حداقل سرمایه برای ترید در ارزهای دیجیتال چقدر است؟
یکی از سوالات رایجی که افراد تازه کار میپرسن اینه که حداقل سرمایه برای ترید در ارزهای دیجیتال چقدره؟ این سوال رو میشه از دو بعد در نظر گرفت.
• حداقل سرمایه برای ترید در ارزهای دیجیتال چقدره؟
• میزان سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال چقدره؟
اگر شمام میخواین وارد بازار ارزهای دیجیتال بشین و این سوالات رو در ذهن دارین، ادامه مقاله رو بخونین تا برای سوالاتون پاسخی مناسب بگیرین. برای اطلاعات بیشتر همچنین می تونین مقاله سرمایه گذاری یا هولد ارزهای دیجیتال را هم مطالعه کنید.
حداقل سرمایه برای خرید ارزهای دیجیتال چقدر است؟
همونطور که در بالا اشاره شد، به سوال حداقل سرمایه برای ترید در ارزهای دیجیتال از دو بعد میشه نگاه کرد.، بعد اول - حداقل سرمایه برای خرید ارزهای دیجیتال - خیلی پیچیده نیست و به صرافی بستگی داره که میخواین در اون خرید انجام بدین. شما با کمترین سرمایه هم میتونین ارزهای دیجیتال بخرین، این سرمایه به تومان میتونه فقط چند صد هزار تومان باشه. یا در صرافی های خارجی میتونین با 10 دلار و یا حتی کمتر سفارش گذاری کنین.
با این حال ترید با این مقادیر توصیه نمیشه، چون صرافی برای خرید و فروش و انتقال رمزارزها کارمزدهایی رو اخذ میکنه، که با خرید حداقلی این کارمزدها میتونه بعد از مدتی سرمایه شما رو تحلیل ببره. بنابراین حداقل سرمایه برای خرید ارزهای دیجیتال رو فراموش کنین و سفارشات خریدتون به اندازه ای باشه که سود احتمالی شما در برابر کارمزد معاملات به حاشیه نره.
میزان سرمایه بهینه منطق سود کردن در بازار برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال چقدر است؟
اما بعد دوم از موضوع حداقل سرمایه برای ترید در ارزهای دیجیتال - سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال - نیاز به کمی تامل داره. بهتره برای شروع با سرمایه ای وارد بازار بشین که در صورت از دست رفتنش هیچ مشکلی براتون پیش نیاد. شما میتونین با سرمایه مازادتون وارد بازار بشین مهارت کافی رو به دست بیارین و بعد سرمایه اصلیتون رو به صورت پلکانی و مرحله به مرحله وارد بازار کنین. در اینجا بهتون پیشنهاد میکنیم اگر یک فرد مبتدی در این بازار هستید مقاله هولد کردن ارزهای دیجیتال برای افراد مبتدی را هم مطالعه کنید
در ادامه مطلب به 5 عامل اشاره میکینم که هنگام تصمیم گیری در مورد میزان سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال باید در نظر داشته باشین:
• میزان تلورانس ریسک
مهمترین عامل در تصمیم گیری در مورد میزان سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال، میزان ریسک قابل تحمل برای هر فرده. بازار کریپتوکارنسی به نسبت بازارهای دیگه نوسانات شدیدتری داره. بنابراین وقتی در مورد میزان سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال میخواین تصمیم گیری کنین، مبلغی رو در نظر بگیرین که ریسک از دست دادن کل مبلغ رو قبول کرده باشین.
خودتون و این مبلغ (مثلا 200 میلیون تومن) رو در آینده تصور کنین و به سوالات پایین فکر کنین:
آیا درصورت از بین رفتن کل این سرمایه، احساس منفی بهتون دست میده؟
آیا خودتون رو بابت تصمیم به ورود به بازار و سرمایه گذاری این مبلغ مذمت میکنین؟
آیا ممکنه خوابتون دچار اختلال شده؟
آیا به خودکشی فکر میکنین؟
پاسخ به هر کدوم از این سوالات حتی اگه «بله شاید» هم باشه، باید مبلغ سرمایه گذاریتون رو پایین بیارین و دوباره همین سوالات رو از خودتون بپرسین. اگر از پاسخ خودتون به این پرسش ها مطمئن نیستین میتونین از یه دوست یا خانواده کمک بگیرین.
خلاصه مطلب اینکه باید ریسک از دست دادن کل مبلغ سرمایه گذاریتون رو قبول کرده باشین و مشکلی با این قضیه نداشته باشین.
• میزان تلورانس سود
عامل دیگه ای که در تصمیم گیری در مورد میزان سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال باید در نظر بگیرین میزان تلورانس سود هست. این سوال ممکنه یکم عجیب باشه ولی در هر صورت بهش فکر کنید: مبلغی رو در نظر بگیرین که در صورت از دست رفتنش احساسات منفی بهتون دست میده، اگر با همین مبلغ 20 برابر سود کنین چه اتفاقی میفته؟
این موضوع برای خیلی از سرمایه گذارها در سال 2017 موقعی که بازار کریپتو داشت منفجر میشد و رشد پارابولیک داشت اتفاق افتاد. به خاطر تصمیم (اشتباه) شون که کل پس انداز زندگیشون رو وارد بازار کردن، میتونستن میلیاردر بشن. ولی آیا به اندازه کافی منطقی بودن که سیو سود کنن و از بازار خارج بشن؟ خیلی از اونها تو بازار موندن و سال بعدی در 2018 به همون سطح قیمتی رسیدن که درش ورود کرده بودن. در بازار، کسایی موفق میشن که احساسات خودشون رو کنترل کنن و منطقی تصمیم گیری کنن.
دوباره برگردیم به سوال، اگه 20 برابر سود کنین چکار میکنین:
آیا خونه بزرگتر میگیرن؟ ماشین لاکچری میخرین؟
یا عاشق رمزارزهاتون میشین و تا اخر عمرتون هلدشون میکنین؟
بنابراین علاوه بر میزان تلورانس ریسک، باید میزان تلورانس سود رو هم در مبلغ سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال در نظر گرفت.
• زمان ورود
یکی دیگه از فاکتورهایی که در تصمیم گیری در مبلغ سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال تاثیرگذاره زمان بندی ورود هست. یقینا وقتی بازار کریپتوکارنسی داغه و رشد میکنه بیشتر در مورد بیت کوین و بقیه ارزهای دیجیتال میشنوین. این به این خاطره که در کل انسان و رسانه ها رغبت بیشتری به دنبال کردن ترندهای فعلی دارن.
اما آیا میدونین که بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال از چرخه های صعودی و نزولی تکرار شونده تشکیل میشه؟ این چرخه های بازار معمولا یک تا دو سال طول میکشن. قیمت های رشد میکنن (حتی بیشتر از ارزش واقعیشون)، حباب ایجاد میشه، ممکنه این حباب ها بزرگتر هم بشن، ولی در نهایت، این حبابها میشکنن و قیمت ها سقوط میکنن.
بناربراین، زمان ورود مهمه و ممکنه مسیر حضور شما در بازار و دیدگاهتون به ارزهای دیجیتال رو تغییر بده. در نتیجه وقتی دارین تصمیم میگیرین میزان سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال چقدره، بررسی کنین و ببینین در حال حاضر در کجای سیکل بازار قرار داریم.
