حد ضرر چیست؟ چگونه حد ضرر تعیین کنیم؟
حتماً شنیدهاید که میگویند: «جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت است». از آنجا که هدف همه مردم از انجام سرمایهگذاری کسب سود و منفعت است و عمومآً بازار بورس را یکی از بازارهای جذاب برای سرمایهگذاری و رسیدن به این هدف میشناسیم، برای حفظ اصل سرمایه و همچنین کسب سود مورد نظرمان باید علاوه بر انتخاب سهم خوب و سودده با مبحث حد ضرر در بورس هم آشنا شویم.
نوسانات قیمتی در بازار احتیاج به تصمیمگیری صحیح و بهموقع برای خروج یا ادامه مسیر سرمایهگذاری دارد و گاهی اوقات تعلل، ممکن است به اصل سرمایهمان خلل وارد کند. هنگامی که قیمت برخلاف توقع ما در حال حرکت است خارج شدن بهموقع از بازار باید در اولویت کار قرار گیرد تا بتوانیم از گسترش زیان خود کم کنیم و در نهایت زیانهای بالاتری را تجربه نکنیم.
حد ضرر چیست؟
بهتر است بدانیم در بورس هیچ سهامداری ضرر نمیکند مگر اینکه خودش بخواهد! در حقیقت زمانی ضرر میکنیم که سهم خودمان را با قیمت پایینتر از قیمت خرید بفروشیم و چون ماهیت بازار بورس در میانمدت و بلندمدت سودآور است. اگر زمان ورود و خروج خود از سهمی را درست تشخیص دهیم این بازار برایمان سودآور است.
در واقع فروش به موقع سهام توسط سهامدار میزان سود و ضرر را مشخص میکند. حال این سؤال پیش میآید که زمان مناسب برای فروش چه موقع است؟ با شناسایی حد ضرر برای خود و اینکه مشخص کنیم یک سهم را تا چه زمان نگهداری کنیم به جواب این سؤال خواهیم رسید.
حد ضرر یا استاپلاس در تعریف ساده به معنی توقف زیان است. برای سهم زمان فروشی را بر اساس درصد زیانی که متحمل شدهایم مشخص میکنیم و منتظر میمانیم تا در زمان مشخص شده آن را بفروشیم.
زمانی که قیمت سهم به حد ضرر تعیین شده رسید، سهام موردنظر را باید سریع فروخت تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود. به تعبیر دیگر حد ضرر احتمالی، ابزاری است که سرمایهگذاران به کمک آن میتوانند درصورتیکه سود دلخواه را کسب نکردند، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه خود جلوگیری کنند.
در حقیقت کم شدن سود هم نوعی ضرر است. به گمان اینکه در روزهای منفی بازار، از میزان سود خود در ضرر هستیم نباید سهلانگاری کنیم.
اگر بخواهیم بدون هیچ برنامهای در بورس بمانیم باید ریسک بالایی را بپذیریم، سرمایهگذار حرفهای آن است که با بررسی کامل سهم را میخرد و با تعیین حد ضرر، مشخص میکند زمانی که سهام به سود رسید و یا از محدوده مقاومت خود عبور کرد، آن سهم را نگهداری کند یا بفروشد و زمانی هم که سهام بجای رشد، افت قیمت پیدا کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله از آن سهم خارج شود. بهنوعی میتوان گفت حد ضرر در بورس مانند ابزاری عمل میکند که چنانچه انتظار سرمایهگذار محقق نشد میتواند به کمک آن جلوی از بین رفتن اصل سرمایه خود را بگیرد.
مزیت تعیین حد ضرر
افراد حرفهای و آشنا به بازار مطمئناً برای خود، اهداف قیمتی تعیین میکنند. اهدافی مانند: قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان احتمالی. ممکن است قیمت سهم شما بعد از مدتی ضرر به قیمت بالای حد ضرر برگردد اما خواب سرمایه شما را از بین میبرد.
زمانی که سرمایه از خواب برخوردار شود از سودهای دیگر بازار عقب میماند، به شما توصیه میکنیم حتماً حد ضرر سهامی که خریداری کردهاید را یادداشت کنید و خود را ملزم به اجرای آن کنید و به خواب سرمایه خود و میزان سود و زیانی که بر اثر گذشت زمان ممکن است بر رشد یا افت سرمایهتان تاثیر گذارد دقت داشته باشید.
چند نکته کلیدی در تعیین حد ضرر
- باید توجه داشت هنگامیکه قیمت سهام بالا میرود حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید را برای حد ضرر قرار ندهید این بدان معنی است که شما لازم نیست بیشتر از 10 درصد ضرر کنید. در واقع؛ حد ضرر نباید فاصله زیاد یا کمی با قیمت خرید داشته باشد.
- دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار در تعیین حد ضرر بسیار مهم است. تعیین حد ضرر در بورس با دیدگاه میانمدت با دیدگاه بلندمدت تفاوت دارد. به تعبیر دیگر ضرر در بورس از نظر ماهیتی به ضرر مالی و ضرر زمانی طبقهبندی میشود پس باید به این نکته دقت کافی داشت.
- در معاملات کوتاهمدت حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبل قرار دهید.
- در خرید سهام با دیدگاه زمانی میانمدت و بلندمدت، محدوده حمایتی معتبر را شناسایی کنید و در آن محدوده حد ضرر را قرار دهید. (بین 10 تا 20 درصد پایینتر از قیمت خرید)
- درصورتیکه مقاومت یک سهم شکسته شود و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی ثابت شود، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده قرار دهید.
- بدون دلیل فنی و منطقی حد ضرر خود را تغییر ندهید، ممکن است این کار در بعضی مواقع جلوی زیان شما را بگیرد ولی در بلندمدت نتیجه خوبی نخواهد داشت.
- به حد ضرر خود پایبند باشید تا اسیر باتلاق ضرر و زیان نشوید. گاهی سهامدار از صبر برای رشد یک سهم خسته میشود و سهم را با ضرر میفروشد تا سهم دیگری که به نظر مناسب است خریداری کند اما باز در تله ضرر گرفتار میشود. در حالیکه با پایبندی به حد ضرر و سود دچار این گردابها نخواهد شد.
حد ضرر را چگونه تعیین کنیم؟
در واقع هیچ فرمول و قاعده و قانون مشخصی برای تعیین حد ضرر نداریم و این به سبک سرمایهگذاری و میزان ریسکپذیری معاملهگر بستگی دارد. زیرا همانطور که گفته شد تعیین حد ضرر یک نوسانگیر با معاملهگری که دید سرمایهگذاری بلندمدت دارد کاملاً متفاوت است ولی بهصورت کلی چند روش متداول در بررسی حد ضرر وجود دارد که در زیر به بررسی آنها میپردازیم.
روشهای متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روشها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین میشود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر میپردازیم.
- تعیین حد ضرر به روش ثابت: در این روش معاملهگر مقدار مشخص و ثابتی بهعنوان حد ضرر برای خودش در نظر میگیرد و به آن پایبند است. بهطوریکه هر زمان قیمت به آن نقطه رسید، سهم را میفروشد. در این روش باید به عواملی چون؛ وضعیت کلی بازار بورس، خصوصیات فردی و روحی سرمایهگذار سهام، مقدار ریسک، میزان سرمایه، قصد از سرمایهگذاری، انتظارات از سهم، تاریخچه نوسانات آن سهم توجه داشت.
