آموزش اندیکاتور MACD: تفسیر نوسانات اندیکاتور مک دی
اکثر معامله گران بازار توجهی به کاربرد اصلی اندیکاتور MACD ندارند و از آن فقط برای سیگنال یابی استفاده میکنند. هدف اصلی از طراحی اندیکاتور مک دی تنها یافتن سیگنال نیست، بلکه نمایش قدرت خریداران در روند صعودی و قدرت فروشندگان در روند نزولی است. حتی اگر از این اندیکاتور استفاده کرده باشید حتماً متوجه شدهاید که در بسیاری از مواقع سیگنالهای این اندیکاتور جواب نمیدهند و یا به اصطلاح سیگنالها کاذب هستند. روشهای متفاوتی برای فیلتر کردن سیگنالها وجود دارد مثل استفاده از سایر اندیکاتورها در کنار MACD. اما شاید بهتر باشد که پیش از استفاده از سیگنالهای اندیکاتور MACD با تفسیر این اندیکاتور آشنا شوید. این اندیکاتور مکمل میانگینهای متحرک است. پس شاید بهتر است که از این اندیکاتور در کنار میانگینهای متحرک استفاده کنید. در واقع اندیکاتور MACD میتواند تغییرات آتی میانگینهای متحرک را پیشبینی کند!
اگر با میانگینهای متحرک آشنا نیستید به دوره آموزش اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) نگاه کنید. میانگین متحرک، متوسط قیمتی بازار در چند کندل اخیر را محاسبه میکند. میانگین متحرک ۱۲ کندلی، میانگین قیمتهای بسته شدن ۱۲ کندل اخیر را محاسبه میکند. علاوه بر میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی (EMA) هم وجود دارد که تفاوت آن با میانگین متحرک ساده در روش محاسباتی آن است. میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری به قیمتهای اخیر بازار میدهد. در هر صورت کاربرد هر دو میانگین متحرک ساده و نمایی یکسان است.
میانگینهای متحرک میتوانند در قالب حمایت، مقاومت و خط روند عمل کنند. از چند میانگین متحرک میتوان برای سیگنال یابی و پیشبینی تغییر روند هم استفاده کرد. به طور مثال اکثر تحلیلگران از دو میانگین متحرک کوتاه و بلند استفاده میکنند، به طور مثال میانگین متحرک ۲۰۰ کندلی و میانگین متحرک ۵۰ کندلی. شما میتوانید با اضافه کردن دو میانگین متحرک به یک نمودار اطلاعات ارزشمندی از وضعیت فعلی و آینده بازار بدست آورید. مشکل اصلی میانگین متحرک این است که سیگنالهای آن با تأخیر صادر میشوند. علاوه بر این که سیگنالهای صادر شده تأخیر دارند، شما نمیتوانید به درستی مسیر آتی میانگینهای متحرک را پیشبینی کنید. حال اگر بازار در وضعیت خنثی باشد، دیگر میانگینهای متحرک کاربردی نخواهند داشت.
برای اینکه مشکلات و ضعفهای موجود در میانگینهای متحرک را بر طرف کنیم، از اندیکاتور مک دی (MACD) استفاده میکنیم. نسخه اولیه مک دی که در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی تهیه شد تنها شامل خط مک دی و خط سیگنال بود. در سال ۱۹۸۶ هیستوگرام هم به اندیکاتور مک دی اضافه شد. هیستوگرام، وضعیت خط مک دی و سیگنال با یکدیگر را بررسی میکند و میتواند محل شکست این دو خط را پیشبینی کند. در واقع اندیکاتور MACD با بررسی وضعیت میانگینهای متحرک میتواند به سؤالات زیر پاسخ مناسبی دهد:
قدرت دست خریداران است یا فروشندگان؟
آیا روندی که میانگینهای متحرک نشان میدهند به حد کافی قوی است؟
در شرایط فعلی اگر بازار در فاز خنثی قرار دارد، بازار به کدام سمت خواهد شکست؟ (سمت خروج بازار از فاز خنثی)
آیا روند میانگینهای متحرک تغییر کرده است؟
آیا کف یا اوجهای قیمتی بازار کاذب هستند؟ (واگرایی)
آیا سیگنال خرید یا فروش صادر شده است؟
میانگینهای بازار کی همدیگر را قطع خواهند کرد؟
در اینجا منظور ما از میانگینهای متحرک، دو میانگین متحرک ۱۲ و ۲۶ کندلی نمایی است که در نمودار قیمتی اعمال شده است و میانگین متحرک نمایی ۹ کندلی برای خط مک دی را هم از این به بعد “خط سیگنال” مینامیم. سؤالاتی که در بالا مطرح کردیم، سؤالات مهمی هستند و پاسخ به آنها میتواند فرصت معاملاتی خوبی را در اختیار شما قرار دهد و در عین حال به شما کمک کند تا معاملات باز را مدیریت کنید. در ادامه سعی میکنم نحوه پاسخ دادن به این سؤالات را بررسی کنیم. اما پیش از شروع این کار اجازه دهید تا نوسانات بازار، میانگینهای متحرک و نحوه تغییرات اندیکاتور مک دی را با هم مرور کنیم.
عملکرد میانگین های متحرک نمایی ۱۲ و ۲۶
نمودار چهارساعته EURUSD به همراه میانگین های متحرک نمایی.png
به نمودار چهارساعته EURUSD توجه کنید. دو میانگین متحرک نمایی ۲۶ کندلی (میانگین آبی) و میانگین متحرک نمایی ۱۲ کندلی (میانگین قرمز) را به نمودار قیمتی اضافه کردهایم. محدوده بین دو خط عمودی، محدودهای است که میخواهیم آن را بررسی کنیم. از نمودار مشخص است که بازار روند نزولی داشته است و بعد از عبور میانگین کوتاه به زیر میانگین بلند شاهد سقوط ادامهدار EURUSD بودهایم. اگر توجه کنید سقوط بازار همراه با نوساناتی بوده است. به طور مثال بازار در اولین برخورد به نرخ رُند ۱٫۲۲ دلار واکنش مثبت نشان داده و حتی سیگنال پرایس اکشن پین بار صعودی هم تشکیل داده است. طبق تئوری میانگینهای متحرک تنها زمانی میتوان وارد معامله خرید شد که بازار در بالای میانگینهای متحرک باشد. در غیر این صورت ورود به چنین معاملهای ریسکی خواهد بود. پس میانگینهای متحرک میتوانند به نوعی سیگنالهای پرایس اکشن را فیلتر کنند.
