مدیریت طمع در ترید


حرص در معامله گری | معامله گر

طمع در معامله گری

یکی دیگه از احساسات منفی معامله گر طمع کردن یا زیادی خواستن هست هر موقع تو بازار چیزی رو فراتر از توانتون از بازار بخواید در واقع دچار طمع شدید.

به طور کلی وقتی که حس طمع بارها و بارها شما رو تحت کنترل خودش بگیره اون موقع است که دیگه به داشتن هیچ چیزی قانع نمیشید همیشه احساس کمبود میکنید و میخواید این کمبود رو در بازار جبران کنید و به همین دلیل دچار شکست و ضرر میشید شما باید بپذیرید هر نماد یا ارزی پتانسیل خودش رو داره و نمیشه بیشتر از اندازه انتظار رشد بیشتری رو یا هر حالت دیگه رو داشت.

گاهی اوقات معامله گر مدیریت طمع در ترید هایی رو میبینم که به اشتباه در نقطه ای وارد معامله میشن که اون ارز رشد کاملش رو برای اون نقطه انجام داده و مدتی نمیگذره که جهت حرکت عوض میشه و اون ارز در حرکت اصلاحی خودش وارد میشه و معامله گر هایی که با طمع در نقطه نادرستی وارد شدند رو وارد ضرر میکنند.

غالبا این ادم ها اصلا میونه خوبی با ضرر کردن ندارند و طمع سود گرفتن از اون ارز تمام وجودشون رو گرفته اون قدر اون ارز رو نگه می دارند یا به سود برسند یا سر به سر از معامله بیان بیرون غافل از اینکه با همین صبر و قفل شدن سرمایه اشون در بازار موقعیت های بسیار خوبی از دست دادند گاهی این صبر میتونه تا سالیان سال طول بکشه!

متاسفانه اکثر معامله گر های مبتدی تصورشون اینه تمام خواسته هایی که تو زندگی دارند و بهش نرسیدند رو از بازار بگیرند.

فرض کنید یک معامله گر بخواد یک بی ام دابلیو بخره و فکر کنه با چند تا سود آنچنانی خریدش اوکیه حالا به نظر شما این معامله گر چیکار میکنه؟

خیلی نابه خردانه خیلی با ریسک زیاد و سرمایه زیادی وارد بازار و معامله میشه و چون بازار هیچ توجهی به خواسته های اون نداره و میتونه برخلاف تمام تحلیل ها و پیش بینی ها حرکت کنه همین باعث میشه خسارت و ضرر های زیادی رو برای معامله گر پر طمع ما به ارمغان بیاره.

یادتون باشه هر جا سرمایه اولیه شما نابود بشه دیگه بعدش فقط باید بازار رو تماشا کنید چون دیگه هیچ کاری نمیتونید بکنید.

برای اینکه از شکل گرفتن حس طمع از خودتون جلو گیری کنید اول باید حس طمع رو بشناسید و بعد باید به طور دقیق بررسی اش کنید چه عواملی باعث میشه که شما طمع کار بشید.

در قسمت های آینده در خصوص ثبت باور های جدید راهکار هایی جذابی رو بهتون یاد میدم.

گاهی اوقات برای اینکه طمع نکنید بهتره معامله اتون رو سریع ببندید و از بازار خارج بشید یا از سیستم سِت اند فورگت استفاده کنید.

یعنی معامله رو بر اساس استراتژی حد سود و حد ضرر بزارید و برید پی زندگی تا بازار کار خودش رو بکنه.

یکی از دلایل عدم هماهنگی بین 3 پایه اصلی یک معامله گر یعنی استراتژی مدیریت سرمایه و روانشناسی طمع کردن طمع کردن طمع کردن هست ببینید چقدر دارم تکرار میکنم.

به نظرم بهترین کار برای اینکه حس طمع رو از خودتون دور کنید همیشه شکرگزار داشته ها و دارایی هاتون رو باشید.و هیج وقت همه زندگیتون رو بابخشی از زندگی دیگران که قابل مشاهده است مقایسه نکنید .

البته اصلا منظور این نیست اهداف و ارزو ها رو در نظر نگرفتن نیست ولی نباید این اهداف باعث بشن شما طمع کنید و نتونید به اهدافتون برسید.

در اخر این رو هم بگم این بازار همیشه هست و فرصت ها برای معامله کردن هیچوقت تموم نمیشه و تنها چیزی که تموم میشه و خطرناکه سرمایه شماست.

پس اصلا تصور نکنید باید یک شبه پول دار بشید باید اهسته به سمت اهدافتون قدم بردارید تا به موفقیت برسید.

اگر این قسمت رو دوست داشتی حتما توی قسمت نظرات سایت بهم انرژی بده راستی اگه سوالی هم داشتی حتما بپرس تا بیام و جوابت رو بدم.

مدیریت طمع در معاملات فارکس

مدیریت طمع در معاملات فارکس

در انسان‌ها احساسات مختلفی وجود دارد یکی از مهم‌ترین این احساسات طمع می‌باشد این احساس در معامله گری از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد که می‌تواند باعث سود یا زیان معامله‌گر شود و نداشتن اطلاعات لازم در مورد آن می‌‌تواند ضررهای مالی زیادی را برای معامله گر به همراه بیاورد یا حتی جلوی سودآوری‌های جذاب او را بگیرد.

طمع در معاملات از مهمترین موضوعاتی می‌باشد که برای هر معامله گری ممکن است رخ دهد اما به همان اندازه که می‌تواند سودمند باشد از آن طرف نیز می‌تواند باعث ضررهای سنگین نیز شود.

در این مقاله قصد داریم تا طمع در معاملات را بررسی کنیم و راه‌هایی برای مدیریت آن پیشنهاد کنیم پس به عنوان یک معامله گر تا انتهای مقاله با ما همراه باشید تا اطلاعات لازم در این زمینه را به دست آورید.

