بسیاری از مواقع دیده شده که افراد در یک معامله نادرست باقی میمانند به امید اینکه قیمت برخواهد گشت، اما در پایان چیزی جز ضرر و نابودی سرمایه نصیبشان نمیشود. راه صحیح این است که برای هر معاملهای حد ضرر تعیین شود و بدور از احساسات و تعصب، وقتی قیمت به حد ضرر رسید از آن معامله خارج شویم.
پافشاری بر معامله ضررده در بازارهایی که لورج دارند میتواند کل حساب شما را نابود کند و اصطلاحا کال مارجین شوید. در سایر بازارها که لورج ندارند مثل بورس تهران هم، نگهداری یک سهم ضررده به امید اینکه یک روزی برمیگردد شما را از کسب سود در سایر سهمها باز میدارد. یعنی اگر شما آن سهم را میفروختید و با سهم دیگری جابجا میکردید فرصت جبران ضرر را داشتید، اما صبر کردن طولانی به معنی خواب سرمایه است که خود نوعی ضرر است. همیشه حواستون به هزینه فرصتهای از دست رفته باشد.
برای مثال تصور کنید، در اوج دورانی که بیت کوین در سال ۲۰۱۷ مورد توجه قرار گرفته بود و بسیاری از افرادی که سابقه سرمایه گذاری در داراییهای پرریسک را پیشتر نداشتند وارد این بازار شده بودند، شخصی در نقطهای که در نمودار مشخص شده در اواخر سال ۲۰۱۷ در سطح ۱۵ هزار دلاری اقدام به خرید بیت کوین کرده باشد. پس از آن بیت کوین کمی صعود کرد، اما سپس روند نزولی را آغاز کرده و ۳ سال بعد در سال ۲۰۲۰ تازه به نقطهای رسیده که شخص مورد نظر، بیت کوین هایش را خریداری کرده بود. به این ترتیب در این سه سال، نه تنها دارایی این فرد با افت شدید مواجه شده است، (از ۱۵ هزار دلار تا ۵ هزار دلار کاهش یافت) بلکه فرصت سرمایه گذاری در داراییهای با بازدهی مناسبتر (مثل سهام اپل، گوگل و آمازون که در مدت مشابه حداقل ۳ تا ۵ برابر رشد داشتند) را نیز از دست داده است.
آقای هومن مقراضی اشاره دارند که در این حالت علاوه بر از بین رفتن سرمایه فرد، و همچنین از دست دادن فرصتهای سرمایه گذاری مناسبتر، فشار روحی روانی ناشی از این امر نیز تلفات جبران ناپذیری برای فرد سرمایه نگاه اشتباه به بازار گذار به دنبال خواهد داشت. شاید بعضیها بگویند بالاخره بعد از ۳ سال که قیمت برگشت بالا و مثبت شد، اما توجه کنید که اولا بسیاری از سرمایه گذاران قادر نیستند ۳ سال در ضرر بمانند. آنها یا به پول خود نیاز دارند و مجبور میشوند با ضرر بفروشند و یا از نظر روحی توانایی تحمل این ضرر را برای ۳ سال ندارند و بسیاری از کسانی که ۲۰۱۷ خرید کردند در نهایت با ضرر از بازار خارج شدند. کسانی هم که توانستند کل ۳ سال را صبر کنند، عملا فرصتهای خوب سرمایهگذاری در طول آن ۳ سال را از دست دادند. آنها میتوانستند در این ۳ سال روی سهمهای جذاب سرمایههای شان را چند برابر رشد دهند و بعد در سال ۲۰۲۰ با شروع روند قوی بیت کوین واردش شوند. پس ماندن در معامله ضررده برای طولانی مدت اصلا به صلاح نیست و همواره باید به حد ضرر معاملات پایبند بود.
۵) به محض اینکه قیمت به نقطه سر به سر برسه این سهم را میفروشم و از شرش خلاص میشم!
در اشتباه پنجم رایج سرمایه گذاری از نگاه هومن مقراضی به موضوعی اشاره داریم که گریبانگیر بسیاری از معامله گران، حتی معامله گران باتجربهتر بازار هم میشود. آنها وقتی در ضرر هستند به خود میگویند به محض اینکه قیمت به نقطه سر به سر برسد این سهم را میفروشم و از شرش خلاص میشوم!