در ادامه نرخ رُند ۱٫۲۲ دلار به مقاومت بازار تبدیل شده و یورو سقوط کرده است. توجه داشته باشید که تا وقتی قیمتها در زیر میانگین متحرک قرمز رنگ قرار دارند، روند بازار نزولی بوده و این میانگین در نقش مقاومت ظاهر شده است. تنها با بسته شدن بازار در بالای دو میانگین متحرک نمایی شاهد خروج بازار از روند نزولی هستیم. شاید در ادامه بازار بعد از مدتی نوسان به روند نزولی ادامه داده باشد و یا شاید بازار وارد روند صعودی شده باشد. تمرکز ما در این بخش فقط به محدوده بین دو خط عمودی است. اگر معاملهگری میتوانست از ضربدر قرمز رنگ بالایی وارد معامله فروش EURUSD شود، میتوانست حداقل معامله فروش را تا نرخ رُند ۱٫۱۹ دلار باز نگه دارد، که تقریباً ۴۵۰ پیپ سود میشد. در این جا چالش اصلی تعیین بهترین محل برای سیگنال فروش نیست، بلکه چالش اصلی مدیریت معامله و تحلیل زنده بازار برای حفظ پوزیشن فروش است. علاوه بر این چندین بار فرصت ورود به معامله فروش از نرخهای رُند وجود داشت. حال اجازه دهید به این نمودار اندیکاتور MACD را هم اضافه کنیم.
ترکیب اندیکاتور MACD با EMA12 , EMA26
اندیکاتور MACD به همراه میانگین های متحرک نمایی
از زمانی که میانگین متحرک کوتاه به زیر میانگین متحرک بلند سقوط کرده (ضربدر بالایی)، در اندیکاتور MACD هم خط مک دی به زیر خط صفر سقوط کرده است. در این بازه زمانی که روند بازار نزولی بوده، خط آبی رنگ اندیکاتور که همان خط مک دی است هیچ گاه به بالای خط میانی یا خط صفر واحدی عبور نکرده است. این یعنی قدرت در دست فروشندگان است. در این میان خطوط مک دی و سیگنال چندین بار یکدیگر را قطع کردهاند، که همان سیگنالهای کاذب و اشتباهی است که در اندیکاتور MACD به کرات مشاهده خواهید کرد. اگر دقت کنید تنها سیگنالهای خرید MACD کاذب بودهاند. در واقع هر بار که خط مک دی به بالای خط چین قرمز رنگ یا خط سیگنال عبور کرده، بعد از آن شاهد باطل شدن این سیگنال خرید بودهایم. اما سیگنالهای فروش که با روند نزولی بازار در یک راستا قرار دارند، در اکثر مواقع عمل کردهاند. این نمودار نشان میدهد که اگر ما تنها به شکست میان مک دی مکدی در مقابل قدرت نسبی و خط سیگنال توجه کنیم، به احتمال زیاد چندین بار حد ضرر معاملاتمان فعال خواهند شد، مگر این که طبق روند نزولی تنها وارد معاملات فروش شویم. علاوه بر این فرض کنید ما میانگینهای متحرک را از نمودار حذف کنیم، آیا اندیکاتور MACD میتواند به تنهایی ما را راهنمایی کند؟
اندیکاتور MACD سریع تر از همه تغییر روند را هشدار داده است!
واگرایی اندیکاتور MACD با نمودار قیمتی
نمودار بالایی به خوبی نشان میدهد که چگونه اندیکاتور MACD میتواند پایان روند نزولی و شکست میانگینهای متحرک نمایی (۱۲ و ۲۶) را پیشبینی کند. در تصویر بالا EURUSD همچنان در زیر میانگینهای متحرک معامله میشود و حتی سیگنالهای پرایس اکشن خرید خوبی هم صادر شده، اما بازار همه آنها را نقض کرده است. در این میان آخرین پین بار صعودی که در پایینترین محدوده روند نزولی تشکیل شده توانسته به خوبی عمل کند. حتی پیش از آن، اکثر سیگنالهای خرید اندیکاتور MACD هم کاذب بودند.
در این میان روشی وجود دارد که میتوان به کمک آن زمان پایان روند یا حتی شروع روند جدید را پیشبینی کرد. تناقض میان اندیکاتور MACD و نمودار قیمتی میتواند بهترین و مطمئنترین نشانه از تغییر روند باشد. زمانی که بازار در روند نزولی قرار دارد و کفهای قیمتی جدید و پایینتری را ثبت میکند، به اندیکاتور MACD نگاه کنید. اگر اندیکاتور MACD کفهای قیمتی جدید را تائید نکند و در مقابل کفهای ایجاد شده در اندیکاتور MACD بالاتر از قبل تشکیل شوند، میگویم که اندیکاتور MACD با بازار واگرایی دارد. این وضعت نشان میدهد که هر چند قیمت در حال کاهش است، اما قدرت فروشندگان هم به تدریج تضعیف میشود. این اولین نشانه از تغییر روند آتی بازار در آینده نزدیک است.
در نمودار بالایی هم همین اتفاق افتاده است. پیش از این که بازار به روند نزولی پایان دهد، واگرایی صعودی در بازار دیده میشود. بعد از ظهور واگرایی در بازار، خط مک دی به بالای خط سیگنال عبور کرده که یک سیگنال خرید محسوب میشود. علاوه بر این در انتهای واگرایی و پیش از صدور سیگنال خرید MACD هم پین بار صعودی چهار ساعته تشکیل شده است. همه این نشانهها از پایان روند نزولی حکایت دارند. با عبور خط مک دی به بالای خط صفر که همان نشانگر عبور میانگین متحرک نمایی ۱۲ به بالای میانگین متحرک نمایی ۲۶ است، سیگنال خرید تائید شده است و آخرین فرصت برای تثبیت سود و خروج فروشندگان هم به آنها هشدار داده شده است.
اندیکاتور MACD می تواند جهت خروج بازار از فاز خنثی را مشخص کند
واگرایی نزولی اندیکاتور MACD با نمودار قیمتی
میانگینهای متحرک تا زمانی کاربرد دارند که بازار روند دار باشد. همینکه روند بازار به خنثی تغییر کرد، میانگینهای متحرک هم کارایی خود را از دست میدهند. اندیکاتور MACD به عنوان مکمل میانگینهای متحرک میتواند این نقص را برطرف کند. به حرکات بازار در محدوده مستطیل بالایی توجه کنید. در این محدوده روند بازار خنثی است. با وجود اینکه بازار در بالای میانگینهای متحرک قرار دارد، اما میانگینهای متحرک تقریباً صاف هستند و شاهد برخورد چندین باره بازار به میانگینها هستیم.
اگر از اندیکاتور MACD استفاده نکنید، تنها کافی است که از الگوی نموداری مستطیل برای پیشبینی روند بعدی بازار استفاده کنید. با خروج بازار از الگوی مستطیل میتوان پیشبینی کرد که بازار به کدام سمت حرکت خواهد کرد. اما در نمودار بالایی بعد از اینکه بازار به زیر مستطیل سقوط کرده، پین بار صعودی کاملی تشکیل شده است. این بهترین نوع سیگنال خرید پین بار است! اما همان طور که مشاهده میکنید این سیگنال عمل نکرده است! اگر تنها از الگوهای نموداری و پرایس اکشن استفاده کنید، به احتمال زیاد سر درگم خواهید شد. الگوی مستطیل سیگنال فروش صادر کرده و الگوهای پرایس اکشن سیگنال خرید! اگر از میانگینهای متحرک نمایی (۱۲ و ۲۶) استفاده کنید، با سقوط میانگین کوتاه به زیر میانگین بلند (ضربدر قرمز رنگ) میتوانستید سیگنال خرید پین بار را فیلتر کنید و آن را نادیده بگیرید.
