آموزش رسم کانال درتحلیل تکنیکال
هر سهمی که در بورس معامله میشود با گذشت زمان، تشکیل نمودار قیمتی میدهد. این نمودار مورد تحلیل قرار میگیرد تا معاملهگران بتوانند با دقت و ارزیابی بهتر، در مورد خرید یا فروش سهام تصمیمگیری کنند. در تحلیل نمودار، امکان دارد که نمودار سهم داخل کانالی قرار گرفته باشد که برای تحلیلگران و روند بعدی سهام بسیار مهم است. رسم کانال در بورس یکی از ویژگیهای اساسی در تحلیل تکنیکال سهام به شمار میرود و طبق آن میتوان دادههای مؤثری را در مورد وضعیت سهام دریافت کرد. در این مقاله سعی بر این است که به طور کامل رسم کانال در بورس را آموزش دهیم.
الگوی کانال در تحلیل تکنیکال چیست؟
چه زمانی مجاز به رسم کانال هستیم؟
انواع کانال در تحلیل تکنیکال
آموزش نحوه ترسیم یک کانال
اعتبار کانال در تحلیل تکنیکال
اگر سهم از کانال خارج شود چه اتفاقی رخ میدهد؟
الگوی کانال در تحلیل تکنیکال چیست؟
نمودار قیمتی، مهمترین داده برای تحلیل تکنیکال است. بدون نمودار قیمتی عملاً هیچ تحلیلی صورت نمیپذیرد.
کانال قیمت (Price Channel) از حرکت قیمت در طول مسیر نمودار برحسب زمان به وجود میآید که بر مبنا آن ناحیههای مهم حمایت و مقاومت نمودار به دست میآید. به بیان سادهتر، یک کانال، متشکل از دو خط موازی در نمودار است که نشاندهنده مسیر روند سهم در طی زمان است. این روند میتواند با شیب مثبت (صعودی) یا با شیب منفی (نزولی) معامله با کانال قیمت باشد. خط بالایی کانال، بر مبنا سقفهای قیمتی و خط پایینی کانال بر مبنا کفهای قیمتی کشیده میشوند. الگوی کانال به نوعی حد و مرز حرکت سهم را در بازه زمانی مشخص میکند و این مورد برای تحلیلگران بسیار حائز اهمیت است. هنگامیکه کندل قیمتی، میل به عبور از خط بالایی کانال داشته باشد، به احتمال زیاد آماده تغییر روند به سمت روند صعودی است و زمانی که کندل قیمتی میل به شکست خط پایینی کانال باشد، احتمالاً آماده روند نزولی در خود خواهد شد.
چه زمانی مجاز به رسم کانال هستیم؟
هر سهم در طول مسیر خود، حرکتی از خود ثبت میکند که میتواند روند اصلی نمودار را شکل بدهد. الگوی کانال قیمتی حتماً باید در بین 2 خط موازی باشد در غیر این صورت رسم کانال معنایی ندارد. زمانی مجاز هستید کانال مورد نظر را رسم کنید که 4 نقطه مهم در نمودار را شناسایی کنید و این 4 نقطه، تشکیل 2 خط موازی که روند سهم را مشخص میکند، بدهد. در واقع، 2 نقطه از سقفهای قیمتی و 2 نقطه از کفهای قیمتی برای رسم کانال لازم و ضروری است. سقفهای قیمتی، خط روند بالایی و اصطلاحاً ناحیه مقاومتی را تشکیلداده و 2 نقطه کف قیمتی، خط روند پایینی و اصطلاحاً ناحیه حمایتی سهم را تشکیل میدهند. به عبارتی تا زمانی که این 4 نقطه تشکیل خط روند ندهد، مجاز به رسم کانال در نمودار نیستید.
انواع کانال در تحلیل تکنیکال
برای کانال در تحلیل تکنیکال، 3 نوع کانال را در نظر گرفته میشود:
1) کانال صعودی
در این کانال، شیب نمودار که از 2 خط موازی تشکیل شده است، مثبت میباشد و روند به سمت صعودی شدن در حرکت خواهد بود. در این نوع کانال، سقفها و کفهای قیمتی بالاتر از سقف قبلی و کف قبلی خود هستند. پس زمانی الگوی کانال، صعودی است که شیب خط روند، مثبت و در جهت بالا باشد.
2) کانال نزولی
در این کانال، شیب نمودار که از 2 خط موازی تشکیل شده است، منفی میباشد و روند به سمت نزولی شدن در حرکت خواهد بود. در این نوع کانال، سقفها و کفهای قیمتی، پایینتر از سقف قبلی و کف قبلی خود هستند. پس زمانی الگوی کانال، نزولی است که شیب خط روند، منفی و در جهت پایین باشد.
3) کانال افقی
در این کانال، شیب نمودار صفر است و نمودار قیمتی در خط افقی و مستقیم، در حرکت خواهد بود. معمولاً در این کانال، نوسانات کم دامنه و با شیب معمولی در جریان میباشد. سقفها و کفهای قیمتی نسبت به سقف قبلی و کف قبلی خود در یک راستا قرار میگیرند.
آموزش نحوه ترسیم یک کانال
- برای رسم کانال، ابتدا باید سقف و کف قیمت در نمودار را شناسایی کنید.
- سپس برای هرکدام از سقفها و کفها در نمودار، 2 نقطه یا پیوت، مشخص میکنید تا بر اساس آنها بتوان شیب نمودار را رسم کرد.
- شیب نمودار با وصل کردن این نقاط به دست میآید و خط روند در کانال را مشخص میکند. نقاط رسم شده در سقف نمودار، خط روند مقاومتی و نقاط رسم شده در کف نمودار، خط روند حمایتی را تشکیل میدهند.
با استفاده از ابزار ترسیم کانال در منو سمت چپ اکسیر اقتصاد بیدار، کانال مورد نظر خود را ترسیم کنید.
