قیمت سهم در مقابل ارزش سهم
فلیپ فیشر میگوید «بازار سهام پر است از آدمهایی که قیمت همهچیز را میدانند، اما از ارزش هیچچیز اطلاع ندارند.» این قاعده را میشود به تمام دنیا تعمیم داد. دنیایی که مردم برای خرید با قیمت پایین و فروش با قیمت بالا تلاش میکند، بدون آن که به ارزندگی چیزی توجه کنند. اما دنیا به شکل دیگری هم قابل تصور است، دنیایی که در آن مردم خواهان چیزهایی ارزشمند با قیمت کم هستند.
اقتصاددانهای رفتاری باور دارند دنیا حتی از این هم نابخردتر است. مردم همیشه به دنبال خریدهای ارزان و فروشهای گران هم نیستند. بیشتر مردم وقتی چیزی ارزان شود، دیگر آن چیز را نمیخواهند و تنها وقتی دوباره به یاد آن میافتند که قیمتش بالا برود. به بیان دقیقتر مردم فکر میکنند هر چیزی که گرانتر باشد، ارزشمندتر است. ما میتوانیم پای خود را یک قدم جلوتر بگذاریم و بگوییم که بیشتر مردم فرق دو کلمه ارزش و قیمت را نمیدانند.
تفاوت قیمت با ارزش
قبل از آن که به حال دنیا تاسف بخوریم، بگذارید از خودمان سوال کنیم که آیا ما تفاوت این دو مفهوم را میدانیم؟ اگر بگوییم «قیمت شاخصی است توافقی برای نشان دادن ارزش» یا «قیمت فاکتوری است جهانی برای گزارش مقدار ارزندگی اشیا» احتمالا از معنای یکی از این دو کلمه خبر نداریم.
هستند افرادی که قیمت و ارزش را دو مفهوم کاملا جدا از هم و بیارتباط میدانند. در نظر آنها مقایسه این دو موجود مثل مقایسه کامپیوتر و فیل است: چه بسیار چیزهای باارزشی که قیمتی ندارند و چه بسیار چیزهای قیمتی که هیچ ارزشی ندارند.
به مقدار پولی که برای داشتن یک چیز میپردازیم (یا باید بپردازیم) قیمت میگویند. قیمت یک عدد کمّی و توافقی است که به مکان، زمان، شرایط، افراد و هزار عامل دیگر بستگی دارد.
چه بسیار چیزهای باارزشی که قیمتی ندارند و چه بسیار چیزهای قیمتی که هیچ ارزشی ندارند.
ارزش به عنوان سودمندی، شایستگی یا اهمیت یک چیز تعریف میشود. ممکن است ما از ارزش چیزی بیخبر باشیم و حاضر نباشیم آن را با مقدار اندکی پول عوض کنیم، یا بیش از چیزی که میارزد برایش پول، وقت یا انرژی صرف کنیم.
تصور کنید که شما جعبه دربستهای را نخریدهاید که درون آن پر از طلا بود، یا جعبهای پر از ذرت را با قیمتی بالا خریدهاید. قیمت این دو جعبه، با ارزش آنها اختلافی چشمگیر دارد. بعد از باز شدن دو جعبه، قیمتها به سرعت تغییر میکند. در حالی که ارزش ذاتی جعبهها ثابت بوده است.
ارزشگذاری سهام
شاید شما هم موافق باشید که چیزهایی مثل منظره غروب خورشید، تجربه عشق، صدای پرنده، رفاقت و هوای تازه با آن که رایگان هستند، ارزش زیادی دارند. اما در بازار بورس کسی غروب خورشید یا عشق عرضه نمیکند.
با این حال در بازار بورس هم سهمهایی با قیمت بالا میتوانند ارزنده نباشند و سهمهای ارزنده میتوانند ارزان باشند. ارزش سهم را میشود با روشهای مختلف حساب کرد، یا حتی از روشهای مشابه به نتایج مختلف رسید. اما قیمت سهم یک عدد است که سر مقدار لحظهای آن توافق عمومی وجود دارد.
همه از قیمتها خبر دارند. سود بازار متعلق به کسانی است که از ارزشها خبر داشته باشند.
قیمت مربوط به الان است. اما معمولا ارزش از آینده حرف میزند. به بیان ساده اگر قرار است سهمی در آینده گران شود، سرمایهگذاری روی آن ارزنده است. اگر سهمی در آینده به پشیزی نخواهد ارزید، قیمتش هرچقدر که باشد، ارزش سرمایهگذاری ندارد.
به هر طریقی که محاسبات خود را انجام دهیم، قیمت لزوما برابر با ارزش نیست.
رابطه سود با ارزش
تمام سرمایهگذاران و سهامداران با امید کسب سود بر روی یک صنعت سرمایهگذاری میکنند. سود عمومی که برای تمام سهامداران قابل تصور است، تقسیم بر تعداد سهم را EPS یا Earnings Per Share مینامند.
هرقدر EPS یک سهم بالا باشد، ارزش این سهم بیشتر است. چرا که میتواند سود بیشتری به سهامدارانش بدهد. یک سهم با EPS بالا میتواند قیمتی پایین یا بالا داشته باشد. از تقسیم قیمت یک سهم بر EPS شاخصی به دست میآید (P/E) که به ما میگوید یک سهم در مقابل سودی که میسازد چقدر گران است.
تحلیلگرها P/E یک سهم را با P/E یک شرکت مشابه در همان صنعت و P/E کل بازار مقایسه میکنند و در مورد ارزندگی آن سهم نظر میدهند.
ارزش ذاتی و ارزش جاری
بیشتر مردم ارزش ذاتی را به شکل ارزش کنونیِ جریانهای نقدی (DCF) تعریف میکنند. اما همانطور که توضیح خواهیم داد DCF تنها یکی از روشهای محاسبه ارزش ذاتی است.
تحلیلگرهای بنیادی سعی میکنند با در نظر گرفتن تمام فاکتورهای کیفی و کمی بفهمند که آیا ارزش سهمی که در حال حاضر فراموش شده است، بیشتر از ارزشی است که در حال حاضر برایش قایل میشوند، یا نه. آنها میخواهند ارزش ذاتی یک سهم را مستقل از رفتار سرمایهگذاران و جو عمومی بازار تعیین کنند.
محسابه ارزش کنونی جریانهای نقدی روشی است برای محاسبه ارزش ذاتی.
برای محاسبه ارزش ذاتی دو عامل اهمیت دارد: اول، مقدار بازدهی مورد انتظار از یک سهم. دوم ریسک این سهم.
اول باید بفهمیم که یک سهم در آینده (مثلا طی یک سال آینده) چقدر سود میدهد. اما چون این سود در آینده به دست خواهد آمد، باید مقدار آن را تصحیح کنیم. ریسک بازار و ریسک سهم نیز در این نرخ که به آن نرخ تنزیل میگویند، نقش دارد.
نرخ تنزیل، پولهای آینده در امروز
مرسومترین نرخ تنزیل (Discount Rate) که در بازار برای تصحیح سودهای آتی در نظر میگیرند، نرخ تورم است. به این معنا که هزار تومان امروز (به خاطر تورم) با هزار تومان در سال آینده یکی نیست.
