من با پذیرش ماهیت تصادفی معامله میتوانم نتایج مستمر و ادامهداری رقم بزنم..
برتری معاملاتی چیست
به عنوان معامله گری تازه کار باید بدانیم که با داشتن برتری معاملاتی در بازار می توانیم شرایط را از همان ابتدا به نفع خود تمام کنیم. اما سوالی که مطرح می شود این است که برتری معاملاتی چیست؟ Edge در لغت به معنای لبه است و در بازارهای مالی به مجموعه شرایطی اطلاق می شود که با رخ دادن آنها احتمال موفقیت یک معامله بیشتر از شکست آن است. در واقع برتری معاملاتی یک تکنیک، یک نظریه یا نگرش است که باعث برتری معامله گر نسبت به دیگر معامله گران بازار در به دست آوردن پول می شود و با استفاده از آن معامله گر متوجه می شود که آیا استراتژی معاملاتی اش در بلندمدت سودآور است یا خیر.
★ موفقیت در معامله گری
برای موفقیت در معامله گری باید بدانید که معامله گری با داشتن برتری نسبت به بازار آغاز می شود. در بازار اغلب شانس به نفع فعالان آن نیست، اما راههایی وجود دارد که می توانید شانس را با خود همراه کنید. از سوی دیگر، بازار سهام می تواند بسیار خطرناک باشد، زیرا می تواند همه پول شما را ببلعد و بدتر از آن، اگر از اهرم بالا استفاده کنید شما را به ورشکستگی برساند. مگر اینکه همواره محتاطانه عمل کنید. به همین دلیل است که باید در معاملات خود برتری داشته و یک سیستم قابل اطمینان داشته باشید. اگر بدون برتری وارد معامله شوید در نهایت ضرر خواهید کرد. نیازی نیست که حتماً تکنیک های استادانه و ماهرانه ای داشته باشید، همین که اوضاع اندکی به نفع شما تمام شود کافی است و می توانید برای همه عمر از آن بهره ببرید.
برای مثال، در بازارهای دارای روند، اگر شما در جهت روند وارد معامله شوید از یک برتری معاملاتی بهره برده اید، زیرا در این حالت احتمال موفقیت تان بیشتر از شکستتان است. اما این نکته را به خاطر بسپارید که صرف نظر از داشتن یک برتری معاملاتی، همیشه در کنار معاملات سودآور، معاملات ضررده نیز وجود دارند. معامله گری در جهت روند، سودآور بودن معاملات را تضمین نمی کند، فقط احتمال سودآوری معامله را بیشتر می کند. ممکن است اولین معامله ای که در جهت روند گرفته اید ضررده شود، اما با انجام مجموعه ای از معاملات در جهت روند با احتمال بیشتری نتیجه کلی مثبت خواهد بود.
بازار برای یک معامله گر متوسط موانع بسیار زیادی ایجاد می کند که این موانع شانس موفقیت را کاهش می دهند. از جمله موانعی که یک معامله گر مبتدی ممکن است با آنها مواجه شود عبارتند از:
✓ احساسات انسانی
✓ کمیسیون کارگزاری
✓ اسپرد(حاشیه) خرید و فروش
✓ نبود آموزش مناسب
✓ نبود ابزارهای مناسب
✓ اطلاعات غلط از منابع مختلف
اگر به پولی که به سختی درآورده اید اهمیت می دهید پس بدون برتری وارد معامله نشوید. استراتژی های معاملاتی در اختیار همگان قرار دارند، اما برای به دست آوردن برتری معاملاتی لازم است قوانین ویژه ای به آن استراتژی ها اضافه شود و هر فرد با توجه به اطلاعاتی که در اختیار دارد، آموخته های خود، میزان پول موجود در حساب و قدرت ریسک پذیری می تواند این قوانین را مشخص کند. راه های مختلفی برای ایجاد برتری معاملاتی وجود دارد، اما بهتر آن است که بر نگرش مبتنی بر مهارت هایی که تاکنون یاد گرفته اید تمرکز کنید.
★ چگونه می توان برتری معاملاتی به دست آورد
بزرگترین اشتباه معامله گران مبتدی این است که تصور می کنند فقط استفاده از ابزارها (مانند اندیکاتورها) آنها را به موفقیت می رساند. اما ماجرا بزرگتر از این حرف ها است. معامله گری با تشخیص یک برتری معاملاتی در بازار آغاز می شود. پس از آن، باید به سراغ ابزارهایی از جمله اندیکاتورها بروید تا در تصمیمات معاملاتی به شما کمک کنند.
به طور کلی به دو شیوه می توان برتری معاملاتی به دست آورد:
① با بررسی و اعتبارسنجی ایده ها، سیستم تان را توسعه دهید. هدف این است که کارهایی که در گذشته ثمربخش بوده اند را بررسی کرده و با استفاده از ایده های آنها استراتژی معاملاتی خود را بسازید. معمولاً این سیستم ها بر ریاضیات استوارند، اما می توانند براساس الگوهای نموداری، اتفاقات کلان اقتصادی، علایق سرمایه گذار یا داده های اقتصادی برپا شوند.
② راه دیگر به دست آوردن برتری معاملاتی، یادگیری و توسعه مهارت ها است. با انجام تعداد بسیار زیادی معامله و تحلیل نتایج و مشخص کردن ایده های سودآور می توانید رفتار بازار را درک کنید. متأسفانه، این روش می تواند بسیار پر هزینه، وقت گیر و خسته کننده باشد.
می توان گفت که هر دو این روش ها زمانبر هستند. خوشبختانه، روش سوم و بهتری نیز وجود دارد. یعنی می توان از ترکیبی از این دو روش استفاده کرد. همین حالا با یک سیستم قابل اطمینان شروع کنید و هرچه جلوتر رفتید مهارت های لازم را توسعه دهید. به عبارتی می توانید با یک استراتژی مشخص معامله گری را شروع کنید، پس از مدتی قوانین دقیقی را برای فیلتر کردن بخش اعظمی از موقعیت های معاملاتی به آن اضافه کنید و تمرکز خود را به طور کامل بر روی امیدوارکننده ترین فرصت ها قرار دهید.
معامله با برتری، یک روش سریع برای پولدار شدن محسوب نمیشود. بلکه یک سیستم معاملاتی قابل اطمینان با تعریفی دقیق و تست شده است که برتری آن نسبت به بازار سهام قابل اندازه گیری است و می تواند سالها و در شرایط مختلف بازار به خوبی کار کند.
در ویدیو زیر در خصوص در خصوص برتری معاملاتی توضیح می دهیم:
★ برتری معاملاتی خود را ایجاد کنید
برخی از معامله گران تا به حال درباره مفهوم برتری معاملاتی چیزی نشنیده اند، برخی دیگر نیز هرگز از خودشان نپرسیده اند که آیا برتری معاملاتی دارند یا اصلاً نیازی به داشتن برتری معاملاتی هست.
اساساً توزیع معاملات سودآور و ضررده تصادفی است و معامله گر باید معاملات زیادی انجام دهد تا مطمئن شود معاملات سودآور نیز نصیبش می شوند. اگر معاملات خود را بر مبنای یک برتری معاملاتی انجام دهید احتمال داشتن معاملات سودآور در طول زمان بیشتر می شود.
★ گام هایی برای ایجاد برتری معاملاتی
- ابتدا معامله گری را یاد بگیرید. اگر مهارت های لازم معامله گری را نداشته باشید حتی اگر یک استراتژی با برتری معاملاتی در اختیار داشته باشید، باز هم با معاملات ضررده مواجه خواهید شد. لازم است انتخاب بهترین سهام، نحوه بررسی اطلاعات سهام، تحلیل تکنیکال، خبرهایی که ممکن است سهام را حرکت دهند، مدیریت ریسک، حجم معاملات و غیره را بدانید.
