بررسی رابطۀ بین حجم معامله، بازده سهام و نوسان بازده در زمان مقیاسهای مختلف در بورس اوراق بهادار تهران
2 گروه مدیریت دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.
چکیده
با وجود انجام مطالعات گسترده در مورد چگونگی ارتباط حجم معامله - بازده سهام و حجم معامله - نوسان بازده در بازارهای مالی، هنوز در مورد ساختار نظری یا تجربی این ارتباط اجماع حاصل نشده است. این پژوهش با هدف کشف اطلاعات نهفته در سری زمانی متغیرهای حجم معامله، بازده سهام و نوسان بازده در دورۀ زمانی 96 ماهه (ابتدای فروردین 1386 تا اسفند 1393) صورت گرفته است. بدینمنظور سریهای زمانی این متغیرها با استفاده از تبدیل موجک گسسته با حداکثر همپوشانی، تجزیه و ضرایب موجک آنها محاسبه شده است؛ سپس رابطۀ میان سریها با استفاده از آزمون علّیت گرنجری بررسی شده است. نتایج بهدستآمده از این پژوهش در دورۀ زمانی مورد بررسی، نشاندهندۀ تفاوت روابط بین متغیرها در مقیاسهای زمانی متفاوت است، چنانکه در برخی از مقیاسها، آزمون علّیت گرنجر، وجود رابطۀ علّی میان سریهای زمانی را تأیید میکند و در برخی از مقیاسهای زمانی این رابطه وجود ندارد.
کلیدواژهها
20.1001.1.23831170.1395.4.4.8.1
موضوعات
- 1مدیریت دارایی
- مدیریت ریسک دارایی های مالی
عنوان مقاله [English]
Surveying the Relation among Volume, Stock Return and Return Volatility in the Tehran Stock Exchange: A Wavelet Analysis
نویسندگان [English]
- Ebrahim Abbasi 1
- Leyla Dehghan nayeri 2
- Nazila Poordadash Mehrabani 1
1 Management Dept., Faculty of Social Sciences and Economics, University of Al-Zahra, Tehran, Iran.
2 Management Dept., Faculty of Social Sciences and Economics, University of Al-Zahra, Tehran, Iran.
چکیده [English]
Although many studies have tried to construct a theoretical or empirical structure of relation among trading volume, stock return and return volatility in financial markets, there still is not a general consensus about it. This study discovers latent information in variables time series for 96 months (April 2007- March 2015). To do so, related time series decomposed by using the maximum overlap discrete wavelet transform and wavelet coefficients has calculated. Then the relation between the series is examined by Granger causality test. The main feature of this research is to investigate the relation between variables at different time intervals. The results show that during the 2007 to 2015, the relation between variables in different time intervals varies. As in some periods, the Granger causality test confirms the causal relation between time series, while in some other time periods it does not support the existence of such relation.
کلیدواژهها [English]
- Trading volume
- Stock return
- Return volatility
- Wavelet
- Granger causality
اصل مقاله
مقدمه
ارتباط حجم معامله - بازده سهام و حجم معامله - نوسان بازده در بازارهای مالی، طی دو محاسبه حجم تعادلی دهۀ اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. اگرچه برخی از مطالعات تلاش کردهاند ساختاری نظری یا تجربی از این ارتباط ارائه دهند، هنوز اجماع کلی در این مورد حاصل نشده است. مطالعۀ رابطۀ حجم معاملات با بازده سهام و نوسان بازده در بازارهای مالی در درجۀ اول، سبب بهبود درک افراد از رابطۀ حجم و بازده و در درجۀ دوم، باعث شناخت بهتر عملکرد بازار میشود. سنجش دقیق این روابط به سرمایهگذاران کمک میکند حرکات بازار سهام را در آینده پیشبینی کنند و میزان ریسک و نقدینگی را در رابطه با توسعه و اتّخاذ استراتژیهای معاملاتیشان مشخص کنند. نوسانهای قیمت سهام و یا نوسانهای بازده، ریسک سهام را نشان میدهد؛ زیرا میزان تغییرات بازده، معرّف میزان عدم اطمینان از کسب بازده است. شرکتها با استفاده از این روابط در راستای تحقق استراتژیها و اهداف شرکتشان میتوانند تصمیماتی مناسب بگیرند.
اغلب پژوهشهای صورتگرفته در این مورد، رابطۀ حجم و بازده سهام و نوسان آن را در بلندمدت بررسی کردهاند و عواملی از محاسبه حجم تعادلی قبیل درجۀ ریسکگریزی، ریسکپذیری و فواصل زمانی متفاوت (کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت) را در نظر نگرفتهاند (ممکن است افراد در دورههای زمانی مختلف، رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهند)؛ به عبارت دیگر، نقطۀ تمایز این پژوهش با سایر پژوهشها، توجه به موضوع عملکرد متفاوت سرمایهگذاران در دورههای زمانی متفاوت (زمان مقیاسهای مختلف) است. گفتنی است هدف از این مقاله بررسی ارتباط حجم و بازده سهام و نوسان آن در بورس اوراق بهادار است. در همین راستا درادامه ابعاد نظری آن را بررسی خواهیم کرد.
مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش
در رابطۀ بین حجم معاملات در بازار سرمایه و بازده سهام و نوسانهای بازده، برخی نظریهها اطلاعات را نیروی محرکی محاسبه حجم تعادلی میدانند که سبب تغییرات بازده و حجم معاملات میشوند. در مقابل، دستۀ دیگری از نظریهها ارتباط حجم و بازده را به اختلافات در باورها و عقاید سرمایهگذاران بازار مرتبط میدانند. این نظریهها عبارتند از:
فرضیۀ ورود متوالی اطلاعات [1] : این فرضیه را کوپلند [2] (1976) ارائه کرد و جنینگ، استارکس و فلینگهام [3] (1981) آن را توسعه دادند. در این فرضیه مبادلهگران به دو دستۀ خوشبین و بدبین تقسیم و مبادلات کوتاهمدت، پرهزینهتر از مبادلات بلندمدت فرض شدهاند؛ بنابراین، سرمایهگذارانی که خرید و فروش کوتاهمدت میکنند، نسبت به تغییر قیمت کمتر حساس هستند. آنها نشان دادند بهطورکلی زمانی که معاملهگران بدبین هستند، حجم معاملات کمتر از زمانی است که مبادلهگران خوشبین هستند.
در این فرضیه، اطلاعات با سرعتهای متفاوت، به انواع متفاوتی از معاملهگران میرسد؛ اما عامل دیگری که در این فرضیه نقش دارد، عدم تقارن اطلاعاتی است. دسترسی عدهای از معاملهگران به اطلاعات محرمانه (خصوصی) و عملکرد آنها براساس این اطلاعات، درحالیکه سایر معاملهگران به چنین اطلاعات مهمی دسترسی ندارند، موجب بروز عدم تعادل در بازار میشود. این موضوع با عنوان عدم تقارن اطلاعاتی مطرح میشود [8].
فرضیۀ ترکیب توزیعها [4] : این فرضیه در ارتباط بین حجم معاملات و بازده سهام، نرخ جریان ورود اطلاعات را به بازار مطرح میکند. در این فرضیه، قیمتها و حجم معاملات به جریان ورود اطلاعات در طول زمان معاملات، واکنش نشان میدهد [6]. فرضیۀ ترکیب توزیعها بهطور کلی به دو دلیل از فرضیۀ ورود متوالی اطلاعات متداولتر هستند:
1- این فرضیه با انتشار اطلاعات، بهصورت همزمان و تدریجی سازگار است؛ درحالیکه فرضیۀ کوپلند بر ارتباط منفی بین حجم معاملات و قدرمطلق تغییر قیمت، زمانی که در آن اطلاعات بهصورت همزمان منتشر شود، دلالت دارد.
2- فرضیۀ ترکیب توزیعها با توزیع تجربی تغییرات قیمت و تفاوت در همبستگی بین حجم معاملات و قدرمطلق تغییر قیمت در فراوانیهای متفاوت سازگار است.
فرضیۀ اختلاف عقاید [5] : در فرضیۀ اختلاف عقاید، فرض میشود معاملهگران مختلف (مطّلع و نامطّلع) عقاید متفاوتی در مورد اهمیت اطلاعات دارند. درواقع، پراکندگی بیشتر در عقاید، تغییرپذیری بیشتری را در قیمت و حجم معامله نسبت به مقدار تعادلی آنها ایجاد میکند [12]. فرضیۀ اختلاف عقاید برای مقایسۀ چگونگی واکنش معاملهگران مطّلع و نامطّلع به اطلاعات مناسب است. معاملهگران مطّلع نسبتاً عقاید همگن و هماهنگی دارند که بر درک و شناخت آنها از بازار مبتنی است. ازاینرو، معاملهگران مطّلع، خرید و فروش خود را در چارچوب قیمتی نسبتاً کوچک در حدود ارزش منصفانۀ دارایی انجام میدهند. همچنین معاملهگران نامطّلع نمیتوانند تشخیص دهند معاملۀ سایرین برای تقاضای نقدینگی (عملیات پوششی) کوتاهمدت یا بهدلیل مبانی اساسی عرضه و تقاضا است. ازاینرو، آنان تمایل دارند به همۀ تغییرات در حجم و قیمت واکنش نشان دهند؛ چراکه به نظر آنها این تغییرات منعکسکنندۀ اطلاعات جدید است؛ درنتیجه تمایل دارند تغییرات قیمت را اغراقآمیز فرض کنند که خود به نوسانهای بیشتر در قیمت منجر میشود.
الگوی قیمتگذاری داراییها براساس انتظارات عقلایی [6] : این الگو نشان میدهد اختلاف نظرها از اطلاعات محرمانه نشأتگرفته است. وانگ [7] (1994) الگوی تعادلی معاملات سهام را توسعه داد که براساس آن سرمایهگذاران در زمان تقارن اطلاعات، مبادلات عاقلانهای انجام میدهند. در الگوی او چون سرمایهگذاران ریسکگریزند، معامله همیشه با تغییرات قیمت توأم است؛ برای مثال، وقتی گروهی از سرمایهگذاران برای ایجاد تعادل در سبد سهام خود به فروش سهام اقدام میکنند، باید برای وادارکردن سایرین به خرید، قیمت سهام را پایین بیاورند؛ به عبارت دیگر، در صورت افزایش عدم تقارن اطلاعات، معاملهگران نامطّلع که به خرید سهام از افراد مطّلع اقدام میکنند، خواستار تخفیف بیشتری در قیمت سهام میشوند؛ بنابراین، اینگونه نتیجه گرفته میشود که سرمایهگذاران نامطّلع برای حفظ خود از اطلاعات نهانی، بدینصورت ریسک خود را پوشش میدهند و درنتیجه، حجم معاملات همیشه با قدر مطلق تغییرات قیمت، رابطۀ مثبت دارد و این همبستگی با افزایش عدم تقارن اطلاعات افزایش مییابد [18].
