پشتپرده شعارها در اغتشاشات روزهای اخیر چیست؟/ چه چیزی بهانه است،چه چیزی نشانه است؟
ساعت24-برای تحلیل ترکیب و مدل و آرایش اغتشاشات این چند روز یک راه رجوع به نهادهای امنیتی است؛ اما یک راه نیز تحلیل گونهشناسی و تبارشناسی و معناشناسی شعارهاست.
البته نشانههای دیگری نیز موید است؛ مثل دیدن رهبران و صحنهگردانان تجمعات یا بررسی سبک اقدامات آنها مثل آتش زدن روسری یا پرچم یا حمله به ماشین پلیس و امثالهم ولی یک راه دیگر تحلیل گفتمان این تجمعات است که بهترین نماد آن، شعارهاست.
حجم شعارها و کثرت آنها روی چه موضوعاتی است؟ فهم این معنا برای تشخیص بسیاری از مناسبات و نسبت و تناسبات بین این واقعه و دیگر امور میتواند مفید و مؤثر باشد.
بیایید شعارها را ببینیم و مرور کنیم. پیشاپیش از اینکه این شعارها نقل میشود عذرخواهیم. شاید چارهای نباشد زیرا صرف بیان اینکه عدهای شعارهای ساختارشکنانه دادند برای تحلیل دقیق معنای این ماجرا کافی نیست. باید کمی با دقت بیشتر به صحنه نگاه کرد:
«میجنگیم، میمیریم ایرانو پس میگیریم»؛ معنای شعار روشن است؛ آمدهایم برای خشونت و جنگ خیابانی. هدفمان گرفتن ایران است از چه کسی؟ احتمالا از حاکمیت. شعار روی محبت به ایران شکل گرفته و نشان میدهد کسانی این شعار را میدهند که ساختار نظام حاکمیت را کلا قبول ندارند و قائل به کنار زدن آن با جنگ هستند برای آنکه ایران در دستشان و تحت حاکمیتشان باشد.
«توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه»؛ این شعار نیز اشاره به استفاده از زور برای اخراج قشر روحانیت دارد. معنای این شعار نیز جدا کردن نهاد روحانیت از ارکان تأثیرگذاری اجتماعی و حاکمیتی است.
«مرگ بر دیکتاتور»؛ این شعار نشان میدهد که این جماعت حکومت را دیکتاتوری میدانند و با آن به مقابله برخاستهاند.
«زن، زندگی، آزادی»؛ این شعار به تندی شعارهای قبلی نیست. عناصر مورد توجه شعار ارزشهای زنانه است. اموری که یک دختر یا زن میپسندد و دوست دارد. این نکته مهمی است که اینبار هویتی زنانه برای انقلاب مورد توجه قرار میگیرد. این در سبک اقدامات متعدد در ژانر واحد نیز دیده میشد. در تجمعات قبلی براندازان نیز وجود داشت که زنان در آنجا میداندار اصلی بودند. یک دلیل مهم در این نکته آن است که هویت زنانه اساسا برای ایجاد قیام و حرکت و تحول مناسب است اما مهمتر از آن اهمیتی است که جامعه ایرانی به نحو بسیار جدیتر از دیگر نقاط جهان به این مقوله میدهد. قوت و کرامت زن در ایران بسیار بالاست؛ موفقیتهای او نیز چشمگیر بوده است و همینها باعث میشود که اگر بتوان او را به حرکت راضی کرد عملا جامعه را منفعل نسبت به او قرار خواهد داد بیش از دیگر جوامع. باید دقت کرد که احساس ظلم بر زنان مؤثرتر و جانگدازتر از ظلم بر مردان است.
از همین جهت است شعار «میکشم میکشم هر آنکه خواهرم کشت»؛ البته باید درباره این شعار این نکته را اضافه کنیم که اهمیت بحث مرگ مهسا امینی نیز چه اندازه به این حرکت کمک کرده است.
شعارهای علیه رهبر انقلاب هم نشان میدهد که مسئله این جماعت رساندن ماجرای قتل دختر به حاکمیت و رأس حاکمیت است.اساسا معنای اصلی و جدی این حرکت نه اعتراض به شکل و شیوه گشتارشاد و نه اصل وجود آن و نه حتی آزادی حجاب و امثالهم است معنای اصلی و جدی این حرکت حذف و شکست کل نظام حاکمیت است.
«مرگ بر استبداد، حجاب و گشتارشاد» نیز همین نکته را اشاره میکند. همه این سلسله به یک نکته برمیگردد و آن شکست اراده حاکمیتی. البته این مقوله از ابتدا هم در بیانات رهبران فکری این جریان در خارج از کشور روشن بود؛ کسانی که توصیه به تحریم جدیتر ایران میکردند همانها مقابل حجاب و گشتارشاد بودند. اساسا یک راه برای فهم اینکه چهکسی راهبری این جریان را میکند بررسی همین معنا و گفتمان است.
«آبان ماه خونه، رهبری سرنگونه» یا «1500نفر کشته آبان ما»؛ اینها نشان میدهد این جریان اتصال به همان هویت تجمعات آبان دارد. تحلیل تجمعات آبان مهم است از این جهت. یعنی اگر آن واقعه را نیز یک جنگ و حمله دشمن توسط عناصر خود بدانیم که بر بستر نارضایتی مردم از یک ماجرا سوار شد، اینبار هم همان جریان وسط است. هویت این جریان را میتوان با هویت واقعه آبان نیز شناخت.