- تعیین حد ضرر به روش مکانیکال: در این روش برای تعیین حد ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود. اندیکاتورها از طریق محاسبات ریاضی که بر روی یک سهم انجام میشود و بهوسیله نرم افزارهای تحلیل تکنیکال محاسبه و رسم میشوند.
- تعیین حد ضرر به روش تکنیکال و رسم نمودار: داشتن علم و دانش کافی از تحلیل تکنیکال برای دستیابی به نقطه توقف یا حد ضرر از نکات کلیدی به شمار میرود در این روش معاملهگر از ابزارهای ترسیم نمودار تکنیکال استفاده میکند و با رسم نمودار و تحلیلی که از سهم مدنظر دارد حد ضرر را مشخص میکند. در این روش باید به عواملی نقاط ورود حد سود و حدضرر چون؛ خط روند حمایت، امواج الیوت، الگوهای نموداری، کف دوقلو، الگوی سرو شانه، فیبوناچی و… توجه داشت.
اندیکاتور حد ضرر
اندیکاتورها ابزارهایی هستند که با محاسبات ریاضی و آماری میتوانند اطلاعات تحلیلی خوبی را در اختیار ما قرار دهند و ما را از روند سهمهای مختلف مطلع کنند. تعیین حد ضرر در معاملات بورس به کمک برخی از اندیکاتورها قابل اجرا است.
یکی از مهمترین اندیکاتورها در این زمینه، اندیکاتور Parabolic SAR است. این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای پیرو قرار میگیرد و میتواند در روندهای صعودی حد ضرر تریلینگ را برای سهمهای مختلف مشخص کند. ATR نیز اندیکاتور دیگری است که میتوان در تعیین حد ضرر از آن استفاده کرد. به این صورت که اگر عدد نشان داده شده در این اندیکاتور را در دو یا سه ضرب کنیم و از قیمت ورود کم کنیم، حد ضررمان مشخص میشود.
تبعات رعایت نکردن حد ضرر سهام
علاوه بر ضرر مالی، رعایت نکردن حد ضرر یا استاپلاس منجر به صدمات و لطمات روحی و ناامیدی و سلب اطمینان سهامدار از بازار خواهد شد. به همین دلیل شاید بهتر است سهامدار پس از اینکه سهمش را در موقعیت ضرر دید با رعایت حد ضرر آن را بفروشد و مدتی وارد بازار نشود.
این کار زمانی کارآمد است که سهامدار نسبت به آینده سهم خود مطمئن نیست در غیر این صورت لزومی ندارد هر بار سهمی در آستانه نزولی شدن قرار گرفت سهامدار سهم خود را بفروشد. سهامداری یک سهم خوب و مطمئن در میانمدت و بلندمدت باعث میشود نه تنها از زیان خارج شوید بلکه سودهای خوبی به دست بیاورید.
سخن آخر
در این مقاله در پایان لازم است به این نکته اشاره شود که برای موفقیت در بورس لازم است استراتژی معاملاتی داشت تا با کنترل هیجانات، ریسک سرمایهگذاری را کاهش داد. مسلماً استراتژیهای هر معاملهگر به میزان ریسکپذیری او وابسته است اما با رعایت چند نکته به ظاهر کوچک ولی بسیار مهم مانند؛ تعیین حد ضرر و یا متنوع کردن سبد سهام و تشکیل پورتفوی و… میتوان جلوی رفتارهای هیجانی را گرفت و تحت تأثیر گفته دیگران یا هیجانات خود عمل نکرد.
حد ضرر چیست؟ چگونه حد ضرر تعیین کنیم؟
حتماً شنیدهاید که میگویند: «جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت است». از آنجا که هدف همه مردم از انجام سرمایهگذاری کسب سود و منفعت است و عمومآً بازار بورس را یکی از بازارهای جذاب برای سرمایهگذاری و رسیدن به این هدف میشناسیم، برای حفظ اصل سرمایه و همچنین کسب سود مورد نظرمان باید علاوه بر انتخاب سهم خوب و سودده با مبحث حد ضرر در بورس هم آشنا شویم.
نوسانات قیمتی در بازار احتیاج به تصمیمگیری صحیح و بهموقع برای خروج یا ادامه مسیر سرمایهگذاری دارد و گاهی اوقات تعلل، ممکن است به اصل سرمایهمان خلل وارد کند. هنگامی که قیمت برخلاف توقع ما در حال حرکت است خارج شدن بهموقع از بازار باید در اولویت کار قرار گیرد تا بتوانیم از گسترش زیان خود کم کنیم و در نهایت زیانهای بالاتری را تجربه نکنیم.
حد ضرر چیست؟
بهتر است بدانیم در بورس هیچ سهامداری ضرر نمیکند مگر اینکه خودش بخواهد! در حقیقت زمانی ضرر میکنیم که سهم خودمان را با قیمت پایینتر از قیمت خرید بفروشیم و چون ماهیت بازار بورس در میانمدت و بلندمدت سودآور است. اگر زمان ورود و خروج خود از سهمی را درست تشخیص دهیم این بازار برایمان سودآور است.
در واقع فروش به موقع سهام توسط سهامدار میزان سود و ضرر را مشخص میکند. حال این سؤال پیش میآید که زمان مناسب برای فروش چه موقع است؟ با شناسایی حد ضرر برای خود و اینکه مشخص کنیم یک سهم را تا چه زمان نگهداری کنیم به جواب این سؤال خواهیم رسید.
حد ضرر یا استاپلاس در تعریف ساده به معنی توقف زیان است. برای سهم زمان فروشی را بر اساس درصد زیانی که متحمل شدهایم مشخص میکنیم و منتظر میمانیم تا در زمان مشخص شده آن را بفروشیم.
زمانی که قیمت سهم به حد ضرر تعیین شده رسید، سهام موردنظر را باید سریع فروخت تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود. به تعبیر دیگر حد ضرر احتمالی، ابزاری است که سرمایهگذاران به کمک آن میتوانند درصورتیکه سود دلخواه را کسب نکردند، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه خود جلوگیری کنند.
در حقیقت کم شدن سود هم نوعی ضرر است. به گمان اینکه در روزهای منفی بازار، از میزان سود خود در ضرر هستیم نباید سهلانگاری کنیم.
اگر بخواهیم بدون هیچ برنامهای در بورس بمانیم باید ریسک بالایی را بپذیریم، سرمایهگذار حرفهای آن است که با بررسی کامل سهم را میخرد و با تعیین حد ضرر، مشخص میکند زمانی که سهام به سود رسید و یا از محدوده مقاومت خود عبور کرد، آن سهم را نگهداری کند یا بفروشد و زمانی هم که سهام بجای رشد، افت قیمت پیدا کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله از آن سهم خارج شود. بهنوعی میتوان گفت حد ضرر در بورس مانند ابزاری عمل میکند که چنانچه انتظار سرمایهگذار محقق نشد میتواند به کمک آن جلوی از بین رفتن اصل سرمایه خود را بگیرد.
