ورود به پوزیشن‌


اگر روی حساب‌هایی مثل ECN کار می‌کنید، امکان این مسأله زیاد است که کمیسیون وجود داشته باشد پس حتما باید خواستان به آن باشد. وقتی حجم پوزیشن را بالا ببرید این عدد بالا میرود. برای مثال شما می‌توانید در پلتفرم متاتریدر نیز به تریدر روی بیتکوین به صورت فیوچرز بپردازید اما کمیسیون آن روی حجم ۰.۱ چیزی حدود ۱۶ دلار است و باید در هنگام نوسان گیری حواستان به این موضوعات باشد. حتما کمیسیون‌ها را در وبسایت بروکرها چک کنید و در حساب دمو خودتان با حجمهای مختلف کار کنید تا قلق حجم‌ها دستتان بیاید.

پوزیشن سایز چیست؟ آموزش محاسبه حجم معامله در بازارهای مالی

آیا می دانید چرا محاسبه حجم معامله در هر ترید بسیار حیاتی است؟ آیا نحوه به کارگیری مدیریت ریسک صحیح را طوری که اگر ضرر کردید فقط قسمت بسیار کوچکی از حسابتان کسر شود را می دانید؟ آیا به این توانایی رسیده اید که در هر مارکتی و هر تایم فریمی که هستید، بدون اینکه کل حسابتان بر باد رود، ترید کنید؟ یا نسبت به اسرار معاملات با ریسک کم و سود زیاد، آگاه هستید؟

اگر پاسخ شما به سوالات بالا منفی است، به مکان بسیار درستی هدایت شده اید؛ این مقاله برای شما است. معامله گران بسیار زیادی وجود دارند که فقط به خاطر ندانستن یا رعایت نکردن نحوه صحیح سایز پوزیشن در تریدهایشان، کال مارجین شده و یا حجم بسیار زیادی از سرمایه شان را از دست داده اند. بلی، درست متوجه شدید اکثر معامله گران نوپای بازارهای مالی، طعم تلخ کال مارجین شدن را چشیده اند یا حداقل حجم بسیار زیادی از سرمایه شان را فقط به خاطر رعایت نکردن این دستورالعمل حیاتی، از دست داده اند.

ما در این مقاله قصد داریم از دو طریق نحوه محاسبه پوزیشن سایز را به شما آموزش دهیم: روش اول دستی و روش دوم از طریق ماشین حساب فارکس وبسایت دنیای ترید.

در حقیقت محاسبه حجم معامله، از نان شب واجب تر است و یکی از نکات ضروری و با اهمیت مدیریت ریسک است. بارها شده که معامله گران در بازارهای مالی از استراتژی های بسیار کارآمدی استفاده کرده اند ولی فقط به خاطر عدم محاسبه حجم معامله یا سایز پوزیشن، آسیب های بسیار جدی و جبران ناپذیری را متحمل شده اند.

در یک مقاله دیگر از سری مقالات بسیار ارزشمند وبسایت دنیای ترید، این دفعه در خدمت شما هستیم تا دانش و تجربه مان را درباره آموزش نحوه محاسبه پوزیشن سایز یا حجم معامله، با شما به اشتراک بگزاریم. اهمیت این مقاله به قدری بالا است که به شما قول می دهیم اگر در تمام تریدهایتان مدیریت ریسک و پوزیشن سایز را رعایت کنید، دیگر هرگز کل حسابتان را منهدم نمی کنید.

نکاتی که قرار است با هم در این مقاله یاد بگیریم، به شرح زیر است:

مدیریت ریسک چیست؟ اهمیت مدیریت ریسک در معامله، پوزیشن سایز یا حجم معامله چیست، قانون ریسک یک یا دو درصد چیست؟ نحوه محاسبه پوزیشن سایز در معاملات و نتیجه گیری.

مدیریت ریسک چیست؟

به طور کلی به فرآیند پیش بینی، تشخیص، ارزیابی و کنترل کردن ضررها و تهدیدات احتمالی نسبت به قسمتی یا کل سرمایه تان، مدیریت ریسک گفته می شود. فرقی نمی کند که این ریسک ها مربوط به ناآرامی های درون بازار هستند و یا مربوط به بحران های ژئوپلیتیکی، ناشی از تحلیل های نادرست تکنیکال هستند و یا مرتبط به فاندامنتال مارکت می باشند. در هر صورت، برخوردار بودن از یک مدیریت ریسک صحیح و به کار گرفتن ابزارهای مناسب آن در زمان درست، به شما کمک می کند تا تصویر کامل و شفافی از خطرهای احتمالی پیش رو داشته باشید.

فراموش نکنید که ما ریسکمان را مدیریت نمی کنیم که اصلا ضرر نکنیم، بلکه ما از مدیریت ریسک استفاده می کنیم تا ضررهای مان را کوچکتر کرده و بدانیم کدام ریسکها ارزش خطر کردن دارند. همین الان فرصت بسیار مناسبی است که شما هم یاد بگیرید چیزی به نام ضرر نکردن در بازرهای مالی وجود ندارد.

شما هیچ معامله گری را پیدا نخواهید کرد که به شما بگوید هرگز ضرر نکرده و یا ضرر نخواهد کرد! این قانون شماره یک تمام مارکت ها است و فقط شامل بازارهای مالی نمی شود. اگر قصد ماندن در بازارهای مالی و سود کردن مداوم را دارید، حتما ریسکتان را با ابزارهایی که در ادامه این مقاله به شما آموزش خواهیم داد، مدیریت کنید.

اهمیت مدیریت ریسک در معامله

همانطور که در قسمت های قبل برایتان توضیح دادیم، به طور خلاصه مدیریت ریسک یعنی توانایی روبرو شدن با یکسری ضرر بدون کال مارجین شدن. این بدین معنی است که مثلا اگر شما ده ترید انجام دادید و تمام آنها را ضرر کردید، حساب معاملاتی شما بسته نشود.

شاید برایتان این سوال مهم پیش بیاید، مگر امکان دارد فردی در ده معامله اش ضرر کند و کال مارجین نشود؟ لطفا تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا فوت کوزه گری معاملات در بازرهای مالی را که کمتر کسی اهمیت آنها را برای شما توضیح داده، به شما بیاموزیم.

فراموش نکنید که حتی اگر شما یک استراتژی قوی بسیار عالی هم داشته باشید ولی مدیریت ریسک را رعایت نکنید، براحتی می توانید تمام سرمایه تان را از دست بدهید. اگر باور ندارید، به مثال زیر توجه کنید:

فرض کنید دو تریدر به نامهای آرش و بردیا داریم که هر دو اینها یک حساب معاملاتی 1000 دلاری دارند. آرش و بردیا یک استراتژی معاملاتی دارند که درصد موفقیتش 50% است. این بدین معنی است که از هر دو تریدی که آنها انجام می دهند، یکی را سود می کنند. نسبت ریسک به ریوارد آنها هم 1 به 2 می باشد. اجازه دهید همین جا ریسک به ریوارد را هم برای شما توضیح دهیم.

مفهوم ریسک به ریوارد

تصور کنید که شما در حال ورود به معامله ای هستید که حاضرید 100 دلار ضرر یا ریسک کنید. ولی چنانچه مارکت مطابق میل شما پیش برود و شما سود کنید، می توانید 200 دلار به جیب بزنید. مگر غیر از این است که این 200 دلار دو برابر مبلغی است که شما حاضر بودید ریسک کنید؛ یعنی 100 دلار. نتیجتا این همان چیزی است که ما به آن ریسک به ریوارد 1 به 2 می گوییم. خیلی ساده ریوارد یا پاداش شما دو برابر ریسک یا ضرر شما است.

حال فرض کنید که شما قصد ورود به معامله ای را دارید که حاضر هستید در آن 100 دلار ریسک یا ضرر کنید. ولی چنانچه مارکت انتظار شما را برآورده کند و شما به سود برسید، مبلغی که کسب خواهید کرد 1000 دلار خواهد بود. حال، ریسک به ریوارد شما در این معامله 1 به 10 می باشد. به همین سادگی.