هر چقدر به ATH بازار نزدیک تر باشیم هم از نظر زمان و هم از نظر قیمت باید مبلغ کمتری رو سرمایه گذاری کنین. در مقابل، اگه قیمت فعلی مثلا 5000 دلار باشه و ATH بازار 20000 دلار دو سال پیش باشه، طبیعتا مبلغ سرمایه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال میتونه افزایش پیدا کنه.
البته این به معنی عدم ورود در میانه یه روند صعودی نیست. زمان بندی ورود صرفا در افزایش یا کاهش مبلغ سرمایه گذاری که قبلا در ذهن خود داشتین تاثیر داره نه در ورود یا عدم ورود.
• امکان تغییر تصمیم
یکی دیگه از فاکتورهایی که در تصمیم گیری در مبلغ سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال تاثیرگذاره امکان تغییر تصمیم هست. انسان ها ممکنه تصمیماتشون عوض بشه، مخصوصا اگه این تصمیم در مورد میزان سرمایه گذاری در یه بازار پرنوسان باشه. بنابراین قبل از اینکه در مورد مبلغ سرمایه گذاریتون در این بازار تصمیم بگیرین، جا برای تغییر این تصمیم و مبلغ بذارین. یکی از روش هایی که معمولا این مورد درش لحاظ میشه، ورود پلکانی در طول زمان هست. مبلغی که میخواین سرمایه گذاری کنین رو تعیین کنین، و این مبلغ رو در یه بازه 3، 6 یا 12 ماهه وارد بازار کنین.
فرضا میخواین 12 هزار دلار در طول 12 ماه سرمایه گذاری کنین، و بازار نزدیک اوج ATH خودش هست. عوض اینکه ماهی 1000 دلار سرمایه گذاری کنین، این مبلغ رو با 400 دلار شروع کنین و در ماه های بعدی با کاهش بیشتر قیمت این مبلغ رو افزایش بدین.
• متنوع سازی پورتفو
متنوع سازی پورتفوی سرمایه گذاری از عواملیه که در تصمیم گیری در مورد میزان سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال باید در نظر بگیرین. این عامل یکی از تکنیک هایی هست که هر سرمایه گذار بالغ و با تجربه ازش استفاده میکنه تا نقش شانس و اقبال رو در نتیجه سرمایه گذاری کاهش بده. به این صورت که فقط در بازار کریپتوکارنسی سرمایه گذاری نمیکنه بلکه سرمایه شو به بازارهای دیگه از جمله بازار املاک، طلا، دلار و سهام هم اختصاص میده.
بنابراین بهتره همه تخم مرغ هاتون رو در یه سبد نذارین. اختصاص 15 درصد از کل سرمایه به بازار ارزهای دیجیتال منطقی به نظر میرسه، در حالیکه سرمایه گذاری 30 درصدی کاملا اقدام ریسک آمیزی هست.
متنوع سازی شامل پورتفوی ارزهای دیجیتال شما هم میشه، به این صورت که باید 10 رمزارز با پتانسیل بالا رو انتخاب و اونها رو ترید یا سرمایه گذاری کنین.
میزان سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال از نظر کارشناسان امور مالی
در ادامه نظرات 5 مشاور مالی در خصوص میزان سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال رو میاریم. این کارشناسان عموما نظر محتاطانه تری دارن.
• ویرشین سوبرامانیان Vrishin Subramaniam: 2 تا 5 درصد دارایی خالص
ویرشین سوبرامانیان موسس و برنامه ریز مالی در CapitalWe اعتقاد داره سرمایه گذارانی که به بازار کریپتو علاقه دارن 2 تا 5 درصد دارایی خالص خودشون رو میتونن در این بازار سرمایه گذاری کنن. «معمولا برای افرادی که حداکثر یک بار در هفته میتونن بازار رو رصد کنن ما حدود 2 تا 3 درصد رو توصیه میکنیم».
از دیدیگاه سوبرامانیان ریسک و پرنوسان بودن بازار کریپتو ارتباط داره با سابقه نسبتا کوتاه تر این بازار. این تحلیلگر به تریدرها و سرمایه گذارها توصیه میکنه میزان مبلغ سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال رو با گذشت زمان و شناخت بیشتر از عملکرد این بازار میتونن اصلاح کنن. اما تا آن زمان، بهتره سهم کوچیکی از پورتفوی سرمایه گذارها به بازار کریپتو اختصاص پیدا کنه.
• تریسا موریسون Theresa Morrison: 1 تا 4 درصد پوتفوی سرمایه گذاری
تریسا موریسون، برنامه ریز مالی معتبر CFP در Beckett Collective اعتقاد داره میزان سرمایه گذاری شما در بازار کریپتو بستگی داره به میزان علاقه شما به این حوزه و آگاهیتون از این بازار.
موریسون افرادی رو که میخوان در این بازار سرمایه گذاری کنن رو به دو دسته تقسیم میکنه. سرمایه گذاران کنجکاو به کریپتو، و سرمایه گذاران آگاه به این کریپتو.
از نظر موریسون، افراد کنجکاو به کریپتو میتونن 1 درصد از داراییشون رو به جهت متنوع سازی پوتفوی سرمایه گذاریشون به بازار ارزهای دیجیتال اختصاص بدن. افراد آگاه به کریپتو میتونن استراتژی تخصیص سرمایه به کریپتو رو همونطور تنظیم کنن که برای دارایی های سنتی تنظیم میکنن.
با این حال، موریسون برای هر دو گروه توصیه میکنه کمتر از 5 درصد پورتفو سرمایه گذاری به دارایی های رمزارزی اختصاص پیدا کنه.
• دن هرون Dan Herron: حداکثر تا 1 درصد دارایی
دن هرون، حسابدار حرفه ای معتبر CPA اعتقاد داره بهترین روش اینه با سرمایه کم شروع کنین و با یادگیری بیشتر به میزان منطق سود کردن در بازار سرمایه تون اضافه کنین.
«من به مشتری های علاقه مند به بازار کریپتو میگم حداکثر تا 1 درصد از سرمایه شون رو وارد این بازار کنن و به مرور زمان و با شناخت بیشتر از این حوزه میتونن سرمایه بیشتری به این بازار اختصاص بدن. ولی در هر صورت این مبلغ بیشتر از 5 درصد سرمایه تون نشه. چون بازار کریپتو هنوز نسبتا نوپاست و برای اختصاص مبلغ بیشتر کمی زود به نظر میرسه».
• رایان استرلینگ Ryan Sterling: حداکثر تا 3 درصد کل دارایی های نقد
رایان استرلینگ، موسس Future You Wealth اعتقاد داره بازار کریپتو برای متنوع سازی پورتفو فرصت مناسبیه. اما با این حال، اختصاص بیشتر از 3 درصد رو توصیه نمیکنه.
« من همچنان از ارزهای دیجیتال به عنوان بخشی از سرمایه گذاری مشتری ها استفاده میکنم، ولی حداکثر تا 3 درصد کل دارایی های نقدشون».
• مایکل کلی Michael Kelly: 1 تا 2 درصد
مایکل کلی، تحلیلگر مالی معتبر CFA، اعتقاد داره بسته به شرایط سرمایه گذار، اختصاص سهم کوچیکی از سرمایه میتونه فرصت خوبی برای سرمایه گذاری سالم باشه. اما در عین حال، در مورد نوسانات بازار کریپتو هشدار میده.