پیشنهاد مطالعه: فارکس

طمع چیست

طمع چیست؟

قاعدتاً هر نوع احساسی در هنگام معامله در صورتی که معامله گر نتواند آن را کنترل کند منجر به ضرر در معاملات او می‌شود.

یکی از مهمترین احساساتی که معامله گر در هنگام معامله دچار آن می‌شود طمع می‌باشد که باعث ایجاد تمایل در معامله گر برای شروع و ادامه روند معاملات می‌شود و ممکن است گاهی اوقات معامله گر را ترغیب کند که وارد یک معامله نامناسب با ریسک به ریوارد غیر معمول شود.

باید در نظر داشته باشید که طمع با ترس بسیار متفاوت است و اگر این دو به درستی مدیریت نشوند می‌توانند به راحتی معامله گر را دچار مشکل کند.

طمع در معاملات بازارهای مالی هنگامی رخ می‌دهد که یک معامله‌گر تصمیم می‌گیرد تا میزان حجم سرمایه بیشتری بدون در نظر گرفتن مدیریت سرمایه درست برای یک معامله به خطر بیندازد و این عمل را به این امید انجام می‌دهد که بازار را یک طرفه و به نفع خود می‌بینند.

همچنین طمع می‌تواند زمانی رخ دهد که معامله گر معامله در ضرری را تجربه می‌کند و تصمیم می‌گیرد که بیشتر در آن معامله بماند و حد ضرر خود را دستکاری می‌کند یا گاهی اوقات میزان سرمایه بیشتری در ضرر به آن معامله اختصاص می‌دهد و به این فکر می‌کند که ممکن است بازار از همانجا برگردد و در جهت پیش بینی او پیش رود.

کنترل طمع در معاملات

کنترل طمع در معاملات

روش‌های مختلفی وجود دارد که به معامله گر می‌تواند کمک کند که کنترل این حس طبیعی را در دست بگیرد و آن را کنترل کند و مطمئن شود که طمع در معاملات او و تصمیماتی که قرار است برای معامله بگیرد تاثیری نمی‌گذارد. از روش‌های مهم می‌توان به موارد تصویر زیر اشاره کرد.

مشاهده بیشتر: آموزش پیشرفته فارکس

ساخت پلن معاملاتی

پلن معاملاتی

ساخت پلن معاملاتی

معامله گران در ابتدای کار باید حتماً یک برنامه و پلن معاملاتی داشته باشند تا از هر گونه انگیزه احساسی جلوگیری کنند و قبل از معامله باید بداند که قصد دارند چه کاری را انجام دهند و چه زمانی وارد و چه زمانی از معامله خارج شود.

بسیاری از معامله‌گرانی که دچار طمع می‌شوند در انجام این کار ممکن است شکست بخورند چرا که تمرکز این دسته صرفا برای افزایش سود می‌باشد و بازار را یک طرفه و طبق پیش بینی خود می‌بیند و ممکن است مقدار سرمایه‌ای که دارند را در خطر بیاندازد.

از اشتباهاتی که معامله گر ممکن است در صورت نداشتن پلن معاملاتی مرتکب شود می‌توان به طمع بیش از حد، استفاده نکردن از حد ضرر و حد سود، تحمل بیش از حد در پوزیشن ضرر و حجم معاملات بسیار بالا اشاره کرد.

مشاهده بیشتر: دوره فارکس

مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه جزئی مهم از استراتژی هر فرد معامله گر می‌باشد و به وسیله آن می‌تواند سرمایه خود را محافظت کند.

مدیریت سرمایه هر فرد می‌تواند متفاوت و بسته به میزان ریسک پذیری آن فرد باشد، برای مثال یک معامله گر قانونی برای خود اتخاذ می‌کند تا در هر معامله که وارد می‌شود یک درصد از سرمایه خود را درگیر کند در حالی که ممکن است فرد دیگری که ریسک پذیری بیشتری دارد تا چند درصد در یک معامله را درگیر کند.

از مهمترین مدیریت ریسک‌هایی که معمولاً بیشتر معامله گران انجام می‌دهند استراتژی ۱ به ۲ می‌باشد یعنی در یک معامله یک درصد از سرمایه خود را ریسک می‌کنن د تا حداقل دو درصد از آن را به دست آورند.

 کوچک ترید کردن

کوچک ترید کردن

معمولاً معامله گرانی که توان از دست دادن حجم زیادی از سرمایه را ندارند در هنگام معامله ممکن است دچار اضطراب شوند این استراتژی ممکن است که منجر شود تا معامله گر تصمیم اشتباهی بگیرد و این تصمیمات به مرور زمان می‌تواند تاثیر منفی بر روی حساب معاملاتی بگذارد در نتیجه کنترل آن از اهمیت بالایی برخوردار است.

طبق نظر جیمز استنلی، استراتژیست ارز: «یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای کاهش تأثیر احساس بر معاملات، کوچک کردن اندازه معامله است.»

پس پیشنهاد می‌شود که معامله گر به اندازه‌ای که توان از دست دادن آن حجم از سرمایه را دارد به همان میزان سرمایه خود را درگیر معامله کند.

پیشنهاد ویژه: استراتژی فارکس

روانشناسی بازار

روانشناسی بازار

روانشناسی و سنتیمنت بازار از مهمترین عوامل برای تشخیص قدرت و روند حرکتی آینده بازار محسوب می‌شود و می‌توان جو حاکم در یک بازار را بر اساس قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازار تشخیص داد.

ممکن است این گروه بازار گاهی اوقات بسیار شدید شود و گاهی اوقات دارای حجم کمی از معاملات باشد به عنوان مثال ممکن است بر اساس خبرهای اقتصادی بازار بیشتر به دست خریداران یا فروشندگان بیفتد، در نتیجه هرچه معامله گر با روانشناسی بازار آشنایی بیشتری داشته باشد بهتر می‌تواند بر روی استراتژی خود پایبند باشد و بر اساس آن عمل کند و در صورت نداشتن درک درستی از بازار ممکن است که معامله گر دچار هیجانات و به استرس در بازار شود.

