فارکس حرفه ای
اپلیکیشن دستیار فارکس حرفه ای - تحلیل تکنیکال بورس بین الملل و سیگنالهای معاملات
نحوه ساخت استراتژی اکسپرت آپشن ExpertOption
نحوه ساخت استراتژی اکسپرت آپشن: توسعه یک استراتژی معاملاتی ساده است؛ با این حال توسعه یک استراتژی که درآمد پایداری داشته باشد، سخت است.
یک معاملهگر تازهکار چطور باید به سراغ توسعه استراتژی معاملاتی خود برود و از چه اشتباهاتی در این فرایند باید دوری کند؟ به خواندن ادامه دهید تا جواب سوالها را بدست آورید.
اولین و احتمالا مهمترین نکته این است که انتظارات خود را بیش از حد بالا نبرید. اولین استراتژی معاملاتی باعث نخواهد شد که پولدار شوید. به آن به عنوان یک نقطه شروع نگاه کنید. با موارد زیر کار را شروع کنید:
5 انتخاب مهم
بازاری که میخواهید در آن به معامله بپردازید را انتخاب کنید. معاملات فارکس اساسا با سهام و کریپتوکارنسیها متفاوت است. (نحوه ساخت استراتژی اکسپرت آپشن).
برای مثال عناصری که نرخ تبادل دلار آمریکا را تغییر میدهد با عناصری که قیمت سهام شرکت Facebook را تغییر میدهد یکسان نیست. استراتژی معاملاتی شما انحصارا باید برای یک بازار خاص توسعه داده شود.
بازه زمانی را انتخاب کنید. در هر بازه زمانی میتوان بصورت موفقیتآمیزی معامله کرد. هم معاملات بلندمدت و هم کوتاهمدت میتوانند دارای یک نقطه عطف و مثبت داشته باشند.
هر بازهای را که انتخاب کنید، باید آن را در زمان توسعه استراتژی معاملاتی در ذهن داشته باشید زیرا استراتژیهای معاملاتی بلندمدت و کوتاه مدت تفاوت قابل توجهی نسبت به هم دارند.
ابزار خود را انتخاب کنید. بسیاری از معاملهگران باور دارند که اندیکاتورهای خوب و بدی در بازار وجود دارد و اگر ترکیب مناسبی از آنها را انتخاب کنند، دیگر لازم نیست خودشان برای معامله تصمیم بگیرند.
این ابدا حقیقت ندارد. برای هر اندیکاتوری شرایط و زمان مناسبی وجود دارد. همینطور معامله بدون هیچ اندیکاتوری نیز امکانپذیر است (نحوه ساخت استراتژی اکسپرت آپشن).
با این حال برای اکثر معاملهگران تازهکار مفید است که از یک یا دو اندیکاتور برای درک بهتر شرایط غالب بازار، استفاده کنند. ابزار تحلیلی را پیدا کنید که با سبک معاملاتی شما سازگار است.
سیگنالهای ورودی خود را انتخاب کنید. به عنوان یک معاملهگر شما نباید تصمیمات خود را بر اساس حس ششم خودتان بگیرید. بدون داشتن تجربهی معاملاتی مناسب، پیشبینی رفتار بازار تنها به وسیلهی غریزهتان، بشدت سخت است.
اکثر معاملهگران برای افزایش شانس موفقیت خودشان، لیستی از نقاط ورود به معامله تهیه میکنند. نقاطی که شرایط بازار برای معامله مناسب باشد.
این نقاط چه میتوانند باشند؟ یک سیگنال خاص که از طرف یک اندیکاتور ارسال میشود، یک تغییر جهت ناگهانی ترند، انتشار یک خبر یا غیره.
شرایط خروج از معامله را انتخاب کنید. خروج به اندازهی ورود اهمیت دارد؛ شاید حتی بتوان گفت اهمیت آن بیشتر است (نحوه ساخت استراتژی اکسپرت آپشن).
خروج زمانی است که شما سود خود را از یک معامله دریافت میکنید و در ادامه به سراغ معامله بعدی رفته، عملکرد قبلی خود را ارزیابی کرده و استراتژیتان را بر اساس آن تنظیم میکنید.
استراتژی خروج آخرین انتخابی است که باید بکنید اما اهمیت آن کمتر از گزینههای قبلی که برایتان شرح دادیم، نیست. اغلب مواقع نتیجهی کل معامله بشدت بر استراتژی خروج شما بستگی خواهد داشت.
چیزهایی که باید در نظر بگیرید
اولین استراتژی معاملاتی خود را ساده نگه دارید. بسیاری از معاملهگران تازهوارد اعتقاد دارند که هر چقدر اندیکاتور و سیگنال بیشتری را در استراتژی خود استفاده کنند، عمق آن بیشتر شده و در نتیجه استراتژی آنها بهتر به نظر میرسد.
این ابدا حقیقت ندارد. یک استراتژی که بیش از حد پیچیده شده است، به ندرت جوابگو بوده و به احتمال زیاد منجر به ضرر و زیان میشود. کار خود را بیش از حد پیچیده نکنید.
از تغییر ترسی نداشته باشید. سخن قدیمی بروس لی را در ذهن خود داشته باشید: "در یک شکل ثبات پیدا نکنید، با آن سازگار شده و آن را به مال خود کنید و اجازه دهید رشد کند؛ مثل آب باشید."
این در معاملات نیز میتواند اعمال شود. هیچ استراتژی معاملاتی تا زمانی که درآمد پیوسته ارائه کند، خوب نیست. زمانی که یک استراتژی از کار میافتد، یک گزینهی دیگر را پیدا کنید که مناسب است. قابل وفق دادن باشید و به تغییر روی خوش نشان دهید.
این نکته را ذهن داشته باشید که تقلید از استراتژی دیگر معاملهگران مخصوصا وقتی به تازگی معامله کردن را شروع کردهاید، هیچ اشکالی ندارد. از این نظر معامله بسیار مشابه هنر میباشد.
