چگونه در بورس ضرر نکنیم؟
برای همه سرمایه گذاران همواره این سوال مطرح است آیا این امکان وجود دارد که هرگز در بازار سرمایه شکست نخورد؛ و می پرسند چگونه؟ راهش این است که هرگز از بازار سرمایه دست بر ندارید و هرگز سمت چیزی که شما را دلسرد می کند، نروید و در خودتان این باور را داشته باشید که اجازه نمی دهید اشتباهات رخ دهند مگر این که از آنها درس بگیرید؛ اگر می خواهید در سرمایه گذاری خود موفق باشید، باید از شکستهای خود درس بگیرید. اگر اینها را انجام دهید عاقبت در بازار شکست نخواهید خورد.
داشتن سرمایه گذاری ناموفق در بازار سهام امری عادی است، بنابراین، عنوان این متن می تواند هر کس را گمراه کند، اما به دوراندیشی شما بستگی دارد. اگر شما پولتان را در بازار سرمایه از دست دهید و ندانید که چرا زیان کرده اید، شکست خورده اید؛ اما اگر پولتان را در بازار سرمایه از دست دهید، و از اشتباهاتتان درس بگیرید نه تنها شکست نخورده، بلکه چیزی آموخته اید. شما سرمایه گذاری های ناموفق فراوانی در بازار سرمایه خواهید داشت، بنابراین باید بتوانید به خوبی آنها را به سرمایه تبدیل کنید و تلاش کنید چیزهای زیادی از آنها یاد بگیرید. بعد از اینکه اشتباهتان را پیدا کردید، توجه کنید که فهرستی از اصول و استراتژی برای عمل ایجاد نمایید تا دوباره اشتباهاتتان را تکرار نکنید.
در وجود شما باید انظباط - فداکاری و اعتقاد ( اطمینان ) به صورت قاطعانه وجود داشته باشد. شکستها در بازار سهام همیشه شما را درباره توانایی هایتان در سرمایه گذاری موفق دچار تردید می کند؛ اما نباید دلسرد شوید و باید به خاطر آورید با هر اشتباهی که انجام می دهید، داناتر و با تجربه تر می شوید. اگر عقب نشینی نکنید در واقع چیزی به نام شکست وجود ندارد.
اگر از اشتباهات خود درس بگیرید و به هدف خود پایبند باشید سرانجام موفق خواهید شد و خواهید توانست که در بازار اوراق بهادار شکست را تجربه نکنید.
*چگونگی تهیه فهرستی از استراتژی برای سرمایه گذاری
هر سرمایه گذار به فهرستی از اصول در فرآیند سرمایه گذاری، که توسط خودش تهیه شده باشد، نیاز دارد. سرمایه گذاران دارای استراتژی، منظبط و موفق هستند. بسیاری از سرمایه گذاران به سختی و از روش های غیرمعمول بایدها و نبایدهای سرمایه گذاری را یاد می گیرند و تنها اشتباهات ثبت شده آنها کمک می کند که بار دیگر اشتباهاتشان را در انجام ندهند.
شما به تهیه فهرستی از قوانین سرمایه گذاری برای خود نیازمند و این متن به شما نشان می دهد که چگونه می توانید آن را انجام دهید.
قبل از اینکه وارد مراحل تهیه فهرستی از قواعد شویم، ممکن است از خودتان بپرسید چرا من به تهیه فهرست برای خود نیاز دارم؟ نه این برای این نیست که چون من بیش از حد تنبل هستم به شما فهرست ویژه ای از قواعد را می دهم، بلکه برای این است که هر سرمایه گذاری برای خود راهبرد، اهداف و روش های خاصی دارد که او را از سایرین متمایز می کند.
بنابراین فهرست قواعد مربوط به یک سرمایه گذار که برایش مؤثر است ممکن است برای سرمایه گذار دیگری مفید نباشد. با فهرست قواعد برای سرمایه گذاری که توسط خودتان تهیه شده، می توانید از تجربه خودتان برای تعیین چیزهایی که برایتان مؤثرند و همچنین آن هایی که مؤثر نیستند استفاده کنید. اگر تجربه ای در بازار سرمایه ندارید، در پایین بخش های فهرست شده جمله "قاعده ی خودم " را بنویسید.
*تهیه فهرستی از قواعد سرمایه گذاری
فهرست قواعد و اصولی که یک سرمایه گذار به مرور زمان به آن دست پیدا می کند شامل دو بخش بایدها و نبایدها است که در ادامه به تفصیل به آن می پردازیم.
بایدها: در تدوین بایدها، راجع به تمام سرمایه گذاری هایی که طی یکسال اخیر انجام دادید، که هم عقلانی و هم موفق بودند، فکر کنید. این سرمایه گذاری ها چه شباهت های مشترکی با هم داشتند؟ تلاش کنید که این شباهت ها را جدا و از بین آنها قواعد خاصی را استخراج کنید. به عنوان مثال اگر شما چندین سرمایه گذاری در سهام با پتانسیل انجام داده اید و همه آنها موفقیت آمیز بوده اند به یک قاعده خوب دست می یابید؛ "فقط در سهامی سرمایه گذاری کنید که پتانسیل داشته باشد ". فهرست بایدهای شما باید شامل اصولی باشد که همیشه اساس خوبی برای انتخاب سهام برای سرمایه گذاری باشند.
نبایدها: حالا درباره تمام سرمایه گذاری هایی که امسال انجام داده اید و ناموفق بودند فکر کنید. راجع به این فکر کنید که چه اشتباهی در انتخاب این سهام وجود داشت و سرانجام این که چه خطایی داشتید. به عنوان مثال فرض کنید به توصیه یک تحلیل گر سرمایه گذاری در یک ورقه بهادار سرمایه گذاری کرده اید. پس قانون یا اصل شما "هرگز منحصراً با نظر تحلیل گر سرمایه گذاری نکنید ! " خواهد بود . فهرست بایدها بر خلاف فهرست نبایدهای شما باید شامل تمام قوانینی باشد که در برگیرنده دلایل اشتباه برای سرمایه گذاری در سهام باشد. توجه داشته باشید که شما به اصولی که بالاتر از داستانهای افسانه ای است، نیاز ندارید.
اصول و استراتژی های من
بایدها:
1- به روز ماندن در بازار بر اساس تغییرات روزانه
2- تجزیه و تحلیل قبل از خرید و فروش هر سهم
3- متنوع ساختن سبد دارایی ها یا سهام
4- فروش سهامی را که ممکن است به بالاترین قیمت خود رسیده باشد
5- تحت هیچ شرایط هیجان زده نشوید.
1- سرمایه گذاری در بازار با طمع و حرص
2- تنها دلیل برای سرمایه گذاری، فقط حضور در بازار باشد.
3- سوار شدن بر امواج بازار
4- تنها به نظرات تحلیل گران تکیه داشتن
5- اجازه دادن به ترس از شکست به عنوان یک مانع
و قانون طلایی برای سرمایه گذاری: خرید در قیمت پایین، فروش در قیمت بالا.
