آموزش اندیکاتور میانگین متحرک نمایی (ema) در تحلیل تکنیکال
امروزه تحلیل تکنیکال در میان معاملهگران و تحلیلگران از محبوبیت بالایی برخوردار است. به همین منظور، آموزش ابزارهای تحلیل تکنیکال بسیار مهم و کاربردی است. یکی از ابزارهای کاربردی در این حوزه، اندیکاتورها هستند. در این مقاله از سری مقالههای آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار، به آموزش اندیکاتور ema و روشهای معاملاتی آن میپردازیم.
اندیکاتور میانگین متحرک نمایی
برای درک بهتر مفاهیم اندیکاتور میانگین متحرک نمایی، ابتدا باید اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) که یکی از پر کاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد را بررسی کنیم. اندیکاتور میانگین متحرک تاثیر غیر قابل انکاری در شکلگیری دیگر ابزارهای معاملاتی مانند مکدی یا اندیکاتور استوکستیک دارد. در اندیکاتور میانگین متحرک، قیمتها به عنوان داده مورد استفاده قرار میگیرند و بر پایه بازه زمانی تعریف شده، میانگینی از قیمت محاسبه میشود و آن را در قالب چارت تحلیلی نمایش میدهد؛ بنابراین اندیکاتور میانگین متحرک یک اندیکاتور دنبالهرو روند محسوب میشود که حرکتی مانند نمودار قیمتی را نشان میدهد.
میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی دو بخش کاربردی میانگین متحرک میباشند. همانگونه که از نام میانگین متحرک ساده مشخص است سادهترین شکل محاسبه میانگین میباشد که در آن قیمتها در بازه زمانی مشخصی با یکدیگر جمع میشوند و بر تعداد دوره در بازه زمانی تقسیم میگردند.
میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average) که به ema نیز شهرت دارد، نسبت به میانگین متحرک ساده تفاوتهایی در نحوه انجام محاسبات دارد. به این صورت که هنگام محاسبه میانگین دوره، قیمتهایی که سهم در دورههای انتهایی داشته است، از اهمیت بیشتری برخوردار است (به قیمتهای انتها دوره وزن بیشتری را اضافه کنید).
با توجه به تفاوت محاسباتی، کاربرد های EMA میانگین متحرک نمایی، نسبت به نوسانات قیمتی حساستر باشد و بر عکس میانگین متحرک ساده، واکنش کندتری را از خود نشان دهد که این موضوع از تفاوتهای کلیدی میان این دو میانگین به شمار میرود. البته باید دانست که هیچکدام از این دو روش نسبت به دیگری برتری ندارد و انتخاب یکی از آنها فقط به نوع استراتژی شما بستگی دارد.
فرمول محاسبهی میانگین متحرک نمایی
برای بهدست آوردن میانگین متحرک نمایی، به طور فرضی یک بازه ۱۰ روزه در نظر گرفته و مطابق فرمول زیر عمل کنید:
در این فرمول smoothing یک ضریب برای فاکتور هموارسازی است که معمولا با فرمول 2/(1 + بازه زمانی انتخاب شده) بدست میآید.
خوشبختانه با پیشرفتهای نرم افزاری در دنیای تحلیل تکنیکال، دیگر نیازی به انجام این محاسبات نیست و چارتهای تحلیل کارگزاری اقتصاد بیدار به صورت تمام خودکار این محاسبات را انجام داده است. با انتخاب اندیکاتور ema در چارت تحلیل تکنیکال نتیجه این محاسبات به صورت نموداری برای شما نمایش داده خواهد شد.
انتخاب دوره در اندیکاتور میانگین متحرک نمایی
- ابتدا سهم مورد نظر را انتخاب کنید.
- از قسمت اندیکاتورها، Exponential Moving Average را انتخاب کنید.
- سپس روی خط ظاهر شده کلیک راست کرده تا گزینه format را مشاهده کنید.
- در این کاربرد های EMA قسمت متناسب با دید معملاتی خود (کوتاه مدتی , میان مدتی و بلند مدتی) اعداد 12 , 26 و 52 را در قسمت ورودیها به مانند شکل زیر انتخاب میکنید.
تحلیل تکنیکال اندیکاتور میانگین متحرک نمایی
نکتهای که بعد از انتخاب دوره در تحلیل اندیکاتور میانگین متحرک نمایی باید به دقت مورد بررسی قرار داد، نحوه قطع خطوط کوتاه مدت و بلند مدت است. وقتی نمودار قیمت با نمودار اندیکاتور میانگین متحرک نمایی برخورد میکند، سیگنال های معاملاتی برای تحلیل تکنیکال ایجاد میشوند. اگر در قسمتی از نمودار، نمودار میانگین متحرک نمایی کوتاهمدت نمودار بلندمدت را از بالا قطع کرد، آن نقطه، تقاطع مرگ یا death cross نامیده میشود و زمان مناسبی برای اتخاذ پوزیشن فروش (سیگنال فروش) است.
و در مقابل اگر در قسمتی از نمودار، نمودار میانگین متحرک نمایی کوتاهمدت نمودار بلندمدت را از پایین قطع کرد، آن نقطه، تقاطع طلایی یا golden cross نامیده میشود و زمان مناسبی برای اتخاذ پوزیشن خرید ( سیگنال خرید) است. برای درک بهتر این مفهوم به شکل زیر دقت کنید. در این تصویر خط بنفش، میانگین متحرک کوتاهمدت و خط سبز تیره، میانگین متحرک بلندمدت است.
نقاط برخورد نمودار قیمت با نمودار اندیکاتور میانگین متحرک نمایی، استراتژی قابل اعتمادی برای تشخیص زمان مناسب برای ورود و یا خروج از بازار و سهم است، تحلیلگران میتوانند خطوط حمایت یا مقاومت را با این استراتژی مشخص کنند.
کاربرد کلیدی میانگین متحرک نمایی
مهمترین کاربرد میانگین متحرک نمایی (EMA) ، تشخیص جهت حرکت و پیشبینی خطوط مقاومت و حمایت است. زمانی که نمودار قیمتی و اندیکاتور میانگین متحرک نمایی یکدیگر را قطع میکنند، سیگنال معاملاتی برای تحلیل تکنیکال تولید میشود. میانگین متحرک نمایی پایه و اساسی جهت محاسبه سایر اندیکاتورهای تکنیکال مانند میانگین متحرک همگرایی و واگرایی یا Moving Average Convergence Divergence نیز است که اهمیت این اندیکاتور را دوچندان میکند.
میانگینهای متحرک نمایی۱۲ روزه و ۲۶ روزه در تحلیل کوتاهمدت روند سهم از کاربردیترین میانگینهای متحرک محسوب میشود .
