معروفترین اندیکاتورها عبارتند از مووینگ اوریجها (MA)، بولینجربند(BB)، HMA و FRACTAL؛ همچنین معروفترین اسیلاتورها عبارتند از استوکستیک، RSI، MACD وCCI .
کتاب از رسم نمودار تا طراحی داشبورد در اکسل ۲۰۱۶
کتاب از رسم نمودار تا طراحی داشبورد در اکسل ۲۰۱۶ شامل هفت فصل میباشد که در فصل اول آن اجزاء گزارش ارائه شده است و در فصل دوم آن مفاهیم پایه در نمودارها مورد بررسی قرار گرفته است و در فصل سوم و چهارم نمودارهای پایه و پیشرفته توضیح داده شده است. به دنبال آن در فصل پنجم به توضیح استفاده از کنترلرها در نمودار پرداخته شده است و در فصل ششم به اختصار در مورد داشبورد و روشهای رسم آن پرداخته شده است و در نهایت در فصل هفتم نکات کلیدی در رسم نمودار توضیح داده شده است.
نویسنده
امید معتمدی
جهت سفارش دهی، تماس با شماره ۰۹۹۰۵۴۴۴۳۰۲
درباره کتاب از رسم نمودار تا طراحی داشبورد در اکسل ۲۰۱۶
ارائه گزارشات دورهای یکی از مهمترین مسئولیتهای کارشناسان و مدیران میانی در هر سازمان است که ارائه آن عموماً سخت و زمانبر است. در این راستا از روشها و ابزارهای نکات کلیدی نمودار میلهای متعدد جهت گزارشدهی استفاده میشود که از این بین نرمافزار اکسل به عنوان معروفترین نرمافزار صفحه گسترده، بیشترین کاربرد را دارد.
نرمافزار اکسل در سه حوزه ثبت اطلاعات، تحلیل اطلاعات و ساخت گزارشات پیشرفته مورد استفاده قرار میگیرد و در تمامی سطوح سازمانی قابل استفاده است که در این کتاب حوزه سوم آن و نحوه ایجاد گزارشات پیشرفته از طریق نمودارها و گیجهای گرافیکی آموزش داده شده است به گونهای که خواننده بعد از مطالعه این کتاب به راحتی میتواند گزارشات مورد نیاز مدیران بالا دستی خود را به سادگی و با ظاهری جذاب ایجاد نماید.
کتاب پیش رو از هفت فصل تشکیل شده است که در فصل اول به مقدمهای مختصر در مورد گزارشات و نمودارها پرداخته شده است. سپس در فصل دوم کتاب مفاهیم پایه نمودارها در اکسل، اجزای نمودارها و تنظیمات عمومی نمودارها مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل سوم هر گروه از نمودارهای اکسل به صورت مجزا مورد بررسی قرار گرفته است و اجزای نمودار و نحوه تنظیمات آن برای هر نوع نمودار توضیح داده شده است.
فصل چهارم کتاب مربوط به ترکیب دو یا چند نمودار میباشد که منتج به نمودارهای پیشرفته و گیجهای گزارشدهی میشود.
در فصل پنجم از کتاب به بررسی کاربرد ابزارهای کنترل کننده در نمودارها پرداخته شده است که با استفاده از آنها میتوان نوع دادههایی که میخواهیم بر روی نمودار نمایش دهیم و نحوه نمایش دادهها را کنترل نمود.
فصل ششم از کتاب به توضیح داشبوردهای مدیریتی و نحوه تهیه آن با استفاده از اکسل پرداخته شده است و در نهایت در فصل هفتم از کتاب توضیحات تکمیلی و بایدها و نبایدها در هر نوع نمودار توضیح داده شده است.
لازم به ذکر است که توضیحات آورده شده در سه فصل اول کتاب با هدف آشنایی با بخشها و اجزای مختلف نمودارها آورده شده است و نمودارهایی که در این بخشها به عنوان نمودار نهایی آورده شده است تمام اصول ایجاد نمودار بهینه در آن رعایت نشده است ولی در فصلهای بعدی کتاب مخصوصاً فصل آخر در مورد بایدها و نبایدها در مورد نمودارها آموزشهای لازم ارائه شده است.
در این کتاب فرض شده است واحد مالی یک کارخانه تولیدی میخواهد گزارش عملکرد از حوزههای مختلف مالی برای دورههای زمانی متفاوت را با استفاده از نمودارهای موجود در اکسل ارائه دهد، لذا هر قسمت آموزش با توضیح گزارشی که واحد مالی میخواهد ارائه دهد شروع میشود و به دنبال آن نمودار مناسب برای آن گزارش پیشنهاد میشود و در نهایت نحوه رسم آن نمودار آورده شده است. لذا در تمامی بخشهای کتاب از مثالهای واقعی استفاده شده است که در طول کار ممکن است با آن مواجه شویم.
فایل اکسل تمامی مثالها آورده شده در کتاب در سایت WWW.ExcelEngineer.ir موجود است و کاربران میتوانند در بخش کتاب «از رسم نمودار تا طراحی داشبورد در اکسل ۲۰۱۶» فایلهای اکسل را دانلود کنند و استفاده نمایند.
بیشک هیچ کتابی فاقد ایراد نیست، لذا از تمامی عزیزان درخواست میشود در صورت مشاهده ایراد در کتاب یا به منظور ارائه پیشنهاد از طریق آدرس پستی [email protected] با مؤلف کتاب مکاتبه داشته باشند.
آموزش انواع تحلیل Technical در بورس و فارکس
میتوان گفت پرایس اکشن پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. در معامله گری به سبک پرایس اکشن، تریدر تنها از داده های نمودار قیمت برای تعیین نقاط ورود و خروج خود به معامله استفاده می کند. برای کار با استراتژی price Action نیازی به اندیکاتورها نداریم، در نتیجه تاخیر ارسال سیگنالها روی تصمیم گیری ما اثر نمی گذارد.
