در این مقاله آکادمی اینفوگرام با انواع نمودار آشنا شدید. استفاده از این نمودارها در گزارش، اینفوگرافیک یا پرزنت بسیار حرفهای است. در تمام ابزارها مانند پاورپوینت و پرزی میتوانید از نمودارها و عکس آنها استفاده کنید.
کندل چیست و انواع آن کدامند؟
معاملهگران بورسی، برای انجام معاملاتشان در طی روز، از سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای استفاده میکنند. در این بین، کندلها به این دلیل که به راحتی قابل استفاده هستند و نوسانات قیمت را بهتر پوشش میدهند، بسیار پرکاربردتر هستند.
کندل چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.
بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است.
این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند. نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند.
به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای نمودار شمعی
نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند.
دامنه نوسان سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند.
در ادامه با اجزای کندل استیکها بیشتر آشنا میشویم:
پایه و اساس نمودارهای شمعی
انواع الگوهای کندل استیک
۱- ماروبزو (Marubozu)
ماربزو به دو دسته مشکی و سفید تقسیم میشود:
- ماروبزو مشکی، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
- ماروبزو سفید، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
۲- دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان در آن یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک هستند که معمولأ به صورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند.
تردید بین خریداران و فروشندگان سهم، مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود. در بعضی از حالات، دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند.
این حالت نشان میدهد که خریداران قوت خود را ازدست دادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم، نیاز به خریداران جدید است.
حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود، نشان میدهد که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید با قوت بیشتری است.
۳- الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش معمولأ در یک روند نزولی و در انتهای آن شکل میگیرد. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است که عبارت است از:
- بدنه کندل که در قسمت بالای آن است.
- سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه).
- نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به انواع مختلف روند سمت افزایش خواهد رفت.
۴- الگوی دارآویز (Hanging Man)
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید.
از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است. معمولأ این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
۵- الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد، الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
در این نوع الگو، بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک دوم سایه بالایی است. رنگ بدنه سفید در این الگو، نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
۶- الگوی هارامی (Harami)
واژه هارامی، ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن است. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد.
متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت، مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولأ رنگ کندلها در این الگو متفاوت است.
بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی به معنای منفی بودن است.
۷- الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star)
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع از الگو، بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
۸- الگوی انبرک پایینی
این الگو دارای دو شمع با رنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است.
پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی یا چکش معکوس شکل میگیرد.
۹- الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.
- شمع اول، نزولی و پرقدرت است.
- شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.
- شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
۱۰- الگوی سه ستاره صعودی
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
۱۱- الگوی ستاره عصرگاهی
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
- شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
- شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
- شمع سوم: نزولی
۱۲- الگوی پوشاننده صعودی
دو شمع در این الگو وجود دارد که دارای رنگهای متضاد است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است.
در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
۱۳- الگوی سه مکعب سفید
این الگو دارای سه شمع است که همگی به رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همهی شمعها در این الگو صعودی است.
۱۴- الگوی ابر تیره
این الگو دارای دو شمع است که رنگهای متفاوتی دارند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو، دارای بدنه بزرگ است.
ابتدا شمع اول با رنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی است.
۱۵- الگوی رسوخ گر
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو، ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش میدهد، شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
۱۶- الگوی سه کلاغ سیاه
این الگو معمولاً برای معاملهگران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که با رنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود و معمولاً اندازه آنها با یکدیگر برابر است.
۱۷- الگوی سه سرباز سفید
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه است، معمولاً در یک روند صعودی شکل میگیرد و حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معاملهگران است.
این الگو دارای سه شمع با رنگ سفید است که به صورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. الگوی سه سرباز سفید، بیان میکند که خریداران پر قدرتی در سهم حضور دارند و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
۱۸- الگوی سه خط حمله
معمولاً از این الگو به تنهایی استفاده نمیشود. الگوی سه خط حمله، دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعد از این سه شمع، یک شمع با بدنه بزرگ به صورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول، مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
۱۹- الگوی تاسوکی رو به پایین
این الگو از سه شمع تشکیل شده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی، نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
خط روند چیست؟ انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
استفاده از تحلیل تکنیکال در نمودارها، یکی از بهترین روشها برای پیش بینی شرایط بازار و تعیین استراتژی ورود یا خروج به آن است. تحلیل تکنیکال ویژگیهای متنوعی دارد که یادگیری آنها میتواند نقشی کلیدی در سرمایهگذاریهای کاربران داشته باشد.
در این مقاله با خط روند و انواع روندها در تحلیل تکنیکال آشنا میشویم. همچنین سه استراتژی مهم معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.
روند (Trend) چیست؟
یک روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیان بهتر، روندها از افت و خیز قیمتها تشکیل میشوند و جهت این افت و خیزها، روند بازار را تعیین میکنند. روندها میتوانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی است. جهت کلی بازار نیازی به بازه زمانی مشخصی برای تشکیل خط روند ندارد، اما هر چه بازه طولانیتر باشد، روند تشکیل شده اعتبار بیشتری دارد. روندها با رسم خطوطی که به عنوان خطوط روند شناخته میشوند.
انواع مختلف روند
روندها نقشی حیاتی برای معاملهگران دارند و توانایی شناسایی آنها و بکارگیریشان در معاملات میتواند کمک شایانی به تریدرها کند. به طور معمول سه نوع مختلف خط روند در بازار وجود دارد:
روند صعودی (Uptrend)
یک خط روند صعودی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله افزایش یابد. بهعنوانمثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار افزایش یابد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار کاهش داشته باشد و پس از این افت و خیز مجدداً ۵ دلار افزایش یابد، روند تشکیل شده صعودی خواهد بود.