از اندیکاتورهای میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه و ۲۰۰ روزه جهت شناسایی روندهای بلند مدت استفاده میگردد .
معایب شاخص میانگین متحرک
بزرگترین مشکل اندیکاتور ema مثل دیگر میانگین متحرکها این است که براساس دادههای پیشین ایجاد میشوند و این در حالی است که هیچ فاکتوری در بازارهای مالی، قابل پیشبینی نیست .
از دیگر معضلات اندیکاتور میانگین متحرک نمایی میتوان به تولید سیگنالهای فراوان هنگام تلاطم روند و نوسان قیمتها اشاره کرد. هنگام رخ دادن چنین مشکلی بهتر است از دیگر اندیکاتورها و ابزارهای تحلیل تکنیکال برای گرفتن تصمیم مناسب، کمک بگیرید. اگر چه تنظیم تایم فریم مناسب میتواند احتمال بروز این مشکل را کاهش دهد.
استراتژی ترکیبی اندیکاتور میانگین متحرک نمایی با دیگر اندیکاتورها
در تحلیل تکنیکال هنگام استفاده از اندیکاتورها بهتر است به سایر الگوها و اندیکاتورها نیز توجه شود تا تحلیل صورت گرفته قابل اعتمادتر و کم ریسکتر باشد. به این منظور ۳ اندیکاتور EMA ، MACD و RSI را میتوان در قالب استراتژی کم ریسک همزمان مورد استفاده قرار داد.
هنگام استفاده از این استراتژی معاملاتی ۲ سیگنال بسیار مهم را دریافت و بررسی میکنیم:
سیگنال خرید
سیگنال ورود به این استراتژی توسط اندیکاتور MACD و RSI ایجاد میشود. برای صدور سیگنال خرید و ورود به سهم در این استراتژی ترکیبی، ۲ شرط زیر باید برقرار باشد :
- باید مکدی زیر سطح صفر قرار گیرد و مکدی از پایین به سمت بالا خط سیگنال را قطع کند
- اندیکاتور RSI نیز باید زیر سطح ۶۰ قرار داشته باشد.
سیگنال فروش
سیگنال خروج این استراتژی توسط اندیکاتور میانگین متحرک و RSI صادر میگردد. برای صدور سیگنال فروش و خروج از سهم در این استراتژی ترکیبی، 2 شرط زیر باید برقرار باشد:
- خط اندیکاتور میانگین متحرک کوتاه مدت از بالا به سمت پایین میانگین متحرک بلند مدت را قطع کند.
- اندیکاتور RSI در سطح ۳۰ و بالاتر قرار داشته باشد.
جمعبندی
اندیکاتور میانگین متحرک نمایی یکی از پر کاربردترین و سادهترین ابزار ها در تحلیل تکنیکال است که تحلیلگران برای تشخیص روند سهم و بازار از آن استفاده میکنند. در این مقاله به بررسی مفهوم اندیکاتور ema و کاربرد آن پرداختیم. به طور کلی در تحلیل تکنیکال هنگام استفاده از اندیکاتورها بهتر است به سایر الگوها و اندیکاتورها نیز توجه شود تا تحلیل صورت گرفته قابل اعتمادتر و کم ریسکتر باشد. به منظور آشنایی بیشتر با سایر الگوها و اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، میتوانید مقالات موجود در سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه بفرمایید.
میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال چیست؟
یک میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average – EMA) یک نوع از میانگینهای متحرک (Moving averages – MA’s) میباشد که به اطلاعات اخیر بازار نسبت به اطلاعات قدیمیتر وزن و اهمیت بیشتری میدهد.
میانگین متحرک نمایی همچنین به یک میانگین متحرک وزندار نیز اطلاق میگردد. یک میانگین متحرک وزندار واکنش بیشتری نسبت به تغییرات اخیر قیمت نسبت به میانگینهای متحرک ساده (Simple Moving Averages – SMA) نشان میدهد.
میانگینهای متحرک ساده، نسبت به تمامی اطلاعات قیمت – چه اطلاعات اخیر و چه اطلاعات سابق قیمت – واکنش یکسانی نشان میدهد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- میانگین متحرک نمایی یک میانگین متحرک میباشد که وزن و اهمیت بیشتری نسبت به اطلاعات اخیر قیمتی نشان میدهد.
- مانند تمامی میانگینهای متحرک، این اندیکاتور تکنیکال بهمنظور تولید سیگنالهای خرید یا فروش (Buy or sell signals) بر اساس تقاطعهای پیش آمده، و همچنین واگراییهایی در رابطه با میانگینهای تاریخی قیمت را به ما میدهد.
- معاملهگران معمولاً از انواع متفاوتی از میانگینهای متحرک نمایی استفاده میکنند، مانند میانگینهای متحرک نمایی دهروزه، پنجاهروزه، و یا حتی میانگینهای متحرک نمایی دویستروزه.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد واگرایی میتوانید از مطلب آموزشی «واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
فرمول میانگینهای متحرک نمایی
فرمول میانگینهای متحرک نمایی
در حالی که انتخابات زیادی برای ضریب هموارسازی وجود دارد، اما معمولاً از ضریب هموارسازی 2 (Smoothing = 2) استفاده میشود.
این ضریب هموارسازی به آخرین اطلاعات قیمتی وزن بیشتری میدهد. اگر ضریب هموارسازی افزایش یابد، باز هم وزن داده شده به اطلاعات اخیر قیمتی افزایش یافته و تأثیر آنها بر میانگینهای متحرک نمایی بیشتر خواهد شد.
محاسبه میانگینهای متحرک نمایی
محاسبه میانگینهای متحرک نمایی (مرجع) نیاز به ملاحظات بیشتری نسبت محاسبه کردن میانگینهای متحرک ساده دارد.
در نظر بگیرید که شما میخواهید از اطلاعات قیمتی بیستروز برای محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده کنید.
بنابراین، شما باید تا روز بیستم صبر کنید تا میانگین متحرک سادهتان را بدست آورید. در روز بیستویکم، شما میتوانید از میانگین متحرک ساده برای روز قبل بهعنوان اولین میانگین متحرک نمایی روز قبل استفاده نمایید.
محاسبهٔ میانگین متحرک ساده آسان است. این محاسبات بدین شرح انجام میشوند: جمع قیمتهای بسته شدن سهام در طی روزهای منتخب، تقسیم بر تعداد رصدهای (observations) انجام شده در آن روز.
برای مثال، یک میانگین متحرک ساده بیستروزه تنها برابر با جمع قیمتهای پایانی بیست روز اخیر است که تقسیم بر بیست شدهاند.
