هزینه فرصت چیست؟ — مفاهیم و روش محاسبه | به زبان ساده
اقتصاد، به مطالعه نحوه تصمیمگیری انسانها با توجه به «کمیابی» (Scarcity) میپردازد. به علت محدودیت منابع، با انتخاب هر گزینه، از گزینههای دیگر چشمپوشی میکنید. اقتصاددانان، ارزش گزینه چشمپوشی شده برای دستیابی به خواسته مطلوب را، هزینه فرصت مینامند.
هزینه فرصت چیست ؟
یکی از اصول اساسی اقتصاد این است که برای انتخاب هر گزینه، باید هزینه فرصت آنرا پرداخت کنید. اگر درآمد خود را خرج خرید بازیهای ویدئویی کنید، دیگر نمیتوانید با همان مبلغ، مجموعه فیلم آموزشی تهیه کنید.
با انتخاب فرد معینی برای شراکت، فرصت شراکت با فردی دیگر را از دست میدهید. در هر لحظه، ما با انتخاب هر گزینه با هزینه فرصت مواجه میشویم.
از آنجاییکه بصورت روزانه، در حال انتخاب هستیم، دائماً با «مبادله» (Trade-Off) سروکار خواهیم داشت. در واقع، باید گزینه مطلوبی را از دست بدهیم تا به گزینه مطلوبتری دست پیدا کنیم. هزینه فرصت یک منبع، به معنی ارزش بهترین جانشین آن منبع است.
مثال هزینه فرصت
مطابق نمودار زیر، دانشآموزی را مجسم کنید که کل زمان خود را صرف مطالعه و تفریح (فراغت) میکند. اگر این دانشآموز، دو ساعت بیشتر مطالعه کند، هزینه فرصت، برابر دو ساعت فراغت از دست داده خواهد بود.
هزینه فرصت و تصمیمات فردی
در بعضی از موارد، تشخیص هزینه فرصت میتواند تغییر رفتار فرد را در پی داشته باشد. برای مثال، فرض کنید که هر روز، سرکار، ۳۰ هزار تومان برای تهیه نهار بپردازید. ممکن است به خوبی از این آگاه باشید که تهیه نهار در منزل و به همراه داشتن آن، ۱۶ هزار تومان هزینه خواهد داشت. در نتیجه، هزینه فرصت تهیه غذا از محل کار، برابر ۱۴ هزار تومان (16-30) خواهد بود.
امکان دارد از دست دادن ۱۴ هزار تومان به صورت روزانه، ضرر قابل توجهی محسوب نشود اما اگر آن را در تعداد روزهای کاری در سال ( ۱۴ × ۲۵۰ ) ضرب کنید، سالانه ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان را برای تهیه غذا در خارج از منزل از دست میدهید و شاید میتوانستید با این مبلغ، سفر مناسبی را برای خود تدارک ببینید.
اگر هزینه فرصت را بجای از دست دادن ۱۴ هزار تومان روزانه، چشمپوشی از تدارک سفر تصور میکردید، ممکن بود، گزینه دیگری را انتخاب کنید.
هزینه فرصت و تصمیمهای اجتماعی
هزینه فرصت بر تصمیمات اجتماعی نیز تاثیرگذار است. ارائه خدمات درمانی به صورت همهشمول مناسب بنظر میرسد اما هزینه فرصت این تصمیم به معنی اختصاص دادن مبالغ کمتر به ساخت مسکن، پروژههای حفاظت از محیط زیست یا ساخت تجهیزات برای پالایشگاههای نفتی خواهد بود.
برای مثال، در ایالات متحده آمریکا پس از حملات انجام شده در ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی، طرحهای پیشنهادی زیادی با هدف افزایش امنیت سفرهای هوایی، ارائه شدند که در ادامه تعدادی از آنها را بیان کردهایم.
- دولت فدرال میتوانست نیروهای مسلحی را استخدام کند که به صورت نامشخص همراه با سایر مسافران سفر کنند. هزینه داشتن یک نیرو به ازای هر پرواز، سالانه، برابر ۳ میلیارد دلار بود.
- تغییر در ساختار هواپیما با تغییر درِ کابین خلبان و تبدیل آن به دری محکمتر برای دشوارتر شدن بدست گرفتن کنترل هواپیما برای حملهکنندگان احتمالی، معادل ۴۵۰ میلیون دلار هزینه داشت.
- خریداری تجهیزات امنیتی پیچیدهتر برای هواپیماها مانند اسکنرهای ۳بعدی چمدان و دوربینهای متصل به نرمافزارهای تشخیص چهره، برابر ۲ میلیارد دلار هزینه داشت.
بااین حال، بزرگترین هزینه افزایش امنیت خطوط هواپیمایی از دست دادن منابع مالی نبود، بلکه هزینه فرصتِ افزایش زمان انتظار در فرودگاه بیشترین هزینه را بوجود میآورد.
طبق آمار دریافتشده از اداره کل حمل و نقل ایالات متحده آمریکا، بیش از ۸۰۰ میلیون مسافر از سفرهای هوایی در ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۱۲ میلادی استفاده کردهاند.
از زمان حادثه یازده سپتامبر، نظارتهای امنیتی افزایش یافتهاند و در نتیجه فرایند بررسی مسافران در مقایسه با گذشته، زمانبرتر شده است. در تائید این حرف میتوان گفت که بطور متوسط، زمان انتظار هر مسافر خطوط هوایی به ازای هر سفر، ۳۰ دقیقه افزایش پیدا کرده است.
اقتصاددانان برای تسهیل نشان دادن هزینه فرصت در نمودار، برای زمان ارزش در نظر میگیرند. به علت اینکه، بسیاری از مسافران خطوط هوایی را تاجرانی با دستمزدهای بالا، تشکیل میدهند، تخمینهای انجام شده، قیمت زمان را برای هر مسافر هوایی ۲۰ دلار بر ساعت محاسبه میکنند.