«بسته به نرخ خاص ریسک به سود هر فرد، سرمایه گذاری حداقلی بین 1 تا دو درصد میتونه فرصت بالقوه مناسبی ایجاد کنه».
جمع بندی و نتیجه گیری
در این مقاله در مورد حداقل سرمایه برای ترید در ارزهای دیجیتال گفتیم که این موضوع میتونه دو بعد داشته باشه:
بعد اول، حداقل سرمایه برای خرید ارزهای دیجیتال که ارتباط پیدا میکنه به پلتفرم و صرافی که درش فعالیت میکنین و میتونه چند صد هزار تومان یا ده دلار و حتی پایین تر باشه.
بعد دوم، مربوط به مبلغ سرمایه بهینه برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال هست که فاکتورهایی رو در این مورد بیان کردیم که بتونین تصمیم گیری درستی در این زمینه داشته باشین، این فاکتورها عبارتند از: میزان تلورانس ریسک، میزان تلورانس سود، زمان ورود، امکان تغییر تصمیم و متنوع سازی پورتفو هست.
در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمیشود!
این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیدهاند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمیرود، تعداد زیادی از مردم تلاش میکنند به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند منطق سود کردن در بازار به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال میکند که معاملهگری نمیتواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه میخوانید.
«هرگز نفروشید»؛ این توصیهای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو میکند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل میکرد.
کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود بهعنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایهگذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.
اینکه کارتر [مانند اغلب معاملهگران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینههای غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمیرسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.
با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که میخواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده میگیرند. او میگوید:
اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
نمیتوانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شدهام، بنابراین صرفاً میخواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:
شما با سود معامله ثروتمند نمیشوید. با داشتن داراییهای ارزشمند ثروتمند میشوید.
سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.
ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!
در اینجا سادهترین الگوی ثروت دومرحلهای که من میشناسم، ارائه شده است:
۱. باید داراییهایی بخرید که فکر میکنید دارای ارزش بالایی هستند.
۲. نباید آنها را بفروشید.
همه تصور میکنند انتخاب داراییهای مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود میکند.
از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت میکنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمتها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارتهای بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشتهاند.
همه چیز بهطور مداوم بالا میرود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل میکند و میدانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر بهطور کلی با این موضوع دستوپنجه نرم میکند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غولپیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر میتوانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟
قیمتها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها مینویسیم و سپس میگوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ میکنیم و به تبع آن همه اعداد بالا میروند. آیا قیمتها کار دیگری جز بالا رفتن میتوانند انجام دهند؟
تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالاتمتحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا میدانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.
اگر چاپ پول قیمتها را بهصورت یکنواخت تغییر میداد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازهگیری میشوند، افزوده میشد. از آنجا که این اتفاق رخ نمیدهد برخی حوزهها (جایی که پولهای تازه چاپشده ابتدا جریان مییابد) افزایش بیشتری را تجربه میکنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزههایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه میکنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیهایتر و کمتر قانونگذاریشده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارتهای پوکمون پیدا میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا میروند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی منطق سود کردن در بازار سهام (یا سایر داراییها) را از کلاهی بهصورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دههای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
با این حال و علیرغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمونها داریم، معمولاً در این قرعهکشی که همه میتوانند در آن برنده شوند، موفق نمیشویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما داراییهای خود را خیلی زود میفروشیم.
یک سرمایهگذار با گذشت زمان درآمد کسب میکند. او کاری ارزشمندتر از این نمیتواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.
چرا میفروشیم؟
چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمیتوان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمیتوانیم اجازه دهیم که بازار از داراییهای ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.
طمع سرمایهگذار زمانی است که شما چیزی را خریدهاید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را میفروشید، زیرا فکر میکنید باهوشتر از بازار هستید و یا تفکر کوتهبینانه بر شما سایه افکنده است.
من در سال ۲۰۱۷ چین لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. میدانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و میخواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور میتوانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را بهراحتی از دست دادم. در واقع من تحتتأثیر تفکر کوتهبینانه قرار گرفتم.
ترس سرمایهگذار هنگامی رخ میدهد که شما چیزی را میخرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون میترسید سودی را که دیگران به دست میآورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشستهاید. سؤالی که به وجود میآید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکتها انجام میدادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهمهایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماهها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نهتنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایهگذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.
تریدر شدن
اشتباه نکنید؛ گرگ والاستریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیونها به ثروت رسید.
طمع و ترس شما را از یک سرمایهگذار به یک تریدر تبدیل میکند. تریدر شدن حرفهای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمیخواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمیتوانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.
اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر میرسد. اینطور نیست؟
همه میخواهند تریدر شوند. معاملهگری باحال است. جذابیت دارد. باعث میشود احساس زندهبودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهرهوری، سلامت روانی و همچنین ویرانکردن سبد سرمایهگذاریتان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.
اگر مردم میدانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغلهاست، شغلی که صرفاً اگر بهطور مداوم کسب سود کنید، میشود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر میکنند میتوان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن میتوانند در این حوزه مسلط شوند.
وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل میشود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تماموقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوششانس هستید!
خوششانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمیآید. پس چرا بهدنبال کار دوم هستید؟ بهویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزشتر استفاده کنید.
هنگامیکه شما داراییای را میخرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که منطق سود کردن در بازار چه زمانی آن را بفروشم بیمعناست. بهصورت پیشفرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط بهطور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.
فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار میکند؛ نه بهصورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ میدهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که میداند چه کاری دارد انجام میدهد. چرا باید چنین گزینهای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج میکنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را میفروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.
کمبود یک ذهنیت باعث میشود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول میزنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر میدهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.
در عوض ما (سرمایهگذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم داراییهای بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.
اگر شما به سرمایهگذاریتان در زمانی که آن را انجام میدهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیبوغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید بهصورت پارهوقت و ضعیف معامله کنید.
یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایهگذار باشید و سپس سعی کنید تا میتوانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنید.
ثروتمند شدن
ثروتمند شدن بهمعنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن بهمعنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگیتان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت داراییهای ارزشمند برای همیشه است.
تمدن این کار را از آنچه فکر میکنیم آسانتر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا میروند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفتهایم در سرمایهگذاری موفق نمیشویم.
روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدیمان مبارزه میکنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایهگذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن میدانیم.
کارتر تیز مجبور شد این درس را بهسختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیهها کاملاً توجه میکند:
من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
شما با کسب سود معامله ثروتمند نمیشوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند میشوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که میخواهید برای همیشه آنها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.
سیو سود در بورس به چه معناست؟ | مهمترین استراتژی حفظ سرمایه را بشناس!
سرمایهگذاری مسیری است که موفقیت در آن نیاز به استراتژی دارد. راز جلوگیری از زیان در هر سرمایهگذاری، محدود کردن ریسک است. شما باید در سرمایهگذاری خود استراتژی داشته باشید تا ریسک را به حداقل برسانید. سیو سود نیز یک نوع استراتژی در بازار سرمایه میباشد. پیش از ورود به بازار سرمایه به چند تکنیک مؤثر مثل سیو سود مسلط شوید و زیان خود را به حداقل برسانید.