این تغییرات در بازار ممکن است به تدریج باشد و گاها تغییرات ناگهانی هم دیده می‌شود؛ مثلا به خاطر یک خبر اقتصادی برای رفتار خریدارن و فروشندگان بازارهای مالی تغییرات زیادی روی می‌دهد.

پس مسلما روانشناسی بازار تأثیر زیادی در سود و ضرر سرمایه گذاران بازارهای مالی خواهد گذاشت.

مشاهده بیشتر: سرمایه گذاری در فارکس

استفاده از تجربه دیگران

استفاده از تجربه دیگران

استفاده از تجربه دیگران می‌تواند نقش مهمی در معاملات ایجاد کند چرا که به طور میانگین معامله گرانی که تجربه بیشتری در زمینه معاملات دارند فراز و نشیب‌های زیادی در معاملات را تجربه کرده‌اند و می‌توانند نکات معاملاتی مهمی را برای یک معامله گر تازه وارد داشته باشد تا معامله گر دیگر آن اشتباهات را دنبال نکند و وقت خود را بر روی این اشتباهات تلف نکند.

داشتن یک ژورنال معاملاتی منظم

داشتن یک ژورنال معاملاتی منظم

ژورنال یا مجله معاملاتی، یکی از موثرترین ابزارها برای مدیریت عملکرد در معاملات می‌باشد، در ژورنال معاملاتی باید معاملاتی که انجام می‌دهید را برای خروجی بهتر و مراجعات بعدی، ثبت و مرور کنید.

ژورنال معاملاتی می‌تواند در رصد کردن پیشرفت‌های معاملاتی، از جمله نقطه ورودها و خروج‌های اشتباه در معاملات، کمک کند. این گزارشات و ثبت و ضبط‌ها در دراز مدت، به معامله گر به عنوان اساس معاملات بهتر، کمک می‌کند.

در کل داشتن یک ژورنال معاملاتی مثل یک آیینه، عملکرد معاملات شما را ارزیابی و مدیریت طمع در ترید حقایق را به شما نشان می‌دهد.

از فواید یک ژورنال معاملاتی می‌توان به موارد تصویر زیر اشاره کرد.

پیشنهاد مطالعه: آموزش پرایس اکشن

فواید یک ژورنال معاملاتی

جمع بندی نهایی

در این مقاله به صورت کامل به مفهوم طمع در معاملات و راه حل‌های آن اشاره شد.

هر معامله گر باید انتظارات واقع بینانه از معاملاتی که در بازار انجام می‌دهد داشته باشد و خود را درگیر حرص و طمع در معاملات نکند، البته مقداری طمع در مسیر معامله کردن نیز می‌تواند بسیار مفید باشد اما باید منطقی و به اندازه درست باشد.

به هر حال هر معامله گری در بازار نیازمند احساساتی چون ترس و طمع می‌شود و می‌توان آن را یکی از نیازهای هر معامله گر در معامله دانست چون این احساسات اگر وجود نداشته باشند ممکن است که هیچگاه وارد معامله نشوید، ولی این طمع را باید تا اندازه‌ای انجام داد که استراتژی اجازه آن را می‌دهد و باید مواظب بود تا کنترل معاملات از دست ما خارج نشوند.

پیشنهاد مطالعه: بهترین نوع تحلیل در فارکس

سوالات متداول

طمع بیش از حد در معاملات چه ضررهایی می‌تواند برای معامله گر داشته باشد؟

طمع در معاملات می‌تواند باعث شود تا معامله گر اشتباهاتی مانند: ریسک به ریوارد نامناسب، ریسک حجم زیادی از سرمایه، ماندن بیش از حد در معامله ضررده و دستکاری استاپ لاس در معاملات خود انجام دهد.

اشتباهاتی که معامله گر ممکن است در صورت نداشتن پلن معاملاتی دچار شود چه می‌باشد؟

از اشتباهاتی که معامله گر ممکن است در صورت نداشتن پلن معاملاتی مرتکب شود می‌توان به طمع بیش از حد، استفاده نکردن از حد ضرر و حد سود، تحمل بیش از حد در پوزیشن ضرر و حجم معاملات بسیار بالا اشاره کرد.

استراتژی های مهم برای مدیریت حرص و طمع در معاملات

طمع در بازارهای مالی برای کلیه سرمایه‌گذاران اعم از سرمایه‌گذاران حرفه‌ای و آماتور وجود دارد. حرص و طمع یکی از عواطف و احساساتی است که نقش مهم و اساسی در معامله‌گری و سرمایه‌گذاری ایفا می‌کند. در بازار جمله معروفی وجود دارد: "می‌توان از خرس‌ها (روند نزولی بازار) و گاوها (روند صعودی بازار) درآمد کسب کرد؛ اما در بازار خوک‌ها (معامله‌گران طمع کار) ذبح می‌شوند. بازار هیچ‌گاه روی خوشی به افراد طمع‌کار نشان نمی‌دهد." در معامله‌گری یکی از مشکلات مهم، از دست دادن فرصت است؛ اما باید فرق قائل شویم که ما می‌خواهیم فرصت خوب به دست بیاوریم یا اینکه دچار طمع شویم.

احساسات مختلفی در معامله‌گری دخیل است، حرص و طمع از جمله دو احساس فوق‌العاده هستند که سرمایه‌گذاران با آن‌ها درگیر می‌شوند. طمع قدرت تأثیرگذاری زیادی بر روی مغز دارد و باعث می‌شود تا دست به اقداماتی بزنیم که در بسیاری از موارد برای ما زیان‌بار است. بسیاری از افراد فکر می‌کنند که طمع تنها راه برای به‌دست آوردن پول در معامله است؛ به گفته بزرگان بازار سرمایه، طمع مغز را می‌خورد. حرص و طمع همواره در حال تلاش هستند که با نهایت سرعت به سمت ثروت پیش‌روی کنند. در معامله‌گری طمع زمانی ظاهر می‌شود که حرکت قیمت برخلاف انتظار معامله‌گر حرکت می‌کند.