* ویژگی های سرمایه گذار موفق
هر سرمایه گذار استراتژی ها، روش ها و تکنیک های ویژه ای در دستیابی به موفقیت دارد . علیرغم این تفاوت ها، همه سرمایه گذاران موفق ویژگی های مشخص خود را در اختیار دیگران می گذارند که آن ها را به درستی از بقیه جدا و مجزا می کند. برخی از این ویژگی ها در ادامه آمده است:
1- انظباط و تعهد زیاد:
انظباط پشتوانه ی یک سرمایه گذاری موفق است . منظبط بودن به این معنی است که شما به تلاش های خود متعهد هستید؛ بنابراین شما همیشه آماده اید . اگر می خواهید که در بازار سرمایه موفق باشید، نیاز دارید که به آن تعهد داشته باشید. سرمایه گذاران موفق به موانع، مانند شکست در سرمایه گذاری های قبلی اجازه نمیدهند که مجددا در مسیر آنها قرار گیرند و شما نیز باید اینگونه باشید. اگر بدانید که چگونه سرمایه گذاری کنید ، انظباط و تعهد می توانند آغازی برای موفقیت های شما باشند.
2- سرمایه گذاری بدون هیجان:
احساسات مانع اصلی سرمایه گذار تازه کار (مبتدی) است. سرمایه گذاران موفق می دانند که سرمایه گذاری عقلانی یک مسأله اساسی است؛ بنابراین آنها احساسات خود را در هنگام تحلیل موقعیت ، تصمیم گیری در سرمایه گذاری نادیده می گیرند. اگر هیجانات در معاملات دخیل شوند فرآیند تفکر سرمایه گذار مبهم خواهد شد و در نهایت اغلب منجر به شکست می شود .
3- همیشه بر اساس بازار به روز شوید : ( با بازار حرکت کنید )
نکته جالب درباره بازار اوراق بهادار این است که تقریباً اطلاعات در دسترس افراد یکسان است؛ اما افراد از آن تفسیرهای متفاوتی دارند. سرمایه گذاران موفق همواره از روش های مختلف به روز هستند (هماهنگ هستند).
بازار سهام سرشار از متغیرهایی است که می توانند به شدت قیمت های بازار را تحت تأثیر قرار دهند، بنابراین بررسی همه این متغیرها بسیار سخت است.
4- در سرمایه گذاری از یک چشم انداز واقع گرایانه برخوردار شوید :
برخورداری از دیدگاه واقع گرایانه و داشتن انظباط و تعهد به صورت همزمان باعث موفقیت خواهد شد. سرمایه گذاران موفق درک می کنند که آنها "وارن بافت " بعدی نخواهند بود؛ که این بدان معنی نیست که آنها سودهای خوبی در سرمایه گذاری ها بدست نخواهند آورد . اگرچه پیش بینی های کم عمق و سطحی گاهی اوقات منجر به سود کلان می شود.
5- همیشه یک استراتژی داشته باشید :
نداشتن اصل یا استراتژی، مانند شرایطی است که مربی به بازیکنانش می گوید "به آنجا بروید و پیروز شوید ". مسلماً اگر خوش شانس باشید یا به طور ذاتی استعداد کافی داشته باشید می توانید سرمایه گذاری هایی با موفقیت اندکی را تجربه کنید. اما بی شک، طرح (یا نبود آن) به شدت در بلند مدت مؤثر است. سرمایه گذاران موفق اهمیت یک استراتژی را درک می کنند. آنها می دانند که کجا وارد خواهند شوند، و چه موقع می خواهند خارج شوند، در صورت تغییرات چه کاری انجام خواهند داد و سرانجام هدفشان چیست؟ داشتن یک استراتژی، سرمایه گذاری را متمرکز نگه می دارد. بنابراین آنها تا زمانی که سرمایه گذاری می کنند معقول و منطقی باقی خواهد ماند.
*دور شدن از شکستهایتان در بازار سهام:
سرمایه گذاری همراه مدیریت خطر و انتخاب بهترین موقعیت برای افزایش ثروت است؛ بعضی اوقات در مسیر سرمایه گذاری با موانع کوچکی مواجه می شوید که میزان عملکرد شما را متاثر می سازد. گاهی اوقات نیز در یک شرایط ویژه گرفتار می شوید که شما را به شدت بر زمین می کوبد. زیان های قابل توجه در سبد سرمایه گذاری چیزی است که هر سرمایه گذار دست کم یک بار آنرا تجربه می کند؛ اما همه سرمایهگذاران نمی توانند خود را ترمیم کنند. اگر در نظر دارید که سرمایه گذار موفقی باشید احتیاج دارید که یاد بگیرید که از عهده این زیان ها برآیید. در آن صورت قادر خواهید بود که عملکرد مربوط به سبد سهام خود را ترمیم و احیا کنید. در ادامه راه هایی برای مقابله با زیان های قابل توجه سبد سرمایه گذاری معرفی شده است:
فاصله گرفتن از بازار برای شما بسیار مفید خواهد بود اگر فقط برای یک روز باشد. بدون توجه به ضربه بزرگی که خورده اید، زیانی که متحمل شدید، به خودتان برسید و لذت ببرید. وانمود کنید که چیزی اتفاق نیفتاده و از روزتان لذت ببرید؛ اگر به زمان بیشتری برای دور بودن از فضای سرمایه گذاری نیاز دارید به میزانی که نیاز دارید در نظر بگیرید. هدف شما از فاصله گرفتن از بازار آن است که آن تجربه تلخ را از یاد ببرید تا زمانیکه مجدداً به سرمایه گذاری باز می گردید، نگرش تازه، منطقی و مثبت داشته باشید.
*احساس سستی نکنید
هرچند پول زیادی می تواند از دست برود، اما شما نباید از سرمایه گذاری دلسرد شوید؛ شما باید قصد بازگشت داشته باشید تا اینکه به اهداف اصلی سرمایهگذاری تان دست یابید. سرمایه گذاری آسان نیست و اگر می خواهید موفق باشید احتیاج دارید که به آن متعهد باشید. حتی بیشتر تجار و سرمایه گذاران موفق، زیان های قابل توجهی را تجربه کردند؛ پس فکر نکنید که زیان و خسارت تنها مربوط به شماست.
*هر شکستی را به عنوان یک رمز عبور در نظر بگیرید
همانطور که گفتیم، هر کسی عاقبت در بازار اوراق بهادار یک درس بزرگ را تجربه می کند. سرمایه گذاران کارآزموده از رنج زیان های بزرگ به خوبی آگاهند. التیام معاملاتی که با درد و یأس عاطفی صورت گرفته با گذر زمان آسانتر خواهد بود و هرچه شما بدشانس تر بودید و یا خسارات بیشتری تحمل کردید، در حال حاضر با تجربهتر هستید و برای رویارویی با خسارات آمادگی بیشتری خواهید داشت.
