نسبت های اهرمی
با این نسبت اهرمی یا بدهی می توان قدرت در تعهدات کوتاه مدت و بلند مدت یک شرکت را اندازه گیریکرد.
نسبت اهرمی شامل انواع مختلفی می باشد که می توان موارد ذیل را نام برد.
نسبت بدهی :
کل دارایی ها / کل بدهی ها = نسبت بدهی
این نسبت نشان دهنده کل دارایی می باشد که از محل بدهیها بدست آمده است.
میزان این نسبت هر عددی باشد یعنی اینکه به همان نسبت دارایی ها از محل بدهی تامین شده است . بطور نمونه می توان گفت : اگر این نسبت ۲۵ % باشد یعنی اینکه ۲۵% از دارایی ها از محل بدهی بدست آمده.
دقت کنیم که با افزایش این درصد ریسک مالی شرکت نیز بالا می رود این ریسک به معنای این است که درصد عدم پرداخت بدهی ها افزایش یافته است.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که اعتبار دهندگان نسبت بدهی پایین را ترجیح می دهند .
اگر نرخ بازده دارایی بالاتر از نرخ بهره بدهی باشد با بالاتر رفتن این نسبت بدهی ، سودآوری هم افزایش می یابد.
با کم کردن این نسبت از عدد یک درصد وجهی که از محل حقوق صاحبان سهام تامین شده بدست می آید که آنرا سهام مالکانه می نامند و از فرمول زیر محاسبه می گردد:
دارایی / حقوق صاحبان سهام = دارایی / بدهی -۱ = نسبت بدهی -۱ = نسبت مالکانه
نسبت کل بدهی یا بدهی به حقوق صاحبان سهام
حقوق صاحبان سهام / بدهی = نسبت کل بدهی
یکی از مهمترین معیارها برای اندازه گیری توان پرداخت بدهی نسبت کل بدهی می باشد .
بالا بودن این میزان بمعنای این است که سهم بدهی در تامین سرمایه از حقوق صاحبان سهام بیشتر است .
اعتبار دهندگان پایین بودن این میزان برایشان ارزشمند است.
استفاده از بدهی در ساختار مالی یک شرکت اهرم مالی نامیده می شود . بالا بودن میزان بدهی شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام نشانگر بالا بودن درجه اهرم مالی می باشد.
بدهی را می توان یک اهرم تصور کرد که استفاده از آن می تواند هم سود و هم زیان را تحت تاثیر قرار دهد که این می تواند سود آور بودن یا ورشکستگی را برای شرکت به ارمغان بیاورد.
نسبت پوشش هزینه بهره یا توانایی پرداخت بهره
هزینه بهره / سود عملیاتی = نسبت پوشش هزینه بهره
نسبت پوشش هزینه بهره می تواند نمایشگر این باشد که از سود بانکی عملیاتی چند بار می توان هزینه بهره را پرداخت کرد. به هر میزان این نسبت بالاتر باشد به سود اعتباردهندگان می باشد.
این نسبت معیاری از حاشینه ایمنی هم می باشد زیرا مقدار تحمل شرکت را نسبت کاهش سود را نشان می دهد.
نسبت پوشش نقدی بهره
هزینه بهره / استهلاک سالیانه + سود عملیاتی= نسبت پوشش نقدی هزینه بهره
با علم بر اینکه هزینه استهلاک از سود ناویژه کسر می شود در زمان محاسبه سود عملیاتی در صورتحساب سود و زیان واینکه هزینه استهلاک بیانگر خروجی وجه نقد نیست پس برای محاسبه نسبت پوشش هزینه بهره بصورت نقدی این هزینه را مجدد به سود عملیاتی می افزاییم.
انواع نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه/ کاربرد نسبتهای اهرمی
نسبتهای اهرمی یک شرکت یا یک بنگاه اقتصادی در تحلیل فاندامنتال شرکت اهمیت بنیادین دارند چرا که این نسبتها وضعیت بدهی شرکت را مورد بررسی قرار میدهند. تحلیل وضعیت بدهی یک شرکت هم برای سهامداران یک شرکت و هم برای واحدهایی که با این شرکت مراودات مالی دارند اهمیت زیادی دارد.