راه‌های زیادی برای طمع کردن در معامله‌گری وجود دارد:

- معامله با حجم‌های بسیار بزرگ
- معامله بیش از حد
- داشتن انتظارات غیر واقعی و اغراق‌آمیز و رویاگونه
- رویای موفقیت بزرگ در معامله‌گری در کمترین زمان ممکن

حرص و طمع مانند کلیه احساسات مختلف قابل کنترل است و با گذشت زمان و داشتن نظم، معاملات عاری از طمع می‌شود. معامله‌گران پیش از ورود به معامله باید حد زیان و حد سود خود را مشخص کنند.

برای مدیریت حرص و طمع در معاملات چه کارهایی می‌توان انجام داد؟

صبر

مهمترین پارامتر برای مدیریت طمع، صبر می‌باشد. برای پیشبرد یک استراتژی معاملاتی، معامله‌گر باید صبر حرفه‌ای داشته باشد. برخی از متخصصان فقط زمانی که شرایط بازار مناسب است، برای ورود اقدام می‌کنند؛ این یعنی همان صبر هوشمندانه. دانش زمان ورود به معاملات ممکن است ترکیبی از دانش تکنیکال و فاندامنتال یا یکی از آن دو باشد. شاید به نظر ساده برسد، اما داشتن یا نداشتن صبر باعث بسیاری از مشکلات و شکست‌ها در معاملات است. نداشتن صبر و تحمل یکی از بدترین مشخصه‌ها در زمینه معامله‌گری می‌باشد و مانع از درست عمل کردن در ورود و خروج از معامله می‌شود.

در هر معامله مدیریت ریسک داشته باشید

مدیریت ریسک شامل مقدار ریسک‌پذیری و این که تا چه اندازه‌ برای رسیدن به کسب سود مهیا شده‌اید و صبر خواهید کرد، بستگی دارد. اگر دقیق‌تر به جزئیات نگاه کنیم، باید به ریسک و ابزار‌های مدیریت ریسک توجه ویژه‌ای داشت. زمان معامله‌گری با اهمیت است. این موضوع، دارای نکاتی می‌باشد که سبب می‌شود شفاف و واضح فکر کنید؛ و بیشتر از همه به شما کمک ‌کند تا احساسات و عواطف خود را کنترل کنید و زیر سلطه خود درآورید.

برای معامله‌گری برنامه‌ریزی کنید

- از حد زیان استفاده کنید. این موضوع احساسات را برای پایان دادن به یک معامله کاهش می‌دهد.
- سخت‌ترین چیزی که یک معامله‌گر مجبور است خودش بصورت دستی انجام دهد، بستن یک معامله و قرار دادن حد زیان برای معامله در همان لحظه است. گذاشتن حد زیان در لحظه ورود به معامله باعث می‌شود که از معاملاتی که باعث زیان‌ می‌شود، جلوگیری کرد.
- وقتی حد زیان معامله‌گران فعال شد، اغلب شاکی می‌شوند؛ احتمال می‌دهند قیمت برگردد و حد زیانی را که از قبل تعیین کرده بودند را جابجا می‌کنند. شما زمانی که در شرایط روحی آرام و بدون استرس قرار داشتید، حد زیان را تعیین کردید، حال اگر معامله برخلاف میل شما حرکت کند، دچار استرس و فشار می‌شوید، پس به قضاوت خودتان اعتماد کنید و به حد زیان خود پایبند باشید.
- تجارت یک کسب و کار است نه به عنوان یک سرگرمی. شما هیچ وقت در کسب و کاری که هیچ اطلاعی از آن ندارید، 1000 دلار سرمایه‌گذاری نمی‌کنید؛ بنابراین در صورت عدم اطلاع، هیچ معامله‌ای انجام ندهید. زمانی که وقت کافی در مورد تحقیق در بازار مالی را داشتید و اطمینان پیدا کردید، آنگاه تصمیم به ورود در یک معامله بگیرید. تجارت آگاهانه همیشه بهتر از تجارت ناآگاهانه و بدون اطلاع می‌باشد.

روان‌‌شناسی معامله‌‌گری | همه چیز درباره طمع در بازارهای مالی و راه‌های کنترل آن

greed

یکی از خطرناک‌ترین حس‌هایی که در شخصی که وارد بازارهای مالی می‌شود، ممکن است رخ دهد، حس طمع است. به حس نیاز غیرضروری و افراطی برای داشتن یا به دست آوردن چیزی طمع گفته می‌شود. افراد طماع هیچگاه از رسیدن به چیزی راضی نیستند. به عبارت دیگر وقتی کسی به هدفش می‌رسد اما رسیدن به هدف او را راضی نمی‌کند و می‌خواهد بدون کوشش بیشتر به اهداف بزرگتری دست پیدا کند، طمع در او رخ داده است. البته توجه داشته باشید که طمع با بلندپروازی متفاوت است. در ادامه بیشتر در مورد طمع در بورس و بازارهای مالی صحبت می‌کنیم.

چه زمانی گرفتار طمع می‌شویم؟

موارد زیر را در نظر بگیرید:

فرض کنید شخصی تصمیم داشته 10% از سرمایه‌اش را به یک سهم اختصاص دهد. اما چون تصور می‌کند ممکن است این سهم، سهم پرسودی باشد، بدون توجه به اصول و قواعد بازار بورس، 50% سرمایه‌اش را به این سهم اختصاص می‌دهد. و اگر مدیریت طمع در ترید چیزی که فکر می‌کرد اتفاق نیفتند و قیمت سهم کاهش داشته باشد، 5 برابر بیشتر متضرر خواهد شد.

فرد دیگری را در نظر بگیرید که سهمی داشته و با سود خوبی آن را فرخته است. بعد از فروش، آن سهم همچنان افزایش قیمت دارد. این شخص آن قدر از این که سهمش را فروخته ناراحت می‌شود و احساس پشیمانی می‌کند که نمی‌تواند بر روی فرصت‌های دیگر تمرکز کند.