اما نرخ تنزیل برابر با نرخ تورم نیست. یکی از دلایل تصحیح، وجود ریسک در آینده است. با یک مثال حدی میشود این موضوع را به سادگی فهمید. هیچکس دریافت هزار میلیارد تن طلا در سال 2396 هجری را به دریافت هزار تومان در امروز ترجیح نمیدهد.
نرخ تنزیل برابر با نرخ تورم نیست.
در شرایط بدون تورم و بدون ریسک هم نرخ تنزیل صفر نیست. پرداخت روزی 2 هزار تومان برای عطر، قیمتی منصفانه به نظر میرسد. فرض کنید این شیشه عطر را طی یک سال مصرف میکنید. یک شیشه عطر با قیمت 700 هزار تومان گران محسوب میشود. درحالی که 700 هزار تومان از حاصل ضرب 2 در 365 کوچکتر است.
محاسبه ارزش ذاتی
در سادهترین شکل ممکن، جریانهای نقدی ورودی، منهای جریانهای نقدی خروجی تقسیمبر تعداد سهم را برابر با ارزش ذاتی یک سهم در نظر میگیرند.
دیر یا زود بازار به ارزش همه چیز پی خواهد برد.
جریانهای نقدی خروجی برای یک شیء (مثل ماشین) شامل هزینه خرید و نگهداری آن میشود. از آنجایی که جریانهای ورودی و بخشی از جریان خروجی در آینده اتفاق میافتند، باید هر دوی این جریانها تنزیل شوند. به اختلاف تنزیل یافته این دو جریان، ارزش خالص کنونی یا Net Present Value میگویند. اگر این عدد مثبت باشد، یک سهم ارزش خرید دارد.
ارزش خالص دارایی
ارزش اسمی یک سهم، در اساسنامه شرکت میآید. حاصل تقسیم مقدار سرمایه شرکت بر تعداد سهم، ارزش اسمی یک سهم است. معمولا ارزش اسمی یک عدد ثابت است. برای همین تعداد سهم را از روی ارزش اسمی به دست میآورند.
ارزش دفتری برابر با ارزش تمام داراییها، منهای بدهیها است. در ابتدا ارزش دفتری و اسمی با هم برابرند. اما رفتهرفته داراییها و بدهیهای شرکت تغییر میکند و ارزش دفتری و اسمی متفاوت میشوند.
ارزش خالص دارایی دقیقا مشابه ارزش دفتری است. با این تفاوت که داراییها با قیمت روز در بازار حساب میشوند. واضح است که ارزش خالص دارایی (NAV) با ارزش خالص کنونی (NPV) یکی نیست.
ارزش در بلندمدت
گفتیم اگر ارزش ذاتی یک سهم از ارزش جاری آن بالاتر است، این سهم ارزنده است. فرض کنید سهمی را پیدا کردهاید که ارزش ذاتی بسیار زیادی دارد و تقریبا همه از آن غافلاند. به همین دلیل قیمت این سهم بسیار پایین است. یک سوال در اینجا مطرح میشود، که سوال به جایی است. از کجا معلوم بازار در آینده متوجه این اختلاف بشود، ارزش جاری افزایش پیدا کند و شما از خرید این سهم به سود برسید؟
تردیدی وجود ندارد که دیر یا زود، ارزش جاری به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد. شما تنها کسی نیستید که ارزش ذاتی سهمها را بررسی میکنید. دیگران هم بالاخره این اختلاف را میفهمند و سعی میکنند این سهم ارزنده را بخرند. همین رفتار آنها باعث میشود که قیمت بالا برود. عده زیادی به دنبال این نوسان جزئی به سمت این سهم جذب میشوند. بعد از آن خریدارهای ناآگاه هستند که به سوی سهم هجوم میآورند و صف خرید تشکیل میدهند.
برای کسانی که به قیمتها نگاه میکنند بازار گنگ و گیجکننده است.
در این نقطه یک تحلیلگر بنیادی به درخواست صف خریداران پاسخ میدهد و با فروختن سهم از بازار خارج میشود. اما هستند افرادی که باور دارند قیمتها هنوز هم بالاتر میرود. حتی ممکن است تحت تاثیر جو (و بر خلاف تحلیل خود) باز هم خرید کنند. توجه کنید که در این نقطه به دلیل بالا رفتن قیمت، سهم دیگر آن ارزندگی سابق را ندارد. این رفتار نابخردانه میتواند عده بیشتری را به خرید ترغیب کند. به ویژه که ما وقتی اشتباهی مرتکب میشویم، برای آسودگی خیال دیگران را هم تشویق میکنیم که در این رفتار اشتباه با ما همراه شوند. به این شکل است که حباب قیمت تشکیل میشود.
همهچیز فرومیپاشد
سرمایهگذاران هوشیار متوجه حباب میشوند و رفتهرفته از بازار بیرون میروند و قیمتها پایین میآید. حالا کسانی که به زحمت یک سهم را خریده بودند، برای فروختن آن صف فروش تشکیل میدهند. کسانی که به نوسانگیری امید داشتند، در این شرایط حاضرند سهم خود را با قیمتی کمتر از قیمت خرید بفروشند. چرا که گمان میکنند قیمتها تا ابد پایین میآید. این افراد به قیمتها و تغییرات لحظهای آن نگاه میکنند، بی آن که درکی از ارزش داشته باشند.
وقتی یک تکه از ساحل مملو از آدم است و جایی برای نشستن پیدا نمیشود، اما فقط چند قدم آن طرفتر منظرهای زیبا و بکر فراموش شده است؛ وقتی جمعیت زیادی در ابتدای یک راه کوهستانی نشستهاند و فقط کمی بالاتر پرنده پر نمیزند؛ وقتی برای یک رستوران صف میبندند، درحالی که رستورانی دقیقا مشابه در آن سوی خیابان خالی است؛ وقتی مرغ گران میشود و مردم برای خرید مرغ به مغازهها حملهور میشوند؛ و بدتر از همه وقتی احساسات پاک آدمها به سادگی با مادیات سنجیده میشود، متوجه میشویم که بیشتر مردم دنیا فکر میکند که برچسب قیمت شاخصی است برای نشان دادن ارزش.
افزایش سرمایه به روش صرف سهام چیست؟
صرف سهام یکی از مسائلی است که برای افرادی که در برس فعالیت میکنند دانستن آن بسیار حائز اهمیت است. این مساله یکی از مفاهیم مورد نیاز در زمینه های بورسی و فرابورسی است. در حالت کلی راههای افزایش سرمایه شامل انتقال ذخیرهها به سرمایه، انتقال سود سهمی و یا سهام جایزه به سرمایه، انتشار سهام عادی سهامداران است که روش صرف سهام در گروه سوم قرار میگیرد و به معرفی میزان مبلغی میپردازد که برای هر سهام علاوه بر قیمت اسمی پرداخت میگردد. به بیان دیگر در این شیوه شرکت، سهام مورد نظر خود را از طریق پذیرهنویسی و با قیمتی بیشتر از قیمت اسمی در بازار میفروشد و سپس مابهالتفاوتی که از قیمت فروش و قیمت اسمی به دست میآید را به حساب اندوخته انتقال میدهد یا به سهامداران سابق شرکت در ازای آن سهام جزیره اختصاص میدهد.اگر میخواهید در مورد صرف سهام بیشتر اطلاعات داشته باشید پس در ادامه با ما همراه باشید تا شما را بیشتر کمک کنیم.