بنابراین، هزینه فرصت تاخیر در فرودگاهها، معادل ۸۰۰ میلیون در نیم ساعت در ۲۰ یا ۸ میلیارد دلار در سال است. همانطور که ملاحظه کردید، هزینه فرصت اتلاف زمان میتواند به اندازه مخارج مستقیم بیان شده در بالا، هزینهبر باشد.
جهت یادگیری بهتر مفاهیم اولیه اقتصاد خرد و اتخاذ تصمیمهای بهتر در سرمایهگذاری، میتوانید به آموزش فراهمشده توسط «فرادرس» مراجعه کنید.
- برای مشاهده فیلم آموزش اقتصاد خرد + کلیک کنید.
هزینه فرصت اجتماع چیست؟
هزینه فرصت اجتماع به فرصتهایی که جامعه از انتخاب آنها صرفنظر کرده است یا فرصتهای نادیده گرفته شده، اشاره میکند.
آیا هزینه فرصت میتواند صفر باشد؟
در زمانهایی که فرد گزینه دیگری بغیر از گزینه انتخاب شده نداشته باشد، هزینه فرصت از لحاظ نظری برابر صفر خواهد بود.
رابطه بین هزینه فرصت و منحنی امکانات تولید چیست؟
به یاد داشته باشید که هزینه فرصت، با ارزشِ بهترین جایگزین ممکن برای انتخاب فعلی، برابری میکند. با در نظرگرفتن کمیابی، «منحنی امکانات تولید» (Production Possibility Frontier | PFF) انتخاب بین دو گزینه را نشان میدهد که هرکدام بر روی یکی از محورهای عمودی یا افقی نمودار، قرار گرفتهاند.
مثال هزینه فرصت در منحنی امکانات تولید
در منحنی امکانات تولید با شیب متمایل به پایین، اقتصاد در صورتی میتواند به تولید کالای دوم (در اینجا کتاب) بپردازد که از تولید کالای اول (در اینجا فیلم) کاسته باشد.
برای محاسبه هزینه فرصتِ کاستن از تولید کالای اول و افزایش تولید کالای دوم باید محاسبه کنیم که اگر فرد از تولید کالای اول به طور کامل صرفنظر کند و تمام منابع را به تولید کالای دوم اختصاص دهد، به چه میزان از تولید کالای اول، کاسته میشود.
فرض کنید کالای اول فیلم و کالای دوم کتاب باشد. طبق نمودار زیر، هزینه تولید ۱۰۰ کتاب برابر هزینه تولید ۱۰۰ فیلم خواهد بود.
۱۰۰ کتاب = ۱۰۰ فیلم
برای محاسبه هزینه فرصت تولید یک کتاب، میتوان معادله بالا را بر ۱۰۰ تقسیم کرد.
بنابراین، برای تولید هر کتاب اضافه، باید از تولید ۱ فیلم چشمپوشی کرد و برعکس.
فرمول محاسبه هزینه فرصت چیست؟
هزینه فرصت را میتوان با بدستآوردن اختلاف بین بهترین گزینه نادیده گرفته شده و گزینه منتخب، محاسبه کرد.
- «$$FO$$»: «بازدهی بهترین گزینه نادیده گرفتهشده» (Return on Best Foregone Option)
- «$$CO$$»: «بازدهی گزینه منتخب» (Return on Chosen Option)
محاسبه هزینه فرصت با مثال
فرض کنید شما دو گزینه برای سرمایهگذاری پیش روی خود دارید.
- در گزینه اول، به امید کسب سود و دریافت بازدهی سرمایه، در بازار بورس سهام میخرید.
- در گزینه دوم، منابع مالی را در کسبوکار خود به امید افزایش بازدهی تولید به علت خریداری تجهیزات جدید کاهشدهنده هزینه عملیاتی، سرمایهگذاری میکنید.
فرض کنید که «بازدهی سرمایهگذاری» (Return on Investment | ROI) در بازار سهام طی سال آینده، برابر ۱۲ درصد و شرکت شما انتظار داشته باشد که با بروزرسانی کردن تجهیزات، بازدهی در دوره فعلی به ۱۰ درصد برسد.
هزینه فرصت، انتخاب تجهیزات جدید بجای سرمایهگذاری در بازار بورس (۱۰٪-۱۲٪) یا معادل ۲ درصد است. به عبارتی دیگر، با سرمایهگذاری در بازار بورس شما فرصت دستیابی به بازدهی بالاتر را از دست میدهید.
هزینه فرصت و هزینه از دست رفته چه تفاوتی دارند؟
تفاوت بین هزینه فرصت و «هزینه از دست رفته» (Sunk Cost)، تفاوت بین پول خرج شده در گذشته و بازدهی احتمالی کسبنشده در آینده به دلیل سرمایهگذاری در گزینهای دیگر است.
خرید ۱۰۰۰ سهم شرکت «الف» به قیمت ۱۰۰ هزار تومان، نشاندهنده هزینه از دست رفته ۱۰۰ میلیون تومانی است. این میزان پول برای سرمایهگذاری پرداخت شده و بازگرداندن آن، نیازمند فروش سهام در قیمت خریداری شده یا بالاتر از قیمت خریداری شده است.
به عبارتی دیگر، هزینه فرصت بررسی میکند که با سرمایهگذاری آن ۱۰۰ میلیون تومان در کدام گزینه، امکان کسب بازدهی بالاتر وجود داشت.
هزینه فرصت و ریسک چه تفاوتی دارند؟
ریسک، امکان وجود تفاوت میان میزان سود واقعی و سود برنامهریزی شده در یک سرمایهگذاری را بررسی میکند زیرا در این صورت ممکن است، سرمایهگذار تمام یا بخشی از سرمایه اولیه خود را از دست بدهد.