ممکن است شخصی فرصت خوبی را برای خرید یک سهم از دست بدهد، اما به جای آنکه به دنبال فرصت‌های دیگر باشد و یا خوشحال باشد از اینکه از موقعیت‌های دیگر استفاده کرده و سود خوبی به دست آورده، مضطرب می‌شود و حسرت می‌خورد.

یک نفر به شما می‌گوید فلان سهم رشد خوبی خواهد داشت و برای خرید اقدام کن، به جای اینکه از او تحلیلش را بپرسید، سوال می‌کنید تا چه مقدار قرار است رشد داشته باشد.

شخصی فقط با شنیدن اینکه فلانی سود خوبی در بورس کرده است، پولی قرض می‌کند و وارد این بازار می‌شود اما ناآگاهی باعث می‌شود نه تنها سودی عایدش نشود بلکه متضرر شود.

موقعیت‌های ذکرشده برای شما آشنا نبود؟ می‌توان گفت همه ما کمی طمع را داریم. اما می‌توانیم آن را بشناسیم و کنترل کنیم.

اما اشتباه است اگر بگوییم باید میزان طمع را به صفر رساند، همان طور که برای موفقیت در بورس روحیه ریسک‌پذیری لازم است، کمی طمع نیز لازم است گویی طمع و علاقه شدید به موفقیت، انگیزه و موتور محرکی است که فرد را هل می‌دهد به سمت پیشرفت.

اصلا چرا باید طمع را کنترل کرد؟

باز هم نمونه‌های زیر را در نظر بگیرید:

فردی را در نظر بگیرید که در بازار بورس موفق است و می‌تواند به خوبی تحلیل کند و از این طریق سود خوبی به دست آورد. پس از مدتی سرمایه این شخص از 200 میلیون تومان به 600 میلیون تومان می‌رسد. و می‌توان گفت در این بازار به موفقیت خوبی دست پیدا کرد. موقعیتی پیش می‌آید که تصورش این است که سود خیلی خوبی در پیش دارد، اما به جای آنکه به دانسته‌هایش تکیه کند و تنها درصد کمی از پولش را سرمایه‌گذاری کند، بیشتر پولش را در این موقعیت سرمایه‌گذاری می‌کند. در ابتدا رشدی را که تصور می‌کرده رخ می‌دهد اما با یک اتفاق حدضرر معامله فعال می‌شود. اما باز هم به جای اینکه از این معامله خارج شود، شروع می‌کند به خرید سهم بیشتر و طی مدت کمی همه سودی را که کرده بود، از دست می‌دهد.

اشکال کار او این بود که طمع را کنترل نکرد، و طمعش تصمیم‌های او را به دست گرفت.

طمع سبب می‌شود واقعیت‌ها را نبینیم و به دانسته‌ها و قواعد پایبند نباشیم. طمع زمانی رخ می‌دهد که حقایق موجود و اطلاعات و تجارب قبلی‌مان به ما می‌گوید کار درست کدام است و دقیقا می‌دانیم چه تصمیمی درست است، اما آنها را قبول نمی‌کنیم و تنها به حس زیاده‌خواهی غیرمعقول‌مان بها می‌دهیم.

یک نکته را همیشه به یاد داشته باشد؛ هیچ‌کس با خرید فقط یک یا دو سهم نمی‌تواند پولدار شود و به قول معروف یک‌شبه بارش را ببندد و هیچ معامله‌ای نیست که به یک باره سرنوشت شما را تغییر دهد.

پس باید صبور باشد، علاقه و پشتکار داشته باشید، دید بلندمدت داشته باشید. و اگر همه این‌ها را داشته باشید قطعا موفق خواهید شد.

تفاوت امید واهی و طمع در چیست؟

روی دیگر طمع می‌تواند امید واهی باشد. موقعیتی را در نظر بگیرید که سهمی خریداری کرده‌ایم و پس از مدتی که سودآوری داشته، حدضرر فعال می‌شود، همه شواهد حاکی از آن است که باید از این معامله خارج شویم و بیشتر از این ضرر نکنیم اما امیدواهی به کمک طمع می‌آید و اجازه نمی‌دهد تصمیم درستی بگیریم و در معامله باقی می‌مانیم، در نتیجه روز به روز متضررتر خواهیم شد. اینجا به جای آنکه شکست را بپذیریم و قبول کنیم در معامله اشتباهی گیر افتاده‌ایم، سودهایی را که پیش از این به دست آورده بودیم را هم از دست خواهیم داد.

این جمله را به خاطر بسپارید: « قبول کردن یک ضرر کوچک می‌تواند جلوی یک ضرر بزرگتر را بگیرد.»

هرجا دیدید بر اساس امید بیهوده‌ای در یک معامله مانده‌اید، نمی‌توانید قبول کنید که در حال ضرر دادن هستید، و امیدواهی‌ای دارید که شاید اتفاقی رخ دهد و ورق را برگرداند، بدانید طمع دارد تصمیم‌های شما را کنترل می‌کند.

اما طمع از کجا نشأت می‌گیرد؟

احساس کمبود می‌تواند ریشه طمع باشد. خیلی از کسانی که در وجود خودشان کمبودی حس می‌کنند، طمع در آنها قوی‌تر است. احساس کمبود تأثیرش را در همه جنبه‌های زندگی می‌گذارد و درجات مختلفی دارد و می‌توان گفت همه ما درجه‌ای از ای حس را داریم؛ برخی کمتر برخی بیشتر.