روند نزولی (Downtrend)
خط روند نزولی دقیقاً نقطه مقابل روند صعودی است. یک روند نزولی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله کاهش یابد. بهعنوان مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار کاهش داشته باشد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار افزایش داشته باشد و پس از این افت و خیز، کندل بعدی ۵ دلار کاهش یابد، روند تشکیل شده نزولی خواهد بود.
روند جانبی (Sideways trend)
خط روند جانبی زمانی شکل میگیرد که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت ارز دیجیتال به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمتی نرسد. بسیاری از معاملهگران حرفهای توجه زیادی به روند جانبی ندارند با این حال روندهای جانبی نقش مهمی در معاملات اسکالپینگ دارند.
نحوه ترسیم خطوط روند روی نمودار
یکی از راههایی که یک تحلیل گر میتواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که ۲ یا چند نقطه قیمت را به هم متصل میکند. این خط روی نمودار ادامه مییابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت عمل کند.
شما از این روشهای ترسیم میتوان در ابزارهایی مانند تریدینگ ویو استفاده کرد.
ترسیم خط روند صعودی
خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده شده است , ۲ یا چند نقطه پایین را به هم متصل میکند. نقطه پایین دوم در ترسیم خط روند صعودی، باید بالاتر از نقطه ابتدایی باشد. خطوط روند صعودی به عنوان پشتیبان عمل میکند و نشان میدهد که حتی با افزایش قیمت، تقاضا نسبت به عرضه بیشتر است. تا زمانی که قیمتها بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست زیر خط روند صعودی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
ترسیم خط روند نزولی
خط روند نزولی خط مستقیمی است که به سمت راست و پایین کشیده شده است که ۲ یا چند نقطه اوج را به هم متصل میکند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل میکند و نشان میدهد که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمتها زیر خط روند باقی میمانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست بالای انواع مختلف روند خط روند نزولی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
آشنایی با تحلیل روند
تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در بازههای دورتر، با کمک دادههای بهدستآمده توسط روندها است. تحلیل روند از دادههای تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روند بلندمدت احساسات در بازار استفاده میکند. تحلیل روند سعی میکند یک روند مانند روند صعودی بازار را پیشبینی کند و آن روند را تا زمانی که دادهها نشاندهنده معکوس شدن روند باشند، دنبال کند.
تجزیه و تحلیل خط روند از آن جهت دارای اهمیت است که حرکت روندها در نهایت منجر به کسب سود برای سرمایهگذاران میشود. بررسی یک روند با کمک دادههای تاریخی ارز مورد نظر، آینده قیمتی آن ارز را برای معاملهگران پیش بینی میکند.
ابر ایچی موکو یکی دیگر ابزارهایی است که میتوان در تحلیل بازار از آن استفاده کرد.
استراتژیهای معاملاتی با خطوط روند
اکنون که معنای خط روند و انواع آنها را درک کردهایم، بیایید به استراتژیهایی که بسیاری از معامله گران برای شناسایی روندها استفاده میکنند نگاه کنیم.
شاخص معاملات MACD
شاخص واگرایی میانگین متحرک (MACD)، میانگین قیمت یک ارز را در یک بازه زمانی خاص برای کمک به معامله گران در شناسایی روندها پیدا میکند. MACD مؤثرترین استراتژی معاملاتی روند است چرا که چندین معاملهگر در یک بازه زمانی خاص وارد یک موقعیت خرید میشوند که در این موقعیت خرید، میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت پیشی میگیرد. با این حال، اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، معاملهگران میتوانند موقعیت کوتاهمدت را نیز در نظر بگیرند.
معامله گران معمولاً روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام میکنند تا سیگنالها را فیلتر کرده و روند را تعیین کنند. میانگین متحرک نیز نقشی حیاتی در کمک به تحلیل روند ایفا میکند.
شاخص معاملاتی RSI
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکت قیمت ارز و همچنین سیگنالهای خرید و فروش کمک میکند. RSI با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام را تعیین میکند. RSI به شکل درصدی نشان داده میشود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.
نشانگر ADX
اندیکاتور ADX به معامله گران کمک میکند قدرت معامله گران را اندازه گیری کنند. ADX همچنین معاملهگران را قادر میسازد تا قدرت قیمتی ارز مورد نظر را در دو جهت مثبت و منفی تخمین بزنند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر میکند. اگر اندیکاتور مقادیر ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال رخ دادن است، در حالی که اگر مقادیر به زیر ۲۵ سقوط کنند، نشان میدهد که روند ضعیفی در حال رخ دادن است.
روندها تمام داستان را بازگو نمیکنند!
درست است که روندها نقشی کلیدی در تحلیل تکنیکال ایفا میکنند، اما بسیاری معتقد هستند که تحلیل روندها، بازگوی تمامی اتفاقات بازار نخواهند بود چرا که هر بازهای از زمان در بازار، خواه یک ثانیه خواه چندین روز، حاوی اطلاعات ارزشمند هستند. ضمن آنکه بررسی روندها بیشتر از روی گذشته قیمتی یک ارز انجام میشود و پیش بینی آینده کاری بسیار سخت و پر ریسک است. همچنین احساسات کاربران در بازار میتواند روند قیمتی یک ارز را به طور کل تغییر دهد. کارشناسان معتقدند تحلیل روند به تنهایی پاسخگوی نیاز سرمایهگذاران نخواهد بود و میبایست تحلیل بنیادی نیز در دستور کار آنها قرار بگیرد.