حال برمی گردیم به ادامه مثال بالا. آرش که یک تریدر طمع کار است، قصد دارد در هر معامله اش 250 دلار ریسک کند یعنی 25% کل حسابش ولی بردیا که تریدری محافظه کار است، می خواهد ریسکش در هر معامله فقط 20 دلار باشد یعنی فقط 2% ورود به پوزیشن‌ درصد کل پولش. حال باید محاسبه کنیم و ببینیم که نتایج یا برآیند معاملات این دو شخص یا همان Lose/Win این دو نفر، چقدر خواهد بود؟ منظور این است که هر کدام اینها با احتساب ریسک به ریوارد 1 به 2، با چند ضرر کال مارجین شده و حسابشان به صورت خودکار بسته میشود؟

اگر از هشت معامله، برآیند معاملاتشان 4 باخت و 4 برد باشد: باخت، باخت، باخت، باخت – برد، برد، برد، برد

متاسفانه آرش فقط با 4 معامله ضررده، کال مارجین می شود. چرا که کل حساب او 1000 دلار است و با 4 تا 250 دلار که قصد ریسک کردن دارد اگر تریدش موفق نباشد، حسابش بسته می شود. این یعنی حتی بدون اینکه طعم شیرین موفقیت را بچشد، معاملاتش دچار شکست سنگینی شده و کل سرمایه اش را بر باد داده است.

آرش: 250-، 250-، 250-، 250- = کال مارجین شدن

حال بیایید برآیند معاملات بردیا را طبق الگوی بالا، بررسی کنیم.

بردیا: 20-، 20-، 20-، 20-، 40+، 40+، 40+، 40+ = 80 دلار سود

شاید تعجب کنید و بگویید 40 دلار سود از کجا آمد؟ این همان نسبت ریسک به ریوارد 1 به دو است. بردیا حاضر بود در هر معامله 20 دلار ضرر کند. حال اگر بر اساس نسبت ریسک به ریواردش که 1 به 2 است او 4 معامله 20 دلاری ضرر کند (80-) ولی 4 معامله 40 دلار سود کند، او هنوز 80 دلار سود کرده است.

این 80 دلار سود مساوی است با 8% از کل حساب معاملاتی بردیا چرا که حساب او 1000 دلار است. ولی آرش 100% حساب معاملاتی اش را ضرر کرده و کال مارجین شده است. به همین سادگی شما می توانید قدرت استفاده یا عدم استفاده از مدیریت ریسک صحیح را در مورد آرش و بردیا، ببینید. (فراموش نکنید که آرش یک استراتژی با درصد موفقیت 50% هم داشته است ولی متاسفانه از مدیریت ریسک درستی استفاده نکرده است).

شاید برای شما هم این سوال مهم پیش بیاید که خوب چطور می توانم ریسک های معاملاتی ام را مدیریت کنم؟ فراموش نکنید که ما قرار است در این مقاله این فاکتورهای مهم را به شما آموزش دهیم.

پوزیشن سایز یا حجم معامله چیست؟

خیلی ساده Position Sizing یا سایز معامله یعنی ترید کردن با تعداد واحدها یا سایزهای درستی که اگر ضرر کردید، فقط قسمت کوچکی از حسابتان کسر شود. به زبانی دیگر مقدار واحدهایی که در یک معامله ترید می کنید، سایز معاملاتی شما نام دارد.

توصیه اکثر حرفه ای های بازار این است که شما در هر معامله تان فقط 1 تا 2% از سرمایه تان را ریسک کنید. این بدین معنی است که اگر حساب معاملاتی شما 1000 دلار امریکا است، 1% آن می شود 10 دلار. نتیجتا برای اینکه شما کال مارجین شوید، باید 100 معامله تان ضررده باشد تا کل 1000 دلار شما از دست برود.

حال ممکن است سوال دیگری برای شما پیش بیاید و آن هم این است که چطور می توانم محاسبه کنم که در هر تریدی که انجام می دهم فقط 10 دلار ضرر کنم؟ این سوال خوب، ما را به قسمت های بعدی این مقاله هدایت می کند.

تصویر مربوط به قانون ریسک یک تا دو درصد

قانون ریسک یک یا دو درصد، یک استراتژی سرمایه گذاری است که به تریدرها می گوید شما در هر معامله یا تریدتان، نباید بیشتر از یک یا دو درصد از کل سرمایه تان را به خطر بیندازید. برای اعمال این قانون، شما باید ابتدا 2% از کل سرمایه آزادتان را محاسبه کنید. مثلا اگر مارجین آزاد شما 5000 دلار امریکا می باشد، دو درصد آن می شود 100 دلار. ضمنا در کنار قانون مهم 2%، تریدرهای حرفه ای تمام هزینه های احتمالی آینده مثل نرخ سواپ، کمسیون بروکرها و غیره را نیز، منظور می کنند.

نحوه محاسبه پوزیشن سایز در معاملات

فرمول اصلی یا فوت کوزه گیری که قبلا به شما قول داده بودیم، همین جا می باشد. ما در این قسمت از دو طریق نحوه محاسبه سایز معامله یا پوزیشن سایز را به شما آموزش می دهیم. اولین آن روش دستی است که شما خودتان بعد از مطالعه این قسمت، قادر خواهید بود سایز پوزیشنتان را محاسبه کنید.

روش دوم که بسیار ساده تر می باشد، محاسبه سایز پوزیشن از طریق ماشین حساب بسیار خوب و کارآمد وبسایت دنیای ترید است که پیشتر هم به شما گفته بودیم.

روش اول؛ روش دستی

در این روش ما به دنبال سه فاکتور هستیم: مقدار ریسک، حد ضرر و ارزش هر پیپ. این روش یک فرمول بسیار ساده دارد که به شرح زیر است:

سایز پوزیشن = مقدار ریسک تقسیم بر ( حد ضرر ضربدر ارزش هر پیپ)

برای اینکه بتوانید سایز پوزیشن یا حجم معامله تان را حساب کنید، ابتدا باید بدانید که چقدر حاضر هستید در هر معامله، ریسک کنید. پاسخ این سوال در موفقیت شما برای ادامه معاملاتتان بسیار حیاتی است. اگر شما هم خواهان ماندن در این بازار هستید، بهتر است توصیه بزرگان و حرفه ای های این مارکت را با گوش جان بشنوید، جدی بگیرید و همیشه از آن استفاده کنید.

تمام حرفه ای های بازار با هم و یک صدا می گویند: هرگز بیشتر از 1 الی 2% درصد از کل سرمایه تان را ریسک نکنید. اینکه بهتر است شما کدامیک را رعایت کنید، بستگی به تیپ شخصیتی و میزان طمع شما دارد.

بسیار خوب، حال که مقدار ریسک شما مشخص شد، نوبت به حد ضرر و ارزش ورود به پوزیشن‌ و اندازه هر پیپ شما دارد. اجازه بدهید با مثالی این مسئله را برای شما شفاف تر کنیم.

فرض کنید شما حساب معاملاتی به مبلغ 10.000 دلار امریکا دارید. بر اساس فرمول بالا و توصیه حرفه ای های بازار، شما می خواهید فقط 1% کل سرمایه تان ریسک کنید. این بدین معنی است که شما حاضر هستید فقط 100 دلار در این معامله ریسک کنید. فرض کنید که حد ضرر شما هم در این معامله، 100 پیپ و ارزش هر پیپ معامله 10 دلار است (فرض ما بر این است که شما با 1 لات وارد معامله شده اید). امیدوارم که فرمول بالا را فراموش نکرده باشید:

سایز پوزیشن = مقدار ریسک تقسیم بر ( حد ضرر ضربدر ارزش هر پیپ)

بر اساس این فرمول، سایز پوزیشن شما برابر است با: 100 دلار مقدار ریسک تقسیم بر 100 پیپ حد ضرر شما ضربدر 10 دلار ارزش هر پیپ، که مساوی است با 0.1 لات که برابر است با 1 مینی لات. از آنجا که ارزش هر پیپ شما بستگی به فاکتورهای زیادی مثل ارز مقابل یا همان ارز دوم که در جفت ارزها می نویسید، یا مثلا واحد پولی که با آن حساب معاملاتی تان را باز کرده اید و غیره دارد، ما به شما روش دوم که Position Sizing Calculator یا همان محاسبه سایز پوزیشن توسط ماشین حساب بسیار هوشمند وبسایت دنیای ترید است را، معرفی می کنیم.

روش دوم؛ ماشین حساب فارکس دنیای ترید

در واقع این ماشین حساب کار شما را بسیار ساده کرده است. طبق فرمول بالا، برای محاسبه سایز پوزیشن شما به جز مقدار ریسک، به دو چیز دیگر هم نیاز دارید؛ 1- ارزش هر پیپ 2- حجم معامله. ماشین حساب بسیار عالی وبسایت دنیای ترید، پاسخ هر دو ابهامات بالا را مرتفع کرده است. لطفا برای اطلاعات بیشتر، با ما همراه باشید.