مزیت تعیین حد ضرر
افراد حرفهای و آشنا به بازار مطمئناً برای خود، اهداف قیمتی تعیین میکنند. اهدافی مانند: قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان احتمالی. ممکن است قیمت سهم شما بعد از مدتی ضرر به قیمت بالای حد ضرر برگردد اما خواب سرمایه شما را از بین میبرد.
زمانی که سرمایه از خواب برخوردار شود از سودهای دیگر بازار عقب میماند، به شما توصیه میکنیم حتماً حد ضرر سهامی که خریداری کردهاید را یادداشت کنید و خود را ملزم به اجرای آن کنید و به خواب سرمایه خود و میزان سود و زیانی که بر اثر گذشت زمان ممکن است بر رشد یا افت سرمایهتان تاثیر گذارد دقت داشته باشید.
چند نکته کلیدی در تعیین حد ضرر
- باید توجه نقاط ورود حد سود و حدضرر داشت هنگامیکه قیمت سهام بالا میرود حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید را برای حد ضرر قرار ندهید این بدان معنی است که شما لازم نیست بیشتر از 10 درصد ضرر کنید. در واقع؛ حد ضرر نباید فاصله زیاد یا کمی با قیمت خرید داشته باشد.
- دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار در تعیین حد ضرر بسیار مهم است. تعیین حد ضرر در بورس با دیدگاه میانمدت با دیدگاه بلندمدت تفاوت دارد. به تعبیر دیگر ضرر در بورس از نظر ماهیتی به ضرر مالی و ضرر زمانی طبقهبندی میشود پس باید به این نکته دقت کافی داشت.
- در معاملات کوتاهمدت حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبل قرار دهید.
- در خرید سهام با دیدگاه زمانی میانمدت و بلندمدت، محدوده حمایتی معتبر را شناسایی کنید و در آن محدوده حد ضرر را قرار دهید. (بین 10 تا 20 درصد پایینتر از قیمت خرید)
- درصورتیکه مقاومت یک سهم شکسته شود و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی ثابت شود، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده قرار دهید.
- بدون دلیل فنی و منطقی حد ضرر خود را تغییر ندهید، ممکن است این کار در بعضی مواقع جلوی زیان شما را بگیرد ولی در بلندمدت نتیجه خوبی نخواهد داشت.
- به حد ضرر خود پایبند باشید تا اسیر باتلاق ضرر و زیان نشوید. گاهی سهامدار از صبر برای رشد یک سهم خسته میشود و سهم را با ضرر میفروشد تا سهم دیگری که به نظر مناسب است خریداری کند اما باز در تله ضرر گرفتار میشود. در حالیکه با پایبندی به حد ضرر و سود دچار این گردابها نخواهد شد.
حد ضرر را چگونه تعیین کنیم؟
در واقع هیچ فرمول و قاعده و قانون مشخصی برای تعیین حد ضرر نداریم و این به سبک سرمایهگذاری و میزان ریسکپذیری معاملهگر بستگی دارد. زیرا همانطور که گفته شد تعیین حد ضرر یک نوسانگیر با معاملهگری که دید سرمایهگذاری بلندمدت دارد کاملاً متفاوت است ولی بهصورت کلی چند روش متداول در بررسی حد ضرر وجود دارد که در زیر به بررسی آنها میپردازیم.
روشهای متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روشها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین میشود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر میپردازیم.
- تعیین حد ضرر به روش ثابت: در این روش معاملهگر مقدار مشخص و ثابتی بهعنوان حد ضرر برای خودش در نظر میگیرد و به آن پایبند است. بهطوریکه هر زمان قیمت به آن نقطه رسید، سهم را میفروشد. در این روش باید به عواملی چون؛ وضعیت کلی بازار بورس، خصوصیات فردی و روحی سرمایهگذار سهام، مقدار ریسک، میزان سرمایه، قصد از سرمایهگذاری، انتظارات از سهم، تاریخچه نوسانات آن سهم توجه داشت.
- تعیین حد ضرر به روش مکانیکال: در این روش برای تعیین حد ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود. اندیکاتورها از طریق محاسبات ریاضی که بر روی یک سهم انجام میشود و بهوسیله نرم افزارهای تحلیل تکنیکال محاسبه و رسم میشوند.
- تعیین حد ضرر به روش تکنیکال و رسم نمودار: داشتن علم و دانش کافی از تحلیل تکنیکال برای دستیابی به نقطه توقف یا حد ضرر از نکات کلیدی به شمار میرود در این روش معاملهگر از ابزارهای ترسیم نمودار نقاط ورود حد سود و حدضرر تکنیکال استفاده میکند و با رسم نمودار و تحلیلی که از سهم مدنظر دارد حد ضرر را مشخص میکند. در این روش باید به عواملی چون؛ خط روند حمایت، امواج الیوت، الگوهای نموداری، کف دوقلو، الگوی سرو شانه، فیبوناچی و… توجه داشت.
اندیکاتور حد ضرر
اندیکاتورها ابزارهایی هستند که با محاسبات ریاضی و آماری میتوانند اطلاعات تحلیلی خوبی را در اختیار ما قرار دهند و ما را از روند سهمهای مختلف مطلع کنند. تعیین حد ضرر در معاملات بورس به کمک برخی از اندیکاتورها قابل اجرا است.
یکی از مهمترین اندیکاتورها در این زمینه، اندیکاتور Parabolic SAR است. این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای پیرو قرار میگیرد و میتواند در روندهای صعودی حد ضرر تریلینگ را برای سهمهای مختلف مشخص کند. ATR نیز اندیکاتور دیگری است که میتوان در تعیین حد ضرر از آن استفاده کرد. به این صورت که اگر عدد نشان داده شده در این اندیکاتور را در دو یا سه ضرب کنیم و از قیمت ورود کم کنیم، حد ضررمان مشخص میشود.
تبعات رعایت نکردن حد ضرر سهام
علاوه بر ضرر مالی، رعایت نکردن حد ضرر یا استاپلاس منجر به صدمات و لطمات روحی و ناامیدی و سلب اطمینان سهامدار از بازار خواهد شد. به همین دلیل شاید بهتر است سهامدار پس از اینکه سهمش را در موقعیت ضرر دید با رعایت حد ضرر آن را بفروشد و مدتی وارد بازار نشود.
این کار زمانی کارآمد است که سهامدار نسبت به آینده سهم خود مطمئن نیست در غیر این صورت لزومی ندارد هر بار سهمی در آستانه نزولی شدن قرار گرفت سهامدار سهم خود را بفروشد. سهامداری یک سهم خوب و مطمئن در میانمدت و بلندمدت باعث میشود نه تنها از زیان خارج شوید بلکه سودهای خوبی به دست بیاورید.
