سود/زیان غیرواقعی


سود و زیان خالص:

صورت سود و زیان خالص به عنوان گزارش مالی اصلی از کل درآمدها و هزینه های مشخص شده در طول دوره مالی شرکت به دست می‌آید و به مالکان سرمایه ارائه می‌گردد.

برای تبدیل تاریخ امروز شمسی می توانید از تقویم آنلاین استفاده کنید.

به بیان دیگر تمام مواردی که باعث می‌شود حقوق مالکان سهام تغییر کند، جدا از آورده و گرفته مالکان سهام در صورت سود و زیان گزارش می‌شود.

صورت سود و زیان خالص بر اساس یک نظریه (شامل عموم) تهیه می‌شود. با توجه به نظریه عملکرد فعلی شرکت، تنها پروژه های پیوسته در صورت سود و زیان مشخص می‌شوند و پروژه های غیرقابل اجرا لازم است در حساب سود و زیان انباشته گنجانده شود.

لازم است در صورت سود و زیان خالص موارد پایین به ترتیب گنجانده شود:

  • سود خالص و زیان در طی دوره مالی شرکت، بر اساس صورت سود و زیان.
  • دیگر درآمدها و هزینه های شناخته شده‌ای که به طور مستقیم در منافع مالکان سهام منعکس شده است، مطابق با استانداردهای سیستم حسابداری تحت وب، مانند محاسبه باقی مانده نوسازی، سود و زیان از تغییر ارز، یا سود و زیان ناشی از سرمایه گذاری های دراز مدت
  • تعدیلات سنواتی
  • اگر اجزای صورت سود و زیان خالص محصور به سود یا زیان خالص و تعدیلات سنواتی باشد، نیازی به ارائه یک گزارش سود خالص نیست. در این صورت گزارش سود و زیان دوره مالی شرکت لازم نیست به صورت عمومی افشا شود.
  • سود خالص سالانه
  • مازاد غیر واقعی به دلیل بازنگری دارایی های ثابت
  • سود و زیان کسب نشده از سرمایه گذاری دراز مدت
  • سود و زیان تغییر نرخ ارز خارجی
  • سود عمومی سال مالی
  • تعدیلات سنواتی
  • درآمد جامع شناخته شده از تاریخ گزارش سال جاری

اقلام ویژه در صورت سود و زیان:

اقلام ویژه باید در ارزیابی سود یا زیان فعالیت های طبیعی قرار بگیرند. تعداد هر یک از اقلام خاص (به طور جداگانه یا در موارد مشابه آن) باید به صورت جداگانه و در متن اظهارنامه مربوط به سود و زیان تحت عنوان درآمد یا هزینه قید شوند.

این اقلام باید به عنوان اقلام خاص شناسایی شوند و در متن گزارش سود و زیان به صورت توضیحات یادداشت شوند. برای درک ماهیت این اقلام لازم است که هر کدام به خوبی شرح داده شود. نمونه‌هایی از اقلامی که ممکن است به ‌عنوان استثناها در نظر گرفته شوند به شرح زیر هستند:

چطور از شر فومو خلاص شویم و به استراتژی خود پایبند بمانیم؟

چطور از شر فومو خلاص شویم و به استراتژی خود پایبند بمانیم؟

فومو (FOMO) مخفف عبارت Fear of Missing Out به‌معنای ترسِ ازدست‌دادن یا عقب‌ماندن از دیگران است. فومو بیشتر در حوزه سرمایه‌گذاری کاربرد دارد و جالب است بدانید فقط مختص سرمایه‌گذاران تازه‌وارد نیست. این احساس در بسیاری از مواقع دامن‌گیر سرمایه‌گذاران حرفه‌ای هم می‌شود. مبنای تصمیم‌گیری‌هایی که از پی فومو می‌آیند تحقیق و بررسی نیست، بلکه این احساس است که «نکند من به‌اندازه بقیه سود نکنم» یا به‌بیان دیگر، مبنای آنها «مقایسه خود با دیگران» است.

در بازارهای مالی احساسات مخرب زیادی وجود دارند که فومو یکی از مخرب‌ترین این احساسات است. البته نباید از این غافل شد که فومو یک احساس طبیعی و رایج در بین همه انسان‌ها و مخصوصاً سرمایه‌گذاران است؛ اما برای اینکه سرمایه‌گذاری موفقی داشته باشیم، حتماً باید به‌نحوی آن را مهار کنیم تا کنترل ذهن ما را به دست نگیرد و ما را به‌سمت ضرر نکشاند. خیلی از اوقات می‌بینیم حوزه‌ یا بازاری که در آن سرمایه‌گذاری نکرده‌ایم به‌سرعت در حال رشد و سوددهی است. در همین زمان است که احساس فومو به‌سراغ ما می‌آید و فکر می‌کنیم همه از ما جلو افتاده‌اند و ما سود زیادی از دست داده‌ایم که طبیعی هم هست؛ اما باید تا می‌توانیم بر این احساس ترس غلبه کنیم.

در ادامه قصد داریم به تأثیرات این احساس ترس و راه‌های خلاص‌شدن از شر فومو بپردازیم. در این مطلب مروری خواهیم داشت بر اینکه سرمایه‌گذاری احساسی چه شکل و ساختاری دارد، چگونه سرمایه ما را به بازی می‌گیرد، چگونه بر میزان سود و ضرر ما تأثیر می‌گذارد، و اینکه چطور می‌توانیم با رعایت خط قرمزهای استراتژی معاملاتی خود، گرفتار فومو نشویم. با ما همراه باشید.

سرمایه‌گذاری احساسی چیست و چه تأثیراتی در پی دارد؟

چطور از شر فومو خلاص شویم و به استراتژی خود پایبند بمانیم؟

سرمایه‌گذاری احساسی می‌تواند سرمایه‌گذاران را به‌ سمتی سوق دهد که به‌جای تحلیل و بررسی، بر مبنای احساسات و پالس‌های درونی خود عمل کنند و این مسئله به‌شدت بر راهبرد معاملاتی و سوددهی معاملاتشان تأثیر منفی می‌گذارد.