*ارزش درس هایی را که یاد می گیرید
بدانید:شما همیشه از اشتباهاتتان چیزهای زیادی یاد می گیرید؛ در نتیجه، همواره زمانی را برای درک و تحلیل درس هایی که در زمان از دست دادن پولتان یاد گرفته اید ، بگذارید. از این که تشخیص داده اید که آن درس ها واقعاً چه هستند، اطمینان حاصل کنید؛ سپس مطمئن شوید که دیگر آن اشتباهات را تکرار نخواهید کرد. برخی از سرمایه گذاران از این درس ها در تهیه فهرست اصول و استراتژی سرمایه گذاری موفق استفاده می کنند (برخلاف قوانین رفتار کردن به معنای ضربه بزرگ به سبد سهام است.)
حد ضرر چیست؟ چگونه حد ضرر تعیین کنیم؟
حتماً شنیدهاید که میگویند: «جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت است». از آنجا که هدف همه مردم از انجام سرمایهگذاری کسب سود و منفعت است و عمومآً بازار بورس را یکی از بازارهای جذاب برای سرمایهگذاری و رسیدن به این هدف میشناسیم، برای حفظ اصل سرمایه و همچنین کسب سود مورد نظرمان باید علاوه بر انتخاب سهم خوب و سودده با مبحث حد ضرر در بورس هم آشنا شویم.
نوسانات قیمتی در بازار احتیاج به تصمیمگیری صحیح و بهموقع برای خروج یا ادامه مسیر سرمایهگذاری دارد و گاهی اوقات تعلل، ممکن است به اصل سرمایهمان خلل وارد کند. هنگامی که قیمت برخلاف توقع ما در حال حرکت است خارج شدن بهموقع از بازار باید در اولویت کار قرار گیرد تا بتوانیم از گسترش زیان خود کم کنیم و در نهایت زیانهای بالاتری را تجربه نکنیم.
حد ضرر چیست؟
بهتر است بدانیم در بورس هیچ سهامداری ضرر نمیکند مگر اینکه خودش بخواهد! در حقیقت زمانی ضرر میکنیم که سهم خودمان را با قیمت پایینتر از قیمت خرید بفروشیم و چون ماهیت بازار بورس در میانمدت و بلندمدت سودآور است. اگر زمان ورود و خروج خود از سهمی را درست تشخیص دهیم این بازار برایمان سودآور است.
در واقع فروش به موقع سهام توسط سهامدار میزان سود و ضرر را مشخص میکند. حال این سؤال پیش میآید که زمان مناسب برای فروش چه موقع است؟ با شناسایی حد ضرر برای خود و اینکه مشخص کنیم یک سهم را تا چه زمان نگهداری کنیم به جواب این سؤال خواهیم رسید.
حد ضرر یا استاپلاس در تعریف ساده به معنی توقف زیان است. برای سهم زمان فروشی را بر اساس درصد زیانی که متحمل شدهایم مشخص میکنیم و منتظر میمانیم تا در زمان مشخص شده آن را بفروشیم.
زمانی که قیمت سهم به حد ضرر تعیین شده رسید، سهام موردنظر را باید سریع فروخت تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود. به تعبیر دیگر حد ضرر احتمالی، ابزاری است که سرمایهگذاران به کمک آن میتوانند درصورتیکه سود دلخواه را کسب نکردند، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه خود جلوگیری کنند.
در حقیقت کم شدن سود هم نوعی ضرر است. به گمان اینکه در روزهای منفی بازار، از میزان سود خود در ضرر هستیم نباید سهلانگاری کنیم.
اگر بخواهیم بدون هیچ برنامهای در بورس بمانیم باید ریسک بالایی را بپذیریم، سرمایهگذار حرفهای آن است که با بررسی کامل سهم را میخرد و با تعیین حد ضرر، مشخص میکند زمانی که سهام به سود رسید و یا از محدوده مقاومت خود عبور کرد، آن سهم را نگهداری کند یا بفروشد و زمانی هم که سهام بجای رشد، افت قیمت پیدا کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله از آن سهم خارج شود. بهنوعی میتوان گفت حد ضرر در بورس مانند ابزاری عمل میکند که چنانچه انتظار سرمایهگذار محقق نشد میتواند به کمک آن جلوی از بین رفتن اصل سرمایه خود را بگیرد.
مزیت تعیین حد ضرر
افراد حرفهای و آشنا به بازار مطمئناً برای خود، اهداف قیمتی تعیین میکنند. اهدافی مانند: قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان احتمالی. ممکن است قیمت سهم شما بعد از مدتی ضرر به قیمت بالای حد ضرر برگردد اما خواب سرمایه شما را از بین میبرد.
زمانی که سرمایه از خواب برخوردار شود از سودهای دیگر بازار عقب میماند، به شما توصیه میکنیم حتماً حد ضرر سهامی که خریداری کردهاید را یادداشت کنید و خود را ملزم به اجرای آن کنید و به خواب سرمایه خود و میزان سود و زیانی که بر اثر گذشت زمان ممکن چگونه در بورس ضرر نکنیم؟ است بر رشد یا افت سرمایهتان تاثیر گذارد دقت داشته باشید.
چند نکته کلیدی در تعیین حد ضرر
- باید توجه داشت هنگامیکه قیمت سهام بالا میرود حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید را برای حد ضرر قرار ندهید این بدان معنی است که شما لازم نیست بیشتر از 10 درصد ضرر کنید. در واقع؛ حد ضرر نباید فاصله زیاد یا کمی با قیمت خرید داشته باشد.
- دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار در تعیین حد ضرر بسیار مهم است. تعیین حد ضرر در بورس با دیدگاه میانمدت با دیدگاه بلندمدت تفاوت دارد. به تعبیر دیگر ضرر در بورس از نظر ماهیتی به ضرر مالی و ضرر زمانی طبقهبندی میشود پس باید به این نکته دقت کافی داشت.
- در معاملات کوتاهمدت حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبل قرار دهید.
- در خرید سهام با دیدگاه زمانی میانمدت و بلندمدت، محدوده حمایتی معتبر را شناسایی کنید و در آن محدوده حد ضرر را قرار دهید. (بین 10 تا 20 درصد پایینتر از قیمت خرید)
- درصورتیکه مقاومت یک سهم شکسته شود و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی ثابت شود، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده قرار دهید.
- بدون دلیل فنی و منطقی حد ضرر خود را تغییر ندهید، ممکن است این کار در بعضی مواقع جلوی زیان شما را بگیرد ولی در بلندمدت نتیجه خوبی نخواهد داشت.
- به حد ضرر خود پایبند باشید تا اسیر باتلاق ضرر و زیان نشوید. گاهی سهامدار از صبر برای رشد یک سهم خسته میشود و سهم را با ضرر میفروشد تا سهم دیگری که به نظر مناسب است خریداری کند اما باز در تله ضرر گرفتار میشود. در حالیکه با پایبندی به حد ضرر و سود دچار این گردابها نخواهد شد.