سپس، شما باید ضریب وزندهندهٔ میانگینِ متحرک نمایی (Multiplier for smoothing – Weighting – the EMA) را محاسبه کنید، که معمولاً بهشکلِ این فرمول محاسبه میگردد:
برای محاسبه یک میانگین متحرک نمایی بیستروزه، ضریب هموارسازی ما باید برابر با 0.0952 = [(20+1)/2] باشد. در نهایت، فرمولی که در ادامه آمده است برای محاسبهٔ میانگینِ متحرک نمایی به کار میرود:
(EMA = Closing price x multiplier + EMA (previous day) x (1-multiplier
میانگین متحرک نمایی = (قیمت بسته شدن × ضریب) + (میزان میانگین متحرک نمایی روز قبل × (1- ضریب))
میانگین متحرک نمایی به قیمتهای اخیر وزن بیشتری میدهد، در حالی که میانگین متحرک ساده مقدار وزنی یکسان را برای همهٔ اطلاعات قیمتی در نظر میگیرد.
این وزندهی به قیمتهای اخیر تأثیرات بیشتری را در میانگینهای متحرک نمایی کوتاه مدت (Shorter – period EMA’s)، نسبت به میانگینهای متحرک نمایی بلندمدت اعمال میکند.
برای مثال، یک ضریب هموارسازی 18/18 درصدی به قیمتهای اخیر یک میانگین متحرک نمایی دهروزه اعمال شده است، در حالی که این وزن تنها برابر 9/52 درصد یک میانگین متحرک نمایی بیستروزه میباشد.
بهطور کلی، انواع متفاوت میانگینهای متحرک که از قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و یا قیمت میانی روز بهجای قیمت پایانی روز استفاده میکنند، وجود دارد.
میانگین متحرک نمایی، منبع: Investopedia
میانگینهای متحرک نمایی چه چیزهایی را به ما میگویند؟
میانگینهای متحرک نمایی دوازدهروزه و بیستوششروزه در تحلیل کوتاهمدت از پُرکاربردترین میانگینهای متحرک میباشند.
میانگینهای متحرک دوازده و شانزدهروزه برای استفاده در ساخت اندیکاتورهایی مانند «اندیکاتورهای همگرایی و واگرایی میانگینهای متحرک -Moving average convergence divergence – MACD» و «اندیکاتور نوسانسنج درصد قیمتی – Percentage Price oscillator – PPO» استفاده میشود.
بهطور کلی، اندیکاتورهای میانگین متحرک نمایی پنجاهروزه و دویستروزه بهعنوان نشانگرهایی جهت شناسایی روندهای طولانی مدت استفاده میشوند.
زمانی که قیمت میانگین متحرکی نمایی دویستروزه را رد میکند، یک سیگنال در مورد بازگشت روند (Trend Reversal) صادر میشود.
معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال برای یافتن موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند، استفاده از میانگینهای متحرک را بسیار کاربردی میبینند؛ البته در صورتی که از آنها درست استفاده شود.
با این وجود، آنها همچنین متوجه این موضوع میشوند که سیگنالهای تولیدشده توسط این میانگینهای متحرک ممکن است بهصورت نادرستی تفسیر گردند. تمامی میانگینهای متحرکهای استفاده شده در تحلیل تکنیکال، بهمانند بسیاری از انواع اندیکاتورها؛ دچار تأخیر (Lagging) میباشند.
درنتیجه، استنتاجهای انجامشده از اعمال کردن یک میانگین متحرک در یک نمودار خاص بازاری باید قادر باشد تا یک حرکت در قیمت را تأیید کرده و یا میزان قدرت آن را نشان دهد.
زمان مناسب برای ورود به بازار معمولاً زودتر از موقعی رخ میدهد که میانگینهای متحرک بهشما تغییرات در بازار را نشان میدهند.
یک میانگین متحرک نمایی بهمنظور کم کردن اثرات این تأخیر در برخی از شرایط مورد استفاده قرار میگیرد. از آنجایی که میانگینهای متحرک نمایی در محاسبات خود به آخرین دیتاهای ورودی، وزن بیشتری میبخشد؛
باعث شدیدتر نشان داده شدن حرکات اخیر قیمت میشود و بههمین دلیل میانگینهای متحرک نمایی نسبت به اطلاعات آخر قیمت حساسیت بیشتری دارند. این موضوع مطلوبی بهخصوص در هنگام استفاده از میانگینهای متحرک نمایی برای پیدا کردن سیگنال ورودی به یک معامله میباشد.
به مانند دیگر اندیکاتورهای میانگین متحرک، میانگینهای متحرک نمایی در بازارهای رونددار (Trending Markets) بسیار بهتر کار میکند.
زمانی که بازار در یک روند صعودی و مداوم رو به بالا میباشد، میانگین متحرک نمایی نیز خطی رو به بالا است و یا در حالت عکس، میانگین متحرک نمایی در بازارهای نزولی خطی رو به پایین خواهد بود.
یک معاملهگر هوشیار به ارتباط بین جهت خط میانگین متحرک نمایی و نرخ تغییرات هر یک از کندلها با کندل بعدی توجه میکند.
برای مثال، در نظر بگیرید که حرکات قیمتی در یک روند صعودی شروع به تضعیف شدن میکند و بازگشت قیمتی رخ میدهد.
از دیدگاه هزینه فرصت (Opportunity cost) ممکن است این زمان زمانِ مناسبی برای انجام سرمایهگذاریهای بیشتر (More bullish investments) باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
مثالهایی از نحوه استفاده میانگینهای متحرک نمایی
میانگینهای متحرک نمایی معمولاً بههمراه دیگر اندیکاتورهای تکنیکال برای تأیید کردن حرکات مهم قیمتی در بازار و همچنین سنجیدن اعتبار آنها استفاده میشود.
برای معاملهگرانی که به صورت کوتاهمدت و روزانه کار کرده و در بازارهایی با حرکات سریع معامله میکنند، میانگینهای متحرک نمایی کاربردهای بیشتری دارند.
معمولاً معاملهگران از میانگینهای متحرک نمایی برای تأیید معامله خود استفاده میکنند. اگر یک میانگین متحرک نمایی در یک نمودار روزانه نشان از یک روند صعودی قدرتمند دهد، ممکن است استراتژی یک معامله روزانه، تنها معامله کردن در جهت خرید باشد.
تفاوت بین میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده
تفاوت اصلی بین میانگینهای متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده در حساسیتی است که هر یک از آنها نسبت به اطلاعات بهکار رفته در آنها نشان میدهند.
بهطور دقیقتر، میانگینهای متحرک نمایی وزن بیشتری به اطلاعات اخیر قیمتی میدهند، در حالی که میانگینهای متحرک ساده وزن یکسانی را نسبت به تمامی اطلاعات ورودی میدهند.