ابتدا از همکاران موفق و با تجربهتر خود تقلید کنید و در نهایت به سراغ توسعهی سبک شخصی خود بروید (نحوه ساخت استراتژی اکسپرت آپشن).
شما میتوانید ترفندهای ساخت استراتژیهای مختلف را از مشاوران ما بیاموزید. کافی است از طریق تلگرام، وایبر، واتس اپ یا فیس بوک با ما ارتباط برقرار کنید.
نحوه ساخت استراتژي اکسپرت آپشن ExpertOption
نحوه ساخت استراتژي اکسپرت آپشن: توسعه يک استراتژي معاملاتي ساده است؛ با اين حال توسعه يک استراتژي که درآمد پايداري داشته باشد، سخت است.
يک معاملهگر تازهکار چطور بايد به سراغ توسعه استراتژي معاملاتي خود برود و از چه اشتباهاتي در اين فرايند بايد دوري کند؟ به خواندن ادامه دهيد تا جواب سوالها را بدست روش ساخت استراتژی آوريد.
اولين و احتمالا مهمترين نکته اين است که انتظارات خود را بيش از حد بالا نبريد. اولين استراتژي معاملاتي باعث نخواهد شد که پولدار شويد. به آن به عنوان يک نقطه شروع نگاه کنيد. با موارد زير کار را شروع کنيد:
5 انتخاب مهم
بازاري که ميخواهيد در آن به معامله بپردازيد را انتخاب کنيد. معاملات فارکس اساسا با سهام و کريپتوکارنسيها متفاوت است. (نحوه ساخت استراتژي اکسپرت آپشن).
براي مثال عناصري که نرخ تبادل دلار آمريکا را تغيير ميدهد با عناصري که قيمت سهام شرکت Facebook را تغيير ميدهد يکسان نيست. استراتژي معاملاتي شما انحصارا بايد براي يک بازار خاص توسعه داده شود.
بازه زماني را انتخاب کنيد. در هر بازه زماني ميتوان بصورت موفقيتآميزي معامله کرد. هم معاملات بلندمدت و هم کوتاهمدت ميتوانند داراي يک نقطه عطف و مثبت داشته باشند.
هر بازهاي را که انتخاب کنيد، بايد آن را در زمان توسعه استراتژي معاملاتي در ذهن داشته باشيد زيرا استراتژيهاي معاملاتي بلندمدت و کوتاه مدت تفاوت قابل توجهي نسبت به هم دارند.
ابزار خود را انتخاب کنيد. بسياري از معاملهگران باور دارند که انديکاتورهاي خوب و بدي در بازار وجود دارد و اگر ترکيب مناسبي از آنها را انتخاب کنند، ديگر لازم نيست خودشان براي معامله تصميم بگيرند.
اين ابدا حقيقت ندارد. براي هر انديکاتوري شرايط و زمان مناسبي وجود دارد. همينطور معامله بدون هيچ انديکاتوري نيز امکانپذير است (نحوه ساخت استراتژي اکسپرت آپشن).
با اين حال براي اکثر معاملهگران تازهکار مفيد است که از يک يا دو انديکاتور براي درک بهتر شرايط غالب بازار، استفاده کنند. ابزار تحليلي را پيدا کنيد که با سبک معاملاتي شما سازگار است.
سيگنالهاي ورودي خود را انتخاب کنيد. به عنوان يک معاملهگر شما نبايد تصميمات خود را بر اساس حس ششم خودتان بگيريد. بدون داشتن تجربهي معاملاتي مناسب، پيشبيني رفتار بازار تنها به وسيلهي غريزهتان، بشدت سخت است.
اکثر معاملهگران براي افزايش شانس موفقيت خودشان، ليستي از نقاط ورود به معامله تهيه ميکنند. نقاطي که شرايط بازار براي معامله مناسب باشد.
اين نقاط چه ميتوانند باشند؟ يک سيگنال خاص که از طرف يک انديکاتور ارسال ميشود، يک تغيير جهت ناگهاني ترند، انتشار يک خبر يا غيره.
شرايط خروج از معامله را انتخاب کنيد. خروج به اندازهي ورود اهميت دارد؛ شايد حتي بتوان گفت اهميت آن بيشتر است (نحوه ساخت استراتژي اکسپرت آپشن).
خروج زماني است که شما سود خود را از يک معامله دريافت ميکنيد و در ادامه به سراغ معامله بعدي رفته، عملکرد قبلي خود را ارزيابي کرده و استراتژيتان را بر اساس آن تنظيم ميکنيد.
استراتژي خروج آخرين انتخابي است که بايد بکنيد اما اهميت آن کمتر از گزينههاي قبلي که برايتان شرح داديم، نيست. اغلب مواقع نتيجهي کل معامله بشدت بر استراتژي خروج شما بستگي خواهد داشت.
چيزهايي که بايد در نظر بگيريد
اولين استراتژي معاملاتي خود را ساده نگه داريد. بسياري از معاملهگران تازهوارد اعتقاد دارند که هر چقدر انديکاتور و سيگنال بيشتري را در استراتژي خود استفاده کنند، عمق آن بيشتر شده و در نتيجه استراتژي آنها بهتر به نظر ميرسد.
اين ابدا حقيقت ندارد. يک استراتژي که بيش از حد پيچيده شده است، به ندرت جوابگو بوده و به احتمال زياد منجر به ضرر و زيان ميشود. کار خود را بيش از حد پيچيده نکنيد.
از تغيير ترسي نداشته باشيد. سخن قديمي بروس لي را در ذهن خود داشته باشيد: "در يک شکل ثبات پيدا نکنيد، با آن سازگار شده و آن را به مال خود کنيد و اجازه دهيد رشد کند؛ مثل آب باشيد."