برای مثال تصور کنید سهمی از ۱۰۰۰ تومان به ۶۰۰ تومان افت کند. زمانی که سهمی با چنین افت جدیای مواجه شده، رشد مجدد قیمت سهم از ۶۰۰ تومان به ۱۰۰۰ تومان به معنی رشد ۶۶ درصدی است و معمولا انتظار ۶۶ درصدی رشد از یک سهم در شرایط عادی انتظار زیادی است. اگر قرار است شما ۶۶% سود کسب کنید تا ضررتان جبران شود باید برای آن برنامه ریزی کنید؛ بنابراین اصرار بر نگهداری این دارایی تا زمان بازگشت به سطح خریداری امری نادرست است و شاید بهتر باشد در چنین مواردی سرمایه گذار با زیان دارایی را بفروشد و در یک یا چند معامله دیگر سعی کند در نهایت زیان خود را جبران کند.
برای مثال شاید لازم باشد در دو معامله هر یک با کسب بازدهی ۳۰ درصدی، سرمایه از دست رفته خود را بازیابد؛ بنابراین سرمایه گذار باید واقع بین باشد، اشتباهی که مرتکب شده است را بپذیرد و درصدد جبران آن از طریق معاملات و سرمایه گذاری در سایر داراییهای پربازدهتر برآید.
۶) اگر همه موقعیتهای خوب یا سهمهای خوب را معامله کنم بیشتر سود میکنم!
اشتباه ششم در سرمایه گذاری گرفتن موقعیتهای متعدد و یا داشتن تعداد زیاد سهام در پورتفوی سرمایه گذار است. با وجود اینکه همواره متنوع سازی پورتفو برای کاهش ریسک به سرمایه گذاران پیشنهاد میشود و گفته میشود همه پول تان را در یک سبد نزارید، اما باید توجه داشت که تعداد بسیار زیاد سهم در پورتفو یا داشتن چندین معامله هم زمان در فارکس، اثر معکوس دارد و ریسک را بالا میبرد. همواره به سرمایه گذاران پیشنهاد میشود که تعداد سهام تا حدی باشد که توان بررسی روند روزانه این سهمها و اتفاقات مربوط به آن، همچنین اطلاعات منتشر شده در مورد آنها وجود داشته باشد. سرمایه گذاران باید به نحوی چینش پورتفوی خود را انجام دهند که بتوانند به دقت اطلاعات مربوط به داراییهای خود را زیر نظر داشته باشند.
طبق تجربه دانشجویان هومن مقراضی بسیار دیده شده که نگاه اشتباه به بازار نگاه اشتباه به بازار داشتن تعداد زیادی سهم یا موقعیت هم زمان فارکس باعث شده فرد نتواند به همه آنها به موقع سرکشی کند و به دلیل غفلت از آنها، متحمل زیان شده. مخصوصا زمانی که بازار به سرعت دستخوش نوسان میشود و شما زمان زیادی برای فکر کردن و تصمیم گیری ندارید، مدیریت هم زمان تعداد زیادی سهم یا معامله، دشوارتر میشود؛ بنابراین سرمایه گذاران باید بتوانند تعادلی برقرار کنند بین اصل متنوع سازی پورتفوی شان، با توان مدیریت کردن آن پورتفو و سعی کنند تعداد موقعیتهای معاملاتی شان نه خیلی زیاد و نه خیلی کم باشد. معمولا در بازار سهام برای پورتفوهای میان مدتی بین ۵ تا ۱۰ سهم و برای نوسان گیری و یا پوزیشنهای فارکس نهایتا ۳ معامله هم زمان را توصیه میکنند، اما باز تعداد دقیق معاملات بستگی به توانایی مدیریت شما دارد.
نگاه اشتباه به بازار
عصر خودرو- بازار راکد و بدون مشتری خودرو این روزها شاهد نوسان رو به بالای قیمتها شده است.
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از خبرآنلاین، افزایش قیمتها در بازار خودرو در شرایطی بود که از یک جهت مرحله سوم قرعهکشی خودرو در سامانه یکپارچه برگزار شد و از طرف دیگر، بنا به اعلام قبلی مسوولان، تا پایان شهریورماه شرکتهای واردکننده خودرو مشخص خواهد شد و آذرماه اولین گروه از خودروهای وارداتی به کشور میرسد.
تحلیلگران بازار خودرو معتقدند که افزایش قیمت دلار در بازار خودرو بیتاثیر نبوده و اینکه فضای برجامی پرابهام شده است.
آنطور که گزارشها نشان میدهد که قیمت پژو 206 تیپ 2 مدل 1399 در حدود 3 میلیون تومان گران شده و به 280 میلیون تومان رسیده است. پژو206 تیپ دو مدل 1400 نیز 3 میلیون تومان افزایش قیمت داشته و به 298 میلیون تومان تغییر قیمت داده است.