حد ضرر را چگونه تعیین کنیم؟
در واقع هیچ فرمول و قاعده و قانون مشخصی برای تعیین حد ضرر نداریم و این به سبک سرمایهگذاری و میزان ریسکپذیری معاملهگر بستگی دارد. زیرا همانطور که گفته شد تعیین حد ضرر یک نوسانگیر با معاملهگری که دید سرمایهگذاری بلندمدت دارد کاملاً متفاوت است ولی بهصورت کلی چند روش متداول در بررسی حد ضرر وجود دارد که در زیر به بررسی آنها میپردازیم.
روشهای متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روشها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین میشود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر میپردازیم.
- تعیین حد ضرر به روش ثابت: در این روش معاملهگر مقدار مشخص و ثابتی بهعنوان حد ضرر برای خودش در نظر میگیرد و به آن پایبند است. بهطوریکه هر زمان قیمت به آن نقطه رسید، سهم را میفروشد. در این روش باید به عواملی چون؛ وضعیت کلی بازار بورس، خصوصیات فردی و روحی سرمایهگذار سهام، مقدار ریسک، میزان سرمایه، قصد از سرمایهگذاری، انتظارات از سهم، تاریخچه نوسانات آن سهم توجه داشت.
- تعیین حد ضرر به روش مکانیکال: در این روش برای تعیین حد ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود. اندیکاتورها از طریق محاسبات ریاضی که بر روی یک سهم انجام میشود و بهوسیله نرم افزارهای تحلیل تکنیکال محاسبه و رسم میشوند.
- تعیین حد ضرر به روش تکنیکال و رسم نمودار: داشتن علم و دانش کافی از تحلیل تکنیکال برای دستیابی به نقطه توقف یا حد ضرر از نکات کلیدی به شمار میرود در این روش معاملهگر از ابزارهای ترسیم نمودار تکنیکال استفاده میکند و با رسم نمودار و تحلیلی که از سهم مدنظر دارد حد ضرر را مشخص میکند. در این روش باید به عواملی چون؛ خط روند حمایت، امواج الیوت، الگوهای نموداری، کف دوقلو، الگوی سرو شانه، فیبوناچی و… توجه داشت.
اندیکاتور حد ضرر
اندیکاتورها ابزارهایی هستند که با محاسبات ریاضی و آماری میتوانند اطلاعات تحلیلی خوبی را در اختیار ما قرار دهند و ما را از روند سهمهای مختلف مطلع کنند. تعیین حد ضرر در معاملات بورس به کمک برخی از اندیکاتورها قابل اجرا است.
یکی از مهمترین اندیکاتورها در این زمینه، اندیکاتور Parabolic SAR است. این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای پیرو قرار میگیرد و میتواند در روندهای صعودی حد ضرر تریلینگ را برای سهمهای مختلف مشخص کند. ATR نیز اندیکاتور دیگری است که میتوان در تعیین حد ضرر از آن استفاده کرد. به این صورت که اگر عدد نشان داده شده در این اندیکاتور را در دو یا سه ضرب کنیم و از قیمت ورود کم کنیم، حد ضررمان مشخص میشود.
تبعات رعایت نکردن حد ضرر سهام
علاوه بر ضرر مالی، رعایت نکردن حد ضرر یا استاپلاس منجر به صدمات و لطمات روحی و ناامیدی و سلب اطمینان سهامدار از بازار خواهد شد. به همین دلیل شاید بهتر است سهامدار پس از اینکه سهمش را در موقعیت ضرر دید با رعایت حد ضرر آن را بفروشد و مدتی وارد بازار نشود.
این کار زمانی کارآمد است که سهامدار نسبت به آینده سهم خود مطمئن نیست در غیر این صورت لزومی ندارد هر بار سهمی در آستانه نزولی شدن قرار گرفت سهامدار سهم خود را بفروشد. سهامداری یک سهم خوب و مطمئن در میانمدت و بلندمدت باعث میشود نه تنها از زیان خارج شوید بلکه سودهای خوبی به دست بیاورید.
سخن آخر
در این مقاله در پایان لازم است به این نکته اشاره شود که برای موفقیت در بورس لازم است استراتژی معاملاتی داشت تا با کنترل هیجانات، ریسک سرمایهگذاری را کاهش داد. مسلماً استراتژیهای هر معاملهگر به میزان ریسکپذیری او وابسته است اما با رعایت چند نکته به ظاهر کوچک ولی بسیار مهم مانند؛ تعیین حد ضرر و یا متنوع کردن سبد سهام و تشکیل پورتفوی و… میتوان جلوی رفتارهای هیجانی را گرفت و تحت تأثیر گفته دیگران یا هیجانات خود عمل نکرد.
55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس
55 قانون برای کامل شدن به یک معامله گر ( تریدر ) حرفه ای در بازار بورس و فارکس
55 قانون زیر زیر یک متن خلاصه شده و به زبان ساده از پله ھای طی شده توسط جان پایپر تا رسیدن به جائی که اکنون در آن قرار دارد می باشد که به عقیده بنده تمامی تریدرھا و معامله گران تقریبا ھمه این پله ھا و یا بیشتر آنھا را باید طی کنند تا به مرحله ای برسند که بتوانند خود را تریدر بنامند .پیشنهاد میکنیم این قوانین را با دقت مطالعه کنید.
١ – کنجکاوی ما باعث می شود تا راجع به بازار مطالعات و تحقیقات اولیه ای را انجام دھیم .
٢ – یک یا دو کتاب و چند گزارش و مجله می خریم .
٣ – چیزھائی از بازار که به نظر ھم دوست داشتنی می رسند شما را ترغیب به تحقیق می کنند .
۴ – علاقه ای سطحی به بازار و تریدھای ھر از گاھی و عموما از دست دادن پول و گاھی ھم موفقیت ھای تصادفی را در این مرحله تجربه می کنیم .
۵ – عموما شکستھای خود را فراموش کرده و به موفقیتھای خود می بالیم و خودمان را تشویق و متقاعد می کنیم که
اگر این تکنیکھا را یاد بگیریم به پایان راه رسیده و موفقیتھای زیادی بدست خواھیم آورد .
۶ – چارتھای مخصوص به خودمان را را که احیانا بزرگتر از حد معمول ھم ھستند و چند اندیکاتور ھم روی آنھا رسم شده برای خود تھیه می کنیم .
٧ – روشی را برای ورود به بازار تھیه کرده و فکر میکنیم که این روش جز موفقیت چاره دیگری ندارد !
٨ – به صورت فعالی معاملات خود را آغاز میکنیم .
٩ – نتایج بما گوشزد میکنند که به ھمان سادگی که فکر میکنیم نیست و چند نکته را بایستی مراعات کرد .
١١ – به تریدھایمان ادامه می دھیم و نتایج نسبتا ) بد ( متفاوتی ایجاد می شوند ولی نه آنچنانکه علاقه مارا از بین ببرند .
١١ – ھمچنان نتایج خوب را انتظار میکشیم .
١٢ – حجم معاملات و مبالغ درگیر در آنھا افزایش می یابند .
١٣ – مطالعه و خواندن گزارشات ادامه می یابند اما اینھا جز به تنیدگی بیشتر اوضاع نمی انجامند . ھنوز نمیدانیم که چه باید بخواھیم .