مطابق شکل فوق، برای رسم کانال، در گزینه رسم خطوط که با علامت خط شیبدار مشخص است، گزینه Parallel Channel را انتخاب کنید. سپس نقاط سقف و کف قیمتی را تعیین کنید. برای این کار، از نقطه کف اول کلیک کرده و تا نقطه کف دوم امتداد میدهید تا نرمافزار طبق آن 2 ط روند موازی را که تشکیل کانال میدهند، رسم کند.
اعتبار کانال در تحلیل تکنیکال
- تعداد نقاط پیوت: هرچقدر نقاط پیوت در ترسیم کانال بیشتر باشد، اعتبار کانال افزایش پیدا میکند. بهعنوان مثال برای رسم کانال حتماً نیاز به 4 نقطه دارید اما زمانی که بتوان 5 نقطه شناسایی کرد، کانال از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.
- مدت زمان: مدت زمانی که کندلهای قیمتی درون کانال حرکت میکنند، حائز اهمیت هستند. هرچقدر این مدتزمان بیشتر باشد، کانال رسم شده از اعتبار بیشتری برخوردار است و میتوان در تحلیل تکنیکال روی آن حساب ویژهای باز کرد. در واقع هر چه مدت زمان درگیری کانال طولانیتر باشد، روند نمودار تثبیتشدهتر است.
شکست کانال
قیمت سهام در نمودار دائما در حال نوسان است و تا زمانی که درون کانال رسم شده قرار داشته باشد و تغییر روند ندهد، شکستی اتفاق نمیافتد. با این وجود، کانال در نمودار برای همیشه پا برجا نمیماند و هرکدام از انواع کانال بالاخره در مقطع زمانی خاصی شکسته میشوند یا تغییر روند میدهد. این اتفاق زمانی میافتد که کندلهای قیمتی، خط روند بالایی را به سمت بالا و خط روند پایینی را به سمت پایین رد کنند. در واقع از مرزی که توسط 2 خط روند تعیین شده است، عبور میکنند.
اصطلاحاً به خط روند بالایی، ناحیه مقاومتی گفته میشود. هنگامیکه کندل قیمتی از این ناحیه به سمت بالا رد شد، عبور از مقاومت سهم میگویند. همچنین اصطلاحاً به خط روند پایینی، ناحیه حمایتی گفته میشود و زمانیکه کندل قیمتی، این ناحیه را به سمت پایین بشکند، شکست حمایت سهم میگویند . اگر این دو مورد با قدرت بیشتری صورت بگیرند، به احتمال بسیار زیاد شاهد شکست کانال و تغییر روند در نمودار خواهید بود.
اگر سهم از کانال خارج شود چه اتفاقی رخ میدهد؟
همانطور که اشاره شد، با خروج سهم از کانال دو سناریو احتمالاً رخ میدهد.
- سهم میخواهد مقاومت پیشروی خود را به سمت بالا شکست دهد و این باعث میشود تا سیگنالی مثبت برای تحلیلگران صادر شود. چراکه سهم احتمال زیاد در حال ایجاد یک گارد صعودی برای روند بعدی خود است و نقطهای مناسب برای خرید به حساب میآید.
- سهم میخواهد حمایت خود را به سمت پایین بشکند و این باعث میشود تا سیگنالی منفی برای تحلیلگران صادر شود. در این حالت سهم میخواهد از ناحیه حمایتی خود خارج شود و احتمال زیاد وارد یک فاز نزولی در روند بعدی خود شود. در این شرایط بهتر است برای سهم خود یک ناحیه حد ضرر گرفته تا زمانی که به این نقطه رسید برای جلوگیری از ضررهای احتمالی، سهم را به فروش برسانید چون در صورت رسیدن به حد ضرر، مشخص نیست نمودار سهم تا کجا افت خواهد کرد.
جمعبندی
کانال نمودار در تحلیل تکنیکال از اهمیت ویژهای برخوردار است. رسم کانال برای تحلیل نمودار و نیز مشخصکردن روند سهم بسیار کاربردی میباشد و طبق آن میتوان نقاط مهم را برای خرید یا فروش سهم شناسایی کرد. هر سهم معامله با کانال قیمت میتواند در یک بازه زمانی بلندمدت و یا کوتاهمدت در کانال نمودار خود قرار بگیرد تا جایی که شکست کانال یا تغییر روند اتفاق بیفتد تا سهم از کانال خود خارج شود. اهمیت رسم کانال در تحلیل تکنیکال باعث شد تا در این مقاله در مورد انواع کانال و نحوه رسم آنها آموزش داده و مطالبی را در مورد تحلیل آن شرح دادیم. استفاده صحیح از کانال در تحلیل نیازمند کسب تجربه، آموزش بورس است که در این خصوص کارگزاری اقتصاد بیدار با بهرهگیری از کارشناسان خبره، خدمات آموزشی خود را به مخاطبان و علاقهمندان حوزه سرمایهگذاری ارائه میدهد.
کانال قیمت (Price Channel)
کانال قیمت (به انگلیسی Price Channel) هنگامی شکل میگیرد که قیمت سهام (یا هر دارایی دیگری) بین دو خط موازی نوسان کند، چه بهشکل افقی، چه صعودی، و چه نزولی.
غالبا معاملهگرانی که با بهرهگیری از هنر تحلیل تکنیکال بهدنبال سنجش مومنتوم و مسیر پرایس اکشن یک سهم هستند از کانال قیمت استفاده میکنند.
نکات کلیدی
- کانال قیمت هنگامی شکل میگیرد که قیمت سهام بین دو خط موازی نوسان کند، چه بهشکل افقی، چه صعودی، و چه نزولی.
- کانالهای قیمت برای شناسایی شکست (بریک اوت) نیز بسیار مفید هستند. شکست هنگامی رخ میدهد که قیمت سهام خط روند بالایی و یا خط روند پایینی کانال را شکسته و از آن عبور میکند.