به جای احساس کمبود باید تفکر فراوانی را در خود تقویت کنیم. باید به این باور برسیم که موقعیت‌های کسب موفقیت و ثروت زیادند و در هر زمانی می‌توانند وجود داشته باشند. اگر به این باور برسیم دیگر به بر اساس امیدواهی در معاملات اشتباه باقی نمی‌مانیم و طمع نمی‌تواند کنترل تصمیم‌های ما را بر عهده بگیرد چرا که بعد از شکست در موقعیتی مطمئن هستیم فرصت‌های دیگری وجود دارند که می‌توانیم از آنها استفاده کنیم و نه تنها خسارت‌ها را جبران کنیم، بلکه سودآوری نیز داشته باشیم.

تمرینی به شما یاد می‌دهیم برای رها شدن از احساس کمبود

گفتیم که باید تفکر فراوانی را در خود پرورش دهید و به این باور برسید که فرصت برای موفقیت و ثروت زیاد است. برای اینکه این باور در شما ایجاد شود می‌توانید نمودار سهام شرکت‌های مختلف را ببینید، و ببینید در هر زمان و در هر شرایطی موقعیت‌های بی‌شماری برای سرمایه‌گذاری و سودآوری وجود داشته.

«معامله‌گران و سرمایه‌گذارانی که طمع ندارند، می‌دانند که بازار بخشنده است و همیشه فرصت برای سرمایه‌گذاری وجود دارد. بنابراین لازم نیست به یک سهم بچسبند و اصرار کنند که حتما از همان سهم به سود برسند”

اما یکی دیگر از ریشه‌های طمع احساس خودبزرگ‌بینی است. وقتی کسی اعتماد به نفس کاذب داشته باشد و فکر کند در مدت کوتاهی می‌تواند سود زیادی به دست آورد، دچار خودبزرگ‌بینی شده است. این افراد توانایی خودشان را بیشتر از چیزی که واقعا وجود دارد، می‌بینند. گاهی هم تصور می‌کنند همیشه باید در هر معامله‌ای سود کنند و بازار همیشه طبق پیش‌بینی‌های آنها پیش می‌رود. اما اصلا چنین نیست و حتی بهترین سرمایه‌گذاران و معامله‌گران دنیا هم خطا دارند و داشته‌اند.

این نکته را هم به یاد داشته باشید که گاهی حس خودبزرگ‌بینی از این ناشی می‌شود که فرد تصور می‌کند موفقیت در این بازار ساده است و تنها با چند کلیک می‌تواند سرمایه‌گذاری کند و به موفقیت برسد. و همین باعث می‌شود دچار اعتماد به نفس کاذب شود و خودبزرگ‌بینی و طمع مانع تصمیم‌گیری درست او شود.

wealth

اما چه کار کنیم تا گرفتار طمع اشتباه نشویم؟

اولین و مهم‌ترین روش این است که نگاه منطقی داشته باشیم. وقتی واقعیت‌ها را ببینیم، تحلیل درست انجام دهیم، و ارزش واقعی سهام‌مان را بدانیم، مطمئنا کمتر گرفتار دام طمع خواهیم شد. باید توجه داشته باشیم که همیشه واقعیت‌ها را همان طور که هست ببینیم نه طوری که دوست داریم اتفاق بیفتند.

رابطه خیال‌پردازی و طمع در بورس

حتما تجربه داشته‌اید که همیشه هنگام معامله طمع به سراغ ما می‌آید و ما را درگیر چالش می‌کند. احساس کمبود یا خودبزرگ‌بینی سبب این اتفاق است و باعث می‌شود واقعیت‌ها را نبینیم یا ترجیه دهیم به واقعیت‌ها بی‌توجه باشیم. گویی در هنگام تصمیم‌گیری‌ها طمع ما را مسخ می‌کند و سعی می‌کند کنترل تصمیم‌گیری را به دست بگیرد.

وقتی به واقعیت‌ها توجه نمی‌کنیم، ذهن‌مان شروع می‌کند به داستان‌پردازی و اتفاقات را آن طور که دوست داریم اتفاق بیفتد می‌چیند. با این کار گویی ذهن فریب می‌خورد و امکان تصمیم درست را از ما می‌گیرد. در صورتی که باید به یاد داشته باشیم همه چیز بر اساس فکت‌ها و واقعیت‌ها رخ می‌دهد نه تصورات ذهنی ما.

آیا در بازارهای مالی میان عجله کردن و طمع ارتباطی هست؟

حتما عجله در تصمیم‌گیری‌ها را تجربه کرده‌اید. گاهی ممکن است سهمی روند رو به رشدی داشته باشد و همه به سمت آن بروند، ممکن است جو ایجادشده ما را هم تحت تأثیر قرار دهد و باعث شود خریدی انجام دهیم که هیچ تحلیلی در موردش نداریم. یا از طرف دیگر ممکن است زمان فروش سهم‌مان رسیده باشد اما چون قیمت آن در حال افزایش است، برخلاف تحلیل‌مان عمل می‌کنیم و به سرعت تصمیم می‌گیریم سهم‌مان را نفروشیم. در چنین مواردی طمع سبب می‌شود اقدام ناخواسته و نه بر اساس اطلاعات درست را سریعا انجام دهیم.

پس هر زمان که حس کردید در حال عجله برای تصمیم‌گیری هستید، توجه داشته باشید که ممکن است طمع کنترل اوضاع را به دست گرفته . هر زمان که دیدید می‌خواهید با علاقه زیاد و خیلی زود کاری را انجام دهید بدون آنکه تحلیلی داشته باشید، بدانید که خطر طمع در پیش است.

برای دوری از طمع در بورس، احتمالات را در نظر بگیرید

با اینکه اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی زیادی ممکن است رخ دهد و در بورس اثرگذار باشد، اما این به آن معنا نیست که بورس شانسی است. هرچند مثلا ممکن است اتفاقی در شرکتی که سهام آن را خریداری کرده‌ایم رخ دهد، و باعث شود قیمت آن کاهش یابد اما این به آن معنی نیست که همه چیز شانسی است و نمی‌توان پیش‌بینی‌ای داشت.