سخن آخر
در این مقاله در پایان لازم است به این نکته اشاره شود که برای موفقیت در بورس لازم است استراتژی معاملاتی داشت تا با کنترل هیجانات، ریسک سرمایهگذاری را کاهش داد. مسلماً استراتژیهای هر معاملهگر به میزان ریسکپذیری او وابسته است اما با رعایت چند نکته به ظاهر کوچک ولی بسیار مهم مانند؛ تعیین حد ضرر و یا متنوع کردن سبد سهام و تشکیل پورتفوی و… میتوان جلوی رفتارهای هیجانی را گرفت و تحت تأثیر گفته دیگران یا هیجانات خود عمل نکرد.
نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head and Shoulders Pattern)
الگوی نموداری سر و شانه ها یک الگوی محبوب در تحلیل تکنیکال است و در عین حال ساده جهت نشانه گذاری برای معامله گران است. این الگو یک پایه با سه قله را نشان می دهد که قله میانی بالاترین اوج قیمتی را نشان می دهد و از دو قله دیگر بلند تر است. نمودار سر و شانه ها یک روند بازگشت صعودی به نزولی را نشان می دهد و نشان می دهد که روند صعودی در حال پایان است.
این الگو در کلیه تایم فریم ها ظاهر می شود و بنابراین می تواند توسط همه معامله گران و سرمایه گذاران استفاده شود. سطوح ورود ، سطوح حد ضرر و اهداف قیمت ، نحوه شکل گیری آن را آسان می کند ، و مشاهده سطوح مهم در این الگوی نموداری آسان است.
نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head-And-Shoulders)
این الگو به چه شکل است و چگونه به نظر می رسد
ابتدا به شکل گیری الگوی سر و شانه ها و سپس الگوی معکوس سر و شانه ها خواهیم پرداخت.
الگوی سر و شانه ها (Head and Shoulders)
در اوج بازار دیده می شود.
شکل الگو:
شانه سمت چپ: قیمت پس از یک روند افزایشی دوباره کاهش می یابد و قله ای را تشکیل میدهد.
سر: قیمت دوباره افزایش مییابد و یک قله بلندتر شکل میگیرد.
شانه سمت راست : یک قله دیگر در سمت راست سر تشکیل میشود که ارتفاع آن کمتر از ارتفاع قله سر است.
این شکل گیری ها به ندرت به طور دقیق انجام می شوند ، به این معنی که ممکن است بین شانه ها و سر نویزهای حرکتی در بازار وجود داشته باشد.
شکل ۱: نمودار روزانه SOLF – سر و شانه ها
الگوی سر و شانه معکوس (Inverse Head and Shoulders)
در کف بازار و در روند نزولی دیده می شود.
شانه سمت چپ: قیمت کاهش یافته و سپس افزایش می یابد.
سر: قیمت دوباره کاهش می یابد و کف پایین تری را تشکیل می دهد.
شانه سمت راست: قیمت بار دیگر افزایش می یابد ، و سپس برای تشکیل کف سمت راست دوباره کاهش می یابد.
و باز هم ، این شکل گیری ها به ندرت کامل و دقیق هستند. ممکن است بین شانه ها و سر نویزهای حرکتی در بازار وجود داشته باشد.
شکل ۲: نمودار روزانه SPY – سر و شانه معکوس
قرار گیری خط گردن (Neckline)
خط گردن سطح پشتیبانی یا مقاومتی است که معامله کنندگان از آن برای تعیین مناطق استراتژیک جهت سفارش (order) استفاده می کنند. برای تعیین خط گردن ، اولین قدم ، پیدا کردن شانه سمت چپ ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی استاندارد سر و شانه ها (در اوج بازار) کف قیمتی یا (low) که پس از شانه چپ ایجاد شده را به کف قیمتی (low) ایجاد شده بعد از سر وصل می کنیم. به این صورت “خط گردن” ما شکل می گیرد – خط زرد روی نمودار. در بخش زیر درباره اهمیت خط گردن صحبت خواهیم کرد. در الگوی سر و شانه های معکوس ، سقف قیمتی یا (high) ایجاد شده بعد از شانه چپ را به سقف قیمتی که بعد از سر ایجاد شده است وصل می کنیم ، و به این صورت خط گردن این الگو را ایجاد می کنیم.
نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head-And-Shoulders)
نحوه معامله از طریق الگو
این نکته مهم است که معامله گران برای معامله تا کامل شدن الگو منتظر بمانند. این امر به این دلیل است که یک الگو ممکن است به طور کلی توسعه نیابد یا ممکن است قسمت توسعه یافته ای از الگو در آینده کامل نشود ، بنابراین نباید فرض کنیم که الگو مسیر خود را ادامه خواهد داد و پیش از موعد وارد معامله شویم. به الگوهای ناتمام یا در حال تکمیل باید دقت کرد و آن ها را مورد بررسی قرار داد ، اما تا زمانی که قیمت ها با حجم بالای معاملات به خط گردن نفوذ نکنند و خط گردن توسط الگو شکسته نشده باشد ، نباید معامله ای انجام شود.
در الگوی سر و شانه ها ، باید منتظر بمانیم تا قیمت پس از تشکیل قله در شانه راست از خط گردن به سمت پایین عبور کند. برای الگوی سر و شانه های معکوس ، باید تا زمان تشکیل شدن شانه راست و عبور قیمت از خط گردن به سمت بالا منتظر بمانیم.
پس از تکمیل شدن الگو ، معامله می تواند انجام شود. اما باید به این نکته توجه داشته باشید که قبل از انجام معامله باید نقاط ورود ، حد سود و حد ضرر را تعیین کرده باشید و به هر گونه تغییراتی که میتوانند حد ضرر یا سود شما را جا به جا کنند توجه داشته باشید.
متداول ترین زمان ورود وقتی است که شکست خط گردن رخ می دهد سپس معامله انجام میشود. نقطه دیگر ورود نیاز به صبر بیشتری دارد و این احتمال وجود دارد که حرکت به طور کل از دست رفته باشد. این حالت شامل صبر کردن برای پولبک (pullback) به خط گردن و شکستی است که از قبل رخ داده باشد. این روش محافظه کارانه تر است زیرا می توانیم ببینیم که پولبک متوقف می شود و مسیر اصلی شکست از سر گرفته می شود ، در صورت ادامه حرکت در جهت شکست ، معامله ممکن است از دست برود. هر دو روش در شکل ۳ نشان داده شده است.
شکل ۳: نمودار روزانه SPY – نقاط ورود احتمالی
قرارگیری حد ضرر
در یک الگوی استاندارد سقف بازار ، حد ضرر در بالای شانه راست الگو پس از نفوذ به خط گردن قرار میگیرد ، از طرف دیگر می توان سر الگو را به عنوان حد ضرر قرار داد که معمولا این حالت شامل ریسک زیادی است به این دلیل که میزان ریسک به ریوارد الگو را کاهش میدهد. در الگوی معکوس ، حد ضرر دقیقاً زیر شانه راست قرار می گیرد. باز هم ، حد ضرر می تواند در سر الگو قرار گیرد ، اگرچه این امر معامله گر را در معرض ریسک بیشتری قرار می دهد. در شکل ۳ ، هنگامی که معامله انجام شد ، حد ضرر در ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) قرار می گیرد.
