سود هر سهم و سود تقسیمی هر سهم / EPS & DPS
سود هر سهم (EPS) یکی از آماره های مالی بسیار مهم است که مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد. EPS از تقسیم سود پس از کسر مالیات شرکت، بر تعداد کل سهام، محاسبه می شود. که نشان دهنده سودی است که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی بدست آورده است (نوو، 1385). اولین جزء محاسبه ی EPS درآمد (درآمد اختصاصی سهامداران عمومی) است. در واقع درآمد سهامداران عمومی، باقی مانده سود، پس از توزیع سهم کارفرمایان، عرضه کنندگان، ارائه دهندگان خدمات، صاحبان سهام ممتاز و بستانکاران می باشد. دومین جزء EPS تعداد سهم منتشر شده در بازار توسط شرکت است. لازم به ذکر است، تعداد سهام موجود بازار را به عنوان جزئی از EPS شرکت تلقی می شود تا بتوان میزان مطالبات سهامداران عمومی را نسبت به درآمد در هر واحد اندازه گیری نمود به عبارت دیگر EPS مقدار سودی است که به هر سهم اختصاص می یابد با محاسبه سطح درآمد شرکت از این روش می توان به میزان درآمدی که هر فرد کسب می کند، دست یافت. با اینکه اجزای EPS ظاهرا ساده به نظر می رسد اما در واقعیت این طور نیست و این عناصر کاملا پیچیده اند. به عنوان مثال، تخمین تعداد سهام در بازار کاری ساده نیست چرا که به مرور زمان تعداد سهام دایما در حال تغییر یا جابه جایی است به طوری که انتشار سهام یا بازخرید سهام توسط شرکتها، تعداد سهام موجود در بازار را تغییر می دهد و با عرضه مقدار زیادی سهام توسط یک شرکت در انتهای یک دوره مالی، تعداد متوسط سهام در انتهای دوره بسیار بیشتر از اوایل دوره خواهد بود که به این ترتیب در محاسبه EPS مشکل ایجاد می کند.
اهمیت EPS و کاربردهای آن
سود منبع اصلی تأمین جریان نقد و زایش ثروت است. تعیین سطح سود که برای مقاصد تجزیه و تحلیل مالی مربوط باشد یک فرآیند تحلیلی پیچیده می باشد. با توجه به تفاوت ارقام سود شرکتهای مختلف و نیز تغییر ارقام سود یک شرکت در طی دوره های زمانی مختلف، مقایسه پذیری این ارقام تا حدودی مشکل می باشد. یکی از روش های استاندارد نمودن رقم سود ، تبدیل آن به یک مبلغ سود هر سهم می باشد. این اهمیت و حساسیت EPS باعث شده است که اولاً محاسبه و گزارش EPS واقعی و پیش بینی طبق قوانین بازار سرمایه بسیاری از کشورها الزامی گردد، ثانیاً مراجع تدوین استاندارد های حسابداری نیز الزامات معینی را جهت نحوه محاسبه و افشاء آن وضع نمایند تا سودمندی EPS را از طریق افزایش قابلیت مقایسه (بین شرکتها و طی دوره های مختلف) و کاهش صلاحدید مدیریت ارتقاء دهند.
براساس تحقیقات تجربی انجام شده در سایر کشورها، EPS استفاده های زیر را دارد :
- ارزیابی، تعیین و قضاوت در خصوص قیمت سهام. تحلیل گران مالی با ضرب EPS در رقم P/E درخصوص پایین یا بالا بودن قیمت سهام قضاوت می کنند. این دو رقم به طور گسترده در تصمیمات سرمایه گذاری استفاده می شود و حتی بورس اوراق بهادار نیز بر همین مبنا در خصوص معقول بودن قیمت، قضاوت می کند. به دلیل اهمیت EPS، ضروری است رویکردی یکنواخت برای محاسبه آن وجود داشته باشد.
- پیش بینی EPS های آینده و نرخ رشد آن بر قیمت سهام تأثیر دارد. سهامداران و تحلیل گران، EPS های گزارش شده را برای بر آورد EPS های آینده و برآورد نرخ رشد آتی به کار می برند و در واقع توان زایش ثروت شرکت را ارزیابی می کنند.
- ارزیابی پوشش سود نقدی و توانایی پرداخت سود سهام. یکی از معیارهای قضاوت درخصوص توان پرداخت سود سهام در زمان حال و آینده، مبلغ EPS می باشد. اگر چه سایر ملاحظات مالی و سرمایه گذاری، در تعیین خط مشی تقسیم سود مؤثر است ولی مسلم است که بدون وجود سود، امکان پرداخت سود سهام نمی باشد.
- قضاوت درخصوص وضعیت شرکت و عملکرد مدیریت و نیز ترسیم تصویری از آینده. رقم EPS نسبت به بازدهی نقدی (سود سهام) مبنای قابل قبول تری برای مقایسه عملکرد شرکت و مدیریت می باشد. اگر چه جریان های نقدی عامل مهم در ارزیابی ارزش شرکت است ولی اعتقاد بر این است که EPS معیار بهتری برای مقایسه عملکرد شرکت طی سالهای مختلف و نیز با رقبا می باشد.
- برآورد قدرت سودآوری و ارزیابی سطح و روند سود. بهترین برآورد ممکن از متوسط سود یک شرکت که انتظار حفظ و یا تکرار آن با درجه ای از نظم در یک محدوده زمانی آتی می رود را قدرت سودآوری می گویند. بیشتر مدلهای ارزیابی به نحوی قدرت سودآوری را از طریق یک عامل یا ضریب که هزینه سرمایه و نیز ریسک و بازده های مورد انتظار آتی را در بر می گیرد، سرمایه ای می کنند. EPS در صورتی برای ارزیابی قدرت سودآوری مناسب است که با تأکید بر اقلام مستمر سود و زیان محاسبه شده باشد. تحلیل گران بر شناسایی اجزائی از جریان درآمد و هزینه تمرکز می کنند که با ثبات و قابل پیش بینی باشند.
- نسبت P/E یا قیمت به سود یکی از خلاصه های مهم مالی است که براساس سود هر سهم محاسبه می شود و دوره مورد انتظار برگشت سرمایه گذاری را نشان می دهد و معکوس آن را نیز نرخ بازده مورد توقع حسابداری را نشان می دهد .
محدودیت های EPS
تأکید شده است که کاربران اطلاعات مالی صرفا بر یک رقم، EPS، تمرکز ننموده و از سایر اطلاعات نیز در مدل برآورد بهترین ها در سهام های تصمیم گیریشان استفاده نمایند. با این وجود حتی در استفاده از EPS به همراه سایر اطلاعات نیز باید به محدودیت هایی که در اندازه گیری آن وجود دارد، توجه شود. محدودیت های EPS به شرح زیر است:
- EPS مبتنی بر سود تاریخی است. مدیریت ممکن است در گذشته تصمیماتی گرفته باشد که سود جاری را افزایش دهد، ولی در آینده رشد سود کاهش یابد. بنابراین رشد EPS نمی تواند پیش بینی کننده قابل اتکایی برای نرخ رشد آتی باشد. به عبارت دیگر به کیفیت سود نیز باید توجه شود.
- EPS بدون توجه به تورم محاسبه می شود. نرخ رشد واقعی EPSممکن است متفاوت از نرخ رشد اسمی آن باشد.
- EPS متأثر از انتخاب روش های حسابداری و زمانبندی معاملات توسط مدیریت است و این امر بر مقایسه بین شرکتها تأثیر می گذارد.
- با توجه به این که تغییر پذیری سود، نشانه ای از ریسک شرکت می باشد و باعث نوسان قیمت بازار سهام می گردد، مدیران تمایل به هموارسازی سود از طریق انتخاب روش های حسابداری و زمانبندی معاملات دارند. بنابراین EPS ممکن است متأثر از صلاحدید مدیران باشد.
- EPS متأثر از ساختار سرمایه است. مثلاً تغییرات در تعداد سهام ناشی از صدور سهام جایزه (سود سهمی) بر مبلغ EPS دوره های جاری و گذشته تأثیر می گذارد و این مسئله مقایسه بین شرکتها را مشکل می نماید.