هزینه فرصت، امکان پایینتر بودن بازدهی سرمایهگذاری انتخاب شده از بازدهی سرمایهگذاری نادیدهگرفتهشده را بررسی میکند. تفاوت اصلی بین این دو این است که ریسک، عملکرد کنونی سرمایهگذاری را با عملکرد پیشبینی شده همان سرمایهگذاری مقایسه میکند، در حالیکه هزینه فرصت، به مقایسه عملکرد کنونی یک سرمایهگذاری با عملکرد فعلی سرمایهگذاری دیگر میپردازد.
بااینحال، این امکان وجود دارد که فردی در حال انتخاب بین دو گزینه، هزینه فرصت را نیز در نظر بگیرد. اگر سرمایهگذاری در گزینه ۱، دارای ریسک اما ROI آن برابر ۲۵ درصد باشد، درحالیکه میزان ریسک سرمایهگذاری در گزینه ۲ کمتر و ROI آن ۵ درصد باشد، سرمایهگذاری در گزینه ۱ ممکن است موفقیت آمیز باشد یا نباشد و در صورت شکست آن، هزینه فرصت انتخاب گزینه ۲، قابلتوجه خواهد بود.
آیا هزینه فرصت یک هزینه واقعی است؟
به عقیده بعضی افراد، هزینه فرصت یک هزینه واقعی محسوب نمیشود زیرا به صورت مستقیم در اظهارنامه مالی شرکتها قابل مشاهده نیست اما از دیدگاه اقتصادی هزینه فرصت، حقیقی به شمار میرود.
با این حال، از آنجاییکه، هزینه فرصت مفهومی انتزاعی است بسیاری از شرکتها، مدیران و سرمایهگذاران از درنظرگرفتن آن در تصمیمگیریهای روزانه خود صرفنظر میکنند. اگرچه، در بلندمدت، هزینههای فرصت میتوانند تاثیر قابل توجهی بر دستاوردهای افراد و شرکتها داشته باشند.
هزینه آشکار چیست؟
«هزینه آشکار» (Explicit Cost) هزینههای مستقیم ناشی از انجام یک فعالیت به شمار میروند. با توجه به این تعریف، این هزینههای معین، به سادگی در اظهارنامه درآمدی شرکت قابل مشاهده و نشاندهنده «جریان نقدینگی خارج شده» (Cash Outflow) هستند.
مثال هزینه آشکار
از هزینههای آشکار میتوان به هزینههای زیرساختی و هزینه زمین (مانند هزینه خرید یک قطعه زمین، کارمزد و …) اشاره کرد. همچنین، هزینههای عملیاتی و نگهداری مانند دستمزد، اجاره، مواد اولیه و هزینههای بالاسری نیز جزء هزینههای آشکار در نظر گرفته میشوند.
برای مثال، اگر فردی، محل کار خود را برای یک ساعت ترک کند و به خرید وسایل مورد نیاز دفتر به ارزش ۳۰۰ هزار تومان بپردازد، هزینه آشکار ترک کار توسط آن فرد برابر هزینه کل تهیه وسایل برای دفتر و معادل ۳۰۰ هزار تومان خواهد بود.
در نمونهای دیگر، اگر دستگاه چاپگر یک شرکت دچار نقص شود، هزینه آشکار برای شرکت برابر کل مبلغ پرداختی به تعمیرکار جهت تعمیر چاپگر است.
هزینه ضمنی چیست؟
«هزینه ضمنی» (Implicit Cost) در واقع، هزینه فرصت استفاده از منابع متعلق به شرکت است که میتوانستند کاربرد دیگری داشته باشند. این هزینهها، اغلب پنهان میمانند و مشخص نیستند.
برخلاف هزینه آشکار، هزینههای ضمنی عموماً به داراییهای نامشهود اشاره میکنند زیرا تشخیص یا گزارش آنها به سادگی انجام نمیشود. از منظر عوامل تولید، هزینههای فرصت ضمنی استهلاک کالاها، مواد اولیه و تجهیزات مورد نیاز برای تامین فعالیتهای یک شرکت را در نظر میگیرند.
مثال هزینه ضمنی
از مثالهای هزینه ضمنی میتوان به هزینههای ضمنی تولید یا همان منابع توزیعی توسط صاحب کسبوکار مانند نیروی انسانی، زیرساخت و زمان اشاره کرد.
برای مثال، اگر فردی شرکت را برای تهیه وسایل دفتری به ارزش ۳۰۰ هزار تومان ترک کند و دستمزد ساعتی او برابر ۵۰ هزار تومان باشد، هزینه ضمنی برای آن فرد همان ۵۰ هزار تومان است که در صورت عدم ترک شرکت به مدت یک ساعت، میتوانست آنرا بدست بیاورد.
در نمونهای دیگر، اگر دستگاه چاپگر شرکتی دچار نقص شود، هزینه ضمنی برابر میزان زمان تولیدی است که در صورت سالم بودن دستگاه، انجام میگرفت.
معرفی فیلم آموزش اقتصاد خرد فرادرس
برای آشنایی بیشتر با مفهوم هزینه فرصت و سایر مفاهیم پایهای علم اقتصاد میتوانید به ویدئو آموزشی تدوین شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید. این دوره آموزشی، در ۵ درس و ۴ ساعت تهیه شده و در آن به مهمترین سرفصلهای «اقتصاد خرد» (Microeconomics) اشاره شده است.
در درس اول با مفاهیم اولیه اقتصاد خرد مانند اهمیت طرف عرضه اقتصاد و نهادهها و تولید آشنا میشوید. در درسهای دوم و سوم به ترتیب تولید در کوتاهمدت و تولید در بلندمدت بررسی شدهاند. نظریه هزینه و سازمان بازار را در درسهای چهارم و پنجم میآموزیم. این آموزش برای دانشجویان رشتههای علوم اقتصادی، مدیریت، حسابداری و سایر علاقهمندان به اقتصاد خرد، مفید به شمار میرود.
- برای مشاهده فیلم آموزش اقتصاد خرد + اینجا کلیک کنید.