کسب سود = برتری معاملاتی + مهارت در معامله گری
مواجه با ضرر = نداشتن مهارت در معامله گری – برتری معاملاتی
- استراتژی ها و روش های معاملاتی مختلف را یاد بگیرید. استراتژی های مؤثر برای معامله گران کوتاه مدت شامل اسکالپ کردن، معامله گری مومنتوم، معامله با استفاده از اخبار، معامله گری با استفاده از تحلیل تکنیکال، سهام با شناوری کم، سهام پر بازدید و غیره است. سپس تشخیص دهید که کدام روش معاملاتی برای شما مناسبتر است.
- اکنون آن استراتژی هایی که به نظرتان برای شما مناسب تر هستند را بر روی یک حساب تمرینی بررسی کنید. ببینید آیا می توانید در حالت تمرینی با این استراتژی ها برتری به دست آورید.
- ابزارهایی را پیدا کنید که مناسب با خواسته های شما سیگنال های معاملاتی ارائه کنند.
- سابقه تمام اطلاعات معاملات خود را با دقت یادداشت کنید. آیا نقطه ورود را صحیح انتخاب کرده اید؟ آیا تحلیل تکنیکال درستی داشته اید؟ آیا به بهترین شکل از بازگشت بازار استفاده کرده اید؟ آیا نقطه خروج مناسبی داشته اید؟
- برای پیدا کردن برتری معاملاتی، استراتژی های جدیدی را به استراتژی خود اضافه کنید. ممکن است معاملاتی که قبلاً سودآور بودند اکنون ضررده شوند. دلیل آن می تواند این باشد که احتمالاً بازار مانند گذشته رفتار نمی کند. آماده باشید که روزی ممکن است بازار بخشی یا همه برتری معاملاتی شما را از بین ببرد. به همین دلیل است که باید به آرامی استراتژی خود را بهبود ببخشید.
- صبور باشید. بین معامله ای که می تواند موجب برتری شما شود و معامله ای که برتری برایتان به همراه ندارد خط باریکی وجود دارد. دست یافتن به معاملاتی که نتایج مثبتی به همراه داشته باشند زمانبر است. حتی معامله گران حرفه ای نیز در دو یا سه سال اول کار خود سودی به دست نمی آورند.
در ادامه با ذکر یک مثال ایجاد برتری معاملاتی برای استراتژی های معاملاتی را بررسی میکنیم. نمودار زیر مربوط به سهام وتوشه است که نشان می دهد بازار در یک محدوده مشخص در نوسان است.
برتری معاملاتی سناریو بالا این است که قیمت در یک محدوده در نوسان است، یعنی قیمت با احتمال بیشتری از محدوده بالا نزول کرده و از محدوده پایین صعود می کند. براساس این برتری معاملاتی، می توانید از یک اندیکاتور مانند استوکستیک استفاده کنید تا زمانی که قیمت به محدوده بالا یا پایین رسید سیگنال دهد.
✔ در حالت ۱ استوکستیک نشان می دهد که قیمت به محدوده بالا رسیده که به منزله سیگنال فروش است.
✔ در حالت ۲ استوکستیک نشان می دهد که قیمت به محدوده پایین رسیده که به منزله سیگنال خرید است.
به یاد داشته باشید که همه این سیگنال ها بر مبنای احتمالات هستند. به عبارت دیگر، وقتی اندیکاتور سیگنال خرید می دهد به این معنا نیست که قیمت حتماً رشد می کند، بلکه بدین معنی است که با توجه به شرایط کنونی بازار، احتمال رشد قیمت بیشتر از نزول آن است. حقیقت این است که وقتی با استراتژی دارای برتری معاملاتی، معامله انجام می دهید سودآور شدن یا ضررده شدن یک معامله مهم نیست، زیرا در نهایت معاملات سودآور ضررها را جبران میکنند. البته این همه ماجرا نیست، زیرا باید میزان سود به ضرر و مدیریت سرمایه را نیز در نظر بگیرید و با داشتن یک برتری معاملاتی شما نقطه آغاز کار خود را دارید که می توانید از آن برای ساخت سیستم خود استفاده کنید.
★ استراتژی های معاملاتی بدون برتری معاملاتی
با یک بررسی سریع می توانید متوجه شوید که استراتژی معاملاتی شما برتری قابل قبولی دارد یا نه. معمول ترین روش هایی که برای پیدا کردن فرصت های جدید معاملاتی، ورود به معامله و خروج از آن و مدیریت ریسک استفاده می کنید را لیست کنید. سپس سعی کنید به یاد بیاورید که این مفاهیم را از کجا یاد گرفته اید؛ از یک کتاب، از اینترنت یا از معامله گران دیگر. در نهایت در نظر بگیرید که چه تعداد از دیگر فعالان بازار دقیقاً از همین استراتژی ها استفاده می کنند. آنها حتی اغلب دقیقاً در یک زمان از این استراتژی ها استفاده می کنند. با کمی اندیشیدن، به سرعت متوجه می شوید که شما نیز از در حال پیروی از دیگر معامله گران هستید، یعنی مانند بخش اعظمی از فعالان بازار از یک استراتژی یکسان برای ورود به معاملات و مدیریت ریسک استفاده می کنید.
زمانی که از جمع معامله گران پیروی کنید، به دو دلیل تقریباً غیرممکن است که سودهای خوبی کسب نمایید. اول اینکه، شما با بقیه افراد دقیقاً بر سر یک چیز مشخص وارد مبارزه شده اید. دوم اینکه، جمعیت به صورت ناخواسته توجه معامله گرانی را جلب می کند که از نقدینگی و استراتژیه ای غارتگر برای حذف ضعیف ترها استفاده می کنند. تعداد قابل توجهی از معامله گران به شکلی عمل می کنند که برتری معاملاتی از استراتژی هایشان حذف می شود. اما این موضوع بدین معنی نیست که باید معامله گری و مهارت های تحلیل تکنیکالی که تاکنون یاد گرفته اید را نادیده بگیرید. در حقیقت استراتژی های بدون برتری که در کتاب ها و وبسایت ها وجود دارند می توانند به خوبی به عنوان بلوک های ساختاری برای ایجاد تکنیک های قویتر استفاده شوند. بازارها به طور مداوم در حال تغییر هستند و چرخه های پیچیده آنها برتری های معاملاتی زیادی را ایجاد یا حذف می کند. نکته اساسی استفاده از برتری های معاملاتی این است که تا زمانی که عموم معامله گران با آن آشنا نشده اند می توانید به صورت تهاجمی از آنها استفاده کنید و سپس خود را کنار بکشید و فقط زمانی از آنها استفاده کنید که دیگران به صورت اشتباه از آن استفاده می کنند. هیچ برتری معاملاتی تا ابد پایدار نیست و با تغییر بازار ممکن است برتری های قبلی از بین رفته و برتری های جدیدی ایجاد شوند.
لبه معاملاتی
یک لبه معاملاتی ترکیبی از استراتژی های تجاری می باشد که به شما در کسب نتایج بهتر و سود بیشتر کمک خواهد کرد. شما می توانید با در نظر گرفتن نقاط قوت خود برای تجارت مورد نظر یک لبه مناسب انتخاب نمایید. داشتن یک edge trading یکی از عوامل مهم تمایز بین شما و دیگر تاجران خواهد بود.
یک لبه معاملاتی یک روش، نظریه یا رویکرد که برای تجارت شما یک مزیت مالی را به همراه خواهد داشت. هر چیزی که برد در یک معامله پولی را برای شما به همراه داشته باشد لبه معاملاتی می باشد که اغلب دارای طول عمر بلند مدت می باشد.
اکثر تاجران از وجود لبه های معاملاتی آگاهی ندارند. هوشیاری عده ای از افراد یکی از دلایل اصلی سود تعداد کمی از تاجران می باشد در صورتی که دیگران با سود کم و یا منفی مواجه می شوند. به همین دلیل است که می توان گفت تعیین لبه معاملاتی (edge trading) برای شرکت و تجارت شما از اهمیت داشتن لبه معاملاتی اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در ادامه با مراحل ایجاد آن بیشتر آشنا خواهیم شد.