- معاملهگران میتوانند به هنگام نزدیکشدن قیمت به خط روند بالایی کانال قیمت، بفروشند و هنگامیکه به خط روند پایینی نزدیک شد وارد معامله خرید شوند.
درک کانال قیمت
کانال قیمت هنگامی شکل میگیرد که قیمت سهام تحت تاثیر دو نیروی عرضه و تقاضا است و میتواند روندی صعودی، نزولی، یا دوجانبه داشته باشد.
نیروهای عرضه و تقاضا درواقع بر قیمت سهام تاثیرگذار هستند و قادرند کانال قیمتی طولانیمدت ایجاد کنند.
تسلط یک نیرو، روند کانال قیمت را تعیین میکند.
کانالهای قیمت ممکن است در طول بازههای زمانی مختلف شکل بگیرند.
در هرگونه ابزار مالی میتواند کانال قیمت شکل گیرد، از جمله سهام، معاملات آتی، صندوقهای سرمایهگذاری، صندوقهای قابلمعامله، و موارد دیگر.
معاملهگران، بهویژه افرادی که طرفدار تحلیل تکنیکال هستند، همیشه بهدنبال الگوهای نموداری هستند که به آنها برای تصمیمگیری در معاملات کمک میکند.
هنگامی که پرایس اکشن یک سهم یک مجموعه کف و سقف ایجاد کند که از یک الگوی مشخص پیروی کنند و بتوان بهوسیله آنها دو خط موازی رسم کرد، کانال قیمت شکل میگیرد.
خط روند پایین هنگامی ترسیم میشود که قیمت یک کف میسازد (به بالا تغییر جهت دهد) و خط روند بالا هنگامی ترسیم میشود که قیمت یک سقف بسازد (کاهش یابد).
شیب قیمت به بالا یا پایین، روند کانال قیمت را مشخص میکند. کانال قیمتی که روند صعودی دارد خطوط روندی با شیب مثبت دارد به این معنا که روند قیمت با هر تغییری به نقطهای بالاتر صعود میکند.
کانال قیمتی که روند نزولی دارد خطوطی با شیب منفی دارد به این معنا که روند قیمت با هر تغییر به نقطهای پایینتر نزول میکند.
دو خط موجود در کانال قیمت نشاندهنده حمایت و مقاومت است. خطوط حمایت و مقاومت میتوانند سیگنالهایی برای معاملات و سرمایهگذاریهای سودآور ایجاد معامله با کانال قیمت کنند.
کانالهای قیمت برای شناسایی شکست (بریک اوت) نیز بسیار مفید هستند.
شکست هنگامی رخ میدهد که قیمت سهام خط روند بالایی و یا خط روند پایینی کانال را شکسته و از آن عبور میکند.
علاوه بر این، معاملهگران همچنین میتوانند داخل کانال نیز معامله کنند، هنگامی که قیمت به خط روند بالایی کانال نزدیک میشود بفروشند و هنگامی که قیمت به معامله با کانال قیمت خط روند پایینی کانال نزدیک میشود بخرند.
تحلیل کانال قیمت
در صورت شناسایی صحیح کانالهای قیمت، روشهای بالقوه مختلفی برای کسب سود وجود دارند.
با ورود به معاملات خرید یا فروش، سرمایهگذاران بیشترین فرصت را برای کسب سود از سهامی دارند که یک مسیر مشخص کانال قیمت را دنبال میکند.
در روندهای صعودی، پوزیشن خرید در موقع مناسب به بیشترین سود میانجامد.
هنگامی که کانال قیمت مشخص شد، سرمایهگذاران انتظار دارند که هرگاه قیمت به محدوده پایین کانال رسید، سهام روندی بازگشتی و صعودی داشته باشد.
این ویژگی به سرمایهگذار کمک میکند تا هنگامی که قیمت پایینتر است وارد معامله خرید شود.
تصویر زیر: کانال قیمت در نمودار سهام \”پرداخت\”
در یک کانال قیمت صعودی، یک سرمایهگذار که اعتقاد به رشد بازار دارد ترجیح میدهد با پیشبینی شکست سقف کانال که خود منجر به افزایش قیمت خواهد شد داراییهای خود را در محدوده بالای کانال نگاه دارد.
اگر به نظر برسد که سهام در محدوده کانال قیمت خود باقی میماند، گرفتن پوزیشن فروش یا شورت کردن در زمانی که قیمت به خط بالای کانال رسیده میتواند به سود حداکثری بینجامد.
در مقابل، یک کانال قیمت نزولی نیز میتواند کاملا سودآفرین باشد.
در یک کانال قیمت نزولی، سرمایهگذاران تمایل دارند سهام را در محدوده بالای کانال شورت کنند و اگر قیمت به زیر خط پایین کانال نفوذ کرد و کاهش بیشتری داشت، همچنان موقعیت فروش خود را حفظ کنند.
آنها همچنین میتوانند خلاف جهت روند حرکت کرده و با پیشبینی اینکه قیمت به خط بالای کانال برخورد میکند، در محدوده پایین کانال خرید انجام دهند و با نزدیک شدن یا برخورد قیمت به خط بالایی کانال از معامله خرید خارج شوند.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
استراتژی معاملۀ روند فارکس
یک روند چیزی نیست جز یک تمایل و یک جهت برای حرکت بازار که یکی از اصلی ترین مؤلفه های تحلیل تکنیکی به شمار می رود. همۀ ابزارهای تحلیل تکنیکی که یک تحلیلگر از آنها استفاده می کند یک هدف واحد دارند معامله با کانال قیمت که عبارت است از کمک به تشخیص روند بازار. معنای روند فارکس تفاوت زیادی با معنای عمومی اش ندارد و هیچ چیزی بیشتر از جهتی که بازار در آن حرکت می کند نیست. اما در تعریف دقیق تر می توان گفت که بازار مبادلات ارزهای خارجی در یک خط مستقیم حرکت نمی کند و حرکاتش شامل مجموعه ای از زیگزاگ ها است که از موج های متوالی دارای قله ها و قعرها یا اوج ها و کف ها تشکیل می شود.