سخن پایانی
هزینه فرصت میتواند به تصمیمگیری در هر زمینهای کمک کند. فرد میتواند مزایای اقتصادی و غیر اقتصادی گزینهی پیشروی خود و انتخاب نکردن آن را بسنجد و در نهایت، تصمیم بهتری اتخاذ کند. شرکتها نیز بهتر است هنگام تصمیمگیری به هزینههای آشکار و ضمنی ارزش جایگزینی چیست؟ توجه کنند و آنها را در تصمیمگیریهای خود لحاظ نمایند.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
ارزش جایگزینی چیست؟
ارزش در لغت به معنای «قیمت»، «بها»، «ارج»، «برازندگی» و «شایستگی» است، اما در فلسفه اخلاق تعریف معیّن و آسانی برای ارزش بیان ارزش جایگزینی چیست؟ نشده است، بلکه تنها میتوان با تحقیق و پژوهش موارد کاربرد آن به مصداقها و در حد امکان ملاکها و معیارهای آن دست یافت؛ لذا با توجه به موارد کاربرد خود واژه «ارزش»، چند ملاک را برشمردهاند: 1. مطلوبیت؛ 2. کمال؛ 3. محبوب بودن؛ 4. سودمندی و ثمرات مترتب؛ 5. زیبایی و. .
اما درباره ارزش اخلاقی از دیدگاه دین این امور را ذکر کردهاند: 1. هماهنگی با فطرت الهی؛ 2. هماهنگی با مَن برتر(مَنِ عِلوی)؛ 3. سازگاری و هماهنگی با عاطفه بشری؛ 4. تجلی اسماء و صفات الهی در انسان؛ 5. عبودیت و بندگی الهی و درک آن.
یکی از واژههایی که در گزارههای اخلاقی و مباحث مربوط به اخلاق به کار میرود، واژه «ارزش» است. ارزش در لغت به معنای «قیمت»، «بها»، «ارج»، «برازندگی» و «شایستگی» است. [1]
در فلسفه اخلاق نیز از واژه ارزش اینگونه بحث میشود که؛ همه مردم در زندگى، به داورى اخلاقى میپردازند و بعضى چیزها را بد، نادرست و ناحق و برخى امور را خوب، درست و بحق میخوانند. چگونه است که رفتارى را خوب(پسندیده) و رفتار دیگرى را بد(ناپسند) میدانیم؟ از چه طریقى میتوان به ملاک و معیار درستى در ارزشگذارى اخلاقى اعمال دست یافت؟ این مسئله از دیرباز توجه فیلسوفان اخلاق را به خود جلب کرده است. آنان اغلب هدف خود از مباحث اخلاقى را رسیدن به نوعى معرفت کلى و سرنوشتساز از بایستگى و نبایستگى و خوبى و بدى اخلاقى دانستهاند. تلاش براى دستیابى به ملاکى عام در تشخیص ارزشهاى اخلاقى، یکى از بنیادیترین مباحث اخلاق هنجارى بوده و موجب پیدایش آرا و دیدگاههاى متعددى گردیده است. [2]
بررسی تعریفپذیری واژه «ارزش» در فلسفه اخلاق
در فلسفه اخلاق؛ درباره واژه «ارزش» دو پرسش بنیادین مطرح است:
1. مفاد و معنای این واژه چیست؟ یعنی وقتی گفته میشود «راستگویی ارزش اخلاقی دارد» و یا «گزاره عدالت خوب است، یک گزاره ارزشی است» مراد چیست؟
2. ملاک و معیار ارزش در اخلاق چیست؟ یعنی به چه معیار و ملاکی راستگویی ارزش اخلاقی دارد، ولی پیادهروی معمولی این ارزش را ندارد؟
در فلسفه اخلاق؛ تعریف معیّن و آسانی برای ارزش ارائه نشده است، بلکه تنها میتوان با کاویدن موارد کاربرد آن به مصداقها و در حد امکان ملاکها و معیارهای آن دست یافت.
ملاک و معیار ارزش اخلاقی
با توجه به موارد کاربرد واژه خود «ارزش»، میتوان چند ملاک برای آن برشمرد: 1. مطلوبیت؛ 2. کمال؛ 3. محبوب بودن؛ 4. سودمندی و ثمرات مترتب؛ 5. زیبایی و. . [3]
اما درباره «ارزش اخلاقی» از منظر دین اسلام نیز میتوان این امور را بیان کرد: 1. هماهنگی با فطرت الهی؛ 2. هماهنگی با مَن برتر(مَنِ عِلوی)؛ 3. سازگاری و هماهنگی با عاطفه بشری؛ 4. تجلی اسماء و صفات الهی در انسان؛ 5. عبودیت و بندگی الهی و درک آن. [4]
برای فهم بهتر ملاک «ارزش اخلاقی» توجه به نکاتی ضروری به نظر میرسد:
1. صِرف حضور یک صفت، دلیل بر ملاک بودن «ارزش اخلاقی» از دیدگاه دین نیست؛ از اینرو مثلاً اگر کسی «مطلوبیت» را به تنهایی ملاک ارزش بداند، گرفتار مغالطه شده است؛ زیرا امکان دارد چیز دیگری؛ مانند کمال، محبوبیت و یا سودمندی، ملاک ارزش باشد. پس مطلوب بودن به تنهایی ملاک ارزش اخلاقی نیست. بلکه باید با ملاکهای دیگر ارزش اخلاقی در دین؛ مانند هماهنگی با فطرت الهی سنجیده شود؛ زیرا با توجه به مبانی صحیح عقلی و دینی؛ هماهنگی با فطرت الهی و انسانیت انسان(عاطفه، مَن برتر، الزامات نفسانی و . ) تجلی اسما و صفات الهی و کمالات مترتب و عبودیت و بندگی و درک مقام الهی و رسیدن به این نکته که هر چیز غیر او هیچ است، بهترین ملاکهای ارزشی بودن اخلاق و اخلاقیات است. [5]
2. مصادیق ارزشی گاهی ارزش ذاتی دارند و گاهی ارزش مقدّمی؛ یعنی مقدّمه ارزش بالاتری هستند. به عنوان مثال؛ دفاع در مقابل دشمن و استقلال، هر دو ارزشمندند ولی دفاع، دارای ارزش مقدّمی است؛ زیرا مقدمه استقلال و یا حافظ آن است، ولی استقلال نسبت به دفاع این حالت را ندارد، اگرچه مقدمه یک ارزش بالاتر باشد. به همین دلیل، بالاترین ارزش و ارزش اصیل در اخلاق را میتوان نمود اسما و صفات الهی و مقام عبودیت دانست.