برخی از پژوهشهای مشابه در این رابطه را که در داخل و خارج از کشور انجام شده است، در جدول (1) میتوان مشاهده کرد.
معرفی تخصصی اندیکاتور (OBV)
یادگیری و تسلط کامل روی اندیکاتورها بخشی مهم از آموزش فارکس در تحلیل تکنیکال است.حجم تعادلی (On Balance Volume (OBV اندیکاتوری است که فشار خرید و فروش را از طریق اضافه کردن حجم در دورههای زمانی صعودی و کاهش حجم در دورههای نزولی، اندازهگیری میکند. این اندیکاتور توسط جو گرَنویل[۱] طراحی شده و نخستین بار در کتاب او تحت عنوان کلید جدید گرنویل برای سودآوری در بازار سرمایه که در سال ۱۹۶۳ منتشر شد، معرفی گردید. این اندیکاتور یکی از اولین ابزارهایی بود که قابلیت اندازهگیری جریان حجمی منفی و مثبت را داشت. تحلیلگران تکنیکال میتوانند برای پیشبینی حرکات قیمت، به دنبال وقوع واگراییها بین نمودار قیمت و OBV باشند و یا از OBV به منظور تائیدی برای روند قیمت استفاده کنند.
نحوه محاسبه
خط اندیکاتور حجم تعادلی بطور ساده مجموع حجم منفی و مثبت را در طول زمان نشان میدهد. هرگاه قیمت بسته شدن کندل فعلی بالاتر از قیمت بستهشدن کندل قبلی باشد، حجم آن دوره مثبت است و هنگامی که قیمت بسته شدن کندل فعلی از قیمت بسته شدن کندل قبلی پایینتر باشد، حجم آن دوره منفی است.
جدول بالا دادههای مربوط به سهام Wal-Mart (WMT) را نشان میدهد. ارقام حجمهایی که در جدول مشاهده میشود گرد شده و به ۱۰۰۰ تقسیم شدهاند. به عبارتی دیگر، ۸٫۲۰۰ در واقع برابر است با ۸٫۲۰۰٫۰۰۰ یا ۸٫۲ میلیون سهم. در وهله اول باید مشخص شود که ارزش این سهام در قیمت بالاتری بسته شده (۱+) یا پایینتر (۱-). سپس از این عدد به عنوان مضربی برای محاسبه حجم منفی یا مثبت استفاده میشود. ستون آخر (OBV) مجموع حجم منفی و مثبت را نشان میدهد. از آنجائیکه محاسبه مقادیر OBV باید از یک مقدار اولیه شروع شوند، این مقدار آغازین (۸۲۰۰) برابر است با حجم منفی یا مثبت دوره اول. تصویر زیر نمودار سهام Wal-Mart را به همراه حجم و OBV نشان میدهد.
معنی و مفهوم
گرنویل عقیده داشت که حجم بر قیمت مقدم است. هرگاه حجم دورههای زمانی صعودی نسبت به حجم دورههای زمانی نزولی بیشتر باشد، OBV صعود میکند. در مقابل، هرگاه حجم دورههای زمانی نزولی نسبت به حجم دورههای صعودی بیشتر باشد، OBV سقوط میکند. OBV صعودی نشان از فشار حجمی مثبت دارد که میتواند به صعود نمودار قیمت منتهی شود. همچنین، OBV نزولی نشان از فشار حجمی منفی دارد که میتواند حاکی از نزول نمودار قیمت در آینده باشد. گرنویل در تحقیقات خود اشاره کرده است که OBV اغلب اوقات جلوتر از قیمت حرکت میکند. بنابراین درصورتی که نمودار قیمت نزولی یا بیحرکت باشد، از صعود OBV میتوان انتظار صعود قیمت را داشت. همچنین، اگر نمودار قیمت صعودی یا بیحرکت باشد، از نزول OBV میتوان توقع داشت که قیمت در آینده نزول میکند.
مقدار مطلق OBV اهمیتی ندارد. در عوض تحلیلگران بهتر است بر درک ویژگیهای خط OBV تمرکز کنند. اولا، برای OBV روندی را مشخص کنید. در مرحله دوم، تعیین کنید که آیا روند کنونی OBV با روند نمودار قیمت مورد بررسی تطابق دارد یا خیر. سپس سطوح حمایتی و مقاومتی را مشخص کنید. به محض شکسته شدن این سطوح، روند OBV تغییر خواهد کرد و میتوان از شکست این نواحی برای دریافت سیگنال استفاده کرد. بعلاوه، توجه داشته باشید که محاسبات اندیکاتور OBV براساس قیمت بسته شدن کندلها انجام میشود. به همین خاطر، به هنگام تعیین واگراییها یا شکست سطوح حمایتی و مقاومتی، بایستی قیمت بسته شدن کندلها مد نظر قرار گیرد. در آخر اینکه، گاهی اوقات ممکن است افزایش یا کاهش شدید حجم منجر به ایجاد حرکات تندی در خط OBV شود.
