فروش B2B چیست؟ تعریف، فرآیند و تکنیک ها
تجارت B2B رابطه، وضعیت یا بازار بین یک نهاد تجاری و دیگری را توصیف میکند. یک شرکت B2B یکی از شرکتهایی است که به دیگر کسبوکارها میفروشد.
نمونههای متداول فروش تجارت بین بنگاهی عبارتند از:
سازمانهایی که خدمات حرفهای (به عنوان مثال تحقیقات بازار) به شرکتها ارائه میدهند.
مشاغلی که خدمات دیجیتال / نرم افزاری (به عنوان مثال CRM) را به شرکتها ارائه میدهند.
شرکتهایی که مواد اولیه را تولید یا توزیع میکنند.
فروش B2B به مدل فروش یا دستهای از فروش گفته میشود که در آن کسبوکاری محصولات یا خدمات خود را به کسبوکاری دیگر میفروشد. از آنجا که فروش بین بنگاهی معمولا شامل قیمتی بالاتر، فرآیندهای پیچیدهتر و چندین نقطه تماس از طریق چندین کانال است، شرکتهای B2B برای کسب درآمد باید تیمی از متخصصان فروش در این حوزه را که به خوبی آموزش دیدهاند، حفظ کنند.
نماینده فروش B2B چیست؟
نماینده فروش B2B حرفهای است که از توالیهای استراتژیک و روشهای فروش تخصصی برای درگیر کردن خریداران شرکتی استفاده میکند. از آنجا که خریداران شرکتی تمایل دارند قبل از تماس با یک فروشنده، در مورد محصولات و خدمات به صورت آنلاین تحقیق کنند، این خریداران معمولا از آگاهی کافی برخوردار هستند و چندین محصول رقیب را به طور همزمان مقایسه میکنند.
نمایندگان فروش در این نوع تجارت وظیفه برقراری و پاسخگویی به تماسهای فروش، مدیریت تعریف استراتژی کانال فروش ایمیلهای فروش، تنظیم جلسات، اجرا و ارائه محصولات، ایجاد ارتباط بین مردم، رسیدگی به اعتراضات، شناسایی نقاط ضعف و حل مشکلات را دارند.
در مواردی که تیمها اکانت منیجر یا مدیر اکانت ندارند، فروش تقریبا کل چرخه فروش را در اختیار دارد و مشتریان را در طول سفر خریدار – از جستجوی مشتری و در نهایت بسته شدن معاملات – درگیر میکند.
روند فروش در این مدل تجارت چیست؟
فروش B2B یک فرایند پیچیده است که در نهایت منجر به موفقیت یک استراتژی فروش میشود. استراتژی این نوعه تجارت یک روند مشخص را دنبال میکند و از طیف گستردهای از تکنیکهای فروش برای انواع مختلف خریدار و شرایط فروش استفاده میکند.
تعداد و نام دقیق مراحل فرآیند فروش شما به صنعت، شرکت و سازمان فروش شما بستگی دارد اما روند فروش بین بنگاهی معمولا یک چرخه ۵ تا ۸ مرحلهای دارد.
در اینجا مثالی از چرخه فروش ۷ مرحلهای B2B آورده شده است:
قیف فروش B2B چیست؟
بر خلاف روند فروش بین بنگاهی که بر دیدگاه فروشنده متمرکز است، قیف فروش B2B مربوط به سفر خریدار است. قیف فروش اغلب با شناسایی مراحل شناختی یا عاطفی احتمالی که در فرآیند خرید انجام میشود تدوین میشود.
بیشتر قیفهای فروش B2B از ۴ تا ۷ مرحله تشکیل شدهاند. در اینجا مثالی از قیف فروش ۷ مرحلهای تجارتهای بین بنگاهی آورده شده است:
فروش تجارت بین بنگاهی چگونه انجام میشود؟
رویکرد فروش B2B عوامل مختلفی را از جمله صلاحیت فروشنده، تاثیر فرآیند فروش، تناسب محصول، گزینههای موجود و توانایی خرید و تمایل خریدار به خرید شامل میشود.
برای کار کردن همه این قطعات متحرک، مشاغل باید:
- یک استراتژی فروش پاسخگو بسازند.
- بهترین تکنیکهای فروش را برای تیمهای خود و مشتریان ایده آل تعیین کنند.
- فرایندی دنبالهدار با توالی مناسب برای تکرار فروش به آنها ایجاد کند.
- عملکرد کار را اندازهگیری و بهبود دهند.
تکنیکهای فروش B2B
تعداد زیادی از روشها و چارچوبهای فروش وجود دارد که مناسب B2B است. در حالی که همه آنها ادعا میکنند که موثر هستند اما همه آنها مناسب کسب و کار، سازمان فروش یا مشتریان هدف شما نیستند. بعضی از روشها ممکن است برای یک صنعت خاص به خوبی کار کنند اما برخی دیگر این کار را نمیکنند، در حالی که روشهای دیگر تنها در صورت متناسب بودن با نوع حسابهای مشتری در نمونه کارها، موفق میشوند.
برخی از محبوبترین تکنیکها و روشهای فروش B2B شامل موارد زیر است:
- راه حل فروش بفروشید. (Solution Selling)
- فروش به سبک چالشگران (The Challenger Sale)
- فروش مبتنی بر اکانت (Account Based Sales)
- ارزش فروشی (Value Selling)
- سیستم فروش سندلر (Sandler Selling System) – فروش براساس ارزیابی رفتار مشتری
برای تعیین اینکه آیا یک روش فروش B2B یا یک توالی فروش خاص بر کسب و کار تاثیر تعریف استراتژی کانال فروش مثبت میگذارد، سازمانهای فروش شاخصهای اصلی عملکرد (KPI) را شناسایی و اندازهگیری میکنند. KPI معیارهای توافق شدهای است که در ارزیابی عملکرد سازمان فروش در زمینههای مختلف مانند سودآوری، پایداری، کارایی استفاده میشود. آنها همچنین برای کشف روندها و ارزیابی بهرهوری و عملکرد فروشندگان منفرد استفاده میشوند.
KPI های رایج فروش B2B شامل موارد زیر است:
- نرخ تمایل به پیش فاکتور (Quota Attainment Rate)
- اندازه متوسط معامله (Average Deal Size)
- سرعت فروش (Sales Velocity)
- میزان تولید لید جدید در هر ماه (New Leads Generated per Month)
- درصد پیروزی (Win Rate)
نکات فروش B2B
در اینجا چند نکته برای بهبود عملکرد تجارت B2B در فرایند فروش آورده شده است:
- ارتباطات خود با مشتری را شخصیسازی کنید. برای شخصیسازی از فناوری استفاده کنید.
- هرگز از آموزش مداوم فروشنده صرف نظر نکنید. خریداران B2B باهوش هستند – آنها ترجیح میدهند حرفهایهایی را انتخاب کنند که تخصص تعریف استراتژی کانال فروش و همدلی را به آنها ارزانی میکنند.
- از طریق گوش دادن فعال، تفکر انتقادی و پرسیدن سوالهای مناسب، رابطه واقعی ایجاد کنید. به سراغ تبلیغات کانالهای اومنی (اومنی چنل) بروید (تلفن همراه، شبکههای اجتماعی، ایمیل، رویدادها، تماسهای فروش و غیره)
- یک عملیات اختصاصی فروش و یک تیم توانمند فروش را برای کارتان در نظر بگیرید.
