تشخیص روند نزولی


الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag)

نگاه عمیق به خطوط روند (بخش دوم)

ساختار حرکتی بازار را روندها تعیین می کنند. چه روندهای صعودی یا نزولی و چه روندهای خنثی. بنابراین شکسته شدن خط روند نشان دهنده شکسته شدن ساختار بازار است. با شکسته شدن خط روند در اکثر موارد، ساختار حرکتی بازار عوض میشود. این سیکل های حرکتی به صورت مداوم در بازار تکرار می شوند.

بازار دارای سیکل های متفاوتی است. از سیکل های بسیار بزرگ گرفته تا سیکل های کوچک تر. به عنوان مثال زمانی که یک روند نزولی بزرگ در تایم هایی مثل هفتگی و روزانه داریم، باید به این نکته توجه داشته باشیم که در تایم های پایین تر مثل ۱ ساعته یا ۳۰ دقیقه ممکن است روندهای صعودی نیز داشته باشیم.

در تصویر زیر یک فلش قرمز رنگ را مشاهده می کنید که روند بلند مدت بازار را نشان می دهد که نزولی است. اما در دل همین روند می توانید روندهای صعودی و نزولی دیگری را نیز مشاهده نمایید که در واقع سیکل های کوتاه مدت بازار هستند. همین روندهای کوچک تر را می توان با خطوط روند شناسایی کرد و در صورتی که شرایط مناسب بودند، اقدام به پوزیشن گیری بر اساس آنها نمود.


تبدیل خطوط روند

همانطور که تبدیل سطح روی سطوح افقی اتفاق می افتد، روی خطوط روند نیز تبدیل سطوح نیز انجام می شود. با استفاده از این تکنیک می توانید موقعیت های مناسبی را جهت ورود یا خروج از بازار بدست آورید.

در تصویر زیر نمونه ای از تبدیل خطوط روند را مشاهده می کنید. در واقع خط روندی که خاصیت مقاومتی داشته است (خط روند نزولی)، بعد از شکست تبدیل به یک خط روند حمایتی شده است. و در مورد بعدی اتفاق معکوس رخ داده است. یعنی خط روند حمایتی (خط روند صعودی) پس از شکست تبدیل به خط روند مقاومتی شده است. این روش برای تریدرهای محافظه کار که نمی خواهند در شکست اولیه خط روند وارد معامله شوند بسیار مناسب است.


#اهمیتی ندارد که از سایه ها یا بدنه کندل ها برای خطوط روند استفاده می کنید. هر دو آنها می توانند درست باشند. همچنین تکنیک Trendline Zone می تواند به شما کمک کند.

انواع روند در تحلیل تکنیکال و ترسیم خطوط روند

انواع روند در تحلیل تکنیکال

در مقالات قبلی در مورد انواع نمودارها و نحوه نمایش تغییرات قیمت در یک بازه زمانی مشخص صحبت کردیم و گفتیم که قیمت را می‌توان با نمودار میله‌ای، کندل‌ استیک و یا خطی نمایش داد. حال می‌خواهیم در مورد انواع روند در تحلیل تکنیکال و نموداری که از کنار هم قرار گرفتن این میله‌ها و کندل‌ها ایجاد می‌شود، بحث کنیم.

قیمت در بازارهای مالی به صورت مستقیم و خطی حرکت نمی‌کند و میله‌ها و کندل‌های ایجاد شده در یک روز، با روز دیگر نسبت مشخصی ندارند. بنابراین وقتی نمودار قیمت در بازه زمانی طولانی با تعداد زیادی کندل یا میله بررسی می‌شود، تغییرات قیمت به صورت زیگزاگی و موج‌های متنوع و پی‌ در پی هست. برآیند این تغییرات موجی ممکن است به صورت صعودی، نزولی و یا خنثی باشد و جهت اصلی بازار را برای تحلیلگران مشخص کند.

در این مقاله سعی داریم انواع روند در تحلیل تکنیکال را بررسی کرده و نحوه ترسیم خطوط روند و کار با آنها را آموزش دهیم. با ما همراه باشید.

انواع روند در تحلیل تکنیکال

روند در واقع جهت حرکت قیمت، در بازارهای مالی را برای تحلیلگران مشخص می‌کند. روند در بازه زمانی بزرگتر از بازه زمانی نمایش نمودار، قابل بررسی است. به عنوان مثال اگر نمودار را در بازه زمانی روزانه نگاه می‌کنید، هر کندل نشان دهنده تغییرات قیمت در یک روز است. اما شما برای تشخیص روند حتما نیاز دارید که چند کندل روزانه در نمودار داشته باشید.

در این حالت می‌توانید طبق مبانی اصولی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، روند قیمت را تشخیص دهید و خطوط روند را ترسیم نمایید. انواع روند در تحلیل تکنیکال عبارت است از روند صعودی، نزولی و خنثی. در ادامه نحوه تشخیص و ترسیم هر کدام توضیح داده می‌شود.

انواع روند – روند صعودی

فرض کنید قیمت بیت‌کوین در اول فروردین 30.000 دلار و در آخر اردیبهشت 40.000 دلار می‌باشد. در این حالت در بازه زمانی دو ماهه مورد نظر قیمت بیت‌کوین صعودی بوده و به اندازه 10.000 دلار رشد کرده است. لذا روند قیمتی بیت کوین در این بازه زمانی صعودی بوده است. اما توجه کنید که این به این معنی نیست که در کل این دو ماه قیمت روند رو به رشد داشته است. به عنوان مثال ممکن است قیمت در اواخر فروردین به 35.000 دلار رسیده باشد اما 10 اردیبهشت 32.000 دلار قیمت داشته باشد.

با توجه به این مثال می‌توان روند صعودی، اولین روند از انواع روند در تحلیل تکنیکال را به این صورت تعریف کرد. اگر تغییرات قیمت در بازار به نحوی باشد که کف‌های قیمتی در طی زمان به سمت بالا حرکت کنند، در این حالت بازار، روند صعودی دارد. در صورتی که سقف‌های قیمتی تشکیل شده نیز در طی زمان به سمت بالا حرکت کنند در این حالت روند صعودی قوی خواهد بود.

ترسیم خط روند صعودی

برای ترسیم نیاز هست که نمودار قیمتی حداقل دو کف تشکیل داده‌باشد. (منظور از کف در اینجا پایین‌ترین قیمت در دره‌های ایجاد شده نمودار است.) حتما نیاز است کف دوم قیمت بالاتری نسبت به کف اول داشته باشد. در این حالت خط روند صعودی خواهد بود که این دو کف را به هم وصل می‌کند.