به طور کلی نسبتهای اهرمی ساختار بدهیهای یک شرکت از جمله بدهیهایی که از طریق وام و اعتبار به دست آمدهاند و نسبت این بدهیها در ساختار تشکیل سرمایه شرکت را اندازهگیری میکنند. به عنوان مثال واحدهایی که به این شرکت خدمات مالی ارائه میدهند و یا برای آن تامین اعتبار میکنند باید فهم درستی از وضعیت مالی شرکت و نسبت بدهیهای این شرکت داشته باشند تا بتوانند ریسک وامدهی و تامین مالی را ارزیابی کنند.
نسبتهای اهرمی معمولا به اشکال مختلفی محاسبه میشوند که برخی از آنها به شرح زیر هستند:
نسبت بدهی
نسبت بدهی در واقع از تقسیم کل بدهیها بر کل داراییهای شرکت به دست میآید. این نسبت میگوید که چقدر از داراییهای شرکت را از طریق بدهیها به دست آمدهاند. بالا بودن نسبت بدهی اساسا یک فاکتور منفی برای شرکت محسوب میشود و حتی تامین مالیکنندگان و اعتباردهندگان و به ویژه سهامداران میزان بدهی پایین را ترجیح میدهند. چرا که بالا بودن بدهی کلا برای شرکت یک ریسک محسوب میشود. فرمول این نسبت به شرح زیر است:
نسبت بدهی= کل بدهیها / کل داراییها
فهم این که بدهیها چه میزان از داراییهای شرکت را تشکیل میدهند حتی برای افرادی که قصد سرمایهگذاری در این شرکت دارند نیز اهمیت دارد چرا که سرمایهگذاران ترجیح میدهند جایی سرمایه خود را وارد کنند که بتوانند بازدهی معقولی کسب کنند نه اینکه سرمایه خود را وارد شرکتی کنند که با بدهیهای بالا دست و پنجه نرم میکند.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
این نسبت از تقسیم کل بدهی به حقوق صاحبان سهام به دست میآید. بالا بودن این نسبت به این معناست که شرکت بیشتر میزان سرمایه خود را از طریق بدهی کسب کرده است و طبیعتا شرکتی که این وضعیت را داشته باشد در فرآیند وامگیری و تامین مالی با مشکلاتی دست و پنجه نرم خواهد کرد. چرا که وامدهندگان از جمله بانکها ترجیح میدهند به شرکتهایی وام دهند که از بازگشت مبلغ مورد نظر اطمینان حاصل کنند و یا اینکه شرکت به عنوان مثال بتوانند اقساط خود را به صورت منظم پرداخت کند. فرمول این نسبت به شرح زیر است:
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهیها / حقوق صاحبان سهام
اگر بدهیها از حقوق صاحبان سهام بیشتر باشد، شرکت با یک انواع نسبت اهرمی ریسک مواجه است چرا که این بدین معناست که بدهیهای شرکت از کل سرمایه شرکت بیشتر است و برعکس در صورتی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام کم باشد در این صورت نشانه این است که بدهی شرکت درصد پایینی از سرمایه شرکت را به خود اختصاص دادهاند.
نسبت تسهیلات به سرمایه
این نسبت از تقسیم میزان تسهیلات شرکت بر مجموع تسهیلات و حقوق صاحبان سهام به دست میآید. این نسبت تاکید ویژهای بر تسهیلات شرکت دارد و میزان وابستگی شرکت به وامهای دریافتی از بانک و واحدهای مالی دیگر را اندازهگیری میکند. فرمول این نسبت به شرح زیر است:
نسبت تسهیلات به سرمایه= مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
شرکتی که ساختار سرمایه آن وابستگی زیادی به بدهی دارد اساسا ریسکهای زیادی با خود حمل میکند. این نسبت به ما میگوید که چقدر از کل سرمایه شرکت را تسهیلات بانکی تشکیل میدهند. زمانی که شرکت برای تامین مالی و یا دریافت وام به بانک مراجعه میکند قطعا بانکها وضعیت بدهیها و تسهیلات دریافتی شرکت را محاسبه میکنند و در صورتی که این نسبت بزرگ باشد طبیعتا از وامدهی به این شرکت خودداری میکنند و یا اینکه وامهای با بهره بالا را ارائه میکنند.