قرارگیری حد سود
برای قراردادن حد سود در این الگو باید اختلاف قیمت بین سر و کف هر یک از شانه ها را اندازه گیری کرد. سپس میزان اختلاف را از سطح شکست خط گردن (در سقف بازار) کم کرد و هدف قیمت را در سمت پایین قرار داد.برای کف بازار ، میزان اختلاف به قیمت شکست خط گردن اضافه می شود تا بتوان هدف قیمت را در سمت بالا قرار داد.
از آنجا که (SPY) یک (ETF) است که به میزان زیادی معامله می شود و بازار گسترده ای را ارائه می دهد ، حد سود الگوی سر و شانه معکوس در شکل ۲ به این صورت می باشد:
$ ۱۱۳٫۲۰ (این سقف قیمت پس از شانه چپ است) – ۱۰۱٫۱۳ $ (این کف قیمت سر است) = ۱۲٫۰۷ $
این اختلاف پس از آن به قیمت شکست اضافه می شود (در الگوی معمولی سر و شانه ها کم می شود). قیمت شکست درست در حدود ۱۱۳٫۲۵ دلار است ، و به ما حد سود $ ۱۲۵٫۳۲ (۱۱۳٫۲۵ $ + ۱۲٫۰۷ $) را می دهد.
بعضی اوقات سرمایه گذاران باید مدت زمان طولانی – تا چند ماه – بین شناسایی شکست و رسیدن به حد سود ایده آل صبر کنند. نظارت بر معاملات شما به طور مداوم می تواند به شما در پیش بینی نتایج آنها کمک کند.
چرا الگوی سر و شانه ها کارآمد است
هیچ الگویی کامل نیست و همیشه به درستی کار نمی کند. با این وجود دلایل مختلفی وجود دارد که نشان می دهد الگوی نموداری به صورت تئوری کار می کند (از سقف بازار در این استدلال استفاده می شود ، اما برای هر دو مورد کاربرد دارد):
هنگامی که قیمت از سقف بازار (سر) سقوط می کند ، فروشندگان شروع به ورود به بازار می کنند و خرید تهاجمی کمتری اتفاق می افتد.
با نزدیک شدن به خط گردن ، بسیاری از افرادی که در موج نهایی سقف ، خریدی انجام داده اند و یا در افزایش قیمت در شانه راست اقدام به خرید کرده اند ، تصمیم اشتباهی گرفته اند و با ضررهای بزرگی روبرو هستند – این گروه بزرگ در این موقعیت از پوزیشن های خود خارج می شوند و قیمت را به سمت حد سود سوق می دهند.
حد ضرر بالاتر از شانه راست منطقی است زیرا روند به سمت پایین تغییر کرده است – شانه سمت راست پایین تر از سر است – و بنابراین شانه سمت راست تا زمان از سرگیری مجدد شکسته نمی شود.
حد سود فرض می کند که افرادی که اشتباه کرده اند یا در زمان کوتاهی اقدام به خریداری کرده اند ، مجبور خواهند شد از پوزیشن های خود خارج شوند ، در نتیجه بازگشت بزرگی مشابه با الگوی سقفی که به تازگی رخ داده است ایجاد می شود.
خط گردن نقطه ای است که در آن بسیاری از معامله گران ضرری را تجربه می کنند و مجبور به خروج از پوزیشن هایشان می شوند ، بنابراین قیمت را به سمت هدف قیمت سوق می دهند.
حجم معاملات را نیز می توان مشاهده کرد. در الگوهای معکوس سر و شانه ها (کف بازار) ، ما به طور ایده آل دوست داریم که با وقوع یک شکست حجم معاملات گسترش یابد. این افزایش علاقه به خرید را نشان می دهد که قیمت را به سمت هدف سوق می دهد. کاهش حجم ، عدم علاقه به حرکت صعودی را نشان می دهد و شک و تردید را تضمین می کند.
مشکلات غیر منتظره در الگوی سر و شانه ها
همان طور که گفته شد این یک الگوی کامل نیست. در اینجا برخی مشکلات احتمالی در معامله از طریق الگوی سر و شانه ذکر شده است :
شما باید الگوها را پیدا کنید و صبر کنید تا توسعه یابند ، اما تا زمانی که الگو کامل نشده است ، نباید بر اساس آن معامله کنید. بنابراین این می تواند به معنای انتظار طولانی مدت باشد.
این الگو در تمام مواقع کار نخواهد کرد و بعضی اوقات حد ضرر صدمه خواهد دید.
حد سود همیشه قابل دسترسی نیست ، بنابراین احتمالا لازم است معامله گران چگونگی تأثیر تغییرات بازار بر خروجشان را بررسی کنند.
این الگو همیشه قابل معامله نیست. به عنوان مثال ، اگر به دلیل یک اتفاق غیرقابل پیش بینی ، افت بزرگی روی یکی از شانه ها رخ دهد ، احتمالاً اهداف قیمت محاسبه شده مورد اصابت قرار نمی گیرند.
الگوها می توانند فردی و ذهنی باشند. ممکن است یک معامله گر شانه ای را ببیند ، در حالی که دیگری آن را نبیند. هنگام استفاده از الگوهای معاملاتی ، با توجه به دستورالعمل های کلی که در بالا ذکر شد ، آنچه را که از الگو دریافت می کنید تعریف کنید.
نتیجه گیری
الگوهای سر و شانه در تمام تایم فریم ها رخ می دهند و به صورت بصری دیده می شوند. در حالی که گاهی اوقات ذهنی هستند ، الگوی کامل اهداف سود و ضرر و ورودی ها را فراهم می کند و اجرای استراتژی معاملات نقاط ورود حد سود و حدضرر را آسان می کند. این الگو از یک شانه سمت چپ و سر تشکیل شده است ، سپس با یک شانه در سمت راست ادامه می یابد. شایع ترین نقطه ورود ، شکست از خط گردن با یک حد ضرر در بالا (سقف بازار) یا پایین (کف بازار) شانه سمت راست است. حد سود عبارت است از میزان اختلاف اوج و کف با الگویی که به قیمت شکست اضافه می شود (کف بازار) یا از آن کم می شود (سقف بازار) . این سیستم بی نقص نیست ، اما روشی را برای معامله در بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه می دهد.
حد سود و ضرر در بورس
دغدغه ی سرمایه گذاران بازار بورس این است که چگونه سودآوری خود را افزایش و میزان ضرردهی خود را کاهش دهند. یکی از بهترین کارها تعیین کردن حد سود (تیک پروفیت) و ضرر ( استاپ لاس) است. اما چگونه می توان حد سود و ضرر را مشخص کرد؟ آیا این کار اهمیتی هم دارد؟
بله اهمیت این موضوع سبب شده تا این مقاله به طور اختصاصی به بررسی آن بپردازد. پس با آن همراه باشید.
فهرست محتوای مقاله
MA (موینگ اوریج)
Cot (اندیکاتور برتر)
Lfx (جریان سفارش معامله)
- ابزارهای تعیین حد سود و ضرر در بازار بورس
- جمع بندی تعیین حد سود و ضرر در بورس
حد سود چیست؟
آن یعنی مشخص کردن بالاترین میزان سود برای سهم مورد نظر. هر تریدر تیک پروفیت متفاوتی را مشخص می کند.