معاملۀ روند یک استراتژی معاملاتی کلاسیک قلمداد می شود زیرا جزو اولین استراتژی های معامله است که امروز جایگاه شایسته اش را به دست آورده است. ما اعتقاد داریم که معاملۀ روند در آینده در سرتاسر جهان همچنان در میان معامله گران متداول باقی خواهند ماند که به این سه دلیل ساده و اصلی است:
- زمانیکه بازار رشد می کند بخر؛ یعنی اینکه شاهد یک روند صعودی هستیم
- زمانیکه بازار ریزش دارد بفروش؛ بعنی اینکه شاهد یک روند نزولی هستیم
- هر زمان بازار رشد یا ریزشی ندارد و افقی حرکت می کند، صبر کن و هیچ کاری انجام ندهد؛ یعنی اینکه شاهد یک روند افقی هستیم
از استراتژی پیروی از روند می توان برای معامله در چهارچوب های زمانی بسیار متنوع استفاده کرد اما اگر از آن برای معاملۀ میان مدت یا بلندمدت که روندها در آن قوی تر و طولانی تر هستند استفاده شود پیش بینی های دقیق تری ارائه خواهد داد و ریسک های کمتری خواهد داشت. معاملۀ روند می تواند بهترین گزینه برای معامله گرهای نوسانگیر و معامله گرهای موقعیت باشد زیرا آنها جهت حرکت بازار در آینده را می بینند و پیش بینی می کنند. هرچند معامله گران روزانه و اسکالپرها نیز می توانند روندها را شناسایی و از آنها استفاده کنند اما روندهایی که آنها مورد استفاده قرار می دهند قدرت کمتری دارند و بسیار کوتاه مدت هستند و در واقع مجموعه ای از نوسان ها درون روند اصلی می باشند.
همۀ معامله گران بدون نظر گرفتن روش معاملاتی شان، باید در ابتدا از تحلیل تکنیکی برای تعیین روند جاری در بازار مربوط به دارایی ای که قصد دارند آن را معامله کنند استفاده نمایند و سعی کنند تا با استفاده از تحلیل تکنیکی توسعه های بیشتر آن دارایی را پیش بینی کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکی معمولاً بسیار ساده و کاربرپسند هستند. هر معامله گر می تواند مبتنی بر خصوصیات دارایی ای که آن را معامله می کند و ترجیحات شخصی اش و سایر عوامل، مجموعه ای از اندیکاتورها، خطوط، چهارچوب های زمانی و غیره را مورد استفاده قرار دهد. هرچند متداول ترین اندیکاتورها عبارتند از میانگین متحرک ها در دوره های زمانی مختلف (MA)، خطوط بولینگر، اندیکاتور تمساح (Alligator)، ابر ایچیموکو (Ichimoku)، کانال های کلتنر (Keltner)، اندیکاتورهای ADX و MACD، همچنین نمونه های پیشرفتۀ اندیکاتورهای کلاسیک. از آنجائیکه اندیکاتورها اساساً عقب تر از بازار هستند یعنی اینکه تاثیر حرکات بازار و رویدادهای گذشته را بازتاب می دهند لذا بسیار اهمیت دارد که از نوسانگرها برای پیش بینی توسعۀ روند و تشخیص نقاط ورود، تعیین صحیح توقف ضرر (stop loss)، کسب سود (take profit) و حد ضرر متحرک (trailing stop) استفاده شود.
در ادامه سه تکنیک اصلی برای ورود به بازار بیان می شوند:
- کلاسیک (یعنی ورود به بازار در تقاطع دو میانگین متحرک)
- در یک گریز (یعنی قراردادن یک دستور در حال انتظار و ورود به بازار پس از تایید تمایل قیمت برای ادامۀ روند)
- در یک برگشت (یعنی ورود به بازار نه بطور فوری بر اساس یک سیگنال معاملاتی بلکه بعداً و در زمانی که قیمت در یک سطح مطلوب تر قرار می گیرد)
تکنیک های گریز و کلاسیک شباهت هایی به یکدیگر دارند. مثلاً در هر دو دستور کسب سود (take profit) وجود ندارد و تعیین یک حد ضرر متحرک (trailing stop) تصمیم منطقی معامله با کانال قیمت خواهد بود. ورود به بازار در زمان برگشت قیمت، ریسکی تر است زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد که روند بیشتر از آنکه تمایل به برگشت دارد تمایل به ادامه ندارد.
اما بهتر است در اینجا به انواع روندها در فارکس برگردیم. طبق فرضیۀ عرضه و تقاضا، بازار دارای 4 مرحلۀ اصلی توسعه است:
- انباشتگی (حرکت افقی، تثبیت).
- رشد (روند صعودی).
- پخش (حرکت افقی، تثبیت).
- ریزش (روند نزولی).
در واقع، روند در یک نمودار دو بُعدی می تواند رشد کند (مرحلۀ شمارۀ 2)، ریزش داشته باشد (مرحلۀ شمارۀ 4) و یا نسبتاً افقی حرکت کند (مراحل شمارۀ 1 و شمارۀ 3). در ادامه بطور جداگانه هر یک از انواع روند در فارکس را شرح می دهیم.
یک روند صعودی، زمانی رخ می دهد که نقاط کف و اوج در حرکت قیمت، دائماً در حال صعود هستند یعنی اینکه کف و اوج بعدی از کف و اوج قبلی بالاتر هستند. در واقع روند صعودی نشان دهندۀ افزایش قیمت در یک چهارچوب زمانی خاص است. معامله گرها قاعدتاً دقیقاً در اوج های خط روند بطور فعال شروع به خرید می کنند اما آنها اغلب زمانی موقعیت های معاملاتی باز می کنند که خط روند به اوج اش رسیده است و وارد مرحلۀ پخش شده است که در طی آن قیمت حرکت افقی دارد و خود را برای مرحلۀ آخر روند صعودی آماده می کند.
