خلاصه تئوری موج Elliott
در اینجا خلاصه ای از آنچه که ما در رابطه با نظریه موج الیوت پوشش داده ایم را می بینیم. امواج Elliott فراکتال هستند. هر موج از قسمت هایی تشکیل شده است، که هر کدام یک کپی مشابه از کل هستند.
ریاضیدانان مایلند این ویژگی را “خود-شباهتی” بنامند. روند بازار در یک الگوی 5-3 موجی حرکت می کند. اولین الگوی پنج موجی، موج Impulse نامیده می شود.
یکی از سه موج Impulse (1، 3، یا 5) همیشه گسترش خواهد یافت. موج 3 معمولا گسترش یافته است. الگوی دوم 3 موجی، موج اصلاحی نامیده می شود.
حروف A، B و C به جای اعداد برای ردیابی اصلاح (Correction) استفاده می شود. امواج 1، 3 و 5 از یک الگوی Impulse 5 موجی کوچکتر تشکیل شده است در حالی که موج 2 و 4 از الگوی اصلاح کننده کوچکتر 3 موجی تشکیل شده است.
21 نوع الگوی اصلاح وجود دارد، اما آنها فقط از سه فرم بسیار ساده و آسان تشکیل شده اند. سه الگوی موج اصلاحی اساسی، Zig-Zags ،Flats و Triangles هستند. سه قانون اصلی در هنگام نشانه گذاری امواج در تئوری الیوت سه قانون وجود دارد.
قانون شماره 1: موج 3 هرگز نمی تواند کوتاه ترین موج Impulse باشد.
قانون شماره 2: موج 2 هرگز نمیتواند فراتر از شروع موج 1 برود.
قانون شماره 3: موج 4 هرگز نمی تواند در منطقه قیمت یکسان به عنوان موج 1 عبور کند. اگر شما با سختگیری کافی به یک نمودار نگاه کنید، خواهید دید که بازار واقعا در دامنه ی امواج حرکت می کند.
چون بازار فارکس هیچگاه با یک الگوی ایده آل حرکت نمی کند و چندین و چند ساعت تمرین آنالیز امواج ، قبل از اینکه شما با تئوری الیوت احساس راحتی کنید نیاز دارد.
امواج الیوت در بورس به زبان ساده
آیا میدانید امواج الیوت در بورس چیست و چطور کار می کند؟ کاربرد امواج الیوت در بورس بسیار زیاد است و از این نظریه در بازارهای مالی به خصوص بورس بسیار استفاده می شود. امواج الیوت در بورس بیان می کند که روند بازار یک الگوی تکراری دارد و هر یک از امواج الیوت با درجات مختلف تکرار خواهند شد و یک چرخه کامل موج در واقع از هشت موج تشکیل معرفی نظریه الیوت شده است. حال این که از امواج الیوت در بورس چگونه می توان سیگنال خرید و فروش گرفت و موارد اینچنینی را در ادامه برای شما آورده ایم که مطمئنا برایتان جذاب است.
امواج الیوت در بورس
چنانچه مدت زیادی است که در بورس ایران فعالیت دارید و ساعت ها نمودارها را مورد بررسی قرار می دهید، حتما می دانید یک سری از روندها، در حالتی که وضعیت احساسی بازار ثابت باشد، مرتبا تکرار خواهند شد و همواره نیز نتایجی یکسانی خواهند داشت. لذا از تکرارها در یک نمودار، امواج الگویی می گویند که به وسیله برخی از اشخاص مورد بررسی و تدریس قرار می گیرند.
تا به امروز اشخاص زیادی به ارائه چنین الگوهایی پرداخته اند که آقای “الویت” یکی از این معرفی نظریه الیوت اشخاص است؛ زمانی که به نتایج دیگر اشخاص یا خودمان و حتی آقای الیوت می نگریم، متوجه وجود یک سری از الگوهایی می شویم که مرتبا در نمودار تکرار شده است و همیشگی است. چیزی که در این مقاله می خواهیم بررسی کنیم، امواج الیوت و نمونه های بارز از این امواج در بورس هستند، لذا در این مطلب به زبان ساده ابتدا ماهیت امواج الیوت را بررسی کرده و در ادامه هر چیزی که در خصوص این الگو باید بدانید را بیان می کنیم، پس همچنان با ما همراه بمانید.
ماهیت امواج الیوت چیست؟
الیوت گفت که روند در قیمت های مالی ناشی از روانشناسی غالب سرمایه گذاران می باشد. او متوجه شده بود که نوسان ها در روانشناسی جمعی معرفی نظریه الیوت همواره در همان الگوهای تکراری فراکتال یا “امواج” در بازارهای مالی ظاهر خواهند شد. نظریه الیوت تا حدودی به “نظریه داو” شبیه است، چرا که هر دو این طور گفته اند که قیمت سهام در قالب امواج حرکت می نماید.
به این خاطر که الیوت ماهیت “فراکتالی” بازارها را هم به رسمیت شناخت، توانست جزئیات بیشتری را مورد ارزیابی قرار دهد. فرکتال ها ساختارهایی ریاضی محسوب می شوند که در مقیاس های کوچک تر بی نهایت بار قابلیت تکرار شوندگی دارند. الیوت دریافت که ساختار الگوهای قیمت سهام بورس نیز دقیقا به همین شکل است. او در ادامه به بررسی این موضوع پرداخت که چگونه می توان از این الگوهای تکراری به عنوان شاخص های پیش بینی کننده بازار آینده بهره برد.
کاربرد امواج الیوت در بورس
وقتی که قصد استفاده از روش تحلیل الیوت در بورس را داریم، بهتر است :
- ** سهام حقوقی فعال داشته باشد.
- ** سهام نسبتا بزرگی را برای خود انتخاب کنیم.
- ** سهام در گذشته طبق عوامل بنیادی فعالیت کرده باشد.
- ** به میزان کم تری تحت تاثیر عوامل اقتصادی قرار داشته باشد.