خطوط روند ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال
استفاده از خط روند و تحلیل آنها، یکی از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال است، اما به خاطر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و تکنیکهای موجود است. هنگامی که یک خط روند شکسته میشود، باید فقط به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود که روند ممکن است در حال تغییر باشد. برای تأیید تغییر روند باید از ابزارها و سیگنالهای بیشتری استفاده کرد تا تضمین بیشتری را برای شما داشته باشد.
روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی.
نوعی تحلیل تکنیکال که سرمایه گذاران برای تعیین حرکات آتی قیمت اوراق بهادار دنبال میکنند. روندها از قلهها و نزولها در طول زمان تشکیل شدهاند، که به فرد امکان میدهد حرکت کلی قیمت یک اوراق بهادار را پیش بینی کند.
انواع نمودار و کاربرد آنها : ۲۱ نمودار کاربردی
به دنبال تولید محتوای دیداری هستند و نمیدانید چگونه این کار را انجام بدهید؟ سادهترین کار، استفاده از یک یا چند نمودار است. نمودارها یکی از مهمترین ابزارها در تصویر سازی محتوا و داده محسوب میشوند. هرچند هر نموداری را نمیتوان برای تصویری سازی هر دادهای به کار برد و خوب است که نمودارتان را با توجه به نوع موضوع و دادهای که در اختیار دارید انتخاب کنید. در ادامه با انواع کاربرد نمودار بیشتر آشنا خواهید شد.
فهرست مطالب
نمودار چیست؟
نمودارها تصاویری هستند که میتوانند اطلاعات موجود را به سرعت در معرض دید قرار دهند. با دیدن یک نمودار در یک نگاه میتوان به بسیاری از ویژگیهای مجموعهای از اطلاعات پی برد. نمودار یا منحنی اطلاعات عددی و آماری را بهصورت منظم نشان میدهد و ارتباط دو یا چند عامل را ترسیم میکند.
چه زمانی باید از نمودار استفاده کنیم؟
استفاده از نمودار میتواند بررسی اطلاعات و دادههای مرتبط بهم را سادهتر کند. در صورتی که نمودارها یکسان و یک شکل باشند، سبب خستگی و ملالت خاطر میشوند، به همین دلیل سعی میشود آنها را متنوع تهیه کنند و از هاشورها و رنگها بهره بگیرند تا جلوه بصری بهتری داشته باشند.
چند نکته مهم
- نمودارها را نباید جایگزین توصیفهای متن کرد، بلکه باید آنها را برای تأکید بر روابط مهم و خاص با نوشتههای متن همراه ساخت.
- نمودارها باید به قدر کافی ساده باشند تا مفهوم را بهگونهای روشن به بیننده انتقال دهند و بدون استفاده از توصیفهایی که در متن آمده است، قابلفهم باشند.
- استفاده از رنگ در نشان دادن نمودارها ضروری است ولی نباید بیش از حد از رنگ استفاده کنید. اگر تعداد نمودارهای شما زیاد است سعی کنید از یک طیف رنگی خاص استفاده کنید.
انواع نمودار
به طور کلی هر نموداری را میتوان در یکی از سه دسته خطی، ستونی و دایرهای جا داد. انواع دیگر نمودار نیز وجود دارند ولی هر یک از آنها کمابیش در یکی از این سه دسته قرار میگیرند. در ادامه انواع نمودارها را براساس موضوعی که برای آن مناسب هستند بررسی خواهیم کرد.
بازاریابی
نمودار خطی یک ابزار بصریسازی قدرتمند است که روند تغییرات را به خوبی نمایش میدهد. برای دادههای پیوسته مناسب است و زمانی بیشترین کاربرد را خواهد داشت که تغییرات یک کمیت در گذر زمان را نشان بدهد. خطوط این نمودار در واقع تعداد زیادی نقطه بهم پیوسته هستند که هر نقطه مقدار کمیت مربوط به محور عمودی را در زمان مشخصی نشان میدهد.
کاربرد نمودار خطی
این نمودار یکی از پرکاربردترینها در بازاریابی است که چرا که به کمک آن میتوانید به خوبی روندهای مختلف (مانند میزان تغییرات ترافیک سایت طی چند ماه، میزان تغییرات تعداد فالوورها و …) را به خوبی نمایش بدهید.
ستونی
نمودارهای ستونی سادهترین نوع نمودار و از بهترین راهها برای مقایسه چند کمیت هستند. یک محور (معمولاً ستون افقی) به دستهبندیهایی که قرار است مقایسه شوند اختصاص دارند و یک محور کمیت مقایسهشده بین دستههای مختلف را به نمایش میگذارد.
محور افقی نام دادهها و محور عمودی نشاندهنده فراوانی دادهها است، درحالیکه پهنای ستونها همه به یک اندازه باقی میمانند. به عنوان مثال در بحث بازاریابی میتوانید کاربران را براساس جنسیت، رده سنی و تحصیلات با این نمودار دستهبندی کنید.
کاربرد نمودار ستونی
- کاربرد نمودار ستونی در مقایسه تعداد محدودی اطلاعات است که بین شش تا هشت دسته اطلاعات دارند. در صورت لزوم میتوانید تعداد بیشتری اطلاعات را نیز با استفاده از آن نشان بدهید ولی در چنین حالتی باید ستونها را رنگآمیزی کنید یا مطابق طرحهای متفاوتی آنها را ترسیم کنید تا خواندن آن سادهتر شود.
نمودار تصویری و کاربردهای آن
نمودارهای تصویری حالت واقعی و جذابی دارند. چراکه در این نوع نمودارها از شکلهای سیاه و سفید یا رنگی مختلفی برای نمایش دادهها استفاده میشود. این نمودارها به دلیل شکل بصری جذابی که دارند به راحتی قابل فهم هستند و در کاربردهای مختلفی در نشان دادن قیمتها، جمعیت و … دارند.