- فراتر از CRM و اتوماسیون بازاریابی بروید. از فنآوریهای جدید مانند سیستم عاملهای جذب فروش استقبال کنید. این سیستم عاملها به شما کمک میکنند تا با استفاده از دادهها هوشمندانه تصمیم بگیرید و وارد گود فروش شوید.
- بازخورد مثبت مشتری را تشویق، نظارت و نمایش دهید. داستانهای موفقیت مشتری را به نمایش بگذارید و موارد موردی را در کتاب فروش خود بگنجانید.
- هماهنگی کاملا استراتژیک و تاکتیکی را در بین تمام واحدهای مشتریگرا از بازاریابی و فروش تا موفقیت مشتری ایجاد کنید.
تفاوت بین فروش B2B و فروش B2C چیست؟
همانطور که از نام آنها پیداست، فروش کسب و کار با کسب و کار (B2B) و فروش یا تجارت یک کسب و کار با مشتری (B2C) در وهله اول در مشتریان هدف متفاوت است. در حالی که شرکتهای B2B محصولات و خدمات را به مشاغل دیگر میفروشند، شرکتهای B2C عموم مردم (یا بخشهای خاصی از آن) را بازار اصلی و مصرفکننده نهایی خود میدانند.
این تفاوتهای اصلی بین B2B و B2C به شرح زیر است:
-
تعریف استراتژی کانال فروش
- قیمت اصلی: محصولات و خدمات B2B معمولا در مقایسه با بسیاری از کالاهای مصرفی قیمت بالاتری دارند.
- اندازه بازار: شرکتهای B2C هزاران تا میلیونها مشتری را هدف قرار میدهند در حالی که شرکتهای B2B ممکن است فقط تا چند صد مشتری بالقوه داشته باشند.
- پیچیدگی فرآیند فروش: مشتریان B2C ممکن است به راحتی تصمیم به خرید در محل بگیرند در حالی که پرورش لید قبل از اینکه خریداران B2B تصمیم به خرید بگیرند بسیار سخت است.
- تعداد تصمیم گیرندگان برای خرید: در B2C فقط یک نفر برای خرید تصمیم میگیرد در حالی که صرفا برای امضای قرارداد B2B چندین ذینفع باید برای آن تصمیم بگیرند و در نهایت آن را امضا کنند.
- سرعت فروش: فروش B2B به دلیل پیچیدگی روند فروش، چرخه طولانیتری در مقایسه با B2C دارد.
- روش فروش: فروشندگان B2B از تکنیکهای پیچیده فروش استفاده میکنند و مراحل مختلفی را برای موفقیت دنبال میکنند. فروشندگان B2C باید مهارتهای فروش را افزایش دهند اما در حین حال روشهای فروش راحتتر است..
- خدمات مشتری: برای طولانی شدن و افزایش ارزش مادامالعمر مشتریان، شرکتهای B2B حق بیمه، رضایت و موفقیت مشتری را باید ارائه دهند.
چالشهای فروش B2B
شرکتهای B2B چالشهای مختلفی در پروسه فروش خود دارند. مهمترین مسائل و چالشهای آن شامل موارد زیر است:
- عدم انطباق فروش و بازاریابی
- رقابت برای تعداد محدودی از مشتریان بالقوه
- مقاومت در برابر پذیرش فناوری
- ذهنیت / فرهنگ فروش ثابت اما منسوخ شده
- مهارت فروشنده / کمبود آموزش
در سال ۲۰۲۰، بزرگترین چالش فروش B2B همهگیری کرونا است. در اینجا برخی از منابع موجود برای تنظیم استراتژی فروش برای این نوع تجارت شما در این مدت وجود دارد:
- فروش در زمان کرونا: باید سریع اقدام کنید.
- همسان سازی: استراتژی های فروش و بازاریابی خود را باید در طول کووید ۱۹ همسان سازی کنید.
آینده فروش B2B چیست؟
فروش B2B به سرعت در حال متحول شدن است. مرز بین فروش داخلی و فروش خارجی در حال کم رنگ شدن است در حالی که بهترین روشهای فروش مصرف کننده – به ویژه در مورد شخصی سازی – در B2B به جریان اصلی تبدیل میشود.
ابزارهای فروش که فقط چند سال قبل معرفی شده اند (مانند سیستم عامل های فروش) از قبل برای بقا ضروری شده اند. فناوری و خریدار محوری ، اکوسیستم را متزلزل می کند ، زیرا هوش مصنوعی و یادگیری ماشین ، تیم ها را قادر می سازد تا میزان مشارکت و درآمد مشتری را تقسیم کنند.
اینکه کرونا چگونه بر روی فروش تجارت بین بنگاهی در طولانی مدت تاثیر خواهد گذاشت با گذر زمان مشخص خواهد شد. این احتمال وجود دارد که تیمهای بیشتری به طور کامل یا جزئی از سیستم کار در دفتر به سمت کار در منزل و دورکاری بروند.
ایکسب پلتفرم فروش بین بنگاهی در ایران است که به تجارتها و کسبوکارهای B2B کمک میکند تا بتوانند محصولات و خدمات خود را در بستر نت و با بهرهگیری از روشهای نوین فروش به فروش برسانند.
روش های قیمت گذاری کالا و خدمات
قیمت گذاری کالا و خدمات همیشه یکی از مهمترین مباحث در دنیای فروش و بازاریابی بوده و هست. نحوه قیمت گذاری محصول و خدمت، از عواملی است که حتی می تواند میزان موفقیت یک کسب و کار را تحت تاثیر قرار دهد. روش های قیمت گذاری کالا در حسابداری در واقع فرآیندی است که طی آن ارزش کالا یا خدمات به طور دستی یا اتوماتیک مشخص می شود. تاثیر نحوه قیمت گذاری به حدی برای یک کسب و کار اهمیت دارد که می تواند میزان فروش و میزان سود یک واحد اقتصادی را کاملا دستخوش تغییر کند.
در این مقاله قصد داریم به طور دقیق در مورد قانون قیمت گذاری کالا و خدمات، تعریف استراتژی کانال فروش استراتژی و روش های قیمت گذاری توضیح دهیم. تا پایان این مقاله با آموزش قیمت گذاری محصول و خدمات آشنا شده و با توجه به توضیحات ارائه شده از آن ها در قیمت گذاری محصولات و خدمات خود بهره ببرید. اما قبل از هر چیز بد نیست به این موضوع بپردازیم که چرا قیمت گذاری کالا و خدمات اینقدر اهمیت دارد؟
چرا قانون قیمت گذاری کالا و خدمات موضوع مهمی است؟
در میان مفاهیمی که در دنیای بازاریابی از آن ها یاد می شود، قیمت گذاری محصولات و خدمات مهمترین مبحث است. چرا که قیمت گذاری خدمات و کالا تنها عاملی است که به صورت مستقیم درآمد ایجاد می کند. با آموزش حسابداری، درک بهتری از نقش تعیین قیمت بر درآمد خواهید داشت.
فرض کنید قصد دارید 2 محصول مشابه را با هم مقایسه کنید. اولین عاملی که در این مقایسه به آن توجه می کنید چه عاملی است؟ قیمت!
قیمت اولین عاملی است که به آن توجه می شود و هر نگاهی که قرار است به یک محصول شکل بگیرد از همین اول کار شروع می شود. در واقع حساسیت فرایند قیمت گذاری به این شکل است که اگر در آن اشتباهی رخ دهد می تواند به طور کلی یک محصول، خدمت یا حتی سود و اعتبار کسب و کاری را نابود کند.