- ** از تایم فریم های روزانه و هفتگی در سرمایه گذاری های کوتاه مدت بهره بگیریم.
- ** سهامی را انتخاب کنیم که حداکثر دو پیش بینی برای آن وجود داشته باشد که هر دو یا صعودی و یا هر دو نزولی باشد.
- ** حجم معاملات خوبی، متناسب با میزان سهام شناور، مدت زمان انتخابی برای سرمایه گذاری و شرایط بازار داشته باشد.
امواج الیوت چه چیزی را نشان میدهند؟
بعضی کارشناسان تکنیکال سعی می کنند تا از الگوهای موجی در بازار بورس با استفاده از نظریه موج الیوت استفاده نمایند. این فرضیه این طور عنوان می دارد که حرکات قیمت سهام را می توان پیش بینی کرد، چرا که این حرکات در قالب الگوهای بالا و پایین و تکرار شونده ای به نام امواج ایجاد می شوند که این موضوع تحت تاثیر روانشناسی سرمایه گذار است. در این نظریه، امواج گوناگونی وجود دارد از جمله امواج محرک، امواج ایمپالس و امواج اصلاحی که در ادامه بیشتر در مورد آن ها صحبت خواهیم کرد. امواج الیوت یک الگوی ذهنی است و تمامی تریدرها این نظریه را به یک صورت تفسیر نمی کنند و بعضی افراد آن را استراتژی موفقی در معاملات به حساب نمی آورند.
حتما برایتان جالب است : چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟
خود نظریه تحلیل موج را هم نمی توان به سادگی تعریف کرد. برخلاف تعداد زیادی از نظریه های جهت گیری قیمت، این نظریه طرحی مشخص و قاعده مندی ندارد تا بتوان دستورالعمل های آن را به صورت دقیق دنبال کرد. در واقع تحلیل موج تنها تصویری از تحرکات بازار ارائه می دهد و این امکان را فراهم می آورد تا حرکات قیمت را در ابعادی بسیار گسترده تر و عمیق تر درک نمایید.
الگوی امواج الیوت به زبان ساده
آقای الیوت این طور گفت که بازارهای روندی، در الگویی حرکت می کنند که به آن الگوی امواج 3-5 گفته می شود. این امواج، به دو دسته تقسیم بندی می شوند که به شرح زیر می باشند:
- 1) امواج پیشرو که امواج 1، 3، 5 و B محسوب می شوند و به آن ها امواج همراه با روند نیز گفته می شود.
- 2) امواج اصلاحی که امواج 2، 4، A و C محسوب می شوند و به آن ها امواج خلاف روند نیز گفته می شود.
به این خاطر که امواج 1 تا 5 همراه با روند هستند، فاز پیشرو را ایجاد می کنند، از همین روی امواج ABC خلاف روند به حساب خواهند آمد و فاز اصلاحی نام می گیرند. این اتفاق، در هر دو روند نزولی و صعودی به یک اندازه صادق است. در ادامه قصد داریم با این امواج بیشتر آشنا شویم، ولی در ابتدای امر قصد داریم برای درک بهتر این موضوع، آن ها را با یک مثال در بازار بورس، در امواج الیوت صعودی، توضیح دهیم.
این گونه به سادگی با تاثیرات رفتار تریدرها در بازار بورس آشنا خواهید شد. این طور فرض کنید که شرکتی مدیر خوبی ندارد و اعضای هیئت مدیره تصمیم به تغییر مدیر شرکت می گیرند. آن ها مدیر جدیدی را که سابقه مدیریتی خوبی دارد، بر می گزینند، ولی این موضوع را عمومی نمی کنند و در حد مطرح کردن بین خود نگه می دارند. در ادامه، مواردی اتفاق می افتد که باعث ایجاد امواج الیوت می شود؛
موج اول
در موج اول، روند افزایش سهام آغاز می شود. در موج اول، هیچ کس از رشد یا ریزش بازار خبر ندارد و چنانچه تغییری هم به وجود آید، امکان دارد تحلیلگران فقط دلیل آن را تقاضای بیشتر بدانند، ولی در پشت پرده، اتفاقاتی در حال روی دادن است، از همین روی موج اول را موج مافیا نامیده اند.
اعضای هیئت مدیره می دانند که با حضور مدیر جدید، شرکت رونق پیدا کرده و کسب و کار شرکت بهبود پیدا خواهد کرد. آن ها با کد بورسی اطرافیان خود، برای خرید سهام شرکت اقدام می نمایند، لذا حجم معاملات شرکت افزایش بسیاری می یابد و تقاضا برای سهام شرکت نیز بیشتر می شود، از همین روی طبق قانون عرضه و تقاضا، با افزایش میزان تقاضا، قیمت سهم به مراتب افزایش پیدا خواهد کرد.
موج دوم
در موج دوم، مافیا و افراد پشت پرده، خریدهای خود را انجام داده اند، از همین روی با کاهش میزان تقاضا و پیشی گرفتن میزان عرضه، قیمت سهام شرکت کمی کاهش پیدا خواهد کرد. در موج دوم، خرید اعضای هیئت مدیره تمام شده و آن ها به دنبال برکنارکردن مدیر فعلی و ورود مدیر جدید به شرکت خواهند بود.
موج سوم
موج سوم، به صورت معمول حائز اهمیت ترین و بلندترین موج می باشد، چرا که در این مرحله، سهام توجه عموم مردم را جلب می کند. جالب است بدانید که به موج سوم، موج فعالان حرفه ای بازار نیز گفته می شود. این موج، بلندترین و قوی ترین موج در الیوت به حساب می آید که در اندیکاتور مکدی، بالاترین قله را به خود اختصاص می دهد. با ورود مدیر جدید و تشکیل جلسه معارفه، او از برنامه های خود صحبت می کند؛ مثل افزایش تولید، تاسیس نمایندگی های جدید، دریافت وام کم بهره و مواردی از این دست. با انتشار خبرهای جلسه معارفه :
- * تحلیلگران بنیادی خبرهای مجمع را مورد بررسی قرار داده و EPS آن را محاسبه می نمایند.