میلهای
نمودار میلهای شبیه نمودار ستونی است با این تفاوت که ۹۰ درجه چرخیده است. مزیت استفاده از آن به جای نمودار ستونی، خواندن راحتتر نام دسته بندیهای آن است. پس بهتر است در مواردی که نام آیتمها طولانی باشند از نمودار میلهای استفاده شود.
راداری (عنکبوتی)
زمانی که بخواهید دو یا چند متغیر را از نظر کیفی مقایسه کنید این نمودار برای شما کاربرد خواهد داشت. نمودار راداری از تعدادی قطاع تشکیل شده است که هر قطاع یک دستهبندی کیفی متفاوت را نشان میدهد. از مرکز مکودار نیز پرههایی خارج شده است که مقدار آنها با مقدار متغیری که نشان میدهند متناسب است. رأس هر یک از این پرهها در نهایت بهم وصل میشود و شکلی شبیه به یک ستاره را به وجود میآورد. نتیجه، نموداری است که میتواند روند و مقایسه را همزمان نشان دهد.
نمودارهای گانت در واقع یکی از انواع نمودارهای ستونی هستند که برای رسم پروژهّها و برنامهریزی به کار میروند. این نمودار از میلههای افقی تشکیل شده که جدا از هم هستند و هر میله با رنگ متفاوتش بخشی از فرایند انجام پروژه را نمایش میدهد.
- در سایت آسانا میتوانید نمونهای از کاربرد نمودار گانت را ببینید.
آبشاری
شبیه به یک نمودار گانت منتها به صورت عمودی رسم میشود. کاربردش در تحلیل کیفی دادههاست و نشان میدهد که شرایط چگونه بر مقدار اولیه متغیرها اثر میگذارند.
توابع
توابع نقش بسیار پررنگی در علم و تکنولوژی دارند. بسیاری از نمودارهایی که در این زمینه رسم میشوند در واقع جزو دستهبندی خاصی نیستند بلکه هریک تابعی خاص را نشان میدهند. یکی از مثالهای معروف این دسته که در آمار بسیار استفاده میشود، نمودار گاوسی است که توزیع نرمال جمعیت را نشان میدهد.
پیکتوگرام
در پیکتوگرام از آیکونها و المانهای گرافیکی برای نشان دادن داده استفاده میشود. از آنجا که تصاویر و گرافیک پتانسیل بیشتری برای نمایش دادههای خام دارند، خیلی اوقات از آنها برای نمایش دادههای مربوط به پزشکی استفاده میشود.
هیستوگرام
هیستوگرام نوع خاصی از نمودار ستونی است که دادههای عددی براساس تعداد دفعات تکرار آن نمایش میدهد. این نمایش داده براساس گذر زمان رسم میشود ولی خود پارامتر زمان معمولاً به صورت بارز در نمودار جایی ندارد.
مساحتی
نمودارهای مساحتی معمولاً برای نشان دادن تغییرات چند کمیت در گذر زمان استفاده میشوند. در این نمودارها مساحتی که زیر هر خط اشغال شده است اهمیت دارد. نمودارهای پیش رو، روند تغییرات تقاضای دو کالای خاص را نشان میدهند. شکل اول برای کالای اول و شکل دوم برای هر دو کالا رسم شده است، توجه داشته باشید که شکل اول به راحتی روند صعودی درخواست کالای موردبررسی را نشان میدهد. حال اگر برای دو کالا، بهصورت همزمان نمودار سطح را رسم کنیم (مانند شکل دوم) به راحتی با یک نگاه به نمودار متوجه میشویم که درخواست برای کالای اول کلاً بیش از درخواست برای کالای دوم بوده است، این نتیجهگیری از مقایسه انواع مختلف روند سطوح این دو نمودار به دست میآید که مزیت نمودار سطح است.
دونات یا حلقوی
شبیه نمودار دایرهای است با این تفاوت که میتوان بیش از یک سری داده به وسیله آن نمایش داد. مزیت آن این است که چند سری مختلف داده با هم مقایسه میشوند.
گونهای دیگر از نمودارهای دوناتی بیش از یک لایه دارند و میتوان از آنها برای نشان دادن سلسله مراتب، گذر زمان و … استفاده کرد.
کدام نمودار برای من مناسب است؟
در این مطلب سعی کردیم انواع نمودارهای کاربردی را با ذکر حوزه کاربرد آنها معرفی کنیم. با این حال این دستهبندیها به معنی این نیست که نموداری از یک گروه را نمیتوان برای سایر گروهها به کار برد. نوع نموداری که استفاده میکنید در درجه اول بستگی به نوع دادههای مورد انتخاب شما دارد. دنیای نمودارها بسیار متنوع و بزرگ است و میتوانید با دست و دلبازی هرچه تمامتر از آن بهره ببرید.
در این مقاله آکادمی اینفوگرام با انواع نمودار آشنا شدید. استفاده از این نمودارها در گزارش، اینفوگرافیک یا پرزنت بسیار حرفهای است. در تمام ابزارها مانند پاورپوینت و پرزی میتوانید از نمودارها و عکس آنها استفاده کنید.
سوالات متداول
برای نمایش تغییرات از چه نموداری استفاده میکنیم؟
نمودار خطی یکی از ابزارهای قدرتمند برای تصویرسازی است. با استفاده از نمودار خطی میتوان به خوبی روند تغییرات را به نمایش گذاشت. این نمودار برای نمیاش برای دادههای پیوسته هم مناسب است و بیشترین کاربرد آن برای زمانی است که بخواهیم تغییرات یک کمیت را در گذر زمان نشان دهیم.