ابتدا برای شروع به وبسایت دنیای ترید بروید و مثل تصویر زیر، روی آیکون ماشین حساب فارکس، کلیک کنید.

تصویر مربوط به ماشین حساب فارکس دنیای ترید

سپس، با تصویری مثل شکل زیر مواجه می شوید که می توانید تمام اطلاعات خواسته شده را وارد کرده و سپس دکمه محاسبه را فشار دهید تا خود این نرم افزار برای شما محاسبات را انجام دهد.

تصویر ماشین حساب دنیای ترید

همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، ابتدا در قسمت سمت راست ارزش هر پیپ تان را محاسبه کنید و سپس برای وارد کردن سایز پوزیشن یا حجم معامله، به قسمت سمت چپ شکل بالا، رجوع کنید.

اطلاعات تصویر سمت راست که کاملا واضح است. ابتدا جفت ارز خود را مشخص می کنید و سپس اگر حساب شما مثلا به دلار امریکا است، آن را در قسمت دوم از بالا وارد کنید. بعد مقدار لات را وارد کنید (مثلا استاندارد یا مینی استاندارد و . ) و در قسمت بعد، حجم لات مثلا با یک لات وارد معامله شده اید یا بیشتر. در انتها دکمه محاسبه را کلیک کنید.

بعد از اینکه ارزش هر لات را در این قسمت مشخص کردید، به ستون سمت چپ رفته و اطلاعات آن را نیز تکمیل کنید. ابتدا در قسمت بالا میزان سرمایه تان را وارد کنید مثلا 5000 دلار یا 1000 دلار. درصد ریسکی که حاضرید متقبل شوید را در این قسمت وارد کنید مثلا 1 یا 2 درصد.

در قسمت بعد استاپ لاس خود را بنویسید مثلا 100 پیپ یا 50 پیپ. حال در قسمت چهارم، ارزش پیپی که در قسمت قبل به دست آوردید را وارد کنید. به محض وارد کردن این آیکون، پوزیشن سایز یا حجمی که باید با آن وارد معامله شوید، خودش ظاهر می شود.

شاید برای برخی از شما که تازه وارد بازارهای مالی مخصوصا بازار فارکس شده اید، این سوال پیش بیاید که خوب پس از محاسبه حجم معامله یا سایز پوزیشن، این عدد را باید کجا وارد کنم؟ همینطور که قبلا هم برای شما توضیح دادیم، هدف نهایی ما در وبسیات آموزشی دنیای ترید، آموزش و پرورش تریدرهای حرفه ای برای ورود به بازارهای مالی است. در نتیجه، این قسمت را نیز با جان و دل برای شما توضیح خواهیم داد.

فرض ما بر این است که شما از پلتفرم مشهور متاتریدر استفاده می کنید. پس از اینکه شما دکمه سفارش یا همان Order را فشار دهید، با پنجره ای مثل تصویر پایین روبرو خواهید شد.

تصویر مربوط به نحوه سفارش گذاری در متاتریدر

همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، در قسمت Volume شما حجم یا پوزیشن سایز را که جلوتر محاسبه کرده اید را وارد می کنید، به همین سادگی.

نتیجه گیری

به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است. از اینکه تا پایان این مقاله با ما همراه بودید، بسیار سپاسگزاریم. در حقیقت کار شما مخصوصا اگر تازه وارد هستید، از همین جا شروع می شود. لطفا تمام آنچه در این مقاله مطالعه کردید را حتما در پلتفرم مجازی تمرین کنید تا خوب در مورد پوزیشن سایز، صاحب مهارت شوید.

ضمنا اگر این مقاله را مفید یافتید، حتما آن را برای دوستان و آشنایان تان بفرستید تا بدین وسیله، جلوی ضرر و زیان های احتمالی آنها را بگیرید.

منظور از حد ضرر (stop loss) در معاملات سهام چیست؟

حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) یکی از اصول اساسی در معاملات سهام برای حفظ سرمایه است. استاپ لاس با محدود کردن اندازه ضرر در معاملاتی که با شکست مواجه هستند، می تواند از سرمایه معاملاتی شما محافظت کند. هر معامله ای به سود نمی انجامد، حتی با وجود معاملات سودده، جبران خسارت تعداد کمی از ضرر و زیان های بزرگ کار سختی است.

تریلینگ حد ضرر چیست؟

استاپ لاس مفهوم بسیار مهمی است که سرمایه‌گذاران حرفه‌ای به خوبی از آن بهره می‌برند. افراد ناآگاه نمی‌توانند از سودهای خود محافظت کنند و معمولا با از دست دادن بخشی از سرمایه، ناامید می‌شوند و از بازار بورس خارج می‌شوند. اما حرفه‌ای‌ها که زیر و بم بازار را خوب می‌شناسند به کمک حد ضرر سودهای خود را حفظ می‌کنند و به موفقیت می‌رسند.

همان‌طور که می‌دانیم هدف از تعیین استاپ لاس کاهش زیان و حفظ سود است. زمانی که حد ضرر را در معامله‌ای تعیین می‌کنیم، در واقع به این ترتیب مشخص می‌کنیم که چه زمانی برای خروج از سهم مناسب است.

در روش حد ضرر متحرک، هم‌چنان که سهم به روند حرکتی خود ادامه می‌دهد، میزان استاپ لاس نیز تغییر خواهد کرد. در واقع جابجا کردن حد ضرر راهکاری است که برای محافظت از سود به دست آمده مورد استفاده قرار می‌گیرد. این شیوه در حرکات صعودی سهم کاربرد دارد.

اجازه دهید توضیحات را با یک مثال دنبال کنیم. در نظر بگیرید که سهمی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کرده‌اید و حد ضرر خود را روی مبلغ ۹۵۰ تومان تعیین کرده‌اید. فرض کنید سهم تا ۱۵۰۰ تومان رشد می‌کند. در چنین حالتی مشخص است که شما سود زیادی به دست آورده‌اید. اما ناگهان روند سهم تغییر می‌کند و قیمت کم می‌شود. به این ترتیب اگر شما هم‌چنان حد ضرر خود را روی مبلغ ۹۵۰ تومان نگه داشته باشید، نه تنها سودهای خود را از دست می‌دهید، بلکه متضرر نیز خواهید شد. پس مهم است که با حرکت سهم، میزان استاپ لاس را تغییر دهید. به این ترتیب می‌توانید از سود به‌دست‌آمده محافظت کنید.

بسیاری از افرادی که از تریلینگ استاپ لاس استفاده می‌کنند می‌دانند که نوسان ذات بازار سهام است. آن‌ها با توجه به حرکت سهم و برای حفظ سود خود از این شیوه استفاده می‌کنند. به طور کلی هم‌زمان با روند صعودی سهم، حد ضرر نیز تغییر می‌کند و افزایش می‌یابد. از جمله مزایای این عمل، کاهش ریسک معاملاتی است. در تعیین حد ضرر متحرک می‌توانید از اندیکاتورها نیز کمک بگیرید و عملکرد بهتری از خود نشان دهید.

حد ضرر ثابت چیست؟

در بازار بورس حد ضررها یا ثابت هستند یا متحرک. حد ضرر متحرک همان تریلینگ استاپ لاس است که در بخش قبلی به آن اشاره کردیم. اما حد ضرر ثابت همان‌طور که از نامش مشخص است به حد ضرری اشاره دارد که میزان آن تغییر نمی‌کند. بر این اساس علاوه بر تعیین درصد به عنوان نقطه‌ی خروج از سهم، می‌توان از شیوه‌های دیگری نیز استفاده کرد.

اما یکی از رایج‌ترین شیوه‌های تعیین استاپ لاس، تعیین یک عدد ثابت به عنوان نقطه‌ی خروج از سهم است. فرض کنید سهامی را در قیمت ۱۲۰۰ تومان خریداری می‌کنید. شما می‌توانید مبلغ ۱۱۳۰ تومان را به عنوان حد ضرر تعیین کنید. به این صورت فارغ از این‌که سهم تا چه میزان سود می‌کند، حد ضرر شما روی همان عدد باقی خواهند ماند. عیب این شیوه آن است که موجب از دست رفتن سودهایی می‌شود که تا کنون کسب کرده‌اید.