- * تحلیلگران تکنیکال نیز در اندیکاتورها سیگنال خرید یا شکسته شدن مقاومت سهام به سمت بالا را به وضوح خواهند دید.
لذا طبق این نتایجی که به دست آمد، تحلیلگران بازار برای خرید سهام شرکت اقدام خواهند کرد.
موج چهارم
در پایان موج 3 و آغاز موج 4، قیمت سهام به ارزش ذاتی که مورد نظر تحلیلگران بنیادی است، خواهد رسید. تحلیلگران تکنیکال نیز با استفاده از فیبوناچی، هدف سهام را تشخیص خواهند داد و به هدف خود می رسند، لذا تحلیلگران فروش سهام را آغاز کرده و عرضه از تقاضا سبقت می گیرد و شاهد افت قیمت سهم خواهیم بود. در واقع می توان این طور گفت که موج 4 مرحله تثبیت سود و بستن معامله می باشد.
موج پنجم
در موج پنجم، مردم بیشتری سهام را خریداری خواهند کرد و سهام بیشتر تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. تعدادی از تریدرها در موج پنجم، برای ارائه دلایل غیرمنطقی جهت خرید سهام اقدام خواهند کرد و وقتی با نظر آن ها مخالفت م یشود، تلاش خواهند کرد که نظر مخالف را خفه کنند. در موج پنجم، سهام بیش از اندازه افزایش قیمت را تجربه خواهد کرد و مخالفان سهام برای فروش سهم اقدام خواهند کرد. این قسمت، جایی است که الگوی ABC آغاز خواهد شد.
در موج 5، افرادی که هیچ گونه اطلاعی از بازارهای مالی ندارند، با پرس و جو از اطرافیان این سهم را به عنوان یک سهم سودآور شناسایی کرده و در موج 5 برای خرید اقدام می کنند! رشد سهام در موج 5، هیچ علت بنیادی ندارد و علت تکنیکال آن هم تنها می تواند میزان بالای تقاضا باشد. این جمله در موج 5 شهرت جهانی دارد که در موج 5، مردم ناآگاه در قامت تحلیلگر ظاهر می شوند!
موج A : در موج A، خرید مردم عادی تمام می شود و هیچ شخص حقوقی هم از سهام حمایت نمی کند، چرا که قیمت سهم بسیار بالاست، از همین روی سهم در موج A، با افت قیمت مواجه خواهد شد.
موج B : بعد از ریزش سهم در موج A، به این خاطر که سهام به کف موج 4 می رسد و در مرحله پیش در این موج رشد صورت گرفته است، کف موج 4 حمایت به حساب می آید، لذا سهام در موج B رشد کوتاهی را تجربه می کند. از طرف دیگر در موج B، عده ای که متوجه اشتباه خود می شوند و با هم سهم را خریداری می کنند تا با افزایش نسبی در قیمت سهم، ضرر خود را جبران کنند و در حقیقت میانگین قیمت خرید خود را کاهش دهند تا با کمی سود و یا حتی سربه سر از سهم خارج شوند. عده ای هم که قیمت های رویایی را برای خود در نظر دارند، باز هم سهام خریداری می کنند تا سود بسیاری از این طریق به دست آورند!
موج C : در موج C، افراد گروه اول سهام خود را به فروش خواهند رساند و در نقطه سربه سر از سهم خارج خواهند شد. در انتهای موج C، افراد گروه دوم هم که برای رسیدن به رویاهای خود امیدی ندارند، با ضررهای زیادی سهام های خود را به فروش می رسانند. در صورتی که تحلیلگران در موج C، قیمت سهم را ارزشمند می دانند و موقعیت را برای خروج مناسب نمی دانند، چرا که سهم در این نقطه، پایین تر از ارزش ذاتی قرار دارد، از همین روی در انتهای موج C تحلیلگران و مافیای بازار برای خرید سهم اقدام خواهند کرد.
دستورالعمل های مهم برای استفاده از امواج الیوت
- ** سقف موج 3 بایستی بالاتر از سقف موج 1 باشد.
- ** اصلاح موج نمی تواند بیش تر از 88 درصد باشد.
- ** اصلاح موج به هیچ وجه کل موج قبلی خود را در بر نمی گیرد.
- ** نقطه اتمام موج c می بایست پایین تر از نقطه اتمام موج a باشد.
- ** موج 3 در هیچ زمانی کوچک ترین موج در بین 5موج اول نخواهد شد.
- ** همه موج های اصلی می بایست بالاتر از موج اصلی پیش از خود به پایان برسند.
- ** هنگامی که موج قبلی و یا بعدی موج 1 از 5 ریزموج تشکیل شده باشد، موج اول 3 تایی خواهد شد.
- ** موج 4 با قلمرو قیمت موج 1 هم پوشانی ندارد. به جز بعضی مواقع نادر که تشکیل مثلث مورب می دهد.
- ** به هیچ وجه موج b پیش از موج 5 به اتمام نخواهد رسید و چنانچه شاهد این اتفاق باشیم، بیانگر این است که موج 5 هنوز تکمیل نشده است.
نکات مهم درباره نظریه امواج الیوت
- 1) خرید در موج 5 و فروش در موج C کاملا هیجانی خواهد بود.
- 2) امواج 1 و 5 تقریبا و به صورت معمول از نظر ارتفاع یک اندازه هستند.
- 3) شناسایی موج 5 که نقطه نهایی و آخرین فرصت برای خروج از سهم به حساب می آید، بسیار حائز اهمیت است.
- 4) در نظریه الیوت، به دنبال تشخیص ابتدای موج 3 به منظور بازکردن معامله هستیم و بهتر است در موج 4 معامله را ببندیم.