اين در معاملات نيز ميتواند اعمال شود. هيچ استراتژي معاملاتي تا زماني که درآمد پيوسته ارائه کند، خوب نيست. زماني که يک استراتژي از کار ميافتد، يک گزينهي ديگر را پيدا کنيد که مناسب است. قابل وفق دادن باشيد و به تغيير روي خوش نشان دهيد.
اين نکته را ذهن داشته باشيد که تقليد از استراتژي ديگر معاملهگران مخصوصا وقتي به تازگي معامله کردن را شروع کردهايد، هيچ اشکالي ندارد. از اين نظر معامله بسيار مشابه هنر ميباشد.
ابتدا از همکاران موفق و با تجربهتر خود تقليد کنيد و در نهايت به سراغ توسعهي سبک شخصي خود برويد (نحوه ساخت استراتژي اکسپرت آپشن).
شما ميتوانيد ترفندهاي ساخت استراتژيهاي مختلف را از مشاوران ما بياموزيد. کافي است از طريق تلگرام، وايبر، واتس اپ يا فيس بوک با ما ارتباط برقرار کنيد.
روش ساخت استراتژی
در دنیای پر رقابت فعلی که محصولات مختلف با به کارگیری روش های صحیح، امکان موفقیت در بازار را دارند ، برای موفقیت باید به دارایی های نامشهود شرکت بیش از پیش توجه کرد تا بتوانیم در این عرصه باقی بمانیم.
در این میان، برندها فرصتی ویژه جهت منحصر به فرد بودن و ممتاز نمودن کالا یا خدمت را به دست می دهند.
برند نمادی است که دامنه متنوعی از ایده ها و ویژگی ها را در بر می گیرد.مصرف کنندگان از طریق برند ها محصولات و یا خدمات را شناخته و به آن ها پایبند می شوند. افزایش قدرت نام و نشان تجاری جهت متمایز ساختن به طور تاثیر گذاری می تواند مزایایی مانند افزایش قصد خرید، هزینه ها ی کمتر بازاریابی ، افزایش فروش، اولویت بندی های قیمت و وفاداری مشتری در محصولات و خدمات ایجاد کند.
ساخت برند به فرآیندی اشاره دارد که یک سازمان را معرفی کرده و نشان دهنده ی میراث ، ارزش ها ، فرهنگ ، مردم و استراتژی برند آن سازمان است و شروع این فرآیند در ارتباط با اولین تجربه و برخورد مشتری با برند ، به هر شکلی که باشد نتیجه مورد نظر " ماندگاری برند در ذهن مشتری" است.
تجربه مشتری ریشه در مجموعه ای از تعاملات بین مشتری و یک محصول ، یک شرکت ، یک بخش از سازمان ، یک مغازه ، فروشنده و غیره دارد.به طوری که موجب ایجاد پاسخ از طرف مقابل می شود.این تجربه کاملاَ شخصی بوده و اشاره به درگیر شدن مشتری در سطوح مختلف عقلانی ، احساسی ، عاطفی ، فیزیکی و روحی دارد.
" رفتارهای مشتری عمدتاَ پس از اولین تجربه مشتری شکل می گیرند ".
یکی از مهم ترین اهداف پس از اولین تجربه مشتری از برند، اولویت آن برند در ذهن مشتری است.هر زمان پس از اولین مراجعه مشتری به برند و تجربه آن ، مشتری حاضر به معرفی آن به دیگران شود و برای بار دوم ذهنش به سمت برند ما بیاید، یعنی برند ما در ذهن وی اولویت یافته است.
حال با توجه به اهمیت ساخت برند به دنبال آن این سوال اساسی پیش می آید که چگونه می توان یک برند قدرتمند ساخت؟
میزان درآمد ،میزان تحصیلات، جنس، سن، سبک زندگی و سایر مشخصات مخاطبان هدف تا چه میزان بر ساخت برند تاثیر دارند ؟
نقش خلاقیت و جذابیت در ساخت برند چیست؟
آیا میان متغیرهای فوق با ساخت برند ارتباط وجود دارد؟
طبق نتایج کسب شده میان تمامی متغیرهای فوق همبستگی وجود دارد .به عنوان مثال ساخت برند برای مخاطبان هدف خردسال با متدهای ساخت برند برای بزرگسالان متفاوت خواهد بود.
بنابراین باید به فاکتورهای متعددی نظیر سن و جنس مخاطبان هدف روش ساخت استراتژی در ساخت برند توجه نمود چرا که نهایتاَ بر ساخت برند اثر می گذارد و سپس میان متغیرها همبستگی ایجاد کرد.
کلیه عوامل درون سازمانی و برون سازمانی در ساخت برند تاثیر گذارند و می بایست برای آن برنامه ریزی مشخصی را در نظر گرفت.توجه به یک سری عوامل و نادیده گرفتن سایر عوامل منجر به موفقیت برند نخواهد روش ساخت استراتژی شد.
در ذیل در یک دسته بندی اجمالی به عوامل درونی و بیرونی تاثیرگذار در ساخت برند می پردازیم.
- جایگاه سازی محصول و یا خدمت در بازار
جایگاه سازی برند به معنای گشودن راهی برای ورود و نقش بستن در ذهن مصرف کننده است.در جایگاه سازی شرکت تلاش می کند تا نام تجاری خود را از رقبا به صورت واضح و روشن متمایز کرده و شکاف میان نیاز مصرف کننده و محصولات و خدمات ارائه شده توسط رقبا را پر کند.
در جایگاه سازی برند، مدیران برند باید همواره رفتار فروشندگان خود را تحت نظر قرار دهند تا نتیجه برخورد آن ها منجر به از دست دادن یک مشتری و نهایتاَ اعتبار برندشان نشود.
رفتار و برخورد مناسب یک فروشنده حتی در صورت وجود نقاط ضعف دیگر بسیار می تواند به این کمک کند که مشتری مجدداَ به آن برند مراجعه کند.چرا که رفتارهای انسانی بیش از هر چیز دیگر در ذهن مشتری باقی می ماند.همین طور اگر هیچ نقصی در برند و خرده فروشی آن نباشد، اما فروشنده نامناسبی در خرده فروشی باشد ، تبدیل به یک ایراد بزرگ در برند می شود و موجب پس خوردن مشتری می گردد.