انواع تحلیل Technical
پرایس اکشن Price Action به معنی عملکرد قیمت یا حرکات قیمت است. معامله گری به سبک پرایس اکشن به این صورت است که تریدر یا معامله گر تنها از داده های قیمت در تحلیل بازار و تعیین معاملات خود استفاده می کند. در این روش معامله گر کاری به ابزارهای جانبی مثل نمودارهای اندیکاتور و اسیلاتور ندارد. پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال، به عنوان پایه و اساس محسوب می شود. اگرچه آموزش پرایس اکشن فارکس و بورس، کمی زمان بر بوده و نیاز به تمرین بیشتری دارد، اما در نهایت بسیار ساده تر و عملی تر از روش های دیگر است.
نکات کلیدی انواع تحلیل Technical براساس سایت Investopedia
1-price Action به حرکت صعودی (رو به بالا) و حرکت نزولی (رو به پایین) قیمت اشاره دارد که در طی زمان بصورت طبیعی بر روی چارت بروکر شما تشکیل شده است. در مرحله اول نیاز است که مفهوم روند صعودی و نزولی را درک کنید.
2- برای قابل فهم تر شدن روند در price action، باید از نمودارهایی با نماهای ظاهری مختلف استفاده کرد. نمودار خطی ، نمودار شمعی و نمودار میله ای.
3- اجزای سازنده تحلیل تکنیکال و الگوهای نمودار از price Action گرفته می شوند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک که از آن برای پیش بینی معاملات آینده استفاده می شود، از طریق پرایس اکشن محاسبه می شوند.
برای دریافت 20 درصد بونوس بر روی ثبت نام در آمارکتس کلیک کنید و در بروکر رگوله شده ثبت نام نمایید.
نحوه معامله با انواع تحلیل Technical
برای آموزش price Action، ابتدا باید با چند مفهوم مقدماتی آشنا شویم :
1-خطوط حمایت و مقاومت: که به زبان ساده همان حداکثر و حداقل قیمت در یک تایم فریم مشخص مثلا هفتگی یا روزانه در نمودار قیمت است.
2-خطوط روند: از اتصال کف ها و سقف های قیمت به یکدیگر روند بازار مشخص میشود که تغییرات قیمت و وجود شکست ها شناسایی می شود.
پیشنهاد میکنیم جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد ماهیت حمایت و مقاومت و خطوط روند ؛ مطالب آموزشی « آموزش سطوح حمایت و مقاومت » و «تشخیص روند بازار» را در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
3- الگوهای کندل استیک: آرایش کندل ها در کنار هم می تواند تریدر را در پیش بینی تغییرات قیمت کمک کند. مثلا کندلهای با شادو بلند ، فشار شدید خریداران یا فروشندگان را نشان می دهد و اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
شروع به کار با استراتژی انواع تحلیل Technical
برای شروع ابتدا باید یک نمودار قیمت، بدون هرگونه ابزار، یا اندیکاتور اضافه را درنظر بگیریم. معمولا نمودارهای شمعی ژاپنی به خاطر حجم زیادی از اطلاعات قابل نمایش، کاربرد بیشتری دارند. کندل های نزولی و صعودی باید در نمودار مشخص باشند. سپس محدوده های حمایت و مقاومت را رسم می کنیم. سپس خط روند اصلی بازار را میکشیم .میبایست با تحلیل اطلاعاتی از جمله : محدوده قیمت ها، سقف ها و کف های قیمت ، الگوهای شمعی، شکست یا تایید خط روند، حرکت بعدی بازار را مشخص کرده و نقطه ورود خود را به معامله مشخص کنیم.
نکات کلیدی انواع تحلیل Technical
1- به جای در نظر گرفتن یک خط افقی سویینگ (حمایت و مقاومت)، باید یک رنج یا محدوده سویینگ در نظر بگیرید. با این روش بسیاری از نویزهای موجود در بازار را حذف کرده و به تحلیل واقعی تری دست می یابید. مطابق با عکس زیر:
2- تجزیه و تحلیل کف ها و قله ها بسیار مهم هستند. نحوه و روند تغییرات و همینطور محل بالاترین قله ها و… مواردی هستند که باید به آنها توجه کنید.
3- به قیمتی که در آن وارد معامله می شوید، بسیار دقت کنید. هر معامله گری روشی برای ورود دارد. مثلا با ترسیم محدوده سویینگ و تعیین نقاط عرضه و تقاضا پیش بینی مطمئن تری برای ورود به معامله داشته باشید.
4- نمودار قیمت و وضعیت کندل ها یک سری اطلاعات نسبی به شما می دهد. از آن به عنوان یک الگوی قالبی استفاده نکنید. سعی کنید مفهومی عمل کنید و همیشه آخرین کندل ها را با کندل های قبلی خود مقایسه کنید.
5- اندازه شاخک ها، شدوهای صعودی و نزولی، نسبت بین شاخک و بدنه و موقعیت بدنه کندل ؛ چهار عامل کلیدی در تحلیل صحیح نمودار قیمت هستند.
6- ساعت بروکر و زمان بسته شدن کندل تاثیری روی تحلیل ندارد، اگرچه در ظاهر تایم فریم های مختلف تفاوت هایی را با هم نشان می دهند.
7- بازارهایی را انتخاب کنید که الگوهای پرایس اکشن صحیحی در آنها مشاهده شود و نوسانات غیرمنطقی نداشته باشند.
مزایا و معایب انواع تحلیل Technical
پرایس اکشن یک سیستم بسیار منطقی است، تریدرها برای تعیین نقاط ورود و خروج در این سیستم از قوانین کاملا واضح و مشخصی استفاده می کنند. بهترین بخش این استراتژی عدم نیاز به استفاده از اندیکاتورها است. این یعنی ترید راحت تر و با محدودیت کمتر. علاوه بر اینکه اندیکاتورها ممکن است گاهی با توجه به نوع سهم و حرکت آن اطلاعات غلط به ما بدهند و اینکه سیگنال های اندیکاتورها عموما با تاخیر ارسال می شوند.
