Your access to this site has been limited by the site owner
If you think you have been blocked in error, contact the owner of this site for assistance.
If you are a WordPress user with administrative privileges on this site please enter your email in the box below and click "Send". You will then receive an email that helps you regain access.
Block Technical Data
Block Reason: | Access from your area has been temporarily limited for security reasons |
---|---|
Time: | Sun, 18 Sep 2022 6:01:07 GMT |
About Wordfence
Wordfence is a security plugin installed on over 4 million WordPress sites. The owner of this site is using Wordfence to manage access to their site.
You can also read the documentation to learn about Wordfence's blocking tools, or visit wordfence.com to learn more about Wordfence.
Generated by Wordfence at Sun, 18 Sep 2022 6:01:07 GMT.
Your computer's time: .
آشنایی با الگوی پین بار
الگوی پین بار یکی از متداولترین و پر کاربردترین الگوهایی است که توسط معاملهگران حرفهای استفاده میشود، بنابراین اگر شما هم از علاقهمندان به یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال هستید بهتر است این الگو را به طور دقیق شناخته و آن را در معاملات خود در نظر بگیرید. در ادامه به معرفی این الگو و نحوهی معامله با آن خواهیم پرداخت، با ما همراه باشید.
نحوه تشخیص الگوی پین بار
قبل از هر چیزی بهتر است شکل ظاهری این الگو را بشناسید.
همانطور که در تصویر فوق میبینید این الگو یکی از الگوهای برگشتی میباشد. یعنی بعد از ایجاد این الگو ما توقع داریم که جهت روند تغییر کرده و در جهت عکس حرکت کند. در تصویر فوق ما پین بار شماره 1 را نزولی و شماره 2 را پین بار صعودی مینامیم.
شاید برایتان سوال شده باشد که چرا این الگو برای ما مهم است و چرا بعد از آنها ممکن است جهت روند تغییر کند؟ همانطور که میبینید برای تغییر روند صعودی به نزولی الگوهای کندلی سایه برگشتی این الگو یک سایه بلند در بالای خود دارد و برای تغییر روند نزولی به صعودی این الگو یک سایه بلند در پایین خود دارد. این سایهها در حقیقت نشان دهنده این است که بازار تمایل ندارد قیمتهای بالاتر (در پین بار نزولی) یا پایینتر (در پین بار صعودی) را ببیند و همین موضوع باعث ایجاد سایهها میشود.
ویژگیهای اصلی الگوی پین بار ایدهآل
- پین بار نزولی سایهی بلند در بالای خود دارد.
- پین بار صعودی سایه بلند در پایین خود دارد.
- پین بارها بدنه کوچکی دارند.
- پین بار صعودی در بالای خود یا سایه ندارد یا سایه بسیار بسیار کوچکی دارد.
- پین بار نزولی در پایین خود یا سایه ندارد یا سایه بسیار بسیار کوچکی دارد.
- در پین بار صعودی اگر کندل سبز باشد نشان دهنده قدرت الگو است.
- در پین بار نزولی اگر کندل قرمز باشد نشان دهنده قدرت الگو است.
نحوه معامله با الگوی PIN BAR
به عنوان یک معاملهگر که در حال گذراندن مراحل اولیه آموزش تحلیل تکنیکال هستید باید این موضوع را همیشه به خاطر داشته باشید که تمامی الگوهای کندل استیک زمانی برای تریدرها مهم میشوند که در یک ناحیه کلیدی شکل بگیرند. مثلا ایجاد الگوی پین بار در وسط روند برای ما اهمیتی ندارد، ما زمانی با این الگو معامله میکنیم که پین بار در بخشهای حمایتی و مقاومتی تشکیل شود. یعنی در صورتی این الگو اعتبار دارد که ما بر حسب گذشتهی نمودار احتمال میدهیم که در فلان قیمت ممکن است روند ما مجدد تغییر کند، حال برای این که بتوانیم نقطه ورود درستی روی نمودار پیدا کنیم در ناحیهی مورد نظر دنبال الگوهای برگشتی مانند پین بار میگردیم.