هرچند، معامله گرهای غیرحرفه ای موقعیت های معاملاتی شان را در انتهای یک روند صعودی بیشتر از حد نیاز نگه می دارند و امیدوارند که روند ادامه داشته باشد که معمولاً نیز در چنین مواقعی روند تبدیل به یک روند نزولی می شود و این معامله گرها سرمایه شان را از دست می دهند. معامله گرهای باتجربه تر با دقت پایان اولین مرحلۀ بازار را شناسایی می کنند یعنی اینکه دقیقاً قبل از پیشرفت قیمت، یک معاملۀ خرید (موقعیت لانگ) باز می کنند. معامله های فروش (موقعیت های شورت) در خلال مرحلۀ پخش یا در ابتدای مرحلۀ چهارم در زمانیکه روند وارونه می شود باز می شوند. روند صعودی جاری را می توان با ترسیم خط حمایت در نقاط کف تشخیص داد: قیمت همراه با کف ها بالا می رود گویی اینکه قیمت در حال کشیدن خط حمایت به سمت بالا است. در نتیجه اوج ها صعودی هستند. اگر بردار خط حمایت در یک نمودار، صعودی باشد، آن روند قطعاً یک روند صعودی است.
روند نزولی، حرکت قیمت یک دارایی در زمانی است که کف ها و اوج ها دائماً نزولی هستند و هر کف/اوجی پایین تر از کف/اوج قبلی اش است. در واقع روند نزولی بازتاب دهندۀ کاهش قیمت در یک چهارچوب زمانی خاص است. روند نزولی مراحل و توالی ای مشابه با روند صعودی دارد یعنی اینکه دارای مرحلۀ انباشته شدن معاملات، پایداری روند و پخش (تثبیت) است.
هرچند اگر معامله گرها در خلال یک روند صعودی اقدام به خرید کنند (اصطلاحاً لانگ بروند) پس در خلال یک روند نزولی نیز باید معاملات فروش (موقعیت های شورت) باز کنند و این بسیار اهمیت دارد که دستورهای فروش (شامل دستورهای در حال انتظار) را در هنگام مرحلۀ پخش در قیمت دلخواه قرار دهند. خط روند (در اینجا خط مقاومت) در یک روند نزولی در راستای نقاط اوج ترسیم می شود. قیمت پس از رسیدن به مقاومت برمی گردد و ریزش پیدا می کند، پس از یک اصلاح حرکتی کوتاه مجدداً رشد می کند و به خط حمایت می رسد و برمی گردد. اگر بردار خط مقاومت در نمودار، نزولی باشد در آن صورت آن روند قطعاً یک روند نزولی است.
یک ضرب المثل مشهور در بین معامله گرها وجود دارد: "روند دوست شما است" که هم برای روند نزولی و هم برای روند صعودی کاربرد دارد. هرچند فقط در 20 تا 30% مواقع می توانیم یک روند واضح را مشاهده کنیم و در سایر مواقع بازار تقریباً خنثی و افقی است یعنی اینکه قیمت در یک روند افقی باریک معامله می شود و بین خطوط حمایت و مقاومت نوسان دارد. یک روند افقی یا تثبیت شده زمانی رخ می دهد که پتانسیل خرس ها (فروشنده ها) و گاوها (خریدارها) برابر شده است. این معمولاً قبل از انتشار اخبار مربوط به اقتصاد کلان و سایر اخبار رخ می دهد زیرا معامله گران اطلاع ندارند که آن اخبار چه تاثیری بر حرکت قیمت دارایی خواهند گذاشت. به همین دلیل است که روند افقی به عنوان اولین و سومین مرحلۀ بازار در نظر گرفته می شود که در طی آن معاملات انباشته و سپس پخش می شوند. همچنین روند افقی زمانی رخ می دهد که بین روزهای کاری یا در خلال معاملۀ یک دارایی در یک زمان غیرمعمول (مثلاً معاملۀ یک ارز اروپایی پیش از باز شدن روز کاری اروپا) بازیگران بازار حضور ندارند. معامله در یک روند افقی امکان پذیر است اما بسیار ریسکی (پرخطر) است. این نوع از حرکت بیشتر برای اسکالپرها کاربرد دارد که از نوسانات کوچک و مکرر درون محدوده های قابل پیش بینی کسب سود می کنند.
نحوه تحلیل شتاب قیمت با خطوط روندِ میکرو کانال ها
توانایی تشخیص شتاب قیمت بدون توجه به سبک معاملاتی شما یک مهارت عالی است. با جذب این توانایی، شما در مسیر درست بازار قرار خواهید گرفت. راه های زیادی برای سنجش شتاب وجود دارد. برای این کار می توانید از اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید و یا پرایس اکشن را با دقت بررسی کنید. به هر حال، حرکت ها روی نمودار آشکار هستند.
توانایی تشخیص شتاب قیمت بدون توجه به سبک معاملاتی شما یک مهارت عالی است. با جذب این توانایی، شما در مسیر درست بازار قرار خواهید گرفت.
راه های زیادی برای سنجش شتاب وجود دارد. برای این کار می توانید از اندیکاتور مومنتوم (Momentum indicator) استفاده کنید و یا پرایس اکشن را با دقت بررسی کنید. به هر حال، حرکت ها روی نمودار آشکار هستند.
اما با وجود روش های متعدد برای سنجش شتاب حرکت، ممکن است به راحتی باعث اشتباه شوید.
بنابراین، انتخاب راه و روش مشخص برای سنجش شتاب، نکته حائز اهمیتی است. در اینجا نحوه استفاده از خطوط روند میکرو کانال برای رد یابی شتاب بازار درکوتاه مدت را خواهید آموخت.