از سوی دیگر، پژو 206 تیپ 5 با افزایش 2 میلیونی قیمت، به 353 میلیون تومان رسیده است نگاه اشتباه به بازار و پژوپارس مدل 1400نیز از 357 میلیون تومان در ابتدای هفته امروز به 360 میلیون تومان رسیده است.
پژو 2008 مدل 1398 نیز از یک میلیارد و 330 میلیون تومان هم 10 میلیون تومان گران شده و به یک میلیارد و 340 میلیون تومان تغییر قیمت داده است.
در این میان، دنا معمولی مدل 1400 در حدود 2 میلیون تومان گران شده و به 382 میلیون تومان رسیده است.
بنا به این گزارش، پراید 111 با قیمت 205 میلیون تومان به فروش میرسد. پراید 131 نیز با قیمت 179 میلیون تومان عرضه میشود. دنا معمولی مدل 1401 نیز با قیمت 404 میلیون تومان به فروش میرسد.
پژو 207 اتومات اکنون در قیمت 590 میلیون تومان خرید و فروش میشود. تیبا هاچبک پلاس هماکنون در محدوده 214 میلیون تومان قیمت دارد.
برای آگاهی از تازه های جهان خودرو، جدیدترین قیمت ها و بازار خودرو ایران اینستاگرام خودرو امروز را دنبال کنید
از عملی شدن وعده دولت تا تحرک بازار مسکن
روایتی از فرمانده جنگ اقتصادی، عمل دولت به وعده خود، محاکمه دانه درشتهای میلیون یورویی، توصیه های مقام معظم رهبری و ظاهر و باطن وام مسکن مهمترین عناوین امروز پنجشنبه-۱۶ اسفندماه- روزنامههای کشور است.
به گزارش ایمنا، رییس جمهوری روز گذشته سفر خود را به گیلان با حضور در اجتماع پرشور مردم این استان در شهرستان لاهیجان آغاز کرد. استانی که انتظار تاریخی آنان روز گذشته به ثمر رسید و نخستین قطار از این استان به مشهد مقدس، با حضور رئیس جمهوری حرکت خود را آغاز کرد. افتتاح راه آهن رشت-قزوین، تنها خبر روز گذشته این سفر نبود، هرچند دستاوردی تأثیرگذار برای کشور و کشورهای منطقه به شمار میرود. رئیس جمهوری در سخنرانی خود در جمع مردم استان، اعلام کرد که به تأکید رهبر معظم انقلاب، رییس جمهوری فرمانده جنگ اقتصادی با دشمن خواهد بود، جنگی که هدف آن به عقب راندن دولت و ملت ایران است، اما مردم ایران چه پس از تحریمها و چه در راهپیمایی ۲۲ بهمن، نشان دادند که اهل عقبنشینی نیستند. رییس شورای عالی امنیت ملی اضافه کرد که امروز ایستادگی مقابل آمریکا، نقطه مورد توافق همه جریانها و ارکان در کشور است.
روزنامه ایران صفحه نخست خود را به سخنان رییس جمهور در اجتماع پرشور مردمل لاهیجان اختصاص داد و در زیر تیتر یک خود با عنوان«رئیس جمهوری فرمانده جنگ اقتصادی است» نوشت: حسن روحانی با اشاره به اینکه دشمن درصدد بود در اولین مرحله توطئه خود تحریکاتی انجام دهد تا بار تعهد آنان نسبت به پیمانی را که در برابر سازمان ملل متحد و ملت ایران داشتند، به گردن ملت ایران بگذارند، اضافه کرد: اما در این مرحله نیز ناموفق بودند و هیچ یک از قدرتهای جهانی و متعهدین آمریکا در برابر نقشه کاخ سفید سر فرود نیاوردند. رئیس جمهوری با تأکید بر ایستادگی ملت ایران در برابر امریکا و شکستهای متوالی این کشور در جلسه شورای امنیت سازمان ملل و نشست ورشو، افزود: ما در یک شرایط عالی نیستیم، بلکه در شرایط جنگ اقتصادی و روانی هستیم که باید به این باور برسیم در میدان نبرد با دشمن باید ایستادگی کنیم.
روزنامه خراسان نیز صفحه نخست امروز خود را به نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات «رضا حمزه لو»، مدیرعامل سابق شرکت بازرگانی پتروشیمی و ۱۳ متهم دیگر مبنی بر مشارکت و معاونت در اخلال کلان اقتصادی در حوزه پتروشیمی به مبلغ شش میلیارد و ۶۵۶ میلیون یورو به ریاست قاضی مسعودی مقام در شعبه سوم دادگاه ویژه مبارزه با مفاسد اقتصادی اختصاص داد در تیتر یک خود نوشت:«محاکمه دانه درشتهای میلیون یورویی» روزنامه خراسان در ادامه افزود: قاضی مسعودی مقام در ابتدا و انتهای دادگاه خطاب به متهمان و وکلای آن ها تأکید کرد: شاید کسانی در پرونده مطرح باشند که منتسب به دستگاه ها و سازمانها هستند؛ اینکه اشخاص در دستگاهها اشتغال دارند بهمعنای ارتکاب جرم در آن دستگاه نیست.