سیو سود در بورس به چه معناست؟
هر زمان سود خود را ذخیره کنید به اصطلاح سیو سود (Save Profit) نمودهاید. سیو سود یعنی سودی که به شما تعلق گرفته، محقق شود. حفظ سرمایه و سود تعلق گرفته به آن، مستلزم فروش سهام است. سیو سود ، مفهومی کاملاً ساده و ملموس است. به این معنا که با سرمایهگذاری روی سهام یک شرکت، سود چشمگیری نصیب شما میشود؛ سپس هنگامی که احتمال میدهید در آینده سود حاصل شده از دستتان برود، سهام خود را فروخته و سود آن را ذخیره مینمایید.
در بورس و همچنین در سایر بازارهای سرمایهگذاری، تا زمانی که شما سهام، ملک، طلا، ماشین و . را نفروشید نه صاحب سود شدهاید و نه ضرر کردید. در بورس، از اختلاف قیمت خرید سهم با قیمت فروش آن (در صورت افزایش) سود حاصل میشود.
بارها در بورس شاهد سودهای کلان و حتی رویایی بودهایم اما چیزی بالاتر از واقعیت وجود ندارد. واقعیت این است که همه آن سودها تا زمانی که شما سهام خود را نفروختهاید، هنوز متعلق به شما نیستند. کم نبودند معاملهگرانی که به طمع یک مثبت پنج دیگر، سهم خود را نفروختند و از فردای آن روز گرفتار صف فروش شدند؛ در صورتی که اگر سود خود را ذخیره میکردند، دیگر شاهد آب شدن آن سود طلایی در مقابل چشمان خود نبودند!
طمع برای کسب سود بیشتر، به راحتی میتواند یک معامله سود ده را به یک زیان ناامیدکننده تبدیل کند. سیو سود یعنی حرص برای کسب سود بیشتر را کنار گذاشته و با قناعت به سود موجود، سهم را بفروشیم. یک معاملهگر حریص معمولاً سود خود را به معاملهگران هوشمند میدهد.
آموزش راهکارهای سیو سود
پی بردن به زمان مناسب برای فروش سهام و سیو سود کردن به دو عامل مهم بستگی دارد. این دو عامل عبارتند از: دیدگاه زمانی سرمایهگذار در خرید سهام و تحلیل (تکنیکال یا بنیادی) سهم که در ادامه بطور مفصل شرح خواهیم داد.
راهکارهای سیو سود بر اساس دیدگاه زمانی
سرمایهگذاران در خریدهای خود، معمولاً دیدگاههای متفاوتی دارند. به این معنی که دید برخی سرمایهگذاران کوتاه مدت، برخی میان مدت و برخی دیگر بلندمدت می باشد. در انتخاب نوع روش سیو سود ، استراتژی و دیدگاه زمانی افراد تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین ابتدا لازم است استراتژی زمانی خود را مشخص نمایید.
دیدگاه کوتاه مدت
افراد با استراتژی کوتاه مدت، سهم را با قصد نگهداری به مدت سه هفته الی سه ماه، خریداری میکنند. فرد تحلیلهای لازم را روی سهم انجام میدهد. با رسیدن قیمت سهم به نقطه حمایت نسبت به خرید آن اقدام نموده و سهم را در نقطه مقاومت میفروشد. همانطور که میدانیم، ممکن است سهم از نظر تکنیکال، مقاومت خود را شکسته و با قدرت بیشتر به رشد خود ادامه دهد. استراتژی سیو سود به ما میگوید حتی با فرض رشد بیشتر، اولویت با کاهش ریسک است.
دیدگاه میان مدت
افراد با استراتژی میان مدت در ذخیره سود، سهم را با قصد نگهداری به مدت دو الی شش ماه، خریداری میکنند. در دیدگاه میان مدت، با در نظر گرفتن درصد ریسک پذیری افراد، دو استراتژی متفاوت نهفته است.
افراد با ریسک پذیری پایین
افرادی که کمتر ریسکپذیر هستند، اصل سرمایه را میفروشند و سود آن را نگهداری مینمایند. با استفاده از این مدل که بر مبنای خارج کردن اصل سرمایه است، میتوان اصل سرمایه خود را از آسیب دور نگه داشت.
اصل مبلغ سرمایهگذاری را تقسیم بر سود سهام کرده، تعداد سهامی که برابر با مبلغ سود بوده و باید نگهداری شود، بدست میآید.
افراد با ریسک پذیری بالاتر
سرمایهگذارانی که ریسکپذیرتر هستند، سود سهم را فروخته، سیو سود میکنند و اصل سرمایه را نگه میدارند. این مدل بر مبنای خارج کردن سود میباشد. با تقسیم سود سهام بر قیمت روز آن، تعداد سهامی که باید فروخته شود، بدست میآید.
برای درک بهتر موضوع، به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید پس از انجام تحلیلهای مورد نیاز، 10000 سهم شرکت A را با قیمت 2000 تومان خریدهاید. مبلغ اصل سرمایه شما معادل بیست میلیون تومان شده است. طبق تحلیلهای جدید احتمال میدهید سهم بعد از رسیدن به قیمت 2200 تومان، کاهش قیمت پیدا کند. تا قیمت سهام شما به 2200 تومان برسد، دو میلیون تومان سود کسب کردهاید. ممکن است احتمال شما غلط از آب دربیاید و سهم از مقاومت 2200 رد شده و به رشد خود ادامه دهد.
در این شرایط از طریق دو راهکار گفته شده، میتوانید سیو سود کنید.
اگر ریسکپذیری شما پایین است، تعدادی از سهام را فروخته و اصل سرمایه خود را خارج کنید. بیست میلیون تومان (اصل سرمایه) را تقسیم بر 2200 تومان (قیمت خرید سهم) میکنید. حدود 9,000 برگ از اوراق خود را فروخته و مابقی را نگه میدارید. با این کار اصل پول خود را خارج میکنید.
اگر ریسکپذیری بالاتری دارید، تعدادی از سهام که برابر با سود پولتان است، بفروشید و اصل سرمایه را در سهام نگه دارید. دو میلیون تومان (سود سهام) را تقسیم بر 2200 تومان (قیمت خرید سهم) کنید. حدود 909 برگ از سهام خود را فروخته و مابقی آن را نگه دارید.
دیدگاه بلند مدت
افراد با استراتژی بلندمدت در سیو سود ، سهم را با قصد نگهداری به مدت شش ماه الی یک سال، خریداری میکنند. در این دیدگاه، معامله گران به نوسانات زودگذر قیمتی بیتوجه هستند. آنها در طولانی مدت به تارگت و هدف قیمتی خود دست مییابند. معاملهگران دارای دیدگاه بلند مدت، اصل سرمایه و سود آن را تا پایان بازه زمانی یک ساله نگه میدارند.
سایر راهکارها سیو سود
علاوه بر آن دسته استراتژیهای سیو سود که متکی بر دیدگاه زمانی معامله گران است، چند راهکار دیگر نیز وجود دارد که عبارتند از:
- توجه به صف خرید سهام: بدیهی است زمانی که سهم مد نظر، مورد تقاضای بسیاری از خریداران باشد، هنوز قابل نگهداری خواهد بود. به عرضه و تقاضای سهم و ورود و خروج نقدینگی به آن دقت نمایید. هر زمان صفهای خرید در حال ریزش بودند، اقدام به فروش نموده و سود خود را حفظ کنید.