خطوط روند میکرو معامله با کانال قیمت کانال
بیایید برای توضیح ابزار خود براساس مفاهیم اولیه معاملات پرایس اکشن اقدام کنیم.
خطوط روند چیست؟
هدف خطوط روند، ردیابی روند است.
بنابراین، خط روند در یک بازار صعودی، زیر شمع های نمودار رسم می شود و در یک بازار نزولی، خط روند بالای شمع ها رسم می شود. در شرایط روند صعودی، خط روند اغلب به عنوان پشتیبان بازار عمل می کند.
خطوط روند کانال چیست؟
خطوط روند کانال، برای برجسته کردن پیشرفت یک روند رسم می شوند.
بنابراین، خطوط روند کانال، در یک بازار صعودی، بالای شمع های نمودار رسم شده و در یک بازار نزولی، در پایین نمودار رسم می شوند. آنها را می توان به عنوان خطوط موازی خطوط روند رسم کرد یا با اتصال نقاط بالا در موج حرکتی روند، رسم کرد.
خطوط روند میکرو کانال چیست؟
«خطوط روند میکرو کانال» (Micro channel trend lines)، واژه سختی است. اما صبور باشید به محض اینکه مطمئن شدید چطور آنها را رسم کنید، می توانید با هر اسمی آنها را صدا کنید.
خطوط روند میکرو کانال با استفاده از دو کندل قیمت کشیده شده است. و شما می توانید آنها را در هر دو بازار صعودی و نزولی رسم کنید.
بیایید بر روی نمونه صعودی در اینجا تمرکز کنیم.
برای رسم خط روند میکرو کانال صعودی باید:
- دو کندل قیمت متوالی را پیدا کنید.
- شمع قیمت دوم بالاتر از شمع قیمت اول باشد.
- با اتصال بالاترین قیمت دو شمع، یک خط رسم کنید.
- ادامه نمودار را بر اساس خط ترسیم شده بسنجید.
برای تفسیر حرکت پرشتاپ، با استفاده از خط، به تعامل آن با کندل سوم نگاه کنید. نمودار زیر، سه سناریو را نشان می دهد که با آن روبرو خواهید شد.
این دستور العمل ها را برای تفسیر شتاب صعودی دنبال کنید:
- بالای خط بسته شود – شتاب قیمت (نقطه 2)
- به خط برخورد کند اما زیر خط بسته شود – شتاب ناموفق ( نقطه 3)
- به خط برخورد نکند – بدون شتاب ( نقطه 4)
برای شتاب نزولی، باید خطوط روند میکرو کانال نزولی را رسم کنید. پایین ترین قیمت ۲ شمع متوالی را به هم متصل کنید تا یک خط شیب دار نزولی ایجاد شود.
سپس، این دستورالعمل ها را برای تفسیر شتاب نزولی دنبال کنید:
- پایین خط بسته شود – حرکت پرشتاب
- به خط برخورد کند اما بالای خط بسته شود – شتاب ناموفق
- به خط برخورد نکند – بدون شتاب
مواردی از شتاب نزولی را در بخش بعدی بررسی می کنیم.
زمانی که بتوانید شتاب حرکت را با یک خط روند کانال ارزیابی کنید، آماده رفتن به مرحله بعدی هستید.
چگونه می توان از شتاب در استراتژی معاملاتی خود استفاده کرد
توانایی ردیابی شتاب قیمت یک مهارت ارزشمند است. اما برای ایجاد یک استراتژی تجاری مناسب باید آن را با ارزیابی خود از بازار ترکیب کرد.
هربار که شتاب قیمت را تشخیص می دهید، می توانید انتخاب کنید که با آن وارد بازار شوید یا خیر. تصمیم گیری شما به ارزیابی شما از بستر بازار بستگی دارد.
آیا انتظار دارید بازار روند خود را از سر بگیرد؟
آیا انتظار دارید بازار در محدوده معاملاتی خود باقی بماند؟ یا انتظار دارید که از محدوده معاملاتی خارج شود؟
پاسخ شما به این سوالات تعیین می کند که چگونه می توانید از شتاب در برنامه معاملاتی خود استفاده کنید.
مثال1: اُفت خلاف جهت پرایس اکشن
حرکات پر شتاب خلاف روند، معمولا دوام نمی آورند. آخرین تلاش معامله گران برای تغییر جهت روند را در افت قیمت فعلی نشان می دهد.
هنگامی که این موضوع را درک کنید، محوسازی حرکات شتاب دار، راهی عالی برای ورود به یک روند بنظر می رسد.
- بازار بسیار بالاتر از میانگین متحرک نمایی (EMA) 50 واحدی است و یک جهتگیری صعودی قوی را نشان می دهد. انتظار داریم روند صعودی ادامه دار باشد.
- این اولین و تنها حرکت پرشتاب نزولی تایید شده بود. خرید در این کندل که در زیر خط روند میکرو کانال قرار گرفته ایده خوبی است.
با این حال، هنگامی که با افت قیمت پرشتاب، وارد معامله می شوید، تعیین حد ضرر دشوار است. در چنین مواردی، حد ضررهای بر مبنای میانگین نوسانات، مفید هستند.
مثال2: پیوستن به روند صعودی
- این مثال، بازار بالاتر از میانگین متحرک نمایی 50 واحدی را نمایش می دهد. سیگنال های حرکتی، روند صعودی را تفسیر می کنند.
- این کندل در زیر خط روند میکرو کانال بسته شد، که نشان دهنده شتاب نزولی است. در روند صعودی می توانید این حرکت را نادیده بگیرید. این موضوع مبنای انجام معامله در مثال 1 بود.
- با ظاهر شدن این کندل ها در پرایس اکشنِ، دلیل دیگری برای تایید موقعیت صعودی است. این کندل تایید کرد که شتاب صعودی حاکم شده است. این تاییدیه هم فرصت برای ورود به روند صعودی را نشان می دهد.