مفهوم و معنای صرف سهام
حال شاید برای شما سوال پیش آید که صرف سهام یعنی چه و چگونه میتواند منجر به افزایش سرمایه شود؟ برای پاسخ به این سوالات، شما باید با مفهوم صرف سهام آشنا شوید. به میزان اختلاف بین قیمت اسمی و قیمت عرضه، صرف سهام میگویند. لازم است بدانید که قیمت اسمی یک سهم در بازار سرمایه ایران مقداری ثابت و برابر با ۱۰۰ تومان دارد. حال شرایطی را تصور کنید که یک شرکت سهام خود را به نرخ ثابت ۷۰۰ تومان و بر اساس پذیرهنویسی در بازار به فروش میرساند. در چنین موقعیتی، صرف سهام برابر است با ۶۰۰ تومان. این عدد حاصل اختلاف نرخ ثابت شرکت و قیمت اسمی است.
بر اساس ماده ۱۶۰ قانون یک شرکت توانایی دارد سهام خود را با مبلغی اسمی بفروشد و یا اضافه مبلغی به نام اضافه ارزش از کسی که سهام را خردیه دریافت نماید. که میتواند این مبلغ اضافه را به سایر اندوختههای شرکت اضافه نموده و ذخیره کند و یا به جای این اضافه مبلغ سهام جایزه به افرادی که سهام دار پیشین هستند بدهد. در کل اگر بخواهیم تعریف دقیقی از صرف سهام بیاوریم عبارت است از مبلغی که علاوه بر ارزش اسمی سهام و شرکت در هنگام فروش سهام آن را دریافت میکند.
صرف سهام از نوع بستانکار است و در حساب و کتاب شرکت باید به عنوان بستانکار معرفی گردد و در واقع مفهوم آن میزان مبلغی را نشان میدهد که برای یک سهم علاوه بر ارزشی که برای آن تعین شده است باید پرداخت کرد و کاربرد زیادی در معاملات بورسی و پذیرهنویسی اولیه دارد. معمولا میزان صرف سهام از ارزش اسمی بیشتر میشود و از منابعی به حساب میآید که برای تامین مالی شرکت به کار میروند.
صرف سهام خزانه چیست؟
سهام خزانه برابر است با سهام ممتاز و یا عادی یک شرکت که آن شرکت دوباره ان را خریداری نماید. به ین معنی که سهامی که توسط شرکت فروخته شده است مجددا توسط خود شرکت خریداری میشود. سهام خزانه در راستای پیشبرد اهداف یک ارزش اسمی به چه معناست؟ شرکت در اختیار مدیران قرار میگیرد و از استراتژیهای مالی در دنیا است. در این قسمت قصد داریم شما را بیشتر با این مفهوم آشنا سازیم.
یکی از الزامات در دنیای اقتصاد و بورس این است که تمام معاملات تحت نظارت و شفافیت انجام شود. یکی از اساسیترین اهدافی که سهام خزانه دنبال می کند این است که سهام در بازار کمرنگ نشود و قیمتهای دفتری به ارزشهای بازاری نزدیک باشند.
بنا بر ماده ۱۹۸ سهام خزانه در حال حاضر برای شرکتها ممنوع گردیده است. و بر اساس ماده ۲۸ قانون رفع موانع تولید که در سال ۹۴ تصویب گردید شرکتهایی که در بورس فعالیت میکنند میتوانند تا حدودا ۱۰ درصد از سهام خزانه استفاده کنند. اما گویا محدودیتها به گونهای ایجاد شده است که در حال حاضر شرکتها تلاش میکنند از سرف سهام خزانه استفاده نکنند.
کاربرد صرف سهام چیست؟
صرف سهام کاربردهای مختلفی دارد. برای مثال شرکتها میتوانند آن را به عنوان پس انداز به حسب شرکت منتقل نمایند. همچنین میتوان صرف سهام را میان سهامدارن قبلی تقسیم کرد و به علاوه شرکت گاهی ترجیح میدهد آن را به عنوان سهام جدید در نظر گرفته و به سهامداران پیشین بدهد. هنگامی که شرکتها قصد فروش آن را دارند میتوانند حق تقدم را حفظ و یا صلب کنند و این مورد در هنگام قروش صرف سهام مشخص میگردد.
نکات ضروری
یک سری نکات در مورد صرف سهام وجود دارد که دانستن آنها ضروری است. که در ادامه تلاش میکنیم برای شما بیان نماییم.
- صرف سهام قسمتی از سهام به حساب نمیآید و بنابراین مدیر شرکت نمیتواند آن را وارد حساب سرمایه کند. پس میتوان آن را در حساب جداگانهای قرار داد و در قسمت حقوق سهامداران قرار می-گیرد که موجب میشود این قسمت در ترازنامه افزایش یابد.
- صدور سهام به کسر بر طبق قوانین تجارتی کشورمان مجاز نیست.
- نمیتوان صرف سهام را با میزان حساب کسر سهان مساوی دانست و تبادل نمود.
صرف سهام برای چه کسانی سودمند است؟
پیش از هرکسی، شرکت از این موضوع سود خواهد کرد، زیرا با سرمایهای که در اختیارش قرار میگیرد، میتواند پروژههای خود را تکمیل و پروژههای جدید را آغاز کند. از طرفی ریسک این کار است که هم برای شرکت و هم سهامداران کم خواهد بود. در نتیجه میتوان گفت افزایش سرمایه با صرف سهام، باعث پیشرفت، رشد و سودآوری است.
صرف سهام برای افرادی سودمند است که در ادامه قصد داریم به معرفی آنها بپردازیم.
- صاحبان سهم اصلی و فرعی: مدیر شرکت که سهامدار اصلی بوده و تمایل دارد بدون کاهش درصدی سهام آن را کنترل نماید و برای زیاد کردن سرمایه احتیاج به آورده نقدی نباشد.
- بازار کلی سهام: صرف سهام موجب افزایش جذب سرمایه گذاران و در نتیجه موجب افزایش نقدینگی در بازار بورس میشود.
- صاحب سهام جزء: سهامداران جزء میخواهند که هم بازدهی آنها بیشتر شود و هم میزان مالکیت آنها در سهم شرکت کاهش پیدا نکند در نتیجه صرف سهام در این مورد به سهامداران کمک بسیاری کرده و این خواسته آنها را پوشش میدهد.
معنای افزایش سرمایه
افزایش سرمایه برای شرکتها از اهمیت زیادی برخودار است و اگر بخواهیم مختصرا در مورد آن صحبت کنیم افزایش سرمایه در شرکتها به معنای زیاد شدن سرمایهای است که در شرکت ثبت گردیده است در کل افزایش سرمایه یعنی تعداد سهامهایی که توسط شرکت منتشر میشود افزایش پیدا کند.
افزایش سرمایه معمولا به دو دلیل انجام میگیرد که اولین آنها تامین مالی و اصلاح مالی شرکت ها و دومین مورد تامین کردن منابع جدید مالی برای زیاد کردن فعالیتهای شرکت است. هنگامی که شرکتی قصد دارد افزایش سرمایه دهد ابتدا لازم است در سامانه codal.ir مستندات و مدارک خود را آپلود کرده و ارسال کند و امتیاز افزایش به سهامداری اصلی شرکت تعلق میگیرد. در این جا قصد نداریم بیشتر از این وارد بحث افزایش سرمایه نشویم و هدف ما آشنا با افزایش سرمایه بود.