واگراییها
به منظور پیشبینی تغییر روند میتوان از سیگنال واگراییهای نزولی و صعودی استفاده کرد. این سیگنالها در واقع براساس این نظریه هستند که حجم بر قیمت مقدم است. واگرایی صعودی زمانی شکل میگیرد که OBV به سمت بالا حرکت میکند یا یک Higher Low تشکیل میدهد در حالیکه نمودار قیمت به سمت پایین حرکت میکند یا یک Lower Low ایجاد میکند. واگرایی نزولی هنگامی شکل میگیرد که OBV به سمت پایین حرکت میکند یا یک Lower Low تشکیل میدهد در حالیکه نمودار قیمت به سمت بالا حرکت میکند یا یک Higher High ایجاد میکند. وقوع واگرایی بین OBV و نمودار قیمت، تحلیلگران تکنیکال را از تغییر جهت احتمالی قیمت در آینده باخبر میسازد.
تصویر زیر نمودار مربوط به سهام Starbucks (SBUX) را نشان میدهد که یک واگرایی صعودی در ماه جولای در آن شکل گرفته است. در نمودار قیمت، ارزش این سهام به پایینتر از کف قیمتی ماه ژوئن نزول کرده و در اوایل ماه جولای یک Lower Low تشکیل داده است. از طرفی دیگر، خط OBV بالاتر از کف ماه ژوئن باقی مانده و به این ترتیب یک واگرایی صعودی رخ داده است. پیش از شکست سطح مقاومتی در نمودار قیمت، OBV سطح مقاومتی مربوط به خود را شکسته است. این مورد یکی از نمونههایی است که نظریه مقدم بودن حجم بر قیمت را نشان میدهد. یک هفته بعد نمودار قیمت، سطح مقاومتی را شکسته و تا بالای قیمت ۲۰ و سودی بیشتر از ۳۰ درصد پیش رفته است. تصویر بعد نمودار مربوط به Texas Instruments (TXN) را نشان میدهد که در آن خط OBV حرکتی صعودی داشته است در حالیکه نمودار قیمت حرکتی خنثی را تجربه میکرده. حرکت رو به بالای OBV در حین حرکت خنثی نمودار قیمت نشان از انباشت حجم دارد که در این مورد صعودی است.
تصویر زیر نمودار مربوط به Medtronic MDT را نشان میدهد که در آن یک واگرایی نزولی شکل گرفته و سپس قیمت به سمت پایین حرکت کرده است. خطچینهای افقی دوره وقوع واگرایی را مشخص میکنند. نمودار قیمت به سمت بالا حرکت کرده (از ۴۳ به ۴۵) در حالیکه خط OBV به سمت پایین نزول کرده است. همچنین، توجه داشته باشید که در حین وقوع این واگرایی، OBV سطح حمایتی مربوط به خود را نیز شکسته است. روند صعودی خط OBV با عبور به زیر کف ایجاد شده در ماه فوریه، تغییر جهت داده است. از طرفی دیگر، در همین زمان نمودار قیمت همچنان به سمت بالا حرکت میکرده است. در نهایت حجم غالب شده و نمودار قیمت تا حوالی قیمت ۳۱ و ۳۲ نزول کرده است. تصویر دوم نمودار مربوط به Valero Energy (VLO) را نشان میدهد که در ماه آوریل OBV یک واگرایی نزولی را ایجاد کرده و سپس با شکست سطح حمایتی در ماه مِی تائید شده است.
تائید روند
میتوان از این اندیکاتور به منظور تائید روند و شکست نواحی حمایتی و مقاومتی استفاده کرد. تصویر زیر نمودار مربوط به( Best Buy (BBY را نشان میدهد که در آن سه سیگنال تائیدی و همچنین تائید روند نمودار قیمت مشاهده میشود. خط OBV و نمودار قیمت در فاصله زمانی دسامبر-ژانویه به سمت پایین حرکت کردهاند، سپس از ماه مارس تا آوریل به سمت بالا حرکت کردهاند و در بازه ماه مِی تا آگست مجددا نزول کردهاند و نهایتا از ماه سپتامبر تا اکتبر دوباره به سمت بالا صعود کردهاند. روند حرکتی در OBV مطابق روند حرکت نمودار قیمت است.
همچنین این اندیکاتور تغییر روند در نمودار BBY را تائید کرده است. دقت کنید که چگونه نمودار قیمت در اواخر ماه فوریه سطح مقاومتی را شکسته و در ماه مارس OBV با شکست سطح مقاومتی مربوط به خود، این حرکت را تائید کرده است. در اواخر ماه آوریل، نمودار قیمت سطح حمایتی را شکسته و در ماه مِی OBV با شکست سطح حمایتی مربوط به خود، این حرکت را تائید کرده است. در اوایل ماه سپتامبر، نمودار قیمت سطح مقاومتی را شکسته و یک هفته بعد OBV با شکست خط روند مربوط به خود، این محاسبه حجم تعادلی حرکت را تائید کرده است. صدور این سیگنالهای همزمان نشان میدهند که حجمهای منفی و مثبت در هماهنگی با حرکت قیمت هستند.
گاهی اوقات OBV قدم به قدم به همراه نمودار قیمت حرکت میکند. در این صورت، این اندیکاتور شدت روند نمودار قیمت را، در هر دو حالت نزولی و صعودی، تائید میکند. تصویر زیر مربوط به Autozone (AZO) است که در آن خطوط مشکی و صورتی به ترتیب نمودار قیمت و خط OBV را نشان میدهند. هر دو این خطوط در بازه زمانی نوامبر ۲۰۰۹ تا اکتبر ۲۰۱۰ حرکتی صعودی داشتهاند. در طول این حرکت صعودی، حجم مثبت قوت خود را از دست نداده است.