از شعارهای دیگر شعار علیه فرزند رهبر انقلاب بود؛ این شعار از چند جهت مهم است. اولا مثل شعارهای دیگر نشان میدهد چه اندازه با دغدغه عموم مردم فاصله دارد. ثانیا نشان میدهد نسبت این جریان با فتنه سبز و میرحسین چگونه است. رابطه پیام میرحسین با این جریان و توجه به آینده حاکمیت دینی در ایران همگی از این جهت مهم خواهند بود.
«این آخرین پیامه، هدف خود نظامه»؛ اگر این شعار هم نبود از مجموع شعارهای قبلی، تبار این جریان و مقصد آن مشخص میشد. لکن این شعار به روشنی این نکته تحلیل کمّی چیست را تبیین میکند. هدف نه دخترکی به نام مهساست نه مقوله حجاب یا بیحجابی و نه بحث گشتارشاد است و نه هیچ امری از این قبیل؛ هدف کاملا روشن است به قول خود جمعیت «اینها همش بهانهست، اصل نظام نشانهست».
خوب همین مقدار شعارها میتواند مختصات کسانی که در کف خیابان هستند را مشخص کند. باید توجه کرد که این نقطه آن سر تیز نیزهای است که مابقی نقدها و نارضایتیها و تحلیلهای بدون توجهات کلان و راهبردی، همگی در حکم چوبه آن نیزه خواهد بود.
از سوی دیگر میتوان معنای این تجمعات را با کلمات تحریمکنندگان و فشارآورندگان خارجی و بیگانه مقایسه کرد و از قبل آن رابطه تحلیل کمّی چیست هویتی این جریان با دشمن را متوجه شد.
همینطور میتوان نسبت این جریان را با نارضایتی عمومی ناشی از احتمال ظلم به دختر غریب که براساس روایت خاصی هم البته در فضای رسانه شکل گرفته، مشاهده کرد. نارضایتیای که خود بر بستر فشارهای اقتصادی و معیشتی مرتبط با ناکارآمدی بدنه مدیریتی کشور در دهه90 تشدید هم میشود. همه این نارضایتی به هر صورتی که باشد بستری میسازد و قدرتی ایجاد میکند تا این جریان که جلودارهای او همین جماعت هستند، به هدفش برسد.
از یک جهت البته باید خرسند بود. چراکه فاصله جماعت قیامکننده با بدنه عمومی مردم بسیار زیاد شده است بهگونهای که دیگر نمیتوانند خود را در پوششی از نفاق پنهان کنند. مسئله کاملا روشن است. در همان ساعت اول آخرین حرف خود را میزنند. اتفاقی که در فتنههای گذشته بعد از چندین ماه رخ داد، اینجا در همان نقطه آغاز واقع میشود. سوزاندن پرچم و توهین به قرآن و مقدسات و کتک زدن نظامی و حزباللهی و سوزاندن اموال و امثالهم در همان نقطه آغاز شکل میگیرد. دقت کنیم که جریان فتنه عملا به یک تمحیص و غربالگری روشن دچار شده است. اینبار اگر بناست روشنگری اتفاق بیفتد از این جهت نیست که این جریان معرفی شود بلکه از این جهت است که زمینههای رشد این جریان را از بین ببریم. ریشههای نارضایتیهای عمومی متعدد و مختلف است اما همه آنها میتوانند در جدا کردن مسیرشان از این جریان هماهنگ باشند.
راهحل این ماجرا، تبیین است تا این جریان در رأس پیکان است تحت مدیریت غرب از بدنه اجتماعی جدا شده و نابود شود و هر اقدام اجتماعی معنای درست خود و متناسب با خواست عمومی مردم پیدا کرده و از تحت اراده خارج از کشور نیز بیرون بیاید.
معینی: دوست نداشتم با بچههای کوچک به قطر برویم!
مسعود معینی، پیشکسوت استقلال وضعیت این روزهای آبیها، تیم ملی و فدراسیون فوتبال را تحلیل کرد.
به گزارش "ورزش سه"، مسعود معینی، پیشکسوت استقلال که سابقه زدن گل قهرمانی استقلال در آسیا در سال ۱۹۷۰ را دارد در مورد وضعیت این روزهای فوتبال ایران صحبت کرد. معینی که سابقه مربیگری در تیم ملی را نیز دارد از تحولات ایجاد شده در فدراسیون و تیم ملی استقبال میکند. حرفهای او را در این صفحه میخوانید:
* شرایط این فصل استقلال را چطور ارزیابی میکنید؟
معینی: من فکر میکنم با تغییر مدیریت و آمدن آقای آجورلو از سال گذشته شرایط استقلال شروع به بهبودی کرده است. پارسال قهرمانی بدون باخت به دست آوردند و یک آمار بسیار خوب در لیگی که برگزار کردیم؛ داشتند. تغییراتی انجام شد و مربی جدید پرتغالی آوردند و من فکر میکنم باید مقداری صبر کنیم تا این تیم هماهنگ و جمع شود. با وجود اینکه ۳ یا ۴ سال در هیئت مدیره بودم و مشکلاتی با مدیران عامل باشگاه داشتیم که قدرت ادارهی این باشگاه بزرگ را نداشتند اما خوشبختانه با آمدن آقای آجورلو که واقعا یک انسان وارستهای است و دقیقا به پیچ و خم مشکلات فوتبال، ورزش و جامعه ما آشنایی دارد؛ او کسی است که میتواند شرایطی را در لیگ جدید برای استقلال به وجود بیاورد که رو به بهبودی باشد و واقعا امیدوار هستم. من فرصت نکردم بازیهای آنها را دنبال کنم اما بعضی از اوقات که بازیها را میدیدم احساس میکنم یکم تغيير و تحول عظیمی در خودِ تیم صورت گرفته و نیاز به زمان دارد. یک مربیای که آشنایی کامل با جامعه، بازیکنان و لیگ ما ندارد؛ نیاز به وقت دارد. مربی خوبی است و مسائل فوتبال را به خوبی میفهمد و درک میکند و بسیار خوب در کنار زمین تیم را هدایت میکند. امیدوارم این فرصت داده شود و در ۳ یا ۴ بازی آینده تحلیل کمّی چیست شرایط رو به بهبودی است. بازیهای نخست خیلی رضایت بخش نبود اما رفته رفته با دو بردی که تیم به دست آورد فکر میکنم جا افتادگی خوبی پیدا کرد.