- 5) بهتر است حروف یا شماره هر موج را در انتهای آن قرار دهیم، ولی چنانچه آن را در وسط موج هم قرار دهیم، به مشکل بر نخواهیم خورد.
- 6) در حرکات خلاف بازار، قیمت کمی اصلاح را تجربه خواهد کرد؛ در واقع تا حدود سطح اول فیبوناچی حرکت می کند تا موج جدید را تشکیل دهد.
- 7) روش الیوت، نقشه راه آینده را برای ما به تصویر خواهد کشید و برخلاف دیگر روش های تحلیل تکنیکال، معرفی نظریه الیوت روی حرکات قیمت و امواج آن تمرکز خواهد کرد.
- 8) هنگامی که در یک تایم فریم نتوانستیم جزئیات امواج را شناسایی کنیم، می توانیم تایم فریم را کاهش دهیم تا جزئیات را با دقت به مراتب بیشتری مورد بررسی قرار دهیم. به عنوان مثال چنانچه در تایم فریم در حال بررسی هستیم، برای ارزیابی بهتر جزئیات، می توانیم از تایم فریم روزانه و حتی تایم فریم های ساعتی استفاده نماییم.
نتیجه گیری و کلام پایانی
همان طور که گفتیم، الیوت یکی از سبک های تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی به حساب می آید که قوانین بسیاری دارد که با کمی تمرین و کسب تجربه به راحتی می توانید از آن برای تشخیص روند بازار و نقاط مناسب برای ورود و خروج معرفی نظریه الیوت به سهم استفاده نمایید. شاید درنگاه اول قوانین الیوت و حفظ کردن نسبت های حرکتی در امواج گوناگون خیلی آسان به نظر نیاید، ولی تمامی این ها با تمرین زیاد به بهترین شکل در ذهن شما ثبت خواهند شد. به صورتی که دیگر به حفظ کردن آن ها احتیاج پیدا نکنید.
خرید در یک منطقه درست و با قیمت مناسب از اصلی ترین هدف موج شماری به حساب می آید که البته باید این را هم در نظر داشت که موج شماری به تنهایی نمی تواند در راستای دستیابی به این هدف کمک کننده باشد بلکه به منظور تحقق آن به استفاده از استراتژی های معاملاتی بزرگتر و وسیع تری نیز احتیاج خواهید داشت. نظریه امواج الیوت به عنوان یک تفکر معاملاتی قدرتمند سرمایه گذار را آگاه می کند که چه زمانی بهترین زمان برای ورود به سهم و حتی بازار است تا بیشترین سود با پایین ترین ریسک خرید برای سهامدار لحاظ شود، ولی همیشه شناسایی صحیح شماره موج یکی از مهم ترین چالش ها به شمار می رود که وجود دارد و به صورت معمول در این زمینه تحلیلگران با یکدیگر همواره به اختلاف نظر بر می خورند!
همان طور که ابتدای مقاله به شما قول دادیم، به آموزش امواج الیوت در بورس پرداختیم.
همچنین اگر دوست دارید آموزش اندیکاتورهای مهم بورس را به صورت کلی مطالعه فرمایید، این مطلب بهترین راهنمای شماست.
به نظر شما استفاده از امواج الیوت در بازار بورس می تواند راهگشا باشد؟
امواج الیوت اصلی
در آموزش بورس قبلی درباره نظریه امواج الیوت به معرفی کوتاهی پرداختیم که شامل دو قسمت بودند.
بخش اول امواج الیوت امواج اصلی بودند و بخش دوم آنها امواجی در جهت عکس آنها که اصلاحی نام داشتند.
این امواج اصلی و اصلاحی خود یا صعودی هستند یا نزولی ولی همیشه در جهت عکس هم خواهند بود.
از نظر تعدادی هم همیشه امواج اصلی شامل ۵ موجند و امواج اصلاحی عکس آنها دارای ۳ موج میباشند.
اگرچه نظریه الیوت اطلاعاتی کافی برای انجام یک معامله کامل به ما نمیدهد اما ابزار کمکی خوبی است.
از نظریه امواج الیوت قوانین خاص و زیادی با عنوان قوانین شمارش امواج الیوت استخراج شده است.
تعداد این قوانین زیاد است و شناخت همه آنها تمرین و زمان زیادی میخواهد، اما گزینه خوبی برای حرفهایها نیست.
اما حرفهایهای بازار در جهان فقط برای تحلیل کلیت اوضاع نمودار قیمت، و نه جزئیات، از آنها استفاده مینمایند.
قوانین شمارش امواج الیوت اصلی
در این بخش از آموزش بورس امروز مطلب کوتاهی درباره قوانین شمارش امواج الیوت اصلی عنوان میشود.
این موارد بعضی از قوانین امواج اصلی یا ۱، ۳، ۵ میباشند.
۱- موج ۳ هرگز کوتاهترین موج اصلی نیست.
۲- معمولا موج ۳ از موج ۱ و ۵ بلندتر است.
۳- کف موج ۴ هرگز به قله موج ۱ نمیرسد یعنی همپوشانی یا Overlap نخواهند داشت.
۴- در موارد خاص در بازارهای کالائی، همپوشانی حداکثر تا ۱۵ درصد مجاز است.
۵- موج ۲ نمیتواند بیشتر از ۱۰۰ درصد موج ۱ اصلاح نماید.
۶- در بیشتر مواقع موج ۱ کوتاهترین موج بین ۱ و ۳ و ۵ است. (اما نه همیشه)
۷- در اغلب موارد موج ۲ تا ۶۲ درصد موج ۱ بازگشت دارد. (اما نه همیشه)
۸- معمولا در زمان موج ۳ بازار حجم معاملات بالائی دارد.
۹- چنانچه موج ۲ موج سادهای باشد، موج ۴ موج پیچیدهای است.
۱۰- چنانچه موج ۴ موج معرفی نظریه الیوت سادهای باشد، موج ۲ موج پیچیدهای است.