برای این که خط رسم‌شده به نوعی تایید شود و اعتبار آن بیشتر باشد، لازم است که کف بعدی نمودار به این خط رسیده و به آن واکنش دهد. بنابراین هر چقدر تعداد نقاط برخورد کف نمودارها به این خط بیشتر باشد خط روند صعودی اعتبار بیشتری خواهد داشت.

بسیاری از تحلیلگران انتهای سایه کندل‌ها را برای رسم این خط در نظر می‌گیرند. در مقابل عده‌ای دیگر بدنه‌ کندل‌ها را برای رسم انتخاب می‌کنند. در نمایش کندل استیک قیمت‌، بدنه قسمتی است که قیمت شروع و قیمت پایانی در بازه زمانی مورد نظر را مشخص می‌کند. سایه‌ها، خطوط عمودی متصل به بدنه هستند که سایه بالا، بالاترین قیمت و سایه پایین، پایین‌ترین قیمت در بازه زمانی را نشان می‌دهد.

در حالت کلی بهتر است که از سایه‌ها برای ترسیم این خطوط استفاده شود چرا که سایه‌ها در نتیجه معامله معامله‌گران در بازار ایجاد می‌شوند لذا روی آینده قیمت تاثیر دارند. اما در مواقعی که در نظر گرفتن بدنه کندل‌ها به جای سایه باعث ایجاد خط روند بهتری با تعداد نقاط برخورد بیشتری شود، در این حالت می‌توان از سایه‌ها صرف نظر کرد.

خط روند صعودی

نمودار بالا یک روند صعودی و خط روند صعودی را نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید خط روند صعودی از سایه کندل‌ها پس از تشکیل کف دوم رسم شده‌است. قیمت پس از ایجاد سقف دوبار دیگر به این خط برخورد کرده و دوباره روند صعودی خود را ادامه داده‌است. این تعداد برخورد معتبر بودن خط روند رسم شده را نشان می‌دهد.

انواع روند تشخیص روند نزولی – روند نزولی

حال فرض کنید قیمت اتریوم در اوایل فروردین 3.000 دلار بوده است و در اواخر اردیبهشت این قیمت به 2.000 دلار رسیده است. بنابراین در این دو ماه به طور کلی می‌توان گفت قیمت نزول کرده و به اندازه 1.000 دلار کاهش داشته است. این کاهش قیمت در این مدت نشانگر روند نزولی قیمت در این مدت است. اگرچه ممکن است قیمت تشخیص روند نزولی در این بین افت و خیزها و یا به عبارت نموداری کف‌ها و قله‌هایی ساخته باشد.

قله‌ها نقاطی در نمودار هستند که اگر از آنها به سمت راست یا چپ حرکت کنیم قیمت کاهش می‌یابد. به عبارتی قله‌ها ماکزیمم قیمت محلی هستند. کف‌ها نقاطی در نمودار هستند که اگر از آنها به سمت راست یا چپ حرکت کنیم قیمت افزایش می‌یابد. بنابراین کف‌ها نشان‌دهنده مینیم قیمت محلی هستند.

با توجه به مثال ذکر شده می‌توان گفت روند نزولی که دومین روند از انواع روند در تحلیل تکنیکال است، روندی است که در آن قیمت در طی بازه زمانی کاهش می‌یابد به نحوی که سقف‌های قیمتی رفته رفته ارتفاع کمتری نسبت به قله‌های قبلی ایجاد می‌کنند. در صورتی که کف‌های قیمتی نیز در طی روند نزول قیمت‌های پایین‌تری تجربه کنند روند نزولی قوی‌تر خواهد بود.

ترسیم خط روند نزولی

برای ترسیم خط روند نزولی نیاز است که دو سقف قیمتی که سقف قیمتی دوم قیمت پایین‌تری نسبت به سقف اول دارد ایجاد شده باشد. در این حالت خطی که دو سقف را به هم وصل می‌کند خط روند نزولی است. برای اینکه خط روند نزولی اعتبار بیشتری پیدا کند حتما نیاز است که سقف بعدی قیمتی در روند نزولی به این خط واکنش نشان داده و دوباره قیمت کاهش یابد.

ترسیم خط روند نزولی نیز همانند خط روند صعودی، بهتر است که از سایه‌ها باشد و فقط در صورتی که ترسیم از بدنه‌ها باعث اعتبار بیشتر خط روند شد، در این حالت می‌توان سایه‌ها را نادیده گرفت.

خط روند نزولی

نمودار بالا یک روند نزولی را نشان می‌دهد که پس از تشکیل سقف دوم با قیمت پایین‌تر از سقف اول رسم شده است. همانطور که مشاهده می‌کنید قیمت پس از مدتی کاهش دوباره روند صعودی داشته اما با رسیدن به خط روند نزولی به آن واکنش نشان داده و دوباره روند نزولی گرفته است. این موضوع نشان‌دهنده اعتبار بالای خط روند رسم شده است.

انواع روند – روند خنثی یا Side

روند سومی که از انواع روند در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار می‌گیرد، روند خنثی یا ساید است. در روند خنثی بر خلاف روندهای صعودی و نزولی تغیرات قیمت منجر به سقف‌های یا کف‌های بالاتر و یا پایین‌تر نمی‌شود بلکه کف‌ها تقریبا در یک سطح و سقف‌ها نیز در یک سطح قرار دارند و معمولا اختلاف این دو سطح باهم برابر نیست. در این حالت ما یک خط روند نداریم بلکه دو خط در سقف و کف‌ها داریم که قیمت بین این دو خط نوسان می‌کند.

روند خنثی

نمودار بالا یک روند خنثی یا ساید را نشان می‌دهد. همانطور که می‌بینید سقف‌ها و کف‌های تشکیل شده تقریبا با هم ارتفاع برابری دارند و اختلاف بین سقف‌ها و کف‌ها مقدار قابل توجهی نیست.

نکات مهم انواع روند در تحلیل تکنیکال برای معامله‌گران

در مورد انواع روند در تحلیل تکنیکال نکات مهمی وجود دارد که بدون توجه به آنها امکان موفقیت در تحلیلگری وجود ندارد. در این بخش ما سعی می‌کنیم به طور کامل این نکات را به شما عرضه کنیم اما لازم است شما نیز با دقت و حوصله نکات گفته شده را مطالعه کنید تا ملکه ذهنتان شود.