در نتیجه برای خلق یک تجربه خوشایند برای مشتری باید رفتارهای مناسب از سوی ارائه دهنده ی خدمات و یا فروشنده ی خرده فروشی دیده شود. این کار با به کارگیری یک فروشنده شایسته و لایق و البته توجیه شده در رفتار مشتری کسب می گردد.
" در دراز مدت کارکردهای عاطفی بیشتر از کارکردهای خود محصول در ایجاد تجارب موفق در مشتری اثر می گذارند" .
بنابراین باید به طرز رفتارها توجه بیشتری نمود تا اولین برخورد مشتری با جلوه ظاهری شرکت ما منجر به تجربه خوبی از برند ما شود و بتوانیم در همان اولین تجربه دید مثبتی در ذهن مشتری ایجاد نماییم.
در واقع، جایگاه یابی باید و نبایدهای نام تجاری را بیان می کند و برند را مانند یک کالا در نظر می گیرد و کاملاَ متکی به بازاریابی نام تجاری می باشد.
نام تجاری را می توان با ارائه فواید بیشتر به مشتری و تامین نیازهای عاطفی و کارکردی وی از رقبا متمایز کرد.
آگاهی ، هویت ، شخصیت و ارتباطات نام تجاری بر جایگاه یابی نام تجاری بسیار موثرند.
افراد در مقابل آنچه واقعیت دارد از خود عکس العمل نشان نمی دهند، بلکه در مقابل آنچه که فکر می کنند که واقعیت است عکس العمل نشان می دهند. این دیدگاه باعث اتخاذ یک رویکرد مشتری محورتر توسط یک نفر در طی یک زمان و در نتیجه تجربه مستقیم و یا غیر مستقیم آن نام تجاری، می گردد. این پیوند ها می توانند در ارتباط با کیفیت عملکرد، یا با اشخاص، یا با رویدادهاباشند. احتمال ضعیفی وجود دارد که دو نفر دقیقاَ تصویر ذهنی یکسانی از یک نام تجاری داشته باشند زیرا هیچ دو نفری دارای تجربیات یکسانی نیستند ، ولی ممکن است که تصاویر ذهنی دو نفر دارای ویژگی های مشترکی باشند.
ذهنیات و برداشت های مصرف کنندگان از برند، مبنای تصمیم و خرید و اعتماد به نام تجاری را تشکیل می دهد، به طوری که وجود یک علامت تجاری قوی به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار ، اجازه دسترسی به سهم بازار بیشتری را فراهم می آورد.
همان طور که گفتیم، تصویر ذهنی مشتری شامل تداعی های وی در مورد کیفیت و کارکردهای محصول و کارکردهای شرکت است.همچنین تصویر ذهنی مشتری شامل مدل اقتصادی که تنها بر اساس قیمت بنا شده است می باشد.
شش مزیت ویژه در شرکت های صنعتی که از تصور " برند قوی" برای محصولاتشان ایجاد خواهد شد:
1) محصول تقاضا خواهد شد.
2) محصولات رقابتی پذیرفته نمی شوند.
3) مکاتبات سریعاَ پذیرفته می شود.
4) رضایت مشتریان بهبود می یابد.
5) قدرت شبکه توزیع افزایش می یابد.
6) شرکت ارزش بیشتری پیدا خواهد نمود.
- جذابیت ومنحصر به فرد بودن برند
خلاقیت ، زیبایی ظاهری ، هیجان انگیزی ، جذابیت ، گیرایی و سادگی جزئی از ویژگی های یک برند تاثیرگذار است.
شکل منحصر بفرد بطری های شرکت کوکاکولا (Coca-cola) ؛ طاق قوسی شکل طلایی رنگ خاص شرکت مک دونالدز ؛ آرم دایره ای شکل آبی و سفید رنگ اتومبیل بی ام دبلیو؛ و سیب رنگارنگ و گاز زده شده شرکت اپل مکینتاش ، همگی نمونه های بارز از مارک های تجاری ای هستند که به خاطر آرم خود فوراَ شناسایی می گردند. در حالی که این برداشت از نام تجاری یکی از عناصر مهم ایجاد یک نام تجاری را تشکیل می دهد ولی نباید بیش از حد بر روی آن تاکید گردد.
- نتیجه گیری و پیشنهادات
در ایجاد نام و نشان تجاری باید از استراتژیهای راهبردی استفاده نمود . نام و نشان تجاری علاوه براین که در محصولات ملموس مورد استفاده قرار می گیرد در محصولات ناملموس یا خدمات نیز مطرح می باشد .
در این رابطه تجربه مشتری از برند و تصویر برند، بر ساخت برند تاثیر معناداری دارد و می توان گفت اگر مدیران و صاحبان برند بتوانند یک تجربه مثبت در ذهن مشتری بخصوص در اولین مراجعه وی خلق کنند می توانند به ساخت برند خود و در واقع قدرتمند کردن برند خود در این صنعت، کمک شایان توجهی نماید.اگر مدیران برند بتوانند با عوامل خارجی مثل تبلیغات، برند خود را در ذهن مشتری اولویت بخشند باید به ادامه کار نیز توجه کنند و آن این است که اگر در تجربه مشتری از برند اتفاق نامساعدی از نظر مشتری پیش آید، برندشان از نظر مشتری محو می شود.
پس اگر توانستیم وجهه بیرونی برند خود را معتبر سازیم باید بتوانیم وجهه درونی آن را نیز معتبر کنیم.این کار توسط مشتری تحلیل می شود و بنابراین باید تلاش خود را در ایجاد یک تجربه موفق برای مشتری بکنیم تا از این طریق برند ما در ذهن مشتری معتبر شود یا به عبارت دیگر دارای اولویت گردد.