١۴ – نمره موفقیت ما بالنسبه خوب است اما کمبود مھارتھای معاملاتی ما منجر به عدم بھره گیری و کسب سود شایسته از بازار میشود .
١۵ – بتدریج ترس از بازار در ذھن ما جای می گیرد ولی ھنوز اندر خم یک کوچه ایم .
١۶ – به ھمان روال قبل معامله می کنیم و به تعداد زیاد معامله کرده و از قانون معدل گیری گریزانیم . فقط موضوع مهم زمان است .
١٧ – یک سود بزرگ برای خود ثبت کرده و احساس اینکه ھمه چیز خوب پیش می رود در ما به اعتماد به نفس زیاد از حد منجر می شود .
١٨ – یک ضرر بزرگ می کنیم . از نظر روانی مساله شروع به بزرگ شدن می کند .
١٩ – یک کامپیوتر می خریم و شروع به بررسی اندیکاتورھای دیگر می کنیم .
٢١ – به دیگر بازارھا و روشھا نیز سرک می کشیم.
٢١ – بالاخره ھمه پول خود را از دست می دھیم .
٢٢ – بوضوح می فهمیم که به ھمان سادگی که می بینیم نیست .
٢٣ – به نظر می رسد که به این شیوه نمی توانیم ادامه دھیم .
٢۴ – در می یابیم که اطلاعات کافی برای کسانیکه می خواھند از این بازار کسب در امد کنند کافی نیست.
٢۵ – برای پر کردن این خلا سعی می کنیم که یک سیستم گزارش نویسی ایجاد کرده تا چگونگی اوضاع را به ما بگوید .
٢۶ – یک آنالیست را به ھمکاری دعوت می کنیم . توجه داشته باشید که این بدترین کاری است که شما می کنید و بهترین کار آن
است که یک نفر تریدر را به کمک بطلبید .
٢٧ – به ترید کردن ادامه می دھیم اما در سطوح پائین تر .
٢٨ – گزارشنویس روزانه را آغاز می کنیم که یک موفقیت فوری محسوب می شود .
٢٩ – تمام اینھا نیازمند تحقیقات و مطالعات و آنالیزھای شخصی زیادی است
اما باز ھم ھنوز بر ما روشن نیست که ترید کردن یک امر ذھنی است
و سایر مقولات بیرونی ) شامل روشھا کامپیوترھا و کارگزاران و (… تقریبا ھمه نامربوط ھستند البته تا وقتیکه شما از نظرذھنی آماده نباشید .
٣١ – ترس بر ما مستولی شده و ھنوز ھم شیوه خاصی نداریم .
٣١ – می فهمیم که ترید منطقی بدون داشتن یک شیوه مناسب نتیجه ای جز ناکامی ندارد .
٣٢ – بدنبال یک روش می گردید .
٣٣ – روشھای موجود در بازار به نظرتان مناسب نیشتند و شروع به طراحی یک روش مخصوص به خود می کنید .
٣۴ – با روش خود شروع به ترید می کنیم که البته کاری بس سخت است .
٣۵ – ما به دلایل قانع کننده ای برای تریدھای خود نمی رسیم ) چیزی که قبل از داشتن روشنیز به آن دچار بودیم ( اما در می یابیم که قبلا راجع به آن بررسی کرده ایم . جریانات درونی شما بکار می افتند .
٣۶ – می فهمیم که نکته اصلی در ترید کردن ھمانا ذھن ماست . حال می توانیم پیشرفت واقعی را شروع کنیم
٣٧ – شروع به تکمیل استراتژی خود کرده و با یک سایز مناسب ترید می کنیم .
٣٨ – اما ھنوز ھم دچار ترس ھستیم و این به مساله بزرگی تبدیل می شود .
قبلا یاد گرفتیم که کاھش ضررھا ضروری است و اما بخشدوم ) حفظ جریان سود ده ( را با وجود ترس نمی توانیم به آن دست پیدا کنیم .
٣٩ – به ترید کردن خود ادامه می دھیم و به خود امیدواریم که خوب شود . بتدریج ترس رخت بر می بندد .
۴١ – ضربه بزرگ دیگری می خوریم .
۴١ – احساس بدی پیدا کرده و فکر می کنیم که بهتر است تسلیم شویم و یا شاید بهتر بود ھمان مرتبه اول و چند سال پیش که برای اولین بار کال شدیم تسلیم می شدیم .
۴٢ – به ترید خود ادامه داده و سعی می کنیم که از اعتماد به نفس زیادی پرھیز کنیم .
خودمان را به سیستم مدیریت استرس مسلح کرده به زودی یاد می گیریم که مراقبه کنیم )
چیزی که برای ھر تریدری ضروری است ( و در می یابیم که ھمیشه متواضع بوده و مانند ظرف خالی باشیم .
۴٣ – یک تریدر دیگر را به عنوان راھنما انتخاب کرده و او نیز یک روش را به شما معرفی می کند
که بلافاصله مورد پسند شما واقع شده و علت آن ھم وضعیت مناسب ) ذھنی ( شماست .
۴۴ – سیستم خودمان را می سازیم و آنرا توسعه داده که منجر به بهتر شدن نتایج و وضعیت ذھنی ما می شود .
دیگر ترس مساله مهمی نیست .
۴۵ – تصمیم به ملاقات با یک مربی روانشناس معاملات می گیریم .
مقاله مرتبط : روانشناسی بازار بورس و سرمایه گذاری چیست
۴۶ – سود بزرگی را به دلیل اجازه دادن به جریان سود ده در یک معامله به ثبت می رسانیم .
ما ھمان کاری را می کنیم که ھر تریدر موفقی انجام می دھد .
آیا دوباره ھم این ترفند را می توانیم بکار ببندیم؟
۴٧ – شروع به دور شدن از ترس و رسیدن به مرحله ریسک محوری می کنیم .
۴٨ – می فهمیم که وضعیت ذھنی ھمه چیز است و آرامش داشتن امری حیاتی است و باز ھم سایز پوزیشنھای خود را کم می کنیم .
۴٩ – چند روزی را با گروه معاملاتی مربی روانشناس خود بسر می بریم .
۵١ – شروع به سود کردن با روش پایدار می کنیم .
۵١ – باز کمی به خودمان غره می شویم ! اما این بار می فهمیم که اشتباه کرده و با ضرر کمی آنرا محدود می کنیم
و باز به خودمان یادآوری می کنیم که متواضع بمانیم .
۵٢ – بعضا به صورت ناخودآگاه ترید می کنیم . در این کار داریم حرفه ای می شویم .
۵٣ – می دانیم که چالشھای زیادی پیشرو داریم اما با اعتماد به نفسآنھا را رفع می کنیم .
۵۴ – متوقف کردن پول یک مساله می شود . حقیقتا ما در یک دنیای پر از فراوانی زندگی می کنیم .