اهمیت لبه معاملاتی در تجارت
در حقیقت یک لبه معاملاتی فراتر از یک استراتژی مجزا می باشد البته تا حدودی می توان گفت این موضوع از ترکیب چندین استراتژی نیز فراتر می باشد. به طور کلی این استراتژی ترکیبی از عوامل بسیار زیادی می باشد که با همکاری یکدیگر مزایای مالی زیادی را به شما ارائه می دهند.
لبه معاملاتی مورد استفاده توسط شما به عوامل مختلفی از جمله سبک مورد نظر شما و شخصیت شما وابسته می باشد. حال که با اهمیت لبه معاملاتی آشنا شدید بهتر است مراحل ساخت آن را نیز آموزش ببینید.
اگر در اجرای تجارت خود از همان استراتژی هایی استفاده می کنید که دیگران استفاده می کنند قطعا به نتایجی دست خواهید یافت که دیگر افراد دست می یابند؛ اما لبه معاملاتی در واقع همان چیزی است که باعث ایجاد تمایز بین شما و اکثر تاجران می شود. لبه معاملاتی در حقیقت بخشی از فرآیند اجرایی شما در تجارت می باشد که در تمامی جنبه های تجاری باعث به دست آمدن مزایا و منافع می شود. در حقیقت می توان گفت لبه معاملاتی مهمترین مولفه و استراتژی می باشد که باعث ایجاد تمایز بین شما و دیگر تجار می شود.
استفاده از لبه معاملاتی به دو دلیل از اهمیت قابل توجهی برخوردار می باشد:
دلیل اول که آشکار می باشد این است که لبه معاملاتی در واقع یک راز تجاری می باشد که شما باید از آن به خوبی محافظت کنید. این استراتژی تجاری به شما اجازه می دهد تا منافع و درآمد زیادی کسب نمایید در صورتی که دیگر تاجران با بدهی های خود دست به گریبان هستند.
اهمیت لبه معاملاتی
اما دلیل دوم به روانشناسی تجارت و فعالیت های روزمره مربوط می باشد. اگر به طور مداوم به فکر پول درآوردن از روش های آسان هستید این امر روی ذهن شما نیز تاثیر قابل توجه خواهد گذاشت و باعث می شود به فردی بی دقت و عجول و شتاب زده خواهید بود اما اگر روی ایجاد یک لبه معاملاتی تمرکز کنید صبور، کوشا و مبادی اصول خواهید بود.
چطور می توان لبه معاملاتی مخصوص به تجارت خود را یافت؟
لازم به ذکر است که لبه معاملاتی خیلی پیچیده نیست. و برای ایجاد یک الگوریتم که فعالیت شما را در بازار تضمین کند نیازی ندارید تا با فرمول های پیچیده ریاضی سر و کار داشته باشید.
بهتر است کار خود را با شناسایی نقاط قوت خود آغاز نمایید بنابراین می توانید به مزایای قابل توجهی از نقاط قوت خود دست یابید. کارهایی که می توانید انجام دهید در حالی که دیگر تاجران قادر به انجام آن نسیتند.
روش های مختلف بسیار زیادی وجود دارند که از طریق آن ها می توانید لبه معاملاتی خود را بیابید. شما ممکن است چندین لبه را برای تجارت خود انتخاب نمایید. تاجران برای تعیین کاری که دقیقا دارند انجام می دهند باید لیست ماموریتی برای خود ایجاد نمایند. این لیست در هدایت فعالیت های روزانه به شما کمک خواهد کرد و باید پیرامون اهمیت داشتن لبه معاملاتی لبه انتخابی ایجاد شود.
عوامل مهم در ایجاد یک لبه معاملاتی
- تمایل شما برای سخت کار کردن نسبت به دیگر تاجران
- شما باید نمودارها، پرونده های SEC را مطالعه نمایید و به طور پیوسته آن ها را بررسی نمایید.
- توانایی شما در تمرکز روی اقدامات بزرگ تر در حالی که دیگر تاجران روی اقدامات کوتاه مدت تمرکز می کنند.
- توانایی شما در متمرکز کردن تمام حواس خود روی یک موضوع و اولویت دادن کیفیت تجارت نسبت به کمیت آن
- داشتن دانش منحصر به فرد در رابطه با یک صنعت خاص به خاطر شغل و یا علایق شخصی
- توانایی اختصاص دادن زمان بیشتر نسبت به سایر رقبا به تجارت
- دستیابی بهتر به ابزارهای پژوهشی و طرح ها
- داشتن یک فرآیند پژوهشی منحصر به فرد که از طریق آن ها بتوان به اطلاعاتی دست یافت که اکثر تاجران در رابطه با آن ها اطلاعاتی ندارند.
- توانایی شما در تجزیه و تحلیل نمودارها و دیدن چیزی که دیگر رقبا نمی بینند.
- داشتن یک سبک تجاری خاص
آغاز تجارت با یک edge trading
وقتی لبه معاملاتی خود را ایجاد کردید بهتر است اجازه دهید تا در تمامی امور تجاری شما را هدایت کند. اگر در تجارت خود یک لبه دارید بهتر است تجارت خود را آغاز نمایید و اما اگر هنوز موفق به ایجاد لبه برای خود در تجارت نشده اید توصیه می کنیم آغاز تجارت خود را تاخیر بیاندازید. این موضوع کاملا ساده است.
تمرکز روی edge trading در ساخت یک سیستم تجاری بهتر به شما کمک خواهد کرد. این سیستم به شما در شناسایی فرصت های طلایی تجاری کمک می کند اما نکته مهم و قابل توجه این است که به شما در دوری کردن از موقعیت های پایین تر از حد متوسط نیز کمک خواهد نمود. داشتن یک لبه معاملاتی به شما در اصلاح استراتژی های تجاری تان موثر خواهد بود و در این صورت است که شما خود را همواره مسئول انتخاب استانداردهای تجاری بهتر خواهید دانست.
مشکلات مهم برای یافتن یک لبه معاملاتی
Edge trading را نمی توان با استفاده از روش های ساده و مستقیم تعیین نمود بلکه برای درک آن باید روابط آن با دیگر مفاهیم تجاری مختلف را دریابیم. اکثر اوقات در تعیین یک edge trading قیمت های بازار موثر هستند زیرا قیمت های بازار اغلب انعکاس نسبی از ارزش های کالاها می باشند. در بیشتر وقت ها قیمت ها دارای نوسان هستند.
بدون استفاده از یک edge trading یک تاجر ممکن است برای مدت زمان کوتاهی به سود قابل توجهی دست یابد اما دستیابی به سود برای طولانی مدت بدون داشتن یک لبه مشخص امکان پذیر نخواهد بود. بر اساس نتایج تجاری به دست آمده یک تجارت بدون یک لبه دوام چندانی نخواهد داشت.
- اشتراک در توییتر
- اشتراک در فیسبوک
- اشتراک در تلگرام
- اشتراک در پینترست
مطالب زیر را حتما بخوانید:
همه چیز درباره P/E
یکی از ابزارهایی که از گذشته تا امروز در بازار سرمایه مورد استفاده قرار میگیرد همین شاخص P/E است. این شاخص با وجود گذشته سالها از ایجاد آن، هنوز هم.
آموزش اقتصاد از پایه بخش پنجم
در آموزش اقتصاد از پایه بخش چهارم اطلاعات بسیاری در زمینه بازار ارز به دست آوردید. بازار ارز بازار بسیار گستردهای است. در بخشهای قبلی هم بیشتر درباره آموزش اقتصاد.
آموزش اقتصاد از پایه بخش دوم
خریدوفروش در بازارهای اقتصادی همیشه با سؤالات بسیاری مطرح بوده است. افرادی در این بازارها میتوانند پیشرفت کنند که به خوبی آنها را بیاموزند. به همین منظور است که در.