- فروش پلکانی: در صورتی که قیمت سهم به نقطه مقاومت رسید اما شما از چگونگی ادامه روند آن اطمینان نداشتید، میتوانید با فروش سهام به صورت پلکانی، از ریسک خود بکاهید. با کاهش سرمایه، ریسکی که متوجه ما میشود نیز کاهش یافته و یک پله سیو سود میکنید. نصف سهم خود را بفروشید و سود آن را ذخیره نمایید و در انتظار ادامه روند سهم باشید؛ چنانچه روند سهم نزولی بود، مابقی سهام را نیز بفروشید.
چگونه در زمان مناسب سیو سود کنیم؟
علاوه بر راهکارها و مواردی که گفته شد، نکاتی وجود دارند که رعایت آنها موجب یک سیو سود به موقع خواهد شد. در ادامه این نکات را برای شما شرح خواهیم داد:
- سهامی را برای سیو سود در اولویت قرار دهید که رشدی بیشتر از حد معمول خود داشته است. بطور کلی، سیو سود را در مورد سهامی که به خوبی رشد کرده و سود چشمگیری داشته، انجام دهید.
- هنگام عرضه سهام توسط سهامداران حقوقی ِ آن و در کل، عرضههایی با حجم مشکوک، سیو سود کاری عاقلانه خواهد بود.
- سیو سود به صورت پلکانی در برخی شرایط تصمیمی منطقی و هوشمندانه است. می توان طی چند روز فروش سهم و ذخیره سود آن را انجام داده و طی چند روز متوالی سود کرد.
- اخبار منفی به شدت روی قیمت سهام تاثیر میگذارند؛ بنابراین اگر درباره سهامتان خبرهای بدی منتشر شد، شاید بهتر باشد سود موجود را ذخیره کرده و از آن خارج شوید.
- وقتی سهام در قیمت جدید تثبیت میشود، فروش آن یک روش محتاطانه به شمار میرود.
- در استراتژی سیو سود ، جهت پیشبینی روند آتی سهم، میتوان از نمودارها و سایر ابزارهای تحلیلی استفاده نمود.
- برای تعیین قیمت هدف که در آن قصد فروش و حفظ سود سهام را دارید، علاوه بر خود سهم باید روند کل بازار را درنظر بگیرید.
- وجود نشانههای افت و نزول بنیادی سهام یک شرکت، زنگ هشداری برای سهامدارن آن به شمار میرود. فروش و خروج از چنین سهمی کاملاً عاقلانه است. از جمله نشانههای مهم ضعف بنیادی یک سهم، میتوان به ناتوانی در فروش محصولات شرکت اشاره کرد.
- حتی اگر سهمی ذاتا ارزشمند باشد، فروش حجم زیاد آن توسط سهامداران عمده موجب کاهش شدید قیمت خواهد شد؛ پس اگر سهمی دارید که چنین وضعیتی دارد، سیو سود کنید.
دو وضعیت کلیدی
ما اغلب زمانی دست به سیو سود میزنیم که نسبت به آینده سهام خود امیدواریم اما تحلیلهای تکنیکال یا بنیادی سهم کمی نگرانکننده هستند. شرایطی نیز وجود دارد که در آن سیو سود ضروری است. هنگامی که سهم شما در یکی از وضعیتهای زیر قرار گرفت، حتما نسبت به فروش آن و ذخیره سود خود اقدام کنید.
- خروج چشمگیر نقدینگی از بازار
- رشد خارج از انتظار و بیش از حد بازار
گاهی سهم به نقطه مقاومتی خود رسیده و امیدی به رشد بیشتر قیمت آن در کوتاه مدت نیست. با این حال میتوان به آینده سهم خوشبین بود. در اینجا چند موقعیت برای سهم شما بوجود میآید:
الف) نمودار سهم از این محدوده مقاومتی عبور میکند.
ب) روند سهم، اصلاح شده و به اصطلاح پولبک میزند.
به دلیل نامشخص بودن آینده سهم، فروش و سیو سود آن تصمیم درستی است. در طی فرایند اصلاح سهم، میتوانید در جای مناسب مجدداً به سهم ورود کنید.
برای مشاهده نمودار سهام مورد نظر خود میتوانید به سایت ره آورد به نشانی www.rahavard365.com مراجعه کنید.
سیو سود در روند اصلاحی
روند اصلاحی، شرایطی است که قیمت سهم برخلاف جهت اصلی حرکت میکند. غالباً منظور از اصلاح، کاهش نسبی قیمت در یک روند صعودی میباشد. اگر دید کوتاه مدت به سرمایهگذاری خود دارید، در دوران اصلاح سهم، بهترین استراتژی، ذخیره کردن سود و خروج از سهم است. برای افراد با دید میان مدت نیز به سه دلیل سیو سود و فروش بهتر است. این دلایل عبارتند از:
- ضعف سهامشان از نظر بنیادی
- رسیدن قیمت سهام به حد سود سهامدار
- ورود مجدد به سهم با قیمت مطلوب، در فرایند اصلاح
برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله ریزش بازار و دلایل آن مراجعه نمایید.
سیو و ذخیره سود سهام، عملی منطقی و عاقلانه میباشد. بازار بورس، بازاری پرریسک است. برخی سرمایهگذاران را یک شبه ثروتمند ساخته و به برخی هم وفا ندارد. بهتر است طمع نکرده و به محض آن که در مدتی معقول به سودی مقبول دست یافتید، سود خود را ذخیره کنید.
بیشتر سهمها نوسانی هستند. علاوه بر آن، بازار بورس به خصوص در این روزها پر از تنش و هیجان است. همین دو عامل سبب میشود که طی چند روز یک سهم مثبت و چند روز منفی باشد. در چنین بازاری بهتر است سود خود را سیو نموده و سهم را بفروشید؛ در غیراینصورت ممکن است مجبور به فروش سهم همراه با زیان شوید. اگر امروز در طمع یک مثبت پنج دیگر، با سود خارج نشوید، فردا باید با ضرر سهمتان را بفروشید.
اگر سهامی را خریدید و به عنوان مثال، ظرف دو هفته 20% سود نصیبتان شد، آن را بفروشید و سود حاصل را ذخیره کنید. هنگام خرید، انتخاب با شما است. میتوانید در بین کلیه سهام شرکتهای بورسی، تحلیل و بررسی کرده و یکی را خریداری نمایید. هنگام فروش انتخابی جز صبر کردن برای رسیدن سهم به قیمت مطلوب، ندارید. پس بهتر است سود معقول امروز را دریابید و عادت طمع به سود بیشتر را ترک کنید.
آخرین توصیه: به هنگام مقاومت سهم، سود خود را ذخیره کرده و از آن خارج شوید. در وضعیتی که قیمت سهم به حد ضرر شما برخورد کرد نیز بهترین تصمیم، خروج است.
سیو سود چیست؟+چگونه در بازار منطقی معامله کنیم؟
یکی از مهمترین ویژگی های بازار های مالی، ایجاد طمع در افراد است. این خصیصه می تواند گاها به از دست دادن کل سرمایه منجر شود. بازار ارز های دیجیتال یکی از مهمترین بازار های مالی است. در این مقاله قصد داریم تا شما را با روند منطقی معامله کردن و نیز راه های سیو سود آشنا کنیم.