*تغییرات فدراسیون فوتبال را چطور میبینید؟ کارلوس کیروش در فاصله ۲ ماه مانده به جام جهانی سرمربی تیم ملی شد. فکر میکنید این تغییر به سود فوتبال ایران است؟
معینی: انتظارات شما چیست؟ من به عنوان کسی که پنجاه سال در فوتبال ایران بودم، عمیقا متاسف شدم که چرا یک سال و نیم یا دو سال فوتبال ما به دست یک عده بچه افتاده بود! این افراد واقعا تجربه و کارایی نداشتند، دنیای فوتبال را به خوبی نمیشناختند و متاسفانه با یک سری از مشکلاتی که خودشان برای دیگران و حتی برای رقیبهای خودشان به وجود آورده بودند؛ سعی میکردند در جایگاه فدراسیون تثبیت شوند ولی مردم ورزش دوست ما، سران کشور ما آگاهی کامل دارند. من بسیار نگران بودم که اگر این فوتبال ما به دست بچههای کوچک بیفتد در جام جهانی به چه روزی خواهیم افتاد! خوشبختانه ختم به خیر شد.
*منظور شما دراگان اسکوچیچ است؟
معینی: خیر. من با مربیان کاری ندارم بلکه با مسئولين کار دارم که با هر زد و بندی تلاش میکردند. آنها استاد زد و بند بودند و استاد این بود که دیگران را خراب کند تا بتواند خودش به روی کار بیاید؛ درصورتیکه اصلا جایگاهی نداشت اما من نمیخواهم اسم ببرم. من کاری به جریان ویلموتس ندارم چون ابعاد گستردهای دارد که سران مملکتی، حکومتی، مسئولین مجلس و نمایندگان مجلس از جریانهای پشت پرده آگاهی کامل دارند که شاید ما آنها را ندانیم. شما به آقای تاج نگاه کنید؛ من کاری با جریان ویلموتس تحلیل کمّی چیست ندارم اما در دو جام جهانی و به خصوص در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه فوتبال ما موفق بود. چرا این موضوعات را عنوان نمیکردند؟ مشکلاتی به وجود آمده بود و شاید آقای تاج اشتباهاتی داشت اما اشتباهاتش به حدی نبود که به دلیل تجربه گران قیمتی که در دو دوره جام جهانی در فدراسیون فوتبال داشت، آن را نادیده بگیریم. با آمدن آقای تاج بسیار خوشحال شدم، اولین نفری بودم که در همان جایی که ایشان ۵۱ رای آورند به ایشان تبریک گفتم و ایشان جواب من را داد. به اعضای هیئت رئیسهای که درست کردند از جمله آقای نبی نگاه کنید؛ به تجربه، کارایی، دانش و بینش آقای نبی نگاه کنید. من به آقای نبی تبریک گفتم و امیدوار هستم در این شرایط فعلی بتواند موفق شود.
*چه انتظاری از اسکوچیچ داشتید و چه انتظاری از کیروش دارید؟
معینی: من در مورد آقای اسکوچیچ باید این موضوع را بگویم؛ طبق نظر من با این تیم ملی، با این شرایطی که در قطر و بین بازیکنان و خودش به وجود آمده بود و اعتمادی که بازیکنان نسبت به اسکوچیچ نداشتند، من کاری به شخصیت و شرایط ایشان ندارم، او شخصیت خوبی دارد و آدم مهربانی است ولی اگر مقداری حرفهای فکر کنیم در فوتبال این مسائل به حساب نمیآید و ما باید نگاه کنیم که شرایط ما در جام جهانی به چه صورت رقم خواهد خورد.