یکی دیگر از روش‌های رایج در تعیین استاپ لاس، رسیدن دارایی به قیمت خرید است. افرادی که ریسک‌پذیر نیستند، حد ضرر خود را طوری تعیین می‌کنند که در بدترین حالت بدون هیچ سود و ضرری از دارایی خارج شوند. زمانی که قیمت سهم پس از رشد، تا قیمت نقطه‌ی ورود پایین می‌آید، به اصطلاح به آن نقطه‌ی سربه‌سر می‌گویند. به این ترتیب در چنین روشی اگر شما سهمی را به مبلغ ۱۲۰۰ تومان خریداری کرده باشید، فارغ از این‌که چه میزان سود کرده‌اید، حد ضرر برابر با ۱۲۰۰ تومان خواهد بود. یعنی ممکن است تمام سودهای خود را از دست بدهید اما ضرر و زیانی متحمل نشوید.

استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس در هر معامله ای این تضمین را به شما می دهد تا ضرر های شما قابل کنترل باشد. در نهایت این اطمینان را خواهید داشت، حساب معاملاتی تان در یک ریسک بزرگ قرار ندارد. رعایت استاپ لاس از نکات مهم و اساسی برای موفقیت در بورس است.

حد ضرر یک دستور است و در بروکر تنظیم می شود. وقتی ما سهامی را خریداری کردیم، یک استاپ لاس برای آن در نظر میگیریم تا وقتی سهام به قیمت خاصی رسید از طریق استاپ لاس معامله بسته شود.

این دستور برای کاهش ضررهای معامله گران در یک پوزیشن معاملاتی بکار میرود. زمانی که نمی توانید پشت میز کامپیوتر بنشینید و معاملات را نظاره کنید، توصیه می شود حتما از استاپ لاس استفاده کنید. Stop loss ، اهمیت استفاده و نحوه تنظیم آن از مهمترین بحث های آموزش بورس است.

چرا جاگذاری حد ضرر یا استاپ لاس اهمیت زیادی دارد؟

مهد سرمایه | منظور از حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) چیست؟

اهمیت حد ضرر در معاملات فارکس و بورس بسیار زیاد است. با یک سوال منطقی رو به رو هستیم. استاپ لاس در بازار سهام و ارز چه معنایی دارد؟ دوباره یاد آوری می کنیم دستور stop loss وقتی قیمت سهام در بروکر به حد معینی رسید، جهت فروش سهام یا ارز فعال می شود. همچنین باعث کاهش ضرر سرمایه گذاران بورس می گردد.

اگر چه بیشتر معامله گران از استاپ لاس در پوزیشن های معاملاتی بلند مدت استفاده می کنند، در پوزیشن های کوتاه مدت هم می توان برای کنترل ضرر از آن استفاده کرد.

دستور حد ضرر از احساسات تاثیر گذار روی تصمیم گیری های معاملات جلوگیری می کند. این ویژگی مخصوصا زمانی مفید است که کاربر قادر به تماشای پوزیشن نیست. استاپ لاس در فارکس به خاطر دلایل زیادی مهم است. یک دلیل ساده وجود دارد- هیچ کس نمی تواند آینده بازار فارکس و بورس را پیش بینی کند و فرقی ندارد یک پوزیشن چقدر قدرتمند باشد، یا چقدر اطلاعات در مورد یک روند خاص وجود داشته باشد.

قیمت های آتی برای بازار ناشناخته است و هر معامله ای یک ریسک می باشد. معامله گران بازار فارکس ممکن است بیش از نصف زمان با معامله جفت ارز های رایج به سود برسند. اما ممکن است به خاطر ضعیف بودن مدیریت سرمایه، معامله گران سود های خود را هم از دست بدهند. مدیریت نادرست پول و سرمایه می تواند عواقب ناخوشایندی را در پی داشته باشد.

برای جلوگیری از این وضعیت، باید نحوه محاسبه و تنظیم استاپ لاس را بلد باشید.

مهد سرمایه | منظور از حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) چیست؟

حد ضرر، استرس معامله گری را کاهش می دهد. هر روز یک چالش جدیدی است و تقریبا هر چیزی مانند سیاست جهانی، رویداد های بزرگ اقتصادی و شایعات مربوط به بانک مرکزی می تواند روند بازار را در یک چشم به هم زدن تغییر دهد. این بدان معناست: هر یک از ما ممکن است پوزیشنی خلاف جهت روند بازار داشته باشیم.

قرار گرفتن در جهت خلاف بازار امری اجتناب ناپذیر است اما ما می توانیم چنین وضعیتی را کنترل کنیم. شما می توانید به سرعت ضرر خود را کاهش دهید یا هم به امید تغییر روند بازار منتظر بمانید. نقطه حد ضرر در واقع نقطه ابطال ایده معاملاتی شماست. وقتی قیمت ها به این نقطه رسیدند، باید سیگنال خروج از معامله صادر شود.

مهد سرمایه | منظور از حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) چیست؟

حد ضرر از زیان های احتمالی جلوگیری می کند

نحوه تنظیم حد ضرر یا استاپ لاس بر اساس درصد

تنظیم حد ضرر بر اساس درصد، ابتدایی ترین نوع استاپ لاس است. در این روش درصدی از حساب معامله گر برای تنظیم stop loss استفاده می شود. برای مثال “۲ درصد از کل حساب ” مقداری است که یک فرد می تواند در معاملات خود ریسک کند. درصد ریسک، از معامله گری به معامله گر دیگر ممکن است تغییر کند.

بیشتر معامله گرهای تهاجمی تا ۱۰ درصد از حساب خود را ریسک می کنند. در حالیکه افراد با روحیه غیر تهاجمی، کمتر از ۱ درصد در هر یک از معاملات خود ریسک می کنند. هنگامی درصد ریسک مشخص شد، معامله گر با استفاده از پوزیشن سایز محاسبه میکند استاپ لاس در چه فاصله ای از نقطه ورود به معامله باید قرار گیرد. به یاد داشته باشید شما باید استاپ لاس را بر اساس وضعیت بازار یا قوانین سیستم معاملاتی خود تنظیم کنید نه بر اساس مقدار پولی که می خواهید از دست دهید.

برای مثال اگر شما یک حساب ۱۰۰۰۰ دلاری در فارکس داشته باشید و بخواهید تنها ۲% در هر معامله ریسک کنید، در نتیجه چه مقدار ریسک خواهید کرد؟ ۲ درصد ۱۰۰۰۰ دلار می شود ۲۰۰ دلار.

۲۰۰ دلار چند پیپ است؟ فرض کنید میخواهیم ۱۰۰۰۰۰واحد از یورو/ین را معامله کنیم. در این حالت هر پیپ تقریبا برابر با ۱۰ دلار است. در نتیجه بزرگترین حد ضرر می تواند تنها ۲۰ پیپ باشد. ( ۲۰۰ دلار تقسیم بر ۱۰ دلار کردیم نتیجه ۲۰ پیپ شد.)

مهد سرمایه | منظور از حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) چیست؟

حد ضرر به اندازه ۲۰ پیپ بالاتر از نقطه فروش تنظیم شده است.

تنظیم حد ضرر یا استاپ لاس بر اساس چارت

حد ضرر را می توان بر اساس حمایت ها و مقاومت های چارت تنظیم کرد. تعیین استاپ لاس از روی چارت یک روش معقول و منطقی است. در واقع ما می توانیم استاپ لاس های خود را بر اساس آنچه بازار به ما نشان می دهد، پایه ریزی کنیم.

یکی از مواردی که در بازار مشاهده می شود این است که قیمت ها سطوح خاصی را نمی توانند بشکنند. استاپ لاس را در بیرون از سطوح مقاومت ها و حمایت ها می توانید تنظیم کنید. به تصویر زیر توجه کنید:

مهد سرمایه | منظور از حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) چیست؟

قیمت بالاتر از خط روند شکسته می شود و ما بالای خط روند خرید می کنیم، اما حد ضرر را کجا قرار دهیم؟

وقتی در نمودار قیمت ها خط روند نزولی را شکستند و موقعیت خوبی برای خرید به وجود آمد. در نتیجه حتما شما تمایل به معامله خواهید داشت. اما قبل از معامله باید بدانید: ۱- حد ضرر را در کجا قرار دهید؟ ۲- ایده معاملاتی شما در چه شرایطی نقض می شود؟

مهد سرمایه | منظور از حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) چیست؟

محل تنظیم حد ضرر: زیر خط روند قرمز و زیر سطح حمایت قوی

در این حالت بهتر است حد ضرر های خود را زیر خط روند و در سطوح پشتیبانی قرار دهید. اما اگر بازار دوباره به سمت پایین برگردد، بدین معنی است فروشندگان کنترل بازار را در دست دارند. در نتیجه ایده معاملاتی شما باطل شده و باید از معامله خارج شوید و ضرر را قبول کنید.