آموزش اقتصاد از پایه بخش نهم ؛ ادامه برسی شاخص ها و نماگرها
این مقاله نیز یکی از سری مقالات آموزش اقتصاد از پایه است که در سایت الف بورس به شما ارائه میشود. این سری مقالات در تلاش است تا در ابتدا.
تفاوت سهام شرکتهای رشدی و ارزشی
تفاوت سهام شرکتهای رشدی و ارزشی در این بخش قصد داریم تا سهام شرکتها را از دو جنبه رشدی و ارزشی بررسی کنیم. اگر شما نیز در بازار فعالیت کرده.
فرابورس چیست؟ تفاوتش با بورس کجاست؟
فرابورس چیست؟ تفاوتش با بورس کجاست؟ سوالاتی که بسیاری از افرادی که میخواهند وارد بورس شوند، میپرسند. درواقع میتوان پایه و اساس هر دو این موارد را یکسان دانست اما بهتر.
تجربه های بورسی ارزشمند بورسی ها
تجربه های بورسی گاهی تلخ و گاهی شیرین هستند. هر کسی که چند سالی در بورس کار کرده باشد متوجه این موضوع خواهد شد. الف بورس یکی از سایتهایی است.
شاخص کل بورس و آشنایی با آن
شاخص کل بورس و آشنایی با آن شما حتی اگه داخل بورس هم نباشید و هیچ معامله ای هم نکرده باشید، حتما چیزایی از شاخص کل بورس داخل اخبار یا.
تالار بورس ایران کجاست؟
افزایش آگاهی و شبکههای خبرگذاری مختلف، دید مردم نسبت به سرمایه گذاری را عوض کرده و افراد دنبال سود بیشتر هستند. بورس یک بستر بسیار مناسبی است که در سالهای.
چک لیست تریدر ها برای شروع معامله
بسیاری از افراد معاملهگر آشنایی چندانی با بازار ندارند و صرفا به جهت تفریح و یا شغل دوم یا سوم در آن به فعالیت میپردازند. به همین جهت ما در.
اوراق اجاره و رهنی و هر چیزی که باید بدانید!
اوراق اجاره و رهنی از مجموعه اوراقی هستند که الف بورس به شما معرفی میکند. این اوراق با داشتن بهترین فرصتها زمانی که آموزش درست دیده باشید؛ میتوانند شما را.
تابلو خوانی – چگونه با تابلو خوانی بدون خواب پول بیشترین سود را از بازار بگیریم..
تابلو خوانی چگونه با تابلوخوانی بدون خواب پول بیشترین سود را از بازار بگیریم.. چگونگی تشخیص شاخص های منتخب و پر بیننده، و تاثیر شاخص ها در بورس و فرابورس،.
لبه معاملاتی چیست؟
در فضای اینترنت مقالههای زیادی در مورد معامله موفق و چگونگی آن اهمیت داشتن لبه معاملاتی نوشته شده، اما بیشتر معاملهگران برداشت اشتباهی دارند از اینکه واقعا لبه معاملاتی چیست (معامله موفق) و چگونه میتوان به آن دست یافت.
به گزارش بورس نیوز، وقتی دیکشنری را باز میکنید و دنبال معنی اِج (Edge) میگردید به ترجمه هایی، چون لبه، حاشیه امن، مزیت و برتری خواهید رسید. در معاملهگری به معنای امکان وقوع بیشتر یک پیشامد نسبت به دیگر پیشامد است یعنی به شرایطی گفته میشود که با رخ دادن آنها احتمال موفقیت یک معامله بیشتر از شکست آن است (وقوع یک معامله موفق). به زبان سادهتر همان استراتژی و روش معاملاتی شماست که احتمال بالایی در به سود نشستن معاملات به شما میدهد. در تصویر زیر معنای واقعی اِج را مشاهده میکنید.
برای داشتن یک لبه معاملاتی (معامله موفق) به چه چیزی نیاز داریم؟
در فضای اینترنت مقالههای زیادی در مورد معامله موفق و چگونگی آن نوشته شده، اما بیشتر معاملهگران برداشت اشتباهی دارند از اینکه واقعا لبه معاملاتی چیست (معامله موفق) و چگونه میتوان به آن دست یافت.
در دنیای معاملهگری، معامله با شانس موفقیت بالا (لبه معاملاتی) به این معنی است که معاملهگر راهی داشته باشد تا بتواند فرصتهای مناسبی را پیدا کند تا در بلندمدت نتیجه مثبتی از معاملاتش به دست آورد. پس معاملهگر موفق معاملهگری است که متد و روشی را برای معاملات موفق در بازارهای مالی توسعه داده است.
موفقیت در معاملهگری به این معنی نیست که معاملهگر باید از همه معاملاتش پیروز بیرون آید، بلکه به این معنی است که در بلند مدت معاملات برنده اش باید نسبت به معاملات بازنده ش برتری داشته باشد تا برآیند مثبتی ایجاد کند.
مولفههای یک لبه معاملاتی
اشتباه دیگری که بسیاری از معاملهگران مرتکب میشوند این است که فکر میکنند فقط باید توانایی شناسایی نقاط ورود را داشته باشند. تمرکز صرف روی روشهای ورود مشکلی است که بین معاملهگران بسیار رایج است. معاملهگری که از اهمیت دیگر مولفههای معاملهگری غفلت میکند، قطعا نتایج ناهمگونی را تجربه خواهد کرد. برای اینکه معاملهگر موفق، اما پایداری باشیم، باید نکات زیر را در نظر داشته باشیم:
چه وقتهایی معامله میکنید؟ چه بازارهایی را بهتر میشناسید؟ معاملهگری در چه فریمهایی برای شما مناسب است؟ یک معامله کامل از نظر شما چه خصوصیاتی دارد؟ قبل از اینکه وارد معامله شوید چه کارهایی باید انجام دهید؟
چه وقتهایی معامله نمیکنید؟ معاملهگران حرفهای این حقیقت را میدانند که حفاظت از سرمایه اولیه از اولویتهای معاملهگری است. بیرون ماندن از موقعیتهای غیرمطمئن برای معامله همانقدر اهمیت دارد که بدانیم چه وقت باید معامله کنیم.
با معامله مان چه کنیم؟ بیشتر معاملهگران وقتی در معامله هستند، نمیدانند باید چه کار کنند. یک معاملهگر موفق، به خوبی میداند که چه طور از موقعیتهای خود محافظت کند به گونهای که گاه «stop loss» خود را با قیمت حرکت میدهد، گاه خیلی زود با ضرر از معامله خارج میشود و گاه معامله را ادامه میدهد تا به نحو احسن از آن خارج شود. یک معاملهگر موفق هیچ گاه معامله را به حال خود رها نمیکند تا شانس برای او تصمیم بگیرد. او برای همه سناریوهایی که ممکن است پیش آید، برنامه ریزی خاصی دارد.
چطور بفهمیم که معاملهگر موفقی هستیم؟
تعیین اینکه بدانید معاملهگر موفقی هستید یا خیر، به این سادگی که به نظر میرسد نیست. شاید بعضی اوقات به این مطلب برخوردید که باید نتایج مثبت استراتژی خودتان را با شرایط معاملهگری در محیط آزمایشی تست کنید. با این حال، نتایج دمو و همچنین نتایج واقعی، با یکدیگر تفاوت دارند. وقتی در محیط آزمایشی مخصوصا جهت تست استراتژی) کار میکنید، میتوانید زمان را به عقب و جلو حرکت دهید، و این شرایط مناسبی برای تست و راستی آزمایی استراتژی شما نیست.
با پاسخ به سه سوال زیر میتوانید بفهمید که معاملهگر موفقی هستید یا نه:
۱- آیا در گذشته پول درآوردهاید؟ با اینکه عملکرد گذشته، دلیل خوبی برای عملکرد آینده شما نیست، اما میتواند شروع خوبی باشد. اگر بالانس حساب شما به شدت افت کند و روند شما کاملا نزولی باشد، بعید است که بتوانید معاملهگر موفقی باشید. با این حال، حتی اگر درحال حاضر درحال کسب درآمد از معاملهگری نیستید، به این معنی نیست که استراتژی خوبی ندارید و باید معاملهگری را کنار بگذارید.