البته معامله گری به سبک پرایس اکشن معایبی هم دارد. اول اینکه آموزش مفاهیم پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد. باید استراتژی ها را به صورت عملی پیاده کنید و نقاط قوت و ضعف آنها را شناسایی کنید. در تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن شما مسئول کامل تصمیم گیری های خود هستید. حتی تحلیل دو تریدر از یک نمودار قیمت می تواند متفاوت باشد. در عین حال الگوها گاهی اوقات درست از آب در نمی آیند، در واقع برای تایید گرفتن از الگو باید به آن فرصت بدهید. اتوماتیک کردن استراتژی Price Action دشوار است و اگر بخواهید از ربات های معامله گر استفاده کنید، پیدا کردن یک استراتژی Price Action سازگار با آن دشوار خواهد بود.
در مجموع می توانیم بگوییم اگرچه پرایس اکشن یک استراتژی کامل است، اما آموزش پرایس اکشن در بورس و فارکس، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد و در نهایت سبک بهتری از معامله را پیش روی شما قرار می دهد.
انواع نمودار و کاربرد هریک از آنها برای نمایش اطلاعات
برای تجزیهوتحلیل مؤثر و ارائهی نتایج، ممکن است مجبور باشید دادههای زیادی را بررسی کنید. هنگامی که چندین منبع داده را مدیریت میکنید، حجم دادهها میتواند بسیار زیاد شود و این امر ممکن است شما را سردرگم و کلافه کند. در این شرایط بهتر است بدانید که چه دادههایی مهمند و باید پیگیری شوند. همچنین، باید بدانید که چگونه میتوانید دادهها را بصریسازی و تجزیهوتحلیل کنید تا از آنها اطلاعات کلیدی و عملی را به دست آورید. مهمتر از همه، اگر میخواهید از این نتایج و دادهها به طور کارآمد گزارش تهیه کنید، این مطلب ۱۰ نوع از کاربردیترین انواع نمودار و نکات استفاده از آنها را به شما ارائه میدهد تا از آنها بهره ببرید.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
۱۰ مورد از پرکاربردترین انواع نمودارها
حال ۱۰ مورد از انواع مختلف نمودار را بررسی میکنیم. به طور کلی محبوب ترین انواع نمودارها شامل موارد زیر هستند:
- نمودارهای ستونی (Column charts)؛
- نمودارهای میلهای (Bar charts)؛
- نمودارهای دایرهای (Pie charts)؛
- نمودارهای دوناتی (Doughnut charts)؛
- نمودارهای خطی (Line charts)؛
- نمودارهای مساحت (Area charts)؛
- نمودارهای پراکندگی (Scatter charts)؛
- نمودارهای عنکبوتی یا راداری (Spider/ Radar charts)؛
- نمودار گِیج یا عقربهای (Gauge charts)؛
- نمودارهای مقایسهای (Comparison charts).
در ادامه تصویر انواع نمودارهای بالا را آوردهایم.
یکی از بزرگترین چالشها انتخاب مؤثرترین و مناسبترین نوع از انواع نمودار برای کار مورد نظرتان است. به طور کلی اگر میخواهید مناسبترین نوع از انواع نمودار را انتخاب کنید، باید تعداد کل متغیرها، نقاط داده و بازهی زمانی دادههای خود را در نظر بگیرید.
هر نوع از انواع نمودار مزایای خاص خود را دارد. به عنوان مثال نمودارهای پراکندگی برای نشان دادن روابط بین عوامل یا مفاهیم مختلف سودمند هستند، در حالی که انواع نمودار خطی برای نشان دادن روندها مناسبترند.
۱. نمودارهای ستونی، از انواع نمودار
نمودارهای ستونی (Column chart) برای مقایسهی حداقل یک مجموعه از نقاط داده مؤثرند. محور عمودی، که به عنوان محور Y نیز شناخته میشود، اغلب برای نشان دادن مقادیر عددی استفاده میشود و محور X در خط افقی یک دوره یا دستههایی را به نمایش میگذارد که مقایسه میشوند.
به طور معمول نقاط داده در نمودارهای ستونی در این انواع هستند: گل، درختچه، خوشهای، انباشته و درختی، که با استفاده از این انواع نقاط داده در رنگهای مختلف میتوانید روندها را پیدا کنید. نمودار ستونی خوشهای به طور ویژه در نمایش و تجزیهوتحلیل چندین مجموعه از دادهها سودمند است. با نمودارهای ستونی انباشته، میتوانید درصد خاصی از دادههای کلی را به سرعت بررسی کنید.
۲. نمودارهای میلهای
نمودارهای میلهای (Bar chart) یک نوع دیگر از انواع نمودار است و برای نکات کلیدی نمودار میلهای مقایسهی مفاهیم و درصد در بین عوامل یا مجموعهی دادهها سودمند واقع میشوند. کاربران در این نوع از انواع نمودار میتوانند گزینههای متفاوتی را برای پاسخدهندگان خود تعیین کنند، به عنوان مثال فروش سالانه یا سه ماهه. مشاهده میکنید که نمودارهای میلهای شبیه به نمودارهای ستونی است که در محور X آن قرار دارد.
اگر مطمئن نیستید که چه موقع از نمودارهای میلهای استفاده کنید، باید درمورد نوع خاص دادههای اصلی و ترجیح شخصی خود تصمیم بگیرید. معمولا در مقایسه با انواع دیگر نمودار که در ادامه ذکر میکنیم، نمودارهای میلهای برای نمایش و مقایسهی مجموعههای گستردهی دادهها یا اعداد بهترند.
۳. نمودارهای دایرهای، از انواع نمودار
نمودارهای دایرهای (Pie chart) برای نشان دادن و تفکیک نمونهها در یک بُعد مفیدند. این نمودار به شکل یک دایره است تا رابطهی بین دستههای اصلی و زیر مجموعهی دادههای شما را به نمایش بگذارد. بهتر است هنگام کار با گروههای طبقهبندی شدهی دادهها، یا زمانی که میخواهید تفاوتهایی را بر اساس یک متغیر واحد در بین دادهها نشان دهید، از این نوع از انواع نمودار استفاده کنید.