۵۵ – در می بابیم که زندگی ما بواسطه ترید کردن بھتر شده و در بسیاری از زمینه ھای زندگی به خواسته ھایمان می رسیم
چگونه از بورس بدون ضرر خارج شویم؟
بازار بورس مانند تمامی بازارهای مالی دارای سود و زیان است و راهی برای پیشگیری از آن وجود ندارد. تنها راه جبران ضرر در بورس هنگام خروج از بازار این است در هرشرایطی، به خصوص روزهای قرمز بازار، با تدبیر عمل کنید. به احتمال زیاد، وقتهایی وجود دارد که شما سهام را با قیمت بالاتری خریداری میکنید و ناگهان با سقوط ارزش سهام روبرو میشوید.
افت ارزش سهام تازه واردان در روزهای اولیه ورود به بازار باعث نگرانی و ترس آنها نسبت به از دست دادن کل سرمایه خود در بازار بورس میشود. نکتهای که وجود دارد این است که بازار سهام و بورس یک بازار سرمایه گذاری بلندمدت است. با این وجود تصمیم داریم تا امروز چگونگی خروج بدون ضرر از بازار بورس را با شما در میان بگذاریم.
چگونه ضرر خود را در بازار بورس کاهش دهیم؟
از دست دادن سرمایه یکی از دردناکترین صحنههایی است که سرمایه گذاران تجربه میکنند. تصور کنید که با شوق یک سهام خریدهاید و شاهد پایین آمدن قیمت آن هستید و کاری از دستتان بر نمیآید. بهترین کار از نظر شما چیست؛ خروج از بازار یا ماندن و جبران ضرر در بورس؟
در چنین شرایطی این شما هستید که باید تصمیم بگیرید چگونه به ناراحتی خود پایان دهید. شاید از خود بپرسید ” چگونه؟” نکات زیر کمک میکند تا در مواقع افت ارز ش سهام، از ضرر و زیان در امان بمانید.
- نقطه ورود و خروج را مشخص کنید.
اولین موضوعی که قبل از آغاز معامله و ورود به بازار سهام باید در نظر چگونه در بورس ضرر نکنیم؟ بگیرید، زمان صحیح خرید، قبل از ورود به بازار و زمان صحیح فروش، هنگام خروج از بازار است. به همین دلیل است که اکثر معامله گران بزرگ به تازه واردان بازارهای بورس توصیه میکنند که کار کردن با پرایس اکشن و امواج الیوت را یاد بگیرند. سپس دورههای مرتبط با آموزش ایچیموکو را پشت سر بگذارند. آموزش دیدن تازه واردان قبل از ورود به بازار، از وارد شدن ضرر و زیان به چگونه در بورس ضرر نکنیم؟ سرمایه مازاد افراد پیشگیری میکنند.
بررسی و ارزیابی عملکرد مالی و بنیادی سهام از دیگر مواردی است که زمان دقیق ورود و خروج از بازار بورس را در اختیار سهام داران قرار میدهد. بنابراین، اجازه ندهید تا روند صعودی معامله باعث شود تا از روی طمع دست به معامله بزنید.
- حد ضرر تمامی معاملاتتان را به صورت جداگانه تعیین کنید.
گاهی اوقات افت قیمت سهام به جایی میرسد که بعد از آن نقطه، دیگر امیدی به برگشت قیمت و کسب سود ندارید. این نقطه دقیقا همانجایی است که باید ضرر را بپذیرید و با خروج از بازار مانع از ضرر و زیان بیشتر شوید.
اولین کاری که تریدرهای حرفهای بعد از ورود به بازار بورس انجام میدهند، تعیین حد ضرر است. ناگفته نماند که مشخص کردن حق ضرر به تنهایی کفایت نمیکند و لازم است که به حد ضررتان نیز پایبند باشید.
نکته دیگری که باید بدانید این است که عاملهای گوناگونی در حد ضرر تاثیر گذار است. به طور کلی موارد زیر بر دیدگاه زمانی سرمایه گذار و تعیین حد ضرر تاثیر میگذارد :
- فیبوناچی
- خط روند حمایت و مقاومت مهم
- کف قیمت
- الگوهای نموداری
- الگو سرشانه
- جا به جایی حد ضرر
- کف دوقلو
بنابراین میتوان گفت که عوامل فوق باعث جا به جایی حد ضرر به نقطهای بالاتر و یا پایینتر میشود.
- یک استراتژی معاملاتی داشته باشید.
انتخاب یک استراتژی معاملاتی قوی باعث کاهش ریسک سرمایه گذاری در بازار سهام و افزایش موفقیت در معاملات میشود. تحت هیچ شرایطی با تکیه بر نظرات دیگر معامله گران دست به معامله نزنید و اجازه ندهید تا جو حاکم بر بازار بر روی تصمیم شما برای خرید و فروش تاثیر بگذارد.
بهترین کار برای جبران ضرر در بورس وکسب سود از بازار استفاده از یک استراتژی کارآمد و قوی است. برای مثال، برخی از افراد ترجیح چگونه در بورس ضرر نکنیم؟ میدهند که سبد سهام خود را متنوع بچینند. به اصطلاح ” تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار نمیدهند.” برخی دیگر هم برای پیشگری از ضرر و زیانهای جبران ناپذیر، بخشی از سرمایه خود را به صندوقهای سرمایه گذاری اختصاص میدهند.
- میانگین کم کنید.
یکی دیگر از راههای جبران ضرر در بورس، میانگین کم کردن است. گاهی اوقات شما تمام مراحل فوق را رعایت کردهاید و از ارزشمند بودن سهام خود مطمئن هستید. اما به دلایلی، سهام در روندی نزولی قرار گرفته است. در چنین شرایطی میتوانید با خرید اصولی سهام در قیمتهای پایین، میانگین خرید سهم خود را کاهش دهید تا در صورت شروع روند صعودی، هرچه سریعتر از زیان خارج شوید.
توجه داشته باشید که میانگین کم کردن اصول خاص خود را دارد و باید طی چند مرحله انجام شود. بنابراین ضرر و زیان شما نباید باعث شود که بدون فکر و استراتژی، دست به خرید مجدد بزنید.
هیچ کس دوست ندارد متحمل ضرر و زیان در سرمایه گذاری خود شود. اما متاسفانه سود و زیان دو روی یک سکه هستند و نمیتوان از بروز آنها پیشگیری کرد.
به طور کلی، بهترین کار برای جبران ضرر در بورس این است که راهی برای کاهش ضررهای خود در معاملات پیدا کنید و به دید تجربه به ضررها نگاه کنید نه شکست!
در آخر باید بگوییم که قبل از آنکه تمام سرمایه خود را از دست دهید وشاهد خساراتی جبران ناپذیر باشید، کمربند خود را محکم ببندید و بعد از پشت سر گذاشتن آموزشهای تحلیلی و تکنیکال، وارد این میدان نبرد شوید. فراموش نکنید که سرمایه گذاران مانند سربازان در میدان جنگ هستند و سرمایه آنها، ابزار جنگیدنشان است. بنابراین، همین امروز برای یادگیری اقدام کنید و معاملات غیر اصولی را برای همیشه کنار بگذارید تا در این میدان نبرد، بدون اسلحه و مهمات نمانید.