من از منتقدین ایشان بودم و میگفتم ایشان در شرایط فعلی و وضعیتی که به وجود آمده، سهم بازیکنان در آمدن به جام جهانی به عنوان تیم اول از سرمربی و کادر فنی بسیار بالاتر بوده است. فراموش نکنید زمانی که تیم ملی ما به کره ۶ گل زد و آن شرایط را داشت. آقای مایلی کهن یکی از مربیان خوب ماست اما آن زمان اوج ستارگان فوتبال و نسل طلایی کشور مثل آقای علی دایی، علی کریمی، جواد زرینچه و مهدی مهدوی کیا بود که پشتوانه جام جهانیهای گذشته را این بازیکنان داشتند. در هر صورت فکر میکنم با آمدن آقای کیروش شرایط بهتر میشود اما باید این موضوع را به شما بگویم که آقای کیروش مشکلاتی را در کشور ما به وجود آورده بود که این مشکلات مربوط به فوتبال نبود بلکه مربوط به برخوردهای ایشان بود و او ملت ایران را خوب نشناخته بود که چقدر ملت بزرگی هستند اما امروز با آمدنش و صحبتهایی که در فرودگاه کرد و نوع برخوردش نشان داد که تغییر کرده است. آقای کیروش در انگلیس مربیگری کرده، همکار فرگوسن بوده و دقیقا فوتبال انگلیس را میشناسد و ما با دو تیمی که تقریبا ریشهی انگلیسی دارند در جام جهانی بازی خواهیم کرد. ایشان در جام جهانی ۲۰۱۴ و تحلیل کمّی چیست ۲۰۱۸ نتایج خوبی به دست آورد هر چند قابل قبول نبود. همهی ما انتظار داریم که یک دوره از گروهمان صعود کنیم که انشالله این دوره اتفاق بیفتد. آقای کیروش علیرغم اینکه تجربه زیادی در کار مربیگری دارد اما امروز تیمهای بزرگ دنیا را به او نخواهند داد چون قابلیتش را به آن صورت ندارد که بتواند تیمهایی مثل رئال مادرید، بارسلونا، منچستر یونایتد، ليورپول و یا بقیه تیمها را رهبری کند. مربیان جایگاه خودشان را دارند اما در جایگاه ما و برای رفتن به این جام جهانی در این مدت کوتاهِ ۲ و نیم ماهه، به نظر من کیروش گزینه خیلی خوبی بود. با این بازگشتی که داشت، با این موقعیت گرم و لطیفی که نشان داد و قبول کرد در دورههای گذشته بسیار پرخاشگری کرده و حتی وزیر ورزش و دبیر فدراسیون ما را مورد انتقاد قرار داده و از آن پله مقداری پایین آمده است. آدمی است که با مدیریتی که دارد میتواند در این مدت کوتاه تیم را جمع و جور بکند. به این موضوع مطمئن باشید.
*شرایط رختکن بهتر میشود؟
معینی: از طرف دیگر بازیکنان اعتقاد زیادی به ایشان دارند چون بازیکنان با مربیان بزرگ دنیا در تیمهای مختلف کار میکنند و آشنایی کامل دارند پس حرفهای فکر میکنند و بین آمدن کیروش و بودن اسکوچیچ تفاوت میگذارند و آن را انتخاب کردند. این موضوع بسیار مهم است که یک مربی رابطه و مقبولیت بالایی در تیم داشته باشد و این نقطه بسیار مثبت تیم ملی ایران است. آقای کیروش کارش را بلد است و تیمهایی را قبلا مثل مصر و کلمبیا گرفته است که واقعا لبهی پرتگاه بودند و تیمهایی مانند سنگال واقعا قوی بودند. او در آمریکای جنوبی کارش واقعا سخت بود. ما باید مقداری انصاف داشته باشیم و تا این حد انتقاد نکنیم. آمدن به جام جهانی و یا قهرمان جام ملتهای آفریقا شدن واقعا سخت بود. موجودیت فعلی آقای کیروش و بازیکنان مقبولش را باید بپذیریم و دست به دست بدهیم. کیروش مقبول بازیکنان است. رابطه ای که فدراسیون ما با آقای کیروش دارد اگر برعکس بود بسیار ناگوار بود. فکر میکنم دولت مردان ما تصمیم درستی گرفتند. مقداری حرفهای فکر کنیم.
*پاداشها و مسائل مالی حل میشود؟
معینی: مسائل مالی برطرف میشود ما ملت فقیری نیستیم و بسیار ثروتمند هستیم و نگرانی این مسائل را نداریم اما آقای تاج با بیماری و ناراحتی که داشت امروز به این نتیجه رسیده که باید چه کار کند چون واقعا هر انسانی میگوید زمانی که من یادگیری را فراموش کردم باید درس دادن را کنار بگذارم. ایشان متوجه موضوع شده و خاموش و بیحاشیه حرکت میکند تا واقعا در این موقعیت کم و کوتاه بتواند تیم ملی ما را برای جام جهانی آماده کند.
ماجرای شایعه ترور نافرجام «پوتین» چیست؟
خرداد: پوتین اغلب موضوع گمانه زنیها بوده خواه در مورد ثروت ادعایی او باشد یا روابط خانوادگی یا مسائل بهداشتی. جدیدترین شنیدهها در روزنامههای بریتانیایی در روز دوشنبه موجی را به راه انداخته است، اما آیا حقایق محکمی پشت آن وجود دارد؟
به گزارش فرارو به نقل از نیوزویک؛ کاربری در حسابی تلگرامی به تازگی ادعا کرده که تلاش برای ترور پوتین در حالی که خودروی حامل او در حرکت بوده صورت گرفته است. به دنبال انتشار این ادعا چندین رسانه انگلیسی زبان از جمله "میرر" و "دیلی میل" گزارشهایی را منتشر کردند که در آن ادعا شده بود که پوتین در حالی که به همراه کاروان همراهان اش در مسکو در حال حرکت بود با یک سوء قصد نافرجام مواجه شده است.