سوالات متداول حد ضرر

اندیکاتورهای حد ضرر کدام‌اند؟

برای تعیین حد ضرر می‌توان از ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به نحوی کاملا موثر بهره برد. در این میان چند اندیکاتور از بقیه‌ی موارد کارآمدتر هستند. یکی از این اندیکاتورها که در تعیین استاپ لاس عملکرد خوبی دارد، Parabolic SAR نام دارد. افزون بر این مورد می‌توان از سایر اندیکاتورها از جمله ATR (میانگین محدوده‌ی واقعی)، MA (میانگین متحرک)، پین بار و اندیکاتور باند بولینگر نیز کمک گرفت. باز هم لازم است بر این نکته تاکید شود که اندیکاتورها را نمی‌توان به تنهایی ملاک عملکرد قرار داد و بر اساس آن‌ها تصمیم گرفت.

چرا پایبندی به استاپ لاس مهم است؟

عمل کردن بر اساس استراتژی‌های از پیش تعیین‌شده، نشان‌دهنده‌ی بلوغ فکری و عملی معامله‌گران است. اگر نتوانیم در نقطه‌ای که از قبل مشخص کردیم از سهم خارج شویم، این امر به آن معناست که نتوانسته‌ایم احساسات‌مان را کنترل کنیم. سرمایه‌گذار موفق کسی است که با چشمی باز به بازار سرمایه نگاه کند و از احساسات و واکنش‌های هیجانی پرهیز کند. اگر حد ضرر را مشخص کنیم ولی به آن عمل نکنیم عملا استراتژی‌های معاملاتی خود را زیر پا گذاشته‌ایم. در چنین شرایطی نباید توقع موفقیت از خود داشته باشیم.

چه عواملی باعث می‌شود به حد ضرر عمل نکنیم؟

دو عامل ترس و طمع همیشه مانع از انجام تصمیم‌های منطقی می‌شوند. بر این اساس بسیاری از مواقع معامله‌گران با رسیدن به نقطه‌ی استاپ لاس به این دلیل که ممکن است سهم مجددا قیمت‌های بالایی را لمس کند، از آن خارج نمی‌شوند. به این ترتیب آن‌قدر در سهم می‌مانند که دیگر راه برگشتی نماند. در حالی‌که اگر در نقطه‌ی صحیح از سهم خارج شده بودند، می‌توانستند در سهم دیگری سرمایه‌گذاری کنند و سود خوبی از آن به دست بیاورند.

معایب حد ضرر متحرک چیست؟

با توجه به مواردی که در تریلینگ استاپ لاس بیان شد شاید گمان کنید که این شیوه‌ی تعیین حد ضرر هیچ معایبی ندارد و سراسر حسن است. اما حقیقت آن است که در زمانی که بازار در وضعیت اصلاح موقت به سر می‌برد، ممکن است حد ضرر برای برخی از افراد فعال شود و به این ترتیب این افراد سهام خود را بفروشند. غافل از آن‌که این اصلاح به زودی تمام می‌شود و سهم مجددا روند رو به رشد خود را از سر خواهد گرفت.

عوامل موثر در تعیین استاپ لاس کدام‌اند؟

یکی از مهم‌ترین مسائل در این خصوص، دیدگاه سرمایه‌گذار است که آیا به صورت بلندمدت است یا کوتاه‌مدت. افزون بر این نکته، مواردی مانند خطوط روند و حمایت و مقاومت سهم و هم‌چنین الگوهای نموداری نیز حائزاهمیت هستند. به طور کلی شرایط بازار می‌تواند به میزان زیادی بر تعیین حد ضرر تاثیر بگذارد. با استفاده از شیوه‌های آنالیز سهام مانند تحلیل تکنیکال می‌توانید روند قیمتی را پیش‌بینی کنید و بر اساس آن نقطه‌ای را به عنوان استاپ لاس تعیین کنید. سپس بسته به میزان سود خود بهتر است این نقطه را با در نظر گرفتن روند سهام، جابجا کنید تا از سود خود نیز حفاظت کنید.

راهنمای جامع حجم پوزیشن (Position Size)

سایز پوزیشن

حجم پوزیشن یا اندازه پوزیشن یا سایز پوزیشن (Position size) یکی دیگر از مفاهیمی است که توسط تریدرهای ایرانی مورد بی مهری قرار گرفته و وقتی با اشخاص صحبت می‌کنم، متوجه می‌شوم ورود به پوزیشن‌ اکثراً دید درستی از این مفهوم ندارند. به همین دلیل تصمیم بر این شد این راهنما را در ادامه دروس سایت قرار دهیم.

حجم پوزیشن

وقتی در بین گروه‌های مختلف یا کانال‌ها پرسه بزنید متوجه می‌شوید اشخاصی عکس‌هایی از سودهای خود در یک روز قرار می‌دهند و وقتی به حجم پوزیشن آن‌ها نگاه کنید، با کمال تعجب اعداد 5 lot یا 10 lot یا چنین حجم‌هایی را می‌بینید. وقتی از آن فرد سوال می‌کنم بالانس شما چقدر است، در پاسخ فرضاً می‌گویند ۱۰۰ دلار یا ۵۰۰ دلار و …

من هیچ مخالفتی با ورود با حجم بالا در یک پوزیشن با Win rate بالای ۹۵ درصد ندارم اما مشکل اینجاست این اشخاص اغلب سیستم معاملاتی درستی نیز ندارند. اینجاست که در دلم ‌‌آن‌ها را قمارباز می‌شمارم.

حال اجازه دهید به یک سوال پاسخ دهیم، اصلاً چرا حجم پوزیشن تا این اندازه اهمیت دارد؟

حتماً در بین فعالین بورس شنیده‌اید که می‌گویند: «همه تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد قرار ندهید» یا یک گفته دیگری که در بین فعالان فارکس معروف است : «یک تیر اما با اسنایپر».

این جملات چه معنایی دارند؟

حقیقت این است که در نهایت شما قبل از کلیک روی موس و ورود به معامله، حجم پوزیشن یا سایز معامله را وارد می‌کنید و تعیین می‌کنید چقدر قرار است ریسک کنید؛ پس در یک کلام حجم پوزیشن یعنی میزان ریسک شما در آن معامله یا پوزیشن.

و اما یک موضوع دیگر باید در اینجا گفته شود: «حجم پوزیشن وقتی بحث معاملات مارجینی با اهرم مطرح است، بسیار بسیار مهم‌تر است. دلیل آن این است که شما باید حجم را بر اساس حد ضرر خود وارد کنید.»

شاید حجم ورودی برای یک شخص که قصد خرید یک سهم از بورس یا یک ارز دیجیتال در بازار اسپات را دارد به این اندازه اهمیت نداشته باشد اما برای شخصی که در بازار مارجینی فعال است باید شش دنگ حواسش به میزان حجم بر اساس مدیریت سرمایه و ریسک باشد.

بار دیگر تاکید می‌کنیم تریدرها «مدیران ریسک» هستند، پس قبل از اینکه تریدر کردن با پول واقعی را شروع کنید باید حتی در خواب هم بتوانید حجم پوزیشن را حساب کنید😂. و باز ورود به پوزیشن‌ تاکید روی تمرین روی حساب دمو در اینجا برای بار nام میدرخشد.

ورن معامله

پیدا کردن سایز پوزیشن مناسب ریسک شما کاری ساده است البته جالب است همین کار بسیار ساده یکی از عوامل اصلی نابودی سرمایه بسیاری از تریدرهای تازه‌کار است.

نکته‌ای که وجود دارد این است که بر اساس نوع دارایی یا جفت‌ارز، ارز پایه حساب معاملاتی (دلار، یورو، پوند و …) به این محاسبات ساده کمی چاشنی اضافه می‌شود.

ما برای محاسبه حجم پوزیشن به ۵ معیار نیاز داریم که به شکل زیر است:

۱.Equity یا Balance حساب.

۲. جفت‌ارزی که روی آن ترید می‌کنید.

۳. درصد ریسکی که برای خود در مدیریت ریسک تعیین کرده‌اید.

۴. حد ضرر به پیپ، تیک، یا هر واحدی.

۵. نرخ تبدیل جفت‌ارز.