غلبه بر احساسات یکی از سخت‌ترین موانعی است که سرمایه‌گذاران باید پشت سر بگذارند و یکی از مهم‌ترین دلایل ضرر سرمایه‌گذاران در معاملات ارزهای دیجیتال هم همین فومو است.

متأسفانه، احساسات ما واکنش‌های طبیعی به فراز و فرودهای بازار هستند. وقتی بازار سقوط می‌کند، احساس ترس و نگرانی بر ما غلبه می‌کند یا وقتی قیمت یک دارایی به بالاترین سطوح خود می‌رسد، فومو یا ترس ازدست‌دادن در درون ما تشدید می‌شود.

همه سرمایه‌گذاران موفق می‌دانند که پیروی از این پالس‌ها و احساسات یا به فروش زودهنگام و محروم‌شدن از سودهای بیشتر منجر می‌شود یا به خرید دیرهنگام و افت قیمت‌ها و ازدست‌دادن سرمایه می‌انجامد.

هرچند این احساسات در بازارهای سنتی بسیار رایج هستند؛ اما در دنیای ارزهای دیجیتال خیلی بیشتر به چشم می‌خورند. دلیل آن هم نوسانات شدید و نه‌چندان قابل‌پیش‌بینی قیمت است که به سود و زیان‌های چشمگیر منجر می‌شود.

سرمایه‌گذاری احساسی به چه دلایلی اتفاق می‌افتد؟

سرمایه‌گذاری احساسی زمانی اتفاق می‌افتد که منفعت مالی و احساسات هیجانی یک سرمایه‌گذار یا تریدر به‌شدت به هم نزدیک شوند.

به‌بیان دقیق‌تر، یکی از شناخته‌شده‌ترین دلایل غلبه معامله یا سرمایه‌گذاری احساسی این است که فرد به سرمایه‌گذاری خود فقط به چشم سرمایه‌گذاری نگاه نکند یا پولی را که سرمایه‌گذاری کرده صرفاً پول نبیند، بلکه سرمایه‌گذاری خود را ابزاری برای دست‌یابی به احساسات هیجانی خود بداند.

به‌عنوان مثال، اینکه سرمایه‌گذار به سرمایه‌گذاری خود به‌عنوان چیزهایی مثل یک ماشین جدید، یک تعطیلات لاکچری یا خلاص‌شدن از شر بدهی‌های گذشته نگاه کند، به‌خودی‌خود بسیار خطرناک است.

چگونه می‌توان سرمایه‌گذاری‌هایی فارغ از احساسات انجام داد؟

چطور از شر فومو خلاص شویم و به استراتژی خود پایبند بمانیم؟

اگر سرمایه‌گذاران بتوانند در قالب یک شخص سوم و به‌عنوان یک غریبه به سرمایه‌گذاری‌ها و دارایی‌های خود نگاه کنند، شاید بتوانند ذهنیت احساسی را از خود دور کنند.

در قالب شخص سوم یعنی چه؟ یعنی اینکه فرد بتواند بدون اینکه خود را ذی‌نفع محسوب کند، ضرر و زیان معامله را یک اتفاق عادی تصور کند که همیشه می‌تواند رخ دهد. در چنین شرایطی، فرد به‌خوبی متوجه می‌شود که این ضرر و زیان به همان اندازه‌ای است که او در ابتدای سرمایه‌گذاری انتظارش را داشته است، نه کمتر و نه بیشتر.

اگر سرمایه‌گذاری چنین دیدی داشته باشد، سودکردن را هم نوعی برتری شخصی بر افراد دیگر تلقی نمی‌کند، بلکه آن را اتفاقی در نظر می‌گیرد که به‌دلیل قراردادن پول در زمان و مکان درست رخ داده است.

البته چون این فرایند فکری مقداری از طبیعت انسان به‌دور است، لازم است که سرمایه‌گذار با مقادیر پول کمتر شروع کند و کم‌کم ذهنیت درست برای غلبه بر احساسات را شکل دهد.

چه ابزارهایی می‌توانند به سرمایه‌گذاران در مدیریت صحیح دارایی‌هایشان کمک کنند؟

راهکارهای خودکار یا اتوماتیک می‌توانند به پیکره‌بندی راهبرد معاملاتی تریدرها کمک کنند تا وادار به معامله و سرمایه‌گذاری بر مبنای احساسات خود نشوند.

علاوه بر ذهنیت فرد، ابزارهای مختلف هم می‌توانند به غلبه بر سرمایه‌گذاری احساسی کمک کنند. یکی از رایج‌ترین این ابزارها، پلتفرم‌های معاملاتی هستند که تنظیمات از پیش‌ تعیین‌شده‌ای برای خرید‌وفروش دارند. این ویژگی‌ها باعث می‌شود تریدر یک راهبرد معاملاتی را حفظ و رعایت کند و اجازه بدهد یک راهکار یا پلتفرم دیگر به‌جای او فکر و اقدام کند.

ابزارهایی مثل ربات‌ها، تجربه تریدر را بیشتر به یک تجربه غیرفعال تبدیل می‌کنند که در آن تریدر نیازی به بررسی و خواندن چارت‌ها و نمودارها که یک فعالیت زمان‌بر است ندارد.

با این حال، هرچند ثابت شده که ربات‌ها می‌توانند برخی از تأثیرات معامله و سرمایه‌‌گذاری احساسی را از بین ببرند؛ اما ضامن کسب سود یا ایجاد یک محیط خالی از ریسک نیستند. پس بهتر است که تریدرها قبل از سرمایه‌گذاری با ربات‌ها، با شبیه‌سازها کار کنند و اعداد و ارقام غیرواقعی را در آن آزمایش کنند تا دچار ضرر نشوند.