در واقع شما میتوانید هر گروه دادهی نمونه را در دستههای مختلف، به عنوان مثال جنسیت یا گروههای سنی مختلف، تجزیه کنید. برای پروژههای تجاری میتوانید از نمودارهای نوع دایرهای برای نشان دادن اهمیت یک عامل خاص بر دیگر عوامل بهره ببرید. با این حال برای تجزیهوتحلیل چندین مجموعه دادهی مختلف باید از نمودارهای ستونی کمک بگیرید.
۴. نمودارهای دونات یا حلقهای
نمودارهای حلقهای (Doughnut chart) یکی دیگر از انواع نمودار هستند که از نظر مساحت موجود در مرکز برش بسیار به نمودارهای دایرهای شباهت دارند. نمودارهای نوع حلقهای دارای چندین مولفه از جمله تقسیم بخشها و معنای قوس یک بخش جداگانه هستند. این نوع از انواع نمودار برای تبیین رابطه بین نسبت گروههای مختلف داده مناسبند. کاربران در این حالت میتوانند بر نسبت برشها با یکدیگر تمرکز کنند. این نوع از انواع نمودار از طریق فضای خالی میانیشان جزئیات بیشتری را نسبت به نمودارهای دایرهای پوشش میدهند.
۵. نمودارهای خطی
نوع بعدی از انواع نمودار، نمودار خطی (Line chart) است که برای توضیح روند در طی زمان استفاده میشود. محور عمودی همیشه مقدار عددی، و محور X عوامل مرتبط دیگری را نشان میدهد. نمودارهای خطی را میتوان با نشانگرها به شکل حلقه، مربع یا شکلهای دیگر نشان داد.
نمودارهای خطی به اندازهی انواع دیگر نمودارها رنگارنگ نیستند، اما کاربران بهآسانی میتوانند روند مجموعهای از دادهها را در یک دورهی خاص مشاهده کنند. همچنین با این نوع از انواع نمودار میتوانید روند چندین گروه دادهی مختلف را نیز با یکدیگر مقایسه کنید. مدیران یا رهبران مالی ممکن است از نمودارهای خطی برای اندازهگیری و تجزیهوتحلیل روندهای بلند مدت در فروش، دادههای مالی یا آمار بازاریابی استفاده کنند.
۶. نمودارهای مساحتی، از انواع نمودار
نمودارهای مساحتی (Area chart) که یک نوع دیگر از انواع نمودار هستند، بسیار شبیه به نمودارهای خطیاند، اما مانند موارد قبلی طرحبندی واضحی ندارند. این مورد از انواع نمودار برای نمایش دادن روند در طی یک دوره برای یک یا نکات کلیدی نمودار میلهای چند دستهبندی یا تغییرات بین چندین گروه از دادهها ایدئال است. نمودارهای مساحتی دارای دو نوع اصلی هستند: نمودار مساحتی انباشته و نمودار مساحتی تکمیل شده. هر دو نوع میتوانند ماهیت مجموعه دادههای انتخاب شده شما را نشان دهند.
۷. نمودارهای پراکندگی
نوع بعدی از انواع نمودار، نمودارهای پراکندگی (Scatter chart) هستند که برای تحلیل چگونگی قرارگیری اهداف مختلف در اطراف موضوع اصلی و ابعاد مختلف آنها، بیشترین کاربرد را دارد. به عنوان مثال شما میتوانید به سرعت انواع محصولات را بر اساس بودجه و قیمتهای فروش مقایسه کنید. نمودارهای پراکندگی مولفههای مختلفی دارند: نشانگرها ، نقاط و خطوط مستقیم. همهی این مولفهها میتوانند واحد دادههای متفاوتی را نشان داده و به هم مرتبط کنند. شما میتوانید نمودار پراکندگی را فقط با نشانگرها یا خطوط ترسیم کنید. به طور کلی نشانگرها برای نقاط دادهی کوچک و خطوط برای نقاط دادهی بزرگ بهتر هستند.
این نوع از انواع مختلف نمودار دارای نقاط مشابهی با نمودارهای خطی هستند، زیرا هر دو از محورهای عمودی و افقی برای نشان دادن نقاط دادهی مختلف استفاده میکنند. اما نمودار پراکندگی همچنین میتواند میزان تفاوت یک متغیر را با دیگری نشان دهند که به عنوان همبستگی شناخته میشود. همبستگیها میتوانند مثبت، منفی یا برابر با صفر باشند. به عنوان مثال میانگین مثبت به این معناست که دادهها در بیشتر اوقات به طور همزمان بر اساس زمان افزایش مییابند.
۸. نمودارهای عنکبوتی یا رادار، از انواع نمودار
نمودارهای عنکبوتی (Spider chart) که یکی دیگر از انواع نموار هستند، به عنوان نمودارهای نکات کلیدی نمودار میلهای وب، ستارهای یا نمودارهای قطبی نیز شناخته میشوند. اگر مجموعهی بزرگی از گروههای مختلف داده دارید، استفاده از نمودارهای عنکبوتی بهتر از نمودارهای ستونی به حساب میآید. نمودار رادار در بین انواع نمودار دوبعدی برای نمایش چندین گروه داده برای حداقل سه متغیر در محورها مفید است.
مدیران منابع انسانی معمولا برای بررسی الگوی مهارت گروههای مختلف کارمندان و عملکرد شغلی آنها از این نوع از انواع نمودار استفاده میکنند. علاوه بر این مدیران محصول در آیتی (IT) یا سازمانهای تجاری نیز میتوانند از چنین نمودارهایی برای مقایسهی محصولات مختلف از منظر طیف گستردهای از ویژگیها استفاده کنند، مانند نشان دادن مجموعهای از وسایل برقی مختلف هوشمند بر اساس کیفیت، باتری، ظاهر و پردازندههای آنها به گونهای که مصرفکنندگان بتوانند بهراحتی و بهسرعت بهترین گزینه را بر اساس اولویتهای خود برگزینند. در ادامه به چند مورد دیگر از انواع نمودار میپردازیم.