روند بهترین دوست معامله‌گران است

تشخیص انواع روند در تحلیل تکنیکال و ترسیم خطوط روند پایه‌ی بسیاری از تحلیل‌ها و سیستم‌های معاملاتی است. تحلیلگران معمولا پیش از هر کاری در نمودار به این کار می‌پردازند. روند بهترین دوست معامله‌گران است و اکثر افراد با تجربه در بازارهای مالی این نکته را در تمامی تحلیل‌ها و معاملات خود رعایت می‌کنند. معامله بر خلاف روند، معمولا جزو فعالیت‌های پرریسک در بازارهای مالی تقسیم‌بندی می‌شود و به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود معامله‌ای بر خلاف روند بازار انجام شود.

قیمت به انواع روند احترام می‌گذارد

خطوط روند معتبر معمولا خطوطی هستند که قیمت به آنها احترام می‌گذارد. بنابراین تا زمانی که نشانه‌ی مهمی از تغییر روند دیده نشده است فرض بر ادامه روند فعلی است. با تشخیص درست روند می‌‌توان در نقاطی که قیمت به خط روند نزدیک شده است آماده ورود به معامله شد. برخورد سوم معمولا بهترین نقطه برای ورود به معاملات است. نقاط برخورد بعدی هم با بررسی شرایط هر کدام نقطه‌ی مناسبی برای ورود به معامله هستند.

قیمت پایانی، بهترین قیمت برای تشخیص انواع روند

برای ترسیم خطوط روند بهترین قیمت، قیمت پایانی است و اکثر تحلیلگران از این قیمت برای رسم استفاده می‌کنند. در صورت عدم دسترسی به این قیمت می‌توان از قیمت باز شدن کندل‌ها (قیمتی که در اولین معامله آن روز ثبت می‌شود) استفاده کرد. در این صورت معمولا خط روند از وسط کندل‌ها عبور می‌کند.

خطوط روند به همدیگر تبدیل می‌شوند

خط روندها معمولا به همدیگر تبدیل می‌شوند. به این معنی که وقتی روند نزولی شکسته می‌شود همان خط روند نزولی برای قیمت به عنوان حمایت عمل می‌کند. در این حالت، قیمت در روند جدید ایجاد شده نیز می‌تواند به این خط واکنش نشان دهد.

انواع روند در تایم فریم‌های مختلف متفاوتند

روند در تایم فریم‌های مختلف باهم متفاوت است. انواع روند در تحلیل تکنیکال شامل روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی را می‌توانیم درتایم فریم‌های مختلف مشاهده کنیم. به عنوان نمونه خط روندی که در تایم فریم ماهانه رسم می‌شود ممکن است صعودی باشد اما در تایم فریم هفتگی قیمت روند نزولی و اصلاحی داشته باشد. هر چقدر تایم فریم مورد استفاده بلند مدتی باشد، اعتبار خط روند نیز بیشتر است.

معمولا تحلیلگران خط روندها را به صورت چند زمانی ترسیم می‌کنند. به این معنی که در تایم فریم‌های مختلف مثل ماهانه، هفتگی، روزانه و … خطوط روند را ترسیم می‌کنند. نوسانگیرها معمولا از تایم های کوچکتر چند ساعته تا چند دقیقه برای ترسیم خط روند استفاده می‌کنند. آنها با استفاده از خطوط رسم شده،آنی وارد معامله شده با کسب سود از آن خارج می‌شوند.

اگر خط روند ترسیم شده برای مدت زمان بیش از یک سال باشد به آن خط روند بلند مدتی می‌گویند. خط روندی که برای حدود سه ماه رسم می‌شود خط روند میان مدتی است. به خط روندی که برای زمان کمتر از یک ماه رسم شده باشد خط روند کوتاه مدتی می‌گویند. خط روند بلند مدتی در درون خود چند خط روند میان مدتی تشکیل می‌دهد. ممکن است این خطوط در جهت روند بلند مدتی یا خلاف جهت آن باشد. معامله‌گران بسته به شخصیت معامله‌گری خود می‌توانند با استفاده از این خطوط وارد معامله شوند.

خط روند، خط قرمز معامله‌گران است

خط روند، خط قرمز معامله‌گران است به این معنی که عبور قیمت از آن برای معامله‌گران بسیار مهم است. در این حالت معامله‌گران معمولا معامله باز نمی‌کنند. آنها منتظرند تا با دیدن نشانه‌های بیشتر، تغییر شرایط و روند را بررسی کنند. در صورت اطمینان از تغییر روند وارد معامله تشخیص روند نزولی شوند. برای شکست خط روند حتما نیاز است که حجم بالایی از معامله در آن قسمت انجام شده باشد. اگر قیمت با کندل قدرتمندی از خط رد شد، تاییدیه صادر شده است.

معامله در روندهای خنثی

در روندهای خنثی معمولا معامله‌گران در سقف‌ها وارد موقعیت فروش و در کف‌ها وارد موقعیت خرید می‌شوند. اگرچه توصیه این است که در روندهای خنثی به کل وارد معامله نشد. این مساله در تایم های کوتاه اهمییت بیشتری دارد. باید صبر کنید تا اینکه قیمت یک روند صعودی یا نزولی به خود بگیرد و بعد وارد معامله شوید. بنابراین معامله در انواع روندها باهم متفاوت است و حتما باید به این نکته توجه شود.

جمع‌بندی

در این مقاله انواع روند در تحلیل تکنیکال و نحوه رسم و استفاده از آنها تشریح شد. این مبحث پایه‌ بسیاری از تحلیل‌های پیشرفته است و اکثر تحلیلگران از آن در سایر روش‌های تحلیلی خود استفاده می‌کنند. بنابراین توجه به مطالب ارائه شده در این مقاله می‌تواند کمک شایانی به شما در مسیر تحلیل‌گری کند.

استراتژی تشخیص شروع روند صعودی

سهم را نگه داری کند و یا در زمان مشخص از سهم خارج شود.

بازار هرگز یک خط راست را طی نمی کند و تغییراتی که در بازار رخ می دهد (من جمله تغییرات قیمتی)

به صورت حرکت های زیگزاگی و یا نوسانی نمایش داده می شوند.

زیگزاگ ها شبیه به موج های پی در پی ای هستند که می توانند صعودی و یا نزولی باشند.

برآیند و یا خروجی کلی ای که از این موج های صعودی و نزولی حاصل می شوند، روند بازار را تعیین می کنند.

روند یک جریان قیمتی رو با بالا یا پایین و یا خنثی است.

بازار میتواند یکی از سه حالت ؛ صعودی ، نزولی یا ساید( خنثی) را داشته باشد.

در یک روند صعودی :

  • برآیند حرکت به سمت بالا است.
  • روزهای نزولی نیز وجود دارد ولی نهایتاً قیمت بالا می رود.
  • در طول روند همواره قله های بالاتر (HH) و دره های بالاتر (HL) ایجاد می شود

سمازن

در یک روند نزولی:

  • برآیند حرکت به سمت پایین است.
  • روزهای صعودی نیز وجود دارد ولی در نهایت قیمت پایین میآید
  • در طول روند همواره قله های پایین تر (LH) و دره های بالاتر (LL) ایجاد می شود.