برای مقایسه داده ها از چه نموداری استفاده می شود؟
اگر بخواهیم چند سری داده مختلف را با یکدیگر مقایسه کنیم میتوانیم از نمودار دونایت یا حلقوی استفاده کنیم. علاوه بر آن برای مقایسه متغیرها از نظر کیفی، نمودار عنکبوتی را به کار میگیریم. از نمودار ستونی هم برای مقایسه تعداد محدودی از اطلاعات استفاده میکنیم.
نمودار حبابی برای نمایش چند متغیر به کار میرود؟
از نمودار حبابی برای نمایش سه پارامتر در دو بعد استفاده میشود. دو پارامتر در این نمودار با محور مختصات نمایش داده میشوند و پارامتر سوم را با تغییر مساحت دایرههای رسم شده مشخص میشوند.
نمودار میله ای چه کاربردی دارد؟
کاربرد نمودار ستونی دقیقا مثل نمودار میلهای است. با این تفاوت که نمودار میلهای ۹۰ درجه چرخش داشته است. از این نمودار برای مقایسه تعداد محدودی اطلاعات است که بین شش تا هشت دسته تقسیم شدهاند استفاده میشود.
مقدار متغیر سوم در نمودار حبابی متناسب با چیست؟
در نمودار حبابی پارامتر سوم با تغییر مساحت دایرههای رسم شده مشخص میشود.
چه تفاوتی بین نمودار هیستوگرام و نمودار ستونی وجود دارد؟
نمودار هیستوگرام درواقع نوع خاصی از نمودار ستونی است. در این نمودار دادههای عددی براساس تعداد دفعاتی که تکرار میشوند، نمایش داده میشود. نمایش این دادهها با گذر زمان رسم میشود ولی خود پارامتر زمان معمولاً به صورت مستقل در نمودار وجود ندارد.
با انواع مختلف پروتئینها آشنا شوید
پروتئینها گروهی از درشت مولکولها هستند که پلیمر نیز محسوب میشوند، یعنی از توالی واحدهایی کمابیش یکسان به نام آمینواسیدها (مونومرهای پروتئینها) ساخته شدهاند که طیف بسیار وسیعی از مواد را شامل میشود.
پروتئینها را به علت ساختار پلیمری میتوان شبیه الفبا و جمله دانست؛ چراکه الفبا با داشتن 32 حرف، بیشمار کلمه ایجاد میکند. پروتئین ها نیز دارای 20 نوع مونومر هستند و با تغییر در ترتیب و تعداد آنها، هزاران هزار پروتئین ساخته میشود. شیوه پیوستن آمینواسیدها به هم نیز اینگونه است که دو مونومر در کنار هم قرار میگیرند و یکی از آنها + H و دیگری – OH میدهد. از این طریق پیوند میسر شده و یک مولکول آب آزاد میشود؛ لازم به ذکر است که به این نوع از واکنشها «سنتز آبدهی» میگویند.
ساختار عمومی آمینواسیدها که همگی در بخش R با هم تفاوت دارند. تا به حال در طبیعت حدود 500 نوع آمینواسید شناخته شده ولی تنها 20 نوع آمینواسید در ساختار پروتئینها استفاده میشود. در شکل بالا نیز شیوه تولید پروتئینها به روش سنتز آبدهی را میبینیم. به پیوندی که بین دو آمینواسید به این شیوه ایجاد میشود «پیوند پپتیدی» میگویند.
انواع پروتئینها
1- پروتئینها میتوانند به عنوان منبع و ذخیره کننده انرژی و ماده به کار روند؛ مانند پروتئین موجود در سفیده تخم مرغ که «آلبومین» نام دارد. آلبومین موجود در این قسمت دارای چند نوع است، که بخش اعظم آن اوآلبومین بوده و 55% از آن را شامل میشود و در مقابل کونآلبومین با حدود 700 آمینواسید حدود 13% کل پروتئینها را تشکیل میدهد. نمونه دیگر از این نوع عملکرد در پروتئینها مربوط به کازئین، پروتئین شیر است که دارای فسفر نیز هست. این پروتئین خاصیت چسبندگی نیز دارد.
در شکل سمت راست انواع مختلف روند ساختار یک اوآلبومین و در شکل سمت چپ ساختار یک کونآلبومین را میبینیم.
شیر و تخم مرغ منابع مهمی از پروتئینهای ذخیرهای هستند.
2- پروتئینها می توانند پِیکِ شیمیایی باشند؛ یعنی پیامی را در بدن جانوران منتقل کنند. آنها می تواند این کار را به عنوان هورمون انجام دهند، مانند هورمون «گرلین» که دارای 28 آمینواسید است، از سلول های اِپسیلون جزایر لانگرهانس پانکراس ترشح می شود و ایجاد کننده حس گرسنگی محسوب میشود.
از دیگر پروتئینهای اینگونه میتوان به هورمون های تیروئیدی، یعنی تیروکسن (T4) و تری یدو تیرونین (T3) اشاره داشت که محرک رشد اندام ها و بافتهای مختلف بدن به حساب میآیند و موجب رشد مغز، ماهیچهها، استخوانهای دراز و… میشوند.
شکل T3 و T4 و آمینواسید تیروزین به ترتیب از راست به چپ
3- پروتئینها میتوانند نقش استحکامی داشته باشند، مانند رشتههای کُلاژِن که در استخوانها وغضروفها چنین نقشی را ایفا میکنند و یا پروتئین توبولین که سازنده ریزلوله یا میکروتوبولهای درون سلول هستند. میکروتوبولها سازنده چارچوب کلی سلول ها و عامل استحکام آنها هستند و همچنین در تقسیم سلولها نیز از اهمیت خاصی برخور دارند.