انواع EPS
برای یک شرکت بیش از یک نوع EPS وجود دارد که انواع مختلف آن با توجه به تغییر در روش تخمین تعداد سهام موجود در بازار، تغییر خواهد کرد. نوع اول EPS تحت تأثیر تغییرات بالقوه تعداد سهام موجود و حق تقدم و اختیار خرید و فروش در بازار قرار نمی گیرد و نوع دیگر آن که تحت تاثیر تغییرات تعداد سهام شرکت های بازار (سهم های منتشر شده جدید توسط شرکتها ) و حق تقدم و اختیار خرید و فروش قرارمی گیرد. البته این موضوع در مورد بازار ایران صدق نمی کند. در بازار فقط یک نوع EPS وجود دارد و از آنجا که بر حسب مقدار سرمایه ثبت شده در زمان تشکیل مجمع سالانه، محاسبه می شود، مگر اینکه حق تقدم ها به صورت سرمایه افزودنی قبل از تشکیل مجمع به سرمایه شرکت افزده شود که در این صورت میتوآن از آن بهره گرفت. براساس اصول و قوانین پذیرفته شده در آمریکا، شرکت های آمریکائی باید هر دونوع EPS را درصورت های مالی خود داشته باشند: چرا که EPS دراین کشور هر سه ماه یک بار اعلام خواهد شد و در مواردی که شرکت سود ده نیست، ازاین قاعده مستثنی می شود، چرا که با محاسبه تعداد سهم های جدید اضافه شده در بازار ( که از حق تقدم ها و اختیارها ناشی می شوند) مقدار زیان کوچک تر از حد واقعی آن نشان داده می شود و دومین مشکلی که در محاسبه تعداد سهام موجود در بازار برای محاسبه EPS وجود دارد این است که در ترازنامه شرکتها در بخش اوراق بهادار، هیچ گاه از میانگین تعداد سهم های موجود در بازار استفاده نمی شود بلکه تعداد سهامی را که در همان روز بستن ترازنامه، در دست صاحبان سهام است استفاده می کنند. همچنین این تعداد شامل اوراق تبدیلی نیز نمی شود چرا که EPS را کاهش می دهد بنابراین سرمایه گذاران باید در هنگام محاسبه EPS هر دوی این موارد را در نظر بگیرند. EPS به عنوان درآمد هر سهم، میزان سودآوری شرکت را نشان می دهد چرا که در هر شرکت درآمد هر سهم را به کل سهام شرکت تعمیم می دهند و براساس آن تصمیم می گیرند.
تعدیل EPS چیست؟
مدیران شرکت در ابتدای سال مالی با توجه به چشم انداز فعالیتهای شرکت EPS معینی را پیش بینی و اعلام می کنند. اما در طی سال با توجه به روند فعالیت ممکن است تغییر در اصلاح در EPS اعلام شده ضروری به نظر رسد، لذا براساس عملکرد شرکت EPS جدیدی اعلام می کنند که به آن تعدیل EPS گفته می شود.
DPS یا سود تقسیمی هر سهم 2
هر سال شرکتها بخشی از سود خالص را مطابق قانون و بخشی را براساس نیاز شرکت نزد خود نگهداری می کنند و مابقی را بین سهامداران تقسیم می نمایند. به مقدار سودی که شرکت تقسیم می کند و به طور نقدی به دست سهامدار می رسد DPS یا سود تقسیمی گفته می شود به عبارت دیگر DPS بخشی از سود پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم 3 است که توسط شرکت پرداخت می گردد. سود پرداختی هر سهم از تقسیم کل سود پرداختی ( مصوب مجمع عادی سالانه ) بر تعداد سهام شرکت به دست می آید. چون DPS سود بخشی از EPS می باشد که سهامداران در مورد تقسیم آن نظر می دهند معمولا" کمتراز EPS می باشد . البته چنانچه تمام سود تقسیم شود EPS و DPS برابر می باشد در بعضی موارد خاص نیز DPS بیشتر از EPS است که این مبلغ اضافی معمولا" از محل سود انباشته سالهای قبل تامین می شود . البته این وضعیت اکثرا" نشان دهنده بی برنامه بودن شرکت می باشد چون سود انباشته همان سود سالهای گذشته است که توزیع نشده است و معمولا" جهت انجام برنامه ای خاص در شرکت باقی مانده است و توزیع آن در سالهای بعد نشانه خوبی نیست. باشروع فصل مجامع شرکتهای بورس موضوع تقسیم سود (DPS) ذهن تمامی سهامداران شرکت های بورسی را به خود جلب کرده به خصوص سهامداران حقیقی که ازاین راه امرار معاش می کنند.
اینکه چه میزان از سود تحقق یافته هر سهم به صورت نقدی توزیع شود و چه میزان در شرکت باقی بماند تصمیمی است که در مجمع عادی سالیانه توسط هیات مدیره به مجمع پیشنهاد داده می شود و سپس به تصویب سهامداران می رسد. براساس قانون تجارت در صورت تصویب در مجمع عمومی عادی سالانه تقسیم سود تصویب شده، حداکثر ظرف 8 ماه ازتاریخ تصویب به سهامداران می بایست پرداخت گردد. البته سود پرداختی یاDPS تنها به سهامدارانی پرداخت می گردد که درتاریخ برگزاری مجمع مالک آن میزان سهم باشند.
معرفی کامل عرضه و تقاضا به همراه جزئیات تحلیل آن
هنگام فعالیت در هر بازاری، با دو واژه ی عرضه و تقاضا به دفعات مواجه می شوید. اما واقعا عرضه و تقاضا به چه معناست و چه کاربردهایی دارد؟ با وجود اینکه مفهوم آن ممکن است خیلی ساده به نظر بیاید، اما عرضه و تقاضا در واقع یک تئوری در علم اقتصاد است که تغییرات قیمت را در یک بازار رقابتی توضیح میدهد. در این مقاله اندکی با این مفهوم آشنا خواهیم شد.
رقابت در بازار چیست؟
در همه ی بازارها رقابت بین فروشندگان و خریداران در جریان است. فروشندگان اهداف و منافع خود را دنبال میکنند و به دنبال افزایش سود هستند. خریداران هم همیشه به دنبال قیمت مناسب و کمترین قیمت در بازار میباشند.
تقاضا چیست؟
مقدار کالا و خدماتی که تقاضا کنندگان درخواست میکنند را تقاضا مینامیم.
قانون تقاضا
در صورت برابر بودن سایر عوامل، هرچه قیمت یک کالا بالاتر باشد، تقاضای کمتری برای آن کالا وجود خواهد داشت. این قانون ساده اما کاربردی، قانون تقاضا نام دارد.
تابع و نمودار تقاضا چیست؟
بر اساس قانون تقاضا، میتوان تابع تقاضا را تعریف کرد. این تابع بیان می کند که قیمت و تقاضا با هم ارتباط عکس دارند، یعنی هرچه قیمت بالاتر باشد، تقاضا کمتر است و هرچه قیمت کمتر باشد تقاضا بیشتر است.
تابع تقاضا را وقتی با همین فرضیات رسم کنیم، به نمودار یا منحنی تقاضا (شکل پایین) میرسیم.
در نمودار مشاهده میکنید که هرچه قیمت کمتر باشد، مقدار تقاضا بیشتر است و هرچه قیمت افزایش پیدا کند مقدار تقاضا کم میشود.
تقاضا به چه چیزهایی بستگی دارد؟
علاوه بر قیمت که مهمترین علت تغییر در تقاضا است، کیفیت محصول، در دسترس بودن آن، محصولات جایگزین، میزان تبلیغات برای کالا، پاسخگویی و خدمات پس از فروش و نوسانات قیمتی محصول و . هم بر میزان تقاضا تاثیرگذار است.
عرضه چیست؟
عرضه، جریان کالا یا خدماتی است که برای پاسخ به تقاضا ایجاد میشود. میتوان گفت عرضه مقدار کالا یا خدماتی است که تولیدکنندگان حاضرند در قیمتهای مختلف در اختیار مصرفکنندگان قرار دهند.
قانون عرضه
قانون عرضه میگوید در صورت برابر بودن سایر عوامل، هرچه قیمت یک کالا بیشتر باشد، عرضه آن بیشتر میشود.
تابع عرضه و نمودار عرضه چیست؟
تابع عرضه که از قانون عرضه گرفته شده است، بیان می کند که قیمت و عرضه رابطه مستقیم باهم دارند. یعنی هرچه قیمت بالاتر باشد، عرضه هم بیشتر میشود.
این تابع را میتوان در نمودار یا منحنی عرضه (شکل پایین) رسم کرد.