چطور حجم پوزیشن را در جفت‌ارزهای مختلف محاسبه کنیم؟

فرض کنید شما قصد دارید روی EUR/GBP یک پوزیشن باز کنید و حساب بروکر شما به دلار است (USD)

در این معامله شما قصد دارید $100 ریسک کنید اما مشکل اینجاست که شما روی دلار ترید نمی‌کنید بلکه در حقیقت یورو و پوند است که در معامله شما وجود دارد. چطور حجم پوزیشن را حساب کنیم؟

مثال: حساب دلار (USD) و تریدر روی EUR/GBP

فرض کنید بخواهید یک ترید روی این جفت‌ارز باز کنید و حد ضرر شما نیز ۲۰ پیپ فاصله دارد.

ابتدا باید میزان ریسک شما را به پوند حساب کنیم.

یادتان که نرفته است: ارزش یک جفت‌ارز در حقیقت در ارز فرعی (Counter Currency) نهفته است.

قدم اول: تعیین مقدار ریسک به USD

فرض کنید ما می‌خواهیم روی یک حساب ۵۰۰ دلاری، 1% ریسک کنیم: یعنی $5

ابتدا باید برای این منظور نرخ تبدیل GBP/USD را پیدا کنیم.

قدم دوم: مقدار ریسک USD را به GBP تبدیل کنید

فرض کنیم نرخ تبدیل در حال حاضر 1.7500 باشد، ما باید محاسبات را برای پوند انجام دهیم چون حساب معاملاتی به دلار است، پس:

USD 5 * (GBP 1/USD 1.7500) = GBP 2.857

قدم سوم: تبدیل مقدار ریسک GBP به پیپ

حالا باید این مقدار را به حد ضرری که تعیین کرده بودیم، تقسیم کنیم:

(GBP 2.857)/(20 pips) = GBP 0.14 per pip

قدم چهارم: در نهایت این عدد را در مقدار واحد پیپ ضرب می‌کنیم:

(GBP 0.14 per pip) * [(10k units of EUR/GBP)/(GBP 1 per pip)] =

تقریبا ۱۴۲۹ واحد از EUR/GBP

این عدد یعنی 0.014 لات که چون در پلتفرم‌هایی نظیر متاتریدر نمی‌توان این حجم پوزیشن را وارد کرد باید به یک سمت این عدد گرد شود مثلاً یا 0.01 یا 0.02

پس تا اینجا باید متوجه شده باشید که حجم پوزیشنی که ما بر اساس مدیریت سرمایه وارد میکنیم به چه معناست. نکته‌ای که در روانشناسی بازارهایی مثل فارکس وجود دارد این است که اکثر تریدرها ابتدا با یک حجم وارد پوزیشن می‌شوند و سپس بعد از آن که کار از کار می‌گذرد، تازه به مدیریت سرمایه خود دقت می‌کنند و متوجه می‌شوند یک گاف بزرگ داده‌اند و یا بدتر از آن:

اگر روی حساب‌هایی مثل ECN کار می‌کنید، امکان این مسأله زیاد است که کمیسیون وجود داشته باشد پس حتما باید خواستان به آن باشد. وقتی حجم پوزیشن را بالا ببرید این عدد بالا میرود. برای مثال شما می‌توانید در پلتفرم متاتریدر نیز به تریدر روی بیتکوین به صورت فیوچرز بپردازید اما کمیسیون آن روی حجم ۰.۱ چیزی حدود ۱۶ دلار است و باید در هنگام نوسان گیری حواستان به این موضوعات باشد. حتما کمیسیون‌ها را در وبسایت بروکرها چک کنید و در حساب دمو خودتان با حجمهای مختلف کار کنید تا قلق حجم‌ها دستتان بیاید.

استراتژی پوزیشن تریدینک و شیوه استفاده از آن در ترید

پوزیشن_تریدینگ

پوزیشن تریدینگ با اینکه سرمایه گذاری به حساب نمی آید ولی آن را می‌توان طولانی‌ترین نوع ترید نامید. بازار داغ ارزهای دیجیتال باعث شده است بسیاری برای کسب درآمد از این بازار، به یکی از مرسوم‌ترین روش‌ها یعنی معامله کردن روی بیاورند. ازین‌رو افراد ملزم به شناخت ابزارها و استراتژی‌های متنوع برای کسب سود بیشتر هستند. یکی از رایج‌ترین راهکارها استفاده از استراتژی پوزیشن تریدینگ است. در این مقاله ابتدا به شناخت روش Position trading می‌پردازیم و سپس نحوه استفاده از آن در بازار ارز دیجیتال را توضیح خواهیم داد.

استراتژی پوزیشن تریدینگ چیست؟

به مفهوم ساده پوزیشن به مقدار دارایی یا سهام یا ارز ورود به پوزیشن‌ شما در یک بازار مالی گفته می‌شود. برای کسب درآمد از این دارایی‌ها روش‌های متفاوتی وجود دارد. یکی از پرطرفداران‌ترین روش‌ها، هولد کردن پوزیشن یا نگه‌داری این پوزیشن برای زمانی طولانی است تا ارزش آن بیشتر شود .

روش دیگر معامله کردن این دارایی در بازه‌های زمانی متفاوت در بازار است. بسته به زمان باز و بسته شدن پوزیشن، به دسته‌های بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم می‌شوند. پوزیشن تریدینگ بزرگ‌ترین تایم فریم را در برمی‌گیرد از این‌رو شباهت‌هایی هم به هولد کردن دارد. بنابراین برای استفاده درست از این روش باید با تکنیک‌های position trading آشنا شویم.

ممکن است یک پوزیشن از چند ماه تا حتی چند سال نیز باز بماند. با این حال بسته به بازاری که در آن فعالیت می‌کنید احتمالا در یک سال تا ۱۰ بار نیز از این استراتژی بهره ببرید. پس بهتر است با این استراتژی در بازارهای مختلف آشنا شویم. با این حال در تمام معاملات باید حد ضرر را فراموش نکرد.

تفاوت‌ پوزیشن تریدینگ و هولد کردن در این است که هولدرها، پوزیشن‌شان را برای مدت طولانی‌تری نگه می‌دارند. اما در position trading نگهداری پوزیشن‌ها محدودتر است و سرمایه‌گذاری روی ترندها و روندهای برتر صورت می‌گیرد. اصولا در این روش از اخبار فاندمنتال بازار مربوطه استفاده می‌شود اما برخی ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز در انتخاب زمان ورود به پوزیشن تاثیرگذار هستند. استفاده از این روش اثر نوسانات بازار را روی پوزیشن ما به حداقل می‌رساند.

پوزیشن تریدینگ در بازار ارزهای دیجیتال

برما پوشیده نیست که بازار بورس که سهام شرکت‌ها در آن قرار دارد به مراتب نسبت به بازارهای فارکس و بازار ارزهای دیجیتال از ثبات بالاتری برخوردار است. بنابراین همین امر باعث می‌شود فضا برای استفاده از استراتژی پوزیشن تریدینگ مهیا باشد. از آنجا که در بازار بورس تحلیل فاندمنتال شرکت‌ها نقشی اساسی در سرمایه گذاری دارد باید قبل از ورود به پوزیشن‌های بلند مدت، در مورد مدل تجاری شرکت‌ها (Business Model) و ارزیابی بنیادی آنها به خوبی تحقیق شود.

به دلیل نوسانات موجود در بازار فارکس، پوزیشن تریدرها کمتر سراغ معاملات جفت ارز کشورها می‌روند. تریدرهای روزانه با تکیه بر تحلیل‌های تکنیکال در این بازار فعالیت بیشتری دارند. با این حال برخی اخبار سیاسی تاثیر بسیار زیادی روی روند کلی جفت‌های معاملاتی در دوره‌های ۶ ماهه و بیشتر دارد. ازین رو اگر با استراتژِی position trading وارد این بازار شدید، پیگیر اخباری مانند GDP، NFP، میزان خرده فروشی و غیره باشید.

نفت، طلا، نقره، مس و… کالاهایی هستند که همانند بازار سهام، در بازار خود شاهد نوسانات کمتری هستند. بنابراین در معاملات این قبیل کالاها نیز می‌توان از استراتژی پوزیشن تریدینگ بهره برد.

بازار شاخص‌ها (indices) به گروهی از شرکت‌ها اطلاق می‌شود که لزوما ارتباط خاصی با یکدیگر ندارند و معمولا از لحاظ جغرافیایی به هم نزدیک هستند، مانند نزدک، داو جونز و FTSE 100. به عنوان مثال FTSE100 شاخص سلامت شاخص قیمت ۱۰۰ شرکت برتر انگلستان است. این شاخص‌ها از افت و خیز کمتری برخوردار هستند و معمولا پوزیشن تریدرها در این بازار نیز به خوبی فعالیت می‌کنند.