این مثال به خوبی کارایی انواع روشهای تکنیکال برای پیشبینی روند آتی بازار را نشان میدهد. هر چند که در زمان حال بررسی این مثال کار سادهای است، اما اگر در زمان تشکیل پین بار صعودی چهارساعته در زیر ۱٫۲۳ دلار قرار داشتید، شرایط به نحو دیگری بود و استرس کار شاید قدرت تحلیل را از معاملهگر میگرفت. اندیکاتور MACD بهترین وسیله برای برطرف کردن نقصهای میانگینهای متحرک و پیشبینی مسیر شکست فاز خنثی است. در اکثر مواقع اندیکاتور MACD به خوبی جواب میدهد. هر زمان که فکر کردید بازار وارد فاز خنثی شده، سریعاً اندیکاتور MACD را به نمودار اضافه کنید. اگر اندیکاتور MACD اطلاعات کافی برای پیشبینی روند بعدی بازار را در اختیار شما قرار داد، میتوانید طبق روند جدیدی که در بازار تشکیل میشود وارد بازار شوید و از سیگنالهای مخالف روندی هم هراسی نداشته باشید.
در نمودار بالایی و در محدوده الگوی مستطیلی، نمودار قیمتی اوجهای یکسانی را در ۱٫۲۴ دلار تشکیل داده است. اما در اندیکاتور MACD خط مک دی این اوجهای قیمتی را تائید نمیکند و معتقد است که قدرت خریداران در حال تضعیف است. پاره خطهای قرمز واگرایی نزولی را به خوبی نشان میدهند. این دوره زمانی بود که شما باید برای معامله فروش آماده میشدید. بعد از این که واگرایی نزولی ظاهر شد، کافی است منتظر سیگنال پرایس اکشن، شکست الگوی مستطیل، یا عبور میانگین کوتاه به زیر میانگین بلند میماندید. اگر میخواستید سریعتر از آن سیگنال را شکار کنید، کافی بود به اندیکاتور MACD دوباره نگاه کنید! بعد از تشکیل واگرایی نزولی، خط مک دی به زیر خط سیگنال عبور کرده است! یعنی سیگنال فروش MACD پیش از سایرین صادر شده بود.
اندیکاتور MACD قدم به قدم تغییرات قدرت نسبی روند بازار را نشان می دهد
اندیکاتور MACD قدم به قدم تغییرات قدرت نسبی روند بازار را نشان می دهد
این بهترین مثال برای ارزیابی و تائید سیگنالهای MACD در فاز خنثی است. به وضعیت میانگینهای متحرک در نمودار هفتگی EURUSD نگاه کنید. میانگینهای متحرک ۲۶ و ۱۲ از روند صعودی حکایت دارند، اما اوجهای قیمتی تشکیل شده در نمودار هفتگی EURUSD نشانگر تضعیف قدرت خریداران در بازار است. آخرین اوج قیمتی بازار با اوج قبلی آن یکسان است. اگر برای تحلیل بازار تنها به میانگینهای متحرک توجه کنید، سیگنال اصلی فروش را از دست خواهید داد و اگر معامله خرید دارید، کمی با تأخیر از بازار خارج خواهید شد. اما به وضعیت اندیکاتور MACD نگاه کنید.
در داخل مستطیل بالایی، میانگینهای متحرک اطلاعات مفیدی از وضعیت بازار در اختیار شما قرار نمیدهند. شما نمیتوانید تنها با علم به این که بازار وارد فاز خنثی شده و در بالای میانگین متحرک نمایی نوسان میکند، وارد بازار شوید! اما در مستطیل پایینی اندیکاتور MACD اطلاعات خوبی را در اختیار ما قرار میدهد. حتماً در نگاه اول متوجه واگرایی نزولی میان اندیکاتور MACD و نمودار قیمتی شدهاید. این اولین سیگنال از احتمال شکست نزولی مستطیل است. در همین حال خط مک دی اندیکاتور MACD به زیر خط سیگنال سقوط کرده است. این دومین سیگنال فروش MACD در داخل مستطیل و پیش از شکست نزولی فاز خنثی است. در همین حال هیستوگرام MACD هم منفی شده است. این یعنی مک دی به زیر خط سیگنال عبور کرده و با بلندتر شدن هیستوگرام، یعنی فاصله میان این دو خط هم رفتهرفته بیشتر میشود. این یعنی قدرت فروشندگان به تدریج تقویت میشود. در نهایت با سقوط خط مک دی به زیر خط میانی که به خاطر سقوط میانگین متحرک ۱۲ به زیر میانگین متحرک ۲۶ است، تمامی سیگنالهای فروش مک دی تائید مکدی در مقابل قدرت نسبی شدهاند. اندیکاتور MACD لحظه به لحظه قدرت نسبی روند بازار گزارش میدهد. در این مثال تمامی نشانهها از قدرت نسبی فروشندگان حکایت داشتند، در حالی که بازار پیش از این در روند صعودی قوی معامله میشد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روند بازار در آینده استفاده میکنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیکهای آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه میشوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن میخوانید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده میشود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.
تحلیل تکنیکال روی دادههای تاریخی قیمت یا پرایساکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده میشود. بسیاری از معاملهگران برای شناسایی روندها و فرصتهای مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمیگردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیتهای چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامهنگار حوزه اقتصادی و مؤسس والاستریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در داراییها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیتهای او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.
در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دستنویسها و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گستردهتر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران تبدیل شده است.
تحلیل تکنیکال چگونه کار میکند؟
همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمتهای قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمیدهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل میشوند.
در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی میکنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معاملهگران و سرمایهگذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص دربارهی ترس و طمع).
نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیشبینی آن قابل اطمینانتر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دستکاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آنها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنالهای غلط در آن کمتر ایجاد میشود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آنها دارد.
شاخصها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال
معامله گران به منظور بررسی موشکافانهی قیمتها و در نهایت یافتن فرصتهای مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده میکنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخصهای تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانهای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا میکنند. از آنجایی که این شاخصها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معاملهگران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده میکنند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
معمولا معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، شاخصها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمتها به کار میبرند.
در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروفترین اندیکاتورهای مورد استفادهی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمتهای پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه میکند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.
خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.