چگونه در هنگام معامله بر ترس و استرس خود غلبه کنیم؟
از مدتها قبل در فضای سرمایه گذاری این فرض به وجود آمد که سرمایه گذاران بر اساس معیارهای منطقی نظیر ریسک و بازده، میزان سود، وضعیت سودآوری و …، تصمیم به سرمایه گذاری میگیرند. این در حالی است که تحقیقات مالی رفتاری، آشکار ساخت که عواملی مانند احساسات، هیجانات و وضعیت روحی افراد ازجمله دیگر فاکتورهای تأثیرگذار روی تصمیمات سرمایهگذاری و مالی آنها است.
بسیاری از سرمایهگذاران برای وارد شدن به یک سرمایهگذاری، سقف قیمت و برای خروج از سرمایهگذاری کف قیمت را انتخاب میکنند و در هیاهوی رسانههای اجتماعی و هجوم اطلاعات و احساسات، اقدام به خرید سهام در بالاترین قیمتها و فروش آن در کمترین قیمت میکنند! واقعاً چرا سرمایهگذاری به این شکل صورت میگیرد و چگونه میتوان از سرمایهگذاری بر اساس هیجانات و احساسات خودداری کرد؟
در این مطلب از بلاگ بآشگاه کارگزاری آگاه سعی میکنیم نگاهی کاربردی به روانشناسی سرمایه گذاران در بورس داشته باشیم. با ما همراه باشید.
رفتار سرمایهگذاران
اگر از سرمایهگذاران پرسیده شود چه هدفی را از سرمایهگذاری خود دنبال میکنند، بیشتر آنها پاسخی ساده خواهند داد: آنها خواهان سود هستند. گرچه این پاسخ واضح به نظر میرسد اما درون آن عوامل و فاکتورهایی وجود دارد که بر پیچیدگی این پاسخ میافزاید. درون هریک از ما، خواستههایی وجود دارد که همیشه ابراز نمیکنیم و یا حتی از وجود آنها بیاطلاعیم. بیشتر ما وقتی درباره پول و سرمایهمان تصمیمگیری میکنیم، بهجای اینکه واقعاً به قصدی که داریم عمل کنیم (کسب سود) معمولاً به دنبال این هستیم که آن احساسات درونی را ارضا کنیم. عدم اطلاع از این خواستههای نهفته در درون، میتواند منجر به این شود که خطاهای جبرانناپذیری در سرمایهگذاری خود مرتکب شویم و این به معنای ضربه مالی ضربه احساسی است.
برای مثال ممکن است درحالیکه معاملات ما در وضعیت سودآوری نیست، بهطور مداوم به معاملات سهام بپردازیم و بهجای اینکه سرمایهگذاری را یک عمل هوشیارانه مالی تلقی کنیم، این کار را به چشم یک بازی لذتبخش ببینیم. از طرف دیگر ریسکهای معقولی که برای کسب سود بالاتر در بازار باید متحمل شویم را نپذیریم و به خاطر ترس از دست دادن سرمایه، وارد معامله نشویم. عکس این موضوع نیز احتمال وقوع دارد. به این معنا که از فروش سهامی که قیمت آن سقوط کرده و روند نزولی دارد، خودداری میکنیم چون میخواهیم همچنان امیدوار بمانیم که قیمت آن بالاخره رشد خواهد کرد و مجبور نخواهیم بود به شکست خود اعتراف کنیم.
مشکل ما هرکدام از موارد فوق باشد، مهم این است که تمایلات و احساسات شخصی پنهان درون خود را بشناسیم تا بتوانیم با تصمیمات بهتر، درنهایت به هدفی که واقعاً به آن نیاز داریم برسیم.
مهمترین عامل بروز احساسات و هیجانات در سرمایهگذاری، وابستگی احساسی به سهام است.
وابستگی احساسی به سهام
یکی از مشکلات احساسی در بورس که هرگز در پرتفوی سرمایه گذاران موفق رخ نمیدهد، وابستگی احساسی به یک سهم یا دارایی است. برای روشن شدن این موضوع یک مثال مطرح میکنیم. فرض کنید تعدادی سهام از پدر یا پدربزرگتان به شما رسیده، احتمالاً دوست دارید بدون توجه به روند سهم و وضعیت شرکت، یادگاری پدربزرگتان را تا ابد نگهداری کنید. درحالیکه اگر واقعبین باشید باید آن سهام را بررسی کرده و اگر ارزش نگهداری و روند مناسبی ندارد آن را بفروشید. احساساتی بودن میتواند در زندگی و روابط شخصی ویژگی ارزشمندی باشد، اما این ویژگی در سرمایهگذاری مناسب نیست. برای وجود هر دارایی در پرتفوی شما باید یک دلیل قانعکننده وجود داشته باشد و اگر یک دارایی، هدفی که مدنظر است را محقق نمیکند باید آن را فروخت. چیزی که در این مطلب روی آن تأکید داریم، این است که سرمایه گذاران باید سبد دارایی و پرتفوی سهام خود را بر اساس اصول سرمایهگذاری تشکیل دهند نه بر مبنای وابستگی احساسی.
بررسی نشانههای سرمایهگذار احساسی
اگر یکی از ویژگیهای زیر در شما وجود دارد، پس شما یک سرمایهگذار یا معاملهگر احساسی هستید:
وقتی قیمت سهام کمی افت میکند، آن را به فروش میرسانید:
تصمیم برای فروش سهام باید نتیجه ملاحظات دقیق باشد. اگر شما سهم را فقط به خاطر اینکه کمی زیان کردهاید میفروشید، پس شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
روی اخبار شدیداً متمرکز شدهاید:
پیگیری و رصد اخبار بخش مهمی از سرمایه گذاری است اما اگر شما در شرکتی مانند کارگزاری و شرکتهای سرمایهگذاری و شرکتهای مشابه شاغل نیستید، خواندن مرتب اخبار و اطلاعات سهام مرتبط بهصورت ۲۴ ساعته برای شما ضروری نیست و این رفتار منطقی نیست و بهاحتمالقوی شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر سودی که هنوز تحقق نیافته، خوشحال هستید:
سود تحقق نیافته سودی است که اگر یک دارایی را در زمان و قیمت مشخصی بفروشید عایدتان میشود. این سود هنوز کسب نشده و قطعی نیست. بهطور مثال اگر یک سهم با قیمت ۲۰۰ تومان بخرید و رویای رسیدن قیمت به ۳۰۰ تومان را داشته باشید، درحالیکه هنوز این افزایش قیمت محقق نشده، به این خاطر شادمان شوید و یا پس از خرید سهام، با شروع رشد قیمت، فوراً احساس شیفتگی و خوشحالی “شدید” به شما چگونه در بورس ضرر نکنیم؟ دست دهد، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر ضرر و زیانی که هنوز قطعی نشده است، ناراحت میشوید:
زیان تحقق نیافته، برعکس سود تحقق نیافته است. اگر هر زمان که قیمت سهام از قیمت خریداری شما کمی کاهش یافت و شما احساس ناامیدی و اندوه کردید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما از بررسی قیمت سهام ترس دارید:
چنانچه میدانید قیمت سهمتان کاهش یافته، اما از بررسی قیمت سهام ترس دارید، چون نمیخواهید با حقیقت مواجه شوید، در این صورت شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
با هر خبر بد ترس وجود شما را میگیرد:
عکسالعمل منطقی در مواجهه با اخبار بدی که از بازار و وضعیت شرکتهایی که سهام آن را دارید، این است که اثر این اخبار و اطلاعات را بهصورت واقعبینانه بررسی کنید و تصمیم متناسب با آن را بگیرید. اگر شما با هر خبر بد رسیده از بازار، هراسان میشوید در این صورت چگونه در بورس ضرر نکنیم؟ یک سرمایهگذار احساسی هستید!