با این حال باید احتمال هر اتفاق پیش‌بینی نشده‌ای را بدهید و سرمایه‌تان را به درستی مدیریت کنید. اگر مدیریت سرمایه را بلد باشید، تحت تأثیر جو قرار نمی‌گیرید و سرمایه را بیش از حد به خرید یک سهم اختصاص نمی‌دهید. حتی طبق پیش‌بینی‌های خودمان هم نباید برای خرید یک سهم سرمایه‌ای بیش از حد مجاز در نظر بگیریم. این که حدی را در نظر بگیریم برای سرمایه‌گذاری در هر سهم و همیشه به آن پایبند باشیم، باعث می‌شود طمع در تصمیم‌گیری‌هایمان غالب نشود.

به یاد داشته باشید که هرچه طمع شما بیشتر باشد، احتمال ضرر نیز بیشتر است. هرچقدر هم احتمال ضرر کم باشد، اما نباید به آن بی‌توجه باشید و همیشه باید برای احتمالات حتی خیلی ضعیف هم آماده باشید.

این جمله را به ذهن بسپارید:

«سرمایه‌گذاران و معامله‌گران تازه‌وارد در بورس از ترس ضربه می‌خورند و کسانی که کمی حرفه‌ای‌تر هستند در دام طمع می‌افتند.»

این نکات را در ذهن داشته باشید اما تا زمانی که اتفاقات مختلف را در بورس تجربه نکنید نمی‌توانید واقعا به اینها باور داشته باشید. بنابراین از شکست و ضرر نترسید، چون تجربه‌هایی هستند برای موفقیت‌های بزرگتر.

چگونه طمع را از بین ببریم؟

در قسمت قبل گفتیم که یکی از علل طمع حس کمبود است و یادآور شدیم که برای از بین بردن این حس باید این باور را در خود تقویت کنیم که فرصت برای موفقیت و ثروتمند شدن اصلا محدود نیست و بی‌شمار فرصت داریم برای موفقیت.

همچنین باید قدردان داشته‌ها و نعمت‌هایمان باشیم و سودهایی که کسب کرده‌ایم را نیز همیشه در ذهن داشته باشیم و به خاطر آنها شکرگزار باشیم. البته شکرگزاری کلامی موثر نیست بلکه باید از صمیم قلب شکرگزار داشته‌هایمان باشیم. چیزهای زیادی هست که می‌توانیم باب آنها شکرگزار باشیم؛ آشنایی با بازار بورس، داشتن سرمایه، سودهایی که داشته‌ایم، دوستان موفق و آگاه در این بازار از جمله چیزهایی هست که می‌توانیم بابت آنها شکرگزار باشیم و حس کمبود را در ذهن خود کم‌رنگ کنیم. و با کسب آگاهی متوجه می‌شویم فرصت‌ها محدود نیستند و همیشه موقعیت برای موفق شدن هست. در بازار بورس اگر از روی آگاهی و بر اساس واقعیت‌ها تصمیم بگیریم نه از روی احساسات و تحت تأثیر جو، می‌توانیم از فرصت‌ها بهره ببریم. فراموش نکنید اگر روزی توانسته‌ای در بازار بورس سود کسب کنی، حتما بعدا هم می‌توانی.

جایگاهت را در این جهان پیدا کن

همچنین اگر به عظمت جهان هستی در مقایسه با خودمان نگاه کنیم، می‌تواند حس کمبود را در ذهن‌مان کم‌رنگ کند. زمانی که ببینیم در چه جهان بزرگی قرار گرفته‌ایم هم تواضع را برای ما به ارمغان می‌آورد و هم دیدن فراوانی نعمت‌ها سبب می‌شود حس کمبود در ما از بین برود، متوجه می‌شویم که ما هم در این فراوانی نعمت‌ها سهم داریم و جزئی از این جهان عظیم هستیم.

وقتی فروانی نعمت‌ها و بزرگی جهان را می‌بینیم، حرص و طمع در ما کم می‌شود اما اشتیاقی برای حرکت هم به ما می‌دهد، که تلاش کنیم از نعمت‌ها و فراوانی‌های این جهان بهره ببریم. سرمایه‌گذاری در بورس هم می‌تواند یکی از این حرکت‌ها و مصداقی از بهره بردن از فراوانی‌های این جهان باشد.

برای دورشدن از طمع چه تمرین‌هایی انجام دهیم؟

فهرستی تهیه کنید و رفتارهایی را در آن یادداشت کنید که فکر می‌کنید ریشه آن رفتارها طمع است.

فهرستی تهیه کنید و رفتارهایی را در آن یادداشت کنید که فکر می‌کنید انجام آن رفتارها باعث شده بر طمع فائق آیید.

فهرستی تهیه کنید و سودهایی که در بازار بورس به دست آورده‌اید را در آن یادداشت کنید.

هر روز زمانی را به این اختصاص دهید که موفیت‌هایی را که در بازار بورس به دست آورده‌اید و طمع نکرده‌اید به خودتان یادآوری کنید.

هر روز این جملات را تکرار کنید:

همیشه می‌توانیم تا حدی درآمد داشته باشم که نیازهایم برطرف شود.

هر روز زمانی برای آموزش تخصصی و رشد شخصیتی‌ام در نظر می‌گیرم.

نعمت‌های زیادی به من داده شده و اگر بخواهم می‌توانم بیشتر از این هم به دست بیاورم.

طمع در معامله گری

طمع در معامله گری | معامله گر

طمع در معامله گری یکی از احساسات ویرانگر است. که اگر انسان، آن را کنترل نکند، به جای سود بیشتری که مد نظر است ممکن است دچار عواقبی ویرانگر شود. در عرض مدت کوتاهی، فرد را از عرش به فرش برساند. این احساس، مانعی برای کار ها و افکار منطقی است و موجب می شود. یک معامله خوب و پر سود به راحتی از دست رفته و کاملا زیان بار شود .