نقطه ورود در الگوی PIN BAR
برای پیدا کردن نقطهی ورود باید تجربهی بالایی در زمینه معاملهگری داشته باشید. معمولا تریدرها برای استفاده از الگوی پین بار، نقطهی ورود خود را کمی بعد از نقطه بسته شدن (Close) کندل پین بار قرار میدهند، یا اگر میخواهند کمی با احتیاط وارد شوند صبر میکنند که یک کندل در جهت مورد نظر آنها بسته شود و سپس بعد از بسته شدن کندل دوم سفارش خود را ثبت میکنند. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید.
حد ضرر در الگوی PIN BAR
تریدرها معمولا حد ضرر خود را پشت سایه کندل پین بار قرار میدهند. چرا که با رسیدن قیمت به آن نقاط به این نتیجه میرسیم که تحلیل ما اشتباه بوده و باید قبل از ایجاد ضررهای بزرگتر از معمله خارج شویم.
حد سود در الگوی PIN BAR
برای حد سود بهتر است همیشه از سیستم مدیریت سرمایهی خود پیروی کنید. معمولا تریدرها حداقل حد سود خود را در فاصلهی دو برابری حد ضرر خود قرار میدهند. یعنی اگر حد ضرر ما 20 پیپ یا مثلا 0.5 درصد فاصله داشته باشید باید اولین حد سود ما 40 پیپ یا 1 درصد از نقطهی ورود فاصله داشته باشد.
همانطور که قبلا هم اشاره کردیم استفاده از الگوی پین بار برای معامله نیازمند تجربه زیادی میباشد. بنابراین پیش از این که در معاملات واقعی خود از این الگو استفاده کنید بهتر است روی گذشتهی نمودار کمی تمرین کنید.
به خاطر داشته باشید که ریسک انجام معامله توسط تمامی مطالب آموزشی این وبسایت تماما به عهده کاربران یا معاملهگران میباشد.
آشنایی با چند الگوی مهم در تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری
تقریبا مهمترین بخش از تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی از جمله بورس، شناخت الگوها و شکلهایی است که در روی چارت قیمتی ایجاد میشود.
تحلیل تکنیکال
تشکیل شکلها و الگوها به ظاهر کاملا تصادفی به نظر میرسد، اما در حقیقت در پشت هر الگوی ایجاد شده، تغییر در روند عرضه و تقاضاست که با کاهش/افزایش قدرت خریداران/فروشندگان ایجاد شده است. در صورتیکه محرک خارجی وجود نداشته باشد، پس از تغییر در عرضه و تقاضا، تا حدود بسیار بالایی میتوان از نحوهی ادامهی قیمتها مطمئن بود و روند آتی قیمت را تحلیل و پیش بینی کرد. در این مقاله، چند الگوی مهم را به شما آموزش خواهیم داد. ابتدا اجازه دهید تا نگاهی به انواع الگوها داشته باشیم.
انواع الگوها
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، میتوانند مربوط به یک کندل، دو کندل و یا مربوط به چندین کندل باشند که در مدت طولانی ایجاد شدهاند. اما دقت داشته باشید که برای پیدا کردن این کندلها، ابتدا باید نحوه تفسیر و تعبیر کندلها در چارت قیمتی و نمایش با کندل استیکها را یاد بگیرید. کندل استیکها که با نام شمعهای ژاپنی در ایران شناخته میشوند، رفتار قیمتی یک دارایی در یک تایم فریم انتخاب شده را نمایش میدهند. تایم فریم به معنای بازهی زمانی برای بررسی تغییرات قیمتی است. تایم فریم میتواند بین ۱ ثانیه تا چندین ماه باشد. این بدان معناست که هر کندل، معادل یک تایم فریم انتخاب شده بوده و سه چیز را نمایش می دهد. اولین نکته، قیمتی است که دارایی در ابتدای باز شدن کندل داشته است، نکته دوم روند تغییر قیمت در طول تایم فریم است (که میتواند باعث ایجاد کندل خالی/قرمز یا کندل پر/سبز) شود و نهایتا نیز قیمت نهایی دارایی در زمان بسته شدن را نمایش میدهد.