علاوه بر این، روشهای قیمت گذاری خدمات در مباحث حسابداری خدماتی نیز تاثیر مهمی دارد و نباید از آن غافل شد. در همین حال نحوه قیمت گذاری محصول نیز در فرآیندهای حسابداری تغییرات مهمی ایجاد می کند.
چگونه قیمت گذاری کنیم؟ مهمترین نکته در فرایند قیمت گذاری
قبل از تعیین قیمت نهایی محصولات و خدمات، باید بعضی از سوالاتی که اهمیت خیلی زیادی دارند را از خودتان پرسیده باشید. این سوالات در پروسه نحوه قیمت دادن به مشتری شامل موارد زیر هستند:
- آیا قیمت محصول و خدماتی که در نظر گرفته اید، مزایا و ویژگی های محصول با قیمت همخوانی دارند؟
- چه زمانی باید در استراتژی قیمت گذاری برای افزایش یا کاهش قیمت محصولات اقدام کرد؟
- چه زمانی بهترین فرصت برای فروش محصولات و خدمات با قیمت ارزان است؟
- تغییر قیمت در محصول یا خدمات چه بازخوردی در بازار خواهد داشت؟
معرفی انواع روش های قیمت گذاری کالا و خدمات
قبل از بیان روش های قیمت گذاری باید استراتژی قیمت گذاری را مشخص کنیم. استراتژی قیمت گذاری بر اساس یک چهارچوب مشخص انواع روش های قیمت گذاری را دسته بندی می کنند. به طور کلی برای قیمت گذاری سه استراتژی وجود دارد:
- قیمت گذاری کالا و خدمات بر اساس قیمت تمام شده (بر حسب هزینه)
- قیمت گذاری بر پایه ی میزان تقاضا (بر اساس بازار)
- قیمت گذاری بر مبنای رقابت (بر اساس ارزش کالا در ذهن مشتری)
هر کدام از این 3 استراتژی کلی، روش های قیمت گذاری مختلفی را در زیر مجموعه خود دارد که در ادامه به طور خلاصه به آن ها اشاره می کنیم.
1 – قیمت گذاری بر اساس قیمت تمام شده (بر اساس هزینه)
در استراتژی قیمت گذاری براساس قیمت تمام شده، روشی ساده را در پیش می گیریم. هزینه های تولید را جمع می کنیم و سودی برای محصول در نظر می گیریم. قیمتی که برای کالا یا خدمت مشخص می شود ترکیبی خواهد بود از هزینه های آن به همراه سودی که برای آن مشخص شده است. این استراتژی از پرکاربردترین استراتژی قیمت گذاری بوده و مورد استفاده بسیاری از کسب و کارها نیز هست. البته محاسبه هزینه ها و قیمت تمام شده محصولات ممکن است در برخی موارد دشوار باشد، به همین دلیل استفاده از یک نرم افزار مالی می تواند کمک زیادی به حل این مسئله کند.
در این استراتژی، میزان سودی که برای یک محصول در نظر گرفته می شود نیز بر اساس نرخ بازگشت سرمایه آن صنعت محاسبه می گردد. برای مثال اگر در صنعت پوشاک نرخ بازگشت سرمایه 30 درصد باشد، مجموع هزینه و 30 درصد بابت نرخ بازگشت سرمایه قیمت کالا را مشخص خواهند کرد.
معمولا بسیاری از خرده فروشی و عمده فروشی از این فرایند قیمت گذاری استفاده می کنند. راستی اگر خرده فروش و عمده فروش محصولات هستید و مباحث مدیریت انبار برایتان اهمیت دارد پیشنهاد می تعریف استراتژی کانال فروش کنیم با نرم افزار انبار سپیدار آشنا شوید.
2 – قیمت گذاری بر اساس میزان تقاضا و وضعیت بازار
وضعیت بازار و میزان تقاضا همیشه مهمترین عامل در نحوه قیمت گذاری کالا و خدمات بوده و هستند. میزان تقاضا برای یک محصول می تواند تحت شرایطی مختلفی متغیر باشد. برای مثال ممکن است تقاضا برای یک محصول به خاطر ارزش خاصی که مشتریان برای محصول قائل هستند یا عدم آشنایی مشتریان با محصولات دیگر متفاوت باشد.
در اقتصاد کشور ما نیز چنین روشی برای قیمت گذاری حاکمیت اصلی را دارد. میزان تقاضا و وضعیت بازار در بسیاری از موارد عامل اصلی برای قیمت گذاری کالا و خدمات هستند. این استراتژی قیمت گذاری معمولا زمانی استفاده می شود که مشتریان نسبت به قیمت حساسیت کمی داشته باشند و یا چاره ای نداشته باشند جز اینکه با قیمت محصول کنار بیایند.
3 – قیمت گذاری بر اساس رقابت و ارزش کالا در ذهن مشتری
در این استراتژی قیمت گذاری رقبا مهمترین عامل در قیمت گذاری خدمات یا محصول به شمار می روند. در این قیمتگذاری به جای توجه به میزان تقاضای یک محصول یا هزینه های انجام شده برای آن، به عامل رقابت تمرکز می شود. رقابت یک محصول از نظر قیمت با رقبای دیگر تاثیر زیادی در ارزش و قیمت گذاری کالا از نگاه مشتری دارد.
برای مثال اگر از استراتژی قیمت گذاری بر اساس رقابت استفاده کنید و روش قیمت گذاری رهبر را برای محصول خود انتخاب کنید و این کار را به درستی انجام دهید می توانید ارزش کالا را در ذهن مشتری بالاتر ببرید.
آشنایی با مدل های قیمت گذاری کالا و خدمات؛ عوامل تعیین کننده نحوه قیمت گذاری
اما علاوه بر استراتژی ها و روشهای قیمت گذاری کالا، بد نیست با مدل های قیمت گذاری نیز آشنا شوید. مدل های قیمت گذاری، رویکردهایی در تعریف قیمت گذاری هستند که پس از توجه به 3 عنصر اصلی میزان تقاضا، قیمت تمام شده و رقابت، می توانید یکی از آن ها یا ترکیبی از آن ها را برای قیمتگذاری به کار بگیرید.
در این میان پیشنهاد می کنیم که اگر به دنبال یک نرم افزار مالی حسابداری مناسب برای فروشگاه می گردید در مورد امکانات نرم افزار فروشگاهی سپیدار بیشتر بخوانید.
در ادامه به این مدل های قیمت گذاری اشاره می کنیم.
- قیمت گذاری نفوذی
- قیمت گذاری اقتصادی
- قیمت گذاری فریمیوم
- قیمت گذاری روانی
- قیمت گذاری سرشیرگیری
- قیمت گذاری گرفتار کننده
- قیمت گذاری پویا – بر مبنای زمان
- قیمت گذاری بر مبنای بازار
- قیمت گذاری مجموعه ای
- قیمت گذاری جغرافیایی
- قیمت گذاری بالا
- قیمت گذاری رهبری محصول / کیفیت
روش کره گیری (سرشیرگیری) در قیمت گذاری چیست؟
در پایان بد نیست به یکی از مهمترین مدل های قیمت گذاری بپردازیم. روش سرشیرگیری یکی از پرکاربردترین مدل های قیمت گذاری محسوب می شود. روش کره گیری که یکی از استراتژی های قیمت گذاری محسوب می شود ارتباط مستقیمی با انحصار در ارائه محصول یا خدمت مورد نظر دارد. زمانی که محصول شما رقیبی ندارد، آن را با قیمت بالا به بازار ارائه می کنید، سپس زمانی که محصول یا خدمت شما رقیبی پیدا کرد قیمت را کاهش می دهید.