نحوهی استفاده SMA:
به طور کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر میتواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش میدهد، اما بازار طبق پیشبینی شما پیش نمی رود. راهحل چیست؟
شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمتهای بسته شدهی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمتهای قدیمیتر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرکنمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمتهای اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمیگیرند.
خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.
به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریعتر به تغییر قیمت واکنش نشان میدهد. از طرفی میدانیم، هر چه شما سریعتر روند بازار را تشخیص بدهید، میتوانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.
میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاهمدت معامله میکنند گزینهی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده میکنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعهای از اسیلاتورها شناخته میشوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال میکند، اسیلاتورها فرمولهای ریاضی را روی دادههای قیمتی اعمال کرده و خروجی آنها در محدودههایی از پیش تعیین شده قرار میگیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.
در این تصویر RSI در محدودهی ۶۰ قرار دارد.
نحوهی استفاده از RSI:
- RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید میدانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
- RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند داراییهایشان را میفروشند.
شاخص Stochastic RSI
علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه میشود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه میشود.
در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار میرود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.
نحوهی استفاده Stoch RSI:
استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخصهای اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.
- اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
- اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
- از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند مکدی در مقابل قدرت نسبی صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را میتوان انتظار داشت.
باند بولینجر (Bollinger Bands)
شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معاملهگران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیشبینی وضعیت احتمالی بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) و همچنین اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود.
به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:
- زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
- زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.
همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.
باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:
- باند بالایی
- خط میانی
- باند پایینی
خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمولهای این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوهی استفاده از این شاخص را به شما آموزش میدهیم.
نحوهی استفاده BB:
به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.
- اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
- اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.
به بیانی سادهتر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده میشود.
شاخص مکدی (MACD)
مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده میشود.
تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمیدهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.
به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده میشود.
- خط اول میانگین متحرک سریعتر را نشان میدهد. (خط آبی)
- خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان میدهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
- خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش میدهد. (هیستوگرام-سفید)
تریدرها از این خطوط، سیگنالهای خرید یا فروش را دریافت میکنند. چطور؟
نحوهی استفاده MACD:
زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع میکند، و به بالا یا پایین آن حرکت میکند، سیگنال خرید یا فروش استخراج میشود.
- سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
- سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.
اما این سیگنالها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر میکند.
خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنالها:
- اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قویتر است.
- اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قویتر است.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که مکدی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.
سیگنالهای معاملاتی
به طور کلی اندیکاتورها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معاملهگر میدهد، اما از آنها میتوان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنالها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.
همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنالهای معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنالهای غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگرانکننده است؛ چون در این بازار، داراییها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه میکنند.
نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال
گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحثبرانگیز و غیرقابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر میکنند، وقایع رخ میدهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معاملهگران و سرمایهگذاران به انواع یکسانی از شاخصها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخصها افزایش مییابد.
از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیلگر با روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل میکند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معاملهگران غیرممکن است.
تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال
پیشفرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمتهای حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس میکند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر دادههای قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده مکدی در مقابل قدرت نسبی پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.
در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از دادههای تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده میشود. در این تحلیل طیف گستردهای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته میشود.
بنابراین، ممکن است اینگونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیشبینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده میشود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیلهای موجود در یک دارایی، میتواند برای یک تحلیلگر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزشگذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معاملهگران کوتاه مدت ترجیح میدهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوقها و سرمایهگذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.
یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به دادههای کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بیطرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم میکند و برخی حدس و گمانها که با رویکرد کیفی در تحلیل بنیادین ارائه میشود را از بین میبرد.
با این حال تحلیل تکنیکال علیرغم سروکار داشتن با دادههای تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداریهای شخصی است. به عنوان مثال یک معاملهگر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ میدهد. علاوه بر این در دورههایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.
سخن آخر
جدا از نقد و بحثهای طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژیهای سرمایهگذاری بلندمدت مربوط میشود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاهمدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معاملهگران و سرمایهگذاران مفیدتر است.
تحلیل قیمت ایاس؛ مکدی در مقابل قدرت نسبی مانع 2 دلاری در مسیر صعود
قیمت ایاس (EOS) رش جدیدی را از منطقه 1.88 دلار در برابر دلار آمریکا آغاز کرد. قیمت اکنون زیر 2.10 دلار و میانگین متحرک ساده 55 در تایم فریم 4 ساعته معامله می شود.
در نمودار 4 ساعته جفت ارز ایاس به دلار (EOS/USD) یک شکست به بالای خط روند نزولی اصلی با مقاومت نزدیک به 1.975 دلار رخ داد. اگر قیمت در زیر منطقه مقاومت 2.10 دلاری باقی بماند، این جفت ارز می تواند کاهش خود را از سر بگیرد.
بر خلاف بیت کوین (BTC)، قیمت ایاس در برابر دلار آمریکا زیر 2.10 دلار علائم نزولی را نشان می دهد. در صورت حرکت واضح به زیر 2.00 و 1.95 دلار، قیمت می تواند به کاهش خود ادامه دهد.
تحلیل قیمت ایاس
این هفته، قیمت ایاس در برابر دلار آمریکا از کف 1.870 دلاری یک موج بهبودی را آغاز کرد و توانست از سطوح مقاومت 1.92 و 1.95 دلار عبور کند.
در نمودار 4 ساعته جفت ارز ایاس به دلار یک شکست به بالای خط روند نزولی اصلی با مقاومت نزدیک به 1.975 دلار رخ داد. این جفت ارز به بالای سطح 23.6 درصد فیبوناچی اصلاحی رسم شده از 2.31 دلار به 1.870 دلار صعود کرد.
با این حال، قیمت با مقاومت قوی نزدیک به سطح 2.10 دلار و میانگین متحرک ساده 55 در تایم فریم 4 ساعته مواجه شد. قیمت همچنین در نزدیکی سطح 50 درصد فیبوناچی اصلاحی رسم شده از 2.31 دلار به 1.870 دلار شکست خورد و با ریزش مواجه شد.
قیمت اکنون در حال ریزش است و زیر 2.05 دلار معامله می شود. در روند نزولی، اولین حمایت اصلی نزدیک به سطح 2.00 دلار است. حمایت بعدی اکنون در نزدیکی منطقه 1.95 دلار در حال شکل گیری است. اگر قیمت به زیر 1.95 دلار کاهش یابد، ممکن است به 1.870 دلار ریزش کند. هر افت بیشتر ممکن است در کوتاه مدت باعث کاهش قیمت به سمت سطح 1.70 دلار شود.
در مقابل، قیمت می تواند افزایش جدیدی را به بالای 2.05 دلار آغاز کند. مقاومت اصلی بعدی نزدیک به سطح 2.10 دلار و میانگین متحرک ساده 55 در تایم فریم 4 ساعته است.