در این گزارشها به یک کانال تلگرامی ناشناس اشاره شده است، اما شواهد کمی در تایید این داستان ارائه شده است. منبع این ادعا حسابی روسی به نام ژنرال SVR (مخفف سرویس اطلاعات خارجی روسیه) است که بیش از ۳۱۵۰۰۰ دنبال کننده دارد و گفته میشود با منابعی در داخل جامعه اطلاعاتی روسیه در ارتباط است.
پست منتشر شده درباره این ادعا در حساب توئیتر ژنرال SVR به زبان انگلیسی نیز به اشتراک گذاشته شد حسابی که دنبال کنندگان بسیار کم تری دارد. در آن پست ادعا شده بود که پوتین با توصیه تیم امنیتی خود گاهی اوقات در یک کاروان متشکل پنج خودروی زرهی برای استتار حرکت میکند. گفته میشود که در چند مایلی محل سکونت وی اولین خودروی اسکورت توسط آمبولانس مسدود شد و خودروی دوم بدون توقف آن را دور زد. سپس در خودروی سوم که ظاهر پوتین در آن حضور داشت صدای ترکیدن شدیدی در چرخ جلوی سمت چپ شنیده شده و دود شدیدی به دنبال آن ایجاد شده است.
در این ادعا اشاره شده که خودرویی که ظاهرا حامل پوتین بود هم چنان خودروی اصلی را دنبال میکرد و به مقصد رسید. خودرو به سمت مکانی امن حرکت کرد و پوتین آسیبی ندید، اما بر اساس ادعای این حساب کاربری که به طور گسترده در مطبوعات و رسانههای اجتماعی به آن اشاره شد تعدادی از نیروهای امنیتی او توبیخ و برکنار شدند در حالی که محافظان اش نیز ناپدید شده بودند. هم چنین، گفته شده که تنها گروه کوچکی از نیروهای امنیتی ریاست جمهوری از تحرکات پوتین اطلاع داشته اند و سه تن از آنان ناپدید شدند.
در این گزارش اشاره شده که اطلاعات مربوط به این رویداد "محرمانه" است و رئیس محافظ رئیس جمهور و چند تن دیگر "از کار تعلیق شده اند و در بازداشت به سر میبرند".
حقیقت چه بوده است؟
با وجود این که ادعاهای کانال تلگرام جنرال SVR تا صبح پنجشنبه بیش از ۳۱۲۰۰۰ بازدید داشته و توسط روزنامههای بریتانیا از جمله "میرر"، دیلی میل" و "اکسپرس" گزارش شده هیچ اطلاعات موثق یا تایید شدهای در دسترس عموم نیست تا ادعای تلاش به جان پوتین را تایید کند.
شک و تردیدهای گستردهای در مورد ادعاهای مطرح شده توسط کانال تلگرام وجود دارد که به طور مرتب اطلاعات داخلی ادعایی درباره پوتین و کرملین را منتشر میکند، اما هیچ مدرکی برای تایید صحت آن ادعاها ارائه نمیدهد.
هویت دارنده حساب ژنرال SVR ناشناخته است و گمانه زنی تعدادی از بازیگران مختلف احتمالی را پشت این حساب کاربری قلمداد کرده اند از سازمانهای اطلاعاتی اوکراین گرفته تا یک مقام سابق سرویس اطلاعات خارجی روسیه اگرچه هیچ یک از این گمانه زنیها تایید نشده اند.
هم چنین، برخی گمان میکنند که این عملیات سرویسهای امنیتی روسیه بوده تا شاید راهی برای از بین بردن خلاءهای موجود و حفرههای امنیتی در حلقه محافظان رئیس جمهور روسیه بیابند. "ایگور سوشکو" راننده خودروهای مسابقه اوکراینی در توئیتی نوشت که ادعاهای مربوط به سوءقصد "تایید نشدهاند".
در همین حال، "اولگا لوتمن" کارشناس ارشد مرکز تحلیل سیاست اروپا و یکی از مجریان پادکست "پرونده کرملین" در توئیتی نوشت:"شایعه سوءقصد از کانال تلگرامی عجیبی میآید که به احتمال زیاد توسط اطلاعات روسیه اداره میشود او افزود:"در انتشار اطلاعاتی که هیچ منبعی ندارند یا تلاشی برای ایجاد وحشت دارند مراقب باشید".
در واقع، هیچ مدرک قابل توجهی وجود ندارد که نشان دهد چنین ادعایی واقعا رخ داده است اگرچه نمیتوان به طور کامل رخ دادن آن را رد کرد. بسیاری در مورد صحت ادعاهایی که از سوی یک منبع ناشناس یعنی حساب تلگرام جنرال SVR منتشر شده ابراز تردید کرده اند.
اگرچه ادعاهایی مبنی بر سوء قصد به پوتین به طور گسترده در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده و توسط برخی رسانهها مورد توجه قرار گرفته است، اما در این مرحله هم چنان در سطح گمانه زنی باقی مانده است.
رسانههای حکومتی و مهسا امینی؛ از«مالهکشی» تا خبررسانی به شیوه سنتی
از لحظهای که خبر جان باختن مهسا امینی رسانهای شد، مقامهای حکومتی با کمک بازوهای رسانهایشان تلاش کردند نظام قضایی، اجرایی، قانونگذاری و امنیتی کشور را در قبال این حادثه پاسخگو و حساس نشان دهند و فضای خبری را به اصطلاح از آن خود کنند.