آنچه باعث می شود این استراتژی قیمت گذاری یک راهبرد منطقی به نظر برسد این است که معمولا برای چنین محصولی تقاضای زیادی وجود ندارد که بخواهیم با قیمت پایین بخش زیادی از این تقاضا را جذب کنیم. طبق تجربیات، این روش در نحوه قیمت گذاری کالا و خدمات جدید کارآمدی لازم را دارد.
سوالی در مورد روش های قیمت گذاری کالا و خدمات دارید؟ از ما بپرسید!
در این مقاله در مورد روش های قیمت گذاری کالا و خدمات صحبت کردیم. اگر هنوز سوالی درباره این مبحث یا مفاهیمی چون حسابرسی بیمه، مالیات شرکتها و اظهارنامه دارید، خوشحال میشویم نظر خود را با ما در میان بگذارید. همکاران ما به سرعت به تمامی سوالات و نظرات پاسخ داده و شما را راهنمایی خواهند کرد.
معاملات الگوریتمی با آسان بورس
با پیشرفت تکنولوژی، معاملهگران بازارهای مالی هم به استفاده از تکنولوژی گرایش پیدا کردند. این روزها الگوریتمها یا رباتهای معاملهگر وظیفه انجام معاملات بسیاری فعالین بازار رو بر عهده دارند و به عنوان یک دستیار در خدمتشون هستند. در واقع الگوریتمها به فعالین بازار کمک میکنند تا وقت کمتری رو برای بازار صرف کنند و همچنین با سرعت بیشتری معامله کنند. همچنین معاملات الگوریتمی در کنترل احساسات و جلوگیری از تصمیمات خارج از چارچوب استراتژی معاملاتی نقش پر رنگی دارند.
در پلتفرم آسان بورس همه چیز محیا هست تا علاقهمندان به معاملات الگورتیمی، در کمترین زمان ربات معاملهگر خوشون رو بسازند، بدون اینکه نیاز باشه حتی یک خط هم کدنویسی کنند.بعد از اینکه استراتژی معاملاتی مدنظرتون رو نوشتید میتونید به ربات خود دستور بدید که مدیریت معاملات شما رو به عهده بگیره و کلیه دستورات شما رو مو به مو اجرا کنه.
سیستم دریافت نوتیفیکیشن
به طور معمول هر یک از فعالین بازار سرمایه، دهها و یا صدها نماد را در لیست بررسی خود دارند و برای هر کدوم یک سناریوی مشخص تعریف کردند. همچنین روزانه لیستشون رو بررسی میکنن تا اگر اتفاق مورد نظرشون رخ داده باشه تصمیمات معاملاتیشون رو اتخاذ تعریف استراتژی کانال فروش کنند.
حالا تصور کنید که فردی حدودا 30 تا نماد رو در لیست خودش داره و برای هر کدوم یک سناریوی مشخص تعریف کرده و متغیرهایی هم برای هر سناریو تعریف کرده؛ احتمال اینکه به مرور زمان برخی از تعاریف فراموش شوند و یا با هم قاطی بشن بسیار زیاد هست. از طرف دیگه تصور کنید برای هر نماد فقط 2 دقیقه در روز وقت صرف بشه، مجموع این دقایق در یک ماه و در یکسال عددی بسیار بزرگ میشه که میتونسته به صرف کارهای دیگه بشه.
سیستم نوتیفیکیشن آسان بورس به صورت تمام وقت مثل یک دستیار در خدمت شماست و طبق دستوراتی که تعریف میکنید، لیست سهام مد نظر شما رو رصد میکنه و به محض وقوع اتفاق مورد انتظار، از طریق پیام رسانهای مختلف شما رو در جریان قرار میده.
تبیین استراتژی بازاریابی دیجیتال
برندینگ دیجیتال Digital Branding یا برندسازی دیجیتال مقولهی نسبتا جدیدی است که امروزه با تعریف استراتژی کانال فروش صنعتی شدن جوامع و مدرن شدن سبک زندگی اهمیت آن چندین برابر شده است.در اینجا تلاش کردهایم شما را با چگونگی پیدایش و تاریخچه و آمارهای این حوزه آشنا کنیم تا با استفاده از این روش، برندهایی ماندگار بر بستر اینترنت ایجاد و یا توسعه دهید.
سرفصلهای تبیین استراتژی
اهمیت و ضروت وجود استراتژی بازاریابی دیجیتال در کسب و کارها از قدیم وجود داشته است .اما امروزه با تحول کسب و کارها و سرعت رشد آنها، ضرورت وجود استراتژی چندین برابر شده است.به زبان ساده استراتژی یعنی تصمیمگیری در مورد اینکه مقصد کجاست و چگونه می توان به این مقصد رسید.
شما با مطالعه این بخش با استراتژی بازاریابی دیجیتال آشنا میشوید به اهمیت آن پی خواهید برد و با متدهای مختلف پیاده سازی و تبیین استراتژی در برندینگ دیجیتال آشنا خواهید شد.
- تعریف استراتژی
- مفهوم بازاریابی
- مفهوم استراتژی دیجیتال
- شاخص عملکرد کلیدی KPI
- پنج گام تدوین استراتژی دیجیتال
- مدل SOSTAC
- مدل RACE
- مزایای تدوین استراتژی دیجیتال
یک مثال ساده:
فرض کنید که قصد سفر به اروپا را دارید، شما ابتدا مشخص می کنید که از چه مسیرهایی، با چه وسایل نقلیه ای سفر کنید، این نقشه سفر همان استراتژی شماست.
تعریف استراتژی:
استراتژی برنامه ای واحد، همهجانبه و تلفیقی است که با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف سازمان به همراه فرصتها و تهدیدهای محیط تدوین می شود و با اجراء صحیح آن ، سازمان به اهداف مورد نظر خود می رسد.
استراتژی یعنی تصمیم گیری در مورد اینکه مقصد کجاست و چگونه می توان به این مقصد رسید. از طریق استراتژی، اهداف و چگونگی تحقق آنها مشخص می شود.
به طورکلی استراتژی به منظور رسیدن به اهداف ذیل در سازمان ها تدوین می شود:
- دستیابی به یک جایگاه مطلوب در بازار
- رسیدن به یک نقشه راه معین و مشخص جهت هدایت کلیه امور
- جذب و خشنود کردن مشتریان
موفقیت در رقابت با دیگر رقبا در بازارهای هدف - و در انتها دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در سازمان
تعریف استراتژی بازاریابی:
بیانیه ای مبنی بر اینکه یک برند چگونه به اهداف خود خواهد رسید.
این استراتژی، تصمیمات و مسیر راه را با استفاده از چهار آمبخته اصلب در بازاریابی، مشخص می کند. که برخی از آنها شامل: بخش بندی بازار، شناسایی و شناخت بازار هدف، جایگاه سازی در بازار و هزینه های لازم جهت انجام این امور می باشد.
بازاریابی دیجیتال :
انجام یک سری فعالیت ها و اقدامات یکپارچه با استفاده از بازاریابی آنلاین که در طی طول عمر مشتری و با هدف دستیابی به اهداف شرکت تبیین میشود. همین استراتژی باعث ایجاد “کمپین های بازاریابی دیجیتال” می شود.