قوانین امواج در نظریه امواج الیوت شامل موارد گوناگونی است که در بیشتر موارد یک قانون قطعی نیستند.
اتکای بیش از حد به امواج الیوت و شمارش الیوتی آنها ممکن است باعث سردرگمی شود.
جزئیات خبر
امواج الیوت یکی از استراتژیهای پرطرفدار و پرکاربرد در بین تکنیکالیست ها است. امواج الیوت مانند تمام استراتژیهای معاملاتی دیگر، شامل قواعد و قوانین مخصوص به خود است.
در این مقاله به بررسی امواج الیوت ، یکی از استراتژی های علم تحلیل تکنیکال پرداخته است. شایانذکر است برخی باورهای غلط دراینباره وجود دارد که جلوتر به آنها میپردازیم.
در ابتدا به پیشینه نظریه امواج الیوت میپردازیم:
در نیمه نخست قرن بیستم الیوت نظریه امواج الیوت را به فعالان بازار سرمایه اعم از بورس و فرابورس و کلیه بازار های مالی معرفی کرد. وی با بررسی دقیق تغییرات بازار های مالی به این مهم دست پیدا کرد که این تغییرات برخلاف آنچه اکثر مردم فکر میکنند از نظم و ترتیب خاصی برخوردار است.
الیوت با توجه به این تحقیقات به مکانیزمی دست پیدا کرد که با کمک آن میتوانست، حرکات قیمت سهم در آینده را پیش بینی کند. که این مکانیزم بر اساس الگو های تکرار شونده در بازار صورت پذیرفت.
الیوت به این موضوع باور داشت که در هر زمینهای که مردم در آن فعالیت و مشارکت زیادی داشته باشند، مانند بازار سهام یا همان بازار بورس ، حرکتها بر اساس قاعدهای طبیعی که آن را نظریه امواج الیوت (برگرفته از حرکت امواج دریا) مینامد، انجام میشود. البته کاملاً مشخص است بزرگترین نمود اینچنین بالا و پایین شدنی، بازار سرمایه است.
اصول اولیه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال :
در نظریه امواج الیوت ۳ جنبه مهم الگو، نسبت و زمان وجود دارد. الگو مهمترین جزء در نظریه امواج الیوت است، که اشاره به الگوهای موج دارد. کاربرد تحلیل نسبتها از اندازهگیری ارتباط بین موجهای مختلف برای تعیین کردن نقاط تصحیح و قیمتهای هدف است. در ارتباط با موضوع روابط زمان که برای تائید کردن الگوهای موجی و نسبتها به کار میرود باید گفت که ازنظر برخی تحلیل گران بازار های بورس و فرابورس نظریه الیوت زمان، از اهمیت و اعتبار کمی برای پیشبینی آتی بازار سرمایه گذاری برخوردار است.
نکته مهمی که قابلتوجه هست این است که نظریه امواج الیوت عموماً برای میانگینهای بزرگ بازار سرمایه به کار میرود. با توجه به این نکته میتوان به این موضوع پی برد که برای روندهای کلی بازار مانند بازار ارز و طلا بیشتر کاربرد دارد.
امواج الیوت در بازار بورس ، برای شاخص کلی بازار و یا شاخص های گروههای خاص تحلیل دقیقتری است تا برای بررسی و موج شماری تک سهمهای بازار.
ابتداییترین اصول نظریه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال این است که بازار سرمایه ، بر اساس یک ریتم تکرارشونده شامل پنج موج افزایشی حرکت میکنند که در ادامه با سه موج کاهشی اصلاح میشود.
در عکس زیر یک نمونه از سیکل کامل امواج الیوت را میبینید
مفهوم امواج اصلی و امواج اصلاحی در نظریه امواج الیوت
شکل بالا را معرفی نظریه الیوت در نظر بگیرید در ابتدا با توجه به مبانی ابتدایی علم تحلیل تکنیکال متوجه میشویم که روند بازار صعودی است، مشخصه روند صعودی این هست که وقتی کفی بالاتر از کف قبلی و سقفی بالاتر سقف قبلی شکل گیرد؛ گوییم روند بازار صعودی است و برای روند نزولی دقیقاً برعکس این تعریف را داریم یعنی سقفی پایینتر از سقف قبلی و کفی پایینتر از کف قبلی باشد.
برای آشنایی بیشتر با مبانی علم تحلیل تکنیکال پیشنهاد میکنم مقاله ” تحلیل تکنیکال چیست؟ ” را مطالعه نمایید.
حال در نمودار بالا اگر قیمت بخواهد از پایینترین نقطه یعنی ابتدای موج ۱ به بالاترین نقطه یعنی انتهای موج ۵ برسد، این اتفاق بهصورت سیکل موجود در شکل است. به امواجی که همجهت با روند هستند امواج اصلی میگوییم و به امواجی که برخلاف روند هستند امواج اصلاحی میگوییم.
با توجه به تعریف فوق موجهای ۱ و ۳ و ۵ امواج اصلی و موجهای ۲ و ۴ نیز موجهای اصلاحی نامیده میشوند. سیکل کامل امواج حالتهای مختلف دارد ولی رایجترین آنها سیکلهایی با پنج موج افزایشی و سه موج کاهشی هستند که موجهای افزایشی را با ۱ تا ۵ و موجهای کاهشی را با a ،b و c نام گذاری میکنند.
حال اگر بخواهیم در موجهای کاهشی امواج اصلی و اصلاحی را شناسایی کنیم (چون در اینجا روند ما نزولی هست) موجهای a و c که همجهت با روند هستند موجهای اصلی و موج b که برخلاف روند است را موج اصلاحی مینامند. منظور از امواج اصلاحی همانطور که از معرفی نظریه الیوت اسمشان پیداست امواجی هستند که موج قبلی خود را اصلاح میکنند.