3. فاعل مختار، به دو شرط به ارزشهای اخلاقی دست مییابد:
الف. فعل او به خودی خود، خیر و دارای ارزش مثبت باشد؛ که به ارزشهای ذاتی و غایات مطلوب و هماهنگی با فطرت الهی و امثال آن وابسته است. برای نمونه؛ ارزش راستگویی - با قطع نظر از فاعل آن - به میزان هماهنگی آن با روح ملکوتی و تأثیرگذاری آن در به دست آوردن کمالات معنوی و صفات الهی است.
ب. این فعل با نیت پاک و خالص انجام شود. [6] در فلسفه اخلاق اسلامى، براى ارزش داشتن یک رفتار و عمل اخلاقى، هم حُسن فعلى لازم است و هم حُسن فاعلى. مراد از حُسن فعلى این است که صورت و جرم فعل باید متناسب با نیّت خیر باشد، نه اینکه کاملاً با آن ناهمگون و نامتناسب باشد؛ مثلاً، کسى که نیّت نیکى کردن به کودک یتیمى دارد، نباید به او سیلى بزند؛ چون سیلى زدن با نیّت خیر نسبت به کودک یتیم سازگارى ندارد. [7] مراد از حُسن فاعلى هم این است که فاعل باید مقصودش از انجام عمل، خیر باشد؛ مثلاً، کسى که به دیگرى سلام میکند، وقتى سلام او ارزش اخلاقى دارد که مقصود گوینده، اداى احترام باشد، نه تملّق یا تمسخر. درست است که ظاهر عمل سلام کردن، داراى حُسن است، اما حُسن اخلاقى وقتى است که با نیّت ارزشمند همراه باشد. [8]
4. گفتنی است؛ در این میان، بحث درباره جایگاه عقل در کشف ارزشهای اخلاقی، از اهمیت بیشتری برخوردار است. این بحث، دیرینهای فرقهساز در میان اندیشمندان اسلامی داشته است. امامیه و معتزله، از توانایی عقل در کشف ارزشهای اخلاقی دفاع کردهاند؛ اما اشاعره عقل را از ابزار معرفت اخلاقی به شمار نیاورده و شرع را یگانه راه کشف و فهم اخلاقیات دانستهاند. هریک از طرفین برای تثبیت دیدگاه خود و رد دیدگاه مقابل، ادلهای اقامه کردهاند. [9]
روش های محاسبه ارزش اسمی سهام
از راه های متداول در ارزيابي سهام عادي ، پیدا نمودن ارزش فعلي سهم سودهاي آن و يا ارزش فعلي سهام آن است. نام اين روش ارزش فعلي سهم سودهاي نقدي( present value of cash dividends) است.گاهي از اين روش تحت عنوان مدل تنزيلي سهم سود ( dividend discount Model) ياد مي شود.
در اين روش اين منطق حاكم است كه ارزش يك دارايي يا ارزش يك ورقة بهادار عبارتست از ارزش فعلي درآمدهايي كه آن ورقه بهادار ايجاد مي كند. درخصوص درآمدهاي سهام عادي مي توانیم آنها را پول نقد بشماريم. دارنده سهام عادي اولاً سالانه بصورت متعارف انتظار دارد كه سهم سود دريافت كند و در ثاني اگر سهام خود را بفروشد موقع فروش آنها علاوه بر سهم ، سود قیمت روز سهام خود را نیز دريافت نمايد. بدلیل آنكه عمر معیني براي سهام عادي تعريف نمي شود، دارنده سهام عادي مي تواند اين تصور را داشته باشد كه در صورت دارا بودن سهام عادي تا مدت هاي مديد سهم سود دريافت خواهد نمود. بنابراين براي ارزيابي سهام عادي خود بايد ارزش فعلي يا ارزش روز اين سهم سودها را بدست آورد.
در ارزيابی سهام معمولا برخي ارزشیابی خود را بر پايه دارايی های شرکت قرار داده و گروهي ديگر بر سودآوری تاكید مي كنند. به طور کلی مهم ترین روش هایی که در تعیین ارزشیابی سهام شرکت ها مورد استفاده قرار می گیرد، می توان به ارزش اسمی سهام، ارزش دفتری، ارزش سهام بر مبنای خالص ارزش دارايی ها،ارزش تصفیه سهام و ارزش جايگزينی اشاره کرد که دراین مقاله به آن ها پرداخته می شود.
مقاله آموزشی پیش رو با عنوان ارزشیابی سهام ، در فرمت فایل PDF و در 12 صفحه تهیه و تنظیم شده است.
چرا با وجود جنگ و تحریم، ارزش روبل روسیه تقویت شد؟
نرخ برابری دلار در برابر روبل روسیه به حدود ۶۴/۵ رسیده که بالاترین ارزش ثبت شده این ارز در بیش از سه سال اخیر بوده است.
پول ملی روسیه همزمان در حال نزدیک شدن به بالاترین نرخ برابری خود با یورو طی ۵ سال اخیر است.
با شروع حمله روسیه به اوکراین (۲۴ فوریه) و تحریمهای متعاقب آن توسط کشورهای غربی، ارزش روبل روسیه به شدت افت کرده بود.