این شیوه اطلاعرسانی را میتوان در اتفاقات چندماه اخیر در مرگ نویسندگان و شاعران که در غربت درگذشتند، هم دید. حکومت و رسانههای دولتی دستکم در همین چندماهه تلاش وافری داشتند که نگاه و رفتاری متفاوت از گذشته، نسبت به اینگونه رویدادها داشته باشند و خودشان زیر تابوت کسانی مانند هوشنگ ابتهاج و احمد مهدویدامغانی را گرفتند و به نوعی نقش صاحب عزا را ایفا کردند.
با وجود اینکه شیوه مدیریت خبر در جان باختن مهسا امینی مشابهتهایی دارد اما تراژدی مرگ این دختر جوان جنبهها و ویژگیهای متمایزی با درگذشت افراد سرشناس ماههای اخیر دارد.
قصه آمدن مهسا به تهران، گرفتار گشت ارشاد شدن، انتشار عکسی از جسم بیجانش روی تخت بیمارستان، مرگ در عنفوان جوانی، دربرگیری، فراگیری و چالش تقریبا اکثر خانوادههای ایرانی با مساله حجاب و گشت ارشاد، چنان ابعاد و پتانسیلی داشت که حکومت و رسانههای حکومتی به دلیل سابقه بد گذشته، قدرت کنترل این موج سهمگین را نداشتند و با وجود تلاش مستمری که در چند روز گذشته انجام دادند، نتوانستند افکار عمومی را قانع و سیل خشم عمومی و اعتراضهای عمومی را مهار کنند.
تحلیل رفتار رسانههای حکومتی و مسئولان ارشد دولتی، قضایی و مجلس نشان میدهد که آنها هوشمندانهتر و هدفمندتر از گذشته با اعتراضهای عمومی برخورد کردند و تلاش داشتند در کنار اخبار قطره چکانی که از معترضان مخابره میکنند پیامهای مستقیم و تحلیل کمّی چیست غیرمستقیم حکومت را به مخاطبان منتقل کنند و چهرهای عدالتجو، قانونگرا، حقطلب، بیطرف و مدافع مظلوم از خود و جمهوری اسلامی به نمایش بگذارند.
مرگ مهسا و همراهی با پلیس
از روز پنجشنبه گذشته که خبر به کما رفتن مهسا امینی، رسانهای شد و پلیس تهران در اطلاعیهای خبر را تائید کرد، این خبر از سطح شبکههای اجتماعی و رسانههای خارج از ایران، وارد رسانهها و خبرگزاریهای داخلی و رسمی شد.
روش مشخص رسانههای نزدیک به حکومت، انتشار واکنش مقامهای رسمی، سخنان خانواده امینی و حاشیهها بود و تلاش کردند که از نظر صوری نقش «بیطرفی» را در این خبر نشان دهند اما آنچه در بین سطور نوشتهها هویدا بود پاک و منزه نشان دادن دست پلیس گشت ارشاد در مرگ مهسا امینی بود.
سمت و سوی خبری این رسانهها تاکید بر رمزگشایی از علل مرگ مهسا امینی و تاکید بر بیگناه بودن دستگاه انتظامی کشور است و هر اتهامی که متوجه این مجموعه بوده به عنوان شایعه و دروغ عنوان کردهاند.
به عنوان نمونه خبرگزاری فارس روز پنجشنبه گذشته در نخستین خبری که از این واقعه منتشر کرد مربوط به اطلاعیه پلیس پایتخت بود و هیچ تحلیل و تفسیری نداشت.
با رسانهای شدن خبر به کما رفتن مهسا امینی، این خبرگزاری روز جمعه در نخستین خبری که ساعت ۱۰ و ۴۲ دقیقه منتشر کرد، نوشت «چنانچه آنطور که ضدانقلاب میگوید و این فرد در اثر شکنجه به کما رفته حتما باید با متخلفین و خاطیان برخورد شود و پلیس باید در این زمینه پاسخگو باشد».
خبرگزاری نزدیک به سپاه پاسداران در همین خبر نوشت «در سابقه پلیس نیز تاکنون گزارشی از برخورد فیزیکی با بدحجابان گزارش نشده است» و در سطرهای دیگر این مطلب از مقابله پلیس با «قانون شکنی» دفاع کرد.
این خبرگزاری در روز شنبه، در حالی که پزشکی قانونی تهران گفته بود ظرف دو تا سه هفته نتیجه معاینات مهسا امینی اعلام میشود از قول «یک منبع آگاه» ادعا کرد «در سی تی اسکن مغزی علایمی مبنی بر هیدروسفال بودن (عارضه قلبی) گزارش شده و در پنج سالگی هم تومور مغزی عمل کرده و مبتلا به بیماری صرع و دیابت نوع یک بوده است».
این ادعا از سوی والدین مهسا امینی رد شد و گفته شد او هیچ گونه بیماری نداشته و فرزندانشان در صحت و سلامت بوده است.
مجموعه رسانهای همشهری که در گذشته مشی اجتماعی و شهری داشته در جریان این واقعه به عنوان یک بازوی رسانهای نیروهای امنیتی و سیاسی وارد عمل شد.
با روی کار آمدن تیم جدید در شهرداری تهران، عملا دستاندرکان نشریات شهرداری تهران نیز رویکرد متفاوتی نسبت به مسایل سیاسی پیدا کردهاند و رنگ و بوی این مجموعه در روزنامه همشهری و همشهری آنلاین تمام قد به عنوان حامی رئیس جمهور و سیاستهای دولت و حکومت تبدیل شده و کمتر صدای منتقدان شنیده میشود و در عمل مسایل اجتماعی و شهری در اولویتهای بعدی این مجموعه تبدیل شده است.