سیو سود یک استراتژی بسیار مهم برای حفظ سرمایه محسوب می شود. برای مثال شما ارز دیجیتالی مانند بیت کوین را در قیمتی حدود 44000 دلار خریداری کرده اید. و قیمت بیت کوین به 55000 دلار رسیده است. آیا شما با رسیدن بیت کوین به این قیمت 20% سود کرده اید؟ در عمل تا شما ارز دیجیتال خودتان را نفروخته باشید، سود شما بالفعل نمی شود. در واقع بسیاری از سرمایه گذاران با بالارفتن قیمت ارز دیجیتالشان تصور می کنند سودشان به الفعل شده است در صورتی که این مسئله توهمی بیش نیست. تا شما اقدام به خارج کردن اصل یا سود پولتان نکرده اید در واقع هنوز سودی عاید شما نشده است.
برای اینکه راحت تر تصمیم بگیرد سود خودتان را نقد کنید استراتژی های متفاوتی وجود دارد یکی از این راهکار ها استفاده از استراتژی سیو سود است، قصد داریم تا شما را با استراتژی سیو سود آشنا کنیم.
اگر بخواهیم با یک مثال ملموس سیو سود را تعریف کنیم، دوباره از ارز دیجیتال بیت کوین استفاده می کنیم. شما بعد از تحلیل تکنیکال و بنیادی تصمیم می گیرید ارز دیجیتال بیت کوین را در قیمتی حدود 44 هزار دلار خریداری کنید، در تحلیل ها به شما گفته می شود بیت کوین روی قیمت 47 هزار دلار و 50 و 52 هزار دلار دارای مقاومت است.
حمایت و مقاومت در سرمایه گذاری به چه معنی است؟
حمایت سطح قیمتی است که در آن می توان انتظار داشت به دلیل تمرکز تقاضا و علاقه ی افراد بازار یک روند نزولی متوقف شود.
وقتی قیمت ارز دیجیتال کاهش پیدا کند تقاضا برای خرید آن افزایش می یابد و خطوط حمایتی تشکیل می شود.
مقاومت در هنگام افزایش قیمت رخ می دهد به یکباره با افزایش قیمت تقاضا کاهش یافته و ارز مورد نظر با کاهش قیمت مواجه می شود.
سطوح حمایت و مقاوت به عنوان نقاط ورود و خروج مناسب عمل میکنند با استفاده از این نقاط می توان برای سرمایه گذاری با سود بیشتر هدف گذاری کرد.
توضیح استراتژی سیو سود(take profit) در مثال بیت کوین
شاید شما بگویید با رسیدن قیمت بیت کوین به 47 هزار دلار تمام بیت کوینی که موجود دارید را می فروشید، این یک استراتژی با ریسک کم است.
در روش دیگر شما می توانید بیت کوین های خودتان را به یکباره نفروشید، این پیشنهادی است که ما برای شما داریم. با بررسی حمایت ها و مقاومت ها تصمیم بگیرید در هر مرحله بخشی از سود خودتان را خارج کنید. هنگامی که بیت کوین به 47 هزار دلار رسید 50% از سودتان را از بازار خارج کنید و در مرحله بعد و با رسیدن بیت کوین به 50 هزار دلار 30% مابقی سودتان را خارج کنید و 20% نهایی را تا منطق سود کردن در بازار رسیدن بیت کوین به 52 هزار دلار نگه دارید. برای هر ارز دیجیتال بسته به هدف گذاری های قیمتی تصمیم بگیرید و استراتژی منحصر به فرد خودتان برای ارز دیجیتال را پیگیری کنید.
استراتژی های متفاوت در بازار ارز های دیجیتال
- کل سرمایه تان را با رسیدن قیمت ارز مورد نظر به اولین هدف خارج کنید و نقد شوید(این کار به افرادی که به بازار اعتمادی ندارند یا افرادی که ریسک پذیری پایینی دارند توصیه می شود)
- با رسیدن به اولین هدف قیمتی اصل پولتان را خارج کنید و با سودتان سرمایه گذاری کنید.(با این کار شما هیچ ضرری نخواهید کرد در واقع همان عمل به جمله ای است که پولی را وارد بازار ارز دیجیتال و بازار های مالی کنید که با از دست دادن آن ناراحت نشوید. با انجام این کار در واقع شما از سود سرمایه گذاری استفاده می کنید و از دست رفتن آن سرمایه شما لطمه ای نمی بیند)
- سود خود را مرحله به مرحله از بازار خارج کنید(سیو سود) و اصل سرمایه خود را در بازار نگه دارید.(در بخش قبلی همین منطق سود کردن در بازار نوشته به صورت کامل توضیح داده شد)
- همچنین به شما توصیه می کنیم یک حد ضرر برای خودتان مشخص کنید تا هنگامی که قیمت ارز دیجیتال به کف قیمتی مورد نظر شما رسید به صورت خودکار تمام ارز فروخته شود و از ضرر بیشتر شما جلوگیری شود. اصطلاحا به این شیوه stop loss گفته می شود.
نکات مهم
این نکته را در نظر داشته باشید که می توانید در چندین مرحله سیو سود انجام دهید. اگر احساس کردید بازار در روندی نوسانی به سر می برد برای احتیاط حجم عمده ی ارز دیجیتال خودتان را خارج کنید.
خروج نقدینگی را به عنوان یک سیگنال مهم در نظر بگیرید و حتما تحلیل سود را مورد بررسی قرار دهید.
اسیر طمع نشوید و به اهدافی که قبل از خرید برای ارز دیجیتالتان داشتید توجه کنید.
خلاصه
سیو سود به زبان ساده یعنی چه؟
به خارج کردن سود سرمایه گذاری ارز دیجیتال به صورت تدریجی یا یکباره، سیو سود گفته می شود. سیو سود یکی از بهترین راه ها برای جلوگیری از طمع در بازار ارز های دیجیتال است.
سخن پایانی
امیدواریم توانسته باشیم شما را با مفهوم سیو سود به خوبی آشنا کرده باشیم. این اصل ساده یکی از مهم ترین اصل های بازار های مالی است. شما می توانید با همین یک اصل موفقیت خودتان را در بازار ارز های دیجیتال تضمین کنید. در انتها باز هم تاکید می کنیم که پایبند بودن به استراتژی ها قبل از ورود به بازار لازمه ی کسب سود است.
البته تلاش برای افزایش آگاهی و اطلاع از جدید ترین رویداد های بازار ارز های دیجیتال و نوآوری در پروژه های مختلف از دیگر عوامل موثر در سرمایه گذاری است. دنبال کردن اخبار سیاسی و نیز آگاهی از تاثیر آن بر بازار رمز ارز ها از دیگر عوامل تاثیر گذار است.
شما می توانید برای خرید ارز دیجیتال از خدمات صرافی داماهی پی استفاده کنید. خدمات مربوط به ارز دیجیتال به صورت آنی و اتوماتیک به انجام می رسد. با استفاده از داماهی پی شما می توانید در کمترین زمان ممکن برای خردی بیت کوین اقدام کنید.