اجزای اصلی یک استراتژی بازاریابی دیجیتال:
- برند و کسب و کار
- جایگاه کنونی برند در رابطه با فعالیت های بازاریابی جاری و گذشته
- اهداف
- مخاطبین هدف تعریف استراتژی کانال فروش
- رقبا
- برنامه بازاریابی
- روش های بازاریابی
- شاخص عملکرد کلیدی (KPI)
- الزامات تحقق استراتژی
- بازه زمانی مشخص
- بررسی مجدد و بازنگری پروسه اجرای استراتژی
KPI یا شخص عملکرد کلیدی ( Key Performance Indicator )
یک معیار قابل اندازه گیری است که نشان می دهد یک کسب و کار تا چه حد موثری در رسیدن به استراتژی های تعیین شده خود موفق عمل کرده است.
به طور کلی، تک تک فعالیت های برندینگ و بازاریابی دیجیتال بایستی براساس شاخص های مناسب بررسی و سنجیده شوند.
به زبان ساده، از طریق KPI شما می توانید عملکرد خود را اندازه گیری کنید. توجه داشته باشید که اگر شما معیاری برای اندازه گیری فعالیتهای خود نداشته باشید چگونه مطمئن خواهید بود که در مسیر درست قدم برمی دارید.
به منظور تعریف KPI های مناسب با کسب و کار خود، سوالات ذیل را از خود بپرسید:
- خروجی مورد نظر شما از انجام فعالیت های بازاریابی دیجیتال و تدوین استراتژی ها چیست؟ (افزایش سهم بازار، حفظ سهم موجود، فروش بیشتر، افزایش آگاهی برند، افزایش فالوور و …)
- از طریق چه روش ها و ابزاری می توانید این خروجی ها را اندازه گیری و ارزیابی نمایید؟
- چگونه می توانید این در این خروجی ها تغییراتی را ایجاد نمایید؟
- در زمان های مشخص تعیین شده این فرآیند را از ابتدا بازنگری کنید.
5 گام تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال
قدم اول: شناخت دقیق مشتریان و مخاطبان بازار/بازارهای هدف.
برای شناخت دقیق مشتریان و مخاطبین بازار هدف ، سوالات ذیل را از خود بپرسید:
- جنسیت مخاطبین
- مکان جغرافیایی(محله، شهر، استان، کشور)
- درآمد سالانه
- از چه کانال های تبلیغاتی استفاده می کنند؟
- چه کلمات و عباراتی را در رابطه با کسب و کار شما در گوگل جستجو می کنند؟ (SEO)
- بزرگترین مشکل آنان چیست که توسط محصول یا خدمات شما برطرف خواهد شد؟
- شغل آنان چیست؟
- در چه مرحله ای از زندگی هستند؟ دانش آموز؟ والدین؟ یا بازنشسته؟
- چه کسانی بر تصمیمات خرید آنها تاثیر می گذارند؟ سلبریتی ها، خانواده؟ همکاران؟ دوستان؟ و غیره.
- از چه ابزارهای دیجیتالی استفاده می کنند؟
قدم دوم: اهداف بازاریابی خود را مشخص کنید و بررسی کنید که برای هریک، چه ابزار و حتی کانال های دیجیتالی لازم است.
قدم سوم: ارزیابی دقیق دارایی ها و کانال های دیجیتال بازاریابی که در حال حاضر در دست دارید.
به عنوان مثال، کسب و کار شما دارای صفحه اینستاگرام است که طرفداران فراوانی دارد و یا شما ویدیوهایی را از چگونگی روند کاری خود در اختیار دارید و یا حتی می توانید تهیه کنید که ممکن است برای مخاطبین شما جذاب باشند.
قدم چهارم: تولید و بازنگری مداوم محتوای مناسب برای هر یک از کانال های موجود.
هر آنچه که شما از محصول و کسب و کار خود در فضای مجازی انتشار می دهید همگی بایستی در راستای اهداف بازاریابی شما و هم صدا و هم آوا با یکدیگر باشند.منظور از هم صدایی این است که اطلاعات و محتوای ارائه شده و جاری در تمامی کانال های ارتباطی با مشتریان شما باید هماهنگ باشند.
به زبان ساده تر، اگر مخاطب وارد فضای اینستاگرام شما شد، همان حسی را از شخصیت برند شما بگیرد که اگر به سراغ وب سایت یا دیگر فضاهای دیجیتال شما رفت.
قدم پنجم: تهیه برنامه مدون به منظور تولید محتوا
براساس آنچه از بررسی کانال های دیجیتال و نیز محتوای موجود در این فضاها به دست آوردید و توجه به کم و کاستی های کسب و کار خود در فضای دیجیتال، حال شما بایستی یک برنامه مدون تولید محتوا داشته باشید. موارد زیر باید در این برنامه موجود باشند:
- موضوع محتوا
- نوع محتوا
- هدف اصلی تولید این محتوا
- کانالهایی که می توان این محتوا را در آن نشر داد
- میزان اهمیت آن
نکته اول: توجه داشته باشید که دیگر امروز، درج هر محتوایی در فضای مجازی مناسب نیست بلکه بایستی محتوای مناسب و همسو با استراتژی ها و اهداف شرکت را منتشر نمایید.
نکته دوم: در کسب و کارهای رقابتی امروز، حتی کانال های ارتباطی سنتی نیز بایستی همسو و هم صدا با کانال های دیجیتال شما باشند و مسلماً در بلند مدت اگر غیر از این باشد به شخصیت برند لطمه های جبران ناپذیری خواهد زد و کسب و کار را به نابودی خواهد کشید.
تامل چند ثانیه ای: به سراغ فضاهای دیجیتال موجود کسب و کار خود بروید و از نگاه یک مخاطب تازه وارد به آنها نگاهی بیندازید
آیا تمامی این فضاها محتویاتی را در راستای اهداف از پیش تعیین شده کسب و کار شما به مخاطب انتقال می دهند؟
آیا تمامی این فضاها یک حس یکسان را از برند به شما القا می کنند؟
اگر جواب تعریف استراتژی کانال فروش مثبت است که چه عالی ولی اگر جواب منفی است: استراتژی بازاریابی دیجیتال شما نیاز به بازنگری جدی دارد.
دو مدل مطرح در تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال:
امروزه، روش های مختلفی جهت تدوین استراتژی توسط شرکت ها مورد استفاده قرار می گیرد که در ادامه به دو روش مطرح اشاره خواهیم کرد.
مدل ساستک SOSTAC
این مدل در سال 1990 توسط PR Smith مطرح شد.
مدل ساستک به عنوان یکی از پرطرفدار ترین متدهای تبیین استراتژی دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرد. به راحتی به خاطر سپرده می شود و تقریبا در اکثر کسب و کارها قابل پیاده سازی است.به زبان ساده می توان گفت که این مدل نسخه ارتقا یافته آنالیز SWOT می باشد.
(SOSTAC (situation Analysis : تحلیل وضعیت موجود (همین حالا کجا قرارداریم)
تشخیص جایگاه کنونی در بازار با استفاده از ماتریس SWOT
ماتریس SWOT شامل بخش های ذیل است:
نقاط قوت کسب و کار (Strengths)
نقاط ضعف کسب و کار(Weaknesses)
فرصت های پیش رو در بازار (Opportunities)
تهدیدهای پیش رو در بازار (Threats)
(SOSTAC (Objective : تعیین اهداف (کجا میخواهیم برویم)
اهداف کسب و کار با استفاده از روش(SMART) ، بایستی مشخصات ذیل را داشته باشد:
- Specific (مشخص): هدف باید واضح و با جزئیات باشد. از ابهام و کلی گویی بپرهیزید.
- Measurable (قابل اندازه گیری): هدف باید قابل اندازه گیری و تجزیه و تحلیل باشد.