قیمت، فضای کار، نیروی انسانی و نحوه ارائه خدمات تاثیر مستقیمی بر رضایت و تصویر مثبت از برند دارند.چنانچه ، یک خرده فروشی و یا مدیران نام تجاری بتوانند راهکارهایی را چه از نظر فعالیت های بیرونی مثل تبلیغات و چه از نظر داخلی مثل ایجاد یک محیط برای معتبر و بزرگ نشان دادن برند خود ارائه دهند و سیاست های درستی را پیش رو قرار دهند می توانند برند خود را در ذهن مشتری به عنوان یک برند مطرح و معتبر جلوه دهند ، به طوری که مشتری با به یادآوردن محصول، به یاد برند شما باشد.
< ثبت شرکت فکر برتر ، حامی کسانی که بزرگ می اندیشند >
(با امکان استفاده از پاسخگویی و مشاوره ی رایگان)
استراتژی معاملاتی هیکن آشی (Heikin-Ashi)
به منظور انجام یک تحلیل تکنیکال درست و جامع، اولین ابزار فرد نمودار قیمت برحسب زمان میباشد که بدون آن انجام تحلیل امکانپذیر نمیباشد. نمودار قیمت به مدلهای مختلفی طراحی شدهاند که بسته به نیاز و سبک تحلیل هر فرد میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند. یکی از این مدلها نمودار هیکن آشی یا Heikin-Ashi میباشد.
کلمات کلیدی:
بازار سرمایه، تحلیل تکنیکال، نمودار، نمودارخوانی، نمودار شمعی-ژاپنی، استراتژی معاملاتی.
Finance Market, Technical Analysis, Chart, Charting, Candlestick Chart, Trading Strategy.
نمودار Heikin-Ashi:
در گام اول تحلیل تکنیکال، نمودارخوانی (برای مطالعه بیشتر به مقالهی نمودارخوانی (Chart Analysis) مراجعه کنید)، با 3 مدل از محبوبترین و مورد استفاده ترین نوع نمودارها یعنی خطی، میلهای و شمعی-ژاپنی به علاوه مزایا و معایب هرکدام آشنا شدیم. نمودار خطی از اتصال قیمت Close هر چهارچوب زمانی به بعدی شکل میگرفت، نمودار میلهای به شکل میلهای تشکیل شده از پائینترین و بالاترین قیمت به همراه زائدههای در چپ برای قیمت Open و در راست برای قیمت Close طراحی شده بود و نمودار شمعی-ژاپنی از یک بدنه شمع تشکیل شده از قیمتهای Open و Close به همراه سایههای تشکیل شده از قیمتهای High و Low در دو طرف بدنه به وجود میآمد.
نمودار Heikin-Ashi نوعی از نمودار شمعی-ژاپنی است که به میانگینگیری دادههای قیمتی پرداخته است و نوسانات ریز بازار را که اصطلاحاً نویز بازار (Market Noise) هستند فیلتر میکند.
نمودار Heikin-Ashi توسط مونهیسا هما (Munehisa Homma) مبدع تکنیکهای سیگنالگیری شمعی-ژاپنی در قرن 18 ام طراحی شده است و ویژگیهای ظاهری یکسانی با نمودار شمعی-ژاپنی استاندارد دارد؛ ولی مقادیر قیمتی استفاده شده برای ساخت هر کندل متفاوت میباشد. به جای استفاده از قیمتهای Open، High، Low و Close، تکنیک Heikin-Ashi از فرمول بهینهسازی شده زیر بر اساس میانگینگیری از دو برهه زمانی استفاده میکند. این کار به نمودار ظاهر صافتری میدهد که باعث شناسائی آسانتر روندها و نقاط چرخش نمودار میشود، ولی همزمان گپهای قیمتی و بعضی از اطلاعات قیمتی را از بین میبرد.
در فرمولهای بالا، عدد 0 اشاره به بازه زمانی فعلی و عدد -1 اشاره به بازه زمانی پیشین دارد. همچنین HA مخفف Heikin-Ashi است.
در توضیح فرمولها میتوان گفت که قیمت Close در Heikin-Ashi از میانگین 4 قیمت بازه زمانی فعلی بدست میآید، قیمت Open از میانگین Open و High در Heikin-Ashi بازه زمانی قبل، High در Heikin-Ashi بیشترین مقدار بین قیمت High حقیقی، Open و Close در Heikin-Ashi، و Low در Heikin-Ashi کمترین مقدار بین قیمت Low حقیقی، Open و Close در Heikin-Ashi میباشند.
نکات کلیدی
- Heikin-Ashi یک تکنیک الگوی شمعی-ژاپنی میباشد که با هدف کاهش مقداری از نویز بازار و ساخت یک نمودار با قابلیت مشخصکردن بهتر مسیر روند نسبت به نمودارهای شمعی-ژاپنی معمولی طراحی شده است.
- نقطه ضعف Heikin-Ashi این است که بعضی از اطلاعات قیمت در پروسه میانگینگیری حذف میشود که بر روی میزان ریسک تأثیرگذار است.
- کندلهای طویل کاهشی با سایههای بالائی کوچک یا بدون آنها نشاندهنده فشار فروش شدید میباشند، در حالی که کندلهای طویل افزایشی با سایههای پائینی کوچک یا بدون آنها نشانه فشار خرید قدرتمند هستند.
نحوه محاسبه Heikin-Ashi:
- در اولین بازه زمانی، به منظور ساخت کندل Heikin-Ashi، قیمت Close را با استفاده از فرمول داده شده بدست میآوریم. برای قیمت Open از قیمت Open و Close حقیقی همان بازه زمانی استفاده میکنیم. قیمتهای High و Low حقیقی و Heikin-Ashi در اولین بازه با هم برابر خواهند بود.
- با داشتن قیمتهای Heikin-Ashi کندل اول و با استفاده از فرمولها میتوان باقی کندلهای Heikin-Ashi را نیز حساب کرد.