فولاد

در یک روند خنثی:

  • برآیند حرکت تقریبا ثابت است.
  • روزهای صعودی و نزولی با میانگین برابر وجود دارد
  • در طول روند قله های با سقف برابر و دره های با کف برابر ایجاد می شود

بانک

با چه ابزاری میتوان روند قیمتی نمودار را مشخص کرد؟

ابزار تشخیص روند صعودی سهم

1)خطوط روند

خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.

برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل 2 یا 3 نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.

خط روندها از وصل کردن پایین‌ترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست می‌آیند.

خط روند نزولی از وصل کردن تشخیص روند نزولی سقف‌های قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کف‌های قیمت بدست می‌آید.

اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد :

1.شیب خط روند:

هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد.

شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.

2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند:

هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.

3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:

در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود.

برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.

4. بازه زمانی بررسی سهم:

شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.

2)کانال ها و الگوهای قیمتی

معامله‌گران معمولا برای ایجاد کانال ها و الگوهای قیمتی

خط روندی برای اتصال قیمت‌های بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمت‌های پایین رسم می‌کنند.

کف و سقف کانال و الگوی قیمتی میتواند حمایت و مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.

مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند

تا وقتی قیمت به خارج از کانال و الگو رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد.

نقطه شکست کانال و الگو می‌تواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.

3)خطوط میانگین متحرک

میانگین های متحرک معروف ترین ابزار معاملاتی تحلیل تکنیکال برای تشخیص جهت بازار هستند

طول میانگین متحرک (دوره میانگین متحرک) روی سیگنال هایی که از چرخش بازار میگیرید تاثیر میگذارد

میانگین متحرک های کوچک سیگنال های زود هنگام و غلط زیادی میدهد

همچنین به حرکت های کوچک بازار خیلی سریع واکنش میدهد

به عبارت دیگر میانگین های متحرک سریع میتونند شما را زود از بازار بیرون بیارن وقتی که نزدیک تغییر است.

میانگین متحرک های کند( با دوره بالا) خیلی دیر سیگنال میدهد یا به شما کمک میکنند که روند را مدتی بیشتر همراهی کنید و نویز ها را فیلتر میکند.

از انواع میانگین های متحرک میتوان به میانگین متحرک سادهSMA و میانگین متحرک نمایی EMA نام برد.

4)اندیکاتورها

یکی دیگر از روش هایی کع میتوان با استفاده از آن روند بازار را تعییت کرد استفاده از سیگنال اندیکاتورهای تعیین کننده جهت روند است.

  • اندیکاتور Bollinger Band

5)سیستم ایچیموکو

سیستم تشخیص روند نزولی معاملاتی ایچیموکو، یکی از قوی‌ترین استراتژی‌های معاملاتی برای شناسایی روندهای بازار است.

این اندیکاتور دارای ویژگی‌های منحصر به فردی از جمله شناسایی روندهای پر قدرت بازار،

سطوح مهم حمایت و مقاومت، پیش بینی روند آینده قیمت و… است.

ایچیموکو با توجه به ابزارهایی که شامل پنج خط تنکانسن، کیجونسن، چیکواسپن و سنکواسپن A و B می‌شود،

تحت عنوان اندیکاتور All-in-one نامیده می‌شود.

این عنوان در بسیاری از موارد می‌تواند به عنوان تنها استراتژی معاملاتی استفاده شود.

تا اینجا با مفهوم و ابزار تشخیص یک روند آشنا شدیم .

اما سوال اینجاست که چه طور می توان ترکیب بهینه ای از ابزاز های عنوان برای تشخیص روند استفاده کرد؟

استراتژی تشخیص شروع روند صعودی

ابزار مورد استفاده در این استراتژی

  • مووینگ اوریج ساده 100 روزه و 200 روزه
  • سیستم ایچیموکو
  • خطوط روند و کانال ها و الگوهای قیمتی
  • خطوط فیبوناچی

دقت کنید که در بررسی روند یک نماد بنیادی روند کلی بازار و روند گروه نماد هم مورد برررسی قرار میگیرد.

یک روند نزولی پیدا کنید.

همون طور که مشاهده میکنید ما همزمان با روند نزولی یک الگوی قیمتی مثلث هم در نمودار میبینم.

در این الگوی قیمتی اگر نمودار ضلع بالایی مثلث را بشکند به اندازه قاعده مثلث رشد خواهد کرد.

نمودار ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی)را شکسته و به آن پولبک زده.

سیگنال اول صادر شد.

وغدیر

مووینگ اوریج 100 روزه را روی نمودار باز کنید.

نمودار در ناحیه مشخص شده مووینگ اوریج 100 روزه که یک مقاومت معتبر برای نماد بوده را شکسته

به معنای دیگر قیمت نماد از میانگین 100 روزه گذشته خود بالاتر رفته

سیگنال دوم صادر شد.

وغدیر

سیستم ایچیموکو را روی نمودار باز کنید.

نمودار در ناحیه مشخص شده(مستطیل نارنجی) همچنان زیر ابرهای کومو قرمز رنگ قرار دارد.

منتظر می مانیم تا نمودار از ابرهای کومو خارج شود و رنگ ابر آینده سبز شود.

سیگنال سوم صادر شد.

چند رشته ای

مووینگ اوریج 200 روزه و فیبوناچی را روی نمودار قرار دهید.

با عبور از مووینگ اوریج قوی 200 روزه همزمان با سطح 38.2 فیبوناچی بازگشتی سیگنال چهارم نیز صادر می شود.

چگونه سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار رمز ارزها تشخیص دهیم؟

ترید با استفاده از حمایت و مقاومت

با استفاده از ۴ روش سرمایه‌گذاران می‌توانند از سطح حمایت و مقاومت به منظور افزایش سود تریدها استفاده کنند تا در نهایت معاملات بهتری انجام دهند. این مساله می‌تواند در معاملات تریدرها تفاوت فاحشی ایجاد کند. تفاوتی به اندازه یک معامله موفق و پر سود با یک معامله با ضرر زیاد. ما در این مقاله نحوه استفاده از سطوح حمایت و مقاومت برای معاملات رمز ارزها را آموزش می‌دهیم.