عرضه به چه چیزهایی بستگی دارد؟
علاوه بر قیمت، زمان، فاکتور تاثیرگذاری بر عرضه است. تامین کنندگان کالا باید به تغییرات قیمت واکنش نشان دهند که این نشان دهنده تاثیر زمان بر عرضه است اما مدت زمان بالا بودن قیمت و تقاضا اهمیت بالایی دارد. فرض کنید که با انتشار ویروس کرونا تقاضا برای محصولات بهداشتی مثل ماسک، دستکش و ضدعفونی کننده و قیمت آنها بالا برود. تولیدکنندگان به راحتی با افزایش ظرفیت خط تولید خودشان میتوانند این نیاز و تقاضا را برطرف کنند. اما اگر این ویروس برای مدت طولانی زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهد، پیشبینی میشود تغییرات در تقاضا و قیمت به شکل طولانی مدت باشد. در نتیجه تولیدکنندگان باید با تغییرات زیرساختی و تجهیزاتی، پاسخگوی تقاضای طولانی مدت باشند.
علاوه بر فاکتور زمان و قیمت، ظرفیت تولید، هزینههای تولید (حقوق کارکنان، خرید مواد اولیه و. )، تعداد رقبا، رقابت در بازار و نوع محصول تولیدی بر عرضه تاثیرگذار است.
عرضه و تقاضا چه ارتباطی به هم دارند؟
فرض کنید، یک شرکت جدید در زمینه تولید خودرو در کشور تاسیس شود. این شرکت با مطالعه بازار هدف خود، برنامهریزی برای تولید 000 10 دستگاه در سال را به قیمت 000 000 100 تومان انجام میدهد. باتوجه کیفیت مناسب محصولات شرکت، تقاضا برای خرید این اتومبیلها افزایش مییابد و 000 30 نفر درخواست خرید این 000 10 عدد دستگاه را دارند. حال بر اساس تابع تقاضا، با بالا رفتن تقاضا قیمت نیز افزایش مییابد. حالا بر اساس تابع عرضه با بالا رفتن قیمت، عرضه هم افزایش مییابد.
در مقابل هم اگر تقاضا برای این خودروها کمتر از عرضه باشد، قیمت کاهش مییابد. اکنون تقاضا با کاهش قیمت، بالا میرود.
تعادل در عرضه و تقاضا چیست؟
برابر بودن میزان عرضه و تقاضا به معنی برخورد دو خط در نموار عرضه و تقاضا (شکل پایین) است. به این نقطه تعادل میگوییم. چون مقدار کالاهای عرضه شده دقیقا با مقدار کالای مورد تقاضا برابر است. در این نقطه به اصطلاح میگوییم تخصیص کالا در کارآمدترین حالت خود قرار دارد.
مقدار Q را مقدار تعادلی و قیمت P را قیمت تعادلی میگوییم.
تعادل در اقتصاد یک آرزو است و فقط در تئوری قابل دستیابی است. یعنی احتمالا هیچگاه به این نقطه در اقتصاد نخواهیم رسید.
عدم تعادل در عرضه و تقاضا به چه چیزی منتهی میشود؟
- مازاد عرضه
اگر قیمت بالاتر از قیمت تعادلی باشد. مازاد عرضه اتفاق میافتد و به اصطلاح بازار با ناکارآمدی مواجه میشود.
در نمودار زیر مازاد عرضه رسم شده است. عرضه در قیمت و مقدار P1 و Q2 انجام میشود و تقاضا در همان قیمت با مقدار Q1 انجام میشود. اختلاف دو مقدار Q2 ,Q1 میزان مازاد عرضه است.
مازاد عرضه یعنی اینکه تولیدکنندگان درحال تولید کالای بیشتری نسبت به تقاضای بازار هستند و طرف تقاضای بازار به علت قیمت بالا خواهان خرید محصول نیستند.
وقتی قیمتی کمتر از قیمت تعادلی تعیین شود، مازاد تقاضا به وجود میآید. چون قیمت کم است، تقاضا زیاد است اما میزان تولید و عرضه محصول پایین است. بنابراین بالا بودن تقاضا باعث کمبود کالا خواهد شد و قیمت محصول را بالا خواهد برد.
انتقال و حرکت چیست؟
حرکت:
در نمودار تقاضا، حرکت یعنی تغییر قیمت یا تعداد تقاضا از یک نقطه به نقطه دیگر. حرکت در نمودار تقاضا نشان دهنده تقاضای پایدار است، یعنی با تغییر قیمت کالا، تقاضا نیز تغییر کند و رابطهی آنها خراب نشود.
در نمودار عرضه، حرکت در طول منحنی عرضه یعنی رابطه عرضه پایدار است. پس حرکت در این نمودار هم یعنی رابطه عرضه و قیمت با تغییر قیمت ثابت بماند. مثلا وقتی قیمت دوبرابر میشود، عرضه هم دو برابر شود.
انتقال:
انتقال در منحنی، یعنی با ثابت ماندن قیمت، میزان عرضه یا تقاضا کم و زیاد شود. انتقال برعکس حرکت که به معنی ثابت ماندن نوع رابطه بین قیمت و عرضه یا تقاضا بود، به معنی تغییر کردن رابطه بین قیمت و عرضه یا تقاضا است.
گفتیم عرضه و تقاضا میتواند تحت تاثیر عوامل دیگری به جز قیمت باشد. انتقال در نمودار عرضه و یا تقاضا هنگامی اتفاق میافتد که عرضه و تقاضا به وسیله عوامل دیگری به جز قیمت تغییر کند.
به طور کلی در انتقال ما شاهد یک نمودار جدید هستیم یعنی شرایط به طور کلی تغییر کرده است. ولی در حرکت، صرفا طول نمودار تغییر میکند.
عرضه و تقاضا چگونه باعث ایجاد یک قیمت تعادلی میشود؟
گفتیم قیمت تعادلی، قیمتی است که در آن تولید کننده میتواند همه محصولاتش را بفروشد و خریدار میتواند همه محصولانی که میخواهد را بخرد.
حال مثلا وقتی یک شرکت تعداد 000 000 3 عدد از یک کالا را تولید میکند و به دلیل قیمت آن کالا فقط 000 500 1 عدد از آن را می فروشد، باید قیمت را پایینتر بیاورد تا باقی کالای تولیدی هم فروخته شود. با کاهش قیمت، تقاضای خرید آن محصول بالاتر میرود تا جایی که مثلا تنها 000 10 عدد از آن کالا باقی بماند. چون عرضه کم شده و تقاضای خرید بالاست، قیمت بالا میرود. در انتها فروشنده و خریدار به یک قیمت تعادلی خواهند رسید که دو طرف معامله راضی هستند.
قانون عرضه و تقاضا بر چه چیزهایی تاثیر گذار است؟
به جز قیمت کالا یا خدمات، این قانون بر سایر فعالیتهای اقتصادی هم تاثیر گذار است. مثلا در یک شهر وقتی تعداد گچکاران ماهر کمتر از تعداد ساختمانهای در حال ساخت است (یعنی تقاضا بیشتر از عرضه است)، پس کارفرمایان ناچارند که حقوق پرداختی برآورد بهترین ها در سهام خود را افزایش دهند.
این مثالها یکی از تاثیرات این قانون در اقتصاد را نشان میدهد و به طور کلی شما همیشه میتوانید تاثیر این قانون را در اطراف خود لمس کنید.
عرضه و تقاضا در بورس اوراق بهادار چه تاثیری میگذارد؟
عرضه در بورس، توسط سهامداران یک سهام که میخواهند آن را با قیمتهای مختلف بفروشند مشخص میشود و تقاضا را خریداران آن سهم که میخواهند آن را با قیمتهای مختلف بخرند، مشخص میکنند.
طبیعتا در هنگام فروش یک نفر خواهان بیشترین قیمت ممکن است. در خرید هم، خریدار میخواهد به کمترین قیمت ممکن آن کالا را تهیه کند. پس هرچه قیمت یک سهم بالاتر برود، عرضه آن بیشتر میشود و هرچه قیمت یک سهم پایینتر بیاید، تقاضا برای خرید آن بیشتر میشود.
وقتی قیمت یک سهم بالا میرود، سهامداران سهم خود را میفروشند که باعث افزایش عرضه میشود. افزایش عرضه باعث کاهش قیمت سهم میشود که در نتیجه کاهش قیمت باعث افزایش تقاضا میشود. این چرخه عرضه و تقاضا باعث تغییرات قیمت در بازارهای مالی مختلف از جمله بورس شود. میتوان گفت یکی از دلایل اصلی تغییر قیمت در بازار سرمایه، همین اصل عرضه و تقاضا است.