در دسته بندی کلی، انواع الگوها را میتوان به الگوهای ادامه دهنده یا برگشتی تقسیم بندی کرد. این بدان معناست که ظاهر شدن بعضی از الگوها در چارت قیمتی، به معنای ادامه روند بوده و یا روند قیمت در ادامه شکسته شده و روند عوض خواهد شد. برای مثال، اگر یکی الگوی ادامه دهنده در چارت مشاهده شود، میتوان مطمئن بود که بازار به همین روند ادامه داده (یعنی افزایش قیمت یا کاهش قیمت استمرار پیدا می کند) و اگر الگوی برگشتی ظاهر شود، به معنای آن است که روند قیمت در حال عوض شدن از افزایشی به کاهشی یا از کاهشی به افزایش است. البته باید در نظر گرفت که در بعضی حالات، بازار در حالت رینج قرار گرفته و در بازههای مشخصی نوسان پیدا میکند، در این حالت بازار در حالت خنثی قرار گرفته است. در ادامه، چند الگوی بسیار مهم را به شما آموزش خواهیم داد.
کندل چکش
هنگامیکه در یک روند نزولی (قیمت دارایی در حال کاهش است)، یک کندل با سایه یا شدوی بسیار بلند در زیر خود ایجاد شود، اصطلاحا به آن کندل چکش گفته میشود. کندل چکش در حقیقت الگوی تک کندلی در تحلیل تکنیکال بوده و از آنجاییکه فقط بر اساس یک کندل شناسایایی میشود، عموما به آن کندل چکش گفته میشود. برای فهم بهتر، ابتدا به تصویر زیر نگاه کنید.
برای تحلیل این الگو بر مبنای عرضه و تقاضا باید گفت، زمانیکه قیمت بسیار کاهش یافته و تریدرها از افزایش قیمت تقریبا ناامید شدهاند، معاملات خود را بسته و تعداد فروشندگان کاهش خواهد یافت. حال خریداران وجود داشته، اما کسی برای فروش وجود ندارد. بنابراین، رفته رفته قیمت افزایش خواهد یافت. این الگو، به معنای این نکته است که روند در حال تغییر است، چرا که عرضه کم و تقاضا زیاد شده است. بنابراین، کندل چکش نوعی الگوی برگشتی است. برای آشنایی بیشتر با الگوی چکش و یادگیری اصول شناسایی و تشخیص آن، به مقاله جامع کندل چکش مراجعه کنید.
الگوی کنج
یکی از الگوهای مهمی که به تریدر میگوید فعلا باید دست نگه داشت و هیچ معاملهای انجام نداد، الگوی کنج است. این الگو از آنجایی مهم است که مانع از معامله کردن در زمان اشتباه میشود. الگوهای کنج (صعودی و نزولی) هنگامی در چارت قیمتی تشکیل میشوند که خریداران و فروشندگان به تعادل نسبی رسیدهاند و به زودی این تعادل برهم خواهد خورد و روند جدید شکل خواهد گرفت. ابتدا بهتر است به تصویر زیر که نمونهای از الگوی کنج افزایش است دقت کنید.
الگوی کنج شباهت زیادی به الگوی مثلث دارد، اما این دو با در چند نکته باهم متفاوت هستند. جالب است بدانید که گاهی به الگوی کنج، الگوی گوه نیز گفته میشود. پس از شکل گرفتن کنج افزایشی و همگرا شدن دو خط بالا و پایین این الگو، باید انتظار تغییر روند را داشته باشیم. چرا که دیگر خریداران تمایل خود به خرید را از دست داده و حال فقط فروشنده در بازار باقی مانده است. بنابراین، روند افزایش تغییر کرده و روند کاهشی شروع خواهد شد. در نقطه مقابل نیز هرگاه الگوی کنج نزولی شکل بگیرد، باید انتظار تغییر روند و افزایش قیمت را داشت.