۹. نمودار گیج یا عقربهای
عوامل درنمودار گیج (Gauge) به عنوان مقدارهای مجزا نشان داده میشوند. چنین شاخصهایی معمولا از رنگ قرمز برای پیام اشتباه یا سبز برای موارد صحیح استفاده میکنند. این نوع از انواع نمودار برای نمایش چند شاخص کلیدی عملکرد (KPI)، به ویژه برای برنامههای تجاری، ایدئال هستند. بنابراین این نوع از انواع نمودار معمولا توسط مدیران یا کارفرمایان برای تکالیف جاری استفاده میشود.
مزیت اصلی نمودارهای گیج، نشان دادن میزان پیشرفت در یک هدف است و با نشان دادن عاملی مانند KPI ؛ با ارزیابی تکموردی جزئیات را به گونهای آشکار میکند که درک آن آسان باشد. با این حال یکی از نقاط ضعف این نوع از انواع نمودار محدودیت آن در نشان دادن بیش از یک نقطه داده است. در این حالت نمودار ستونی انتخاب بهتری محسوب میشود.
۱۰. نمودارهای مقایسهای
نمودارهای مقایسهای (Comparison charts)، که به عنوان نمودارهای خوشهای نیز شناخته میشوند، به طور معمول برای مقایسهی حداقل دو شی، واحد یا گروههای داده استفاده میشوند. این نمودار میتواند مقایسهای بصری از جزئیات کیفی و کمی بین دو یا چند چیز ارائه دهد. نمودارهای مقایسهای انواع مختلفی دارند، از جمله مقایسهی بین مؤلفهها، موارد، سریهای زمانی، همبستگیها و توزیع فراوانیها. هدف اصلی نمودارهای مقایسهای نشان دادن نمایی کلی از احتمالات در شرایط مختلف است.
مثالی برای استفاده از نمودارهای مقایسهای
نمودارهای مقایسهای در مباحث تحقیق و فرایند تصمیمگیری برای موضوعات تجاری و علمی نقش پررنگی ایفا میکنند. تصمیمگیرندگان سازمانهای بزرگتر ممکن است برای تجزیهوتحلیل پیشرفت گروههای دادههای مختلف و دادههای رقبا در طی زمان، به مقایسهی جامع و با جزئیات بیشتر نیاز داشته باشند.
نکاتی برای استفاده از انواع نمودارها و چارتها
در این مطلب ۱۰ نوع از بهترین نمودارهای معمول در زندگی روزمره و کاربردهای آنها را بررسی کردیم. در ادامه میتوانید طرحی کلی از مهمترین نکات مربوط به انواع نمودار را مشاهده کنید.
- مقادیر داده: شما باید هرگونه جزئیات اضافی مانند رنگ، متن یا خط را از نمودارهای خود حذف کنید. سعی کنید یک نمودار واحد را ساده، یا آن را به دو یا چند نمودار جداگانه تقسیم کنید. متغیرهای موجود در نمودار شما باید مستقیما به واحدهای عددی گروههای دادهی شما متصل شوند؛
- ساختار: اطمینان حاصل کنید که نمودارهای شما مقایسههای واضح و آسانی برای خواندن ارائه میدهند. بنابراین باید مجموعه دادههای خود را بر اساس مقادیر منتخب خود به ترتیب واضحی بچینید؛
- شاخصها (ایندیکاتور): شاخصها برای برجسته کردن پروژه های شما بسیار مهم هستند. برای جلوگیری از جستوجوی غیرمستقیم، برچسبها را روی خطوط ، نوار و بخشهای مناسب خود در نمودارها قرار دهید؛
- رنگها و محورها: سعی کنید دستهبندیهای رنگ نمودارهای خود را سادهتر کنید. در دستههای یکسان از همان رنگ در تناژهای متفاوت کمک بگیرید. در نمودارها برای محورها یا برچسبهای یکسان از الگوی رنگی یکسانی استفاده کنید. و اگر نمیتوانید رنگها را در نمودارهای چاپی خود به وضوح ببینید، باید رنگهای موجود را تغییر دهید.
خلاصه
استفاده از نمودار میتواند بررسی اطلاعات و دادههای پیچیده را سادهتر کند. با دیدن یک نمودار به راحتی میتوان به بسیاری از ویژگیهای مجموعهای از اطلاعات و دادهها پی برد. نمودارها اطلاعات عددی و آماری را بهصورت منظم نشان میدهند. در این مطلب انواع نمودار را بررسی کردیم. اگر هنوز هم سؤالی درمورد انواع نمودارها دارید، میتوانید با ما در میان بگذارید.
با ساختن یک رزومه حرفهای، برای استخدام در بهترین فرصتهای شغلی اقدام کنید.
تحلیل تکنیکال در بورس
هدف اصلی تمام افرادی که در بازارهای مالی فعالیت میکنند، پیشبینی قیمتهاست. به همین منظور هر ساله روشها و متدهای متفاوت و جدیدی، برای پیشبینی روند قیمتها به وجود میآید. به طور معمول تحلیل قیمت سهام به دو روش کلی صورت میگیرد، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. به پیشبینی قیمت سهام مختلف با استفاده از روشهایی که پایه و اساس آن رفتار گذشته قیمت و روند سهام است، تحلیل تکنیکال میگویند. این تحلیل در تمامی بازارهای مالی جهان از فارکس و بیتکوین و طلا گرفته تا نفت و بازار بورس تهران قابل پیاده سازی میباشد. فعالان بازارهای مالی در سراسر جهان در کنار آموزش بورس از این روشها برای کسب سود بیشتر استفاده میکنند.
اصول پایه و اولیه تحلیل تکنیکال
برای شرح خلاصهای جامع از اصول اولیه تحلیل تکنیکال، ضروری است که سه نکته کلی زیر را در نظر داشته باشیم.
- همه نکات و جزئیات در قیمت یک سهم دیده میشود.