جمع بندی
در این مقاله با مفاهیم مربوط به عرضه و تقاضا آشنا شدیم. عرضه و تقاضا در همه ی بازارهای مالی و حتی در زندگی عادی نیز وجود دارد. در بورس نیز عامل اصلی تغییر قیمت سهام، همین قوانین عرضه و تقاضا می باشد.
مقدمه
جواب این سوال را در پایان این نوشتار کاربردی با هم مرور خواهیم کرد.
سود ناخالص:
اگر درآمد حاصل از کل فروش یک شرکت را برای یک دوره خاص (مثلا 1 ساله) داشته باشیم و بهای تمام شده کالا و خدمات به فروش رفته را از آن کسر کنیم، باقیمانده را سود ناخالص می نامند.
سود عملیاتی:
سود ناخالص فعلا اختلاف بین کل فروش و بهای تمام شده را نشان می دهد،حال اگر از سود ناخالص هزینه های مربوط به فروش، هزینه های عملیاتی، واحد تجاری از جمله اجاره و بیمه،حمل و نقل و کرایه، حقوق و دستمزد و استهلاک و . را کسر کنیم حاصل آن سود عملیاتی خواهد بود.
سود خالص:
برخی دیگر از هزینه ها از جمله بهره، مالیات و همچنین کلیه جریانات وجوه ورودی و خروجی را باید در سود عملیاتی اثر داد. حاصل این تغییرات در سود عملیاتی و عددی که پس از محاسبه کل کسورات به دست می آید را سود خالص می نامیم.
حاشیه سود چیست؟
به طور ساده اگر هر کدام از سودهای محقق شده شامل سود ناخالص، عملیاتی و یا خالص را بر کل درآمد شرکت در آن دوره تقسیم و حاصل را در 100 ضرب کنیم، حاشیه سود شرکت به واحد درصد به دست می آید.
برای مثال در شرکت هجرت با فروش 2250 میلیارد تومانی، 70 میلیارد سود خالص محقق شده است، در نتیجه حاشیه سود خالص 3.1 می باشد.
منظور از EPS چیست ؟
سود خالص را اگر در بازه یک ساله در نظر بگیریم و بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم به آن EPS ( Earning Per Share ) یا سود هر سهم که اصطلاحی رایج به حساب می آید اطلاق می شود.
منظور از DPS چیست ؟
بخشی یا کل سودی که برای هر سهم در یک سال مالی محقق شده را می توان بین سهامداران بصورت نقدی توزیع کرد که به آن DPS (Dividend Per Share) می گویند.
نسبت پی بر ای ( P/E ) :
یکی از نسبت های موثر و کاربردی در تحلیل سهام نسبت قیمت سهم به سود یا درآمد آن می باشد. برای مثال اگر قیمت سهم 100 تومان و سود هر سهم 20 تومان باشد، نسبت پی به ای آن 5 مرتبه خواهد بود که با مقایسه این نسبت در گروه های مالی میتوان رشد قیمت نسبت به درآمد سهم را سنجید.
نکات مهم:
در تعریف سود و محاسبه حاشیه سود باید هر گروه را بصورت مستقل در نظر داشت. برای مثال نمی توان حاشیه سود یک شرکت پخش دارویی را با یک شرکت خودروساز مقایسه کرد.
لزوما کل سود محقق شده بصورت سود نقدی یا DPS بین سهامداران توزیع نمی شود و ممکن است برای اموری همچون سود انباشته استفاده گردد.
نسبت پی به ای به تنهایی معیار کاملی برای تحلیل ارزندگی شرکت ها نیست.برای بسیاری از شرکت ها که سود قابل تحقق یا تحقق یافته ندارند و اتفاقا هر دوره در حال شناسایی زیان هستند و همچنین در شرایطی که تورم بر ارزش گذاری شرکت ها حاکم است، باید از روش های دیگری برای سنجش استفاده کرد.
در این مقاله سعی شده است تا شما را با دو روش محاسبه سود آشنا کنیم
سود به روش لایفو بهتر محاسبه می شود یا فایفو؟
fifo / فایفو
روشی است كه موجودی ها همواره به طور منظم گردش داشته و همواره كالاهای جديد وتازه در دسترسی باشد.
مثلا در يك كارخانه رنگ سازی ممكن است ابتدا قوطی های رنگ قديمی به فروش برسد واز ماندن زياد وفساد آن جلوگيری گردد به اين روش كه از اولين موجودی های اول استفاده شود روش اولين وارده يا فايفو گويند.
اما در مورد برخی از اقلام ديگر موجودی روش اولين صادره آن معمولا از آخرين محموله كه در سطح بالا قرار گرفته است صورت ميگيرد اما داروها ويا سبزيجات يا كالاهای زود فاسد شدنی بايد ابتدا به مصرف برسد يعنی كالاهای اول وارده اول صادر شود به روش اولين صادره از آخرين وارده لايفو گويند.
كاربرد اين روش كه متداولترين روش ارزيابی موجودی هاست بسيار آسان است گردش اقلام بهای تمام شده در اين روش معمولا با گردش فيزيكی اقلام موجودی ها مطابقت ميكند.
ضمنا اجرای اين روش در دوره هايی كه قيمت ها در حال افزايش است موجب ايجاد سود ناخالص بيشتر ميشود عليرغم مزايای فوق سود بيشتر موجبات ماليات بر درآمد بيشتر را فراهم می آورد ودرآمدهای جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتا قديمی مقايسه می شود ودر نتيجه كارايی و سودآوری بيش از واقع نشان داده می شود ضمن اينكه برای جايگزينی اقلام موجودی ها بهای بيشتري نيز بايد برآورد بهترین ها در سهام پرداخت كرد.
تطابق (مقابله) اقلام بهای تمام شده قديمی با درآمدهای جاری موجب ايجاد سوء ناشی از نگهداری موجودی ها ميشود كه بنوبه خود باعث نشان دادن قدرت سود آوری بيش از واقع واحتمالا گمراهی گروههای ذینفع می شود.
lifo / لایفو
مزيت عمده اين روش اين است كه در دوره افزايش قيمتها سود ناخالص به ميزاني كمتر محاسبه و ماليات بر درآمد كمتری پ رداخت گردد. كه موجب بهبود وضعيت نقدينگی وگردش وجوه نقد می شود ضمنا درآمد جاري با اقلام بهای تمام شده نزديك به قيمت های جاری مقايسه و مقابله و در نتيجه سود ناخالص نيز سود آوری تجاری را بهتر نشان می دهد.
اگر اين روش در چند دوره مالی متوالی به كار برده شود اقلام موجودی های منعكس در ترازنامه با ارزش به مراتب كمتر از قيمتهاي جاری در موقع افزايش قيمت ها نشان داده ميشود زيرا مبنای اقلام بهای تمام شده قديمی ونسبتا ارزان (كه موجب پايين آمدن غير عادی بهای تمام شده كالای فروش رفته است) محاسبه و ارزيابی شده است وافزايش سود غير معقولی را موجب خواهد شد.
در دورهايی كه قيمت ها در حال افزايش باشد اجرای لايفو موجب محاسبه سود ناخالص كمتر در مقايسه با روش فايفو می شود اگرچه سود كمتر موجب پرداخت ماليات كمتری می گردد اما سود هر سهم ارائه تصويری نادرست از قدرت سودآوری شركت يا واحد تجاری را موجب می شود لذا اين است كه مسئولين كشورهاي صنعتی شركتها را مقيد كرده اند تا جهت مقاصد مالياتی در صورت استفاده از لايفو آن را در محاسبه سود ناخالص به منظور گزارشگری مالی نيز بكار برند.
حساب جم با بیش از ۲۳ سال سابقه در ارائه گزارش حسابرسی شرکتها، موسسات و اشخاص در حداقل زمان ، دفاعیه مالیاتی، همچنین کاهش قطعی مالیات مشاغل و اشخاص حقیقی و رسیدگی به جرائم مالیات تراکنشهای بانکی توانسته است رضایت کامل شما عزیزان را جلب نماید. حساب جم با تهیه و تنظیم اظهارنامه های مالیاتی در اسرع وقت و استقرار بهینه حسابداری منطبق با استانداردهای حسابداری در بین برترین های حرفه خود در کشور قرار دارد. تخصصی ترین خدمات حسابرسی و حسابداری را از متخصصین و مشاوران مالیاتی حساب جم بخواهید
محاسبه و تعریف نرخ رشد بازار
یک روش کلیدی برای تست دوام و بقا در تجارت شما محاسبه نرخ رشد بازار است. در اینجا نحوه انجام این کار و این که چرا لازم است آن را بدانید را توضیح می دهیم.