نسبت پوشش بهره
نسبت پوشش بهره از تقسیم سود عملیاتی شرکت بر هزینههای مالی به دست میآید. این نسبت در واقع توان عملیاتی شرکت را اندازهگیری میکند. فرمول آن به شرح زیر است:
نسبت پوشش بهره= سود عملیاتی انواع نسبت اهرمی / هزینههای مالی
این نسبت در واقع فعالیت واقعی شرکت و نسبت فعالیت این شرکت به سایر هزینههای مالی از جمله نرخهای بهره وامها و .. را مورد سنجش قرار میدهد. آیا فعالیت شرکت به حدی هست که بتواند هزینههای مالی را پرداخت کند یا خیر. اگر هزینههای مالی شرکت از میزان سود عملیاتی شرکت بیشتر باشد به این معناست که شرکت در حل و فصل بدهیهای خود دست و پنجه نرم میکند و به نوعی به لحاظ عملیاتی زیانده است. اگر هم زیانده نباشد عمده درآمدهای شرکت نه از خلال فعالیت عملیاتی بلکه از جاهای دیگر به دست آمده است که این گونه درآمدها نیز از پایداری کافی برای تضمین فعالیت شرکت برخوردار نیستند. اگر شرکتی نتواند از طریق فعالیت عملیاتی خود هزینههای مالی خود را پوشش دهد، واحدهای مالی در وامدهی به این شرکت احتیاط به خرج میدهند.
در حالت کلی بالا بودن نسبتهای اهرمی برای واحدهایی که قصد دارند به این شرکت وام بدهند یک ریسک محسوب میشود.
نسبت های سرمایهگذاری (اهرمی) چیست؟
نسبتهای اهرمی که به آنها نسبتهای سرمایهگذاری هم گفته میشود، منعکسکننده توانایی شرکت در انجام تعهدات بلندمدت و میانمدت خود است ومیزان منابع مالی شرکت برای تسویه بدهیها و حقوق صاحبان سهام را بررسی میکند.
در حقیقت تحلیلگران برای بررسی توان بازپرداخت بدهیهای شرکت در زمان سررسیدشان، از این نسبتها استفاده میکنند. این نسبتها میزان تأمین مالی شرکت را از منابع خارجی(از محل بدهی)، نشان میدهد. از آن جمله میتوان به وجوهی که توسط سهامداران تأمین میشود یا وجوهی که از طریق وام به دست میآید، اشاره کرد. همچنین با استفاده از نسبتها میتوان فهمید که شرکت برای پرداخت بدهیهای خود به تأمین مالی اضافی میپردازد یا تلاش میکند سررسید بدهیها را تمدید نماید.
نسبتهای اهرمی چه اهمیتی دارند؟
ازآنجاکه نسبتهای اهرمی به بررسی نحوه تأمین بدهیها و ارزیابی توان پاسخگویی شرکت به این بدهیها میپردازد، از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. ازجمله عواملی که سبب توجه تحلیلگران به این گروه از نسبتها شده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- با توجه به اینکه این نسبتها میزان سرمایهای که توسط سهامداران تأمینشده را مورد ارزیابی قرار میدهد، ازنظر اعتباردهندگان به شرکت، حائز اهمیت است.
- ازآنجاکه این نسبتها کافی بودن درآمد شرکت(فروش) را برای پوشش هزینههای بدهی ازجمله هزینه بهره و سایر هزینههای ثابت مالی ، بررسی انواع نسبت اهرمی میکند موردتوجه سهامداران اصلی است.
- درصورتیکه شرکت سرمایهگذاریهای مطلوبی از محل بدهیهای خود و بازده این سرمایهگذاریها از هزینه بهره شرکت بیشتر باشد، میتوان گفت فعالیتهای شرکت سبب افزایش ثروت سهامداران شده است.
- با بررسی ساختار سرمایه شرکت و تعیین میزان بدهی آن، میتوان گفت در زمان رکود یا رشد اقتصادی وضعیت سودآوری شرکت چگونه است. بهعنوان مثال شرکتی که بدهی کمتری در ساختار سرمایه دارد، در زمان رکود زیان کمتر و در زمان رونق نیز سود کمتری خواهد داشت.
انواع نسبت های اهرمی
برخی از مهمترین انواع نسبتهای اهرمی عبارتاند از:
- نسبت بدهی
- نسبت کل بدهیها به حقوق صاحبان سهام
- نسبت حقوق صاحبان سهام به داراییهای ثابت
- نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
- نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
- نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
- نسبت مالکانه
۱-نسبت بدهی
نسبت بدهی نشاندهنده اهمیت و نقش بدهیهای جاری و بلندمدت در تأمین کل داراییهای شرکت است و بیان میکند چه میزان از داراییهای کل شرکت از محل بدهیها تأمین شده است.