اخبار مثبت و منفی در مورد سهام، مشکلات و موارد مهم اقتصادی و جو جامعه، تاثیر خود را مستقیما روی قیمت سهام میگذارند و ما را متوجه شرایط به وجود آمده میکنند.
- همه قیمتها طبق روند مشخص و معینی حرکت میکنند.
تمامی روندهای به وجود آمده به نحوی با روندهای گذشته هماهنگ و همراه هستند. این روندها نمیتوانند بدون نظم و نامرتب به هر سمتی حرکت کنند
- تاریخ همیشه تکرار میشود.
این جمله به این معناست که اغلب فعالان بورس، تمایل دارند تا واکنشهایی مطابق با زمان گذشته داشته باشند؛ بنابراین روندهای به وجود آمده به مرور زمان تکرار خواهند شد.
الگوهای قیمتی چیست؟
الگوهای قیمتی در واقع اشکال خاصی از نمودار سهام هستند که بعد از تشکیل آنها، افراد میتوانند روند قیمتی را با درصد قابل قبولی حدس بزنند. از مهمترین الگوهای قیمتی میتوان به الگوی برگشتی، الگوی پرچم و الگوی سر و شانه اشاره کرد.
روند چیست؟
یکی از کلیدیترین نکات برای یادگیری تحلیل تکنیکال، شناخت درست روندها میباشد. روندها به طور کلی به سه دسته زیر تقسیم میشوند.
- روند صعودی و مثبت: هرگاه در نمودار یک سهم، درهها به صورت متوالی، هر یک بالاتر از دره قبلی قرار گرفتند. همچنین قلهها هم به همین منوال، به طور متوالی، یکی پس از دیگری به سمت بالا حرکت کردند، روندی شکل خواهد گرفت که به آن روند صعودی و مثبت میگویند. معمولا برای شناسایی یک روند، حداقل سه قله و سه دره متوالی را در نظر میگیرند؛ اما برای اطمینان بیشتر، میتوان این تعداد را افزایش داد. برای انجام دقیق این کار، قلهها و درهها را با استفاده از یک خط اریب به یکدیگر وصل میکنند؛ اگر این خط بدون برخورد به نمودار و به صورت صعودی قرار گرفت، یعنی روند را درست شناسایی کردهایم.
قله: سقف قیمتی در هر نوسان
دره: کف قیمتی در هر نوسان
- روند نزولی یا منفی: روند نزولی، درست برعکس شده همان روند صعودی است؛ به این صورت که اگر در نمودار یک سهم، قلهها به صورت متوالی از یکدیگر پایینتر بوده و درهها نیز به همین منوال باشند، این روند یک روند نزولی خواهد بود.
- روند خنثی یا بدون تغییر و رنج: در این نمودارها هیچ صعود یا نزول ممتدی دیده نمیشود. قلهها و درهها یا در یک راستا بدون شیب قرار دارند یا به صورت یکی در میان بالا و پایین میروند.
خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
فعالان بازار با توجه به گذشته نمودار و همچنین شرایط تغییر روند قیمتی قبل، اجازه صعود یا سقوط بیش از حد را به سهام نمیدهند. به این موضوع خطوط حمایت و مقاومت محدودههای قیمتی میگویند.
خط حمایت:
به محدوده قیمتی گفته میشود که قیمت یک سهم به میزان کافی سقوط کرده است و حالا دارای یک قیمت جذاب برای خرید است. در گذشته نیز قیمت سهم وقتی به این حد رسیده است، سقوطش متوقف شده و شروع به بالارفتن کرده است. پس با توجه به این شرایط تقاضا در این نماد بالارفته و اصطلاحا با حمایت بازار مواجه میشود.
خط مقاومت:
به محدوده قیمتی گفته میشود که قیمت یک سهم به نهایت ممکن خود رسیده است و از نگاه سرمایه گذاران دیگر هیچ جذابیت و ارزشی برای خرید ندارد. در این چنین شرایطی، قیمت برای فروشندگان جذاب خواهد بود و با بالا رفتن میزان عرضه، قیمت سهم وارد دور سقوط شده و اصطلاحا با مقاومت بازار روبرو خواهد شد.
سقف تاریخی، کف تاریخی و قیمت گذشته هر سهم میتواند یکی از معتبرترین و واضحترین خطوط مقاومت و حمایت بازار در تحلیل تکنیکال باشد. خطوط حمایت و مقاومتی که فعالان بازار به آن واکنش نشان میدهند.
انواع نمودار های قیمتی
در تحلیل تکنیکال از نمودارهای قیمتی متفاومتی استفاده میشود که هر کدام از آنها اطلاعات مهمی را به ما میدهند. انواع نمودارهای قیمتی عبارتند از:
نمودار خطی
سادهترین نمودار، نمودار خطی است. در این نمودار قیمتهای آخرین معاملات به وسیله یک خط به یکدیگر وصل میشوند و نوسان قیمتی را نشان میدهد.
نمودار میلهای
این نمودار کاربرد بیشتری نسبت به نمودار خطی داشته و اطلاعاتی شامل قیمت باز شدن و بسته شدن سهم، قیمت اولین معامله و آخرین معامله را به ما ارائه میدهد؛ اما کار با این نمودار به دلیل نداشتن رنگ و حجم در میلهها، تا حدودی دشوار بوده و تحلیل سختتری دارد.
نمودار کندل استیک یا شمع ژاپنی
این نمودار تمام اطلاعاتی که نمودار میلهای نشان میدهد را دارد با این تفاوت که شما میتوانید رنگ شمعها را تغییر داده و صعودی یا نزولی بودن آن را به راحتی تشخیص دهید. همچنین شمعها به دلیل نوع خاص نمایششان، به راحتی قابل تحلیل میباشند و مشکلات نمودار میلهای را ندارند. به طور خلاصه محبوبترین نمودار در تحلیل تکنیکال، نمودار کندل استیک است. علاوه بر همه این موارد نمودارهای کندل استیک دارای الگوهای تحلیل بسیار قوی در تحلیل تکنیکال میباشند. الگوهایی که هر کدام از آنها به تنهایی اطلاعات زیادی را در اختیار ما قرار میدهند. اطلاعاتی از قبیل الگوهای دوجی، ساندویچ و چکش.