- در طول یک کاهش عمیق قیمت در روند صعودی، ایجاد یک حرکت پر شتاب می تواند سیگنال خرید مطمئنی باشد. هرچند، معمولا بعد از چنین شرایطی بازار برای چند کندل برخلاف روند حرکت می کند. اما اگر بازار برای مدت بیشتری در این محدوده متوقف شد، به سرعت خارج شوید.
نتیجه گیری
این روش ساده است و نیازی به هیچ شاخص پیچیده ای ندارد. برای این رویکرد تنها نیاز است که خطوط روند را روی نمودار رسم کنید. در واقع، با برخی تمرینات، حتی می توانید خطوط روند را بدون رسم نیز پیش بینی کنید.
این روش عالی به شما کمک می کند، از روی حرکت قیمت، شتاب قیمت را تشخیص دهید. به جای استفاده از یک اندیکاتور جداگانه برای تحلیل شتاب، اجازه دهید نمودار حرکت قیمت، بستر را برای شما آماده کند.
توجه داشته باشید که این روش بر شتاب قیمت در کوتاه ترین زمان تمرکز دارد. در اصل، ما شتاب را در سه کندل قیمتی تحلیل می کنیم. و بستر را با دو کندل اول آماده می کنیم و با کندل سوم بدنبال تاییدیه هستیم.
آموزش رسم کانال قیمتی و معامله بر اساس آن
کانال قیمتی، یک الگوی تکنیکال قوی است که چندین ساختار تحلیل تکنیکال را با هم ترکیب میکند، تا برای معاملهگران نقاط ورود و خروج احتمالی خوبی فراهم کند. همچنین کانال قیمتی میتواند در مدیریت کردن ریسک نیز به معاملهگران کمک کند. البته این الگوی قدرتمند غالبا توسط معاملهگران نادیده گرفته میشود. اولین قدم برای یادگیری این الگو، نحوه تشخیص آن است. قدم بعد شناسایی زمان ورود و نقطه ورود است که تعیین میکند در چه نقطهای حد سود و حدضرر خود را قرار دهیم.
ویژگیهای کانالهای قیمتی
در بحث تحلیل تکنیکال، زمانی یک کانال تشکیل میشود که قیمت بین دو خط موازی نوسان داشته باشد. خط روند بالایی، سقفهای قیمتی و خط روند پایینی کفهای قیمتی را به یکدیگر متصل میکند. کانال قیمتی میتواند شیب صعودی، نزولی یا افقی ( ساید، خنثی) داشته باشد.
اگر قیمت، کانال را به سمت بالا بشکند، میتواند به این معنی باشد که افزایش قیمت ادامه خواهد داشت. برای مثال نمودار پایین، کانالی را که در سهام معامله با کانال قیمت شرکت هتلهای هایت (Hyatt Hotels Corporation که با نماد H در بورس شناخته میشود) تشکیل شده نشان میدهد که قیمت توانسته آن را بشکند.
از طرفی دیگر اگر قیمت کانال را به سمت پایین بشکند، میتواند نشاندهنده این موضوع باشد که روند نزولی قیمت ادامه خواهد داشت.
کانالهای قیمتی در سهامهایی که نوسانات شدید ندارند بهتر عمل میکند. میزان نوسانات سهم برای تعیین حدسود برای ما مهم است. برای مثال، اگر میزان نوسانات کم باشد، اندازه کانال خیلی بزرگ نخواهد بود که این موضوع بدین معنی است که حدسود احتمالی ما کوچک خواهد بود (چون سهام حرکت بزرگی نخواهد داشت). هر چه کانال ما بزرگتر باشد، میزان نوسانات نیز بیشتر است که در نهایت میزان سود احتمالی نیز بزرگتر خواهد بود.
انواع کانال
برای رسم کانال معامله با کانال قیمت حداقل به چهار نقطه نیاز داریم که آنها را به هم متصل کنیم. دو نقطه برای ترسیم خط روند پایینی و دو نقطه برای خط روند بالایی. به صورت کلی سه نوع کانال قیمتی داریم:
۱. کانالهایی که شیب رو به بالا دارند به عنوان کانالهای افزایشی شناخته میشوند.
۲. کانالهایی که شیب رو به پایین دارند به عنوان کانال کاهشی شناخته میشوند. کانالهای صعودی یا نزولی به عنوان کانالهای رونددار (Trending Channels) شناخته میشوند چون قیمت در این کانالها به سمت خاصی حرکت میکند.
۳. کانالهای که در آن خطوط روند به صورت افقی هستند که با نامهای کانال افقی، روندهای رنج (خنثی)، و مستطیل نیز شناخته میشوند.
خرید یا فروش در کانالها
کانالها گاهی اوقات میتوانند نقاط خروج و ورود را برای ما فراهم کنند. البته برای وارد شدن به معامله خرید یا فروش چندین قانون وجود دارد:
• زمانی که قیمت در سقف کانال است، اگر معامله خرید باز دارید آن را ببندید یا وارد معامله فروش شوید.
• زمانی که قیمت در میانه کانال است، وارد معاملهای نشوید و اگر معامله باز دارید آنرا نگه دارید.
• زمانی که قیمت در کف کانال است معامله فروش خود را ببندید یا وارد معامله خرید شوید.
دو استتثنا برای این قانون وجود دارد:
۱. اگر قیمت کانال را از پایین یا بالا شکست، دیگر کانال مورد نظر ما معتبر نیست. پس تا زمانی که کانال دیگری تشکیل نشده است وارد معامله نشوید.
۲. اگر قیمت در یک کانال برای مدت طولانی در حال حرکت باشد، ممکن است قیمت در حال تشکیل یک کانال کوچکتر در داخل آن کانال باشد. در این شرایط، نقاط بالا یا پایین کانال کوچکتر را برای نقطه ورود و خروج استفاده کنید.