۲- آیا میتوانید موفقیت خود در دنیای معاملهگری را تکرار کنید؟ معاملهگری موفق میتواند به این معنی باشد که بتوانید موفقیت خود را تکرار کنید و البته این موفقیت شما از روی شانس محض نبوده باشد. اگر یک سیستم معاملهگری قانونمحور را دنبال کنید، میتوانید به سرعت و سادگی عملکرد موفق خود در گذشته را تکرار کنید. به علاوه، وقتی شما از استراتژیهای غیرسیستماتیک استفاده میکنید، رسیدن به موفقیت بیشتر طول خواهد کشید.
۳- برای حفظ تواناییهای معاملهگری خود چه کار خواهید کرد؟ در نکته شماره ۱، به طور مختصر به این قضیه اشاره کردیم. عملکرد گذشته دلیل بر نتایج آینده نیست، اما حتی اگر راهی برای پول درآوردن یافته اید، معنیاش این نیست که این راه تا ابد کارساز خواهد بود. بازارهای مالی، همواره در حال تغییر هستند، و یک معاملهگر موفق همیشه در حال جستجو برای یافتن راهی است تا روشهای معاملهگری خود را توسعه و بهبود دهد. به علاوه، حتی اگر درحال حاضر از این راه پول در نمیآورید، به این معنی نیست که باید دنبال سیستم دیگری برای معامله باشید. هیچ سیستمی از ابتدا کارساز نیست و این وظیفه معاملهگر موفق است که آن را بهبود و توسعه دهد.
اگر مایلید که تغییری در معاملهگری شما حاصل شود، پیشنهاد میکنم که از تغییر سیستمهای مختلف بپرهیزید و به جای آن همه تلاش خود را بکار بگیرید تا یک سیستم خوب برای خود بسازید. سیستمی طراحی کنید که ورود در موقعیتهای مختلف را برای شما تعریف کند، رفتارهای معاملاتی منفی را شناسایی کند و آن را از سیستم حذف کند. همچنین وظیفه شماست که مدیریت معاملات خود را بهبود بخشید و خروج بهینه از معاملات را برای سیستم تان تنظیم کنید. اگر بعد از انجام این کارها، چیزی که به دنبال آن بودید را به دست نیاوردید، شاید باید زاویه نگاه تان به معاملهگری را تغییر دهید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی معاملاتی یک سیستم معاملاتی است که به شما میگوید چه سهمی بخرید، در چه قیمتی بخرید، در چه زمانی بخرید، و نهایتا در چه قیمت و زمانی سهم را بفروشید. در واقع استراتژی معاملاتی یک برنامهی از پیش تعیین شده است که تمامی جزئیات معاملات یک معاملهگر را مشخص میکند و معاملهگر فقط وظیفه کلیک کردن و گذاشتن سفارشات خرید و فروش را بر عهده دارد. اما لزوم داشتن یک استراتژی معاملاتی چیست؟
داشتن یک استراتژی معاملاتی در بورس مهمترین عامل در موفقیت و یا عدم موفقیت افراد است. در این مقاله با مفهوم استراتژی معامله آشنا خواهید شد و به لزوم داشتن یک استراتژی مدون معاملاتی پی خواهید برد. زمان لازم برای مطالعه این مقاله 5 دقیقه است، اما قطعا مسیر حرکت شما را به سمت موفقیت در بازار سرمایه هموار خواهد کرد. این مهمترین مقالهی سایت سهم شناس است و نگارنده این مطلب بر مطالعه کلمه به کلمه آن تاکید دارد.
اندیشیدن در حوزه احتمالات
نتیجهی هر معامله با تمامی تحلیلهایی که انجام میدهیم قطعی و صد در صد نیست. اگر بهترین سهم بازار را هم در بهترین نقطه خریداری کنیم، باز هم احتمال عدم موفقیت در آن معامله وجود دارد. درک این موضوع چندان سخت نیست. ممکن است با تمامی اوصاف تحلیل اشتباه باشد، یا ممکن است تحلیل درست باشد اما نظر بازار اشتباه باشد یا بازار فعلا به سهم مورد نظر ما توجهی ندارد (در نهایت عرضه و تقاضا قیمت را مشخص میکند). از طرفی سرمایهگذاری در بورس سهام دارای نوعی ریسک است که به ریسک سیستماتیک معروف است و هر لحظه ممکن است اتفاقات و اخبار خارج از بازار (که در حوزه اختیارات ما نیست) وضعیت کلی بازار را تحت شعاع قرار دهد و قیمت سهم بر خلاف پیش بینی ما حرکت کند.
بنابراین نتیجهی هر معامله در عین تحلیل و افزایش شانس موفقیت در آن، باز هم در نهایت تصادفی است. از طرفی هدف یک معاملهگر در بازار رسیدن به یک سود مستمر است، گرفتن سود مستمر از فرایندی که نتیجه تصادفی دارد! آیا امکان پذیر است؟ خوشبختانه جواب این سوال مثبت است.
لبه معاملهگری چیست؟
قبل از پاسخ به سوال بالا، اجازه دهید با اصطلاح لبه معاملهگری آشنا شویم. روشهای مختلفی برای تحلیل سهام وجود دارد که دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال از معروفترین آنها است. وظیفه روشهای تحلیلی پیش بینی قطعی آینده سهم نیست، بلکه نشان دادن نقطهای برای ورود به معامله است که بیشترین احتمال موفقیت در آن وجود دارد. با این توضیح، لبه معاملهگری یعنی جایی در نمودار احتمال موفقیت ما کمی بیشتر از شکست است. معنی و مفهوم استراتژی معاملاتی نیز همین است. استراتژی معاملاتی یک روش معامله با احتمال موفقیت بیشتر است، نه پیش بینی قطعی آینده.
جام مقدس چیست؟
ممکن است شخصی اهمیت داشتن لبه معاملاتی یک استراتژی مناسبی داشته باشد اما به دلیل انتظارات غلط از ان و تعریف اشتباهی که از یک استراتژی در ذهن دارد، آن را رها کرده و به دنبال سیستم دیگری باشد که ما به آن “جام مقدس” میگوییم. جام مقدس یک استراتژی معاملاتی است که تمام معاملات آن سودآور باشد. تقریبا اکثر معاملهگرهای مبتدی سالهای سال به دنبال جام مقدس میگردند اما هیچ گاه آن را پیدا نمیکنند چراکه همچین چیزی اصلا وجود خارجی ندارد!
کسب سود مستمر از معاملات تصادفی
برگردیم به سوال مطرح شده در بالا، آیا میتوان از معاملات تصادفی که قطعیتی در پی ندارند، به صورت مستمر در بازار سود کرد؟ برای کسب سود مستمر از معاملات تصادفی باید به دو اعتقاد مهم باور داشته باشیم:
- تصادفی بودن هر معامله به صورت مجزا
- اعتقاد به قابل پیش بینی بودن نتایج کلی
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
در توضیح بند دوم:
تعداد بالای معاملات در صورت وفاداری به یک لبه معاملاتی خاص (استراتژی معاملاتی) با این فرض که لبه ما در گذشته تست شده است و امتحان خودش را پس داده است، میتواند معاملاتی را به همراه داشته باشد که برآیند بازدهی انها مثبت باشد.