دلیلش هم این است که سبک معاملاتی و توقع مالی افراد با هم متفاوت است. کسانی به منفعت کم تر قانع هستند و کسانی هم سود بیش تر را ترجیح می دهند.
این امر سبب می شود نقطه ی مشخص شده ی حد سود متفاوت باشد. این نقطه بیان کننده ی این است که منفعت تا همین جا کافی است. پس سهم باید در این نقطه به فروش برسد.
پس نقطه ی تیک پروفیت، زمان فروش را مشخص می کند؛ چون بنا به تشخیص تریدر احتمال ریزش قیمت سهم وجود دارد.
در حقیقت این نقطه ی تیک پروفیت که قیمت مشخصی را نشان می دهد باعث سودآوری بیش تر می شود؛ چون سهم به موقع در موقعیت مناسب به فروش می رسد.
حتی تریدر می تواند با این کار به راحتی از بازار نوسان گیری کند.
در نقاط تعیین شده ی حد سود، سهمش را با قیمت بالا بفروشد و با پایین آمدن قیمت (البته با توجه به بررسی همه جانبه) دوباره آن سهم را با قیمت پایین تر و تعداد بیش تری خریداری نماید.
معامله گر بهتر است چندین حد منفعت برای خود مشخص کند و به صورت پله ای فروش سهمش را با تعداد مشخص انجام دهد.
این کار علاوه بر این که سودآوری بیش تری به همراه دارد، باعث می شود تا در صورت تحلیل اشتباهی، تریدر تا حدودی سود از دست رفته اش را جبران کند.
حد ضرر چیست؟
آن یعنی مشخص کردن قیمتی که تریدر اگر سهمش را در این قیمت نفروشد، زیان می کند.
هر معامله گری هم استاپ لاس متفاوتی را مشخص می نماید؛ مثلا عده ای از افراد سهم را همچون بچه شان دوست دارند و حاضرند کمی زیان کنند ولی آن را نفروشند.
پس حد ضررشان متفاوت است. به امید این که دوباره قیمت بالا برود. اما کار عاقلانه این است که استاپ لاس روی قیمتی باشد که فرد اصلا زیان نکند.
این نقطه بیان کننده ی این است که سهم باید حتما در این نقطه به فروش برسد.
پس نقطه ی استاپ لاس هم زمان فروش را تعیین می کند؛ چون بنا به تشخیص تریدر احتمال ریزش قیمت سهم تا حد ضرردهی سنگین وجود دارد.
در حقیقت این نقطه ی حد زیان سبب می شود تریدر لااقل ضرر نکند یا کم تر زیان کند.
تریدر می تواند در نقطه ی تعیین شده سهم را بفروشد و در زمان بهبود بازار دوباره سهم را در کف قیمتی بخرد.
تصمیم درست این است که معامله گر چندین استاپ لاس را مشخص کند تا به تدریج، با تعداد و قیمت معین سهمش را بفروشد.
این کار سبب می شود میزان ضرردهی کم تر شود و تریدر در موقعیت مناسب از بازار خارج گردد.
اندیکاتورهای تعیین حد سود و ضرر در بورس
برای تحلیل بازار بورس، اندیکاتورهای زیادی وجود دارند. هر معامله گر با توجه به استراتژی و سبک معاملاتی اش تعدادی از آن ها را انتخاب می کند.
در حقیقت هر تریدر از تعدادی اندیکاتورها بیش تر استفاده می کند؛ چون قلق آن اندیکاتورها بیش تر دستش آمده است.
برای تعیین تیک منفعت و ضرر، تریدر می تواند از این اندیکاتورها استفاده کند. اندیکاتورها محاسباتی هستند و فرمول دارند. البته تنظیمات پیش فرض دارند که می توانند طبق نظر تریدر تغییر کنند.
از جمله ی این اندیکاتورها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
MA (موینگ اوریج)
برای تعیین حد منفعت و زیان، تریدر می تواند از اندیکاتورهایی که حمایت مقاومت های داینامیک می دهند، استفاده کند.
این حمایت ها و مقاومت ها می توانند نقاط حد منفعت و زیان او را مشخص کنند.
داینامیک به معنای پویا یا در حال تغییر است؛ همچون اندیکاتور موینگ اوریج (MA) که دقیقا این گونه است.
موینگ اوریج میانگین متحرک، نوسانات قیمتی را حذف می کند. با این کار تحلیل گر بازار می تواند متوسط قیمت و روند آن را تشخیص دهد و حد منفعت و ضررش را مشخص کند.
در واقع میانگین متحرک، میانگین قیمت های دوره ی زمانی مشخص شده را به صورت یک خط روند روی چارت سهام نشان می دهد.
Cot (اندیکاتور برتر)
Cot یکی از اندیکاتورهای برتر است که 6 قسمت مجزا دارد. یعنی هر کدام از قسمت ها به صورت مجزا بر روی چارت قیمت نمایش داده می شوند.
آن 6 قسمت عبارتند از میزان شاخص، وضعیت قدرت خرید، اختلاف میان شاخص حال و پیشین، موقعیت اپراتورهای مختلف از جمله تجاری، تغییرهای اندازه گیری شاخص، سهم های باز.
بررسی این موارد می تواند در تعیین حد منفعت و زیان به تریدرها کمک بسیار زیادی کند.
Lfx (جریان سفارش معامله)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که معامله گر می تواند با کمک آن حد منفعت و زیان را مشخص کند، اندیکاتور Lfx است.
Lfx به اندیکاتور جریان سفارش معامله شهرت دارد. آن به صورت سایه ای است که بر روی چارت قیمتی سهم می افتد.
سپس فلش ها یا پیکان هایی روی آن نمایش داده می شود که برای خرید و فروش هشدار می دهند.
استفاده از Lfx خیلی راحت است. تریدر می تواند با کمک این اندیکاتور در جریان سفارشات قیمت را نیز تخمین بزند.
پس با Lfx این امکان برای تریدر فراهم می شود تا او روند آینده ی بازار را تخمین بزند و پس از آن حد منفعت و ضررش را به سادگی مشخص کند.
ابزارهای تعیین حد سود و ضرر در بازار بورس
ابزارها نظیر ابزارهایی که می شود با آن ها خط روند کشید و حمایت مقاومت ها را مشخص کرد.
این سطوح حمایت و مقاومتی که توسط ابزار کشیده می شوند، استاتیک (ایستا) هستند؛ به این معنا که در یک خط افقی یا مورب با تناسب مشخصی پیش می روند.
این سطوح حمایت و مقاومتی هم در تعیین حد سود و ضرر به معامله گر کمک زیادی می کنند. به این صورت که می تواند سطوح مقاومتی، تیک پروفیت و سطوح حمایتی، استاپ لاس را تعیین کند.
جمع بندی تعیین حد سود و ضرر در بورس
دانستید که تیک پروفیت به معنای مشخص کردن قیمتی مشخص برای فروش سهم است. این قیمت بیان کننده ی این است که سود تا همین جا کفایت می کند؛ چون احتمال پایین آمدن قیمت وجود دارد.