زمانی که قیمت در کانال صعودی قرار دارد سعی کنید نزدیک به کف کانال وارد معامله خرید شوید، و در سقف کانال از معامله خارج شوید. در روند صعودی اگر قصد وارد شدن به معامله فروش دارید، مواظب باشید.
برای مثال کانال افزایشی که در سهام شرکت NVIDIA ( با نماد NVDA ) تشکیل شده است را در تصویر زیر ببینید:
زمانی که قیمت در کانال نزولی قرار دارد، نزدیک به سقف کانال بفروشید و در کف کانال از معامله خارج شوید. چون روند کلی نزولی است و قیمت در کانال قیمتی نزولی قرار دارد، اگر قصد وارد شدن به معامله خرید را دارید، بسیار مواظب باشید.
گاهی اوقات میتوان با استفاده از دیگر اندیکاتورهای تکنیکال دقت سیگنالهای دریافتی از کانال قیمتی را بالا برد و تاییدی برای قدرت روند نزولی یا صعودی دریافت کرد. اندیکاتورهای تکنیکالی که میتوان در کنار کانال قیمتی استفاده کرد شامل این موارد میشوند:
• اندیکاتور MACD یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (به انگلیسی Moving Average Convergence Divergence) معمولا زمانی که کانال قیمتی افقی شکل گرفته است نزدیک عدد صفر نوسان میکند. زمانی که خط MACD، از خط سیگنال عبور کند میتواند نشاندهنده نقطه احتمالی ما برای خرید در نزدیکی کف کانال یا معامله فروش در نزدیکی سقف کانال برای ما باشد.
• کراس اور (Crossover) در اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) ممکن است سیگنال خرید در کف و سیگنال فروش در سقف به ما بدهد.
• اندیکاتور حجم معاملات هم میتواند در معاملهگری به ما کمک کند. حجم معاملات معمولا زمانی که قیمت در میانه کانال است پایین است. معمولا زمانی شکست کانال رخ میدهد که حجم معاملات بالا باشد. اگر زمانی که قیمت کانال را میشکند حجم معاملات افزایش نداشتهباشد، احتمال اینکه قیمت مجددا به کانال برگردد زیاد است. ( احتمال این که شکست جعلی داشته باشیم زیاد میشود.)
مشخص کردن سطوح حدضرر و حدسود
کانالها میتوانند با مشخص کردن سطوح حدضرر و حدسود به ما در مدیریت سرمایهمان کمک کنند. در این جا نکات پایهای که برای مشخص کردن این سطوح استفاده میشود بیان میکنیم:
• اگر در کف کانال وارد معامله خرید شدید، حد ضرر خود را پایین کف کانال قرار دهید تا اگر قیمت نوسانی داشت از آن در امان باشید و در سقف کانال از معامله خارج شوید و سیوسود کنید.
• اگر در سقف کانال وارد معامله فروش شدید، حدضرر خود را بالای سقف کانال قرار دهید تا اگر قیمت نوسانی داشت از آن در امان باشید و در کف کانال از معامله خارج شوید معامله با کانال قیمت و سیوسود کنید.
نموداری که میبینید نمودار شرکت BCE ( با نماد BCE) است که نقاط حدضرر و خروج احتمالی برای شما مشخص شدهاست.
تشخیص اعتبار معامله
کانالها میتوانند احتمال موفقیت یک معامله را برای ما مشخص کنند. کانالها این کار را از طریق قابلیتی به اسم “تاییدیه” انجام میدهند. تاییدیه به معنی تعداد دفعاتی است که قیمت از سقف تا کف کانال و برعکس نوسان داشتهاست. این نکات در مورد سطوح تاییدیه بسیار مهم است که باید بخاطر داشتهباشید:
• بین ۱ تا ۲ بار نوسان از کف به سقف یا برعکس کانال ضعیف است (و قابل معامله نیست).
• بین ۳ تا ۴ بار نوسان؛ کانال مناسب (قابل معامله) است.
• بین ۵ تا ۶ بار نوسان کانال قوی (کانال معتبر برای معامله) است.
• بیشتر از ۶ بار نوسان، یعنی کانال بسیار قوی است (و با هر بار نوسان بیشتر اعتبار بیشتر میشود.).
تحلیل زمانی معامله
توسط کانالها میتوانید مدت زمانی که نیاز است تا معامله از نقطه فروش به نقطه خرید برسد را حساب کنید. این کار را میتوانید با استفاده از مدت زمانی که قبلا طول کشیده که قیمت از کف به سقف یا برعکس نوسان کند انجام دهید و میانگین آن را برای آینده در نظر بگیرید. این پیشبینی بر اساس این فرض است که حرکت آینده دارایی از لحاظ زمانی و قیمتی تقریبا برابر با حرکات قبلیش است. اگر چه این فقط یک فرض است و ممکن است گاهی اوقات دقیق نباشد.
نکته مهم: بسته به بازه زمانی، کانال قیمتی میتواند شکل متفاوتی داشتهباشد. برای مثال یک کانال در تایمفریم هفتگی ممکن است در تایمفریم روزانه قابل تشخیص نباشد.
نتیجهگیری
زمانی که قیمت بین دو خط روند کانال در حال نوسان است، کانال میتواند برای شما فرصت معاملاتی خرید یا فروش را فراهم کند. زمانی که حرکت قیمت یک دارایی در بین دو خط روند موازی محدود میشود، سیگنالهای خرید و فروش، همچنین سطوح حدسود و حدضرر را میتوان تخمین زد. قدرت یک کانال را میتوان بسته به مدت زمانی که قیمت در آن حرکت کرده است مشخص کرد. مدت زمانی که قیمت از سقف به کف یا برعکس حرکت میکند، تخمینی برای اینکه معامله را چقدر نیاز است باز نگه دارید به ما ارائه میدهد.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
دیدگاه شما