این دو میانگین شبیه بهیکدیگر هستند زیرا که هر دوی آنها به شیوه یکسان تفسیر میشوند و هر دویشان نیز توسط معاملهگران تکنیکال برای هموار کردن نوسانات قیمتی مورد استفاده قرار میگیرند.
از آنجایی که میانگینهای متحرک نمایی وزن بیشتری را بر اطلاعات اخیر قیمتی نسبت به اطلاعات قدیمی آن قرار میدهند، نسبت به آخرین تغییرات قیمتی واکنش بیشتری را نشان میدهند.
در حالی که چنین واکنشهای سنگینی را از میانگینهای متحرک ساده شاهد نخواهیم بود. این باعث بهروزتر بودن میانگینهای متحرک نمایی نسبت به میانگینهای متحرک ساده میشود و به ما این توضیح را میدهد که چرا استفاده از این نوع میانگینهای متحرک در بین بسیاری از معاملهگران رایجتر است.
محدودیتهای میانگینهای متحرک نمایی
بهطور واضح مشخص نیست که در چه زمانی باید تأکید بیشتری بر روی اطلاعات قیمتی روزهای اخیر در بازهٔ زمانی داده شده داشته باشیم.
بسیاری از معاملهگران باور دارند که اطلاعات جدید، وضعیت کنونی روند و یا سهم را بهتر از اطلاعات قدیمی آن نشان میدهند.
در همین حین، دیگر افراد این احساس را دارند که وزندهی بیش از حد به اطلاعات اخیر، ممکن است نوعی تعصب را بهوجود بیاورد که این خود منجر به ایجاد اخطارهای غلط میگردد.
بهطور مشابه، میانگین متحرک نمایی بهطور کامل بر روی اطلاعات تاریخی اتکا دارد. بسیاری از اقتصاددانان باور دارند که بازارها بهصورت بهینه (Efficient market hypothesis) رفتار میکنند، این بدین معنی است که قیمتهای کنونی بازار تمامی اطلاعات در دسترس و مورد نیاز را از قبل در خود بازتاب کردهاند.
اگر بازارها نیز در واقع بهینه باشند، استفاده از اطلاعات تاریخی نمیتواند به ما چیزی را در مورد جهت حرکت آینده قیمت بگوید.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
میانگین متحرک نمایی (EMA) چیست؟
همانطور که در آموزش قبل گفتیم، تغییر ناگهانی قیمت میتواند میانگینهای متحرک ساده را تحریف کند. با یک مثال ساده شروع میکنیم.
فرض کنیم که یک SMA 5 دورهای را روی یک چارت روزانهی EUR/USD (یورو/دلار امریکا) رسم کردهایم.
قیمتهای بسته شدن در 5 روز اخیر به شرح زیرند:
روز چهارم: 1.3186
میانگین متحرک ساده به صورت زیر محاسبه میشود:
(1.3172 + 1.3231 + 1.3164 + 1.3186 + 1.3293) / 5 = 1.3209
ساده است، مگر نه؟
خُب، حالا فرض کنیم که در روز دوم یک خبر مطبوعاتی موجب افت قیمت یورو شود.
این مسئله باعث میشود که جفت EUR/USD سقوط کرده و در 1.3000 بسته شود. بیایید ببینیم که این مسئله چه تأثیری روی SMA 5 دورهای دارد.
روز دوم: 1.3000
روز چهارم: 1.3186
میانگین متحرک ساده به صورت زیر محاسبه میشود:
(1.3172 + 1.3000 + 1.3164 + 1.3186 + 1.3293) / 5 = 1.3163
حاصل میانگین متحرک ساده بسیار کمتر و این باعث میشود فکر کنید که قیمت واقعاً در حال نزول است. در حالی که در واقعیت، روز دوم حاصل یک خبر اقتصادی و موقتی بوده است.
نکتهای که سعی داریم در اینجا به آن اشاره کنیم این است که گاهی میانگین متحرک ساده، خیلی ساده میشود.
اگر راهی داشتیم که در آن میتوانستیم تغییرات ناگهانی را حذف کنیم تا سردرگممان نکنند، چقدر خوب میشد. هوم…. صبر کنید…. بله، راهی داریم!
به آن میانگین متحرک نمایی میگوییم!
میانگینهای متحرک نمایی (EMA) به دورههای اخیر وزن بیشتری میدهند.
در مثال بالا، EMA به قیمت در دورههای اخیر یعنی روز 3، 4 و 5 وزن بیشتری میداد.
در این صورت تغییر قیمت در روز دوم ارزش کمتری پیدا میکرد و مانند میانگین متحرک ساده، تأثیر زیادی روی میانگین متحرک نمیگذاشت.
اگر کمی به آن فکر کنید، کاملاً متوجه میشوید. کاری که این میانگین انجام میدهد این است که روی فعالیت تریدرها در روزهای اخیر، تأکید بیشتری میکند.
مقایسهی میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده (SMA)
بیایید به یک چارت 4 ساعتهی USD/JPY (دلار امریکا/یِن ژاپن) نگاهی بیندازیم و ببینیم که یک میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده (SMA) در کنار هم روی چارت چگونه هستند.
دقت کنید که خط قرمز (30 EMA) به نظر نسبت به خط آبی (30 SMA) به قیمت نزدیکتر است.
این یعنی این خط بهتر توانسته حرکت قیمت کنونی را نشان دهد. احتمالاً میتوانید دلیل این اتفاق را حدس بزنید.
دلیلش این است که میانگین متحرک نمایی روی اتفاقات اخیر تأکید بیشتری دارد.
هنگام معامله، بسیار مهم است ببینیم که تریدرها در حال حاضر چه کار میکنند، نه اینکه در یک هفته یا ماه اخیر به چه کاری مشغول بودهاند.
در آخر، ذکر این نکته ضروری است که تکنیکهایی که آموزش داده میشوند؛ در خرید و فروش بیت کوین نقش بسزایی دارند.
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) و کاربرد آن
در تحلیل بازار سرمایه به سبک تکنیکال، استفاده از اندیکاتورها محبوبیت گستردهای در بین تحلیلگران و معاملهگران کسب کرده است. در مقاله اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آنها، به بررسی و دستهبندی اندیکاتورهای مختلف پرداختیم. یکی از این دستهبندیها، اندیکاتورهای روندی یا Trend Indicators بود که مثال این دسته از اندیکاتورهای Overlay و پیرو (Lagging) میانگین متحرک بود. در این مقاله مفصل این اندیکاتور را معرفی کرده و استراتژیهای معاملاتی با استفاده از آن را توضیح خواهیم داد.
کلمات کلیدی:
تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای روندی، میانگین متحرک.
Keywords:
Technical Analysis, Trend Indicators, Moving Average.