استاپ لاس هم به معنای مشخص کردن قیمتی معین برای فروش سهم است. این قیمت نشان دهنده ی این است که احتمال ضرر کردن یا بیش تر ضرر کردن وجود دارد.
هر تریدر می تواند برای بالا رفتن سوددهی و کم کردن ضررش، چندین حد سود و ضرر را برای خود مشخص کند تا فروش های پله ای با تعداد سهام و قیمت مشخص را داشته باشد.
برای تعیین حد سود و ضرر هر معامله گر با توجه به استراتژی و سبک معاملاتی اش روش های مختلفی را در تحلیلی خود پیش می گیرد.
از جمله ی این روش ها می توان به اندیکاتورهایی همچون MA (موینگ اوریج)، Cot (اندیکاتور برتر)، Lfx (جریان سفارش معامله) اشاره کرد.
علاوه بر این اندیکاتورها، ابزارهایی هم هستند که می تواند تریدر به کمک آن ها خط روند بکشد و سطوح حمایت و مقاومتی را مشخص نماید تا بر اساس آن ها حد سود و ضررش را مشخص کند.
سطوح حمایتی، حد ضرر و سطوح مقاومتی، حد سود را نشان می دهند. این سطوح به معامله گر هشدار می دهند که زمان فروش سهم فرا رسیده است.
تعداد اندیکاتورها و ابزارها برای به کارگیری در تحلیل و پیش بینی بازارهای مالی بسیارند که در این مقاله مجال گفتنشان نیست.
اما اگر تمایل دارید با بهترین و سودمندترین اندیکاتورها و ابزارهای تحلیل بازار آشنا شوید، می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه کنید و آن ها را برای موفقیت در بازارهای مالی فرا بگیرید.
استفاده از دستورهای حد ضرر در معاملات فارکس
حرکتهای بازار میتوانند غیرقابل پیش بینی باشند، و حد ضرر، یکی از مکانیزمهای معدودی است که معاملهگران برای محافظت از معاملات خود در برابر زیانهای زیاد در بازار فارکس باید آن را در نظر داشته باشند. حد ضررها در فارکس به شکلها و روشهای کاربردی مختلفی وجود دارند.
در این درس شکلهای مختلف حد ضرر از جمله حد ضرر ثابت (static stops) و حد ضرر متحرک (trailing stops) مطرح میشوند. همچنین اهمیت حد ضررها در معاملات فارکس نشان داده میشود.
حد ضرر چیست؟
حدضرر فارکس عملکردی است که توسط بروکرها ارائه میشود تا در بازارهای نوسانیای که بر خلاف جهت معامله اولیه حرکت میکنند، بتوانند زیانها را محدود بسازند. این عملکرد میتواند با تعیین یک سطح حد ضرر انجام شود؛ حد ضرر مقدار مشخصی پیپ است که پایینتر یا بالاتر از قیمت ورودی است. حدضرر میتواند در خرید و فروش به کار برده شود و آن را به یک ابزار مفید برای هر استراتژی معاملاتی فارکس تبدیل کند.
چرا نقاط ورود حد سود و حدضرر نقاط ورود حد سود و حدضرر دستور حد ضرر مهم است؟
حد ضررها به دلایل متعددی بسیار مهم هستند، اما در واقع همهی آنها را میتوان در یک مورد خلاصه کرد: ما هرگز نمیتوانیم آینده را ببینیم. صرف نظر از اینکه ست آپ چقدر ممکن است قدرتمند باشد یا چه مقدار از اطلاعات ممکن است درست باشند، قیمت آیندهی ارزها برای بازار نامعلوم است و انجام هر معاملهای، یک ریسک است. در تحقیقات مربوط به ویژگیهای معاملهگرانِ موفق، که در سایت DailyFX انجام شد، این موضوع که معاملهگران معمولاً در اکثر مواقع در بسیاری از جفت ارزها سود میکنند، یک یافته ی مهم در نظر گرفته شد. نمودار زیر بعضی از جفت ارزهای متداولتر را نشان میدهد.
همانطور که مشاهده میکنید، در بیشتر از نصف مواقع در جفت ارزهای متداول، معاملهگران به طور موفقیت آمیزی برنده شدهاند، اما به دلیل اینکه مدیریت پولشان بد بوده، باز هم به طور کلی ضرر میکنند.
معامله گران وقتی که اشتباه کردهاند (رنگ قرمز) نسبت به وقتی که درست عمل کردهاند (رنگ آبی)، بیشتر ضرر کردهاند.
دیوید رودریگز (David Rodriguez) در مقاله خود با عنوان چرا بسیاری از معاملهگران پول خود را از دست میدهند، توضیح میدهد که معاملهگران میتوانند با پیدا کردن یک هدفِ سود که حداقل تا جایی که امکان دارد از حد ضرر آنها دورتر باشد، به راحتی راه حل این مشکل را پیدا کنند. یعنی اگر یک معاملهگر پوزیشنی را با ۵۰ پیپ حد ضرر باز کند، حداقل باید به دنبال هدف سود ۵۰ پیپ باشد.
بدین ترتیب، اگر یک معاملهگر بیش از نصف مواقع موفق شود، فرصت خوبی برای سودآوری دارد. اگر معاملهگر بتواند در ۵۰% معاملاتش موفق شود، احتمالاً میتواند یک سود خالص به دست آورد، که برای اکثریت معاملهگران یک گام قدرتمند به سوی اهدافشان محسوب می شود.
استراتژیهای حد ضرر فارکس
در ادامه ۵ استراتژی برای استفاده در معاملات فارکس در هنگام ثبت دستورهای حد ضرر، ارائه شده است:
۱. تعیین حد ضررهای ثابت
معاملهگران میتوانند با پیش بینی تخصیص حد ضرر، دستورهای حد ضرر را با یک قیمت ثابت تنظیم نمایند و تاوقتیکه معامله به قیمت توقف یا سفارش لیمیت نرسیده است، حد ضرر خود را جابه جا نکنند و آن را تغییر ندهند.
سادگی مکانیزم حد ضرر و همچنین به خاطر اینکه به معاملهگران این امکان را می دهد تا از حداقل نسبت ریسک به ریوارد یک به یک اطمینان یابند، باعث سهولت استفاده از آن شده است.
برای مثال، یک نوسانگیر را در کالیفرنیا درنظر بگیریم که با پیش بینی اینکه نوسان در طی نشستهای اروپایی و آمریکایی بر معاملات آنها بیشترین تاثیر میگذارد، پوزیشنهایی را در طی نشست آسیایی شروع میکند. این معاملهگران میخواهند به معاملاتشان فضای کافی برای عملکرد بدهند، بدون اینکه در رویدادهایی که اشتباه هستند، اکوئیتی (equity) زیادی از دست بدهند.
بنابراین یک حد ضرر ثابت ۵۰ پیپ را برای هر پوزیشنی که شروع میکنند، تعیین میکنند. آنها میخواهند هدف سود را حداقل تا فاصلهی دستور نقاط ورود حد سود و حدضرر توقف تعیین کنند، بنابراین هر سفارش لیمیت (limit order) برای حداقل ۵۰ پیپ تعیین میشود. اگر معاملهگر بخواهد برای هر ورودی، یک نسبت ریسک به ریوارد دو به یک را تعیین کند، به راحتی میتواند یک حدضرر ثابت را در ۵۰ پیپ تعیین کند و برای هر معاملهای که شروع میکند، یک سفارش لیمیت ثابت را در ۱۰۰ پیپ تعیین میکند.