نتیجهگیری
حجم تعادلی (محاسبه حجم تعادلی OBV) اندیکاتور سادهای است که با استفاده از دادههای حجم و قیمت، فشار خرید و فروش را اندازهگیری میکند. هرگاه حجم مثبت از حجم منفی بیشتر شود، فشار خرید افزایش مییابد و خط اندیکاتور به سمت بالا حرکت میکند. هنگامی که حجم منفی از حجم مثبت بیشتر شود، فشار فروش افزایش مییابد و خط OBv به سمت پایین نزول میکند. تحلیلگران تکنیکال میتوانند با استفاده از این اندیکاتور روند فعلی نمودار قیمت را تائید کنند یا اینکه به دنبال واگراییهای باشند و تغییر جهت احتمالی حرکت قیمت را پیشبینی کنند. همانند سایر اندیکاتورها، بسیار مهم است که از OBV در کنار دیگر جنبههای تحلیل تکنیکال استفاده شود. این اندیکاتور به تنهایی کافی نیست. میتوان این اندیکاتور را با تحلیل الگوهای قیمتی پایه یا دریافت سیگنال تائید از اسیلاتورهای مومنتوم ترکیب کرد.
حجم مبنا در بورس چیست و چه کاربردی دارد؟
حجم مبنا چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟ در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش، حجم مبنا در بورس و نحوه محاسبه محاسبه حجم تعادلی و قوانین جدید حجم مبنا را معرفی می کنیم.
بورس، روزانه محل دادوستد مقدار زیادی پول و سرمایه است و بعید نیست همیشه تعدادی افراد سودجو بخواهند در روند قیمتها به نفع خود تاثیرگذار باشند. در این راستا همیشه نیاز بوده تا با وضع قوانینی جلوی این سوءاستفادهها گرفته شود و دادوستدها به شکل واقعی و قابل اطمینان ادامه یابند. وضع قانون حجم مبنا در تعداد سهام یکی از همین قوانین بازدارنده است. این قانون در تعیین قیمت پایانی نمادهای بورسی دخالت دارد و این حجم مبناست که مشخص میکند آیا شرکتی مجوز اعمال تمام تغییرات مجاز در قیمت را برای تعیین قیمت روز بعد دارد و یا خیر.
حجم مبنا چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟ در این مطلب از سایت کارگذاری سرمایه و دانش، حجم مبنا در بورس و نحوه محاسبه و قوانین جدید آن را معرفی میکنیم.
حجم مبنا چیست؟
در یک تعریف ساده میتوان حجم مبنا را اینگونه تعریف کرد، حداقل تعداد سهامی که در یک روز باید توسط یک نماد مورد خرید و فروش قرار بگیرد تا آن شرکت بتواند نوسان قیمتی مجاز را در تعیین قیمت سهام، برای فردای آن روز اعمال کند. وجود حجم مبنا در بورس موجب میشود تا سرمایهگذارن بدانند نوسانات قیمت سهام با توجه به یک حجم معاملاتی مناسب بوده است و نه بر اساس چند خرید و فروش جزئی. در نتیجه وجود این قانون از بروز قیمتهای غیر واقعی جلوگیری میکند.
نگاهی به تاریخچه شکلگیری حجم مبنا
حجم مبنا برای اولین بار و به منظور جلوگیری از افزایش و یا کاهش بیش از حد قیمت سهام در سال 1382 و در زمان تصدی دکتر حسین عبده تبریزی، تعیین و پایهگذاری شد. این رقم برای اولین بار به میزان 15% از کل سهام یک شرکت و در طول یک سال تعیین شد. با در نظر گرفتن تعداد 250 روز به عنوان روزهای کاری یک سال این میزان برابر است با 0.0006 تعداد کل سهام برای هر روز میشد. یعنی حداقل سهامهایی که باید در یک روز مورد دادوستد قرار میگرفت تا مجوز اعمال نوسان قانونی قیمت توسط شرکت دریافت شود میزان شش ده هزارم کل تعداد سهام شرکت میبود.
این رقم طی سالهای متمادی مورد تغییرات زیادی قرار گرفت؛ اما از سال 1393 تا به امروز رقمی ثابت و برابر با 10% کل سرمایه برای یک سال و 0.0004 کل سرمایه برای یک روز است. همچنین حداکثر حجم مبنا برای شرکتهایی با سرمایه 20 هزار میلارد و بالاتر، به میزان 120 میلیارد ریال و برای شرکتهایی با سرمایهی کمتر از 20 هزار میلیارد ریال، حداکثر حجم مبنا 100 میلیارد ریال در نظر گرفته شده است که در ادامه در این باره بیشتر توضیح داده خواهد شد.
مزایای حجم مبنا چیست؟
مهمترین حسن و مزیت حجم مبنا در بورس، جلوگیری از کاهش و افزایش یکباره و پرشیب در روند قیمتهاست. به این صورت که اگر به عنوان مثال تقاضای یک سهام کاهش یابد و عرضه به همان صورت قبل باقی مانده باشد، فزونی عرضه بر تقاضا رخ خواهد داد این فزونی معمولا به قدری خواهد بود که آن نماد اصطلاحا قفل میشود و یا به اصطلاح فعالان بازار صف فروش تشکیل میشود.