میدانیم که ارزهای دیجیتال نسبت به سایر بازارهای مالی نوسانات بیشتری را شاهد است. از این نظر تریدرها تنها زمانیکه در بازار حباب به وجود می‌آید از تکنیک پوزیشن تریدینگ استفاده می‌کنند و قبل از ترکیدن حباب پوزیشن خود را می‌بندند. کریپتوکارنسی‌ها به شدت پرنوسان هستند و تریدرها باید برای سرمایه گذاری‌های بلند مدت حتما ریسک‌های این روش را بسنجند.

تکنیک‌های پوزیشن تریدینگ

همانطور که در بالا اشاره شد پوزیشن تریدرها هم از بررسی‌های فاندمنتال و هم تحلیل‌های تکنیکال استفاده می‌کنند. در اینجا به چند تکنیک مهم اشاره می‌کنیم.

میانگین متحرک ۵۰ روزه

اندیکاتور میانگین متحرک ۵۰ روزه (MA) در بین پوزیشن تریدر‌ها بسیار استفاده می‌شود. میانگین متحرک‌های ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه نیز به دلیل اینکه هم مضربی از ۵۰ هستند و هم اینکه می‌توانند روندهای بلند مدت را مشخص کنند مهم هستند. زمانیکه متحرک ۵۰ روزه متحرک‌های ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه را قطع کند نشانگر آغاز یا پایان یک روند بلند مدت است که برای پوزیشن تریدرها بسیار حائز اهمیت است.

سطوح حمایت و مقاومت

برای تشخیص دو سطح حمایت و مقاومت درهر نمودار نیاز به آنالیز قوی رفتارهای چارت وجود دارد. همچنین باید در نظر گرفت که این سطوح در روندهای صعودی و نزولی، می‌توانند به یکدیگر تبدیل شوند. از اندیکاتورهای مختلفی همچون اندیکاتور فیبوناتچی در تشخیص سطح حمایت و مقاومت استفاده می‌شود.

شکست روند

شکست‌ها برای پوزیشن تریدرها از اهمیت بالایی برخوردار هستند چرا که نشان‌دهنده روند بعدی بازار هستند. زمانیکه قیمت یک دارایی از سطوح حمایت و یا مقاوت آن خارج شود، شکست روند اتفاق می‌افتد. ایده استفاده از شکست‌ها به این صورت است که اگر سطح مقاومت شکسته شود تریدرها وارد پوزیشن خواهند شد. با اینحال برای استفاده از این تکنیک باید از تشخیص درست شکست‌ها مطمعن باشید.

اصلاح قیمت‌ها

اصلاح قیمت یک دارایی به حالتی گفته می‌شود که در حین روند کلی آن، قیمت برای مدت کوتاهی در جهت مخالف روند حرکت کند. پوزیشن تریدرها از اصلاحات قیمت برای بیشتر شدن سودشان استفاده می‌کنند. این تکنیک به این صورت است که در شروع اصلاح، پوزیشن خود را می‌فروشند و در پایین‌ترین نقطه اصلاح دوباره وارد پوزیشن می‌شوند. اجرا کردن این تکنیک از تئوری آن سخت‌تر است و نیاز به اندیکاتورهایی مانند اندیکاتور اصلاح فیبوناتچی دارد.

استفاده از پوزیشن تریدینگ در ارزهای دیجیتال

میدانیم که عمر ارزهای دیجیتال در بازارهای مالی، به حدود یک دهه می‌رسد ودارایی‌هایی نوپایی به محسوب میشودبنابراین تحلیل فاندمنتال هر ارز، کوین و پروژه‌ای در فضای کریپتو کارنسی مستلزم شناخت تیم پشت آن ایده و نقشه راه و عوامل دیگر است. این شناخت به درک بهتر روند حرکت نمودار به پوزیشن تریدرها کمک می‌کند.

پوزیشن تریدینگ در ارزهای دیجیتال نیاز به نظم و صبر زیادی دارد. شرایطی را در نظر بگیرید که به عنوان مثال بیت کوین را در قیمت 6,۰۰۰ دلار خریده‌اید. قیمت بیت کوین پس از مدتی به 12,۰۰۰دلار رسیده بعد از آن تا 9,5۰۰دلار پایین بیاید. اگر استراتژی شما بر پوزیشن تریدینگ است پس باید در هردو این حالات، پوزیشن خود را نگه داشته باشید. در بازار کریپتوکارنسی باید در پستی‌ها و بلندی‌ها، در بازارهای گاوی و خرسی و به هنگام انتشار اخبار خوب و بد آن، باید صبر پیشه کرد و به هدف نهایی امیدوار بود. با اینحال این روش در بازار ارزهای دیجیتال طرفداران زیادی ندارد.

نکات مهم در ترید که برای موفقیت باید بدانید

چک کردن کار ها از نکات مهم در ترید

این مقاله‌‌، پس از بررسی و تحلیل رفتار تریدرها نگارش شده است. بنابراین برای موفقیت در بازار، کافی است این نکات مهم در ترید را مطالعه کرده و به آن ها عمل نمایید.

نکات مهم در ترید

نکات مهم در ترید

نکات مهم در ترید که باید رعایت کنید

در این بخش از از الف بورس، قصد داریم تا شما را با 80 نکته‌ی مهم آشنا کنیم:

  1. برای موفقیت در ترید، یکی از مهمترین چیزهایی که باید انجام دهید، یادگیری اصول پایه است. شاید جالب باشد که بدانید بسیاری از افراد حتی نمی‌دانند در بازار چه کاری انجام می‌دهند. بنابراین اگر می‌خواهید جزو تعداد اندک تریدر های موفق باشید، باید مفاهیم اولیه را بشناسید. فراموش نکنید مدرک دانشگاهی اصلا مهم نیست.
  1. بدون در نظر گرفتن اسپرد، ترید کردن فعالیتی است که در مجموع صفر خواهد بود. 80 درصد از تریدر ها در حال خرید هستند و از سوی دیگر 20 درصد دیگر می‌خواهند سهام خود را بفروشند. بنابراین می‎‌توان پی برد که این فروشندگان 20 درصدی سرمایه بیشتری داشته و تمایل به حفظ پوزیشن بازار دارند. لذا 80 درصد باقی افراد ناگزیر، عرصه را به افراد سرمایه دار واگذار می‌کنند.
  1. یکی دیگر از نکات مهم در ترید در یک جمله خلاصه میشود. هیچ کسی بزرگتر از مارکت نخواهد بود.
  2. فراموش نکنید که رقابت در حاضر بودن در مارکت خلاصه نمی‌شود. بلکه بخش مهمی از رقابت در فهمیدن مارکت است. بهتر است به جای ایستادن در مقابل امواج، از آن سواری بگیرید.
  1. داشتن یک روند برای ورود به معامله، بسیار مهم‌تر از انتخاب کف و سقف است.
  1. انتخاب کف و سقف برای ورود به ورود به پوزیشن‌ بازار از اشتباهات رایج در بین معامله گر هاست. این روش ترید، می‌تواند بسیار پر‌خطر باشد. به همین جهت استفاده از این روش فقط به افرادی توصیه می‌شود که با بازار آشنایی داشته باشند. در این صورت تشخیص این نقاط برای تریدر راحت تر بوده و شانس فرد را برای موفقیت افزایش خواهد داد.
  1. لازم است بدانید که حداقل سه نوع مارکت وجود دارد: مارکت صعودی، نزولی و باند رنج.
  1. یکی دیگر از نکات مهم در ترید، عدم انجام هیچ کاری در مواقع خاص است.در کنار ایستادن خود یک نوع روش است.
  1. یک تریدر باید بداند که در روند صعودی در قعرترین نقطه اقدام به خرید کند و در روند نزولی در قله بفروشد.
  1. در زمان راکد شدن بازار، پس از سیر صعودی نفروشید و متقابلا بعد از روند نزولی نخرید.