تعاریف اولیه
در علم آمار، میانگین متحرک محاسباتی برای تحلیل نقاط داده با ایجاد یک سری از میانگینها از زیرمجموعههای مجموعه کلی داده میباشد. در علم اقتصاد، میانگین متحرک (Moving Average (MA)) یک اندیکاتور سهامیست که به طور گسترده در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. علت محاسبات میانگین متحرک یک سهام یا دارایی، کمک به روانسازی مسیر دادههای قیمتی با ایجاد یک قیمت میانگین در حال به روز رسانی دائم میباشد.
با محاسبه میانگین متحرک، اثر نوسانات تصادفی و کوتاهمدت بر روی قیمت دارائی مدنظر در طول یک دوره زمانی مشخص کاهش مییابد.
درک مفهوم
میانگین متحرک یک ابزار ساده تکنیکال است. میانگینهای متحرک معمولاً برای شناسائی مسیر روند یک دارائی یا مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت آن محاسبه میشوند. این اندیکاتور از دسته پیروی روندی یا Lagging میباشد، زیرا که بر مبنای قیمتهای پیشین ایجاد شده است.
هر چقدر میزان بازه زمانی میانگین متحرک طولانیتر باشد، میزان تأخیر (Lag) بیشتر میباشد. در نتیجه، یک میانگین متحرک ۲۰۰ روزه میزان بسیار بیشتری از تأخیر را در مقایسه با میانگین متحرک ۲۰ روزه خواهد داشت، زیرا شامل قیمتهای ۲۰۰ روز گذشته میباشد. میانگینهای متحرک ۵۰ و ۲۰۰ روزه توسط بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران دنبال میشوند. این میانگینها در سیگنالدهی معاملاتی، مهم در نظر گرفته میشوند.
میانگینهای متحرک کاملاً اندیکاتورهای قابل شخصیسازی هستند. به این معنا که یک سرمایهگذار میتواند آزادانه از هر تایمفریم برای محاسبه میانگین استفاده کند. معمولترین بازههای زمانی مورد استفاده در میانگینهای متحرک ۱۰، ۱۵، ۲۰، ۳۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه هستند. (از عدد ۲۱ در پاکتهای میانگین متحرک در کتاب جان مورفی یاد شده است و از طرفی به دلیل اینکه یکی از اعداد سری فیبوناچی است، استفاده از آن نسبت به ۲۰ میتواند بهتر باشد). هر چقدر که بازه زمانی کوتاهتر باشد، حساسیت بیشتری به تغییرات قیمت خواهد داشت. هر چقدر بازه زمانی طولانیتر باشد، حساسیت کمتر خواهد بود.
اهداف معاملاتی سرمایه گذاران
سرمایهگذاران ممکن است بسته به اهداف معاملاتی خود، بازههای زمانی متفاوتی را با تغییر طولها برای محاسبه میانگین متحرک استفاده کنند. میانگینهای متحرک کوتاهتر معمولاً برای معاملات کوتاهمدت استفاده میشود، در حالی که میانگینهای متحرک بلندمدت برای سرمایهگذاران بلندمدت مناسبتر است.
هیچ تایمفریم درست یا غلطی برای استفاده در زمان تنظیم میانگینهای متحرک وجود ندارد. بهترین روش برای شناسایی بهترین حالت، آزمون و خطا با تعدادی از بازههای زمانی مختلف تا زمان شناسایی بهترین تطبیق با استراتژی فرد میباشد.
پیشبینی روندها در بازار پروسه آسانی نیست. اگرچه پیشگویی دقیق حرکات آینده یک دارایی خاص غیرممکن است، استفاده از تحلیل تکنیکال و تحقیق میتواند به فرد برای پیشبینیهای بهتر کمک کند. یک میانگین متحرک افزایشی نشاندهنده این است که دارایی مدنظر در یک روند صعودی است. در حالی که یک MA کاهشی نشانه روند نزولی آن است.
انواع میانگین متحرک
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average (SMA)):
سادهترین حالت میانگین متحرک تحت عنوان میانگین متحرک ساده شناخته میشود. میانگین متحرک ساده با میانگینگیری ریاضی از مجموعه مشخصی از مقادیر به دست میآید. به زبان دیگر، یک مجموعه از اعداد (یا قیمتها در ارتباط با بازارهای سرمایه) با هم جمع شده و سپس تقسیم بر تعداد قیمتهای آن مجموعه میشود. فرمول محاسبه میانگین متحرک ساده برای یک دارایی به شرح زیر میباشد:
که در آن A، قیمت در یک نقطه زمانی است و n تعداد نقاط قیمتی است.
میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average (EMA)):
میانگین متحرک نمایی نوعی از میانگین متحرکهاست که در تلاش برای واکنشپذیری بیشتر نسبت به اطلاعات جدید، وزن بیشتری به قیمتهای جدیدتر میدهد. برای محاسبه EMA، باید در ابتدا SMA در بازه زمانی مدنظر محاسبه شود. سپس، باید ضریب وزندهی EMA تحت عنوان فاکتور روانسازی (Smoothing Factor) محاسبه شود که معمولاً از فرمول [2/(Selected Time Period +1)] استفاده میکند. در نتیجه، برای یک میانگین متحرک ۲۰ روزه، ضریب ۰.۰۹۵۲ میشود. سپس فاکتور روانسازی در کنار EMA قبلی استفاده میشود تا به مقدار فعلی برسد. در نتیجه، EMA وزندهی بیشتری به قیمتهای جدیدتر میدهد، در حالی که SMA وزن یکسانی به همه مقادیر میدهد. فرمول EMA به شرح زیر است:
که در آن EMAt مقدار EMA امروز را نشان میدهد، Vt قیمت امروز، EMAy مقدار EMA دیروز، s روانسازی و d تعداد روزهای لحاظ شده را نشان میدهند.
میانگین متحرک «ساده» در برابر «نمایی»
محاسبات EMA تأکید بیشتری بر نقاط داده جدید دارد. به این دلیل، EMA محاسبه میانگین وزندار در نظر گرفته میشود. با رسم SMA و EMA در یک تایمفریم و بازه زمانی یکسان، میتوان دید که EMA نسبت به SMA سریعتر به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد. همچنین میتوان مشاهده کرد که EMA در هنگام صعود قیمت مقدار بیشتری نسبت به SMA دارد. (و همچنین نسبت به SMA سریعتر در هنگام نزول قیمت ریزش میکند). این پاسخگویی به تغییرات قیمت دلیل اصلی ترجیح برخی از معاملهگران به EMA میباشد.
نکته: یک مدل MA نسبت به دیگری برتری ندارد. در یک برهه زمانی، یک EMA ممکن است پاسخگویی بهتری در بازار سرمایه داشته باشد و در برهه دیگر، یک SMA کارکرد بهتری داشته باشد. تایم فریم منتخب برای میانگینهای متحرک نیز نقش مهمی در میزان مؤثر بودن آنها (بدون در نظر داشتن نوع آنها) دارد.