باوجود شکل ثابت امواج، درجات مختلفی از اهمیت آنها وجود دارد. روندها درجات مختلفی دارند. به همین منظور الیوت روند را به ۹ درجه مختلف با توجه به اهمیت و یا بزرگی طبقهبندی کرده است که در این طبقهبندی از دورههای بسیار بزرگ ۲۰۰ ساله تا دورههای چندساعتی را شامل میشود. این نکته را در نظر داشته باشید که هشت موج مقدماتی به اینکه در کدام درجه از روند قرار دارند ارتباطی ندارد.
هر موج به موجهایی با درجات کوچکتر تقسیم میشود که آنها هم میتوانند به موجهایی با درجات کوچکتر تقسیم شوند با توجه به این نکته درمییابیم که هر موج قسمتی از موج بزرگتر با درجه بیشتر است در شکل زیر بهخوبی این ارتباط را میتوانید مشاهده کنید.
بزرگترین موجها یعنی موجهای ۱ و ۲ به هشت موج کوچکتر تقسیمشده و هرکدام از آنها نیز به موجهای کوچکتر تقسیمشده و تعداد آنها به ۳۴ موج کوچک میرسد. موجهای ۱ و ۲ موج ابتدایی از پنج موج پیشرونده اولیه هستند. موج سه مربوط به موج درجه بزرگتر بعدی در حال شروع است. ۳۴ موج در شکل فوق نشان دادهشده را اگر مجددا ریزموجهای آنها را رسم کنیم به ۱۴۴ موج با درجه کوچکتر میرسیم.
نکته قابلتوجه در شمارههای موج این است که انتخاب شمارههای ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۵ ، ۸ ، ۱۳ ، ۲۱ ، ۳۴ ، ۵۵ ، ۸۹ ، ۱۴۴ که به آنها اشاره شد برحسب اتفاق نبوده و این اعداد قسمتی از اعداد فیبوناچی متوالی هستند که قاعده آن به این صورت است که جمع دو عدد متوالی عدد بعدی میشود و این دنباله پایه و اساس ریاضیات نظریه امواج الیوت را تشکیل میدهند.
حالتهای مختلف سیکل:
یکی از بزرگترین مشکلات تحلیلگران بازارهای بورس و فرابورس و یا کلیه بازار های مالی و سرمایه گذاری این است که تشخیص دهند سیکلی که در حال شکلگیری است به چه صورتی پیش خواهد رفت.
سیکلها با توجه به روندی که در آن در حال شکلگیری هستند حالتهای مختلفی دارند بهطور مثال برای روندهای صعودی سیکلها هم بهصورت ۵ موج افزایشی و ۳ موج کاهشی و هم بهصورت ۳ موج افزایشی و سپس ۵ موج کاهشی شکل میگیرند. همینطور ممکن است در روند نزولی هم بهصورت ۵ موج کاهشی و اصلاح آن با ۳ موج افزایشی و یا ۳ موج کاهشی و سپس با ۵ موج افزایشی اصلاح شوند.
گاها در موج شماری اتفاقی میافتد که موجها ترکیبی میشوند یعنی قبل از تمام شدن یک سیکل، سیکل بعدی در درون و از اواسط سیکل قبلی شروع میشود. به علت ریزهکاریهای زیادی که در این نوع موج شماری وجود دارد بعضی از تحلیلگران با مشکل مواجه میشوند. شکل زیر یکی از این حالتهای خاص را نمایش میدهد.
موجهای اصلاحی:
همانطور که گفته شد امواج اصلاحی ، امواجی هستند که برخلاف روند آتی بازار، موجهای قبلی خود را اصلاح میکنند. حال شایانذکر است که امواج اصلاحی حالتهای مختلفی دارند که شناسایی نوع آنها کمک بزرگی در موج شماری درست به فرد تحلیلگر میکند.
یکی از حالتهای خاص برای امواج اصلاحی زیگزاگها هستند یعنی اصلاح ها بهصورت ۳ ریزموج شکل میگیرند و الگوی سه موج تصحیح گر هستند که برخلاف روند بزرگتر حرکت میکنند و هرکدام به ترتیب به ۵-۳-۵ موج شکسته میشوند.
نوع بعدی از امواج اصلاحی پهنهها هستند که تفاوت عمده آنها با زیگزاگها این است که پهنهها از الگوی ۵-۳-۳ پیروی میکنند. پهنهها بیشتر علامت تقویت بازار افزایشی هستند و بیشتر الگوی تحکیمی به شمار میآیند تا الگوی تصحیحی.
و درنهایت نوع آخر موج های اصلاحی مثلثها هستند که در چهارمین موج و قبل از آخرین حرکتی که در سمت روند بزرگ انجام میشود رخ میدهند. میتوان گفت در روند صعودی این مثلثها هم صعودی و هم نزولی هستند. نوع صعودی آنها زمانی رخ میدهد که ادامه روند صعودی را مشخص میکنند و نوع کاهشی آن بیانگر این است که بعد از یک صعود شدید قیمتها کمی افت میکنند.
یکی از مشکلات دیگر تحلیلگران بازارهای مالی و سرمایه گذاری مانند بازار بورس و فرابورس تهران این هست که مطمئن باشند موج شماری را از نقطه مناسب و درستی شروع کردهاند. برای اطمینان از این موضوع باید موج شماری را از پایینترین قیمت چند ماه اخیر شروع کرده باشند.
برای سهولت در پیدا کردن این نقطه میتوان از تایم فریمهای بزرگتر مانند هفتگی استفاده کرد.
نظریه سوشیونومیکس در بازارهای مالی
«رابرت پرچر» فارغالتحصیل رشته روانشناسی و مدیر موسسه بینالمللی امواج الیوت، توسعهدهندۀ یک نظریه علیت به نام socionomics است. وی یک نظریه جدید در امور مالی ارائه نموده که باعث افزایش قدرت مدل الیوت در قیمتگذاری مالی شده است. Socionomics یک عرصۀ مطالعاتی تحت این فرضیه است که خیزش حالات (خلقوخوی) اجتماعی باعث تحریک رفتارهای اجتماعی میشود. حالات اجتماعی یک حالت ذهنی مشترک در میان انسانها است که از تعامل اجتماعی ناشی میشود. حالات اجتماعی افراد را برای حرکت به سمت احساسات گروهی، باورها و اعمال سوق میدهد. این نوسان بهطور مداوم در یک الگوی فراکتال رخ میدهد. این ناخودآگاه، فراموشنشدنی و نظمی درونزا دارد.