۲. حد ضررهای ثابت براساس اندیکاتورها
بعضی از معاملهگران در مورد استفاده از دستورهای توقف ثابت، یک گام فراتر میروند و بر اساس یک اندیکاتور مانند میانگین محدوده واقعی (Average True Range) فاصلهی حد ضرر ثابت خود را تعیین میکنند. فایدهی اولیهی این کار این است که معاملهگران از اطلاعات واقعی بازار برای کمک به تعیین آن حد ضرر استفاده میکنند. بنابراین، اگر یک معاملهگر، حد ضرر ثابت ۵۰ پیپ با سفارش لیمیت ثابت ۱۰۰ پیپ در مثال قبلی را تعیین کند، آن حد ضرر ۵۰ پیپ در یک بازار نوسانی چه معنایی داشته و در یک بازار آرام چه معنایی خواهد داشت؟
اگر بازار کاملاً آرام باشد، ۵۰ پیپ میتواند یک حرکت بزرگ باشد و اگر بازار نوسانی باشد، آن ۵۰ پیپ میتواند یک حرکت کوچک در نظر گرفته شود. استفاده از یک اندیکاتور مانند میانگین محدوده واقعی، نقاط پیوت یا نوسانهای قیمت میتوانند به معاملهگران این امکان را بدهند که از اطلاعات اخیر بازار استفاده کنند تا به طور صحیح تری گزینههای مدیریت ریسکشان را آنالیز کنند. میانگین محدوده واقعی میتواند به معاملهگران نقاط ورود حد سود و حدضرر کمک کند تادستورهای توقف را با استفاده از اطلاعات اخیرِ بازار تعیین کنند.
۳. حد ضرر متحرک دستی (Manual Trailing Stops)
برای معاملهگرانی که میخواهند معاملات خود را بهتر کنترل کنند، هنگامیکه پوزیشن به نفع معاملهگران حرکت میکند، معاملهگران میتوانند حد ضررهای فارکس خود را به صورت دستی جابهجا کنند.
نمودار زیر جابهجایی حد ضررها را در یک پوزیشن فروش نشان میدهد. هر چه پوزیشن، بیشتر در جهت معامله حرکت میکند (پایین تر رود) معاملهگر سطح استاپ را به پایینتر جابهجا میکند. وقتی که روند معکوس میشود (و سقفهای جدید تشکیل میشوند) در نهایت پوزیشن بسته میشود.
معاملهگر در یک روند نزولی قدرتمند، حد ضررها را در سقفهای نوسان پایینتر قرار میدهد.
۴.حدضرر متحرک (Trailing Stop)
اشاره به این نکته مهم است که بعضی از کشورها به بروکرها (کارگزاری ها) این اجازه را میدهند که عملکرد حد ضرر متحرک را اعمال کنند.
حد ضررهای ثابت میتوانند روش معاملهگران جدید را به طور چشمگیری بهبود بخشند، اما سایر معاملهگران از حد ضررها به روشهای دیگری استفاده میکنند تا مدیریت پول خود را به حداکثر برسانند.
حد ضررهای متحرک دستورهای توقفی هستند که زمانی تنظیم میشوند که معامله به نفع معاملهگر حرکت میکند، تا در صورتی که معاملهگر در جهتِ اشتباه وارد شده باشد، ریسک نزولی را بیشتر کاهش دهد.
برای مثال فرض کنیم که یک معاملهگر در نقطهی ۱.۱۷۲۰ یک پوزیشن خرید را بر روی جفت ارز EUR/USD، با حد ضرر ۱۶۷ پیپ در نقطه ۱.۱۵۵۳ باز کرده است. اگر معامله از ۱.۱۷۲۰ به سمت بالا حرکت کند، معاملهگر میتواند دستور حد ضرر خود را از نقطه ۱.۱۵۵۳ تا نقطهی ۱.۱۷۲۰ جابهجا کند (تصویر زیر را مشاهده کنید).
این کار چند فایده برای معاملهگر دارد: این کار دستور حد ضرر را به قیمت ورودی منتقل میکند که به آن، نقطهی “سربهسر” ( ‘break-even) گفته میشود. بنابراین اگر جفت ارز EUR/USD برگردد و برخلاف معاملهگر حرکت کند، حداقل ضرر نکرده است چرا که حد ضرر وی در قیمت اولیه ورود تنظیم شده است.
این دستور توقف در نقطه سربهسر به معاملهگر این امکان را میدهد تا ریسک اولیه خود در معاملات را از بین ببرند.
پس از آن، معاملهگر میتواند به دنبال قرار دادن آن ریسک در یک فرصت معاملاتی دیگر باشد، یا صرفاً دیگر آن مقدار ریسک را در نظر نگیرد و از پوزیشن حفاظت شدهی خود در معاملهی خریدِ جفت ارزِ EUR/USD لذت ببرد.
دستورهای توقف در نقطهی سربهسر میتوانند به معلاملهگران کمک کنند که ریسک اولیه را از معاملاتشان حذف کنند.
۵.حدضررهای متحرک با مقدار ثابت (Fixed Trailing Stops)
معاملهگران همچنین میتوانند حدضررهای متحرک را به نحوی تعیین کنند که دستور توقف به صورت پلهای تنظیم شود. برای مثال، معاملهگران میتوانند دستورهای توقف را به نحوی تعیین کنند که با حرکت هر ۱۰ پیپ به نفع آنها، تنظیم شوند. برای مثال یک معاملهگر، جفت ارز EUR/USD را در نقطه ۱.۳۱۰۰ با دستور توقف اولیه در نقطه ۱.۳۰۵۰ میخرد. بعد از اینکه جفت ارز EUR/USD به ۱.۳۱۱۰ میرسد، دستور توقف تا ۱۰ پیپ بالاتر و در نقطهی ۱.۳۰۶۰ تنظیم می شود.
بعد از اینکه قیمت، ۱۰ پیپ بالاتر می رود و برای جفت ارز EUR/USD به ۱.۳۱۲۰می رسد، دستور توقف هم یک مرتبه دیگر، ۱۰ پیپ جابه جا می شود و در نقطه ۱.۳۰۷۰ تنظیم میشود. این فرایند تا وقتی ادامه مییابد که قیمت به سطح توقف برسد یا معاملهگر به طور دستی معامله را ببندد.
حد ضررهای متحرک با مقدار ثابت به صورت پلهای توسط معاملهگر تعیین میشوند.
اگر معامله از آن نقطه معکوس شود، پوزیشن معاملهگر، برخلاف دستور توقف اولیهای که در نقطه ۱.۳۰۵۰ قرار داده بود، در نقطهی ۱.۳۰۷۰ متوقف میشود و ۲۰ پیپ سود در این معامله، سِیو می شود (نجات پیدا میکند). اگر این دستور توقف تنظیم نشده بود این ۲۰ پیپ سود به دست نمی آمد.
دیدگاه شما