در صورت نبود حجم مبنا، سهام به شدت روند نزولی خواهد گرفت. اما وجود آن موجب میشود با کاهش تعداد سهامی که مورد خرید و فروش قرار گرفته است، نوسان قیمتی نیز کاهش یابد و از کاهش یکباره قیمت سهام جلوگیری شود. در روند صعودی نیز همین طور خواهد بود.
نحوه محاسبه حجم مبنا
همانطور که گفته شد برای محاسبه این عدد کافیست عدد 0.0004 را در تعداد سهامهای یک شرکت ضرب کنید. برای مثال اگر شرکتی 20 میلیون سهام داشته باشد، حجم مبنای این شرکت برای هر روز برابر است با 8 هزار سهم. اما در این خصوص استثنائاتی نیز وجود دارد که طی قوانین جدید مصوب و اعلام شده است که به آن نیز در ادامه خواهیم پرداخت.
حجم مبنا و تعیین قیمت پایانی
برای این منظور پیش از هرچیز لازم است تا با مفهوم قیمت پایانی آشنا شویم. قیمت پایانی به معنی قیمت آخرین معاملات نیست و دو عامل میانگین وزنی تمام معاملات هر روز و نیز حجم مبنا در آن تاثیرگذار هستند. در واقع قیمت پایانی همان قیمتی است که شروع خرید و فروش در روز بعد با توجه به آن قیمت انجام خواهد شد و مبنای روز معاملاتی جدید قرار خواهد گرفت. قیمت پایانی توسط فرمول میانگین وزنی محاسبه میشود و برای تاثیرگذاری حجم مبنا در این قیمت و محاسبه قیمت آغازین از فرمول زیر استفاده میشود.
قیمت پایانی روز قبل+(میانگین وزنی قیمتها-قیمت پایانی روز قبل)*(حجم مبنا/حجم معاملات) = قیمت آغازین
به عنوان مثال فرض کنید حجم مبنا برای شرکتی 4 میلیون سهم بوده است و حجم معاملات آن برابر با 2 میلیون سهم یعنی نیمی از 4 میلیون حجم تعیین شده، است. در این مثال قیمت روز پایانی توسط میانگین وزنی برای امروز 1400 و برای روز قبل 1300 ریال بوده است. در این صورت قیمت آغازین برابر خواهد بود با
بنابراین عدد 1400 با توجه به کمتر بودن معاملات نسبت به حجم مبنای مشخص شده تعدیل شد و به رقم 1350 ریال رسید. بنابراین سقف مجاز نوسان قیمت در روز بعد از مثبت 5 درصد تا منفی 5 درصد خواهد بود. یعنی میزان معاملات تقسیم بر حجم مبنا.
حال اگر حجم معاملات در شرکتی بیش از حجم مبنا باشد، قیمت پایانی و نیز آغازین روز بعد همان میانگین وزنی تمام معاملات طی یک روز خواهد بود. شما میتوانید برای محاسبه میانگین وزنی و افزودن به سایر معلومات خود با مشاوران کارگزاری دانش و سرمایه تماس بگیرید.
چگونه میتوان حجم مبنا را مشاهده کرد؟
این عدد توسط سامانه معاملات و به صورت خودکار اندازهگیری میشود و هیچ یک از معاملهگران و سرمایهگذاران تاثیر و دخالتی در آن ندارد. این عدد همیشه و برای همهی نمادها در سایت مدیریت فناوری بورس تهران (tsetmc) قابل مشاهده است و فقط کافی است سری به این سایت زده شود و نیازی به آموزش حجم مبنا در بورس برای تمام کاربران نیست.
منظور از حجم مبنای یک چیست؟
حجم مبنای یک مختص شرکتهای عضو فرابورس و تا قبل از سال 1398 بوده است. برای این شرکتها تا پیش از سال 1398 قانونی در این زمینه در نظر گرفته نشده بود و قیمت ها بر اساس عرضه و تقاضا و فقط میانگین وزنی تعیین میشد. اما در سال 1398 قانون جدیدی در رابطه با حجم مبنای شرکتهای فرابورس محاسبه حجم تعادلی نیز تصویب شد تا از تاثیرگذاری بیشازحد معاملات کوچک بر روی قیمتها جلوگیری شود.