در اوایل ماه مارس هر دلار حدود ۱۴۳ روبل معامله میشد که این روند با گذشت زمان تغییر یافت.
تقویت روبل باعث شده این ارز تا به امروز موفقترین عملکرد را در بازارهای بینالمللی ارز داشته باشد و از رئال برزیل که پیشتر در صدر این فهرست بود، پیشی بگیرد.
از ابتدای سال جاری میلادی روبل حدود ١٢ درصد در برابر دلار تقویت شده است.
الزام پرداخت به روبل
از جمله دلایل تقویت روبل طی هفتههای اخیر سیاستهای پولی دولت روسیه و محدودیتهای اعمال شده به دلیل تحریمها درباره معاملات با روبل است؛ اقداماتی که باعث شده تقاضا از عرضه پیشی بگیرد.
پس از اعمال تحریمهای گسترده علیه روسیه، این کشور اعلام کرد "کشورهای غیردوست" باید پول گاز را به روبل بپردازند؛ گازی که اروپا به آن نیاز دارد و جایگزینی آن هم زمانبر و هم نیازمند زیرساختهاست.
مسکو از خریداران گاز خواسته بدهیهای خود را به روبل و به بانک خصوصی شرکت "گازپروم" پرداخت کنند؛ روسیه انتقال گاز به لهستان و بلغارستان را پیشتر به دلیل خودداری این دو کشور از پرداخت به روبل قطع کرده بود.
بعضی شرکتهای تامینکننده گاز در اروپا پذیرفتند که بدهی خود را از طریق بانک شرکت "گازپروم" به یورو بپردازند؛ این بانک ارزهایی مثل یورو و دلار را به روبل تبدیل میکند.
اتحادیه اروپا میگوید خریداران گاز از روسیه باید پرداخت خود را به یورو تکمیل کنند و پیش از تبدیل بدهی به روبل تائیدیه دریافت کنند.
در سال ۲۰۱۹ میلادی روسیه ۴۱ درصد گاز وارداتی اتحادیه اروپا را تامین میکرد؛ ایتالیا و آلمان بزرگترین واردکنندگان گاز روسیه هستند و با قطع کامل آن بیشترین آسیب را خواهند دید.
تقویت ارزش پول ملی روسیه در حالیست که صندوق بینالمللی پول در تازهترین گزارش خود پیشبینی کرده اقتصاد روسیه در سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ میلادی به ترتیب ۸/۵ درصد و ۲/۳ درصد کوچکتر شود.
آیا قرعهکشیهای خودرویی حذف میشوند؟ | جایگزین قرعهکشی چیست؟
به گزارش شهرآرانیوز، برخی اخبار غیررسمی از وزارت صمت حاکی از آن است که مسوولان صنعتی در کنار بررسی مسیرهای پیشنهادی برای جایگزینی قرعهکشی، طرح آزادسازی همزمان قیمت و واردات را به صورت کارشناسی در دستور کار دارند. پیش از این سیدرضا فاطمیامین، وزیر صمت در مصاحبهای عنوان کرده بود که با قرعهکشی خودرو مخالف است و در عین حال برای مدیریت بازار خودرو طرحی در دست تدوین دارد. به این ترتیب با توجه به اظهارات وزیر صمت پیشبینی میشود که قرعهکشی خودرو در ماههای باقیمانده از سال ۱۴۰۰ از دستور کار خودروسازان خارج شود.
طبق بررسیها در ۶ ماهه نخست سال جاری حدود ۳۵ میلیون نفر در قرعهکشی دو خودروساز بزرگ کشور شرکت کردند که از این تعداد بیش از ۳۰ میلیون نفر در فروش فوری و پنج میلیون نفر دیگر در پیشفروشها شرکت کردند. طبق این بررسی در خرداد تا دی ماه سال گذشته نیز ۳۴ میلیون نفر در قرعهکشی ایرانخودرو و سایپا شرکت داشتند که ظرفیت ارائه شده از سوی خودروسازان تنها ۵۷۶ هزار دستگاه خودرو بوده است. آمار بالای شرکتکنندگان در قرعهکشی خودرو به ویژه برای فروش فوقالعاده، نشان از اوجگیری تقاضای کاذب در بازار خودرو پس از اجرای این طرح در سال ۹۹ دارد. بر این اساس برخی قرعهکشی خودرو را «لاتاری ملی» میخوانند، روشی که وزارت صمت برای توزیع رانت خودرو در سال گذشته باب کرد و با گذشت حدود یک سال و نیم هنوز در جریان است.
در این مسابقه توزیع رانت، متقاضیان خوششانس در عرض سه ماه، خودرویی دریافت خواهند کرد که با فروش آن در بازار بالای ۷۰ تا ۸۰ میلیون تومان سود میکنند. معاملات پرسود خودرو در یکسال و نیم گذشته منجر به شکلگیری تقاضای کاذب در بازار خودرو شده، به طوریکه در شش ماهه ابتدایی سال جاری ۳۵ میلیون نفر در قرعهکشی دو خودروساز بزرگ کشور شرکت کردند. حالا اما فاطمیامین، وزیر صمت ضمن مخالفت با قرعهکشی خودرو، وعده داده که مسیر دیگری را جایگزین قرعهکشی خواهد کرد. حال این سوال مطرح است که با توجه به عرضه قطرهچکانی خودرو و همچنین رشد تقاضای کاذب، چه مسیری میتواند هم مانع از دلالی خودرو در بازار شود و هم پاسخگوی تقاضای واقعی نیز باشد؟ آنچه مشخص است در شرایط کنونی که عرضه خودرو وضعیت مناسبی ندارد و تقاضای کاذب بازار نیز همچنان به قوت خود باقی است، رسیدن به مسیر جایگزین نیازمند طرح و ایدهای نو است. با این شرایط وعدههایی همچون افزایش عرضه خودرو یا گزینش شرکتکنندگان در قرعهکشی و. بهطور حتم نمیتواند در کوتاهمدت مسیر مناسبی برای پاسخگویی به تقاضای واقعی بازار باشد، مگر اینکه وزارت صمت بخواهد بدون هیچ پشتوانه کارشناسی به شیوه سابق عرضه خودرو (ثبتنام آنلاین) برگردد.