برتری افزایش سرمایه به شیوه صرف سهام نسبت به سایر روشها
- روش صرف سهام خزانه باعث میشود سرمایه زیادی به شرکت برسد که در نتیجه موجب رشد شرکت و سودآوری آن خواهد شد و EPS شرکت را زیاد میکند. این مسائل منجر به افزایش قیمت سهام شده و احتمال کم شدن آن در بازار را کاهش میدهد.
- یکی از مهمترین مزایای آن این است که موجب میشود بتوان آن را در ساختار مالی یک شرکت به کار برده و میتواند به اصلاح سرمایه شرکت کمک کرده و آن را از منابع مالیاتی سنگین نجات دهد.
- زیاد شدن سرمایه با صرف به عنوان یک منبع مالی ثابت و بدون نیاز به سر رسید شناخته شده و بازپرداخت آن از دغدغههای شرکت نیست. این مساله منجر میشود ریسک ناتوانی در پرداخت بدهکاری کاهش یافته و در نهایت سبب میشود اعتبار شرکت افزایش یابد.
صرف سهام با حق تقدم
اگر یک شرکت سود انباشته یا اندوختهای نداشته باشد و بخواهد که سرمایه خود را افزایش دهد، میتواند از محل آورده نقدی سهامداران و با قیمتی بیشتر از قیمت اسمی، سرمایه خود را افزایش دهد. در چنین موقعیتی برای سهامداران شرایطی فراهم میشود که میتوانند فرصتی در افزایش سرمایه شرکت داشته باشند. به چنین کاری، افزایش سرمایه به روش صرف سهام و با حفظ تقدم گفته میشود. حال اگر سهامداران چنین حق تقدمی را از خود سلب کنند و اجازه بدهند که سهام جدید به سهامداران جدید واگذار شود، افزایش سرمایه با صرف سهام با سلب حق تقدم اتفاق میافتد.
صرف سهام با سلب حق تقدم
افزایش سرمایه با صرف سهام و سلب حق تقدم به معنای افزایش سرمایه شرکت ناشی از صرف سهام یا سلب حق تقدم از سهامداران فعلی و سپس عرضه سهام جدید به شکل عمومی در بورس است، البته بهشرط آنکه تشریفات لایحه قانونی و مقررات مربوطه عملی شوند. از طرفی افزایش سرمایه با صرف سهام سلب حق تقدم مزیتهای بسیاری را به همراه دارد که در ادامه به برخی از این مزایا اشاره خواهیم کرد.
- استفاده از وجه نقد حاصل از افزایش سرمایه در پروژه و اهداف بلندمدت شرکت
- افزایش سهام شناور آزاد شرکت
- کاهش فرایند زمانی افزایش سرمایه
- معافیت مالیاتی
معایب صرف سهام
مشکلات افزایش سرمایه با صرف سهام
افزایش سرمایه به روش صرف سهام مزیتهای بسیاری را برای شرکتها به همراه دارد، اما از طرفی نباید از مشکلات و معایبی که دارد نیز غافل شد. دقت داشته باشید که اگر افزایش سرمایه با صرف سهام یا سلب حق تقدم همراه باشد، سهامداران اصلی و عمده که اکثر تصمیمگیریها توسط آنها انجام میشود، قدرت و تاثیرگذاری خود را از دست خواهند داد. این موضوع باعث میشود که شرکت نتواند سهامداران عمده را راضی کند تا به این شیوه از افزایش سرمایه رای دهند. اگر افزایش سرمایه در جهت خواستههای سهامدار اصلی شرکت باشد، شرکت نمیتواند از این روش برای افزودن به سرمایه خود استفاده کند.
البته از سمت دیگر نیز احتمال این که سهام جدید با قیمتی کمتر از قیمت بازار و بیشتر از ارزش اسمی منتشر شود و خریداری برای آن پیدا نشود نیز وجود دارد. در حقیقت این بدان معنا است که سرمایهگذاران در پذیرهنویسی سهمهای جدید مشارکت نکنند. در چنین شرایطی، شرکت باید برای افزایش سرمایه، خریدار حقیقی یا حقوقی تضمینی پیدا کند تا در صورتی که سهامداران علاقهای به خرید سهام نداشتند، آنها خرید را انجام دهند.
شرایط افزایش سرمایه با استفاده از صرف سهام
یکی از مهمترین مولفه ها که در روش صرف سهام موجب میشود سرمایه افزایش پیدا کند، این است که سهامدار و مدیر اصلی شرکت چقدر نسبت به استفاده از این روش علاقه دارد. هنگامی که در شرکتی سهام مدیریتی کم شود، مدیر شرکت نگران است نتواند شرکت را کنترل کند. چنانچه این شخص برنامه کاملی برای در این مورد نداشته باشد احتمال دارد درصد سهام مدیریتی کم شده و در نتیجه نتواند شرکت را کنترل کند.
در شرایطی میتوان از صرف سهام برای افزایش سرمایه استفاده نمود که صنعت، بازار و همچنین شرایط شرکت از نظر سرمایه گذاران مثبت تلقی گردد. چنانچه بازار پر رونق باشد اگر روند نزولی داشته باشد و نتوان آینده مثبتی برای آن پیش بینی نمود در نتیجه افزایش سرمایه امکان پذیر نخواهد بود پس در حالت کلی در صورتی میتوان از این روش برای افزایش سرمایه استفاده نمود که دید مثبتی نسبت به بازار سهم در آینده وجود داشته باشد.
کسر سهام چیست؟
کسر سهام درست تعریفی بر عکس صرف سهام دارد. کسر سهام هنگامی به کار برده میشود که ارزش سهام از قیمت اسمی آن کمتر باشدکه به تفاضل قیمت اسمی و مبلغ دریافتی کسر سهام میگویند و برعکس صرف سهام در محاسبات مالی شرکتها حسابدار باید آن را به عنوان یک حساب بدهکار در نظر بگیرد. خوب است بدانید در کشور ما صدور سهامی که قیمت آن از قیمت اسمی کمتر باشد ممنوع است. همچنین باید در نظر داشته باشیم که صرف سهام و کسر سهام جزء سود و زیانها شرکت نیستند و قسمتی از سرمایهگذاری است که در تزارنامه به قیمت اسمی اضافه میشود.
سخنی با شما
چندین راه برای افزایش سرمایه وجود دارد که یکی از این راه و روشها استفاده از روش صرف سهام است. استفاده از این روش شرایط خاص خود را دارد و باید استفاده از شرایط شرکت و تصمیم نهایی سهامدار اصلی انجام گیرد که میتواند منجر به افزایش سرمایه شرکت شود و به علاوه سهامدارن و شرکت از آن سود ببرند. در مقابل صرف سهام کسر سهام وجود دارد که در این ماله تلاش کردیم شما را با آن آشنا سازیم. این روش در کنار دو عامل میتواند سودمند باشد اولین آن نقدینگی در بازار و دومین عامل این است که سهام بتواند سیر صعودی داشته باشد در غیر این صورت استفاده از این روش پیشنهاد نمیشود.