قوانین جدید حجم مبنا در بورس
برای ذکر این قوانین جدید که همان استثنائات محاسبه حجم مبنا در سهام است، باید ابتدا ارزش مبنا مشخص شود که عبارت است از ضرب حجم مبنا در قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی در پایان هفته که معمولا روز چهارشنبه است. حال این عدد برای شرکتهایی با سرمایه کمتر از 20 هزار میلیارد ریال به شکل زیر است:
اگر ارزش مبنا بین 50 تا 100 میلیارد ریال بود، حجم مبنا همان عدد محاسبه شده خواهد بود، یعنی همان 0.0004 کل سرمایه
اگر ارزش مبنا کمتر از 50 میلیار ریال بود، این عدد برابر است با 50 میلیار ریال تقسیم بر قیمت پایانی در آخرین روز معاملاتی
و اگر ارزش مبنا بیش از 100 میلیار ریال بود، حجم مبنا برابر است با 100 میلیارد ریال تقسیم بر قیمت پایانی در آخرین روز معاملاتی
برای شرکتهایی با سرمایه بیش از 20 هزار میلیارد ریال، حجم مبنای معین یعنی همان 0.0004 برای ارزش مبنای بین 50 تا 120 میلیار ریال است و کمتر و بیشتر از این مقدار مانند بالا محاسبه میشود، یعنی برای کمتر از 50 میلیارد ریال همین عدد تقسیم بر قیمت پایانی خواه شد و برای ارزش مبنای بیشاز 120 میلیار ریال نیز همین عدد بر قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی تقسیم خواهد شد. در این قانون حجم مبنای شرکتهای فرابورس نیز به شکل زیر معین شده است:
این فرمول در بازار اول و دوم فرابورس و برای شرکتهایی با سرمایه کمتر از 20 هزار میلیارد ریال در بازه ارزش مبنای 50 تا 100 میلیارد ریال و با سرمایه بیش از 20 هزار میلیارد محاسبه حجم تعادلی ریال در بازه ارزش مبنای 50 تا 120 میلیار ریال، همان 0.0004 کل معاملات و در غیر این صورت مانند بالا محاسبه خواهد شد. یعنی حداقل و حداکثر معین شده تقسیم بر قیمت پایانی.
در بازار پایه زرد تفاوت در حداقل ارزش مبناست که 20 میلیار ریال است و سایر قوانین و محاسبات مانند بازار پایه خواهد بود.
در بازار پایه نارنجی فرابورس نیز همه چیز به جز حداقل ارزش مبنا که 10 میلیار ریال است مانند سایر بازارها خواهد بود.
در بازار پایه قرمز فراوبورس این حداقل میزان 5 میلیار ریال است.
به عبارت دیگر در این بازار ها اگر میزان سرمایه بیش از 20 هزار میلیار ریال باشد و ارزش مبنای به دست آمده در رنج تعیین شده در هر بازار که به عنوان نمونه در بازار قرمز 5 تا 120 میلیار ریال است، باشد حجم مبنا همان عدد معین شده و چهار ده هزارم است. اما در خارج از این مقدار و به عنوان مثال در حالت کمتر از 5 میلیار ریال، حجم مبنا با فرمول 5 میلیار ریال تقسیم بر قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی، مشخص خواهد شد.
تاثیر حجم مبنا در معاملات بورس
گفتیم که از جمله تاثیرات وجود این قانون جلوگیری از کاهش و افزایش ناگهانی قیمت سهام از طریق ساز و کار تعیین کف تعداد سهام مورد معامله است. اما ایراد اصلی حجم مبنا در سهام نیز همین جاست، یعنی تشکیل صفهای خرید و فروش و بلوکه شدن مقدار زیادی سرمایه که شاید با دادوستد در نمادهای دیگر موجب رونق بیشتر بازار سرمایه میشد.
در این صورت اگر سرمایهگذاری که در صف فروش سهم خود قرار دارد به شدت نیاز به پول داشته باشد مجبور خواهد شد سهام خود را به صورت وکالتی و با قیمتی کمتر به سرمایهگذاری دیگر واگذار کند و این یعنی برهم خوردن روال و روانی بازار سرمایه و ضرر سرمایهگذاران. همینطور اگر تشکیل صف فروش و اصطلاحا قفل شدن نماد همزمان شود با تشکیل جلسات مجمع و توقف نماد، قیمت سهم به قدری کاهش خواهد یافت که به تعادل برسد و این یعنی برهم خوردن هدف تعیین حجم مبنا و ناکارآمد شدن آن.
با این حال اگر این قانون همانطور که باید و در یک شرایط معمولی و ایدهآل عمل کند، در شرایط قیمتگذاریها تاثیر مثبتی خواهد داشت و موجب میشود یک نفر و با خرید و فروشی جزئی نتواند در روند قیمتها تاثیر بگذارد و به این طریق از ضرر و زیان افراد زیادی جلوگیری میکند.
این مقاله سعی شد تا حجم مبنا و قوانین و محاسبات آن به زبان ساده معرفی شود. به طور کلی دانستیم حجم مبنا، حداقل میزان معاملات یک شرکت در یک روز است، برای دریافت مجوز اعمال تغییرات مجاز در قیمت سهامها و در پایینتر از این حجم، این عدد نیز در قیمتگذاری تاثیرگذار خواهد بود. همچنین با میزان آن برای شرکتهای مختلف و با میزان سرمایهی متفاوت آشنا شدیم. با این حال شما میتوانید برای آشنا شدن و آگاهی از میزان حجم مبنا با شرکت کارگزاری سرمایه و دانش تماس گرفته و از خدمات این شرکت بهره ببرید.
محاسبه منبع بالانس
منبع تعادلی در استخر و جکوزی برای چیست ؟
همانطور که می دانیم برای برگشت آب از استخر به سمت تصفیه خانه باید شرایطی ایجاد کنیم که چربی روی سطح آب به سمت فیلتر هدایت شود (تصفیه سطحی ) برای این کار کنارههای کاسه استخر یا جکوزی اسکیمر نصب می شود و اگر ابعاد تصفیه خانه طوری باشد که بتوانیم در آن منبع بالانس قرار دهیم بهتر است از روش سرریزی برای تصفیه سطحی و برگشت آب استفاده شود.