سطح حمایت و مقاومت چیست؟

یک تریدر برای انجام معاملات خود یک هدف مشخص دارد؛ خرید در قیمتی پایین و فروش آن در قیمت بالاتر. اما برای بسیاری از سرمایه‌گذاران این کار همانند غنی سازی اورانیوم بوده و کاری بسیار دشوار است. یکی از اساسی‌ترین و قابل‌فهم‌ترین استراتژی‌هایی که می‌تواند به تحقق این هدف کمک کند، شناسایی سطح تشخیص روند نزولی حمایت و مقاومت یک رمز ارز است. هنگامی که معامله‌گران بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، می‌توانند زمان ورود و خروج خود به بازار را تنظیم کنند. تشخیص حمایت و مقاومت در بازارهای با روند صعودی، روند نزولی و حتی روند خنثی نیز مفید است. بیایید به تفصیل به این مساله بپردازیم.

حمایت چیست؟

حمایت چیست؟

حمایت در جایی شکل می‌گیرد که تقاضا برای خرید یک رمز ارز افزایش یابد و این افزایش تقاضا بیشتر از فشار عرضه آن رمز ارز توسط فروشندگان آن باشد. به عبارتی قدرت افرادی که اقدام به خرید آن ارز دیجیتال دارند، بیشتر از قدرت فروشندگان آن باشد؛ در نتیجه این اتفاق از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری می‌کند. در این سطح دو اتفاق رقم می‌خورد:

خریداران (گاوها) در این سطح تمایل به خرید دارند زیرا معتقدند قیمت به قدر کافی جذاب است و احتمال اینکه قیمت پایینتر از این معامله شود، بسیار کم است.

از طرف دیگر، فروشندگام (خرس‌ها، تریدرهایی که پوزیشن شورت دارند) پوزیشن شورت خود را بسته و از بازار خارج می‌شوند. زیرا آن‌ها معتقدند که بازار به اندازه کافی افت کرده است و احتمالا به‌زودی بازگشت قیمت اتفاق می‌افتد. هنگامی که هر دو این موقعیت‌ها رخ بدهد، یک حمایت تشکیل می‌شود.

حمایت قیمتی چیست؟

نمودار بالا نمونه مناسبی از یک حمایت قوی است. هر بار که قیمت EOS به سطح ۲.۳۳ دلار کاهش می‌یابد، خریداران ظاهر می‌شوند و میزان فروش کاهش می‌یابد. این مساله باعث می‌شود تقاضا بیش از میزان عرضه شود و در نتیجه قیمت افزایش می‌یابد.

اگرچه حمایت‌های افقی قابل اطمینان‌تر در نظر گرفته می‌شوند، اما آن‌ها تنها راه شناسایی حمایت نیستند. در طی روندهای صعودی، خط روند صعودی نیز به‌عنوان حمایت عمل می‌کند.

حمایت خط روند صعودی

لایت کوین (LTC) در دسامبر سال ۲۰۲۰ روند صعودی خود را آغاز کرد. پس از آن، چندین بار قیمت لایت کوین به خط روند صعودی برخورد داشته و مجددا روند صعودی خود را ادامه داده است. دلیل این اتفاق این بود که وقتی قیمت به خط روند نزدیک شد، خریدران با این باور که جفت ارز LTC/USDT برای خرید به سطوح جذابی رسیده است، خرید کردند.

در همان زمان، دسته دیگری از معامله‌گران با فرض اینکه ممکن است قیمت در کوتاه مدت به محدوده اشباع فروش رسیده و قیمت بیش از این کاهش نمی‌یابد، پوزیشن فروش خود را بسته‌اند. رفتار این دو دسته از معامله‌گران به طور همزمان باعث شد کاهش قیمت متوقف شود و روند صعودی از سر گرفته شود.

سطوح مقاومت چیست؟

مقاومت را می‌توان نقطه مقابل حمایت دانست. این سطحی است که عرضه بیش از تقاضا است و حرکت صعودی را متوقف می‌کند. مقاومت زمانی اتفاق می‌افتد که خریدارانی که در سطوح پایین‌تر خرید کرده‌اند شروع به فروش رمز ارز و دریافت سود خود می‌کنند و معامله‌گران نزولی، پوزیشن “شورت” روی رمز ارز مورد نظر را باز می‌کنند؛ زیرا معتقدند که این روند صعودی پایان یافته و قیمت آماده برای عقب‌نشینی است. وقتی عرضه بیش از تقاضا باشد، روند صعودی متوقف شده و معکوس می‌شود.

سطح حمایت و مقاومت

حمایت یا مقاومت نیازی به یک سطح واحد ندارد. نمودار فوق نشان می‌دهد که چگونه منطقه بین ۱۰,۵۰۰ دلار تا ۱۱,۰۰۰ دلار به‌عنوان منطقه مقاومت عمل می‌کند. هر زمان که قیمت به این منطقه می‌رسید، معامله‌گران کوتاه مدت سود خود را ذخیره می‌کردند و معامله‌گران نزولی جفت ارز BTC/USDT را *شورت* می‌کردند. بین آگوست ۲۰۱۹ و جولای ۲۰۲۰، این جفت ارز در پنج بار در سطح مقاومت، متوقف شده است.

مانند حمایت، لازم نیست که خط مقاومت (یا منطقه مقاومت) همیشه افقی باشد.

سطح حمایت و مقاومت

در دوران افت از ۶ می ۲۰۱۸، تا ۴ جولای ۲۰۱۸، اتر (ETH) به خط مقاومت که خط روند نزولی نیز نامیده می‌شود رسید اما موفق به عبور از آن نشده است. این به‌خاطر این است که معامله‌گرانی تشخیص روند نزولی که چشم انداز نزولی داشتند از مقاومت‌ها برای شروع موقعیت‌های *شورت* جدید استفاده می‌کردند زیرا همچنان ریزش قیمت را پیش‌بینی می‌کردند.

در همان زمان، معامله‌گران صعودی که با افت شدید خرید می‌کردند موقعیت‌های خود را در نزدیکی خط مقاومت بسته و از بازار خارج می‌شدند. از این رو، خط مانند یک دیوار عمل کرد و قیمت در زمان رسیدن به آن، روند نزولی گرفته است.

شناسایی حمایت و مقاومت در روند افقی

سطح حمایت و مقاومت

هنگامی که حمایت و مقاومت به وضوح مشخص می‌شود، مانند جفت ارز EOS/USD در نمودار بالا، معامله گران می‌توانند با رسیده قیمت به حمایت، خرید کرده و منتظر صعود قیمت مانده و در نزدیکی سطح مقاومتی معامله خود را بسته و سود بدست آمده را ذخیره کنند. حدضرر برای چنین خریدهایی می‌تواند دقیقاً زیر سطح حمایت باشد.