اندیکاتورها و اسیلاتورها
اسیلاتور به معنای نوسانگر یا نوسان ساز و اندیکاتور نیز به معنای نشانگر یا شاخص میباشد.
اندیکاتورها و اسیلاتورها در واقع ابزارهایی هستند که با استفاده از ریاضی و فرمولهای خاص آن، اطلاعات بسیار مفیدی را نسبت به روند سهم و آینده آن به ما ارائه میدهند. اسیلاتورها و اندیکاتورها دو مفهوم جدا از هم نیستند و جالب است بدانید که اسیلاتورها زیر مجموعه اندیکاتورها میباشند. معمولا در تحلیل تکنیکال، اسیلاتورها و اندیکاتورها نقش بسزایی در گرفتن سیگنالهای خرید و فروش سهام دارند. اندیکاتورها به دو صورتِ روی نمودار و زیر نمودار نمایش داده میشوند.
معروفترین اندیکاتورها عبارتند از مووینگ اوریجها (MA)، بولینجربند(BB)، HMA و FRACTAL؛ همچنین معروفترین اسیلاتورها عبارتند از استوکستیک، RSI، MACD وCCI .
البته این نکته را هم نباید از خاطر برد که اتکای تمام و کامل به اسیلاتورها و اندیکاتورها کار اشتباهی است و میتواند باعث ضررهای هنگفتی بشود؛ چرا که آنها تنها یک تایید یا پیشبینی از روندها هستند. برای تعیین اندازه روند و اعتبار آن باید از روشهای دیگر تحلیل تکنیکال نیز استفاده کرد.
فیبوناچی
یکی از معروفترین قواعد و نسبتهای ریاضی، نسبتهای معروف فیبوناچی میباشند. این اعداد توسط ریاضیدان بزرگ ایتالیایی، «لئوناردو فیبوناچی» کشف شدند. در این سری، اعداد دارای نسبتهای مشخصی میباشند؛ به این صورت که هر عدد 1.618 برابر عدد قبل خود و هر عدد 0.618 برابر عدد بعد خود میباشد. این اعداد در جای جای طبیعت و هستی کارایی و قدرت خود را نشان دادهاند حتی در معاملات فعالان بازار سرمایه نیز دیده میشوند.
به همین دلیل انواع مختلف ابزار فیبوناچی وارد تحلیل تکنیکال شد. سادهترین ابزار فیبوناچی اصلاحی به این صورت است که خطوطی با ضرایب 0، 0.236، 0.382، 0.5، 0.618، 0.763 و یک را روی نمودار ایجاد میکنند. به صورت خلاصه قیمت هر سهم با احتمالهای خوبی نسبت به این خطوط واکنش نشان خواهند داد.
ایچیموکو
یکی دیگر از ابزارهای بسیار قدرتمند تحلیل تکنیکال، ابزار ایچیموکو میباشد. با این که ایچیموکو در دسته اندیکاتورها قرار میگیرد، اما به دلیل اطلاعات زیاد و مفیدی که از آن حاصل میشود، به عنوان یک سیستم و استراتژی معاملاتی خوب شناخته و تایید میشود. به طور خلاصه، ایچیموکو از پنج قسمت مجزا به نامهای تنکنسن، کیجونسن، سنکوA، سنکوB و چیکو(چیمو) تشکیل شده است.
از هر کدام این قسمتها، اطلاعات جداگانه و موثری بدست میآید. به عنوان مثال در تحلیل پیشرفته ایچیموکو به ترکیب سنکوA و سنکوB، ابر کومو گفته میشود که اطلاعات فراوانی را راجع به خطوط حمایت و مقاومتی در اختیار ما قرار میدهند.
موجهای الیوت
نظریه موجها الیوت اولین بار توسط «راف نلسون الیوت» مطرح شد. او معتقد بود که روندهای بازار که خود تشکیل موج میدهند، همیشه از رفتار خاصی پیروی کرده و طبق آنها عمل میکنند. مبحث موجهای الیوت بسیار مفصل و گستره است اما اگر بخواهیم صرفا اشاره کوتاهی به آن داشته باشیم باید بگوییم که امروزه در تحلیل تکنیکال، موجها به دو دسته کلی انگیزشی و اصلاحی دسته بندی میشوند.
موجهای انگیزشی به موجهای روند دار که صعودی یا نزولی بازار هستند، گفته میشود. این موجها معمولا شامل پنج موج کوچک میشوند. در این پنج موج، سه موج در جهت حرکت و دو موج در خلاف جهت حرکت اصلی روند میباشند. موجهای اصلاحی نیز بعد از تکمیل موجهای انگیزشی به وجود میآیند و آنها تا حدی اصلاح میکنند.
به پیشبینی قیمت سهام مختلف با استفاده از روشهایی که پایه و اساس آن رفتار گذشته قیمت و روند سهام است، تحلیل تکنیکال میگویند.
ما در سایت سیگنال بخش آموزش تحلیل تکنیکال را بر پایه محتوای متنی و ارائه آموزش های ویدئویی به صورت مجزا برای هر قسمت آماده کردهایم.
نمودار درختی و جایگزین آن
بسیاری از سازمان ها از نقشه ها و نکات کلیدی نمودار میلهای نمودار های درختی برای به تصویر کشیدن یافته های خود استفاده میکنند اما برخی کارایی این نوع نمودارها را به چالش می کشند. این بلاگ پست، در خصوص مزایا و معایب استفاده از نمودار های درختی و راهکارهای جایگزین برای این نمودارها است.
نمودار های درختی به طور روز افزون در بسیاری از ابزارهای تصویرسازی داده ها از جمله اکسل مورد استفاده قرار می گیرد. نمودار های درختی در اصل برای تصویر سازی از مقادیر انبوه دادهها به صورت طبقاتی به شکل دیاگرام های درختی به کار میرود که در آن ابعاد هر مستطیل از بزرگ به کوچک سازمان دهی شده است. رنگها برای مشخص کردن بعد دوم در نمودار به کار می رود. امروزه ما اغلب به طور کلی از این نمودارها برای دسته بندی دادهها استفاده می کنیم.