برای یادگیری “افزایش سرمایه” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
پرسشهای رایج و پاسخهای آنها
در بخش پرسشهای رایج و پاسخهای آنها دیدارکنندگان از وبسایت میتوانند به پاسخ بسیاری از پرسشهایی که ممکن است برای سهامداران گرامی تگفا (شرکت تدبیرگران فردای امید) پیش آید دست یابند. اگر پاسخ به پرسش خودتان را نیافتید، میتوانید در زیر همین برگه پرسش و پاسخهای دیگر کاربران را بخوانید. در نهایت اگر هنوز پاسخ خود را نیافته باشید، میتوانید در زیر همین برگه پرسش خود را بنویسید تا به آن پاسخ دهیم.
ما متعهد هستیم که در کمتر از 24 ساعت در روزهای کاری هر پرسشی را پاسخ دهیم.
اگر پرسش شما دارای اطلاعات شخصی است و نمیخواهید دیگران آن پرسش و پاسخ را ببینند، میتوانید پرسش خود را از برگ تماس با ما برای ما بفرستید. محتوای آن پرسشها در سایت نمایش داده نمیشود.
در نهایت تلفنهای ما نیز در ساعتهای کاری همیشه پاسخگوی سهامداران ارجمند هستند.
پرسشهای رایج و پاسخهای آنها
- شمار سهامداران، تعداد کل برگههای سهام و میانگین شمار سهام نزد سهامداران تگفا (شرکت سهامی خاص تدبیرگران فردای امید) در آغاز سال 1400 چقدر است؟
شمار کل سهامداران: 23566 نفر + شرکت آتیه اندیشان تدبیرگران
شمار کل سهام منتشر شده: ۲,۳۱۲,۲۶۸,۰۰۰ سهم
میانگین تقریبی شمار سهام هر سهامدار: حدود 98000 سهم
ارزش اسمی هر سهم: 1000 ریال
تا راهاندازی سامانه یاد شده، دو روش برای این کار ممکن است:
الف) فروش سهام به شرکت آتیه اندیشان تدبیرگران: در این روش شرکت آتیه اندیشان، هر سهم را به قیمت اسمی آن میخرد. برای آگاهی از شرایط فروش یا خرید ، لطفا پرسش و پاسخ بعدی را ببینید.
ب) فروش ارزش اسمی به چه معناست؟ سهام به یکی دیگر از سهامداران تگفا: قیمت توافقی، برای آگاهی از شرایط فروش یا خرید ، لطفا پرسش و پاسخ بعدی را ببینید.
الف) خریدار از کارکنان شاغل یا بازنشسته تگفا باشد (افراد خانواده کارکنان نمیتوانند خریدار یا فروشنده سهام تگفا باشند)
ب) خریدار و فروشنده هر دو باید در قید حیات باشند
پ) فروشنده یا انتقال دهنده باید بدهی خود بابت اقساط سهام را با اداره جبران خدمات بانک تجارت تسویه کرده باشد، و گواهی اداره جبران خدمات بابت این تسویه را به تگفا ارایه کند،
ت) فروشنده باید مالیات قانونی نقل و انتقال سهام (4%) را به حساب شرکت تگفا واریز کند تا شرکت آن را به سازمان امور مالیاتی بپردازد.
اگر این چهار شرط تحقق یافته باشد، تگفا اصالت وکالتنامه را از دفترخانه استعلام میکند و سپس با حضور خریدار (برای امضای دفتر از سوی خود و فروشنده) انتقال سهام در دفتر شرکت ثبت میشود. استعلام توسط خود تگفا انجام میشود ولی برای تسریع درکار، خریدار میتواند نامه در بسته استعلام را از تگفا گرفته و پس از ارایه به دفترخانه، پاسخ را در پاکت دربسته به تگفا ارایه داده و رسید دریافت کند.
تگفا در مهر 1399 برای تسهیل شرایط ورود به بازار سرمایه، با شرکت سرمایه کاردان قراردادی را بسته است که از خدمات تخصصی این شرکت برخوردار شده و فرایند را تسریع بخشد. گزارش کامل در این باره را میتوانید اینجا بخوانید.
پاسخ:
سلام چرا هیچ اسمی ونامی از مدیر شرکت واعضای هیات مدیره نیست چرا نامشان رادرسایت همراه باشماره تماس نگذاشتید؟تکلیف سهام سهامداران را روشن بفرمایید باچه کسی بعد از ده سال باید صحبت کرد؟اگر تکلیف به زودی روشن نشود آینده روشنی درانتظار شرکت نیست
سلام
لطفا از منوی درباره ما > بیانیهها و ساختار سازمانی > گزینه هیات مدیره و معاونان را انتخاب کنید، نام، عکس، و عنوان همگی درج شده است
شماره تلفن و همه نشانی های شرکت هم در پایین همه صفحات وب هست
چیز دیگری نیاز دارید؟
باسلام، بنده بجز سهامی که بانک بار اول برای همکاران خریداری کرده در جریان عرضه های احتمالی بعدی قرار نگرفتم، خواهش دارم در صورت امکان همکاران سهامدار را از طریق پیامک در جریان عرضه های بعدی که بصورت افزایش سرمایه و غیره می باشد قرار دهید، با تشکر.
با درود و سپاس، عرضه سهام شرکت به کارکنان بانک تنها یک بار و در سال 1391 انجام گرفته است که به نظر میرسد شما نیز در آن حضور داشتهاید. در سال 1397 نیز 50 درصد افزایش سرمایه از محل سود انباشته انجام که مشمول کلیه سهامداران شده است. همچنین شرکت در نظر دارد در سالهای 1400 و 1401 نسبت به افزایش سرمایه طی دو مرحله به ترتیب 35 درصد و 140 درصد اقدام کند که مرحله اول آن از طریق سلب حق تقدم از سهامداران فعلی است و قسمتی از آن به پرسنل بانک با اولویت کارکنانی که سهام شرکت را ندارند، اختصاص خواهد یافت.
سلامـ و خسته نباشید خدمت مدیران محترم شرکت تدبیرگران فردای امید
بعنوان یک سهامدار چند تا سئوال همواره ذهنم رو مشغول کرده است
۱- با توجه به تاسیس شرکت در سال ۱۳۹۰ با سرمایه اعضا و فعالیت شرکت تحت تصدی مدیران با تدبیر و کاردان در بخش ساختمانی و ملکی و تورم آنچنانی یک دهه گذشته در بخش ملک و ساختمان الان ارزش،یک سهم شرکت چقدر است
۲- چرا با وجود تمام ڟرفیتها و سرمایه بالای شرکت بعد از ۱۰ سال هنوز شرکت به سهامی عام تبدیل نشده و مراحل بورسی شدن آن انجام نشده است
۳- اخباری وجود دارد که شرکت لوتوس با ارزیابی داراییها و داشته های شرکت تدبیر گران ارزش سهام آن را حدودا ۶۲۷۳ ریال برآورد کرده است که با احتساب ۵۰ درصد افزایش سرمایه میشود حدودا ۹۴۰۰ ریال
حال با توجه به تورم سرسام آور یک دهه گذشته و فعالیت شرکت در زمینه ملک و ساختمان که بالاترین نرخ تورم رو داشته است این ارزش سهم توجیه دارد
آیا خدایی ناکرده در این مدت سرمایه ای از شرکت بر باد رفته یا شرکت در این بازه زمانی دچار ضرر و زیانی شده است
جناب آقای کمال روشنی
درود بر شما
بسیار سپاسگزاریم که به سایت خود آمدید و پرسشهایتان را ارایه کرده اید.