برای درک بهتر این موضوع مثال دیگری میزنیم. فرض کنید سکه ای داریم که یک طرف ان سنگینتر از طرف دیگر است. این سکه را بارها تست کردهایم و در صد بار پرتاب 70 بار شیر و 30 بار خط میآید. طبیعتا اگر مجدد هم این موضوع را امتحان کنید میبینید نتیجهای که به دست میآید نزدیک به همان است. اما آیا میتوانید نتیجه هر پرتاب را به صورت مجزا پیش بینی کنید؟
در این مثال هر پرتاب به طور مجزا مانند یک معامله است که نمیتوان نتیجه شیر یا خط آمدن آن را پیش بینی کرد، اما در 100 پرتاب (تعداد بالایی از معاملات) چون تمام آنها با همین سکه (یک لبه خاص) تکرار شده است، نتیجه نهایی قابل پیش بینی خواهد بود.
لزوم داشتن استراتژی معاملاتی در بورس
90 درصد افرادی که به بازار بورس وارد میشوند، بعد از دو سال با ضرر از این بازار خارج میشوند! این آمار عجیب اگرچه تکان دهنده است اما متاسفانه واقعیت دارند. 10 درصد دیگر افرادی هستند که به این درک رسیدهاند که باید برای معاملات خود برنامه داشته باشند. این افراد با انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب و پایبندی به آن، توانستهاند به سود مستمر در بورس برسند.
استراتژی معامله و حذف عواطف انسانی از معاملات
استراتژی معاملاتی عواطف انسانی را از معاملات ما حذف میکند. عواطفی مثل ترس و طمع که بزرگترین موانع احساسی در تصمیمهای منطقی در حین معامله هستند، با داشتن یک سیستم معاملاتی از پیش تعیین شده دیگر جایگاهی در معاملات ما نخواهند داشت. بزرگترین تریدرهای دنیا بر این باور هستند که روانشناسی معامله مهمتر از روشها و تکنیکهای تحلیلی است. پیشنهاد میکنم برای اطلاعات بیشتر درباره این موضوع مقاله روانشناسی معاملهگری در بورس را مطالعه کنید.
شکار سهم به روش شیر!
همه ما در مستندهای حیات وحش شکار کردن شیر را دیدهایم اما آیا تا کنون به نحوهی شکار یک شیر دقت کردهاید؟ وقتی یک شیر طعمهای را انتخاب میکند، در حین شکار حتی اگر طعمههای در دسترس دیگری از کنار او بگذرند، هرگز تصمیم خود را عوض نمیکند و تنها به دنبال طعمهای است که از قبل انتخاب کرده است!
در واقع چه بسا طعمههای دیگری دقیقا از میان پنجههای شیر بگذرند، اما سلطان جنگل اهمیتی به آنها نمیدهد! شما در بازار سهام باید یاد بگیرید که مانند یک شیر شکار کنید، ممکن است فرصتهای زیادی در پیش چشم شما در بازار پدیدار شوند اما شما نباید به آنها اهمیت دهید و تنها باید به دنبال آن سودی باشید که آن را میفهمید و از قبل برای بدست آوردن آن برنامه ریزی کردهاید.
در واقع استراتژی معاملاتی است که هدف شکار را مشخص میکند و یک معاملهگر به کمک یک استراتژی معاملاتی مناسب، دقیقا میداند که باید به دنبال چه سودی در بازار برود. شیر میداند که اگر بخواهد هدف خود را رها کرده و به اطراف توجه کند، خیلی زود خسته شده و همان انتخاب اول خود را نیز از دست خواهد داد. در واقع این روشی است که او را در طی تاریخ موفق کرده است.
با داشتن یک استراتژی معاملاتی مانند یک شیر در بورس شکار کنید.
در ادامه این بحث پیشنهاد میکنم حتما مقاله بهترین استراتژیهای معاملاتی بر اساس اندیکاتورها را مطالعه کنید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک اهمیت داشتن لبه معاملاتی هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
۱۲ توصیه معاملهگری از کتابهای مارک داگلاس
متأسفانه مارک داگلاس، یکی از بزرگترین مؤلفان درزمینهٔ روانشناسی معاملات در دوره ما، چند سال پیش از دنیا رفت. از اودو کتاب فخیم به نام های «تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی» و «معامله گرمنظم» به یادگار مانده است. دوست داشتم مقالهای را به وی تقدیم کنم و مقاله حاضر، به برخی از مهمترین آموزههای وی دربارهی ابعاد ذهنی معاملهگری میپردازد. هنوزم بارها و بارها دوره “چگونه مانند یک معاملهگر حرفهای فکر کنیم” را میبینم و چیزهای جدید یاد میگیرم. فرقی نمیکند الآن در بازار بورس خودمان فعال باشید یا در هر بازار مالی دیگر، شک نکنید توصیههای مارک داگلاس همانند معدن جواهری است که مشابه آن وجود ندارد! نکتهها و حرفهای داگلاس کاملاً منحصربهفرد است.
در این مقاله، میخواهیم ببینیم که چطور میتوانیم این نکات را در معاملاتمان پیاده کرده و به هنگام معامله آنها را اهرم سازی کنیم تا درنهایت، بتوانیم بهصورت مستمر از بازار سود کسب کنیم. به نظرم این مطلبِ ۲۷۰۰ کلمهای که برای خودش یک کتابچه محسوب میشود، یکی از خوشمزهترین مطالب سایت است…
شکاف واقعیت را پرکنید!
مارک داگلاس در کتابها و سمینارهایش اغلب به مقوله شکاف واقعیت (یا شکاف سود) اشاره میکند و منظورش، تفاوت میان سود بالقوهای که در صورت رعایت روش معاملاتیتان میتوانستید به دست آورید و آنچه درواقعیت به دست آوردهاید، است.
تریدرها عموماً معاملاتشان را با روشی که به آنها وعده و امیدواری زیادی میدهد آغاز میکنند. آنها میخواهند درآمدی مستمر برای خودشان درست کنند. اما، این مسئله تنها در صورتی ممکن است که شما از یک روش کارا بهصورت منظم و مستمر استفاده کنید؛ اغلب افراد اصولاً اینچنین عمل نمیکنند و درنتیجه، همان شکاف سود که مارک داگلاس بدان اشاره میکند را تجربه میکنند.
نکته اصلی مربوط به این شکاف این است که معاملهگران عموماً سعی میکنند تا این فاصله را با یادگیری و شناخت بیشتر بازار، تغییر روش و یا صرف زمان بیشتر مقابل کامپیوترهایشان پر کنند. اما آنچه واقعاً باید انجام دهند، شناخت بیشتر خودشان و نحوه واکنششان در بازار است. درواقع، آنها باید مهارتهای ذهنی صحیح و مناسب برای معامله بر اساس روش معاملاتیشان را به دست بیاورند و با تکیه بر آن، این شکاف را پر کنند.
بُرد و کسب سود دو مقوله متفاوتاند
هرکسی، حتی یک بچه ۵ ساله، میتواند در یک معامله سود کند. برای خوششانس بودن و کسب سود در معامله، به هیچ مهارت خاصی نیاز ندارید؛ شما فقط باید سایت معاملات آنلاین کارگزاری خودتان را بازکنید و چند دکمه را فشار دهید و اگر بخت یارتان باشد، در چند روز، پول خوبی به جیب خواهید زد!
به همین دلیل، طبیعی است که برخی از تازهکارها که هنوز مهارتهای معاملاتیشان را تکمیل نکردهاند، و از این خوششانسیها میآورند، فکر کنند کسب درآمد و خرج زندگی از طریق معاملات نباید کار سختی باشد.
بسیاری از معاملهگران به این طریق، شروع حرفه معاملاتیشان را رقم میزنند. البته فکر میکنم نیاز به گفتن نباشد که درست به همین طریق، خیلی زود، حتی سریعتر از زمانی که بهطور شانسی سود به دست آورده بودند، سرمایهشان را هم به باد میدهند.