- برای قیمت Close در Heikin-Ashi از میانگین 4 قیمت حقیقی آن بازه زمانی استفاده میشود.
- برای قیمت Open در Heikin-Ashi از میانگین قیمتهای Open و Close در Heikin-Ashi بازه زمانی قبل استفاده میشود.
- برای قیمت High در Heikin-Ashi بیشترین مقدار بین قیمت High حقیقی و قیمتهای Open و Close در روش ساخت استراتژی Heikin-Ashi آن بازه زمانی استفاده میشود.
- برای قیمت Low در Heikin-Ashi کمترین مقدار بین قیمت Low حقیقی و قیمتهای Open و Close در Heikin-Ashi آن بازه زمانی استفاده میشود.
- برای مراحل 5 و 6 توجه به این نکته ضروری است که قیمتهای Open و Close در Heikin-Ashi با قیمتهای Open و Close حقیقی یکسان نیستند. این دو قیمت در مراحل 3 و 4 محاسبه شدند.
نحوه بررسی هیکن آشی
تکنیک Heikin-Ashi توسط معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال به منظور شناسائی آسانتر یک روند در بازار استفاده میشود. کندلهای سفید توخالی (یا سبز) بدون سایههای پائینی برای گرفتن سیگنال یک روند صعودی قوی استفاده میشوند، در حالی که کندلهای سیاه توپر (یا قرمز) بدون سایههای بالائی برای گرفتن سیگنال یک روند نزولی قوی استفاده میشوند.
الگوهای شمعی-ژاپنی برگشتی همانند نمودار شمعی-ژاپنی سنتی در تکنیک هیکن آشی Heikin-Ashi نیز استفاده میشود؛ این الگوها بدنه کوچک و سایههای بالا و پائین بلندی دارند. با توجه به نحوه محاسبه کندل فعلی با استفاده از کندل قبلی، در نمودار Heikin-Ashi هیچ گپی وجود ندارد.
با توجه به هموارسازی اطلاعات قیمت در طول دو بازه زمانی توسط تکنیک Heikin-Ashi، شناسائی روندها، الگوهای قیمتی و نقاط برگشت آسانتر میباشد. کندلها در یک نمودار شمعی-ژاپنی سنتی به طور مداوم در حال تغییر مسیر از بالا به پائین و برعکس میباشند که میتواند بررسی آنها را برای تحلیلگر دشوار کند. نمودارهای Heikin-Ashi معمولاً کندلهای همرنگ پشت سر هم بیشتری دارند که باعث شناسائی راحتتر حرکات قیمتی در گذشته توسط معاملهگر میشود.
تکنیک Heikin-Ashi باعث کاهش سیگنالهای معاملاتی اشتباه در روندهای خنثی و بازارهای نوسانی (Choppy Markets) میشود که به معاملهگران کمک میکند تا از سفارشگذاری در این برهههای زمانی جلوگیری کنند. برای مثال، به جای دریافت دو کندل برگشتی اشتباه پیش از شروع یک روند، معاملهگری که از تکنیک Heikin-Ashi استفاده میکند، به احتمال زیاد فقط سیگنال معتبر را دریافت میکند.
محدودیتهای این تکنیک
از آنجائیکه تکنیک Heikin-Ashi از اطلاعات قیمت در دو بازه زمانی استفاده میکند، یک سیستم معاملاتی زمان بیشتری برای تشکیل شدن خواهد داشت. معمولاً این مورد برای معاملهگران میانمدت که به معامله زمان کافی برای مشخص شدن میدهند مشکلی نخواهد داشت. هرچند، برای معاملهگران کوتاهمدت که نیاز به مشخص شدن سریع حرکت قیمت دارند، نمودارهای روش ساخت استراتژی هیکن آشی Heikin-Ashi ممکن است پاسخدهی خوبی نداشته باشد که البته با کاهش تایم فریم معاملاتی میتوان این مشکل را تا حدودی برطرف کرد.
همچنین دادههای میانگین گیری شده اطلاعات مهم قیمتی را پنهان میکند. قیمت آخرین معامله روزانه برای بسیاری از معاملهگران مهم شناخته میشود، در حالی که این قیمت در نمودار Heikin-Ashi دیده نمیشود. معاملهگر تنها قیمت Close میانگینگیری شده توسط Heikin-Ashi را میبیند. به منظور کنترل ریسک، مهم است که معاملهگر از قیمت واقعی مطلع باشد و فقط به مقادیر میانگینگیری شده Heikin-Ashi بسنده نکند.
مورد مهم دیگری در تحلیل تکنیکال که در نمودارهای Heikin-Ashi موجود نیست، گپهای قیمتی هستند. بسیاری از معاملهگران از گپهای قیمتی برای تحلیل Momentum قیمت، تعیین حد سود و حد ضرر یا شناسائی نقاط ورود استفاده میکنند.
مثالهای استفاده از کندلهای شمعی-ژاپنی هیکن آشی Heikin-Ashi
نمودارهای Heikin-Ashi میتوانند در هر بازاری مورد استفاده قرار بگیرند و اکثر پلتفرمهای تکنیکال هماکنون از آنها تحت عنوان یک کارکرد پشتیبانی میکند. پنج سیگنال اصلی برای شناسائی روندها و فرصتهای معامله وجود دارد:
- کندلهای توخالی یا سبز بدون سایههای پائینی نشانه یک روند صعودی قدرتمند هستند: از سودهای انباشته لذت ببرید!
- کندلهای توخالی یا سبز نشانه یک روند صعودی هستند: شاید بهتر باشد به به معاملات خرید (Buy) اضافه کرده و از معاملات فروش (Sell) خارج شوید.
- کندلهای با بدنه کوچک و در محاصره سایههای بالا و پائین نشاندهنده یک تغییر روند هستند: معاملهگران عاشق ریسک ممکن است در این نقطه خرید یا فروش انجام دهند، در حالیکه سایرین برای دریافت تأیید قبل از معامله Long یا Short صبر خواهند کرد.