طمع در معامله گری چیست؟

بیایید کمی بیشتر کلمه طمع را بررسی کنیم. در واقع طمع، یک نوع تمایل شدید به تصاحب است. که اغلب این مورد به ثروت اطلاق داده می شود. فرد ر این حالت، به جای تفکر منطقی و درست، به دنبال تصاحب پول بیشتر است که همین موجب ضرر های بسیار زیادی به فرد می شود .

نمی توان گفت که داشتن طمع، صد درصد نتیجه ای منفی به دنبال خواهد داشت. چرا که بسیار از موفقیت ها و پیشرفت هایی که هم اکنون داریم، از طمع و پذیرفتن ریسک های بزرگ و عجیب و غریب به وجود آمده است .

مزایا و معایب

ما بخش خوب احساس طمع را انکار نمی کنیم. چرا که اگر این حس در انسان ها وجود نداشت، به همان زندگی ساده و ابتدایی قناعت می کرده و هیچگاه به دستاورد های حال حاضر نمی رسیدیم.

در واقع این تمایل، ممکن است فرد را به عرش برساند و ممکن است نتیجه عکس داده و فرد را کاملا به زمین بکوبند. همه این ها در گرو تفکر منطقی و کنترل حس طمع و حرص است. همانطور که اشاره کردیم، تاثیرات این حس بسیار بزرگ و حیاتی است، بنابراین کنترل کردن واستفاده از آن به شیوه مثبت، قرار نیست کار آسانی باشد و در طی چند روز حل شود.

  • طمع در معامله گری ممکن است به اشکال زیر باشد:
  • دوبرابر کردن معامله هنگامی که معامله در ضرر است
  • افزودن سرمایه به معاملات برنده
  • استفاده از اهرم بیش از حد

تاثیر طمع در ثبات فکری معامله | معامله گر

طمع در معامله گری | معامله گر

تاثیر در ثبات فکری معامله

طمع می تواند به راحتی ثبات فکری شما را تحت تاثیر قرار داده و تمرکزتان را به سمت پول یا ثروت بیشتر سوق دهد. شاید با خودتان بگویید که این حق طبیعی هر کسی است که به فکر سود خود باشد، بله درست است حتی همین تفکر سبب می شود تا افراد وارد معامله بشوند .

اما تمایل به سود کردن تا مقدار به خصوصی درست است. و اگر فراتر از آن برود، ممکن است نتیجه عکس داده و به راحتی حساب معاملاتی شما را خالی کند. دو برابر کردن معاملات پر ضرر، اضافه کردن سرمایه در معاملات سود ده و استفاده از اهرم بیش از حد می‌ تواند به سرعت حساب معاملاتی شما را خالی کند. و موجب کال مارجین شدن شما شود .

برای مثال فردی وارد معامله ای می شود که قبل از ورود، بسیار سودده و پر رونق بوده و آن فرد نیز سرمایه خود را تمام و کمال بدون هیچ تفکری، روی آن معامله می گذارد .

بر خلاف تصور این فرد که انتظار داشت بازار بالاتر برود و سود او بیشتر شود، معامله وارد زیان می شود و فرد کاملا ضرر می کند. بعد از مدتی که بازار دوباره رونق پیدا می کند، همان فرد معامله ی دیگری را پیش می برد و باز هم شاهد افت رونق ان بازار خواهد بود .

معامله جدید باز نکنید

این ایده که معامله‌ گر می‌تواند با باز کردن یک معامله خرید دیگر، معامله زیان ‌ده را به معامله سود ده تبدیل کند. از لحاظ روانی معامله ‌گر را تحت فشار قرار می ‌دهد تا معامله ای دیگر را انجام دهد. همچنین طمع می ‌تواند قوه تشخیص معامله ‌گران را از بین ببرد و سبب این شود که فرد نتواند متوجه این نکته که اکنون در حال معامله بر خلاف روند بازار است، شود.

یکی از سخت ترین موقعیت ها کنترل کردن زیاده خواهی خود، در زمانی است که بازار به نفع شما پیش رفته و شما در حال سود کردن هستید. مسلما افراد می خواهند که سرمایه را در همان بازار نگه دارند، اما در این بین ممکن است بازار کاملا در جهت عکس حرکت کرده و جای سود دهی، ضرر به بار بیاید. به همین دلیل، تصمیم گیری برای معامله گر سخت می شود

حرص در معامله گری | معامله گر

حرص در معامله گری | معامله گر

چگونه می توان این حس را کنترل کرد؟

در عمل هیچگاه نمی توان این حس طمع را کاملا از بین برد، چرا که نیروی محرکه هر انسانی برای پیشرفت و ترقی، داشتن طمع است. بنابراین مهم ترین و البته سخت ترین کاری که باید در برابر این احساس انجام دهیم، مهار کردن آن است .

از آنجایی که توانایی انسان نامحدود است، این احساس را نیز می توان با برنامه ریزی و نظم و دقت بیشتر، کنترل کرد. شما اگر با دقت برنامه معامله گری خود را بچینید، با گذشت زمان متوجه این نکته می شوید که ضررهایتان کمتر و معامله تان کنترل شده پیش می رود .

طمع با رعایت انضباط، کنترل می شود. به همین علت، افرادی که منظم هستند به ندرت در دام طمع می ‌افتند چراکه نوعی برنامه ‌ریزی دارند که موجب منطقی پیش رفتن معاملات خود خواهد شد .

علاوه بر این مواردی که گفته شد، یکی از لازمه های ورود به هر معامله ای، مشخص کردن حد ضرر و سود خود در آن معامله است. این کار نسبت ریسک به ریوارد معامله‌گران را مشخص می کند، چیزی که در بلند مدت، تاثیر بسزایی در موفقیت معامله گر می گذارد .

البته مدیریت طمع چیزی نیست که در مدت کوتاهی به دست آید. اما اگر معامله گر بداند که تاثیرات منفی ای که طمع کردن به دنبال دارد، چگونه سرمایه شما را تحت تاثیر قرار می دهد. قطعا در از بین بردن این احساس، ثابت قدم تر خواهید شد .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.