خرید روی حمایت در روند صعودی

هنگامی که یک رمز ارز سه بار به حمایت خط روند صعودی برخورد می‌کند، معامله‌گران ممکن است انتظار داشته باشند که این خط حفظ شود. پس می‌توان موقعیت‌های خرید را در برگشت قیمت به این خط روند صعودی، بوجود آورد. حدضرر این معامله را می‌توان دقیقاً زیر خط روند در نظر گرفت.

سطح حمایت و مقاومت

همان‌طور که در نمودار بالا مشاهده می‌شود، جفت ارز ETH/USDT در چندین نوبت در محدوده خط روند حمایت شده و روند صعودی خود را ادامه داده است. با این حال، وقتی جفت ارز به زیر خط روند صعودی افتاد، روند نزولی جدیدی را شروع نکرد. بلکه قیمت در یک روند خنثی اصلاح شده تا با قدرت بیشتر روند صعودی پیشین را ادامه دهد.

در صورت افت و تثبیت قیمت در زیر روند صعودی، ممکن است معامله‌گران موقعیت‌های خرید خود را ببندند اما این به معنی باز کردن پوزیشن شورت نیست جدید نیست. اگر قیمت پس از یک روند خنثی، روند صعودی خود را از سر بگیرد، معامله‌گران ممکن است دوباره به دنبال فرصت‌های خرید باشند.

تبدیل حمایت به مقاومت و برعکس

هنگامی که قیمت از مقاومت بالاتر می‌رود و اصطلاحا مقاومت را می‌شکند، معامله‌گران صعودی سعی می‌کنند مقاومت قبلی را به سطح حمایت تبدیل کنند. اگر این اتفاق بیفتد، روند صعودی جدید آغاز یا از سر گرفته می‌شود. اگر این اتفاق چندین بار رخ دهد، ممکن است فرصت خوبی برای خرید فراهم کند.

سطح حمایت و مقاومت

بیت کوین از آگوست ۲۰۱۹ تا جولای ۲۰۲۰ بین منطقه ۱۰,۵۰۰ دلار تا ۱۱,۰۰۰ دلار گیر کرده بود. پس از عبور از منطقه مقاومت، قیمت مجددا به زیر ۱۰,۵۰۰ دلار کاهش یافت، اما معامله‌گران صعودی با خرید بسیار بالا، این سطح را به حمایت تبدیل کردند. این فرصت جدید خرید را به معامله‌گران ارائه می‌داد زیرا روند صعودی جدید تازه شروع شده بود.

سطح حمایت و مقاومت

نمودار پولکادوت (DOT) در بالا نشان می‌دهد که منطقه بین ۲۸,۹۰ دلار تا ۲۶,۵۰ دلار از ۱۴ فوریه تا ۱۸ می سال جاری به‌عنوان منطقه حمایت عمل می‌کرد. با این حال، هنگامی که قیمت به زیر منطقه حمایت رسید این حمایت از دست رفته تلقی شده و منطقه به مقاومت تبدیل شد و از آن زمان قیمت موفق به عبور از این سطح نشده است. این نمونه‌ای است که یک منطقه حمایت به مقاومت تبدیل می‌شود.

سخن پایانی

ضمن تجزیه و تحلیل هر کوین، معامله‌گران باید سطح حمایت و مقاومت را بررسی کنند زیرا می‌توانند به عنوان فرصت‌های خوب ورود و خروج عمل کنند. در یک روند صعودی، معامله‌گران باید به‌دنبال خرید در سطح حمایت باشند و در یک روند نزولی، معامله‌گران باید به‌دنبال *شورت* در خط مقاومت باشند. سطح حمایت و مقاومت ثابت نیستند و قول معروفی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که: حمایت و مقاومت‌ها تا ابد پایدار نخواهند بود و همواره تریدرها باید مراقب شکست این سطوح باشند. یکی از بهترین روش‌ها، استفاده از حدضرر است.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قمیتی (Price Patterns) یا الگوهای کلاسیک شکل‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. تحلیلگران تکنیکال از الگوهای قیمتی برای تشخیص نقاط برگشت و یا ادامه‌ی روند استفاده می‌کنند.

فرقی نمی‌کند معامله‌گر بازار بورس، فارکس و یا ارز دیجیتال باشید، این الگوها بسیار کارآمد هستند. کار با الگوهای قیمتی و تشخیص آنها دشوار نیست. در این مطلب قدرتمندترین الگوهای قیمتی را بررسی خواهیم کرد.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

منظور از الگوهای قیمتی چیست؟

الگوهای قیمتی یا الگوهای نموداری پیکربندی‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند که با کمک خطوط روند و یا منحنی‌ها مشخص می‌شوند. در تحلیل تکنیکال از این الگوها برای تشخیص محدوده‌های بازگشت روند و یا ادامه‌ی آن استفاده می‌شود. البته باید بدانید که الگوهای تکنیکال با اندیکاتورهای تکنیکال متفاوت هستند.

از آنجایی که الگوهای قیمتی با استفاده از خطوط روند شناسایی می‌شوند. قبل از ورود به مبحث الگوها بهتر است کمی در مورد خطوط روند صحبت کنیم.

اهمیت خطوط روند در شناسایی الگوهای قیمتی

تحلیلگران تکنیکال از خطوط روند برای رسم مقاومت‌ها و حمایت‌ها استفاده می‌کنند. خطوط روند، خط‌های صافی هستند که با اتصال مجموعه‌ای از قله‌ها (سقف) یا دره‌های (کف) نمودار رسم می‌شوند. خط روند صعودی شیب رو به بالا و خط روند نزولی شیب رو به پایین دارد. خط روند افقی نیز نشان‌دهنده‌ی بازار بدون روند (خنثی) است.

خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال

خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال

خطوط روند در سبک‌های مختلف تکنیکال، با شیوه‎‌های متفاوتی رسم می‌شوند. برخی معتقدند که خطوط روند را باید از انتهای سایه‌ی کندل‌ها (Shadow) رسم کرد و برخی نیز خطوط روند را از انتهای ‌بدنه‌ی کندل‌ها (Body) رسم می‌کنند.

بیشتر تحلیلگران تکنیکال معتقدند که محدوده‌ی اصلی تحرکات قیمت در بدنه‌ی کندل‌ها اتفاق می‌افتد و سایه‌ها داده‌های خارج از محدوده‌ی اصلی هستند. در نمودارهای روزانه بهتر است از قیمت بسته شدن کندل‌ها استفاده کنید، زیرا این قیمت نشان‌دهنده‌ی تمایل به نگهداری یا فروش در پایان روز معاملاتی است.

بهتر است حداقل از سه نقطه و یا بیشتر برای ترسیم خطوط روند استفاده کنید. خطوطی که با اتصال دو نقطه رسم می‌شوند اعتبار کمتری دارند.