کسب سود از معاملات، نیازمند داشتن مهارتهای ذهنی، شناخت و درک این حقیقت است که هر معامله، نتیجهای تصادفی دارد؛ ضمن اینکه معاملهگر تا آخرین لحظه و پایان کار، نمیداند چه نتیجهای در انتظارش است. معاملهگری که سود میکند، این حقیقت را میداند و آگاه است که باید طی زمان و انجام تعداد کافی از معاملات و البته نادیده گرفتن وسوسهها و احساسات نشاءت گرفته از معاملات، به معاملاتش بپردازد. آنها به دلیل تمرکزشان اهمیت داشتن لبه معاملاتی روی هدف بزرگتر، قادرند این کار را انجام دهند. حقیقت بزرگتر این حقیقت است که اگر آنها بدون خطا متد معاملاتیشان را در سریهای معاملاتی پیاده کنند، درنهایت، سود خواهند کرد.
مهارتهای ذهنی کلید موفقیت در معاملات
نکته مهمی که مارک داگلاس بر آن تأکید بسیاری داشت این است: حتی اگر متد معاملاتیتان احتمال سود بالایی را برایتان محقق میسازد، برای اجرا و پیادهسازی صحیح آن به مهارتهای ذهنی مناسب نیاز دارید؛ در غیر این صورت، حتی یک استراتژی موفق هم شمارا بهجایی نخواهد رساند!
مهارتهای ذهنی مواردی از این قبیل هستند: متمرکز ماندن بر فرایند، متد و روشتان و عدم نگرانی درباره عواقب نتیجه ندادن اینیک معامله. اگر شما مهارتهای ذهنی مناسب برای حفظ تمرکزتان بر فرایند معاملات و اجرای دقیق کارهایی که باید سریعاً، بدون ترس یا تعلل انجام دهید را نداشته باشید، نمیتوانید از بازار سود کسب کنید.
بسیار مهم است که به خاطر داشته باشید هرچقدر هم که مهارت تکنیکال شما در تولید معاملات سود ده خوب باشد، تبدیل آن معاملات سود ده به جریان دائم درآمدی، به توانایی انجام/عدم انجام برخی کارهایی نیاز دارد که متد ما در آنها به ما کمکی نمیکند. متد نمیتواند ما را بهپیش تعریف ریسکمان، یا اشتباه جابهجا کردن حد ضررمان وادارد؛ متد نمیتواند ما از تعلل و دیر وارد شدن یا بیشازحد معامله کردن یا از سریع خارج شدن از معاملهای سود ده بازدارد. هرچقدر هم که متدتان خوب باشد، اگر مهارتهای ذهنی مناسب نداشته باشید، ضرر خواهید کرد.
مهارتهای ذهنی مانند نظم و انضباط به معنای توانایی کنترل خود و خصوصاً، اقداماتتان در بازار در مقابل وسوسهی مداوم بازار است. شما به هنگام معامله، در حال جنگیدن با خود هستید تا ببینید کدام بخش از مغزتان کنترل بیشتری دارد؛ بخش قدیمیتر، احساسی و اولیه مغز (ضمیر ناخودآگاه) یا بخشهای منطقی و برنامهریز.
الگوهای قیمتی آینده را پیشبینی نمیکند
هیچکدام از متدهای تکنیکال به شما نمیگویند که حرکت بعدی بازار چیست. همانطور که مارک داگلاس میگوید آنها به ما کمک میکنند تا احتمال موفقیتمان در طول سریهای معاملاتی را بالا ببریم. البته، مفاهیم روانشناسی مهمی اهمیت داشتن لبه معاملاتی هم در این حقیقت دخیلاند.
نتیجه هر سیگنال مشخص، منحصربهفرد و اتفاقی است. هیچ راهی وجود ندارد که شما از قبل بتوانید نتیجه یک سیگنال خاص یا توالیهای سود و ضرر را بدانید. بهعبارتدیگر، ماهیت معاملهگری، تصادفی است. داگلاس سپس به معرفی موضوعی میپردازد که درک آن شاید در ابتدا کمی دشوار باشد اما اگر میخواهید بهطور مستمر از بازار سود کسب کنید، باید آن را درک کنید:
من با پذیرش ماهیت تصادفی معامله میتوانم نتایج مستمر و ادامهداری رقم بزنم..
در ظاهر، شاید کسب نتایج مستمری از چیزی که ماهیتی تصادفی دارد، متناقض به نظر آید. اما بیایید دقیقتر و عمیقتر نگاه کنیم:
متدها و الگوهای تکنیکی به معاملهگر همان مزیتی را میدهند که قمارخانههای جوامع غربی در مقابل بازیکنان خرد دارند. قمارخانه در هر بازی، یک لبه دارد. او میداند که با توجه به لبه معاملاتیاش، در طی زمان و سریهایی از رویدادها، تا زمانی که کسی برای بازی باشد، سود خواهد کرد. به خاطر داشتن این نکته در تغییر تفکرتان از امور قطعی بهسوی احتمالات کمک میکند؛ هیچچیز قطعی نیست.
اگر اصل تصادفی بودن را نپذیرید، درخواهید یافت که معاملهگری ترسناکترین کاری است که انجام دادهاید. شما تنها میتوانید با درک این مسئله که هر معاملهای تصادفی و منحصربهفرد است، و سپس، استفاده از این اطلاعات در کنترل خود بعد از هر معامله، در بازار بهطور مستمر سود کنید. درنتیجهی آخرین معاملهتان گیر نکنید. بهجای آن، به روش معاملاتیتان بچسبید. قبلاً این بحث را مفصلتر هم در این مطلب بیان نمودم.
ترس و نگرانی ناشی از انتظار داشتن نتایجی است که متدمان، آن را حاصل نمیکند. روشهای تکنیکال، الگوهای رفتار جمعی انسانها را شناسایی میکنند اما مشکل اینجاست که نتایج بهدستآمده همیشه با الگوی تکتک معاملات همخوانی ندارند. همیشه نباید رابطهای میان نتیجه و الگو وجود داشته باشد. هیچ ضمانتی وجود ندارد که این معامله، حتی اگر کاملاً شبیه معامله قبلی هم باشد، نتیجهای عین آن معامله حاصل کند. در عوض، این روش صرفاً به ما میگوید که اگر ما بهطور مستمر از آن استفاده کنیم، پس ازسریهای معاملاتی، میتوانیم سود کسب کنیم.
احتمالات و نه امور قطعی
یکی از نکات مورد تأکید مارک داگلاس، اهمیت وی به مقوله احتمالات بود. همانطور که قبلاً هم اشارهکردهام، اما باید بدانید که یک توزیع تصادفی از سود و ضرر در یک توالی معاملاتی وجود دارد. اندیشیدن به احتمالات به شما کمک میکند تا انتظاراتتان از معاملات را کنار بگذارید زیرا شما بر نتایج سریهای معامله و نه نتایج تکتک معاملات متمرکزشدهاید.
بازارها در ابتدا محیطهایی بودند که افراد با حضور در آنها، کالاها و سهام را با یکدیگر ردوبدل میکردند. اما امروزه، بازارها الکترونیکی شدهاند و اغلب معاملهگران هم از لپتاپهایشان استفاده میکنند. این امر، ارتباط انسانی و فردی را از حرفهای که بسیار به روابط انسانی متکی است، خارج میکند. تمامی قیمتها به دست انسانها شکل میگیرند؛ باورهای انسانی منشأ بروز تمامی اتفاقهاست. اینیکی از نکات مهمی بود که داگلاس در سمینارهایش مطرح میکرد.
معاملهگر خرد معمولی این حقیقت که معاملهگران بزرگتری وجود دارند که میتوانند بازار را تکان دهند را درک نمیکند یا راجع به فکر نمیکند؛ درنتیجه، هر حرکت قیمتی، نحوه تفکر عدهای درباره آینده را نشان میدهد و آن حرکات قیمتی همان چیزی هستند که در قابلتحلیل تکنیکال توجیه میشود. با تکنیکال شما میتوانید الگوهایی را در رفتار جمعی انسانها بیابید. این الگوها به ما نشان میدهند که بعضی اتفاقات، احتمال وقوع بالاتری نسبت به بقیه دارند.