- Actionable (قابل اجرا بودن): هدف باید دست یافتنی و امکان پذیر باشد.
- Relevant (مرتبط بودن): هدف باید با استراتژی های کسب و کار شما مرتبط باشد.
- Time-related (زمان بندی شده): برای رسیدن به هدف باید یک بازه زمانی مشخص کنید.
همچنین در این بخش، مشخص می کنیم که در چرخه خرید مشتری کجا می خواهیم باشیم و یا به زبان دیگر چه هدفی در رابطه با مخاطب خود داریم :
- به دنبال فروش محصول یا خدمتی به او هستیم و می خواهیم مدت بیشتری را درفضای دیجیتال کسب و کار ما صرف کند.
- در جستجوی خوشنود سازی وی و نه تنها یک فروش ساده هستیم.
- رویکردمان ارائه یک ارزش افزوده و ویژگی خاص به او است.
- با مخاطب هدف خود وارد تعامل شده و با او گفتگو می کنیم.
(SOSTAC (Strategy: تبیین استراتژی (چگونه به آنها خواهم رسید)
در این بخش شما تعریف استراتژی کانال فروش باید برای موارد زیر ئاسخ مناسب داشته باشید.
تکنیک توقف STOP
- Segments – بخش بندی بازار
- Target markets – تعیین بازارها و مخاطبین هدف
- Objectives – تعیین اهداف
- Positioning – جایگاه سازی
و حالا بشینید SIT
- Sequence – تعریف پروسه برقراری ارتباط مخاطب با برند شما (جستجو، یافتن شما، اعتماد، خرید،…)
- Integration – همسان سازی فعالیت ها و محتویات در فضای آنلاین و آفلاین (سنتی) شامل: پایگاه اطلاعات مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری
- Targeting & Segmentation – هدف گذاری و بخش بندی
(SOSTAC (Tactics: مشخص کردن تاکتیکها (دقیقا چگونه می خواهیم به آنجا برسیم؟)
برای فهم بهتر لازم است به تفات این دو اشاره کنیم.
تفاوت بین استراتژی و تاکتیک:
استراتژی به معنی: چه چیز؟ چرا ؟ و کجا؟
تاکتیک به معنی : چگونگی رسیدن به استراتژی.
هر دو در کنار هم و با هم لازم هستند. و نیز اینکه ابتدا بایستی استراتژی کسب و کار خود را مشخص کنید و سپس به دنبال تاکتیک بروید.
برای اینکه بتوانید تاکتیک مناسب را انتخاب کنید، لازم است به آمیخته بازاریابی توجه کنید ، که البته در اینجا به 8P اشاره می کنیم که به بیانی توسعه یافته همان 4P است:
- Product محصول
- Price قیمت
- Place مکان
- Promotion ترویج
- People نیروی انسانی
- Processes فرآیند
- Physical Evidence شواهد عینی
- Productivity بهره وری
که البته چند P دیگر نیز می توانند به آن اضافه شوند شامل:
بستهبندی (Packaging)
امنیت (Privacy)
علایق شخصی (Personal Interest)
پرداخت (Payment)
شبکههای اختصاصی (Personal Networks)
(SOSTAC (Action: مرحله اجرا (توسط چه کسی؟چه کاری ؟ در چه وقت انجام شود)
در این مرحله : وظایف هر بخش و شخص در سازمان ،چگونگی روند کار ، مهارت ها و منابع داخلی سازمان و تعیین شرکتهای دیجیتالی همکار مشخص می شوند.
(SOSTAC (Control: کنترل روند انجام کار(چگونه اجرای کل پروژه را کنترل کنیم؟)
با استفاده از شاخص عملکرد کلیدی (KPI)،روش های آنالیز وب، بررسی تجربیات و نظرات مشتری و… در این بخش بایستی به طور مداوم و دوره ای روند کار کنترل شود.
مدل بعدی که در تبیین استراتژی برندینگ دیجیتال بسیار جذاب است و پرکاردبرد است را بررسی میکنیم.
مدل RACE
مدل ریس نیز به عنوان یکی دیگر از مدل های پرطرفدار همواره مورد استفاده قرار می گیرد که در سال 1963 توسط John Marstonمعرفی گردید.
اساس مدل ریس بر چرخه عمر مشتری در فضای مجازی است،ریس شامل موارد ذیل است:
(RACE (Reach : طرف صحبت برند شما (بازدیدکننده)
در این بخش شما با استفاده از روش های دیجیتال، بازدیدکنندگان را به سمت وب سایت و دیگر فضاهای مجازی خود کشانده، باعث ایجاد ترافیک دراین فضاها شده و آنان را از وجود برند خود آگاه می کنید. هدف این بخش، آگاهی از برند است.
(در بخش تبلیغات، شما با روش های مختلف ایجاد و افزایش ترافیک در دنیای دیجیتال آشنا خواهید شد.)
(RACE (Act: طرف صحبت برند شما (بازدیدکنندگان راغب)
که در اصل مخفف کلمه Interact یا همان تعامل با مخاطب است.
در این بخش، شما با استفاده از محتویات جذاب و نیز تاکتیک های دیجیتال ، یک “بازدیدکننده” را به “بازدیدکننده راغب” تبدیل کرده او را به مرحله بعدی در پروسه خرید راهنمایی می کنید. شما در این مرحله عکس العمل هایی مانند: عضویت در خبرنامه، به اشتراک گذاری ،لایک، کامنت مطالب، عضویت و دنبال کردن در دیگر شبکه های اجتماعی و یا تگ دوستان را از مخاطبین راغب خود خواهید دید.
(در بخش طراحی و تولید بیشتر به این قسمت خواهیم پرداخت.)
(RACE (Convert: طرف صحبت برند شما (مشتری بالفعل)
در این مرحله مخاطب راغب را توانسته اید به مشتری خود تبدیل کنید و در نهایت او از طریق کانال های آنلاین و یا حتی فضای فروشگاهی و سنتی از شما خرید می کند.
(RACE (Engage: طرف صحبت برند شما (مشتری وفادار)
در مرحله نهایی که طولانی ترین بخش در این روند است و به طور مداوم بازنگری می شود، بخشی است که شما بایستی بتوانید این مشتریان را به مشتریان وفادار و کسانی تبدیل کنید که باز هم به سراغ شما آمده و مجددا عمل خرید را انجام دهند.
مزایای تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال
پس از اینکه موفق به تدوین استراتژی دیجیتال در کسب و کار خود شدید ، شما شاهد موارد ذیل خواهید بود:
استراتژی بازاریابی و انواع آن
استراتژی بازاریابی برنامهریزی بلند مدت اهداف تجاری است که کسب و کار قصد دستیابی به آن را دارد. برای دستیابی به این اهداف، مهم است که اقدامات ویژهای برای معرفی محصولات و خدمات و یا افزایش فروش در بازار انجام شود. به منظور قویتر شدن موقعیت، استفاده از فرصتها برای یافتن بازار هدف و توانایی وفادار ساختن مشتری به سازمان بسیار مهم است. بنابراین این روش با ایجاد فرصتهای فروش، برقراری ارتباط و موقعیتیابی محصول یا خدمات، امکان دسترسی به بازار هدف را از طریق کانالهای مناسب فراهم میسازد.