محدودیت روش سرریزی
در روش سرریزی باید یک منبع تعادلی برای استخر یا جکوزی در نظر گرفته شود که همیشه بخشی از آن پر از آب باشد و بخشی از آن خالی است و با ورود افراد به داخل استخر آب اضافی حاصل از وزن افراد به این قسمت خالی وارد میشود.
قطعا داخل تصفیه خانه باید فضای کافی برای این منبع که ابعاد بزرگی دارد داشته باشیم و حتما این منبع باید پایینتر از لبه استخر قرار گیرد که آب سرریز استخر بتواند خود به خود وارد آن شود.
محاسبه منبع تعادلی
محاسبه این منبع شامل دو قسمت زیر است.
1 .قسمت خالی این منبع
2 .قسمتی از منبع که همیشه پر از آب است
محاسبه قسمت خالی منبع تعادلی
همانطور که میدانیم این فضا باید برابر فضایی باشد که بدن افراد اشغال میکند در اینجا دو فرض را در نظر بگیرید.
چکالی بدن انسان= چگالی آب
یک کیلوگرم آب= یک لیتر آب
با این شرایط میتوان از وزن حدودی افراد استفاده کرد و آنرا برابر حجم بدن آنها در نظر گرفت اگر بدانیم در استخر در بدترین حالت چند نفر وارد میشوند.
این تعداد را محاسبه حجم تعادلی در وزن متوسط افراد ضرب میکنیم و حجم منبع تعادلی براساس لیتر بدست میآید.
محاسبه بخش همیشه پر منبع تعادل
این قسمت منبع باید در هر حالتی آب داشته باشد که از وارد شدن هوا به پمپ تصفیه (پمپ تصفیه استخر از کف این منبع آب میگیرد).
در حالت کار کرد معمولی (یعنی زمانی که پمپ روشن است و کسی داخل استخر نیست و فیلتر را بک واش نمیکنیم) اگر 10 درصد منبع آب داشته باشد مشکلی پیش نمیآید اما زمانی که فیلتر بک واش میشود بخشی از آب استخر به فاضلاب فرستاده میشود در این شرایط سطح آب منبع بالانس کاهش مییابد.
قسمت پر منبع بالانس باید شرایط این را داشته باشد که در زمان بک وا ش به طور کامل خالی نشود. پس برای محاسبه آن دبی محاسبه شده برای پمپ تصفیه و مدت زمان یک بک واش کامل را باید داشته باشیم. زمان هر بار بک واش را حدود 10 دقیقه در نظر میگیریم و واحد دبی بدست آمده را به m 3 /hr تبدیل میکنیم.
عدد بدست آمده برای بک واش همان حجم قسمت همیشه پر از آب منبع تعادلی است برای جلوگیری از هوا گرفتن پمپ 20 درصد به مقدار بدست آمده اضافه میکنیم و مقدار همیشه پر از آب منبع بدست میآید.
حجم کل منبع تعادلی
اندیکاتور OBV
اندیکاتور On Balance Volume یا به اختصار OBV قیمت و حجم معاملات را با یکدیگر ترکیب کرده تا نشان دهد که آیا تغییرات قیمت قوی هستند یا ضعیف و فاقد ثبات. این اندیکاتور فرمول محاسباتی ساده ای دارد.
ساختار OBV بسیار ساده است. پس از پایان معاملات هر روز ، قیمت ها بالاتر یا پایینتر با حجم معاملات خاصی بسته می شوند. اگر قیمت بالاتر بسته شود، حجم معاملات عددی مثبت و به حجم معاملات روز قبل اضافه می شود و اگر پایینتر بسته شود، حجم معاملات عددی منفی و از حجم معاملات روز قبل کاسته می شود. روزی که بدون تغییر باشد ، خط حجم معاملات نیز ثابت باقی می ماند. به بیان دیگر، حجم معاملات تعادلی ، جمع کل اعداد حجم معاملات منفی و مثبت به صورت پیش رونده است.
در فرمول بالا:
– دورۀ زمانی جاری (t)
– دورۀ زمانی قبلی (t-1)
– قیمت بسته شدن ((C
– حجم (VOL)
خط “حجم کل” (OBV) برای تائید روند یا تعیین تغییر جهت های احتمالی مورد استفاده قرار می گیرد، به دو کاربرد ذیل توجه کنید :
1.3.تأیید روند :
اگر خط حجم کل در حال صعود باشد، تائیدی است بر روند صعودی قیمت، و اگر خط حجم کل در حال پایین آمدن باشد، تائیدی است بر روند نزولی قیمت.(شکل 1 )
شکل 1 : تأیید روند صعودی و نزولی توسط اندیکاتور OBV و نمودار قیمت شرکت لوله و ماشین سازی
2.3. اخطار واگرایی در روند :
اگر OBV بالا برود اما قیمت پایین بیاید نشان دهندۀ این موضوع است که روند نزولی ممکن است ضعیف شده و به شکل یک روند صعودی تغییر کند، و نیز اگر OBV پایین بیاد اما قیمت بالا برود نشان دهندۀ این موضوع است که ممکن است روند صعودی ضعیف شده و به شکل یه روند نزولی تغییر کند.(شکل 2)
شکل2 : واگرایی مخفی منفی (-HD) در اندیکاتور OBV با نمودار قیمت لوله و ماشین سازی
4.چند مثال کاربردی :
1.4.در کدام یک از تصاویر ذیل زودتر از روند قیمت سیگنال فروش صادر شده است ؟
دیدگاه شما