جمع‌بندی

در این مقاله تلاش کردیم به فومو و تأثیرات آن و همچنین راه‌های خلاص‌شدن از شر فومو بپردازیم. گفتیم که فومو به‌معنای ترس از دست‌دادن و عقب‌ماندن از دیگران است. این احساس ترس زمانی به‌سراغ ما می‌آید که شاهد سود دیگران در بازارها و دارایی‌هایی هستیم که ما در آنها حضور نداریم؛ یعنی یک نوع مقایسه خود با دیگران که باعث غلبه احساسات منفی و تصمیم‌گیری غیرعقلانی درباره معامله و سرمایه‌گذاری می‌شود. سرمایه‌گذاری احساسی می‌تواند باعث شود که خارج از قوانین استراتژی سرمایه‌گذاری‌مان عمل کنیم و خط قرمزها را زیر پا بگذاریم. در این شرایط نمی‌توان انتظاری جز زیان داشت.

تلاش ما این بود که دو روش کاربردی و کمک‌کننده برای غلبه بر فومو و سرمایه‌گذاری احساسی به شما معرفی کنیم: اول اینکه به‌عنوان یک شخص سوم به سرمایه‌گذاری‌های خود نگاه کنید و دوم اینکه از ابزارها و پلتفرم‌هایی بهره بگیرید که تنظیمات از پیش تعیین‌شده‌ای دارند و زحمت بررسی چارت‌ها و صرف زمان برای گرفتن داده‌ها را کم می‌کنند.

البته در طول مقاله اشاره کردیم و باز هم تأکید می‌کنیم که این ابزارها و پلتفرم‌های خودکار تا حدودی ریسک سرمایه‌گذاری و معامله را کمتر می‌کنند؛ اما تضمین‌کننده سود یا صفرشدن ضرر نیستند. پس توصیه می‌شود قبل از استفاده از آنها، از نسخه‌های آزمایشی استفاده کنید تا مهارت استفاده از آنها را به‌طور کامل کسب کنید.

و در انتها، توصیه کلی ما به شما این است که یک ذهنیت سازنده برای خودتان به وجود بیاورید؛ ذهنیتی که از احساسات به‌دور است و برای راهبرد از پیش تعیین‌شده‌‌تان احترام زیادی قائل است. به این ترتیب می‌توانید معاملات و سرمایه‌گذاری‌هایی منطقی و به‌دور از احساس ترس انجام دهید.

تحلیل بیت کوین به سبک on-chain هفته پانزدهم

پس از یک هفته هیجان انگیز که رکورد جدیدی را برای بیت کوین ایجاد کرد، روزهای پایانی اکتبر شاهد کاهش قیمت و تثبیت قیمت ها با پایین ترین سطح هفتگی 58,208 دلار و بالاترین قیمت 63,698 دلار بود.

با وجود ریزش بازار از اوج ها و افت قیمت برای مدت کوتاهی به زیر 60 هزار دلار، بیت کوین همچنان 40 درصد در ماه اکتبر افزایش یافته است که تا حدی به دلیل هیجان در راه اندازی ETF استراتژی بیت کوین است. این نشانه ی + 40% بالاترین سود یک ماهه برای BTC از دسامبر 2020 است. در واقع، محدوده قیمت کل ماهانه اکتبر (کندل استیک ها) 23205 دلار بود که از نظر ارزش دلار بزرگتر از کل محدوده قیمت بیت کوین از زمان پیدایش بود.

بیت کوین تنها شاهد تغییر نبوده است، اتریوم همچنین در این هفته به بالاترین قیمت خود یعنی 4455 دلار دست یافت و بالاترین سطح قبلی 4362 دلاری را که در 12 می تعیین شده بود را تحت الشعاع قرار داد.

سطوح سود و هزینه کم شده است

هنگامی که قله های جدید ایجاد می شود، رفتار دارندگان و فعالیت های سودآور سرمایه گذاران می تواند ما را در مورد سلامت و احساس بازار آگاه کند. SOPR (نسبت سود خروجی مصرف شده) سودآوری بیت کوین فروخته شده نسبت به ارزش تحقق یافته به صورت روزانه است. در اینجا با استفاده از Adjusted SOPR (aSOPR)، برای فیلتر کردن نویز معاملاتی روزانه و تراکنش‌های رله، کوین های کمتر از ۱ ساعت را نادیده می‌گیریم.

سطوح کنونی سود حاصل از فروش در زنجیره، ملایم است، با توجه به اینکه بالاترین رکورد ده روز پیش شکسته شد، و شبیه فعالیت یک بازار صعودی اولیه است. به نظر می رسد که دارندگان فعلی به طور عمده تمایلی به انتقال کوین های خود به اینجا ندارند و منتظر قیمت های بالاتر هستند. aSOPR مثبت در طول ادغام یا افزایش قیمت، سازنده است زیرا نشان می‌دهد که بازار می‌تواند سمت فروش را با حفظ سطوح حمایت قیمت جذب کند.

توجه زیادی به دارندگان بلندمدت می شود، اما همتایان ترجیحی آنها (دارندگان کوتاه مدت) نیز می توانند ما را از شرایط بازار مطلع کنند. سطح سود ثابت دارندگان کوتاه‌مدت (STH) در طول زمان نشانه‌ای قابل اعتماد برای احساسات صعودی و نزولی است زیرا STH اغلب نماینده خریدار/فروشنده مارجین است.

مقادیر بیش از 1 (مناطق سبز) نشان می‌دهد که دارندگان کوتاه‌مدت زمانی که قیمت به پایه هزینه‌شان نزدیک می‌شود، برای خرید اقدام می‌کنند، که با جهش از خط سیاه مشاهده می‌شود. فروشندگان در حال یافتن نقدینگی هستند و دارندگان جدیدتر کوین ها را در نقطه سربه سر یا سود نگه می دارند.

مقادیر زیر 1 (مناطق قرمز) دوره هایی را نشان می دهد که دارندگان کوتاه مدت در مجموع کوین ها را با ضرر نگه می دارند. هنگامی که خط سیاه به عنوان مقاومت سربار عمل می کند، به این معنی است که گروه دارنده کوتاه مدت قادر به دستیابی به سود نیستند.