علت استفاده از میانگین متحرک
یک میانگین متحرک به جدا کردن میزانی از نویز موجود در نمودار قیمت کمک میکند. با توجه به جهت حرکت آن میتوان یک دید اولیه از جهت حرکت قیمت دریافت کرد. به طور کلی اگر M به سمت بالا باشد، مسیر قیمت صعودی میباشد (یا به تازگی بوده است). اگر به سمت پائین باشد، حرکت قیمت نزولی است. و در زمان حرکت از بغل، به احتمال زیاد قیمت در یک روند خنثی یا اصطلاحاً Range میباشد.
یک میانگین متحرک همچنین میتواند تحت عنوان حمایت یا مقاومت عمل کند. در یک روند صعودی، یک میانگین متحرک ۵۰، ۱۰۰ یا ۲۰۰ روزه میتواند یک سطح حمایتی باشد. به این دلیل که میانگین همانند یک کف (حمایت) عمل میکند، تا قیمت بتواند از روی آن جهش کند. در یک روند نزولی، میتواند همانند یک مقاومت عمل میکند و همانند یک سقف، قیمت به آن برخورد میکند و سپس شروع به ریزش میکند.
قیمت همیشه به این روش نسبت به میانگین متحرک واکنش نشان نمیدهد و ممکن است کمی به آن نفوذ کرده و یا قبل از رسیدن به آن تغییر مسیر دهد.
به عنوان یک راهنمای کلی، اگر قیمت در بالای میانگین متحرک بود، روند رو به بالا است و اگر قیمت در پائین میانگین متحرک بود، روند رو به پائین میباشد. البته، میانگینهای متحرک میتوانند طولهای مختلفی داشته باشند (که بیشتر مورد بحث قرار گرفت). در نتیجه یک MA میتواند روند صعودی کاربرد های EMA را نشان دهد، در حالی که دیگری نشاندهنده روند نزولی است.
طول میانگین متحرک
طولهای معمول برای میانگین متحرک ۱۰، ۲۰ (۲۱)، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ هستند. این طولها میتوانند در هر تایمفریم زمانی بسته به افق زمانی معاملهگر در نمودار پیاده شوند (یک دقیقهای، روزانه، هفتگی و غیره).
تایمفریم یا طول انتخابی برای یک میانگین متحرک، که به نام “بازه نگاه به پشت سر” نیز شناخته میشود، میتواند نقش بزرگی در میزان تأثیر آن داشته باشد. یک MA با تایمفریم کوتاه بسیار سریعتر از یک MA با بازه نگاه به پشت سر طولانی به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد. در شکل زیر، میانگین متحرک ۲۰ روزه در مقایسه با ۱۰۰ روزه به طور نزدیکتر به تعقیب قیمت واقعی پرداخته است.
میانگین متحرک ۲۰ روزه ممکن از دید تحلیلی برای معاملهگران کوتاهمدت مفید باشد، زیرا کاربرد های EMA که قیمت را به طور نزدیکتری تعقیب میکند و در نتیجه تأخیر (Lag) کمتری نسبت به میانگین متحرک بلندمدت ایجاد میکند. یک MA ۱۰۰ روزه میتواند برای معاملهگران بلندمدتتر مفید باشد.
تأخیر میزان زمانی است که یک MA برای سیگنالدهی یک برگشت محتمل نیاز دارد. به یاد داشته باشید که به عنوان یک راهنمای کلی، هنگامی که قیمت در بالای میانگین متحرک است، روند صعودی در نظر گرفته میشود. در نتیجه هنگامی که قیمت به پائین میانگین متحرک ریزش کند، سیگنال برگشت احتمالی بر مبنای آن MA را صادر میکند. یک میانگین متحرک ۲۰ روزه سیگنالهای برگشتی بسیار بیشتری نسبت به میانگین متحرک ۱۰۰ روزه ایجاد میکند.
یک MA میتواند هر طولی داشته باشد: ۱۵، ۲۸، ۸۹ و… . تنظیم MA برای دریافت سیگنالهای دقیقتر در پیشینه نمودار ممکن است به دریافت سیگنالهای بهتر در آینده کمک کند.
استراتژیهای معاملاتی
تقاطعها (Crossovers):
تقاطعها یکی از اصلیترین استراتژیهای میانگینهای متحرک هستند. اولین مدل آنها تقاطع قیمت میباشد که زمانی ایجاد میشود که قیمت به بالا یا پائین میانگین متحرک عبور کند تا سیگنال تغییر روند احتمالی را صادر کند.
یک استراتژی دیگر استفاده از دو میانگین متحرک بر روی نمودار قیمت است که یکی طولانیتر و یکی کوتاهتر باشد. در هنگام عبور MA کوتاهمدت به بالای MA بلندمدت، سیگنال خرید خواهیم داشت، زیرا نشانه این است که روند در حال انتقال به سمت بالا است. به این حالت تقاطع طلایی (Golden Cross) گفته میشود.
در همین حین، در هنگام عبور MA کوتاهمدت به پائین MA بلندمدت، سیگنال فروش خواهیم داشت. که نشانه انتقال روند به سمت پائین بوده و به عنوان تقاطع مرگ (Dead/Death Cross) شناخته میشود.
معایب MA:
میانگینهای متحرک بر اساس دادههای پیشین محاسبه میشوند و هیچ بخشی از این محاسبات در ذات خود پیشگو نیست. در نتیجه، نتایج میانگینهای متحرک میتوانند تصادفی در نظر گرفته شوند. در بعضی از مواقع، به نظر میرسد که بازار به حمایت/مقاومت و سیگنالهای معاملاتی MA احترام بگذارد و در سایر مواقع، به طور کل آنها را در نظر نگیرد.
یک مشکل بزرگ این است که اگر رفتار قیمت متلاطم باشد، به این معنی که کاربرد های EMA قیمت نوساناتی به بالا و پائین داشته باشد، باعث تولید چند سیگنال برگشت روند یا معامله میشود. در هنگام بروز این اتفاق، بهتر است که از بازار خارج شده یا از اندیکاتور دیگری برای تأیید روند کمک گرفته شود. مورد مشابهی با تقاطع MA ها نیز میتواند اتفاق بیوفتد که در این حالت به نظر میرسد که برای مدتی دو MA به هم بافته شدهاند و سیگنالهای اشتباه صادر میکنند.
میانگینهای متحرک در شرایط حضور روند قدرتمند بسیار خوب عمل میکنند ولی در شرایط متلاطم یا خنثی و Ranging بسیار ضعیف هستند. تنظیم تایمفریم میتواند به طور موقت این مشکل را درمان کند، اگرچه در یک برهه از زمان، این مشکلات به طور محتمل بدون درنظر داشتن تایمفریم انتخاب شده برای میانگینهای متحرک میتوانند اتفاق بیوفتند.