آیا تجارت جدید شما موفقیت آمیز است؟ همه ما آرزو می کنیم قبل از شروع به خواندن این مقاله جواب را بدانیم. هر کسب و کاری در ابتدای شروع خود در حد فقط یک آرزو یا یک ایده بوده است
شما نمی توانید آینده را بگویید، اما می توانید برخی از پیش بینی های محکم را محاسبه کنید. یکی از این پیش بینی ها نرخ رشد بازار است. نرخ رشد بازار چقدر است و چگونه می تواند به شما کمک کند؟
نرخ رشد مقداری است که در آن ارزش یک سرمایه گذاری، دارایی، پرتفوی یا کسب و کار در یک دوره خاص افزایش می یابد. نرخ رشد اطلاعات مهمی در مورد ارزش دارایی یا سرمایه گذاری در اختیار شما قرار می دهد، زیرا به شما کمک می کند بفهمید که آن دارایی یا سرمایه گذاری چگونه در طول زمان رشد یا تغییر می کند و یا در شرایط مختلف چه عملکردی از خود نشان می دهد. این اطلاعات می تواند به شما در پیش بینی درآمد آینده یک دارایی یا سرمایه گذاری خاص کمک کند.
ما می توانیم پیش بینی کنیم که نرخ رشد بازار شغل های خدماتی مربوط به نظافت و بسته بندی محصولات پس از همه گیری ویروس کویید 19 سر به فلک کشیده است. یا به طور مثال ما می توانیم پیش بینی کنیم که نرخ رشد بازار در صنعت سیگار کند و تاکنون وجود ندارد. این تعداد مشتری مطمئناً در حال کاهش است. بازارهای عمده و هزینه های مصرف کننده با گذشت زمان تغییر می کند.
وقتی یک معیار قابل قبول یا یک دید وسیع به کسب و کار خود و اتفاقات پیرامون داشته باشید، می توانید درمورد ارزش شغلی خود قضاوت کنید. به عنوان مثال، امروزه ما یک شرکت دخانیات تاسیس نمی کنیم.
این یک اتفاق خوب است که صنعت شما در حال رشد است. اما این مهم هنوز به طور کامل اعتبار کسب و کار شما را به عنوان یک بازیگر بلند مدت تأیید نمی کند.
به عنوان مثال، ممکن است به دلیل شیوع ویروس کرونا، صنعت محصولات تمیز کننده در حال افزایش باشد. بیایید یک محصول خاص را بررسی کنیم، به طور مثال صابون. اکنون هیچ کس نمی خواهد یک صابون جامد به اشتراک بگذارد. دستگاه های توزیع صابون مایع به طور خودکار صابون مایع را در کف دست شما می ریزند. ژل آنتی باکتریال در هر گوشه ای قرار دارد. آیا سهم بازار شما با محصولات صابون فقط به این دلیل است که این صنعت به طور کلی در حال رشد است؟
پاسخ میتواند آری یا خیر باشد. این برآورد بهترین ها در سهام نمونه ای از چگونگی تأثیر نگرش مصرف کننده بر سهم بازار شماست. به همین دلیل شما برای ساخت مدل های دقیق تجاری باید سهم بازار را محاسبه کنید.
رشد بازار مهم است زیرا شما می خواهید مطمئن شوید خدمات یا محصول شما دارای پایه ایی قابل قبول باشد. در آینده چقدر مفید خواهد بود؟ آیا محصول یا خدمات شما در مدت 5 سال همچنان مورد تقاضا است؟ آیا بیش از هر زمان دیگری مشتری برای خرید در بازار وجود دارد؟
این همان چیزی است که شما به دنبال آن هستید. شما می خواهید وقت و انرژی خود را صرف مشاغلی کنید که دارای طول عمر بالایی است.
اگر به دنبال سرمایه گذاری هستید، نرخ رشد بازار از اهمیت دو چندانی برخوردار است. سرمایه گذاران می خواهند ببینند که شما در مورد مسیر موقعیت صنعت خود فکر کرده اید. چه عواملی می تواند روی آن تأثیر بگذارد؟ آیا ساختن تجارت دیگری در این فضا منطقی است؟
اگر نرخ رشد بازار خود را به عنوان یک تجارت مستقر موجود محاسبه می کنید، بازهم مفید است. شما می دانید که آیا کسب و کار شما هنوز می تواند رشد کند و پیشرفت کند. یا وقت آن رسیده است که محوری شود؟
به عنوان مثال شرکت های دخانیات می توانند به دنبال تغییر مسیر صنعت خود به سمت سیگار های الکترونیکی و. باشند.
نرخ رشد مهم است زیرا به شما می گوید که یک دارایی، سرمایه گذاری، پورتفوی یا کسب و کار در یک دوره خاص چقدر رشد می کند و به شما کمک می کند تا رشد آینده را پیش بینی کنید. از نرخ رشد می توان برای نشان دادن موارد زیر استفاده کرد:
- درصد تغییر در کل جمعیت از یک سال به سال دیگر
- عملکرد یک کسب و کار و رشد مورد انتظار آن در آینده
- رشد آتی مورد انتظار سایر دارایی ها و سرمایه گذاری ها
ابتدا باید مدت زمانی را که اندازه گیری می کنید تعریف کنید. شما می خواهید محاسبه کنید که بازار شما در یک زمان مشخص چقدر رشد کرده است. این می تواند 1 سال، 3 سال یا 5 سال باشد. اگر می خواهید یک تغییر چشمگیر را ببینید، حتی 10 سال کار می کند.
اگرچه سرمایه گذاران مایل به دیدن شواهدی از رشد سریع هستند. بنابراین هرچه دوره زمانی کوچکتر باشد، بهتر است.
((اندازه بازار فعلی - اندازه اصلی بازار در ابتدای دوره زمانی مشخص شده) / (اندازه اصلی بازار))* 100 = نرخ رشد بازار
اکثر بازارها دارای رشد سالانه آهسته و ثابت هستند. به ندرت با نرخ ثابت. برخی از صنایع از سایر صنایع متغیر هستند. کسب و کارتان ارزش این را دارد که چندین بار محاسبات مختلف انجام دهید تا میانگین نرخ رشد صنعت خود را در طول سال مقایسه کنید. در حالت ایده آل می خواهید یک خط روند رو به بالا، حتی اگر اندک باشد، ببینید.
نرخ رشد بازار برای صنعت شما می تواند به شما کمک کند تا آینده کسب و کار خود را پیش بینی کنید. شما می توانید اهداف و نقاط عطفی واقع بینانه تعیین کنید. می توانید اعتبار یک ایده جدید تجاری را تأیید کنید. شما همچنین می توانید سرمایه گذاران را متقاعد کنید که صنعت شما فقط در حال صعود و افزایش است.
هنگام معامله با سرمایه گذار ها یا افراد صاحب دارایی که علاقه مند به صرف دارایی خود در یک تجارت را دارند اعداد متعددی وجود دارد که به شما کمک می کند ارزش دارایی یا سرمایه گذاری خود را درک کنید. نرخ رشد که معمولاً به آن "درصد تغییر" نیز گفته می شود، یکی از محاسباتی است که باید در نظر گرفته شود. درک نحوه محاسبه نرخ رشد می تواند به شما کمک کند تغییرات را در طول زمان اندازه گیری کنید و آن تغییر را به صورت درصد نشان دهید.
در این مقاله ما سعی کرده ایم که چندین روش برای محاسبه نرخ رشد را با مثال به شما آموزش دهیم امیدواریم که برای شما مفید واقع شود.
روش های محاسبه نرخ رشد
سه نوع فرمول وجود دارد که می توانید برای محاسبه نرخ رشد بسته به موقعیت خود استفاده کنید:
1) روش تغییر درصد خط مستقیم
2) روش نقطه میانی
3) محاسبه میانگین نرخ رشد در طول زمان
1) روش تغییر درصد خط مستقیم
روش درصد تغییر خط مستقیم رایج ترین فرمولی است که برای محاسبه نرخ های رشد پایه و ساده استفاده می شود. این روش محاسبه نرخ رشد هنگام محاسبه نرخ های رشد ساده که نیازی به مقایسه با نتایج دیگر ندارید، بهترین کارایی را دارد. با این حال، مهم است که بدانید این فرمول ممکن است نتایج یکنواختی برای تغییرات منفی در رشد ایجاد نکند. این محدودیت روش درصد تغییر خط مستقیم به عنوان مسئله نقطه پایانی شناخته می شود.