الگوی پروانه
یکی از الگوهایی که به صورت فرموله در آمده و محاسبهی آن نسبتا سخت و پیچیده است، الگویی با نام گارتلی است. الگوی گارتلی در دهه ۱۹۳۰ میلادی توسط فردی با نام هارولد مک کینلی گارتلی معرفی شد. این الگو بر مبنای چهار نقطه که نامهای ABCD معرفی میشوند، ترسیم میشود. در سالهای بعدی، این الگو ارتقاع یافت و الگوهای دیگری با نامهای پروانه، خرچنگ، ۲۲۲، خفاش و . اجرا شدند. تفاوت هر کدام از این الگوها، فاصلهی میان چهار نقطهی مختلف بوده که شکل نهایی ترسیم خطوط را متفاوت و شبیه به یکی از اسامی قبلی میکند. برای یادگیری این الگوی کاربردی و نحوهی گرفتن تایید با استفاده از سطوح فیبوناچی، به مقالهای در سایت معاملهگر ایرانی irtrader.net مراجعه نمایید.
استفاده از الگوها
دقت داشته باشید که به هیچ عنوان نباید بر مبنای یک الگو تصمیم گیری نموده و معاملات را انجام داد. تریدرهایی که در بازارهای سرمایه گذاری فعالیت میکنند، یک استراتژی معاملاتی داشته و بر مبنای نتایج چندین الگو و همچنین استفاده از اندیکاتورها، تصمیم به انجام معاملات یا بستن معاملات خواهند گرفت. خصوصا هنگامی که اخبار سیاسی و اقتصادی وجود داشته باشد، به سرعت ممکن است سرمایه گذاران ترسیده، معاملات خود را بسته و نتیجتا روند بازار به کلی تغییر نماید. در این حالت، افرادی که الگوهای کندلی سایه برگشتی معاملات را بدون توجه به اخبار باز کرده باشند و خصوصا با استفاده از لوریج معامله کرده و حجم معاملهی بالایی داشته باشند، دچار ضررهای جبران ناپذیری خواهند شد. برای اینکه بدانید لوریج چیست این مقاله را مطالعه کنید.
برای جلوگیری از این اتفاقات، حتما باید استراتژی معاملاتی داشته و حتما باید اصول مدیریت سرمایه را دنبال کرد. برای مدیریت سرمایه، اصولا توصیه میشود که هیچگاه تمام سرمایه برروی یک دارایی گذاشته نشده و همواره میزان معاملات یا همان لات معاملات را با دقت انتخاب کرد. برای فهم این موضوع، ابتدا بهتر است که بدانید لات چیست و الگوهای کندلی سایه برگشتی چگونه باید میزان آن را با توجه به مدیریت سرمایه، انتخاب کرد.
تریدرهای حرفهای، نهایتا ۱۰ دارایی مختلف را مد نظر قرار داده و با بررسی مستمر تغییرات قیمتی و استفاده از اندیکاتورهای مختلف، در زمان مناسب وارد معاملهی آنها میشوند. عموما هیچ تریدر حرفهای بیش از ۱۰ دارایی را رصد نکرده، چرا که این کار نیاز به زمان زیادی داشته و تمرکز را از بین خواهد برد. توصیه میشود که شما هم استراتژی معاملاتی مخصوص به خود را داشته باشید و پس از تمرین و کسب تجربه، داراییای را برای معامله انتخاب کنید که بهترین بازدهی را برای شما به همراه داشته باشد.
معنای کندل «ماروبوزو» (Marubozo) در نمودار کندلاستیک
در یک نمودار کندلاستیک گاهی اوقات الگوهایی تشکیل میشوند که معناهای خاصی را به معاملهگران صادر میکنند و میتوانند در اتخاذ موقعیتها برای سرمایهگذاری بااهمیت باشند. یکی از این الگوها الگوی کندل «ماروبوزو» است. الگوی کندل ماروبوزو یک الگوی ادامهدهنده (گاهی اوقات برگشتی) است یعنی نشاندهنده ادامه روند است.
کندل ماروبوزو را از روی شکل آن به راحتی میتوان تشخیص داد. شکل آن دارای یک بدنه بسیار بلند و بدون هیچ سایهای است.
کندلهای معمولا چهار قیمت را نشان میدهند: 1. قیمت باز شدن، 2. قیمت بسته شدن، 3. بالاترین قیمت، 4. پایینترین قیمت. اما کندل ماروبوزو تنها دو قیمت را نشان میدهد و بالاترین قیمت و پایینترین قیمت در این کندل وجود خارجی ندارد. کندل ماروبوزو دارای دو نوع است: کندل ماروبوزوی صعودی و کندل ماروبوزوی نزولی.