نتیجهگیری:
یک میانگین متحرک دادههای قیمتی را با روانسازی آن ساده کرده و یک خط حرکتی را ایجاد میکنند. این باعث رؤیت بهتر روند میشود. میانگینهای متحرک نمایی واکنش سریعتری نسبت به تغییرات قیمت در مقایسه با میانگینهای متحرک ساده دارند،ولی در بعضی از مواقع، یکی از دیگری برتری دارد و در سایر موارد برعکس که این میتواند منجر به صدور سیگنالهای اشتباه شود. میانگینهای متحرک با بازه نگاه به پشت سر کوتاهتر (برای مثال ۲۰ روزه) نیز سریعتر از بازههای طولانیتر (مثلاً ۲۰۰ روزه) به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهند.
تقاطع میانگینهای متحرک یک استراتژی محبوب برای ورود و خروج میباشد. MA ها همچنین میتوانند نواحی احتمالی حمایت یا مقاومت را مشخص کنند. در حالی که این میتواند پیشبینی کننده به نظر آید، میانگینهای متحرک همیشه بر اساس دادههای پیشین بنا شدهاند و به سادگی میانگین قیمت در طول یک بازه مشخص از زمان را نشان میدهند.
سرمایهگذاری با استفاده از میانگینهای متحرک یا هر تکنیک دیگر، نیازمند یک استراتژی تحلیلی-معاملاتی کاملاً تدوین شده است که در آن مدیریت فوق دقیق ریسک و سرمایه، رکن اصلی موفقیت در بازارهای سرمایه میباشد.
منابع: : References
Murphy, John J. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York Institute of Finance, 1999.
استراتژی ها و کاربردهای میانگین متحرک نمایی کاربرد های EMA ۵۰ روزه (INTC, AAPL)
میانگین متحرک ۵۰ روزه برای معامله گرانی که موقعیت های خود را از طریق افت سرمایه یا (drawdown) حفظ می کنند ، محدوده مشخصی را تعیین می کند. استراتژی که ما هنگام نزدیک شدن قیمت به این نقطه تورم اعمال می کنیم ، اغلب تعیین می کند که با سود مناسب از موقعیت خارج شویم یا ضرر ناامید کننده ای را پشت سر بگذاریم. با توجه به عواقب آن ، بهتر است دانش خود را در مورد این سطح قیمت و همچنین یافتن راه های جدید برای مدیریت ریسک گسترش دهیم.
رایج ترین فرمول ۵۰ کندل قیمت اخیر را تقسیم بر کل می کند. این روش میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه را که توسط کارشناسان طی چندین دهه استفاده می شود را ایجاد می کند. این محاسبات طی سالها از جهات مختلفی تغییر یافته است و فعالان بازار سعی در ایجاد یک راهکار بهتر دارند. میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه محبوب ترین تغییرات را ارائه می دهد ، و نسبت به میانگین متحرک ساده به حرکت قیمت سریعتر واکنش نشان می دهد. این سرعت اضافی در تولید سیگنال یک مزیت آشکار نسبت به نسخه کندتر است و آن را به یک انتخاب برتر تبدیل می کند.
میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه مناسب ترین جایگاه را برای بررسی روند به کارشناسان ارائه می دهد و موقعیت مناسبی را برای بررسی کلی و کشف نوسانات و فرصت های میان مدت پس از روندهای فعال ، طولانی تر یا کوتاه تر فراهم می کند. همچنین شامل وضعیت خنثی نیز می شود هنگامی که حرکت قیمت اغلب توسط اکثریت نادرست تعبیر می شود. و همانطور که بازار معکوس بارها و بارها اثبات کرده است ، معتبرترین سیگنال ها هنگامی که اکثریت در مسیر اشتباه قرار دارند ، به وقوع می پیوندند.
ده ها روش برای استفاده از (EMA) پنجاه روزه در استراتژی های بازار وجود دارد. وقتی موقعیتی بعد از صعود یا کاهش قیمت ، به سطح حیاتی می رسد ، به عنوان یک روش بررسی دقیق و واقع بینانه عمل می کند. این شاخص در تایم فریم های کوتاهتر یا طولانی تر مزایای مشابهی را ارائه می دهد ، شاخص را در نمودارهای روزانه اعمال می کند یا روند بلند مدت را به صورت ۵۰ هفته ای یا ۵۰ ماهه دنبال می کند. یا همانند پین بال ، برای معامله در میان نوسانات بین (EMA) پنجاه روزه و (EMA) بلند مدت ۲۰۰ روزه استفاده می شود. حتی در دنیای پرهیاهوی بازار نیز کاربردی است ، با کراس اوورهای ۵۰/۲۰۰ روزه که سیگنال تقاطع های طلایی (golden cross) صعودی و یا تقاطع های مرگ (death cross) نزولی را نشان می دهد.
میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه اغلب وقتی که دارای پوزیشن در روندی هستید که با نوسانات معکوس در مقابل شما قرار می گیرد یا در واکنش به انگیزه ای ناگهانی که هزاران ابزار مالی را به حرکت در می آورد مورد استفاده قرار می گیرد. قرار دادن استاپ در میانگین متحرک منطقی است زیرا نشان دهنده پشتیبانی میانی (مقاومت در روند نزولی) است که باید در شرایط عادی حفظ شود. مشکلی که در این استدلال وجود دارد این است که در بازارهای مدرن بی ثبات ما کاربردی نیست.
میانگین متحرک های نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه طی دو دهه گذشته از خطوط باریک تا مناطق وسیع جهت استاپ هانتینگ (Stop Hunting) مورد استفاده قرار گرفته اند. شما باید قبل از قرار دادن استاپ یا زمان بندی ورود یا نزدیک شدن به میانگین متحرک ، در نظر بگیرید این تغییرات به چه شدتی ادامه خواهند داشت. صبر در این شرایط مهم است زیرا آزمایش (EMA) پنجاه روزه معمولاً بین ۳ تا ۴ کندل قیمت انجام می شود. باید تا زمان وقوع برگشت یا شکسته شدن سطح که فشار قیمت را در مقابل پوزیشن شما قرار می دهد صبر کنید.