ارائه ووچر پرفکت مانی و وب مانی از دیگر خدمات ارائه شده توسط داماهی پی است. ووچر ها قابلیت نقد شوندگی بالایی دارند و از آنها به عنوان راهی برای نگه داری و سرمایه گذاری دلاری استفاده می شود.
عوامل موثر در مدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال
تمامی افرادی که وارد بازار ارز دیجیتال می شوند، به دنبال راهی برای کسب سود و درآمد هستند اما باید این نکته را در نظر داشته باشند در صورتی این کسب سود امکانپذیر است که دانش و آگاهی کامل وجود داشته باشد. در این میان افرادی هستند که اقدام به سرمایه گذاری ارز دیجیتال می کنند که نمی دانند دقیقا در این بازار چه اتفاقی می افتد بنابراین دانش و آگاهی لازم در بازار ارز دیجیتال اهمیت فوق العاده ای دارد. در ادامه به بررسی روش های مختلف مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال می پردازیم، برای آشنایی بیشتر تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
قانون سود در بازار ارز دیجیتال
برای مدیریت سود در بازار باید به سه پارامتر دقت داشت که شامل: مدیریت سرمایه، مدیریت روانشناسی و تحلیل شرایط بازار است. از این سه پارامتر به ترتیب مدیریت سرمایه مهم ترین نقش و مدیریت روان شناختی و تحلیل هر دو به یک اندازه در سود حاصل از بازار اثرگذار است. مدیریت سرمایه در واقع یک استراتژی کاملا شخصی بوده که وابسته به هدف سرمایه گذار دارد.
البته مواردی از قبیل سن، میزان سرمایه و اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به مدیریت سرمایه می تواند نقش مهمی داشته باشد. البته برخی مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک می دانند که در اصل همان مهارت لازم سرمایه گذاری با کمترین ریسک با هدف کسب درآمد و سود است.
پارامتر دیگری که در قانون سود در بازار اهمیت دارد مدیریت روانشناسی بازار ارز دیجیتال است. در واقع روانشناسی بازار شامل مجموعه رفتارهایی است که به معامله گر کمک می کند تا احساسات خود را در بازار ارز دیجیتال کنترل کرده و از آن برای موفقیت در معاملات بازار استفاده کند. بنابراین روانشناسی بازار به حرکت در بازار بر اساس واکنش ها و شرایط احساسی افرادی که در آن فعال هستند، گفته می شود. در اصل احساساتی که در زمان معامله بروز می کند، احساس ترس و طمع است. البته به همراه این دو نوع احساسات می توان به امید، خشم، هیجان، اضطراب و ریسک پذیری اشاره کرد.
پارامتر دیگر موثر در قانون سود در بازار، تحلیل است. البته این نکته را در نظر داشته باشید که بیشترین زمانی که معامله گر در بازار ارز دیجیتال صرف می کند، بعد تحلیل است. تحلیل در بازار به سرمایه گذاران این امکان را می دهد تا زمان دقیق سرمایه گذاری را تشخیص دهند.
مدیریت سرمایه در بازار ارز دیجیتال
زمانی که از مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال صحبت می شود، منظور همان مدیریت ریسک، اصل سرمایه و سبد ارز دیجیتال است. هر یک از مواردی که در بالا گفته شد می تواند اثر بسیار مهمی در مدیریت سرمایه داشته باشد. مدیریت سبد ارز دیجیتال مهم ترین پارامتر در مدیریت سرمایه در بازار ارز دیجیتال است. در این قسمت می خواهیم با یک مثال روش مدیریت سبد ارز دیجیتال را با زبان ساده توضیح دهیم.
- 10 درصد، سرمایه گذاری بلند مدت 5 ساله
- 30 درصد، سرمایه گذاری بلند مدت 1 الی 3 ساله
- 20 درصد، سرمایه گذاری میان مدت 3 الی 6 ماهه
- 30 درصد، نوسان گیری روزانه و بازار اسپات
- 10درصد، سرمایه گذاری در مورد معاملات اهرمی و بازار فیوچرز
مثالی که در بالا گفته شد، مدیریتی است که یک فرد ریسک گریز برای سبد ارز دیجیتال خود در نظر گرفته است. در صورتی که فردی ریسک پذیر باشید می توانید درصدهای سرمایه گذاری خود را در مورد معاملات تغییر دهید.
البته این نکته را در نظر داشته باشید در مورد معاملات فیوچرز باید اطلاعات کاملی داشته باشید و قبل از یادگیری کامل، هرگز به سمت این نوع بازار حرکت نکنید.
اما در مورد مدیریت اصل سرمایه، مهمترین نکته این است که ضرری متوجه اصل سرمایه خود نکند. مهم ترین نکته ای که قبل از ترید کردن در بازار ارزهای دیجیتال باید در نظر گرفته شود، باید تحقیقات کاملی در مورد انتخاب نوع صرافی داشته باشید و سراغ صرافی هایی از ارز دیجیتال بروید که برای مبادله ارزهای دیجیتال خود مشکلی نداشته باشید. از نکات دیگری که برای مدیریت اصل سرمایه باید به آن دقت داشت، انتخاب کیف مناسب برای ذخیره ارزهای دیجیتال خود است تا از هر گونه خطر سرقت ارزهای دیجیتال در امان باشد.
نکته دیگری که می توان برای مدیریت اصل سرمایه در نظر گرفت، استفاده از شرکت ها و سازمان های فعال در زمینه مدیریت سرمایه گذاری است که در این سال ها رشد بالایی داشته اند. این شرکت ها با توجه به شرایط بازار عمل کرده اند و تلاش کرده اند سود آوری بیشتری داشته باشند.
بخش دیگری که باید در مدیریت سرمایه باید در نظر گرفت، مدیریت ریسک است. مدیریت ریسک به مراحل شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرساز گفته می شود. بروز این عوامل می تواند تریدر یا معامله گر را تحت تاثیر خود قرار داده و باعث ایجاد ضررهای جبران ناپذیری شود. در ادامه توضیحات بیشتری خواهیم داد.
مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال
در مدیریت ریسک باید عوامل مختلفی همچون حد سود و حد ضرر و ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک را در نظر گرفت. قبل از اینکه به معرفی ریسک های احتمالی در بازار ارز دیجیتال بپردازیم، باید هدف خود را از مدیریت ریسک را تعیین کنید:
- شناسایی ریسک های احتمالی
- کاهش یا تعدیل ریسک ها
- ایجاد اصولی برای مدیریت ریسک و تصمیم گیری بهتر
- برنامه ریزی
به هر حال مدیریت ریسک بهترین روش برای جلوگیری از ضررهای احتمالی در هر پروژه است. با ارزیابی برنامه برای مشکلات بالقوه و راهبردهایی برای رفع آنها، شانس موفقیت تیم بهبود خواهد یافت. قبل از اینکه اقدام به مدیریت ریسک کنید باید تمام منابع مختلف ریسک را در نظر بگیرید. این منابع می تواند در شرایط بازار متغیر باشد.
یکی از عواملی که در مدیریت ریسک اثرگذار است شامل، تعیین حد سود و حد ضرر است. منظور از حد ضرر، شرایطی از بازار است که برای معامله تعیین می شود تا به عنوان یک سفارش تعریف شود که با رسیدن قیمت به یک سطح مشخص، دارایی مورد نظر برای جلوگیری از ضرر بیشتر به فروش می رسد تا معامله مورد نظر در بازار بسته شود.