الف: پاسخ به پرسش 1: از آنجایی که خوشبختانه ص 17 گزارش عملکرد 99-90 منتشر شده در پایان بهمن 99 را خوانده اید، پاسخ پرسش 1 را گرفته اید. لطفا توجه داشته باشید از آنجایی که حسابرسی اسناد هر سال در بهار سال بعد انجام می شود، گزارش لوتوس براورد ارزش سهام است.
پرسش 2 شما پرسش تقریبا همه سهامداران جزء همه شرکتهای سهامی خاص است (سهامدارانی که تعداد فراوانی هستند و سهام هریک اختلاف بزرگی با شمار سهام دیگران ندارد) . اجازه دهید این پرسش در سه بخش پاسخ داده شود. اگر حوصله بحثهای ماهیتی قانونی را ندارید می توانید از بخش 1 بگذرید و به بخش 2 بروید
بخش 1 از پاسخ به پرسش : شرایط تبدیل شرکت سهامی خاص به عام فراوان است. اما هدف اصلی قانونگذار فقط یکی است: قانونگذار هدف این تبدیل را بر این نگذاشته است که راهی ایجاد کند که سهامداران کنونی شرکت سهامی خاص بتوانند سهام خود را در بورس بفروشند. هدف شرکت سهامی خاص برای تبدیل باید توانا شدن برای انجام پروژه هایی باشد که به دلیل محدودیت مالی سهامداران کنونی، انجام آن ممکن نیست و لازم است سرمایه بیشتری از سوی مردم و پذیره نویسان جذب شود.
به سخن دیگر، شرایط شرکت برای تبدیل شدن به شرکت سهامی عام باید بگونه ای باشد که سرمایه جذب کند نه این که سهامداران جزء برای فروش سهام خود صف بکشند. این نه به سود سهامدار جزء است و نه به سود شرکت
بخش 2 از پاسخ به پرسش 2:
شرکت برای انجام پروژههایی که برابر اساسنامه برای آن مجاز شناخته شده است تاکنون همانطور که در ترازنامه و گزارشهای مالی سالانه اش آشکار است نیاز به جذب سرمایه از بیرون نداشته است که درخواست پذیره نویسی را به مرجع قانونی ارایه کند.
از مهر ماه 99 هم شرکت برای ورود به فرابورس قراردادی با شرکت متخصص این کار بسته است که ارزش اسمی به چه معناست؟ گزارش کامل آن در اینجا ارایه شده است.
بخش 3 از پاسخ به پرسش 2:
الف- یکی از شرایط ورود شرکت به بازار بورس یا فرابورس، بدهکار نبودن سهامداران به شرکت است. فراموش نکنید که اقساط وام جعاله ی پرداخت شده به کارکنان که مبنای تشکیل سرمایه شرکت بوده است، تا سال 1401 باقی ست(و خرده ای از آن در 1402 نک. به ص 5 همان گزارش جامع عملکرد). یعنی هر سهامدار بابت اوراق سهامی که در دست دارد، وامی گرفته است که هنوز اقساط آن را نپرداخته است. شرکت تگفا (تدبیرگران فردای امید) به موجب قرارداد با سهامداران پرداخت 70% مبلغ اقساط را متعهد شده است و تا امروز در سررسید هر قسط، همه سهم خود را (به نیابت از سهامداران) پرداخته است.
ب- اصل بازارگردانی ایجاب میکند که حداقل یک سهامدار عمده در میان سهامداران باشد. هدف اصلی از تشکیل شرکت آتیه اندیشان تدبیرگران فردا، همین تبدیل شدن به یک سهامدار عمده است. این شرکت مسوول خریدن سهام آن دسته از سهامدارانی ست که فوت کرده اند یا مایل به فروش سهام خود هستند. این شرکت تاکنون مالک 6دهم درصد از سهام شرکت شده است. توجه فرمایید که 99/98 درصد سهام این شرکت هم متعلق به تگفاست که شما سهامدار آن هستید.
پاسخ به پرسش 3
بله منبع این خبر همان ص 17 گزارش جامع عملکرد مالی ست. توجه فرمایید که شرکت تگفا سرمایه سهامدارانش را در دلالی سکه و ارز صرف نمی کند. و اگر گزارشهای حسابرسی شده شرکت در بخش گزارشهای عملکرد با بخوانید درمییابید که هر ساله شرکت سود داده است و چیزی برباد نرفته است. توجه کنید که افزایش سرمایه های شرکت در سال 97 و در سال آینده (برابر گزارش حسابرس مستقل) همگی از محل سود انباشته پس از کسر 70% اقساط سهامداران بوده است و هیچ سهامداری نه تنها پولی برای افزایش سرمایه نپرداخته است، بلکه سود سهام خود را نیز در سررسید قانونی دریافت کرده است.
امیدواریم به همه پرسشهای شما پاسخ داده باشیم
اگر پرسش دیگری دارید میتوانید در همین برگه و به عنوان یک پرسش مستقل درج فرمایید تا دسترسی به آن توسط دیگر دیدارکنندگان ساده تر باشد.
همچنین میتوانید در کانال تلگرام تگفا نیز عضو شوید و با دعوت از همکاران دیگر کمک کنید که سهامداران بیشتری با فعالیتهای شرکت به صورت بیواسطه آشنا شوند.
سلام
سامانه خرید و فروش بین همکاران چه موقع راه اندازی خواهد شد و روش دستیابی به آن به چگونه خواهد بود؟
سپاس
ارزش اسمی: معنا و اهمیت
در این مقاله کنجکاو به شما با جزئیات نشان خواهیم داد که چه چیزی اهمیت دارد ارزش اسمی? معنی و اهمیت آن را بدانید.
ارزش اسمی
وقتی از نظر مالی به ارزش اسمی ما در مورد ارزشی صحبت می کنیم که به دارایی های مختلفی که برای معاملات بین سازمان ها استفاده می شود، اختصاص می دهیم. ما همچنین میتوانیم به این مفهوم در عبارات مختلفی دست پیدا کنیم که شامل عوامل مختلفی است که اقتصادها را تغذیه میکنند، مانند قیمتهای فعلی یا بازار.
این عبارات به این واقعیت اشاره دارد که ارزش اسمی به توافقی اطلاق می شود که در داخل سازمان برای تعیین ارزش دارایی حاصل شده است. درک این نکته مهم است که حسابداری دارای سه نوع ارزش است که عبارتند از تاریخی، اسمی و واقعی.
ارزش تاریخی به هزینه ای اشاره دارد که در زمان خرید برای دارایی پرداخت یا لغو کردیم. ارزش اسمی همان چیزی است که در این مقاله تعریف می کنیم و ارزش واقعی به بهای تمام شده واقعی دارایی به دلیل عوامل مختلف مانند استهلاک یا تورم در کشوری که در آن هستیم اشاره دارد.
درک این نکته ضروری است که مفهوم ارزش اسمی در مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد که بسته به شاخه ای که آنها را در آن اعمال می کنیم به تعاریف کاملاً متفاوتی ترجمه می شود.