«رابرت پرچر» نظریه علیت رفتار اجتماعی به نام socionomics را برای سرشت روند و رویدادهای مالی، اقتصاد کلان، سیاست، مُد، سرگرمی، جمعیتشناسی و جنبههای دیگری از تاریخ اجتماعی انسان توسعه داده است. فرضیه socionomic برمبنای حالات اجتماعی است که محرک اصلی کنش اجتماعی است. وی از سال 1970 میلادی در پی این ایده بود و برای اولین بار آن را در مقالهای در سال 1985 منتشر کرد. «رابرت پرچر» نظریه socionomic را در مدرسه اقتصاد لندن، MIT، فنآوری گرجستان، SUNY، دانشگاه کمبریج، دانشگاه آکسفورد، کالج ترینیتی دوبلین و اجلاسهای مختلف دانشگاهی برای مخاطبان تشریح نموده است. محققان از آن زمان این فرضیه را برای توضیح حوادثی ازجمله نتایج انتخابات، روند فرهنگعامه، بیماریهای همهگیر، ظهور جنبشهای اجتماعی و صعودها و سقوطهای دنیای مالی مورداستفاده قرار دادهاند. پرچر در کتاب سوم اش به نام The Socionomic Theory of Finance که نقطه اوج 13 سالۀ کار وی روی این تئوری است بهصورت مبسوط در مورد این نظریه صحبت کرده است.
«رابرت پرچر» در مثالی چگونگی کارکرد این علیت را توضیح میدهد: میلیونها نفر وجود دارند! یک نفر میگوید: اکثر مردم فکر میکنند که رکود اقتصادی باعث احتیاط در کسبوکار میشود. Socionomics در مقابل میگوید: تجارت محتاط باعث رکود اقتصادی میشود؛ بنابراین خلقوخو علت است و این رویداد نتیجه است.
چرا این بینش مهم است؟ چهکاری میتواند برای مردم انجام دهد؟
به مثال معرفی نظریه الیوت بالا توجه کنید. اگر درک کنید که خلقوخوی اجتماعی چیزی است که باعث حرکت اقتصاد میشود و میتوانید آن را اندازهگیری کنید، پس میتوانید زمان و جایی که رکود بهاحتمالزیاد رخ میدهد را شناسایی کنید. socionomics میگوید که میتوانید خلقوخوی بازار سهام را اندازه بگیرید. بازار سهام یک معیار سنجش عالی از خلقوخوی جامعه است. مردم میتوانند حالات خود را بلافاصله با خرید یا فروش سهام نشان دهند؛ اما تصمیمگیری آنها ممکن است در همان زمان باعث انقباض و انبساط یک کسبوکار شود یا تهیه پیشنویس پیمان صلح یا اعلام جنگ بر آن اثرگذار باشد؛ بنابراین یک تأخیر وجود دارد. بازار سهام سرشت اخبار را پیشبینی میکند.
«رابرت پرچر» میگوید: من برای دپارتمان «مری لینچ» که یک تحلیلگر بازار است کار میکردم. من در مورد اصول موجی الیوت، چرخهها و تجزیهوتحلیل تکنیکال مطالعه کردم به تماشای سراسیمگی تحلیلگران بنیادی در بازار نشستم. برایم آشکار شد که اخبار در روند قیمت وقفه ایجاد میکنند نه چیز دیگر؛ بنابراین به این ایده متعهد شدم که حرکت بازار مستقل از چنین رویدادهایی نظیر انتخابات، فدرال رزرو، نرخ بهره، اخبار اقتصادی و رویدادهای اجتماعی است. من متوجه شدم تا آنجا که به بازار سهام مربوط میشود، این وقایع هیچ ارزش پیشگویانه ندارد (بهطور مثال در زمان پیروز شدن ترامپ، بازار سهام ایران در ابتدای موج 5 از یک الگوی سهگوش خاتمه دهنده بود.
انتخاب ترامپ و فشار فروش سنگین بازار تنها یک روز دوام آورد و بازار حرکت اصلی خود را برای تکمیل ریزموج 5 تا 81500 از سر گرفت)؛ اما هنوز این باور باقیمانده که فدرال رزرو قدرت کنترل عرضه پول و در نتیجه حرکت بازار را دارد. یک روز متوجه شدم اگر این ایده درست است، پس مدل socionomic به چالش کشیده میشود؛ بنابراین بهجای پرسیدن اینکه چگونه فدرال رزرو بازار را کنترل میکند، پرسیدم که چگونه خلقوخوی پشت بازار فدرال رزرو را کنترل میکند! من کشف کردم که مردم در زمانهای خاصی در ساختار موجی به بانکهای مرکزی جهت میدهند. من دادههای نرخ بهره را رسم کردم و متوجه شدم که بانک فدرال فقط دنبال کنندۀ نرخ اوراق قرضۀ کوتاهمدت است که آنهم توسط بازار و مردم تعیینشده است (بهطور مثال دولت در ایران به دنبال کاهش سود بانکی بود، اما مردم بقیه بازارها را مناسب سرمایهگذاری ندیدند و نرخ بهره در بازار غیررسمی در حال بالا رفتن بود! به همین دلیل دولت از کاهش نرخ سود بانکی منصرف شد!).
زمانی که «برایان ویتمر» از socionomics برای پیشبینی بحران بدهی یونان و فروپاشی آینده اتحادیه اروپا استفاده نمود، رسانهها گفتند: امکان ندارد. پس از چند ماه بعد زمانی که بحران بدهی یونان رخداده است، آنها کمی دیر واکنش نشان دادند.