نحوه محاسبه نسبت بدهی
برای محاسبه این نسبت کافی است مجموع بدهیهای شرکت را بر مجموع داراییهای آن تقسیم کنیم. بهمنظور بیان این نسبت بهصورت درصد، عدد بهدست آمده را در عدد ۱۰۰ ضرب مینماییم.
تجزیه و تحلیل نسبت بدهی
نسبت بدهی، موردتوجه اعتباردهندگان شرکت قرار دارد. بالا بودن نسبت بدهی به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع موردنیاز خود، از منابع مالی خارج از شرکت بهرهمند میشود. درنتیجه بستانکاران و وامدهندگان مثل بانکها ترجیح میدهند نسبت بدهی شرکت کمتر باشد زیرا افزایش این نسبت، افزایش ریسک شرکت را بههمراه خواهد داشت. بنابراین نسبت بدهی، شاخص و معیار سنجش ریسک مالی شرکت محسوب میشود.
۲-نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
این نسبت نشان میدهد چه مقدار از ارزش ویژه شرکت صرف خرید داراییهای ثابت شده است.
نحوه محاسبه نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
برای محاسبه این نسبت، مجموع داراییهای ثابت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم میکنیم.
نکته: همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهیهای شرکت از داراییهای آن است.
تجزیه و تحلیل نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
پایین بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش کمی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است. درنتیجه نقدینگی شرکت بالا بوده و توانایی پرداخت بدهی های جاری خود را خواهد داشت.
۳-نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
این نسبت به بررسی و مقایسه وضعیت بستانکاران(اعتباردهندگان) در مقابل صاحبان سهام شرکت میپردازد و قدرت بستانکاران شرکت را در مقایسه با صاحبان سهام نشان میدهد.
نحوه محاسبه نسبت بدهی به ارزش ویژه
برای محاسبه این نسبت مجموع بدهیهای شرکت که نشاندهنده قدرت بستانکاران است را بر ارزش ویژه آن که نشاندهنده قدرت صاحبان سهام است، تقسیم میکنیم.
نکته: همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهیهای شرکت از داراییهای آن است.
تجزیه و تحلیل نسبت بدهی به ارزش ویژه
ازآنجاییکه پایین بودن نسبت بدهی به ارزش ویژه برای شرکت ریسک مالی کمتری را در بردارد، وام و اعتباردهندگان ترجیح میدهند این گروه از نسبتها مقادیر کمتری داشته باشد. علاوه بر این هر چه تآمین سرمایه شرکت توسط صاحبان سهام افزایش یابد، انواع نسبت اهرمی بهدنبال آن نسبت مالکانه و کنترل صاحبان سهام آن افزایش خواهد یافت و این به معنای هزینه بهره وام کمتر برای شرکت است.
بهعنوان مثال اگر نسبت کل بدهی به ارزش ویژه برابر با ۲ باشد، به این معناست که شرکت برای تأمین داراییهای مورد نیاز خود، ۲ برابر بیشتر از منابع خارجی استفاده کرده است. بالا بودن این نسبت به معنای بیشتر بودن حقوق مالی بستانکاران نسبت به سهامداران است و همچنین در ساختار سرمایه شرکت، از بدهی بیشتر استفاده شده است.
۴-نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه، همانطور که از عنوان آن مشخص است، ارتباط بین بدهیهای جاری شرکت را با ارزش ویژه بیان میکند.
نحوه محاسبه نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
برای محاسبه این نسبت باید مجموع بدهیهای جاری شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنیم.
نکته: همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهیهای شرکت از داراییهای آن است.
تجزیه و تحلیل نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
_ ازآنجاییکه بدهیهای جاری(کوتاهمدت) شرکت از محل داراییهای جاری آن تأمین میشوند، این دسته از بدهیها میتوانند نقدینگی شرکت را انواع نسبت اهرمی تحت فشار قرار دهند. از سوی دیگر سرمایه در گردش شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهیهای جاری از داراییهای جاری شرکت است، درنتیجه رشد بدهیهای کوتاهمدت(جاری) منجر به کاهش سرمایه در گردش شرکت میشود.