مدام قیمت سهام را بررسی میکنید:
بازار بورس، یک بازار نوسانی است و قیمت سهام در این بازار روزانه نوسانات زیادی خواهد داشت. اگر مرتباً با کارگزار تماس میگیرید یا در سامانه معاملاتی خود و سایر سامانههای معتبر دیگر، قیمت سهام را بررسی میکنید و یا اگر از هر شخصی که میبینید درباره سهام نظرخواهی میکنید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
۵ راهحل پیشنهادی برای کاهش اثر احساسات در سرمایهگذاری
۱ – تشکیل پرتفوی سرمایهگذاری: تکنیکی که میتواند باعث کاهش پاسخ احساسی به بازار شود، ساخت پرتفوی داراییهاست. چون اگر پرتفوی بهدرستی چیده شده باشد، خیال شما تا حدودی راحت است که اگر یکی از سهام یا داراییهای موجود در پرتفوی افت کرد، مابقی آنها مانع از افت شدید سرمایه شما خواهد شد. تنوع سازی داراییها میتواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ سرمایهگذاری در صنایع مختلف، مناطق جغرافیایی مختلف، خرید انواع دیگر اوراق بهادار و حتی مصونسازی با بازارهای جایگزین مانند بازار مسکن. پس در بیشتر چرخههای طبیعی بازارها، استفاده از یک استراتژی تنوع سازی میتواند از کاهش شدید ارزش سرمایه جلوگیری کند و درنهایت راهکاری برای جلوگیری از بروز رفتار احساسی و هیجانی سرمایهگذار باشد.
۲ – داشتن طرح و استراتژی: وجود یک استراتژی دقیق و نوشتهشده روی کاغذ در سرمایهگذاری حیاتی است. برخی از موارد پیشنهادی که میتوانید مشخص کنید شامل این موارد است:
• اهداف سرمایهگذاری (تعیین حد سود و حد ضرر)
• بازه زمانی سرمایهگذاری
• هدف کلی پرتفوی سرمایهگذاری
• استراتژی تغییرات در پرتفوی
بسیاری از سرمایهگذاران موفق بر اساس اهداف سرمایه گذاری (حد سود و حد ضرر) تصمیمگیری میکنند. برای مثال استراتژی برخی از افراد این است که اگر قیمت سهام ۸ یا ۱۰ درصد از قیمت خرید آنها کاهش یافت آن را میفروشند. از طرف دیگر، تصمیمگیری برای فروش سهام و زمان کسب سود کمی مشکل است. چون وقتی قیمت سهم در حال افزایش است، طمع افزایش قیمت باز هم ادامه مییابد و باعث بروز دو دلی میشود. در این زمان، سرمایهگذاران ممکن است تصمیم بگیرند بخشی از سهام خود را در قیمت فعلی و در قیمتهای بالاتر، مابقی سهام را بفروش برسانند.
۳ – عدم سرمایهگذاری با پول قرض: به نظر شما فرد مبتدی و تازهوارد که برای خرید و فروش سهام از سرمایهای قرضی و وام استفاده میکند میتواند در بازار موفق شود؟ حرفهایهای بازار از این قاعده مستثنی هستند، ولی شخصی عادی که اولین روزها و حتی اولین ماههای آشنایی با بورس را میگذراند، درصورتیکه بخواهد با سرمایهای که مالک آن نیست از بازار سود به دست آورد، معمولاً نمیتواند از تأثیر احساسات و هیجانات در معاملات خود اجتناب کند. زمانی که شما با سرمایهی خودتان در حال معامله هستید، نوسانات بازار احساسات مخرب کمتری در شما ایجاد میکند.
۴ – شروع سرمایهگذاری با مبالغ کم: همانطور که با سرمایههای بالا میتوان سودآوری بیشتری در بورس به دست آورد، میزان زیان احتمالی نیز با معاملات سنگین، بیشتر میشود و همین عامل منجر به افزایش میزان استرس و هیجانات میگردد. مخصوصاً زمانی که یک سرمایهگذار مبتدی به معامله و سرمایهگذاری با مبالغ بالا عادت ندارد، این موضوع معمولاً به ضرر تمام میشود. رفتهرفته با آموزش سرمایه گذاری در بورس و افزایش مهارت سرمایهگذاری در این بازار، میتوان حتی در معاملات با سرمایه بالا، کنترل بیشتری روی احساسات داشت.
۵ – پذیرش فرصتهای ازدسترفته: یکی از احساساتی که میتواند مخصوصاً باعث شتابزدگی در انجام معاملات سهام و سرمایهگذاری شود، احساس از دست دادن فرصت است. ازآنجاییکه هیچکدام از ما نمیتوانیم معجزه کنیم، ممکن است در اغلب مواقع فرصتهای رشد را از دست بدهیم. درصورتیکه شما قصد خرید سهمی را داشتید ولی به هر دلیلی آن را نخریدید و یا نتوانستید بخرید و بعداً آن سهم رشد کرد، بهاحتمالقوی آرزو میکنید که آن سهم را داشتید. البته آرزو کردن هیچ سودی برای شما نخواهد داشت. توصیه بزرگان است که بهجای آرزو کردن، روی رشد مهارت سرمایهگذاری و معاملهگریتان کار کنید تا فرصتهای بعدی را بهموقع شناسایی کنید.
هیچکس در بورس وجود ندارد که از همه فرصتهای سودآوری استفاده کند و اگر این موضوع را بپذیرید، اقدامات احساسی و هیجانی شما در معاملات کاهش مییابد.
سخن آخر
شواهد نشان میدهد که بیشتر سرمایهگذاران احساسی برخورد میکنند و جریان پول را در زمان نامناسب ایجاد نموده و باعث کاهش بازدهی سرمایهگذاریشان میگردند. قبول داریم که سرمایهگذاری بهدوراز هیجانات و احساسات، در عمل مشکلتر است. مخصوصاً اینکه عدم قطعیت، خصیصه ذاتی بازارهای مالی به شمار میرود؛ ولی شما میتوانید ابتدا با شناسایی نقاط ضعف خود، اقدامات پیشگیرانه را برای کم کردن اثرات هیجانات و احساسات روی سرمایه گذاری تان انجام دهید.
دیدگاه شما