یک حرکت واضح به بالای مقاومت 2.10 دلاری می تواند باعث افزایش قیمت شود. مقاومت اصلی بعدی نزدیک به 2.28 دلار است که در صورت افزایش قیمت به بالای آن، می تواند تا 2.35 دلار افزایش یابد. هر رشد بیشتر ممکن است قیمت را به سطح 2.50 دلار یا حتی 2.80 دلار برساند.
با نگاهی به نمودار، قیمت ایاس اکنون زیر سطح 2.10 دلار و میانگین متحرک ساده 55 در تایم فریم 4 ساعته معامله می شود. در مجموع، اگر قیمت زیر منطقه مقاومت 2.10 دلار باقی بماند، می تواند به کاهش خود ادامه دهد.
اندیکاتورهای تکنیکالی
اندیکاتور مکدی (MACD ) در تایم فریم 4 ساعته – مکدی برای جفت ارز ایاس به دلار در منطقه نزولی در حال شتاب گرفتن است.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI ) در تایم فریم 4 ساعته – این اندیکاتور هم اکنون زیر سطح 50 است.
اندیکاتور RSI چیست و چگونه کار میکند؟
اندیکاتور RSI که با نام اندیکاتور قدرت نسبی نیز معروف است یک اندیکاتور اصلی در تحلیل تکنیکال است. در ابتدا در سال 1978 توسط جی ولز وایلدر جونیور به دنیای معامله گری معرفی شد. این شخص در آن سال، کتابی منتشر کرد با عنوان مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال « New Concepts in Technical Trading Systems» و در آن کتاب، برای اولین بار به معرفی اندیکاتور قدرت نسبی پرداخت. در ابتدا از آر اس آی، مکدی در مقابل قدرت نسبی تنها در بازار اوراق بهادار استفاده میشد اما این اندیکاتور به سرعت در دیگر بازارهای مالی نیز مشهور شد و معامله گران به استفاده از آن علاقه مند شدند. آر اس آی، جزو اسیلاتورها محسوب میشود و از مشتقات میانگین متحرک قیمت است. قبل از پرداختن به RSI، بهتر است کمیدر مورد اندیکاتورها و اسیلاتور RSI بدانید. آر اس آی، یکی از محبوب ترین اندیکاتورها در دنیای معامله گری است.
مفهوم اندیکاتور و اندیکاتور RSI
اندیکاتورها به طور کلی یک سری توابع ریاضی هستند که هر کدام فرمول خاص خود را دارند. دادههایی مانند قیمت، زمان و حجم که در چارت قیمت وجود دارند، متغیرهای مورد نیاز این توابع را تشکیل میدهند. یعنی اینکه اندیکاتورها از این دادههای خام، اطلاعات جدیدی میسازد که مانند یک ابزار کمکی در تحلیل تکنیکال، قابل استفاده هستند. اغلب اندیکاتورها دارای یک گراف یا نمودار و یک سری دادۀ عددی هستند که تحلیلگران و تریدرها از این دو استفاده میکنند.
انواع اندیکاتور RSI
اندیکاتورها اطلاعات خود را با سرعت یکسانی در اختیار ما قرار نمیدهند بلکه برخی از آنها سریع مکدی در مقابل قدرت نسبی تر از بقیه هستند به عبارت دیگر از نظر سیگنال زمانی با هم فرق میکنند و بر دو نوع زیر هستند:
اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری
این گروه از اندیکاتورها معمولا روی خود چارت قیمت قرار میگیرند و با کمیتاخیر تغییر روندها را اعلام میکنند، با نام عمومیاندیکاتور شناخته شده اند مانند انواع میانگینهای متحرک و.. در تقسیم بندیهایی که در پلتفرمهای معاملاتی برای انواع اندیکاتورها لحاظ شده است اندیکاتورهای تاخیری در زیر مجموعه اندیکاتورهای روند Trend Indicators قرار میگیرند.
اندیکاتورهای پیشرو (اسیلاتورها)
این نوع از اندیکاتورها به مکدی در مقابل قدرت نسبی عنوان اسیلاتور شناخته میشوند و به دلیل اینکه سریع تر، سیگنال میدهند میتوانند تغییر روندها را به موقع حدس بزنند. این نوع اندیکاتورها معمولا در زیر چارت قیمت و به صورت جداگانه قرار میگیرند. دامنه نوسان آنها در یک محدوده خاص است. اسیلاتورها معمولا قدرت روند را بررسی میکنند و هیجانات بازار و نقاط اشباع خرید و فروش را مشخص میکنند. نکته دیگر در مورد اسیلاتورها این است که کاربرد وسیعی در شناسایی واگراییهای قیمتی دارند. این نوع واگراییها را اگر بخواهیم با اندیکاتور پیدا کنیم مکدی در مقابل قدرت نسبی تنها باید از اسیلاتورها استفاده کنیم و انواع دیگر اندیکاتور برای این کار مناسب نیستند. مکدی، استوکاستیک و RSI جزو معروف ترین انواع اسیلاتورها هستند.
بررسی ویژگیهای اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI یا بهتر است بگوییم اسیلاتور RSI، مانند دیگر انواع اسیلاتورها یک بازه نوسان خاص دارد. این بازه برای آر اس آی، بین دو عدد صفر و 100 قرار دارد. هر چه RSI به عدد 100 نزدیک شود به معنی بالا رفتن قیمت و قدرت بیشتر خریداران است و برعکس اگر این اندیکاتور به سمت اعداد کوچکتر برود به معنی قدرت گرفتن بیشتر فروشندگان است.
مناطق اشباع آر اس آی
اندیکاتور RSI دو منطقه اشباع معاملاتی دارد. منظور از اشباع معاملات همان معامله بیش از حد خرید یا فروش است. یکی از مناطقی که در بازه بین 70 تا 100 قرار دارد منطقه اشباع خرید و دیگری نیز که بین عدد 30 تا صفر بازه RSI قرار دارد منطقه اشباع فروش است. وقتی نمودار RSI، وارد هر کدام از این دو منطقه اشباع معاملاتی میشود اینطور تعبیر میشود که احتمال بازگشت قیمت بالا رفته است.
موارد استفاده از RSI در معاملات
استفاده از نواحی اشباع اسیلاتور برای تایید گرفتن
همانطور که گفتیم هر گاه نمودار آر اس آی وارد مناطق اشباع خود شود احتمال بازگشت قریب الوقوع قیمت، افزایش مییابد. برخی از معامله گران وقتی تحلیلی انجام میدهند برای ورود به بازار بر پایه تحلیل خود، از اندیکاتور RSI تایید میگیرند. مثلا فرض کنید یک معامله گر بر اساس شکست یک خط روند صعودی، روند بازار را نزولی میبیند و تمایل به ورود به موقعیت SELL دارد اما برای اطمینان بیشتر از اندیکاتور RSI نیز کمک میگیرد. اگر اندیکاتور در ناحیه اشباع خرید باشد معامله گر میتواند با درجه اطمینان بالایی اقدام به فروش کند. اسیلاتور RSI دارای دو محدوده اشباع خرید و فروش است.