چشم‌انداز دیگر سودآوری زنجیره‌ای، از طریق معیار سود/زیان غیرواقعی خالص (NUPL) است که در زیر فیلتر شده و فقط دارندگان بلندمدت (LTH) را شامل می‌شود. این سطح کل سود ثابت تمام نهادهایی است که حداقل 155 روز کوین های خود را نگه داشته اند.

منطقه NUPL بین 0.50 و 0.75 (به این معنی که LTH روی 50-75٪ سود خالص قرار دارد) از لحاظ تاریخی نقطه محوری برای بازار بوده است. وقتی LTH این منطقه را آزمایش می کند و با عدم فروش ثابت می ماند، قیمت در هفته ها و ماه های بعد افزایش می یابد.سود/زیان غیرواقعی

این پویایی در بازار صعودی دوگانه 2013-14 و همچنین در سال 2017 رخ داد. در سال 2019، Long-Term Holders موفق نشدند و تسلیم شدند. در اینجا دوباره در سال 2021، دارندگان بلندمدت NUPL به دنبال حمایت خارج از این منطقه کلیدی است. در هر نمونه قبلی که LTH-NUPL از این منطقه بالاتر خارج می شد، قیمت بالاترین سطح تاریخ را می شکست.

معامله گران بلند مدت که از لوریج استفاده میکنند، ضرر می کنند

با راه اندازی ETF استراتژی بیت کوین ProShares در همان هفته با بالاترین رکوردهای تاریخ، فعالیت در بازار آتی سنگین و شلوغ بوده است. اگرچه ETF در بازار قراردادهای در حال انقضای سنتی وجود دارد، اما فعالیت در سوآپ های دائمی که در آن نرخ تامین مالی بر نرخ های پرمیوم حاکم است نیز بی ثبات بوده است.

نرخ سرمایه گذاری مثبت به این معنی است که لانگ ها (شرط بندی روی افزایش قیمت) دارای عدم تعادل اهرمی هستند و آن معامله گران برای امتیاز باز نگه داشتن پوزیشن های خود، حق پرمیوم را به شورت ها می پردازند.

تفاوت‌های بین سوگیری تامین مالی و قیمت می‌تواند ریسک‌هایی را برای معامله‌گرانی که طرف مقابل را اتخاذ می‌کنند برجسته کند، به‌ویژه زمانی که سود باز بالاست.

اگر تامین مالی مثبت باشد و قیمت همچنان به افزایش خود ادامه دهد، آنگاه حق پرمیوم با احساسات همسو می شود و هزینه انجام ترید است.

اگر تامین مالی مثبت باشد و قیمت به سمت و سویی پایین بیاید، معامله گران طولانی مدت با لوریجی که در مقابل قیمت شرط بندی می کنند به طور منحصر به فردی در برابر انحلال آسیب پذیر هستند.

نمودار زیر لحظات ضعف قیمت (فلش‌های قرمز) را به دنبال افزایش سرمایه (فلش‌های آبی) و کاهش اهرم‌زدایی بعدی (فلش‌های نارنجی) نشان می‌دهد که هنگام بسته شدن موقعیت‌های زیان‌ده رخ می‌دهد. در حال حاضر، نرخ‌های تامین مالی در کنار قیمت کاهش می‌یابد، که نشان می‌دهد معامله‌گران لوریجی رویکرد محتاطانه‌تری را در پیش گرفته‌اند که به طور کلی موقعیت سالم‌تری برای بازار است.

مقادیر بیشتری از انحلال لانگ ها به دنبال لحظاتی از فاندینگ مثبت است که با قیمت جانبی سود/زیان غیرواقعی یا کاهشی روبرو می شود. به نوبه خود، انحلال شرت ها آبشاری میتواند زمانی اتفاق بیفتد که نرخ های تامین مالی منفی (که نشان دهنده فراوانی لوریج شرت) با افزایش قیمت مواجه شود.

در نمودار زیر، فلش های قرمز از نمودار نرخ تامین مالی بالا منتقل شده اند، که امواج انحلال را نشان می دهد که واگرایی بین تامین مالی و قیمت را به دنبال دارد. قابل توجه 3.5 میلیون دلار انحلال طولانی است که هر ساعت پس از وقفه ATH در 21 تا 22 اکتبر رخ می دهد. برخی از معامله گران بلافاصله پس از رسیدن به قیمت، مدت زیادی را پشت سر گذاشتند و به سرعت تحت فشار قرار گرفتند.

همزمان با مشاهده نرخ سرمایه ما در بالا، انحلال ها در چند روز گذشته کند شده است، که نشان می دهد معامله گران دارای لوریج بیشتر مراقب موقعیت و پوزیشن های خود هستند.

آخرین نمودار مربوط به معاملات آتی که امروز به آن نگاه خواهیم کرد، درصد معاملات آتی دارای مارجین است که از اوج بهار 2021 به شدت کاهش یافته است. قراردادهای آتی را می توان به دو طریق وثیقه کرد: رمزنگاری یا نقدی.

معاملات آتی با حاشیه نقدی با پول نقد یا معادل های نقدی مانند استیبل کوین های متصل به دلار آمریکا قرار می گیرد. این دارایی‌های وثیقه‌ای پایدارتر از همتایان کریپتو خود هستند.

قراردادهای آتی دارای حاشیه رمزارز با سود/زیان غیرواقعی دارایی های رمزنگاری مانند بیت کوین قرار می گیرند. در این قراردادها، ریسک و وثیقه معامله گر بر اساس یک دارایی است، بنابراین نوسانات یکسان (یعنی BTC). اگر هم موقعیت و هم هج ارزش خود را از دست بدهند، یک معامله گر فضای کمی پیش از شروع انحلال دارد، که ریسک را ترکیب می کند اما پاداش بالقوه را چند برابر می کند.

از زمان شور و شوق روند صعودی بهار 2021، قراردادهای آتی با حاشیه رمزنگاری در حال کاهش بوده و از میانگین حدود 66 تا 69 درصد به 46 درصد امروز کاهش یافته است. این بدان معنی است که بیش از نیمی (54٪) از قراردادهای آتی در حال حاضر با وجه نقد یا معادل های نقدی حاشیه شده اند، که اثرات نوسانات مرکب را کاهش می دهد.