همانطور که در ابتدای گزارش عنوان شد، مسوولان صنعتی در حال بررسی مسیرهای جایگزین قرعهکشی هستند که محتملترین روش، آزادسازی همزمان قیمت و واردات خودرو است. هر چند این گزینه هنوز روی میز وزیر قرار دارد با این حال به نظر میرسد برای تنظیم بازار خودرو در طولانی مدت، مسیر دیگری وجود ندارد. برگزاری شوی قرعهکشی طی یک سال و نیم گذشته در شرکتهای خودروساز نشان داد که این مسیر ناعادلانه نه تنها متقاضیان واقعی را از دریافت خودرو محروم میکند، بلکه زمینه جذب سرمایههای سرگردان نیز شده است. در شرایط کنونی که نرخ دلار با افت و خیز همراه شده و سوداگری در بازارهای طلا و سکه نیز نزولی شده، بازار خودرو جذابیت خود را برای معاملات پرسود حفظ کرده است.
آزادسازی همزمان قیمت و واردات
همانطور که عنوان شد گزینههای زیادی برای جایگزینی مسیر قرعهکشی در دستور کار وزارت صمت قرار دارد، این در شرایطی است که آزادسازی همزمان قیمت و واردات محتملترین گزینه به نظر میرسد. هر چند مسیرهای دیگری همچون افزایش تولید و عرضه یا عرضه خودرو در بورس کالا نیز میتواند جایگزین قرعهکشی معرفی شود، اما این مسیرها در کوتاهمدت پاسخگوی متقاضیان نیست. از سوی دیگر آنچه مشخص است افزایش تولید با وجود قیمتگذاری دستوری و همچنین زیان تولید محقق نخواهد شد و وعده رشد تولید به طور حتم بدون حذف قیمتگذاری دستوری پشتوانه اجرایی محکمی نخواهد داشت. بنابراین آزادسازی قیمت خودرو میتواند در اجرا اولا از تقاضای کاذب بازار بکاهد، ثانیا از زیان تولید خودرو جلوگیری کند. بر این اساس مادامی که خودروساز زیان نکند و تقاضای کاذب بازار نیز کمرنگ شود، عرضه و تقاضا به طور حتم به تعادل نسبی بازخواهد گشت. از سوی دیگر با وجود مخالفت وزیر با آزادسازی واردات خودرو، این امر میتواند در کنار آزادسازی قیمتها، مسیر دیگری برای تامین خودرو در بازار باشد. مصوبه آزادسازی مشروط خودرو در شهریور ماه با وجود مخالفت شورای نگهبان با آن، کاهش قیمت در خودروهای وارداتی و داخلی را کلید زد. این مصوبه دلالان و واسطهگران را سردرگم و بلاتکلیف کرد به همین دلیل بازار روند نزولی را در قیمتها در پیش گرفت. بنابراین با گذر این مصوبه از فیلتر شورای نگهبان و در کنار آن آزادسازی قیمت خودرو، به طور حتم معجزهای در بازار خودرو رخ خواهد داد. معجزهای که منجر به حذف تقاضای غیرواقعی بازار خواهد شد.
مسیرهای جایگزین قرعهکشی
همانطور که عنوان شد، برگزاری قرعهکشی برای عرضه محصولات شرکتهای خودروساز چندان مورد پسند وزیر صمت نیست و رضا فاطمیامین به صورت علنی مخالفت خود را با این نحوه عرضه خودرو اعلام کرد. اما با وجود این مخالفت هیچ مسیری به صورت شفاف از سوی وی برای جایگزینی قرعهکشی مشخص نشده است.
حال، مسیرهای موجود در صورت حذف قرعهکشی برای عرضه خودرو را مورد واکاوی قرار داده ایم؛ نخستین و محتملترین مسیر برای حذف قرعهکشی، مسیر آزادسازی قیمت خودرو است. البته این مسیر به تنهایی کافی نیست و سیاستگذار خودرویی همزمان باید قفل واردات خودرو را نیز بشکند. آزادسازی قیمت خودرو در مبدا در کنار آزادسازی واردات به نوعی مدنظر خودروسازان نیز هست. بنابراین چنانچه وزارت صمت بخواهد قرعهکشی را از فرآیند عرضه محصولات شرکتهای خودروساز حذف کند بهترین و در دسترسترین مسیر برای این مساله آزادسازی همزمان قیمت و برداشتن قفل واردات خودرو است. حذف سیاست قیمتگذاری دستوری سبب نزدیکی قیمت کارخانه و بازار خواهد شد و این به معنای آن است که تقاضای کاذب از جاده عرضه شرکتهای خودروساز خارج میشود و آنچه میماند، تقاضای واقعی است. فربد زاوه، کارشناس خودرو میگوید: اگر سیاستگذار خودرویی به دنبال این است که قرعهکشی را حذف کند باید به صورت همزمان در کنار آزادسازی قیمت کارخانهای خودرو اجازه دهد تا بار دیگر واردات خودرو از سر گرفته شود.