2) روش نقطه میانی
روش نقطه میانی فرمولی است که برای محاسبه نرخ رشد در زمانی که نیاز به استفاده از اطلاعات برای مقایسه دارید استفاده می شود. مزیت استفاده از روش نقطه میانی این است که نتایج یکنواختی را بدون توجه به جهت تغییر ارائه می دهد و از مشکل نقطه پایانی که هنگام استفاده از روش درصد تغییر خط مستقیم وجود دارد اجتناب می کند. روش نقطه میانی با استفاده از میانگین مقادیر اصلی و پایانی به عنوان مخرج بر این چالش غلبه می کند.
3) محاسبه میانگین نرخ رشد در طول زمان
روش محاسبه درصد تغییر خط مستقیم و روش محاسبه نقطه میانی زمانی که تغییر رشد را بین دو سال مقایسه میکنید، به خوبی کار میکنند. با این حال، زمانی که تغییرات رشد را برای چندین سال مقایسه می کنید، بهتر است از این روش محاسبه برای یافتن میانگین نرخ رشد در سال استفاده کنید.
نحوه محاسبه نرخ رشد با استفاده از روش درصد تغییر خط مستقیم
برای محاسبه نرخ رشد با استفاده از روش درصد تغییر خط مستقیم مراحل زیر را دنبال کنید:
1. فرمول را بنویسید
2. تغییر مطلق را پیدا کنید
3. تغییر مطلق را بر مقدار اصلی تقسیم کنید
4. تبدیل به درصد
1. فرمول را بنویسید
اولین قدم نوشتن فرمول درصد تغییر خط مستقیم است. فرمول به عنوان پایه ای برای محاسبه شما عمل می کند. برای این فرمول، باید مقدار اصلی و مقدار جدید را بدانید. فرمول استفاده شده برای روش درصد تغییر خط مستقیم، تقسیم تغییر مطلق بر مقدار اصلی است.
(نرخ رشد = تغییر مطلق / مقدار اصلی)
2. تغییر مطلق را پیدا کنید
اولین محاسبه ای که باید هنگام استفاده از روش درصد تغییر خط مستقیم پیدا کنید، تغییر مطلق بین مقدار جدید و مقدار اصلی است. شما می توانید تغییر مطلق را به سادگی با کم کردن مقدار اصلی از مقدار جدید محاسبه کنید. تفاوت حاصل تغییر مطلق است.
(تغییر مطلق = مقدار جدید - مقدار اصلی)
3. تغییر مطلق را بر مقدار اصلی تقسیم کنید
سپس، تغییر مطلق را بر مقدار اصلی تقسیم کنید. پاسخ این محاسبه نرخ رشد است.
(نرخ رشد = تغییر مطلق / مقدار اصلی)
4. تبدیل به درصد
در نهایت، باید نرخ رشد را به درصدی تبدیل کنید تا نشان دهنده درصد تغییر باشد. برای تبدیل نرخ رشد به درصد بدیهی و کافی است که نرخ رشد را در 100 ضرب کنید.
(درصد تغییر = نرخ رشد × 100)
نحوه محاسبه نرخ رشد با استفاده از روش نقطه میانی
برای محاسبه نرخ رشد با استفاده از روش نقطه میانی مراحل زیر را دنبال کنید:
فرمول را بنویسید
تغییر مطلق را پیدا کنید
مقدار متوسط را پیدا کنید
تغییر مطلق را بر مقدار متوسط تقسیم کنید
1. فرمول را بنویسید
اولین قدم نوشتن فرمول نقطه میانی است. فرمول به عنوان پایه ای برای محاسبه شما عمل می کند. برای فرمول نقطه میانی، باید مقدار اصلی، مقدار جدید و میانگین دو مقدار را بدانید. فرمول استفاده شده برای روش نقطه میانی تقسیم تغییر مطلق بر مقدار میانگین است.
(نرخ رشد = تغییر مطلق / مقدار متوسط)
2. تغییر مطلق را پیدا کنید
اولین محاسبه ای که باید هنگام استفاده از روش نقطه میانی پیدا کنید، تغییر مطلق بین مقدار جدید و مقدار اصلی است. شما می توانید تغییر مطلق را به سادگی با کم کردن مقدار اصلی از مقدار جدید محاسبه کنید. تفاوت حاصل تغییر مطلق است.
(تغییر مطلق = ارزش جدید - ارزش اصلی)
3. مقدار متوسط را پیدا کنید
در مرحله بعد، باید میانگین مقدار اصلی و مقدار جدید را محاسبه کنید. شما می توانید مقدار میانگین را با جمع کردن دو مقدار با هم و تقسیم بر دو محاسبه کنید.
(مقدار متوسط = مجموع مقادیر / 2)
4. تغییر مطلق را بر مقدار متوسط تقسیم کنید
بعد، تغییر مطلق را بر مقدار متوسط تقسیم کنید. پاسخ این محاسبه نرخ رشد است.
(نرخ رشد = تغییر مطلق / مقدار متوسط)
5. تبدیل به درصد
در نهایت، باید نرخ رشد را به درصدی تبدیل کنید تا نشان دهنده درصد تغییر باشد. برای تبدیل نرخ رشد به درصد کافی است نرخ رشد را در 100 ضرب کنید.
(درصد تغییر = نرخ رشد × 100)
نحوه محاسبه میانگین نرخ رشد در طول زمان
برای محاسبه میانگین نرخ رشد مداوم سالانه مراحل زیر را دنبال کنید:
فرمول را بنویسید
تفاوت بین ارزش حال و گذشته را پیدا کنید
اختلاف را در توان 1/Nام ضرب کنید
1. فرمول را بنویسید
اولین قدم نوشتن فرمول میانگین نرخ رشد در طول زمان است. فرمول به عنوان پایه ای برای محاسبه شما عمل می کند. برای فرمول میانگین نرخ رشد در طول زمان، باید مقادیر هر سال و تعداد سال هایی را که مقایسه می کنید بدانید. فرمول مورد استفاده برای روش برآورد بهترین ها در سهام میانگین نرخ رشد در طول زمان، تقسیم مقدار فعلی بر مقدار گذشته، ضرب در توان 1/N و سپس تفریق یک است. "N" در این فرمول تعداد سال ها را نشان می دهد.
[نرخ رشد = (مقدار فعلی / ارزش گذشته) 1/N - 1]
2. تفاوت بین ارزش حال و گذشته را بیابید
اولین محاسبه ای که باید هنگام استفاده از روش محاسبه میانگین نرخ رشد در طول زمان پیدا کنید، تفاوت بین ارزش فعلی و ارزش گذشته است. شما می توانید این مقدار را به سادگی با کم کردن مقدار گذشته از مقدار فعلی پیدا کنید.
(مقدار فعلی - ارزش گذشته)
3. اختلاف را در توان 1/N ضرب کنید
در مرحله بعد، باید اختلاف حاصل را از مرحله دو در توان 1/N ضرب کنید، جایی که N نشان دهنده تعداد سال ها است.
4. یک را کم کنید
در مرحله بعد، یکی از پاسخ به دست آمده را از مرحله سه کم کنید.
(نرخ رشد = پاسخ مرحله 3 - 1)
5. تبدیل به درصد
در نهایت، باید پاسخ خود را به درصدی تبدیل کنید تا نشان دهنده میانگین نرخ رشد سالانه در سال باشد. برای تبدیل نرخ رشد به درصد کافی است نرخ رشد را در 100 ضرب کنید.
صورت سود و زیان چیست؟
صورت سود و زیان (Income Statement) میزان درآمدها، هزینهها، و همچنین سود و زیان انتهای دوره را که حاصل فعالیتهای عملیاتی و غیرعملیاتی هستند را گزارش میکند. نام دیگر صورت سود و زیان، صورت درآمد و هزینه است. صورت سود وزیان، یکی از صورتهای مالی حسابداری است؛ اگر میخواهید اطلاعات بیشتری در مورد انواع صورتهای مالی حسابداری به دست بیاورید مقاله صورت های مالی را از دست ندهید.
صورت حساب سود و زیان بر مبنای حسابداری تعهدی تهیه میشود. این یعنی اینکه درآمدها زمانی شناسایی میشوند که تحققیافته باشند، به عبارت دیگر زمانی که وجه نقد دریافت گردید درآمد هم شناسایی میشود. هزینهها هم در این روش زمانی شناسایی میشوند که پرداخت شده باشند، خواه برای هزینههای گذشته باشد و یا هزینههای آتی.