- کندلهای توپر یا قرمز نشاندهنده یک روند نزولی هستند: شاید بهتر باشد به معاملات فروش (Short) اضافه کرده و از معاملات خرید (Long) خارج شوید.
- کندلهای توپر یا قرمز بدون سایههای بالائی نشاندهنده یک روند نزولی قدرتمند هستند: تا زمان روش ساخت استراتژی تغییر روند در معاملات فروش بمانید.
این سیگنالها احتمال شناسائی راحتتر روندها یا فرصتهای معاملاتی نسبت به شمعی-ژاپنی سنتی ایجاد میکنند. روندها به فراوانی قبل توسط سیگنالهای اشتباه دچار وقفه نمیشوند و در نتیجه راحتتر شناسائی میشوند.
نمونه چارت بالا نشان میدهد که نمودارهای Heikin-Ashi چگونه میتوانند برای تحلیل و تصمیمگیریهای معاملاتی مورد استفاده قرار بگیرند. در سمت چپ، کندلهای توپر مشکی (قرمز) بلندی وجود دارد و در ابتدای ریزش، سایههای پائینی نسبتاً کوچک هستند. با ادامه ریزش قیمت، سایههای پائینی بلندتر میشوند که نشاندهنده ریزش اولیه قیمت و برگشتشان به سمت بالا میباشد. فشار خرید در حال افزایش است. این قضیه با یک حرکت قدرتمند رو به بالا همراهی شده است.
حرکت صعودی قدرتمند است و تا زمانی که چند کندل کوچک با سایهها در هر دو طرف پشت سر هم قرار میگیرند نشانه چشمگیری از تغییر مسیر نمیدهد. این نشانه بلاتکلیفی است. معاملهگران میتوانند به نمودار ماژورتر در تایم فریمهای بالاتر برای تصمیم در رابطه با خرید یا فروش رجوع کنند.
نمودارها همچنین میتوانند برای باز نگهداشتن معامله یک معاملهگر در هنگام شروع معامله استفاده شوند. معمولاً بهتر است تا زمان تغییر رنگ کندلهای هیکن آشی Heikin-Ashi درون معامله ماند. البته، تغییر رنگ همیشه به معنای پایان روند نیست و شاید فقط یک استراحت باشد.
استراتژی های تشکیل پرتفوی مناسب و کم ریسک
استراتژی های تشکیل پرتفوی مناسب رو هر سرمایه گذاری باید بلد باشه و قوانینش رو در نظر داشته باشه. هر سرمایه گذاری در هر زمینه سرمایه گذاری باید موارد متنوعی را داشته باشد تا در فراز و نشیب بازار کم ترین ضرر را متحمل شود. این همان جلمه را بازگو می کند که یک سرمایه گذار موفق هرگز همه تخم مرغ هایش را در یک سبد نمی گزارد. بنابراین ما باید استراتژی های تشکیل پرتفوی مناسب رو در بورس و … در نظر داشته باشیم. در ادامه این مقاله بنا داریم تا بهترین استراتژی های تشکیل پرتفوی مناسب و تشکیل آن در بازار سهام رو بررسی کنیم، پس در ادامه این مقاله جذاب و مختصر همراه با کد بورسی باشید.
استراتژی های تشکیل پرتفوی مناسب
به همان صورتی که خودتان هم می دانید، در هر بازار و کشوری استراتژی های مختلفی به منظور تشکیل پرتفوی در دسترس می باشد. حتی در یک بازار معین هم استراتژی سرمایه گذاری در طول زمان مشابه نخواهد بود و با گذشت زمان این استراتژی به مراتب عوض خواهد شد، ولی مسئله ای که تمامی سرمایه گذاران مشهور در جهان روی آن اتفاق نظر دارند، کم کردن ریسک سرمایه گذاری با متنوع سازی سرمایه گذاری یا تشکیل پرتفوی می باشد. در این مطلب کاربردی بنا داریم تا روش های مرسوم متنوع سازی پرتفوی را برای شما عزیزان به صورت کامل شرح دهیم پس با کد بورسی همراه باشید.
موفقیت در بازار سهام شرکت ها مثل هر بازار دیگری احتیاج به انتخاب یک رویکرد خوب و حفظ نظم فکری خواهد داشت. بدون این موراد، سرمایه گذاری فقط خرید و فروش های بدون برنامه ای محسوب خواهد شد که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال وابسته می کند تا به مهارت هایی مثل پشت کار در تحقیق، قدرت تحلیل، توانایی تصمیم گیری، صبر و بردباری به منظور دستیابی به اهداف و مواردی از این دست.
در بین رویکرد های مختلف به منظور سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل سبد متنوع تحت عنوان یک راه غیر فعال ولی به نسبت مطمئن معرفی شده است. استفاده از این روش، میزان ریسک را به صورت قابل ملاحظ ای کم خواهد کرد و بازده سرمایه گذاری را در سطحی نزدیک به بازده کل بازار حفظ خواهد کرد، ولی یک سبد متنوع قادر است به چارچوبی به منظور امتحان توانایی های یک شخص جهت مدیریت دارایی بدل گردد که در این شرایط به نمونه ای کامل از مدیریت فعال تبدیل می شود. این مقاله در ابتدای امر در خصوص با اصل تنوع بخشی و سازوکار تهیه و مدیریت سبد متنوع توضیح خواهد داد و در ادامه نیز به سراغ شیوه هایی خواهد رفت که یک سهامدار قادر است با استفاده از آنها توانایی های تحلیلی و مدیریتی خود را در چارچوب یک سبد متنوع افزایش دهد و در کنار موضوع کم کردن سطح ریسک، توان خود را روی کسب بازده بیشتر از بازار متمرکز نماید.