مشکل اینجاست که این الگوها بهصورت تصادفی تکرار میشوند. حتی اگر معیار و ملاکها هم صحیح باشند، ما نمیتوانیم رفتار انسانها را پیشبینی کنیم؛ این نکته بسیار مهم است. من فرض میکنم شما در بازار آتی سکه فعال هستید؛ وقتیکه معاملهای انجام میدهید، آیا میدانید که آنطرف معامله چه کسی قرار دارد؟ بههیچوجه نخواهید فهمید. درنتیجه، وقتیکه چنین الگوهایی نمایان میشوند، ما هیچوقت نمیدانیم که پسازآن، چه کسی/کسانی وارد بازار میشوند و بر آن تأثیر میگذارند.
درنهایت، وقتیکه دستور انجام معامله را میگذارید، برای اینکه بتوانید در آن معامله سود کنید، به افرادی نیاز دارید که باقیمتی کمتر از قیمت شما، دست به خرید یا فروش بزنند. درنتیجه، اگر معاملهای را روی ۱۰ تنظیم کردید، باید فردی باشد تا بخواهد به قیمت ۱۱ یا ۱۲ آن را بخرید تا شما سود کنید. ازآنجاییکه شما نمیدانید آیا چنین چیزی روی خواهد داد یا نه، پس نمیتوانید نتیجهای معامله را پیشبینی کنید. یادتان باشد، همه معاملات تحت تأثیر رفتارهای انسانی و رویدادهایی هستند که شما هیچ کنترلی روی آنها ندارید. استراتژی معاملاتی شما این است که از احتمالات در طی سریهای معاملاتی به نفع خود استفاده کنید؛ شما نمیتوانید سودتان در معاملات را تضمین کنید.
ذهن من باید آزاد باشد
برای اینکه بدون اشتباهات و خطاهای ذهنی معامله کنید، باید ذهنتان را آزاد کنید؛ نباید با خودتان فکر کنید که این معامله باید سود ده باشد. معاملهگر معمولی با خود انتظار دارد که این معامله باید به سود منتهی شود، در غیر این صورت اصلاً نباید آن را انجام دهم. اما اگر شما واقعاً میخواهید از بازار سود مستمری کسب کنید،نباید اینطور فکر کنید. بهمحض اینکه تصمیم گرفتید از هر معامله انتظار سود داشته باشید، خودتان را به لحاظ احساسی درگیر آن معامله میکنید؛ درحالیکه شما باید بدانید که یک معامله بهتنهایی اهمیتی ندارد؛ بلکه، سریهای معاملاتی و توانایی حفظ انضباط در معاملهگری مهم است.
حرفهای فکر کنید
باید نحوه تفکرتان نسبت به بازار را تغییر دهید؛ معاملهگر حرفهای با خود فکر نمیکند که آیا این معامله سود میدهد یا خیر زیرا آنها از مؤلفه انسانی موجود در معاملات آگاهاند؛ آنها به ریسک فکر میکنند؛ من، قبل از اینکه بقیه معاملهگران وارد ماجرا شوند و اوضاع را به نفع من تغییر دهند، تا کجا مایلم اجازه دهم که معاملهام خلاف انتظارم پیش رود؟
به نتیجه معامله فکر نکنید و در عوض، به ریسک و نقطه خروجتان بیندیشید، نه اینکه آیا این معامله سود ده خواهد بود یا خیر.
صفر و یکی نباشید!
پیشتر هم گفته بودم که ما انسانها عادت کردهایم تا مسائل را با منطق ارسطویی و بهصورت صفر و یکی حل کنیم، درحالیکه این غلط است! مسئله در مورد درست یا غلط بودن نیست؛ بلکه همهچیز به احتمالات مربوط میشود. یک سیگنال معاملاتی به شما نمیگوید شما تصمیم درست یا غلط میگیرید، بلکه صرفاً الگویی است که نشان میدهد احتمالات به نفع شما هستند.
با تغییر این تفکر به سمت احتمالات، شما میتوانید پتانسیل ناامید شدن توسط بازار را به صفر برسانید. وقتیکه در معاملهای زیان ده قرار دارید، تنها معنیاش این است که اکثر معاملهگران با شما در این برهه از زمان همعقیده نیستند. پس راهتان را بکشید و برید. اجازه ندهید درست یا غلط بودن تصمیمتان بر اعتمادبهنفستان تأثیر بگذارد.
اگر فکر میکنید درباره معاملهای درست تصمیم گرفتید، و بازار خلاف شما حرکت کرد، احساسی به شما خواهد گفت که شما درست تصمیم گرفته بودید و باید اطلاعاتی که این درستی را ضعیف میکند، نادیده بگیرید و درست در همینجا شما اشتباه خواهید کرد. وقتیکه میخواهید تصمیمتان درست از آب دربیاید، آنچه دوست دارید را در بازار خواهید یافت و نه آنچه در حقیقت اتفاق میافتد. بااحساس نیاز به تائید تصمیماتتان، خودتان را از دیدن حقایق محروم نکنید.
اگر مستعد ناامید شدن باشید، این مسئله بر برداشت شما از اطلاعات بازار تأثیر خواهد گذاشت که در غیر این صورت، میتوانست منجر به کاهش ضررتان گردد.
حساب آزمایشی چیزی به شما القا نمیکند
معامله در حساب آزمایشی به شما نشان میدهد که چطور فکر میکنید.آیا شما در معاملات آزمایشی سود کردید و بهسرعت، وقتیکه با پول واقعیتان وارد بازار شدید. پولتان را از دست دادید؟ اگر اینچنین است، باید بدانید که بسیاری از معاملهگران چنین چیزی را تجربه میکنند.
معاملهگران به درست یا غلط بودن تصمیماتشان در محیط آزمایشی اهمیتی نمیدهند زیرا میدانند که سود و زیانی در کار نیست. بنابراین. تمرکزشان را به مواردی که واقعاً مهم است، معطوف میکنند؛ رعایت صحیح و آهسته روش معاملاتیشان و ایجاد یک حساب معاملاتی در طی زمان بدون عجله.
اگر راهتان را گم کردید و حسابتان را به باد دادید، مجدداً معامله در محیطهای آزمایشی را برای مدتی ادامه دهید تا ببینید چه احساسی دارید و چطور معامله میزنید. با پول واقعی هم باید به همین طریق معامله کنید اما یادتان باشد که حساب آزمایشی چیزی را القا نمیکند، به همین دلیل است که در مطلبی جداگانه از اثرات کشنده فعالیت طولانیمدت در حساب آزمایشی گفتیم.
شما به یک استراتژی معاملاتی نیاز دارید
مارک داگلاس معتقد است یکی از اولین مواردی که باید در قامت یک معاملهگر بیاموزید، نحوه استفاده از احتمالات در مسیر موفقیتتان است. بهعبارتدیگر، شما به یک لبه معاملاتی با احتمال مناسب نیاز دارید. اما یادتان باشد که لبه معاملاتی صرفاً یک احتمال بالاتر از وقوع یک مسئله در مقایسه با مسئلهای دیگر در طی سریهای معاملاتی است و کسب پول و سود در بازار را برای شما تضمین نخواهد کرد. شما باید لبه معاملاتی را با مهارتهای ذهنی مناسب ترکیب کنید.
در خاتمه، میخواهیم کتاب معاملهگری در محدوده از مارک داگلاس را به شما پیشنهاد دهم؛ این کتاب به فارسی تحت عنوان «تحلیل تکنیکال، بنیادی با ذهنی» توسط خانم ریحانه هاشمپور ترجمهشده است. کتاب فوق بیشتر به ابعاد ذهنی معاملهگری و نه استراتژی، میپردازد. وقتیکه اصول معاملاتی ذهنی داگلاس را با یک استراتژی معاملاتی خوشسابقه ترکیب نمودید، به سلاح معاملاتی مجهز شدهاید که شمارا در میدان جنگ (بازار) پیروز خواهد ساخت.
دیدگاه شما