موارد استفاده مناسب از نمودار های درختی
نمودار های درختی در صورتی برای شما بهتری دستاورد را به همراه دارد که در یکی از این سناریوها به کار رود:
۱. اگر میخواهید رابطه جزء به کل میانن تعداد زیادی از دسته بندی ها را تصویرسازی کنید.
۲. اگر مقایسه دقیق میان دسته ها برای شما مهم نباشد
۳. یا اگر دادهها به فرم طبقاتی باشند.
به گفته استیو وکسلر نمودار های درختی برای تصویرسازی آرای الکترال در انتخابات ۲۰۱۲ بسیار مفید و کارآمد تر از نمودارهای میله ای عمل کردند. پست او را در این رابطه میتوانید در این لینک مطالعه کنید.
چالش های نمودار درختی
در عین حال که نمودار های درختی میتوانند گزینه مناسبی برای تصویرسازی دادهها به شمار آیند اما اغلب زمانی به کار میروند که میتوان از نمودار دیگری برای همان منظور به شکل بهتری استفاده کرد. محدودیت اصلی زمانی است که ما دادهها را بر حسب مساحت و یا شدت رنگ آنها کدگذاری میکنیم و در این شرایط چشم ما به خوبی نمیتواند تفاوتهای نسبتاً جزئی میان این ابعاد یا شدت رنگها را تشخیص دهد. اگر دادههای ما به صورتی باشد که مخاطب نیازمند مقایسه دقیق میان دسته های مختلف باشد آن گاه وقتی این دسته ها همراستا با یک خط پایهای کلی نباشند کار مقایسه ما به مراتب سخت تر هم خواهد شد. ما هرگز نباید مخاطب را وادار به کار بیش از حد برای درک یک گراف کنیم.
البته بدیهی است که نمودار های درختی کاربردهای مخصوص به خود را دارند. اما وقتی مخاطب نیاز دارد که بتواند مقایسهای دقیق میان دادهها داشته باشد بهتر است گزینه های دیگر را در نظر بگیرید.
یک مثال در دنیای واقعی
یک شرکت را در نظر بگیرید که نمودار درختی شبیه به تصویر زیر را برای اطلاعات خود ایجاد نموده است. هدف از این نمودار مقایسه بازده فعالیتهای مختلف (بر حسب حجم پول به دست آمده و تعداد بازده ها) برای پایگاه مشتریان این شرکت است، هم چین درصد بازده با بزرگ و کوچک بودن اندازه مستطیلها نشان داده شده است و درصد پول به دست آمده نیز با رنگهای مختلف و شدت هر رنگ معین شده اند.
از این نمودار میتوان به چند جمعبندی کلی رسید: سه مشتری (A,B,C) تقریباً نیمی از فعالیتهای بازدهی را به خود اختصاص دادهاند (این درصد به صورت چشمی بر اساس اندازه مستطیلها تخمین زده شده است) و این سه مشتری هم چنین به لحاظ میزان پول آورده برای شرکت (بر اساس شدت رنگهای نمودار) نیز تفاوت چشمگیری با هم دارند اگر چه بدون تفکیک رنگی نمیتوان قضاوت چندانی در این خصوص نمود.
به نظر میرسد که این تصویر شاید برای فاز اکتشافی در تحلیلها مفید باشد و با استفاده از آن تحلیلگر امکان مرتب سازی دادهها را به منظور یافتن نکات جالب توجه برای سهامداران شرکت داشته باشد. با این همه نمیتوان به کمک این نمودار نشان داد چه نکته برجستهای در این دادهها وجود دارد.
اگر این سؤال مطرح شود که ۱۰ مشتری برجسته در این شرکت بر اساس آورده مالی کدام مشتریان هستند یا اختلاف دقیق درصد بازده میان مشتری A و B چقدر است چه پاسخی داریم؟ موقع پاسخ به این پرسش ها نمودار درختی کارایی خود را از دست می دهد.
یک راهکار برای ما استفاده از یک نمودار میله ای است. در نمودار زیر بازده دقیق و درصد پول آورده هر مشتری به صورت افقی نمایش داده شده است. این نمودار به خوبی مقایسه میان هر دسته را امکانپذیر میکند و به سادگی میتوان دید که چهار مشتری اصلی ما اکثریت فعالیت بازدهی را به خود اختصاص داده اند.
موقع توضیح دادن در خصوص این دادهها میتوانیم به مخاطب مان کمک کنیم تا از طریق تمرکز بر چهار شرکت بالا نکات مهم در نمودار را درک کند. این نمای فشرده به خوبی به بحث ما در مورد فعالیتهای مربوط به این چهار شرکت کمک می کند.
برای صحبت در خصوص سایر مشتریان میتوان باقی نمودار میله ای را در صورت نیاز مخاطب به همراه جزئیات بیشتر نمایش داد. هم چنین ممکن است بخواهید دیگر مشتریان را به صورت زیرنویس نمایش دهید یا آنها را در یک دسته بندی جدید با تیتر «سایرین» قرار دهید. نقطه تصمیم گیری در اینجا بر اساس میزان جزئیاتی که مخاطب نیاز دارد تعیین می شود.
در گام بعدی میتوانیم رنگها را به صورت استراتژیک به عنوان یک سرنخ تصویری در کنار متن های توضیحی بیشتر به کار ببریم تا مخاطب ما بر اساس آنچه دادهها نشان میدهند عمل کنند.
برای نگاه دقیقتر به این گراف ها میتوانید فایل اکسل این دادهها را از طریق این لینک دانلود نمایید. به شما پیشنهاد میکنم روشهای مختلف تصویرسازی دادهها را بر اساس راهکارهای توضیح داده شده در مقالات تمرین کنید و با این تمرینها در این حوزه و نمودار درختی ورزیده تر شوید.
دیدگاه شما