نکات مهم در بازار

نکات مهم در بازار

  1. روند صعودی و نزولی در یک زمان وجود خواهند داشت. ولی همیشه یکی پیروز خواهد بود. در روند صعودی بسیار ساده خواهد بود که بخواهیم به سیگنال های فروش بفروشیم. اما در انتها زمان ما را متوقف خواهد کرد. بهترین راهکار استفاده از روند در ترید است.
  1. از دیگر نکات مهم در ترید سیگنال های بی نتیجه است. سیگنال خریدی که نتیجه نداده است، سیگنال فروش و سیگنال فروشی که موفق نشده است، احتمالا سیگنال خرید برای شما بوده است.
  1. سعی کنید سودهای خود را افزایش داده و همزمان، ضررهای خود را محدود کنید.
  1. برای موفقیت در بازار باید به سود خود اجازه‌ی رشد بدهید. اما این به این معنی نیست که طمع کنید. در صورتی که سود خوبی کسب کردید، پول خود را جمع کنید و برای معاملات بعدی آماده شوید. شاید با خود فکر کنید که ترید مانند یک قمار یا بلیت بخت آزمایی شما را ثروتمند می‌کند، اما واقعیت ندارد. بلکه برای موفقیت در این راه باید تلاش کرده و از برنامه درستی پیروی کنید. نگه داشتن بیش از حد یک پوزیشن، می‌تواند به از دست رفتن شانس شما برای سود بالا منجر شود.
  1. یکی دیگر از نکات مهم در ترید که باید حتما بدانید، استفاده از استاپی حفاظتی است. برای محدود کردن ضرر ها آن را فراموش نکنید.
  1. برای محدودسازی ضرر های خود از یک استاپ استفاده کنید و هرگز آن را عقب نکشید تا ضرهای شما گسترش نیابد. بسیاری از تریدرها این اشتباه را مرتکب می‌شوند و به امید بازگشت دوباره قیمت، استاپ خود را تغییر می‌دهند. در اکثر اوقات این روش ها منجر به خسارت بزرگتر خواهد شد. فراموش نکنید برای اینکه به چیزی برسید، باید یک چیزی از دست بدهید. اشکالی ندارد که یک ضربه بخورید و دوباره برگردید.
  1. استاپ های حفاظتی خود را در قیمت های رند قرار ندهید. در پوزیشن های خرید باید استاپ شما زیر اعدادی مانند 10، 20، 25، 50، 75، 100 باشد. همچنین برای پوزیشن های فروش اعداد بالاتری از این اعداد را در نظر بگیرید.
  1. اگر بخواهیم یک لیست کوتاه از نکات مهم در ترید بنویسیم، تعیین نقطه‌ی مناسب برای خروج با ضرر یا همان استاپ لاست، در آن قرار دارد. انتخاب این نقطه یک هنر است. با یادگیری تکنیک‌ها و مدیریت سرمایه‌ی خود، این نقطه را به راحتی شناسایی خواهید کرد.
  1. یک تریدر باید از باخت‌های خود درس بگیرد. باخت ها همیشه درس هایی هستند که بابت آن ها هزینه‌ی گزافی پرداخت کرده‌اید. بسیاری از معامله‌گر ها از اشتباه خود درس نمی‌گیرند. این خود یک اشتباه بزرگ دیگر است.
  1. دنبال دردسر نباشید. اولین باخت شما کوچکترین باخت شما خواهد بود. (منظور خروج به موقع از پوزیشن های ضررده است)

ترس از شکست در ترید

ترس از شکست در ترید

  1. موفق ترین تریدر‌ها در بازار معمولا کسانی هستند که در اطراف بازار صبر می‌کنند و منتظر رسیدن زمان مناسب برای حرکت‌های بزرگ می‌مانند. پس زنده بمانید.
  1. از نکات مهم در ترید برای تازه کارها، توصیه به کوچک ماند، حداقل در یک سال اول است. تلاش کنید در یک سال اول بیشتر به کسب تجربه بپردازید و بعد از آن با تحلیل معامله های بد و خوب خود، به صورت حرفه‌ای وارد بازار شوید.
  1. برای شروع ترید باید پول خوبی داشته باشید. عدم داشتن شرایط مالی مناسب سبب خواهد شد که تحت فشار حرکات مقطعی بازار کم بیاورید.
  1. به جای معامله از روی احساسات، واقع بین باشید.
  1. بکارگیری قوانین مدیریت سرمایه، از دیگر نکات مهم در ترید است.
  1. برای افزایش بقا تریدر و در نتیجه رسیدن به موفقیت، مدیریت سرمایه را فر‌ابگیرید.
  1. سعی کنید از ارزهای گوناگون در سبد خود قرار دهید اما مراقب باشید زیاده روی نکنید.
  1. از R/R 3 به 1 برای ترید های خود انتخاب کنید.
  1. قبل از شروع ترید، ابتدا مقدار R/R را محاسبه کنید.
  1. بدون برنامه به معامله نپردازید. برنامه داشته باشید.

برنامه ریزی برای معامله از نکات مهم در ترید

برنامه ریزی برای معامله از نکات مهم در ترید

  1. داشتن هدف عینی و واقعی از دیگر نکات مهم در ترید موفق است.
  1. ساختن سیستم ترید با 5 قدم را به یاد داشته باشید:1. با مفهوم شروع کنید 2. مفهوم را به قوانین عینی تبدیل کنید 3. به طور چشمی آن را روی چارت چک کنید 4. آزمایش روی دمو را نیز انجام دهید 5. به ارزیابی نتایج بپردازید.
  1. برنامه ریزی برای کار ها و همچنین اجرای صحیح آن ها را یاد بگیرید.
  1. به جای امید، ترس و یا طمع، از برنامه در ترید خود بهره ببرید. خیلی مهم است که برای ورود به بازار مقدار سود و ریسک مشخصی تعیین کنید.
  1. برنامه‌های خود را پیاده سازی کنید و از آن خارج نشوید. اگر برای ترید خود استاپی مشخص کرده‌اید، هرگز به صورت دستی از آن خارج نشوید. تنها در صورتی مجاز به این کار هستید که شرایط فاندامنتال تغییر کرده باشد.
  1. هر سیستم ترید مناسبی سه فاکتور اساسی دارد: 1. پیش بین قیمت که به پیش بین جهت روند می‌پردازد 2. زمان که نقطه ورود و خروج شما را تعیین می‌کند 3. مدیریت سرمایه که مبلغ ورودی به بازار را مشخص می‌کند.
  1. پرهیز از گزینش سلیقه‌ای سیگنال‌های درست سیستم از دیگر نکات مهم در ترید است.
  1. اگر یک سیستم تریدی در روند صعود به خوبی کار کرد، دلیل ندارد تا در روند نزولی نیز نتایج مثبتی داشته باشد.
  1. برنامه‌های خود را پیش از باز شدن بازار مشخص کنید. کسی در ترید موفق است که عمل کند نه اینکه به عکس العمل بپردازد. به همین جهت، پیش از ورود به بازار، اهداف و نقاط ورود و خروج را شناسایی کنید. چرا که در حین باز شدن بازار تنها باید تغییرات جزیی اعمال کنید.
  1. همه چیز را چندین بار چک کنید. این یکی از نکات مهم در ترید است.

چک کردن کار ها از نکات مهم در ترید

چک کردن کار ها از نکات مهم در ترید

  1. برنامه‌های تریدی خود را قطعی نپندارید. نگاه شما به بازار باید با احتمالات باشد و نه از روی قطعیت. در واقع معامله در بازار، بازی احتمالات است. هرچقدر که وظایفتان را به خوبی انجام دهید و برنامه‌ای بی ورود به پوزیشن‌ نقص داشته باشید، باز هم دلیل برای پیش رفتن بازار مطابق میل شما وجود ندارد. فراموش نکنید که شما همیشه نباید برنده باشید. باخت نیز بخشی از بازی ترید است و در این راه بار ها با معاملات ضررده مواجه خواهید شد.
  1. آنالیز بازار از روند‌های بزرگ شروع خواهد شد.
  1. یک استراتژی آزمایش شده انتخاب کنید و تنها با آن به ترید بپردازید.
  1. وارد شدن به صورت پله‌ای باعث افزایش حجم پوزیشن خواهد شد. بنابراین باید: 1. حجم پوزیشن‌های شما مدام کاهش یابد. 2. تنها پوزیشن های برنده را افزایش دهید. 3.از افزایش پوزیشن های ضررده دوری کنید.

یکی از قوانین مدیریتی معامله و نکات مهم در ترید، که باید همیشه به آن عمل کنید، عدم اضافه کردن حجم پوزیشن های بازنده است. معامله به دو دسته برنده و بازنده تقسیم می‌شود. اگر ترید بازنده باشد، شانس برگشت آن بسیار کم خواهد بود. حتی اگر یک پوزیشن بازنده در لباس یک پوزیشن بازنده باشد، باید ابتدا با کمی صبر اجازه دهید تا اثبات شود و سپس بر حجم آن بیفزایید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.