عرضه و دینامیک شبکه صعودی به نظر می رسد

نسبت RVT، که در ابتدا توسط Checkmate خود Glassnode ارائه شد، با هدف مقایسه ارزش دلاری منتقل شده در شبکه با ارزش نسبی آن است. RVT به عنوان یک نسبت روی زنجیره به زنجیره، یک نوسانگر ثابت و قابل اعتماد برای چرخه های گاو/خرس ارائه می دهد. ما در اینجا به آن به عنوان یکی از نمودارهای Community Workbench اخیراً منتشر شده نگاه می کنیم.

مقادیر پایین تر RVT به معنای حجم انتقال USD، و در نتیجه استفاده از شبکه، نسبت به Realized Cap (مبنای هزینه زنجیره ای شبکه) در حال رشد است. این را می توان به عنوان یک سیگنال صعودی تفسیر کرد.

مقادیر RVT بالاتر به این معنی است که حجم انتقال شبکه نسبت به ارزش واقعی بیت کوین (Realized Cap) کمتر است، که نشان می دهد ارزش گذاری شبکه از مطلوبیت تقاضای آن پیشی می گیرد. این معمولا یک سیگنال نزولی است.

نسبت RVT در حال حاضر در پایین‌ترین حد تاریخی معامله می‌شود، که نشان می‌دهد حجم تراکنش شبکه نسبت به مقدار ذخیره شده در بیت کوین بسیار بالا است و یک سیگنال صعودی کلان است.

دینامیک عرضه اغلب یک شاخص پیشرو برای تغییر احساسات هلدر ها است. همانطور که قیمت ها به بالاترین حد جدید می رسد، کوین های قدیمی تر به بازار باز می گردند و به دنبال نقدینگی خروج برای تحقق سود هستند. باندهای سنی حجم مصرف شده (SVAB) که در زیر فیلتر شده تا فقط کوین های مصرف‌شده قدیمی‌تر از 1 ماه را نشان دهد، اخیراً به منطقه صعودی (بیش از 6٪ حجم روزانه) رسیده است. این به دنبال سپتامبر است که شاهد برخی از آرام‌ترین فعالیت‌ها برای این گروه در تاریخ اخیر بود (کمتر از 2٪ از حجم روزانه).

برای تایید افزایش حجم مصرف شده روزانه کوین های قدیمی‌تر از 1 ماه، ما به میانگین عمر خروجی مصرف شده (ASOL) نگاه می‌کنیم – میانگین سنی تمام خروجی‌های مصرف‌شده در طول زمان، بدون توجه به حجم. همانند جهش صعودی در SVAB که قبلاً به آن اشاره کردیم، ASOL افزایشی را نسبت به خط میانگین 40 روزه مشاهده کرده است که معمولاً با نوسانات قیمت در هر جهت مطابقت دارد.

هنگام ترکیب مشاهدات افزایش فعالیت کوین های قدیمی با سطوح کم سودگیری که قبلاً پوشش داده شد، یک پرتره صعودی روی زنجیره ترسیم می شود. اگر بیت کوین بتواند فضای کم فروش را حفظ کند، ممکن است قیمت خیلی زود دوباره به کشف قیمت بازگردد.

نقد و بررسی تقبل زیان انباشته توسط سهامداران و یا از محل جاری شرکاء

در این مطلب به تقبل زیان انباشته توسط سهامداران و یا از محل جاری شرکاء و ابطال رای شورای عالی مالیاتی توسط دیوان عدالت اداری توسط اساتید مالیاتی پرداخته شده است. جهت مشاهده متن کامل رای دیوان به این لینک مراجعه کنید.

نظر اول:

در این یکی دو روز اخیر رای دیوان عدالت اداری در خصوص عدم تعلق مالیات به زیان انباشته منتقل شده به حساب سهامداران (تقبل زیان توسط سهامداران. )در محافل حسابداری در حال گسترش است. ظاهرا سود/زیان غیرواقعی این کار چنان شایع شده که تبدیل به رویه گردیده و کار به وزارت دارائی و دیوان عدالت کشیده است. طبق قانون تجارت در شرکتهای سهامی حذف زیان انباشته یا از طریق سود سالهای بعد و یا از طریق تعدیل سرمایه امکان پذیر است و مجوز قانونی برای جابجائی زیان از طریق حساب جاری سهامداران یا هر سود/زیان غیرواقعی حساب دیگری وجود ندارد. هرگونه تعدیل سرمایه نیز نیازمند گزارش توجیهی هیئت مدیره ، گزارش بازرس قانونی و مصوبه مجمع عمومی فوق العاده است. طبق قانون تجارت سود قابل تقسیم است ولیکن زیان قابل تقسیم نیست و زیان از سود سالهای بعد قابل کسر است.(به تعریف سود قابل تقسیم در قانون تجارت مراجعه شود) بنابراین مجامع اختیار تقسیم سود دارند نه تقسیم زیان و انتقال زیان به حساب سهامداران تحت عنوان فداکارانه تقبل زیان توسط سهامداران. فاقد محمل قانونی است. قابل پرسش است که چرا سهامداران عزیز علاقه مند تقبل زیان انباشته هستند ولی علاقمند تقبل بدهی بانکی یا تقبل مالیات عملکرد نیستند؟!! علت روشن است ، انتقال زیان انباشته به حساب سهامداران برای تحریف بنیادی صورتهای مالی و dress کردن آن صورت میگیرد، این عمل یک تحریف عادی همانند تحریف یک سرفصل در ترازنامه نیست بلکه تحریف محتوی کلی صورتهای مالی است چرا که وجود زیان انباشته می تواند نشانه وجود مشکلات و گرفتاریهای زیادی در شرکت باشد همانند " وجود سوء جریان ، بی کفایتی مدیران، عدم کارائی سود/زیان غیرواقعی عملیات ، عدم بهره برداری مناسب از منابع ، عدم دسترسی به منابع مالی کافی و . " که با حذف زیان انباشته تمام این نشانه تا حد زیادی حداقل از چشم خواننده معمولی صورتهای مالی پنهان میشود از این رو معمولا هدف چنین تشبثاتی فریبکاری و استتار مشکلات بنیادی شرکت است مثلا برای دریافت وام بانکی ، شرکت در مناقصه ، مشارکت و .