در موضوع مهسا امینی همشهری آنلاین با توجه به تعطیلی روزهای جمعه و شنبه هفته گذشته، بخش زیادی از اخبارش را به این موضوع اختصاص داد و بیشترین سهم یا به عبارتی «ماموریت» را در حمایت از پلیس و دستگاه انتظامی و حکومتی بازی کرد.
همشهری آنلاین، صبح جمعه در گزارشی به روند ماجرا پرداخت و به عنوان بیطرف و روایت کننده ماجرا ظاهر شد اما در گزارش اولیه اتفاق بدون آنکه بگوید از چه کسی نقل قول کرده، نوشت «خانواده مهسا قصد شکایت از شخص یا نهادی ندارند و برای پیگیری قضایی موضوع اقدامی نکردهاند و از سویی پلیس امنیت اخلاقی هزینههای درمانی این دختر را بر عهده گرفته است».
ادعای این رسانه در همان روز از طرف دایی مهسا امینی تکذیب شد و در گفتوگو با روزنامه اعتماد آنلاین گفته شد « پدر و مادر مهسا شکایت کردهاند».
با اوجگیری اعتراضات خیابانی در شهرهای مختلف ایران، روزنامه همشهری امروز و دو روز گذشته (سه شنبه و چهارشنبه وپنجشنبه) تیتر نخستش را به همین موضوع ناآرامیها اختصاص داد و همانند روزنامه کیهان، تلاش کرد تا «پشت پرده شعارها در یک اغتشاش» را معرفی تحلیل کمّی چیست کند یا خواستار «برخورد بدون اغماض با شایعه سازان» شود.
همشهری همانند اطلاعیههای پلیس پایتخت، آنچه رسانهها منتشر کردند یا گفته شده را شایعه خواند و تکذیب کرد.
آموزش ایجاد پروژه وب ۳ بدون کدنویسی
طراحی و ایجاد پروژه در وب ۳ بسیار جذاب و وسوسهانگیز است. هر توسعهدهندهای دوست دارد پروژهای غیرمتمرکز و کاربردی در این بستر ایجاد کند اما در این مسیر پیشنیازهای فنی و چالشهای عملیاتی مختلفی وجود دارد. پلتفرمهایی به وجود آمدهاند که فرآیند ایجاد وب 3 بدون کدنویسی را تسهیل کردهاند. در این مقاله با چند مورد از این پلتفرمها آشنا خواهیم شد.
ایجاد وب 3 بدون کدنویسی؛ آرزویی که محقق شده است
اگر تا به حال برای ایجاد پروژه وب ۳ تلاش کرده باشید، احتمالاً متوجه شدهاید که چالشها و موانع مختلفی در این مسیر وجود دارد. برای راهاندازی این پروژهها به دیتابیس، طراحی و اجرای قراردادهای هوشمند، اتصال نودها، توسعه رابط کاربری و … نیاز خواهید داشت. بنابراین راهاندازی چنین پروژهای آسان نخواهد بود و به ساعتها تلاش و کدنویسی نیاز دارد. در چنین شرایطی اگر راهکارهای طراحی وب 3 بدون کدنویسی را فرا بگیرید، قطعاً صرفهجویی قابلتوجهی در زمان و هزینه خواهید کرد. در این دنیا همه چیز خیلی سریع تغییر میکند؛ پس نمیتوان اهمیت سرعت عمل را انکار کرد.
پلتفرمهای توسعه وب ۳ بدون کدنویسی چه کاربردیهایی دارند؟
بستر وب ۳ به سرعت در حال تکامل است. روزبهروز فریمورکهای پشتیبانیکننده از این بستر بیشتر میشوند. برنامههایی که قرار است در این بستر توسعه پیدا کنند، ویژگیها و قابلیتهای متنوعی خواهند داشت. شاید مهمترین ویژگی، استفاده از مدل همتا به همتا (P2P) باشد. حذف واسطهها باعث افزایش امنیت و ایجاد تحولاتی بزرگ در بازارها و پلتفرمهای وب ۳ خواهد شد. در چنین پلتفرمهایی پرداختها به صورت رمزنگاریشده و با استفاده از کیف پولهای رمزارزی انجام میشود.
بسترهای خرید و فروش NFTها از دیگر برنامههای کاربردی وب ۳ است. در حال حاضر چندین بازار مهم و معروف برای توکنهای غیرقابل تعویض در بستر وب ۳ توسعه پیدا کردهاند و احتمالاً در آیندهای نزدیک تعداد این مارکتها چند برابر شود. توکنهای NFT یکی از داغترین موضوعات کریپتوکارنسی در دو سال گذشته بوده و کمک زیادی به صنعت بازیهای رمزارزی، فروش آثار هنری و تعیین مالکیت دارایی دیجیتال کرده است.
پروتکلها و پلتفرمهای DAO از دیگر پروژههای مهم در وب ۳ است. در حال حاضر بسیاری از این پروژهها به کمک بلاکچین اتریوم طراحی و اجرا میشوند. دموکراتیک بودن و مدیریت غیرمتمرکز، مهمترین مزیتهای این گروههای مجازی است. احتمالاً در سالهای آتی دائوها به الگویی برای مدیریت جوامع و سازمانهای مختلف تبدیل شوند.