کندل ماروبوزوی صعودی
کندل ماروبوزی صعودی دارای یک بدنه بلند سفید یا سبزرنگ بدون سایه است. در کندل ماروبوزو قیمت بازشدن و پایینترین قیمت یکی هستند و قیمت بسته شدن و بالاترین قیمت نیز یکی و یا بر هم منطبق هستند. شکلگیری کندل ماروبوزوی صعودی در یک نمودار کندلاستیک نشاندهنده ادامه روند صعودی پرقدرت است و معمولا به معاملهگران دلگرمی برای ادامه روند صعودی میدهد. گاهی اوقات کندل ماروبوزوی صعودی در یک روند نزولی تشکیل میشود که تحت شرایط خاصی میتواند سیگنال برگشتی ارائه دهد.
کندل ماروبوزوی نزولی
کندل ماروبوزوی نزولی دارای یک بدنه بلند سیاه یا قرمزرنگ بدون سایه است. در این کندل قیمت بازشدن با بالاترین قیمت و قیمت بسته شدن با پایینترین قیمت بر هم منطبق هستند. شکلگیری این الگوهای کندلی سایه برگشتی الگو در یک نمودار نزولی نشاندهنده ادامه قدرتمند روند است. تشکیل کندل ماروبوزوی نزولی در یک روند صعودی نیز میتواند سیگنال مهمی باشد مبنی بر برگشت روند اما این امر تحت شرایط خاص و با تایید سایر ابزارها انجام میشود.
پترن های کندل استیک چیست؟ معرفی رایج ترین الگوهای کندل استیک در بازار
پترن های کندل استیک جز ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که قیمت را بر الگوهای کندلی سایه برگشتی اساس بازههای زمانی مشخص دسته بندی میکنند. این کندل ها ابتدا در سال 2018 در ژاپن اختراع شدند و بیش از یک قرن است که به عنوان روشی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند. ما معمولاً با استفاده از این الگوها به پیش بینی حرکات آینده بازار با استفاده از رفتار قیمت در گذشته میپردازیم. از آنجایی که پترن های کندل استیک در مقایسه با سایر روشهای تحلیل تکنیکال بصری هستند نمیتوان آنها را به تنهایی مبنایی برای خرید و فروش قرار داد و بهتر است در کنار سایر روشهای تحلیلی از آنها استفاده شود. در بازارهای مالی Pattern های مختلفی وجود دارد که در این مطلب قصد داریم به رایجترین و پر تکرارترین الگوها در بازار بپردازیم.
کندل استیک در فارکس چیست؟
کندل استیکها الگوهای شمعدانی هستند که طیف وسیعی از اطلاعات را در مورد حرکات قیمت ارز به ما نشان میدهند و میتوانیم به کمک آنها استراتژی معاملاتی خود را بهبود دهیم. استفاده از پترن های کندل استیک در فارکس یک راهکار مفید است که میتواند در تمامی بازارها مورد استفاده قرار بگیرد.
در مورد این الگوها میتوان گفت که این کندل ها از 3 قسمت تشکیل شدهاند. دنباله بالایی، دنباله پایینی و بدنه کندل. رنگ این نمودارها بسته به این که قیمت کجا باز میشود و کجا بسته میشود میتواند سبز یا قرمز باشد. اگر قیمت بسته شدن بالای قیمت باز شدن باشد کندل صعودی و رنگ آن سبز خواهد بود و اگر قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن باشد Candle نزولی و رنگ آن قرمز خواهد بود.
اگر تایمی را که برای چارت در نظر گرفتهاید برای یک روز باشد این کندل ها تغییرات قیمت را در طول یک روز نشان میدهند.
به طور کلی این کندل ها به ما 4 قیمت نشان میدهند:
Open price: نشاندهنده اولین قیمت پس از باز شدن در طول یک کندل جدید است.
High price: بالاترین قیمتی که در آن بازه زمانی برای جفت ارز وجود دارد.