در سمت چپ رشته های کلاژن و در راست میکروتوبولها را به رنگ سبز میبینیم.
ساختار سه بعدی توبولین
4- پروتئینها میتوانند نقش انقباض شونده را بر عهده داشته باشند، مانند رشتههای موجود در ماهیچهها که در نبود آنها حرکت سخت و حتی غیر ممکن میشد. این پروتئینها سه نوع اَکتین، میوزین و تیتین را شامل میشوند. این سه نوع پروتئین درون واحد هایی انقباضی به نام سارکومر قرار دارند و با آزاد شدن یون کلسیم در سلول منقبض شده در هم فرو میروند و رشته های تیتین پیچ و تاب میخورند.
مکانیسم آزاد شدن کلسیم که از شبکه سارکوپلاسمی (شبکه آندوپلاسمی صاف در سلول های ماهیچه ای) رخ می دهد در پی انتقال پیام عصبی از آکسون نورون حرکتی به سلول ماهیچه ای (میون) به وقوع میپیوندد. هر سلول ماهیچهای صدها واحد انقباضی دارد.
در شکل یک واحد انقباضی (سارکومر) میبینیم که در نتیجه مصرف ATP (سوخت رایج سلول) در خود فرو میرود. در زیر میکروسکوپ این واحدها به شکل مخطط دیده میشوند.
5- پروتئینها میتوانند نقش دفاعی داشته باشند، مانند پروتئینهایی اختصاصی به نام پادتن که در راستای مبارزه با عوامل بیگانه تولید میشوند و سِلاحهای این عوامل بیگانه آسیبرسان را با چسبیدن به سطحشان بیاثر میکنند. نوع دیگری از پروتئینها که نقش دفاعی دارند، پروتئین های مکمل هستند که دفاع غیر اختصاصی بدن را کامل می کنند.
این پروتئینها توسط ماکروفاژها (نوعی گولبول سفید از نوع گرانولوسیت)، سلولهای کبدی و سلولهای پوششی روده تولید می شوند و در خون به صورت غیرفعال در حرکت هستند و به محض برخورد با یک میکروب کنار هم جمع شده و منافذی بر روی غشای آن ایجاد میکنند که در نتیجه این امر میکروب از بین میرود.
در شکل سمت چپ گروهی از پروتئینهای مکمل را میبینیم که در حال تخریب یک میکروب هستند و در شکل سمت راست چند پادتن متصل به یک باکتری را میبینیم.
6- برخی دیگر از پروتئینها موادی خاص را منتقل میکنند، مانند هموگلوبین که درون گولبولهای قرمز قرار دارد و در مجاورت ششها با اکسیژن ترکیب شده و در مجاورت مویرگ بافتها اکسیژن را آزاد می کند، به این ترتیب اکسیژن رسانی به همهی سلولهای بدن انجام میشود. پروتئین دیگری که با اکسیژن سروکار دارد میوگلوبین نامگذاری شده و معمولاً در بافت ماهیچهای مستقر است. این نوع پروتئین اکسیژن را ذخیره میکند تا در صورت کمبود آن را آزاد کند. نیاز به چنین مادهای در پرندگان ملموستر است، علت این امر نیز در پروازهای طولانی مدتی که آنها انجام میدهند و کمبود اکسیژن در ارتفاعات خلاصه میشود.
در شکل ساختار یک هموگلوبین در سمت راست و کل یک هموگلوبین در سمت چپ دیده میشود که دارای 4 رشته پروتئینی، شامل دو رشته آلفا و دو رشته بتا است.
7- آنزیمها آخرین و در عین حال مهمترین گروه از پروتئینها هستند. شاید مشهورترین آنزیمی که می توان از آن نام برد، آنزیم موجود در پودرهای لباسشویی است که مواد مختلفی مثل چربیها، قندها، پروتئینها و … را از روی پوشاک مختلف تجزیه و حذف میکند و یا آنزیم کاتالاز که با تجزیه آب اُکسیژنه (هیدروژن پراُکسید) به آب و اکسیژن در سلول های جگر، این اندام را از تجزیه نجات میدهد. توجه داشته باشید که تنها یک مولکول کاتالاز در مدت 1 ثانیه 100.000 هزار مولکول هیدروژن پراکسید را تجزیه می کند، به همین جهت از آن در ساخت اسفنج استفاده می شود زیرا یکی از فرآوردههای آن اکسیژن است.
ساختار آنزیم کاتالاز که دارای 4 رشته پروتئینی او 500 آمینواسید است. این سلول در اغلب موجودات فعالیت دارد و از تخریب سلولها به ویژه لیپید موجود در آنها جلوگیری میکند.
همانطور که مشاهده میکنید انواعی از پروتئینها نقش و کارهای متنوعی را در سلول بر عهده دارند و به یقین میتوان گفت که دنیای زنده بدون وجود پروتئین ها هرگز نمیتوانست به حیات خود ادامه دهد.
اگر مطلب بالا برای شما مفید بوده است، شاید آموزشهایی که در انواع مختلف روند ادامه آمدهاند نیز برایتان کاربردی باشند:
انواع شنا
انواع شنا
خوب است قبل از شروع مقاله انواع شنا گذری بر شنای حیوانات داشته باشیم تا بهتر بدانیم چرا انسان ها تکنیک های مختلفی برای شناکردن دارند. آیا تاکنون به شنای جانوران در آب توجه کردیده اید؟ آرام، آسان و لذتبخش. رفتار اغلب حیوانات (خشکی) در برابر شنا کردن غریزی و کارساز است، آن ها در آب تفریح می کنند و به زیبایی با جریان آب سازگار می شوند. اما شنا برای انسان ها زیبایی متفاوتی دارد، داوران که کرنومتر به دست سرعت شناگران را محاسبه می کنند، هیجان رقابت و نفس های عمیق شناگران …
انسان معیارهای جدیدی برای شنا ساخت: سرعت، قدرت و رقابت؛ و این همانی دلیلی است که سبک های شنا پر اهمیت شدند.