با این مقدمه‌ی کوتاه در مورد خطوط روند، وارد مبحث الگوهای قیمتی می‌شویم.

انواع الگوهای قیمتی

در یک دسته‌بندی کلی الگوهای قیمت به دو دسته تقسیم می‌شوند:

  • الگوهای ادامه‌دهنده: نشان‌دهنده‌ی وقفه‌ای کوتاه در یک روند صعودی و یا نزولی هستند.
  • الگوهای بازگشتی: تغییر روند از صعودی به نزولی و یا بالعکس را پیش‌بینی می‌کنند.

در ادامه در مورد این الگوها بیشتر سخن خواهیم گفت و مهم‌ترین الگوهای بازگشتی و ادامه‌دهنده را شرح می‌دهیم.

الگوهای قیمتی ادامه‌دهنده

الگوهای ادامه‌دهنده در اصل یک وقفه‌ی کوتاه در روند اصلی هستند. معمولا صعود و ریزش اوراق بهادار در یک مرحله اتفاق نمی‌افتد. در یک روند صعودی یا نزولی قیمت در محدوده‌هایی استراحت می‌کند؛ الگوهای ادامه‌دهنده این محدوده‌ها را مشخص می‌کنند.

تا زمانی که یک الگو تکمیل نشود، نمی‌توان گفت که روند اصلی ادامه خواهد داشت یا خیر. نقطه‌ی خروج از محدوده‌ی الگو ادامه‌ روند و یا معکوس شدن آن را تعیین می‌کند. به همین دلیل، خطوط روند باید با دقت بسیار رسم شوند تا محدوده‌ی الگو به درستی شناسایی شود.

چند نکته‌ی کاربردی:

  • در تحلیل تکنیکال توصیه‌ی می‌شود روندها را ادامه‌دار فرض کنیم. به بیان دیگر فرض بر این است که یک روند ادامه‌دار خواهد بود، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
  • هر چه الگوها از نظر زمانی طولانی‌تر باشند و رفت و برگشت‌های قیمت بیشتر باشد، حرکت بعدی قیمت قوی‌تر خواهد بود.
  • برای تایید الگوها می‌توانید از حجم معاملات کمک بگیرید.

مهمترین الگوهای ادامه‌دهنده:

  • پرچم سه‌گوش (Pennant)
  • پرچم‌ (Flag)
  • کنج یا گُوِه (Wedge)
  • مثلت (Triangle)
  • فنجان و دسته (Cup and Handle)

الگوی پرچم سه‌گوش

الگوی پرچم سه‌گوش (Pennant) با دو خط روند که در پایان الگو همدیگر را قطع می‌کنند، مشخص می‌شود. در پرچم سه‌گوش یک خط روند صعودی و دیگری نزولی است. در حین تشکیل این الگو حجم معاملات کاهش می‌یابد و در نقطه‌ی خروج شاهد افزایش حجم هستیم.

الگوی پرچم سه گوش در تحلیل قیمتی تکنیکال

تصویر الگوی پرچم سه گوش penant در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال

الگوی پرچم صعودی

الگوی پرچم صعودی (Bullish Flag) یا الگوی مستطیل صعودی با دو خط روند موازی شناسایی می‌شود. همان‌طور که از نام آنها پیداست در میانه‌ی یک روند صعودی تشکیل می‌شوند. یک روند مثبت صعودی وجود دارد، سپس قیمت در یک ناحیه استراحت می‌کند. به بیان دیگر، پس از کمی استراحت و تشکیل الگو، روند صعودی دوباره از سر گرفته می‌شود. حجم در حین تشکیل الگو کاهش می‌یابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.

الگوی تکنیکال پرچم

پرچم صعودی (Bullish Flag) – الگوی تکنیکال پرچم

الگوی پرچم نزولی

الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag) بسیار مشابه پرچم صعودی است، با این تفاوت که در میانه‌ی روند نزولی تشکیل می‌شود. اینجا نیز در یک روند نزولی یک ناحیه‌ی تثبیت قیمت مشاهده می‌شود. در الگوهای پرچم نزولی نیز شاهد تغییر حجم هستیم. در هنگام تشکیل این الگو حجم کاهش و پس از شکست حجم افزایش می‌یابد. الگوی پرچم نزولی نیز توسط دو خط روند موازی شناسایی می‌شود. به شکل زیر نگاه کنید:

الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag)

الگوی کنج (گُوِه)

کنج یا گوه (Wedge) بسیار شبیه به الگوی پرچم سه‌گوش است. اینجا نیز دو خط روند همگرا مشاهده می‌شود با این تفاوت که هر دو خط روند در یک جهت حرکت می‌کنند (هر دو خط یا صعودی هستند یا نزولی). الگوی کنج با شیب صعودی نشان‌دهنده‌ی یک وقفه‌ی کوتاه در روند نزولی است و بالعکس الگوی کنج نزولی در روندهای صعودی تشکیل می‌شود. همانند الگوی سه‌گوش و پرچم، در زمان تشکیل الگو حجم معاملات کاهش می‌یابد.

الگوی کنج یا گوه در تحلیل تکنیکال

کنج در الگوی تکنیکال قیمتی (Wedge)

الگوی مثلث

الگوی مثلث (Triangle) از متداول‌ترین الگوهای قیمتی هستند و نسبت به دیگر الگوها بیشتر مشاهده می‌شوند. در نمودارها سه نوع الگوی مثلث مشاهده می‌شود:

مثلث متقارن: بسیار شبیه به الگوی پرچم سه‌گوش است. زمانی شکل می‌گیرد که دو خط روند با جهت تشخیص روند نزولی حرکت متفاوت به سهم هم همگرا شوند. در مثلث متقارن احتمال شکست به سمت بالا و یا پایین به یک اندازه است و باید تا زمان شکسته شدن صبر کنید.

مثلث صعودی: شامل یک خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. در این نوع مثلث شکست خط روند به سمت بالا و در جهت صعود است.

مثلث نزولی:تشخیص روند نزولی از یک خط روند افقی در پایین و خط روند نزولی در بالای مثلث تشکیل می‌شود. شکست معمولا رو به پایین و در جهت نزولی است.

تفاوت‌های الگوی مثلث و پرچم سه‌گوش

  • شکل هر دو الگو مخروطی است با این تفاوت که الگوی پرچم دارای یک میله است.
  • الگوی پرچم یک الگوی کوتاه‌مدت است و حداکثردر چهار هفته تشکیل می‌شود. در حالی که تکمیل الگوی مثلث از چهار هفته تا چند سال ممکن است طول بکشد. به عبارت دیگر با عبوراز هفته‌ی چهارم، پرچم سه‌گوش تبدیل به یک مثلث تبدیل می‌شود.
  • در الگوی پرچم شکست خط روند در نقطه‌ی همگرایی است اما در الگوی مثلث معمولا زودتر از این نقطه شکست اتفاق می‌افتد.

الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles) یک الگوی ادامه‌دهنده‌ی صعودی است. در این الگو قیمت پس از یک وقفه به روند صعودی ادامه می‌دهد.

در این الگو بخش فنجان شبیه یک کاسه و به شکل U است، دقت کنید که این بخش V شکل نیست. بخش دسته در اصل یک پولبک است و مشابه الگوی پرچم ساده یا پرچم سه‌گوش است. برای تایید این الگو باید صبر کنیم تا دسته تکمیل شود.

الگوی تکنیکال فنجان و دسته cup and handle

چارت مثال الگوی فنجان و دسته Cup and Handles

الگوهای قیمتی بازگشتی

الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که معکوس شدن روند را پیش‌بینی می‌کنند. با شکل گیری این الگوها روند قبلی متوقف شده و در مسیری مخالف روند جدید آغاز می‌شود.

الگوهای بازگشتی در سقف نشان‌دهنده‌ی افزایش قدرت فروشندگان است و دلیل تشکیل الگوهای بازگشتی در کف افزایش قدرت خریداران است.

در الگوهای بازگشتی نیز همانند الگوهای ادامه‌دهنده هر چقدر زمان تکمیل شدن الگو طولانی‌تر باشد، حرکت قیمت پس از خروج از الگو بزرگتر خواهد بود.

مهم‌ترین الگوهای بازگشتی:

  • سر و شانه (Head & Shoulders)
  • سقف و کف دوقلو (Double Tops & Bottoms)
  • سقف و کف سه‌قلو (Triple Tops & Bottoms)
  • گپ یا شکاف (Gap)

الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه (Head & Shoulders) در سقف و یا کف بازار تشکیل می‌شود. این الگو از سه موج تشکیل می‌شود. یک تشخیص روند نزولی موج اولیه که با موجی بزرگتر ادامه می‌یابد؛ سپس موج سوم تشکیل می‌شود که تقریبا هم اندازه موج اول است. الگوی سر و شانه یک الگوی قدرتمند برای تشخیص تغییر روند است.

خط روندی که سه موج را به هم متصل می‌کند خط گردن نام دارد. خط گردن می‌تواند شیب‌دار و یا افقی باشد. هر چقدر خط گردن زاویه‌ی کمتری داشته باشد الگو معتبرتر است.

در حین تشکیل الگوی سر و شانه حجم معاملات معمولا کاهش می‌یابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.

الگوی قیمتی سر و شانه

چارت الگوی قیمتی سر و شانه معکوس

الگوی سقف و کف دوقلو

الگوی کف و سقف دوقلو (Double Tops & Bottoms) نشان‌دهنده‎‌ی محدوه‌هایی است که قیمت دو تلاش ناموفق برای عبور از حمایت یا مقاومت داشته است. در سقف دوقلو یا الگوی M، بازار در موج صعودی دوم برای عبور از مقاومت ناکام می‌ماند و روند نزولی می‌شود. کف دوقلو یا الگوی W، زمانی اتفاق می‌افتد که بازار در شکست حمایت ناموفق است و در نهایت روند صعودی می‌شود.

الگوهای سقف و کف دوقلو بسیار معتبر هستند. برای تایید این الگو باید تا زمان شکسته شدن خط روند صبر کنید.

الگوی سقف و کف دوقلو

چارت الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو

الگوی سقف و کف سه‌قلو

الگوهای سقف و کف سه‌قلو (Triple Tops & Bottoms) در نمودارها کمتر مشاهده می‌شوند. این الگو بسیار مشابه الگوی کف و سقف دو قلو است با این تفاوت که به جای دو موج شاهد سه موج صعودی یا نزولی هستیم. پس از تکیمل سقف سه‌قلو، روند نزولی می‌شود. با مشاهده‌ی یک کف سه‌قلو باید منتظر یک روند صعودی باشیم.

برای تایید الگوهای سقف و کف سه‌قلو باید تا شکسته شدن خط روند منتظر بماند.

الگوی سقف و کف سه قلو

چارت الگوی کف سه قلو و سقف سه قلو

الگوی شکاف‌ (گپ)

الگوی شکاف یا گپ (Gap) زمانی شکل می‌گیرد که یک شکاف قیمتی بین دو دوره‌ی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) ایجاد شود. این شکاف‌ها یک افزایش یا کاهش قابل‌توجه در قیمت هستند. شکاف‌ها اگر در ابتدا و انتهای روند باشند یک الگوی بازگشتی و اگر در میانه‌ی روند مشاهده شوند الگوی ادامه‌دهنده هستند.

به عنوان مثال ممکن است سهمی در پایان یک روز معاملاتی در قیمت 1000 تومان بسته شود و روز بعدی با قیمت 1100 تومان بازگشایی شود. این اختلاف به صورت یک شکاف در نمودار قابل مشاهده است. اخبار مثبت یا مفنی در مورد سهم یا گزارش‌های مالی دلایل ایجاد شکاف‌ها هستند.

سه نوع گپ اصلی وجود دارد:

  • شکاف گسست (Breakaway Gap): در ابتدای روندها شکل می‌گیرند.
  • گپ یا شکاف خستگی (Exhaustion Gap): نشان از پایان یک روند دارند.
  • شکاف فرار (Runaway Gap): در میانه‌ی یک روند مشاهد می‌شوند.

الگوی گپ یا شکاف تکنیکال

گپ یا شکاف در الگوهای قیمتی تکنیکال

سخن پایانی

الگوهای قیمتی معمولا در زمان استراحت قیمت تشکیل می‌شوند. با توجه به نوع الگو، قیمت روند قبلی را ادامه می‌دهد یا وارد یک روند معکوس می‌شود. خطوط روند در شناسایی این الگوها بسیار مهم هستند. رسم صحیح خطوط روند نیازمند تمرین و تجربه است.

برای تشخیص بهتر الگوهای قیمتی از حجم معاملات استفاده کنید. معمولا در هنگام تکمیل الگو حجم کاهش می‌یابد و پس از شکست خط روند حجم افزایش خواهد یافت.

تعداد الگوهای قیمتی بسیار بیشتر از موارد ذکر شده در این مطلب است. در پایان ما سایت الگوهای نموداری آقای توماس بولکوفسکی را به عنوان یک مرجع عالی به شما معرفی می‌کنیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.