وظیفه اجتماعی و اخلاقی اعضا جامعه حسابداران رسمی ایران ، مقابله با این قبیل اقدامات و درج روشن و بدون ابهام این تخلفات در گزارشهای حسابرسی است که البته رسیدن کار به مرحله پیش گفته به ظاهر حاکی از اغماض وسیع همکاران در گزارش چنین مواردی است وگرنه تبدیل این تخلفات به رویه امکان پذیر نبود. این رویه غیر قانونی قطعا یکی از عوامل مشکلات شبکه بانکی کشور است و بخشی از مسئولیت آن متوجه دستگاه اداره کننده جامعه و آن دسته از اعضا جامعه حسابداران رسمی است که در قبال چنین تحریفاتی مماشات می کنند.

نظر دوم:

عمدتأ در شرکتهائی که از دو دفتر استفاده میکنند و زیانهای سنگین نشان میدهند و حساب جاری شرکاء معلوم نیست چه ماهیتی دارد و با ادامه این روش علی الظاهر شرکت ورشکسته بنظر میرسد . بازهم یک خلاف دیگر و مغایر با قانون تجارت این دو حساب را با یکدیگر تهاتر میکنند و متأسفانه دیوان هم به نفع آنها رأی میدهد.

نظر سوم:

در شرکتهای تولیدی بسیار زیادی دیده میشه که واقعا تک دفتره و زیانده هست
به نطر شما این موضوع کمک خوبی نیست. از نطر بنده با توجه به وضعیت شرکتهای تولیدی و ضوابط موجود وامدهی علی الرغم اینکه میدانم بسیاری از اساتیدم این رای را درست نمیدانند باعث خوشحالی بنده گردید.

نظر چهارم:

نكته كليدى این است كه سود قابليت تقسيم بين سهامداران را دارا مى باشد نه زيان انباشته .
بنابراين از منظر قانونى واز بعد رعايت اصول حسابدارى ثبت زيان بطرفيت سهامداران صحيح و اصولي نيست و حسابرس در صورت مشاهده چنين ثبتى بايد اينموضوع را بعنوان عمل خلاف موازين قانونى و استاندارهاى حسابدارى افشاء نمايد.

نظر پنجم:

با نظر استاد گرامی در مورد هدف تهاتر زیان برای دریافت وام و. موافق هستم ولی سوال اینست که تهاتر زیان با حساب جاری کدام درآمد را به شرکت منتقل می کند و براساس کدام ماده قانونی تهاتر زیان مشمول مالیات خواهد بود.

نظر ششم:

به نظر اساتید اگر شرکتی کاهش سرمایه می داد و بعد شرکا مطالبات خود را از شرکت برداشت میکردند و افزایش سرمایه میدادند, با همان طلب مصداق همین مورد با پیج و خم کمتر نداشت؟

نظر هفتم:

ایا می توان تهاتر زیان با اورده سهامدار رو درامدی برای شرکت فرض کرد یا خیر؟ پاسخ این سوال رو می تونین با عنایت به اصل تفکیک شخصیت حسابداری نیز به دست سود/زیان غیرواقعی بیارین. اگر پاسخ مثبت باشد به نظر بنده چون معافیت خاصی در این زمینه نداریم پس طبق ماده 1 ق.م.م مشمول مالیات می باشد. از ظواهر امر نیز پیداست که بخشنامه قبلی نیز بر اساس همین تحلیل صادر گردیده است.

نظر هشتم:

قاعدتا اصول و رويه هاي حسابداري اجازه ثبت هر آرتيكلي رو نميده و بهمين جهت چنانچه اشتباه (سهوايا عمدا)در صدور سندي يا ارتيكلي حادث شده باشد اين موضوع بايد با ثبت آرتيكل اصلاحي فراهم گردد
بالشخصه بنده موافق اين نيستم كه از ثبت آرتيكل تعديل زيان بطرفيت سهامداران ماليات اخذ شود چرا كه ممكن است اشتباها اين ثبت بهر دليلي (اصلاح صورتهاي مالي جهت ارايه به بانكها و. )زده شود ماده ١٠٥ق.م در خصوص تعلق ماليات و تعريف درامد مشمول ماليات بسيار شفاف است و وظيفه كادر مالياتي اينست كه بر اساس قانون نسبت به مطالبه ماليات اقدام كند نه صرفا براساس ذهنيات و تصورات خودش خوشحالم كه بالاخره فن حسابداري توانسته خودش را از پيچ و خم تصورات ذهني خارج كند و اين را بفهماند كه اگر اتفاقي افتاده بايد توسط حسابرسان افشا و نهايتا منجر به اصلاح صورتهاي مالي گردد.

نظر نهم:

باید یادآور شود مطابق با قانون اساسی هیچ مالیاتی وضع نمی شود مگر به موجب قانون و مطالبه مالیات از تقبل زیان توسط سهامداران ولو با قبول استدلالات درست مقاله، وجاهت قانونی ندارد چرا که اولاً سازمان امور مالیاتی کشور باستناد نظریه کمیته فنی سازمان حسابرسی که تقبل زیان توسط سهامداران شرکت را از دیدگاه تئوری شخصیت در حسابداری و با در نظر گرفتن فرض تفکیک شخصیت مالکین از شخصیت حقوقی، را کسب نوعی درآمد غیر عملیاتی برای شرکت تلقی نموده است، مبادرت به مطالبه مالیات می نمود که وجاهت قانونی نداشت ثانیاً از دیدگاه سایر تئوری های حسابداری مانند تئوری حقوق مالکانه یا سایر تئوری های حسابداری می توان برخورد متفاوت یا نگاه دیگری در خصوص این رویداد مالی ارائه داد که با دیدگاه مزبور متفاوت بوده باشد ثالثا مطالبه مالیات موازین قانون مالیاتهای مستقیم و بخشنامه های مربوطه بوده و نه تفاسیر و تعابیری که ناشی از استناد به هر یک از تئوریهای حسابداری می توان ارائه نمود چه بسا بعنوان مثال اگر این رفتار سازمان در مطالبه مالیات صحت دارد و مورد قبول است پس چرا با توجه به استانداردهای حسابداری مورد عمل، زیان کاهش ارزش برآوردی سرمایه گذاریها یا موجودی های مواد و کالا و همچنین زیان برآوردی ناشی از اعمال استاندارد شماره 9 حسابداری صرفاً به دلیل پیش بینی نشدن در قانون مالیاتهای مستقیم مورد پذیرش قبول قرار نمی گرفت. با استناد به همین توجیه و به لحاظ حفظ وحدت رویه، مبانی مطالبه مالیات از این رویداد مالی که صرفا بر اساس استناد به یک تئوری حسابداری از بین تئوریهای مختلف حسابداری درآمد تلقی شده است، صحیح نمی باشد.
رابعا مقاله از جنبه های منفی این رویداد مالی که می تواند مبنای اعمال چنین رویدادی نیز شده باشد صحبت نموده و اساسا حتی با فرض درست بودن آن مقاله که تحلیل درستی نیز می باشد، مبنایی برای مطالبه مالیات توسط سازمان امور مالیاتی نیز می باشد.
خامسا هر چند تحلیل مندرج در مقاله بسیار ارزنده و درست است لیکن باید یادآور شود صورتهای مالی و یادداشتهای توضیحی جنبه های متفاوت و پنهان شده هر رویدادمالی با اهمیت چه رسد به تقبل زیان توسط سهامداران را براحتی عیان ساخته و کارشناسان مالی و تحلیل گران و ارزیابان مالی و بانکی و حتی استفاده کنندگان مالی می توانند با داشتن حداقل دانش متعارف از حسابداری آثار این رویداد مالی را ارزیابی نموده و بر اساس آن اتخاذ تصمیم نموده یا در تصمیمات خود تجدید نظر کرده و یا برآوردهای مالی خود را تعدیل کنند لذا صرف استناد به اینکه با انجام این رویداد مالی آثار منفی عملیات یا وضعیت مالی وخیم شرکتی پنهان خواهد ماند صحیح نمی باشد چرا که بررسی توامان صورتهای مالی، نسبتهای مالی، توجه ساختاری به اطلاعات مندرج در صورتهای مالی اساسی به ویژه صورت جریان وجوه نقد، براحتی وضعیت مالی یک شرکت را تشریح خواهد نمود.

عده‌ای با سواستفاده از بی‌اطلاعی مردم، ارزش غیرواقعی از شرکت‌های بورسی اعلام کردند/ ٢٠٠ شرکت دولتی زیان‌ده هستند

عده‌ای با سواستفاده از بی‌اطلاعی مردم، ارزش غیرواقعی از شرکت‌های بورسی اعلام کردند/ ٢٠٠ شرکت دولتی زیان‌ده هستند

مدیرعامل سازمان حسابرسی کشور اظهار داشت: از حدود ٣٧٠ شرکت‌‌های پیوست ٣ قانون بودجه، ٣٣٠ شرکت توسط سازمان حسابرسی مورد بررسی قرار می‌گیرند و حسابرسی می‌شوند. بین این شرکت‌ها فقط بانک مرکزی و صدا و سیما را مورد حسابرسی قرار نمی‌دهیم.

به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، موسی بزرگ‌اصل در نشست خبری امروز با بیان اینکه امروز ٩٠ درصد حسابرسی‌ها توسط بخش خصوصی انجام می‌شود، گفت: تنها حدود ١٠ درصد از حسابرسی‌ها از سوی سازمان حسابرسی انجام می‌شود و سازمان فقط برای شرکت‌های دولتی حسابرسی را انجام می‌دهد.

وی ادامه داد: از حدود ٣٧٠ شرکت‌‌های پیوست ٣ قانون بودجه، ٣٣٠ شرکت توسط سازمان حسابرسی مورد بررسی قرار می‌گیرند و حسابرسی می‌شوند. بین این شرکت‌ها فقط بانک مرکزی و سود/زیان غیرواقعی صدا و سیما را مورد حسابرسی قرار نمی‌دهیم.

مدیرعامل سازمان حسابرسی کشور با اشاره به انواع سطح حسابرسی اظهار داشت: گزارش مقبول، گزارش مشروط، گزارش مردود و گزارش عدم اظهار نظر از جمله سطوح گزارش‌های حسابرسی هستند.

بزرگ‌اصل ادامه داد: در حالی در سال ١٣۶٨ گزارش‌های مقبول یک درصد بوده امسال این عدد به ۵٠ درصد رسیده‌است. در حال حاضر تعداد گزارش‌های مشروط ۵٠ درصد است که این عدد رضایت بخش نیست.

وی با اشاره به سو استفاده‌های انجام شده در بازار سرمایه درباره تجدید ارزیابی‌ها تصریح کرد: استانداردهای حسابرسی پایه شفافیت و کارآمدی شرکت‌ها و اقتصاد محسوب می‌شود و رعایت دقیق آنها ضروری است. برخی از استانداردها مربوط به تجدید ارزیابی شرکت‌ها و افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی‌ها است و اتفاقا یکی از آسیب‌های بازار سرمایه در سال‌های ٩٨ و ٩٩ به همین موضوع برمی‌گردد.

به گفته مدیرعامل سازمان حسابرسی، تجدید ارزیابی هیچ اثری بر ارزش شرکت‌ها ندارد و در این روند فقط دفاتر شرکت‌ها به روز می‌شود و بر شفافیت می‌افزاید و اساسا در شرکت‌ها ملاک سودآوری‌های سود/زیان غیرواقعی آتی است.

وی افزود: عده‌ای به دلیل بی‌اطلاعی مردم از این موضوعات از بازار سرمایه سو استفاده کردند و ارزش شرکت را چند برابر نشان دادند و مردمی که از این موضوعات اطلاعی نداشتند در بازار سرمایه متوجه ضرر و زیان شدند.