نکته مهم : در مورد محدودههای اشباع RSI، این است که نباید به تنهایی از آنها به عنوان سیگنال ورود استفاده کنید یعنی باید در کنار دیگر بخشهای تحلیل و به عنوان تایید از آنها استفاده کنید مثلا در مثال بالا شخص، بدون اینکه خط روند صعودی بشکند مجاز به فروش نیست حتی اگر RSI در منطقه اشباع خرید باشد اما وقتی خط روند شکسته شد اشباع خرید، این شکست را به نوعی تایید میکند و مجوز فروش صادر میشود.
شکست همزمان خطوط روند در اندیکاتور RSI
گاهی اوقات روند نمودار RSI شباهت زیادی با روند خود نمودار قیمت دارد به گونه ای که وقتی در نمودار قیمت، خط رند میکشیم میتوانیم خط روندی مشابه نیز بر روی نمودار RSI بکشیم. وقتی این دو خط روند، همزمان با هم بشکنند در واقع یک سیگنال ورود به بازار در جهت شکست صادر میشود. در این شرایط دیگر نیاز به نواحی اشباع RSI نداریم و از شکست نمودار آن برای گرفتن تایید، استفاده میکنیم. مثلا یک خط روند صعودی شکسته شده در نمودار قیمت داریم، همزمان با آن در نمودار RSI نیز خط روندی صعودی شکسته شده است پس ما مجاز به ورود به موقعیت فروش هستیم حتی اگر نمودار RSI در ناحیه اشباع خرید، قرار نداشته باشد.
شکست خطوط روند در تایمهای اسکالپ در اندیکاتور RSI
نوع دیگر از استفاده از شکست خطوط روند RSI، در تایمهای اسکلپ است. تایمهای اسکلپ به تایمهای زیر 5 دقیقه گفته میشوند که دارای نوسانات سریع تر هستند و اسکلپرها از این تایم فریمها استفاده میکنند. در این تایمها سرعت نمودار RSI، حتی بیشتر از خود نمودار قیمت است یعنی مثلا ممکن است قبل از اینکه خط روندی در نمودار قیمت بشکند خط روند در نمودار RSI، شکسته شود پس شخص اسکلپر به نوعی چند ثانیه زودتر میتواند حرکت بعدی قیمت را پیش بینی خواهد کرد. این چند ثانیه برای یک اسکلپر میتواند بسیار ارزشمند باشد.
پیدا کردن واگراییهای قیمتی
واگرایی Divergence، نشانه است برای احتمال خستگی قیمت و بازگشت آن است یعنی وقتی یک واگرایی رخ میدهد ممکن است نمودار قیمت تغییر روند دهد. البته واگراییها نیز مانند نواحی اشباع تنها یک نشانه یا اخطار برای تغییر احتمالی روند هستند و نه یک سیگنال 100 درصد. پس اگرچه بعد از وقوع واگرایی در بسیاری از موارد، روند عوض میشود در مواردی هم قیمت اعتنایی به واگراییها نمیکند.
نکته مهم :
دیگر این است که حتی در مواردی که قیمت به واگراییها واکنش نشان میدهد این واکنش الزاما به معنی شروع یک روند مخالف قدرتمند نیست. مثلا بارها مشاهده شده است که بعد از واگرایی، تنها قیمت برای مدتی وارد حالت درجا زدن میشود و هیچ روند مخالف و جدید صعودی یا نزولی ای شکل نمیگیرد. پس باید واگراییها نیز در کنار سایر بخشهای تحلیل، مورد استفاده قرار گیرند.
نحوه پیدا کردن واگراییها به کمک اسیلاتور RSI
واگرایی به کمک اسیلاتور RSI بر اساس مفهوم کلاسیک روند استوار است. در مفهوم کلاسیک روند گفته میشود برای نزول باید به ترتیب دره و قله پایین تری از دره و قلۀ قبلی ساخته شوند در مورد روند صعودی نیز برعکس این حالت است یعنی باید قله و دره جدید بالاتر از قله و دره ماقبل باشند. در این صورت است که میگوییم روند داریم. وقتی واگرایی رخ میدهد. یعنی شرط صحت روند که همان تشکیل قله یا دره جدید است با ضعف انجام شده است.
در تشخیص این ضعف:
اندیکاتور به کمک ما میآید به این صورت که آنچه در نمودار قیمت رخ میدهد در نمودار RSI رخ نمیدهد و از روی این عدم همراهیِ دو نمودار در حین تشکیل سوینگهای جدید، میفهمیم که روند فعلی دارای یک مشکل و ضعف است. برای درک بهتر موضوع باید انواع واگراییها را درک کنید. انواع واگرایی هایی که به کمک اندیکاتور RSI قابل تشخیص هستند
انواع واگراییهای قیمتی
واگرایی معمولی Regular divergence(RD)
در این نوع واگرایی، نمودار قیمت یک دره یا قله فراتر و قوی تر از میسازد اما نمودارِ اندیکاتور، این سوینگ قوی جدید را تایید نمیکند یعنی اینکه سوینگ جدید در نمودار اندیکاتور، کوچکتر از قبلی است. وقتی این اتفاق افتاد متوجه ضعف در سوینگ پایانی میشویم که اخطاری برای بازگشت قیمت است چون نشان از ضعف طرف غالب روند دارد و گویی که معامله گران طرف مقابل میخواهند روند جدیدی بسازند.
در واگرایی معمولی بر دو نوع است:
-واگرایی معمولی مثبت RD+
در کفهای یک روند نزولی اتفاق میافتد و خبر از صعود احتمالی میدهد.
-واگرایی معمولی منفی RD-
در سقفهای یک روند صعودی اتفاق میافتد و خبر از احتمال نزولی شدن قیمت میدهد.
واگرایی مخفی Hidden Divergence
در این نوع واگرایی، کف یا سقف جدید در نمودار قیمت ساخته نمیشود اما در اندیکاتور این اتفاق میافتد پس میتوان گفت در واگرایی مخفی رفتار اندیکاتور بر رفتار قیمت تقدم پیدا میکند. این نوع واگرایی نیز بر دو نوع است:
واگرایی مخفی مثبت HD+
در کفهای یک روند نزولیِ اصلاحی رخ میدهد. کف جدید (دره پایین تر) در اندیکاتور RSI ساخته میشود اما در خود نمودار قیمت این اتفاق نمیافتد. این نوع واگرایی به ما میگوید که اصلاح نزولی، رو به پایان است و روند صعودی دوباره در حال شروع شدن است.
واگرایی مخفی منفی (HD-)
در سقفهای روندهای صعودیِ اصلاحی رخ میدهد. در نمودار قیمت، سقف جدیدِ قیمتی وجود ندارد ولی در اندیکاتور RSI یک سقف جدید ساخته میشود. این اتفاق به معنی بازگشت قریب الوقوع روند نزولی و پایان احتمالی اصلاح صعودی است.