همچنین در محاسبه سود و زیان، سود سهام پرداخت شده به سهامداران عادی بهعنوان هزینه و درآمد حاصل از صدور سهام بهعنوان یک درآمد شناسایی نمیشوند. مبادلات بین موسسه و مالکانش بهطور جداگانه در گزارش حقوق صاحبان سهام نمایش داده میشود.
صورتحساب سود و زیان، بهخوبی بیانگر میزان سود یک شرکت در پایان سال مالی است و شرکتها موظفاند در پایان سال مالی، صورت سود وزیان خود را منتشر و با گزارش سود و زیان، میزان سودآوری خود را به سهامداران اطلاع دهند. در صورت سود و زیان، مواردی مانند میزان فروش شرکتها، میزان هزینههای آنها و سایر اطلاعات با اهمیت مربوط به عملکرد شرکت قابلمشاهده است. حالا که میدانید صورت سود و زیان چیست، باید در مورد این گزارش و نحوه محاسبه فرمول سود و زیان اطلاعات کسب کنید.
مراحل تهیه گزارش سود و زیان چیست؟
گزارش و تهیه صورت سود و زیان به دو روش یک و دومرحلهای تهیه میشود.
- در صورت سود و زیان یک مرحله ای ابتدا کلیه درآمدها و در ادامه کلیه هزینهها در زیر آنها آورده میشود و در نهایت از تفاضل آنها، سود یا زیان قبل از کسر مالیات نمایش داده میشود.
- در صورت سود و زیان چند مرحله ای، ابتدا درآمدهای عملیاتی و سپس هزینههای عملیاتی در زیر آنها آورده میشود سپس از تفاضل این دو سود یا زیان ناویژه به دست میآید. در مرحله بعد درآمدهای غیرعملیاتی و هزینههای غیرعملیاتی آورده میشود که نتیجه تفاضل این مرحله و مرحله قبل به سود و زیان قبل از کسر مالیات میرسیم.
فرمول سود و زیان چیست؟
در محاسبه سود و زیان در حسابداری، ابتدا درآمدها محاسبه میشود و سپس هزینهها از آن کسر میگردد.
⌈هزینههای دوره مالی – درآمد دوره مالی = سود دوره مالی⌉
در صورت فزونی درآمد به هزینه شرکت سود داشته است.
⌈درآمدهای دوره مالی – هزینه دوره مالی = زیان دوره مالی⌉
با در نظر گرفتن این فرمول میتوانید به پاسخ پرسش با کسر هزینه ها از درامد چه چیزی به دست می اید برسید؛ در صورت فزونی هزینه به درآمد شرکت متحمل زیان شده است. بعد از آشنایی با نحوه محاسبه سود و زیان، به بحث انواع سود حسابداری میپردازیم.
معرفی انواع سود حسابداری+سود حسابداری چگونه محاسبه میشود؟
منظور از عملکرد مالی، فعالیتهایی است که بهنوعی باعث تغییر در دارایی، بدهیها و سرمایه گردد. همچنین انواع سود در صورت سود و زیان به سه دسته تقسیم میشود:
1- سود ناخالص در صورت سود و زیان: برای رسیدن به پاسخ پرسش سود ناخالص در صورت سود و زیان بیانگر چیست، باید فرمول و نحوه محاسبه آن را بدانید. سود ناخالص در صورت سود و زیان، از کسر میزان فروش کالا از هزینه تمامشده کالا به دست میآید و معادله آن به شکل زیر است:
⌈سود ناخالص = هزینه تمامشده کالا – میزان فروش کالا⌉
2- سود عملیاتی: سود عملیاتی در حسابداری یا سود قبل از کسر مالیات، از کسر سود ناخالص از هزینههای هزینه های اداری عمومی فروش و هزینههای استهلاک ساختمان و برآورد بهترین ها در سهام اثاثیه به دست میآید. فرمول سود عملیاتی بهصورت زیر است.
⌈سود عملیات= هزینه استهلاک – هزینههای هزینه های اداری عمومی فروش – سود ناخالص⌉
3- سود خالص چیست: محاسبه سود خالص با کسر مالیات از درآمدهای غیرعملیاتی (مواردی نظیر سود بانکی) بعلاوه هزینههای غیرعملیاتی کسر از سود عملیاتی به دست میآید. فرمول سود خالص به صورت زیر است:
⌈سود خالص = مالیات – درآمدهای غیرعملیاتی + هزینههای غیرعملیاتی – سود عملیاتی⌉
مهمترین بخش حساب سود و زیان قسمت پایانی آن، یعنی محاسبه سود شرکت یا زیان ویژه است که نتیجه فعالیت یک شرکت را نشان میدهد و با مطالعه آن میتوان فهمید که نتایج فعالیت کسب و کار سودآور بوده یا زیان ده.
اقلام صورت سود و زیان چیست؟
در ادامه شما را با اقلام و اجزای صورت سود و زیان آشنا میکنیم:
1- درآمد یا میزان فروش در جدول صورت سود و زیان
درآمد فروش بیانگر عایدی شرکت از فروش محصول یا خدمات است که در قسمت بالای صورت نوشته میشود. این مقدار ناخالص بوده و هزینه های مرتبط با تولید کالای فروخته شده یا ارائه خدمات در ان لحاظ نمیشود. در این بین برخی از شرکتها نیز دارای درآمد چندگانه هستند که مجموع این درآمدها به کل درآمد اضافه می شود.
درآمد حاصل از فعالیت اصلی موسسه در صورت سود زیان نوشته میشود. سؤال اصلی اینجاست که درآمد اصلی و فرعی چیست؟ برای روشن شدن موضوع را با مثالی ادامه میدهیم؛ صاحب یک پمپبنزین را فرض کنید، درآمد اصلی حاصل از فروش بنزین به دست میآید همچنین در کنار جایگاه بنزین یک مغازه نیز وجود دارد که درآمد حاصل از آن بهعنوان درآمد فرعی ثبت میشود.
2- بهای تمامشده کالای فروش رفته یا هزینههای فروش
هزینههای فروش نشاندهنده هزینه کالاهای فروختهشده، و یا خدمات ارائهشده در طول دوره حسابداری است. از این رو برای یک موسسه خردهفروشی، هزینه فروش برابر خواهد بود با مجموع موجودی در آغاز دوره به اضافه خرید در طول دوره منهای موجودی انتهای دوره. بهای تمام شده کالای فروخته شده نشان دهنده، هزینههای مستقیم مرتبط با تولید و فروش محصولات است.
همچنین اگر شرکت ارائه دهنده خدمات باشد، این بخش یه عنوان هزینه فروش ثبت میشود. این بخش از جدول صورت سود و زیان خروجی حسابداری صنعتی یک شرکت است. بهای تمام شده عمدتا شامل نیروی انسانی، مواد اولیه، سربار تولید و سایر هزینه های دیگر مانند هزینه استهلاک در صورت سود و زیان است.در صورتی که موسسه تولیدکننده محصولی باشد هزینههای فروش علاوه بر موارد بالا شامل هزینههای محتمل شده برای تولید محصول که در طول دوره است. هزینههای تولید مانند: دستمزد مستقیم یا کار مستقیم، مصرف مواد مستقیم، استهلاک کارخانه و ماشینآلات، سربار ساخت و …
3- سایر درآمدها در جدول سود و زیان
سایر درآمدها شامل درآمدی میشود که از فعالیت اصلی موسسه، به دست نمیآید به عبارت دیگر فعالیت فرعی موسسه است. بهطور مثال درآمد مغازه کنار جایگاه پمپبنزین فروشی.
نکته: درآمد حاصل از سود سپرده موسسه در بانک و یا درآمد حاصل از فروش ارزهای خارجی جزو درآمد فرعی موسسه است.
4- هزینههای توزیع و فروش در صورت سودوزیان
هزینههای توزیع و فروش شامل هزینههای محتمل شده برای ارائه کالا از محل موسسه به مشتریان است مانند: هزینه بازاریابی و نقل و انتقال محصول. اکثر کسب و کارها هزینههایی مربوط به فروش کالاها یا ارائه خدمات دارند. این هزینهها عمدتا شامل بازاریابی، تبلیغات و ترویج مصرف است که با یکدیگر گروه بندی می شوند زیرا تمامی آنها هزینه های مشابه صرف شده جهت افزایش فروش است.