ارزش اسمی در امور مالی
هنگامی که به ارزش اسمی در زمینه امور مالی اشاره می کنیم، به مقدار، هزینه یا ارزشی که به هر اوراق بهادار مالی متعلق به خود اختصاص می دهیم، اشاره می کنیم. عناوین مالی دارایی هایی هستند که تحت مالکیت ما هستند مانند سهام، سفته یا املاک به نام خود. یکی از متمایزترین ویژگی ارزش اسمی به چه معناست؟ های این دارایی ها توانایی آنها در مبادله یا اقدام برای ایجاد اقدامات تجاری خرید و فروش است.
ذکر یا تاکید بر این نکته حائز اهمیت است که شخصی که صاحب این عناوین مالی است، تعیین کننده ارزش اسمی دارایی است. یعنی اگر ما مالک این عناوین مالی باشیم، ارزش اسمی آنها را تثبیت می کنیم. در حالی که اگر عرضه کننده ما همانی باشد که مالکیت در اختیار اوست، این ارزش را تثبیت می کند.
توجه به این نکته مهم است که تعیین ارزش اسمی برای یک دارایی به قیمتی که میخواهیم آن را بفروشیم، تبدیل نمیشود، زیرا این تنها راهنمایی است که خریدار و فروشنده باید برای یک دارایی مذاکره کنند.
نمونه بارز این تعاریف، سهامی است که در اساسنامه سرمایه اجتماعی هر شرکت، سازمان یا شرکتی صادر می شود. مثال واضح دیگری از این موضوع عناوین ارزش اسمی هستند که توسط مؤسسات مالی مانند اوراق قرضه، وام مسکن یا اسکناس ارائه می شوند. از آنجایی که همه اینها ارزش اسمی بدهی به دست آمده را تعیین می کند، باید پرداخت های اضافی مانند هزینه ها یا بهره پرداخت شود. در صورت تمایل به کسب اطلاعات بیشتر در مورد این ارقام بانکی از شما دعوت می کنیم وارد لینک زیر شوید سپرده های ساختاری
ارزش اسمی در اقتصاد
هنگامی که از این جنبه به ارزش اسمی اشاره می کنیم، باید عوامل خارجی متفاوتی را که بر ما به عنوان یک سازمان تأثیر می گذارد، در نظر بگیریم. این شامل نوسانات تولید ناخالص داخلی (GDP)، تورم و عوامل مختلفی است که ممکن است بر ارزش دارایی تأثیر بگذارد.
مصداق بارز این تعریف همان تعریفی است که می توان به اقتصاد اشاره کرد، اسکناس های منتشر شده توسط بانک های کشورهاست. اگر اقتصاد ما از شرایط تورمی رنج میبرد، ارزش واقعی آن بلیط به سرعت ارزش خود را از دست میدهد، زیرا از منحنی اقتصادی که در آن میتوانیم خود را پیدا کنیم پشتیبانی نمیکند.
برای درک بیشتر این مفهوم، شما را به تماشای ویدیوی زیر دعوت می کنیم
تفاوت بین ارزش واقعی و اسمی
همانطور که مشخص کردیم ارزش واقعی هزینه ای است که پس از در نظر گرفتن عوامل تورم و زمان در بازار برای دارایی ها ایجاد می کنیم تا هزینه ای را که باید در بازار داشته باشد تعیین کنیم.
همانطور که ارزش واقعی ممکن است به دلیل اثرات تورمی افزایش یابد، زیان ممکن است به دلیل استهلاک یا اثرات متفاوتی ایجاد شود که ممکن است مستقیماً بر ارزش داراییهایی که ارزیابی میکنیم تأثیر بگذارد.
همانطور که قبلاً در این مقاله تعریف کردیم، باید درک کنیم که ارزش اسمی دارایی ها را می توان به عنوان ارزشی که به دارایی ها اختصاص می دهیم بسته به اینکه یک عامل اقتصادی یا مالی باشد، تعریف کرد.
سایر مفاهیم مرتبط
همانطور که در سایر نکات مقاله ارزش اسمی به چه معناست؟ نیز مشخص کردیم، این مفهوم بسته به شاخه ای که در حال تجزیه و تحلیل یا مطالعه آن هستیم، تعاریف متفاوتی دارد. در اینجا دو مفهوم اضافی برای گسترش این تعاریف وجود دارد
متر فنی
هنگامی که ما از این مفهوم در متر فنی استفاده می کنیم، به تعریف یک اندازه گیری اشاره می کنیم که در آن می توانیم از طریق تجزیه و تحلیل هر یک از آنها، انتساب به محاسبه داده های مختلف را پیدا کنیم. این تکنیک مبتنی بر جنبههای کاملاً گرد است و میتواند با استفاده از استاندارد واقعی یا عادی ارزشگذاری عددی استفاده شود.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که هر یک از اندازه گیری هایی که در متر فنی استفاده می کنیم به ما امکان می دهد تا بر اساس عوامل ریاضی مانند دقت و دقتی که در روشی که استفاده می کنیم، تغییرات ایجاد کنیم.
وقتی از هر یک از این مقادیر استفاده می کنیم، می توانیم تحمل تولید اجزایی را که در حال مطالعه و تجزیه و تحلیل هستیم از طریق اندازه گیری های ریاضی پیدا کنیم.
مهندسی
وقتی از این مفهوم در شاخه مهندسی استفاده می کنیم، متوجه می شویم که به معنای مقدار ممکن است که توسط دستگاه ها یا قطعات مختلف استفاده در زمان محاسبات تعریف شده است.
آنها آن دسته از نتایج احتمالی هستند که ما به منظور ایجاد عوامل عددی مختلف که راه حل های بالقوه برای مسائل پیچیده را ایجاد می کنند، پیدا می کنیم.
با واضح بودن هر یک از این مفاهیم، از شما دعوت می کنیم که به اشتراک گذاری هر یک از دانش هایی که در طول روز آموخته ایم ادامه دهید. به یاد داشته باشید ارزش تاریخی به لحظه ای اطلاق می شود که برای دارایی انصراف داده ایم، ارزش واقعی قیمتی است که پس از تجزیه و تحلیل کامل عوامل داخلی و خارجی بازار تعیین کرده ایم و ارزش اسمی آن است که به آن اختصاص می دهیم. به عنوان مالک دارایی ها، دارایی هایی هستند که برای دستیابی به اقدامات خرید و فروش از آنها استفاده خواهیم کرد.
محتوای مقاله به اصول ما پیوست اخلاق تحریریه. برای گزارش یک خطا کلیک کنید اینجا.
ارزش اسمی: معنا و اهمیت
در این مقاله کنجکاو به شما با جزئیات نشان خواهیم داد که چه چیزی اهمیت دارد ارزش اسمی? معنی و اهمیت آن را بدانید.
ارزش اسمی
وقتی از نظر مالی به ارزش اسمی ما در مورد ارزشی صحبت می کنیم که به دارایی های مختلفی که برای معاملات بین سازمان ها استفاده می شود، اختصاص می دهیم. ما همچنین میتوانیم به این مفهوم در عبارات مختلفی دست پیدا کنیم که شامل عوامل مختلفی است که اقتصادها را تغذیه میکنند، مانند قیمتهای فعلی یا بازار.