بهترین پلتفرمها برای طراحی وب 3 بدون کدنویسی
صدها پلتفرم و ابزار مختلف برای ایجاد وب 3 بدون کدنویسی توسعه یافتهاند. با این حال تعداد کمی از این پلتفرمها میتوانند قابلیتهای متنوعی ارائه بدهند. در ادامه بهترین گزینهها برای شروع طراحی پروژههای وب ۳ بدون کدنویسی را معرفی خواهیم کرد.
بیلدر
بیلدر (Bildr) یک پلتفرم فولاستک (full stack) برای ایجاد وب 3 بدون کدنویسی است. این روزها بسیاری از برنامههای غیرمتمرکز (DApps) از این بستر برای توسعه طرحهای خود بهره میگیرند. با اینکه تعداد زیادی از پروژههای وب ۳ این پلتفرم در حوزه NFTها طراحی میشود اما بیلدر قابلیتهای بسیار متنوعی دارد.
پلتفرم Bildr رویکرد جالبی را برای مدیریت امور مالی داخلی انتخاب کرده است. کاربران میتوانند تصویر نمایه NFT یا PFP را منتشر کنند. همچنین امکان خرج کردن یا تحلیل کمّی چیست فروش NFTها وجود دارد. در پلتفرم بیلدر بخش Studio Pass برای سطحبندی و مدیریت امور مالی و تراکنشهای کاربران طراحی شده است. به طور کل این پلتفرم بستری مناسب برای کسب درآمد از NFTها و وب ۳ محسوب میشود.
مورالیس
مورالیس (Moralis) یک پلتفرم نسبتاً جوان است که تمرکز زیادی بر توسعه وب ۳ دارد. شاید بتوان گفت مورالیس بخش قابلتوجهی از تمرکزش را بر توسعه DAppها قرار داده است. طبق بررسی کارشناسان، این پلتفرم عملکرد قابل قبولی در حوزه رمزنگاری، پشتیبانی از قراردادهای هوشمند و اجرای فرآیندهای غیرمتمرکز داشته است. البته نباید از کنار نقطهضعفهایی مثل نبود سناریوهای آماده برای طراحی برنامه و قابلیت فرانتاند، به راحتی گذر کرد.
دایرکچوال
دایرکچوال (Directual) از چند سال پیش فعالیت خودش را آغاز کرده است. این پلتفرم در ابتدا یک بستر ساده برای طراحی برنامهها بدون نیاز به کدنویسی بود. با این حال بنیاد توسعه دایرکچوال تلاشهای زیادی برای توسعه پلتفرمهای وب ۳ انجام داد و در نهایت توانست ابزار ایجاد وب 3 بدون کدنویسی را ارائه کند. مقیاسپذیری و همچنین بکاند و فرانت قوی از جمله مهمترین نقاط قوت این پلتفرم است.
این پلتفرم پویا هر ماه قابلیتها و آپدیتهای جدیدی ارائه میکند. از طرفی تیم توسعه دایرکچوال قصد دارد به زودی دائوی مخصوص به خود را ایجاد کند. عرضه توکن اختصاصی برای مدیریت اکوسیستم اقتصادی، از دیگر خلاقیتها و اقدامات تحلیل کمّی چیست مؤثر این تیم بوده است.
ای تی اچ بیلد
ای تی اچ بیلد (ETH Build) پلتفرمی جذاب برای تازهکارها و افراد مبتدی در حوزه طراحی پروژههای وب ۳ است. پلتفرم ETH Build به شما کمک میکند که در زمانی کوتاه و به راحتی برای طراحی وب 3 بدون کدنویسی اقدام کنید. معمولاً افرادی که فعالیت در حوزه وب ۳ را به تازگی آغاز کردهاند از این پلتفرم برای رویدادهای آزمایشی و بررسی کیفیت و کارایی طرحها و پروژههای خود بهره میگیرند.
افتر ورد
افترورد (Afterword) یکی دیگر از پلتفرمهای طراحی پروژه وب ۳ بدون کدنویسی است. این پلتفرم از کاربران دعوت میکند که هر چه زودتر فعالیتهایی را که دوست دارند، آغاز کنند و درگیر چالشهای برنامهنویسی نشوند. تمام ابزارها برای طراحی پروژه رایگان هستند و بدین ترتیب همه چیز برای شروع کار مهیا است.
از مهمترین مزایای ابزارهای این پلتفرم میتوان به سهولت ترکیب و استفاده از چند قابلیت و افزونه به صورت همزمان اشاره کرد. تیم توسعه این پروژه ابزارهایش را به قطعات لگویی تشبیه میکند که به صورت استاندارد و آسان به یکدیگر متصل میشوند و در نهایت طرح یا سازهای جذاب را خواهند ساخت.
خلاصه مطلب
بهترین پلتفرمها برای ایجاد وب 3 بدون کدنویسی را شناختیم. قطعاً در آینده پلتفرمهای بیشتری بدین منظور توسعه خواهند یافت که قابلیتها و کاربردهای بیشتری دارند. هر روز تعداد کاربران برنامههای غیرمتمرکز و پروژههای دیفای بیشتر میشوند. بنابراین یکی از بهترین کسبوکارهای سالهای آینده، توسعه برنامههای مبتنی بر وب ۳ خواهد بود. اگر به توسعه چنین برنامههایی علاقه دارید اما از دانش فنی کافی در این زمینه برخوردار نیستید، زمان آن رسیده که مسیر خود را آغاز کنید و یک پروژه وب ۳ توسعه دهید.
دیدگاه شما