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود به بررسی اینکه چه کسانی مشمول سبد تسهیلات ملکی میشوند پرداخت در تیتر یک خود نوشت:«ظاهر و باطن وام مسکن» روزنامه دنیای اقتصاد در ادامه افزود:شورای پول و اعتبار در موافقت با یک پیشنهاد مرتبط با وام مسکن، «سقف انتقال تسهیلات ساخت به خریداران آپارتمانهای دستاول» را ۶/ ۱ برابر کرد. در تهران هماکنون سقف انتقال وام ساخت به خریدار، برای تسهیلات بدون سپرده، ۶۰ میلیون تومان است که با مصوبه جدید به ۱۰۰ میلیون تومان افزایش مییابد. وام ساخت قابلانتقال به خریدار، نوع غیرمستقیم وام خرید مسکن است که اگر برای دو طرف جذاب باشد، بازارهای عرضه و معاملات مصرفی آپارتمان را توامان تحریک میکند. تسهیلات سه رقمی و بدون سپرده ساخت، از دو سال پیش به بازار آمد؛ اما تاکنون، سقف قابلانتقال این تسهیلات به خریدار، به مراتب کمتر از وام مستقیم خرید مسکن بود. همین فاصله، جذابیت استفاده از وام غیرمستقیم خرید مسکن و در نتیجه، توجه سمت تقاضا به واحدهای تازهساز را کاسته بود. تصمیم جدید اما یک امتیاز در وام فعلی ساخت، برای خریدار ایجاد میکند که در نهایت میتواند بهبود کارنامه فروش سازندهها و تشویق آنها به عرضه بیشتر را منجر شود. البته انعکاس این خبر با یک برداشت اشتباه همراه بود. بسیاری از رسانهها تصمیم اخیر را به منزله افزایش وام ساخت عنوان کردند؛ درحالیکه خبر درست افزایش سقف انتقال تسهیلات ساخت به خریداران است. «دنیای اقتصاد» علاوه بر رفع این سوءتفاهم آثار این تصمیم را بررسی کرده است.
روزنامه جمهوری اسلامی نیز صفحه نخست خود را به بهرهبرداری از راهآهن رشت با حضور حسن روحانی اختصاص داد و در ادامه افزود: رئیس جمهور با اشاره به اقدامات دولت تدبیر و امید در توسعه بندر چابهار در جنوب کشور و همچنین بندر کاسپین در شمال ایران از وزیر راه و شهرسازی درخواست کرد تا با تلاشهای روزافزون شاهد افتتاح راهآهن در سال ۹۹ به بندر کاسپین، انزلی و در مرحله پایانی آستارا باشیم.
دکتر روحانی با تاکید بر اینکه در بحث اتصال راهآهن نباید تنها به ابعاد اقتصادی آن توجه کرد، بلکه ارتباط ریلی میتواند، پیوندهای بین کشورهای منطقه را مستحکمتر کند، گفت: اتصال راهآهن جمهوری اسلامی ایران به کشورهای پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، ترکیه و بهزودی عراق برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت اساسی دارد و همچنین میتوانیم از طریق کشتیهای رو رو به سایر کشورها متصل شویم.
روزنامه جوان صفحه نخست امروز را به غرس کردن دو اصله نهال میوه توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداخت در تیتر یک خود نوشت:«ساخت و ساز بهانه آسیب به درختان نشود» رهبر انقلاب اسلامی همچنین از غرس برخی نهالهای مضر در بعضی از نقاط کشور به منظور جلوگیری از پیشرفت صحرا و بیابانزایی انتقاد کردند و گفتند: دستگاههای مسئول باید از چنین اقداماتی جلوگیری کنند، ضمن اینکه برای حفظ جنگلها و مراتع باید تلاش کرد و دستگاههای ناظر از جمله دستگاه قضایی در جلوگیری از تعرض به جنگل کمال اهتمام را داشته باشند. میراث سبز ایران در معرض نابودی پوشش گیاهی و جنگلی در کشور به حدی افزایش یافته که با کوچکترین بارش، سیل و سیلاب نقاط مختلف شهری و اراضی کشور را در برگرفته و خسارتهای جانی و مالی فراوانی برجا میگذارد.
دیدگاه شما