5- هزینههای اداری
هزینههای اداری بهطور کلی از هزینههایی است که بهطور مستقیم در تولید و عرضه کالا و خدمات ارائهشده توسط موسسه نیست. مانند هزینههای مربوط به مدیریت و پشتیبانی. هزینه های عمومی و اداری عمدتا شامل هزینههای بخش فروش، خدمات عمومی و بخش اداری است. این بخش از هزینه ها دربرگیرنده تمام هزینههای غیرمستقیم دیگر مرتبط با اداره کسب و کار است. اصلی ترین بخشهای آن شامل حقوق و دستمزد کارکنان غیر تولیدی، هزینههای جاری اعم از بیمه و هزینههای ماموریت و… است. هزینه استهلاک نیز گاهی در این بخش لحاظ میشود اما بسته به تصمیمات شرکت متفاوت است.
نمونههایی از هزینههای اداری در صورتحساب سود و زیان در حسابداری عبارتاند از:
- هزینه حقوق و دستمزد مدیریت اجرایی
- هزینههای حقوقی و حرفهای
- استهلاک ساختمان اداری
- اجاره بهای دفاتر مورداستفاده برای مدیریت
- هزینه بخشهای مالی، بخش منابع انسانی و بخش مدیریت
6- سایر هزینهها
شامل هزینههایی است که در دسته هزینهها آورده نمیشود.کسب و کارها غالباً هزینه های دیگری دارند که مختص صنعت آنها است. هزینه های دیگر ممکن است شامل مواردی از قبیل توسعه فناوری، تحقیق و توسعه (R&D)، غرامت مبتنی بر سهام یا Stock-Based Compensation که بطور خلاصه با SBC نمایش داده می شود. هزینه های اختلال در ارزش، سود و زیان ناشی از فروش سرمایه گذاریها و بسیاری از هزینه های دیگر باشد که خاص یک صنعت یا شرکت است.
7- هزینههای مالی
هزینههای مالی معمولاً از بهره وامهای دریافتی و بهره اوراق قرضه تشکیل میشوند.
8- مالیات بر درآمد
هزینه مالیات بردرآمد شناساییشده در طول دوره بهطور کلی از سه عنصر زیر تشکیل شده است:
- مالیات برآوردی دوره فعلی
- مالیات دوره قبل
- هزینه مالیات معوق
9- هزینه استهلاک در صورت سود و زیان
استهلاک بیانگر هزینههای غیر نقدی است که توسط حسابداران ایجاد گردیدهاست. دلیل استفاده از این نوع از هرینه که عملا به صورت نقدی پرداخت نمیشود بحث مالیات است. با کسر این هزینه از سود خالص میتوان مالیات پرداختی شرکت را کاهش داد. این هزینه توسط روشهای استاندارد ارائه شده و بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم محاسبه میگردد. داراییهای بلند مدت یک شرکت همچون تجهیزات، ساختمانها، وسایل نقلیه و … ممکن است در طول زمان دچار کاهش ارزش شده و هزینه استهلاک به آن تعلق گیرد.
هدف استفاده از صورتحساب سود وزیان چیست؟
اقلام با اهمیت صورت سود و زیان شامل درآمدها و هزینه است. صورت سود و زیان اندازهگیری عملکرد یک نهاد در طول دوره حسابداری را فراهم مینماید. عملکرد یک نهاد را در صورت سود و زیان میتوان در شرایط زیر ارزیابی نمود به عبارت دیگر کاربرد و دلیل طبقه بندی در صورت سود و زیان در موارد زیر است:
- تغییر در درآمد فروش در دوره در مقایسه با رشد صنعت
- تغییر در حاشیه سود ناخالص، عامل حاشیه سود خالص و ناخالص در طول دوره
- افزایش یا کاهش در سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص در دوره
- مقایسه سودآوری واحد تجاری با دیگر سازمانهای فعال در صنایع و یا بخش مشابه
موجودی کالا در صورت سود و زیان
موجودی کالا در مؤسسات بازرگانی قسمت عمده و قابلتوجه داراییهای موسسه را تشکیل میدهد. موجودی کالا هم در ترازنامه بهعنوان دارایی و هم در سود و زیان بهعنوان بهای تمامشده کالای فروش رفته محاسبه میگردد، به همین دلیل موجودی کالا در صورت سود و زیان از اهمیت بالایی برخوردار است.
صورت سود و زیان جامع چیست؟
صورت سودوزیان جامع یکی از صورتهای مالی مهم است که تمامی درآمدها و هزینههای شناساییشده را به تفکیک اجزای تشکیل دهند آنها نمایش میدهد. این درآمد و هزینهها قابل انتساب به صاحبان سرمایه هستند. هدف آن ارائه کلیه درآمدها و هزینههای شناساییشده در یک دوره مالی است و تمرکز اصلی آن بر هزینه های عملیاتی در صورت سود و زیان است.
در اینجا صورت سود و زیان دربرگیرنده کلیه درآمدها و هزینههای شناساییشده طی دوره ازجمله درآمدها و هزینههای تحققنیافته است.اما اگر اجزای صورت سود و زیان جامع محدود به سود یا زیان خالص دوره و تعدیلات سنواتی باشد، ارائـه صورت حساب سود و زیان جامع ضرورتی ندارد. در این موارد باید یادداشتی ذیل صورت سود و زیان دوره، مبنی بر عدم لزوم ارائـه صورت سود و زیان جامع الصاق شود.
از آنجا که تهیه سود و زیان جامع دربرگیرنده کلیه درآمدها و هزینههای شناسایی شده، اعم از تحقق یافته و تحقق نیافته است، سود یا زیان خالص دوره مالی به عنوان اولین قلم در صورت سود و زیان جامع انعکاس مییابد. این بدان معنی است که صورت سود و زیان در حسابداری دوره، یکی از اقلام صورت سود و زیان جامع را به تفصیل نشان میدهد و سایر درآمدها و هزینههای شناسایی شده، بهطور جداگانه در صورت سود زیان جامع انعکاس مییابد. سایر درآمدها و هزینههای شناسایی شده شامل موارد زیر است:
الف. درآمدها و هزینههای تحقق نیافته ناشی از تغییرات ارزش داراییها و بدهیهایی که اساساً به منظور قادر ساختن واحد تجاری به انجام عملیات به نحو مستمر نگهداری میشـود و به موجب استانداردهای حسابداری مربوط مستقیماً به حقـوق صاحبـان سرمایـه منظـور میشود (از قبیل درآمدهـا و هزینههای ناشی از تجـدیـد ارزیابی داراییهای ثابت مشهود).
ب. درآمدها و هزینههایی که طبق استانداردهای حسابداری به استناد قوانین آمره مستقیماً در حقوق صاحبان سرمایه منظور میشود (از قبیل مابهالتفاوتهای حاصل از تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی موضوع ماده 136 قانون محاسبات عمومی).
موارد مندرج در ردیفهای الف و ب، سود یا زیان جامع سال را تشکیل میدهد. تعدیلات سنواتی (مشتملبر آثار انباشته تغییر در رویههای حسابداری و اصلاح اشتباه) حسب مورد از سود یا زیان جامع سال کسر یا به آن اضافه میشود تا سود وزیان جامع شناسایی شده در فاصله تاریخ صورتهای مالی دوره قبل و پایان دوره مالی جاری بهدست آید. برای درک بهتر و بیشتر صورت سود و زیان جامع، مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی به زبان ساده را مطالعه کنید.
تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان
تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان در این است که ترازنامه تصویری لحظهای از عملکرد کسب و کار ارائه میکند به این معنی که وضعیت مالی یک بنگاه اقتصادی را در یکلحظه مشخص میکند و فقط در همان تاریخ نشان میدهد. در ترازنامه ستونی با نام تاریخ وجود دارد که نشاندهنده تاریخ وقوع یک رویداد مشخص است. اما صورت سود زیان وضعیت مالی بنگاه اقتصادی را در یک بازه زمانی یا دوره مالی نشان میدهد. در واقع صورت سود و زیان تمام وقایع منتهی به دوره مالی را گزارش میکند.
تمام نکاتی که باید درباره صورت حساب سود و زیان بدانید!
در این مقاله به پاسخ پرسش صورت سود زیان چیست پرداختیم و اشاره کردیم که سود و زیان چگونه محاسبه میشود. اگر هنوز سوالی در رابطه با صورت سود زیان دارید، که در این مقاله به آن اشاره نشده حتما در بخش نظرات آن را با ما به اشتراک بگذارید. همکاران ما در سپیدار سیستم، پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.
نرم افزار حسابداری شرکتی سپیدار همکاران سیستم، با چهار بستهی تولیدی، خدماتی، بازرگانی و پیمانکاری، برای مدیریت چابکتر شرکتهای کوچک طراحی شده است و متناسب با نیازهای این کسبوکارها، کاربری بسیار سادهای دارد.
دیدگاه شما