_ بدهیهای کوتاهمدت، نرخ بهره بالاتری نسبت به سایر بدهیها دارند در نتیجه بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه نشاندهنده بالا بودن بدهیهای جاری است و این موضوع میتواند باعث کاهش قدرت اهرمی این بخش از بدهیها شود.
_ بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه یا روند رو به رشد آن، نشاندهنده الزام مدیریت به بازنگری در ساختار سرمایه شرکت است.
۵-نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
این نسبت ارتباط بین بدهیهای بلندمدت که سررسیدی بیشتر از یک سال دارند را با ارزش ویژه شرکت بررسی میکند.
نحوه محاسبه نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه
برای محاسبه این نسبت باید مجموع بدهیهای بلندمدت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنیم. این نسبت معمولاً بهصورت درصد بیان شده و در پایان محاسبه، عدد بهدستآمده را در عدد ۱۰۰ ضرب مینماییم.
۶-نسبت مالکانه
نسبت مالکانه بیان میکند چه میزان از داراییهای شرکت متعلق به سهامداران است. این نسبت بهصورت درصد بیان شده و نشاندهنده اهمیت سهامداران در تأمین داراییهای شرکت است.
نحوه محاسبه نسبت مالکانه
برای محاسبه این نسبت باید ارزش ویژه شرکت را در مقابل کل داراییهای آن قرار دهیم. به این منظور ارزش ویژه را بر مجموع داراییهای شرکت تقسیم کرده و در عدد ۱۰۰ ضرب مینماییم.
تجزیه و تحلیل نسبت مالکانه
هر چه نسبت مالکانه شرکت بیشتر باشد، میتوان نتیجه گرفت شرکت به تعهدات خود پایبندتر است. از سوی دیگر بالا بودن این نسبت نشاندهنده این است که شرکت از اهرم مالی استفاده چندانی نمیکند.
نسبت مالکانه پایین میتواند نشاندهنده این باشد که شرکت بخش عمدهای از سرمایه خود را از محل اعتبارات تأمین کرده و این امر سبب ایجاد ریسک مالی برای آن شده است.
۷-نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها:
این نسبت معیار مناسبی جهت ارزیابی ادعای حقوق صاحبان سهام و اعتباردهندگان به شرکت است. نسبت مورد بررسی، نشاندهنده وزن حقوق صاحبان سهام به کل وامها و اعتباراتی است که شرکت دریافت کرده است.
برای محاسبه این نسبت، باید کل حقوق صاحبان سهام را بر کل بدهیهای شرکت تقسیم کنیم.
نکته: همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهیهای شرکت از داراییهای آن است.
تجزیه و تحلیل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها
بالا بودن این نسبت نشاندهنده حقوق بیشتر سهامداران اصلی نسبت به اعتباردهندگان شرکت است. از سوی دیگر افزایش حقوق صاحبان سهام بهکل بدهیها، آسیبپذیری شرکت را نسبت به ورشکستگی و مخاطرات اقتصادی کاهش میدهد.
۸-نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت
نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت، میزان نقش سهامداران را در تأمین مالی برای خرید داراییهای ثابت نشان میدهد. لازم به ذکر است این نسبت بهصورت درصد بیان میشود.
نحوه محاسبه نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییهای ثابت
برای محاسبه این نسبت باید مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت را بر مجموع داراییهای ثابت تقسیم کرده و در عدد ۱۰۰ ضرب نماییم.
بالا بودن نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت، به این معناست که بخش عمده داراییهای ثابت شرکت، توسط سهامداران آن تأمینشده است و شرکت در شرایط سخت، ساختار مالی مستحکمتری دارد.
انواع نسبت اهرمی
در مطالب قبلی، گفته شد که یکی از شیوههای اصلی تحلیلگران مالی در ارزیابی شرکتها، استفاده از صورتهای مالی است. در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، وضعیت سودآوری، ریسک مالی، وضعیت تولید و فروش، وضعیت بدهی و حاشیۀ سود شرکت به صورت کامل مورد بررسی قرار میگیرد . در این مطلب تجزیه و تحلیل نسبتهای اهرم مالی به عنوان یکی از روشهای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی مورد بررسی قرار میگیرد.