چهار عنصر سازنده ترکیب استراتژیهای بازاریابی اساسی برای تولید سود در شرکت و افزایش فروش:
- استراتژی محصول
- استراتژی قیمتگذاری
- استراتژی توزیع
- استراتژی ارتقا
مزایای استراتژی بازاریابی
- افزایش فروش
- رشد پایدار کسب و کار
- درک نیاز مشتریان
- رفع نیاز مشتریان
- تقویت بازار هدف
- برندسازی
انواع استراتژی بازاریابی (بخش اول)
این نوع استراتژی بازار برای آن دسته از کسب و کارهایی است که محصولات خود را مستقیما به دست مصرفکننده میرسانند و این نوع مشاغل میتوانند بهصورت آنلاین یا فروشگاهی کار کنند. این نوع استراتژی مشتری محور است؛ بنابراین بهتر است نیاز مشتریان خود را بهتر بشناسید.
استراتژی این نوع بازاریابی، پیشیگرفتن از کارمندان به عنوان مشتری بالقوه و سفیران برند است. کسب و کارها معمولا تخفیفهای کارمندان را به عنوان بخشی از معاملات خود ارائه میدهند. عمدتا، کارمندان از کارمندان خود خرید میکنند، تا زمانی که بهترین معاملات را انجام میدهند و به این ترتیب، کارمندان هم مشتری کسب و کار میشوند. بنابراین آنها نهتنها به محل کار خود میآیند و دستمزد میگیرند، بلکه محصولات شما را نیز تبلیغ میکنند و به درآمدزایی شما کمک میکنند. آنها محصولات شما را به خانواده، دوستان و آشنایان خود نیز توصیه میکنند. همچنین ممکن است، محصولات شما را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند و کارمندان بالقوه را ارجاع دهند. بنابراین هرگز این اشتباه را نکنید که هنگام ایجاد استراتژی بازار، کارمندان خود را نادیده بگیرید و در صورت برخورد صحیح با آنها، مشتری وفادار تجارت شما باشند.
این استراتژی زمانی اتفاق میافتد که یک کسب و کار، محصولات و خدمات خود را به تجارت دیگری بازاریابی کند.
این نیاز به رویکردی متفاوت از بازاریابی بین مشتری و تجارت دارد، زیرا چندین مرحله دیگر در آن وجود دارد.
شما باید از تصمیمگیرندگان مطلع شوید و روشهایی را برای ترغیب آنها به تجارت با شما را پیدا کنید، بنابراین شما باید با ارائه خدمات فوق العاده با آنها رابطه برقرار کنید.
محصولات کمی وجود دارد که میتوان با ملاقات حضوری با مشتریان و نمایشی از محصولات شما، آنها را فروخت.
به عنوان مثال، اگر کالای مورد استفاده در خانه را میفروشید، میتوانید با یک گروه از مشتریان در خانه یک شخص تماس بگیرید و نمایشی درباره نحوه کار آن محصول ارائه نمایید.
شرکتهایی مانند Amway ، Vestige و Avon وجود دارند، که از استراتژی فروش مستقیم برای ایجاد مشاغل خود استفاده میکنند.
این استراتژی بازار هزینه کمتری دارد، اما برای چند محصول مناسب است و به مهارت فروش و شخصیتی برونگرا نیاز دارد؛ تا مشتریان خود را متقاعد به خرید محصولات کند.
بسیاری از شرکتها برای تقویت فروش خود این روش بازاریابی را انتخاب میکنند.
مردم به سمت مشاغلی که برای یک هدف کار میکنند، جلب میشوند و زمانی بدانند که پولشان برای یک هدف خوب استفاده میشود، احساس خوبی دارند.
انتخاب این استراتژی که به نفع شما و همچنین جامعه است، هیچ ضرری ندارد و برای این کار باید با یک سازمان خیریه همکاری کنید.
شما میتوانید علت ارائه آموزش به کودکان یتیم را انتخاب کنید.
برای این منظور میتوانید با یک پرورشگاه یا یک NGO که برای این منظور کار میکند شریک شوید.
بعدا میتوانید به مشتریان خود اطلاع دهید، تا بتوانند با خرید چیزهایی از شما به کمکهای مالی خود اضافه کنند.
- استفاده از رسانه / روابط عمومی کسبشده
در دوران مدرن، به سختی شخصی وجود دارد که از این نوع استراتژی بازاریابی آگاهی نداشتهباشد.
شرکتها برای تبلیغ محصولات خود در سیستم عاملهای مختلف رسانهای مانند روزنامه، تلویزیون، رسانههای اجتماعی و غیره هزینههای زیادی میپردازند.
آنها حتی برای تبلیغ محصولات خود به افراد مشهور پول میدهند، بنابراین مردم بیش از هر نوع تبلیغ دیگری به رسانهها اعتماد میکنند.
با استفاده از این استراتژی بازاریابی، مشتریان خود را با مشاغلی که از تجارت شخصی شما تعریف میکنند به اشتراک میگذارید.
بازاریابی وابسته به ایجاد کالایی با تجارت دیگر برای افزایش فروش آن اشاره دارد.
به عنوان مثال، اگر کالاهای مرتبط با یوگا مانند حصیر یوگا، شلوار یوگا و غیره را میفروشید، میتوانید با یک مربی معروف یوگا ارتباط برقرار کنید؛ تا محصولات خود را با تقسیم درصدی از سود با آنها تبلیغ کنید.
اگر مربیان یوگا را در اینستاگرام دنبال میکنید، حتما دیدهاید که آنها در حال تبلیغ محصولات برندهای خاص هستند.
واضح است که برندسازی مشترک یا بازاریابی وابسته؛ نشاندهنده مشارکت دو کسب و کار با علایق مشابه است.
آنها رقیب یکدیگر نیستند، از این رو ترس از دستدادن مشتری شما وجود ندارد.
به هر نوع بازاریابی که در اینترنت انجام میدهید، بازاریابی اینترنتی گفته میشود.
بازاریابی اینترنتی شامل: بازاریابی مختلف از شبکههای اجتماعی، وبلاگها، ایمیل و وبلاگ با محتوای اولیه ویدیویی است.
با این حال، بازاریابی اینترنتی به استراتژیای نیاز دارد، که نحوه و زمان ارسال پستهای شما و چگونگی ترغیب مردم به خرید محصول شما را نشان دهد.
استراتژی بازاریابی نقطه خرید؛ شامل قرار دادن محصول شما در جایی است، که مشتریان بیشترین خرید را انجام میدهند.
حتما متوجه شدهاید که بسیاری از محصولات کوچک در نزدیکی پیشخوان پول نقد قرار میگیرند.
این کار به صورت عمدی انجام میشود تا افراد یک خرید غیرضروری انجام دهند.
علاوه بر این، شما باید یک صندوقدار باتجربهای داشتهباشید که سعی در فروش محصول شما داشتهاست و این نمونه دیگری از بازاریابی از طریق خرید است.
به طور سنتی، تبلیغات دهان به دهان فقط به تمجید چهره به چهره از محصول محدود میشد، اما امروزه روش این نوع بازاریابی تغییر کردهاست.
وقتی مردم در صفحه رسانههای اجتماعی خود از خدمات یا محصولات شما نام میبرند و یک بررسی مثبت میکنند، در واقع تبلیغات دهان به دهان کسب و کار شما را انجام میدهند.
همچنین میتوانید به برخی از وبلاگ نویسان بسپارید، تا درباره شما نظرات خود را بنویسند.
بنابراین این روزها مردم تمایل دارند قبل از خرید، درباره همهچیز اطلاعات کافی را داشتهباشند.
این روش بهترین راهحل برای رشد سریع تجارت شماست.
بدیهی است که برای نتیجهگیری مجبور به صرف هزینه خواهید بود.
اما در ازای هر پولی که خرج کردهاید بازدهی وجود دارد.