خطر تشخیص اشتباه موجب ضرر برای شما خواهد شد ، بنابراین وقتی قیمت (EMA) پنجاه روزه را آزمایش می کند ، چه مدت باید صبر کنید؟ در حالی که هیچ راه مناسبی برای اجتناب از روندهاي مقطعي يا (WhipSaw) وجود ندارد ، بررسی سایر تکنیک ها اغلب به گسترش دقیق یک برگشت یا ریورسال اشاره می کند. به عنوان مثال ، اینتل (INTC) در ماه آوریل به بالاترین سطح ژانویه بازگشت و در (EMA) پنجاه روزه با کاهش قیمت ناشی از فروش شدید مواجه شد. سطح پشتیبانی را شکست و به فیبوناچی اصلاحی ۰٫۳۸۶ سقوط کرد و در جلسه بعدی به میانگین متحرک بازگشت. سهام در روز سوم مجددا سطح پشتیبانی را به دست آورد و وارد روند بهبودی شد و با یک بریک اوت الگوی فنجان و دسته (cup and handle) را تکمیل کرد.
فرکتال های ۵۰ روزه
میانگین متحرک در بازه های زمانی کوتاه تر و طولانی تر نیز به خوبی کار می کند. در نتیجه ، معامله گران با قرار دادن کندل های میانگین متحرک ۵۰ روزه در نمودارهای ۱۵ و ۶۰ دقیقه ای به سود دست پیدا می کنند زیرا این نمودارها نقاط پایانی نوسانات روزانه را تعیین می کنند. فقط بخاطر داشته باشید که با کاهش تایم فریم ، نویز افزایش می یابد و از ارزش آن در نمودارهای ۵ و ۱ دقیقه ای کاسته می شود. از طرفی ، این شاخص قابلیت اطمینان عالی را در نمودارهای هفتگی و ماهانه نشان می دهد و اغلب نقاط دقیق بازگشت را در اصلاحات و روندهای بلند مدت نشان می دهد.
هنگامی که در نظر بگیریم (EMA) پنجاه هفته ای بازگشت به میانگین را در کل یک سال تعیین می کند ، در حالی که (EMA) پنجاه ماهه فعالیت بازار را طی بیش از چهار سال دنبال می کند و به میانگین طول یک چرخه معاملاتی معمولی نزدیک می شود ، منطقی به نظر می رسد. تایمرهای بازار می توانند از این میانگین متحرک های طولانی مدت برای ایجاد موقعیت های سودآور طی ماهها یا سالها استفاده کنند در حالی که تغییرات ، سطح مناسبی را برای حد برداشت سود (Take Profit) و تخصیص مجدد سرمایه در سایر ابزارهای بلند مدت ایجاد می کنند.
اپل (AAPL) فرصت های خرید فوق العاده ای را در میانگین متحرک نمایی ۵۰ ماهه در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ ایجاد کرد. سطح پشتیبانی میانگین متحرک در سپتامبر ۲۰۰۸ شکسته شد و ۵ ماه قبل از بازپس گیری این سطح در آوریل ۲۰۰۹ ، در یک سطح جانبی و خنثی سپری شد و سیگنال خریدی را ایجاد کرد که بازدهی بیش از ۸۰ امتیازی را طی سه سال به همراه داشت. دومین بار میانگین متحرک را در سال ۲۰۱۳ آزمایش کرد و چهار ماه را صرف ایجاد یک الگوی کف دو قلو کرد که موجب آغاز رالی ۱۰۰ درصدی در سال ۲۰۱۴ شد. توجه داشته باشید که چگونه کف های قیمتی با پشتیبانی کاملاً مطابقت دارند و یک ورودی کم خطر باورنکردنی را برای معامله گران بازار فراهم می کنند.
پین بال ۵۰ تا ۲۰۰ روزه (۵۰-۲۰۰ Day Pinball)
روند های سریع در هر دو جهت تمایل به افزایش فاصله بین (EMA) های ۵۰ و ۲۰۰ روزه دارند. هنگامی که یک ضدروند (countertrend) یکی از این میانگین ها را می شکند ، اغلب به میانگین دیگر منتهی می شود ، و چند دور از استراتژی کاربرد های EMA ۵۰ تا ۲۰۰ روزه “پین بال” را تنظیم می کند. معامله گران نوسانی ( swing trader ) ، ذینفعان طبیعی این تکنیک دو طرفه هستند ، اقدام به خرید و سپس فروش می کنند تا یکی از این دو با یک روند فعال تر جایگزین شود.
(Biogen (BIIB در ماه مارس پس از یک روند صعودی طولانی ، به سقف جدیدی دست یافت و وارد یک اصلاح شدید شد که چند روز بعد موجب شکست (EMA) پنجاه روزه شد. حرکت قیمت پس از آن وارد یک روند دو ماهه پین بال ۵۰-۲۰۰ روزه شد و با عبور از مقاومت جدید در (EMA) پنجاه روزه و پشتیبانی بلند مدت در (EMA) دویست روزه ، بیش از ۷۵ امتیاز کسب کرد. برگشت نوسانات نزدیک به اعداد تارگت صورت گرفت و امکان ورودی آسان و استاپ های نسبتاً پایداری برای سهام سه رقمی فراهم شد.
کراس اوورهای صعودی و نزولی (Bullish and Bearish Crossovers)
کراس اوور (crossover) نزولی (EMA) پنجاه روزه از (EMA) دویست روزه سیگنالی از تقاطع مرگ (death cross) را نشان می دهد که بسیاری از کارشناسان معتقدند پایان روند صعودی است. گفته می شود که یک کراس اوور صعودی یا تقاطع طلایی (golden cross) دارای ویژگی های مشابهی در ایجاد روند صعودی جدید است. در حقیقت ، خطوط متقاطع بسیاری می توانند در چرخه روند صعودی یا نزولی ایجاد شوند و این سیگنال ها قابلیت اطمینان کمی را نشان می دهند.
در خصوص میانگین متحرک های نمایی ۵۰ و ۲۰۰ هفته ای داستان به گونه دیگری است. SPDR S&P Trust (SPY) چهار سیگنال تقاطع معتبر را نشان می دهد که هر دو در یک جهت به مدت ۱۵ سال بر می گردند. مهمتر از همه ، در این مدت که شامل سه بازار صعودی و دو بازار نزولی بوده است هیچ سیگنال جعلی وجود نداشت. با نگاهی به داده های تاریخی (Dow Industrial) ، آخرین تقاطع نامعتبر بیش از ۳۰ سال پیش ، در سال ۱۹۸۲ رخ داد. این موضوع به ما می گوید که تقاطع های طلایی و مرگ سزاوار جایگاه قابل توجهی در تحلیل بازار هستند.
میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه سطح بازگشت به میانگین (Mean Reversion) طبیعی برای یک بازه زمانی متوسط را مشخص می کند و کاربردهای بی شماری در پیش بینی قیمت ، انتخاب پوزیشن و ایجاد استراتژی دارد. معامله گران ، تایمرهای بازار و سرمایه گذاران ، همگی از بررسی میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه بهره مند می شوند ، این موضوع آن را به یک عنصر ضروری در تحلیل تکنیکال بازار تبدیل می کند.
دیدگاه شما