Socionomics عمیقاً ضد شهودی است. من از طریق یک فرایند طولانی به ریشه کنی تصورات غلط ذهنیام که در من ریشه دوانده بود دست زدم. نمونۀ اولیۀ این ایده ضربه زدن نرخ بهره به بازار سهام بود. اقتصاددانان گفتند این نظریه درست است. همکارانم متقاعد شده بودند. آنها کاملاً در اشتباه بودند. اگر فردی به شما گفت که در این دوره نرخ بهره بالا میرود، شما نمیتوانید قیمت سهام را پیشبینی کنید. بازار سهام بر اساس خیزش حالات اجتماعی حرکت میکند.
ذات فرضیۀ socionomic بر این استوار است که نوسانات حالات اجتماعی (امواج خوشبینی و بدبینی) نتیجه مشارکت طبیعی انسان و عواقب رفتار اجتماعی است. حالات اجتماعی بهصورت آگاهانه، منطقی و واکنشهایش عینی نیست؛ اما ناخودآگاه، غیرعقلانی بوده و رفتاری درونی دارد. درحالیکه مردم تقریباً بر این باورند که سرشت رویدادهای اجتماعی مشخصکنندۀ حالات اجتماعی است، socionomics علیت معکوس را به رسمیت میشناسد: حالات اجتماعی تعیینکنندۀ سرشت رفتارهای اجتماعی است. علیت حالات اجتماعی یکسویه است؛ هیچ حلقه بازخوردی از حوادث حالات اجتماعی وجود ندارد. رویدادها واکنشهای احساسی کوتاه را تحریک میکنند، اما آنها گذرا هستند و بر حالات اجتماعی تأثیر معرفی نظریه الیوت نمیگذارد.
بسیاری از رفتارها در پاسخ به روند حالات اجتماعی است. بهعنوان مثال کسب و کار مردم ممکن است شامل تصمیماتی بر مبنای حالات اجتماعی است که باعث گسترش عملیات یا توسعه قراردادهای تجاری شود؛ اما مدتزمان لازم برای اجرای چنین طرحهایی زیاد است، بنابراین تغییرات در فعالیت اقتصاد کلان باعث وقفه و تأخیر در بازار سهام میشود. بهطور مشابه جنبشهای سیاسی که بهطورکلی نیاز به یک اجماع بزرگ دارد نیز در نتیجه بهصورت قابلملاحظهای باعث وقفه در روند حالات اجتماعی میشود. به همین دلیل است که سنجش Socionomics مانند میانگین بازار سهام نما گری پیشرو برای روند اقتصاد کلان و جنبشهای سیاسی است (بهطور مثال در انتخابات سال 1392، کاندیدای طرفدار حل تحریمها و مشکلات اتمی رأی میآورد و نوعی خیزش اجتماعی برای حل این بحران ایجاد میشود. این خیزش اجتماعی باعث حس خوشبینی به رفع تحریمها و گشایش اقتصادی و باعث ایجاد انتظارات از صعود بازار سهام میشود)
Socionomics ادعا میکند که خیزش حالات اجتماعی دارای نظمی درون زا هستند و نوسان بهطرف مثبت (خوشبینانه) و پس از آن منفی (بدبینانه) مطابق با الگوهایی است که وابسته به فراکتال هایی است که به نام قواعد موجی الیوت مشهور است و بهعنوان مدلی در بازار سهام توسط «رالف نلسون الیوت» در 1930 معرفی گردید. امواج انحراف قابلتوجه اندکی دارند؛ اما به یکشکل کلی پایبندند که تحت 5 شکل خاص و تعداد محدودی از تغییرات وجود دارد. ازآنجاکه امواج الیوت الگو محور هستند، آنها احتمالاً قابل پیشبینی هستند، در نتیجه سرشت گرایشات اجتماعی احتمالاتی قابل پیشبینی است.
مردم یک احساس قدرتمند را در تمام زندگی خود به یاد دارند. برای مثال اگر از آنها بخواهید که چگونه احساس خود را زمانی که کودک خود را به دنیا آوردهاند یا زمانی که حیوان خانگی موردعلاقهاش مرده است را توصیف کند، اغلب آن را به یاد میآورند؛ اما اگر از آنها بخواهید که احساس آنها در آخرین قلّۀ معرفی نظریه الیوت بازار چه بوده، در حال حاضر آن را فراموش کردهاند و فکر میکنند که هر احمقی باید آن را میدید. واضح است که مغز انسان هیچ سازوکار ذخیرهسازی خلقوخوی اجتماعی ندارد. این فقط بهصورت لحظهای وجود دارد و در یک الگوی فراکتال در نوسان است. مردم آن را بهصورت ناخودآگاه حس میکنند؛ بهطوریکه آن را به رسمیت نمیشناسند، به همین دلیل است که آن را به یاد نمیآورند.
امواج الیوت توصیفکنندۀ حالات اجتماعی است و قوانین منشعب توصیفکنندۀ الگوی درختی است. امواج الیوت احتمالاً حالات اجتماعی را محدود میکند و حالات اجتماعی در خارج از الگوهای موجی الیوت حرکت نمیکند. واکنشهای احساسی گذرا باعث میشود در حرکت قیمت برای چند ثانیه یا چند دقیقه وقفه ایجاد شود. بازار بهسرعت بهجایی که آن را بدون اختلال تنظیم نموده برمیگردد. روند بزرگتر کاملاً مستقل از علل برونزا هستند. مردم فکر میکنند که اخبار باعث حرکت بازار میشود. به یاد داشته باشید اخبار بزرگ باعث واکنش تیز یکدقیقهای میشوند؛ اما آنها نمیتوانند بر خلقوخوی ناخودآگاه که حجم گستردهای از حرکت بازار هدایت را هدایت میکند تأثیر بگذارند. پس این را به یاد داشته باشید آنها علیت نیستند.
دیدگاه شما