نسبتهای اهرم مالی یا به اختصار نسبتهای اهرمی، توانایی شرکت برای پرداخت تعهدات بلندمدت را اندازهگیری میکنند. میتوان گفت که نسبتهای اهرمی به حجم کلی بدهیهای واحد انتفاعی تأکید دارند و توان واحد انتفاعی را برای انجام تعهدات کوتاهمدت و بلندمدت خود منعکس میسازند.
نسبتهای اهرمی از اهمیت بالایی برای اعتباردهندگان (به عنوان مثال، بانکها) برخوردار هستند. چرا که این نسبتها توانایی شرکت در تعهد به دیون خود (به عنوان مثال، پرداخت قسط وام) را نشان میدهد. از طرف دیگر این نسبتها برای سهامداران بنگاه نیز حائز اهمیت است. بالا بودن بیش از حد نسبتهای اهرمی، ریسک و هزینۀ مالی زیادی به بنگاه تحمیل میکند، از یک سو افزایش هزینههای مالی باعث کاهش قابل توجه سود خالص میگردد و از سوی دیگر ممکن است بنگاه نتواند به تعهدات مالی خود عمل نماید و این امر موجب ورشکستگی بنگاه گردد. حال که اهمیت این نسبتها را به طور اجمالی بیان گردید، نسبتهای مهم این دسته معرفی و برحسب اطلاعات صورتهای مالی شرکت X محاسبه خواهد شد.
1. نسبت بدهی
این نسبت، اطلاعاتی راجع به توانایی واحد تجاری در تحمل کاهش خالص داراییها بر اثر زیانهای وارده، بدون به مخاطره افتادن منابع اعتباردهندگان را ارائه میکند، بالا بودن این نسبت بیانگر ریسک بالای اعتباردهندگان بوده و موجب میگردد تا آنها نظر مساعدی نسبت به تمدید اعتبار یا اعطای اعتبار جدید نداشته باشند. سطح مطلوب این نسبت، بستگی به ثبات سودآوری در طی سالیان متفاوت دارد. هر چه ثبات سودآوری تاریخی بیشتر باشد اعتباردهندگان و سرمایهگذاران نسبتهای بالاتری را تحمل خواهند کرد. نسبت جمع بدهیها به جمع دارییها در شرکت X به شرح زیر است:
این نسبت نشان میدهد که کمتر از نصف داراییها از طریق اشخاصی غیر از سهامداران (مثلاً بانک و یا تأمینکنندگان اولیه) تأمین شده است.
2. نسبت دفعات پرداخت بهره:
این نسبت به طور معمول از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات بر هزینۀ بهره بهدست میآید. علت استفاده از سود قبل از بهره و مالیات در صورت کسر، آن است که این سود جهت پرداخت بهره در دسترس است. این نسبت برای ارزیابی توان واحد تجاری در پرداخت هزینۀ بهرۀ سالانه بهکار میرود. نسبت دفعات پرداخت بهره در شرکت X به شرح زیر است:
واحد این نسبت، دفعه، مرتبه و یا بار است و بستانکاران و سرمایهگذارن جهت افزایش حاشیۀ ایمنی پرداخت بهره، ترجیح میدهند که نسبت فوق بیشتر باشد.
3. نسبت تسهیلات به سرمایه
این نسبت نشاندهنده میزان استفاده از تسهیلات مالی در ساختار سرمایه شرکت است. استفاده بیشتر از تسهیلات، امکان رشد سریعتر شرکت را فراهم نموده ولی آن را با ریسکهای مالی مواجه مینماید. نسبت تسهیلات به سرمایه 40% بدین معناست که شرکت انواع نسبت اهرمی از هر 100 تومن سرمایهای که در اختیار دارد، 40 تومان از آن را از بانک استقراض نموده است.
سنجش آنلاین سواد مالی
موسسۀ حسابداران رسمی آمریکا سواد مالی را توانایی ارزیابی و مدیریت مؤثر امور مالی شخصی به منظور تصمیمگیریهای عاقلانه در جهت رسیدن به اهداف زندگی و دستیابی به وضعیت مالی خوب تعریف کرده است. آکادمی مالی امید با طراحی آزمونهای تعیین سطح، امکان سنجش دانستههای مالی کاربران را در سه سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته فراهم آورده است. متقاضیان با شرکت در این آزمون، طبق نمرۀ اخذ شده، گواهینامه دریافت انواع نسبت اهرمی میکنند.
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین انواع نسبت اهرمی شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها انواع نسبت اهرمی در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
دیدگاه شما