این کارشناس خودرو ادامه میدهد تنها از این مسیر امکان حذف قرعهکشی از فرآیند عرضه وجود دارد. زاوه تاکید میکند تا زمانی که قیمت خودرو به صورت دستوری تعیین شود، فاصله قیمت کارخانه و بازار به قوت خود باقی است و این به آن معناست که فرآیند قرعهکشی با وجود اشتباه بودن ادامه خواهد یافت. مسیر دیگری که میتواند به حذف قرعهکشی منجر شود، افزایش تیراژ تولید است. چنانچه خودروسازان بتوانند نمودار تولید و عرضه خود را صعودی کنند این اتفاق منجر به حذف قرعهکشی از فرآیند عرضه خواهد شد. سعید مدنی، مدیرعامل پیشین خودروسازی سایپا میگوید: افزایش عرضه میتواند اهرمی باشد برای تسهیل دریافت خودرو توسط متقاضیان واقعی در بازار. این کارشناس خودرو معتقد است سیاستگذار خودرویی باید برای کنار گذاشتن فرآیند قرعهکشی به سرچشمه توجه کند و شرایط را برای افزایش عرضه توسط خودروسازان فراهم کند. مدنی میگوید یکی از دلایل برگزاری قرعهکشی در شرکتهای خودروساز، ناتوانی آنها برای پاسخگویی به تقاضای موجود در بازار است.
حال چنانچه خودروسازان بتوانند با افزایش تولید کفه عرضه را سنگین کنند این مساله میتواند خودروسازان را در مسیر حذف قرعهکشی قرار دهد. مسیر سومی که شاید در ذهن سیاستگذار خودرویی برای حذف قرعهکشی قرار داشته باشد، افزایش محدودیتها برای خرید خودرو از شرکتهای خودروساز است. این مسیر در زمان برگزاری قرعهکشی هم مورد توجه قرار گرفته و شاهد هستیم که دارا بودن گواهینامه، داشتن سن بیشتر از ۱۸ سال، تحویل نگرفتن خودرو ظرف ۴۸ ماه گذشته از دو خودروساز بزرگ کشور گوشهای از محدودیتهای ایجاد شده است. حسن کریمی سنجری، کارشناس خودرو میگوید: افزایش محدودیتها از جنس محدودیتهای اعمال شده هیچگاه نتوانسته به عنوان سدی جلوی سیل تقاضا در طرحهای فروش ایفای نقش کند. این کارشناس خودرو معتقد است مسیر حذف قیمتگذاری دستوری میتواند به حذف تقاضای کاذب، رشد نقدینگی و به دنبال آن رشد تولید خودروسازان منجر شود. شاهد مثال صحبتهای کریمیسنجری درباره بیتاثیری محدودیتها حضور بیش از ۵ میلیون نفر در برگزاری قرعهکشی محصولات یکی از دو خودروساز بزرگ کشور است.
بنابراین چنانچه مدیران ارشد وزارت صمت این خیال را در سر دارند که از این مسیر قرعهکشی را حذف کنند پیش از آزمودن این روش میتوان گفت که توفیقی حاصل نمیکنند. مسیر چهارم به نوعی در طرح تحول صنعت خودرو که توسط تعدادی از نمایندگان مجلس یازدهم مطرح شده، دیده میشود. برخی از نمایندگان عضو کمیسیون صنایع، طرح عرضه خودرو در بورس را به عنوان راهکار بلندمدت مدنظر دارند. آنها معتقدند چنانچه این مسیر عملیاتی شود شاهد جمع شدن بساط دلالان خواهیم بود. البته با وجود تلاش طراحان برای ایجاد جو مثبت در ارتباط با محاسن عرضه خودرو در بورس این طرح در میان کارشناسان مخالفانی دارد. از آنجا که این طرح هنوز در حال چکشکاری در کمیسیون صنایع است، مشخص نیست چه زمانی به صحن میآید و واکنش کلان مجلس به آن چیست. با این حال این مسیر را میتوان به عنوان یکی از مسیرهای حذف قرعهکشی مورد توجه قرار داد. در کنار طرح نمایندگان برای عرضه خودرو در بورس برخی از کارشناسان ارزش جایگزینی چیست؟ اقتصادی نیز مسیری تا حدودی مشابه برای این منظور طراحی کردند تا علاوه بر حذف قرعهکشی از فرآیند عرضه به نوعی آرامش را نیز به بازار تزریق کند. مهدی نصرتی یکی از این کارشناسان در یادداشتی پیشنهاد میکند همان مسیری که در عرضه اولیه سهام مورد استفاده قرار میگیرد میتواند در عرضه خودرو نیز استفاده شود. اما چگونه این مسیر عملیاتی میشود؟
آنطور که این کارشناس اقتصادی میگوید اگر فرض را بر این بگذاریم که یک دستگاه خودرو به طور مثال ۸۰ میلیون تومان قیمت دارد. بنابراین برای این خودرو، ۸۰ میلیون بن به ارزش هر بن یک تومان عرضه میشود. نصرتی ادامه میدهد مردم میتوانند ثبتسفارش کنند و به هرکسی تعداد معدودی بن میرسد. وی تاکید دارد پولی که مردم پرداخت میکنند ۸۰ میلیون تومان به ازای هر خودرو به خودروساز میرسد. این کارشناس اقتصادی اینگونه تشریح میکند حالا بازار ثانویه برای این بنها تشکیل میشود. کسانی که واقعا قصد خرید خودرو دارند، باید وارد این بازار ثانویه شوند و از بقیه مردم بن بخرند تا ارزش جایگزینی چیست؟ اینکه بتوانند به ۸۰ میلیون بن برسند و بروند خودرویشان را از خودروساز تحویل بگیرند. نصرتی تاکید میکند واضح است که قیمت این بنها در بازار ثانویه بالا میرود تا جایی که قیمت خرید خودرو از طریق بن، نزدیک قیمت بازار میشود.
مسیر آخر نیز بازگشت به شیوه سابق عرضه محصول توسط خودروسازان است. البته این شیوه در میان مصرفکنندگان منتقدان زیادی داشت و همین انتقادها سبب ایجاد مسیر قرعهکشی شد. اگر سیاستگذار خودرویی به شیوه سابق بازگردد این به آن معناست که هیچ برنامه اصولی برای مدیریت بازار خودرو ندارد و تنها به دنبال حذف قرعهکشی از مسیر عرضه خودرو است و به تبعات منفی این مسیر جایگزین بیتوجه است.
دیدگاه شما