این عبارات به این واقعیت اشاره دارد که ارزش اسمی به توافقی اطلاق می شود که در داخل سازمان برای تعیین ارزش دارایی حاصل شده است. درک این نکته مهم است که حسابداری دارای سه نوع ارزش است که عبارتند از تاریخی، اسمی و واقعی.
ارزش تاریخی به هزینه ای اشاره دارد که در زمان خرید برای دارایی پرداخت یا لغو کردیم. ارزش اسمی همان چیزی است که در این مقاله تعریف می کنیم و ارزش واقعی به بهای تمام شده واقعی دارایی به دلیل عوامل مختلف مانند استهلاک یا تورم در کشوری که در آن هستیم اشاره دارد.
درک این نکته ضروری است که مفهوم ارزش اسمی در مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد که بسته به شاخه ای که آنها را در آن اعمال می کنیم به تعاریف کاملاً متفاوتی ترجمه می شود.
ارزش اسمی در امور مالی
هنگامی که به ارزش اسمی در زمینه امور مالی اشاره می کنیم، به مقدار، هزینه یا ارزشی که به هر اوراق بهادار مالی متعلق به خود اختصاص می دهیم، اشاره می کنیم. عناوین مالی دارایی هایی هستند که تحت مالکیت ما هستند مانند سهام، سفته یا املاک به نام خود. یکی از متمایزترین ویژگی های این دارایی ها توانایی آنها در مبادله یا اقدام برای ایجاد اقدامات تجاری خرید و فروش است.
ذکر یا تاکید بر این نکته حائز اهمیت است که شخصی که صاحب این عناوین مالی است، تعیین کننده ارزش اسمی دارایی است. یعنی اگر ما مالک این عناوین مالی باشیم، ارزش اسمی آنها را تثبیت می کنیم. در حالی که اگر عرضه کننده ما همانی باشد که مالکیت در اختیار اوست، این ارزش را تثبیت می کند.
توجه به این نکته مهم است که تعیین ارزش اسمی برای یک دارایی به قیمتی که میخواهیم آن را بفروشیم، تبدیل نمیشود، زیرا این تنها راهنمایی است که خریدار و فروشنده باید برای یک دارایی مذاکره کنند.
نمونه بارز این تعاریف، سهامی است که در اساسنامه سرمایه اجتماعی هر شرکت، سازمان یا شرکتی صادر می شود. مثال واضح دیگری از این موضوع عناوین ارزش اسمی هستند که توسط مؤسسات مالی مانند اوراق قرضه، وام مسکن یا اسکناس ارائه می شوند. از آنجایی که همه اینها ارزش اسمی بدهی به دست آمده را تعیین می کند، باید پرداخت های اضافی مانند هزینه ها یا بهره پرداخت شود. در صورت تمایل به کسب اطلاعات بیشتر در مورد این ارقام بانکی از شما دعوت می کنیم وارد لینک زیر شوید سپرده های ساختاری
ارزش اسمی در اقتصاد
هنگامی که از این جنبه به ارزش اسمی اشاره می کنیم، باید عوامل خارجی متفاوتی را که بر ما به عنوان یک سازمان تأثیر می گذارد، در نظر بگیریم. این شامل نوسانات تولید ناخالص داخلی (GDP)، تورم و عوامل مختلفی است که ممکن است بر ارزش دارایی تأثیر بگذارد.
مصداق بارز این تعریف همان تعریفی است که می توان به اقتصاد اشاره کرد، اسکناس های منتشر شده توسط بانک های کشورهاست. اگر اقتصاد ما از شرایط تورمی رنج میبرد، ارزش واقعی آن بلیط به سرعت ارزش خود را از دست میدهد، زیرا از منحنی اقتصادی که در آن میتوانیم خود را پیدا کنیم پشتیبانی نمیکند.
برای درک بیشتر این مفهوم، شما را به تماشای ویدیوی زیر دعوت می کنیم
تفاوت بین ارزش واقعی و اسمی
همانطور که مشخص کردیم ارزش واقعی هزینه ای است که پس از در نظر گرفتن عوامل تورم و زمان در بازار برای دارایی ها ایجاد می کنیم تا هزینه ای را که باید در بازار داشته باشد تعیین کنیم.
همانطور که ارزش واقعی ممکن است به دلیل اثرات تورمی افزایش یابد، زیان ممکن است به دلیل استهلاک یا اثرات متفاوتی ایجاد شود که ممکن است مستقیماً بر ارزش داراییهایی که ارزیابی میکنیم تأثیر بگذارد.
همانطور که قبلاً در این مقاله تعریف کردیم، باید درک کنیم که ارزش اسمی دارایی ها را می توان به عنوان ارزشی که به دارایی ها اختصاص می دهیم بسته به اینکه یک عامل اقتصادی یا مالی باشد، تعریف کرد.
سایر مفاهیم مرتبط
همانطور که در سایر نکات مقاله نیز مشخص کردیم، این مفهوم بسته به شاخه ای که در حال تجزیه و تحلیل یا مطالعه آن هستیم، تعاریف متفاوتی دارد. در اینجا دو مفهوم اضافی برای گسترش این تعاریف وجود دارد
متر فنی
هنگامی که ما از این مفهوم در متر فنی استفاده می کنیم، به تعریف یک اندازه گیری اشاره می کنیم که در آن می توانیم از طریق تجزیه و تحلیل هر یک از آنها، انتساب به محاسبه داده های مختلف را پیدا کنیم. این تکنیک مبتنی بر جنبههای کاملاً گرد است و میتواند با استفاده از استاندارد واقعی یا عادی ارزشگذاری عددی استفاده شود.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که هر یک از اندازه گیری هایی که در متر فنی استفاده می کنیم به ما امکان می دهد تا بر اساس عوامل ریاضی مانند دقت و دقتی که در روشی که استفاده می کنیم، تغییرات ایجاد کنیم.
وقتی از هر یک از این مقادیر استفاده می کنیم، می توانیم تحمل تولید اجزایی را که در حال مطالعه و تجزیه و تحلیل هستیم از طریق اندازه گیری های ریاضی پیدا کنیم.
مهندسی
وقتی از این مفهوم در شاخه مهندسی استفاده می کنیم، متوجه می شویم که به معنای مقدار ممکن است که توسط دستگاه ها یا قطعات مختلف استفاده در زمان محاسبات تعریف شده است.
آنها آن دسته از نتایج احتمالی هستند که ما به منظور ایجاد عوامل عددی مختلف که راه حل های بالقوه برای مسائل پیچیده را ایجاد می کنند، پیدا می کنیم.
با واضح بودن هر یک از این مفاهیم، از شما دعوت می کنیم که به اشتراک گذاری هر یک از دانش هایی که در طول روز آموخته ایم ادامه دهید. به یاد داشته باشید ارزش تاریخی به لحظه ای اطلاق می شود که برای دارایی انصراف داده ایم، ارزش واقعی قیمتی است که پس از تجزیه و تحلیل کامل عوامل داخلی و خارجی بازار تعیین کرده ایم و ارزش اسمی آن است که به آن اختصاص می دهیم. به عنوان مالک دارایی ها، دارایی هایی هستند که برای دستیابی به اقدامات خرید و فروش از آنها استفاده خواهیم کرد.
محتوای مقاله به اصول ما پیوست اخلاق تحریریه. برای گزارش یک خطا کلیک کنید اینجا.
دیدگاه شما