آنچه در این مقاله خواهید خواند:
- بررسی تئوری و آموزش:
سبک های شنا شامل کرال سینه، کرال پشت، شنای پروانه، شنای قورباغه است که انواع مختلف روند به بررسی ویژگی تک به تک آن ها خواهیم پرداخت.
کرال سینه -front crawl
کرال سینه سرعتی ترین سبک شنا رقابتی محسوب می گردد و یادگیری آن دشواری متوسطی دارد. این تکنیک شنا در هر ساعت حدود 588 کالری را از بین می برد. هنگام شنای کرال سینه یا کرال جلو، بدن شما رو به پایین در آب است؛ بدن باید حالت کشیده داشته باشد. سر می بایست در خط رویش مو با آب تماس داشته باشد. موقعیت سر معمولا ثابت و در مرکز قرار می گیرد، مگر اینکه برای نفس گیری به چرخش دربیاید. سر نباید بیش از حد از آب بیرون آورده شود. در کرال سینه شما به طور مداوم ضربه فلاتر انجام می دهید و بازوهایتان به طور متناوب از جلوی سرتان وارد آب کرده و سپس زیر آب به عقب برمی گردانید. در این نوع از شنا دست ها محرک اصلی جلو بردن فرد هستند.
یکی از نکاتی که بسیاری از مربیان بر روی آن تاکید می کنند، حرکت لگن و اندام فوقانی بدن مانند شکم و سینه است. یکی از عوامل موثر در کرال خوب حرکت لگن فرد می باشد. بدین جهت فرد باید هماهنگ با حرکات دست، تنه و لگن خود را طوری بچرخاند تا آب را به خوبی بشکافد.
حرکت پاها در کرال سینه می بایست به طور متناوب و شلاقی انجام بگیرد. حرکت ساق های پا یکی بالا و یکی پایین، موجب تثبیت وضعیت خطی بدن شناگر می بشود. این حرکت موجب تعادل فرد برای پیمودن هرچه سریعتر مسیر شنا می شود. اگر توجه شود با توجه به گیفت های صفحه متوجه می شویم که حرکات شلاقی پا، نیروی حرکت خود را از قسمت لگن دریافت می کنند نه از پشت زانو ها. حرکت پا باید از قسمت باسن شروع شود و شلاقی کوبیدن پا به سطح آب از قسمت زانو اشتباه می باشد و ران ها نیز باید در حرکت شلاقی پا حرکت کنند. ( دقیقا عملی مثل راه رفتن در زمین)
آموزش شنا کرال سینه
- – زاویه نگهداری سر در انجام کرال سینه بسیار مهم است.( اگر سر کاملا به داخل آب فر رود، پاها بسیار بالا می آید و بلعکس). برای کنترل سر، قسمتی را در استخر انتخاب کرده و نگاه خود را در آنجا نگه دارید.
- – حرکات دست نباید به صورت ضربه به آب باشد. به تغییر زاویه های کتف و آرنح ومچ دست در گیفت دقت کنید.
- – دست ها در کرال سینه دقیقا از کنار بدن عبور می کند.
- – نفس گیری در کرال سینه فقط از یک سمت صورت انجام می شود. (مثلا شخصی هر بار از سمت راست نفس گیری می کند و شخصی هر بار از سمت چپ).
- برای شبیه سازی بهتر، حرکت شلاقی پا در کرال سینه همانند راه رفتن به جلو در محیط خشک می باشد.
کرال پشت – Backstroke
کرال پشت یکی از راحت ترین سبک های شنا برای نفس گیری است. میزان کالری که در این سبک سوزانده می شود برابر با میزان کالری در کرال سینه و 588 کالری برای یک ساعت است. در این تکنیک شنا، قسمت سینه و سر شناگر بر روی آب قرار دارد و صورت شناگر رو به آسمان است.درست است که فرد دم و بازدم راحتی دارد، ولی نمی تواند ببیند که به کجا می رود.
در شنا کرال پشت دست ها به طور یکی در میان به سمت عقب و بالای سر و کنار گوش شناگر فرود می آید. در این نوع از شنا دست ها کاملا صاف از آب خارج میشود و به سطح آب که نزدیک شد؛ مچ دست ها تغییر زاویه می دهند. دست ها که وارد آب شد مچ مجددا تغییر زاویه داده و آرنج ها شکسته می شود. دقت داشته باشید دست ها در محل آرنج باید خم شوند و چنانچه در حین حرکت صاف و کشیده باشند، اشتباه است.
حرکت پاها در شنا کرال پشت به حالت ضربدری می باشد. هر کدام یک از پاها به طور متناوب و یکی در میان بالا و پایین می روند. ساق پاها همانند کرال سینه باید شلاقی باشند، تا به انسجام حرکات بدن کمک کنند و تعادل فرد حفظ شود. حرکات پا در کرال پشت باید از قسمت لگن انرژی خود را دریافت کند. بدین شکل حر کت از لگن شروع می شود، اما ساق پا حرکت بیشتری دارد. ( آب را پرتاب می کند).
حرکت لگن و بالاتنه در کرال پشت به اندازه شنا کرال سینه با اهمیت است. حرکت این اندام با دستی که آز اب خارج می شود هماهنگ است. این چرخش و پیچ وتاب لگن و تنه باعث راندن آب و سرعت بیشتر فرد می گردد.