تنوع بخشی، میانبری در راستای کم کردن ریسک
جالب است بدانید که تنوع بخشی یکی از راه های مرسوم به منظور کم کردن ریسک غیرسیستماتیک محسوب می شود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رخداد هایی ناشی خواهد شد که به طبیعت یک شرکت یا گروهی ویژه از شرکت ها ارتباط دارد. اغلب این گونه رویداد ها بر روی تمام شرکت ها یا تمام بازار تاثیر گذار نخواهد بود. برای نمونه، یک تصمیم دولت امکان دارد هزینه های یک صنعت ویژه را زیاد کند و در نهایست قیمت سهام شرکت های آن صنعت کم شود یا مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار امکان دارد موجب تضعیف موقعیت آن در مقابل رقبا گردد، سودآوری را نسبت به بقیه رقبا کم کند و همین امر به کاهش قیمت سهم آن شرکت منتهی گردد، ولی هر یک از این رویداد ها به صورت مستقیم بر بازده سهام شرکت های مرتبط اثر خواهد گذاشت و نه تمامیت بازار. تنوع بخشی به وسیله ساختن یک سبد شامل سهام شرکت های گوناگون قادر است ریسک غیر سیستماتیک را تا حدود زیادی کم کند.
در ادامه باید عنوان کرد که در برابر ریسک غیر سیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار گرفته است. در واقع ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعه ای از رویداد های کلی بر بازده طیف وسیعی از شرکت ها و صنایع اطلاق می گردد که به آسانی قابل پیش بینی یا کنترل نخواهند بود. برای نمونه، سیاست های مالی و پولی دولت ها، کلیت عملکرد اقتصاد، اختلافات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار یا به اصطلاح «جو بازار» مثال هایی از این رویداد ها به حساب می آیند که هر کدام از موارد نام برده شده قادر خواهند بود بازده تمام بازار را به شکل مثبت یا منفی در آورند. ریسک سیستماتیک با تنوع بخشی قابلیت کم شدن را ندارد. این ریسک به زمانی ارتباط دارد که سرمایه گذار با هدف کسب سود وارد یک بازار می گردد و آن را قبول می کند، از همین روی به ریسک سیستماتیک در اصطلاح «ریسک بازار» نیز اطلاق می شود.
روش هایی به منظور تنوع بخشی در سبد سهام
می توان گفت که در تئوری، هر چه تعداد سهم های یک سبد بالا تر و وابستگی بازده سهم ها به هم پایین تر یا حتی منفی باشد، ریسک غیر سیستماتیک هم به صورت چشم گیری کم خواهد شد، ولی تنوع بخشیدن در عمل با چالش هایی مانند «هزینه» همراه خواهد بود که باید این مورد را نیز در نظر داشت. حتی چنانچه یک سرمایه گذار قادر باشد سهام کل شرکت های بورسی را بخرد در عمل هزینه های معاملاتی یا همان کارمزد ها آن قدر زیاد خواهد شد که مزیت های ناشی از تنوع بخشی را به صورت کامل نابود خواهد کرد. همچنین اداره یک سبد بزرگ از سهام احتیاج به گذاشتن زمان و امکانات قابل توجه ای خواهد داشت و نکته آخر این که موضوعاتی مثل تعیین وابستگی بازده سهم ها به یک دیگر حتی در تئوری هنوز یک چالش و به صورت کلی مانع محسوب می شود.
با وجود تمام این مواردی که عنوان شد و طبق نتایج تجربی، کاربرد تنوع بخشی در راستای کم کردن ریسک غیر سیستماتیک امکان پذیر و قابل دسترس خواهد بود. در منابع مالی، اغلب این طور بیان می شود که تعداد معدودی سهم؛ به عنوان مثال بیشتر از ۱۰ سهم، می تواند ریسک غیر سیستماتیک را به مقدار چشم گیری کم کند. جهت تشکیل یک سبد متنوع، رویکرد های گوناگونی در دسترس است، از جمله سبد مبتنی بر ارزش بازار و سبد هم وزن که می توانید با توجه به آگاهی خود هر یک از این رویکرد ها را انتخاب و تشکیل سبد دهید.
شاید برای شما مفید باشد :
استراتژی های تشکیل پرتفوی مناسب – راه های تنوع بخشی به سبد سهام
باید این طور ادامه داد که در این سبد، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در قیاس با سایر سهم های سبد مشخص خواهد شد. به عنوان مثال چنانچه ۱۰ سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم نخست نسبت به سهم دومی ۱۵ درصد بیشتر باشد، وزن سهم نخست در سبد هم می بایست ۱۵ درصد بیشتر از وزن سهم دومی در نظر گرفته شده باشد. ارزش روش ساخت استراتژی بازار شرکت برابر تمام سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم می باشد. در نظر داشته باشید که وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد تعیین خواهد شد.
به عنوان مثال این طور فرض کنید که ۱ میلیون تومان به منظور خرید ۱۰ سهم به منظور تشکیل یک سبد در نظر دارید، در این شرایط چنانچه ۱۰۰۰ سهم یک شرکت به قیمت ۲۰۰ تومان را خرید کنید، ارزش خرید آن سهم ۲۰۰ هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل ۲۰ درصد خواهد شد. به منظور این که این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد می بایست نسبت وزن سهم ها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکت های مربوط به هر سهم موجود در سبد تناسب کامل را دارا باشد.
سبد هم وزن
ساختار این سبد بسیار ساده می باشد. بخاطر این که وزن همه سهم ها در سبد بدون توجه به این که ارزش بازار شرکت های مربوطه چقدر است با یک دیگر برابر خواهند بود. به عنوان مثال در همان سبد ۱ میلیون تومانی می بایست۱۰۰ هزار تومان به منظور خرید هر یک از ۱۰ سهم در نظر گرفته شود. خود سهم ها قادر خواهند بود از بین بزرگ ترین شرکت ها طبق ارزش بازار انتخاب گردند .
امیدوارم که از این مقاله کاربردی و جالب نهایت استفاده رو برده باشید. هر سوال و یا موردی بود می تونید با ما در میون بگزارید.
دیدگاه شما