استفاده از اسیلاتور RSI در کنار مکدی
برخی از معامله گران از اندیکاتور RSI در کنار مکدی MACD استفاده میکنند. مکدی نیز یکی دیگر از اسیلاتورهای پر طرفدار در تحلیل و معامله گری تکنیکال است. در مکدی هم دارای یک نمودار مختص به خود است و یک ویژگی بارز هم دارد مکدی در مقابل قدرت نسبی که تغییر فاز نامیده میشود. همان طور که گفتیم، اسیلاتورها دارای یک محدوده نوسان هستند. در اسیلاتور مکدی، محدوده نوسان به دو بخش منفی و مثبت تقسیم میشود وقتی نمودار مکدی از بخش مثبت محدوده خود، وارد بخش منفی میشود یا برعکس این اتفاق رخ میدهد، گفته میشود که مکدی تغییر فاز داده است. اگر تغییر فاز مکدی با یک سیگنال آر اس آی مثلا وجود واگرایی در RSI، همزمان شود یک سیگنال قوی برای ورود به بازار صادر شده است. این نوع سیگنال ها درجه مکدی در مقابل قدرت نسبی موفقیت بالایی خواهند داشت.
استفاده از اندیکاتور RSI در کنار استوکاستیک
در انواعی از سبکهای معاملاتی، از دو اسیلاتور RSI و استوکاستیک در کنار هم استفاده میشود. در این سبکها، واگراییها به صورت همزمان در هر دو اسیلاتور بررسی میشوند. در صورتی که در هر دو اسیلاتور، واگرایی وجود داشت ورود به معاملات شروع میشود. البته استوکاستیک، سیگنالهای کاذب بیشتری نسبت به RSI دارد و شاید استفاده از این دو اسیلاتور در کنار هم چندان درست نباشد. استفاده از اندیکاتور RSI در کنار استوکستیک
نحوه تنظیم کردن اسیلاتور RSI
اندیکاتور RSI تنظیمات چندان پیچیده ای ندارد و غالبا تنها متغیرِ مهم آن، دوره زمانی اندیکاتور است. غالبا دورۀ RSI در بسیاری از پلتفرمها به صورت پیش فرض روی عدد 14 قرار دارد. اما برخی از معامله گران عقیده دارند که بازار به صورت دوره ای به تنظیمات متفاوتی از اندیکاتور RSI واکنش بهتری دارد. پس به هر دارایی خاصی که معامله میشود از دوره ای متفاوت برای RSI استفاده میکنند. اما شاید در نهایت برای یک معامله گر مبتدی، همچنان استفاده از دوره 14 RSI بهترین انتخاب باشد.
پایان مقاله
در پایان باید گفت که هرچند اندیکاتور RSI عمر طولانی ای دارد اما همچنان در بین معامله گران بازارهای مالیِ مختلف محبوب است. البته RSI نیز مانند سایر اندیکاتورها سیگنالهای کاذب زیادی دارد. و نباید به صورت تمام و کمال از آن پیروی کنیم بلکه صرفا باید نقش یک ابزار کمکی را برای ما داشته باشد. نکته دیگر این است معامله گران حرفه ای در همه جای چارت از اندیکاتور RSI استفاده
نمیکنند و بسته به تناسب موقعیت با استراتژیهای خود از این ابزار استفاده میکنند. معامله گرانِ تازه کار نیز باید با آزمون و خطا و مطالعه بیشتر در مورد این اندیکاتور، استفاده گزینشی و مطلوب از آن را فرا بگیرند. تنها در این صورت است که تاثیر مثبت استفاده از RSI، در معاملات احساس خواهد شد.
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور
اندیکاتور و اسیلاتور چه تفاوت هایی دارند؟
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور یکی از سوالاتی است که شاید برای کسانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند و یا میخواهند آن را فرا بگیرند پیش میآید. اندیکاتور و اسیلاتور دو ابزار کاربردی از تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی به حساب میآیند.
اسیلاتور و اندیکاتور در قالب سیستم های در کف در تحلیل تکنیکال به کار میروند. در این مقاله پس از آشنایی با مفاهیم اسیلاتور و اندیکاتور شما را با تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور آشنا میکنیم. پس همراه ما باشید.
اندیکاتور یا اندیکیتور یعنی چه؟
اندیکاتور یکی از شاخص های آماری است که تحلیلگران از آن جهت اندازهگیری وضعیت سهام در حال حاضر و همچنین پیش بینی قیمت آن در آینده استفاده میکنند. در حالت کلی میتوان اندیکاتور را به دو دسته تکنیکال و اقتصادی تقسیم نمود.
از اندیکاتور اقتصادی در تحلیل فاندامنتال برای اندازهگیری رکود اقتصادی استفاده میشود. این در حالی است که از اندیکاتور تکنیکال در تحلیل تکنیکال برای پیشبینیکردن روند قیمت سهام استفاده میشود.
همچنین عده دیگری اندیکاتور را به دو نوع اندیکاتور پیشرو و تاخیری تقسیم میکنند. که در نوع پیشرو قیمت سهام در آینده پیشبینی میشود و در نوع تاخیری روند قیمت یک سهم در گذشته مورد بررسی قرار میگیرد. از جمله مهم ترین اندیکاتورها میتوان به موارد زیر اشاره نمود.
بخش های مختلف اندیکاتور
در زبان فارسی به اندیکاتور مقیاس و یا شاخص گفته میشود. اندیکاتورها علاوهبر نمایش روند سهم، آینده حرکات سهم را پیشبینی میکنند و برای ورود و خروج به ما هشدار میدهند. اندیکاتور به چهار دسته زیر تقسیم میشود:
1: روندها (trend)
روندها یا ترندها یکی از ابزارهای اصلی هستند که در تحلیل تکنیکال پرکاربرد بوده و در بازارهای جهانی و بازار فارکس پرکاربرد هستند. فرایندهای مختلفی پیرو روند هستند به این معنا که اندیکاتورها در روی نمودار قرار گرفته و روی آن مکدی در مقابل قدرت نسبی سوار میشوند. اندیکاتورهای دنبالکننده روند شامل اندیکاتور ایچیموکو، اندیکاتور قوی، اندیکاتور مووینگ اوریج و … هستند.
2: حجم ها (volume)
این اندیکاتور ارزش معاملات و حجم آنها را مورد بررسی قرار میدهد. از حجم ها میتوان برای ورود و خروج پول استفاده کرد و تنظیمات آن بر اساس تعداد معاملات و یا حجم آنها تنظیم میشود. حجم ها معمولا 4 نوع اندیکاتور دارند که مهم ترین آنها اندیکاتور money flow index است. این اندیکاتور در میان معاملهگران با نام MFI شناخته شده است.