این نوع بازاریابی به برنامهریزی و اهداف خاصی برای عملکرد هر تبلیغ نیاز دارد.
در صورتی که تبلیغات شما کار نمیکند، پول خود را هدر ندهید بلکه به راههای دیگری برای بازاریابی محصول خود فکر کنید.
پرداخت از طریق رسانههای اجتماعی
تبلیغات تلویزیونی و رادیویی
داستانسرایی، یک راه احساسی برای رسیدن به مخاطب است.
شما میتوانید داستانهای شخصی، داستانهای تجاری یا داستان یکی از مشتریان خود را پس از اخذ مجوز تهیه نمایید.
یک روند دیگر، گفتن یک داستان دقیقا در شش کلمه است.
در اینجا نویسنده برای خلق یک داستان کوتاه معنیدار به مهارتهای نوشتاری زیادی نیاز دارد.
بنابراین، این نوع استراتژی بازاریابی به شما کمک میکند تا اعتماد و وفاداری مشتریان خود را جلب کنید.
این نوع استراتژی بازاریابی از مشتریان فعلی شما برای جلب مشتریان جدید استفاده میکند.
اگر از مشتریان خود بخواهید محصول یا خدمات شما را بخرند، به آنها انگیزه یا مزایایی میدهید.
مردم معمولا برای به دستآوردن مزایای بازاریابی دهان به دهان اقدام میکنند.
مبلغی که به آنها می پردازید در مقابل بازدهی که دریافت میکنید بسیار ناچیز است.
راهی برای پیگیری مراجعات انجام شده توسط مشتریان قبل از ارائه مزایا به آنها بیابید.
بازاریابی اینترنتی مخاطبان شما را جذب میکند، اما تکنیکهای بازاریابی دیگری نیز وجود دارد که نمیتوانید از پشت تعریف استراتژی کانال فروش صفحه کامپیوتر انجام دهید.
بنابراین برای این کار، شما باید در دنیای واقعی قدم بگذارید و برخی از رویدادهای شبکهای را سازماندهی کنید؛ تا مشتریانی را که از خدمات شما لذت میبرند را به دست آورید.
به عنوان مثال، اگر در حال ارائه یک دوره آنلاین هستید، میتوانید غرفهای ایجاد کنید که افراد بتوانند به شما دسترسی داشتهباشند و میتوانید اطلاعات خود را در مورد دوره خود با آنها به اشتراک بگذارید و با ارائه تخفیفات اضافی، آنها را تشویق به گذراندن دوره کنید.
این نوع استراتژی شامل به اشتراکگذاری محتوایی است که از وبلاگ یا صفحات خود در شبکههای اجتماعی مینویسید.
این یکی از استراتژیهای بازاریابی موثر است، زیرا باعث ایجاد ترافیک در وبلاگ شما میشود و بازدیدکنندگان را به دنبالکنندگان وفادار شما تبدیل میکند.
شما باید دادههای غنی از ارزش را به طور مداوم بارگذاری کنید تا پیروان خود را حفظ کنید، بنابراین باید ماهها از قبل محتوای خود را برنامهریزی کنید.
با استفاده از این نوع بازاریابی، افرادی را که قبلا به تجارت شما علاقه نشان داده اند، را هدف قرار دهید.
به عنوان مثال، فیسبوک به شما اجازه میدهد پیکسلی را در وب سایت خود قرار دهید.
بنابراین، اگر کاربر به تازگی از وب سایت شما بازدید کردهباشد، تبلیغات محصول شما را در فیسبوک مشاهده میکند و آنگونه که آنها از قبل در مورد نام تجاری شما میدانند، آن را تشخیص میدهند و شانس زیادی برای تبدیل آنها وجود دارد.
همه میخواهند محتوای آنها ابتدا با استفاده از بهینهسازی موتور جستجو (SEO) در موتور جستجو ظاهر شود.
بازاریابی موتورهای جستجو میتواند به شما در بازده سرمایهگذاری عظیم کمک کند.
برای انجام این کار، باید محتوای منحصر به فرد، خلاق و دارای ارزش داشتهباشید، تا محتوای شما برای موتور جستجو جذاب به نظر برسد.
در نتیجه، میتوانید به صورت آنلاین نحوه استفاده از بهینهسازی موتور جستجو برای بازاریابی محصولات و خدمات خود را بیاموزید.
- بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی
مشاغل از بسترهای رسانههای اجتماعی برای به اشتراکگذاشتن محتوای غنی از ارزش و هدایت ترافیک به وبسایتها و صفحات خود استفاده میکنند، در نتیجه آگاهی از نام تجاری را گسترش داده و مشتریان را افزایش میدهند.
اگر بدانید که چگونه از هشتگ، پیوندها، تصاویر و فیلمها برای افزایش تعامل استفاده کنید، استراتژی بازاریابی رسانههای اجتماعی بهتر کار میکند.
- رسانههای اجتماعی و افزایش بازدید بازاریابی
اینکه چه نوع محتوایی از طریق اشتراکگذاریهای اجتماعی، ایمیل، موتور جستجو و غیره بازدید زیادی شود؛ غیرقابل پیشبینی است.
با این حال، جلب نظر کسب و کار شما از نظر مخاطبان یکی از بهترین روشها برای افزایش تجارت شما است.
- روشهایی که با استفاده از آن میتوانید سبب افزایش محتوای بازدید خود در اینترنت شوید:
این قدیمیترین نوع استراتژی بازاریابی است.
پستهای بصری مانند تصاویر و فیلمها را ارسال کنید.
ابتدا مخاطبان خود را بسازید و سپس محتوای خود را منتشر کنید.
تولید محتوا در خصوص یک موضوع پرطرفدار
دنبالکنندگان خود را تشویق کنید؛ تا مطالب شما را به اشتراک بگذارند.
مطالب احساسی، الهامبخش یا سرگرمکننده را به اشتراک بگذارید.
برای هر اشتراک ویدئوی مشوق ایجاد کنید.
این نوع استراتژی بازار زمانی موثر است، که بخواهید بدون صرف هزینه زیاد با مخاطبین احتمالی خود رابطه مثبت ایجاد کنید.
این شامل استراتژیهای بازاریابی است؛ که مشتریان شما را مانند یک آهنربا به سمت تجارت شما جذب میکند.
میتوانید حضور خود را در رسانههای اجتماعی قابل مشاهده کنید و از یک لیست ایمیل برای به اشتراکگذاشتن محتوای رایگان استفاده کنید.
این روزها مردم از تبلیغات تلویزیونی خستهشدهاند، این نوع استراتژی بازاریابی مطمئنا توجه آنها را جلب خواهد کرد.
این نوع بازاریابی شامل تاثیرگذاران آنلاینی مانند وبلاگنویسان و یوتیوب میشود؛ تا محصولات و خدمات شما را به مخاطبان خود توصیه کنند.
شما میتوانید محصولات رایگان را هدیه دهید، یا برای تبلیغ کسب و کار خود به آنها پول پرداخت کنید.
هر تاثیرگذار شرایط و ضوابط خاص خود را دارد؛ بنابراین قبل از وامدادن به مشارکت با آنها صحبت کنید.
در حال حاضر، مشاغل میتوانند بیش از هر زمان دیگری در تاریخ داده تولید کنند.
بازاریابی رفتاری از این مزیت برای مصرفکنندگان خاص استفاده میکند.
با ردیابی سابقه وب میتوانید مطمئن شوید که مخاطبان شما در زمان مناسب محتوای شما را مشاهده میکنند.
دیدگاه شما