آموزش شنا کرال پشت
- در کرال پشت، پاها و کمر در آب قرار می گیرند.
- سر دقیقا تا جایی که گوش ها در آب قرار بگیرند در آب فرو می رود. ( نه بیشتر)
- سر باید کمی به عقب متمایل باشد.
- حرکات دست باید از کنار گوش شناگر عبور کند. داخل آب دست باید از کنار بدن فرد عبور کند.
- مچ دست ها باید زمانی که دست به سطح آب میرسد عوض شود. ( اگر با پشت دست به سطح آب بکوبیم آب به صورت ما می پاشد و تنفس را مختل می کند).
- قابل توجه، چرخش بدن باید از قسمت لگن و سینه صورت گیرد. پاها با لگن به چرخش در بیاید. نه این که صرفا پاها چرخش کند.
- برای همانند سازی بهتر، حرکات پا در کرال پشت، مشابه به عقب راه رفتن در خشکی است.
- کرال پشت کند تر از شنای پروانه می باشد.
- در کرال پشت بسیار مهم است که، بدن رها و شل باشد.
شنا پروانه – Butterfly
شنا پروانه یکی از مشکل ترین و زیبا ترین انواع شنا به شمار می رود. شنای پروانه سرعت بیشتری نسبت به شنای قورباغه دارد. علت این امر در تفاوت حرکت پاها می باشد. اجرای تکنیک شنای پروانه در مسابقات بین الملی نیاز به تبحر زیادی دارد.
حرکت دست ها همزمان با هم انجام می گیرند.این حرکت از کنار بدن به سمت بالای سر و به گونه ای کشیده و مستقیم فرود می آیند و آب را می شکافند. همزمان با راندن آب به سمت کناره ها توسط دست، با بالا آمدن سر نفس گیری انجام می گردد.
حرکت پاها در شنای پروانه مانند دلفین انجام می گیرد. این حرکت به گونه ای است که از میان کمر تا پایین پاها، موجی در بدن ایجاد و خارج می گردد. حرکت پاها نیز به طور همزمان شکل می گیرند و بالا و پایین می روند.
سی دقیقه انجام شنای پروانه در وزن های مختلف، کالری متفاوتی می سوزاند؛ اما این تکنیک بیشترین کالری سوزی را بین تکنیک های شنا دارد حدود 910 کالری برای هر ساعت. دقت کنید که با تکنیک درست این شنا را انجام دهید و به گردن و کمر خود فشار نامناسبی وارد نکنید.
شنای قورباغه – Sidestroke
شنا قورباغه یکی از رایج ترین و قدیمی ترین انواع شنا می باشد. اسم این تکنیک شنا قورباغه و یا شنا به پهلو است؛ چرا که شناگر به پهلو روی آب دراز می کشد. نفس گیری در این شنا بسیار راحت است و جزو اولین آموزش هایی است که به مبتدیان آموزش داده می شود.
در شنای قورباغه بدن در حالت افقی روی آب قرار می گیرد. دست ها همزمان در یک راستا به سمت جلو قرار دارند. بعد هر دو دست همزمان آب را از کناره ها به عقب می رانند. این شکافتن آب فرد را به جلو حرکت می دهد. هنگامی که دستها به سمت پایین می روند، سر شناگر به بالا می آید و نفس گیری انجام می شود.
بلافاصله بعد از انجام حرکت دست پاهای فرد، مانند پاهای قورباغه عمل می کند. این حرکت به صورتی است که زانوها خم می شوند . بعد به گونه انواع مختلف روند ای صاف می شوند که پاها به هم نزدیک شوند. این خم شدن پاها و در یک راستا قرار گرفتن آن نیز به سرعت فرد و بالا ماندن در آب کمک می نماید.
شنا قورباغه شنایی است که باعث می شود فرد به هنگام خالی شدن زیر پایش، بر روی آب قرار بگیرد و راحت نفس بکشد. این نوع شنا نسبت به انواع شنا های دیگر فشار کمتری به شانه ها وارد می کند.
شنای آزاد – freestyle stroke
شنای آزاد، یک سبک شنا نیست بلکه یک نوع از مسابقات شنا است. در مسابقه شنای آزاد فرد می تواند به دلخواه هر یک از انواع سبک های شنا را انتخاب نماید و مسافت های 50 تا 1500 متر رقابت کند. معمولا در مسابقات شنای آزاد، اکثر شناگران کل مسیر را برای سرعت بیشتر کرال سینه می روند از این رو به این مسابقات front crawl هم می گویند.
هر کدام از تکنیک های شنا چند کالری می سوزاند؟
کالری سوزی در شنا یکی از روش های همیشگی برای کاهش وزن و رسیدن به تناسب اندام است. اما آنچه می دانیم این است که سرعت شناگر، شدت تمرینات و حتی مدت زمان تمرن شما بر روی کالری سوزی تاثیر دارد؛ بنابراین میانگینی از کالری سوزی را برای آماده کرده ایم.
انواع شنا در چه متراژ هایی انجام می گیرد؟
- کرال سینه در مسافت های 100متر، 200 متر، 400 متر ، 800 متر و 1500 متر اجرا می گردد.
- شنای قورباغه و پروانه در متراژ های 100 متر و 200 متر انجام می گیرد.
- کرال پشت در 100 متر و 200 متر اجرا می شود.
- مسابقات شنای آزاد در متراژ های 200 متر و 400 متر انجام می گیرد.
فواید انواع شنا
بیاید نگاهی به اثرات و فواید انواع تکنیک های مختلف شنا در بدن داشته باشیم.
دیدگاه شما