3: اندیکاتور بیل ویلیامز (bill williams)
آقای ویلیامز توانست تعدادی اندیکاتور را خلق نماید که به دلیل تلاش های ایشان این اندیکاتورها را با نام وی میشناسند. یکی از معروفترین اندیکاتورهایی که توسط ایشان خلق شد alligator است.
4: اسیلاتورها (oscillators)
اسیلاتورها در واقع نوعی از اندیکاتورها هستند.که در زبان فارسی آن ها را با نام «نوسانگرنماها» میشناسیم. اسیلاتورها به ما کمک میکنند تا تشخیص ورود و خروج درستی داشته باشیم. از مهمترین اسیلاتورها میتوان به RS اشاره کرد که محبوبیت بسیار زیادی میان تحلیلگران و معاملهگران دارند.
اسیلاتور یکی از ابزارهای فنی مورد استفاده در تحلیل است که برای پیدا کردن مقدار دقیق داده ها به ما کمک میکند. در واقع میتوان اسیلاتور را جزئی از اندیکاتورها دانست که معاملهگران برای مشخصکردن خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد از آن استفاده میکنند.
همچنین بخوانید : اسیلاتور چیست؟
اسیلاتورها در کنار اندیکاتورها میتوانند در تحلیل فنی بسیار موثر باشند. وقتی یک تحلیلگر نتواند روند مشخصی پیدا کند که قیمت سهام را مشخص میکند مجبور است از اسیلاتور کمک بگیرد.
برای مثال اگر قیمت یک رمز ارز به صورت افقی باشد نمیتوان در مورد روند آن اظهار نظر کرد و باید از ابزاری مانند اسیلاتور استفاده نمود. اسیلاتور نوسانات قیمت در بازه خاص را نشان میدهد و هنگامی که اسیلاتور به بیش از 70 تا 80 درصد رسید اسیلاتور وضعیت خرید بیش از حد را نشان میدهد.
در این حالت فرصت فروش به وجود میآید. همچنین هنگامی که اسیلاتور به 20 تا 30 درصد کاهش پیدا کند فروش بیش از حد به وجود میآید در این حالت فرصت خوبی برای خرید به وجود آمده است.
رایج ترین اسیلاتورها کدام اند؟
اسیلاتورهای زیادی به طور پیشفرض در پلتفرم های تحلیلی وجود دارند. از جمله اسیلاتورهایی که بسیار رایج و پرکاربرد هستند میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
1: مکدی (MACD)
مکدی که میانگینی متحرک از واگرایی و همگرایی است، از اسیلاتورهایی به حسب میآید که قابلیت شناسایی مومنتوم داشته و جهت روند بازار را به ما نشان میدهد. مکدی از سه قسمت اساسی خط سیگنال، خط مکدی و هیستوگرام تشکیل شده است.
2: استوکاستیک (Stochastic)
استوکاستیک برای نخستین بار توسط گئورگ تحلیلگر قهار قرن نوزدهم طراحی شد و دارای دو خط D% و K% است. عملکرد این اسیلاتور در تشخیص نقاط بازگشت روند و در بازار خنثی است. محاسبات در استوکاستیک بر اساس مقایسه ای میان قیمت بسته شده سقف و کف های قیمتی پیشین است.
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور در واقع نوعی اندیکاتور است. در ادامه شما را با سه تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور آشنا میکنیم.
- اسیلاتورها بخشی از اندیکاتورها هستند پس میتوان گفت اندیکاتورها کلی و اسیلاتورها جزئی هستند و بخش کوچکی در مقابل اندیکاتور به شما میروند. اسیلاتور به عنوان پنجرهای جداگانه از اندیکاتورها در پایین صفحه نمایش داده میشوند. این در حالی است که اندیکاتورها معمولا بر روی یک نمودار سوار شده و در حال حرکت هستند.
- اسیلاتورها دارای محدودیت های اشباع خرید و اشباع فروش هستند. برای مثال در اسیلاتور معروفی مانند RSI از خط هفتاد به بالا را منطقه اشباع میدانند که در این منطقه خریداران خسته شده و ممکن است فروشندگان در آن وارد شوند. یا خط زیر 30 خطی است که فروشندگان خسته شده و خریداران ممکن است وارد شوند. این در حالی است که این تفاوت تنها در اسیلاتور وجود دارد و همین موضوع میان اسیلاتور و اندیکاتور تفاوت ایجاد میکند.
- واگرایی را میتوان سومین تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور دانست. واگرایی برای اندیکاتور هیچ کاربردی ندارد و فقط در اسیلاتور به کار میرود. برای مثال اسیلاتورهایی مانند MACD و RSI جهت گرفتن واگرایی پرکاربرد هستند.
اسیلاتور یا اندیکاتور؟
بسیاری از تحلیلگران در حوزه بازارهای مالی و معاملهگران کنجکاو هستند که اسیلاتور را انتخاب کنند و یا بخش های دیگر اندیکاتور؟ و این که آیا اسیلاتور نسبت به سایر بخش ها برتر است؟
برای دریافت پاسخ این سوال لازم است بدانید که همه چیز به خود فرد بستگی دارد. برای مثال از جمله عواملی که میتوانند در انتخاب شما موثر باشند عبارت اند از: شرایط بازار، نحوه استفاده، وضعیت نمودارهای قیمت، تجربه و تخصص فرد استراتژی معاملاتی فرد و افق زمانی سرمایه گذاری.
اسیلاتورهای و اندیکاتورها تنها به عنوان یک ابزار به کار میروند و نباید تنها بر اساس آنها تصمیمگیری کرد. پس این ابزارها نیز مانند سایر ابزارها میتوانند اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهند اما نمیتوان گفت این اطلاعات کامل هستند و تنها براساس آنها باید قضاوت نمود.
پس اگر به صورت صحیحی از اندیکاتور و اسیلاتور استفاده شود میتوانند در تحلیل افراد کمک بسیار بزرگی باشند و به تحلیل درستتری منتهی شوند.
سخن آخر
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور از سوالاتی است که افراد میخواهند پاسخ آن را بدانند برای دریافت پاسخ این سوال کافی است افراد بدانند که اندیکاتور از انواع گوناگونی دارد که اسیلاتور یکی از آنها است.
در تحلیل های خود میتوانید از اندیکاتور و اسیلاتور در کنار هم استفاده نمایید تا بتوانید نتایج بهتری از تحلیل خود دریافت کنید. اما لازم است قبل از استفاده آگاهی لازم را داشته باشید تا بدانید از اسیلاتور در کنار کدام یک از اندیکاتورها استفاده نمایید تا تحلیل قویتر و واقعیتری داشته باشید.
در این مقاله تمام اطلاعات لازم درباره اسیلاتور و اندیکاتور گفته شده است تا با مطالعه آن بتوانید از این دو فرایند استفاده کرده و به سود خوبی دست پیدا کنید.
دیدگاه شما