از این ابزار برای محدود کردن ضرر یا سود در معامله استفاده می شود زیرا از بین رفتن سود معامله هم نوعی از ضرر در بازار محسوب می شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که تعیین حد ضرر در معاملات کوتاه مدت و یا میان مدت کاربرد دارد، سرمایه گذاران نیز می توانند از این قابلیت استفاده کنند.
نکاتی که برای تعیین حد ضرر در معامله باید در نظر گرفت شامل:
- حد ضرر باید دارای نرخ پیروزی (نسبت R/R) قابل قبول در سابقه معاملات باشد. البته تعیین این نرخ کاملا وابسته به استراتژی معاملاتی فرد دارد.
- حد ضرر باید در سطحی باشد که اثبات کند نقطه ورود تریدر به معامله کاملا اشتباه است.
البته ممکن است در تعیین حد ضرر خطاهایی نیز اتفاق بیفتد که از جمله این خطاها می توان به انتخاب حریصانه و تعیین حجم نادرست معاملات اشاره کرد.
پارامتر دیگری که برای مدیریت ریسک باید در نظر گرفت، تعیین حد سود است. تعیین حد سود مطلوب برای هر معامله گر وابسته به استراتژی های معاملاتی هر فرد دارد. اما اگر بخواهیم حد سود را تعریف کنیم بدین معناست که زمانی که معامله گر در معامله خود به سوددهی می رسد و میزان آن سود برای وی مطلوب است، اقدام به بستن معامله و برداشت سود خود می کند. می توان برای تعیین حد سود در معامله از پارامترهای تحلیل تکنیکال و یا تحلیل فاندامنتال استفاده کرد.
پارامتر دیگری که باید در مدیریت ریسک در نظر گرفت، شناخت ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک است. ریسک سیستماتیک به شرایطی گفته می شود که مربوط به ریسک کل بازار است و این نوع ریسک غیر قابل حذف بوده و بر روی کل بازار و سهام یک شرکت و یا صنعت خاص تاثیر می گذارد.
به ریسک غیر سیستماتیک، ریسک مشخص نیز گفته می شود. این نوع ریسک یکی از انواع ریسک های سرمایه گذاری بوده که ناشی از ریسک منحصر به فرد شرکت و یا صنعتی خاص است که بر روی آن سرمایه گذاری می کنید. ریسک سیستماتیک را نمی توان با روش متنوع سازی حذف کرد. برای حذف این نوع ریسک باید از استراتژی تخصیص دارایی استفاده کرد. منظور از استراتژی تخصیص دارایی، قرار دادن مقداری از دارایی هایتان در سرمایه گذاری های مختلف است که تحت شرایط ریسک سیستماتیک مدیریت می شود.
اما به غیر از ریسک سیستماتیک، ریسک های غیر سیستماتیک نیز وجود دارد که ناشی از ریسک منحصر به فرد شرکت یا صنعتی است که در آن سرمایه گذاری انجام می شود.
ریسک غیر سیستماتیک مربوط به اخبار خاص یک سهم یا یک صنعت خاص است، به عنوان مثال زمانی که کارکنان یک شرکتی که در آن سرمایه گذاری می کنید اعتصاب می کنند، ریسک غیر سیستماتیک بر قیمت آن دارایی اثر می گذارد و از ارزش آن کم می کند. به ریسک غیر سیستماتیک، ریسک حذف شدنی نیز گفته می شود و می توان این نوع ریسک را با استفاده از متنوع کردن سبد سرمایه گذاری کاهش داد. در سبد ارز دیجیتالی که به خوبی تنوع بخشی انجام شده باشد، ریسک غیر سیستماتیک ناچیز بوده و می توان از آن صرف نظر کرد.
متنوع سازی، راهی برای کاهش ریسک
تنوع یا متنوع سازی نوعی استراتژی برای مدیریت ریسک های سرمایه گذاری است. با سرمایه گذاری کردن بر روی دارایی های مختلف، می توان ریسک یک دارایی را تا حد زیادی محدود کرد. دلیل و منطقی که برای متنوع سازی وجود دارد این است که دارایی های متنوع، در طولانی مدت دارای سود بیشتر و بهتری هستند. هدف از ایجاد تنوع در پرتفوی، محدود کردن ریسک های غیر سیستماتیک است. در این روش دارایی هایی که موجب کاهش تاثیرگذاری دارایی هایی که به خوبی انتخاب نشده اند، می شود. البته زمانی تنوع سازی مفید خواهد بود که دارایی های انتخاب شده به صورت کامل به یکدیگر ارتباطی نداشته باشد.
البته این نکته را در نظر داشته باشید که متنوع سازی مزیت های بسیاری داشته و موجب کاهش ریسک سرمایه گذاری می شود اما دارای معایبی است. این روش بسیار زمان بر بوده و مستلزم زمان زیادی برای انتخاب دارایی های گوناگون است. از سمت دیگر این روش بسیار گران بوده و خرید و فروش مجموعه ای از دارایی ها، با کارمزدهای بسیاری درگیر است. پس متنوع سازی می تواند هم موجب نفع سرمایه گذار باشد و هم اینکه موجب ضررهای سرمایه گذار شود.
نحوه تخصیص یونیت های سبد ارز دیجیتال
یکی از روش هایی که برای مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال می توان استفاده کرد، قرار دادن دارایی های مختلف از ارز دیجیتال در پرتفوی سرمایه گذاری است. به هر یک از این دارایی هایی که در سبد ارز دیجیتال قرار می گیرد، در اصطلاح یونیت سبد ارز دیجیتال گفته می شود. اما برای قرار دادن این یونیت ها، باید یک استراتژی استانداردی را در نظر گرفت. یا باید یونیت های سبد به صورت ثابت و برابر و یا به صورت متغیر و نابرابر باشد.
منظور از یونیت های ثابت و برابر این است که آن تعداد از دارایی های ارز دیجیتالی که می خواهید خرید کنید، باید یک تعداد ثابت و با درصدهای برابری باشد اما در انتخاب یونیت های نابرابر و متغیر باید یک استراتژی منطقی در نظر داشت. به عنوان مثال می توان دارایی هایی که دارای ریسک بیشتری هستند را با درصدهای کمتر و معاملاتی که دارای ریسک کمتری هستند را با درصدهای بالاتری خرید.
نتیجه گیری
با توجه به مطالبی که در این مقاله قرار داده شد، متوجه شدیم که مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال، نوعی استراتژی مالی است که هدف آن حداکثر کارایی سرمایه در معاملات است. بنابراین در مدیریت سرمایه باید تعادل را حفظ کرده و در برخی از موارد می توان با کاهش هزینه های غیر ضروری، وضعیت مالی یک فرد را بهبود داد. اصلی ترین هدفی که می توان از مدیریت سرمایه در نظر گرفت، کم کردن ضرر و افزایش سود است. یعنی اینکه در معاملات بتوانیم علاوه بر حفظ سرمایه خود، سودهای خوبی را نیز بدست آورد. امیدواریم با مطالب این مقاله بتوانید سیستم مدیریتی خوبی برای سرمایه خود در ارز دیجیتال داشته باشید چرا که سیستم مدیریت سرمایه برای یک تریدر موفق ضروری است.
دیدگاه شما