مدیرعامل سازمان حسابرسی اضافه کرد: البته سازمان حسابرسی در استانداردها این موضوع را ممنوع اعلام کرده است اما فکر نمی‌کردیم تجدید ارزیابی و افزایش سرمایه ناشی از آن چنین موجی را ایجاد کند و عده‌ای در بازار سرمایه در این حوزه از آب گل آلود ماهی بگیرند.

بزرگ اصل با بیان اینکه بدون گزارش‌های حسابرسی نمی‌توان شفافیت در بورس بازار سرمایه و مالیات را ایجاد کرد، خاطرنشان کرد: اگر صورت‌های مالی بررسی نشوند ارزش‌گذاری‌ شرکت‌ها غیرممکن است و متاسفانه بخش زیادی از اقتصاد ایران حسابرسی نمی‌شوند بنابراین هم موضوع انجام حسابرسی و هم تقویت حسابرسی اهمیت دارد تا اقتصاد زیرزمینی در کشور مشخص شود.

وی با بیان اینکه 670 شرکت دولتی و خصولتی توسط سازمان حسابرسی مورد بررسی و حسابرسی قرار می‌گیرند، ابراز داشت: دو وظیفه حسابرسی صورت‌های مالی و بررسی رعایت قوانین مقررات حسابداری در این شرکت‌ها را برعهده داریم. برای این 670 شرکت 6520 گزارش منتشر کرده‌ایم یعنی برای هر شرکت 9.7 گزارش که از این تعداد گزارش دو هزار و 400 مورد مربوط به عدم رعایت قانون تجارت بوده است.

مدیرعامل سازمان حسابرسی ادامه داد: آنچه که موجب شده قانون تجارت رعایت نشود، بحث ضرورت اصلاح و بازنگری این قانون است چراکه قانون تجارت به سال 1347 برمی‌گردد و حتما باید با توجه به شرایط اقتصادی امروز بروزرسانی شود.

بزرگ اصل با اشاره به بحث حقوق‌های نامتعارف در برخی از دستگاه‌ها و شرکت‌های دولتی بیان کرد: از اولین آیتم‌های مورد بررسی سازمان حسابرسی، بررسی و حسابرسی حقوق، دستمزد و مزایای اعضای هیات مدیره و مدیران شرکت‌های دولتی است اما در این زمینه متر سازمان حسابرسی قانون است اما اگر پرداخت‌ها بیشتر از سقف مقرر باشد حتما در گزارش‌های حسابرسی درج می‌شود.

وی با بیان اینکه ریشه حقوق‌های نامتعارف به بانک‌ها برمی‌گردد، یادآور شد: در حال حاضر پرداخت حقوق‌های نامتعارف نسبت به سال‌های گذشته بسیار کاهش یافته و اعداد و ارقام این حقوق‌ها نگران کننده نیست و به صورت موردی دیده شده است.

مدیرعامل سازمان حسابرسی درباره ضرورت رفع تعارض منافع در گزارش‌های حسابرسی به ویژه برای شرکت‌های بورسی یادآور شد:‌ برای بررسی کیفیت گزارش‌های حسابرسی شورای عالی حسابرسی ایجاد شده که اعضای این شورا را دولت مشخص می‌کند و ممکن است در این شرای تعارض منافع ایجاد شود از این رو لایحه نهاد ناظر بر حسابرسی را دنبال می‌کنیم و این موضوع به صورت طرح در کمیسیون اقتصاد هم مطرح شده و دنبال می‌شود.

بزرگ اصل در پاسخ به سوال ایلنا مبنی بر تخلف‌های حسابرسی شرکت ها در واگذاری‌ها و خصوصی‌سازی‌ها عنوان کرد: حسابرسان به صورت‌های مالی رسیدگی می‌:نند و هیچ نقشی در قیمت‌گذاری‌ها ندارند اما تخلف‌هایی در حسابرسی مشهود شده مانند تخلف حسابرسی در شرکت کنتورسازی یا امیرمنصور آریا که حسابرسان متخلف در این دو شرکت را به مراجع قضایی معرفی کردیم.

وی درباره حسابرسی شرکت‌های زیرمجموعه بنیاد مستضعفان و سایر بنیادهای اقتصادی و غیراقتصادی در کشور گفت: شرکت‌های زیرمجموعه بنیاد مستضعفان و سایر بنیادها توسط شرکت حسابرس مفید راهبر که زیرمجموعه دفتر رهبری است مورد ارزیابی و حسابرسی قرار می‌گیرد که البته شرکت مفید راهبر زیرمجموعه سا زمان جامع حسابرسان محسوب می‌شود.

مدیرعامل سازمان حسابرسی درباره تعداد شرکت‌های زیان‌ده و سودده دولتی اظهار داشت: طبق اطلاعات سال 98، 200 شرکت دولتی زیان‌ده شناسایی شدند که پیوست قانون بودجه بوده‌آند و بر اساس صورت‌های مالی تلفیقی و با حذف معاملات درون‌گروهی میزان زیان این شرکت‌ها 35 هزار میلیارد تومان احصا شده است که 90 درصد این . مربوط به 10 شرکت دولتی از جمله بانک ملی، تولید نیروی برق حرارتی، توانیر، شرکت بازرگانی دولتی، شرکت پخش و پالایش فرآورده‌های نفتی، لایران ایر و. بوده است.

وی افزود: همچنین میزان سوددهی شرکت‌های دولتی سودده در سال 98 چیزی حدود 48 هزار میلیارد تومان بوده که شرکت‌هایی مانند شرکت ملی نفت، صندوق توسعه ملی، ایمیدرو، شرکت ملی پتروشیمی و . از جمله شرکت‌های سودده دولتی بوده‌اند.

به گفته مدیرعامل سازمان حسابرسی، بخشی از زیان شرکت‌های دولتی زیان‌ده مربوط به تکالیف دولتی و یارانه‌های پنهان است. ‌



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.