Low price: کمترین قیمتی که جفت ارز در بازه زمانی مشخص دارد.
Close price: آخرین قیمتی که یک کندل در حین بسته شدن به خود میبیند.
پترن های کندل استیک چه هستند؟
Candlestick Patterns شکلی از تجزیه و تحلیل نمودار است که توسط معامله گران فارکس برای شناسایی فرصتهای معاملاتی بالقوه به کار برده میشود. استفاده از این الگوها در کنار ابزارهای تحلیل تکنیکال و بنیادی به راحتی تغییر روند احتمالی، شکست ها و تداوم روند را در بازار را نشان میدهد.
پترن های کندل استیک محبوبترین الگوها در بین معامله گران هستند. به طور کلی این کندل ها 3 مزیت دارند که عبارتند از:
• تغییرات قیمت در این نمودارها نسبت به سایر چارت ها بهتر درک میشود.
• این نمودارها اطلاعات بیشتری نسبت به نمودارهای خطی نشان میدهند.
• تشخیص پترن ها و الگوهای قیمتی روی این چارت ها راحتتر است.
معرفی پترن های کندل استیک رایج
در این بخش به بررسی رایجترین الگوهای کندلی که در بازار مشاهده میشوند میپردازیم، این پترن ها عبارتند از:
• هامر (Hammer)
• ستاره دنباله دار (Shooting Star)
• مرد به دار آویخته (Hanging Man)
• خط پیرسینگ (Piercing Line)
• ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
• اینگلفینگ (Engulfing)
البته پترنهای زیادی وجود دارد که ما به معرفی محبوب ترین آنها میپردازیم:
هامر (Hammer)
الگوی هامر که با نام چکش شناخته میشود یک سایه پایینی بلند یا به اصطلاح شدو (Shadow) دارد که تقریبا دو برابر بدنه اصلی است.
این کندل یک الگوی برگشتی به حساب میآید یعنی معمولاً در پایان یک روند نزولی آن را مشاهده میکنیم و میتوانیم انتظار داشته باشیم پس از مشاهده آن روند تغییر کند و صعودی شود. این که این کندل سبز باشد یا قرمز تفاوتی ایجاد نمیکند اما اگر صعودی باشد نشان برگشت قویتری است.
ستاره دنباله دار (Shooting Star)
ستاره دنباله دار یکی از پترن های کندل استیک است که در پایان یک روند صعودی مشاهده میشود. Shadow بلند و به سمت بالا که رنگ آن میتواند سبز یا قرمز باشد از نشانههای آن است. اما اگر کندل نزولی باشد قویتر در نظر گرفته میشود.
مرد به دار آویخته (Hanging Man)
این الگو شبیه به پترن چکش است با این تفاوت که در روند صعودی ظاهر میشود و به عنوان هشداری برای بازگشت قیمت به سمت پایین است.
خط پیرسینگ (Piercing Line)
این الگو در بازار فارکس بسیار رایج است و زمانی اتفاق میافتد که کندل صعودی دوم بالاتر از وسط کندل اول بسته شود.
ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
Dark Cloud Cover یک الگوی بازگشتی نزولی است که از دو کندل مجاور هم تشکیل شده است. این کندل ها در یک روند صعودی دیده میشود و نشاندهنده پایان روند و شروع بازار نزولی است. این الگو زمانی شکل میگیرد که کندل دوم در بالای شمع اول باز میشود و در نهایت در نقطهای در میانه کندل قبلی بسته میشود.
اینگلفینگ (Engulfing)
در این الگو از پترن های کندل استیک، دو کندل با اندازههای متفاوت و رنگ مخالف در کنار هم ظاهر میشوند. کندل ابتدایی نشان دهنده روند قبلی است و کندل دوم نشان دهنده روندی است که قرار است آغاز شود. سایه ها در این پترن در نظر گرفته نمیشوند و آن چه مهم است این است که کندل دوم بتواند به طور کامل اولی را پوشش دهد.
یک اینگلفینگ صعودی معمولا در پایین یک روند نزولی رخ میدهد و Engulfing نزولی در بالای روند صعودی مشاهده میشود.
دیدگاه شما